🌎 رمزگشایی از بحران سوریه
✍ دکتر سید قائم موسوی
✍ دکتر اسفندیار خدایی
🌿 پیشروی سریع و آسان تحریرالشام و تسلیم شهرهای مهم سوریه، مایه تعجب و غافلگیری است. آنچه بر این کشور میگذرد تکعاملی نیست و دفعتا رخ نداده. عوامل متعدد داخلی و خارجی زمینهساز اتفاقات امروز بودهاند.
🌿 پس از اعتراضات بهار عربی ۲۰۱۱ و سپس شورش و جنگ داخلی، دولت سوریه به اتکای اقلیت ۱۲ درصدی شیعیان علوی و با حمایت روسیه و جمهوری اسلامی ایران تاکنون دوام آورده است. شکافهای عمیق قومی و مذهبی و فقدان دولت مرکزی فراگیر و بنبست سیاسی، زمینه را برای نفوذ و دخالت قدرتهای خارجی و تروریستهای القاعده و داعش فراهم ساخت و سوریه را جولانگاه قدرتهای مختلف کرده است.
🌿 بشار اسد در جنگ داخلی به پشتوانه ایران و روسیه و به لطف اختلافات عمیق قومی و مذهبی گروههای مخالف، توانسته همچنان بر بخشی از این کشور حکومت کند اما هیچ وقت نتوانسته اقتدار پیشین خود را بازیابد یا راهحل مطمئنی برای جذب بخشی از مخالفان و حفظ وحدت سوریه ارائه دهد و کشور را از بنبست نجات دهد.
🌿 متحدان اسد یعنی روسیه و ایران هم هیچ کمکی برای خروج از این بنبست نکردند و اکثریت هشتاد درصدی مردم سوریه در بحران جدال بین دولت اسد و قدرتهای خارجی و تروریستهای القاعده و داعش و النصره، گرفتار و بلاتکلیف ماندهاند.
🌿 سیستم حکومت بشار اسد یک نظام اهل تعامل با مردم سوریه نیست و در سمت درست تاریخ نایستاده. در خارج نیز منافع متعارض کشورهای منطقه (ترکیه، روسیه، اسرائیل، آمریکا و جمهوری اسلامی) بستر پیچیده و متداخلی را برای سوریه ایجاد کرده است.
🌿 از قضای روزگار، امروز متحدان اسد یعنی ایران، روسیه و حزبالله لبنان هرکدام درگیر جنگهای مربوط به خویشند. روسیه در اوکراین گرفتار و تضعیف شده و قدرت نظامی ایران و حزبالله در جنگ با اسرائیل متمرکز و مصروف شده است.
🌿 امروز ترکیه یعنی بزرگترین و قدرتمندترین همسایه سوریه با استفاده از فرصت، بنبست موجود دولت سوریه و مشغولیت متحدان سوریه با تجهیز و حمایت جبهه تحریرالشام نقش اساسی در پیشروی آنها دارد. اردوغان مدعی است، اسد تن به مذاکره و مصالحه نداده و مسئول بنبست موجود است و تاوان خیره سریاش را پرداخت میکند.
🌿 نوعثمانیگری اردوغان با استفاده از فرصت تضعیف حزبالله و محور مقاومت؛ بعلاوه گشودن جبههی جدیدی توسط غرب در راستای تضعیف روسیه در جنگ اوکراین، مهمترین علت خارجی در جنگ سوریه است.
🌿 اسرائیل و حامیان او نیز بحران موجود سوریه را فرصتی برای حذف سوریه از محور مقاومت و محاصره و قطع ارتباط حزبالله با ایران میدانند. و منافع خود را در تداوم این بحران و سرشاخ شدن ایران و ترکیه و تضعیف قدرتهای منطقه و سوریه و حزبالله میبینند.
🌿 سالها فاصلهی سیستم حکومت اسد و مردم، بعلاوه تغییر ادبیات، اصلاح گفتمان و رفتار تحریرالشام در پیشروی بدون دردسر کنونی تاثیر زیادی داشته است. بخشی از مردم و ارتش سوریه خسته از بنبست و تجزیه کشور، به تحریرالشام دل بستهاند و به اصلاحات جولانی و شعار الیوم یومالمرحمه او امیدوارند.
🌿 حمایت فیزیکی و میدانی برای حمایت از سیستم اسد، احتمالاً بیفایده باشد مگر آنکه پاسخی امیدبخش برای بحران و بنبست موجود ارائه شود. دیپلماسی باید به دنبال این پاسخ باشد.
🌿 جمهوری اسلامی بنا به علل مختلفی از جمله روی کارآمدن ترامپ، مشکلات عدیدهی اقتصادی، ملاحظهی امنیت نیروهای اعزامی به سوریه بخصوص با توجه به شیطنت اسرائیل، عدم اعتماد به هم پیمانی روسیه و زمینگیر شدن در آنجا {بویژه اینکه به نظر می رسد ارتش سوریه عامدانه نمیجنگد}، امکان درگیری با کشورهای منطقه (اردوغان به صورت رسمی از معارضان مسلح سوری حمایت کرد) و از همه مهمتر عدم تحلیل و تضعیف توانش برای تصیماتی در زمینه قیمت بنزین و اتفاقاتِ آینده؛ احتمالاً فراتر از فعالیتهای دیپلماتیک، اقدامی نخواهد کرد.
🌿 صراحت و سرسختی مقتدی صدر در مخالفت با ورود نیروهای عراقی به جنگ سوریه و بیمیلی سکولارهای دولت عراق، شرایط دولت اسد را به شدت شکننده کرده و احتمال سقوط او را جدی ساخته. اما مسئله مهمتر این است که نه معارضان اسلامگرای تحریرالشام، نه دولت اسد و نه هیچکدام از بازیگران خارجی مثل ترکیه، روسیه، اسرائیل و... طبیعتاً منافع ملی سوریه را در نظر ندارند.
🌿 شباهت اوضاع امروز سوریه و افغانستان حیرتانگیز است. دولت سکولار افغانستان هم هیچ وقت نتوانست بر تمام افغانستان مسلط شود و اعتماد افغانها را جلب کند. با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، عرصه برای بازگشت طالبان فراهم شد. در سوریه هم ایران، عراق، حزبالله و روسیه هرکدام درگیر جنگ خویشند. اوضاع سوریه با وجود این همه بازیگر که ذکر شد بعلاوه اسرائیل، آمریکا، اوکراین و اروپا و کشورهای عربی بسیار پیچیدهتر است.
🌎 ناگهان سقوط سهمگین حلب
✍ صابر گلعنبری
🌿 شمال سوریه از چهارشنبه پیش شاهد حمله و پیشروی گسترده گروههای مخالف در منطقه حلب و حومه شرقی ادلب است. این حمله سنگین با تجهیزات پیشرفته امری برنامهریزی شده از ماهها قبل با ابعادی منطقهای و بینالمللی و تاثیرگذار بر نظم منطقه به نظر میرسد.
🌿 گروههای مهاجم تا رسیدن به حلب با مقاومت خاصی مواجه نبودند و امروز جمعه پس از کنترل حومه غربی حلب در حال ورود به محلات شهر هستند. هدف از این عملیات نیز سیطره دوباره بر مناطقی در استان حلب، حماه و ادلب و غیره و همچنین بازگرداندن یک میلیون آواره سوری ساکن این مناطق عنوان شده است. اما بعید است که به این اهداف بسنده شود و به قول برخی محافل مخالفان از مهمترین اهداف خارج کردن نیروهای ایرانی و متحدان آن از سوریه است.
🌿 این حمله جدا از عوامل داخلی آن در امتداد جنگ داخلی در سوریه از 2011، به دو عامل خارجی نیز باز میگردد؛ نخست مشغولیت حزبالله در جنگ لبنان و کاهش حضور آن و نفوذ عملیاتی ایران در سوریه، درگیر بودن روسیه در جنگ اوکراین و شدت گرفتن بحران اقتصادی در مناطق تحت کنترل نظام و تاثیر آن بر کاهش اراده جنگیدن در ارتش.
🌿 عامل دوم «احتمالا» وجود توافقی بینالمللی برای تنگ کردن عرصه برای حضور نظامی ایران و متحدانش در سوریه و پایان دادن به آن است. در این باره گویا خواسته یا ناخواسته تلاقی منافع میان آمریکا، اسرائیل، ترکیه و روسیه در سوریه شکل گرفته است.
🌿 در شرایط کنونی امکان تبانی میان آمریکایِ بایدن و روسیه وجود ندارد، اما وجود توافقی در این خصوص میان روسیه و اسرائیل از یک سو و میان ترکیه و روسیه از دیگر سو بعید نیست.
🌿 موضع روسیه در مقابله با عملیات مخالفان سوری مثل گذشته نیست و بعید هم است که عامل آن صرفا درگیر شدن در جنگ اوکراین باشد. حملات هوایی روسیه برای توقف پیشروی مهاجمان دیرهنگام و «تا این لحظه» ضعیف بوده است. آنچه شک و تردید درباره نقش روسیه در این برنامه احتمالی منطقهای و بینالمللی را بیشتر میکند، عقب نشینی نیروهایش از تل رفعت در شمال حلب و منطقه معصران در شرق ادلب است.
🌿 اظهارات امروز سخنگوی کرملین فاقد قاطعیتی در قبال حملات مخالفان است. وی ضمن بیان این که این حمله نقض حاکمیت سوریه است و از حمایت کشورش از برقراری امنیت در این منطقه خبر داد، با دعوت از نظام سوریه برای باز پسگیری منطقه حلب به نوعی توپ را به زمین آن انداخت؛ در حالی که اگر ارتش سوریه به تنهایی قادر به این کار بود، به این سرعت و بدون مقاومت خاصی، این منطقه سقوط نمیکرد.
🌿 روسیه در ماههای اخیر از دو طرف تحت فشار بود؛ یکی ترکیه که تلاش داشت به دولت سوریه نزدیک و دیداری میان اردوغان و اسد برگزار شود، اما با مخالفت اسد به پشتیبانی ایران این اتفاق نیفتاد و روسیه هم نتوانست در این باره کاری کند و نگران نزدیکی بیشتر دمشق و تهران است.
🌿 طرف دیگر اسرائیل است که در کنار حملات روزانه خود به سوریه و تهدیدها برای ترور بشار اسد به روسیه نیز فشار میآورد که او را برای دور شدن کامل از ایران متقاعد کند. یکی از اهداف سفر اخیر ران درمر وزیر امور راهبردی اسرائیل به روسیه نیز همین بود.
🌿 سفر دیروز اسد هم به مسکو به دور از این تحرکات نیست. وی در طول یکسال اخیر با سکوت خاصی در قبال جنگ غزه و لبنان تلاش داشت که کجدار و مریز از این فشارها عبور کند، اما به نظر میرسد که آنچه امروز از او خواسته میشود، اعلام جدایی کامل از ایران است. اکنون وی در برابر دو راهی سرنوشتسازی است و تحولات حلب و ادلب نیز فشارها را مضاعف میکند. در نهایت احتمال ترور او یا کنارگذاشتن بیشتر از قبل است.
🌿 این تحولات موجب کاهش نفوذ روسیه در سوریه نمیشود؛ به این علت که صحنهگردانان اصلی سیاست در سوریه بازیگران خارجی هستند نه دولت آن و نه مخالفانش. از این رو، اگر مسکو پشت پرده و جداگانه با ترکیه و اسرائیل در سوریه بسته باشد، در آینده به عنوان تنها متحد دمشق بدون حضور قوی رقیب ایرانی نقشآفرینی بیشتری میتواند داشته باشد.
🌿 با بازگشت ترامپ، احتمال تلاش برای وجه المصالحه قرار دادن حضور ایران در سوریه بیشتر میشود. اگر قبلا منطقه نگران اتحاد چهارگانه ترامپ، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید بود، «احتمالا» در آینده شاهد مثلث ترامپ، پوتین و نتانیاهو باشد.
🌿 آنچه بیان شد، خوانشی اولیه بنا بر برخی نشانههاست و برای شناخت بهتر موضع واقعی روسیه باید دید در روزهای آتی چگونه عمل خواهد کرد. ناگفته هم نماند که ترکیه چه چراغ سبزی برای این حمله نشان داده باشد چه موافقت، هدفش صرفا انتقامگیری از اسد به علت مواضع اخیرش نیست، بلکه هدف دیگر احتمالا تدارک تحرکی علیه حکومت خودگردان کُردی در آیندهای نه چندان دور باشد و چه بسا خروج نیروهای روسیه از تل رفعت پیشدرآمدی برای آن باشد.
🔺قطعنامه جدید در وضعیتی متفاوت!
✍صابر_گل_عنبری
قطعنامه تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا درباره برنامه هستهای ایران در شورای حکام تصویب شد. تصویب قطعنامه فارغ از محتوای آن، به معنای نادیده گرفتن هشدارها و تهدیدهای مکرر تهران بود.
این قطعنامه دومین از نوع خود علیه ایران ظرف شش ماه اخیر است که با 19 رای موافق، 12 ممتنع و 3 مخالف کشور به تصویب رسید. علی رغم تحرکات گسترده دیپلماتیک ایران در دو روز اخیر، اما تغییر معناداری نسبت به قطعنامه قبلی در آرای موافق، مخالف و ممتنع رخ نداد؛ تنها با این اختلاف که قطعنامه ماه ژوئن با یک رای بیشتر (20 رای) تصویب شد و 12 رای ممتنع و 2 رای مخالف (یک رای کمتر) داشت.
قطعنامه جدید از مدیرکل آژانس میخواهد که تا نشست بعدی شورای حکام در ماه مارس آینده گزارش جامعی از وضعیت فعالیتهای هستهای ایران ارايه دهد. همچنین از ایران خواسته است که «اقدامات ضروری و فوری» برای حل و فصل مسائل اختلافی پادمانی (دو سایت) انجام دهد.
تهران نیز فورا واکنش نشان داده و رئیس سازمان انرژی ایران دستور انجام اقدامات موثر، از جمله راهاندازی مجموعه متنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.
اما ایران در عین حال بر تداوم همکاریهای فنی و پادمانی با آژانس و آمادگی خود برای «تعامل سازنده» تاکید کرده است.
در حالی که تهدیدهای مکرر ایران به «پاسخ قاطع» در صورت صدور قطعنامه در سنگینتر شدن فضا به ویژه در داخل کشور سهیم بود، اما با اطمینان از قطعی شدن تصویب قطعنامه و پس از آن، تلاش شد از اهمیت آن کاسته شود.
هر چند محتوای قطعنامه تفاوت محتوایی چندانی با چند قطعنامه قبلی ندارد و فعلا خواستار اقدامات عملی چون ارجاع پرونده به شورای امنیت نشده است، اما تصویب آن در کنار دور تند تحریمها و مواضع اروپا را نباید واکنشی انفعالی چه در پرونده هستهای چه دیگر پروندهها مانند جنگ اوکراین پنداشت، بلکه به نظر میرسد که خروجی راهبرد جدید و حساب شده طرفهای غربی در قبال ایران است که با گامهای تصاعدی عملیاتی میشود. از این رو هم ممکن است که این روند تا فعال شدن مکانیسم ماشه تداوم یابد؛ مگر این که در میانه راه اتفاقی خارق العاده مانع آن شود.
اما در کنار آن نباید از نظر هم دور داشت که هدف دیگر تصویب قطعنامه علیه ایران میتواند به نوعی بسترسازی و آماده کردن فضای بینالملل برای اقداماتی علیه برنامه هستهای ایران نیز باشد. از این رو میتوان گفت که از هم اکنون تا دستکم در دو سال اول دولت ترامپ، تنش غرب و ایران بسیار جدیتر و شدیدتر از قبل پیش رود.
تصویب قطعنامه پس از تهدیدهای بیشتر ایران نسبت به گذشته و همین سفر گروسی به تهران بیانگر این است که مدل سنتی مدیریت و کنترل تنش چه بسا دیگر جواب نمیدهد و تاثیری در محاسبات طرف مقابل نداشته است.
گویا دریافت طرف غربی با شمول آمریکا و اروپا این است که زمانه تشدید جدی فشار بر ایران و بکارگیری اهرمهای فشار است. به همین خاطر هم بعید است که «فعلا» برای دیپلماسی و مذاکره جدی و بر اساس قواعد قبلی مذاکراتی ارادهای داشته باشد. از این منظر، احتمالا طرفهای غربی قبل از شروع مذاکراتی جدی، در صرافت تشدید گامهای خود و در انتظار تاثیر آن بر محاسبات طرف ایرانی با هدف عقبنشینی جدی در پروندههای متعدد مورد مناقشه است.
اما قابل توجه این که اروپا قبل از شروع به کار ترامپ و رونمایی از نسخه دوم فشار حداکثری او، این فشار را به سبک خود آغاز کرده است؛ در حالی که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ هر چند عملا نتوانست در مقابل خروج او از برجام بایستد، اما دستکم مواضع اعلامی انتقادی گرفت؛ اما اکنون در دو بعد اعلامی و اعمالی از او پیشی گرفته است.
در این میان گویا برخی طرفهای منطقهای مانند عربستان نیز به این جمعبندی رسیدهاند که ممکن است که تنش در منطقه دستکم در یکی دو سال آینده وارد مراحل پیشرفتهای شود و به همین خاطر از اکنون برای دور ماندن از ترکشهای این تنش، مواضع خود را هدفمند تنظیم میکنند.
اما چنان که قبلا نیز گفته شد، این تنش ممکن است تا سر حد جنگ پیش برود، اما بعید است که ترامپ به دنبال جنگی منطقهای در خاورمیانه باشد و چه بسا اگر دیپلماسی معطوف به تفاهمات و توافقی نیز شکل گیرد در لب پرتگاه جنگ و در لحظهای حساس و سرنوشتساز با هدف مهار اوضاع و جلوگیری از وقوع آن باشد. با این حال، قبل از شروع دوره ترامپ باید دید این مقطع زمانی دو ماهه تا آمدن او چگونه و به چه شکلی سپری میشود.
/channel/Iranian_diplomacy
🌎 آیا ترامپ میتواند برای بار سوم هم رئیسجمهور شود؟
آیا ترامپ میتواند در انتخابات ۲۰۲۸ نامزد شود؟
✍ دکتر اسفندیار خدایی
🔹 خیر، ترامپ نمیتواند در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ نامزد شود و برای سومین بار رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شود.
🔹 مطابق متمم ۲۲ قانون اساسی آمریکا مصوب ۱۹۵۱، هیچ کس نمیتواند بیش از دو دوره رئیسجمهور شود. فرقی ندارد که این دو دوره متوالی یعنی پشت سر هم باشد یا متناوب و با فاصله باشد مثل مورد ترامپ.
آیا ترامپ میتواند مثل برخی کشورها، قانون را تغییر دهد و باز هم نامزد دور سوم شود؟
🔹 برای تغییر این قانون باید اولاً دو سوم اعضای کنگره شامل هر دو مجلس یعنی سنا و مجلس نمایندگان تصویب کنند؛ و ثانیاً سهچهارم یا ۷۵ درصد ایالتها یعنی ۳۴ از ۵۰ ایالت آمریکا هم تصویب کنند و این در شرایط موجود غیر ممکن است. چون جمهوریخواهان حامی ترامپ نه در مجلس نمایندگان نه در سنا و نه در مورد ایالتها چنان اکثریتی ندارند. دموکراتها قطعاً مخالفت خواهند کرد و بسیاری از جمهوریخواهان هم بعید است از تغییر این قانون حمایت کنند. لذا احتمال تغییر قانون وجود ندارد و این دوره چهار ساله آخرین دوره حضور ترامپ در کاخ سفید است و نمیتواتد در سال ۲۰۲۸ نامزد ریاستجمهوری شود.
🌎 هفت بازندەی بزرگ بازگشت ترامپ
✍ صلاحالدین خدیو
🌿 یک روزنامەی روسی با اشاره به پیش بینی ناپذیری ترامپ نوشته: او مانند یک موشک هدایت نشده است و می تواند به هر سویی روانه شود!
اگر توصیف درست موسکوسکی کومسوملت را با این ملاحظه همراه کنیم که ترامپ مانند پرتابەهای ابتدایی حماس است که بالاخره به سوی جایی هدف گیری می شود، می توان موارد ذیل را پیش بینی کرد:
1⃣ ایران باید خود را برای راند دوم مشت زنی با ترامپ آماده کند. به احتمال غالب ترامپ نه تنها به سیاست تحریم و فشار حداکثری علیه تهران بر می گردد، بلکه دست دوقلوی سیاسی اش در اسرائیل را هم بازتر می کند. این به معنای بیش تر شدن احتمال یک جنگ گسترده و فراگیر میان تهران و تل آویو خواهد بود.
2⃣ به احتمال زیاد اوکراین خنجری بزرگ از پشت خواهد خورد. پوتین که از انتخاب ترامپ دست از سر نمی شناسد برای گفت و گو با ترامپ به قصد خلل در جبهەی متحد غرب علیه خود بی تابی می کند. دور از ذهن نیست که ترامپ راه حلی غیرمنصفانه برای جنگ اوکراین با محوریت در اشغال ماندن بخشی از خاک آن را در ذهن داشته باشد. چیزی که آرزوی روسیه و طناب نجات آن از باتلاق کنونی است.
3⃣ اروپا سومین بازندەی بزرگ بازگشت تاریخی ترامپ است.
سیاست اول آمریکا بعد جهان، در درجەی نخست علیه ناتو و اتحادیەی اروپاست.
کاهش تعهدات واشنگتن برای دفاع از اروپا در کنار پایان بدفرجام احتمالی جنگ اوکراین، ستون های امنیتی و نظامی این اتحادیه را به لرزه در می آورد. جنگ تجاری با چین هم می تواند به تضعیف توان اقتصادی کشورهایی چون آلمان، فرانسه و بریتانیا بینجامد.
در یک جنگ اقتصادی فرضی افزایش هزینەی تمام شدەی کالاهای چینی با وجود عقب ماندن کشورهای مزبور از تولید فناوری های نوین که عمدتا در اختیار آمریکا و چین است، به رکودی مضاعف در اروپا منجر می شود.
4⃣ تایوان که چندین سال است با بیم و هراس چشم از تنگەی مقابل خود با چین بر نمی دارد، وارد یک دورەی چهار سالەی وحشت مضاعف خواهد شد. جنگ تجاری ترامپ با پکن به معنای سرسختی سیاسی بیشتر در قبال آن نیست. بلکه نشانەی معاملاتی تر شدن روندهای سیاسی و کاهش توجه آمریکا به هنجارهای لیبرالی و دمکراتیک است. تایوان از حالا می تواند خود را در فهرست قربانی های بعدی ببیند.
5⃣ کردهای سوریه که با رنج و فداکاری بسیار توانستند از آب گل آلود خاورمیانه در دورەی جنگ های داخلی سوریه و عراق، یک شاه ماهی بزرگ صید کنند، با نگرانی به بازگشت ترامپ می نگرند.
تاجری بزرگ با انباشته ای اندک از تاریخ و سیاست، زبان رجب طیب اردوغان را بهتر می فهمد تا سیاستمداران پارتیزان چون الهام احمد و مظلوم کوبانی.
6⃣ کرەی زمین دیگر بازندەی بازگشت ترامپ است. کسی که گرمایش زمین را نمی پذیرد و پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس را ترفندی علیه اقتصاد آمریکا می بیند. ترامپ در این چهار سال هیچ فرصتی را برای مخالفت با تعهدات دولت بایدن در این باره از دست نداده.
با انتخاب ترامپ بلافاصله ارزش سهام شرکت های فعال در آب و هوای پاک و انرژی های تجدید پذیر کاهش یافت، به عبارتی ترامپ یعنی گرم شدن سیاره با سرعتی بیشتر.
7⃣ یک بازندەی احتمالی دیگر سیستم دولت - ملت است. وجود ایلان ماسک و پیتر تیل دو کارآفرین میلیاردر در کمپین ترامپ لحظەای سرنوشت ساز در تاریخ جهان است. افزایش سریع و خیره کنندەی نرخ سهام شرکت های آنان پس از پیروزی ترامپ بیانگر اهمیت این رخداد است: لحظەای کە مترادف عناوینی چون ازدواج قدرت و ثروت، اتحاد اوباش و نخبگان و پیروزی سرمایه داری نظارتی بر اشکال کلاسیک آن است. تیل و ماسک به عنوان کارآفرینان لیبرال و پیشتاز در فن آوری های نوین اکنون فرصتی بی نظیر یافته اند که امپراتوری های مالی جهانی خود را فراتر از مرزها و اختیارات دولت ها گسترش دهند.
گسترش و کاربرد مواردی چون ارز دیجیتال، شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی با سرعتی بیشتر فراگیر و از قوانین داخلی کشورها هم کاری بر نخواهد آمد.
به زودی به مرحله ای می رسیم که باید بپرسیم ایلان ماسک مهم تر است یا رئیس جمهور آمریکا؟
پوتین و شی و دبیرکل اتحادیەی اروپا که جای خود دارند!
📘سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی
✍🏻نویسنده: ساموئل هانتینگتون
📝 مترجم:محسن ثلاثی
📃«هانتينگتون در کتاب خويش به دنبال نشان دادن چارچوبهای لازم برای تحقق سامان و يا همان استواری سياسی است. از اين رو در پيشگفتار کتاب بيان میدارد: «تجزيه و تحليل پژوهشگرانه راهها و وسايل پيشبرد سامان سياسی، با وجود اختلافهایی که بر سر مشروعيت و خوشايندی اين هدف وجود دارد» بايد مورد توجه يک دانشمند سياسی باشد. وی در ادامه معتقد است؛ سامان سياسی « تا اندازهای به رابطه ميان توسعه نهادهای سياسی و تحرک نيروهای اجتماعی به صحنه سياست، بستگی دارد.» وی در سراسر اثر خويش به دنبال نشان دادن مسير فرايند نهادمند شدن مشارکت سياسی در کشورهای در حال نوسازی است. مسئله وی استواری و ثبات جامعه و سياست در جامعه دستخوش نوسازی میباشد.
➕این کتاب شامل هفت فصل به شرح زیر میباشد.
➖در فصل اول،سامان سياسی و تباهی سياسی: مهمترين شکاف مابين کشورها را ناشی از ميزان کارایی حکومتهای آنها و ميزان برخورداری از ثبات سياسی میداند. وی نابسامانی سياسی را ناشی از ظهور گروههای اجتماعي جديد در عرصه سياست در نتيجه دگرگونی اجتماعی میداند. عدم وجود نهادهای سياسی جهت سازماندهی خواست مشارکت سياسی اين گروهها منجر به نابسامانی سياسی در اين کشورها میشود.
➖فصل دوم، نوسازي سياسی(آمریکا در برابر اروپا): نوسازی سياسی مستلزم عقلانی شدن اقتدار، تمايز ساختارها و گسترش مشارکت سياسی است. بر اين مبنا هانتينگتون سه الگوی نوسازی سياسی را معرفی میکند. الگوي اروپایی و الگوی بريتانيایی که به ترتيب اقتدار آنها منشأ در سلطنت و پارلمان داشت. و الگوی آمريکایی که اقتدار آن ريشه در نهادهای سياسی تيودوریـ انگلستان سده ۱۶میلادی ـ داشت.
➖فصل سوم، دگرگون سياسی در جوامع سياسی سنتی: نوسازی مستلزم اصلاح امور اقتصادی و اجتماعی توسط دولت مقتدر است. در نتيجه نوسازی گروههای جديدی به عرصه سياسی وارد میشوند. در اينجا نوسازی سياسی با هدف گستراندن پهنه قدرت به گروههای اجتماعی نوظهور صورت میگيرد. نحوه توزيع قدرت در جامعه در ترکيب با ميزان انباشتگی قدرت نزد دولت صورتبندی قدرت در نظام سياسي را منعکس میسازد. قدرت متمرکز در ترکيب با انباشت کم قدرت منجر به امپراتوری ديوانسالار با سلطنت مطلقه میشود. قدرت پراکنده در ترکيب با کم بودن ميزان قدرت به فئوداليسم با ساختار هرمی منجر میشود. همچنين قدرت متمرکز در ترکيب با انباشت زياد قدرت به ديکتاتوری توتاليتر میانجامد و دموکراسی قانونی از ترکيب پراکندگی قدرت و انباشتگی قدرت به وجود میآيد.
➖فصل چهارم، پراتوريانيسم و تباهی سياسی پراتوريانيسم: به معنای دخالت نظاميان در سياست در نتيجه سياستزدگی نيروهای اجتماعی میباشد. ساموئل هانتينگتون ضمن اشاره به دخالت ساير نيروهای اجتماعی نظير روحانيون، ثرومتمندان و دانشجويان در سياستِ يک جامعه سياستزده، اصطلاح «جامعه پراتوری» را برای توصيف اين وضعيت به کار میبرد.
➖ فصل پنجم، انقلاب و سامان سياسی: هانتنينگتون از انقلاب به مثابه شيوهای برای نوسازی ياد میكند. از نظر وی دگرگونی عميق ساختارهای اجتماعی كه در نتيجه گسترش سريع مشاركت سياسی و خواست نيروهای اجتماعی مختلف برای دخالت در قدرت سياسی پديد میآيد انقلاب نام دارد. با استقرار نهادهای سياسی جديد انقلاب تكميل میشود. وي با طرح دو گونه انقلابات غربی و شرقی وجه تمايز آنها را زمان شكلگیری نهادهای سياسی جديد میداند.
➖فصل ششم، اصلاحات و دگرگونی اجتماعی: ساموئل هانتينگتون به يک دسته دگرگونی با سرعت و دامنه محدود و نهادها و رهبرانی با خطمشی ميانهرو اصلاحات میگويد. هدف اصلاحات تامين برابری اجتماعی، اقتصادی و سياسی و گسترش دامنه مشاركت سياسی در يک جامعه دستخوش نوسازي است. اصلاحگر موفق كسی است كه بتواند به طور همزمان در دو جبهه محافظهكاران و انقلابيون بجنگد و با توجه به اهداف اصلاحي با گروهای اجتماعی ـ سياسی مختلفی متحد شود.
➖فصل هفتم، نوسازی و احزاب: با وقوع نوسازی گروههای اجتماعی جديدی پديد میآيند كه از مشاركت«طبيعی» موجود در جامعه سنتی بیبهرهاند. با گسترش آگاهی و مشاركت سياسی، يكپارچگی ملی، ادغام و استواری سياسی جامعه نيازمند مشاركت افراد از طريق نهادهای سياسی نوين كه عمدهترين آنها احزاب و نظام حزبی است میباشد. حزب سازماندهنده مشاركت سياسی است.
🔸از آنجایی که هانتينگتون وابسته مکتب نوسازی است کتاب وی بيشتر به تأثير نيروهای اجتماعی - داخلی در ثبات و بیثباتی جامعه میپردازد؛ هر چند در مواردی به نقش استعمار غربی در بسيج انقلابی و انجام اصلاحات بنيادی اشاره میکند. »
/channel/Iranian_diplomacy
🔵🔴فرانسیس #فوکویاما: اکنون ترامپ در حال آغاز عصر جدیدی در سیاستهای ایالات متحده و شاید برای کل جهان است
🔴 آمریکاییها با آگاهی کامل از اینکه ترامپ چه کسی است و چه چیزی را نمایندگی میکند، به او رأی دادهاند
🔴 اوکراین قطعاً بزرگترین بازنده است/ هیچ قهرمان اروپایی وجود ندارد که بتواند جای آمریکا را به عنوان رهبر ناتو بگیرد؛ توانایی ناتو در مقابله با روسیه و چین به شدت در معرض تردید قرار دارد
🔴 گستردگی پیروزی جمهوریخواهان به ترامپ اجازه میدهد هرطور که دلش بخواهد عمل کند
🔴 تنها امیدواریم که برخی از نگهبانهای نهادی باقیمانده هنگام ورود او به مقام، همچنان در جای خود باقی بمانند/ ممکن است برای بهبود اوضاع، قبل از آن بدتر شدن آنها لازم باشد
✍️ فرانسیس فوکویاما استاد ارشد در مرکز دموکراسی دانشگاه استنفورد
🔸دونالد ترامپ نه تنها میخواهد نئولیبرالیسم و لیبرالیسم بیدار را حذف کند، بلکه تهدیدی اساسی برای لیبرالیسم کلاسیک نیز هست. این تهدید در هر زمینه سیاستی قابل مشاهده است؛ ریاستجمهوری جدید ترامپ هیچ شباهتی به دوره اول نخواهد داشت.
🔸سؤال اصلی در این مرحله نه خباثت نیت او، بلکه توانایی او در اجرای آنچه که تهدید میکند است. بسیاری از رأیدهندگان صرفاً به رتوریک او جدی نمیگیرند، در حالی که جمهوریخواهان اصلی استدلال میکنند که کنترلهای تعادل در سیستم آمریکایی از بدترین اقدامات او جلوگیری خواهد کرد. این اشتباه است: ما باید به نیات اعلام شده او بسیار جدی بنگریم.
🔸ترامپ یک حمایتگرای خودخوانده است که میگوید "تعرفه" زیباترین کلمه در زبان انگلیسی است. او پیشنهاد کرده است که 10 یا 20 درصد تعرفه بر تمام کالاهای تولید شده در خارج، توسط دوستان و دشمنان، اعمال کند و برای انجام این کار به اختیارات کنگره نیاز ندارد.
🔸برخی از مهمترین تغییرات در سیاست خارجی و ماهیت نظم بینالمللی خواهد بود. اوکراین قطعاً بزرگترین بازنده است؛ مبارزه نظامی آن علیه روسیه حتی قبل از انتخابات نیز رو به افول بود، و ترامپ میتواند با عدم تحویل تسلیحات، که مجلس نمایندگان جمهوریخواه در طول زمستان گذشته برای شش ماه انجام داد، موجب شود تا اوکراین به شرایط روسیه تسلیم شود. ترامپ به طور خصوصی تهدید کرده است که از ناتو خارج شود، اما حتی اگر چنین نکند، میتواند پیمان دفاع متقابل ماده 5 آن را به شدت تضعیف کند. هیچ قهرمان اروپایی وجود ندارد که بتواند جای آمریکا را به عنوان رهبر این پیمان بگیرد، بنابراین توانایی آن در مقابله با روسیه و چین به شدت در معرض تردید قرار دارد. بر خلاف این، پیروزی ترامپ سایر پوپولیستهای اروپایی مانند حزب جایگزین آلمان و جبهه ملی فرانسه را نیز الهام خواهد بخشید.
🚨 متحدان و دوستان آسیای شرقی ایالات متحده در وضعیت بهتری قرار ندارند. در حالی که ترامپ در مورد چین صحبتهای تندی کرده است، به ویژگیهای مقتدرانه رهبری شی جینپینگ نیز احترام بسیاری میگذارد و ممکن است حاضر باشد بر سر تایوان با او به توافق برسد. ترامپ به طور مادرزادی از استفاده از قدرت نظامی اجتناب میکند و به راحتی فریب داده میشود، اما یک استثنا ممکن است خاورمیانه باشد، جایی که احتمالاً به طور تمام و کمال از جنگهای بنیامین نتانیاهو علیه حماس، حزبالله و ایران حمایت خواهد کرد.
/channel/Iranian_diplomacy
🔵🔴 استثناگرایی آمریکایی
✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
استثناگرایی آمریکایی مهمترین بنیان هویتی ایالات متحده آمریکاست به گونهای که درک سیاست خارجی، اقتصاد سرمایهداری و پویایی سیاست داخلی این کشور از فهم استثناگرایی آمریکایی میگذرد. استثنایی بودن آمریکا اشاره به فهم این کشور از خویشتن خود دارد. این فهم را باید درهمتنیده با ایده "آمریکا همچو نوری برای نورانی کردن جهان" دید چرا که آمریکا کشوری است که خود را دارای مشیت الهی (Devine Providence) میبیند. در این میان، استثناگرایی شرایط روانی ویژهای را که از سوی نخبگان آمریکایی برساختهشده ایجاد می کند که بر پایه آن در سیاست خارجی آمریکا گناه و جرم نیست. این بدین معناست که ممکن است اشتباهاتی در سیاست خارجی آمریکا پذیرفته شود، ولی جرم و گناه نیست؛ چرا که "تاریکی را در نور راهی نیست"! بهمین دلیل است سیاست خارجی آمریکا عموما توجیه میشود و زیر پرسش قرار نمیگیرد. از همین رو، استثناگرایی آمریکایی اسطوره بنیادین (Myth) هویت و سیاست آمریکاست; اسطورهای هویتی که تاریخ ندارد. آمریکا اما خود را "شهری درخشان بر فراز تپه" (Shining City on a Hill) میخواند.
آمریکا ابرقدرتی است که بزرگی آن بیشتر برخاسته از جایگاه جغرافیایی و دسترسی ایمن به دو اقیانوس دارد تا صرف اقتصاد و آرمانهایش. به بیان دیگر، جغرافیا حامی ایده آمریکا بوده است. از این رو، منطق جغرافیا حکم میکند که چیرگی سامانهای سیاسی با انسجامی باثبات بر این پهنه موجد برآمدن قدرتی بزرگ شود. اسپایکمن بدرستی گفته بود که آمریکا "مطلوبترین کشور در جهان از نقطه نظر موقعیت است."
آمریکا کشوری قارهای از اقیانوس تا اقیانوس است. ۴۸۰۰ کیلومتر کرانه دریایی طولانیِ این کشور بستری مناسب برای برپایی بنادری عمیق جهت تسهیل اعمال قدرت در دو پهنه وسیع آبی اطلس و آرام را فراهم کرده است. هر دو همسایه شمالی و جنوبی این کشور نیز دو ساحل طولانی اقیانوسی دارند; با این حال، تفاوتی ژرف با آمریکا دارند. کانادای کمجمعیت گرفتار قطب شده و مکزیک پرجمعیت فاقد کرانه مناسب برای بنادر ژرف اقیانوسی است. هیچکدام از این دو نمیتوانند قدرت آمریکا را به خطر اندازند، هر چند که مرزهای مکزیک با مهاجرین لاتین غیرقانونی خود تهدیدی هویتی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد کرده است. فقدان رقیب طبیعی باعث شده که آمریکا هژمون طبیعی در نیکمره غربی گردد. چین و روسیه اما هژمون دیگر نیمکره نبوده و نیستند.
گو اینکه جغرافیا نقشی مهم در شکلگیری اسثناگرایی آمریکایی داشته; با این حال، دیگر عواملی نیز موجد شکلگیری این بنیان هویتی آمریکا شده است. ردپای بسیاری از این عوامل را در فاصله کشف آمریکا در ۱۴۹۲ توسط کریستف کلمب و استقلال آن در سال ۱۷۷۶ میتوان دید.
در این میان، یکی از مهمترین عوامل ایده ملت آمریکا همچو مردم برگزیده است. اکثریت مهاجرین نخستین به آمریکا از میان اروپاییان پروتستان بودند که ایدههای "قوم برگزیده" (Chosen People) و "ارض موعود" (Promised Land) در ذهن آنان ریشه دوانیده بود. همنشینی با عهد عتیق و عهد جدید باور به برگزیدهشدن را در میان این دسته از مسیحیان تقویت کرده بود. بر پایه تورات به این ملت برگزیده سرزمینی موعود وعده داده شده بود. جای شگفتی نبود آنگاه که مهاجرین نخستین با سرزمینی پهناور، پرنعمت و دست نخورده روبرو شدند، آمریکا را ارض موعود خود یافتند. به بیان دیگر، نمود و نماد برگزیدهشدن از سوی خداوند را در یافتن چنین سرزمینی وعده داده شده دیدند. بنابراین ورود مهاجرین به قاره آمریکا باعث شکلگیری ایده ملت برگزیده شد; ذهنیتی که یکی از بنیانهای استثناییگرایی آمریکا را نشان میدهد.
🔵🔴امان از پنسیلوانیای سرنوشت ساز!
✍️اکبرمختاری
اتومبیل جان اف #کندی در هیوستون تگزاس در حرکتست که صدای چند گلوله همه را دربهت و حیرت فرو می برد.
کندی رییس جمهوری با کاریزمای خاص حالا درگذشته است.
پنج سالی گذشته است در تراس متل ممفیس تنسی دیار جمهوریخواهان صدای گلوله شنیده میشود و #مارتین_لوترکینگ برزمین می افتد و تا عصر دیگر از مرد من رویایی دارم خبری نیست
حالا دهه هشتاد است و
مرد طلایی جمهوریخواهان دو کاندیدای حزب دموکرات را با آن کاراکتر خاص و سخنرانی های خاص ترش ضربه فنی کرده است.
سال ۹۲ کاراکتر جوانسالی بنام کلینتون با شعار احمق اقتصاد برنده است دل رای دهندگان را می رباید و پیروز میشود.
زمان در گذر است حالا یازده سپتامبر فضا را برای تحقق رویای پروژه امریکایی در قرن ۲۱ فراهم کرده است و برای اولین بار پس از ۱۹۴۵ امریکا دوسرزمین اشغال شده را توامان در دستان خود می بیند
وای عجب ادمهای خاصی هستند نومحافظه کاران آمریکایی!
صدای سیاهپوست سخنوری بر آمریکای ضد سیاه دهه چهل و پنجاه قرن گذشته چیرگی می یابد حالا باراک اوباما فریاد فروخفته سیاهان در امریکا شده است.
در پایان اوباما مردی می اید از نیویورک، دیار خاصی که از گنگ ها تا سرمایه داران را در برمیگیرد.
امان از این #نیویورک همانی که روزی میشد از تهران با هواپیمایی به آن پرواز کرد.
ادبیات گنگ گونه سرمایه داری از نیویورک حالا صدای برتر آمریکا شده است تا اینکه ویروس لعنتی کرونا غرور او را در هم می کوبد و در خروج از کاخ سفید را به او نشان می دهد.
جو می اید برای چه;گویی خبر از نرمالیزاسیون است نرمالیزه کردن اوضاع و بازگشت به پیشاترامپ اما امان از اینکه روسها زمین گیر شده اند ولی پیری مجال ادامه نمیدهد.
حالا صدای زنی رنگین پوست شنیده میشود و باز مرد قدبلند موطلایی با ترکیبی از ادبیات کابویی تگزاسی و گنگهای نیویورکی بار دیگر برگشته است.
آیا ساختار تسلیم او شده است زمان زیادی برای فهمیدن جواب نمانده است.
کامالا حالا آمده است زنی از نیویورک با کاراکتری نه از جنس اوباما و نه از جنس کندی،
او خودش آمده است.
هی کامالا! آخرین فرصت پرزیدنتی زن درحال از بین رفتن است.
هی کامالا از تهران تا نیویورک دارد به تو نگاه می کند
هی کامالا از تل آویو تا مسکو از پیروزیت خوشحال نمیشوند
هی کامالا پیونگ یانگ تاریک هم دارد تو را نگاه می کند!
روند به نفع ترامپ درحال پیش رویست اما نام یک ایالت در ذهنها حک میشود پنسیلوانیای سرنوشت ساز!
امان از پنسیلوانیای سرنوشت ساز!
همان جایی که میتواند اولین رییس جمهور زن آمریکا را انتخاب کند!
روند به نفع #ترامپ در حال پیش رویست اما فریاد مسلمانان عرب تبار میشیگان شنیده میشود!
امان از پنسیلوانیای سرنوشت ساز درحالیکه روح سناتور مک کین هنوز نمیخواهد ترامپ در جورجیا برنده شود!
هی کامالا! یادت باشد روند به نفع ترامپست اما اگر پیروز شوی تاریخ ساز میشوی!
پیروزی بیهوده رخ نخواهد داد مگر اینکه مردان سیاهپوشت هارلم بدانند که میشود به زن هم رای داد
امان از پنسیلوانیای سرنوشت ساز!...
ترجمه فارسی کتاب «نقش زور در روابط بینالملل».
✍نویسنده: آنتونیو کاسهسه.
✅دیپلماسی و سیاست خارجی
👇👇👇
/channel/Iranian_diplomacy
🔺آتشبس در لبنان یا ...؟
✍صابر گل عنبری
در یک ساعت اخیر در پی انتشار اخباری از منابع اسرائیلی و اظهارات نخستوزیر لبنان درباره نزدیک بودن توافق در جبهه لبنان و آتشبس، خوشبینیها بالا گرفته است.
نجیب میقاتی نخستوزیر لبنان امشب اعلام کرد که عاموس هوکشتاین فرستاده آمریکا با او تماس گرفته و گفته است در حال عزیمت به اسرائیل بوده و امیدوار است که طی ساعات آینده آتشبس اعلام شود.
میقاتی همچنین بیان داشت که حزبالله در تفکیک جبهه لبنان از جبهه غزه دیر کرد. مفروض این گزاره نخستوزیر لبنان پذیرش این تفکیک از جانب حزبالله است.
شبکه دولتی اسرائیل هم پیشنویس توافقی را منتشر کرد که نظر به مواضع و سیاستهای معروف حزبالله بیشتر به تجویز «تسلیمنامه» برای آن شباهت دارد تا متنی مورد توافق
اما این اخبار درباره آتشبس قریبالوقوع در لبنان در حالی منتشر میشود که عصر چهارشنبه دبیرکل جدید حزبالله در نخستین سخنرانی خود تاکید کرد که تحرکات دیپلماتیک هیچ نتیجهای تاکنون نداشته است و از اعلام آمادگی حزبالله برای آتشبس اما تحت شروط آن گفت.
در کنار آن هم امروز چهارشنبه، تحولات میدانی لبنان سیر صعودی قابل توجهی داشت و سه روز پس از درخواست حزبالله از ساکنان 25 شهرک اسرائیلی برای تخلیه، ارتش اسرائیل امروز از نقاط پرجمعیت شهر 100 هزار نفری بعلبک خواست که آن را تخلیه کنند.
اما واقعیت چیست؟
به نظر نگارنده «تا این لحظه» تحول جدی و مهمی در جبهه لبنان در مورد آتشبس رخ نداده و در جبهه نوار غزه نیز مذاکرات تاکنون هیچ نتیجهای در بر نداشته و فعلا چشمانداز روشنی برای آتشبس در غزه وجود ندارد.
چنان که دو روز قبل از حمله اسرائیل به ایران گفته شد، موج دیپلماسی شروع شده در منطقه نشانه نزدیک بودن این حمله است و دو هدف عمده را دنبال میکند:
نخست مهار و کنترل تبعات حمله اسرائیل و به نوعی مهندسی واکنش ایران پس از آن و هدف دوم بهرهبرداری انتخاباتی دولت بایدن از این دیپلماسی به نفع کامالا هریس در ایالتهای سرنوشتساز برای کسب آرای اقلیت عرب و مسلمان.
اما هدف از اعلام قریبالوقوع آتشبس چیست؟
اکنون نیز در کنار همان انگیزه انتخاباتی، با توجه به انتشار اخباری در برخی منابع آمریکایی مبنی بر احتمال پاسخ ایران در آینده نزدیک و قبل از انتخابات آمریکا میتوان گفت که اشاعه فضای «آتشبس نزدیک» با این مساله پیوند دارد.
اما انگیزه دیگر نیز میتواند عملیات روانی اسرائیل علیه حزبالله و فشار بر دولت لبنان برای واداشتن حزب به پذیرش توافق بر اساس شروط تلآویو باشد.
واقعیت هم این است که دولت لبنان هم در روزهای اخیر فشارهای سیاسی خود را بر حزبالله افزایش داده و علنیتر کرده است؛ به گونهای که میتوان گفت که حزب اکنون در دو جبهه درگیر است؛ جبهه جنگ با اسرائیل و جبهه فشار سیاسی داخلی؛ به گونهای که حتی برخی متحدان مسیحی آن هم موضعی مخالف گرفتهاند.
در این راستا هم حتی بعید نیست که آمریکا و دولت لبنان آتش بسی را اعلام کنند که مورد موافقت حزبالله نباشد و این حزب به این شکل در مظان اتهام و مسئولیت تداوم جنگ قرار گیرد.
با این حال دور از ذهن نیست که ارتش اسرائیل تلاش کند که در چند هفته آینده حمله زمینی خود را پایان دهد و یا بسیار محدود کند و به حملات هوایی ادامه دهد. در صورت وقوع چنین تحولی، میتوان علت و نتیجه این حمله را بهتر تحلیل کرد.
🔺چرخش نگاهها به ایران؛ چه میشود؟
✍صابر_گل_عنبری
طی یک ماه گذشته بعد از حمله موشکی ایران، برای پاسخ نگاهها به سمت اسرائیل بود؛ اما پس از واکنش تلآویو دوباره نگاهها به سمت ایران چرخیده است. خاصیت حملات رفت و برگشتی همین است و نگاهها مدام بین طرفهای درگیر جابجا میشود.
پس از حمله اسرائیل تصویر اولیه در مقایسه با تصویر برساخته از تهدیدها ضعیف بود و همچنان تصویر "وعده صادق 2" بر آن چیرگی داشت و همین امر هم در کنار محدود بودن حمله به اهداف نظامی نارضایتیهایی را در خود اسرائیل به دنبال داشت.
اما رفته رفته در دو روز اخیر با گزارش رسانههای آمریکایی درباره نتایج حمله اسرائیل و حجم خسارتها تصویر آن فربهتر شد و تا حدودی هم از نارضایتی اپوزیسیون و راستگرایان اسرائیلی کاسته شد.
در این میان اما اظهارنظرهای ایران در فروکاست مستمر از حمله و نتایج آن و بازتاب آن تاکنون تاثیر خاصی بر تصویر جدیدِ در حالِ شکلگیری نداشته است، اما تهدیدهای ایران در دو روز اخیر مورد توجه قرار گرفته و نگاههای ناظران و رسانههای جهان از جمله اسرائیلی و آمریکایی را به سمت ایران چرخانده و نوعی انتظار برای واکنش و پاسخ ایران ایجاد کرده است.
ایران پاسخ سریع و فوری نداده، اما اکنون پرسش این است که آیا واکنش نشان خواهد داد و در چه سطحی و چه زمانی؟
در مورد واکنش ایران هم هر چند برخی تحلیلها نظر به مواجهه تقلیلگرایانه تهران بر عدم پاسخ بود، اما در یادداشتی درباره حمله اسرائیل بیان شد که ایران احتمالا نوعی پاسخ را ضروری بداند. اکنون هم این ضرورت احتمالا از نگاه تصمیمسازان ایران در سایه فربه شدن تصویر حمله در دو روز اخیر مضاعف شده است.
در کنار آن هم معمولا در چنین حملات پینگپنگی، هر طرفی تلاش میکند که آخرین حمله و شلیک را انجام دهد و این مساله هم تا حدود زیادی معطوف به ادراک اهمیت تصویری نهایی است که در پایان درگیری شکل میگیرد.
با این شرح میتوان گفت که طرف ایرانی تصمیم به پاسخ به حمله اسرائیل دارد، اما چه زمانی و در چه سطحی؟
در مورد زمان حمله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پنجم نوامبر یعنی کمتر از 10 روز آینده نقش یک متغیر دو وجهی در خصوص پاسخ ایران -چه در جهت تسریع چه تاخیر آن- ایفا میکند.
این انتخابات از یک جهت میتواند مشوق ایران برای پاسخدهی قبل از پنجم نوامبر شود و آن را تسریع کند. از این منظر که احتمالا از نظر حکومت ایران درگیر شدن آمریکا با این انتخابات احتمال وقوع جنگ را بسیار کاهش میدهد و قبل از انتخابات را فرصتی بهتر برای آن بداند.
اما از منظر دیگر چنین پاسخی قبل از انتخابات میتواند شانس پیروزی ترامپ را افزایش دهد. این عامل میتواند مشوقی برای تاخیر حمله به پس از انتخابات آمریکا باشد. اما مساله اینجاست که اکنون هم شانس ترامپ بسیار بالاست و پیروزی او در انتخابات هم میتواند در نقش مانع عمل کند.
در این باره فارغ از نظرها و تحلیلهای ناظران، باید دید نظام فکری حکومت ایران به عنوان طرف تصمیمگیر چه نظری دارد. نظرها تا حدودی متفاوت است؛ اما هسته سخت قدرت تمایز زیادی قائل نیست و میتوان جمعبندی حکومت در این باره را در این گفته امروز دکتر ولایتی دید که «آنچه که آقای بایدن به آرامی میگوید آقای ترامپ فریاد میزند».
همچنین نوعی نگاه در برخی نهادها نیز وجود دارد، مبنی بر این که چه بسا با ترامپِ اهل معامله راحتتر بتوان تعامل کرد تا با دموکراتها.
مخلص کلام درباره زمان پاسخ این که به نظر میرسد تمایل حکومت به انجام آن قبل از انتخابات آمریکا بیشتر است.
اما درباره شکل پاسخ هم میتوان پیش بینی کرد که حکومت به احتمال زیاد به سطحی بیشتر از حمله «وعده صادق 2» میاندیشد؛ چنان که این حمله بزرگتر از «وعده صادق 1» بود.
اما این وسط یک متغیر میتواند بر زمان و کیفیت پاسخ ایران اثرگذار باشد و آن هم مذاکرات آتشبس در منطقه است. این مذاکرات و دیپلماسی هم یکی دو روز قبل از حمله اسرائیل شروع شد و در همان زمان هم گفته شد که هدف از آن مدیریت و مهار تبعات حمله اسرائیل است.
از این رو واقعیت این است که چندان محتمل نیست که این مذاکرات در آینده نزدیک و قبل از مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا و نشستن رئیس جمهور جدید در کاخ سفید نتیجه خاصی داشته باشد، اما اگر پیشرفت چشمگیری داشته باشد، میتواند اثرگذار باشد.
اما در هر صورت، غافلگیری در پاسخ احتمالی ایران بیش از قبل واجد اهمیت فوق راهبردی است؛ از این جهت که با توجه به شکسته شدن تابوی حمله مستقیم اسرائیل، بعید نیست که اگر اطلاعات دقیقی مبنی بر زمان حمله ایران داشته باشد، چه بسا پیشدستی و حمله کند. در یادداشت دیگری به دورنمای حملات رفت و برگشتی و واکنش بعدی اسرائیل میپردازم.
🔺آسمان عربی و حمله اسرائیل!
✍صابر_گل_عنبری
تنش نظامی میان ایران و اسرائیل زوایا و ابعاد مهم دیگری دارد که پیوندی مستقیم با متن این تنش ندارد، اما در حاشیه آن واجد اهمیت فراوان و ارتباطی غیر مستقیم است. از جمله آنها بُعد ایرانی عربی و تحلیل مناسبات دو طرف از پنجره این تنش است.
اهمیت این بُعد هم بیشتر از آن جهت است که کشورهای عربی غالبا متحد آمریکا هستند و به شکل مستقیم و غیر مستقیم درگیر جنگ و تنش در منطقه.
اما در بحبوبه این وضعیت تنشآلود، دو اقدام قابل تامل بود؛ نخست خودداری بیشتر این کشورها از اجازه به اسرائیل برای استفاده از حریم هوایی آنها در حمله به ایران و دوم نیز محکومیت سریع و گسترده این حمله.
هنوز مسیرهای دقیق عبور جنگندههای اسرائیلی روشن نیست؛ گرچه ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز دیروز اعلام کرد که این جنگندهها وارد حریم هوایی عراق شده و از آنجا شلیک کردهاند.
دو مسیر نزدیک به عراق وجود دارد؛ نخست اردن و دیگری سوریه و دقیقا روشن نیست که جنگندههای اسرائیلی از کدامیک وارد آسمان عراق شدهاند.
اردن اعلام کرد که هیچ هواپیمایی اسرائیلی از حریم هواییاش برای حمله به ایران عبور نکرده است که البته نیاز به راستیآزمایی دارد. اما جدا از موضع رسمی اردن نشانه دیگری وجود دارد که جنگندههای اسرائیلی از آسمان سوریه وارد عراق شدهاند و آن هم این که لحظاتی قبل از حمله به ایران حملاتی در مرکز و جنوب سوریه انجام شد و سیستمهای راداری و پدافندی هدف قرار گرفت.
در این صورت میتوان گفت که حمله به ایران نه از آسمان متحدانِ عربِ آمریکا، بلکه از آسمان دو کشورِ "دوست" صورت گرفته است که نظامهای سیاسی هر دو متحد ایران هستند؛ اما کنترلی بر آسمان خود ندارند. آسمان عراق که در اختیار آمریکاست و آسمان سوریه هم جولانگاه اسرائیل و تقریبا در اختیار روسیه.
حمله اخیر اسرائیل محکی برای روابط ایران و کشورهای عربی هم بود. خودداری عربستان و متحدان عرب آمریکا که بعضا هم با اسرائیل روابط ائتلافی دارند، با در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود و همچنین محکومیت سریع حمله میتواند بروندادی از دو امر باشد؛ نخست مسیر بهبودی که روابط ایرانی عربی طی میکند و رایزنیها و تحرکات دیپلماتیک فشرده اخیر و دیگری نگرانی این کشورها نسبت به تشدید تنش و گسترش جنگ در منطقه.
این کشورها تمایلی به گسترش جنگ در منطقه با طرفیت ایران ندارند و آن را به زیان منافع و چشماندازهای کلان اقتصادی خود میدانند که فضای ناامنی در منطقه آسیبی جدی به آن وارد میکند.
هدف دیگر واکنش کشورهای عربی منطقه به حمله اسرائیلی نیز میتواند فراهم کردن محملی برای خودداری ایران از پاسخ و ممانعت از افزایش تنش باشد.
اما موضع اخیر همسایگان جنوبی ایران در مخالفت با عبور جنگندههای اسرائیلی از حریم هوایی خود را نمیتوان دلیلی بر تداوم این وضعیت در صورت وقوع جنگ دانست. اگر تنش نظامی در آینده به جنگی تبدیل شود که آمریکا خود را ناچار به دخالت در آن ببیند، بعید است که این کشورها حتی اگر هم بخواهند بتوانند مانع مشارکت پایگاههای آمریکا در جنگ شوند و محتمل هم نیست که اسرائیل اساسا گوش به مخالفت این کشورها دهد و منتظر اجازه عبور جنگندههایش از حریم هواییشان بماند.
واقعیت این است که این کشورها میان سندان روابط ائتلافی با آمریکا و الزامات توافقنامههای امنیتی و چکش جبر همسایگی با همسایه ایرانی و الزامات آن قرار گرفتهاند.
نگارنده بر این باور است که هنوز تغییری بنیادین در ادراک رسمی عربی در قبال ایران رخ نداده و علت آن هم این است که جدا از متغیرهای فرارابطهای، هنوز دیوار «بیاعتمادی» میان دو طرف پابرجاست.
در این راستا نیز میتوان گفت که کشورهای عربی منطقه، یک طرف غیرمستقیم دو جنگ کنونی در غزه و لبنان و در کل درگیری ایران و اسرائیل بوده و با بیم و امید نظارهگر آینده تنشهای کنونی هستند و این که چه طرفی در نهایت در منطقه موقعیت برتری پیدا خواهد کرد.
همچنین بر خلاف ملتهای عرب که از منظر تاریخی عرب-اسرائیلی به جنگ کنونی مینگرند، غالب نظامهای رسمی عربی و بازیگران موثر آن، خاورمیانهِ بدون حماس و حزبالله را فارغ از هویت مذهبی جداگانه هر دو، در قاب منطقهِ بدون اسلام سیاسی بیشتر میپسندند و در آن سو هم تمایلی ندارند که جایگاه آمریکا و بعضا حتی اسرائیل در منطقه در مقابل ایران و متحدانش تضعیف شود.
در پایان ذکر این نکته هم بد نیست که یکی از معضلات دیرپای سیاست خارجی ایران قرار گرفتن در سیکل مواجهه کلیشهای و موسمی با مسائل بدون طراحی بلندمدت و آیندهنگری ژرف است. محصول چنین نگاهی لزوما پیشبینی روزهای سرنوشتساز کنونی در مسیر خصومت با آمریکا و اسرائیل میبود و همین خود میطلبید که از گذشته بستر منطقهای برای این روزها مهیا شود و از حداقل تنشها هم پرهیز و در صورت رخداد سریعا مهار میشد.
🔺شوکی که تخلیه شد و جانشینی که مشخص میشود!
✍صابر_گل_عنبری
از غروب امروز منابع مجازی نزدیک به حزبالله با انتشار عکسهایی، خبر از کشته شدن سیدهاشم صفیالدین رئیس شورای مرکزی حزب دادند و ساعاتی بعد هم ارتش اسرائیل طی بیانیهای موفقیتآمیز بودن ترور را تایید کرد.
هنوز حزبالله بیانیهای نداده است، اما گفته میشود که عصر امروز جنازهها از مکان ترور خارج شده است.
بر خلاف اعلام رسمی سریع ارتش اسرائیل درباره تایید ترور سیدحسن نصرالله یک روز پس از آن، اما سه هفته طول کشید تا ترور صفیالدین تایید شود. تایید رسمی ترور دبیرکل سابق حزبالله معطوف به دریافت اطلاعات محرمانه (به احتمال زیاد از همان کانالهای نفوذی) بود، اما تایید ترور رئیس شورای مرکزی حزب بعد از سه هفته و پیشدستی برخی منابع لبنانی و نزدیک به حزبالله در اعلام آن ساعاتی قبل از بیانیه ارتش اسرائیل، آن را به خبری سوخته مبدل ساخت.
همین خود در کنار کاهش قابل توجه ترورها میتواند نشانهای مهم از بسته شدن کانالی نفوذی باشد که نقشی کلیدی در این ترورها با اطلاع دادن زمان دقیق نشستهای فوق سری داشت. البته مکانها به احتمال زیاد قبلا لو رفته بود و اسرائیل صرفا منتظر حضور رهبران حزبالله در آنجا برای نشستی بود که به محض کسب اطلاعات دقیق، سریعا اقدام به ترور کرد.
البته حزبالله عصر امروز پس از انتشار اخبار مربوطه در فضای مجازی میتوانست با یک اعلام رسمی پیشدستی کرده و فرصت این اطلاعرسانی را از اسرائیل بگیرد که این اتفاق نیفتاد.
هر چند شوک بزرگ ناشی از ترور جانشین احتمالی دبیرکل سابق حزبالله طی این سه هفته تخلیه شده و تاییدیه امشب شوک خاصی ایجاد نکرد؛ اما این اطلاعرسانی چهار روز پس از حمله پهپادی به منزل نتانیاهو میتواند فضای روانی ناشی از این حمله در اسرائیل را تحت الشعاع قرار دهد.
اکنون بعد از صدور بیانیه رسمی حزبالله در این باره، به احتمال زیاد نام دبیرکل جدید آن در آینده نزدیک اعلام شود. در میان نامزدهای احتمالی نیز، گزینه مطرح شیخ نعیم قاسم است.
🔺دو اشتباه فرصتسوز اسرائیل!
✍صابر_گل_عنبری
هر اندازه هم با سنوار مخالفت شود، اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که شیوه مرگ او در درگیری با نظامیان اسرائیلی در رفح نزد فلسطینیها و جوانان عرب و مسلمان در بیشتر کشورهای اسلامی از او یک «اسطوره» ساخت.
دو اشتباه فردی و سیستمی اسرائیلی در ترسیم این تصویر دخیل بود و مانع ساخت روایتی پرسود برای اسرائیل درباره این اتفاق شد.
اشتباه نخست را نظامیان اسرائیلی مرتکب شدند که یک روز پس از درگیری با سنوار و کشته شدن او به مکان درگیری بازگشته و با مشاهده اجساد به دلیل شباهت زیاد چهره یکی از کشتهشدگان به وجود سنوار در میان آنها شک کرده و یک نظامی اسرائیلی سریعا تصویر او را برای جلب توجه در فضای مجازی به اشتراک گذاشت. ناگفته هم نماند که در این جنگ شبکههای مجازی عبری تا حدودی سلطه واحد سانسور نظامی اسرائیل را تضعیف کردند.
همین اقدام فرصت تاریخی ساخت یک روایت تمام و کمال را از اسرائیل با درونمایه کشف مکان سنوار و ترور او برای سرمایهگذاری رسانهای بزرگ بر آن با اهداف مختلف سلب کرد. ارتش اسرائیل هم پس از همرسانی تصاویر و انتشار گسترده آنها چارهای جز بازگو کردن حقیقت ماجرا نداشت.
این در حالی است که در صورت ارائه روایت مطلوب اعلام کشف مکان سنوار و ترورش تصویرسازی دیگری اتفاق میافتاد. نتانیاهو از یک طرف با چنین روایتی میتوانست از اعتراضات خانوادههای گروگانها بکاهد و با خرید زمان بیشتر برای ادامه جنگ به آنها اطمینان خاطر دهد که همچنان که سنوار را یافت، آنها را نیز پیدا خواهد کرد.
از دیگر سو، با این کار میتوانست دیگر رهبران و فرماندهان حماس در غزه را دچار اشتباه و آنها را وادار به تغییر مکان خود کند که در این جابجایی سرنخی به دست آید و مکان حضور آنها شناسایی شود.
کما این که تصویری مهم از توان امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل پس از غافلگیری بزرگ حمله هفتم اکتبر به داخل اسرائیل، دشمنان و خارج مخابره میشد؛ به ویژه که طی یک سال گذشته سازمانهای اطلاعاتی اسرائیلی و آمریکایی با کار فشردهای به دنبال او بودند و به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، اسرائیل چندین میلیون دلار برای یافتن سنوار هزینه کرد.
اما اشتباه آن نظامی اسرائیلی و بیان اجباری واقعیت ماجرا این فرصت تاریخی را از اسرائیل گرفت. در کنار آن هم روایتهای قبلی اسرائیل از اختفای او در زیر زمین و سپر قرار دادن گروگانها را سوزاند و در این شرایط عملیات روانی اسرائیل را با شکست مواجه کرد.
همین جنگ روانی، فضای سنگینی را برای آوارگان و خانوادههای قربانیان در غزه ایجاد کرده بود؛ تا جایی که عدهای در این راستا نوشتند و گفتند که او خود در تونلها در ناز و نعمت مخفی شده و ما در روی زمین قتل عام میشویم. برخی مقامات و رسانههای اسرائیلی نیز مدام به ترویج این تصویر میپرداختند.
حماس هم تحت معذوریت شرایط سخت امنیتی نمیتوانست درباره وضعیت سنوار لب به سخن بگشاید که ممکن بود موجب لو رفتن او و ترورش شود.
اما اشتباه دوم اسرائیل رسمی بود و آن هم مجوز واحد سانسور نظامی اسرائیل برای انتشار فیلم لحظات آخر زندگی سنوار و درگیری او با نظامیان اسرائیلی، زخمی شدن و حرکت آخر او برای انداختن کوادکوپتر با تکه چوبی پس از آسیب جدی دست راستش بود.
انتشار این فیلم هم به احتمال زیاد معطوف به این انگیزه بوده است که این اقدام موجب تضعیف روحیه و چه بسا فروپاشی روحی و روانی نیروهای فلسطینی و ساکنان نوار غزه میشود.
این انگیزه هم از سر عدم شناخت ایدئولوژی گروههای جهادی و جوامع عربی و اسلامی است. احتمالا اسرائیل فکر میکرد که حماس هم ساختاری حکومتی مثل عراقِ صدام حسین دارد که با متواری شدن یا دستگیری او شیرازه ارتش و دستگاه حاکمه از هم بپاشد.
اما همین فیلم روایت درگیری سنوار تا آخرین نفس را تکمیل و از او چهره یک چریک را برای جامعه فلسطینی و بیشتر جوامع عربی و غیر عربی به نمایش گذاشت که در راه آرمان خود تا لحظه آخر ایستادگی کرد؛ تا جایی که حتی برخی مخالفان حماس و سنوار -چه در غزه چه در کرانه باختری و در سطح منطقه- زبان به ستایش او گشودند. برخی هم نوشتند که سنوار نخستین رهبر فلسطینی بود که سلاح به دست و در حین درگیری کشته شد.
همچنین امروز حماس اخباری منتشر کرد مبنی بر این که سنوار در طول جنگ همواره به محورهای مختلف درگیری سرکشی میکرد و پس از شروع حمله زمینی برای هدایت عملیات به رفح رفته بود. همین اخبار هم فضا را بیشتر تحت تاثیر قرار داد.
این گونه پیداست که این شیوه مرگ سنوار دیگر نیروهای حماس را برای اقتدا به او مصممتر کرد و انتشار فیلم هم به عنوان اشتباه دوم نتیجه معکوس داشت. در رسانههای عبری نیز از جمله یدیعوت احرونوت و برخی شبکههای تلویزیونی اسرائیلی، هم از انتشار تصاویر اولیه انتقاد شد و هم از انتشار فیلم که نقض غرض بود
چرا سوریه برای روسیه مهم است؟
سایت آتلانتیک در مقالهای میگوید سوریه برای مسکو اهمیت بسزایی دارد و جنگ اوکراین خللی در حمایت آن ایجاد نمیکند. سوریه فقط یک پایگاه نظامی برای روسیه نیست بلکه سنگ بنایی برای داشتن موقعیت قدرت بزرگ است.
«نیکول گراجوسکی» در مقالهای که در سایت تحلیلی آتلانتیک منتشر شد نوشت: نیروهای شورشی (تروریستی) روز شنبه به حلب حمله کردند و مرکز شهر را در یک حمله برق آسا سه روزه به تصرف خود درآوردند که به نظر میرسید کاهش تسلط مسکو بر سوریه را نشان میدهد. اما تعهد روسیه به سوریه عملاً تزلزل نکرده و روسیه واقعاً منحرف نشده است.
پیشروی شورشیان سوریه به رهبری گروه حیات تحریر الشام (HTS)، نشان دهنده تنزل توجه روسیه نیست. روسیه نه تنها به خروج از سوریه فکر نمیکند، بلکه به نظر میرسد آماده است تا سرمایه گذاری خود را در آنجا دو برابر کند، حتی اگر مجبور باشد برای این کار به نیروهای مورد حمایت ایران و همکاری قدرتهای منطقهای تکیه کند.
سوریه برای مسکو مهم است، زیرا مداخله در آنجا در سال ۲۰۱۵ به پوتین اجازه داد تا روایت افول روسیه را که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود، تغییر دهد. روسیه دیگر کشوری نخواهد بود که «باراک اوباما» آن را به عنوان یک قدرت منطقهای رو به زوال رد میکرد - بلکه حامی حکومت اسد بوده و به این ترتیب، کتاب نفوذ در خاورمیانه را بازنویسی میکند.
🌿 مداخلات شرق تحت رهبری آمریکا، مانند حمله به عراق و کارزار ناتو در لیبی این دولتها را متلاشی نموده و هرج و مرج ایجاد کرد. مداخله روسیه نتیجه معکوس خواهد داشت و حاکمیت و نظم منطقهای سوریه را حفظ خواهد کرد.
برای درک موقعیت نظامی روسیه در سوریه، باید گفت زمانی که مسکو برای اولین بار در سپتامبر ۲۰۱۵ در آنجا مداخله کرد، این کار را با ردپایی شگفتآور و برنامهای بلندمدت برای مدرنسازی و تقویت ارتش سوریه انجام داد. مسکو تنها ۲۵۰۰ تا ۴۵۰۰ پرسنل را به سوریه اعزام کرد که بر نیروی هوایی، پدافند هوایی و نیروهای ویژه تمرکز داشتند، در حالی که برای تامین نیروی زمینی به ایران و نیروهای نیابتی آن متکی بود.
نیروی هوایی روسیه که از پایگاه هوایی حمیمیم اقدام میکرد، از عملیات زمینی پشتیبانی میکرد. بمب افکنهای دوربرد در روسیه به همراه موشکهای کروز ناوهای جنگی روسیه در دریای مدیترانه، مواضعی را در عمق سوریه هدف قرار دادند. مسکو همچنین سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته از جمله S-۴۰۰s، S-۳۰۰s را همراه با قابلیتهای جنگ الکترونیکی ارائه کرد.
🌿 مسکو تعدادی یگانهای عملیات ویژه، پلیس نظامی، مستشاران و تیمهای توپخانه را به سوریه فرستاد. اما برای بازپس گیری قلمرو از شورشیان، تقریباً به طور کامل به شبکهای از نیروهای تحت حمایت ایران، از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یگانهای حشد الشعبی عراق، فاطمیون افغان، زینبیون پاکستان و حزب الله متکی بود.
🌿 در نهایت کرملین به دنبال آن بود که ارتش عربی سوریه (SAA) را به یک نیروی جنگی حرفهای تبدیل کند که بتواند به طور مستقل امنیت حکومت اسد را تامین کند و بنابراین منابع را برای نوسازی ساختارهای فرماندهی ارتش عربی سوریه، بهبود هماهنگی میدان نبرد و تجهیز واحدها به تسلیحات پیشرفته روسی اختصاص داد.
🌿 به نظر میرسد رویکرد روسیه در خصوص سوریه پایدار باشد، زیرا در سال ۲۰۲۲ با آغاز جنگ اوکراین حضور نظامی خود در سوریه را تنظیم کرد. مسکو تعدادی هواپیما و یک سامانه پدافند هوایی اس-۳۰۰ را در اوکراین مستقر کرد، اما پایگاه هوایی حمیمیم همچنان فعال بود. مهمتر از آن، کرملین حضور حداقلی خود را در زمین کاهش داد و بیشتر از قبل به نیروهای تحت حمایت ایران تکیه کرد و برخی از پستهای فرماندهی خود را به آنها منتقل کرد.
🌿 هنگامی که گروه تحریر الشام برای اولین بار به حلب حمله کرد، سرعت و غافلگیری پیشروی، زمان مناسبی را برای مسکو برای هماهنگی با نیروهای زمینی یا سازماندهی پشتیبانی هوایی موثر در مقیاس مورد نیاز برای مقابله با چنین حمله بزرگی باقی نگذاشت.
🌿 با این حال این موضوع روسیه را از سوریه خارج نمیکند. این کشور قبلاً از سوریه برای بازسازی نفوذ خود در خاورمیانه استفاده کرده است و خود را به عنوان یک میانجی اساسی در میان ایران، ترکیه، کشورهای خلیج فارس، ایالات متحده و اسرائیل قرار داده است. مسکو همچنین قراردادهای اقتصادی را برای بازسازی سوریه تضمین کرده است.
🌿 روسیه احتمالا سعی خواهد کرد با ترکیه که از برخی از گروههای شورشی (تروریستی) حمایت میکند، مذاکره کند. از روز شنبه، مسکو به طور نامشخصی از انتقاد از ترکیه به خاطر فعالیتهای شورشیان اجتناب کرده است. این امر نشان میدهد که روسیه در حال آمادهسازی یک ابتکار دیپلماتیک است – شاید ابتکاری که به روسیه اجازه میدهد
🌎 مذاکره با اروپا یا آمریکا؟
✍ حکمتاله آدرم
🌿 در حالی مذاکرات ایران و اروپا در ادامه مذاکرات هستهای قبلی و پس از دو سال وقفه آغاز می شود که آمریکا، روسیه و چین غایبان اصلی این مذاکرات هستند. این مذاکرات بعد از خروج ترامپ از برجام در سال۲۰۱۸ شروع شد و با وجود رسیدن به توافقات نسبی، اروپا بخاطر عدم همراهی آمریکا نتوانست به تعهدات خود عمل نموده و لذا مذاکرات نافرجام ماند.
حال سوال این است که ایران با چه سیاست و امیدی به ادامه این مذاکرات برمی گردد ؟
🌿 علیرغم ادعاهای اتحادیه اروپا و تلاشهای ظاهری آنها ، واقعیات جاری میدانی نشان داد که اولاً کشورهای اتحادیه اروپا در موضوعات مختلف همسو و همگن نیستند و ثانیاً بدون همراهی آمریکا هیچ راهبرد موثری در پیشبرد اهداف برجام و گشایشی در رفع تحریمها حاصل نخواهد شد. اقدامات گذشته اروپا در ایجاد کانالهای مالی و در دورزدن تحریمهای ثانویه آمریکا موثر نبود و گشایشی در صادرات متقابل و دریافت مطالبات ایران ایجاد نکرد .
🌿 آغاز گفتوگوهای ایران و اروپا بعد از قطعنامه ضدایرانی آژانس بینالمللی منع گسترش سلاحهای هستهای، اگر در جهت رسیدن به یک توافق هسته ای با حضور آمریکا باشد روزنه امیدی خواهد بود. در غیر اینصورت، چه بسا با از دست رفتن فرصت، مکانیزم ماشه برجام توسط یکی از کشورهای عضو برجام کلید خورده و تحریمهای قبل از برجام احیا گردند .
در چنین شرایطی، بعید نیست که چین هم برای معامله با ترامپ، تحریم خرید نفت ایران را وجه المصالحه قرار داده و روابط با ایران را فدای منافع ملی خود کند.
🌿 جنگ روسیه با اوکراین و شائبه های حمایت ایران و فروش تسلیحات به روسیه بر مذاکرات ایران با اروپا سایه خواهد انداخت . ایران برای ورود به مذاکرات هسته ای با اروپا ، لازم خواهد بود تا مواضع صریح خود را نسبت به این دغدغه اروپا روشن سازد . آنگاه می تواند به مسائل هستهای در رابطه با تعهدات متقابل با آژانس بینالمللی منع گسترش سلاحهای اتمی و بازرسان بپردازد.
اما از سوی دیگر ، رییسجمهور پوتین از انتخاب پرزیدنت ترامپ خشنود است و چه بسا انتظار می کشد تا با عدم حمایت آمریکا از اوکراین ، بتواند به یک توافق صلح برسد ، دور از ذهن نخواهد بود که اگر در توافق با ترامپ برای رسیدن به صلح ، مصالح ایران در توافق هسته ای فدای مصلحت روسیه شود .
🌿 آنچه تاکنون در صحنه سیاسی بینالملل شفاف شده، هیچ کشور موثری در روابط بینالملل با موضوع غنی سازی هسته ای ایران کنار نیامده است . قطع نامه های صادره با موضوع غنی سازی اورانیوم از شورای امنیت در دوره احمدی نژاد، نشان از آن دارد که چین و روسیه هم قطع نامه های مشابه را وتو نخواهند کرد و چه بسا موضوع هسته ای ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گرفته و تحریمهای بیشتر و سایه جنگ را بر فضای کشور بگستراند.
🌿 ایران در سالهای اخیر بخش اعظمی از پشتوانه اقتصادی و اجتماعی خود را بخاطر اثرات مخرب تحریمها از دست داده و ناترازی ها منجر به نارضایتی ها شده است . بنابراین ادامه شرایط موجود و اتلاف وقت فضا را برای ایران تنگ تر خواهد کرد . شاید بهترین راهکار برای برون رفت از این وضعیت، مذاکراه رودرو با آمریکا و رسیدن به یک توافق هسته ای با آمریکا باشد.
🌿 اوضاع و احوال منازعات منطقه ای نشان داد که آمریکا حتی با وجود جنایات وحشتناک اسرائیل در غزه و حکم بازداشت نتانیاهو از سوی دیوان بینالمللی کیفری دادگستری، حاضر نیست از حمایت اسرائیل و سران آن دست بردارد، بنابراین در دوره ترامپ بعید است که آمریکا بدون توافق اسراییل، مهر تاییدی بر توافقات هستهای ایران بزند و این موضوع بر پیچیدگی های توافق خواهد افزود، شاید لازم باشد در دوره مذاکرات برای رسیدن به یک توافق هستهای مناسب، سطح تنش با اسرائیل کاهش یابد.
....
مرشایمر:
- چین و روسیه در زمان امضای برجام با آمریکا برای جلوگیری از هستهای شدن ایران همراه بودند
اما امروز بعد از تحولات اخیر ( جنگ اوکراین و بحران تایوان )
دیگر مانند گذشته با آمریکا همراه نیستند و به ایران نزدیک شده اند
- احتمالا چین، روسیه و کره شمالی ، حتی برای هستهای شدن ایران به آن کمک خواهند کرد
- اگر ایران بخواهد به سمت هستهای شدن برود، راهی برای جلوگیری از آن نداریم
- من نمی فهمم چرا ایرلن تا حالا بمب اتم نساخته است
من اگر مشاور امنیت ملی ایران بودم مدت ها قبل ایران اتمی شده بود ...
- با توجه به مواضع اخیر و تهدیدات ترامپ برای ایرانیها
احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای خیلی زودتر زیاد است...
🌳🌲 از خواندن بهترینکانالهای تلگرام لذت ببر
🍎هُنَر شَرابِ زِندِگیست♡
@Geraf_art
🍁 فایل های سابلیمینال و خودهیپنوتیزم رایگان
@subliminal_biokinesis_mehregan
🍁 شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
🍁 کتابخانه علوم سیاسی ایران BOOK
@politicalLibrary
🍁 زیباترین متنهای جهان
@BeautyText1
🍁 کافه کتاب صوتی
@CafeBookAudio
🍁 آرای حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
🍁 بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
🍁 جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
🍁 مولانا و عاشقانه شمس(زهراغریبیان لواسانی)
@baghesabzeshgh
🍁 کتابخانه طبی،درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
🍁 دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
🍁 طب سینوی، درمانهای خانگی
@teb_sinawi
🍁 آیلتس رو فول شو •••
@ArazIELTS
🍁 زبان ترکی رو قورت بده
@ArazTurkish
🍁 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
🍁 آموزش مراقبه پاڪسازی و تقویت انرژے چاڪراها
@tabnahayteshgh
🍁 مدرسه نویسندگی آناهل
@anahelanjoman
🍁 فیتنس،رژیم،علم تمرین
@FitnessBody97
🍁 نوستالژی زیرخاکیهای خاطرهانگیز
@nuostalzhi
🍁 زیباترین کلیپها و آموزش رقص
@sonatimahalli
🍁 دل واژههای تنهایی
@gandomzaran
🍁 انگلیسی در سطح پیشرفته
@Zabanunim
🍁 جملات طلایی انگیزشی
@arameshdaroonee
🍁 کانال دانشجویان علوم سیاسی
@politicalsciencce
🍁 شگفتیهای مطالعه در توسعه
@Alefbaietousee
🍁 رمز و رازهای زندگی
@romanceword
🍁 کاملترین کتابخانه مجازی
@Mabadbook
🍁 کتاب گویای ژیگ
@zhig_story
🍁 جملاتی که افکار شما را تغییر می دهد
@Andishe_parvaz
🍁 پژوهشکده علوم سیاسی
@Policyresearcherr
🍁 استوری انگیزشی مناسبتی
@yefenjanaramsh
🍁 انگلیسی با هوش مصنوعی
@EN_with_AI
🍁 بانک مقالات علوم سیاسی
@maghalatolomsiasii
🍁 کلیپهای انگیزشی
@kelephayeangizeshi
🍁 آموزش انگلیسی با تصویر
@EN_PIC
🍁 آکادمی سیاست
@Politicalsciennce
🍁 سینما و جامعه
@R_Kordbacheh
🍁 محفل شعر و آوا
@mahfelshearvaava
🍁 رنگ خیال جرعه ای از هنر و ادبیات
@rangekhiyaal
🍁 میزبانت هستم بایک فنجان قهوه☕️
@Ghahvee_Ghajar
🍁 غزل های☆شیرین و ناب☆حضرت مولانا
@SHAMSETEBRIZII_99_22
🍁 زندگی سبز، مدیریت و سلامتی
@lifemanage
🍁 خانه ی دوست
@khanehy_doost
🍁 آموزش قانون جذب و ارتعاش
@ghanooneerteaash
🍁 آفرینش؛ جستجو در ادبیات و فلسفه
@afarineshdastan
🍁 دیپلماسی و سیاست خارجی
@Iranian_diplomacy
🍁 جامعه مدنی(فلسفه. تاریخ. اجتماع)
@civilizers
🍁 شعر و نوشته معاصر
@sheradabemoaser
🍁 پایش سیاسی ایران
@ir_REVIEW
🍁 آموزش کف بینی
@kafbini12
🍁 شمسالحق تبریزی
@khodshnasi
🍁 چشم انداز اقتصادی جهان
@Languagepolitics
🍁 طراحی چهره
@tarahichehrehe
🍁 کانال کتابخانه علوم سیاسی
@Politicallibraryy
🍁 کتابهای صوتی، دانستن، توانستن است
@Audio_Books_24
🍁 دیدنیها و جذابیتهای ایران و جهان
@afarinshokoh
🍁 متن دلنشین
@aram380
🍁 آموزش ماوراء، پاکسازی
@beyondmeta666
🍁 آشپزی تلگرامی
@telefoodgram
🍁 اسرار جهان هستی
@Meditationfarsi369
🍁 یادگیری لغات با سخنرانی انگلیسی
@english_ielts_garden
🍁 اطلاعات مفید دکتر خود باشیم
@kalemnab
🍁 برگزاری دورههای فن ترجمه از گوگل میت
@policyinact
🍁 کانال روش پژوهش در علوم سیاسی
@Policy_researcher
🍁 آموزشگاه طبی سید
@samsadeghitebeslami
🍁 کانال تحلیلی دانشجویان علوم سیاسی
@Iranianpoliticianss
🍁 آموزش زبان تخصصی رشته علوم سیاسی
@language_political
🍁 کتابگوشکن / رایگان
@parshangbook
🍁 رمانسرای مجازی
@Salam_Roman
🍁 کتابخانه کودک و نوجوان
@childrenbook
🍁 عجایب دنیای نویسندگان
@nevisandbdonya
🍁 جامعترین کانال مطالب سیاسی
@Political_Science95
🍁 زبانشناسی
@linguiran
🍁 تفسیر آسان وآیهبهآیه قرآن کریم
@Pious114
🍁 حقوق برای همه
@jenab_vakill
🍁 کتابخانه صوتی و پیدیاف تاپبوک
@Top_books7
🍁 فیلم و سریال روانشناسی
@FILMRAVANKAVI
🍁 کنکور ارشد و دکتری علوم سیاسی
@politicsman
🍁 روانکاوی و روانشناسی به زبان ساده
@NEORAVANKAVI
🍁 کتابخانه صوتی من
@ketabegooya_man
🍁 آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🍎 یه مرد امیدوار
@happy_private_life
🧿🎋هماهنگی برای تبادل
@mrgp_1
❇️✴️ ۸ سیاست که مانع رشد اقتصاد ایران شد
✍️ مسعود نیلی
🌐 رشد اقتصادی سالانه ایران از سال ۱۳۶۰ تا الان به طور متوسط حدود ۳٫۱٪ و تولید ناخالص سرانه حدود ۲٪ میشود. تورم مزمن بالا، بیکاری، فقر، توزیع نابرابر درآمد و مشکلات محیط زیستی در این کارنامه قرار گرفتهاند. در واقع میتوان گفت فارغ از نوسانات کوتاهمدت، عملکرد بلندمدت راضیکننده نیست. عملکرد بلندمدت را اصولاً سیاستهای بلندمدت میسازند، نه منابع طبیعی یا شوکهای مقطعی یا موضوعات دیگر. در اقتصاد ایران هم سیاستهای بلندمدتی مقصر اصلی هستند که از هویت نظام حکمرانی نشأت میگیرند. این هشت سیاست عبارتند از:
1️⃣ درگیری با تنشهای خارجی است که طی دهههای گذشته تبدیل شده به جزء پایداری از زندگی اقتصادی و سیاسی ایرانیان.
2️⃣ کسری بودجه مزمن و پایدار دولت بوده که از دهه چهل برقرار بوده. این کسری بودجه هم با روش اشتباه پولی کردن کسری بودجه تأمین میشود.
3️⃣ تعیین دستوری نرخ بهره بانکی (معمولاً پایینتر از تورم) که از برداشت اشتباه سیاستگذاران از اقتصاد اسلامی تأثیر گرفته.
4️⃣ نظام ارزی چند نرخی است. در واقع در ۴۵ سال اخیر، در ۳۵ سال نظام چندنرخی ارز برقرار بوده و اکثر سالهای نظام تکنرخی هم صرفاً تحت تأثیر وفور ارز نفتی در دست دولت بوده است.
5️⃣ قیمتگذاری دستوری دولت. در ایران اگر دولتی دست به قیمتگذاری قاطعانه نزند، بیعرضه تلقی میشود و این نگاه اشتباه وجود دارد که دولت برای مقابله با افزایش قیمتها باید به مقابله با کسبه «متخلف» و قیمتها بپردازد.
6️⃣ نظام تعرفهای خاص اقتصاد ایران. در واقع واردات کالا به ایران با تعرفههای بالا و بسیار پیچیده همراه است. علاوه بر این، موانع غیرتعرفهای هم زیاد است (مثل ممنوعیت کلی واردات لوازم خانگی).
7️⃣ عرضه ارزان قیمت انرژی که جزو خاصیت حکمرانی اقتصادی ایران این بوده و هست.
8️⃣ نظام بنگاهداری عظیم غیرخصوصی و غیررقابتی در ایران است. غیر از بخش خصوصی، انواع مالکیتهای حاکمیتی، بخش عمومی، بخش نظامی و بخش دولتی وجود دارند.
چرا این سیاست ها با آنکه غلط هستند دوام می آورند؟
نشان پایدار و بلندمدت بودن این موارد این است که سیاستهای اصلاحی گاه به گاه در این موارد نتوانسته آنها را به کلی از اقتصاد ایران حذف کند. مثلاً اصلاحاتی مانند حذف موانع غیرتعرفهای تجارت یا اصلاح قیمت حاملهای انرژی مدنظر بوده، اما این اقدامات کوتاهمدت نتوانسته به موفقیت برسد. این موارد نشاندهنده ریشه داری این هشت سیاست و گره خوردن آنها به ماهیت نظام حکمرانی کشور است.
سیاستهای مخرب هشتگانه از چه طریقی به نظام حکمرانی ما راه پیدا کرد؟
ریشه برخی از این سیاستها، به باورهای ایدئولوژیک ابتدای انقلاب برمی گردد. برای نمونه، فهم سیاستگذاران اولیه از شعار استقلال، تقابل با غرب بوده. این موضوع باعث شده دولت به نقش مسلط در روابط خارجه اقتصاد و «خودکفایی» به عنوان شعاری راهبردی تبدیل شود.
شعار عدالت هم تحت تأثیر یک برداشت خاص قرار داشته که از دهه چهل از مارکسیسم تأثیر پذیرفته؛ این نگاه عدالت را عرضه ارزان کالا و خدمات به مردم میداند. بنابراین در تعیین نقش دولت، حرف از تأمین کالای عمومی نبوده بلکه عملاً دولت ورود خود به تأمین کالاهای خصوصی (که از آن به عنوان «سفره مردم» یاد میشود») را مسلم میدانسته. این باور عملاً سازوکار بازار را ضد ارزشهای انقلاب فرض میکرده. این وضعیت باعث شده دولت مالکیت واحدهای تولیدی را برعهده بگیرد و منابع طبیعی و مالی و انرژی را ارزان عرضه کند. [ریشه های دیگر هم وجود دارد]
☑️ هشت سیاست غلط چگونه به هم پاس می دهند؟
[این هشت سیاست تبعات جدی دارند. به عنوان نمونه به هم افزایی سه سیاست اول می پردازیم] وقتی همزمان تنش در روابط خارجی و کسری بودجه دولت وجود دارد و نظام بانکی هم به دلیل نرخ بهره دستوری دچار ناترازی است، عوامل دوم و سوم باعث رشد نقدینگی میشود و عامل اول منجر به افزایش هزینه مبادله با خارج و در نتیجه فشار به بازار ارز میشود. همزمانی اینها با تحت فشار قرار گرفتن منابع ارزی کشور باعث میشود نقدینگی به سمت بازار ارز حرکت کند و باعث افزایش نرخ شود. چون سیاستگذار نمیخواهد به عامل تنش خارجی دست بزند، به تعیین نرخهای اداری متفاوت با نرخ بازار دست میزند و واردات انواع کالاها را به نرخهای متفاوت ارز گره میزند. در این زمان، استمرار کسری بودجه و تنشهای خارجی باعث افزایش فاصله نرخ ارز بازار و نرخ اداری میشود و به انوع فساد دامن میزند.
ترکیب این هشت سیاست منجر به فساد ارزی، قاچاق کالا، تضعیف تجارت خارجی، بی عدالتی، بحران آب و برق و گاز و ... می شود. (تلخیص و بازنویسی از سخنرانی دکتر نیلی). اقتصاد ایران گروگان این هشت سیاست است.
💯 بهترینکانالهای تلگرام
🍎 کتب صوتی نایاب/زندگینامۀ مشاهیر و...
@feqdanedel
🍊 خلاصه کتابهای روانشناسی
@booklove_blog
🍏 دانلود کتابهای نایاب ممنوعه
@yortci_bosjin_pdf
🍏 روانکاوی و روانشناسی به زبان ساده
@NEORAVANKAVI
🍏 تدریس مکاتب فلسفی و روانی
@anbar100
🍏 زیباترین متنهای جهان
@BeautyText1
🍏 کتابخانه صوتی و پیدیاف تاپبوک
@Top_books7
🍏 حقوق برای همه
@jenab_vakill
🍏 من و کتاب ا𝐏𝐃𝐅ا
@aramesh13577
🍏 تفسیر آسان وآیهبهآیه قرآن کریم
@Pious114
🍏 وکیل پایه یک دادگستری
@ADLIEH_TEAM
🍏 جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
🍏 مولانا و شمس (زهراغریبیان لواسانی )
@baghesabzeshgh
🍏 اطلاعات حقوقی مهم برای همه
@LAW_SEVDA
🍏 عجایب دنیای نویسندگان
@nevisandbdonya
🍏 کتابخانه کودک و نوجوان
@childrenbook
🍏 رمانسرای مجازی
@Salam_Roman
🍏 تمرکز روی تکامل درونم
@shine41
🍏 کتابهای صوتی)(رایگان
@parshangbook
🍏 انگلیسی بدون معلم و کلاس
@MusicOwallpaper
🍏 گلچینےاز بهترین اشـ؏ـار
@Delaviz_20
🍏 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
🍏 آموزشگاه طبی سید
@samsadeghitebeslami
🍏 اطلاعات مفید دکتر خود باشیم
@kalemnab
🍏 فیتنس،رژیم،علم تمرین
@FitnessBody97
🍏 زیباترین کلیپها و آموزش رقص
@sonatimahalli
🍏 آموزش حرفهای آشپزی
@telefoodgram
🍏 شکوه ثروت
@shokoh_servat
🍏 کتابهای کمیاب، کلیپهای آموزشی رایگان
@Iranvajahanlibrary
🍏 شگفتیهای مطالعه در توسعه
@Alefbaietousee
🍏 اساطیر ایران زمین
@iran_sarzamin_tamadon
🍏 کتابهای صوتی، دانستن، توانستن است
@Audio_Books_24
🍏 زرنگاری و طراحی سنتی
@vida_dabir
🍏 کتاب گویای ژیگ
@zhig_story
🍏 آفرینش؛ جستجو در ادبیات و فلسفه
@afarineshdastan
🍏 آموزش کف بینی
@kafbini12
🍏 آموزش NLP
@behtarinammann
🍏 پایش سیاسی ایران
@ir_REVIEW
🍏 جامعه مدنی(فلسفه. تاریخ. اجتماع)
@civilizers
🍏 پیر دهر
@pir_dahr
🍏 دیپلماسی و سیاست خارجی
@Iranian_diplomacy
🍏 جملاتی از جنس سیاست
@POLITICAI_THINKERS
🍏 عاشقانههای دو نفره
@Booose_eshgh
🍏 روانشناسی برای زندگی بهتر
@Ravanshenasilifestyle
🍏 خانه دوست
@khanehy_doost
🍏 هوش مصنوعی و آینده AI
@MediaMedial
🍏 کتابخانه حقوقدانان BOOK
@LAW_BOOKIRAN
🍏 رنگ خیال جرعه ای از هنر و ادبیات
@rangekhiyaal
🍏 میزبانت هستم بایک فنجان قهوه☕️
@Ghahvee_Ghajar
🍏 غزلیات مولانا"دیوان شمس تبریزی
@SHAMSETEBRIZII_99_22
🍏 محفل شعر و آوا
@mahfelshearvaava
🍏 پزشکی زیبایی سلامتی
@Dokinegin2023
🍏 زندگی سبز، مدیریت و سلامتی
@lifemanage
🍏 ترنم احساس
@EHSAS_TRANNOM
🍏 آموزش قانون جذب و ارتعاش
@ghanooneerteaash
🍏 کلیپهای انگیزشی
@kelephayeangizeshi
🍏 شمس و مولانا
@Mahfelshaeraneh
🍏 هُنَر شَرابِ زِندِگیست♡
@Geraf_art
🍏 کتابفروشی ارزان کتاب
@KotobeArzan
🍏 کتابهای صوتی ناب و ویدئوکست
@sovtitasviri
🍏 استوری انگیزشی مناسبتی
@yefenjanaramsh
🍏 آهنگهای قفلی مود
@CoCaeinmozeik
🍏 شمسالحق تبریزی
@khodshnasi
🍏 یک بغل شـ؏ــر
@BI_MOLAAHEZEH
🍏 خسروی آواز استاد شجریان
@stad_shajariyan
🍏 کاملترین کتابخانه مجازی
@Mabadbook
🍏 دنیای انگیزشی و آموزشی (کتاب بخوانیم)
@romanceword
🍏 آموزش دکوراسیون منزل🏡
@ZibaManzel
🍏 دیدنیها و جذابیتهای ایران و جهان
@afarinshokoh
🍏 ترکی استانبولی رو آسون یاد بگیر
@Turkish_Nazli
🍏 یادگیری لغات با اخبار انگلیسی
@english_ielts_garden
🍏 دل واژههای تنهایی
@gandomzaran
🍏 نوستالژی زیرخاکی های خاطره انگیز
@nuostalzhi
🍏 آموزش ترجمه زبان تخصصی علوم سیاسی و روابط
@policyinact
🍏 آموزش مراقبه پاڪسازی و تقویت چاڪراها
@tabnahayteshgh
🍏 اشـ؏ـار ناب و ماندگار
@Oshaagh_sher
🍏 کانال تحلیلی دانشجویان علوم سیاسی
@Iranianpoliticianss
🍏 مهارتهای زندگی
@maharathayezendegimahmudi
🍏 کتابهای صوتی آرامش با داستان
@arameshbadastan
🍏 جهان موسیقی کلاسیک
@Classical_Music_World
🍏 طب سینوی، درمانهای خانگی
@teb_sinawi
🍏 دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
🍏 آموزش زبان عربی
@amuzesharabi
🍏 مولانا حافظ شهریار ،شعر و موزیک
@onlyshear
🍏 کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
🍏 زبانشناسی
@linguiran
🍏 بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
🍏 یافتههای مهم روانشناسی
@Hrman11
🍏 آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
🍏 کافه کتاب صوتی
@CafeBookAudio
🍏 دنیای ناشناختهها و فرازمینی
@yortchi_bosjin
🍏 فیلم و سریال روانشناسی
@FILMRAVANKAVI
🍏 کنکور ارشد و دکتری علوم سیاسی
@politicsman
🍏 آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🍏 شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم!!
@book_tips
🍏 کتابخانه صوتی من
@ketabegooya_man
🍎 یه مرد امیدوار
@happy_private_life
🧿🎋هماهنگی برای تبادل
@mrgp_1
🌎 زیباکلام: «آقای پزشکیان، خیلی فرق میکند که چهکسی رئیسجمهور آمریکاست»
1⃣ نخست ابعاد شگفتانگیز پیروزی ایشان بود. فراموش نکردهایم که در تمام دوران انتخابات، حتی تا روزها و ساعتهای آخر، همۀ تحلیلگران، رسانهها و نظرسنجیها متفقالقول بودند که رقابت میان هریس و ترامپ شانه به شانه و تنگاتنگ میباشد و اختلاف میان آنان، حدود یک یا دو درصد بیشتر نیست. اما سیل آرا بهنفع ترامپ نشان داد که نظرسنجیها چقدر با حقیقت فاصله داشتند. اگر این اتفاق در ایران افتاده بود، نوادگان داییجان ناپلئون میرفتند بهدنبال تئوریهای توطئه و اینکه اینها همه برنامه برای گرم کردن تنور انتخابات و کشاندن مردم بهپای صندوقهای رأی بود.
2⃣ دوم، مهمتر از بررسی اینکه چرا اینقدر نظرسنجیها با واقعیت فاصله داشتند، شوک اصلیتر و پرسش مهمتر آن است که آنهمه رأی برای ترامپ نژادپرست و محافظهکار دشمن دمکراسی، در کجای جامعۀ آمریکا نهفته شده بود که همه را غافلگیر کرد؟ یقیناً تحلیلگران پیرامون محبوبیت ترامپ و اسباب و علل اقبال جامعۀ آمریکا به آنچه که آن را در علوم سیاسی میبایستی «کاریزمای ترامپیسم» تعریف کرد، به تحقیق و بررسی خواهند پرداخت.
3⃣ سوم، یک دلیل البته سقوط هولناک محبوبیت بایدن و دمکراتها در سالهای اخیر بود. جایگزینی خانم هریس هم خیلی نتوانست چیزی را بهنفع دمکراتها تغییر دهد و در بهترین حالت، جلوی سقوط بیشتر آنها را گرفت.
4⃣ چهارم، درک استقبال بسیاری از ایرانیها از پیروزی ترامپ، خیلی پیچیده نیست. انسان فقط تأسف میخورد که ملتی آنقدر از شرایط سیاسی و اجتماعیشان سرخورده و ناامید شده باشند که پیروزی شخصیتی که کمترین نمادی از دمکراسیخواهی در وی نباشد، آنقدر آنها را بهوجد آورد.
5⃣ پنجم، میرسیم به واکنش سخنگوی دولت جناب پزشکیان، سرکار بانو دکتر مهاجرانی، که فرمودند: «برای ما هیچ فرقی نمیکند دمکرات در کاخ سفید باشد، یا جمهوریخواه». البته حرف ایشان از یک منظر درست است. برای ما که ۴۶ سال است «دشمنی با آمریکا» همۀ فکر و ذکرمان شده و همۀ انقلابمان تقلیل پیدا کرده به استکبارستیزی و مرگ بر آمریکا، خیلی هم البته فرقی نمیکند که هریس انتخاب میشد، یا بایدن. اما خانم دکتر مهاجرانی عزیز، این سخن را اگر یک دهۀ هشتادی سرخورده از گذشته و ناامید از آینده میگفت، قابل فهم بود. اما بانوی بزرگوار، بهنظر شما، ایران دوران سیدمحمد خاتمی با مرحوم سیدابراهیم رئیسی و خالصسازی، هیچ فرقی با هم نداشتند؟
/channel/Iranian_diplomacy
🔵🔴دوباره ترامپ و جهان پس از این
✍سهند ایرانمهر
دونالد ترامپ چهل و هفتمین رییسجمهور آمریکا شد. ترامپ معمولاً سیاست خارجی خود را با محوریت منافع اقتصادی و توافقهای دوطرفه صورتبندی میکند و دل خوشی از تعهدات بینالمللی چندجانبه ندارد. تشدید رقابتهای جهانی و تداوم سیاستهای ملیگرایانه و تودهای او بسیاری از چالشهای دور قبلی ریاستجمهوری او را عمیقتر خواهد کرد. نگاه ترامپ به اروپا نه نگاه به یک متحد استراتژیک که قلمداد کردن آن به عنوان یک رقیب تجاری است. ترامپ پیشتر هم خواهان حمایت مالی بیشتر اروپا از ناتو و منتقد نوع روابط تجاری ان با ایالات متحده بود بنابراین پیروزی مجدد او برای اروپایی که به شدت نگران توسعهطلبی روسیه و در تقلای تقویت ناتو و روابط فراآتلانتیکی است، خبری به شدت نامبارک است.
اگرچه رویکرد ترامپ در قبال روسیه دوگانه و متناقض به نظر میرسد اما پوتین به احتمال زیاد امروز را روز خوبی میداند زیرا ترامپ، زلنسکی را شارلاتانی میداند که به بهانه حمله روسیه در حال سرکیسه کردن آمریکاییهاست درحالیکه همواره از ضرورت بهبود روابط با روسیه و ایجاد توافق صلح سخن گفته است. اروپا اینجا هم بازنده بازی انتخابات آمریکاست و اوکراین هم به میزان زیادی از حمایتهایی که در دوران بایدن از آن برخوردار بود محروم خواهد شد. این مساله هم، دردسر تازهای است که گریبان اروپا را خواهد گرفت.
عربستان و امارات در دوره اول ترامپ شرکای خوبی برای او بودند و در فاصله میان دور قبلی ریاست جمهوری او تا امروز، پروژههای خوب و سودآوری را برای شرکتهای او تدارک دیدند. آنها اینبار هم یا عقد قراردادهای نظامی و تجاری رابطه نزدیکتری با آمریکا خواهند داشت و همچنانکه توافق ابراهیم را با همراهی با یکدیگر آغاز کردند احتمالا پس از پایان دور اخیر بحران غزه، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با مشارکت اسراییل و حمایت آمریکا به عنوان مکمل توافق ابراهیم در صدر اولویتهایشان خواهد بود.
ترامپ در حمایت از اسراییل همیشه مصمم و جدی بوده و آرزوهای اسراییل در معادلات سیاسی، اقتصادی منطقهای را خیلی زود برآورده کرده با این حال بعید است که در دوران او، نتانیاهو بتواند همچنان برطبل گزینه تداوم رویکرد نظامی پرهزینه بکوبد.
پیروزی ترامپ برای ایران هم چالشبرانگیز خواهد بود. ترامپ در دوره قبل از برجام خارج شد و سختتریم تحریمها را علیه ایران اعمال کرد. رویکرد او در قبال ایران کمتر نظامی و بیشتر اقتصادی و سیاسی است. با درنظرگرفتن تحولات مهم پس از جنگ غزه، ایران دوران ترامپ دوم در مقایسه با ایران دوران ترامپ اول، وضعیت به مراتب دشوارتری خواهد داشت بالاخص آنکه ترامپ نشان داده که مواجهه با او مستلزم ریسکپذیریهای ملموس و غیرقابل پیشبینی است.
چینیها چندان از پیروزی ترامپ خشنود نیستند زیرا ترامپی که در خاطره دارند مواضع تند و سختگیرانهای علیه چین داشت و به منزله جرقهای در انبار باروتی بود که عملا به جنگ تجاری میان این کشور و امریکا تبدیل شد. دوران ترامپ برای چین دوران محدودیتهای تجاری و تکنولوژی و مواضع سرسختانه و حمایتی از تایوان، کرهجنوبی و ژاپن خواهد بود اگرچه این صدای آشنای ترامپ دوباره در گوش این سه کشور طنینانداز خواهد شد که:«هزینههای امنیتیتان را خودتان باید بپردازید».
قدرت گرفتن دوباره ترامپ زمینه را برای برآمدن رهبران اقتدارگرا و کاهش همکاریهای بینالمللی در مسایل جهانی و قطبی شدن بیشتر جهان و افزایش چالشها در مسیر تجارت و امنیت فراهم خواهد کرد هرچند ائتلافهای منطقهای دوباره رونق خواهند گرفت.
آمریکای دوران ترامپ هم در دوران جدید قدرت گرفتن او، چندان برکنار از چالشها نخواهد بود. پیروزی ترامپ به میزان زیادی ناشی از زبان عامی و ادبیات ضد نخبهگرایی بود که به شدت برای تودههای ناراضی از ساختارهای سنتی دموکراسی و ارزشهای لیبرال، جذاب بود این همان پیشبینی بود که «کریستوفر لش» در کتاب «فرهنگ خودشیفتگی» و «شانتال موف» در کتاب «درباره امر سیاسی» نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند و یاشا مونک، تعبیر«مردم علیه دموکراسی» را برای آن بکار برده بود. وضعیتی بغرنج که ناشی از ناامیدی توده مردم از نخبگان و ساختارهای قانونی است و در آن میان دموکراسی (حکومت توده ها) و لیبرالیسم (حکمیت قانون و حقوق فردی) فاصلهای چالش برانگیز میافتد آن هم به نفع رهبرانی که به نام مردم علیه نخبگان برمیخیزند. اینجاست که طبق توصیف کارل اشمیت، متفکرسیاسی آلمانی، احساس ناامنی در تودهها آنها را به سمت رهبران مقتدری سوق میدهد که با طرح ایدئولوژیهای ملی و برجسته کردن تهدیدهای داخلی و خارجی، یک «ما»ی ملی را علیه رقبای داخلی و خارجی خود ایجاد میکنند و لیبرال دموکراسی را به چالش میکشند.
🌎 الکترال کالج چیست؟
مجمع الکترال رئیسجمهور آمریکا را انتخاب میکند یا مردم؟
✍ اسفندیار خدایی، دکترای مطالعات آمریکا
🌿 قضاوت ما ایرانیها درباره آمریکا غالباً با حب یا بغض همره است. برخی رسانهها و سیاسیون در تریبونهای مختلف مدعیاند که رئیسجمهور آمریکا را یک عده سیاستمدار در مجمع الکترال انتخاب کنند نه مردم. به گمان آنها در انتخابات ۲۰۱۶ با وجود آنکه هیلاری کلینتون سه میلیون رای بیشتر کسب کرد، اعضای مجمع الکترال با نظارت استصوابی به او خیانت کردند و رای خود را به سبد ترامپ ریختند! اینطور نیست و بحث نظارت استصوابی هم بیربط است.
🌿 هیلاری کلینتون به این علت شکست خورد که در چند ایالت کلیدی شکست خورد. هر ایالت آمریکا با توجه به جمعیتی که دارد، سهمیه یا آراء الکترال مشخصی دارد که مساوی با مجموع تعداد نمایندگان آن ایالت در سنا و مجلس نمایندگان است. (هر ایالت دو سناتور و متناسب با جمعیت، تعدادی نماینده مجلس دارد) جهت سهولت با مثالی از کشورمان توضیح میدهم: تهران ۳۸ نماینده در مجلس دارد پس ۳۸ سهمیه رای الکترال دارد. خوزستان و فارس هرکدام ۱۸ نماینده در مجلس دارند پس هرکدام ۱۸ سهمیه الکترال هم دارند به همین ترتیب لرستان، کرمانشاه و سمنان هم هرکدام ۹، ۷ و ۴ سهمیه الکترال دارند. هر ایالت آمریکا هم با توجه به مجموع تعداد نمایندگان خود در کنگره، تعداد مشخصی سهمیه یا رای الکترال دارد.
🌿 تمام ایالات آمریکا مجموعاً ۵۳۸ سهمیه الکترال دارند. بیشترین سهمیه را کالیفرنیا با ۵۵ رای الکترال دارد. آلاسکا، داکوتای جنوبی و شمالی و چند ایالت دیگر فقط سه سهمیه الکترال دارد. تگزاس ۳۸ و فلوریدا و نیویورک هرکدام ۲۹ سهمیه رای الکترال دارند. بقیه ایالات بین ۳ تا ۲۰ سهمیه الکترال دارند.
🌿 نکته بسیار مهم: هرکدام از کاندیداها که در یک ایالت پیروز شوند، تمام سهمیه الکترال آن ایالت را از آن خود میکنند و کاندیدای شکست خورده هیچ سهمیهای از آراء الکتورال آن ایالت را کسب نمیکند. تکرار میکنم هیچ! یعنی هر ایالت یا قرمز جمهوریخواه (ترامپ) میشود و یا آبی دموکرات (هریس). در انتخابات آمریکا رقابت بین ایالتهاست. این پاراگراف را دوباره بخوانید!
🌿 در نهایت هر کس نصف بعلاوه یک، یعنی ۲۷۰ رای الکترال از مجموع ۵۳۸ رای الکترال را کسب کرد، رئیسجمهور میشود. در جلسهای نمادین و تشریفاتی به نام مجمع الکترال، حزب پیروز هر ایالت تعدادی افراد مساوی با سهمیه آن ایالت را به نمایندگی به این مجمع میفرستد و رئیسجمهور کسی خواهد بود که رای الکتورال بیشتری کسب کرده و این جلسه تشریفاتی است. اینکه گفته میشود آنها میتوانند خیانت کنند تاکنون در انتخابات آمریکا هرگز رخ نداده یا سرنوشتساز نبوده. گاهی بخصوص نمایندگان کاندیدای شکست خورده ممکنه جهت شوخی یا مسخرهبازی، رای خود را به فلان هنرپیشه یا سیاستمداری که اصلاً کاندیدا نیست بدهند که این پدیده چندان اهمیت ندارد چون آراء الکترال کاندیدای شکست خورده را معمولاً پیگیری نمیشوند و گاهی حتی لازم نیست که آنها به پایتخت سفر کنند چون نتیجه قبلاً در انتخابات مشخص شده.
🌿 نکته مهم دیگر: برخی ایالات به دلیل بافت جمعیتی و نژادی و فرهنگی خود در یکصد سال گذشته همواره طرفدار دموکراتها یا جمهوریخواهان بودهاند، بنابراین اهمیت آنها در رقابت انتخاباتی کمتر است. مثلاً مردم کالیفرنیا همیشه به دموکراتها رای دادهاند، پس کار کاندیدای دموکرات مثل هریس در کالیفرنیا برای پیروزی سخت نیست و انتخابات در این ایالت رقابتی نیست. ترامپ حتی نیازی نمیبیند که به کالیفرنیا سفر کند چون وقت تلف کردن است! برعکس ایالاتی هم هستند که همیشه حامی جمهوریخواهان هستند مثل ایالت تگزاس. میشود گفت با توجه به گرایش سیاسی غالب در کالیفرنیا و تگزاس، انتخابات در این دو ایالت تشریفاتی است. مهم نیست که مشارکت در این دو ایالت ۱۵ درصد باشد یا ۸۵ درصد چون کم یا زیاد بودن مشارکت تعداد سهمیه الکترال این ایالتها را تغییر نمیدهد حتی اگر کامالا هریس در کالیفرنیا پنج میلیون و یک رای بیشتر از ترامپ کسب کند فقط آن یک رای اضافی کافیه که تمام رای الکترال کالیفرنیا از آن او باشد و پنج میلیون رای اضافی، دیگه به دردش نمیخوره.
🌿 اما هشت ایالت پاندولی (نوسانی) یا صحنه نبرد هستند مثل پنسیلوانیا، میشیگان، آریزونا، جورجیا، ویسکانسین و چند ایالت دیگر. در ایالتهای پاندولی احتمال پیروزی هر دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات وجود دارد، لذا رقابت در این ایالتها خیلی داغ و پر سر و صداست و پیروزی در این ایالات و کسب سهمیه آراء الکتورال آنها بسیار مهم و سرنوشتساز است. وقتی تعداد آراء الکترال کسب شد در سراسر کشور نزدیک باشد، ممکن است در ایالت پنسیلوانیا یک نامزد با اختلاف هزار رای تمام بیست رای سهمیه الکترال این ایالت را کسب کند و با کسب حد نصاب ۲۷۰ رای الکترال، رئیسجمهور شود.
دفترچه راهنمای ثبت نام دوازدهمین آزمون استخدام فراگیر
مهلت ثبت نام: تا 20 آبان ماه 1403
✅ مشاوره تخصصی کنکور ارشد و دکتری علوم سیاسی
👇👇👇
@politicsman
🌎 بنیادیترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران
✍ دکتر محمود سریعالقلم
🌿 یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند.
🌿 به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
🌿 عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی.
🌿 اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است. اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
🌿 اگر دانشجویی در یکی از دانشگاههای مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبانهای انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا میکند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر میشود. ریسک بیکاری را اینگونه کاهش میدهد و در پیدا کردن کار در short list قرار میگیرد و سپس میتواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصتها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولتها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصتها هستند.
🌿 معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقهای یا بینالمللی، خاص و ممتاز است و مصرفکنندگان خارجی به آنها وابستهاند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش دادهاند.
🌿 در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش میکنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیدهترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکتها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاریهای فراوان در ترکیه، همکاری های فنآوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصتهای ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند.
🌿 اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیتهای فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایهگذاری و فنآوری جهان نیست چون به نظر میرسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایهگذاریها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف میکند؟
🌿 در عرصۀ سیاسی نیز، Hedging ایران بسیار محدود است. شاید بشود ادعای علمی کرد که ایران با هیچ کشوری، روابط دوجانبۀ بههم تنیدۀ دراز مدتِ متقابلِ همه جانبۀ با دوامِ استراتژیک ندارد. با تعدادی کشور دوست است و رفت و آمد دارد ولی وفاداری و پایبندی آنها هنگام بحران یا خطر، قابل اطمینان نیست. به نظر میرسد در عرصۀ سیاسی، آنهایی که با ایران دوست هستند بیشتر سنت «دوری و دوستی» را برگزیدهاند. Hedging و Leverage ایران بیشتر در مدارهای نظامی و در جهتِ بازدارندگی و با پشتوانۀ مکتب امنیتی و اندیشۀ Keeping enemies at bay است...
.🔵🔴برای تحلیل #انتخابات_آمریکا متناسب با نطرسنجی ها فقط نمیتوان به یک نوع #نظرسنجی توجه ویژه کرد.
✍ #اکبرمختاری
نظرسنجی مهم و اول نظرسنجی #ملی هست.
در این نظرسنجی رای تمام ایالتهای آمریکا از لحاظ اینکه به چه کاندیدایی رای می دهند مورد بررسی قرار می گیرد.
این نظرسنجی شرط لازم برای تحلیل انتخابات آمریکا می باشد اما شرط کافی نمی باشد.
نظر سنجی مهم دیگر بررسی هفت ایالت به اصطلاح #جبهه_نبرد است( Battle grounds)
در این نظرسنجی هفت ایالت چرخشی در رای دادن در دوره های مختلف تعیین کننده اصلی انتخابات می باشد.
هفت ایالت #میشیگان، #پنسیلوانیا، #کارولینای_شمالی، #ویسکانسین، #نوادا، #جورجیا و #آریزونا از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و در میان این هفت ایالت پنسیلوانیا با داشتن بیشترین کارت الکترال میان این هفت ایالت سرنوشت سازتر خواهد بود.
در انتخابات 2016 هیلاری کلینتون در نظرسنجی ملی پیش بود و حتی در انتخابات نهایی سه میلیون بیشتر رای اورد اما در ایالت های جبهه نبرد اکثر ایالت ها را واگذار کرد و سرانجام شکست خورد.
پس از شکست هیلاری کلینتون از ترامپ
#بنگاههای_شرط_بندی هم بیشتر مورد توجه قرار گرفتند چرا که بسیاری از آنها معتقد بودند که ترامپ پیروز انتخابات خواهد شد.
بنابراین در میزان ارا و اینکه چه فردی پیروز میشود نگاه به بنگاه های شرط بندی تخصصی روی انتخابات آمریکا خالی از لطف نیست چراکه آنها هم از مشاوران زبده برای اینکه چه کسی در نهایت پیروز میشود کمک میگیرند.
تا زمان بودن جو بایدن بعنوان رقیب انتخاباتی ترامپ در انتخابات 2024 وی در ایالت های سرنوشت ساز و جبهه نبرد و بنگاه های شرط بندی از ترامپ عقب تر بود و در نظرسنجی ملی شانه به شانه ترامپ پیش می رفت.
در پایان سپتامبر در سه نوع نظر سنجی مورد اشاره،کامالا هریس از یک دهم تا دو درصد از ترامپ جلوتر بوده است و در برخی بنگاه های شرط بندی گاه تا چهار درصد جلوتر از ترامپ بوده است.
اما خطر از پایان سپتامبر شروع شده است جایی که هریس در ایالت های سرنوشت ساز با دونالد ترامپ سه به سه مساویست و در ایالت دیگر سرنوشت ساز، پنسیلوانیا رای هردو از بالاتر بودن هریس به مرحله مساوی برای هردو رسیده است و این جایی است که کمپین انتخاباتی هریس باید احساس نگرانی کند.
روند خاورمیانه در نوامبر بسیار پیچیده شده است بنابراین تحولات خاورمیانه تا حدی بر ارا می تواند موثر باشد
در پنجم نوامبر باید دید روند خاورمیانه در نوامبر وزنه چه کسی را بالاتر برده است.....
🔺چِک آخر؟!
✍صابر_گل_عنبری
شواهدی نشان میدهد که زمان ماجراجويى نظامی اسرائیل علیه ایران نزدیک شده است.
غیر از بازدید امروز یواو گالانت از پایگاه هوایی هاتزریم و تهدید ایران از آنجا، اما مهمترین قرینه میتواند سفر منطقهای وزیر خارجه آمریکا به ویژه به اسرائیل باشد که با ده سفر قبلی او به منطقه از زمان شروع جنگ غزه متفاوت است.
به نظر میرسد که بلینکن برای چک نهایی چگونگی و زمان حمله اسرائیل به آنجا رفته است. با وجود بالا رفتن احتمال وقوع آن قبل از انتخابات آمریکا اما هنوز مشخص نیست و احتمال انجام آن بعد از انتخابات 5 نوامبر هم وجود دارد.
قبلا هم بایدن گفته بود از شیوه و موعد حمله آگاه است. این بدان معناست که توافقی درباره زمان و اهداف صورت گرفته است.
اما واشنگتن در آستانه انتخابات میخواهد کاملا مطمئن شود که این اقدام از حد خاص و مورد توافق فراتر نرود تا ناخواسته درگیر وضعیتی جنگی در منطقه نشود.
شکی نیست که نتانیاهو چشم به راه پیروزی ترامپ در انتخابات است و روشن نیست که حتی به این توافق خود با آمریکا کاملا پایبند باشد. از این رو احتمالا دولت بایدن نگران آن و تاثیرش بر پیروزی کاملا هریس است و بعید نیست این نگرانی بلینکن را در کنار چِک نهایی به اسرائیل کشانده باشد.
اما همزمان با سفر وزیر خارجه آمریکا، واحد سانسور نظامی در اقدامی قابل تامل تصاویر حمله پهپادی به منزل نتانیاهو را منتشر کرد. انگار که نتانیاهو با این کار میخواست به مهمان آمریکایی خود بقبولاند که باید دز اقدام احتمالی را بالا برد.
در نهایت با توجه به حساسیت بالای شرایط و احتمال خروج اوضاع از کنترل چندان هم محتمل نیست که اسرائیل بخواهد آمریکا را دور بزند.
البته سفر بلینکن به اسرائیل و سپس عربستان و قطر بُعدی دیپلماتیک هم دارد و آن هم احتمالا مربوط به وجود ابتکاری برای مابعد اقدام علیه ایران است. معمولا سیاست آمریکا در چنین مواقع حساسی هم یک پیوست دیپلماتیک برای مدیریت اوضاع و جلوگیری از خروج آن از کنترل دارد.
شرایط انتخاباتی در آمریکا و امید طرف اسرائیلی به بازگشت ترامپ چه بسا تاثیری منفی بر موفقیت هر گونه ابتکاری داشه باشد.
بعید نیست که این پیوست دیپلماتیک آمریکا در آستانه یک تنش نظامی خطرناک در منطقه ابتکاری برای آتشبس و توافق پس از اقدام اسرائیل باشد.
دو جنگ غزه و لبنان در بنبست است و هر گونه توافقی بدون حداقل تحقق اهداف اعلامی علیرغم همه این ترورها و ویرانگریها تصویری شکستگونه برای اسرائیل ایجاد میکند، اما اقدامی علیه ایران میتواند بر آن سایه افکند و در ظاهر امر اسرائیل را در موقعیت برتر بنشاند.
بعید نیست که آمریکا با پیغام و پسغام و وعده توافق خواستار خویشتنداری ایران شده باشد و شاید هم تماس تلفنی چند روز قبل سلطان عمان معطوف به ابتکاری برای چنین توافقی باشد.
دیدار پس فردای بلینکن با وزرای خارجه عرب در لندن نیز با محوریت آینده غزه ممکن است در پیوند با این تحرکات باشد.
در این میان اما اگر حمله احتمالی اسرائیل تا حدودی محدود باشد، بعید نیست که ایران از خیر پاسخ به آن بگذرد؛ چنان که وعدهای برای توافق در میان باشد. اما اگر این حمله گسترده و مهم باشد و جنبه حیثیتی پیدا کند، ایران در معذوریت واکنش قرار میگیرد و پاسخ میدهد.
در این صورت حملاتی رفت و برگشتی شکل میگیرد و سه سناریو پس از آن قابل تصور است؛ نخست توقف آن در نقطه توافقی فراگیر با شمولیت توقف دو جنگ غزه و لبنان، دوم توقف این حملات بدون هیچ توافقی و سوم نیز شعله ور شدن جنگی منطقهای.
🔵🔴برای اولین بار پس از قطعی شدن کاندیداتوری هریس،
فاصله #ترامپ با #هریس در #نظرسنجی_ملی به کمتر از یک درصد رسید.
تنها نظرسنجی که طی یکماه اخیر همچنان کامالا هریس از ترامپ بالاتر بوده نظرسنجی ملی بوده است.
اگر در این نظرسنجی هم فاصله دو کاندیدا به کمترین حد و یا tieمساوی شود
هریس برای پیروزی نیاز به معجزه دارد!
🔺جنگ غزه پس از سنوار!
✍صابر_گل_عنبری
با اعلام کشته شدن رهبر جدید حماس از جانب اسرائیل بعید نیست که نتانیاهو آن را فرصت مناسبی برای خروج از بن بست جنگ غزه و پایان آن و آتش بس بداند و این گونه پرونده جبهه اصلی و مرکزی جنگ در منطقه بسته شود تا اولا بر دیگر جبههها متمرکز شود و ثانیا در جبهه لبنان نیز در صورت عدم تحقق اهداف اعلامی از طریق جنگ به ویژه بازگشت ساکنان برخی شهرکهای تخلیه شده در شمال و به تبع آن تصمیم به پایان این جنگ چه با توافق چه بدون توافق با حزب الله، مانع پیشینی توقف حملات حزب (یعنی تداوم جنگ در غزه) برداشته شود.
اما در صورتی که نتانیاهو پایان سنوار را آغازی برای پایان دادن به جنگ و آزادی گروگانها بداند، باید دید که حاضر است که به خواستههای حماس در مذاکرات (خروج کامل از نوار غزه از جمله دو محور نتساریم و فیلادلفیا، رفع محاصره، آغاز بازسازی و تبادل اسرا) تن دهد.
بعید است که حماس پس از این همه هزینه سنگین از این خواستههای خود عدول کند.
چنین توافقی پس از کشته شدن سنوار میتواند از آثار سلبی آن به زیان نتانیاهو و لو موقتی بکاهد و تحت الشعاع فضای جدید قرار گیرد؛ به ویژه که هم اکنون بر اساس نظرسنجیها، اکثریت جامعه اسرائیلی خواستار پایان جنگ غزه و رسیدن به توافق است. به احتمال زیاد هم، کشته شدن سنوار، فشار اسرائیلیها بر نتانیاهو را افزایش دهد.
از این رو، این اتفاق تاثیر دو وجهی ناهمگون بر نتانیاهو دارد؛ از یک طرف موقعیت او را بهبود میبخشد و از دیگر سو نیز فشارها بر او برای رسیدن به توافق را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد.
در این وضعیت، مشکل نتانیاهو شروط حماس است که بدون تحقق آن توافق امکانپذیر نیست و چنین توافقی نیز هر چند تحت تاثیر این شرایط آثار منفی قبلی را به ضرر او نخواهد داشت، اما در آینده با پایان فضای روانی کنونی، تصویر چنین توافقی و ماندن حماس به زیان او خواهد بود.