💥امشب میخوام یه فرصت در اختیارت بزارم که با عضو شدن توی کانالای زیر بتونی معلومات خود را بالا ببری و به کانالهای که میخواهی رایگان دسترسی پیدا کنی 👇
/channel/addlist/3cIhPu0oolllYjNh
📘 #امضای_مرموز
✍ #ژرژ_سیمنون
🔁 کریم کشاورز
🎙 نگین خواجه نصیر-مهدی طهماسبی
کاری از ایرانصدا
اقتباسی
@feqdanedel
کتاب حاضر با عنوان "مرگ مرموز در کلیسا" تالیف "ژرژ سیمنون" یکی دیگر از ماجراهای پلیسی کاراگاه مگره، (شخصیت اصلی رمان های پلیسی سیمنون) است.این بار داستان با مرگ کنتس ویری در کلیسا آغاز می شود و با وجود طبیعی بودن تمام اتفاقات، مگره با حسی شهودی، سعی در یافتن حقیقت ماجرا دارد...
@feqdanedel
📙 #دیوانه_ای_در_شهر
✍ #ژرژ_سیمنون
از سری داستانهای کارآگاه مگره
🔁 رامین آذربهرام
🎙 بهروز رضوی
@feqdanedel
کتاب «امضای مرموز»، از سری داستانهای کارآگاه مگره، نوشتهی «ژرژ سیمنون»، نویسندهی بلژیکی رمانهای پلیسی است. سیمنون داستانهای کارآگاهی به نام «مگره» و پروندههای جناییاش را روایت میکند. در بیشترِ پروندههای کارآگاه مگره قتل یا حادثهی مشکوکی روی داده است که خواننده را با محتوای جناییاش درگیر میکند.
در داستان امضای مرموز (Signature Mystery) مردی با نامهای نزد پلیس میآید. او مدّعی است که قصد داشته مطلبی را یادداشت کند. در کافه کاغذی گرفته و متوجه اثرات نامهی قبلی روی آن کاغذ شده است. روی کاغذ نوشته شده بود «در ساعت پنج زن غیبگو (فالگیر) کشته خواهد شد.»
@feqdanedel
▪️بالای نتردام گنجشکها در دسته بزرگی کنار ناودانها کز کرده بودند. آنها از خیابان به سختی دیده می شدند. قایق های بارکش پشت سر هم از حومه پاریس می رسیدند. یدک کشی با دماغه سفید و قرمز برای گذشتن از زیر پل پُنت سن لویی، لوله دودکش خود را پایین آورد؛ انگار می خواست سلام کند..
▪️اتومبیل آبپاش در حالیکه از لابلای فرچه غلتک مانند خود روی آسفالت آب می پاشید، از خیابان گذشت. سطح خیابان تیره شد. یک سگ زرد رنگ و درشت هیکل کنار خیابان نشسته بود و خود را لیس میزد.
پیرمرد نیم تنه ای روشن و تقریبا سفید رنگ پوشیده بود که آدم را یاد لباس های مناطق حاره می انداخت و کلاهی حصیری بر سر داشت. گویی همه چیز بر اساس تقدیر الهی پیش می رفت. گرما در اطراف برج های کلیسای نتردام موج میزد.
📗 هویت نامعلوم
✍ ژرژ سیمنون
@feqdanedel
🔮 #خوشا_به_حال_افتادگان
✍ #ژرژ_سیمنون
🔁 شهریار وقفی پور
🎙 بهروز رضوی
از کتاب
📕 #معمای_کلاه_فروش
کاری از ایران صدا
@feqdanedel
کتاب «دیوانه ای در شهر» یکی از بهترین کتابهای ژرژ سیمنون است که تا به حال خواندهاید. مایگرت برای بررسی قتل بسیار حساس به آنتیب سفر می کند. او تقریبا سعی می کند روشهای پلیسی عادی را کنار بگذارد و در عوض سعی می کند راه خود را در این دنیای عجیب پیدا کند. گویی در جنوب ، ماهیت عدالت به خودی خود مناقشه برانگیز است.
مقدمه : ژول مگره کیست ؟
او فرزند خانوادهای کشاورز است که در جوانی به پاریس میآید تا پزشکی بخواند اما در عوض به نیروی پلیس میپیوندد. وی مدارج ترقی را به سرعت طی میکند و به مقام سربازرسی میرسد. همسرش لوئیز زنی مهربان و آشپزی قابل است که در حل معمای بسیاری از پروندهها به کمیسر کمک میکند. آنها در آپارتمانی در بلوار ریشار لنوار زندگی میکنند و فرزندی ندارند.
خلاصه : مسافرتی اتفاقی و از پیش برنامه ریزی نشده پای کاراگاه ژول مگره را به اتفاقاتی پیچیده از فساد و آدمکشی باز میکند...
@feqdanedel
✅ معرفی کتاب
در رمان های سیمنون و از جمله سایه گیوتین ترس های پنهان و دسیسه ها و اضطراب های نهفته در پس پرده عادت های روزانه زندگی و نظم حاکم بر آن توصیف شده اند که به ناگاه به لحظه انفجاری خویش می رسند و به بروز خشونت یا جنایت منجر می شوند. به علاوه رمان های او آمیزه ای هستند از روایت پردازی چیره دستانه و باز شکافتن هوشمندانه روان انسان ها. نقابی که سیمون به لا یه های زیرین شخصیت هایش راه را به تراژدی هستی انسانی می برد و به گفته فرانسوا موریاک "آثار او را به کابوس هایی بدل می سازد که هنرمندانه توصیف شده اند و کمتر کسی جرأت آن را دارد تا به اعمال شان نظر بیفکند." با اقتباس از رمان های سیمنون، ۲۴ فیلم سینمایی ۱۱۲ اثر تلویزیونی و شش نمایش تئاتری آفریده شده اند.
@feqdanedel
✅ مرگ
خودکشی دخترش "ماری ژو" در ۱۹۷۸ (میلادی) باعث شد تا سالهای پایانی عمر را در اندوه و تنهایی سپری کند. در ۱۹۸۴ (میلادی) به علت تومور مغزی مورد عمل جراحی قرار گرفت و ظاهراً بهبود یافت. اما طی چند سال بعد، وضع جسمانیاش به وخامت گرائید و در شب ۴ سپتامبر ۱۹۸۹ در شهر لوزان سوئیس هنگامی که درخواب بود از دنیا رفت.
سیمنون یکی از پرکارترین نویسندگان سده ۲۰ (میلادی) بود. وی عادت داشت ساعت چهار صبح از خواب بیدار شود و شروع به نوشتن کند. این کار را تا ظهر ادامه میداد و بقیه روز را استراحت میکرد. به این ترتیب میتوانست در هر روز ۶۰ تا ۸۰ صفحه مطلب بنویسد.
✅ محتوا
رمانهای ژرژ سیمنون آمیزهای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه روان انسان هاست. وی ترسها، عقدههای روانی، گرایشهای ذهنی، و وابستگیهایی را توصیف میکند که در زیر نقاب زندگی معمولی و یک نواخت روزمره، پنهان هستند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منجر میشود.
@feqdanedel
منتقدان ادبی، ژرژ سیمنون را صدای اکثریت خاموش و یک نابغه ادبی سده ۱۹ (میلادی) میدانند که در شرایط آوارگی و غیرانسانی سده ۲۰ (میلادی) میزیست.
✅ آثار
ژرژ سیمنون با نام اصلی خودش بیش از ۲۰۰ رمان، ۱۵۰ رمان کوتاه، یک سناریو برای باله، چندین جلد زندگینامه (که نخستین آنها با نام خاطرات خودمانی در ۱۹۸۱ (میلادی) منتشر شد)، و با ۲۷ نام مستعار، ۱۷۶ رمان، دهها داستان کوتاه و مقاله، تنها برای کسب درآمد منتشر کرد. اما آوازه ژرژ سیمنون به واسطهٔ ۷۵ رمان و ۲۸ داستان کوتاهی است که کارآگاه ژول مگره قهرمان آنهاست. نخستین این رمانها با نام مسافری که با ستاره شمال آمد (Pietr Le Letton) در سال ۱۹۳۱ (میلادی) و آخرین آنها مگره و مسیو چارلز به چاپ رسیدند.
نوشتههای ژرژ سیمنون نزدیک به پنجاه زبان، برگردان شدهاند.
۱۹۲۲ - ظرف میوهخوری ولرم
۱۹۲۴ - رمان یک تایپیست
۱۹۳۱ - مرحوم آقای گاله
مگره میترسد برگردان کاظم اسماعیلی
سایه گیوتینبرگردان کاوه میرعباسی
مگره و مرد خانه به دوشبرگردان کاظم اسماعیلی
مرگ مرموز در کلیسای پرونده سنت فیاکر.
هویت نامعلوم
۱۹۳۳ - خانه کانال
۱۹۳۶ - دختر خانمهای کونکارنو
۱۹۳۸ - مردی که گذر قطارها را مینگریست
۱۹۴۰ - بیگانگان در خانه
۱۹۴۴ - تحقیقات تازه مگره
۱۹۴۵ - یادم میآید
۱۹۴۷ - برف کثیف بود
۱۹۴۸ - شجرهنام
۱۹۵۰ - کرکرههای بز
۱۹۵۶ - زمان بدبختی
۱۹۵۷ - دلواپسیهای مگره برگردان عباس آگاهی
تردید مگره برگردان عباس آگاهی
مگره و شاهدان خاموش برگردان کاظم اسماعیلی
شکیبایی مگره برگردان فرزاد فربد
مگره از خود دفاع میکند برگردان عباس آگاهی
کارآگاه در کاباره برگردان حسن پویان
شبی در چهارراه برگردان کریم کشاورز
دیوانهای در شهر برگردان رامین آذر بهرام
مسافری که با ستاره شمال آمد برگردان کاوه میرعباسی
مشتری شنبهها برگردان رامین آذر بهرام
نامزدی آقای ایر برگردان عاطفه حبیبی
@feqdanedel
✅ آثار فیلم شده
تا هنگام مرگ ژرژ سیمنون در ۱۹۸۹ (میلادی) ۵۲ فیلم و ۱۳۴ تلهفیلم بر پایهٔ نوشتههای او ساخته شده بودند. استقبال بینظیر دوستداران رمان کلاسیک پلیسی از آثار سیمنون، برای وی شهرتی بسزا و ثروتی کمنظیر به ارمغان آورد و با روی آوردن کارگردانان سرشناسی چون ژان دولانوا، برتران تاورنیه و ژان رنوار به آثار او، دوستداران سینما نیز به جمع طرفداران وی پیوستند. پیر رنوآر، چارلز لاتن، هری باور و ژان گابن در آثار متعددی که بر مبنای شخصیت مگره پدید آمد در نقش وی ظاهر شدند که در میان آنان ژان گابن در ایفای این نقش موفق تر بود. «بازجویی در کافه تهران» نیز به قلم مهدی بهپور و به سفارش سیما فیلم، تلهفیلمی با اقتباس از کتاب «سایه گیوتین» نوشته ژرژ سیمنون است.
@feqdanedel
🟣 ژرژ سیمنون
نویسنده بلژیکی
ژرژ سیمنون (به فرانسوی: Georges Simenon) با نام اصلی ژرژ ژوزف کریستین سیمنون (به فرانسوی: George Joseph Chiristian Simenon) زاده ۱۳ فوریهٔ ۱۹۰۳ – درگذشته ۴ سپتامبر ۱۹۸۹) نویسنده بلژیکی بود. از وی که به خاطر نوشتن رمانهای پلیسی شناخته میشود نزدیک به ۵۰۰ رمان و شمار بسیاری آثار کوتاه منتشر شدهاست. سیمنون، پدیدآور شخصیت کارآگاه ژول مگره یکی از سرشناسترین کارآگاههای ادبیات پلیسی جهان است.
✅ آغاز زندگی
ژرژ سیمنون در ۱۳ فوریه ۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége) بلژیک زاده شد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه، حسابدار بود. ژرژ در سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه سن آندره درس خواند و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیتها (انجمن عیسی) بود.[نیازمند منبع] تا پیش از ۱۹۱۸ به کارهای گوناگونی چون شاگردی در کتابفروشی پرداخت. اما خیلی زود از آنجا اخراج شد. در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ترک تحصیل کرد.
@feqdanedel
✅ گازت دو لیژ
در ۱۹۱۹ به واسطه آشنایی عمویش با سردبیر گازت دو لیژ (روزنامه لیژ) که یک روزنامه محافظهکار بود برای سه سال به عنوان خبرنگار محلی در آن روزنامه مشغول به کار شد. او در این روزنامه صاحب ستونی به نام "سگهای ولگرد" بود. این کار به او امکان داد با گروههای و طبقات مختلف مردم از جمله افرادی که در هتلهای ارزانقیمت اقامت داشتند، وقتشان در مِیکَدهها سپری میشد و گهگاه گذارشان به اداره پلیس میافتاد سر و کار پیدا کند و با منش و رفتار آنها به خوبی آشنا شود. این آشنایی زمانی که بعدها نویسندگی حرفه اصلی ژرژ شد بسیار به کار آمد. این کار به همراه خواندن داستانهای پلیسی، سرشت نویسندگی او را رقم میزد.
کار در گازت دو لیژ که روزنامهای پرتیراژ و عامه پسند بود باعث شد تا مهارتهای تندنویسی و ویرایش سریع متون نوشتاری را به خوبی فرا بگیرد. عادت تندنویسی تا پایان کار حرفهای با او ماند تا جاییکه که میتوانست یک رمان کامل را تنها در سه ساعت بنویسد و آماده چاپ کند! در دوران کار در گازت دو لیژ بیش از ۱۵۰ مقاله با نام قلمی G.Sim نوشت و در فاصله سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲ بیش از ۸۰۰ قطعه طنز با نام مسیو لکوک به چاپ رساند. نخستین رمان ژرژ سیمنون با نام بر پل آرش در ژوئن ۱۹۱۹ نوشته شد و در ۱۹۲۱ (میلادی) با نام مستعار G.Sim در همان گازت دو لیژ به چاپ رسید.
✅ منشیگری
پس از پایان سربازی با کمک پدرش، با یک نویسنده سوئیسی-فرانسوی به نام بینه-والمر در پاریس آشنا شد و به عنوان منشی، به استخدام او درآمد. در هنگام کار، بینه-والمر او را به مارکی دوتراسی معرفی کرد که یک ثروتمند فرانسوی با املاک بسیار در کشورهای دیگر بود. سیمنون برای اداره امور مارکی دوتراسی به عنوان منشی او استخدام شد و از این راه با چگونگی زندگی ثروتمندان آشنا شد. اما پس از مدت کوتاهی این کار را رها کرد و به پاریس بازگشت.
@feqdanedel
✅ نویسندگی
پس از بازگشت به پاریس، در یک نشریه طنز به نام Le Frou-frou مشغول به کار شد. اما پس از مدت کوتاهی این نشریه ورشکسته و تعطیل شد. پس از آن با اوژن مورل، روزنامهنگار چپگرا و سردبیر پرتیراژترین نشریه طنز آن زمان فرانسه آشنا شد. اوژن مورل، سیمنون را به نوشتن رمانهای عامهپسند تشویق میکرد. نخستین رمان سیمنون با نام رمان یک تایپیست در سال ۱۹۲۴ (میلادی) منتشر شد. سیمنون در آن دوران سفرهای زیادی به دیگر جاهای اروپا داشت.
سیمنون در سال ۱۹۳۰ (میلادی) شخصیت محبوب آثارش کارآگاه ژول مگره، برای نخستین بار در داستان کوتاهی که آن را به درخواست ژوزف کسل برای چاپ در مجله کارگاه نوشت.از آنجا که سیمنون در آغاز، بیشتر با نام مستعار نوشتههای خود را منتشر میکرد زودتر از آن که شناخته شود پولدار شد.
@feqdanedel
سیمنون در خلال جنگ جهانی دوم در وانده میزیست و در همین دوران بود که با آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی آشنایی یافت. در ۱۹۴۵ (میلادی) پس از آن که گشتاپو به یهودی بودن وی شک برد از فرانسه اشغال شده گریخت و به ایالات متحده آمریکا رفت. دوران زندگی در آمریکا خلاقانهترین دوران زندگی پربار سیمنون بود. در ۱۹۵۵ (میلادی) بار دیگر به اروپا بازگشت و نخست در فرانسه و سپس در سوئیس اقامت گزید. در ۱۹۷۲ عملاً داستاننویسی را کنار گذاشت و به نگارش زندگینامه خود پرداخت.