دنیای بدون شعر و موسیقی تنها یک جهنم تاریک است....... استفاده از مطالب کانال فقط با ذکرِ منبع بلامانع است 🚫 کپی بدون ذکر منبع ممنوع است 🚫
✨💫
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏🌸🧡💛💚💛🌸🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@SELMULY چکامـه
من ماهیام، نهنگم…
رابعه گفت: من ماهیام اما تُنگی ندارم، دریا هم ندارم، میگریم و در اندوه خود غوطهورم، من در اشک خویش شنا میکنم؛ آیا از میان شما مردانِ مدعی، مردی هست که بتواند دستانش را پیاله کند و این ماهی را در گودی دستانش نگه دارد و با او تا دریا بیاید؟
از میان آن مردان اما مردی نبود که راه دریا را خوش بدارد و مردی نبود که گودی دستانش گنجایی نهنگی را داشته باشد و مردی نبود که از زنی که دریا میجوید، نترسد.
حالا اما قرن هاست، هر ماهی که میبینم
میگوید: من رابعهام.
پس دانستهام زنی که بتواند
در اشکهایش شنا کند، نمیمیرد، ماهی میشود.
و چنین زنی از خود هزاران ماهی میآفریند،
تو نیز یکی از آن ماهیانی؛ پس راه دریا بجو.
اقیانوس، تقدیر همه زنان است،
هر چند که کتاب قانونشان خط به خط کویر است...
✍ #عرفان_نظرآهآری
🌺@SELMULY چکامـه
•
سه دسته انسان وجود دارد:
آنانی که میبینند،
آنانی که وقتی به آنها نشان داده شود میبینند،
و آنانی که اصلاً نمیبینند.
— لئوناردو داوینچی
🎥
خارج از آفریقا
Out of Africa (1985)
با بازی: #رابرت_ردفورد - #مریل_استریپ - شین ریمر - گراهام کراودن
▫️دوبله : چنگیز جلیلوند، منوچهر والی زاده، نگین کیانفر، نصرالله مدقالچی
•
رابرت ردفورد، در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
مرگ این بازیگر و کارگردان برنده اسکار در بیانیهای تایید شد. روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد ردفورد در خواب و در کوههای اطراف پروو یوتای آمریکا در گذشته، اما علت دقیق مرگ اعلام نشده است.
ردفورد یک چهره محبوب سینما بود
بازیگری که چهرهٔ آفتابخورده و پرجاذبه و گیرایی ظریفش در فیلمهایی چون «بوچ کسیدی و ساندنس کید» و «همهٔ مردان رئیسجمهور» او را به یکی از بزرگترین ستارگان تاریخ سینما بدل کرد، اما میراثی ژرفتر در مقام حامی و قدّیسِ سینمای مستقل آمریکا بر جای گذاشت.
#رابرت_ردفورد
#robertredford
🌺@SELMULY چکامـه
به یاد ژینا (مهسا) امینی
شعر: رضا مقصدی
صدا: فریدون فرحاندوز
تدوین: رضا وینساری
#رضا_مقصدی
#رضا_وینساری
#مهسا_امینی
🌺@SELMULY چکامـه
قرن زندان، قرن میله، قرن اعدام حقیقت...
#با_شما_آیندگانم
ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی
آهنگساز: بابک بیات
تنظیم: آرمن آهارونیان
اجرا: #داریوش
آلبوم: بچه های ایران
انتشار: ۱۳۷۴
🌺@SELMULY چکامـه
🥀
آخرین نامهی فروغ به فریدون فرخزاد برادرش هنگامی که قصد برگشت از آلمان به ایران را داشت.
خـانـه رویـایـی .. 👌😍
🌺@SELMULY چکامـه
🔅
افق تاريک
دنيا تنگ
نوميدی توان فرساست
می دانم
وليکن ره سپردن در سياهی
رو به سوی روشنی زيباست
می دانی
به شوق نور در ظلمت قدم بردار
به اين غم های جان آزار دل مسپار
که مرغان گلستان زاد
که سرشارند از آواز آزادی
نمی دانند هرگز لذت و ذوق رهايی را
و رعنايان تن در نورپرورده
نمی دانند در پايان تاريکی شکوه روشنايی را
"فریدون_مشیری"
#زن_زندگی_آزادی
🎼 🎧
Night Forest
Ilya Beshevli
شـب جنگل
🌺@selmuly ◾️ چکامه
تا حالا تو زندگی حسی شبیه مورچهی آخری داشتید؟
اونی که به همه کمک میکنه و از خودش میگذره؛
ولی آخرش تنها میمونه...
🌺@SELMULY چکامـه
از فردیت خود دفاع کنید. هستهی آزادی در آنجا نهفته است. آزادی وظیفه است؛ آزادی بیش از آنکه حق باشد، وظیفه است.
#کتاب
#یک_مرد
#اوریانا_فالاچی
🌺@SELMULY چکامـه
°
#دیکتاتورها
میان نیشکرها
عطری مانده است
آمیزهای از خون و جسد
گلبرگی دلآشوب که نفوذ میکند
بین نخلهای نارگیل
گورها، تمام، پُرشدهاند
از استخوانهای ویران، از جرنگ و جرنگ ساکتِ مرگ...
دیکتاتور ِ نازکآرا سخن میراند
با کلاه سیلندر و قیطان طلائی،
و یقهای بلند
کاخ جمعوجور چون ساعتی میدرخشد
و صدای خنده و
دستکشهای کشیده
بر دست ...
گهگاه
از راهروها میگذرند و
به صدای مردگان
و دهانهای پریدهرنگِ تازه خاک شده میپیوندند
گریستندهها را نمیشود دید
چون گیاهی که بذرش، بی که پایانی، بر زمین میریزد
که برگهای بیروزناش میرویند
حتا در غیاب نور.
نفرت برمیشود
میزانبه میزان، وزشبهوزش،
در آبهای هولناک مرداب
با پوزهای آکنده از
خاموشی و لجن....
#پابلو_نرودا
شیوه گری بین که دلم تنگ شد...
#سحر_محمدی
#مولانا
جان مرا از تن من بازخَر!
🌺@SELMULY چکامـه
لالایی کردی- کیهان کلهر و تریو رامبرانت
شهریور بوی مرگ میدهد
بوی خون هایی که نشُستهاند؛
یکی میگفت:
درخت مرگ،
هر سال
در شهریور گل میدهد
من اما دیدم که نهالاش را،
نهالِ مرگ را؛
سالهای طولانیست
که کاشتهاند،
و پای هر نهال را
به جای آب، خون ریختند..
شهریور،
بوی انگورهای کالِ له شده میدهد،
مزهی گَسِ دهان جمع کن مرگ را...
و بوی اشکهای بیصدا
و نالههای بدون شیون...
و تصویر «مادران داغدار
بر سجاده ها» را...
ما هنوز
در انتظاریم؛
چرا جای زخم بریدن بالهایمان
خوب نمیشود؟
یکی دیگر میگفت:
ققنوس نیستیم اما
یک روز با همین بالهای زخمی
پرواز را
تجربه میکنیم..
من اما هنوز
منتظرم،
درختی که آن سالها
با خون
آبیاری شد
میوههایش
پرنده باشد...
«ایراندخت»
🌺@SELMULY چکامـه
انتشار قطعه «لالایی» از توماج صالحی در سالگرد ژینا (مهسا) امینی
توماج صالحی، خواننده مردمی، همزمان با سومین سالگرد جانباختن ژینا (مهسا) امینی و آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی»، تازهترین اثر خود را با نام «لالایی» منتشر کرد.
🌺@SELMULY چکامـه
•
به پنجره اشارهای کرد و گفت: آفتاب را میبینی؟ میتوانی بیرون بروی و در آفتاب بایستی. میتوانی مثل یک کودک دور خانه بدوی. اما من نه میتوانم در آفتاب بایستم و نه میتوانم دورِ خانه بچرخم، زیرا توانش را ندارم. اما میدانی چیست؟
“من قدر آن پنجره را بیشتر از تو میدانم.”
#میچ_البوم
کتاب: سه شنبه ها با موری
🌺@SELMULY چکامـه
🎥#فیلم خارج از آفریقا
Out of Africa (1985)
#رابرت_ردفورد - #مریل_استریپ
🌺@SELMULY چکامـه
شروین حاجیپور
برای توی کوچه رقصیدن
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
برای خواهرم خواهرت خواهرامون
برای تغییر مغزها که پوسیدن
برای شرمندگی برای بی پولی
برای حسرت یک زندگی معمولی
برای کودک زباله گرد آرزوهاش
برای این اقتصاد دستوری
برای این هوای آلوده
برای ولیعصر و درخت های فرسوده
برای پیروز و احتمال انقراضش
برای سگ های بی گناه ممنوعه
برای گریه های بی وقفه
برای تصویر تکرار این لحظه
برای چهرهی که میخنده
برای دانش آموزا برای آینده
برای این بهشت اجباری
برای نخبه های زندانی
برای کودکان افغانی
برای این همه برای غیر تکراری
برای این همه شعارهای توخالی
برای آوار خونه های پوشالی
برای احساس آرامش
برای خورشید پس از شبای طولانی
برای قرص های اعصاب و بی خوابی
برای مرد میهن آبادی
برای دختری که آرزو داشت پسر بود
برای زن زندگی آزادی
برای آزادی
برای آزادی
برای آزادی
🌺@SELMULY چکامـه
به فرزندم میآموزم که
رعایت حقوق دیگران والاترین اصل انسانیت است.
#کمپین_مبارزه_با_بیشعوری
🌺@SELMULY چکامـه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
وقتی میگوییم اختلال فرهنگی، منظور آن است که مردم از هر طبقه، تکیّهگاهِ فرهنگیِ خود را از دست داده باشند. فرهنگ یک جامعه، مجموع اعتقادها و دانستههایی است که درونِ آنها را با اوضاع و احوال بیرون سازگار نگاه میدارد.
چون مردم هُل داده شوند به جانب یک سلسله القائاتِ تحمیلی _فرق نمیکند که تجدّد باشد یا واپس گرایی_ خود به خود وا میزنند، و حتّى ناآگاهانه رانده میشوند به جانبِ عکسِ آنچه به آنان القاء میشود.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
ای کاش مردان سیاسی ما یاد میگرفتند که (همهشون) از عشق انسان به انسان صحبت میکردند.
و از تبادل نظر انسان با انسان و بالاخره اینکه ما باید با هم زندگی بکنیم.
#فریدون_فرخزاد
🌺@SELMULY چکامـه
#ریشه_در_خاک
آهنگساز: آزاده امیری
خواننده: #وحید_تاج
شاعر: استاد #فریدون_مشیری
"اجرای گروه راستان"
تار:آزاده امیری
کمانچه:مهزاد خردمند
ویولنسل:باران زرگریان
سازهای کوبه ای:ماهور زمانه پور
دف:صبا رمضان
ضبط:استودیو تم، استودیو سرنا
کارگردان علیرضا صفرنژاد
🌺@SELMULY چکامـه
✨💫
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏🌸🧡💚💛🩷🌸🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@SELMULY چکامـه
✨💫
نامت را در شبی تار بر زبان میآورم
ستارگان
برای سرکشیدن ماه طلوع میکنند
و سایههای مبهم
میخُسبند !
خود را تهی از سازُ شعف میبینم !
(ساعتی مجنون که لحظههای مُرده را زنگ میزند(
نامت را در این شب تار بر زبان میآورم !
نامی که طنینی همیشگی دارد !
فراتر از تمامِ ستارگانُ
پُرشکوهتر از نمنم باران !
آیا تو را چون آن روزهای ناب
دوست خواهم داشت؟
وقتی که مه فرونشیند،
کدام کشف تازه انتظار مرا میکشَد؟
آیا بیدغدغهتر از این خواهم بود؟
دستهایم بَرگچههای ماه را فرو میریزند.
«لورکا»
«شب و روزگار خوش»
🌺@SELMULY چکامـه
#کاش_میشد...
#سوگند
گفت:"من سه روزه اومدم."
گفتم: "میخوای بمونی؟"
گفت: "نه، فقط میخوام برم..."
گفتم: "کجا بری؟"
گفت: "نمیدونم. فقط میخوام برم... آلمان جابآفر گرفتم، کانادا توریستی دارم، آمریکا پرونده تحصیلی... نمیدونم... فقط میخوام برم."
چشمهاش انگار داشت دنبال یه جایی برای رفتن میگشت و قرار نمیگرفت. نگاهش مثل سیالی کمحواس از لابهلای هیاهوی میزها و آدمهای رنگارنگ میگذشت، بوی مرغ سوخاری KFC رو دور زد و روی شکلات دوناتهای تیمهورتونز مکث کرد و از عطر غذاهای چینی به تندی رد شد.
قهوه دست نخورده مانده بود. گفت: "کاش برمیگشتیم به چهار سال پیش... باز هنوز همهچیز قابل تحملتر بود..."
یادم آمد ۴ سال پیش وقتی داشتم بابت انتخابات حرص میخوردم، دوستی گفت "امروز هنوز روزهای خوبمونه... یه روزی دلمون برای همین روزا تنگ میشه..."
قهوه را برداشتم. نمیخواستم سردتر از این شود.
گفتم: "کی میدونه فردا چی میشه..."
#کوثر_شیخ_نجدی
🌺@SELMULY چکامـه
•
پای درس استاد...
#بهرام_بیضایی
بریده هایی از فیلم "مرگ یزدگرد"
با بازی: #سوسن_تسلیمی
#آگاهی #امید #فرهنگ
🌺@SELMULY چکامـه
🥀
•• «انسان همچون رودخانه است که هر چقدر عمیقتر باشد آرامتر و متواضع تر است.»
•• «آبادی یک کشور از روی میزان آزادیش سنجیده میشود، نه از روی حاصلخیزیش.»
•• «باید آزادی را موقتاً از دست داد تا بتوان برای همیشه آن را حفظ نمود.»
•• «باید زیاد مطالعه کنید تا بدانید که هیچ نمیدانید.»
•• «در میان کشورهای استبدادی، بینواتر از همه آن کشوری است که پادشاهش تاجر باشد.»
•• «بشری که حق اظهارعقیده و بیان فکر خود را نداشته باشد موجودی زنده محسوب نمیشود.»
•• «سکوت، گاه هزار معنی دربردارد که از گفتن به دست نمیآید.»
•• «کسی اجازه ندارد خود را بکشد، و اگر کشت به این طریق وجود خود را از میهن خود دزدیده است.»
•• «کسی که بدون فکر کردن حرف میزند، صیادی را میماند که بدون نشانه گرفتن، تیر خالی میکند.»
•• «کشور در صورتی دارای آزادی و استقلال است که افرادش آزاد و مستقل باشند.»
•• «مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعتهای ملالتبار به ساعات لذت بخش.»
•• «من هیچ غمی نداشتهام که خواندن یک صفحه کتاب آن را از بین نبرده باشد.»
•• «هراندازه که علل طبیعی، انسان را به استراحت سوق دهد به همان اندازه هم عوامل اخلاقی باید او را از استراحت دور کند.»
•• «همیشه قضایا را قبل از اخذ تصمیم به محکمه وجدان تسلیم کنید، وجدان راهنمای بینظیر و قاضی بیطرفی است.»
•• «یک ساعت از عمر گذشته را به هیچ قیمتی نمیتوان بازگردانید، اما با دادن چند قطعه پول ناچیز میتوان تجارب تمام عمر بزرگترین عقلای عالم را تصرف کرد.»
🌺@SELMULY چکامـه
•
✍️از اقتضای "خرد کیشی" است که در تمام شاهنامه هرگونه سرپیچی از داد - که خود چیزی جز آیین و فرمان خرد نیست - همواره مجازات خود را در دنبال دارد و این نیز در جای خود قانون تخلف ناپذیر طبیعت و حیات انسانی است و لاجرم خرد انسانی در سراسر کارهای عالم ضرورتش را الزام میکند.
از اینجاست، که سلم و تور، به انتقام خون ایرج کشته میشوند و باید کشته شوند. ضحّاک با همهی گربزیها و چارهگریهایش و افراسیاب با تمام دلیریها و زیرکساریها که دارد هيج یکشان از کیفر بیدادیهای خویش ایمن نمیمانند و نباید بمانند.
حتی رستم و اسفندیار، دو پهلوان محبوب و نجیب دنیای شاهنامه به خاطر لحظههایی که به الزام دیو "خشم" از حکم خرد سرفرو میتابند به بادافره سنگین گناهان خویش گرفتار میآیند و باید گرفتار بیایند. جمشید و کاوس دو فرمانروای درخشان و نامآور دنیای باستان هم جریمهی خروج از حدّ خرد را به محنتهایی که در پایان عمر با آن روبه رو میشوند میپردازند - و به حکم خرد نیز باید بپردازد.
(عبدالحسین زرین کوب، مقاله ی " خرد و خردگرایی در شاهنامه")