atorshiz | Unsorted

Telegram-канал atorshiz - تاریخ ایران

1455

شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial

Subscribe to a channel

تاریخ ایران

حرف نوشته می ماند
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
این داستان به ویژه آموزنده است. از همه ویژگی ماهیّت این روایت ها برق آسا پرده بر می دارد. (حرف نوشته می ماند(۱) و متن های اصلی نوشته شده با این کهنگی و شمار های گوناگون بِدانسان که این جا فرض می شود نه پراکنده، و موضوع آنها نه اینچنین، پاچیده، می شود، که ناگزیر خواستار گردهم آیی بزرگ شوند و آن روایات را دوباره به دست آورند. هرگز ممکن نیست که سنت نوشته را چنان تصور کرد که اینجا شرح داده می شود. سنتی که با چنین شرایطی زندگی می کند بدان گونه که اینجا توصیف می شود _ گذشته از درستی مسائل تاریخی ضمنی آن _ یک سنت عموماً زبانی است. اصولاً این موضوع کاملاً درست است، که دینکرت به عنوان آخرین دانه زنجیر روایتی شناخته شود، که با وحی نخستین آغاز می شود. دینکرت نماینده آخرین اثر حکمت دینی است، که همچنان به صورت زبانی زنده بود و از آموزشگاه های دینی، که میراث معنوی زردشتی در درازای صدها سال در آن جا نگاهداری می شد، گردآوری شده بود. (ص ۴۴۹)

۱)litera script manet

مأخذ: نیبرگ، هنریک ساموئل. دین های ایران باستان. ترجمه: دکتر سیف الدین نجم آبادی. دانشگاه شهید باهنر کرمان. سال ۱۳۸۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

🔸 گروه تاریخ پویش سیمرغ برگزار می‌کند:

کارگاه آموزشی تاریخ ایران «از فتح تهران تا جلوس رضاشاه»

👨‍🏫 آموزگاران:
● احمدرضا حسینی (کارشناس‌ارشد تاریخ)
● میلاد امیدوار (محقق تاریخ سیاسی)

⏳ زمان و مکان:
• ده سلسله‌نشست حضوری در شهر تهران
• برگزاری هفتگی در جمعه‌ها، از ۲۱ مهرماه

💳 هزینۀ شرکت: سیصدهزار تومان
🗓 غایت مهلت ثبت‌نام: ۱۸ مهر ۱۴۰۲

☎️ جهت ثبت‌نام و اطلاع از محل و ساعت جلسات به شمارۀ زیر از طریق تلگرام یا تماس پیام دهید:
09905219385

⚜️ @pooyeshesimorgh

Читать полностью…

تاریخ ایران

پایان انزوای زرتشتیان ایران از نیمه قرن نوزدهم میلادی (شماره ۲)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شریف آباد که در فاصله ای دور قرار داشت نیز تا حدودی در این پیشرفت ها سهیم بود. آن نیز مدرسه را پذیرفت و بدین ترتیب بسیاری از پسران با استعداد آن به بمبئی و پس از آن به تهران عزیمت کردند. آنان که در روستا باقی ماندند تا حد زیادی مطابق روش کهن رفتار می کردند و امتناع آنان از هرگونه ارتباط با جهان خارج غیر زرتشتی تا حدودی عمدی بود. اینان راه و روش پدرانشان را می پسندیدند و حتی تا سال ۱۹۶۴ تأثیر جهان خارج بر روستا جزئی بود. در این زمان حضور نداشتن مردان ۲۰ تا ۳۰ ساله، که بیشتر آنها به تهران رفته بودند، کاملا جلب توجه می کرد. با این همه الگوی زندگی شریف آباد همانند جنبه های فکری به ندرت تحت تأثیر یا تغییر قرار گرفته بود. ارتباطات خارجی اندک بود؛ چون روزنامه وجود نداشت و رادیو نیز بیش از یک یا دو دستگاه نبود و استفاده زیادی از آنها نمی شد. کسی به سینما با تماشای تلویزیون نمی رفت و کتاب نیز خیلی کم خوانده می شد؛ زندگی روزانه با محصولاتی که به سختی از زمینهای شوره زار و بدون آب کافی به دست می آمد تداوم می یافت. دو محصول عمده آنجا، یعنی ذرت و پنبه، به علت وضعیت زمین به کمک دست کاشت و برداشت می شد. در مزارع از ماشین استفاده نمی شد؛ چون به دست آوردن وسیله ای بزرگ تر از دوچرخه مشکل بود؛ برای همین چهار پایانی چون الاغ، گاو و بعضی اوقات شتر قسمت اعظم کار و حمل و نقل را انجام می دادند. این حیوانات همانند ایام کهن در کنار خانه های کوچک و قلعه مانند نگهداری می شدند. البته دیوار محافظ روستا خراب شده بود، ولی این خانه های تودرتو و قلعه مانند برای محافظت روستا ساخته شده بود. غذای آنان ساده و بیشتر شامل نان گندم با پنیر تهیه شده از شیر بز، آبگوشت، میوه ها و سبزیجات فصل بود؛ اگرچه این غذاها در مقایسه با نان گندم خشک و گیاهانی که در نسل های پیشین مورد استفاده قرار می گرفت خیلی اشرافی بود. سادگی غذا یکی از دلایل استقبال پرشور از جشن های مذهبی بود، چون با برگزاری این جشنها یکنواختی خوراکی ها از بین می رفت. به طور کلی دین بر زندگی روستاییان مسلط بود و برای آنان نه تنها هدفی برای زندگی و تفسیر برای تمام پدیده ها، بلکه شغل (به واسطه مراسم بسیاری که وجود داشت) و سرگرمی هایی در قالب جشن ها و عروسیها فراهم می کرد. گذشته از زیبایی های طبیعی که مشتاقانه و آگاهانه مورد استفاده قرار می گرفتند، بعضی لذت های زیبا شناختی نیز وجود داشتند؛ و از آنجا که این خوشی ها کار خدا به شمار می آمدند، می توانستند در چارچوب دین قرار بگیرند. (ص ۳۶_۳۷)

مأخذ: بویس، مری. کانون دین زرتشتی در ایران. ترجمه حسین ابراهیمیان. انتشارات توس. زمستان ۱۳۹۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

محله گبران به حیثیت کثرت جمعیت، عمده محلات آن شهرست (۱۰۰۱ هجری قمری)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
دارالعباده یزد هم آبی عظیم از کوهستان موضع تفت برخاسته از خیابان اهرستان فرود آمد و چون به حوالی شهر رسید اکثر امارات عالیه و باغات و زراعات که بر ظاهر آن بلده بود از جای کنده به بیابان برد و محله گبران که به حیثیت کثرت جمعیت، عمده محلات آن شهرست تمامی را خراب کرد و صحاری خارج شهر که مشتمل بر قری و مزارع معموره بود دیگر بار مغمور گردیده هامون و بیابان گشت.(ص ۵۳۱)

مأخذ: افوشه ای نطنزی،محمد بن هدایت الله. نقاوه الآثار فی ذکر الآخیار در تاریخ صفویه. به اهتمام دکتر احسان اشراقی. بنگاه ترجمه و نشر کتاب. سال ۱۳۵۰
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

"ملاحظات مانک جی فرستاده انجمن و بزرگان پارسی هند برای بهبود اوضاع اسفناک زرتشتیان ایران در زمان قاجار"
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
زمانی که مانک جی به ایران آمد، ملاحظه کرد اوضاع زندگی، فقر،بی سوادی و ظلم و ستمی که به هم کیشانش وارد می شود و محدودیت های خفت باری که تحمل می‌کنند و اموال شان به تاراج و یغما برده شده و در مزارع و باغ ها حاصل کسب و کار و زحمات سالانه شان دزدی می شود و پسران و به ویژه زنان و دختران شان را می دزدند به حیرت دچار شد.در مورد اخذ جزیه _آن را به عناوین و دفعات می گرفتند و هر بار ماموران حکومتی از طرف شاهزادگان جزیه را که گرفته بودند دوباره و سه باره مراجعت کرده و طبق سود رایج دیرکرد،گاه به ضرب چوب و فلک طلب می کردند.در دفاتری که از سوی شاهزادگان و گماشتگان اسناد نوشته و ثبت می شد،به طریقی با کلاه شرعی نهادن بر قوانین به عنوان اهل ذمه بودن، طوری رفتار می کردند که چون زمین شان پنج بار به فروش می رفت دیگر چیزی برای شان نمی ماند و...
از لحاظ آزار و اذیت و ستم، رفتارهایی با آنها می شد که هر خواننده و شنوده ای می پنداشت اغراق و گزافه می شنود یا می خواند. برای نمونه زرتشتیان چون از در خانه تعیین شده ای می گذشتند باید ایستاده و تعظیم می کردند. لباس نو پوشیدن ممنون بود. روزهای بارانی از خانه خارج شدن ممنون بود.چون برای یک سنت پسندیده در طاقچه هایی در کوچه های تنگ و تاریک پیه سوز یا چراغی نهاده همراه با روغن چراغ برای رفع تاریکی، آنها را می دزدیدند.در دخمه هاشان کثافت می کردند. هنگام تشییع مردگان آنقدر صدمه و بی حرمتی و سنگ اندازی به آنان می شد که شب ها، آن هم دیر هنگام مردگان شان را به دخمه می بردند. از سواد آموزی سخت برایشان ممانعت می شد.محصول صيفی و میوه جات باغ هاشان به دشواری و گرفتن مالیات های مضاعف انجام می شد.به عنوان حق راهداری هر چند باری از شهر بیرون رفته یا وارد می شدند مبلغی از آنان گرفته می شد(ص.۴۵_۴۶)

چنین مضایق و سختی ها که در دوران قاجار ها بر اثر جهل حاکم بر جامعه انباشته شده بود، چنان است که هر ذمی (غیرمسلمانان اهل کتاب) ،به ویژه زرتشتیان _ مرگ برایشان گواراتر بود تا زندگی و به همین جهت طی دو قرن جمعیت چند میلیونی شان به شش، هفت هزار نفر رسید. دوران سیاه قاجار ها، اوج نزول فرهنگی ایرانی _اسلامی و اوج تنزل فرهنگ و دانش،و سعود دوران هرج و مرج در ایران است.(ص.۴۳_۴۴)

مأخذ: رضی.هاشم. تاریخ زرتشتیان ایران (اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زرتشتیان در دوران قاجاریه/مهاجرت ایرانیان زرتشتی به هندوستان). انتشارات بهجت. سال ۱۳۹۴
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۱۰)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
پیش از بررسی این نظر، باید به یاد آورد که آگاتیاس(ح ۵۳۶_ ح ۵۸۱)معاصر خسرو اول بود. هدف اصلی او در تواریخ اش ادامه دادن کار پروکوپیوس بود که دوره پیشین سلطنت یوستی نین تا سال ۵۲۲ را گزارش کرده بود.با ادامه دادن داستان، آگاتیاس بسیار مشروح از سال های ۵۵۳/۵۵۲ تا ۵۵۹/۵۵۸ می دهد و آن را نقطه ای،به خاطر«گزارش کاملی به ترتیب تاریخ»درباره شاهان ساسانی تا آن زمان،قطع می کند و به گفته ی خودش،گزارش او در زمانِ بلافاصله پس از سلطنت کواد[قباد] ( ۴۸۸_۴۹۶؛ ۴۹۹_ ۵۳۱)را باید به روایت پروکوپیوس از این دوره، در موارد اختلاف ترجیح داد زیرا گزارش وی مبتنی بر آثار وقایع نویسان ایرانی است.گزارش آگاتیاس رامی توان به دو بخش کرد.بخش نخست از اردشیر اول(۲۲۶_۲۴۰م)تا بهرام چهارم( ۳۳۸_۳۳۹م)و تقریبا ۱۷۵ سال و دوران سلطنت دوازده پادشاه را در بر می گیرد. بخش دوم به دوره ای از یزدگرد اول (۳۹۹_۴۲۱م)تا خسرو اول که در ۵۳۱ جانشین پدرش شد یعنی دوره ای ۲۳۰ ساله با هشت پادشاه،می پردازد.این که بخش دوم چندان مشروح نمی نماید. تفاوت دو بخش کم اهمیت نیست: ترتیب جلوس شاهان آن صحیح است و تاریخ سلطنت شان«دقیق»است(نه لزوماً «قطعی»)،به این معنی که شمارِ سالها، ماهها، و گاهی حتی روزها ذکر می‌شود. این برای همه فهرست از اردشیر اول تا خسرو انجام میگیرد. با این حال، گزارش حوادث مهم سلطنت شان کاملاً متفاوت است:آگاتیاس از اردشیر اول (۲۲۶_۲۴۰)جز نیاکان افسانه ای اش چیزی نمی‌داند؛ از پسر شاپور اول(۲۴۰_۲۷۲م)فقط این را می‌دانند که به رومیان زیاد لطمه نزد و نام اُدایناتِ پالمیرایی را می‌داند؛تا شاپور دوم(۳۰۹_۳۷۹م)چیزی جز این نمی داند که بهرام سوم که در ۲۹۳ چهار ماه سلطنت کرد، «به علت خاصی طبق یک سنت قدیمی» لقب سِغان شاه داشت. از عصر طولانی شاپور دوم همه اطلاعی که دارد افسانه‌ای درباره تولد اوست و شنیده که شاپور در جنگ با رومیان اسیر شده است وو درباره آن توضیح بیشتری نمی‌دهد زیرا همه ماجرا را«قبلاً بسیاری از مورخان پیشین ضبط کرده اند».خواننده باید تا گزارش مربوط به سلطنت یزدگرد اول(۳۹۹_۴۲۱م)منتظر بماند تا جزئیات بیشتری به دست آورد که لزوماً موثر نیستند. بعد فقط در دوره سلطنت کواد اول(۴۸۸_۴۹۶؛ ۴۹۹_۵۳۱م)با وقفه کوتاه در زمان جاماسب(۴۹۶_۴۹۸م)است که مطالبی خارج از حیطه افسانه ای می یابیم. چاینجا می‌خواهم سخن را قطع کنم تا معترضه ای درباره ی ادامه ی شیوه آگاتیاس در وقایع نامه طبریِ مورخ(متولد ۸۳۹ در آملِ طبرستان مرگ‌ در ۹۲۳ در بغداد بگویم.درباره طبری،در مقام مورخ،نمی توان با معیارهای امروزی داوری کرد،اما تردیدی نیست که کار او نسبت به پیشینیان و معاصرانش به لحاظ کوشش وی در جدا کردن افسانه از واقعیت بسی ممتازتر است.برتری او را آسان تر می توان دریافت اگر اصل اثر را با ترجمه کوتاه شده از آن که ابوعلی بلعمی بعدها در قرن دهم از آن عرضه کرد مقایسه کنیم.هرجا ترجمه مطلبی ذکر می کند که در اصل اثر نیست به افسانه رو می کند.بدون پرداختن به جزئیات، باید گفت تاریخ هایی که آگاتیاس و طبری هردو برای سلطنت پادشاهان ذکر کردند نزدیک به هم است اما یکی نیست و دست‌کم بسیار واقعی تر از تاریخ های کلاً مغلوطی است که در روایات شفاهی آمده‌اند و نمونه اش را در مولفان ارمنی یا در شاهنامه می توان دید. اگر نکات واقعی اثر طبری را با مطالب آگاتیاس مقایسه کنیم در کمال شگفتی به طرح واحدی دست می یابیم. برای شاهان ساسانیِ قرن‌های اولیه توضیح زیادی داده نمی شود. شاپور اول«سابور الجنود»(شاپور لشکری) نامیده می شود. که البته یادآور لشکرکشی ها و جنگهای او با رومیان است. از دوره سلطنتش به تفصیل سخن می‌رود اما بسیاری از مطالب آن افسانه‌ای است و نکات موثق در آن اندک است. شرح فرمانروایان بعدی سخت اجمالی است و به ندرت از چند سطر فراتر می رود؛ تنها شرح مبسوط درباره بهرام سوم دقیقاً همانند شرحی است که آگاتیاس، درباره لقب«سغان شاه»داده بود. در مورد شاپور دوم، طبری داستانی خیالی سر هم می کند در این مورد که شاه تغییر قیافه داد تا هنگام ورود به اردوگاه رومیان شناخته نشود. از گرفتار شدن او نیز سخن می‌گویند. شرح مربوط به یزدگرد نیز اعتباری بیشتر ندارد. فقط از کواد/قباد اول به بعد است که گزارش پرداخت تر می شود و مقداری اطلاعات تاریخی نادر درباره مزدک، نبرد با همتایان و ماجرای جاماسب کسب می‌کنیم. دوره سلطنت خسرو انوشیروان/خسرو اول مشروح تر ذکر می شود و دو گریز طولانی به یمن و اعراب آن را قطع می کند. همین شرح جزئیات در گزارش دوران سلطنت آخرین شاهان ساسانی نیز دیده می شود.(ص ۱۹۱_ ۱۹۳)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۸)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
کاربرد گسترده تر نگارش در نحوه نگرش مردم به تاریخ خودشان نیز تاثیر فراوان دارد. حافظه همان نقشی را که در جامعه نویسا ایفا می‌کند در جامعه شفاهی ایفا نمی‌کند. تا وقتی که نگارش در انحصار اقلیت روحانیون و کاتبانی بود که برای طبقه حاکم کار می‌کردند، هنر خنیاگری و قصه گویی رونق داشت. شواهد مربوط به خنیاگران و رامشگرانی را که شاهان قدیم را می ستودند می توان حتی در عصر مادها و هخامنشیان سراغ کرد ( بنگرید به هرودوت، یک، ۹۵: گزنفون. کوروپایدیا، یک، ۱ و ۲؛ آتنایوش به نقل از پرسیکای دینیون،). از عصر پارتیان، گوسان ها را می‌شناسیم که مری بویس بررسی گسترده‌ای درباره‌شان انجام داده است. این واژه فقط یک بار در آن زمان در متنی مانوی که تاریخش را نمی توان تعیین کرد ذکر شده است اما کاربرد صحیح دستور زبان ظاهراً زمانی در سده چهارم یا پنجم را پیش خود می آورد. نکته ی جالب اینکه در این متن کار گوسان ها به نوعی تعریف می‌شود:
چَواگون گوسان کی هسینگان شهرداران ئوکوان هنر ویفراسید ئو خود اوِیژ نی کرید

«چون گوسان که شاهان و بزرگان را هنر می آموزد و خود هیچ در نمی یابد.»
به عبارت دیگر، او خواننده ای چون مینسترل های دوره گرد قرون وسطای اروپا‌ بود نه شاعر _ نغمه پردازی چون تروبادورها. همینطور رامشگر (به معنی سرور آفرین، شور آفرین) و خنیآگرِ دربار های ساسانی در وهله ی اول نوازنده و طرب آفرین بودند، یعنی ترانه خوان بودند نه ترانه سرا، اجرا کننده بودند نه آهنگ ساز. پس از آمدن اسلام، هنر آنان رواج خود را تا حد زیادی از دست داد زیرا با ذوق و توقع عموم که اکنون خواندن شعر را بر شنیدن آن ترجیح می‌دادند دیگر سازگاری نداشت. اگر فارسی میانه برای شاعر _نغمه پرداز واژه ای نداشت، شاید صرفاً به این معنی است که این کار رواج نداشته است.(ص ۱۸۸_ ۱۸۹)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۶)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شواهد مضاعفِ عاریه گرفتن چند علامت از پهلوی کتابی و نیایش پهلوی در خط اوستایی، بنابراین محدوده ی زمانیِ پیدایش الفبای جدید را در قرن های پنجم و ششم قرار می دهد و احتمال بیشتر را به قرن ششم می دهد. به این ترتیب چه چیزی می توانست موبدانِ زرتشتی را وادارد که یک قرن سنّت انتقال شفاهی اوستا را وانهند و متنی مکتوب را جایگزین آن سازند؟ انگیزه ی آن نمی تواند صرفاً میل به داشتن مجموعه ای مکتوب  از متون مقدس همچون یهودیان و مسیحیان و مانویان و جزو «اهل کتاب» شدن بوده باشد، زیرا چنین میای می توانست در هر لحظه ای در دوران ساسانیان، با هر شرایطی در جامعه زرتشتی، خود را نشان دهد. بی تردید در قرن ششم اتفاقی باید افتاده بوده باشد، که اگر حادثه ی خاصی نبود، در این صورت دست کم جوّ، عمومی باید به اندازه ای تغییر یافته باشد که روحانیون ناگهان به نوشتن متون احساس نیاز کرده باشند. در قرن سوم هیچ وضعیت اضطراری خارجی وجود نداشت: مسلماً مانی زبده ای از آرای خود را در کتابش شابوهرَگان، تنها اثرش به فارسی میانه، نوشته بود اما جنبش های آوازه گریِ مانوی و مسیحی در خاک ایران هنوز آن وزنی را نداشت که دو قرن بعد می یافت. به گمان من مکتوب کردن عمدتاً به قصد آسان تر کردنِ خواندنِ متن با صدای بلند صورت می گرفت (کافی است بگوییم که این خط بع تلفظ زبان فارسی میانه در قرن سوم نزدیک است) و نه چندان برای وعظ آهسته در خفا. این که مانی الفبای خود را به کار می برد و نه خط پهلوی را، به هیچ روی اتفاقی نبود و مسلماً موبدان رل خوش نمی آمده است. در قرن چهارم و پنجم اوضاع تغییر کرده بود، اما برای زرتشتیان همچنان مساعد بود. مسیحیت و آیین نسطوری (پس از جدایی از هم دینان غربی شان در ۴۸۴ م) و همینطور آیین مانوی مسلماً نفوذ دم افزونی در ایران داشتند، اما پیگرد و آزار پیوسته ی روحانیون مسیحی از زمان شاپور دوم (۳۰۹ _ ۳۷۹) به بعد _ با وقفه هایی تا عهد پیروز (۴۵۹ _۴۸۴ م) و نکوهش دو سویه ی مسیحیان و مانویان (که آنان نیز در عصر شاپور تحت پیگرد بودند) فقط به تقویت جایگاه مزداییان[=زرتشتیان] انجامید. یهودیان بابلی به نوبه خود عمدتاً در زمان شاپور دوم از ایذا و آزار جاری گریخته و ترجیح داده بودند که برار پادشاهان ساسانی بی طرفی پیشه کنند، اما در قرن پنجم آنان نیز از آزار و پیگردهای زمان یزدگرد دوم (۴۳۹_ ۴۵۷ م) و پیروز (۴۵۹ _ ۴۸۴ م) در امان نماندند. (ص ۱۸۷_۱۸۸)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۴)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
از خط اوستایی، امروز اطلاعات بیشتری داریم.دقت آوایی آن(با ۵۳ نشانه برای ۱۶ مصوت و ۳۷ صامت) مسلماً نشان می دهد که این خط ابداع عالمانه، عامدانه و فی البداهه ای برای خط اوستا به دقیق تر صورت ممکن با تلفظ زمان اختراع این خط بوده است.در دوران اخیر دو پژوهش مفصل از ژان کلنس و آلبرتو کانترا به مسئله ی اختراع خط اوستایی و کتابت اوستا پرداخته اند به صورتی که آن را از دینکرد می شناسیم (که از یک سو مسلماً فقط بخش کوچکی از اوستای اصلی است که به طور شفاهی در طول چند قرن انتقال یافته است و، از سوی دیگر، دست کم تا حدودی صورت فارسی میانه ی آن را شامل می شود). هر دو پژوهشگر، فکر می کنم مثل اکثر همکاران در این دوران، توافق دارند که کارل هوفمان در کتابش درباره کهن الگوی ساسانی تحلیلی درباره ی این مسئله عرضه کرد که از  بسیاری از جهات تعیین کننده و نهایی است.هوفمان از جمله نشان داده است که ۱۳ علامت در خط اوستایی(۱) از خط شکسته پهلوی با همان ارزش آوایی وام گرفته شده و ۵ علامت دیگر (۲) به نحوی «الهام گرفته» از آن خط شکسته است.براین اساس، او نتیجه گرفت که نشانه ها را فقط می شد در آن زمانی که خط شکسته پهلوی به صورت نهایی خود رسیده بود وام گرفت.به عقیده ی او و آخرین مرحله این تحول در همان اواخر قرن چهارم با اوایل قرن پنجم میلادی تحقق یافته است.گمان او متکی بر گواهیِ یک نوشته ی مسیحی بر روی تابوتی سنگی بود که در گاوشگاهی باستانی در استانبول کشف شد و نخستین ناشر سنگ نبشته تاریخ آن را، از روی شواهد باستانشناسی غلط، به خطا پیش از ۴۳۰ میلادی تعیین کرده بود.و بر اساس این پیش فرض دیگر عملاً بی پایه و کاملاً بی دلیل _ که ابداع یک خط جدید فقط در یک دوره ی آرام از یک سلطنت طولانی می توانست صورت گیرد، هوفمان نتیجه گرفت که اوستای رسمی باید در دوره سلطنت شاپور دوم (۳۰۹_۳۷۹ م) نوشته شده باشد.در سایه استدلال مجاب کننده ی فرانسوا دوبلوآ بر پایه ی شواهد مربوط به زبان، محتوا و رسم الخط سنگ نبشته، امروز می دانیم که سنگ قبر استانبول مربوط به قرن نهم یا دهم میلادی است.
بنابراین، نظر هوفمان در خصوص تاریخ پیدایش خط اوستایی نیازمند تجدید نظر است.(ص ۱۸۲ _ ۱۸۳)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ فرهنگ شفاهی تا کتبی(شماره ۲)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در واقع ایرانیان تا دوره اسلامی همچنان به نوشتن بسیار مشکوک ماندند و در این خصوص همان دوگانگی افلاطون در قرن چهارم پیش از میلاد در نگرش انتقادی اش به کتاب در فرروس یا در نامه ی هفتم را نشان می دادند، هر چند که همه آثار فلسفی افلاطون برخلاف آثار استادش سقراط به نگارش درآمد. بدون تردید این را باید نشانه ای محسوس از گذار جامعه ای نیمه نویسا به سطح بالاتر سواد دید.فقط بدین گونه می توان توضیح داد که مزداییانِ نخستین سده های پس از ساسانیان به کتابت اوستای زرتشت و همچنین شهرستان های ایران، اثری جغرافیایی، تالیف قرن هشتم یا نهم، همت گماشتند (اگر چه البته گونه‌های دیگری از این آثار وجود دارد): «آنگاه زرتشت دین آورد. به دستور شاه ویشتاسپ ۱۲۰۰ فصل کتاب مقدس بر الواح زرین کندند [ فارسی میانه] و نبشتند [ فارسی میانه] و در خزانه آن آتشکده [آذر بهرام در سَمرکند] نهفتند.» در کتاب پنجم دینکرد که اثر دیگری از قرن نهم است نگارش اوستا به جاماسپ «بنا به دستور زرتشت» نسبت داده می شود (فارسی میانه، اَز آنِ زَردشت هَموگ). از سوی دیگر، کتاب قیامت نگرِ ارداویرازنامَگ، که تاریخ گذاری اش دشوار است اما اصل آن بی تردید به دوره خسرو اول در قرن ششم می رسد و هسته قدیمی ترش بسیار نزدیک به سنگ نبشته های کردیر موبد موبدان ساسانیان در قرن سوم است، نگارش اوستا را صریحاً به زرتشت نسبت نمی دهد. این تفاوت بین نوشته های اواخر ساسانی و اوایل دوره ی پس از ساسانیان شاید حاکی از این باشد که جامعه ایرانی در آن زمان تغییراتی یافته بود و بنابراین تمایلی وجود داشت که آغاز نگارش به خود زرتشت نسبت داده شود.پس از آمدن اسلام و باز دین دیگری دارای کتاب، موبدان مزدایی شاید صرفاً احساس نیاز کرده اند که به عصر پرشکوه اوستای مکتوب تاکید ورزند. و چه کاری بهتر از این بود که کتابت آن را به زرتشت یا، حتی بهتر از آن، به شاگردان او نسبت دهند تا پای زرتشت زا به میان نکشند.در هر صورت به نظر نمی رسد که این ترفند عیان بر مسلمانان چندان تاثیری کر ا باشد زیرا با این حال مزداییان را «اهل کتاب» نشمردند‌.(ص ۱۸۱)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

💟 فهرستی از بهترین کانال‌های تاریخی و فرهنگی و هنری

🔮 پاتوق نویسندگان برتر دنیا
💜 @nevisandbdonya

🔮 مدرسۀ علوم انسانی
💜 @zistboommedia

🔮 رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
💜 @ShahnamehToosi

🔮 کتابخانۀ طبی، درمان با داروهای خانگی
💜 @danyalshafa

🔮 درمان با گیاهان سنتی و روان‌کاوی
💜 @teb_sinawi

🔮 دل‌واژه‌های تنهایی
💜 @Gandomzaran

🔮 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
💜 @Khonjibook

🔮 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
💜 @iranban_kord

🔮 حکومت‌های اساطیری ایران
💜 @iran_sarzamin_tamadon

🔮 وهومن امشاسپند
💜 @khashatra

🔮 مطالعه و خرد، الفبای توسعه
💜 @Alefbaietousee

🔮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
💜 @ArsacidEmpire

🔮 دفتر ایّام از روزگاران ایران
💜 @Department_Of_History_UT

🔮 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
💜 @balochs_history

🔮 انجمن ملی‌فرهنگی ایران‌بان
💜 @anjoman_iranban

🔮 تاریخ روایی ایران
💜 @oldhistor

🔮 تاریخ میانه
💜 @midhistor

🔮 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
💜 @Gord_Afarid

🔮 اشتادان
💜 @Eshtadan

🔮 آموزشگاه و پژوهشگاه دین زرتشتی
💜 @AshemVohu2581

🔮 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
💜 @TheMedes

🔮 کوتاه و گذرا در باستان‌شناسی و تاریخ
💜 @ruzegaran

🔮 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کم‌حجم)
💜 @ShahdeParsi

🔮 گناهی نابخشودنی در حق زبان فارسی در تاجیکستان
💜 @DorreShahvar

🔮 دنیای آرامش
💜 @Donyayeaaramesh

🔮 تاریخ به روایت میم و طنز
💜 @NeoSafavism

🔮 ایرانگردی در ایران‌شهرِ ساسانی
💜 @Iranshahrgardi

🔮 آثار و مقالات مرتضی ثاقب‌فر
💜 @Morteza_Saghebfar

🔮 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
💜 @ModernIranBooks

🔮 تَهم‌خسرو: مبارزه با ایران‌ستیزان
💜 @TahmKhosrow

🔮 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آق‌قویونلو)
💜 @Bayandurids

🔮 نسک‌خانۀ روزگاران
💜 @nask_ruzegaran

🔮 ایران‌ویج (تاریخ، فرهنگ‌، زیبایی‌های ایران)‌
💜 @Iran_Vijeh

🔮 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
💜 @BazmeParviz

🔮 ایران‌بوم (همه‌چیز از تاریخ ایران)
💜 @iranbum1

🔮 انجمن پاردان (ایران‌بان بلوچ)
💜 @PardanShah

🔮 تاریخ ایران از زبان حکیم فردوسی
💜 @iransarbazshahnameh

🔮 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
💜 @Histopersian

🔮 ایران‌شهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
💜 @iranshahr1353

🔮 ایران‌پرستان کرد
💜 @Kurdpatriott

🔮 تصاویر و پیکره‌های تاریخی
💜 @AntiqPic

🔮 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
💜 @Marzupan

🔮 آموزشگاه طبی سید
💜 @samsadeghitebeslami

🔮 اسطوره‌های ماندگار کمترشنیده‌شده
💜 @Moeinesfahanoi

🔮 دردانه‌ترین اشعار کوتاه و ناب
💜 @zaboreshgh

🔮 دانستنی‌های مفید (دکتر خود باشیم).
💜 @kalemnab

🔮 جلوه‌هایی از طبیعت پاییز و شکوه آفرینش
💜 @afarinshokoh

🔮 زیباترین اشعار دوبیتی و متن کوتاه
💜 @aftabmahtabi

🔮 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
💜 @atorshiz

🔮 افشای پانیسم و مبارزه با ایران‌ستیزان
💜 @Panturkzionist

🔮 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
💜 @DosuyeCaspian

🔮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
💜 @Sasanian_Sources

🔮 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
💜 @tarikhe_melal

🔮 تاریخ ایران
💜 @tarikhiranm

🔮 کتابخانۀ باستان‌شناسی و تاریخ
💜 @Surena_Library

🔮 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
💜 @Farzandan_Parsi

🆔 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست

Читать полностью…

تاریخ ایران

📌 فهرستی از کانال‌های تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری

📌 دانلود کتب نایاب ممنوعه و تاریخی
🔖 @yortci_bosjin_pdf

📌 کتب، دروس، ناشناخته‌‌های نجوم
🔖 @yortchi_bosjin

📌 کتابخانه ممنوعه (پی‌دی‌اف)
🔖 @KFP_BOOKS

📌 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
🔖 @FARZANDAN_PARSI

📌 درمان با گیاهان سنتی و روانکاوی
🔖 @teb_sinawi

📌 دیده‌بان ملّی
🔖 @VB_Persian

📌 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
🔖 @iranban_kord

📌 آتش ایرانشاه
🔖 @KFP_IrShah

📌 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
🔖 @tarikhe_melal

📌 افشای پانیسم و مبارزه با ایران‌ستیزان
🔖 @Panturkzionist

📌 وهومن امشاسپند
🔖 @khashatra

📌 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
🔖 @ArsacidEmpire

📌 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
🔖 @Marzupan

📌 تصاویر و پیکره‌های تاریخی
🔖 @AntiqPic

📌 آموزشگاه طبی سید
🔖 @samsadeghitebeslami

📌 ایران‌شهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
🔖 @iranshahr1353

📌 تاریخ روایی ایران
🔖 @oldhistor

📌 آریاشهر
🔖 @Arya_Shahr_NS

📌 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
🔖 @Gord_Afarid

📌 اشتادان
🔖 @ESHTADAN

📌 تاریخ میانه
🔖 @midhistor

📌 کوتاه و گذرا در باستان‌شناسی و تاریخ
🔖 @ruzegaran

📌 نسک‌خانۀ روزگاران
🔖 @nask_ruzegaran

📌 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
🔖 @DorreShahvar

📌 دنیای آرامش
🔖 @donyayeaaramesh

📌 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کم‌حجم)
🔖 @ShahdeParsi

📌 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آق‌قویونلو)
🔖 @Bayandurids

📌 تَهم‌خسرو: مبارزه با ایران‌ستیزان
🔖 @TahmKhosrow

📌 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
🔖 @ModernIranBooks

📌 آموزش زبان بلوچی گویش سرحدی
🔖 @amozesh_balochi

📌 ایرانگردی در ایران‌شهرِ ساسانی
🔖 @Iranshahrgardi

📌 آثار و مقالات مرتضی ثاقب‌فر
🔖 @Morteza_Saghebfar

📌 تاریخ به روایت میم و طنز
🔖 @NeoSafavism

📌 ایرانبوم (انواع کتاب و مستند کمیاب تاریخی)
🔖 @iranbum1

📌 انجمن پاردان (ایران‌بان بلوچ)
🔖 @PardanShah

📌 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
🔖 @BazmeParviz

📌 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ‌، زیبایی‌های ایران)‌
🔖 @Iran_Vijeh

📌 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
🔖 @TheMedes

📌 مؤسسۀ روشنگری
🔖 @media_war78

📌 عرفان، شعر، موسیقی، کتاب، فیلم
🔖 @kateb_bashi

📌 ایران‌پرستان کرد
🔖 @Kurdpatriott

📌 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
🔖 @Histopersian

📌 انجمن ملی‌فرهنگی ایران‌بان
🔖 @anjoman_iranban

📌 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
🔖 @balochs_history

📌 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
🔖 @atorshiz

📌 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
🔖 @Sasanian_Sources

📌 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
🔖 @DosuyeCaspian

📌 کانالتون رو اینجا معرفی کنید
🔖 @linkdoni_hozavi

📌 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
🔖 @Khonjibook

📌 دل‌واژه‌های تنهایی
🔖 @Gandomzaran

📌 مرجع برگزاری نظرسنجی و کوییز
🔖 @citizenpoll

📌 دفاع شخصی ایرانبانان مبارز
🔖 @WeAreWinnerssKFP

📌 مستندهای ممنوعه و نایاب
🔖 @MutedDocsKFP

📌 کتابخانه طب سنتی و اسلامی
🔖 @danyalshafa

📌 رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
🔖 @ShahnamehToosi

📌 کتابخانۀ صوتی ممنوعه‌ها
🔖 @MOBAREZAAAN

📌 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
🔖 @SafavidStudies

📮 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست

Читать полностью…

تاریخ ایران

 
.
محقق­‌التاریخ، کتابی دیگرگونه از تاریخ باستان

۲۷ امرداد ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی
 
این کتاب را ملا اسکندر فرزند ملا گشتاسپ نوشته، و فرزندش بهروز نگارش آن را سال ۱۲۳۹ خورشیدی به انجام آورده.
کتابی است در تاریخ کرمان و تاریخ ساسانیان. بهری از کتاب که در آن روزگار ساسانیان را بررسیده ۶۰ برگ بیشتر نیست.
این کتاب ارجی ویژه دارد، که به روزگار قاجار نوشته شده و آن زمانی است پیش از درآمدن تاریخ و تاریخ­‌نگاری باخترزمینی به ایران. پس خواندنش ما را به روزگار ساسانی آشنا می­‌کند، چنان که یکی از ایرانیان قدیم می­‌دیده و می­‌شناخته.

کتاب با نظر دکتر #گودرز_رشتیانی تصحیح شده و انتشارات فروهر سال ۱۳۷۹ چاپ و نشرش کرده. من کتاب را همان زمان در اینستاگرام معرفی کردم. امروز بر خود دانستم تا از نو به یاد دوستان آورمش.

این‌هاست چند سخن که از این کتاب یادداشت کرده­‌ام:

می­‌نویسد که خدای خانه ندارد، و این موضوع گفت­‌وگویی بوده میانه عمر خلیفه با شهریار پسر یزدگرد. شهریار در آن گفت­‌وگو مردی خردمند است و با خلیفه به زبانی جانانه از دین و خدای و خداپرستی سخن می­‌گوید. (ص ۸۶ تا ۸۸).

می­‌نویسد که ایران تا به روزگار یزدگرد سوم سراسر آبادانی بود و باشندگان این سرزمین در آسایش می­‌بودند. (ص ۸۵). از کشته شدن رستم فرخزاد به دست سعد وقاص خبر داده  (ص ۷۹) و حال آن که کشنده رستم در کتاب­‌های دیگر، و هم در شاهنامه، یکی تازی بی نام و نشان شناسانده شده. از کتاب سوزان بزرگ در ایران به فرمان عمر خلیفه آگاهی داده که تا مدتی دراز بر پا بوده (ص ۸۴). کاری ننگین که به تاریکی و جهل در دنیای آن روز انجامیده و هم دامنه آن تا به امروز بر پاست.

در باره پایان کار یزدگرد سوم گزارشی دارد، دیگر:
می­‌نویسد که زندگی آن بازپسین شاهنشاه ایران در غاری به سر رسید. خبری که درد و دریغ دارد. اما جز آن گزارشی است کودکانه، که اندر همه جا پراکنده­‌اند: شاهنشاه ایران با سازوبرگ و رخت شاهنشهی به آسیایی درآمده و خوابیده و آسیابان او را بکشته است!
 
محقق­‌التاریخ کتابی است که بهری از تاریخ نابه­‌سامان ما را دیگرگونه گزارش کرده. جز روایاتی که بر ما غالب گردانده‌اند.

درودش باد ملا اسکندر پسر ملا گشتاسپ را.
با یاد این نکته که «ملا» که بر زبان­‌های ما روان است سرنامی است بازمانده از زرتشتیان.

/channel/dejnapesht4000
.

Читать полностью…

تاریخ ایران

.
گبرآباد
بریده تحقیقی بلند

۲۵ امرداد ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی
 
کاری نداریم که «گبر» معنایی از سر شکست و تحقیر دارد. این نام  به زرتشتیان ایران داده شده و هر کجا که آنان بودوباش داشته­‌اند را گبرآباد نامیده­‌اند.

چندان که این نگارنده گشته نام چند گبرآباد در تاریخ مانده.

یکی در پیرامون شهر میمنه افغانستان بوده. (بنگرید به فرهنگ جهانگیری. ج اول).

گبرآباد دیگر در کناره شهر اصفهان بوده که به روزگار صفویان، به فرمان شاه عباس نابودش کرده­‌اند. (بنگرید به تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران از مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس).
 
گبرآباد سوم در جانب باختر شهر بیرجند بوده. این گبرآباد شاید عمری درازتر از دیگر گبرآبادها کرده که نامش هنوز از حافظه عموم و از صفحه روزگار پاک نشده.

گبرآباد بیرجند محله کوچکی است در پای قلعه ته ده. در جنوب قلعه. این محله اکنون سالیانی است که نشیمنگاه مهاجران شده و گشتی در آن نشان می­‌دهد که باشندگانش روزگار خوبی ندارند.
به روزگار ریاست جمهوری محمد خاتمی بر روی زمین تنها گورستان این محله بوستانی ساختند.
 
نگارنده با فرماندار آن زمان بیرجند، محمدحسین توکلی، هم گفت­‌وگو کرده و در این باره از ایشان پرسیده است. آقای توکلی با آن که شهر را خوب می­‌شناخت و از مسایل بیرجند آگاه بود، بر زبان آورد که نام گبرآباد را نشنیده بوده و از اجرای طرحی به منظور نابودساختن بخشی از تاریخ بیرجند ابدا آگاهی نداشته است. (بنگرید به «فرمانداران بیرجند». گفت­‌وگو با محمدحسین توکلی).
 
نگارنده بر این دریغ می­‌خورد که پاره­‌ای از شهر بیرجند در زیر بوستانی دفن شده. پاره­‌ای که محله کهن شهر، و ای بسا کهن­‌ترین محله شهر بوده، و می­‌شد که راهنمای مطالعه تاریخی بیرجند و رهانیدن آن از گمشدگی در روزگاران باشد. در منابع تاریخی  پیش از قاجاران، از بیرجند، جز نام و چند کلمه مختصر نیامده است.

من خود رفته‌ام و دیده­‌ام که باشندگان گبرآباد نمی­‌دانند که این چه نامی است. به علاوه، خیلی از باشندگان شهر از چنین محله­‌ای آگاه نیستند.
 
دریغ از گبرآباد بیرجند که قربانی بوستان­‌سازی شد.
 
چند جای دیگر به همین نام هست. اما بهتر است نام­‌های آن جاهای گبری دیارمان گفته نشود تا آنها را هم فضای سبز نکنند و سرانه فضای سبز جنوب خراسان زیادتر از این نشود!

/channel/dejnapesht4000
.

Читать полностью…

تاریخ ایران

گبر محله(شماره ۶/پایانی)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
تراز نامه و کارنامه شاه عباس صفوی

نکات منفی _ فهرست وار:

۱- در بین نامه های متبادله بین پارسیان هند و زرتشتیان کرمان و یزد که با قاصد و چاپار رد و بدل شده مراتبی دیده می شود چنانچه: در نامه های ۱۰۰۵ یزدگردی برابر ۱۰۴۵ ه. از سال ۹۹۷ی (۸ سال پیش از ارسال نامه) چنین آمده: از سال ۹۹۷ زمان پادشاهی شاه عباس صحبت می دارد که مسلمانان به زرتشتیان سخت گرفته و دو نفر از مردان مقتول و کتب مذهبی و جاماسبنامه و بسیاری از نسخ خطی زند و اوستای آنان را تباه ساخته و یا به غارت برده اند. در نامه ۱۰۱۹ ی ضمن بر شمردن موارد دیگر، باز اشاره می نماید: در زمان شاه جنت مقام شاه عباس آنقدر آزار و جفا و زیان به دستوران ایران رسید که دو نفر از آنان کشته شدند و ...
استاد ذبیح بهروز درباره ستم وارده به زرتشتیان در زمان شاه عباس چنین می نویسد: ترویج افکار حکمت شرقی باعث تشویش شاه عباس گردید و او عده زیادی از صاحبدلان و زرتشتیان را بکشت و به روایتی در زمان سلطان حسین صفوی، ۲۰ هزار زرتشتی در یک شب قتل عام شدند (جمعیت زرتشتیان قبل از صفویه و غلبه افغان حدود ۳ تا ۵ میلیون تخمین زده می شد) شاه عباس در حدود سال ۹۹۴ی جمعی کثیر از زرتشتیان را از اطراف ایران کوچانیده در قريه جديد الاحداث به نام گبر آباد (حسین آباد) وصل به جلفای اصفهان منزل داد. حتی بسیاری از فضلا و دانایان و کشاورزان قوم را که در یزد و کرمان با خویشاوندان خود به آرامش می زیستند به اجبار در اصفهان ساکن ساخت. قزوین نیز در آن موقع زرتشتی نشین و عده ای به اصفهان کوچانده شدند که در آخر صفویه برخی به کرمان آمدند.
نظر جهانگردان - پیترو دو لاواله در نامه ۸ دسامبر ۱۶۱۷ درباره وضع زرتشتیان می نویسد: «بینوایان اسلام نسبت به آنها توانگر محسوب می شوند.» مادام منانت فرانسوی از قول م دالبر در سال ۱۶۶۵ که به ایران سفر کرده راجع به گبرآباد می نویسد: «زرتشتیان بسیاری از نقاط ایران نابود گردیدند قبل از اینکه در گبرآباد پناه یابند.»
ژان شاردن، جهانگرد (۱۷۱۳ - ۱۶۴۳) درباره گبرآباد و زرتشتیان می نویسد: شماره اندکی از پارسیان باقی هستند و ... به واسطه تعصب نابود گشته و دهات بیشماری در جنوب اصفهان در جنگ داخلی ایران و عده کمی به اطراف یزد و کرمان پناه بردند. این جماعت به قدری بینوا می باشند که در روز تاجگذاری سلیمان سوم نتوانستند هدایایی تقدیم نمایند و پوزش خواستند و معاف شدند. باز نوشته اند شاه عباس سه شرط برای زرتشتیان گذاشت: یا تغییر دین دهند و یا مهاجرت نمایند و یا کشته شوند. «اینست نتیجه جور و ستم». تا اینجا ترازنامه منفی بود که به اختصار یاد شد.

ترازنامه مثبت:

گویا قرار بود زرتشتیان کرمان به جرم کشتن سرکارگر مسلمانی در بابا كمال کرمان همه کشته شوند که شب شاه عباس به خواب می بیند که قسمتی از کرمان در آتش می سوزد. خواب را با نزدیکان در میان می گذارد که گفته می شود اتفاق بدی در پیش است که فوری با یکی از نزدیکان و آستر بادپا به طور ناشناس خود را به کرمان می رساند و فرمان می دهد تنها باید یک نفر کشته شود نه همه! به این ترتیب بقیه از مرگ نجات و به پاس آن زرتشتیان کرمان همه ساله در روز خرداد روز از خرداد ماه جشن می گیرند و خیرات می نمایند که به خیرات شاه عباسی مشهور است. آری در برابر کارنامه منفی، این یکی مثبت است. که من هم در زمان دبستان رفتن در یکی از این جشنها که قنات غسان برگزار شد شرکت داشتم. و از کرمان حتی بم عده ای می آمدند و چند روزی زیر چنارهای سر قنات می گذراندند. اکنون به سراغ گبر محله برویم.
چنانچه آمد گبر محله چند نوبت دچار حادثه شد و زرتشتیان دچار مصیبت شدند. دو نوبت زمان محمود و اشرف، دو نوبت زمان نادر، نوبت دیگر زمان اعظم خان افغان، و بالاخره نوبت دیگر زمان محاصره کرمان به وسیله آغا محمدخان قاجار که خوشبختانه به برکت ملا گشتاسب زرتشتیان در خانه ملا گشتاسب تأمین داشتند (ولی در مدت زمان محاصره چه بر آنها آمده نمی دانیم.)(ص ۱۰۳_۱۰۴)

مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

روایات گردآوری اوستا
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
چنین گفته می شود نخستین نوشته یی که دارای دین نخستین گرونده بود از خود زردشت بود. نخستین شاگرد او کوی ویشتاسپه بود که فرمان داد متن اصلی را بنویسد، و آن را به خزانه دار شیز بسپارند و رونوشتهایی از آن بگسترانند؛ در کنار او باید یک نسخه دیگر در بایگانی دولتی نگاهداری می شد، و مقصود از آن این جا تنها آن نسخه ی موجود در تخت جمشید می تواند باشد. سپس اسکندر ناخجسته آمد و شهریاری دین ایرانی تباه کرد. نسخه ی بایگانی دولتی را سوزاند _ مقصود در این جا آتش سوزی تخت جمشید هنگام پیروزی اسکندر است _ و نسخه موجود در شیز به دست یونانیان افتاد و به زبان یونانی ترجمه شد. مرحله ی بعدی از اردشیر پاپکان باز شناخته می شود که کشور ایران را دوباره بر ماه کرد و این نوشته را که پراکنده بود. یک جا گردآوری کرد(!).
تنسر که هیربد بود در آنجا حاضر شد و وحی را یک جا با اوستا از نو خلاصه کرد. پس از آن فرمان داده شد، که یک نسخه در شیز نگاهداری و نیز رو نوشت ها به گونه ویژه خود پخش شوند. پس از این چیرگی عرب ها رسید که همان تاثیر ویرانگر را بر موجودی وحی داشت که تاخت و تاز اسکندر. این بار رهاننده، بالاترین رهبر گروندگان یعنی آتور فربناگ ی فَرّخو زاتان بود، که در بخش های گوناگون کشور رونوشت های پراکنده را گرد آورد. باز هم همان نتیجه غم انگیز: در درازای زمان کتاب تباه می شود، پراکنده می شود(!)، کهنه می شود، بد و از هم گسیخته می شود. اکنون پیشوای گروندگان، آتورپت ای آیمیتان(۱) فرا می رسد و یک بار دیگر وحی را گردآوری می کند، و از این کار گردآوری، دینکرت پدید می آید.(ص ۴۴۸ _ ۴۴۹)

۱)Aturpat I Aimetan

مأخذ: نیبرگ، هنریک ساموئل. دین های ایران باستان. ترجمه: دکتر سیف الدین نجم آبادی. دانشگاه شهید باهنر کرمان. سال ۱۳۸۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

زرتشتیان بعد از اسلام
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
پس مشکلتر از این، مساله‌ی زرتشتی‌ها بود در ایران. ذکرِ آنها نیز، به‌عنوانِ مجوس، در قرآن رفته بود اما در بیانی نه چندان محبت‌آمیز. پیغمبر نیز خود محققاً آنها را در ردیفِ کسانی که اهلِ کتاب و وحی باشند، نشمرده بود. اما حتی در زمانِ وی تداول و استعمالِ عامه، و در ادوارِ بعد از وی حتی فقهِ اسلامی نیز، به آنها هم در این مورد رخصت داد و این امر مخصوصا بدان سبب بود که آنها نیز می‌توانستند نوعی کتابِ مقدس ارائه کنند_اوستا. در این اواخر حتی ادعا شده است که تدوین و انتشارِ نهاییِ متونِ اوستا را فقط فتوح‌ِ مسلمین سبب شد و آن هم به خاطرِ آنکه نیازی پدید آمد برای آن‌که تشبث به یک کتاب منزل بشود(هنریک سموئیل نیبرگ). فقدانِ مدرکی که وجودِ متونِ اوستا را قبل از این تاریخ اثبات کند(الا معدودی نمونه‌های مقدس)، و این نکته که مسلمین زرتشتی‌ها را اهلِ زمزمه می‌خواندند(بدان سبب که آنها کتابِ مقدسِ خویش را به شیوه‌ای که گویی از روی عادت و بدونِ اعمالِ فکر و فهم است نقل می‌کردند و در دیگران این احساس را القاء می‌کردند که دارند چیزی را زمزمه می‌کنند)، همچون دلایل و قراینی برای اثباتِ این دعوی عرضه شده‌اند. در هر صورت، سکنه‌ی ایران نیز از مزیتِ عنوانِ ذمی بهره‌مند شدند. مع‌هذا در آن کشور، کسانی که حیثیتِ خود را حفظ کردند و حاملِ سنت‌ها و روایاتِ ملی شدند، به هیچ‌وجه طبقه‌ی موبدان نبودند، برعکس آنها به سرعت از بین رفتند و در میراثِ ایرانی نقشی ایفا نکردند(مگر در بینِ پارسیانِ هند که آن تعلق به محیطِ دیگری دارد). سببِ این امر ظاهرا آن بود که روابطِ اجتماعی در ایران با آنچه در قلمروِ رومِ شرقی بینِ سکنه‌ی نزدیکِ مصر با دولت در جریان بود کاملا تفاوت داشت. در این نواحی، نصاری عادت کرده بودند دولت را با چشمِ خصومت و به عنوانِ نماینده‌ی یونانی‌گری و آئینِ ارتدوکسی بنگرند و در آن زمان قرن‌ها بود که نصاری در داخلِ حوزه‌ی کلیساهای خویش به صورتِ فرقه‌های ملی درآمده بودند(اگرچه وجودِ حوزه‌های کلیساهای ملی که از روی خودآگاهی به‌وجود آمده باشد در آن ایام امریست که جز با احتیاطِ بسیار نمی‌توان آن را پذیرفت).

در وجودِ امپراتوریِ ساسانی، اعراب دولتی را از بین برده بودند که بر رغمِ دگرگونی‌های اجتماعی و مذهبی_آئینِ مانی در قرنِ سوم، آئینِ مزدک با تمایلاتِ اشتراکیِ آن در اواخرِ قرنِ پنجم_باز دولتی ملی بود که آحادِ مردم آن را همچون امری که تعلق به سرزمینِ پدرانشان داشت می‌نگریستند. به‌علاوه، با اضمحلالِ دولت، تمامِ طبقاتِ بالا و اربابِ مناصبِ عالی(آن‌گونه که در موردِ سرزمین‌های متعلق به بیزانس رخ داد)به کلی رانده یا نابود نشدند. بدین‌گونه، در ایران ساختمانِ اجتماعی که از لحاظِ اوصاف فئودالی بود دست نخورده باقی ماند، و نجبای ارضیِ کم‌اهمیتِ(=دهقانانِ)آن به‌عنوانِ نمایندگانِ قدرتِ حاکمه، حیثیت و مقامِ خویش را همچنان حفظ کردند. اینها بودند که مالک و وارثِ سنت و تمدنِ ملی باقی ماندند و محیطِ اجتماعیِ مناسبی را برپا نگهداشتند که در آن روایاتِ مربوط به قهرمانانِ ملی و میراثِ خلل ناپذیرِ هنری به مثابه‌ی نقطه‌ی عزیمتِ یک تجدیدِ حیاتِ ملی حفظ توانست شد. شاید یکی از قابلِ توجه‌ترین مراحل از این سیرِ تکاملی عبارت باشد از نگهداشتنِ اعیادِ قدیمِ عامه، نوروز و مهرگان که همچنان با گاهشماریِ زرتشتی، یکی در آغازِ بهار(و اولِ سالِ ایرانی)و دیگری در فصلِ پاییز نگهداری و برپا گشت. در مصر، مراسمِ مربوط به آبِ نیل همچنان هنوز با تشریفات انجام می‌شد. مع‌هذا در ایران گاهشماریِ زرتشتی ظاهراً به سببِ آنکه مبنی بر حسابِ شمسی بود، در امورِ مربوط به اقتصاد و سایرِ چیزها، همچنان نزدِ مسلمین نیز در تداول باقی ماند(حتی در قرنِ یازدهمِ میلادی نیز ناصر خسرو سیاحِ معروف ترتیبِ روزها و ماه‌ها را از روی گاهشماریِ زرتشتی نگه می‌دارد_و این نشانه‌ای دقیق است بر اینکه وی در ذهنِ خویش تواریخِ روز و ماه را بر وفقِ آن تعیین می‌کرده است). چون از آن پس دیگر پادشاهی وجود نداشت، ترتیبِ سال را از روی تاریخِ جلوسِ آخرین پادشاه، یزدگردِ سوم در ۶۳۲ حساب کردند. این نکته نشان می‌دهد که چرا تاریخِ ایرانی با این حساب آغاز می‌شود.(ص ۵۸_۵۷)

مأخذ: اشپولر.برتولد، جهان اسلام: دوران خلافت، ترجمه قمر آریان، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم ۱۳۸۴
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

پایان انزوای زرتشتیان ایران از نیمه قرن نوزدهم میلادی (شماره ۱)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
پایان انزوای زرتشتیان ایران از نیمه قرن ۱۹ و عمدتاً با کوشش پارسیان و ایرانیانی که به هند گریخته بودند (چون زرتشتیان از سفر به خارج منع شده بودند) آغاز گردید. در ۱۸۸۲ ماليات سرانه سالانه که عامل اصلی بدرفتاری با زرتشتیان و اجحاف به آنان بود، پس از مبارزاتی سخت و طولانی حذف شد. علاوه بر این زرتشتیان اجازه یافتند به تجارت و حرفه های مختلف شاغل شوند. افراد خَیر پارسی و ایرانیان ساکن بمبئی با احداث مدارس ابتدایی در یزد، کرمان و بقیه روستاهای زرتشتی (که همان تعلیم و تربیت مدارس غربی در آنها عرضه می گردید این امتیازات را برای جامعه زرتشتی به ارمغان آوردند. با گشایش مدرسه و فرصت های جدید زرتشتیانی که تا دیروز گروهی محروم و کوچک بودند با استعداد خیره کننده خود تئوری های اجتماعی و وراثتی را به مبارزه طلبیدند. اینان نه تنها به زودی بازرگانانی ثروتمند و پرقدرت را تحویل جامعه دادند، بلکه به نسبت تعدادشان افرادی توانا و حرفه ای همچون معلم، دکتر و مهندس تربیت کردند. تشابه اینان با تاریخ پارسیان بسیار جالب است؛ اما اینکه این تشابه تا چه حد به وراثتی و دینی که هر دو جامعه را پرورش داد وابسته است، مسئله ای است که به تعمق احتیاج دارد. برای زرتشتیان یزد دوره ای که از قرن ۱۹ شروع و تا زمان جنگ جهانی دوم ادامه یافت، عصری طلایی بود. در این دوره هنوز تعلیمات و عقاید جدید به طور جدی با اصول قدیمی وارد کشمکش نشده بود و ثروت و اعتبارات جدید عمدتاً در خدمت دین بود. در این دوره با محو محدودیت هایی که به زرتشتیان فقط اجازه ساختن ساختمان های کوچک را می داد، آنان به تجدید بنای گسترده معبدها، عبادتگاه ها و اعطای صدقات دینی مشغول شدند. البته این موقعیت جدید در ابتدا به پیشرفت دین کمک کرد، ولی همراه آن تخم تغییر نیز افشانده شد. بسیاری از زرتشتیان صاحب حرفه از فرزندان موبدان یا طبقه سنتی علما بودند. اینان با گذشت زمان بیش از پیش از دوران کهن دور می شدند و کار و تعهدی از آنان توقع می رفت که کاملاً با جهان معاصر مطابقت نداشت. با همه این اوضاع و احوال در دهه ۱۹۳۰ هنوز حدود ۲۰۰ موبد در شهر یزد حضور داشتند، اما در ۱۹۶۴ تعداد اینان به ۱۰ تن هم نمی رسید. علاوه بر این آن دسته از اهالی یزد که به دنیای گسترده خارج سفر کرده بودند، با دانشها و عقاید جدید باز می گشتند و در روش های قدیمی شک می کردند.(ص ۳۵_۳۶)

مأخذ: بویس، مری. کانون دین زرتشتی در ایران. ترجمه حسین ابراهیمیان. انتشارات توس. زمستان ۱۳۹۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

چنین مضایق و سختی ها که در دوران قاجار ها بر اثر جهل حاکم بر جامعه انباشته شده بود، چنان است که هر ذمی (غیرمسلمانان اهل کتاب) ،به ویژه زرتشتیان _ مرگ برایشان گواراتر بود تا زندگی و به همین جهت طی دو قرن جمعیت چند میلیونی شان به شش، هفت هزار نفر رسید. دوران سیاه قاجار ها، اوج نزول فرهنگی ایرانی _اسلامی و اوج تنزل فرهنگ و دانش،و سعود دوران هرج و مرج در ایران است.

🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۱۱)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بدون تردید از روی تصادف نیست که بخش بندی واحدی در آثار این دو مورخ می بینیم. این ظاهراً حاکی از مشابهت حدود اطلاعات آنهاست. تا میانه قرن پنجم اطلاعات تاریخی مربوط به ساسانیان غالباً محدود به نام پادشاهان و تاریخ و مدت پادشاهی آنهاست. باز تصادفی نیست که این دوره مصادف با تغییرات اساسی در القاب سلطنتی ساسانیان و نوشته های روی سکه هاست. لقب مرسوم «فلانی سرور مزدا پرست شاهنشاه ایران، از تبار خدایان» در عصر یزدگرد اول (۳۹۹_۴۲۱م) اندکی تغییر یافت و از عهد یزدگرد دوم (۴۳۹_۴۵۷م) به بعد تغییرات اساسی تر یافت. چنان که واژه کدی _ kdy _ (کیانی) برای اولین بار پیدا شد. احتمال می‌رود که ساسانیان شروع به گردآوری افسانه های کهنی کردند که از طریق گوسانان (خوانندگان) و حافظه ی جمعی در طول قرن های بسیار انتقال یافته بود، تا به این وسیله مجموعه رسمی و معیاری تدوین کنند که در نهایت به نخستین صورت مکتوب، شاید در زمان خسرو اول، انجامید و برخی افزوده ها و بازنگری های مهم در عهد خسرو دوم (۵۹۰_۶۲۸ م، یعنی آن زمان که نام مصر به توصیف قلمرو ساسانیان اضافه شد، که فقط برای دوره کوتاهی در عهد خسرو صادق است) و یزدگرد سوم (۶۳۳_۶۵۱ م) در آن راه یافت. این کتاب جدید بعدها به نام خدای نامگ (کتاب سلاطین) شهرت می‌یافت. بازنگری مکتوب چنین سندی فقط در زمانه ای قابل تصور است که سواد رواج بیشتری یافته بود. نگارش همگانی نبوده اما ظاهراً طبقات بالای جامعه در خواندن و مهارت داشتند نگارش است که به مردم اجازه می‌دهد به گذشته دور خود بیندیشند و بدان دل ببندند. سرانجام، انواع مختلف حافظه جمعی (مردمی، روحانی، پهلوانی) با سنت شفاهی درآمیخت. در نخستین قرن های پس از ورود اسلام تاریخ مکتوب با شیوه تفکر متفاوتی جایگزین هنر خوانندگان/نقالان شده بود. افلاطون پیشاپیش این را دریافته بود که می گفت نگارش فقط داوری تجدید خاطره است نه حافظه.

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۹)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در تاریخ ایرانِ پیش از اسلام اشارات فراوانی به شواهد مادی و وجود بایگانی ها می توان یافت. ولی متون بسیار اندکی اشاره به وجود بایگانی‌های سلطنتی دارند. من در اینجا اشاره بایگانی‌های هخامنشی را که مسئله ی خاص خود را دارند کنار می گذارم و می خواهم به بایگانی هایی که مورخ بیزانسی در سه مورد ذکر می‌کند، نگاهی دقیق‌تر بکنیم، آنجا که به «پوست نوشته های سلطنتی». «کتابهای ایرانی» و «سالنامه های سلطنتی» اشاره دارد. آگاتیاس ادعا می کند که به واسطه ی مترجم سریانی خود، سرگیوس به آنها دسترسی غیر مستقیم داشته است. تفسیر سخن آگاتیاس درباره ی بایگانی های سلطنتی بسیار متفاوت است: در حالی که پی یر بری یان آنها را صرفاً بیان ادبی می‌داند و در موجودیت واقعی‌شان سخن تردید دارد، آوریل کامرون(و دیگران) معتقدند نوشته های آگاتیاس متکی بر اسناد حقیقی گاهی، بهره ور از اطلاعاتی برگرفته از دیگر منابع، و گه گاه تلخیصی از مطلبی مفصل تر بوده است. به گفته آگاتیاس «وقتی که سرگیوسِ مترجم بدانجا رفت از مقامات مسئول سالنامه های سلطنتی اجازه ی مراجعه به اسناد را درخواست کرد (زیرا اغلب از او درخواست کرده بودم که چنین کاری کند). او افزود که تنها علت درخواست اش این است که به این ترتیب اگر ما امور آنها را ثبت کنیم آوازه و ارج می یابد. آنها بی درنگ موافقت کردند و به درستی آن را فکر خوبی دانستند. فکر کردند که به این ترتیب پادشاهانشان اعتبار می‌یابند اگر رومیان نیز بدانند که آنان چگونه و چند تن بودند و استمرار سلسله شان چگونه حفظ شده است. بدین سان سرگیوس نام شاهان، ترتیب تاریخی آنها و مهمترین وقایع روزگارشان را استخراج کرد و همه را با مهارت بسیار به یونانی ترجمه کرد. آگاتیاس ظاهراً می خواست بگوید که سرگیوس مطالب خود را از شرح مفصل تری تلخیص کرده است اما آیا واقعاً این گونه بود؟ من دلیل خاصی نمی بینم که اسناد بایگانی‌های ساسانی درباره ی «تاریخ» سلسله شامل همان‌ها یعنی نام پادشاهان به ترتیب تاریخی درست، با زمان سلطنت هرکدام و اشاره به چند حادثه مهم نبوده باشد. نه کم و نه زیاد. سوای این، شاید شامل اشاراتی هم بودند که کاتبان خصوصی پادشاه وقت (که در ادبیات آن زمان که گه گاه به آنان اشاره می شود) افزوده بودند، یا همچنین نسخه ی دومی از مکاتبات رسمی شاه، با نسخه‌های از نوع ¡ اسناد. فرمان ها و سوابق» یاد شده در سنگ نبشته های موبد موبدان، کردیر (مثل پیمان های صلح) (ص۱۸۹ _ ۱۹۰)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی (شماره ۷)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
این آرامش مغتنم برای زرتشتیان با جلوس خسرو اول (۵۳۱_۵۷۹) به سر آمد. او با دید بازش در خصوص دین و امور ماورایی شماری از فیلسوفان غربی را پس از تعطیل مدرسه شان در آتن در ۵۲۹ م به دربار ساسانی دعوت کرد افزون بر آن به لحاظ تجدید صلح با بیزانس در ۵۶۱ م و با وجود قوانین ضد مانوی امپراتوران روم یوستین و یوستینیان، وضع کرده بودند. نسبت به مانویان رافت واقع بینانه ای از خود نشان داد احتمالا فقط پس از کاهش نفوذ روحانیان زرتشتی در سیاست ساسانیان است که رقابت دائم با مانویان و مسیحیان و یهودیان سبب شد که در یابند دیگر منزلت ممتازی در بین مراجع دینی ندارند و فقدان متون مقدس مکتوب در جایگاه فروتری قرارشان می‌دهد. به علاوه، شاید میلِ بازگشت به ایمان به دینی پس از شورش مزدکیان نیز نگارش اوستا و ترجمه آن را شتاب بخشیده است تا مگر از اختلافات بعدی جلوگیری کند. مکتوب کردن را بنابراین شاید درست باشد که نه گامی ابتکاری بلکه علمی محافظه‌کارانه برای «ایستاندن» سنت و حفظ کردنش از تحریف های بیشتر انگاشت. باید تاکید کنم که با شروع کردن از نکات زبان شناختی و کهن خط شناختی فقط می خواهم بگویم از دید تاریخی وسوسه انگیز است که مکتوب شدن اوستا را در عصر خسرو بدانیم (چنان که هِنینگ و بِیلی و بسیاری دیگر به دلایل دیگری دانستند). در هنگام سلطنت اوست که ادبیات شکوفایی آغاز می‌کند و غلام قصه ی مشهور «خسرو و غلامش» نشان می دهد که دین یاران جوان در آن زمان نه تنها برای از بر کردن و بر خوانیِ نسک ها آموزش دیده بودند بلکه در نگارش دقیق و سریع (خوب نبیگ و ری نبیگ در فارسی میانه) نیز مهارت داشتند.(ص ۱۸۸)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۵)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
به نظر کلنس «بر اساس مستنداتی که داریم» نخستین مدرک قطعی در مورد خط شکسته پهلوی در شکل نهایی اش را باید در پاپیروس های مربوط به اقامت کوتاه ساسانیان در مصر از ۶۱۹ _ ۶۲۹ یافت.بنابر این او معتقد است که خط اوستایی حداقل واپسین سالهای سلطنت خسرو دوم (۵۹۰ _ ۶۲۹ م)، اگر نه حتی پس از ساسانیان (یعنی پس از ۶۵۱ م)، به وجود آمده. من با کانتِرا موافقم که موضع کلنس بیش از حد شکاکانه است و باید اصلاحش کرد.پیش از آن که استدلال خودم را عرضه کنم، که با نظر کانترا تفاوت دارد (هر چند به نتیجه مشابهی میرسد)، نتایج کانترا را به اختصار جمع بندی می کنم. کانترا پس از بررسی جامع همه اطلاعات پراکنده در مورد انتقال و کتابت اوستا در ادبیات پهلویِ پیش از ساسانیان، قرن سوم ، قرن چهارم، و قرن پنجم و ششم میلادی نتیجه می گیرد که اکثر قطعه ها، با استثناهای بسیار اندک (مثل اطلاعات مربوط به روایات سغدی اوستا)، مربوط به دوره پیش از ساسانی، غیر قابل اعتماد است. چه از این نظر که کاملا خیالی اند و چه به سبب آن که خصوصیات نابهنگام دارند و موجب اشتباه در تعیین تاریخ کتاب اوستا می شوند. اطلاعات مربوط به عصر ساسانیان، به ویژه اواخر آن روی هم رفته قابل اعتماد تر است، اگر چه ناهمخوانی ها و اختلافاتی هم دارد.هیچ یک از منابع پهلوی تاریخ دقیقی برای زمان کتابت اوستا ذکر نمی کنند، اما زندِ وهمَن یَسن ۱۰۲ _ ۴ گزارشی مفصل از شورایی علیه مزدک(احتمالا در ۵۲۹/۵۲۸) می دهد که در آن وِه شابوهر نامی نقش مهمی ایفا کرده است. نخستین نامه از نامه های منوش چهر می گوید اوستا در زمان خسرو اول به بیست و یک نسک تقسیم می شده و کتاب چهارم دینکرد ظاهراً بر آن است که ترجمه ی رسمی اوستا به پهلوی در طی سلطنت وی انجام گرفت. نتیجه ی نهایی کانترا بسیار محتاطانه و متعادل است: «درباره پیدایش خط اوستایی و نگارش به کهن الگوی ساسانی چندان چیز نمی توان گفت زیرا از یک سو منابع پهلوی در این خصوص ساکتند و از سوی دیگر در بررسیِ کهن خط شناختیِ بین قرن چهارم و قرن هفتم میلادی با فقدان کامل اطلاعات روبروییم. هم کتاب پهلوی و هم خط کتاب مزامیر در زمانی بین قرون پنجم و هفتم به واپسین مراحل تکوین خود رسیدند. (قرن چهارم بسیار کمتر محتمل می نماید، اما مدرک مطمئنی نیز علیه این تاریخ در دست نیست). روی هم رفته خط اوستایی شاید در زمانی بین قرون پنجم و هفتم اختراع شده باشد و نزدیک تر از این نمی توان حدسی زد».
من به سهم خود این فرضیه را از اکثر جهات تایید می کنم و در عین حال معتقدم شواهد قوی وجود دارد، هر چند مسلماً نه شاهد قطعی، که خط اوستایی در طول سلطنت خسرو اول (۵۳۱ _ ۵۷۹ م)اختراع شده است.(ص.۱۸۳_۱۸۴)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۳)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
از سوی دیگر به نظر می رسد که مزداییان چندان اعتقادی به کلام مکتوب نداشته اند و برای متونِ به خاطر سپرده اعتبار بیشتری قائل بودند، چنان که از دینکرد V بر می آید: «مشروعیت روایت شفاهی [فارسی میانه، واز_اگوویشنی] بنابراین از بسیاری جهات بیشتر [فارسی میانه وَسی ها] از اعتبار نوشته [فارسی میانه، مادَگ ورتَر] از کلام مکتوب بدانیم.» به همین صورت نخستین نامه از نامه های مَنوش چهر ۱.۴.۱۱ سنایشگرِ دستوَر (آن که بسیار شبیه زرتشت است) [زَردُشتوم فارسی میانه در برابر زَرَسو شتروتمه اوستایی] است که همه ی اوستا و زند را از بر دارد.» حتی خدمتکار خسرو در اثری به فارسی میانه به همان نام (بخش ۹) افتخار می کند که «پشت، هادُخت(نسک)، یَسنه و وی دیوداد را همچون هیربَدی از بر دارد [فارسی میانه،وَرم کِرد] و زند را به واژه به واژه شنیده است [فارسی میانه ،نیوشید].» بنابراین شگفت آور نیست که حافظه بد سخت مجازات می شد.[صد در نثر ۲۸]. چند نویسنده ی عرب، همچنین خود روایت مزدایی (به ویژه اَئو گمَدِیچا بخش ۹۲ و دادِستانِ مینوگِ خرَد فصل ۲۷ ، ۲۳)، از معرفی هفت نوع خط توسط پادشاه اسطوره ای، تَخموروب (در اوستا، تَخمه اوروپی) سخن می گویند.چنان که هنینگ پیش تر اشاره کرده است بی تردید بیهوده است که سعی کنیم هر کدام از این خط ها را با یک گونه شناخته شده از خط پهلوی تطبیق دهیم، اما به واقع ایم امکان هست که دین/ دَبیره را به درستی خط اوستایی بدانیم. به تأسی از سخن ورنر زوندرمان دلایل خوبی داریم که بگوییم مزداییان می خواستند ادعا کنند همه ی خط های شناخته شده در امپراتوری ساسانی را آنها ابداع کرده اند.(ص ۱۸۲)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

جامعه ساسانی پسین در برزخ فرهنگ شفاهی تا کتبی(شماره ۱)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
این که جامعه ی ایرانی در نخستین مراحلش جامعه ای گفتاری بوده است زمانی آشکار می شود که به واژگان موجود در متون ایرانی کهن و میانه دقیقتر نگاه کنیم، حتی اگر بدانیم که متون موجودِ فعلی اندک است: اینه کسی توقع واژه ای برای «نوشتن» در زبان اوستایی ندارد، اما خیره کننده است که این زبان فعل ها و اسم های زیادی، هم در اوستایی کهن و هم جدید، درباره ی «حافظه» دارد _همین را می شود درباره زبان‌های ایرانی میانه هم گفت _ (مثلا درنگ اوستایی جدید به معنی «از بر کردن، زیر لب نیایش کردن» [بارتولومه۱۹۰۴،؛۷۷۲ به بعد] یا مند اوستایی کهن به معنی «به خاطر سپردن، به یاد آوردن» [بارتولومه ۱۱۳۶،۱۹۰۴]، فقط به عنوان دو نمونه از بسیار). واژه های بسیاری نیز به شیوه های گوناگونِ نیایش کردن، در دل/زیر لب، ارتباط دارند.مانند فرَ _ مَریثره در اوستایی جدید (بارتولومه ش۱۹۰۴ ، ۹۸۷) یا بر عکس ، با صدای بلند، مانند فرَ _ سرَاوثره و فرَ _ سَراویشَه در اوستایی جدید (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۰۰۳ به بعد). و سر انجام این که خواندن متون مقدس ظاهراً بیشتر متکی بر شنیدنِ متونِ تلاوت شده بود تا خواندن آنها، چنان که در اَی بیَنگهای اوستایی جدید (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۹۹) و عکس آن اَنای بیشتی (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۱۷ به بعد، با وجود ترجمه غلط بارتولومه «ناتوانی در خواندن»)، یا در نسکُ فرَسَ به معنی «مربوط به مطالعه نسک ها (یعنی کتاب های اوستا)» (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۰۰۶) که نشان می دهد مطالعه ی متون ظاهراً به معنی «پرستش کردن» از متونی بود که تلاوت می شد و شاگرد می شنید (فَرس _اوستایی کهن/جدید «پرسیدن، بررسی کردن، خواستن» [بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۹۹۷ به بعد]؛ این را باید قیاس کرد با پَتی _ پَرسه در فارسی کهن به معنی «پرسش کردن(کامل)؛ خواندن به هر دو معنیِ(۱) آلمانی، که همه در نوشته های فارسی میانه ی پَئی پُرساد / «خواندن (آهسته)» _ با صورت های دیگرش _ و دست نوشته های فارسی میانه ی پَئی پُرس _ / «بلند خواندن» ادامه می یابد. شگفت آور تر این که فارسی کهن واژه خاصی برای «نوشته» ندارد و به ناچار آن را از (توپ _ پی) ایلامی می گیرد (دیپی فارسی کهن در زبان باختری همین واژه به معنی «سند، نسخه» است). باز از آن جالب تر این که خوشه ی صامتِ _شت_ در وجه وصفی نپشتهَ از فعل فارسی کهنِ نِپَیث (کَندن و نگاشتن) نشان می دهد که واژه را از مادها گرفته اند. این فعل بعدها در دست نوشته ی فارسی میانه نبیس/ نیبیس/ «نوشتن»؛ نپشتن کتاب پهلوی ، نوشته ی فارسی میانه ی نپشتنی/ نیپیشتَن ، نیبیس/ «نوشتن» (مکنزی ۱۹۷۱ ، ۵۹) و اسم های اشتقاقی بسیارش ادامه می یابد.(ص ۱۷۹_ ۱۸۰)

مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

🔻 گزیده‌ای از بهترین کانال‌های تاریخی و فرهنگی

💠 دانلود کتاب‌های نایاب ممنوعه و تاریخی
🌐 @yortci_bosjin_pdf

💠 آموزش فال، ناشناخته‌ های کهکشان و نجوم
🌐 @yortchi_bosjin

💠 رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
🌐 @ShahnamehToosi

💠 کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
🌐 @danyalshafa

💠 درمان با گیاهان سنتی روانشناسی،روانکاوی
🌐 @teb_sinawi

💠 کتب صوتی نایاب، زندگی‌نامۀ مشاهیر و...
🌐 @feqdanedel

💠 دل‌واژه‌های تنهایی
🌐 @Gandomzaran

💠 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
🌐 @Khonjibook

💠 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
🌐 @iranban_kord

💠 حکومت‌های اساطیری ایران
🌐 @iran_sarzamin_tamadon

💠 وهومن امشاسپند
🌐 @khashatra

💠 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
🌐 @ArsacidEmpire

💠 دژنپشت: نوشته‌‌های تاریخی محمود فاضلی بیرجندی
🌐 @Dejnapesht4000

💠 دفتر ایام‌ از روزگاران ایران
🌐 @Department_Of_History_UT

💠 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
🌐 @balochs_history

💠 آموزشگاه طبی سید
🌐 @samsadeghitebeslami

💠 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
🌐 @Marzupan

💠 ترانه‌‌های قدیمی کمترشنیده‌شده
🌐 @Moeinesfahanoi

💠 تاریخ میانه
🌐 @midhistor

💠 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
🌐 @Gord_Afarid

💠 اطلاعات مفید (دکتر خود باشیم)
🌐 @kalemnab

💠 اشتادان
🌐 @Eshtadan

💠 دردانه‌ترین اشعار کوتاه و ناب
🌐 @zaboreshgh

💠 دین زرتشتی و اندیشه‌ی ایرانشهری
🌐 @AshemVohu2581

💠 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
🌐 @TheMedes

💠 نسک‌خانۀ روزگاران
🌐 @nask_ruzegaran

💠 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کم‌حجم)
🌐 @ShahdeParsi

💠 گناهی نابخشودنی در حق زبان فارسی در تاجیکستان
🌐 @DorreShahvar

💠 آموزش خفن‌ترین رقص‌های محلی ایران
🌐 @sonatimahalli

💠 آموزش زبان بلوچی لهجه زاهدانی
🌐 @amozesh_balochi

💠 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آق‌قویونلو)
🌐 @Bayandurids

💠 تَهم‌خسرو: مبارزه با ایران‌ستیزان
🌐 @TahmKhosrow

💠 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
🌐 @ModernIranBooks

💠 آثار و مقالات مرتضی ثاقب‌فر
🌐 @Morteza_Saghebfar

💠 ایرانگردی در ایران‌شهرِ ساسانی
🌐 @Iranshahrgardi

💠 تاریخ به روایت میم و طنز
🌐 @NeoSafavism

💠 چای قند پهلو (تزریق انگیزه)
🌐 @sobhbei

💠 تاریخ ایران از زبان حکیم فردوسی
🌐 @iransarbazshahnameh

💠 ایران‌ویج (تاریخ، فرهنگ‌، زیبایی‌های ایران)‌
🌐 @Iran_Vijeh

💠 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
🌐 @BazmeParviz

💠 ایران‌بوم (همه‌چیز از تاریخ ایران)
🌐 @iranbum1

💠 انجمن پاردان (ایران‌بان بلوچ)
🌐 @PardanShah

💠 کوتاه و گذرا در باستان‌شناسی و تاریخ
🌐 @ruzegaran

💠 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
🌐 @Histopersian

💠 ایران‌پرستان کرد
🌐 @Kurdpatriott

💠 ایران‌شهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
🌐 @iranshahr1353

💠 تاریخ روایی ایران
🌐 @oldhistor

💠 آریاشهر
🌐 @Arya_shahr_NS

💠 انجمن ملی‌فرهنگی ایران‌بان
🌐 @anjoman_iranban

💠 تصاویر و پیکره‌های تاریخی
🌐 @AntiqPic

💠 متافیزیک، عرفان، قانون جذب
🌐 @MetaphysicalDargon0000

💠 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
🌐 @atorshiz

💠 افشای پانیسم و مبارزه با ایران‌ستیزان
🌐 @Panturkzionist

💠 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
🌐 @Sasanian_Sources

💠 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
🌐 @DosuyeCaspian

💠 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
🌐 @tarikhe_melal

💠 تاریخ شفاهی ایران
🌐 @oralhistoryiran

💠 کتابخانۀ باستان‌شناسی و تاریخ
🌐 @Surena_Library

💠 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
🌐 @Farzandan_Parsi

💠 تاریخ ایران
🌐 @tarikhiranm

💠 مدرسۀ علوم انسانی
🌐 @zistboommedia

💠 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
🌐 @SafavidStudies

📮 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست

Читать полностью…

تاریخ ایران

🔷بررسی آیین ایزدی از نظر اسطوره شناسی
🔹آیا ایزدی‌ها شیطان پرست هستند؟
@iranban_kord

Читать полностью…

تاریخ ایران

📌 فهرستی از کانال‌های تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری

📚 پاتوق نویسندگان برتر دنیا
📖 @nevisandbdonya

📚 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
📖 @Farzandan_Parsi

📚 تاریخ شفاهی مردم ایران
📖 @oralhistoryiran

📚 دل واژه های تنهایی
📖 @Gandomzaran

📚 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
📖 @Khonjibook

📚 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
📖 @iranban_kord

📚 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
📖 @tarikhe_melal

📚 ‌زبان‌شناسی و فراتر از آن
📖 @beyondlinguistics

📚 وهومن امشاسپند
📖 @khashatra

📚 مطالعه و خرد، الفبای توسعه
📖 @Alefbaietousee

📚 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
📖 @ArsacidEmpire

📚 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
📖 @Marzupan

📚 ایران‌شهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
📖 @iranshahr1353

📚 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
📖 @Gord_Afarid

📚 آریاشهر
📖 @Arya_Shahr_NS

📚 اشتادان
📖 @Eshtadan

📚 کوتاه و گذرا در باستان‌شناسی و تاریخ
📖 @ruzegaran

📚 نسک‌خانۀ روزگاران
📖 @nask_ruzegaran

📚 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
📖 @DorreShahvar

📚 دنیای آرامش
📖 @donyayeaaramesh

📚 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کم‌حجم)
📖 @ShahdeParsi

📚 تاریخ به روایت میم و طنز
📖 @NeoSafavism

📚 آثار و مقالات مرتضی ثاقب‌فر
📖 @Morteza_Saghebfar

📚 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آق‌قویونلو)
📖 @Bayandurids

📚 تَهم‌خسرو: مبارزه با ایران‌ستیزان
📖 @TahmKhosrow

📚 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
📖 @ModernIranBooks

📚 آموزش زبان بلوچی گویش سرحدی
📖 @amozesh_balochi

📚 فرهنگ مردم خوروبیابانک
📖 @HatefTa

📚 ایرانگردی در ایران‌شهرِ ساسانی
📖 @Iranshahrgardi

📚 ایران‌بوم (انواع کتاب و مستند کم‌یاب تاریخی)
📖 @iranbum1

📚 انجمن پاردان (ایران‌بان بلوچ)
📖 @PardanShah

📚 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
📖 @BazmeParviz

📚 ایران‌ویج (تاریخ، فرهنگ‌، زیبایی‌های ایران)‌
📖 @Iran_Vijeh

📚 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
📖 @TheMedes

📚 ایران‌پرستان کرد
📖 @Kurdpatriott

📚 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
📖 @Histopersian

📚 انجمن ملی‌فرهنگی ایران‌بان
📖 @anjoman_iranban

📚 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
📖 @balochs_history

📚 تصاویر و پیکره‌های تاریخی
📖 @AntiqPic

📚 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
📖 @atorshiz

📚 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
📖 @Sasanian_Sources

📚 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
📖 @DosuyeCaspian

📚 افشای پانیسم و مبارزه با ایران‌ستیزان
📖 @Panturkzionist

📚 کتب صوتی نایاب، زندگینامۀ مشاهیر و...
📖 @feqdanedel

📚 ایوان‌خانۀ شعر و ادب پارسی
📖 @Ivanxaneh

📚 دیده‌بان ملّی
📖 @VB_Persian

📚 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
📖 @SafavidStudies

🔖 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست

Читать полностью…

تاریخ ایران

شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی.

🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

گبر محله(شماره ۵)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در ۱۱۹۳ ه. (۱۷۷۸ م) که خبر درگذشت کریم خان زند به قندهار رسید اعظم خان افغان به کرمان تاخت که باز این بندگان خدا برای چندمین بار قلع و قمع شدند (به روایتی نادر نیز بر این گبر محله نشینان ستم روا داشت که با محبت اولی جور در نمی آید و متناقض است.) از بخت بد در زمان حمله آغا محمد خان که کرمان در محاصره بود، باز معلوم نیست بر سر این اهالی گبر محله چه آمده است؟ خوشبختانه پیشگویی راستین ملا گشتاسب سبب نجات زرتشتیان کرمان شد و خانه او در کرمان در زمان فتح آغامحمدخان محل امنی برای پناهندگان به آن خانه شد. در کتاب مزارات کرمان نیز از کوی گبران یاد شده است که شبی برفبار مأمن بعضی مسافران خراسان بوده است.(ص ۱۰۲)

مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…
Subscribe to a channel