ثبت سفارش https://t.me/L_e_c زبان نشان/آموزش عمومی زبان انگلیسی با ابزارهای متفاوت جدید، کاملترین آموزش ها با ابزارهای متفاوت متن ، گرامر، تصویری، ویدیویی با سادهترین روش
♻️ دوستان عزیزم پس از سالها تجربه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در منزل و داشتن مجموعه ای از کانالهای مختلف در رابطه با زبان انگلیسی و تجربه ۵ سال داشتن کانالهای مختلف زبان انگلیسی در اپلیکیشن تلگرام بر آن شدیم یک کانال خاص برای شما طراحی کنیم که برنامه بسیار جالبی را در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی دنبال خواهد کرد لطفاً با حمایت خود کاری کنید که بتوانیم ابزار بهتری را برای یادگیری شما ایجاد کنیم. شک نداریم که شما لایق بهترینها هستید.
✨ 𝙒𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚
𝑬𝒏𝒈𝒍𝒊𝒔𝒉𝑻𝑼𝒃
Today's topic is
👇👇👇👇👇
Everyday Life & Personal Experiences
Daily Routines: What's a typical day like for you?
Please talk about topic
📝Lyrics:
World, I want to leave you better
I want my life to matter
I am afraid I have no purpose here
I watch the news on TV
Abandon myself daily
I am afraid to let you see the real me
Rain it falls, rain it falls
Pouring on me
And the rain it falls, rain it falls
Sowing the seeds of love and hope, love and hope
We don't have to stay here, stuck in the weeds
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
World, you're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
I want to leave you better
I want my life to matter
I am afraid I have no purpose here
The rain it falls, rain it falls
Pouring on me
And the rain it falls, rain it falls
Sowing the seeds of love and hope, love and hope
You don't have to stay here, stuck in the weeds
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
Have I the courage to change?
Have I the courage to change?
Have I the courage to change today? (Oh)
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anything
You're not alone in all this
You're not alone, I promise
Standing together we can do anythingSia •
2020
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن
Courage to Change
سلام، من صدف هستم
مترجم تخصصی فیلم و سریال با بیش از ۵ سال سابقه در ترجمه و ساخت زیرنویس برای محتوای ویدیویی 🎥
فارغالتحصیل از مدارس بینالمللی در زیمبابوه و سوئد و مسلط به زبان انگلیسی در محیط واقعی زبان
دارای مدرک IELTS و تجربه ترجمه بیش از ۲۵۰ فیلم، سریال و مستند برای پلتفرمهایی مثل فیلیمو، فیلمنت، روبیکا و پروژههای مستقل
💻 حرفهای در نرمافزار Subtitle Edit
📄 خروجی دقیق با فرمت استاندارد SRT
🔁 ترجمه دوطرفه: انگلیسی به فارسی و بالعکس
📦 تحویل سریع + ویرایش، سینک تایم و هماهنگی با دیالوگها
🧾 رزومه و نمونهکار قابل ارائه در صورت نیاز
📩 برای همکاری یا سفارش لطفاً در تلگرام پیام بدید:
👉@SadafSubtitle_Pro
"As well as" به چه معناست و چطور استفاده میشود؟
"As well as" یک عبارت (conjunction/prepositional phrase) در زبان انگلیسی است که معمولاً به معنای "علاوه بر این"، "همچنین"، "و نیز" یا "بهعلاوه" استفاده میشود. کاربرد اصلی آن برای اضافه کردن اطلاعات جدید یا یکسان به چیزی که قبلاً ذکر شده است، بدون اینکه بر یک مورد خاص تأکید زیادی کند.
در واقع، "as well as" برای نشان دادن اینکه دو یا چند چیز (یا شخص) به یک اندازه در یک موضوع یا فعالیت خاص دخیل هستند یا به هم مرتبط هستند، به کار میرود.
ساختار و کاربرد
"As well as" میتواند دو کلمه، عبارت، یا حتی بند را به هم وصل کند. نوع کلماتی که پس از "as well as" میآیند، بستگی به چیزی دارد که قبل از آن آمده است.
قاعده کلی: اگر فاعل جمله اول مفرد باشد و بعد از "as well as" یک فاعل دیگر (مفرد یا جمع) بیاید، فعل جمله معمولاً با فاعل اول تطابق دارد. اما در بیشتر موارد، وقتی "as well as" استفاده میشود، قصد بر این است که هر دو بخش به یک اندازه اهمیت دارند.
1. اضافه کردن اسم یا عبارت اسمی:
این رایجترین کاربرد است.
مثال:
She speaks French as well as English. (او هم فرانسوی و هم انگلیسی صحبت میکند.)
The restaurant serves pizza as well as pasta. (رستوران علاوه بر پاستا، پیتزا هم سرو میکند.)
We invited John as well as Mary. (ما هم جان و هم مری را دعوت کردیم.)
2. اضافه کردن فعل یا عبارت فعلی (معمولاً به صورت gerund - ing form):
وقتی "as well as" دو فعل را به هم وصل میکند، فعل بعد از "as well as" معمولاً به شکل مصدر با "ing" (gerund) میآید، خصوصاً اگر جمله قبل از آن یک فعل اصلی داشته باشد.
مثال:
He is good at singing as well as dancing. (او هم در خوانندگی و هم در رقصیدن خوب است.)
She manages the team as well as developing new strategies. (او علاوه بر توسعه استراتژیهای جدید، تیم را هم مدیریت میکند.)
They enjoy traveling as well as trying new foods. (آنها هم از سفر کردن و هم از امتحان کردن غذاهای جدید لذت میبرند.)
نکته: اگر جمله دارای ساختار موازی است و قبل از "as well as" یک فعل به شکل ساده آمده، میتوان بعد از آن هم فعل ساده (بدون "to") استفاده کرد، هرچند کمتر رایج است:
He can sing as well as dance. (او میتواند هم آواز بخواند و هم برقصد.)
3. در ابتدای جمله یا برای شروع یک عبارت جدید:
میتوانید از آن برای افزودن اطلاعات تکمیلی به یک جمله استفاده کنید، شبیه به "in addition to".
مثال:
As well as being a great singer, she's also an excellent actress. (علاوه بر اینکه خواننده بزرگی است، او بازیگر فوقالعادهای نیز هست.)
As well as his busy work schedule, he volunteers at a local charity. (بهعلاوه برنامه کاری پرمشغلهاش، او در یک موسسه خیریه محلی داوطلب نیز هست.)
تفاوت با "and" و "in addition to"
"And": سادهترین راه برای اتصال دو چیز. "as well as" کمی رسمیتر است و بر این نکته تأکید میکند که هر دو مورد به یک اندازه وجود دارند یا انجام میشوند.
She likes apples and oranges. (او سیب و پرتقال دوست دارد.)
She likes apples as well as oranges. (او هم سیب و هم پرتقال دوست دارد.) - تأکید بر اینکه هر دو را دوست دارد.
"In addition to": بسیار شبیه "as well as" است و اغلب میتوانند به جای یکدیگر استفاده شوند. "In addition to" ممکن است کمی رسمیتر باشد و بیشتر در ابتدای جمله یا عبارت برای معرفی اطلاعات اضافی استفاده شود.
In addition to her job, she studies at night.
As well as her job, she studies at night. (هر دو جمله صحیح و با معنی مشابه هستند.)
خلاصهای از کاربرد:
"As well as" ابزاری مفید برای افزودن اطلاعات به صورت روان و طبیعی در زبان انگلیسی است که نشان میدهد چندین عنصر در کنار هم وجود دارند یا چندین کار در کنار هم انجام میشوند. یادگیری استفاده صحیح از آن به شما کمک میکند تا جملات پیچیدهتر و طبیعیتری بسازید.
👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
کلمه "too" در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد و معانی متفاوتی را میرساند. در اینجا به بررسی اصلیترین کاربردهای آن میپردازیم:
۱. به معنای "همچنین" یا "هم"
این رایجترین کاربرد "too" است، که معمولاً در انتهای جمله میآید و معنای اضافه شدن به چیزی را میدهد. در این کاربرد، "too" معادل "also" یا "as well" است.
مثال:
I want some pizza, too. (من هم پیتزا میخوام.)
She speaks French, and her brother does, too. (او فرانسه صحبت میکند، برادرش هم همینطور.)
Nice to meet you, too! (من هم از آشنایی با شما خوشبختم!)
۲. به معنای "بیش از حد" یا "زیاد از اندازه"
این کاربرد نشاندهنده افراط یا زیادهروی است، یعنی چیزی بیشتر از حد مطلوب یا لازم است. در این حالت، "too" معمولاً قبل از یک صفت (adjective) یا یک قید (adverb) میآید.
مثال:
It's too hot today. (امروز بیش از حد گرمه.)
This box is too heavy for me to lift. (این جعبه برای من بیش از حد سنگینه که بلندش کنم.)
You're driving too fast. (داری خیلی سریع رانندگی میکنی.)
He talks too much. (او بیش از حد حرف میزند.)
نکته: در این حالت، اغلب میتوان از ساختار "too... to" برای بیان نتیجه یا عاقبت افراط استفاده کرد.
It's too cold to go outside. (هوا بیش از حد سرده که بریم بیرون.)
She's too young to understand. (او بیش از حد جوانه که بفهمه.)
۳. در پاسخ به تعارفات یا جملات مثبت
در برخی موقعیتها، "too" برای پاسخگویی به تعارفات یا ابراز توافق با یک جمله مثبت به کار میرود.
مثال:
"Have a good day!" "You too!" ("روز خوبی داشته باشید!" "شما هم همینطور!")
"I love chocolate." "Me too!" ("من عاشق شکلاتم." "من هم!")
تفاوت "Too" با "Very" و "Enough"
Too (بیش از حد): نشاندهنده یک مشکل یا افراط منفی است.
It's too cold (it's uncomfortably cold). (بیش از حد سرده - به قدری سرده که اذیت میکنه.)
Very (خیلی): فقط شدت چیزی را بیان میکند، بدون اشاره به مشکلساز بودن.
It's very cold (but maybe not problematically so). (خیلی سرده - اما لزوماً مشکلساز نیست.)
Enough (به اندازه کافی): نشاندهنده مقدار کافی است.
It's not warm enough. (به اندازه کافی گرم نیست.)
املای "Too" را با "To" و "Two" اشتباه نگیرید!
Too: (کاربردهای بالا)
To: حرف اضافه (مثل "به سمت") یا بخشی از مصدر فعل (to run, to eat).
I'm going to the store. (دارم به سمت فروشگاه میرم.)
I like to read. (دوست دارم بخونم.)
Two: عدد ۲.
I have two brothers. (من دو برادر دارم.)
"Too" کلمهای پرکاربرد و مهم در انگلیسی است که با یادگیری این معانی اصلی، میتونید به درستی ازش استفاده کنید.
آیا مثال یا سوال خاصی در مورد کاربرد "too" دارید؟
👈🔹صدوسی سخنرانی افراد مشهور جهان با متن ویدیو و فایل صوتی منحصر به فرد ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسیЧитать полностью…
لغات کلیدی نگارش
Key Words for writing
❤️Stating Your Opinion (بیان نظر)
🔹In my opinion,
🔹According to me,
🔹In my view,
🔹To me,
🔹From my point of view,
🔹I think
🔹It seems to me that
🔹I believe
🔹From my perspective
🔹To my way of thinking
🔹It appears that
🔹I suppose
🔹I realize
🔹I understand
🔹I imagine
🔹I feel
❤️Giving Examples (مثال آوردن)
🔹For example,
🔹For instance,
🔹such as
🔹In other words,
🔹as
🔹like
🔹that is
🔹namely
🔹To illustrate
❤️Comparing (مقایسه ، بیان شباهت ها)
🔹Similar to
🔹As…as
🔹in common
🔹also
🔹Either…or
🔹In the same way,
🔹Neither…nor
🔹At the same time
🔹Just as
🔹resemble
❤️Contrasting (مقایسه ، بیان تفاوت ها)
🔹However,
🔹But
🔹On the contrary,
🔹On the other hand,
🔹Differ from
🔹Nevertheless
🔹Although
🔹Though
🔹Otherwise
🔹Instead
🔹Alternatively,
🔹Even though
❤️Generalizing (جمع بندی)
🔹Generally,
🔹Generally speaking,
🔹Overall,
🔹On the whole,
🔹In general,
🔹By and large,
🔹It seems to me that
🔹I believe
🔹All in all,
🔹Basically,
🔹Essentially,
🔹As a rule,
🔹All things considered
🔹For the most part
❤️Expressing Certainty (بیان قطعیت)
🔹Certainly,
🔹Undoubtedly,
🔹Doubtless,
🔹No doubt,
🔹Definitely,
🔹Of course,
❤️Expressing Partial Agreement (بیان موافقت نسبی)
🔹More or less,
🔹To some extent,
🔹Up to a point,
🔹Almost,
🔹In a way,
🔹So to speak,
❤️Showing cause (بیان علت)
🔹Due to
🔹Because
🔹Because of
🔹Owing to
❤️Showing effect (بیان معلول)
🔹Therefore,
🔹As a result,
🔹Consequently,
🔹For this reason,
🔹Thus,
🔹So,
🔹thereby
🔹Eventually,
🔹Hence,
🔹The reason why
❤️Marking time (طبقه بندی)
🔹First,
🔹Last
🔹Second,
🔹Lastly,
🔹Third,
🔹Then,
🔹Firstly,
🔹First of all,
🔹Secondly,
🔹Before
🔹Thirdly,
🔹After
🔹During
🔹While
🔹To begin with
🔹At the same time
🔹Simultaneously
🔹After this / that
🔹Since
🔹Meanwhile
🔹Afterwards
🔹Following this
🔹When
🔹As soon as
❤️Adding Information (اضافه کردن دلایل دیگر)
🔹Furthermore
🔹In addition
🔹Also
🔹And
🔹Moreover
🔹Similarly
🔹Likewise
🔹As well as
🔹Besides
🔹Too
🔹Even
🔹What’s more
❤️Expressing condition (جملات شرطی)
🔹If
🔹Whether
🔹In case
🔹Unless
🔹Provided that
🔹So that
❤️Concluding (نتیجه گیری)
🔹To summarize
🔹In conclusion
🔹Lastly,
🔹Finally,
🔹To conclude with,
🔹In short
13 Reasons WhyЧитать полностью…
👈🔹سریال سیزده دلیل برای اینکه
🔺آموزش حرفه ای انگلیسی برای تمام سطوح به صورت کاملا رایگان!
بزرگترین کانال زبان کشور🏴🏴🏴
بی نیاز از کلاس!
دیگه پول به کلاس زبان نده ازینجا رایگان یاد بگیر :)👇⬇️⬇️⬇️👇👇
↲عضویت↳
↲عضویت↳
↲عضویت↳
↲عضویت↳
↲عضویت↳
❌ عضویت محدود ❌
✈️اگر میخوای انگلیسی رو شروع کنی و 6️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 9️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
⏳شانس کسایی که آنلاینن
لیست تا ساعاتی دیگر حذف میشود ...
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن
"To Break the Ice"
This idiom means to initiate a social interaction or conversation in a situation where there might be initial awkwardness or silence. It's about making people feel more comfortable and relaxed, especially when they are meeting for the first time or are in a new group.
Origin:
The origin of this phrase comes from literal "ice breaking." In the past, when ships were used for trade, especially in colder climates, thick ice could block waterways, preventing ships from moving. Special strong ships, or even other vessels, would have to "break the ice" to clear a path for the other ships to pass through. This act of breaking the physical barrier allowed for movement and progress. Metaphorically, "breaking the ice" in a social setting means clearing the initial "cold" or "stiff" atmosphere to allow communication and connection to flow.
شرح فارسی:
"یخ را شکستن"
این اصطلاح به معنای آغاز کردن یک تعامل اجتماعی یا گفتگو در موقعیتی است که ممکن است در ابتدا سکوت یا معذب بودن وجود داشته باشد. هدف آن این است که افراد احساس راحتی و آرامش بیشتری کنند، به خصوص زمانی که برای اولین بار با هم آشنا میشوند یا در یک گروه جدید هستند.
ریشه:
ریشه این عبارت از عمل واقعی "یخشکنی" میآید. در گذشته، زمانی که کشتیها برای تجارت استفاده میشدند، به خصوص در مناطق سردتر، یخهای ضخیم میتوانستند آبراههها را مسدود کرده و مانع حرکت کشتیها شوند. کشتیهای مخصوص و قوی، یا حتی سایر شناورها، مجبور بودند "یخ را بشکنند" تا مسیری را برای عبور سایر کشتیها باز کنند. این عمل شکستن مانع فیزیکی، امکان حرکت و پیشرفت را فراهم میکرد. به طور استعاری، "شکستن یخ" در یک محیط اجتماعی به معنای از بین بردن فضای اولیه "سرد" یا "سخت" است تا ارتباط و اتصال جریان پیدا کند.
Common Usage and Examples:
When starting a meeting or presentation: "Let's start with a quick icebreaker activity to break the ice and get everyone comfortable."
At a party where people don't know each other: "He's really good at breaking the ice at parties; he always has a funny story to tell."
During a first date or new encounter: "Asking about their favorite movies helped us to break the ice on our first date."
In a classroom setting: "The teacher used a simple game to break the ice among the new students."
کاربردهای رایج و مثالها:
هنگام شروع یک جلسه یا ارائه: "بیایید با یک فعالیت یخشکن سریع شروع کنیم تا یخ را بشکنیم و همه راحت شوند." (برای رفع معذب بودن اولیه)
در یک مهمانی که افراد یکدیگر را نمیشناسند: "او در شکستن یخ در مهمانیها واقعاً خوب است؛ همیشه یک داستان خندهدار برای گفتن دارد." (برای شروع مکالمه و رفع سکوت)
در یک قرار اول یا مواجهه جدید: "پرسیدن درباره فیلمهای مورد علاقهشان به ما کمک کرد تا در قرار اولمان یخ را بشکنیم." (برای شروع صحبت و کاهش خجالت)
در محیط کلاس درس: "معلم از یک بازی ساده برای شکستن یخ بین دانشآموزان جدید استفاده کرد." (برای ایجاد راحتی و آشنایی اولیه)
Do you want to learn about another idiom that describes how people interact or communicate?
قوانین 7 گانه ای جی هوگ چیست؟
این قوانین حاوی نکات جذاب زیادی است، چون وقتی به شکل دقیق این قوانین را در کنار تجربیات ناموفق قبلی خود بگذارید، تازه متوجه میشوید که چرا تابهحال تلاشهای شما نتیجه لازم را نداشته است. البته در ادامه این قوانین، پیشنهادهایی مفید برای آموزش بهتر زبان در نظر گرفتهایم که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
پس این قوانین و نکات را بادقت دنبال و در صورت لزوم آن را برای خود یادداشت کنید.
1. یادگیری عبارتها بهجای لغات
وسعت دایرهی لغات رابطهی بسیار مستقیمی با تسلط شما در مکالمه به زبان انگلیسی دارد. ولی همانند گرامر، حفظ کردن انبوهی از لغات، روش درستی برای درک مفهوم و کاربرد هر واژه نیست؛ زیرا بسیاری از واژههای انگلیسی معانی متفاوتی دارند که برای یادگیری صحیح باید با کاربرد و مفهوم واژه در موقعیتهای مختلف آشنا شوید.
برای این کار ای جی از زبانآموزان میخواهد بهجای حفظ معنای لغت، عبارتها را یاد بگیرید و حتی برای مرور مفاهیم، جملات و عبارتها را مرور کنید.
2. نخواندن قواعد گرامری
آموزش قواعد گرامری یکی از سختترین بخشهای یادگیری زبان به نظر میرسد اما سؤال اینجاست که واقعا یادگیری گرامر سخت است یا ما از روش نادرستی برای تسلط به دستور زبان استفاده میکنیم؟
قانون دوم ای جی از شما میخواهد دست از حفظ فرمولهای گرامری بردارید. زیرا وقتی گرامر را به این شکل یاد میگیرید احتمال به خاطر آوردن سریع آن در حین مکالمه بسیار پایین میآید. او توصیه میکند بهجای این کار، بدون ترس شروع به صحبت کردن کنید و در گذر زمان دانش گرامری خود را تکمیل کنید. همچنین در طول یادگیری وسواس بیش از حد به خرج ندهید؛ زیرا اشتباه کردن بخش طبیعی یادگیری زبان است.
3. با گوشهایتان زبان بخوانید نه با چشمها!
در بخش قبلی نیز اشاره کردیم که کودکان بخش زیادی از مهارت زبانی خود را از طریق شنیدن به دست میآورند. حتی افرادی که زبان را از طریق محیط یاد میگیرند مجبورند روزانه دقت و زمان زیادی را به شنیدن اختصاص دهند.
واقعیت غیرقابلانکاری که در یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد این است که پیشنیاز روان صحبت کردن این است که درک شنیداری خود را بالا ببرید و از طریق گوشها ورودی خوبی به مغز خود وارد کنید. با این روش میتوانید تمامی نکات مربوط به زبان، از تلفظ صحیح تا کاربرد صحیح واژه و گرامر را به شکل طبیعیتری یاد بگیرید.
به همین دلیل ای جی بر یادگیری از طریق شنیدن تأکید زیادی دارد و از شما میخواهد تا این روش را جدیتر از یادگیری از طریق مطالعه کتابهای گرامری و متنی بگیرید.
4. تکرار عمیق
به اعتقادی ای جی این تکرار است که به یادگیری شما عمق میدهد. پس بهجای عجله در حفظ طوطیوار نکات سعی کنید مطالب را بهقدری تکرار و مرور کنید که ملکه ذهنتان شود. با این روش دیگر برای به خاطر آوردن سریع نکات دچار چالش نمیشوید.
5. یادگیری ناخودآگاه گرامر
در این قانون از زبانآموزان خواسته میشود تا گرامر انگلیسی را به شکل ناخودآگاه و بازهم از طریق شنیدن داستانهای صوتی یاد بگیرید. در تأیید این قانون میتوان گفت پژوهشهای علمی و البته تجربه بسیاری از زبانآموزان نشان میدهد که خواندن و حفظ کردن گرامر زبان انگلیسی، منجر به پیشرفت چندانی در گفتگو به زبان انگلیسی نمیشود. یادگیری گرامر از این طریق خواندن، تنها در خودآگاه فرد شکل میگیرد. این نوع یادگیری تنها به درد کارهای تحلیلی مانند نمره گرفتن در امتحان کتبی میخورد.
برای اینکه مثل آب خوردن انگلیسی صحبت کنید بایستی تمرکز بیشتری روی محتوای جذاب داشته باشید تا ورودی مناسبی را به مغز خود وارد کنید. زیرا طبق نظریهی دادههای ورودی در یادگیری زبان، اگر زبانآموز تمرکز بیشتری بر مفهوم و محتوا داشته باشد، گرامر و ساختار زبان بهطور طبیعی و ناخودآگاه در ذهن وی نقش میبندد؛ بنابراین زیاد نگران گرامر نباشید زیرا گرامر زبان انگلیسی با افزایش دایرهی لغات و در اثر تمرین مداوم بهطور طبیعی بهتر میشود.
6. یادگرفتن زبان واقعی!
گاهی زبان رایج و عامیانه بین بومیزبانها بهقدری با کتابهای آموزش زبان متفاوت است که زبانآموز در مواجهه با انگلیسیزبانها رنگ از رخسارش میپرد. به همین دلیل این مدرس تأکید میکند تا انگلیسی واقعی را یاد بگیرید تا تعامل درستتری با افراد برقرار کنید.
7. پرسشوپاسخ
این قانون یک راه عالی برای رسیدن به تسلط است زیرا در حین پرسشوپاسخ ذهن شما با ابعاد مختلف نکات و کاربرد آن آشنا میشود. این کار شما را وادار میکند که در لحظه از آموختههای خود استفاده کنید و دانش زبانی را از پس ذهن خود بیرون بکشید.
نکات تکمیلی برای یادگیری زبان انگلیسی
یکی از راههای تقویت زبان انگلیسی دیدن فیلمهای با دو زیرنویس همزمان فارسی و انگلیسی است این تکنیک را که لذت بخش و مفرح هم هست از دست ندهید
🎬 فیلم" The Hating Game (2021)"
📝 #زیرنویس_چسبیده_فارسی_انگلیسی
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست
293 فیلم سینمایی
“Good morning, everyone. May your coffee be strong and your day productive.”
"صبح بخیر ، همه. ممکن است قهوه شما قوی باشد و روز شما پربار شود."
نصرت/ برای مهاجرتЧитать полностью…
consistently
[قید]consistently
/kənˈsɪstəntli/
غیرقابل مقایسه
1 همواره همیشه
معادل ها در دیکشنری فارسی: پیوسته همیشه وقت و بیوقت
مترادف و متضاد
always inconsistently
1.His movies are consistently thought-provoking.
1. فیلم های او همیشه انسان را به فکر وا می دارد.
2.The temperature must be maintained consistently at 75° centigrade.
2. دمای محیط باید همواره در 75° سانتی گراد باقی
Make Hay While the Sun Shines (تا آفتاب هست، علف خشک کن)
این اصطلاح به این معنی است که تا زمانی که فرصت خوبی وجود دارد، از آن نهایت استفاده را ببرید.
تصور کنید که کشاورزان برای خشک کردن علفها (تبدیل آنها به یونجه) به آفتاب نیاز دارند. اگر هوا ابری شود یا باران ببارد، دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند. پس، وقتی آفتاب میتابد، باید سریع عمل کنند و تا میتوانند علف خشک کنند.
کاربرد و مفهوم اصلی
مفهوم اصلی این اصطلاح، استفاده بهینه از شرایط مطلوب و از دست ندادن زمان است. این یک توصیه برای هوشیاری، فعال بودن و بهرهبرداری از موقعیتهای مناسب پیش از اینکه تغییر کنند یا از دست بروند.
به زبان ساده یعنی:
فرصتها رو غنیمت بشمارید.
تا شرایط خوبه، کارتون رو انجام بدید.
وقت رو تلف نکنید، چون ممکنه دیگه چنین موقعیتی پیش نیاد.
مثالها برای درک بهتر
یک دانشآموز: "امروز معلم نیست و تکلیف هم نداده. تا آفتاب هست، علف خشک کنم و درسهای عقبافتادم رو بخونم." (یعنی تا فرصت دارم و سرم خلوته، کارهامو انجام بدم.)
یک تاجر: "در بازار الان تقاضا برای این محصول بالاست. تا آفتاب هست، علف خشک کنیم و موجودیمون رو بیشتر بفروشیم." (یعنی تا شرایط فروش خوبه، سود بیشتری ببریم.)
در زندگی روزمره: "سلامتی یک نعمته. تا آفتاب هست، علف خشک کن و ورزش کن و به تغذیهات برس." (یعنی تا سالم هستی و توان داری، به خودت رسیدگی کن.)
به طور خلاصه، این اصطلاح یادآوری میکند که فرصتها زودگذرند و باید قبل از اینکه دیر شود، از آنها استفاده کرد.
امیدوارم این توضیح به درک بهتر این اصطلاح کمک کرده باشه!
➖➖➖➖🔔➖➖➖➖➖➖🔸
اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید
اینجا
/channel/life_and_love_quotes
وقتی خوشحالی ، وقتی غمگینی، وقتی عاشقی، وقتی میخوای گله کنی، وقتی شکایت داری از چیزی و کسی، وقتی میخوای حرف دلت رو ببینی، وقتی میخوای به کسی تبریک بگی، تولد کسی رو شاد باش بگی، شب بخیر و صبح بخیر به کسی بگی، حرفهای عاشقانه ببینی، یک متنهای فلسفی رو میخوای تجربه کنی ، در مورد امید و ناامیدی و زندگی میخوای به انگلیسی ببینی ، اگه میخوای یک بحث رو تجزیه تحلیلش رو ببینید فقط اینجا میتونی ببینی خیلی ارزشمنده حتی در گوگل اینطور مجموعه منسجمی وجود نداره در کنار ما باشید لذت ببری،
اینجا برای کسایی که روحیه لطیفی دارند و عاشق زبان انگلیسی هم هستند در کنار هم لذت ببریم از زندگی جملات قشنگ ببینیم و بشنویم.
ترجمه کردن را یاد بگیریم در کنار همدیگر
عبارت "Don't flatter yourself" یک اصطلاح نسبتاً تند و سرراست در زبان انگلیسیه که به معنی "خودت را تحویل نگیر"، "زیاد مغرور نشو"، "از خودت تعریف نکن" یا "خیالاتی نشو" است. این عبارت وقتی به کار میره که یک نفر به چیزی افتخار میکنه، یا فکر میکنه کسی به خاطر او کاری رو انجام داده، در حالی که این تصور اشتباهه و واقعیت نداره.
مفهوم "Don't flatter yourself"
این عبارت در واقع برای پایین آوردن غرور کسی یا تصحیح یک تصور اشتباه و خودخواهانه استفاده میشه. وقتی کسی این جمله رو به شما میگه، منظورش اینه که:
اهمیت شما اونقدر که فکر میکنید نیست.
کاری که انجام شده یا حرفی که زده شده، ربطی به شما یا جذابیت شما نداره.
تصوری که از خودت یا موقعیت داری، بیش از حد واقعبینانه نیست.
داری خودت رو بیش از حد جدی میگیری یا فکر میکنی مرکز توجه هستی.
این عبارت معمولاً با لحنی سرد، کنایهآمیز، یا حتی تمسخرآمیز بیان میشه. هدفش اینه که به طرف مقابل بفهمونه که داره دچار خودبزرگبینی یا سوءتفاهم شده.
چه زمانی از "Don't flatter yourself" استفاده میکنیم؟
این عبارت در موقعیتهای مختلفی استفاده میشه که فردی داره برداشت اشتباهی از خودش یا موقعیتی پیدا میکنه:
وقتی کسی فکر میکنه شما به خاطر او کاری رو انجام دادید:
شخص A: "I bet you only came to the party because you knew I'd be here." (شرط میبندم فقط به خاطر اینکه میدونستی من اینجا هستم به مهمونی اومدی.)
شخص B: "Don't flatter yourself. I came for the food." (خودت رو تحویل نگیر. من به خاطر غذا اومدم.)
وقتی کسی فکر میکنه جذابه و دیگران جذبش شدن:
شخص A: "He can't stop looking at me. I think he's really into me." (نمیتونه از نگاه کردن به من دست برداره. فکر کنم واقعا ازم خوشش اومده.)
شخص B: "Don't flatter yourself. He's probably just looking at your hat." (زیاد مغرور نشو. احتمالاً فقط داره به کلاهت نگاه میکنه.)
وقتی کسی فکر میکنه تأثیر زیادی روی یک موقعیت داشته:
شخص A: "My presentation must have really impressed them; they approved the project so quickly." (ارائه من حتماً واقعا تحت تاثیرشون قرار داده؛ خیلی سریع پروژه رو تایید کردن.)
شخص B: "Don't flatter yourself. It was already approved last week." (خیالاتی نشو. هفته پیش قبلاً تایید شده بود.)
نکات مهم:
لحن: همانطور که گفته شد، لحن در گفتن این عبارت بسیار مهمه. معمولاً نشوندهنده اینه که گوینده داره طرف مقابل رو دست کم میگیره یا حرفش رو رد میکنه.
روابط: استفاده از این عبارت در روابط دوستانه یا صمیمی، میتونه شوخی باشه، اما در روابط رسمی یا با افرادی که باهاشون صمیمی نیستید، میتونه بیادبانه یا توهینآمیز تلقی بشه.
در کل، "Don't flatter yourself" ابزاری برای بیان مستقیم و گاهی اوقات خشن، برای تصحیح خودبزرگبینی یا تصورات اشتباه دیگرانه.
👈🔹صدوسی سخنرانی افراد مشهور جهان با متن ویدیو و فایل صوتی منحصر به فرد ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسیЧитать полностью…
اشکال هندسی (Geometric Shapes) در زبان انگلیسی دستهبندیهای مختلفی دارن که در ادامه به رایجترین و پرکاربردترین اونها اشاره میکنم:
1. اشکال دوبعدی (2D Shapes)
اینها شکلهایی هستن که فقط طول و عرض دارن و در یک صفحه قرار میگیرن:
Circle (دایره): شکلی گرد که تمام نقاط روی محیط اون از مرکز به یک اندازه فاصله دارن.
مثال: A circle is round. (یک دایره گِرد است.)
Square (مربع): شکلی با چهار ضلع مساوی و چهار زاویه قائمه (90 درجه).
مثال: A square has four equal sides. (یک مربع چهار ضلع مساوی دارد.)
Rectangle (مستطیل): شکلی با چهار ضلع که اضلاع روبرو با هم مساوی و موازی هستن و چهار زاویه قائمه داره.
مثال: The door is a rectangle. (در یک مستطیل است.)
Triangle (مثلث): شکلی با سه ضلع و سه زاویه.
مثال: A triangle has three sides. (یک مثلث سه ضلع دارد.)
Oval (بیضی): شکلی شبیه به دایره کشیده یا تخممرغی.
مثال: An egg is an oval shape. (تخممرغ شکلی بیضی است.)
Star (ستاره): شکلی با نقاط یا گوشههای متعدد که از مرکز خارج میشن.
مثال: We draw a star. (ما یک ستاره میکشیم.)
Heart (قلب): شکل نمادین قلب.
مثال: She drew a heart on the card. (او یک قلب روی کارت کشید.)
Diamond (لوزی / الماس): شکلی چهارضلعی با اضلاع مساوی که زوایای روبروی آن برابر هستند، اما نه لزوماً 90 درجه. همچنین به معنی الماس هم هست.
مثال: The kite is shaped like a diamond. (بادبادک شبیه به یک لوزی است.)
Pentagon (پنجضلعی): شکلی با پنج ضلع.
مثال: The Pentagon building is a pentagon shape. (ساختمان پنتاگون شکلی پنجضلعی دارد.)
Hexagon (ششضلعی): شکلی با شش ضلع.
مثال: A honeycomb has many hexagon shapes. (کندوی عسل اشکال ششضلعی زیادی دارد.)
Octagon (هشتضلعی): شکلی با هشت ضلع.
مثال: A stop sign is an octagon. (علامت ایست یک هشتضلعی است.)
2. اشکال سهبعدی (3D Shapes / Solids)
اینها اشکالی هستن که علاوه بر طول و عرض، ارتفاع یا عمق هم دارن:
Cube (مکعب): شکلی با شش وجه مربع شکل و اضلاع مساوی.
مثال: A dice is a cube. (یک تاس یک مکعب است.)
Sphere (کره): یک جسم کاملاً گرد که تمام نقاط روی سطح آن از مرکز به یک اندازه فاصله دارن.
مثال: The Earth is almost a sphere. (زمین تقریباً یک کره است.)
Cylinder (استوانه): شکلی با دو قاعده دایرهای موازی و یک سطح منحنی که آنها را به هم وصل میکند.
مثال: A can of soda is a cylinder. (یک قوطی نوشابه یک استوانه است.)
Cone (مخروط): شکلی با یک قاعده دایرهای و یک رأس که از قاعده به سمت بالا میرود.
مثال: An ice cream cone is delicious. (یک قیف بستنی خوشمزه است.)
Pyramid (هرم): شکلی با یک قاعده (معمولاً چندضلعی) و وجههای مثلثی که در یک نقطه (رأس) به هم میرسند.
مثال: The Egyptian pyramids are very old. (اهرام مصر بسیار قدیمی هستند.)
Prism (منشور): یک شکل سهبعدی که دو قاعده چندضلعی مشابه و موازی داره و وجههای کناری اون مستطیل هستن. (مثل منشور مثلثی، منشور مربعی و ...)
مثال: A rectangular prism is like a brick. (یک منشور مستطیلی شبیه به یک آجر است.)
3. عبارات مرتبط با اشکال هندسی:
Sides (اضلاع)
Corners / Vertices (گوشهها / رأسها)
Edges (لبهها) - در اشکال سهبعدی
Faces (وجهها) - در اشکال سهبعدی
Curved (منحنی / خمیده)
Straight (صاف)
Dimensions (ابعاد)
یادگیری این اشکال و تلفظ صحیح اونها برای توصیف محیط اطراف، مباحث ریاضی و فیزیک، و حتی هنر و طراحی بسیار کاربردیه.
آیا میخواهید در مورد شکل خاصی بیشتر بدونید یا کاربرد اونها در جمله رو ببینید؟
💢 مجموعه کامل سریال فرندز 👈اطلاعات بیشتر 👉Читать полностью…
یک مطلب جالب انگلیسی با ترجمه فارسی
The Human Brain is More Powerful Than Any Computer
Despite the rapid advancements in artificial intelligence and supercomputing, the human brain remains an unparalleled biological marvel. It can process information at an incredible speed, learn new things, adapt to changing situations, and perform complex tasks like understanding emotions, creating art, and solving abstract problems – all with a power consumption equivalent to a dim lightbulb. No computer, no matter how powerful, can currently replicate the full spectrum of the human brain's capabilities, especially its creativity, intuition, and consciousness.
مغز انسان قدرتمندتر از هر کامپیوتری است
با وجود پیشرفتهای سریع در هوش مصنوعی و ابرکامپیوترها، مغز انسان همچنان یک شگفتی بیولوژیکی بینظیر باقی مانده است. این عضو میتواند اطلاعات را با سرعت باورنکردنی پردازش کند، چیزهای جدید یاد بگیرد، با موقعیتهای متغیر سازگار شود، و کارهای پیچیدهای مانند درک احساسات، خلق هنر و حل مسائل انتزاعی را انجام دهد – همه اینها با مصرف برقی معادل یک لامپ کمنور. هیچ کامپیوتری، هر چقدر هم قدرتمند باشد، در حال حاضر نمیتواند طیف کامل قابلیتهای مغز انسان، به ویژه خلاقیت، شهود و آگاهی آن را بازسازی کند.
اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید کلیک کنید
🌟با عضویت در لیست تلگرامی جامع آموزش زبان زیر عضو بی نظیرترین و کامل ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی تلگرامی شوید⬇️⬇️
/channel/addlist/38SluX28MXYyZjgx
⏳شانس کسایی که آنلاینن
لیست تا ساعاتی دیگر حذف میشود ...
🟡هر ترم کلاس زبان حداقل 1 میلیونه‼️
ولی ازینجا میتونی رایگان تو مدت زمان کمتر انگلیسی یاد بگیری 💛💛💛
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
❌ عضویت محدود ❌
✅اگر میخوای انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 3️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
⭐️ http://T.me/Reza_Arashnia_admin
دوستان عزیزم 110 پادکست تصویری ویدیویی با رونوشت درشت متن روی ویدیو همراه با فایل صوتی و متن قابل کپی
باعث تقویت تلفظ، مهارت شنیداری ،بهبود مکالمه بالا رفتن بانک لغات و جملات کاربردی و همچنین آمادگی برای آزمون های آیلتس و تافل خواهد شد.
این نمونه پادکست ناقص و کوتاه شده است پادکست دارای فایل صوتی فایل تصویری با رونویس درشت فایل متنی قابل کپی یکی از بهترین منابع افزایش سرعت با کیفیت زبان انگلیسی است برای دریافت این مجموعه اینجا پیام دهید
Slow podcast for IELTS
👉🔹IELTS Cambridge Practice
من بخام آیلتس شرکت کنم اینو از دست نمیدم
فیلم The Hating Game (2021)
282_
⭐️IMDB : 6.2 / 10
🍅Rotten Tomatoes : 69%
ژانر : عاشقانه , کمدی
رده سنی : به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.
خلاصه : داستان دختری به نام لوسی که با تصمیم گیری برای رسیدن به موفقیت حرفه ای بدون به خطر انداختن اخلاقیاتش، بازی بی رحمانه ای را در برابر دشمن سرد و حرفه ای خود، جاشوا، آغاز می کند
این فیلم از مجموعه ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان ببینید. و لذت ببرید
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست
سرعت یادگیری زبان انگلیسی خود را افزایش دهید
ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍
پادکست های ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍
عضویت در کانال خصوصی ESL podcast فقط ۱۲۰ تومان
برای ثبت عضویت اینجا👉 کلیک کنید
[قید]constantly
/ˈkɑnstəntli/
غیرقابل مقایسه
1 همواره به طور مدام، پیوسته
دایم دایما یکریز یکبند همیشه همواره بدون وقفه وقت و بیوقت مدام
مترادف و متضاد
always repeatedly
1.He's constantly changing his mind.
1. او به طور مداوم نظرش را عوض میکند.
2.Philosophy constantly questions the nature of human existence.
2. فلسفه همواره ماهیت وجود انسانی را زیر سوال میبرد.
کلمات نزدیک
constantine
constant
constancy
constance
constabulary
constantly remind
constellation
consternation
constipated
constipation