10554
تبلیغات : https://t.me/+UxX9G5A0WT5dAu2J ارتباط با ما👈https://t.me/Reza20122 هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر و غزلها بدون عضویت در کانال مورد رضایت ایشان نمی باشد.
صفای یار به دیدن نمی شود آخر
گلی است این که به چیدن نمی شود آخر
شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
به گفتن و به شنید ن نمی شود آخر
فغان که سیب زنخدان یار راآبی است
که چون گهر به چکیدن نمی شود آخر
چرا لبت به جگر تشنگان نمی جوشد؟
عقیق چون به مکیدن نمی شود آخر
مگر به لطف خموشم کنی، وگر نه چو شمع
زبان من به بریدن نمی شود آخر
فلک زگردش خود ماندگی نمی داند
جنون من به دویدن نمی شود آخر
به آستین نتوان پاک کرد چشم مرا
گلاب من به کشیدن نمی شود آخر
چه سود ازین که به دریا رسید سیلابم ؟
چو شوق من به رسیدن نمی شود آخر
چنان گزیده زوضع جهان شدم صائب
که وحشتم به رمیدن نمی شود آخر
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۴۶۹۴
@ghaz2020
روی از خلق نگردانده به حق روی مکن
یک جهت تا نشوی روی به آن سوی مکن
طعمه چون شیر به سر پنجه مردی به کف آر
چون دم سگ صفتاخدمت هر کوی مکن
از دل خود رقم نقش پذیری بزدای
همچو آیینه ز هر عکس دگر شوی مکن
خم چوگان فلک راه ترا می پاید
دل خود بر سر میدان هوس گوی مکن
پله خاک ز حرص تو گرانسنگ شده است
خیز و چون سنگ گرانی به ترازوی مکن
دل پاک و نظر پاک که دارد، بنگر
جلوه چون سرو سهی بر لب هر جوی مکن
عنقریب است که چون سنگ نشان تنهایی
ای دل خسته به این همسفران خوی مکن
موی در دیده صاحب نظران عیب بود
از غم موی میانان تن خود موی مکن
داغ اغیار محال است که ناسور شود
بیش ازین تربیت این گل خودروی مکن
صائب از دست مده دامن فرصت زنهار
دست را صیقل آیینه زانوی مکن
صائب این آن غزل عارف روم است که گفت
نقد خود را سره کن عیب ترازوی مکن
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۶۲۸۱
@ghaz2020
بس که دل سوختگی ز آتش هجران دارم
گر به دوزخ بریم، شکر فراوان دارم
اشک و آهم ز فراقت به هم آمیخته شد
بلعجب بین که در آب آتش سوزان دارم
گر بسوزد نفسم هر دو جهان را نه عجب
زان که در سینه بسی سوزش پنهان دارم
داغ و دردی که رسید از تو حرامم بادا
که سر مرهم و اندیشهٔ درمان دارم
شیخ ناپخته به من این همه گو خنده مزن
که دل سوخته و دیدهٔ گریان دارم
بخت برگشته و لخت جگر و چشم پر آب
به هواداری آن صف زده مژگان دارم
من و با خاطر مجموع نشستن، هیهات
که سر و کار بدان زلف پریشان دارم
من و از بندگی خواجه گذشتن، حاشا
که ز فرمانبریش بر همه فرمان دارم
خوش دلم در غم او با همه ویرانی دل
که بسی گنج در این خانهٔ ویران دارم
عین مقصود من از دیر و حرم دست نداد
سر خون ریختن گبر و مسلمان دارم
عاقلان دست به زنجیر جنونم نزنید
که من این سلسله را سلسله جنبان دارم
تا فروغی به سیه روزی خود ساختهام
منتی بر سر خورشید درخشان دارم
#فروغی_بسطامی
- غزل شمارهٔ ۳۴۱
@ghaz2020
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
به ره تو بس که نالم ،ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله نالی ، شده ام ز مویه مویی
همه خوشدل آنکه مطرب بزند به تار چنگی
من از این خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی
چه شود که کام جوید ز لب تو کام جویی
شود اینکه از ترحم دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت ، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم که گلی بکام بویم
نه دماغ اینکه از گل شنوم به کام بویی
ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم نخواند
رخ شیخ و سجده گاهی ، سر ما و خاک کویی
بنموده تیر روزم ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنم سپیده رویی
نظری به سوی رضوان ، من دردمند مسکین
که بجز درت امیدش نبود به هیچ سویی
#فصیح_الزمان_رضوانی
@ghaz2020
آه عشاق سیهروز اثرها دارد
شب این طایفه در پرده سحرها دارد
بر سر راز تو چون بید دلم می لرزد
شیشه از باده پر زور خطرها دارد
دل ازان موی میان چون به سلامت گذرد؟
از کمر وحشی رم کرده خطرها دارد
دل صاحب نظران را به تغافل مشکن
کاین حبابی است که در پرده گهرها دارد
ادب عشق زبان بند لب اظهارست
ور نه هر ذره ز خورشید خبرها دارد
سرو از زمزمه فاخته موزون گردید
نفس سوختگان طرفه اثرها دارد
خبر از عاشق سرگشته گرفتن شرط است
شمع از بهر همین کار شررها دارد
گل فتاده است به چشم تو ز غفلت، ورنه
خار در هر سر انگشت هنرها دارد
مرو از راه به آوازه دریا صائب
صدف خامش ما نیز گهرها دارد
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۳۲۹۷
@ghaz2020
این دختر خیلی قشنگ مینویسه:)🖤
@Saba_texts ✨
@saba_texts ✨
•💐꒷˖پاتوق افراد بی اعصاب
~ @GANG_TEXTS
•🐝꒷˖اطلاعات عمومی/دانستنی
~ @wikiomooomi
•💐꒷˖هزار پند مولانا با معانی اشعار
~ @Ashaarkotaa
•🐝꒷˖میـم مـثل مــادر
~ @mim_meslemadar
•💐꒷˖تکست بیو غَمگین
~ @dadgah_delam
•🐝꒷˖حافظ" فروغ" مولانا" خیام
~ @AShaarMandgar
•💐꒷˖شیطونیای منـو عشــقم
~ @asheghane_2202
•🐝꒷˖دُنیـــــــای پروفایل دخترونه
~ @profail_dokhtarone_s
•💐꒷˖پروفایل تولد کلیپ تولد
~ @Tavalod_Love20
•🐝꒷˖مـوزیڪای قفلی شاد
~ @Muzichayenab
•💐꒷˖هنوزم دلتنگشی؟
~ @blawck_lliife
•🐝꒷˖غزل" غزل " غزل " غزل "غزل"
~ @ghaz2020
•💐꒷˖؏ِشقُ ودِلبَری 𝑳𝒐𝒗𝒆
~ @Textlovebio
•🐝꒷˖دوسـ𝓛𝓸𝓿𝓮ــت دارم حضرت یارم
~ @harim1402
•💐꒷˖کلیپ ترکی
~ @xmlidaxlar
•🐝꒷˖ڪلیپ استـۅرﮰ وإتـسـاپ
~ @porfailraghas
•💐꒷˖کلبه امید
~ @colbeeh_aramesh
•🐝꒷˖بیو انگلیسی
~ @donyamini
•💐꒷˖دلشڪسته ها و زخم خورده ها
~ @shooridehal
•🐝꒷˖ڪلیپ غـمگـیـن برای دلـشکسـته ها
~ @morfinTelll
•💐꒷˖تولد تولد تولد تولد
~ @tavlod_shad98
•🐝꒷˖فـــااز غمگیــــــــــن عــالیه
~ @heese_royaie_mano_to
•💐꒷˖حس شیرین آرامش
~ @halleee_khoob
•🐝꒷˖دلنوشتـه های تـنهـایـی
~ @tanhaihae_man
•💐꒷˖زیباترین اشـ؏ـار و دلنوشته
~ @av_baroon
•🐝꒷˖دو کلام حرف حساب
~ @text_hesab
• 💐꒷˖پروفایݪ شیک تصاویر زیبا
~ @profaileshiik
•🐝꒷˖عشوه گری دلبری کردن بلدی
😘❤️~ @Romantic197
~~
شرکت در لیست✍🏻
🎇
درخواست و دانلود کتاب
🌙 @EBookiha
مولانا مولانا مولانا
🌙 @mowllana
شکرگزار خدا باش
🌙 @khodaya_asheghtam
۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
🌙 @audiopersianlibrary
آهنگهای نوستالژی با کیفیت 320
🌙 @IDmiras
کتاب خوب بخوانیم
🌙 @kettabism
میوه درمانی
🌙 @mive_darmani2
قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
🌙 @jazbomoraghebe
خواندنیهایی از بزرگان جهان...
🌙 @Book_Life
فایلهای آموزشی، استخدامی، روانشناسی
🌙 @salimigroup1394
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشهای
🌙 @ostad_ghomsheii
ذِکرهاو دُعاهایگِرهگُشا با قُرآنکریم مُعجزهمیکنه
🌙 @quran_karim786
دانلود 1001 کتاب نایاب و ممنوعه
🌙 @Noandishaan_Book
معلوماتی که باسوادها نیاز دارند
🌙 @atelaateomom
فایلهای اصلاح روابط دکتر اوحدی
🌙 @psychologyservice
"پرانرژی باش و زندگی کن"
🌙 @mouje_tahavolezendegi
بزرگترین کتابخانهی PDF فارسی و صوتی
🌙 @ketabkhaneh2015
بهترین داستانهای کوتاه جهان...!
🌙 @Best_stories
"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
🌙 @AShaarMandgar
از خودشناسی تا خداشناسی
🌙 @VaraTamavara
روانشناس خودت باش دختر
🌙 @sedayepayeaaaab
قانون جذب
🌙 @terodoo
ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
🌙 @SFREDAMHDARD4030
کتابهای صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
🌙 @morgbh
فایلهای صوتی استاد عباسمنش
🌙 @abasmnesh2
افکـار زنـده _ تمرین مثبتاندیشی
🌙 @Afkarezendeh
بیکلامایی که دنبالشی اینجاست!
🌙 @instrusongs
یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
🌙 @zabankadelarestan
آموزش رواندرمانی و روانشناسی تصویری
🌙 @honareandishe
صفر تا صد پایاننامه و مقالهنویسی + lمشاوره
🌙 @SnappResearchTools
پیدیاف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
🌙 @ppdffff
باکلاس و با سیاست رفتار کن (روانشناسی)
🌙 @Hamdel_Ba_To
غزل " غزل " غزل " غزل " غزل "
🌙 @ghaz2020
درخواست کتاب صوتی و pdf
🌙 @EBOOK_4U
جملاتی که شما رو میخکوب میکنه!
🌙 @its_anak
اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
🌙 @Best_Poems
انگلیسی روزی فقط پنج دقیقه!
🌙 @lezzateenglisi
قانونجذبو ارتعاشاتثروت(پیشرفتانگیزشی)
🌙 @ganunejazb
زندگی رو زندگی کن
🌙 @lifepplus
مراقبه و سکوت
🌙 @morghbe
جذااااابترین ویدئوهای روانشناسی
🌙 @psyshortmovies
و خدایی که به شدت کافیست
🌙 @rahe_aseman
هزار پند مولانا با معانی اشعار
🌙 @Ashaarkotaa
پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
🌙 @ghol_done
کتاب باز ( اکنون )
🌙 @HavalI_behesht12
از جنس تفکر و آگاهی
🌙 @kami_tafacor
دانلود رایــگــان هر کتــابی که بخــوای
🌙 @Ketabnayyab
خدا خدا خدا
🌙 @niroye_bartarr
کتابهایی که باید بخوانی :
🌙 @mylibraries
اشعار مـولانــای جـانـان
🌙 @shere_molavi
░
ای اهل نظر کشتهٔ تیر نگه تو
خون همه در عهدهٔ چشم سیه تو
هر جا که خرامان گذری با سپه ناز
شاهان همه گردند اسیر سپه تو
ملک دل صاحب نظران زیر و زبر شد
زان فتنه که خفتهست به زیر کله تو
یعقوب اگر چاه زنخدان تو بیند
بی خود فکند یوسف خود را به چه تو
خورشید فروزنده شبی پردهنشین شد
کآمد به در از پرده مه چارده تو
زلف و رخت از بهر همین دل کش و زیباست
تا فرخ و میمون گذرد سال و مه تو
من چاره چشم تو خود هیچ ندانم
الا که علاجش کنم از خاک ره تو
گر خون مرا چشم تو بی جرم بریزد
بینم گنه خویش و نبینم گنه تو
ترسم که پس از کوشش بسیار فروغی
رحمی به گدایان نکند پادشه تو
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۴۳۵
@ghaz2020
غیر از غم هجران توأم نیست ملالی
شادم بکن ای دوست به امید وصالی
ای ماه سرم پیش تو خم گشت به زانو
پیر از غم عشق تو شدم مثل هلالی
ما را نفسی وعدهٔ دیدار ندادی
یکبار نپرسیده ای از من که چه حالی؟
تا چند به سودای تو بر شعر زنم طرح
خالی شدم از شعر چنان دفتر خالی
ای جان غرضت چیست ز آتش زدن ما
در سوختن ای دوست چه قالی چه مقالی؟
چندیست شدم غرق در این بحر تمنا
جز لنگر تسلیم مرا نیست مجالی
ساقی بده جامی که ز من هوش بگیرد
نفعی بده از سوی حرامی به حلالی
مجنون تو حیران شده در دام معانی
شور غزلی می چکد از چشم غزالی
#کریمی_مجنون
_اعضای_کانال
1404/08/06
@ghaz2020
چینیان گر به کف از جعد تو یک تار آرند
آن چه خواهی به سر نافهٔ تاتار آرند
زال گردون به کلافی نخرد یوسف را
گر بدین حسن تو را بر سر بازار آرند
روز روشن ندهد کاش فلک جمعی را
کز مه روی تو شمعی به شب تار آرند
کشتگان تو کجا زندگی از سر گیرند
که نه بر تربتشان مژدهٔ دیدار آرند
مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
گر به کیش تو گناه است محبت، ترسم
که جهان را به صف حشر گنه کار آرند
اندکی صبر کن از قابل صاحب نظران
تا ز میدان غمت کشتهٔ بسیار آرند
ناله هم در شکن دام تو نتوان که مباد
خط آزادی مرغان گرفتار آرند
بلبل از شاخ گل افتد به زمین از مستی
گر سحر بوی خوشت جانب گلزار آرند
سخت بی چشم تو در عین خمارم، ای کاش
یک دو جامم ز در خانه خمار آرند
خون بها را نبرد نام فروغی در حشر
اگرش بر دم تیغ تو دگر بار آرند
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۲۸
@ghaz2020
تصویرگران دست به سرخاب زدند؟
یا بوسهٔ خون بر رخ مهتاب زدند؟
پهنای فلک تیره و خونین شده ماه
این طرح عجب ازچه به یک قاب زدند؟
ما سیلی آبرو به صورت زده ایم!
قومی ز خیال خوش ره خواب زدند
اینک که شبیخون زده احساس فلک
مستان بسلامتش می ناب زدند
آنان که به آیات خدا تسلیم اند
تسبیح کنان سری به محراب زدند
از پرده عشاق شنیدم سازی
زآن سرّ نهانی که بمضراب زدند
آنان که ز آسمان خبر میگیرند
پا بر کمر وادی اسباب زدند
بیزار از این منطق و استدلالم
واین نقش تصوری که بر آب زدند
مجنون نشوی جدایی ازجمع سران
در انجمنی که سر ز اصحاب زدند
#محمدعلی_کریمی_مجنون
_اعضای کانال _
1404/06/06
@ghaz2020
ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
مرغ دل صاحب نظران صید نکردی
الا به کمان مهره ابروی خمیده
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده
گر پای به در مینهم از نقطه شیراز
ره نیست تو پیرامن من حلقه کشیده
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده
روی تو مبیناد دگر دیده سعدی
گر دیده به کس باز کند روی تو دیده
#سعدی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۴۹۴
@ghaz2020
مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن
جان پی پاره بگیر و جگرم پاره مکن
مر تو را عاشق دل داده و غمخوار بسی است
جان و سر قصد سر این دل غمخواره مکن
نظر رحم بکن بر من و بیچارگیم
جز تو ار چاره گری هست مرا چاره مکن
پیش آتشکده عشق تو دل شیشه گر است
دل خود بر دل چون شیشه من خاره مکن
هر دمی هجر ستمکار تو دم می دهدم
هر دمم دم ده بیباک ستمکاره مکن
تن پربند چو گهواره و دل چون طفل است
در کنارش کش و وابسته گهواره مکن
پیش خورشید رخت جان مرا رقصان دار
همچو شب جان مرا بند هر استاره مکن
ز دغل عالم غدار دو صد سر دارد
سر من در سر این عالم غداره مکن
صد چو هاروت و چو ماروت ز سحرش بستهست
مر مرا بسته این جادوی سحاره مکن
خمر یک روزه این نفس خمار ابد است
هین مرا تشنه این خاین خماره مکن
لعب اول چو مرا بست میفزا بازی
ز آنچ یک باره شدم مات تو ده باره مکن
جمله عیاری ناسوت ز لاهوت تو است
تو دگر یاری این کافر عیاره مکن
#مولانا
- دیوان شمس
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۱۹۹۹
@ghaz2020
به هر سیاه درون مشنوان ترانه خویش
زمین پاک طلب کن برای دانه خویش
زبان خویش به دیوار تا توان مالید
قدم برون مگذار از درون خانه خویش
گناه زشتی خود را بر آبگینه منه
مکن چو تنگدلان شکوه از زمانه خویش
دل خراب ز خاک مراد کمتر نیست
بخواه حاجت خود را ز آستانه خویش
درین دو هفته که گل میهمان این چمن است
مباش درپی تعمیر آشیانه خویش
چو زلف ماتمیان در هم است کارجهان
ازین بلای سیه دور دار شانه خویش
کمند گوهر مقصود رشته اشک است
مکن چو شمع قضا گریه شبانه خویش
به نیم جو نخرد خرمن فلک صائب
ز عقده دل خود هر که ساخت دانه خویش
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۵۰۳۲
@ghaz2020
این دختر خیلی قشنگ مینویسه:)🖤
@Saba_texts ✨
@saba_texts ✨
~~
•🏝꒷˖پاتوق افراد بی اعصاب
~ @GANG_TEXTS
•⛵️꒷˖اطلاعات عمومی/دانستنی
~ @wikiomooomi
•🏝꒷˖هزار پند مولانا با معانی اشعار
~ @Ashaarkotaa
•⛵️꒷˖میـم مـثل مــادر
~ @mim_meslemadar
•🏝꒷˖تکست بیو غَمگین
~ @dadgah_delam
•⛵️꒷˖حافظ" فروغ" مولانا" خیام
~ @AShaarMandgar
•🏝꒷˖عشوه گری دلبری کردن بلدی
~ @Romantic197
•⛵️꒷˖شیطونیای منـو عشــقم
~ @asheghane_2202
•🏝꒷˖دُنیـــــــای پروفایل دخترونه
~ @profail_dokhtarone_s
•⛵️꒷˖پروفایل تولد کلیپ تولد
~ @Tavalod_Love20
•🏝꒷˖مـوزیڪای قفلی شاد
~ @Muzichayenab
•⛵️꒷˖هنوزم دلتنگشی؟
~ @blawck_lliife
•🏝꒷˖غزل" غزل " غزل " غزل "غزل"
~ @ghaz2020
•⛵️꒷˖قُـ؋ـلـے مَنـے ؏ِشقَم
~ @harim1402
•🏝꒷˖کلیپ ترکی
~ @xmlidaxlar
•⛵️꒷˖ڪلیپ استـۅرﮰ وإتـسـاپ
~ @porfailraghas
•🏝꒷˖کلبه امید
~ @colbeeh_aramesh
•⛵️꒷˖بیو انگلیسی
~ @donyamini
•🏝꒷˖دلشڪسته ها و زخم خورده ها
~ @shooridehal
•⛵️꒷˖ڪلیپ غـمگـیـن برای دلـشکسـته ها
~ @morfinTelll
•🏝꒷˖تولد تولد تولد تولد
~ @tavlod_shad98
•⛵️꒷˖فـــااز غمگیــــــــــن عــالیه
~ @heese_royaie_mano_to
•🏝꒷˖دلنوشتـه های تـنهـایـی
~ @tanhaihae_man
•⛵️꒷˖زیباترین اشـ؏ـار و دلنوشته
~ @av_baroon
•🏝꒷˖دو کلام حرف حساب
~ @text_hesab
• ⛵️꒷˖پروفایݪ شیک تصاویر زیبا
~ @profaileshiik
• 🏝꒷˖رمانــکــده
~ @lromankadehl
•⛵️꒷˖دلنوشتـه های تـنهـایـی
💔🥀~ @tanhaihae_man
~~
شرکت در لیست✍🏻
دل رمیده به امید این جهان مگذار
به شاخ بی ثمر بیدآشیان مگذار
بهشت ،تشنه دیدارخودحسابان است
حساب خود زکسالت به دیگران مگذار
ترابه چاه خطاسرنگون نیندازد
دلیرتوسن گفتارراعنان مگذار
اگر به دست ولب خویش دوستی داری
به هرچه می رود ازدست،دل برآن مگذار
به مهروماه فلک چشم راسیاه مکن
به این تنور دل ازبهریک دونان مگذار
نفس به کام من ازضعف ،استخوان شده است
توهم به لقمه ام ای چرخ استخوان مگذار
صلاح درسپر افکندن است عاجز را
به انتقام فلک ،تیر درکمان مگذار
زدام لاغری این صید رارهایی نیست
عبث تو ناوک دلدوز درکمان مگذار
عنان سیل سبکروبه دست خودرایی است
سخن چو روی دهدمهر بردهان مگذار
به لامکان تجردبرآی عیسی وار
چومهربیضه درین تیره خاکدان مگذار
عزیز مصر به جان می خرد متاع ترا
متاع یوسفی خود به کاروان مگذار
حریف موجه کثرت نمی شوی صائب
قدم زگوشه عزلت به آستان مگذار
#صائب_تبریزی
- غزل شمارهٔ ۴۶۸۷
@ghaz2020
~بیو خاص بزار تو کفت بمونن :)
🤌♥ @Heroin_Bioo
•🩶꒷˖پاتوق افراد بی اعصاب
~ @GANG_TEXTS
•🗝꒷˖اطلاعات عمومی/دانستنی
~ @wikiomooomi
•🩶꒷˖هزار پند مولانا با معانی اشعار
~ @Ashaarkotaa
•🗝꒷˖میـم مـثل مــادر
~ @mim_meslemadar
•🩶꒷˖تکست بیو غَمگین
~ @dadgah_delam
•🗝꒷˖حافظ" فروغ" مولانا" خیام
~ @AShaarMandgar
•🩶꒷˖شیطونیای منـو عشــقم
~ @asheghane_2202
•🗝꒷˖عشوه گری دلبری کردن بلدی
~ @Romantic197
•🩶꒷˖پروفایل تولد کلیپ تولد
~ @Tavalod_Love20
•🗝꒷˖مـوزیڪای قفلی شاد
~ @Muzichayenab
•🩶꒷˖هنوزم دلتنگشی؟
~ @blawck_lliife
•🗝꒷˖غزل" غزل " غزل " غزل "غزل"
~ @ghaz2020
•🩶꒷˖کلیپ ترکی
~ @xmlidaxlar
•🗝꒷˖ڪلیپ استـۅرﮰ وإتـسـاپ
~ @porfailraghas
•🩶꒷˖کلبه امید
~ @colbeeh_aramesh
•🗝꒷˖بیو انگلیسی
~ @donyamini
•🩶꒷˖دلشڪسته ها و زخم خورده ها
~ @shooridehal
•🗝꒷˖ڪلیپ غـمگـیـن برای دلـشکسـته ها
~ @morfinTelll
•🩶꒷˖تولد تولد تولد تولد
~ @tavlod_shad98
•🗝꒷˖فـــااز غمگیــــــــــن عــالیه
~ @heese_royaie_mano_to
•🩶꒷˖حس شیرین آرامش
~ @halleee_khoob
•🗝꒷˖دلنوشتـه های تـنهـایـی
~ @tanhaihae_man
•🩶꒷˖زیباترین اشـ؏ـار و دلنوشته
~ @av_baroon
•🗝꒷˖دو کلام حرف حساب
~ @text_hesab
• 🩶꒷˖پروفایݪ شیک تصاویر زیبا
~ @profaileshiik
•🗝꒷˖دُنیـــــــای پروفایل دخترونه
✨❤️~ @profail_dokhtarone_s
~~
شرکت در لیست✍🏻🔒
سر شوریده من هر نفس صد آرزو دارد
زهی ساقی که چندین رنگ می در یک کدو دارد
به این منگر که بر لب مهر آن خورشید رو دارد
که با هر ذره چون خورشید چندین گفتگو دارد
منم کز تشنگی آب از دم شمشیر می جویم
وگرنه هر سرخاری ازو آبی به جو دارد
بغیر از گرم رفتاری من بیکس که را دارم؟
که در شبها چراغم پیش پای جستجو دارد
ورق گردانی باد خزان سازد نفس گیرش
زگل هر کس که چون بلبل نظر بر رنگ و بو دارد
مجو برگ نشاط از عالم دلمرده امکان
که تاک این گلستان اشک خونین در گلو دارد
کنند از خاکساران اغنیا در یوزه همت
که ساغرهای زرین چشم بر دست سبو دارد
مباش ای پاکدامن از شبیخون هوس ایمن
کز این بی آبرو پیراهن یوسف رفو دارد
چنان ناسازگاری عام شد در روزگار ما
که طفل از شیر مادر استخوان اندر گلو دارد؟
گوارا باد ذوق گریه پنهان بر آن بلبل
که گل را در لباس اشک شبنم تازه رو دارد
زدست تنگ غم آه از گلویم برنمی آید
خوش آن گردن که طوق از حلقه های موی او دارد
مریز آب رخ خود بهر آب زندگی صائب
که خضر وقت گردد هر که پاس آبرو دارد
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۹۳۵
@ghaz2020
این اشک جگرگون چه اثرداشته باشد
پیداست که طفلی چه جگرداشته باشد
با هردوجهان عشق به یک دل نتوان باخت
یک خوشه محال است دو سرداشته باشد
بی برگ توکل بودآن کس که نشیند
در سایه نخلی که ثمر داشته باشد
آن کس که زصاحب نظران است چونرگس
بایدبه ته پای نظرداشته باشد
مانند حباب آن که ندارد به گره هیچ
از باد مخالف چه خطر داشته باشد
من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
بال قفس آلودسزاوارچمن نیست
این مرغ مگر بال دگرداشته باشد
فردوس چه دارد که دهد عرض به عاشق
نقشی مگر از روی تو برداشته باشد
نسبت به بدان در چه شمارندنکویان
دریا چه قدرآب گهرداشته باشد
صائب خبرش هست ز حال من بیدل
هرکس که عزیزی به سفر داشته باشد
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۴۳۹۲
@ghaz2020
بر هر که نظر می فکنم مست و خراب است
بیداری این طایفه خمیازه خواب است
بی اشک ندامت نبود عشرت این باغ
از خنده گل آنچه بجامانده گلاب است
چون اخگرسوزان، دل ما سوختگان را
گر قطره آبی است همین اشک کباب است
دیوان مکافات به ظالم نکند رحم
خط حسن ستمکار ترا پای حساب است
چون ماه نو از دیدن ما چشم مپوشید
کز قامت خم هستی ما پا به رکاب است
هر خیره نگاهی نتواند ز تو گل چید
آتش ز تماشای تو یک چشم پر آب است
با جنگ، بدآموز مرا خوی تو کرده است
مقصود من از نامه نه امید جواب است
دیوار خرابی که عمارت نپذیرد
مستی است که در پای خم باده خراب است
کیفیت می می برم از چهره محجوب
رخسار عرقناک، مرا عالم آب است
در مشت گلی نیست که صد نکته نهان نیست
در دیده صاحب نظران خشت کتاب است
هر کس که خموش است درین میکده صائب
چون کوزه لب بسته پر از باده ناب است
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۱۱۷
@ghaz2020
تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد
آشیان دل صد سلسله را، برهم زد
تابش حسن تو در کعبه و بتخانه فتاد
آتش عشق تو، بر محرم و نامحرم زد
تو صنم قبلهٔ صاحب نظرانی امروز
که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد
حال دلسوختهٔ عشق، کسی میداند
که به دل، زخم تو را در عوض مرهم زد
خجلت و شرم، به حدّیست که در مجلس دوست
آستین هم نتوان بر مژهٔ پر نم زد
#شاطر_عباس_صبوحی
- غزلیات
- شمارهٔ ۲۸ - زخم و مرهم
@ghaz2020
چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم
خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم
چه شدن آن طره پیوند دل و جان که دگر
دل بشکسته عاشق ننوازد به نسیم
آن دل بازتر از دست کریمم یارب
چون پسندی که شود تنگتر از چشم لئیم
عهد طفلی چو بیاد آرم و دامان پدر
بارم از دیده به دامان همه درهای یتیم
یاد بگذشته چو آن دور نمای وطن است
که شود برافق شام غریبان ترسیم
یا به آهو روشان انس وصفا ده یارب
یا ز صاحبنظران بازستان ذوق سلیم
سیم و زر شد محک تجربه گوهر مرد
که سیه باد بدین تجربه روی زر و سیم
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم
نشود مرغ چمن همنفس زاغ و زغن
“روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم”
دولت همت سلطان قناعت خواهم
تا تمنا نکنم نعمت ارباب نعیم
هم از الطاف همایون تو خواهم یارب
در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم
نقص در معرفت ماست نگارا ور نه
نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم
شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد
محترم دار به جان صحبت یاران قدیم
#شهریار
- گزیدهٔ غزلیات
- غزل شمارهٔ ۹۱ - عهد قدیم
@ghaz2020
این دختر خیلی قشنگ مینویسه:)🖤
@Saba_texts ✨
@saba_texts ✨
•🥁꒷˖پاتوق افراد بی اعصاب
~ @GANG_TEXTS
•🎺꒷˖اطلاعات عمومی/دانستنی
~ @wikiomooomi
•🥁꒷˖هزار پند مولانا با معانی اشعار
~ @Ashaarkotaa
•🎺꒷˖میـم مـثل مــادر
~ @mim_meslemadar
•🥁꒷˖حافظ" فروغ" مولانا" خیام
~ @AShaarMandgar
•🎺꒷˖عشوه گری دلبری کردن بلدی
~ @Romantic197
•🥁꒷˖شیطونیای منـو عشــقم
~ @asheghane_2202
•🎺꒷˖دُنیـــــــای پروفایل دخترونه
~ @profail_dokhtarone_s
•🥁꒷˖پروفایل تولد کلیپ تولد
~ @Tavalod_Love20
•🎺꒷˖مـوزیڪای قفلی شاد
~ @Muzichayenab
•🥁꒷˖هنوزم دلتنگشی؟
~ @blawck_lliife
•🎺꒷˖غزل" غزل " غزل " غزل "غزل"
~ @ghaz2020
•🥁꒷˖کلیپ ترکی
~ @xmlidaxlar
•🎺꒷˖ڪلیپ استـۅرﮰ وإتـسـاپ
~ @porfailraghas
•🥁꒷˖کلبه امید
~ @colbeeh_aramesh
•🎺꒷˖بیو انگلیسی
~ @donyamini
•🥁꒷˖دلشڪسته ها و زخم خورده ها
~ @shooridehal
•🎺꒷˖ڪلیپ غـمگـیـن برای دلـشکسـته ها
~ @morfinTelll
•🥁꒷˖تولد تولد تولد تولد
~ @tavlod_shad98
•🎺꒷˖فـــااز غمگیــــــــــن عــالیه
~ @heese_royaie_mano_to
•🥁꒷˖حس شیرین آرامش
~ @halleee_khoob
•🎺꒷˖دلنوشتـه های تـنهـایـی
~ @tanhaihae_man
•🥁꒷˖زیباترین اشـ؏ـار و دلنوشته
~ @av_baroon
•🎺꒷˖دو کلام حرف حساب
~ @text_hesab
• 🥁꒷˖پروفایݪ شیک تصاویر زیبا
~ @profaileshiik
•🎺꒷˖تکست بیو غَمگین
🖤💔~ @dadgah_delam
~~
شرکت در لیست✍🏻
تشنگان ستمت زندگی از سر گیرند
کامی از تیغ تو در نوبت دیگر گیرند
بر سر خاک شهیدان قدمی نه که مباد
دامن پاک تو در دامن محشر گیرند
پادشاهان سر راه تو گرفتند به عجز
چون فقیران که گذرگاه توانگر گیرند
خاک صاحب نظران را شود از دولت عشق
گر زمانی سر سیمین تو در بر گیرند
تشنهکامان ره عشق کجا روز جزا
عوض لعل تو سرچشمهٔ کوثر گیرند
پرده بر گیر ز رخساره که مردم کمتر
آستین از غم دل بر مژه تر گیرند
لب شیرین به شکر خنده اگر بگشایی
کار را تنگدلان تنگ به شکر گیرند
چارهٔ درد مجانین محبت نبود
مگر آن سلسله جعد معنبر گیرند
باغبانان اگر آن عارض رنگین بینند
خار را با گل خوش رنگ برابر گیرند
آخر از خصمی آن شوخ فروغی ترسم
دادخواهان به تظلم در داور گیرند
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۳۳
@ghaz2020
گر بدین گونه سر زلف تو افشان ماند
هر چه مجموعه دل هاست پریشان ماند
چو درآیم خم زلف تو به چوگان بازی
ای بسا گوی که در حسرت چوگان ماند
واقف از معنی خورشید ازل دانی کیست
آن که در صورت زیبای تو حیران ماند
حال در ماندهٔ عشق تو نمیداند چیست
دردمندی که در اندیشهٔ درمان ماند
هر نظرباز که بیند لب خندان تو را
تا قیامت سرانگشت به دندان ماند
یک سحر کاش که در دامن گلزار آیی
تا گل از شرم رخت سر به گریبان ماند
بی تو از هیچ دلی صبر نمیباید ساخت
کاین محال است که در عالم امکان ماند
گفتم آباد توان ساخت دلم را گفتا
حسن این خانه همین است که ویران ماند
جز ندامت ثمری عشق ندارد آری
هر که شد در پی این کار پشیمان ماند
کف بزن کام بجو باده بخور ساده بخواه
کادمیزاده دریغ است که حیوان ماند
گر به تحقیق تویی قاتل صاحب نظران
نیک بخت آن که سرش بر سر میدان ماند
راستی جز خم ابروی تو شمشیری نیست
که به شمشیر شهنشاه سخن دان ماند
ظل حق ناصردین ماه فلک، شاه زمین
آن که در بزم به خورشید درخشان ماند
مدحت خسرو اسلام فروغی بسرای
تا همی نام تو بر صفحه دوران ماند
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۰۹
@ghaz2020
هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد
برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد
یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود
حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد
کار هر کس که بر آن ترک کماندار افتاد
باید از جان هدف تیر ملامت باشد
تا ز خون چهره منقش نکنی لاف مزن
عاشق آن است که دارای علامت باشد
ما که بستیم به دل نقش قد موزونش
گو مؤذن ز پی بستن قامت باشد
در همه عمر به جز عشق نکردم کاری
آه اگر حاصل این کار ندامت باشد
عهد کردم که به سر چشمهٔ کوثر نروم
گر به پای خم می جای اقامت باشد
کی توان باده ننوشید در ایام بهار
گر قدح ریخت سر شیشه سلامت باشد
نشود صدرنشین در میخانهٔ عشق
آن که شایستهٔ محراب امامت باشد
هر چه گشتیم فروغی به جز از سایه حق
کس ندیدیم که خورشید کرامت باشد
دادگر داور بخشنده ملک ناصردین
که فلک پیرو او تا به قیامت باشد
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۱۹۶
@ghaz2020
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
خون صاحب نظران ریختی ای کعبه حسن
قتل اینان که روا داشت که صید حرمند
صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
گاه گاهی بگذر در صف دلسوختگان
تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
حرفهای خط موزون تو پیرامن روی
گویی از مشک سیه بر گل سوری رقمند
در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش
که اگر قامت زیبا ننمایی بچمند
زین امیران ملاحت که تو بینی بر کس
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند
بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
غم دل با تو نگویم که تو در راحت نفس
نشناسی که جگرسوختگان در المند
تو سبکبار قوی حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
سعدیا عاشق صادق ز بلا نگریزد
سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
#سعدی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۲۴۶
@ghaz2020
روی کار دیگران و پشت کار من یکی است
روز و شب در دیدهٔ شبزندهدار من یکی است
سنگ راه من نگردد سختی راه طلب
کوه و صحرا پیش سیل بیقرار من یکی است
نیست چون گل جوش من موقوف جوش نوبهار
خون منصورم، خزان و نوبهار من یکی است
گر چه در ظاهر عنان اختیارم دادهاند
حیرتی دارم که جبر و اختیار من یکی است
سادهلوحی فارغ از رد و قبولم کرده است
زشت و زیبا در دل آیینهوار من یکی است
میبرم چون چشم خوبان دل به هر حالت که هست
خواب و بیداری و مستی و خمار من یکی است
بیتامل صائب از جا بر نمیدارم قدم
خار و گل ز آهستگی در رهگذار من یکی است
#صائب_تبریزی
- دیوان اشعار
- گزیدهٔ غزلیات
- غزل شمارهٔ ۳۹
@ghaz2020
نه دست آن که بگیریم زلف ماهی را
نه روز روشنی از پی شب سیاهی را
فغان که بر در شاهی است دادخواهی ما
که از ستم ندهد داد دادخواهی را
گدای شهرم و بر سر هوای آن دارم
که سر نهم به کف پای پادشاهی را
ز خسروان ملاحت کجا روا باشد
که در پناه نگیرند بیپناهی را
به راه عشق به حدی است ناامیدی من
که نا امید کند هر امید گاهی را
چگونه لاف محبت زند نظر بازی
کز آب دیده نشستهست خاک راهی را
بزیر خون محبان که در شریعت عشق
به هیچ حال نخواهم کسی گواهی را
نه من شهید تو تنها شدم که از هر سو
به خاک ریختهای خون بیگناهی را
به یک نگاه ز رحمت بکش فروغی را
مکن دریغ ز مشتاق خود نگاهی را
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۴۱
@ghaz2020
از تو ای ترک ختن لعبت چین خوشتر نیست
نقشی از روی تو در روی زمین خوشتر نیست
هر که بیند رخت ای حور بهشتی گوید
کز سر کوی تو فردوس برین خوشتر نیست
تو همان طایر فرخندهٔ اوج شرقی
کز پرت شهپر جبریل امین خوشتر نیست
تا کسی سر به کمندت ننهد کی داند
که سواری ز تو در خانهٔ زین خوشتر نیست
جلوه کن جلوه که در شهر فروزان ماهی
از تو ای ماه فروزنده جبین خوشتر نیست
خنده کن که زخم دل خونین مرا
مرهم از خندهٔ لعل نمکین خوشتر نیست
تا بناگوش تو زد راه دل محزون را
هیچ در گوشم از آواز حزین خوشتر نیست
گر در آخر نفسم همنفسی خواهی کرد
نفسی از نفس بازپسین خوشتر نیست
هر کجا میروم از گوشهٔ چشم سیهت
گوشهای بهر دل گوشه نشین خوشتر نیست
چشم جادوی تو چون لاف کرامت نزند
زان که اعجازی از این سحر مبین خوشتر نیست
راستی خوردن می مایه عیش است و نشاط
ورکسی با تو خورد عیشی از این خوشتر نیست
ساقیا می به قدح کن که فروغی خوش گفت
دوری از دور ملک ناصردین خوشتر نیست
آن شه راد که در پیش کف در پاشش
کاری از بخشش درهای ثمین خوشتر نیست
تا ابد سلطنتش باد کز او سلطانی
پی آراستن تاج و نگین خوشتر نیست
#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۱۱۴
@ghaz2020