molanay_gan | Unsorted

Telegram-канал molanay_gan - 🌼مولانای جان🌼

4414

امشب همه شب نشسته اندر حزنم فردا بروم مناره را کارد زنم خشم آلودست اگرچه با ماست صنم در چاه رسیده‌ام ولی بی‌رسنم #مولانا 🌼❤با ما همراه باشید ❤🌼

Subscribe to a channel

🌼مولانای جان🌼

شعری زیبا از #میرزاده_عشقی
در ستایش "فردوسی بزرگ"

این شنیدستم که عیسی مرده ای را زنده کرد
  مرده ای را زنده کرد و نام خود پاینده کرد

  نیم گیتی شد مسخر از طریق دین او
  شد جهان آیینه دار چهره و آیین او

  هر دو فرسخ، یک کلیسایی به پا بر نام او
  گشت تاریخ همه تاریخها، ایام او

  وقف شد یکشنبه ها از بهر نام نیک او
  روز وشب ناقوسها گوینده تبریک او

  الغرض مردم از سیبری تا آمریک
  دائما تعظیم و تکریم است بر آن نام نیک

  گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
  بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین

  بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
  یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش

  مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
  از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد


  #۲۵اردیبهشت
  #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی_بزرگ


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد

دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد

دل در تب و طوفان تنوع طلبی چیست؟
باغیست که آلوده به آفت شده باشد

خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!

از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!

شرمنده عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد

مقصود من از عشق نه این حس مجازی ست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!

#محمد_رضا_ترکی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

در دیگران می جویی‌ام اما بدان ای دوست
این‌سان نمی‌یابی ز‌من حتی نشان ای دوست

من در تو گشتم گم مرا در خود صدا می‌زن
تا پاسخم را بشنوی پژواک‌سان ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان ای
دوست

گفتی بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی پس خود بخوان ای
دوست

من قانعم آن بخت جاویدان نمی‌خواهم
گر می توانی یک نفس با من بمان ای دوست

یا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی کن
از من من این برشانه ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می کوشی بمانی مهربان ای دوست

آن سان که می‌خواهد دلت با من بگو آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست

#محمدعلی_بهمنی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼


روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا

چون می روشن در آبگینهٔ صافی
خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا

هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا

صیدِ بیابان سر از کمند بپیچد
ما همه پیچیده در کمند تو عمدا

طایرِ مسکین که مهر بست به جایی
گر بِکُشندش، نمی‌رود به دگر جا

غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
درد اَحِبّا نمی‌برم به اطبّا

برخیِ جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدانِ ثریا

گر تو شکرخنده آستین نفشانی
هر مگسی طوطیی شوند شکرخا

لعبت شیرین اگر تُرُش ننشیند
مدعیانش طمع کنند به حلوا

مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست
دستْ فرومایگان برند به یغما

#سعدی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

نخورد جرعه‌ای و عشق از دهان افتاد
همین که دیدمش از دستم استکان افتاد

سکوت کردم و ساز دلم که ناکوک است،
به یاد گوشه‌ی غمگین اصفهان افتاد

که داغ بوسه‌ی ما را هنوز بر دل داشت
که آتش تنمان هم به جان آن افتاد

و کوچه کوچه ی جلفای مست لایعقل
میان مردم عاقل...تکان تکان...افتاد!

-بلند می‌شود از هرکجا که رد شده‌ایم
همیشه دود...نگاهم بر آسمان افتاد -

و دست‌هاش که در دست من گره خورد و
گره به کار رقیبانش آن زمان افتاد

قدم زدیم غروب غریب خواجو را
چه عکس‌ها که در آن رود نیمه جان افتاد

قدم زدیم چنان بی هوا، ندانستیم
چرا مسیر من و او به ناژوان افتاد

و او به هیئت سلطان حسین آمد و رفت...
درون نصف جهان ناله و فغان افتاد

"چقدر تلخ و غم‌انگیز و بی‌سرانجام است"
دوباره قصه‌ی ما بر سر زبان افتاد

چه شد که عشق من اینگونه از دهان افتاد؟؟
چه شد که از سرش این عشق ناگهان افتاد؟..


#مریم_آرام

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

... به حدّ و وصف نیاید که من ز غم چونم
به وهم خلق نگنجد که من چه‌سان زارم

خدای داند زین‌گونه زندگی که مراست
به جان و دیده و دل، مرگ را خریدارم ...

#انوری

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

آمان اللاه یِئنه شیطان گلیب ایمان آپارا
قُورویون قُویمایون ایمانوزی شیطان آپارا

منیم ، اینسانلیغمین گُؤرنه حصاری یاوادیر
کی گونوز غولِ بیابان گلیر اینسان آپارا

خرمنی ساققیزا وِئردیک نه یامان چَرچی دی بو
هِی گلیر کَنده بیزه درد وئره درمان آپارا

چورَگ آلمیش اَلینه ، آج نئجه طاقت گتیسین
اِئله بیریازگئجه سی قیزگلیب،اوغلان آپارا

قانلی دیرناخلارینان«انگلیس» اَل قاتدی بیزه
باخیسان«روس»دا آرازدان کئچیر ایران آپارا

آرادان بیرده بیزی بُؤلسه لر اربابلاریمیز
قورخورام  قُویمیالار تبریزی ، تهران  آپارا

قارا طوفان کی داخی خلقیله شوخلوق اِئله مز
سِئل گرَک اِئل داغیدا،اِئو ییخا،ایوان آپارا

بو قارانلیق گئجه لرده قاپوموز پیس دُویولور
نه بیلیم ،بلکه اَجَل دیردایانیب جان آپارا

آناما سُویله یین اُوغلون ییخیلیب سنگرده
تِئللرین باس یاراما ، قُویما منی قان آپارا

سَلقه لی اُغرو تاپیلمیشسا بو باشسیز یئرده
«شهریار»دان دا گرَک بیر دُولی دیوان آپار


#شهریار

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

تصنیفِ «با ما‌منشین» نسخه کامل

شاعر: حافظ،ابوسعید ابوالخیر
ملودی‌ساز: محمد آذری
سه تار:مجتبی میرزاده
تنظیم‌کننده: مجتبی میرزاده
تصنیف‌خوان: علیرضا افتخاری
دستگاه:شور
از آلبوم «راز گل»
سال انتشار: ۱۳۷۲

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی

تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر آئینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست

در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا
تا رفت به عزت ببرندش سر دست

آه میترسم شبی رسوا شوم،
بدتر از رسواییم تنها شوم

آه ازآن تیر و از آن روی و کمند،
پیش رویم خنده پشتم پوزخند


#اقبال_لاهوری

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

.
متعالی‌ترین شیوه‌ی
زندگیِ با شرافت‌ در این دنیا ،
این است که ؛
همان چیزی باشیم
که وانمود می کنیم .


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

.
ور طرّه نیفشانی، کِی شام شود صبحم؟
ور چهره نیفروزی ،‌ کی صبح شود شامم؟

هـم حلقه‌ی گـیسویـت ، سر رشته‌ی امّیدم
هـم گـوشـه‌ی ابـرویـت ، سـرمـایـه‌ی آرامم


#فروغى_بسطامى
#صبح_بخير
#مهراب_کوه

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

مثلاً حُکمِ مَثل مثلِ حقیقت باشَد
قصّه لیلی و مجنون به صراحت باشَد

ناز شیرین نشَود باعثِ یک دربدری
تیشه بر کوه زَدن بهرِ لیاقت باشَد

دلبر از روی وفا دل بِبرد، زیبا نیست؟
حرف در وقتِ عمل عینِ صداقت باشَد

مثلاً بینِ دل و منطق و آیین و خدا
حکم در ساحت وجدان و شرافت باشَد

گُذرِ عُمرِ کسی دردِ جُدایی نشَود
طول و عرضِ همه عُمر ضیافت باشَد

#حمیدرضا_یگانه

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼


▪️پشیمون

▪️مهستی



شعر: همایون هوشیارنژاد
آهنگ و تنظیم‌: بیژن مرتضوی


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

با می به کنار جوی می‌باید بود
وز غصّه کناره‌جوی می‌باید بود

این مدّت عمر ما چو گل ده روز است
خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود

#حافظ

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

به درد عشق درماندم، ره درمان نمی‌دانم
که آن مقصود دشوار است، و من آسان نمی‌دانم

ز مهر رنگ رخسارش، نظر دارم به گل اما
سبک بیزار می‌گردم، چو بوی آن نمی‌دانم

لبش خندید و من دیدم، دهانش را چو یک ذره
ولی در نور مهر اکنون، چو شد پنهان نمی‌دانم

به دکّان طبیب عشق من ره برده‌ام لیکن
به گرد او همی‌گردم، در دکّان نمی‌دانم

چو من زنار زلفش را، طلب کردم به هر سوئی
شوم در کافری جویم، چو در ایمان نمی‌دانم

مرا ای باغبان کم گو که سوی گلستان مگذر
که من آن گل که می‌جویم، به هر بستان نمی‌دانم

به چین طرهٔ زلفش شبی گم شد دل ناصر
من سرگشتهٔ بیدل، شدم حیران نمی‌دانم

#ناصر_بخارایی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت

شکیب درد خموشانه ام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت

#هوشنگ_ابتهاج

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

من برگ گلم باغ شبستان من است
وآن‌ بلبل خوش‌ لهجه غزلخوان من‌ است

نوباوهٔ شب که شبنمش می‌خوانند
هر صبح به نیم‌ بوسه مهمان من است


#ملک_الشعرا_بهار
#صبح_بخير

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

داده ام دل را به دست دشمن دین دگر
بسته ام عهد مودت با نو آیین دگر

با غزالان سخن کارست صیاد مرا
کی مرا از جا برد آهوی مشکین دگر؟

کوه دردی را که من فرهاد او گردید ه ام
هست بر هر پاره سنگش نقش شیرین دگر

مرده دل را بغیر از ناله جان بخش من
بر نمی انگیزد از جا هیچ تلقین دگر

سر مجنبان بهر تحسینم گفتار مرا
نیست غیر از جنبش دل هیچ تحسین دگر

از گلستانی که آن سرو خرامان بگذرد
می شود هر شاخ پر گل دست گلچین دگر

ناامیدی هر قدر دل را کشد درخاک وخون
آرزو در سینه چیند بزم رنگین دگر

هر سر موی تو چون مژگان گیرا می کند
در شکارستان دلها کار شاهین دگر

گفتم از پیری شود کوتاه، دست رغبتم
قامت خم شد کمند حرص را چین دگر

گفتم از خواب گران پیری برانگیزد مرا
موی همچون پنبه ام گردید بالین دگر

در سر بی مغز هرکس نیست صائب نور عقل
دولت بیدار، گردد خواب سنگین دگر

#صائب_تبریزی


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

"پر کن پیاله را"
خواننده: استاد #محمدرضا_شجریان
تکنواز ویولن: استاد #حبیب‌اله_بدیعی
موسیقی: استاد #فریدون_شهبازیان
شاعر: #فریدون_مشیری
گوینده: #آذر_پژوهش
دستگاه: ماهور

پر كن پياله را
كاين آب آتشين
ديريست ره به حال خرابم نمی‌برد
اين جام‌ها كه در پی هم می‌شوند
دريای آتش است كه ‌ريزم به كام خويش
گردآب می‌ربايد و آبم نمی‌برد
من با سمند سركش و جادويی شراب
تا بيكران عالم پندار رفته‌ام
تا دشت پر ستاره‌ی انديشه‌های گرم
تا مرز ناشناخته‌ی مرگ و زندگی
تا كوچه باغ خاطره‌های گريز پا
تا شهر يادها
ديگر شراب هم جز تا كنار بستر خوابم نمی‌برد
هان ای عقاب عشق!
از اوج قله‌های مه آلود دوردست
پرواز كن به دشت غم‌انگيز عمر من
آنجا ببر مرا كه شرابم نمی‌برد
آن بی‌ستاره‌ام كه عقابم نمی‌برد
در راه زندگی
با اين همه تلاش و تمنا و تشنگی
با اينكه ناله می‌كشم از دل كه:
آب ... آب ...
ديگر فريب هم به سرابم نمی‌برد...


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

«دونوازی ویولن و تنبک در بیات ترک»
#آزاده_شمس: #ویولن
#نازنین_پدرثانی: #تنبک


عاشق نشوید اگر توانید
تا در غم عاشقی نمانید

این عشق به اختیار کس نیست
دانم که همین قدر بدانید

هرگز نبرید نام عاشق
تا دفتر عشق بر نخوانید

آبِ رخِ عاشقان نریزید
تا آب ز چشم خود نرانید

معشوقه، وفای کس نجوید
هر چند ز دیده خون چکانید

این است رضای او که اکنون
بر روی زمین یکی نمانید

این است سخن که گفته آمد
گر نیست درست بر نخوانید

بسیار جفا کشید آخر
او را به مراد او رسانید

این است نصیحت سنایی
عاشق نشوید اگر توانید


#سنایی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

در شهر ، دلبری که بخندد به ناز نیست
عشقی که آتشم بزند بر نیاز نیست

برق صفا نمانده به چشمان دلبران
دیدار هست و دیده‌ی عاشق نواز نیست

ساقی مریز باده که می‌دانم این شراب
مرد افکن و تب آور و مینا گداز نیست

رازیست بر لبم که نخواهم سرودنش
مردیم از این که محرم دانای راز نیست

مردم اگر چه قصه‌ی ما ساز کرده اند
ما را زبان مردم افسانه‌ساز نیست

آن گل به طعنه گفت که در بزم درد ما
روی نگار و جام می و اشک ساز نیست

ای تازه گل مناز به گلزار حسن خویش
ناز این همه به چهره ی گلهای ناز نیست

سوزم چو لاله در دل صحرای زندگی
نازم به بخت ژاله که عمرش دراز نیست

#فرخ_تمیمی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

در بیست سالگی یاد گرفتم
کار خلاف فایده ای ندارد،
حتی اگر با مهارت انجام شود.
در سی سالگی پی بردم که قدرت،
جاذبه ی مرد است
و جاذبه، قدرت زن.
در چهل سالگی آموختم که رمزِ ’خوشبخت زیستن‛
در انجام کاری نیست که دوستش داریم؛
بلکه در دوست داشتنِ کاریست که انجامش می دهیم.
در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمهای کوچک را باید با مغز
و تصمیمهای بزرگ را با قلب گرفت.
در۶۰ سالگی آموختم که بدون عشق میتوان ایثار کرد
اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشته شدن
و محبت دیگران به انسان، بزرگ ترین لذتِ دنیاست.
در ۸۵ سالگی دریافتم که زندگی زیباست...

باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای؛
تحویل دهی...

خواه با فرزندی خوب...
خواه با باغچه ای سرسبز...
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی...
و اینکه بدانی...
حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای!


#گابریل_گارسیا_مارکز

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

من از آنِ جاده‌ام…
آن‌جا که گام‌های کسانی
بر گام‌هایم ره می‌سپارند
کیست که برای رسیدن به رؤیایم
از من پیش خواهد افتاد؟
کیست که شعری
در ستایشِ باغ‌های تبعید
روبه‌روی خانه‌ها خواهد سرود؟
آزادم از فردای شکسته‌ام!
از غیب و از دنیایم!
آزادم از پرستش دیروز!
از بهشتی که بر روی زمین دارم!
آزادم از استعاره‌ها و زبانم!
و گواهی می‌دهم که من
آن‌گاه که فراموش می‌شوم
زنده هستم!
و آزادم!

✍محمود درویش [ فلسطین، ۲۰۰۸-۱۹۴۱ ]
🔃محمد حمادی


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

بدیدم آن مه خود را، پگاه خواب آلود
سعادت نظرش خواب غفلتم بربود

دمید صبح وصال و رسید شام فراق
چنان شدم که کسی آید از عدم به وجود

چنان که مه ز فلک روی خویش بنماید
نگار من رخ خوب از کنار بام نمود

دوتا شدم به سلام و نهاده روی بر خاک
نکرده بودم از این خوبتر رکوع و سجود

نداد آن صنم از سرکشی جواب سلام
ولی به غمزهٔ شیرین اشارتی فرمود

که ناصرا ز زبان رقیب می‌ترسم
تو عاقلی و اشارت بسنده خواهد بود

✍ناصر بخارایی
📘 غزل شماره ۳۱۸



‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است

گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عَذبَم که دهی، عین عذاب است

افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان
تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

معشوق عیان می‌گذرد بر تو، ولیکن
اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است

گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل، غرق گلاب است

سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است

در کُنجِ دِماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمهٔ چنگ و رَباب است

#حافظ

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

چقدر دلنوشته های این کانال قشنگه🥀🩶
          @Text_Mood
                  @Text_Mood
                            @Text_Mood

بیوهای/ تیکه‌دار/ عاشقانه/ دپ ❤️‍🩹👆

؛𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒

💛ᨦقَصـ٘ࢪِ آرزوهآٰٺ @romantic313
🌻ᨦشراب‌ تلــخ @Dep_FSangin
🌙ᨦدکتر لاغری @Dr_Healthl

💛ᨦمدرسه نویسندگی @anahelanjoman
🌻ᨦفقط خُــدا @samte_khooda
🌙ᨦاذکار روزانه @azkarrozaneh

💛ᨦپزشک زناشویی @teb_va_khanevadeh
🌻ᨦدخترک قــوی @aramesh_roh_ravan
🌙ᨦطنز جنجالی @stikerstownandprofail

💛ᨦبَچـه  مَذهبی‌ها @Karbalas
🌻ᨦآشپز ایرونی @ideashpaazi
🌙ᨦعکس نوشته @profailroyaye

💛ᨦدنیای خاکستری @Donye_khaestari
🌻ᨦمولانای جان @molanay_gan
🌙ᨦدلتنگ ڪــربـلا @karbalaye_moala

💛ᨦعکاسی عاشقانه @PicsArrt 
🌻ᨦعاشقآن زینبیۅݩ @ashegankarbla
🌙ᨦهمسرداری عاشقانه @zendegiasheghaneh2

💛ᨦاستوری اینستاگرام @colbeyelove
🌻ᨦزندگی زیباست @boi_e_khosh_e_zendagi
🌙ᨦبغض عشق @Booghzeeshgh

💛ᨦهنرمندان برتر @Adabiate_art20
🌻ᨦکافه عشق @Cofe_eshqq
🌙ᨦعاشق تنها @Ashghetanha1

💛ᨦامام زمان @mveum
🌻ᨦآموزشگاه زبان @FitnessZabanSalamati
💛ᨦرقص‌ کوردی @Nabzekalaam
🌙ᨦارزان کتاب @KotobeArzan

💛ᨦوفادارتم عشقم @mztyh
🌻ᨦاَبـآ عـبـداللّه @beynolharameyns
💛ᨦمجله رشد @Growthmagazines
🌙ᨦدلتنگت بیقرارتم @megpz

💛ᨦکلبه غم @Tnhhamm
🌻ᨦبغضِ‌ شبانه @BOOGGZZZ
🌙ᨦدلتنگش کن @eshgh_talkhh0

💛ᨦبانوی عاشق @zendegiasheghaneh1
🌻ᨦکلیپ و موزیک @profail4
🌙ᨦعجایب جهان @ajayeb_chargosheh_jahan

💛ᨦعکسـای شکلاتی‌ @profayl_hese_royaie
🌻ᨦخوش‌اندام شووو @Zumbafitt
🌙ᨦپروفایل ست @proufaile

💛ᨦخنده خنده @dafashakhaa
🌻ᨦمنتظرانهـ  مهدویت @KARBOBAALA
🌙ᨦخنده بازار  @khandovane1

💛ᨦکافه شعر @Kafee_sheerr
🌻ᨦگیف عاشقانه  @insta_clip_love
🌙ᨦکلیپ اینستا @gifstorylove

💛ᨦمراقبت از مو @TVmoda
🌻ᨦکلیپ اینستاگرام @donyaye_Takahang
🌙ᨦبـرکـات صلـوات @MofatihQuran

💛ᨦآغوش یارم @Aqhoshe_eshqh
🌻ᨦجملات طلایی @arameshdaroonee
🌙ᨦتقویم همسران @deltang_karbala_tabadol

💛ᨦذڪرهاے حاجتروا @jomalate10rishteri
🌻ᨦجنس مخالف @akhbarazmoon
🌙ᨦزیبایی باگیاهی @salembem

؛𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒

با هم برش‌های کتاب را بخوانیم 😍📚
@Donye_khaestari
.

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

چه نازست ..
آنکه اندر سرگرفتی ..
به یکباره دل از ما برگرفتی ..؟

تُرا گفتم که با من آشتی کن ..
رها کرده رهی دیگر گرفتی ..!

مرا در پای غم کُشتی و رفتی ..
هوای دیگری در بر گرفتی ...!


#انوری
‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

هر آن‌چه از سرِ این‌شهرِ خسته می‌گذرد
شکسته می‌رسد،‌از ره‌گسسته می‌گذرد

خیالِ‌خاطرِ خوش‌جلوه بالِ عنقایی است
کز آسمانِ سرِ ما شکسته می‌گذرد

از این‌دیار،‌از این‌یادگارِ آبایی
زمانه ،بقچهٔ امّید بسته، می‌گذرد

نه بانگِ‌مهر،‌نه بویِ‌صداقت است این‌جا
محبّت از برِ ما دست‌شُسته می‌گذرد

لوگر ۲ جوزایِ ۱۳۶۴
#عبدالقهار_عاصی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

#تصنیف_مردان‌خدا

#آواز #همایون_شجریان
#شعر: #فروغی_بسطامی

مردانِ خدا پرده‌‌ی پندار دریدند
یعنی همه ‌جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند، از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند، همان نکته شنیدند

جمعی به دَرِ پیر خرابات، خرابند
قومی به بَرِ شیخ مناجات، مریدند

فریاد! که در رهگذرِ آدمِ خاکی
بسی دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

يك صبحِ زود
يك صبحِ زودِ قشنگ خواهيم رفت
همان طرف هاى دورِ آشنا خواهيم رفت

مى گويند آنجا
كوچه هايى دارد عجيب،
غرقِ نور و سلام و تبسم وُ
هر چه شما بخواهيد!

مى گويند آنجا
نسترن ها نماز مى خوانند
آب، اهل آوازِ رفتن است
و ملائكى بى سوُال
پياله هاى پُر از مى را
بر چينه هاى ستاره چيده اند،
هوا خوش است و كلمات،
همه كلمات از هر چه گفتنِ بوسه آزادند!


#استاد_سيد_على_صالحى
#صبح_بخير

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…
Subscribe to a channel