akhalaji | Unsorted

Telegram-канал akhalaji - فراسوی سیاست

2327

همواره در «فراسوی سیاست» می‌توان راهی به سوی آگاهی، اندیشه‌ورزی، روشنگری، رهایی، و معنویت یافت!

Subscribe to a channel

فراسوی سیاست

🔷‍ایرانی‌تر!*

1. سال 1380 که در رشته فیزیک (گرایش هسته‌ای) تحصیل می‌کردم دوستی داشتم که الاهیات می‌خواند و افغان بود. به خاطر ندارم که خودش در ایران متولد شده بود یا پس از تولد به دلیل تحولات افغانستان همراه خانواده‌اش مجبور شده بود راهی ایران شود. به هر حال افغان بود و مثل همۀ افغان‌هایی که دیده بودم وطنش را دوست داشت و دلتنگ وطنش بود و با لهجه زیبای فارسی دری گاه از دلتنگی‌هایش می‌گفت و مرا شیفتۀ فارسی زیبایش می‌کرد.

2. اما فقط دلتنگ وطنش نبود. شدیداً دغدغۀ وطنش را داشت. به همراه خواهرش که پرستاری خوانده بود در قم مؤسسه‌ای داشتند و به مهاجران افغان کامپیوتر و زبان انگلیسی آموزش می‌دادند تا اگر روزی در کشورشان صلح شد با دست پر به افغانستان برگردند و کشورشان را بسازند. مدام به من اصرار می‌کرد به مؤسسه ما بیا و تو هم زبان و کامپیوتر یاد بگیر. اما من سودای فلسفه، ادبیات و روان‌شناسی در سر داشتم. با اصرار او، روزی که مؤسسه آن‌ها با مؤسسه‌ای مشابه مسابقه داشتند رفتم و فعالیت‌هایشان را از نزدیک دیدم؛ خانه‌ای قدیمی و کاه‌گِلی در بافت قدیمی قم که به مؤسسه تبدیل کرده بودند و در آن به آموزش مهاجران مشغول بودند. آن روز با دیدن آن همه سخت‌کوشی و امید، برای اولین بار از ایرانی‌بودن خودم خجالت کشیدم!

3. با یورش ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا در سال ۱۳۸۰ (2001) و سرنگونی طالبان و استقرار دولت جدید و برقراری نسبی صلح، سرانجام در سال 1382، که من از فیزیک انصراف داده بودم و به تحصیل فلسفه مشغول، دوستم به افغانستان برگشت و کارمند سازمان ملل شد. پس از چند سال به سوئد رفت و در دو رشته سیاست و حقوق ادامه تحصیل داد و سرانجام به استرالیا مهاجرت کرد و در آنجا وکیل مهاجرت شد.

4. دیروز پیام داد و احوالم را پرسید. نگران ایران بود. شاید چون وطن دومش بود! از جنگ گفتیم و از پیامدهای جنگ و آرزوی هرچه زودتر تمام‌شدنش. به او گفتم تفاوت این جنگ با بسیاری جنگ‌های دیگر این است که پیامدها پیش‌خور شده است. در واقع جنگ زودتر از این‌ها شروع شده بود و پیامدهای خودش را نشان داده بود و حالا فقط صورت نظامی به خود گرفته است. میلیون‌ها ایرانی چندین سال است که وطنشان را ترک کرده‌اند و هر یک در گوشه‌ای از دنیا آوارگی و بی‌وطنی را تجربه می‌کنند. حتی پیامدهای اقتصادی که معمولاً مدتی پس از جنگ نظامی خود را نشان می‌دهد در ایران سال‌هاست با اعمال تحریم‌ها و. .. نمایان شده است.

5. سوگمندانه گفت: «سازمان ملل از زمان ترامپ بسیار ضعیف شده. خیلی از پروژه‌ها از بین رفته یا به حالت تعلیق درآمده و از نقش سازمان ملل در امور دیپلماتیک هم بسیار کاسته شده است. دولت ایران اگر حمایت مردمی مؤثرتری داشت وضعیت فرق می‌کرد. همه دوستان ایرانی من در اینجا (استرالیا) از حمله اسرائیل خوشحال‌اند! چون فکر می‌کنند حکومت تغییر می‌کند! حتی این نظر را در اخبار استرالیا دیدم. به نظر من جای تأسف است».

6. او از ما ایرانی‌تر است و من از ایرانی‌بودن خودم شرمسار که چرا گروهی از هموطنانم سمت وطنشان نمی‌ایستند و از سر دشمنی با حکومت برای نابودی وطن دست‌افشانی می‌کنند.

7. ایرانی بمانیم تا ایران بماند!

✍🏻زینب صالحی
کارشناس ارشد فلسفه اخلاق

*ایرانی‌تر: عنوان کتابی از نهال تجدد، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و همسر ژان کلود کری‌یر فرانسوی، که در آن نویسنده معتقد است همسر فرانسوی‌اش با کشش عمیق به فرهنگ ایرانی، او را بیش از پیش با ریشه‌های ایرانی‌اش آشنا کرده است.

🖊پروا پارسا

#فرهیختگان #ایران #ایرانی #ایرانی‌تر

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 از گرفتاری در رؤیای حاکمان تا چنبره رؤیای شوم "خاورمیانه نوین"!

✍🏻 امین بزرگیان

در این لحظات سهمگین، برای شناختن شرایط باید از چیزی آشنا شروع کرد. مردم ایران سال‌هاست در رؤیای حاکمان‌شان گیر افتاده‌اند. تاریخ معاصر ما مبارزه مردم با این رؤیا بوده است؛ رؤیاهایی شوم که از طریق سرکوب آزادی و عدالت محقق می‌شوند.

روایت تاریخ سیاسی از مشروطه تا ۵٧، از ۵٧ تا جنبش زن‌زندگی‌آزادی، روایت مبارزه با رؤیاهای شوم طبقه حاکم و به صدا درآوردن تخیل جمعی یا بیان رؤیای مردم بوده است.

امروز و در این لحظه تاریخی، سرنوشت ما در یک رؤیای دهشتناک دیگری اسیر شده که در اتاق جنگ اسراییل بافته شده است. ما در رؤیای اسراییل گیر افتاده‌ایم؛ رؤیایی که چندی پیش در غزه ظاهر شد و جلوه‌ای از خود را در لبنان و سوریه تداوم داد. این رؤیا نامی پر طمطراق دارد: «خاورمیانه نوین».

فراموش نباید کرد که این رؤیایی اسراییلی است، رؤیایی که در راه تحققش نشان داده که هیچ محدودیت اخلاقی و انسانی ندارد. در همین چهار روز جلوه‌ای از این رؤیا را ساکنان ایران با گوشت و پوست و استخوان مشاهده کرده‌اند. آنچه برخی ایرانیانِ رؤیابین از غزه می‌گفتند، وضوح‌بخشی به خوابی بود که اکنون در تهران تعبیر شده است.

علاوه بر آنچه در آسمان ایران رخ می‌دهد، بر روی زمین آن -که به هر جایی که ایرانی است گسترده شده- چه می‌گذرد؟ کالت‌هایی سیاسی با تمام قوای رسانه‌ای در حالِ فروختن رؤیای اسراییل به مثابه رؤیای مردم‌اند. متن‌ها، گفتارها، اخبارها و همه آنچه بر سر ما در «قدردانی از اسراییل» بمباران می‌شوند، مجهز به توانی هستند که تاریخچه طبقه حاکم بدان‌ها اهدا کرده است. ساده می‌کنم: رؤیای حاکمان، وجدان برخی ایرانیان را به رؤیای شوم اسراییل گشوده است. رذالت‌های اخلاقی مشاهده‌شده در گفتار این افراد که به ریاست اپوزیسیون سلطنت‌طلب و دیگر راست‌گرایان، هدایت می‌شود، چیزی نیست جز بیان فارسی رؤیای اسراییل. پیش آمدن اسراییل و کسب موفقیت‌های نظامی به بیان آنان صراحت بخشیده است.

اما روی زمین ایران، مقاومتی در برابر همه این رؤیاهای شوم وجود دارد. آنهایی که توان رؤیابینی دارند، نمی‌خواهند رؤیای اسرائیل را جایگزین رؤیای حکومت کنند. آنها به رؤیای مردم وفادارند. تجاوز صریح اسراییل را تجاوز به خانه‌شان می‌فهمند و به ایدئولوژی «حمله به جمهوری اسلامی» باج نمی‌دهند. آن‌ها برتری نظامی و سیاسی اسراییل را بدون هیچ استثنایی نفی می‌کنند؛ همچون «پویش نه به اعدام» که حتی با اعدام قاتلان مخالف است، زیرا که نمی‌تواند از مجری اعدام و نوع مجازات به بهانه ماهیت مجرم، چشم‌پوشی کند. آن‌ها می‌دانند که رؤیای اسراییل، زمین مبارزه را از آنها می‌گیرد و تمامی دستاوردها را به‌گونه‌ای محو می‌کند که نشانی از آن باقی نماند.

مبارزه با اسراییل و حامیانش مبارزه با همه #رؤیاهای_شوم است. برای به دام نیفتادن به آن باید همبسته شد. این اولین قدم برای پایان دادن به این جنگ است.

@AminBozorgiyan
#رویای_شوم_خاورمیانه_نوین
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 ایران‌اینترنشنال؛
اتاق فرمان مهندسی ذهن، نه رسانه!


✍🏻تایماز معدنی‌پور

آنچه با نام «کانال ایران‌اینترنشنال» عرضه می‌شود، رسانه نیست؛ یک پروژه‌ی امنیتی تمام‌عیار است. محصول اتاق فکر دولت‌های متخاصم، با مأموریت مشخص:
نابودسازی امید اجتماعی، تخریب هویت ملی، و مهندسی افکار عمومی ایرانیان در جهت منافع بیگانه.

در ظاهر تریبون آزاد است، اما در واقع خط تولید حرفه‌ای «دروغ»، «تحریف» و «تفرقه» است. کوچک‌سازی موفقیت‌ها، برجسته‌سازی ناکامی‌ها، دعوت به خشونت، عادی‌سازی تجزیه‌طلبی، و توجیه تحریم‌هایی که مستقیماً بر زندگی مردم آوار می‌شود … این‌ها مأموریت‌هایی است که به‌دقت در اتاق‌های فکر لندن، ریاض و تل‌آویو طراحی و از طریق این کانال پیاده‌سازی می‌شود.

این شبکه نه تنها رسانه نیست، بلکه بخشی از «جنگ ترکیبی» دشمن علیه ایران است؛ جنگی که ابزارش سلاح نیست، بلکه «ذهن مخاطب» است.

بدیهی است که نقد به نظام، مطالبه‌گری و حتی اعتراض مدنی حق مردم است، اما هیچ ملتی از طریق خیانت، تحقیر ملی و نعل وارونه زدن به توسعه نرسیده است.

#ایران‌اینترنشنال نه دغدغه آزادی دارد، نه عدالت، نه رفاه مردم. دغدغه‌اش تغییر ادراک، ایجاد اغتشاش ادراکی، و تخریب بنیان‌های اعتماد عمومی است. این رسانه، دقیقاً همان نقشی را ایفا می‌کند که «الجزیره» در لیبی و سوریه، و «فاکس‌نیوز» در دوران جنگ عراق ایفا کردند؛ ایجاد هیجان، بدون حقیقت. تشویق به ویرانی، بدون مسئولیت.

ما اگر خواهان آزادی، اصلاح، و پیشرفت هستیم، راهش عبور از گفت‌وگوی داخلی، اصلاح درونی و مشارکت مدنی است؛ نه دنباله‌روی از پروژه‌ای که طراحش سعودی است، حامی‌اش اسرائیل، و قربانی‌اش ایران.

#جنگ_ترکیبی #اتاق_فرمان_مهندسی_ذهن

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 تخلیه تهران یا ایران؟!

✍🏻صابر گل‌عنبری

دونالد ترامپ با وعده و شعار فریبنده اما دروغین «نه به جنگ» و پرهیز از ورود آمریکا به جنگی جدید توانست دستکم آرای بخشی از مخالفان جنگ به ویژه مخالفان جنگ اسرائیل در غزه را جذب و به پیروزی برسد؛ اما با گذشت حدود پنج ماه از آغاز دور دوم ریاست جمهوری‌اش نه تنها در خاموش کردن جنگی چه اوکراین چه غزه ناکام مانده است، بلکه با نشان دادن چراغ سبز به نتانیاهو موجب شعله ور شدن جنگی دیگر در خاورمیانه علیه ایران شده است.

حالا هم پس از تجاوز به ایران و «خیانت» به رای دهندگان آمریکا خواهان تخلیه تهران شده است؛ گویا کوچاندن و ترانفسیر سرگرمی و تفریحی برای ترامپ تبدیل شده است؛ تا دیروز از ضرورت کوچاندن مردم غزه و سلطه آمریکا بر این باریکه می‌گفت و امروز هم خواستار تخلیه و به عبارتی دیگر کوچ اجباری ساکنان ابرشهر تهران شده است که از لحاظ جمعیت معادل ۲۰ کشور است.

البته این «هشدار» صرفا متوجه تهران نیست، بلکه نظر به جایگاه سمبلیک پایتخت و به نوعی پیوند خوردن آن با هویت ایران سخنی به گزاف نیست که اگر گفته شود این خواسته نامعقول او نوعی درخواست برای کوچ از ایران است.

فعلا هدف اولیه ترامپ از این فشار حداکثری وادار کردن حاکمیت به امضای «تسلیم نامه» برای نابودی کامل برنامه هسته‌ای است و به فرض صحت چنین فرضیه‌ای احتمالا دولت آمریکا هنوز کاملا مطمئن نیست که با ورود مستقیم به جنگ و بمباران تاسیساتی چون فوردو نابود شود. البته تن دادن به چنین تسلیمی در حوزه هسته‌ای نیز به معنای پایان کار نیست، بلکه آمریکا و اسرائیل به احتمال زیاد این روند را تا خلع سلاح کامل ادامه خواهند داد.

در این راستا هم ترامپ منتظر این است که حملات اسرائیل کاملا راه را برای ورود «بی خطر» جنگنده‌های آمریکایی حامل بمب‌های سنگرشکن برای بمباران فوردو و دیگر تاسیسات زیرزمینی باز کند؛ به گونه‌ای که بعد از آن ایران قادر به حمله‌ای به منافع آمریکا در منطقه نباشد.

اما در کنار اهداف اولیه پیشگفته، پیام ترامپ و نتانیاهو برای تخلیه پایتخت ایران خود پرده از اهداف حقیقی این تجاوز بر می‌دارد و نشان می‌دهد که هدف و غایت آن‌ها آن گونه که اعلام می‌کنند نابودی برنامه هسته‌ای ایران نیست.

حتى هدف آمریکا و اسرائیل فراتر از تغییر رژیم است؛ در وهله اول اگر هدف صرفا برنامه هسته‌ای بود که چه نیازی به تخلیه پایتخت است و اساسا چه نیازی به حمله به اهداف غیر نظامی و کوچاندن 12 میلیون نفر است؟ اگر هم هدف تغییر رژيم است اساسا مگر راه آن تخلیه پایتخت است؟ بر کسی پوشیده نیست که این هشدار و تخلیه مردم را در درجه اول علیه خود متجاوز و متجاوزین می‌شوراند.

اما غایت ترامپ و نتانیاهو چیست؟ به نظر می‌رسد که پس از تحقق اهداف مقطعی اولیه، یعنی نابودی برنامه هسته‌ای و تغییر نظام اما غایت اصلی فروپاشی کیان ایران پس از یک دوره پر آشوب است. در این صورت هم اگر کیان مملکت فروپاشد هیچ بعید نیست که خواسته ترامپ سیطره بر برخی جزایر راهبردی ایرانی در خلیج فارس باشد.

از کسی که ادعای مالکیت گرینلد می‌کند و در اندیشه الحاق کانادا به خاک آمریکاست و چنین اندیشه‌های فاشیستی و ضد انسانی را در سر دارد، کاملا محتمل است که فردا روزی بخواهد بخشی از خاک ایران در خلیج فارس را در سایه وضعیتی فرو پاشیده به نام آمریکا بزند که برای همیشه حضور آن را در این منطقه فوق راهبردی تثبیت کند و در آن هنگام هم تشنگان قدرت که اکنون سودای رسیدن به آن با جنگنده‌های آمریکا و اسرائیل را دارند، حتی اگر هم بخواهند نخواهند توانست کاری کنند.

اکنون تنها راه حفظ ایران و جلوگیری از ورود به آینده‌ای مجهول و پرآشوب، کنار گذاشتن و لو موقت خصومت‌ها و کینه و کدورت‌های بجا و بی‌جا و دفاع از کشور است.

خداوند ایران و ایرانی را از اهریمنان مصون بدارد.

@Sgolanbari
#تخلیه_تهران #تخلیه_ایران
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷اوکراین و روسیه، اسرائیل و ایران: جستجوی معنا

✍🏻نوشته جورج فریدمن - ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵

🖊ترجمه محمد زهدی ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵

حمله پهپادی اوکراین به روسیه در ابتدای این ماه و حمله اسرائیل به ایران شباهت‌های قابل توجهی دارند. اول، هر دو حمله در حین مذاکرات بین ایالات متحده و کشورهای مورد حمله (روسیه و ایران) انجام شد که قبل از مهلت‌های تعیین‌شده توسط واشنگتن به نتیجه نرسیده بود.
دوم هر دو حمله به شدت به عملیات‌های بزرگ و مخفی اطلاعاتی وابسته بودند.
سوم، به نظر نمی‌رسد که ایالات متحده در هیچ‌یک از این عملیات‌ها دخیل بوده باشد. با این حال، در مورد اسرائیل، ایالات متحده از قبل مطلع بود، حمله را تأیید کرد و حتی بخشی از آن را با ممنوع کردن کشتن رهبر ایران شکل داد. در مورد برنامه‌های اوکراینی‌ها، وضوح کمتری وجود دارد و مشخص نیست که ایالات متحده چه مقدار از آن‌ها اطلاع داشت یا چگونه بر آن‌ها تأثیر گذاشت، اما بعید است که ایالات متحده از حمله پیشاپیش بی‌خبر بوده باشد.
چهارم هر دو حمله دو هدف داشتند. هدف اول نابودی یک دارایی استراتژیک بود: هواپیماهای دوربرد در روسیه و زیرساخت‌های هسته‌ای در ایران. هدف دوم ایجاد حس عمیق آسیب‌پذیری در دشمن با استفاده از عوامل مخفی در عمق خاک دشمن و کاشت عدم‌اطمینان درباره حضور تیم‌های مخفی اضافی بود.
پنجم، در هر دو مورد، تنها واکنش به حملات، حداقل در این مرحله، حملات قابل توجهی با پهپادها بود.
ششم، هیچ‌یک از حملات با یک تهاجم نظامی متعارف دنبال نشد.
شباهت‌ها به وضوح قابل مشاهده‌اند، اما اهمیت این شباهت‌ها کمتر روشن است و نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد.

از منظر سیاست ایالات متحده، این عملیات‌ها چندین نکته مهم را مطرح می‌کنند. نخست، ایالات متحده علاقه زیادی به این جنگ‌ها دارد. به عبارت دیگر، تمایل به کاهش مشارکت در خطرات جهانی به طور کامل وجود ندارد. ایالات متحده منافع قابل توجهی در هر دو منطقه اروپا و خاورمیانه دارد، اما در حال حاضر در حال محدود کردن دخالت مستقیم خود است.

در مورد اسرائیل، ایالات متحده از حمله قریب‌الوقوع آگاه بود و پارامترهایی برای اقدام تعیین کرده بود. در مورد حمله به اوکراین، ایالات متحده هیچ ادعایی مبنی بر آگاهی قبلی نکرده است، اما انکار این موضوع با توجه به سطح تلاش‌های انجام شده در عملیات و اطلاعاتی که به طور کلی به اوکراینی‌ها منتقل شده، چندان قانع‌کننده نیست.

در هر دو مورد، ایالات متحده دارای منافع استراتژیک بود که آن را از طریق دیپلماسی دنبال می‌کرد. همچنین در هر دو مورد، عدم توانایی در رسیدن به یک توافق قابل قبول در یک بازه زمانی مشخص مقدمه‌ای برای حملات بود. بنابراین، ما دو چیز را از جانب آمریکایی‌ها مشاهده می‌کنیم:

آن‌ها واقعاً به دنبال رسیدن به توافق با دو کشور بسیار متفاوت - ایران و روسیه - هستند. در غیر این صورت، آن‌ها اقدامات قابل توجهی را توسط کشورهای مستعد خطر تأیید می‌کنند و اطلاعات را به اشتراک گذاشته و تسلیحات فراهم می‌آورند، اما خودشان به طور علنی در جنگ شرکت نمی‌کنند.

توانایی آنچه من «کشورهای مشتری» خواهم نامید برای اعمال مجازات بر کشورهایی که نتوانند انتظارات دیپلماتیک آمریکایی را برآورده کنند، با تمایل ایالات متحده برای ایفای نقش اصلی تفاوت دارد. ایالات متحده کنترل قابل توجهی بر اقدامات کشورهای مشتری خود اعمال می‌کند بدون اینکه نیروهای خود را در خطر قرار دهد و در عین حال توانایی عمل دیپلماتیک خود را با حفظ درجه‌ای از بی‌طرفی معقول، اگر نه بی‌تفاوتی، حفظ می‌کند. این ممکن است تفسیر پیچیده‌ای از وضعیت به نظر برسد، اما من فکر می‌کنم که تفسیر معقول و معناداری است.

از منظر نظامی، افزایش استفاده از عملیات‌های مخفی قابل توجه است. نمی‌دانم چه مقدار از این عملیات‌ها ناشی از عوامل روی زمین بوده یا اطلاعات سیگنالی بوده است. ادعاهایی مبنی بر اینکه اطلاعات انسانی در شناسایی اهداف برای حملات پهپادی یا هوایی حیاتی بوده ممکن است صرفاً برای پوشش نقاط ضعف فناوری مدرن باشد، مانند اینکه لپ‌تاپ شما چقدر راحت می‌تواند موقعیت شما را فاش کند. به هر حال، ماهیت جنگ به سرعت در حال تحول است و مدل قبلی جنگ‌های انبوه به طور فزاینده‌ای قدیمی شده است.

من این رویکرد را نسبت به وقایع خاورمیانه اتخاذ کرده‌ام زیرا این درگیری، یک رویداد بود که قرار بود اتفاق بیفتد و پیامدهای چندانی نداشته است. ناتوانی ایران یا بیشتر کشورها در پنهان کردن توسعه سلاح‌های هسته‌ای یکی از ویژگی‌های تابش است. هرگز این امکان وجود نداشت که تهران بتواند از شناسایی فرار کند یا اینکه اسرائیلی‌ها یا آمریکایی‌ها قبل از عملیاتی شدن تأسیسات، آن‌ها را نابود نکنند. از نظر پیامدهای منطقه‌ای، ایران در جهان عرب محبوب نیست، زیرا از جمله دلایل دیگر، ایرانی‌ها عرب نیستند.

@akhalaji

👇👇👇

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷"با هم بودن" بزرگ‌ترین سلاح ماست!

✍🏻مصطفی داننده

وضعیت جنگی است. تهران در میانه‌ی دود و آتش می‌سوزد. دیگر شهرها نیز هدف موشک‌ها و پهپادها هستند.

در این روزهای سخت و نابرابر، تنها امید ما، ایستادن در کنار یکدیگر است. این شاید تنها کاری باشد که از دست‌مان برمی‌آید، اما همین "با هم بودن" بزرگ‌ترین سلاح ماست.

اگر مغازه‌داریم، جنگ بهانه‌ای برای گران‌فروشی نیست. در روزهای سیاه، انسانیت را گران بفروشیم، نه کالا را.

اگر صاحب‌خانه‌ایم، سنگینی اجاره را بر دوش مستأجر خسته‌مان نیفکنیم. گاهی گذشت، امن‌ترین پناه برای یک خانواده است.

اگر در جای امنی زندگی می‌کنیم، درِ خانه‌مان را به روی کسانی که احساس می‌کنند محل زندگی‌شان ناامن است باز کنیم. امنیت، وقتی معنا دارد که بتوان آن را قسمت کرد.

اگر صدای‌مان در شبکه‌های اجتماعی شنیده می‌شود، مردم را آگاه کنیم، روحیه بدهیم، امید بسازیم. جنگ نه فقط در میدان، که در دل و ذهن مردم نیز در جریان است.

و مهم‌تر از همه، اختلافات سیاسی را کنار بگذاریم. حالا وقت ایران است. فقط ایران.

ایران عزیز ما زیر آتش دشمن است. برای ایران، کنار هم بایستیم.

#فرهیختگان #همبستگی #با_هم_بودن

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 رضا پهلوی و دلقک‌هایش!

✍🏻حسن انصاری

به عنوان کسی که سی و اندی سال است در کار تاريخ اسلام و ايران و منطقه هستم بی ترديد معتقدم که اپوزيسيون وابسته تحريم/ جنگ‌طلب راهی به مردم ايران و آينده کشور ندارد. اين اپوزيسيون آويزان که در خدمت منافع جهات خاص است و اينک در تقابل با منافع ايران و ايرانيان و با کمک مخالفان منافع ملت ايران صحنه را برای خود به توهم مناسب يافته چند ويژگی دارد که اينجا بر می شمارم:

1- بسيار متوهم است. چهل و اندی سال است در توهم زيسته و چهل سال ديگر هم بگذرد باز از اين توهم خودساخته رهایی نمی يابد. مگر اينکه کمی کتاب بخواند.

2- از تاريخ، فرهنگ و ديانت و ارزش های ملی/ دینی مردم ايران و اين سرزمين بی اطلاع است.

3- تمام هويتش را در وابستگی و ياری گرفتن از تحريم‌طلبی و کمک از جهات بيگانه با وطن ساخته است. برايش وابستگی حرف اول را می زند. دليلش اين است که از مردم در داخل نا اميد است. می داند که اين سرزمين ساز و کارهایی مدنی دارد که در وقت خود به اين وابستگان وطن‌ناشناس ميدان عمل نخواهد داد.

4- برايش يکپارچگی سرزمينی، هويت ملی، فرهنگ و سنت‌های ملی و دينی اين سرزمين، تاريخش و منافع ملی‌اش در منطقه‌ای با اين همه خطرات و مشکلات و آينده‌ای که بايد در سايه امنيت و عزت و استقلال تأمين شود اهميت ندارد. با هر تجزيه‌طلب متوهم‌تر از خودش هم حاضر است بنشيند و برای نابودی و تضعیف کشور با هر دشمن و رقیب تاريخی اين مرز و بوم هم حاضر است همکاری کند.

5- از ساز و کارهای قدرت و مناسبات تاريخی آن در ايران که پيشينه آن به صدها سال و گاه تا چند هزار سال می رسد بی‌اطلاع است. مقصر نيست. دليلش اين است که سواد اين رشته‌ها را ندارد. بی‌اطلاع است.

6- توهمش تا بدين پايه است که به دروغ‌ها و شايعه‌سازی‌هایی که خودش ساخته باورمند شده. هر روز با رسانه‌هایی که مورد حمايت بيگانه است و منافع بيگانگان را تأمين می کنند در کار دروغ‌سازی‌های جديد است. هر روز يک بساطی را هوا می‌کند. چرا که به داخل و مردم ايران اميدی ندارد. می داند که مردم هر که را از خود بدانند بی‌ترديد با جنگ‌طلبان و تحريم‌طلبانی که حتی نسبت به داروی بيمارانشان هم سیاست تحريم‌طلبی را دنبال کردند بيگانه‌اند و به آنها اميد نمی‌بندند.

7- گمان می کنند اسلام و تشيع و فرهنگ ملی/دينی که اين جماعت آويزان به کلی با آن بيگانه‌اند با اراده تحريم و جنگ‌طلب آنها در اين سرزمين از بين رفتنی است. مقصر نيستند. سواد تاريخی ندارند. با تکثر فرهنگی و دینی مخالفند. دنبال سکولاريزم ستيزه‌گرند و گمان می‌کنند دين را می‌شود با وابستگی فرهنگی و با شوهای رسانه‌ای در يک جامعه از ميان برد.

8- گمان می‌کنند با شانتاژهای رسانهظای و هوا کردن روزانه يک دروغ و شايعه جديد می‌توانند رهبرسازی کنند. فضای اينستاگرامی و فیک‌های توئیتری و شوهای تلويزيونی را با فضای واقعی اشتباه گرفته‌اند. قطعا اشتباه می کنید. اينجا ايران است.

9- تمام اميدشان به اين است که مخاطبشان تاريخ نداند. بی‌اطلاع از اوضاع منطقه و جهان باشد. تاريخ اين سرزمين را نداند. دوران سياه حکومت وابسته و فاسد و مستبد و کودتایی پهلوی را تجربه نکرده باشد. به شوهای مضحک نوستالژيک تلويزيون‌های معلوم‌الحال دل داده باشد. فریب دروغ‌پردازی‌ها و شایعه‌سازی‌هایشان را بخورد و یا شعارهای دروغین آنها و لو در زير ظاهری زيبا را باور کند. اما اشتباه می‌کنند. مردم ما به حکم خودآگاهی تاريخی در وقت ضرورت دوستان و دشمنان خود را نیک از هم باز می شناسند و می‌دانند چه کسانی از گرفتاری‌ها و مشکلات آنها برای خود اعتبارهای دروغين می‌سازند و صبح تا شام به دروغ و به نام مردم ايران در کار فاندگيری از بیگانگان هستند.

10- دست آخر اينکه درس از تاريخ نمی‌گيرند. حکماً در توهم خود چهل سال ديگر خواهند زيست.

توصيه من: در طی چهل سال آينده در کنار زيست متوهمانه خود سعی کنيد کمی کتاب هم بخوانيد. اگر کتاب‌های پیچیده سخت است و سوادتان اجازه نمی‌دهد، از کتاب‌های ساده در باره تاريخ ايران و تاريخ فرهنگش شروع کنيد.

/channel/azbarresihayetarikhi
#شاهزاده_بی‌وطن
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

♨️گذری بر جنگ‌های ایران در طول تاریخ

✍حامد دوستمرادی


🔺سرزمین ایران، چون زبانی که در بطن خود داستان‌ها و اسطوره‌های فروانی را نهفته دارد، در طول تاریخ به مثابه‌ی صحنه‌ای برای درگیری‌های بی‌پایان بوده است. این سرزمین همواره در معرض حمله و سلطه‌ی بیگانگان قرار داشته، اما ایرانیان با درکی عمیق از اهمیت زبان، فرهنگ، و استقلال سیاسی خود، پیوسته در صدد بقای #هویت_ملی خویش برآمده‌اند. آنان با عزمی راسخ و صبر تحسین‌برانگیز، در برابر طوفان حوادث و تهاجم‌های ویرانگر ایستادگی کرده و پس از هر شکست، بار دیگر به پا خاسته و به حیات خود ادامه داده‌اند.

▪️مبنای شکل‌گیری تاریخ نظامی ایران، درگیرهای مکرر در محورها و جغرافیاهای متفاوت است؛ به وضوح، محورهای شمال شرقی و شمال غربی، بستر توسعه‌ی جنگ‌ها و درگیری‌ها بوده‌اند. در یک مطالعه‌ی تاریخی، تجزیه و تحلیلی از جهات تهاجم‌های خارجی به ایران و بالعکس، از دوره‌ی هخامنشیان تا به امروز به دست آمده است:

- در محور شمال شرقی، ۶۱ حمله به داخل و ۵۱ حمله به خارج؛
- در محور شمال غربی، ۶۸ حمله به داخل و ۶۰ حمله به خارج؛
- در محور غربی، ۵۸ حمله به داخل و ۴۸ حمله به خارج؛
- در محور جنوبی غربی، تنها ۶ حمله به داخل؛
- در محور جنوبی (خلیج فارس)، ۱۷ حمله به داخل و ۶ حمله به خارج؛
- در محور شمالی (شرق دریای مازندران)، ۱۱ حمله به داخل و ۷ حمله به خارج؛
- در محور شمالی (غرب دریای مازندران)، ۱۱ حمله به داخل و ۱۷ حمله به خارج؛
- در محور شرقی، تنها ۲۳ حمله به خارج صورت گرفته است.


🔺مجموع این آمار نشان می‌دهد که ایرانیان در طول حدود ۲۵۰۰ سال تاریخ، به طور کلی ۴۴۴ بار (با این جنگ ۴۴۵) به جنگ پرداخته‌اند. به‌عبارتی، می‌توان گفت که به‌طور متوسط هر ۵.۵ سال یک جنگ در کارنامه‌ی تاریخ ایران ثبت شده است. از این تعداد، ۲۳۲ حمله از بیرون به داخل فلات و ۲۱۲ حمله از داخل فلات به مناطق دیگر بوده است. بنابراین، میزان و حجم تهاجم‌ها به داخل ایران به مراتب بیشتر از تلاش‌ها برای گسترش قلمرو، و تنها در ضلع شرقی و جنوب شرقی، خطر کمتری نسبت به دیگر نقاط مرزها وجود داشته است.

▪️این تاریخ پر فراز و نشیب، نه‌تنها دلیلی بر وجود حیات جنگجویانه‌ی ایرانیان بلکه نشانه‌ای از آرزوی عمیق آنان برای حفظ #هویت و #بقاء است. آنان با درک اهمیت فرهنگ و تاریخ خود، همواره در پی آن بوده‌اند تا از سیطره‌ی حوادث و شرایط ناگوار رهایی یابند. ایران، در واقع، داستانی است از صبر، پایداری و سرزندگی که در بطن خود، پیغام و درسی برای آیندگان به همراه دارد.

برای مطالعه بیشتر در خصوص آمار جنگ‌های ایران می‌توانید به این منبع مراجعه کنید:

1. کتاب جغرافیای سیاسی ایران، دکتر محمدرضا حافظ نیا، سال چاپ 1397

#جنگ #تاریخ_جنگ #جنگ‌های_ایران #جنگ_در_آیینه_تاریخ

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 تاریخ در آینه جنگ: از مغول تا اسرائیل، ایران در آزمونی تکراری!

✍🏻 محمد زهدی

چهار روز از حمله نظامی اسرائیل به ایران گذشته است. مجموعه‌ای از حملات هوایی، سایبری و هدف‌گیری تأسیسات حساس نظامی و زیرساختی که نقطه اوج سال‌ها تنش فزاینده میان دو رقیب منطقه‌ای به‌شمار می‌رود. این نخستین بار در دوران معاصر است که کشوری در غرب آسیا به‌صورت مستقیم وارد جنگی آشکار با ایران می‌شود. هرچند هنوز ابعاد دقیق این حمله و پیامدهای آن روشن نیست، اما آنچه روشن‌تر از هر چیز است، این است که بار دیگر تاریخ، آینه‌ای شده برای اکنون.

ایران سرزمینی است که حافظه‌اش از تهاجم خارجی لبریز است. از حمله اسکندر و عرب‌ها تا مغول‌ها و تیموریان، از تجاوز روسیه تزاری تا اشغال متفقین در جنگ جهانی دوم، همه و همه یادآور یک واقعیت دردناک‌اند: ضعف داخلی، بی‌تدبیری سیاسی و تفرقه اجتماعی، همواره راه را برای حمله دشمنان هموار کرده‌اند.

بزرگ‌ترین تجربه تاریخی شاید در قرن هفتم هجری رقم خورد، زمانی که امپراتوری مغول با قساوتی بی‌سابقه به ایران تاخت. ضعف خوارزمشاهیان در مدیریت تهدید، ناتوانی در هم‌افزایی نیروها و سوءظن میان نخبگان سیاسی و نظامی، راه را برای ورود دشمنی هم‌زمان با شمشیر و وحشت باز کرد. نه‌فقط شهرها بلکه ساختار تمدن ایرانی ویران شد. پرسش اینجاست: آیا آنچه امروز در حال وقوع است، همان روایت کهنه با چهره‌ای تازه است؟

این‌بار دشمن نه از شرق، که از غرب حمله کرده؛ نه با لشکر اسب‌سوار، که با پهپاد و موشک نقطه‌زن. اهداف نیز متفاوت‌اند: اسرائیل به‌دنبال نابودی کامل ساختار دفاعی و هسته‌ای ایران است، و حرف از تغییر حکومت و اشغال و تجزیه ایران می‌زند. اما منطق حمله، همان منطق تاریخ است: استفاده از لحظه تضعیف سیاسی، نارضایتی داخلی و انزوای بین‌المللی برای وارد کردن ضربه‌ای تعیین‌کننده.

درست همانند دوران قاجار که فقدان ارتش منظم و وابستگی به بیگانگان ایران را به‌راحتی در برابر روسیه تسلیم کرد، امروز نیز بیم آن می‌رود که شکاف میان مردم و دولت، نارضایتی گسترده و بحران مشروعیت داخلی، زمینه را برای تحقق اهداف نظامی دشمن فراهم کرده باشد. همان‌گونه که در جنگ جهانی دوم، بی‌طرفی بدون قدرت بازدارنده نتوانست مانع اشغال ایران شود، امروز نیز صرف ادعاهای بازدارندگی کافی نیست. در دنیای کنونی، قدرت نظامی بدون مشروعیت ملی و دیپلماسی فعال، ناپایدار و آسیب‌پذیر است.

با این‌حال، ایران امروز تفاوت‌های مهمی با گذشته دارد. توان قابل‌توجه موشکی، تجربه جنگ‌های نامتقارن، و تسلط بر فناوری دفاعی، برگ‌های برنده‌ای هستند که در تاریخ ایران بی‌سابقه‌اند. اما این برگ‌ها تنها در صورتی به نتیجه می‌رسند که پشتوانه‌ای از انسجام ملی، مدیریت عقلانی و مشروعیت داخلی داشته باشند. در غیاب این عناصر، حتی پیشرفته‌ترین ابزارها نیز بی‌اثر می‌شوند.

اکنون، ایران در یک دو راهی تاریخی ایستاده است: یا با درس گرفتن از گذشته، تهدید را به فرصتی برای بازسازی انسجام ملی و بازتعریف جایگاه منطقه‌ای خود بدل می‌کند، یا همچون دوران خوارزمشاهی، در طوفان تفرقه، سوءمدیریت و درگیری‌های فرسایشی، مسیر فروپاشی را طی خواهد کرد.

این جنگ، پیش از آن‌که جنگ ایران و اسرائیل باشد، آزمونی است برای #بلوغ_ایران. آزمونی که در آن، دشمنان خارجی تنها بخشی از معادله‌اند؛ و بخش دیگر، درون خود ماست.

#پیچ_تاریخی #آزمون_تکراری #تاریخ_در_آیینه_جنگ
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

آیا او در هفته دوم و پیش از آنکه اوضاع از کنترل خارج شود، برای مهار جنگ وارد عمل خواهد شد؟ چگونه ممکن است جنگ از کنترل خارج شود؟ یادمان نرود که جنگ روسیه و اوکراین هم با دو کشور آغاز شد، اما اکنون سربازان کره شمالی، پهپادهای ایرانی و کارشناسان اروپای غربی نیز درگیر آن شده‌اند.

منبع: روزنامه الشرق‌الاوسط

https://ara.tv/f8ii7
#سناریوهای_جنگ
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 قاتل و قربانی!

🖊 شورای سردبیری

حملۀ جنایت‌کارانۀ اسرائیل به ایران در روزهای گذشته در کنار زیان‌ها و از دست رفتن جان ایرانیان بسیار منجر به پاسخ به برخی مسائل بغرنج، روشن‌شدن ماهیت موقعیت‌ها و آشکارشدن بسیای از دوچهرگی‌ها نیز شده‌است. محک تجربه به‌میان‌آمده و خصلت آشکارسازندۀ این رخداد شوم بسیار برجسته است. مهم‌ترین وجوهی که تاکنون در جوف این بمباران وحشیانه آشکار شده به قرار زیرند:

یک- حکومت با لگد محکمی از خواب غفلت و خود-به-خواب‌زدگی توأمان بیدار شده و ارزش واقعی توان مادی و تلاش معنوی مصرف‌شده و کارکرد ارتباطی آن روشن‌شده‌است:

الف: صرف توان مادی در اقصی‌نقاط شبه جزیرۀ عربستان، از لبنان تا بحرین و از عراق تا یمن، با نتیجۀ کمتر از صفر، یعنی بدون دستاورد و موهومی از کار درآمدن تضمین‌هایی که حاصل از هزینۀ‌ مادی می‌پنداشت، به نقطۀ پایان رسیده و حجم زیانش مشخص شده. فقط صرف هزینۀ مادی در داخل کشور و در دانشگاه‌هاست که هدر نرفته است: دستاوردهای فنی نظامی در موقعیت فعلی تنها ابزار واقعاً موجود برای کاهش شدت مصیبت وارده است. با این حال این هم آشکار شده که ترجیح تدارک تهاجمی و غفلت از حزم لازم برای تدارک ابزار دفاعی از جملۀ اشتباهات است: توهم دائمی پیروزی آخرالزمانی باید با این واقعیت سخت روبرو می‌شد.

ب- فاجعۀ ناشی از سرمایه‌گذاری مجدد روی آدم‌های بیگانۀ گرسنه و آواره و دربه‌در بی‌آینده برای حفظ سلطۀ اجتماعی در روزهای اخیر آشکار شده‌است: در مورد نادرستی بازی دودوزه در مورد نگه‌داری از افغانان قبلاً و در مطلب پیشین هشدار داده‌بودیم: استفاده از تبعۀ بیگانه (عرب لبنانی و فلسطینی، گرسنۀ افعان، گداها و کولی‌های پاکستانی) و اشخاص کم‌قیمت خارجی برای کنترل مشکلات داخلی تیغ دولبه است. حکومت در دوران ورشکستگی حتی نیروی کافی برای تبلیغات ندارد؛ چه برسد به صف عملیاتی. اسرائیل از آن‌ها بهتر از حکومت ایران استفاده‌کرد و کل حملات زمین‌پایه موجود را توسط همان‌هایی انجام‌می‌دهد که حکومت می‌پنداشت دردسرهای داخلی آن را در خیابان حل‌خواهندکرد. امیدواریم این نتیجه چشم استراتژیست‌های کوته‌بین حکومت را باز کند.

ج- ویرانگر بودن شیوۀ تفکر، ایدیولوژی و شناخت حکومت از جهان، به‌روشنی در برابر ماست: ناهم‌خوانی باورهای منحط و مهجور و متحجر آن با واقعیت جهان امروز و تشدید این باورها توسط رندانی که به پستان حکومت وصل‌بوده‌اند، دره‌ای عمیق بین حکومت و اکثریت جامعه ایجاد کرده که پر شدنی نیست. این شکاف علیه بقای ایران به عنوان یک ملت و یک تمامیت ارضی عمل‌کرده و می‌کند.

خفه‌شدن سران و تلقین‌کنندگان ایدیولوژی حکومت به رگ و پی ملت، در روزهای اخیر و آغاز تبلیغات باسمه‌ای ملی‌گرایانه کارکرد مؤثر ندارد و بیشتر رسواکنندۀ آن است تا مقومش: سنگوار‌گی ایدئولوژی آن چنان است که دستگاه رسانه‌ای رسمی‌اش همان نت‌های وحدت‌شکن ضدملی ایدئولوژی منحط آن را می‌نوازد، ابزار و نفرات آن هنوز پیامک حجاب ارسال‌می‌کند و بسیج را نیروی محافظ ملت در برابر تروریست‌های مزدور خارجی معرفی‌می‌کند. دستورالعمل روز شنبه برای سانسور و سرکوب و زدن مارش پیروزی در قالب تقویت روحیۀ جامعه صفرای اجتماعی حکومت را می‌افزاید. حکومت در دفاع از تداوم فرمانروایی‌اش توان اتکا به جامعه را ندارد. علتش روشن است: جامعه را مریض، ذهنش را خراب و دلش را کینه‌جو کرده‌است.

دوم- انحطاط فکری و اخلاقی بخش عظیمی از فعالان اجتماعی دیگر موضوعی است که در روزهای اخیر آشکار شده‌است. منتقدان دانشگاه‌دیدۀ حکومت، اصلاح‌طلبان برجسته و اپوزیسون پیشگام همگام با حکومت در این گردنۀ سخت و امتحان نهایی درماندند و رفوزه‌شدند. با هیچ رطب و یابسی نمی‌توان کسی را که بتواند استدلال‌کند گیرافتادن حکومت در چالۀ جنگ نابرابر به نفع ملت ایران است، اهل درک سیاست و فعال اجتماعی یا روشنفکر و دانشگاهی شمرد. همۀ بازیگرانی را که در سال‌های اخیر در قالب اصلاح‌طلب در کلاس «بروید با آمریکا مذاکره‌کنید» ظاهر شدند و اکنون خفقان گرفته‌اند و همۀ آن‌ها را که نمایش‌های خیابانی برای هواپیمای اوکراینی برگزار کردند و اکنون در دل گردو می‌شکنند و قند آب می‌کنند، همۀ آن‌هایی را که زندان ستم حکومت را برای وجیه‌الاجنبی‌شدن کشیدند و آن‌هایی را که فکر می‌کنند حجم و وزن بلاهت و حماقت حکومت کنونی را می‌توان در کفۀ ترازوی سنجش با حجم بی‌رحمی و جنایت‌پیشگی امپریالیسم و اسرائیل در کفۀ دیگر گذاشت و کماکان معقول بود، موج انفجار بمب‌های آمریکایی-اسرائیلی در محضر تاریخ ایران پودر کرد ...

- ادامه مطلب و متن کامل را در instant view و با لمس این‌جا بخوانید.

@jameeno
#قاتل #قربانی
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 تغییر جنگ‌ها و ضرورت بازنگری در آمایش پدافندی کشور

✍🏻 محمد زهدی

حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به برخی اماکن و تأسیسات حیاتی کشور، بار دیگر ضرورت بازنگری در زیرساخت‌های دفاعی و امنیتی ایران را با وضوحی بی‌سابقه پیش روی تصمیم‌سازان و نهادهای مسئول قرار داده است. این حملات، که از سطح تهدیدات کلامی و جنگ‌های نیابتی فراتر رفته و به مرحله اقدام مستقیم رسیده‌اند، نقطه‌عطفی در دگرگونی ادبیات امنیتی کشور به‌شمار می‌روند و بازبینی جدی در طرح آمایش پدافندی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده‌اند.
طرح آمایش پدافندی، به‌عنوان بخشی از راهبرد کلان پدافند غیرعامل، وظیفه دارد تا با ارزیابی جامع از تهدیدات بالقوه و بالفعل، الگوی بهینه استقرار و پراکندگی تأسیسات، جمعیت، منابع حیاتی و زیرساخت‌های حساس کشور را تعیین کند. اما واقعیت آن است که بخش مهمی از این طرح‌ها در سال‌های گذشته عمدتاً بر مبنای فرضیات گذشته و تهدیدات کلاسیک تدوین شده‌اند. اکنون در دوره‌ای به سر می‌بریم که نوع تهدیدات، سرعت و دقت آن‌ها، و همچنین ابزارهای مورد استفاده، به شکل چشمگیری متحول شده‌اند.
امروزه دشمنان از ابزارهایی همچون حملات پهپادی دقیق، جنگ‌های سایبری، موشک‌های نقطه‌زن، اختلالات الکترونیکی و جنگ شناختی بهره می‌برند؛ ابزارهایی که می‌توانند در زمانی بسیار کوتاه، خسارات گسترده‌ای به مراکز کلیدی کشور وارد سازند. چنین واقعیتی ایجاب می‌کند که ساختار دفاعی کشور نیز از وضعیت ایستا و سنتی، به مدلی پویا، هوشمند و آینده‌نگر تغییر یابد.
یکی از ضعف‌های آشکار در وضعیت فعلی، تمرکز بالای تأسیسات حساس در نقاط محدود و مشخص است. شهرهای بزرگ و مراکز صنعتی مهم، به‌ویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور، فاقد پراکندگی مطلوب بوده و هدف‌های آسانی برای دشمنان محسوب می‌شوند. طرح آمایش پدافندی می‌تواند با بهره‌گیری از دانش ژئوپلیتیک، تحلیل ریسک، و داده‌های مکانی، الگوی نوینی از پراکندگی منطقی و کارآمد زیرساخت‌ها را ارائه دهد؛ الگویی که در آن قابلیت جایگزینی، #تاب‌آوری و تداوم عملکرد حیاتی در شرایط بحران حفظ شود.
از سوی دیگر، طرح‌های توسعه‌ای کشور نباید جدا از الزامات دفاعی و پدافندی تدوین شوند. امروز دیگر نمی‌توان آمایش سرزمین را بدون توجه به تهدیدات امنیتی و دفاعی ترسیم کرد. تلفیق این دو مقوله، هم موجب پایداری توسعه در شرایط بحرانی خواهد شد و هم مانع از اتلاف منابع در سرمایه‌گذاری‌های آسیب‌پذیر می‌شود.
تجربه کشورهای موفق در حوزه دفاع غیرعامل نیز نشان می‌دهد که بازآرایی مستمر و تطبیق‌پذیر با تحولات محیطی، یکی از ارکان اصلی بقای ملی است. بنابراین، بازنگری در طرح آمایش پدافندی، صرفاً یک اقدام فنی یا کارشناسی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی در سطح امنیت ملی است که باید با اراده جدی، نگاه فرابخشی، و همکاری میان تمامی نهادهای نظامی، اجرایی و علمی کشور به انجام برسد.
در پایان، آنچه امروز در معرض تهدید قرار گرفته، تنها تأسیسات فیزیکی نیست، بلکه اعتبار ساختار دفاعی و قدرت #بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. بی‌تردید، بازنگری عالمانه، شجاعانه و آینده‌نگرانه در طرح آمایش پدافندی، می‌تواند گامی مؤثر در ارتقاء #امنیت_پایدار و حفاظت از منابع حیاتی کشور در برابر تهدیدات روزافزون باشد.

#طرح_آمایش_پدافندی #بازنگری_طرح_آمایش_پدافندی

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 ضرورت‌های توجه به روایت

🖊سمیه توحیدلو

می‌دانم روزهای سختیست و بسیاری بیش از هرچیز به دنبال حل و فصل امور جاری مملکت درگیر جنگ هستند. اما به نظرم جنگی چنین نیازهای بیشتری دارد، فکر کردم شاید بشود چند پیشنهاد اینجا داد. امید که شنیده شود:

☑️ دولت و وزارت خارجه از خبرنگارهای مطرح جنگ مثل نفیسه کوهنورد برای ثبت اتفاقات در ایران دعوت کنند. شاید که صدای ایران بهتر شنیده شود.

☑️ دولت با هماهنگی رهبری اختیار یکی از شبکه‌های تلویزیونی را برای حفظ وفاق و شنیده شدن همه صداهای مخالف جنگ بگیرد. تلویزیون همان روال همیشه غیر ملی و میلی را پیش گرفته است. ضرورت ایجاب می‌کند که اطلاع‌رسانی چنین جنگی به خارج از مرزهای ایران منتقل نشود. با مدیران فعلی و تجارب همیشگی کاملا پیداست که تغییر رویه‌ای رخ نخواهد داد. شاید این پیشنهاد تلطیف‌کننده باشد.

☑️ وزارت کشور با کمک شهرداری پروتکل‌های امداد شهری را هرچه سریع‌تر اطلاع‌رسانی و پیاده کنند. این رشتو را به عنوان نمونه ببینید. ایده‌های بسیاری می‌توان در این زمینه داشت.

☑️ مطابق هرآنچه درباره شهرداری نوشته شد، به نظر هر بخشی از دولت و نهادهای عمومی و مردمی می‌توانند وظیفه و پروتکل‌های مشخص خود را داشته باشند. انجمن‌های علمی، گروه‌های مردمی، رسانه‌ها، دفاتر بین‌المللی در ایران مانند یونسکو، دانشگاه‌ها و اساتید دانشگاهی و ... هرکدام باید با تامل به آنچه می‌توانند انجام دهند و در روزهای آتی نیاز است به انجام برسانند آگاه باشند.

☑️ دولت به شدت ساکت است. می‌دانیم که فرماندهان جنگ ضرورتا با دولتمردان یکی نیستند. اما اداره کشور در زمان جنگ وضعیت ویژه‌ای می‌طلبد. حضور به موقع، آینده‌نگری و انتقال این حس به شهروندان مهم‌ترین وظیفه دولت است. حواسمان باشد بسیاری برای سلامت روان دیگر سراغ صدا و سیما نمی‌روند. دولت از چه طریقی قرار است با مردم سخن بگوید؟ چرا هیچ از او شنیده نمی‌شود.

☑️ ساختن روایت‌ در شرایط فعلی بسیار مهم است. اگر روایت غالب را ما ننویسیم، برایمان خواهند نوشت. من که نشنیدم و ندیدم در این مدت که افرادی که صدای بلندتری در شبکه‌ها و میان مردم دارند، فراخوانده شوند. درست است که در میانه جنگیم، اما نباید از خاطر برد که جنگ روایت‌ها همیشه در کنار جنگ در میدان وجود دارد. به همین دلیل است که مخالفین ایران هزینه‌های زیادی برای روایت‌سازی و حضور در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند.

☑️ مردم چند دسته هستند. جماعتی که خود را جبهه انقلاب می‌دانند. با دولت مخالفند. اکنون را زمان خوبی برای عقده‌گشایی علیه دولت می‌دانند. دسته دوم از اصولگرایان که در شباهت مانند گروه اولند، اگر به عملکرد باشد برای همفکران خود نسخه می‌پیچند. اما فعلا و به ضرورت سکوت اختیار کرده‌اند. گروه سومی که نگران ایرانند. افکار متعادل و بعضا متفاوتی دارند. اما جمهوری اسلامی را ضرورتی برای ماندگاری ایران در شرایط فعلی می‌بینند. گروه چهارمی که عمیقا به عملکرد جمهوری اسلامی نقد دارند. امروز را رهاورد عملکردهای دیروز می‌دانند. اما اکنون را زمان باز کردن مشکل نمی‌دانند. گروه پنجمی که معتقدند ایران باید تحت حکومت دموکراتیک اداره شود و جمهوری اسلامی آزمون خود را پس داده است. اما عمیقا مخالف جنگند. اسرائیل را غاصب می‌دانند، هوادار ایرانند. جنگ را تقبیح می‌کنند. جمعیت ششمی هستند که ساکتند. ممکن است یکی از گروه‌های بالا باشند. اما برایشان هنوز شرایط چنان شفاف نیست که حرفی بزنند. گروه هفتمی هستند که به اسرائیل دل بسته‌اند. همراهی می‌کنند. خواب و خیال تغییر را می‌بینند. به پهلوی‌چی‌ها نزدیکند. گروه آخر و هشتم هم متاسفانه همان عوامل دشمن در خاک ایرانند. کم هم نیستند که می‌بینیم نفوذ تا چه اندازه بلا بر سرمان می اورد.

☑️ تا جایی که می‌دانم برای داشتن روایت باید همه دسته‌های بالا را شناخت. برایشان برنامه داشت. تا حد ممکن با ایشان گفتگو کرد یا صدایشان را می‌بایست خاموش کرد. همه اینها نه به نیروی قهر که برای اطلاع‌رسانی و روایت‌سازی با کمک مردم و همین گروه‌ها ممکن است.

@smtohidloo
#روایت #نبرد_روایت‌ها #جنگ_روایت‌ها
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔸ما در خانه‌های خود می‌مانیم!

🔹یک گزارش کوتاه از انفجار امروز سی‌متری نیروی هوای تهران:

✍احسان رضایی

سر ناهار بودیم که خانه با صدای مهیبی لرزید. این چند روز دیگر تشخیص انواع صداها را یاد گرفتیم. این یکی انفجار بود و در فاصلۀ نزدیک. داشتم برای خنداندن دخترک داستانی بامزه جور میکردم که خواهرم زنگ زد و خبر داد انفجار در کوچه پدری اتفاق افتاده. خانۀ مامان‌اینها فقط چند کوچه با ما فاصله دارد. بدو بدو رفتم. جمعیت قبل از من رسیده بود. نیروهای امدادی و انتظامی هم. داشتند نوار زرد می‌کشیدند و نمی‌گذاشتند کسی برود جلو. با داد و بیداد خودم را رساندم. یک ماشین پژو سفید چپه افتاده بود وسط خیابان که بعداً شنیدم در همان بمب گذاشته بودند ولی آن دست خیابان، دو خانه آن طرفتر تیرآهن‌هایش هم بیرون زده بود و به نظرم رسید کار پهپاد است. برادرم زودتر رسیده بود و خواهرها را - که از شانس همین امروز آمده بودند ناهار خانۀ مامان - برده بود. داشتند در را با شدت می‌کوبیدند که بیایید بیرون، شاید لولۀ گاز منفجر بشود. به مامان و بابا کمک کردم که آماده بشوند، قرص‌هایشان را بردارند و زدیم بیرون. جمعیت همین‌طور داشت می‌آمد و مامورها همین‌طور از مردم می‌خواستند محوطه را خلوت کنند و کسی گوشش بدهکار نبود. من و برادرم هم بعد از رساندن مامان‌اینها برگشتیم. این دفعه اوضاع مرتبتر شده بود. مامورهای سرخ‌پوش آتش‌نشانی، امدادگرهای سفیدپوش، پلیس‌های سیاهپوش، پاکبان‌های نارنجی‌پوش، درجه‌دارهای پلنگی‌پوش نیروی زمینی و تعدادی هم لباس شخصی در هم بودند. قبل از هر چیزی، ادب و احترامشان در آن لحظات کش آمدن اعصابها به چشمم آمد. راهنمایی کردند تا رفتیم داخل خانه. حالا بهتر می‌دیدم چه اتفاقاتی افتاده. تکۀ آسفالت بزرگی - بلندتر از قد من - پرتاب شده بود توی خانه و درخت نارنجی که بابا سالها تیمارش کرده بود، زیر این ضربه از کمر شکسته بود، اما ضرب آن را گرفته و نگذاشته بود بابا که پشت پنجرۀ پذیرایی نشسته بود، طوری‌اش بشود. اول شاخه‌های شکسته وفادار را از حیاط خانه جمع کردیم. بعد تکه‌های اسفالت را - که چه سنگین بود. بعد نوبت یک لایه سنگ و نخاله و خاک و شیشه بود. همه‌جای خانه با شیشه‌خرده زخم شده بود. تا قبل از تاریکی مشغول رسیدگی به خانه بودیم. برق قطع بود و باید قبل از غروب می‌زدیم بیرون. درها و قفل‌ها را درست کردیم و آمدیم. خانه‌ای که مورد اصابت بود، برای ساخت و ساز خالی شده بود و تا جایی که شنیدم، تلفات جانی در کار نبود. لابد خرابکارها برای گرفتن دستمزدشان به دردسر خواهند افتاد. شاید هم مجبور شوند ترساندن نوه‌های یک دبیر بازنشسته را هدف گرفتن زیرساخت‌های هسته‌ای جا بزنند. گفته‌اند اسرائیل و مزدورهای داخلی‌اش امشب تهران را چنین و چنان خواهند کرد. ما امشب در همین شهر و همین محل می‌خوابیم و فردا صبح، درخت دیگری می‌کاریم. آن کسی که باید برود، وطن‌فروش‌ها هستند. ما می‌مانیم.

منبع : احسان‌نامه

#فرهیختگان #ما_می‌مانیم #ایران_ماندگار

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷سناریوی برتری ایران در جنگ فرسایشی

✍🏻محمد زهدی

🖌️با شعله‌ور شدن تنش‌های منطقه‌ای در غرب آسیا و وقوع جنگ مستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، ادامه‌دار بودن جنگ بیش از هر زمان دیگری مورد توجه تحلیل‌گران نظامی و استراتژیک قرار گرفته است. یکی از پرسش‌های اساسی در این میان آن است که اگر جنگ مستقیم و تمام‌عیار میان این دو بازیگر کلیدی منطقه، بیش از دو هفته به طول انجامد، آیا شرایط به نفع ایران تغییر خواهد کرد؟ پاسخ به این سؤال در گرو بررسی مؤلفه‌هایی است که به ایران در یک نبرد فرسایشی، مزیت‌های نسبی مهمی می‌بخشند.

🔸نخستین و شاید مهم‌ترین مزیت ایران در چنین جنگی، پهناور بودن جغرافیایی و عمق راهبردی آن است. ایران با بیش از ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع مساحت، توانایی ایجاد پراکندگی نظامی، جابه‌جایی زیرساخت‌ها، و پایداری در برابر حملات دقیق موشکی و هوایی را داراست. بر خلاف اسرائیل که جغرافیایی محدود و فشرده دارد، ایران در مواجهه با جنگی طولانی‌مدت، می‌تواند از پراکندگی طبیعی جغرافیا به‌عنوان سپر دفاعی استفاده کند. در حالی که اسرائیل به‌دلیل وسعت محدود، با هر ضربه، آسیب‌پذیری بیشتری را تجربه می‌کند، ایران توانایی بالاتری در جذب ضربات و بازسازی ساختارهای حیاتی دارد.

🔸دومین عنصر کلیدی، ترکیب جمعیتی و ظرفیت بسیج اجتماعی ایران است. با جمعیتی بالغ بر ۸۵ میلیون نفر و سابقه‌ای غنی از بسیج مردمی در بحران‌ها، ایران از نظر نیروی انسانی برتری محسوسی نسبت به اسرائیل دارد. این ویژگی، به‌ویژه در جنگ‌های طولانی و فرسایشی، به‌عنوان یکی از عوامل تعیین‌کننده در توازن قدرت مطرح می‌شود. در حالی که اسرائیل به‌دلیل حساسیت بالای جامعه‌اش نسبت به تلفات و فشار روانی، ظرفیت کمتری برای تحمل جنگ‌های بلندمدت دارد، جامعه ایرانی تجربه‌ای طولانی در مقابله با جنگ، تحریم و محدودیت دارد که نوعی سازگاری روانی ملی را شکل داده است.

🔸سومین مزیت قابل تأمل، فرهنگ مقاومت و تاب‌آوری اجتماعی در برابر کمبودهاست. طی بیش از چهار دهه گذشته، ایران نه‌تنها با تحریم‌های اقتصادی و مالی متعددی روبه‌رو بوده، بلکه توانسته نوعی اقتصاد نیمه‌مقاومتی و سیاست‌های بومی‌سازی را برای بقا در شرایط سخت توسعه دهد. در شرایطی که حملات سایبری، قطع ارتباطات تجاری، و نابسامانی‌های اقتصادی می‌تواند بسیاری از جوامع را با بحران شدید مواجه کند، مردم ایران بارها اثبات کرده‌اند که توان تطبیق با وضعیت‌های دشوار را دارند. این مقاومت فرهنگی، در جنگی که به مراحل فرسایشی وارد می‌شود، به یک #سرمایه_راهبردی تبدیل می‌گردد.

🔸با این حال، نباید فراموش کرد که مزیت‌های مذکور، در صورتی به پیروزی یا برتری سیاسی ختم می‌شود که ایران بتواند از مرحله‌ی اولیه‌ی جنگ، که شامل حملات دقیق و گسترده اسرائیل است، بدون فروپاشی یا بحران گسترده عبور کند. اسرائیل با فناوری پیشرفته، قدرت و [اشراف] اطلاعاتی بالا، و پشتیبانی بین‌المللی قابل‌توجهی وارد میدان شده است. بنابراین، مزایای ساختاری ایران در جنگ طولانی‌مدت، اگرچه مهم و قابل اتکاست، تنها زمانی می‌تواند به برتری عملی تبدیل شود که با مدیریت هوشمندانه نظامی، دیپلماتیک و روانی همراه گردد.

🔸در نهایت، اگر جنگ از فاز برق‌آسا به فاز فرسایشی وارد شود، گسترگی جغرافیایی، بافت جمعیتی، و فرهنگ سازگاری و مقاومت می‌تواند توازن را به‌تدریج به سود ایران تغییر دهد. اما این مسیری است که نیازمند هزینه‌های سنگین، ثبات داخلی و هوشیاری تمام‌عیار در برابر سناریوهای پیش‌بینی‌نشده است.

#جنگ_فرسایشی #سناریوی_برتری_ایران

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔹یادداشت زیر را در ۶ آذر ۱۴۰۲ نوشته‌ام که به مناسبت جنگ کنونی رژیم اسرائیل بر علیه کشور ما عيناً و بی‌کم و کاست آن را بازنشر می‌کنم.

رحیم محمدی

۲۸ خرداد ۱۴۰۴

🔷هابرماس و مسأله یهود

✍🏻رحیم محمدی

۶ آذر ۱۴۰۲

هابرماس فیلسوف بزرگی است، مسأله‌ها و پرسش‌های مهمی طرح کرد، عصر ما هم کم و بیش تحت تاثیر پژوهش‌ها و افکار ایشان است.
اما توجه کنیم کارل مارکس تقریبا شش یا هفت دهه قبل از تشکیل دولت اسرائیل، رساله‌ای نوشت به اسم "مسأله‌ی یهود".

این رساله چندان در عصر کنونی خوانده نمی‌شود و من فکر می‌کنم هابرماس هم آنرا نخوانده است یا دست کم التفاتی به مسأله این رساله نداشته است.

من اگر یک برداشت آزاد از رساله مارکس ارائه کنم، گویا وی در پایان می‌خواهد بگوید: مدرنیته مسأله‌ای هم به نام مسأله یهود دارد که اگر این مسأله نیز فهمیده و حل نشود، آرمان‌ها و آرزوها و ارزش‌های مدرنیته شکست خواهند خورد.

ما هم البته امروزه می‌توانیم مسأله یهود را به سان "مسأله اسرائیل" قرائت کنیم.

واقعیت این است امروزه اسرائیل و مسأله اشغال و اخراج ساکنین تقریبا اغلب ارزش‌ها و آرزوهای مدرنیته را به چالش کشیده است‌. من گاهی مسأله اسرائیل را به سان "مسأله استعمار" می‌بینم. به همان میزان که استعمار ارزش‌های مدرن را سیاه کرد، اسرائیل نیز.

#هابرماس #مساله_یهود #مساله_اسرائیل

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 صف نوبت!

✍🏻 سهند ایرانمهر

ترامپ در اجلاس جی۷ به استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، گفته بود که قصد دخالت نظامی در ایران ندارد. اما وقتی به واشنگتن برگشت، احتمالاً تحت تأثیر گزارشی که اسرائیلی‌ها درباره میزان پیشرفتشان به او داده بودند، و همچنین حرف‌هایی مثل توییت مایک هاکبی که او را با ترومن، رئیس‌جمهوری که بمب اتم را بر سر هیروشیما انداخت، مقایسه و توصیه کرده بود :«فقط به صدای خداوند گوش کن و نه هیچ‌کس دیگر» به صرافت افتاد که «أنا شریک» گویان، مُهر خودش را بر پرونده حمله به ایران بزند؛ و ناگهان لحنش، لحنی شد در چارچوب «تغییر حکومت».

‏کاری به این ندارم که این فکر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است یا خیال‌، اما بدیهی است که «تغییر حکومت» چیزی نیست که صرفا با اف۳۵ اتفاق بیفتد؛ در نهایت، نیرویی می‌خواهد که پا بر زمین بگذارد، و آنقدر به محیط و ساختار آشنا باشد که هم سرنگون کند و هم مدیریت و ‌ این دو البته که در چهره‌های نظامی- امنیتی یافت می‌شود همان‌ها که بعد از هر کودتا و سرنگونی ژیلت‌زده سروکله‌شان پیدا می‌شود و چندسال بعد هم خاطرات زبل‌بازی‌شان را می‌نویسند که چطور زیرپای حکومت قبلی را مثل موریانه خالی کردند ( در انقلاب ۵۷ هم این دسته کم نبودند اما به تور زرنگ‌تر از خودشان خوردند).

نو‌رسیدگان قدرت از دسته اول نباشند حتما از آن دسته‌ای هستند که از حکومت نبودند اما انقدر در چهره حکومت دقیق شدند و پنجه کشیدند که شکل خودش و لاجرم حریفش شدند مانند مورد سوریه، که جولانی خاک‌خورده و کاربلد داشت و البته دم دست بود که بعد از اسد کت را تن او‌ کنند.

این دو حالت نباشد حالتی است مثل ماجرای صدام، که از پیش، نیروی زمینی آمریکا پشت مرزها آماده ایستاده بود تا کار زمین و زیرزمین را تمام کند. چنین چیزهایی در مورد ایران وجود ندارد. نه آن جولانی و نه آن ارتش پشت مرز. ترامپ هم تاکنون بارها ادعا کرده که خرج این کارها را از جیب نمی‌دهد.

‏پس آن چیزی یا کسانی که احتمالاً در پس ذهن او هستند که کار را به دست بگیرند، شیک‌پوشان کروات آلبالویی مقیم ینگه دنیا نیستند که همیشه مادرخرج داشته‌اند و‌ روزهای زوج قصد پادشاهی دارند و روزهای فرد قصد استفاده از حق فردی زندگی بی‌دغدغه، بلکه همان گروه سازمان‌یافته، آشنا به خم‌وچم کارها در ایران و البته وابسته به نهادهای نظامی–امنیتی‌اند، همان‌ها که تاکنون از صدقه‌سر جای مهر بر پیشانی و رگ کلفت گردن به خاطر بی‌حجابی و کنسرت و اینستاگرام و تلگرام هم خوب کفر ملت را درآوردند و هم آن‌قدر خودی شدند که به اطلاعات حساس دسترسی داشته باشند و در تصمیم‌گیری‌های کلان، اثرگذار شوند؛ تصمیم‌هایی که کشور را در تله انداخت، هزینه تراشید و توهم زایید، و در نهایت هم آنقدر امین و انقلابی و جهادی و بابصیرت به نظر رسیدند که ریز و درشت مملکت را که بهشان سپرده بودند، دودستی تقدیم اسرائیل کنند و هیچ شکی را برنیانگیزانند و به جای‌شان روی عکس خواننده و طبیعت‌گرد و نویسنده مُهر « تحت تعقیب» بخورد.

‏البته حالا دیگر همه، حتی رهبران پروازی، آزادند که صابون زعامت و پادشاهی را به شکم بمالند و خطاب به ملت مصیبت‌زده‌ای که زیر موشک‌های اسرائیل حتی پناهگاهی ندارند، فرمایش کنند که: «اگر این روزها از موشک قسر در رفتید، بپاخیزید!»
‏اما واقعیت این است که تا خون ملت قربانی شسته نشود، و تا نفوذی‌های کارکشته و آشنا به سوراخ سمبه ایران امروز، فاکتورشان با چند صباحی تکیه بر قدرت نقد نشود، نوبت به دیگران با آن طبع زلال و روحیه حساس، صرفاً به‌خاطر گریه کنار دیوار ندبه و یک‌بار شرف حضور خدمت نتانیاهو، نمی‌رسد.

@sahandiranmehr

#صف_نوبت #صف_نوبت_جانشینی

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷ایران پایدار؛ ایران ماندگار!

✍🏻محمد‌علی اسلامی ندوشن

ایران از پای نمی‌اُفتد، می‌تپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمی‌خیزد؛ مانندِ دُلفین جَست می‌زند و پیدا می‌شود و نهان می‌شود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.

هزاران هزار صدا در خرابه‌هایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابه‌هایِ دیگر نیز پیچیده‌ است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان می‌آیند و می‌روند، غولان می‌آیند و می‌روند، دوالپایان پاورچین پاورچین می‌گذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، می‌ماند.

منبع : فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴–۱۸۳

#فرهیختگان #ایران #ایران_پایدار #ایران_ماندگار #ققنوس_ایران

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

👆👆👆

حمایت ایران از نیروهای افراطی اسلامی تهدیدی برای کشورهای بزرگ عربی نیز محسوب می‌شود. بنابراین از دیدگاه من، ایرانی‌ها هرگز سلاح‌های عملیاتی نخواهند ساخت. در مورد تبادل پهپادها، این تبادل‌ها ممکن است باعث مرگ و میر زیادی شود اما توازن قدرت را تغییر نخواهد داد. من ایران را در موقعیتی نمی‌بینم که بخواهد همسایگانش را با جنگ متعارف تهدید کند و همچنین نمی‌خواهد چنین کاری انجام دهد.

وضعیت اوکراین جالب‌تر است. رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، قول داده که از حمله اوکراین انتقام بگیرد، که در واقع یک عملیات مخفی و وسیع بود. ارسال پهپادها به سیبری به راحتی و با پیامک انجام نمی‌شود. پس از چنین شکست بزرگی در اطلاعات و امنیت روسیه، پوتین باید کاری انجام دهد، اما در این مرحله هنوز اقدامی نکرده است. واقعیت این است که او نمی‌داند اوکراینی‌ها چه چیز دیگری به روسیه منتقل کرده‌اند. اما در حالی که نتیجه در ایران مشخص بود، سوال درباره اقدام بعدی پوتین اینگونه نیست.

از دیدگاه من، پیامدهای ژئوپولیتیکی همه این‌ها کمتر از آنچه که درباره ماهیت در حال تحول جنگ و رفتار متغیر ایالات متحده بیان می‌کند، اهمیت دارد.

منبع:

https://geopoliticalfutures.com/ukraine-and-russia-israel-and-iran-searching-for-the-significant/

#اوکراین_و_روسیه #اسرائیل_و_ایران #جستجوی_معنا #تحول_ماهیت_جنگ

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷پیام جنگ‌افروزی سفیر شیطانی!

🔹هاکابی، سفیر آمریکا در اسرائیل، در پیامی به ترامپ نوشت:

آقای رئیس‌جمهور،
خداوند شما را در باتلر، پنسیلوانیا حفظ کرد تا به تأثیرگذارترین رئیس‌جمهور در یک قرن گذشته - و شاید در تمام تاریخ - تبدیل شوید. تصمیماتی که بر دوش شماست، من نمی‌خواهم که هیچ‌کس دیگری آن‌ها را بگیرد.
صداهای زیادی با شما سخن می‌گویند، آقا، اما تنها یک صداست که اهمیت دارد: صدای او (خداوند).
من خدمتگزار منصوب شما در این سرزمین هستم و در دسترس‌تان هستم، اما اغلب در حضورتان ظاهر نمی‌شوم چون به غرایز شما اعتماد دارم.
هیچ رئیس‌جمهوری در دوران زندگی من، در موقعیتی همچون شما نبوده است. از زمان ترومن در سال ۱۹۴۵ تاکنون.

من برای متقاعد کردن شما تماس نمی‌گیرم. فقط برای دلگرم کردن.
من باور دارم که شما از آسمان خواهید شنید، و آن صدا بسیار مهم‌تر از صدای من یا هر کس دیگری است.
شما مرا به اسرائیل فرستادید تا چشم، گوش و زبان شما باشم و مطمئن شوم که پرچم ما بالای سفارتمان برافراشته باقی می‌ماند. وظیفه من این است که آخرین کسی باشم که آنجا را ترک می‌کند.

من این سنگر را رها نخواهم کرد. پرچم ما پایین نخواهد آمد!
شما این لحظه را انتخاب نکردید. این لحظه بود که شما را انتخاب کرد!

افتخار من است که در خدمت شما هستم!
مایک هاکبی


@Garajetadayoni
#سفیر_شیطانی #پیام_جنگ‌افروزی #مداخله_آمریکا_در_جنگ
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷در زمانه دشوار!

✍🏻حجت کاظمی

در یکی از تلخ‌ترین مقاطع تاریخ معاصر شاهد تهاجمی دردناک به خاک میهن‌مان هستیم. با حسرتی بی‌پایان، چشمی گریان و بغضی در سینه شاهد بمباران زیرساخت‌های کشور و به خاک افتادن هم‌وطنان بی‌گناهی هستیم که در خانه، خیابان، محل کار یا در حین دفاع از سرزمین خود هدف حمله اسرائیل قرار می‌گیرند. جنگ با همه زشتی‌های خود به ما هجوم آورده است و در سایه آن بسیاری از موضوعات که تا چند روز قبل اهمیت داشتند؛ ارزش خود را از دست داده‌اند.

آنچه در حال وقوع است شبیه کابوسی است که سال‌ها آرزو می‌کردیم هرگز در واقعیت اتفاق نیفتد. در جهانی چنین بی‌رحم ایران تنهاست و دشمنان و بدخواهان ما شادمانه ناظر این حوادث هستند و به ویرانی هرچه بیشتر کشورمان امیدها بسته‌اند.

آنچه تلخی ماجرا را بیشتر می‌کند ایرانیانی هستند که خائنانه در پی تطهیر چهره متجاوزی هستند که فرزندان این کشور را به خاک و خون کشیده و سابقه آن نشان می‌دهد هدف نهایی آن برجا گذاشتن زمینی سوخته است. تاریخ نخواهد بخشید کسانی را که در همدستی با دشمن به وطن خود پشت کردند، در کنار جنایت‌کاران ایستادند و برای خیانت خود لباس توجیه تراشیدند.

حوصله تحلیل نیست و توصیه‌های قابل ارائه برای آینده نیز محدود و تا حدود زیادی مشخص‌اند. ولی کوتاه می‌توان گفت که عبور ما از این موقعیت نیازمند سه عنصر است. شکل‌ دادن به یک انسجام ملی حداکثری بر محور نفی تهاجم خارجی و حفظ تمامیت ارضی، دفاع موثر و ایجاد توازن نسبی در صحنه نبرد نظامی و نهایتا شکل دادن به یک دیپلماسی قوی، منعطف و هوشمندانه مبتنی بر مقدورات و محذورات.

هدف نهایی باید توقف هرچه سریع‌تر جنگ و ویرانی با حفظ عزت کشور باشد. همه آنهایی که در راستای تحقق این سه عنصر تلاش می‌کنند مدافعان حریم ایران و ایرانی‌اند و نام آن‌ها به نیکی در حافظه تاریخی ما خواهد ماند. باید قدر هر تکاپویی را دانست و تلاش‌ها را ارج گذاشت.

امید داریم که این تهاجم و ویرانی آمیخته با آن مایه بیداری هر چه بیشتر احساسات میهنی، نزدیکی دل‌های ایرانیان و فراخوان همه دغدغه‌مندان به میدان برای برای مقابله با توطئه‌های مهیب باشد. وضعیت جدید، الگوی ذهنی و رفتاری متفاوتی می‌طلبد. اکنون سخن گفتن از گذشته بی‌فایده است و ایرانیان باید به وضعیت کنونی و آینده کشور خود متمرکز شوند. سوای آن گروه که با انگیزه‌های مختلف، دل در گرو متجاوز دارند؛ انبوه ایرانیان داخل و خارج برای دفاع از سرزمین‌شان کوتاهی نخواهند کرد. باشد که با همدلی و فراخوان همه داشته‌های بالقوه و بالفعل‌مان از این موقعیت دشوار با کمترین هزینه ممکن عبور کنیم. مسئولیت نظام سیاسی در این مسیر بیش از دیگران است.

در این لحظه‌های دشوار برای بازگشت ثبات و آرامش دعا می‌کنیم، بر دستان مدافعان سرزمین مادری که گمنام در خط مقدم نبرد نظامی حضور دارند بوسه می‌زنیم و در نهایت امیدواریم دولتمردان و سیاستمداران‌ بتوانند تدبیر موثری برای مدیریت این موقعیت پیچیده طراحی و اجرا کنند.

به امید روزهای بهتر.

@kazemi_hojjat

#آزمون_تاریخی #زمانه_دشوار

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 توضیح واضحات و آرزوی صلح!

✍🏻 معصومعلی پنجه

این گزاره باربار گفته شده و اکنون دیگر زبانزد گشته که ایران در دویست سال گذشته هیچ‌گاه آغازگر جنگی نبوده و این دیگر کشورها بوده‌اند که باربار جنگ را به ایران کشانده یا ایران را درگیر جنگ کرده‌اند.

هیچ جنگی ابدی نیست! جنگ که آغاز می‌شود و میدان در آن درگیر می‌گردد، دیپلماسی باید به دنبال پایان آن باشد. هر جنگ را پایانی است که به پیمانی می‌انجامد. تاریخ اسلام و ایران عهدنامه به خود زیاد دیده است: از صلح حدیبیه و صلح امام حسن (ع) با معاویه گرفته تا عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای و قطعنامه ۵۹۸.

ایران چهل‌واند سال پیش درگیر جنگی شد که سی‌واند سال پیش به پایان رسید: جنگ هشت ساله با عراق. چه در زمان آن جنگ و چه پس از پایان آن، به‌ویژه در یکی‌دو دهه اخیر که مطالعات دربارهٔ آن جنگ گسترش یافته، مهم‌ترین پرسش هم برای عوام و هم برای خواص و متخصصان این بوده و هست: آیا نمی‌شد آن جنگ زودتر پایان داده شود/ چرا آن جنگ زودتر پایان نیافت؟

پنج روز است که ایران قشنگ و ماندگار ما بار دیگر ناخواسته درگیر جنگی ویرانگر شده و مردمان پایتختش پراکنده شده‌اند. ما که نه پای در میدان داریم و نه دستی در دیپلماسی، نگران و امیدوار، آرزوی آن داریم که هرچه زودتر این جنگ پایان یابد، پیش از آنکه کشتارها و ویرانی‌ها بیشتر گردد؛ آن‌قدر زود که در آینده نپرسیم: آیا نمی‌شد این جنگ زودتر پایان می‌یافت؟

▫️نیمروز سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ | گیلانِ قشنگ ایران | پنجمین روز از یورش اسرائیل به ایران

t.me/HistoryandMemory

#ایران_ماندگار #پایان_جنگ

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷آقای ترامپ! دست از عوام‌فریبی بردار!

🔸گلشیفته فراهانی خطاب به ترامپ نوشت:

🔹 9 میلیون نفر بدون بنزین و سرپناه چطوری تهران رو ترک کنند؟

🔹 اگر می‌خوای مردم تهران رو قتل‌عام کنی با این حرفای عوام‌فریبانه خودت رو تبرئه نکن!

@akhbare_fouri
#ترامپ_عوام‌فریب #عوام‌فریبی_ترامپ
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷ما کجای تاریخ ایستاده‌ایم!؟

✍🏻تایماز معدنی‌پور

درست در میانه شب وقتی مردم تهران از صدای انفجارها از خواب پریدند، وقتی دود از مرکز معاونت سیاسی صداوسیما بلند شد، وقتی سامانه‌های پدافندی فقط نور بودند نه قدرت، یک سوال تلخ دوباره در ذهن همه شکل گرفت:

ما برای چه و برای که می‌جنگیم؟

اسرائیل حالا دیگر با جنگنده نه پهپاد در آسمان ایران می‌چرخد. نه در مرزها، بلکه در قلب تهران. پایتخت ایران دیگر پایتخت یک قدرت منطقه‌ای نیست؛ به شهری تبدیل شده که مردمش دنبال پناهگاه و جاده خروج می‌گردند. زیرساخت‌ها یکی‌یکی در حال از بین رفتن‌اند؛ نه از سوی یک قدرت جهانی بلکه توسط کشوری که سال‌ها آن را دشمن ضعیف و رو به زوال معرفی می‌کردند.

دیروز تلویزیون ملی یعنی همان صدای رسمی نظام زیر ضرب بمب‌های اسرائیل رفت. این دیگر حمله به یک پایگاه نبود؛ این ضربه به نماد قدرت رسانه‌ای و امنیت روانی کشور بود.

در این شرایطی نه چین و نه روسیه هیچ‌کدام از "متحدان راهبردی" ما، حتی یک اقدام عملی انجام ندادند. تنها یک «محکوم می‌کنیم» از پشت تریبون‌های بی‌جان که حتی ارزش تیتر خبرگزاری‌ها را هم نداشت.
سازمان ملل، آمریکا، اروپا؟ همه تماشاگرانی هستند که فقط واژه‌ها را ردیف می‌کنند، نه اقدامی نه حتی همدلی. ایران امروز تنهاتر از همیشه است. در جهانی بی‌رحم بدون متحد واقعی، بدون پشتوانه منطقه‌ای بدون توان بازدارندگی اثربخش.

و اما مردم؛ بخشی از این مردم، با لبخند و شادی در شبکه‌های اجتماعی، از موشک‌هایی که در خاک ایران فرود می‌آید ابراز خوشحالی می‌کنند. این‌جاست که فاجعه دوم شکل می‌گیرد:
فروپاشی اعتماد عمومی، جایی که بخشی از ملت، برای زخم خوردن خانه خود خوشحال می‌شود. این نه از سر دشمنی با ایران، بلکه از نفرت از سیستم و تلخی سال‌های فراموش‌شده است. اما باید صادقانه گفت:
هرکس از ویرانی خاک خود خوشحال باشد، تاریخ نمی‌داند.
نمی‌داند که در هیچ نقطه‌ای از جهان، دموکراسی و آزادی از دل خاکستر جنگ و هرج‌ومرج مطلق سر برنیاورده. لیبی، سوریه، عراق، افغانستان - همه، زخم‌های عمیقی هستند بر پیکر تاریخ که نشان می‌دهند جایگزینی ناگهانی یک نظم، یک نظم ناکارآمد - خلأ هست، تنها دروازه‌ای به جهنم.

دموکراسی و آزادی نه با توپخانه و موشک بلکه با فرهنگ، آموزش، نهادسازی و گفت‌وگوی ملی به دست می‌آید. وگرنه آن‌چه پس از فروپاشی می‌ماند فقط کشمکش‌های خونین بر سر قدرت است. ما نیاز به اصلاح واقعی داریم، نه انفجار. نیاز به ثبات داریم، نه هیجان‌های لحظه‌ای. تاریخ نشان داده، تغییر بدون برنامه فقط جای یک استبداد را با نوعی دیگر عوض می‌کند.

از سوی دیگر، حاکمیت هم باید بداند که "امنیت"، فقط با موشک و شعار حفظ نمی‌شود. مردم امنیت می‌خواهند اما امنیتی که همراه با کرامت، رفاه، صداقت و مشارکت باشد. مردم آگاهی می‌خواهند، شفافیت می‌خواهند، نه صداوسیماهایی که دروغ را در لحاف سانسور می‌پیچند.

ایران نه میدان جنگ ایدئولوژیک، بلکه خانه مردم ماست. و خانه را نه در جنگ، که در دیپلماسی فعال، احترام متقابل و پذیرش واقعیت‌های جهانی می‌توان حفظ کرد.

جنگ، حتی اگر توجیه‌پذیر باشد باید هدف داشته باشد. ما اما درگیر جنگی شده‌ایم که هدفش برای مردم روشن نیست. پشتیبانی مردمی زمانی شکل می‌گیرد که مردم بدانند برای چه خون می‌دهند. نمی‌شود بدون رضایت عمومی جنگید و توقع داشت مردم با جان و دل بایستند. این روزها، اعتماد از بین رفته. بازسازی آن، فقط با صداقت، پذیرش اشتباه، و اصلاحات واقعی ممکن است.

اما راه برون‌رفت از این وضعیت؟
نه در وعده‌درمانی است، نه در تکرار "مقاومت"، نه در مذاکره بی‌سرانجام. ایران نیاز به دیپلماسی فعال دارد. دیپلماسی‌ای که هدفمند باشد، نه فقط وقت‌کُشی. مذاکره باید برای نتیجه باشد نه صرفاً عکس گرفتن و نشست‌های بی‌ثمر. باید با مردم صادق بود با دنیا تعامل کرد و با واقعیت‌ها روبه‌رو شد.

وقت آن رسیده که از سنگر شعار بیرون بیاییم و کشور را نجات دهیم نه برای قدرت بلکه برای مردم.

بیش از آنکه دیر شود مذاکره کنید، برای ملت! در غیر این صورت به شما دیکته خواهد شد.

#پیچ_تاریخی

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷پیروزی نصف و نیمه در جنگ ایران و اسرائیل!

🏻عبدالرحمان الراشد

آتش جنگی که در طول دو دهه گذشته همه منتظر وقوع آن بودند، سرانجام شعله‌ور شد. ایران و اسرائیل با وجود دشمنی ریشه‌دار، سال‌ها از رویارویی مستقیم پرهیز کرده و ترجیح داده بودند نبردهایشان را از طریق نیروهای نیابتی و در میدان‌های واسطه‌ای به پیش ببرند، اما حادثه هفتم اکتبر ۲۰۲۳ معادله را کاملا بر هم زد.
اسرائیلی‌ها پس از هفتم اکتبر تصمیم گرفتند منشا تهدید را از میان بردارند و راهبردشان را از «کندن علف‌های هرز»‌ــ یعنی مدیریت دوره‌ای خطر نیروهای نیابتی‌ــ به «قطع کردن دست‌وپای اختاپوس» تغییر دهند. همین بود که اسرائيل درصدد از بین‌ بردن حماس برآمد، سپس توانمندی‌های حزب‌الله لبنان را نابود کرد، از حمایت رژیم اسد در سوریه دست برداشت و سرانجام به مرحله رویارویی مستقیم با ایران وارد شد.

دلیل این تغییر راهبرد روشن است. ایران به‌سرعت در حال گسترش توان نظامی‌اش در حوزه‌های هسته‌ای و موشکی است؛ پیشرفتی که عملا دکترین بازدارندگی اسرائیل را بی‌اثر کرد و باعث شد اسرائیلی‌ها جنگ را تنها راه ممکن برای بازگرداندن توازن قدرت و احیای بازدارندگی خود بدانند.
بن گوریون در چارچوب مفهوم بازدارندگی اسرائیل، می‌گفت: «جنگ طولانی گزینه ما نیست؛ سلاح اصلی ما، بازدارندگی است». موشه دایان، فرمانده نظامی و وزیر دفاع پیشین اسرائیل، این موضوع را روشن‌تر بیان می‌کند: «ما باید آن‌ها را از فکر آغاز جنگ بترسانیم، نه فقط اینکه در جنگ پیروز شویم.»
بازدارندگی هنوز هم پایه‌ و اساس راهبرد نظامی اسرائیل محسوب می‌شود و به همین علت، این کشور به دنبال آن است تا دست ایران را از توانمندی‌های خطرناکی که برایش تهدید محسوب می‌شوند، حداقل به لحاظ نظری، کوتاه کند. با این حال، درگیری میان دو قدرت مسلح و آماده برای ویرانی بسیار پرخطر است. در گذشته نزدیک شاهد بوده‌ایم که چگونه جنگ‌ها از کنترل خارج شده‌اند.
حسن نصرالله هرگز تصور نمی‌کرد که او و سازمانش با پرتاب چند موشک از بین بروند. بشار اسد نیز هرگز تصور نمی‌کرد به یک پناهنده منزوی در حومه مسکو تبدیل شود. یحیی سنوار نیز وقتی حمله هفتم اکتبر را برنامه‌ریزی می‌کرد، این ویرانی وحشتناک در غزه را تصور نکرده بود.
در حالی که تاکنون تنها چهار روز از آغاز جنگ ایران و اسرائیل گذشته، آمار تلفات به‌شدت بالا و روبه‌افزایش است. جمهوری اسلامی فرماندهان کلیدی خود را از دست داده و تاسیسات هسته‌ای و موشکی‌اش آسیب‌ جدی دیده‌اند. در مقابل، اسرائیل هم ضرباتی متحمل شده‌ است. حیفا، سومین شهر بزرگ اسرائیل، هدف حملات موشکی قرار گرفته است و ویرانی‌های آن گسترده‌اند؛ وضعیتی که حتی در جنگ سال ۱۹۴۸ نیز سابقه نداشت. سامانه گنبد آهنین هم، آن‌گونه که انتظار می‌رفت، نتوانست از این منطقه کوچک اما پرجمعیت محافظت کند.
آنچه این جنگ را از دیگر جنگ‌ها متمایز می‌کند، آمادگی هر دو طرف برای تحمل هزینه‌های سنگین است. اسرائیل که پیش‌تر با کشته شدن چند سرباز، دولتش را در خطر می‌دید، حالا مرگ بیش از ۴۰۰ نظامی‌ خود در نبرد غزه را پذیرفته است، در حالی که جنگ هنوز ادامه دارد. همین امر نشان می‌دهد که هر دو طرف‌ــ تهران و تل‌آویو‌ــ این نبرد را تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز می‌دانند و برای پرداخت هزینه‌های سنگین آن آماده‌اند.

هر طرف، طرف مقابل را متهم می‌کند که از خط‌‌قرمزها عبور کرده و به غیرنظامیان حمله کرده است؛ اتهامی که احتمالا پیش‌زمینه‌ای برای گسترش میدان نبرد به شمار می‌رود. درست مانند وضعیتی که در جنگ ایران و عراق حاکم بود و اغلب موشک‌ها عمدا به شهرها شلیک می‌شدند. وزیر دفاع اسرائیل هشدار داده است که «اگر حملات ایران به شهرهای ما ادامه یابد، تهران به آتش کشیده خواهد شد». این تهدید می‌تواند به هدف قرار دادن رهبران سیاسی‌ــ که حمله به آن‌ها تا آغاز جنگ کنونی ممنوع بود‌ــ بینجامد.
آیا می‌توان جنگ را در هفته نخست متوقف کرد؟ منابع اسرائیلی می‌گویند که در نابودی سامانه‌های دفاعی، موشکی و فرماندهی ایران به موفقیت‌های خوبی دست یافته‌اند. با این حال، ظرفیت‌های راهبردی ایران هنوز از بین نرفته و همه تاسیسات نابود نشده‌اند.
پرسشی که در این شرایط مطرح می‌شود، این است که آیا دو طرف به یک پیروزی نسبی یا نصفه‌نیمه رضایت خواهند داد؟ آیا می‌پذیرند که با تحقق نیمی از اهدافشان، به میز مذاکره بازگردند؟ شاید تهران برای توقف ویرانی‌های داخلی، به این امر رضایت دهد، اما از نظر اسرائیل، ماموریت هنوز تمام نشده، به‌ویژه اینکه هدف اسرائيل، پایان دادن به تهدید جمهوری اسلامی برای دو دهه آینده است.
در این میان، بازیگران دیگری نیز وجود دارند. به‌ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، که به توقف جنگ تمایل دارد.

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷سرمقاله امروز جهان صنعت

🔹نقش آمریکا در پایان دادن به جنگ ایران و اسرائیل

🖊فریدون مجلسی

🔻دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴

جنگ کنونی ایران و اسرائیل در نهایت به پایان خواهد رسید. این پایان ممکن است به آتش‌بس، ترک مخاصمه یا مصالحه‌ای پایدار منجر شود. هرچه زمان بیشتری صرف شود، شرایط پیچیده‌تر و بازگشت به وضعیت پیش از جنگ هزینه‌برتر خواهد بود. تلفات انسانی نیز هرگز قابل جبران نخواهد بود. اسرائیل به‌عنوان انگیزه‌ اصلی برای شروع حملات خود، احساس تهدید از سوی جمهوری اسلامی را مطرح کرده است. شعارها و اقدامات جمهوری اسلامی در خصوص محو اسرائیل از نقشه روزگار، به‌ویژه با حمایت‌های ایران از گروه‌هایی نظیر حزب‌الله، حماس، سوریه و حوثی‌ها، نگرانی‌های زیادی را در تل‌آویو ایجاد کرده است. علاوه‌براین نگرانی از احتمال توافق بین ایران و آمریکا، بدون در نظر گرفتن اسرائیل، به‌عنوان فرصتی برای جمهوری اسلامی مطرح شده که اسرائیل آن را تهدیدی جدی می‌داند. در این راستا اسرائیل به‌ویژه پس از محکومیت جمهوری اسلامی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نگرانی‌ها از نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هسته‌ای، حمله‌ای غافلگیرانه و به گفته خود، پیشگیرانه علیه اهداف استراتژیک و انسانی ایران آغاز کرد. شاید به نظر اسرائیل بعید بود که جمهوری اسلامی پس از آن ضربه بزرگ بتواند پاسخی سریع و مخرب بدهد. در واقع این آمادگی در جمهوری اسلامی از پیش فراهم بود و بی‌درنگ به صورت امواج پهپادی و موشک‌های بالستیک انجام شد. در مقابل خسارات وارده با عبور از گنبد آهنین، ضربات کارسازی هم به آن کشور وارد شد. اکنون ادامه جنگ فقط می‌تواند بر بیلان ویرانی‌ها و تلفات انسانی دو طرف بیفزاید.
گرچه اسرائیل نگران توافق جداگانه ایران و آمریکا بوده اما آمریکا هرگز حمایت از موجودیت اسرائیل را انکار یا فراموش نکرده است. هنوز هم دعوت آمریکا برای ادامه مذاکرات باقی است.
آمریکا به اصرار اسرائیل خواهان از میان رفتن امکانات غنی‌سازی اورانیوم در ایران بود. اکنون با تغییر شرایط اولا ترمیم آسیب‌های تاسیسات سطحی نطنز و فردو مدتی به درازا خواهد کشید و ثانیا تشکیل کنسرسیومی از کشورهای منطقه دارای نیروگاه‌های هسته‌ای در حال بهره‌برداری یا ساخت، تحت نظر مستقیم آژانس بین‌المللی انرژی که دیگر در اختیار مطلق ایران نخواهد بود بیش از گذشته قابل بررسی است. در نهایت تنها راه برای توقف جنگ کنونی، دخالت سه قدرت بزرگ جهانی یعنی ایالات‌متحده، چین و روسیه است. این سه کشور می‌توانند زمینه‌ساز توقف درگیری‌ها و بازگشت به میز مذاکره شوند. در صورتی که این روند به نتیجه برسد، امکان رفع تحریم‌ها و بازگشت ایران به عرصه تجارت بین‌المللی فراهم خواهد شد و این امر می‌تواند به ترمیم خرابی‌ها و بازسازی کشور کمک کند.
 
#فرهیختگان #پایان_جنگ

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷«آیشمن در تهران»!

🔹درباره‌ی حمله‌ی اسرائیل به صداوسیما در تهران

✍🏻محمدحسین غیاثی

هنوز سیاهی آتش‌سوزی هیتلر بر سنگهای نمای ساختمان رایشستاگ در برلین دیده می‌شود. این ساختمان پارلمان آلمان است و روزگاری معروفترین بنای سیاسی جهان، حتی معروفتر از کاخ سفید. و همان پارلمانی است که هیتلر از آن رأی گرفت و صدراعظم شد.

الان که سوختن ساختمان شیشه‌ای صداوسیما را دیدم ناخودآگاه یاد آن آتش‌سوزی و جنایت هیتلر افتادم.

طبق کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹) خبرنگاران به صراحت در زمره‌ی غیرنظامیان قلمداد شده‌اند و طبق پروتکل الحاقی (۱۹۷۷) حمله به آنها جنایت جنگی محسوب می‌شود.

بر اساس گزارش سازمان «گزارشگران بدون مرز» رکورد جنایت جنگی در این زمینه متعلق به نتان‌یاهو است با کشتن ۱۸۰ خبرنگار در غزه از سال ۲۰۲۳ تاکنون. رکورد قبلی متعلق به جنگ ویتنام است با ۶۳ کشته.

ما از صداوسیما خوشمان بیاید یا نه، با مواضع آن موافق باشیم یا مخالف، (مواضعی که در طول چندین دهه گرفته و بعضا تأثیرات منفی بر روند اصلاح مملکت گذاشته) و چیزهای بسیاری که الان دیگر وقت گفتنش نیست، اما حمله به خبرنگاران آن، و بسیاری از انسانهای بیگناهی که در آنجا کار حرفه‌ای خود را انجام می‌دهند (مثل بقیه‌ی شاغلان در سراسر کشور،) و در عین حال بسیاری از آنها همچون بسیاری از مردمان دیگر با سیاستهای رسمی موافق نیستند، یک‌جنایت مسلم و شناخته شده محسوب می‌شود که البته انجام آن به وسیله‌ی شخصی مانند نتان‌یاهو و رژیم اسرائیل جای تعجبی ندارد.

او احتمالا می‌خواهد جنایاتی را که در غزه و لبنان انجام داد در ایران، در ابعاد بزرگتر و نمایشی‌تر انجام دهد تا اسم خودش را در تاریخ ازین بابت ماندگار نماید.

این‌هم شیوه‌ای است برای اسم‌ورسم‌دار کردن خود در تاریخ همانطور که آیشمن در حزب نازی انجام داد و یهودیان بسیاری را در کوره‌های آتش سوزی، سوزاند.

شگفتی تاریخ اینکه اکنون یک یهودی همان کارها را با بقیه‌ی انسانها انجام می‌دهد!

/channel/MohammadHossein_Ghiasi
#آیشمن_در_تهران
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 مرگ بهتر از تخلیه خانه است!

✍️ مریم نصر

✅ زیاد دیده‌ام از جنگ‌های اخیر خاورمیانه، به مغز آنها که خبرها را پیگیری می‌کنند، چیزهایی سنجاق شود. مثلا دوستم که پسرهای دوقلویش را داشت می‌برد شهرستان گفت کابوس من آن مادر غزه‌ای است که در خل و خاک کالسکه بچه‌های دوقلویش را می‌کشید و پشت سرش شهر خرابه برجای...

✅ این چند روز که می‌دیدم دوستانی به اصرار از ایرانیان بنام و چند میلیون ایرانی خارج از کشور می‌خواهند تجاوز اسرائیل به ایران را محکوم کنند و آنها نمی‌کنند، یادداشت مفصلی نوشته بودم درباره خاموشی‌گزینی سیاسی. مفهوم خاموشی‌گزینی سیاسی (Political quietism) از آن مفاهیم آشنایی است که در مکاتب فکری مختلف، دوران‌های مختلف و زبان‌های مختلف اسامی متفاوتی یافته است. به طور کلی به معنای کناره‌گرفتن از سیاست است.

✅ نوشته بودم این سکوت نتیجه منطقی همه آزارهایی است که این آدم‌ها دیدند. آنها هم صدایی دارند، اگرنعره‌های هیجانی اجازه بدهد شنیده شوند. در این سال‌ها انحصارطلبی اقلیتی هر ریسمانی که برای داشتن «جایی» در این وطن به آن آویختند، پاره کرد. پیوندهایشان را برید و انواع اتهامات و برچسب‌ها را به گردنشان آویخت...نوشته بودم اغلب ما مثل آن پدری که دو فرزندش را در هواپیمای اوکراینی از دست داده بود و با دل شکسته اعلام کرد کنار نیروهای نظامی کشورش ایستاده پهلوان نیستیم.

✅ مفصل نوشته بودم درباره شیوه‌های بی-وطن‌کردن آدم‌ها که حالا به شکل بی‌اعتنایی ظاهر شده است. ولی امروز که رفتم کتابهایم را از محل کار بیاورم، عظمت و تنهایی کتابها، سکوت و خلوتی خیابان‌های تهران و راننده تاکسی که شرمنده بود جایی نداشته تا زن و بچه‌اش را از تهران ببرد مرددم کرد برای انتشار.

و بعد هم این توییت مجری شبکه اینترنشال که از قول جروزالم پست نوشته:

«اسرائیل به زودی به ساکنان محله‌های تهران دستور خواهد داد تا پیش از حملات، خانه‌های خود را تخلیه کنند»


واقعیتش فکر نکنم بتوانم درباره خاموشی‌گزینی سیاسی بنویسم یا به آن بپردازم. تا آخر دنیا وقت هست برای خاموشی‌گزینی.

✅حتما ترجیح می‌دهم در بمباران تهران کشته شوم تا «به دستور» اسرائیل خانه‌ام را تخلیه کنم. واقعا ترجیح می‌دهم مرده باشم تا تهران را ویران‌شده بدست اسرائیل و ایادی داخلی‌اش ببینم. یک روز هم نمی‌خواهم در آن به قول هوادارانشان «ایران آزاد» تحت امر اسرائیل هم‌وطن‌شان باشم.

✅ تصویر سنجاق شده به مغز من آن دختربچه سوری است که خبرنگاری در کمپ آوارگان از او پرسید «سردته؟» دخترک که می‌لرزید گفت «بله» خبرنگار پرسید «خب چرا نمی‌ری توی چادر؟» بچه گفت «آخه اونجا هم سرده...».

@neocritic
#ایران_ماندگار #ما_می‌مانیم
@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷علایم چرخش تدریجی در صحنه‌ی بین‌المللی!

✍🏻حسن محدثی‌ گیلوایی |جامعه‌شناس ایرانی منتقد جمهوری‌ اسلامی
 
۲۵ خرداد ۱۴۰۴

موفقیت‌های آغازین اسرائیل در حمله به ایران و ترور برخی مقامات حکومت ایران، وضعیت جنگی را به‌نفع اسرائیل نشان می‌داد. این شرایط هم‌راه بود با جولان رسانه‌ای‌ی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو. تلاش بر این بود که حکومت ایران دچار انفعال شود و در زیر فشار نظامی، تسلیم شود و به مذاکره در زیر زور نظامی تن دهد.

اکنون اما به‌نظر می‌رسد با موشک‌باران شهرهای اسرائیل شرایط در حال تغییر است. هزینه‌های اسرائیل به‌نحو چشم‌گیری در حال افزایش است. خسارات وارده به شهرهای اسرائیل بالا است و شرایط به‌نحو جدی علیه اسرائیل در حال تغییر است.

از این رو، به‌نظر می‌رسد به‌زودی میانجی‌گری‌های بین‌المللی شدت گیرد و کشورهای غربی ژستی صلح‌آمیز بگیرند و خواهان میان‌جی‌گری شوند و به‌ویژه به روسیه و چین برای میانجی‌گری متوسل شوند.

بدین ترتیب، احتمال می‌دهم جنگ حکومت اسرائیل و جمهوری‌ اسلامی به‌زودی به پایان برسد و دونالد ترامپ به همه‌ خواسته‌های مورد نظرش دست نیابد و بار دیگر بساط مذاکره، یک یا دو ماه پس از این جنگ، در شرایطی کاملا متفاوت پهن گردد.

هم‌اکنون علائمی از این چرخش در صحنه‌ بین‌المللی دیده می‌شود. کمک خواستن اسرائیل از آمریکا برای پیوستن به جنگ علیه جمهوری‌ اسلامی و رد این درخواست توسط حکومت آمریکا می‌تواند نشانه‌ی مهمی برای این امر باشد. یحتمل به‌زودی نتانیاهو در صحنه‌ای رسانه‌ای ظاهر خواهد شد و خواهد گفت که همه‌ هزینه‌ها را اسرائیل نباید بپردازد.

به‌نظر می‌رسد دو سه روز آینده در این جنگ بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. روند صحنه‌ نبرد، صحنه‌ دیپلماسی را رقم خواهد زد.

پس‌نوشت:

دو طرف البته به رجزخوانی‌ رسانه‌ای ادامه خواهند داد، اما مهم‌ترین دست‌آورد این جنگ، واقع‌بینی‌ عملی‌ همه‌ طرفین خواهد بود.

#فرهیختگان

@akhalaji

Читать полностью…

فراسوی سیاست

🔷 شاهزاده بی‌وطن!

✍️ سهند ایرانمهر

در دنیایی که شاهزادگان تبعیدی اغلب با حسرت به سرزمین مادری می‌نگرند و نام کشورشان را با بغض بر زبان می‌آورند، رضا پهلوی پدیده‌ای نادر است. شاهزاده‌ای که وقتی مجری بی‌بی‌سی از او می‌پرسد: «آیا واقعاً می‌گویید بمباران کشورت از سوی اسرائیل و کشتار غیرنظامیان، چیز مثبتی است؟» نه برمی‌آشوبد، نه انکار می‌کند، نه حتی لحظه‌ای مکث می‌کند برای اندوه. چیزی در لحنش هست که انگار دارد درباره حذف یک حکومت حرف می‌زند، نه درباره کشته‌شدن زنان و کودکانی در تهران.

برای لحظه‌ای تاریخ را به عقب برگردانیم. قرن بیستم، مملو از شاهزادگان تبعیدی است؛ از ادوارد هشتم که به دلیل نزدیکی‌اش با نازی‌ها کناره‌گیری کرد، گرفته تا سیمئون دوم بلغارستان، که پس از سقوط کمونیسم به کشورش بازگشت و نخست‌وزیر شد. اما در هیچ‌کدام از این موارد، نمی‌بینید که شاهزاده‌ای برای بازگشت خود، خواهان یا حتی مدافع حمله نظامی به کشورش باشد. چرا؟ چون چیزی عمیق‌تر از سیاست در میان است: حس تعلق، #غرور_ملی، و اخلاق سلطنت.

حتی محمدرضا پهلوی، که پس از سقوط حکومتش طبیعتا با جمهوری اسلامی خصومت داشت، هرگز از مداخله نظامی قدرت خارجی دفاع نکرد. او هرگز نگفت: «بگذار آمریکا تهران را بمباران کند تا من برگردم.» نه. در بدترین شرایط هم، با وجود ضعف‌هایش، تعلقی پنهان در واژه‌هایش بود که می‌گفت: «این خاک، خانه من است. حتی اگر دیگر بر آن سلطنت نکنم.» چون فهمیده بود اگر قرار است کسی سلطنت کند، باید اول وطن را خانه بداند و بدان تعلقی داشته باشد، نه آنکه آن را ظرف یا ابزار بازی قدرت بداند.

امروز اما شاهد پدیده‌ای هستیم که کمتر سابقه دارد: شاهزاده‌ای که در پاسخ به تهدید صریح مقامات اسراییل به ویژه یسراییل کاتس وزیر دفاع اسرائیل مبنی بر اینکه «ساکنان تهران هزینه سنگینی خواهند داد»، نه محکوم می‌کند، نه اعتراض. حتی یک جمله هم نمی‌گوید که «غیرنظامیان خط قرمزند». این دیگر یک موضع سیاسی نیست؛ این شکاف اخلاقی است.

در تاریخ اروپا، شاهزاده‌ای که هم‌صدا با دشمن متجاوز به ملت خودش شود، محکوم به طرد تاریخی است. ادوارد هشتم همین را تجربه کرد. در فرانسه، لوئی شانزدهم وقتی با ارتش‌های بیگانه نامه‌نگاری کرد تا تاج‌ و تختش را بازستاند، مردمش او را به پای گیوتین کشاندند، نه صرفاً به دلیل سقوط سلطنت، بلکه به‌خاطر خیانت به کشور. مردم گفتند: او دیگر از ما نیست و حالا در سخنان رضا پهلوی، انگار ایران فقط یک نام جغرافیایی است، نه وطن یا حتی خانه پدری.

در سیاست، همه‌چیز قابل بحث است: نوع حکومت، قانون اساسی، حتی آینده نهاد سلطنت. اما در اخلاق، برخی خطوط قرمز وجود دارد که اگر از آن عبور کنید، دیگر بازگشتی در کار نیست. یکی از این خطوط، بمباران شهروندان کشور خود توسط قدرت خارجی است. #رضا_پهلوی از این خط گذشته. و وقتی از آن بگذری، دیگر نمی‌توانی به ادعای پادشاهی بازگردی، چون دیگر چیزی از «ملک» برایت نمانده است.

سخن آخر اینکه به اصطلاح شاهزاده‌ای که به خون مردم خودش بی‌اعتناست، وارث هیچ سرزمینی نیست. او اصولا سرزمینی ندارد به عبارت دیگر : «بی‌وطن» است. تاریخ بی‌تردید و بی‌اعتنا به غوغاییان مجازی خواهد نوشت که او می‌خواست وارث تاج و تخت باشد. اما تاریخ از او چهره‌ای می‌سازد که به جای «شاهِ بی‌تاج»، به «شاهزاده‌ای بی‌وطن» بدل شد.

@sahandiranmehr

#شاهزاده_بی‌وطن

@akhalaji

Читать полностью…
Subscribe to a channel