گرداننده درگاه : سیروس حامی @Cyrus_Hami
🌿🌿🌿
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
«پارسیکُشی در کتاب مقدس »
✍️ #مهدی_تدینی
از عجایب معنادار این است که تودۀ مردم ایران در عصر جدید از «پارسیکُشی» در کتاب عهد عتیقِ یهودیان بیخبرند. در این نوشتار قصد دارم نگاهی تطبیقی و ایدئولوژیپژوهانه به این مسئله بیندازم.
یهودیان از دوران باستان تا به امروز جشنی به نام «پوریم» دارند و در این جشن سالروز قتلعام شاهزادگان پارسی را جشن میگیرند. از منظر پژوهشی میدانیم که نمیتوان هیچ سطری از کتاب مقدس را به راحتی به عنوان «واقعیت تاریخی» پذیرفت. بلکه آنچه اهمیت دارد این است که در سنت تاریخی و دینی یهود ماجرای پوریم به عنوان جشن نجات یهودیان (و طبعاً قتل دشمنان پارسی) پذیرفته شده است. ابتدا باید نگاهی به ماجرای جشن پوریم در عهد عتیق بیندازیم:
کتاب اِستر، از کتابها عهد عتیق، ماجرای درگیری هامان پارسی و مُردِخای یهودی را روایت میکند. هامان، وزیر شاه پارسی، اخَشوِروش (شاید همان «خشایارشا») بود و مردخای نیز از درباریان بود که با افشا کردن دسیسۀ قتل شاه، جان شاه را نجات داده بود و اینچنین نزد شاه محبوبیت یافته بود. همچنین مردخای دخترخواندهای به نام استر داشت که شاه او را میپسندد و به عنوان ملکه برمیگزیند. هامان که از نفوذ مردخای ناخرسند بود از شاه میخواهد اجازه دهد یهودیان قتلعام شوند، شاه نیز در ابتدا موافقت میکند، اما مردخای با همکاری استر که او نیز یهودی بود هامان را رسوا میکند و شاه که بر هامان خشم میگیرد اجازه میدهد یهودیان از دشمنان پارسی خود انتقام گیرند. یهودیان 75.000 پارسی را با اجازۀ شاه قتلعام میکنند. در جشن پوریم یهودیان این رخداد را گرامی میدارند.
قطعاً فرهیختگان ما در عصر جدید از ماجرای پوریم مطلع بودهاند، اما نکتۀ اصلی این است که این رخداد هیچگاه به کُدی ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل نشد و در ایدئولوژیهای مدرن به گونهای رخنه نکرد که به گوش تودهها برسد. در این تردیدی نیست که جدال با صهیونیسم یکی از عناصر اصلی انقلاب اسلامی ایران بود و جناح روحانی و اسلامگرا همواره یکی از دلایل ناخرسندی خود از شاه و نظام سلطنتی را نفوذ صهیونیستها در ایران و دوستی شاه با اسرائیل میدانست، چیزی که آشکارا در سخنرانیهای امام خمینی شنیده میشود. اما جدال امام خمینی با صهیونیسم جدالی اسلامی بود و اگر یهود منفور بود، دلایل اسلامی دیرینه داشت و اسرائیل «غدهای سرطانی در جهان اسلام» تفسیر میشد.
آنچه مورد نظر من است، دریچۀ دیگری است. به لحاظ جامعهشناختی در ایران جریان یهودستیزانۀ نیرومندی وجود نداشت که بتواند این عناصر کارا (مانند ماجرای پوریم) را استخراج و به نوعی اسلحۀ خوشدست سیاسی تبدیل کند. اما در کمال شگفتی میبینیم جنبش یهودیستیزی اروپایی که در دهههای پایانی قرن نوزدهم در آلمان، اتریش و فرانسه پدید آمد، دقیقاً ماجرای پوریم و پارسیکشی را به عنوان یکی از دستاویزهای ایدئولوژیک خود به کار میبُرد.
شاهدی که در اینجا میتوانم بیاورم، خود هیتلر است. دوست و آموزگار هیتلر، دیتریش اِکارت، کتابی را در سال 1924 منتشر کرد که گفتگوهای او با هیتلر بود، با عنوانِ «بولشویسم از موسی تا لنین». یکی از ادعاهای یهودیستیزان همواره این بود که یهودیان نخبگان ملتهای میزبانشان را نابود میکنند، حال یا به طور فیزیکی یا به طور روحی (یعنی یهودزدهشان میکنند). ماجرای پوریم برای آنها یکی از بهترین مثالها بود. در کتاب گفتگوی هیتلر و اکارت میخوانیم:
«... سالیان سال است یهودیان در جشن پوریم برای عمل قهرمانانهشان در کشتار 75.000 پارسی پس از این همه سال هنوز هم در تمام کنیسههایشان جشن میگیرند و در نظرشان هیچ مشکلی ندارد.»
در واکاوی ایدئولوژیها همانقدر که «وجود» برخی گزارهها معنادار است، «عدم» وجود آنها نیز معنادار است. در این نوشتار کوتاه نمیتوان توضیح داد چرا پارسیکشیِ یهودیان هیچگاه به کُدی سیاسیـایدئولوژیک تبدیل نشد. تنها به موجزترین شکل اشاره میکنم که پدید آمدن یهودیستیزی در اروپا دلایل اجتماعیـاقتصادیـسیاسی داشت، اما آن دلایل در ایران موجود نبود، زیرا در ایرانِ عصرِ جدید اقلیت یهودی اصلاً آن جایگاهی را نداشتند که در اروپا داشتند. در واقع «بستر اجتماعی و عینیِ» این ستیز وجود نداشت.
در مقابل، در ایران پیدایش بهاییستیزی در دوران پهلوی شباهت بسیاری به پیدایش یهودیستیزی اروپایی داشت. همانطور که در غرب نزدیکی یهودیان به حاکمیت منفور یکی از عوامل اصلی یهودیستیزی بود، در ایران نیز این تصور که بهاییان و حاکمیت همدستند، از زمینههای اصلی بروز بهاییستیزی بود (البته در کنار و در تکمیل دلایل دینی).
در فایل پیوست، میتوانید «کتابِ استر» از عهد عتیق را که کوتاه هم هست بخوانید.
#ایدئولوژی، #پوریم
@tarikhandishi
http://t.me/ShahnamehToosi
✅ سیزدهبهدر، جشن فرخنده بارانخواهی
✍️ #شاهین_سپنتا
⛈ در فرهنگ ایرانی، سیزدهمین روز از فروردینماه (همانند سیزدهمین روز از همه ماههای سال) به نام ستاره «تیر» یا «تِشتَر» یا همان ستاره « شِعرای یَمانی» که در باورهای کهن، ایزد اهورایی باران و ترسالی بود، نامزد شده است.
بر این پایه، مردم پس از برگزاری جشنهای نوروزی، در سیزدهم فروردینماه به پاس همه دادههای اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گرد میآمدند، در کنار مناظر زیبای طبیعی به شادی و پایکوبی میپرداختند و با یاد ایزد باران یا همان تیر (تشتر) از خداوند خواهشِ باران یا طلب برکت و خرمی مینمودند.
👈 در نیایش اوستایی «تیر یشت» میتوان نمونههای آغازین از این نیایشها را بازیافت:
«...تشتر، ستاره رایومندِ فرهمند را میستاییم ... از آن پس دگر باره تشتر رایومند فرهمند از دریای فراخکرت فراز آید ... پس آن گاه مِه پدیدآورنده ابر به جنبش درآید. باد نیمروزی وزیدن آغازد و مِه را به پیش ... براند. پس باد چالاک مزدا آفریده ، باران و ابر و تگرگ را به کشتزارها و خانمانهای هفت کشور برساند .... تشتر ستاره رایومند فرهمند را میستاییم که به هنگام بهسررسیدن سالِ مردم، فرمانروایان خردمند، جانوران آزادِ کوهساران و درندگان بیابان نورد، همه برخاستنش را چشم بهراهند. آن که با سرزدن خویش، کشور را سالی خوش یا سالی بد آورد. آیا سرزمینهای ایرانی از سالی خوش برخوردار خواهند شد؟...»
💦 در حقیقت، «سیزده به در» یکی از جشنهای بارانخواهی است که همه ساله در آستانه تابستان بزرگ و در بهار طبیعت برگزار میشود.
🍀 در فرهنگ ایران، چنان که ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «آثارالباقیه» یادکرده، تیر روز یا روز 13 از فروردین ماه روزی «نیک» است.
👈 بر این پایه، مردم پس از برگزاری جشنهای نوروزی، در سیزدهم فروردینماه به پاس همه نعمتهای اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گردهم میآیند، در دامان طبیعت به شادی و پایکوبی پرداخته و آرزومند سالی پرباران و سبز و بابرکت هستند.
🍀 سنت رها کردن سبزه به آب روان، پیشکش کردن سبزه نوروزی به ایزدبانوی آبهای روان (آناهیتا) است.
این کار نمادین است و میتوان برای پیشگیری از انباشتهشدن سبزهها در رودخانهها و آلودگی آبها، در هر شهر یک سبزه به صورت نمادین توسط مردم تهیه و طی مراسمی در آب جاری رها شود که هم زیباتر و هم باشکوهتر است.
✅ پس نیازی نیست هزاران سبزه در جویها و نهرها و رودخانه.ها انداخته شود و باعث آلودگی محیط زیست شود.
🌿 گذاشتن سبزهها روی خودرو و بردن آن به جادهها نیز باعث افزایش تصادفات رانندگی میشود.
🌿 در سیزدهبهدر پای درختان و در بوتهزارها آتش روشن نکنیم و آتشهایی را که در محیط طبیعی روشن میکنیم، پس از ترک طبیعت حتما خاموش کنیم.
🌿 یک کپسول آتش نشانی کوچک مخصوص خودرو همراه داشته باشیم.
🌿 از ریختن بازمانده غذا و دیگر زبالهها به طبیعت خودداری کنیم و زبالهها را در کیسه زباله جمع آوری و با خود به شهر بیاوریم و به رفتگر شهرداری تحویل دهیم.
🌿 از بستن تاب به شاخه درختان جوان خودداری کنیم.
🌿 درختان سپیدار (کبوده) کهنسال، دچار پوسیدگی تنه یا درون قرمزی میشوند که باعث شکسته شدن از محل پوسیدگی با وزش باد یا ضربه میشوند. پس زیر این درختان ننشینیم و به ساقههای این درختان تاب نبندیم.
🌿 از شکار و صید گونههای مختلف جانوری و به ویژه صیدماهی پرهیز کنیم.
🌿 هنگام گره زدن سبزه، مراقب باشیم به گیاهان آسیب نزنیم و از چیدن گل و گیاه خوددرای کنیم.
✅ با طبیعت مهربان باشیم تا سیزده به دری سالم و شاد داشته باشیم.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
http://t.me/ShahnamehToosi
🔹 پروژه رضاقلی؛ مولفه ها، و کاستی ها
✍️ مهران صولتی
علی رضاقلی در طول حیات پربرکت خویش کوشید تا با نقب زدن به تاریخ بلند این سرزمین اعم از شیوه تولید، زیست اجتماعی و اساطیر تاریخی، فهم خود از علل جامعه شناختی توسعه نیافتگی را تدوین و تنظیم نماید. مزیت رضا قلی در این مسیر عبارت از پایبندی به یک برنامه پژوهشی بود که تلاش های تئوریک او را از پراکندگی خارج می ساخت. در کل به نظر می رسد می توان درباره پروژه رضاقلی این چنین اظهار نظر کرد:
✅ اهمیت نظریه رضاقلی
۱-رضاقلی فارغ از نگاه های سیاست زده، اقتصاد محور، فرهنگ گرا و توطئه اندیش که بر تحلیل های توسعه در ایران چیره شده بودند کوشید تا با اتخاذ یک نگرش سیستمی به تاریخ تحولات اجتماعی ایران از در غلتیدن به یک سویه نگری اجتناب نماید
۲- رضاقلی با تاثیر پذیری جدی از آموزه های اقتصاددان برنده جایزه نوبل یعنی داگلاس نورث، رویکرد نهاد گرایی را به نحوی جدی تر برای تحلیل تحولات تاریخی جامعه ایران برگزید و کوشید تا نقش نهادهای تاریخی این سرزمین در توسعه نیافتگی ایران را توضیح دهد
۳- رضاقلی در طول حیات پربار خود به مثابه یک کنش گر مرزی فعالیت می کرد یعنی پایی در حکومت و پایی در جامعه داشت و می کوشید از تجربیات حضور خود در بطن نظام اداری برای تحلیل دقیق تر تحولات اجتناعی ایران بهره جوید
✅ مولفه های اصلی نظریه رضاقلی
۱- حضور طولانی شیوه زیست عشیره ای - ایلیاتی مبتنی بر عناصری مانند تبار، خویشاوندی، بیعت، وفاداری و اطاعت پذیری
۲- تاثیر مناسبات قبیله ای و فرهنگ غارتی - غنیمتی بر ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان
۳- محدودیت ناشی از وجود تاریخ بلند این سرزمین در مسیر توسعه یافتگی؛ تاریخ به مثابه ترمز نه چراغ
۴- حاکمیت نهادهای غارتی در فقدان نهادهای رقابتی (به بیان نورث؛ وجود نظام های دسترسی بسته در فقدان نظام های دسترسی باز )
۵- وجود فرهنگ تقدیر گرا به مثابه عاملی برای تشدید تعهد ناپذیری و مسئولیت گریزی
۶- تنهایی و انزوای نخبگان مصلح در تاریخ بلند ایران که در کتاب جامعه شناسی نخبه کشی به برخی از اخیرترین آن ها اشاره شد
✅ کاستی های نظریه رضاقلی
۱-نظریه رضاقلی در حفظ توازن میان عاملیت و ساختار ناکام مانده به طوری که تاکید فزاینده بر نقش ساختار مانع از رویت پذیری عاملیت های پراکنده شده است
۲- نظریه رضاقلی ایستا بوده و از توجه به پویایی های موجود در تاریخ و فرهنگ ایران بازمانده است
۳- دغدغه رضاقلی جهت نظریه پردازی کلان برای تاریخ پر فراز و فرود این سرزمین مانع از دیده شدن تحولات ریز و درشت در دوره ایران معاصر شده است (مشابه نظریه کاتوزیان)
۴- غلظت تاریخی گری و فرهنگ گرایی در نظریه رضاقلی موجب غفلت وی از توجه به سهم و نقش سیاست و اقتصاد بر تحولات عرصه فرهنگ شده است
۵- نظریه رضاقلی به دلیل غفلت از رعایت توازن در رابطه میان جامعه و حکومت، از توجه به اندک پویایی های این رابطه در ایران معاصر بازمانده است
🔹 نکته پایانی: رضاقلی به ما آموخت بدون کاوش در لایه های پنهان تاریخ، فرهنگ و ادبیات این سرزمین نمی توان راهی برای برون رفت از وضعیت اسف بار کنونی و حرکت به سوی توسعه یافتگی گشود. آموزه ای گران سنگ که می تواند سرلوحه تلاش های تئوریک سایر پژوهش گران قرار گیرد.
@solati_mehran
#علی_رضاقلی
#سوزنی_به_خویشتن
http://t.me/ShahnamehToosi
▪️به فرهنگ باشد روان تندرست
▪️ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکیها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنیاند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمیخورد.
▪️فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گسترهیِ گستردهیِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین میکوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
▪️پـــــــایــنده ایــــــــــران▪️
🔳کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).
🔳زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).
🔳دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
🔳مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)
🔳رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).
🔳رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🔳بهترین داستانهای کوتاه جهان
🔳انجمن شاهنامهخوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).
🔳رمانهای صوتی بهار
🔳حافظ // خیام ( صوتی )
🔳خردسرای فردوسی
(آینهای برای پژواک جلوههای دانش و فرهنگ ایران زمین).
🔳بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس).
🔳سرو سایـهفکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).
🔳شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری
🔳چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)
🔳حافظخوانی با محمدرضاکاکائی
🔳کتابخانه متون و مطالعات زردشتی
🔳بوستان سعدی با امیر اثنی عشری
🔳شاهنامه کودک هما
🔳مأدبهی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).
🔳ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)
🔳تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین
🔳شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).
🔳گاهگفـت
(دُرُستخوانیِ شعرِ کُهَن).
🔳کتاب گویای ژیگ
🔳سفر به ادبیات
(مرزباننامه و گلستان، تکبیتهای کاربردی )
🔳ملیگرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
🔳تاریخ نگار (روایتی متفاوت از تاریخ ایران)
🔳کانون پژوهشهای شاهنامه
(معرفی کتابها و مقالات و یادداشتها پیرامون شاهنامه).
🔳انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
🔳فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بومداری
🔳رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).
🔳آرخش، کلبه پژوهش حماسههای ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).
🔳تاریخ روایی ایران
🔳سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).
🔳کتاب و حکمت
🔳تاریخ میانه
🔳زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبانها و فرهنگها).
🔳خواندن و شرح تاریخ عالمآرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).
🔳شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).
▪️کانال میهمان:
🔳استاد دکتر محمدعلی موحد
▪️فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.▪️
▪️هماهنگی جهت شرکت در تبادل
▪️@Arash_Kamangiiir
ششم فروردین؛
روز ملّی همبستگی ایرانیان
نوروز، دیرپاترین و گستردهترین جشن ایرانیان است که همواره پیامآور همبستگی بین ایرانیان و نویدبخش صلح و دوستی بین همهی برپادارندگان نوروز و دیگر مردمان جهان بوده
و خواهد بود.
ششم فروردین یا روز خرداد از فروردینماه (نوروز بزرگ/ خاصه) از دیرباز اهمیت و جایگاه ویژهای نزد ایرانیان داشته است و آن را بهترین و گرامیترین روزها میدانستند، از جمله به روایتی آن را زادروز اشو زرتشت پیامبر باستانی ایرانیان میدانند.
در متن پهلوی ماه فروردین، روز خرداد این روز چنان اهمیتی دارد که از پدیداری رویدادهای اسطورهای یا تاریخی بسیاری که در این روز روی داده یا رخ خواهد داد، سخن رفته است؛ چنانکه گزارش شده، مردم در دوران جمشید این روز را نوروز خواندند و همچنین بنیان نهادن ایران و سپردن ایرانشهر از سوی فریدون به ایرج در این روز روی داده است، و در این روز منوچهر و آرشکمانگیر سرزمینهای ایرانی را از تورانیان باز پس گرفتند. [۱]
ایرانیان، ششم فروردین را «هفدرو» نیز مینامیدند، چون باور داشتند که ۷۲ رویداد مهم سرنوشتساز در زندگی و تاریخ ایرانیان در این روز روی داده است. [۲]
ابوریحان بیرونی نیز در آثارالباقیه شماری از رویدادهای مهم ششم فروردینماه را برمیشمارد و یادآوری میکند که به امید سعادتمندی همهی جهانیان «ایرانیان این روز را روز امید نام نهادند». [۳]
بر این پایه، روز ششم فروردینماه که روز بنیاد ایران و روز امید و خوشبختی برای همهی ایرانیان و جهانیان است، به عنوان «روز ملّی همبستگی ایرانیان» و یا «روز ملّی ایران» پیشنهاد میشود.
به این امید که در چنین روز فرخندهای همهی ایرانیان همبسته و پیوسته به پیام یگانگیِ نوروز گوش بسپارند و با آرمان همیشگی یکپارچگی ایران و همبستگی ملّت بزرگ ایران همهی ایرانیتباران، برپادارندگان نوروز و دیگر جهانیان را به صلح و آشتی فراخواند.
آبشخورها:
۱. متنهای پهلوی؛
ماه فروردین روز خرداد، جاماسب جی منوچهر جی جاماسب آسانا، سعید عریان، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۹۹، ص۱۱۷.
ماه فروردین روز خرداد، بهکوشش محمدصادق کیا، ایرانکوده، شمارهی ۱۶، ص۸.
۲. یادگار دیرین، کورش نیکنام، بهجت، تهران، ۱۳۹۴، ص۳۳.
۳. آثارالباقیه عنالقرونالخالیه، ابوریحان بیرونی، عزیزالله علیزاده، فردوس، تهران،۱۳۹۰، ص۲۸۲.
#کارگروه_تاریخ
@anjomanafraz
http://t.me/ShahnamehToosi
🔹ترافیک ۷ کیلومتری برای بازدید نوروزی از تخت جمشید
به روایت فردوسی بزرگ داریوش سوم به هنگام مرگ تنها، نگران آیندهی ایران بود از همین رو به اسکندر سفارش کرد که با دخترش روشنک ازداوج کند تا از این ازدواج فرزندی متولد شود که حافظ ایران باشد و جشن سده و نوروز را برپا دارد.
"به اندرز من سر به سر گوش دار
پذیرنده باش و به دل هوش دار
سکندر بدو گفت فرمان تُراست
بگو آنچ خواهی که پیمان تُراست
زبان تیز دارا بدو برگشاد
همی کرد سرتاسر اندرز یاد
نخستین چنین گفت کای نامدار
بترس از جهان داور کردگار
که چرخ و زمین و زمان آفرید
توانایی و ناتوان آفرید
نگه کن به فرزند و پیوند من
به پوشیدگان خردمند من
ز من پاکدل دختر من بخواه
بدارش به آرام بر پیشگاه
کجا مادرش روشنک نام کرد
جهان را بدو شاد و پدرام کرد
مگر زو ببینی یکی نامدار
کجا نو کند نام اسفندیار
بیاراید این آتش زردهشت
بگیرد همان زند و استا به مشت
نگه دارد این فال جشن سده
همان فر نوروز و آتشکده
همان اورمزد و مه و روز مهر
بشوید به آب خرد جان و چهر"
@Persian_Mythology
http://t.me/ShahnamehToosi
مادرم گندم درون آب میریزد
پنجره بر آفتاب گرمیآور میگشاید
خانه میروبد غبار چهرهی آیینهها را میزداید
تا شب نوروز خرمی در خانهی ما پا گذارد
زندگی برکت پذیرد با شگون خویش
بشکفد در ما و سرسبزی برآرد
ای بهار، ای میهمان دیرآینده!
کمکَمَک این خانه آماده است
تک درخت خانهی همسایهی ما هم
برگهای تازهای داده است
گاه گاهی هم
همره پرواز ابری در گذار باد
بوی عطر نارس گلهای کوهی را
در نفس پیچیدهام آزاد
این همه میگویدم هر شب
این همه میگویدم هر روز
باز میآید بهار رفته از خانه
باز میآید بهار زندگی افروز
#سیاوش_کسرایی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
آری نوروز، این جشن بزرگ که از روزگاران کرانه ناپیدا، با دانشِ شگفت انگیز پدرانمان به گونه آیینی ماندگار درامده، نشان از جاودانگی ملتی دارد که در گذار روزگار هیچ نیروی اهریمنی توان نابودی اش را نداشته و نخواهد داشت.
پاینده ایران ✌️ ❤️
#هما_ارژنگی
http://t.me/ShahnamehToosi
کنون خورد باید می خوشگوار،
که می بوی مشک آید از جویبار؛
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش،
خُنُک آنکه دل شاد دارد به نوش!
همه بوستان زیر برگ گل است؛
همه کوه پر لاله و سنبل است؛
بخندد همی بلبل و هر زمان،
چو بر گل نشیند، گشایـد زبان!
ندانم که عاشق گل آمد گر ابر؛
که از ابر بینم خروش هـژبر!
نوروزتان پیروز؛
کامتان روا؛
بهاران خجسته باد!
مهرورزتان - سیروس حامی
/channel/ShahnamehToosi
به فرخندگی آستانه نوروز جمشیدی
پیوند نوروز با #جمشید از این دیدگاه گیراست که بر بنیاد باورهای کهن، روزگار او روزگار رهایی زمین از #دیوان و بهترین دوران خوشبختی، سرسبزی و خرمی بوده است. در اوستا (وندیداد، فرگرد دوم) آمده که به روزگار او نه مرگ بود، نه پیری، نه درد، ونکه دوره ی زیبایی، خوشی و شادابی بوده است. همین باور بسنده بود تا ایرانیان بزرگترین جشن ملی را به نام #جمشید (روزگار تابش ناز و کام) بشناسند.
فردوسی فرزانه پیدایش نوروز را چنین بازگو کرده:
به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدوگوهر اندرنشاخت
که چون خواستی، دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چـو خـورشيــد تـابـان ميـان هــوا
نشستــه بر او شـــاهُ فــرمـــانروا
جهـان انجمن شـد بر آن تختِ اوی
شگفتی فـرو مــانده از بخت اوی
بــه جمشيــدبر گـوهـر افشـاندند
مر آن روز را روزِ نو خــوانــدنــد
سـرِ سالِ نَـو، هُـرمَـزِ فـَورَديــن
برآسـوده از رنــج تن، دل ز کین
بـزرگان به شـادی بيـاراستنـد
مَـی و جـام و رامشگران خواستند
چنيـن جـشن فـرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خُسرَوان يادگار
🌹
http://t.me/ShahnamehToosi
با درودی دیگر از ژرفای جان و با آرزوی فردایی بهتر از امروز برای میهن و هممیهنان، بازهم آغازی بر هفته دیگر و پیشکشی دیگر از گنجینه آموزههای نیاکان از زبان فردوسی فرزانه.
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۶
/channel/ShahnamehToosi
جایگاه زن در فرهنگ نیاکان و شاهنامه
ارائه: #سیروس_حامی
در نشست این هفته خردسرای فردسی یزد
(گرامیداشت #روز_جهانی_زن)
هنگام : شنبه - هژدهم اسفند ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
با آرزوی بهترینها برای ایران و ایرانی، فرازی دیگر از این نامه خرد نیاکان پیشکش همه دوستداران میهن در آغاز هفته تازه.
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۵
/channel/ShahnamehToosi
#کیومرث (۱۲)
فرگشت مردم (انسان)
پایان روزگار #کیومرث
(نابودی #هومونئاندرتالها)
چگونه #نئاندرتالها را از روی زمین برانداختیم!؟
یادآوری:
«کیومرث» بازتاب یا انگاره ذهنی یا نماد روزگاری دراز (چند میلیارد سال) از تاریخ جهان است!
این دوران از پیدایی جان تا جایگزینی نخستین گونههای آدمی با مردم(انسان) خردمند درازا دارد و «شاه» انگاشتهشدن کیومرث در شاهنامه، نشان فرگشت آدمی از جانداران و رسیدن به جایگاه سروری و سالاری بر جنبندگان به نیروی خرد است!!
درونمایه رخشاره پیوست:
یکی از بزرگترین پرسشهایی که همیشه در پیوند با فرگشت وجود داشته ، این است که چرا تنها یک گونه از انسانها روی زمین هست؟ و چرا دیگر گونهها برافتادند (منقرض شدند)؟
چُن آمد مر آن کینهرا خواستار،
سـرآمـد کیـومـرث را روزگار؛
برفت و جهان مُردَری ماند ازوی؛
نگـر تا کـه را نزد او آبـروی!
/channel/ShahnamehToosi
نظر استاد فریدون جنیدی دربارۀ روز سیزدهم فروردین:
«نیاکان ما سبزههای خوان نوروزی را نگهداری میکردند تا روز سيزدهم (یعنی تیشتر). البته ما اکنون روزها را میشماريم، اما در ايران باستان روزها شمارش نمیشدند (يعنی هفته وجود نداشت)، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش میشناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد «باران» است. در روز سيزدهم، اين سبزهها را میبردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان میکردند و «تيشتر» را ستايش میکردند که تو به ما باران دادی و سبزههای ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزهها را به تو نثار میکنيم. امروزه هيچکس توجه نمیکند که چرا ما سبزهها را به آب میدهيم؟ نخست میگويند که سيزدهم گجسته (نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزهها را پرت میکنند در جویهای آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را میکردند».
#بنیادـنیشابور /channel/bonyad_neyshaboor
☆ سیزده فروردین ☆
در گاه شماری سنتی زرتشتیان، سیزدهمین روز از هر ماه، تیر یاتشتر نام دارد. ایزد تشتر که یکی از یشت های کهن به نام "تشتریشت" نیز برایش سروده شده، ایزد بارن است.
"تشتر" ایزد باران ونماد باران زایی بوده که دربرابر آن دیو "اپوش" برای خشکسالی وجود داشته است.
درباور ایرانیانی که پیش از زرتشت می زیسته اند، برای اینکه ایزد باران درسال پیش رو پیروز گردد و کوشش دیو خشکسالی بی اثر بماند، آیین سیزده بدر را در نخستین روز تشتر سال برپا می داشته اند.
نیاکان ما پس از نوروز، هنگامی که سبزه های گوناگون از زمین رویش داشتند، به روز سیزدهم فروردین که به ایزد باران وابسته بود، به دشت و صحرا وکنار جویبارها وچشمه ها می رفتند، به شادی وپایکوبی می پرداختند وآرزوی بارش باران را می کردند.
اکنون نیز زرتشتیان به باور ترادادی (:سنتی) نیاکان خود، از بامداد روز تشتر ایزد وفروردین ماه، سفره نوروزی خانه های خود را بر می چینند، خوردنی ها، اندکی آجیل، شیرینی های باقی مانده ازجشن نوروز و سبزه سفره نوروز را با خود برمی دارند وبه دشت وکنار چشمه وجویبارها می رفتند.
سبزه نوروزی را درکنار جویبارها به آب روان می سپارند وآرزو می کنند سالی خرم وپربرکت داشته باشند. آنان تا پسین روز سیزده فروردین را دربیرون ازخانه به سر می برند ودر دامن زاستار (:طبیعت) ومیان سبزه ودشت به شادمانی می پردازند.
برگرفته از نسک یادگار دیرین
نگارش کورش نیکنام
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
🪴 http://t.me/ShahnamehToosi
سیزده بدر خجسته🌱
باز شدن گرههای زندگیتان را آرزو دارم.🪷
مهرورزتان - سیروس حامی 🌿
🪴http://t.me/ShahnamehToosi
گفتگوی استاد دکتر #علیرضا_قیامتی با #محمدجان_جویا (پورِ پارسی) پسر هفتساله از همتباران تاجیکستانی
💠#بنیاد_فردوسی_توس
http://t.me/ShahnamehToosi
فردا (هشتم فروردین ماه ۱۴۰۴) مصادف با سومین سالگرد درگذشت استاد علی رضاقلی است.
روحش شاد
چنین است رسم سرای سپنج
نمانی درو جاودانه مرنج
نه دانا گذر یابد از چنگ مرگ
نه جنگ آوران زیر خفتان و ترگ
اگر شاه باشی و گر زردهشت
نهالی ز خاکست و بالین ز خشت
@ali_rezagholi
http://t.me/ShahnamehToosi
📹 نوروز، کهن ترین جشن جهان
فیلمی از #بیتا_محمدوند
تهیه شده در : استودیو #دیاراکهن
اولین و تنها سینمایی نوروز ، از سوی تیم دیاراکهن با مهر پیشکش به مردم ایران❤️
این سینمایی داستان و تاریخچهی نوروز را به شکل یک انیمیشن سینمایی درآورده و هدف پشت ساختش این بوده که امسال را برایتان نوروز شادی بسازیم😍
دوبلور ها و کسانی که در تهیه این اثر نقش به سزایی داشتند:
جناب تشکری در نقش جمشید
بیتامحمدوند در نقش آرمان نوجوان
یاسین مومیوند در نقش آرمان جوان
جناب آریا عنایت در نقش اهورا
جناب حسین امیری در نقش داراب
بانو حانیه آهنگر در نقش رودابه
بانو سارا جدیدی در نقش مادر آرمان
نوروزتان خجسته - سالتان پربار
🛫 DiaraKohan" rel="nofollow">https://www.youtube.com/@DiaraKohan
🆔 @shahname_yazd
📝 نوروز یکی از نشانههای ملیت ماست
✍️ زندهیاد دکتر #پرویز_ناتل_خانلری
👈 تقدیر چنان بود که ایرانیان نگهبان فروغ ایزدی، یعنی دانش و فرهنگ، باشند. میان جهان روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش مییافت و عالم تیرگی که در آن کین و ستیز میرویید سّدی شوند و نیروی یزدان را از گزند اهریمن نگهدارند. پدران ما، از همان آغاز کار، وظیفهی سترگ خود را دریافتند. زردشت از میان گروه برخاست و مأموریت قوم ایرانی را درست و روشن معین کرد و فرمود که باید به یاری یزدان با اهریمن بجنگند تا آنگاه که آن دشمن بدکنش از پا درآید.
👈 اگر بر ما ایرانیان در این روزگار عیبی باید گرفت این است که تاریخ خود را درست نمیشناسیم و دربارهی آن چه بر ما گذشتهاست، هر چه را که دیگران گفتهاند و میگویند طوطیوار تکرار میکنیم.
👈 کمتر ملتی را در جهان میتوان یافت که عمری چنین دراز بسرآورده و با حوادثی چنین بزرگ روبهرو شده و تغییراتی چنین عظیم در زندگیش روی داده باشد و پیوشته در همه حال خود را به یاد داشته باشد و دمی از گذشته و حال و آیندهی خویش غافل نشود.
👈 کدام ملت دیگر را میشناسیم که به گذشتهی خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشتهی خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟ این جشن نوروز که دو سه هزار سال است با همهی آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است مگر نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگهداشتن آیین ملی خود نیست؟
👈 نوروز یکی از نشانههای ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلی روح ایرانی است. نوروز برهان این دعوی است که ایران، با همهی سالخوردگی، هنوز جوان و نیرومند است.
جستار کامل اینجاست.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🔰 دومین قسمت پادپخش سرو سخنگو منتشر شد
با موضوع نـــــــوروز
در این قسمت مطالب ویژهای را میشنویم:
🌲 نوروز از بامداد تاریخ تا کنون به قلم دکتر شیرین بیانی و سخنان ایشان درباره کتاب نوروز
🌲 نوروز در افغانستان و تاجیکستان با گفتارهایی از:
- دکتر لقمان بایمتاف (استاد تاریخ دانشگاه سوئد و عضو آکادمی علوم تاجیکستان) و
- نوشآفرین فکرت هروی (فرزند استاد محمد آصف فکرت و از دوستان خانوادگی دکتر اسلامی)
🌲 نوروز در خاندان بیانی و اسلامی ندوشن با گفتارهایی از:
- محسن نجمی (از بستگان خانم بیانی و نماینده خانواده در شورای نظارت بر آثار دکتر اسلامی نُدوشن)
- آرش لشنی (همکار دکتر اسلامی نُدوشن در ایرانسرای فردوسی)
-دکتر جواد عباسی (دانشیار تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد)
🌲 خوانش جستارهای نوشتهشده از دکتر اسلامی نُدوشن درباره نوروز
برای شنیدن این پادپخش به لینک زیر بروید:
https://castbox.fm/episode/id4524179-id789473047?utm_source=podcaster&utm_medium=dlink&utm_campaign=e_789473047&utm_content=NOWRUZ-CastBox_FM
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
http://t.me/ShahnamehToosi
نوروز در شاهنامه
فردوسی فرزانه در پادشاهی #جمشید و پیدایش نوروز میفرماید:
به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدوگوهر اندرنشاخت
که چون خواستی، دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چـو خــورشيــد تـابـان ميـان هــوا
نشستــه بر او شـــاهُ فــرمـــانروا
جهـان انجمن شـد بر آن تختِ اوی
شگفتی فـرو مــانده از بخت اوی
بــه جمشيــدبر گـوهـر افشـاندند
مر آن روز را روزِ نو خــوانــدنــد
ســرِ ســالِ نَـو، هُـرمَـزِ فـَورَديـــن
برآسـوده از رنـــج تن، دل ز کین
بـــزرگان به شـــادی بيـــاراستنـــد
مَـی و جـام و رامشگران خواستند
چنيــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خُسرَوان يادگار
🌹
http://t.me/ShahnamehToosi
کلمهٔ «نوروز» برای تمام ایرانیان یک کلمهٔ سحرآمیز و معجرهآساست!
عید نوروز نزدیک بود و قریباً فرا میرسید. کلمهٔ «نوروز» برای تمام ایرانیان یک کلمهٔ سحرآمیز و معجرهآساست؛ با شنیدن آن، قلب همه میتپد و چهرهٔ همه، خندان میشود و به یاد آن و به امید نوروز آینده که روزگار بهتری داشته باشند، تمام گرفتاری ها و مشکلات کنونی خود را تحمّل میکنند و تمام سال را در آرزوی رسیدن نوروز هستند. خارجیانی که در ایران نبودهاند بدرستی نمیتوانند حرف مرا باور کنند و اهمیت این عید بزرگ را برای ایرانیان دریابند. اما کسانی که در روزهای قبل از نوروز در ایران باشند مشاهده میکنند که چه تحرک و فعالیتی در تمام طبقات مردم پیدا میشود. بازارها و خیابانها شلوغ میشوند و مردم، لباس میخرند و میپوشند، خرید و معامله میکنند و کالائی را سفارش میدهند، از دكان ها بستههای شیرینی و آجیل میخرند و با خود میبرند. همه اشتیاق زیادی به خرید پیدا میکنند و برای فرارسیدن نوروز آماده میشوند.
آبشخور:
سفری به دربار سلطان صاحبقران، هینریش بروگش، ترجمهٔ مهندس کردبچه، جلد۲، ر۶۱۹
🌐مطالب تاریخی
/channel/matalebtarikhim
http://t.me/ShahnamehToosi
توضیحات خانم دکتر فرنگیس شریفزاده دربارۀ شاهنامۀ اهدایی رییسجمهور تاجیکستان.
خانم دکتر شریفزاده این فیلم کوتاه را برای ششمین وبینار ایرانشناسی آژیار ضبط و ارسال کردند.
وبینار مطالعات شاهنامه به میزبانی بنیاد آژیار و خبرنامۀ ایران باستان و به یاد و بزرگداشت استاد خطیبی در سالروز پایان سرایش شاهنامه، ۲۵ اسفند، برگزار شد.
@AzhyarFoundation
/channel/Ancientirannews
/channel/ShahnamehToosi
چهارشنبه سوری
✍️ زندهیاد استاد #ابراهیم_پورداود
آتشافروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین دیرین است و همه جشنهای باستانی با آتش که فروغ ایزدی است، پیشباز میشود. آنچنانکه در اوستا آمده، فروردین (جشن نوروز) هنگامی است که فرورهای نیاکان از برای سرکشی بازماندگان از آسمان فرود آیند و ده شبانروز در خانومان پیشین خود به سر برند. این ده روز، همان آخرین پنج روز از آخرین ماه سال و پنج روزی است که به سال میافزودند تا سال خورشیدی، درست دارای 365 روز باشد. این پنج روز را پنجه - پنجه دزدیده - پنجوه - بهیزک (وهیچک) - گاه - اندرگاه - روزهای گاتها میگفتند. ناگزیر در روزی که از برای پیشآمد آغاز سال آتش میافروختند و شادمانی میکردند، بیرون ازین ده روز نبود. شک نیست که افتادن این آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبه سال، پس از اسلام است، چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند. هر یک از دوازده ماه نزد آنان بیکم و بیش سی روز بود و هر روز به نام یکی از ایزدان خوانده میشد، چون هرمزروز- بهمنروز- اردیبهشتروز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالارباع نزد عربها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده «و الاربعاء یوم ضنک و نحس»(1). شعر منوچهری گویای همین روز تنگی(ضنک) و سختی و شومی است:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
بسا تکین می خور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا با پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار مانند.
در کهنترین جاییکه از آتشافروزی سوری یاد شده، در تاریخ بخاراست، تالیف ابوجعفر نرشخی (286-248).
درباره جشن سوری گوید: «وچون امیر سدید منصوربننوح به ملک بنشست اندر ماه شوال سال به سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سرایها را دیگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود، بهتر از آن به حاصل (کردند). آنگاه امیر سدید (به سرای) بنشست. (هنوز) سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنانکه عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پاره آتش بجست و سقف سرای درگرفت و دیگرباره جمله سرای بسوخت و امیر سدید هم در شب به جوی مولیان رفت ...»(2)
چنانکه دیده میشود، در سخن از آتشافروزی شبسوری گفته شده «عادت قدیم است.» دیگر اینکه گفته شده «شبسوری» بدون چهارشنبه. شک نیست که این آتشافروزی در پایان سال، همان جشن چهارشنبهسوری کنونی است.
از اینکه این جشن در سهشنبه شب گرفته میشود، از اینروست که نزد ایرانیان، چنانکه نزد بسیاری ازگروه معروف به هندواروپایی ، شب پیش از روز به شمار میرود (3) ، بسا در اوستا گفته شده: در هنگام سه شب یا در هنگام نه شب به جای سه روز و نه روز.
در بهرام نیایش در پاره 16 آمده:
«بشود که رمهای از چهارپایان از آن تو شود و گروهی از مردان، بشود که از منش ورزیده برخوردار شوی، بشود شاد زندگی کنی به شبهایی که خواهی زیست.»
در فروردین یشت پاره 49 آمده: «فرورهای نیک توانای پاکان در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاهان خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان درین جا به سربرند.»
شنبه یا شنبد؟
به فال نیک و به روز مبارک شنبد
نبید گیر و مده روزگار خویش به بد
#منوچهری
یک واژه بابلی است به دستیاری تازیان به ایران رسیده است. آنچنانکه در آغاز گفتم، نزد ایرانیان، ماه به چهار هفته بخش نمیشده. شباتو Shabbatu که در عربی، ثبت شده، روز پانزدهم (هرماه) و روز آسایش بود.(4)
اما سوری که به جای جشن به کار رفته، به این واژه چندینبار در اوستا برمیخوریم: سوئیریه Suriya و به معنی چاشت به کار رفته در پهلوی و فارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده:
در سور جهان شدم و لیکن
بس لاغر بازگشتم از سور
زین سور زمن بسی بتر رفت
اسکندر و اردشیر و شاپور
گر تو سوی سور میروی رو
روزت خوش باد و سعی مشکور
ناصر خسرو
سورنای، نایی است که در مهمانی و عروسی نوازند.
در پایان باید یادآور شد: در جشن چهارشنبهسوری از روی شعلة آتش جستن و ناسزایی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود، آتش را نماینده فروغ ایزدی نمیدانستند، آنچنانکه در آتشافروزی جشن سده که به گفته گروهی از پیشینیان، پرندگان و چارپایان را به قبر و نفت اندوده، آتش میزدند ، از روزگاران پس از اسلام است.(5)
1- المحاسن و الاضداد، مصر 1350، ص 277.
2- تاریخ بخارا به اهتمام مدرس رضوی، تهران، ص 32.
3- Ostiranische Kultur. Von with. Geiger, Erlangen, 1882, 2,3,315.
4- نگاه کنید به جلد اول یشتها، ص79.
5- جشن سده ، نشریه انجمن ایرانشناسی ، تهران 1324، ص22.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
سرآمد کنون قصهی يزدگرد
به ماه سپندارمز روز ارد
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار
که گفتم من این نامهی شاهوار
روز ارد از ماه اسفند (۱۹ اسفند) سال ۴۰۰ قمری(۳۸۸خورشیدی) بر پایهی سخن فردوسی سالروز پایان سرایش شاهنامه، مهمترین اثر ادبی و ملی ايران است.
نگاره از: استاد نادر لنجانی
🛫 @jamshid_foundation
/channel/ShahnamehToosi
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
گرامیداشت یکهزار و پانزدهمین سالگرد پایان سرایش شاهنامه
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۱۸ اسفند
آغاز خواهد شد.
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
گامهای پرمهر ایرانیاران گرامیست.
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
✍️ #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
هر زمانی اقتضایی دارد و چیزی میطلبد که مورد احتیاج است... در مورد شاهنامه یک چنین وضعی بود. در آن زمان ایرانی میخواست ترکیب تازهای به زندگیِ خود ببخشد. شخصیّت خود را از نو احیاء کند و برای این کار دست به اقدامهای متعدّدی زده بود؛ از جمله در آغاز تعدادی مقاومتهای نظامی بود، در برابر دستگاه بنیامیّه و بنیعبّاس که میخواستند ایران را در زیر تسلّط خود داشته باشند. اینها هیچ کدام به نتیجهی مطلوب که رهاییِ کاملِ ایران بود نرسید، گرچه ثمرههایی به بار آورد. بنیامیّه به همّت ایرانیان سرنگون شدند و همهی سران آنها نابود گردیدند و این تا حدّی جوابِ «قادسیّه» بود، خلافت آمد به دست بنیعبّاس که رفتار مساعدتری نسبت به ایرانیها داشتند ولی کشمکش ظاهر و پنهان در جریان بود و در واکنش قدرتهای محلّی چون صفّاریان و آلِ بویه نمود میکرد و حتّی گاه خلافت عباسی را تا آستانهی زوال پیش میبُرد.
سامانیها که ایرانیترین و با ثابتترین حکومتهای ایرانی بودند با بغداد راه مماشات در پیش گرفتند و از این طریق فرصت یافتند که استقلالِ کشور را از طریقِ احیاء فرهنگِ ایرانی پایهریزی کنند.
مهمترین واقعه در این زمان سر بر آوردنِ زبان فارسیِ دَری و نیرو گرفتنِ آن بود که بر اثر آن دورِ تازهای در زندگیِ ایرانی آغاز گشت سیل آثار به نظم و نثر جاری گردید، و به همراه آن آیینهای دیرینهی ایرانی جان گرفتند. سامانیان که نسبتِ خود را به بهرام چوبینه میرساندند، تمدّنِ ایرانِ بعد از اسلام را پی افکندند...
آنگاه نوبت به فردوسی رسید که از حُسن اتّفاق همهی عواملِ مساعد در او جمع شد. مردی دهقانزاده از توس، توس یکی از شهرهای فرهنگیِ خراسان، ناحیهی ناآرامی بوده، محلّ برخورد عقاید ملّی و دینی، و هر دو تا حدّی همراه با افراط. داستانی که نظامی عروضی دربارهی آن مذکّرِ توس آورده که مانع از دفن جنازهی فردوسی شد، نشانهی تعصّبِ گذشت ناپذیری است. در عین حال روحِ ملّی و ایرانگرائی در همین شهر دامنهای داشته. شاهنامهی ابومنصوری به نثر که ترجمهی خداینامهی عهد ساسانی بود و به فارسیِ دری درآمد، پایهی کار قرار گرفت. همین مانده بود که آن را به شعر در آورند تا بتواند در درونِ مردم جا بیفتد.
ایرانی میخواست باور داشته باشد که هنوز زنده است. تنها خاکستری بر روی این آتش گرفته بود، فردوسی آمد و این خاکستر را کنار زد، ایرانی در زیر تسلّطِ عربِ اموی و عبّاسی «عجم» شده بود، او میخواست دوباره ایرانی باشد، و شاهنامه این امکان را برای او فراهم کرد.
فردوسی جوابدهنده به ندای مردمِ زمان بود، چون چشمهای از قعرِ ضمیرِ ایــرانی جوشید، زیرا ایرانی خود را محکوم به زنده بودن میدید، بناگهان شاهنامه مانند صبح بر کاروانِ گمشدهای سر برآورد.
فردوسی احساس کرده بود که این کتاب برای قوم ایرانی ارزش حیاتی دارد بنابراین همهی زندگیِ خود را بر سرِ آن نهاد، زیرا ایمان داشت که کاریست کارِستان و سرنوشتِ یک ملّت را رقم میزند.
شاهنامه در شرایطی پدید آمد که نموداری از زنده بودنِ قومِ ایـــرانی باشد.
#از_رودکی_تا_بهار
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd