fazeli_mohammad | Unsorted

Telegram-канал fazeli_mohammad - دغدغه ایران

60357

این رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss

Subscribe to a channel

دغدغه ایران

از مشکل تا حل مسأله
قسمت اول

مشکل چیست؟ مسأله چیست؟ جست‌وجوی راه‌حل‌ها بهتر است یا تعریف کردن مسأله‌ها؟ مسأله‌ها در دنیای واقعی وجود دارند یا ساخته می‌شوند؟ آیا می‌شود بدون ساختن مسأله‌ها، راه‌حلی برای آن‌ها پیدا کرد؟

دیدن ویدیو
https://youtu.be/SqgfYvSKEBg

این قسمت از ویدیوکست دغدغه ایران، تفاوت مشکل و مسأله را تشریح کرده و چگونگی ساختن مسأله‌ها را ارائه می‌کند. تلاش شده تا رویکردی نظام‌مند به شناسایی، تعریف و ساختن مسأله‌ها ارائه شود. مثال‌های زیادی هم استفاده شده تا این رویکرد با دقت بیشتری تشریح شود.

آدم‌ها در زندگی شخصی، سازمانی و در سطح سیاست عمومی به روشی برای ساختن و تعریف مسأله‌ها نیاز دارند. این قسمت اول روشی نظام‌مند برای تعریف مسأله‌ها به منظور حل کردن آن‌هاست.

#حل_مسأله #سیاست_عمومی #تفکر_انتقادی #تعریف_مسأله #ساختن_مسأله

@dirancast_official

Читать полностью…

دغدغه ایران

فشار نده و فریاد نکش!
 
محمد فاضلی
 
لطیفه
خودآزاری گوشه‌ای نشسته و هر چند دقیقه، فریادی می‌کشید و لحظاتی از حال می‌رفت، دوباره سر حال می‌آمد و همان فریاد و از حال رفتن را تکرار می‌کرد. کسی پرسید چرا فریاد می‌کشی؟ گفت خیلی درد دارد. پرسید چه چیزی درد دارد؟ گفت فشار انبردست بر بیضه‌هایم! پرسید چه کسی فشار می‌دهد؟ جواب داد: خودم! تنها حرفی که می‌توانست بگوید این بود: فشار نده و فریاد نکش!
 
می‌پرسید ربطش به اوضاع امروز چیست؟ توضیح می‌دهم.

یک. تلویزیون بی‌بی‌سی فیلمی درباره #ترانه_علیدوستی پخش کرده که دو سه روز است نقل محافل مجازی و واقعی است. طرفداران نظام سیاسی فریادشان از این فیلم به هوا رفته است.
 
دو. شهرام ناظری خواننده شهیر موسیقی از دولت و مردم ترکیه تشکر کرده که #مکتب_مولانا را زنده نگه داشته‌اند و افزوده است که اگر مزار مولانا در ایران بود تا حالا از بین رفته بود. البته حرف نادقیقی است. مزار حافظ، سعدی، عطار و بسیاری شاعران و عارفان دیگر ایرانی بزرگ داشته شده‌اند، سالیانه ده‌ها کتاب درباره آن‌ها منتشر می‌شود، از خود آقای ناظری تا بقیه موسیقیدانان با آثار آن‌ها کار هنری می‌سازند و شارحان اشعار آن‌ها را به هزار زبان شرح و بسط می‌دهند. اما عده‌ای فریادشان از این حرف #شهرام_ناظری به هوا رفته است.
 
سه. نظام تصمیم‌گیری رانت‌محور تسخیرشده توسط ذینفعان، از #فروش_نفت تا بقیه بخش‌های چرب و نرم اقتصاد را به شکل تیولداری درآورده و باعث پیدایش پدیده‌ای به نام #تراستی و نوع خاصی از انباشت درآمدهای ارزی در دست آدم‌ها و گروه‌های خاص شده است. هر از چند گاهی هم فریادی می‌کشد که درآمدهای ارزی به کشور بازنمی‌گردد، مسیرهای تجاری تحت تسلط افراد و گروه‌های خاص است، و تمرکز قدرت و تصمیم‌گیری از دست رفته است.
 
چهار. نظام سیاسی تصمیم می‌گیرد هر دگراندیش نرم‌خویی را که ذره‌ای سازگاری با عقلانیت مدرن، علم، متانت، استقلال شخصیت و تن ندادن به اقتدارگرایی داشته باشد از صحنه سیاست حذف کند. دست آخر نهادهایش – از بوروکراسی گرفته تا مجلس و رسانه و ... – پر از اقلیت آدم‌های خشن تندرویی می‌شود که سودای آن دارند تا در ربع اول قرن بیست‌ویکم، حکمرانی را بر مدار انگاره‌ها و اندیشه‌های ربع اول قرن یکم، سامان دهند و بیست قرن تحول انسان و اندیشه را از میان بردارند. همین نظام تصمیم‌گیری که چنین کرده، فریاد می‌کشد که ناترازی و ناکارآمدی دمار از روزگار ملت و دولت درآورده است.
 
من چهار مورد فوق را نوشتم، اما موارد متعدد دیگری در حوزه‌های مختلف – از محیط‌زیست گرفته تا امنیت و سیاست خارجی و اقتصاد - می‌توان برشمرد که نظام سیاسی با خودآزاری کامل، انبردست سیاست و حکمرانی را برای فشردن بیضه‌هایش استفاده کرده است.
 
نظام سیاسی می‌توانست با زنان درگیر نشود تا از دل فرایند منازعه اجتماعی، ترانه علیدوستی به ترانه مخالفت و مقاومت تبدیل نشود. کافی بود سیاست اجتماعی مداراگرتری می‌داشت. هم‌چنین می‌توانست تأکیداتش بر اسلام‌گرایی و تقابل با هنرمندان را به جایی نرساند که از #شجریان تا ناظری، از بیضایی یا اصغر فرهادی، و ده‌ها سلبریتی کوچک و بزرگ به تقابل و صف‌آرایی آشکار و پنهان با حکومت نرسند. نظام سیاسی می‌توانست زنان و هنرمندان را رو در روی خود قرار ندهد.
 
نظام سیاسی می‌توانست در مواجهه با تحریم، نظام فروش نفت را غیرمتمرکز نکند یا حداقل به شکل موجود بر تراستی‌ها متکی نشود. می‌توانست سازوکارهای تسویه ارزی یا واردات را تغییر دهد، اما خب گیر ذینفعان گردن‌کلفت بوده و خودش در رسیدن به این وضعیت، نقش داشته است.
 
نظام سیاسی می‌توانست متساهل‌ باشد و با هر عقلانیت نرم‌خویِ مدرنی از در ناسازگاری در نیاید؛ و امروز در محاصره جمعی به قول حافظ «پشمینه‌پوش تُندخو» قرار نمی‌گرفت که به‌کار حکومت‌داری مدرن نمی‌آیند.
 
نظام سیاسی می‌توانست فیلترینگ یا موضع‌گیری‌هایی در سیاست خارجی را به هویت و ناموس حکمرانی تبدیل نکند؛ و بر اثر عواقب ناشی از آن‌ها – از جمله صدمه اساسی به مشروعیت و کارآمدی - هر از گاهی فریاد نکشد.
 
اما خب، سیاست در این عصر ادباری به گونه‌ای سامان یافته که گروه‌هایی آن‌را تسخیر کرده و ذینفعان پرقدرت چنان بر مبادی تصمیم‌گیری و منابع اساسی سیطره دارند که هر قدر فشار انبردست‌های‌شان دردناک و فریادهای متعاقبش جانسوز باشد، گویی اثری بر اصلاح امور ندارد.
 
ما مانده‌ایم چگونه حاکمان را متقاعد کنیم به این توصیه عمل کنند: «فشار نده، فریاد نکش!» شاید می‌خواهند، نمی‌توانند؛ یا وابستگی به مسیر طی‌شده نمی‌گذارد.
 
@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

✔️در سوگ بهرام

✍🏻سهند ایرانمهر

درگذشت #بهرام_بیضایی ، آن‌هم در روز تولدش، فقط پایان زندگی یک فرد نیست؛ اتفاقی معنادار است که گویی پایان یک دوره فکری در فرهنگ ما را یادآوری می‌کند.گویی حلقه‌ای از یک سنت فکری در فرهنگ ایران، بسته شد. سنتی که در آن هنر شیوه‌ای برای اندیشیدن بود؛ و سینما و تئاتر فقط صحنه نمایش نبود که میدان داوری تاریخ بود.

بیضایی را غالباً «کارگردان» می‌نامند، اما این نام‌گذاری، اگرچه درست، به‌شدت نارساست. از نظر من، او پیش و بیش از آنکه کارگردان باشد، ادیب بود؛ و پیش از آن، جامعه‌شناسی تاریخ‌خوان که به سازوکار قدرت، خشونت، حذف و روایت حساس بود. سینما و تئاتر برای او رسانه بودند، نه هویت. هویت او اما در نسبتش با زبان و تاریخ شکل می‌گرفت.

شاخصه اصلی آثار بیضایی نه تکنیک سینمایی است و نه صرف رجوع به اسطوره؛ بلکه نحوه صورت‌بندی معنا از طریق زبان است. دیالوگ‌های او بیش از آنکه حامل اطلاعات باشند، حامل تاریخ‌اند. واژه‌های گزیده او تصادفی نبودند و جایی از ادبیات که نقطه کانونی توجه او‌ بود، پیش از او چنین رصد نشده بود، این همان‌جاست که تفاوت «دانستن ادبیات» با «ادیب بودن» آشکار می‌شود. بیضایی ادبیات را نمی‌شناخت؛ در آن سکونت داشت.

نثر او نثری سخت‌جان است. نه لغزنده است، نه رها، نه سهل‌الوصول و نه متظاهرانه. جمله‌ها وزن دارند، مکث دارند، ایستادگی دارند. این استحکام زبانی، نتیجه ذوق شاعرانه صرف نیست؛ محصول انضباط فکری است. بیضایی به کلمه اعتماد نمی‌کرد مگر آنکه آزموده شده باشد. به همین دلیل زبان در آثارش نه ابزار تزئین، که میدان کشمکش معناست.

از این منظر، او بیش از آنکه فیلم بسازد، متن تولید می‌کرد؛ متنی که مستقل از تصویر، قابلیت خوانده‌شدن دارد. ذهن را تکان می‌دهد و خودش تصویر است. این خصیصه در تاریخ سینمای ایران نادر است. بسیاری تصویر می‌سازند و بعد به‌دنبال معنا می‌گردند؛ بیضایی معنا را می‌ساخت و تصویر را در خدمت آن می‌گرفت. به همین دلیل است که آثارش کهنه نمی‌شوند؛ زیرا به زمانه‌ای خاص پاسخ نمی‌دهند، بلکه به مسئله‌ای تکرارشونده در تاریخ ایران نظیر مسئله روایت، قدرت و حقیقت می‌پردازند.

نگاه او به تاریخ، نگاه ستایش‌گرانه یا نوستالژیک نبود. تاریخ در جهان بیضایی میدان افتخار نیست میدان اتهام است. او تاریخ را می‌کاود تا نشان دهد چگونه قربانیان خاموش می‌شوند و چگونه روایت رسمی جای حقیقت را می‌گیرد. در «مرگ یزدگرد»، در «چریکه تارا»، و حتی سایه‌بازی «جانا و بلادور»، تاریخ نه پشت سر ما، که در کنج فراموش شده درون ما به عنوان یک ایرانی است.

همین نگاه است که او را به جامعه‌شناسی تاریخ نزدیک می‌کند، بی‌آنکه به زبان آکادمیک پناه ببرد. بیضایی نظریه نمی‌نوشت، او با صحنه و دیالوگ نظریه می‌ساخت. بیضایی متواضعانه می‌گذاشت تا مدعیان خوانش غلط خود را از تاریخ و ادبیات بخوانند آنگاه در زمانش به دقت نشان می‌داد که از فردوسی تا زن و از قدرت تا ادبیات چگونه به نام نظریه به مسلخ ایدئولوژی و خوانشی وارونه رفتند.

اندوهِ فقدان بیضایی، از دست‌دادن یک فیلمساز نیست؛ از دست‌دادن الگویی از اندیشیدن سخت‌گیرانه در فرهنگ ایرانی است. الگویی که زبان را جدی می‌گرفت، تاریخ را ساده نمی‌کرد و مخاطب را تحقیر نمی‌نمود و از همه مهم‌تر در این راه نه وقعی به قدرت می‌گذاشت و نه مجیز مردم را می‌گفت او‌ به جوهره هرچیز کار داشت نه مزاج و مذاق زمانه و خلق آن. او از ما تماشاگر نمی‌خواست؛ شریک فکری می‌خواست و شاید به همین دلیل است که با رفتن او، حس می‌کنیم چیزی بیش از یک فرد از دست رفته است. آنچه رفت بیضایی نبود، امکان پیوند میان ادبیات، تاریخ و هنر با سلیقه و آرایه بی‌نظیر بیضایی بود، پیوندی که او یکی از آخرین حاملان جدی آن بود.

@sahandiranmehr

Читать полностью…

دغدغه ایران

برکات تحریم!

سرمقاله هم‌میهن
۰۷ دی ۱۴۰۴


🔹آقای عراقچی در مقام وزیر امورخارجه کشور گفته‌اند که: «من مشکلات تحریم را می‌دانم، اما برکاتش را هم می‌دانم». در شرایط کنونی شاید چندان پذیرفتنی نباشد که وزیرخارجه کشور را به نقد عمومی کشید، ولی برخی از سخنان به‌گونه‌ای است که بدترین تبعات را برای گوینده آن از حیث جایگاه و اعتباری که دارد، رقم می‌زند و سکوت در برابر آنها اعتبار رسانه را مخدوش می‌کند.

🔹در واقع، این دیگران نیستند که با نقد خود جایگاه وی را مورد سوال قرار می‌دهند؛ بلکه ایشان است که به‌نوعی خودزنی می‌کند، درحالی‌که هیچ ضرورتی برای این خودزنی وجود ندارد و این گفتار بیش از هر چیز ناشی از فقدان تجربه و ذهنیت فرد است.

🔹این‌گونه مواضع، مخاطب را به این نتیجه می‌رساند که اگر کسی به فکر حفظ اعتبار مقام و جایگاه خود نیست و بی‌محابا و بدون ضرورت آن را تلف می‌کند، آیا می‌تواند از منافع کشور چنانچه شایسته است، دفاع کند؟ این جمله وی چه اشکالی دارد؟ برای نقد آن لازم است که ابتدا ایشان بفرمایند برکات آن چیست؟ چون هزینه‌ها را همه می‌دانند. کافی است که نمودار متغیرهای اقتصادی و اجتماعی کشور را از سال۱۳۹۰ تاکنون مرور کنند.

🔹همه شاخص‌ها بدون استثنا از آن سال تاکنون روند نزولی داشت، جز سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ که دوره امید برجام بود. این روند نزولی همچنان ادامه دارد و اگر یک روز هم بتوانیم آن را معکوس کنیم، از یک سو، به دلیل رسیدن به کف است و از سوی دیگر، روند افزایشی احتمالی بسیار کند و ناپایدار خواهد بود، هرچند هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم. بنابراین، درباره مشکلات و تبعات تحریم نیازی به گفت‌وگو نیست.

🔹ولی در مورد برکات آن جای بحث است. نه اینکه ندارد، بلکه برای عده‌ای خاص برکت دارد، همان‌ها که همچنان از آن دفاع می‌کنند. به علاوه، برکات احتمالی آن که جنبه عمومی داشته باشد، در مقایسه با هزینه‌هایش چندان نامتوازن است که گفتن آن از عقلانیت به دور است. مثل این است که شهری را به‌طرز وحشتناک بمباران کنند و گودال عمیقی در آن ایجاد شود و بتوان آن را تبدیل به حوضچه‌ای برای پرورش ماهی کرد و بگوییم این هم از برکات جنگ و بمباران است.

🔹ساختار آن ذهنی و استدلالی که در مقایسه با این هزینه‌های گزاف، چنین برکات بی‌اهمیتی را می‌بیند، چگونه می‌تواند با مردمی که تحت فشار این تحریم هستند، همنوایی و همدردی کند و اعتماد مردم را به سیاست‌های جاری به دست آورد؟ آیا این گزاره به‌نحوی نشان نمی‌دهد که از نظر گوینده تحریم اهمیت چندانی ندارد؟

🔹اغلبِ مردم متوجه مشکلات کشور در رابطه با جهان غرب هستند، زخم‌هایی که از این طریق به کشور و جامعه وارد می‌‌شود را می‌فهمند، ولی انتظار دارند که آقای وزیر امورخارجه نمک بر این زخم‌ها نریزند. تقریباً می‌توان گفت که کمتر جملات دیپلماتیک و هوشمندانه‌ای از ایشان شنیده می‌شود، چه در برخورد با کشورهای دیگر و چه در موضوعات داخلی مثل مورد فوق. وظیفه ایشان نیست که برکات نداشته تحریم را به مردم گوشزد کنند. اگر متوجه نباشند که معنای استفاده از اصطلاح برکات تحریم در ادبیات سیاسی داخل کشور چیست، چگونه می‌توانند درکی متعارف از سیاست داخلی پیدا کنند؟

🔹البته، آقای عراقچی در سخنان دیگری سعی کردند که این گفتار را تعدیل کنند؛ هر چند اصل وجود برکات را رد نکردند و حتی با گزاره‌ای دیگر بدترش کردند، آنجا که گفتند: «هیچ فعال اقتصادی به من نگفت برو تحریم‌ها را بردار. همه گفتند مشکل ما را در بانک مرکزی، گمرک، مالیات، جهاد و صمت حل کن. همه‌اش مشکلات داخلی است.»

🔹به نظر می‌رسد که این سخنان ایشان عذر بدتر از گناه بود. چون وجود برکاتی که ارزش گفتن را دارد، رد نکردند. به‌علاوه، اصلاح مواردی که از سوی فعالان فرضی اقتصادی گفته شده است، در حوزه کاری ایشان نیست و باید افراد دیگری اقدام کنند. شاید هم آن افراد از سیاره دیگری آمده‌اند یا گمان کرده‌اند که آقای عراقچی حساسیتی به مسئله تحریم ندارد که زحمت این درخواست مهم را نداده‌اند. شاید هم مجموعه‌ای از فعالان بوده‌اند که از تحریم بهره‌مند می‌شدند و می‌خواسته‌اند تحریم بماند و بانک مرکزی و نهادهای دیگر ارزهای ۲۸۵۰۰تومانی را به آنان‌ بپردازند.

🔹متأسفانه این رویکرد در مواضع خارجی ایشان نیز وجود دارد. قرار نیست که حرف‌های نادرستی زد، ولی قرار نیست هر چه را هم که معتقدید درست است، بگویید. به نظر می‌رسد که لحن دیپلماتیک که لازمه اشتغال به این حرفه است، در ادبیات آقای وزیر غایب است. شاید بگوییم که اینها فقط حرف است و اهمیت تعیین‌کننده‌ای ندارد، ولی چنین نیست؛ جملات و ادبیات بخش مهمی از تعاملات سیاسی و دیپلماتیک را شکل می‌دهند.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب

Читать полностью…

دغدغه ایران

🔵 موسسه «حامی علوم انسانی» با همکاری والکس و انجمن فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف برگزار می‌کند:

💎 همايش «نظم مهندسی، فهم انسانی»
پنجمین همایش معرفی رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی برای دانشجویان کارشناسی رشته‌های علوم پایه، فنی مهندسی و پزشکی

🍔در این همایش، سخنرانان از مسائل واقعی و میان‌رشته‌ای شروع می‌کنند؛ همان جایی که سوال‌ها در مرزِ مهندسی و علوم پایه با علوم انسانی شکل می‌گیرند. وقتی با موضوعاتی مثل فناوری، داده، سیاست‌گذاری، سلامت، عدالت، آموزش، یا آینده شغل‌ها روبرو می‌شوید، می‌بینید علوم انسانی فقط «حاشیه» نیست؛ بخشی از خودِ پاسخ است و روش فهم و تصمیم‌گیری به ما می‌دهد.

👤سخنرانان

🔽چرا علوم انسانی: روح‌اله هنرور، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، فارغ‌التحصیل سیستم‌های اطلاعاتی از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن
🔽فلسفه: حامد طباطبایی، کالج سلطنتی لندن، فارغ‌التحصیل فلسفه علم دانشگاه کمبریج
🔽اقتصاد: فرشاد فاطمی، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، فارغ‌التحصیل اقتصاد کالج دانشگاهی لندن
🔽روان‌شناسی: مهدی نساجی، موسسه فارادی دانشگاه کمبریج و دانشگاه شهید بهشتی، فارغ‌التحصیل دانشگاه هال انگلستان
🔽مطالعات دین: محمد قندهاری، پژوهشگر مستقل، هم‌بنیان‌گذار سنجمان و انعکاس
🔽جامعه‌شناسی: کوشا گرجی‌صفت، دانشگاه تهران، فارغ‌التحصیل جامعه‌شناسی دانشگاه کمبریج
🔽حقوق: امیرحسین صالحی، دانشجوی دکتری حقوق هوش مصنوعی دانشگاه آکسفورد
🔽تاریخ علم: امیرمحمد گمینی، پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران
🔽انسان‌شناسی: سعیده سعیدی، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، فارغ‌التحصیل دانشگاه برمن آلمان
🔽پژوهش هنر: پریسا حکیم‌جوادی پژوهشگر مستقل، دکتری پژوهش هنر دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد مکانیک دانشگاه کالیفرنیا(تجربه مهاجرت از مکانیک به هنر)

💳نشست جمع‌بندی
🔽امینه محمودزاده، دانشگاه صنعتی شریف، فارغ‌التحصیل اقتصاد دانشگاه شریف و کمبریج
🔽مسعود شادنام، دانشگاه صنعتی شریف، فارغ‌التحصیل مدیریت دانشگاه سایمون فریزر کانادا

👤مجری و تسهیل‌گر: امیرحسن موسوی، دکتری فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی

📊پنجشنبه ۱۱ دی‌ماه، از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۶

📍تهران، خیابان آزادی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشکده مهندسی کامپیوتر، سالن ربیعی

🌐لينک ثبت‌نام:
https://evnd.co/72v97

haameeinstitute"> 📼 haameeinstitute">یوتوب|سایت|لینکدین

Читать полностью…

دغدغه ایران

🔶 نشست نقد و بررسی کتاب «سلطانیزم علیه بروکراسی به روایت علینقی عالیخانی»

🔷 به مناسبت انتشار کتاب «سلطانیزم علیه بروکراسی»، نشست نقد و بررسی این اثر با تمرکز بر شیوه‌های حکمرانی و سیاست‌های اقتصادی ایران در دهه ۴۰ برگزار می‌شود. علینقی عالیخانی، از چهره‌های کلیدی تکنوکراسی در ایران، در خاطرات خود روایتی دست‌اول از ساختار قدرت در دوران پهلوی دوم و چالش‌های سیاستگذاری اقتصادی در آن دهه ارائه داده است که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

🎙 با حضور: فرهاد نیلی | علی سرزعیم | حسین درودیان | برزین جعفرتاش

📅 زمان: دوشنبه، ۸ دی‌ماه ۱۴۰۴ | ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰

📍 مکان: تهران، خیابان انقلاب، مابین خیابان ولی‌عصر (عج) و برادران مظفر شمالی، پلاک ۹۰۷، آمفی‌تئاتر خانه اندیشه‌ورزان

⚠️ توجه: حضور در این نشست برای اصحاب رسانه و تمامی علاقه‌مندان آزاد است.

🆔 @babarzin

Читать полностью…

دغدغه ایران

بحران جمهوری اسلامی و مخالفانش

سند استراتژی امنیت ملی آمریکا حاوی نکاتی است که نشان می‌دهد هم جمهوری اسلامی و هم مخالفانش در برابر آن با مشکلات مهمی مواجه می‌شوند.

https://youtu.be/48wEUp4ytSc

رحمان قهرمان‌پور در این گفت‌وگو ابعاد مهمی از این سند را بررسی می‌کند.

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

ایران و آمریکا در چارچوب سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا، در چه وضعیتی قرار دارند؟

https://youtu.be/48wEUp4ytSc

رحمان قهرمانپور تحلیلی از این سند و الزامات آن برای ایران ارائه می‌دهد.

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

ایران و آمریکا
چشم‌اندازهای تاریک‌تر


سند امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ منتشر شده است. این سند آن‌قدر اهمیت دارد که در اندیشکده‌های جهان و اتاق‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری دولت‌ها درباره آن بحث و گفت‌وگو می‌شود و تحلیل‌های متعدد درباره محتوا و پی‌آمدهای آن منتشر شده است.

دیدن گفت‌وگو
https://youtu.be/48wEUp4ytSc

رحمان قهرمان‌پور در این گفت‌وگو، مندرجات این سند و اهمیت آن‌ها برای ایران را تحلیل می‌کند. همه شواهد و تحلیل‌هایی که در این گفت‌وگو ارائه می‌شود نشان می‌دهد ایران به‌واسطه ویژگی‌های خودش و تاریخ طی‌شده در چند دهه گذشته، و تحت تأثیر شرایطی که بر جهان و بالاخص روابط بین قدرت‌ها حاکم است، با چشم‌اندازهای پیچیده‌تر و دشوارتری برای تأمین امنیت و منافع ملی خود مواجه است.

سیاست‌گذار و حکمرانی ایرانی، و به تبع آن همه شهروندان در وضعیت پیچیده، ابهام‌آمیز و با چشم‌اندازی کم‌وبیش تیره مواجه هستند. عقلانیت، واقع‌نگری، اتکا بر همه مردم و تغییر سیاست‌های گذشته می‌تواند به‌کار تغییر این شرایط بیاید.

https://youtu.be/48wEUp4ytSc

#امنیت_ملی_آمریکا #امنیت_ملی_ایران #رحمان_قهرمانپور #ایران_تاک

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

🔲⭕️به احترام او که گوشه‌ای ننشست، به چالش کشید و تفاوت ایجاد کرد
 محمد فاضلی
 
او هشتاد ساله شد و من به رغم آن‌که یک بار ایشان را از نزدیک ندیده‌ام اما به پاس آن‌چه از او آموخته‌ام، و به دلیل شرایطی که در آن قرار گرفته‌ایم، چند خطی به رسم قدردانی می‌نویسم. چرا می‌نویسم؟ در آخر خواهم گفت.
 
عبدالکریم سروش بسیار نوشته، گفته و مشارکت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کرده است و از همین‌رو نوشتن درباره او آسان نیست؛ و چنان مشارکت و تأثیرش بزرگ بوده ناگزیر و به رسم همه آن‌ها که کاری بزرگ می‌کنند، در معرض نقد و گاه طعن هم هست. تأثیرات او بر فرهنگ، جامعه و سیاست در ایران را می‌توان به اختصار در چند عنوان – هر چند ناکافی - خلاصه کرد.
 
◽️تحول در روشنفکری دینی و مشارکت گسترده در تولید اندیشه‌هایی که از نقد مارکسیسم تا نقد ایدئولوژی‌زدگی (مارکسیستی یا دینی)، نقد معرفت‌شناختی اسلام‌گرایی حقیقت‌انگار، و جا باز کردن برای تفسیر هرمنوتیک متون دینی.
 
◽️به چالش کشیدن انحصار روحانیت در تفسیر دین (عمدتاً به‌واسطه نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت)؛ و نشان دادن تحول فهم دین بر اساس تحول و تکامل سایر معارف بشری؛ تأکید بر خطاپذیری در فهم دین؛ جایگاه دادن به نقش «پرسش‌ها از دین» در «فهم دین»؛ و به چالش کشیدن قدرت/انحصار روحانیت در نسبت با فهم، تفسیر و بهره‌برداری از قدرت دینی.
 
◽️سهیم شدن در اندیشه ضرورت دموکراتیک شدن عرصه نقد قدرت و نقد فهم متون دینی؛ و تأثیرگذاری بر این تحول بزرگ از مسیر ارائه تفسیرهای رقیب از متون و اندیشه دینی.
 
◽️مشارکت اجتماعی-سیاسی گسترده در تربیت نسلی از اندیشمندان، علاقمندان به علوم انسانی و اجتماعی، و ارتقای فضای فکری و فرهنگی‌ای که یکی از پیشران‌های مطالبه تحول فرهنگی، دموکراسی سیاسی، و تحول اجتماعی بوده‌اند.
 
◽️تلاش گسترده برای توسعه دادن عقلانیت انتقادی از مسیر طرح و ترویج ایده‌های فیلسوفانی نظیر کارل پوپر، و پیشبرد طرحی برای بازاندیشی فلسفی در بنیان‌های اندیشه دینی و سیاسی.
 
◽️برخی از مهم‌ترین مفاهیم نو در فضای اندیشه سیاسی و اجتماعی ایران دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ از تلاش‌های فکری عبدالکریم سروش هم تأثیر پذیرفتند. آن‌چه از مفاهیمی نظیر «تکثرگرایی» (پلورالیسم)، مدارا، نقد قدرت دینی و ... در جامعه ایرانی جاری شد، تحت تأثیر عبدالکریم سروش نیز بوده است.
 
◽️برکشیدن اندیشه عرفانی مولانا در فضای فکری و فرهنگی ایران، و صدها ساعت شرح و تفسیر اندیشه و ادبیات مولانا که با رویکردی مرکب از فلسفه، عرفان، سیاست، جامعه‌شناسی و ... انجام شده است. سروش سهمی ارزشمند در شرح سایر شعرای اندیشه‌ورز چون سعدی و حافظ هم دارد.
 
◽️بدیهی است آدمی با این گستره از تأثیرگذاری، در معرض نقد و طعن هم قرار بگیرد. خصوصاً او که با ارباب قدرت هم گلاویز شده و از بنیان‌های معرفت‌شناختی تا سلوک شخصی قدرت‌مداران از تیغ تیز نقد و تندی‌های قلم هنرمند او در امان نمانده‌اند.
 
◽️حامیان دین سنتی عبدالکریم سروش را نقد کرده‌اند که دین را تابع علوم انسانی متغیر و بشری کرده است. آن‌ها که دین را بر سریر سیاست می‌پسندند، از عاقبت سکولاریسم پنهان در اندیشه سروش بیمناک هستند. جالب این‌که منتقدان روشنفکری دینی بر سروش می‌تازند که به اندازه کافی کودک سیاست را از پستان دین جدا نکرده است و در باب کفایت نقد معرفت‌شناختی دین و ظرفیت‌های دموکراتیک در اندیشه دینی تابع قبض و بسط، خوش‌بین است.
 
◽️عبدالکریم سروش با طرح «بسط تجربه نبوی» و ایده رؤیاهای رسولانه، صدای همفکرانش در روشنفکری دینی را هم درآورد.
 
◽️عبدالکریم سروش چند دهه، چوب مقطع کوتاه مشارکتش در انقلاب فرهنگی و شورای مجری آن را نیز خورده است. او را به سبب مشارکتش در جریان‌های اندیشه‌ای هم‌نوا با انقلاب سال ۱۳۵۷ و برخی سخنان و نوشته‌هایش درباره شخصیت‌های انقلاب هم نواخته‌اند.
 
او با روحانیت، صاحبان قدرت، دینداران سنتی، روشنفکران دینی و غیردینی در افتاد و ایده های آنان را به چالش کشید. طبیعی است، آدمی اگر گوشه‌ای بنشیند و کاری نکند، گزک دست کسی نمی‌دهد و در معرض نقد و طعن هم قرار نمی‌گیرد. اما وقتی کار و بالاخص کارهای بزرگ می‌کند، منتقدان، دشمنان و حتی خطاهای‌شان بزرگ‌تر می‌شود. سروش هم از این قاعده مستثنی نیست.
 
☑️⭕️اما چرا درباره عبدالکریم سروش نوشتم؟
چون گویی جریانی می‌خواهد هیچ چیز باقی نماند، هیچ درختی در فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست ایران سر پا نباشد، و جز ویرانه‌ای تهی به جا نماند. لذا هر آدم، اندیشه، واقعیت، دست‌آورد و افتخاری را زیر پای ناسزا، تخریب، تهمت و انکار له می‌کند یا نادیده می‌گیرد. یاد کردن از بزرگان و بزرگی‌های جامعه ایرانی، بخشی از مقابله با ویرانگری آگاهانه و ناآگاهانه‌ای است که در زمانه استیصال، فراگیر می‌شود.

شبکه توسعه
@I_D_Network
به نقل از کانال دکتر محمد فاضلی
@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

📚 تازه‌های نشر: حکمرانی آب زیرزمینی؛ تحولات و پیشرفت‌ها

در بخشی از مقدمۀ دکتر محمد فاضلی و دکتر علی باقری بر این کتاب می‌خوانیم:

«آب زیرزمینی ناپیداست و این خصیصه پیامدهایی برای مدیریت و حکمرانی آن دارد… افت سطح آب زیرزمینی و کسری مخزن آبخوان‌ها… را نمی‌توان به سادگی مشاهده کرد. همین نامرئی بودنِ آن‌چه بر سر آبخوان‌ها می‌آید، اجماع‌سازی بین ذینفعان، اعتمادسازی و هر گونه کنش جمعی را با دشواری مواجه می‌کند. اما مسئله به نامرئی بودن ختم نمی‌شود. فرایندهای مرتبط با آب زیرزمینی کُندرو و توأم با تأخیر هستند… ماهیت تأخیری آب زیرزمینی باعث می‌شود اثر اقدامات تأثیرگذار بر آن به‌زودی بروز نکند و از همین رو اقدامات مخرب… بدون آن‌که حساسیتی را برانگیزند می‌توانند تا سال‌ها تداوم داشته باشند.»

نویسندگان: کارن ویلهوس، النالوپز-گان، کریستن کونتی، آلبرتو گاریدو و جاک ون‌در گان
ترجمه: محمد حب‌وطن، محمد ارشدی
قطع: وزیری
تعداد صفحات: ۴۵۴

🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب

▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514

Читать полностью…

دغدغه ایران

بلژیکی‌ها در ایران

مشکل ظرفیت دولت در ایران از کجا شروع شد و چرا تا این اندازه مسئله‌ساز بود؟

در این قسمت از ویدیوکست «دغدغه ایران»، با نگاهی تاریخی به حدود ۱۳۰ سال پیش برمی‌گردیم؛ به دوره‌ای که انقلاب مشروطه در حال شکل‌گیری بود و دولت ایران با بحران مالی، اداری و حکمرانی دست‌وپنجه نرم می‌کرد.

دیدن ویدیو
https://youtu.be/drG2hPcLMf8

این‌بار از زاویه‌ای متفاوت به موضوع نگاه می‌کنیم: روایت خارجی‌هایی که برای سامان‌دادن به امور مالی و اداری ایران به کشور آمدند؛ بلژیکی‌هایی که مأمور اصلاح گمرکات شدند و مشاهداتشان را مکتوب کردند.

در این قسمت:
با مفهوم «دیوان‌سالاری» و بوروکراسی مدرن از نگاه ماکس وبر آشنا می‌شویم و می‌بینیم بوروکراسی وبری چه نسبتی با توسعه دارد؛
و وارد داستان حضور بلژیکی‌ها در ایران اواخر عصر قاجار می‌شویم؛ جایی که دولت، مالیات، گمرک و تمرکز قدرت با بحران جدی روبه‌رو بود.


@dirancast_official

Читать полностью…

دغدغه ایران

انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران، گروه سیاست‌گذاری اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران و مؤسسهٔ عالی پژوهش تأمین اجتماعی برگزار می‌کنند:

تأملی دوباره بر قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی

سرگذشت تولد قانون
👤 محمد ستاری‌فر
۱۰ تا ۱۲

آسیب‌شناسی اجرای قانون
👤 محمدحسین شریف‌زادگان
👤 علی حیدری
👤 محمدرضا واعظ‌مهدوی

۱۳ تا ۱۴:۴۵

آموزه‌ها و اصلاحات پیشنهادی برای آینده
👤 علی‌اکبر تاج‌مزینانی
👤 سلیمان پاک‌سرشت
👤 معصومه قاراخانی

۱۵ تا ۱۷

دبیر علمی همایش: علی فهیمی

🕙 چهارشنبه، ۲۶ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰ تا ۱۷
📍 دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تالار گفت‌وگو

📌 همایش به‌صورت حضوری و آنلاین برگزار خواهد شد. برای ثبت‌نام به شناسۀ @socialpolicy_ut در تلگرام پیام دهید.

🆔 لینکدین | تلگرام | اینستاگرام | socialpolicy_ut?si=oF8xbg6iil5dg8oI">یوتیوب

Читать полностью…

دغدغه ایران

در حالی که دامداری‌ها شیر (شیر خام به اضافه جایزه چربی و ...) را در آبان کیلویی ۳۶۰۰۰ تومان فاکتور می‌کردند و قیمت از ۲۳۰۰۰ شهریور به الان حدود ۴۰۰۰۰ رسیده، چگونه ستاد تنظیم بازار، محاسبه قیمت محصولات لبنی با کیلویی ۲۹۵۰۰ را الزام کرده است؟
نمایش؟ استیصال؟ تشدید بحران؟ چی ...؟

@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

در دو دهه اخیر، نظام اداری و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران شاهد نوعی جابه‌جایی ساختاری در الگوی تولید و بازتولید نخبگان بوروکراتیک بوده است. اگر در دهه‌های نخست پس از انقلاب و حتی تا اواخر دهه ۱۳۷۰، تکنوکرات‌های حرفه‌ای با تحصیلات ممتاز، تجربه اجرایی گسترده و شبکه‌های ارتباطی فراملی نقش مسلط‌تری در مدیریت اقتصادی و نهادی ایفا می‌کردند، از اوایل دهه ۱۳۸۰ به بعد، مسیر متفاوتی برای صعود اداری گشوده شد. این مسیر، بیش از آنکه بر شایستگی حرفه‌ای، سرمایه آموزشی ممتاز یا توان طراحی سیاست متکی باشد، بر «وفاداری سیاسی»، «شبکه‌سازی در سطوح میانی» و «قابلیت انطباق با منطق قدرت» استوار بود.

در این چارچوب، آنچه می‌توان از آن با عنوان «بروکرات‌های میانمایه» یاد کرد، نه یک برچسب اخلاقی بلکه یک تیپ نهادی است. این تیپ، محصول تغییر در منطق انتخاب مدیران، تضعیف نهادهای تخصص‌محور، و تقدم ملاحظات سیاسی و امنیتی بر عقلانیت
سیاست‌گذاری است.
تمایز بروکرات میانمایه با تکنوکرات حرفه‌ای

تکنوکرات‌های حرفه‌ای، چه در تجربه ایرانی دهه‌های پیشین و چه در الگوهای کلاسیک حکمرانی، معمولا دارای چند ویژگی مشترک‌اند:
تحصیلات عمیق و معتبر دانشگاهی، اغلب در دانشگاه‌های طراز اول داخلی یا بین‌المللی؛
سابقه اجرایی پیوسته و قابل ردیابی در حوزه تخصصی خود؛
و مهم‌تر از همه، پیوند با شبکه‌های دانشی و حرفه‌ای فراتر از مرزهای یک نهاد یا یک جناح سیاسی.

در مقابل، بروکرات میانمایه لزوما فاقد تحصیلات یا تجربه نیست، اما کیفیت این سرمایه‌ها تعیین‌کننده نیست. آنچه تعیین‌کننده است، توان حرکت در شبکه‌های غیررسمی قدرت، حفظ تعادل میان جناح‌های درون نظام، و پرهیز از هرگونه ابتکار پرهزینه یا موضع‌گیری مستقل است. این افراد اغلب از مناصب میانی آغاز می‌کنند، در حاشیه تصمیم‌سازی می‌مانند، و دقیقا به همین دلیل، در دوره‌های بی‌ثباتی سیاسی به گزینه‌ای «کم‌هزینه» برای ارتقا بدل می‌شوند.
دوره دولت محمود احمدی‌نژاد نقطه عطفی در این تحول بود. تضعیف و حتی انحلال موقت سازمان برنامه و بودجه، حذف یا به حاشیه راندن بدنه کارشناسی باسابقه، و بی‌اعتبارسازی دانش برنامه‌ریزی، عملا مسیر را برای ارتقای مدیرانی هموار کرد که بیش از آنکه برنامه‌ریز باشند، مجری اراده سیاسی بودند.
نقد بروکرات‌های میانمایه، نقد افراد نیست. مساله اصلی، ساختاری است که تولید چنین تیپ‌هایی را عقلانی می‌کند. در نظامی که تصمیم‌های کلان اقتصادی و نهادی خارج از نهادهای تخصصی اتخاذ می‌شود، بهترین بروکرات نه خلاق‌ترین یا متخصص‌ترین، بلکه «کم‌مساله‌ترین» فرد است.

پرسش کلیدی این است:
وقتی مسیر ارتقا از شایستگی حرفه‌ای به وفاداری نهادی تغییر می‌کند، چه بر سر ظرفیت دولت برای یادگیری، اصلاح و پاسخ‌گویی می‌آید؟
و مهم‌تر، آیا نظامی که به طور سیستماتیک بروکرات‌های میانمایه تولید می‌کند، می‌تواند در مواجهه با بحران‌های پیچیده اقتصادی و اجتماعی موفق باشد؟

بروکرات‌های میانمایه، نه انحرافی موقتی، بلکه محصول طبیعی تحول حکمرانی در جمهوری اسلامی طی دو دهه اخیرند. از سازمان برنامه و بودجه تا بانک مرکزی، از سیاست مالی تا سیاست پولی، الگوی غالب، ارتقای مدیرانی است که بیش از تخصص، به تطبیق‌پذیری مجهزند. نتیجه، دولتی است که باثبات به نظر می‌رسد، اما از درون تهی از ظرفیت اصلاح ساختاری است.

این مساله، بیش از آنکه یک نقد فردی باشد، هشداری درباره آینده حکمرانی است. اگر مسیرهای ارتقای اداری اصلاح نشوند، بحران نه فقط در سیاست‌ها، بلکه در خود دولت نهادینه خواهد شد

Читать полностью…

دغدغه ایران

در وضعیتی که درآمدهای نفتی به‌طور ساختاری محدود شده، کسری بودجه به فشار مزمن بر اقتصاد تبدیل شده و دولت ناگزیر از افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده است، تداوم الگوی فعلی نه از منظر اقتصادی پایدار است و نه از منظر حکمرانی مشروع. افزایش مالیات زمانی قابل دفاع است که بر یک نظم مالیاتی عادلانه و فراگیر استوار باشد. این امر مستلزم آن است که همه بنیادها، آستان‌ها، ستادها و نهادهایی که به‌طور واقعی در عرصه‌های اقتصادی، بنگاه‌داری، تجارت، مستغلات یا فعالیت‌های مالی گسترده حضور دارند، بدون استثنا و بدون پرداخت‌های صوری یا نمادین، مالیات کامل بپردازند.
معافیت‌های گسترده و غیرشفاف نه‌تنها پایه مالیاتی را فرسوده کرده، بلکه احساس بی‌عدالتی را در جامعه تعمیق می‌کند و اعتماد عمومی به سیاست مالی دولت را از میان می‌برد. از سوی دیگر، مساله صرفا اخذ مالیات نیست، بلکه نحوه مصرف آن اهمیت تعیین‌کننده دارد. مالیات نباید به منابع اختصاصی، هزینه‌های درون‌نهادی یا مصارف غیرپاسخگو تبدیل شود، بلکه باید در خدمت اولویت‌های عمومی و ملی قرار گیرد: مهار کسری بودجه، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حیاتی، آموزش و سلامت، و کاهش نابرابری‌های اجتماعی.

بدون چنین اصلاح نهادی، افزایش مالیات به‌ویژه از مسیر مالیات‌های غیرمستقیم، صرفا به جابه‌جایی فشار از دولت به جامعه منجر می‌شود؛ فشاری که نه بحران مالی را حل می‌کند و نه بنیان‌های مشروعیت اقتصادی دولت را ترمیم.

Читать полностью…

دغدغه ایران

غلامرضا حداد در این گفت‌وگو، عقلانیت متمایزی را که نوع تصمیم‌گیری درخصوص غنی‌سازی را رقم زده است، تحلیل می‌کند.

دیدن ویدیو
https://youtu.be/FXC_Pl3n1Xs

#غنی_سازی #پرونده_اتمی #غلامرضا_حداذ

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

بهتر و تأثیرگذارتر از این تکّهٔ فیلم «باشو غریبهٔ کوچک» چیزی نمی‌شناسم که کارکرد زبان فارسی برای تقویت انسجام ملّی را نشان داده باشد. سخن بیضایی تمام است و هیچ کم ندارد. عصارهٔ اندیشهٔ بزرگترین ادیبان و رجال سیاسی فرهنگ‌مدار و ایران‌دوست است. تصویر کرده آنچه را آنان گفته‌اند و می‌خواسته‌اند که بگویند.
تصویرکرده که زبان فارسی معبر همدلی ماست. ابزار مفاهمه‌ی ماست. تا به هم سنگ نزنیم و با هم حرف بزنیم. تا درد هم را بشنویم. بر گریه‌ی هم نخندیم. به هم نزدیک شویم. از حال هم بپرسیم. اشکی را بستریم. مرهم شویم. لبخند شویم. همدم شویم.

خویشکاری زبان فارسی این است. فریاد درد مشترک است. کوچه‌باغ آشتی‌کنان است. پیوندمان می‌دهد به کتاب؛ به خاطرهٔ مشترک ملّی؛ به یاد پدر اندر پدر اندر پدر ما. پیوندمان می‌زند به مهر مادری؛ به ایران...
با زمزمه‌ای به دلاویزی لالایی مادر به گوشمان نجوا می‌کند که:
«ایران سرزمین ما اَست... ما از یک آب و َ خاک هستیم... ما فرزندان ایران هستیم».

ما نگفتیم تو تصویرش کردی ای استاد بیضایی بزرگ! درود سرمدی ملّت ایران نثارت.

/channel/n00re30yah

Читать полностью…

دغدغه ایران

✍️ بهرام بیضایی و بحثی در هجرت هنرمند

محمدرضا اسلامی

مهاجرتِ مهندسان یا پژوهشگران علوم پایه ــ مانند فیزیک و شیمی ــ را باید از «هجرت هنرمندان» تفکیک کرد.
بخش مهمی از تمدن انسان بر مبنای هجرت بنا نهاده شده، ولی هجرت هنرمند ایرانی از چند جهت محل تامل جدی است:

۱- پیوند هنر ایرانی با ادبیات
ادبیات، در تار و پود هنر تاریخی ایرانیان تنیده شده است. حتی در معماری، فرش، مینیاتور، تعزیه، موسیقی، طنز، تئاتر و... «عنصر کلمه» یکی از مؤلفه‌های اصلی بالندگی و جلوه‌گری هنر ایرانی بوده است. موسیقی کلاسیک ایرانی برخلاف موسیقی غربی یا سنت‌های موسیقایی ژاپن، به‌شدت به شعر و غزل گره خورده‌است. «کلام» بخش جدایی‌ناپذیر هویت هنری ایرانی در طول اعصار بوده است. در تمام موسیقی سنتی ژاپنی نیم سطر «هایکو» استفاده نمی‌شود در حالی که رد پای کلام مولانا، حافظ، سعدی، فردوسی... در جزء جزء موسیقی سنتی ایرانی جاری است.

هنرمند ایرانی پس از هجرت اولین چیزی را که از دست می‌دهد «کلمه» است. هرچقدر هم که بر زبان انگلیسی (یا هر زبان دیگری) مسلط باشد، پس از هجرت از یک ابزار بنیادین در عرصهٔ هنر خلع سلاح می‌شود: زبان فارسی.

بهرام بیضائی در دانشگاه استنفورد (یکی از بهترین دانشگاه‌های دنیا) به کار هنر و تئاتر مشغول شد ولی بیضاییِ استنفورد، بیضاییِ باشو غریبه کوچک نیست. بخش مهمی از ظرافت و زیبایی باشو به زبان بازمی‌گردد: به تفاوت‌های ظریف میان لهجهٔ گیلکی و جنوبی، به وزن و سجع جمله‌های کوتاه، و به آن ظرایف زبانی که هنوز پس از سال‌ها ذهن تماشاگر را غرق شعف می‌کند.

۲- تفاوت هنرمند با مهندس
عنصر زبان در عرصه مهندسی و علوم پایه (نظیر فیزیک، شیمی و ...) نیز مهم است، ولی نه به اهمیت هنر.
هجرت برای یک مهندس محاسب، یک پژوهشگر کوانتوم یا یک مدال‌آور المپیاد ریاضی، می‌تواند او را در آستانهٔ فرصت‌های تازهٔ رشد قرار دهد. اما هجرت برای هنرمند ایرانی ــ که به زبان و ادبیات وابستگی وجودی دارد ــ اغلب به تنگ‌شدن میدان کنش او می‌انجامد.
این واقعیت نه فقط در بحث هنر که در مورد دغدغه‌مندان علوم اجتماعی نیز صادق است. مصطفی مهرآئین پس از هجرت خشک می‌شود. محمد درویش در صورت هجرت تمام می شود.
لذا این یک واقعیت است که بیضایی در استنفورد، ناگزیر در قابی محدود قرار می‌گیرد؛ در حالی‌که بیضاییِ «سنگ‌لَج» به تمام میراث ادبی و زبانی ایران متصل است.

او در استنفورد باید برای فرزندِ داراخسرو شاهی، یا فرزند انوشه انصاری «بگوید و بنویسد». برای مخاطبی که سجع، وزن و رمزگان زبان سحرانگیز او را درنمی‌یابند. و همین‌جا نخستین گسست شکل می‌گیرد: گسست میان بیضاییِ باشو و بیضاییِ استنفورد.

۳- راحله و سانفرانسیسکو
بهرام بیضایی را در سانفرانسیسکو دیدم. همراه با دکتر میلانی برای شام به رستورانی نزدیک بِی بریج آمده‌بودند. چنان شعف‌زده شده‌بودم که می‌خواستم سر و روی او را غرق بوسه کنم. خدایا این مرد اینجا چه می‌کند؟! سانفرانسیسکو مگر جایِ نویسنده روز واقعه است؟
راحله چون نافه‌ی مشک معطر است؛ در بادیه عطر گل‌های ایران می‌پراکند اگر او از آن بگذرد. خدای من ذهنی که چنین جملاتی را بر روی کاغذ آورده در سانفرانسیسکو چرا؟

این «چرا» پاسخ ساده و کلیشه‌ای ندارد. ساده‌سازیِ این پرسش، خطایی جدی است. بیرون از ایران بودن (و بیرون از ایران مُردن) تراژدی پیچیده‌ای است که پیش از پاسخ‌دادن، باید به پیچیدگی‌اش اذعان کنیم.

امارات بهرام بیضایی ندارد. عربستان دکتر سروش ندارند. از عراق، تاجیکستان، ارمنستان یا باکو مهرجویی یا رضا‌امیرخانی‌ای برنخاسته. جامعهٔ ایرانی در دورهٔ پس از مشروطه، در حوزهٔ اندیشه و هنر گام‌هایی جلوتر از بسیاری از کشورهای منطقه برداشته است. همین پیش‌افتادگی، به‌طور paradoxical، تجربهٔ هجرت را نیز زودتر/عمیق‌تر به ما تحمیل کرده است.
سرزمین ایران فرزندانی پرورده که در مسیر رشد، فضای داخل را برای ادامهٔ کار ناکافی می‌یابند. در چنین وضعی، هجرت نه انتخابی آزاد، بلکه گاه به ضرورتی تلخ بدل می‌شود.
هجرت هنرمند نتیجهٔ زنجیره‌ای از عوامل است: حاکمیتی، اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی. فروکاستن آن به یک علت، بی‌انصافی است.

حضور بیضایی در آمریکا یک «دریغ» بود، همانگونه که حضور فرشچیان. اما بیضاییِ پس از هجرت، همچون فرشچیانِ پس از هجرت نبود. به بیان دیگر، جامعه ایرانی (اعم از حاکمیت، خانواده و ...) اگر نمی‌تواند زمینه ماندنِ هنرمند را فراهم آورد، ولی لااقل می تواند بکوشد که امکان «اتصال»، رفت‌وآمد و حضور زنده در بستر فرهنگی ایران برای او از میان نرود.

▪️▪️
تصوّر ایرانِ بدون مهرجویی، بیضایی و شجریان واقعا دشوار است. این‌ها فقط افراد نیستند؛ لایه‌هایی از حافظهٔ جمعی ما هستند. در هیاهوی سیاست و روزمرگی، آنها که نرفته‌اند را دریابیم. بیضایی رفته ولی رضا میرکریمی هست. افشین علا هست. یداله‌ کابلی‌خانساری هست.

t.me/solseghalam

Читать полностью…

دغدغه ایران

قمار انرژی اتمی
نه انرژی، نه اتمی


روایت رسمی مقامات ایرانی بر ضرورت غنی‌سازی برای دست‌یابی به انرژی اتمی تأکید می‌کند؛ و روایتی دیگر هم وجود دارد که مقامات رسمی سخنگوی آن نیستند، اما شماری از تحلیل‌گران بر آن تأکید دارند که غنی‌سازی را برای رسیدن به بازدارندگی اتمی مهم می‌دانند.

دیدن گفت‌وگو
https://youtu.be/FXC_Pl3n1Xs

دکتر #غلامرضا_حداد متخصص روابط و اقتصاد سیاسی بین‌الملل به همراه محمد فاضلی در این گفت‌وگو نشان می‌دهند که هر دو روایت نقصان‌ها و خلل‌های بسیار دارند و برنامه هسته‌ای ایران از مسیر غنی‌سازی به هیچ یک از دو هدف تأمین انرژی و بازدارندگی دست نیافته است. در عوض، هزاران میلیارد دلار خسارت ناشی از تحریم‌ها و صدها میلیارد دلار هزینه ناشی از سرمایه‌گذاری مستقیم در غنی‌سازی متوجه ایران شده است.

لحظه مهمی در تاریخ ایران است که علی‌رغم همه هزینه‌های ناشی از ورود نامناسب به صنعت هسته‌ای، باید از چاله‌ای که این ورود ایجاد کرده است خارج شویم. این لحظه‌ای عباس میرزایی است، درست به حساسیت لحظه‌ای که #عباس_میرزا شکست‌خورده از لشکر روسیه، درباره آینده ایران پرسش می‌کرد.

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

🎥 توسعه در ایران؛ از پهلوی تا جمهوری اسلامی

🔶 مناظره محمد فاضلی و شهرام اتفاق

🔻شهرام اتفاق:
در زمان پهلوی و حتی پیش از آن، آرمان اصلی حکومت‌های ایران دستیابی به توسعه بود، اما پس از انقلاب ۵۷ وارد دوره‌ای کاملاً متفاوت در تاریخ چندصدساله ایران شدیم. جمهوری اسلامی با آرمان‌هایی کاملاً متفاوت متولد شد؛ «سعادت اخروی»، «مقابله با غرب و امپریالیسم»، «صدور انقلاب»، «محو اسرائیل از صفحه روزگار» و آرمان‌هایی از این دست، جای «توسعه» را گرفتند. جمهوری اسلامی نه با فشار نیروهای سیاسی درون قدرت مانند اصلاح‌طلبان، بلکه با فشارهایی که از پایین و از سطح جامعه وارد می‌شود عقب‌نشینی می‌کند. نمونه‌های عینی این مطلب را می‌توان در مسائلی مانند ماهواره و حجاب دید.

🔺محمد فاضلی:
بی‌توجهی به واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی فقط ویژگی جمهوری اسلامی نیست. محمدرضاشاه هم در مقطعی می‌خواست غرب را به چالش بکشد و باری فراتر از ظرفیت ایران را به آن تحمیل کند. این الگو از قاجار تا پهلوی و جمهوری اسلامی تکرار شده است. ساختن راه‌حل نیازمند کنشگری جمعی برای ایجاد تعادل بین حکومت و جامعه است، آن هم بر بستری از یک بخت تاریخی. بزرگ‌ترین شکاف در جهان مرگ است؛ لحظه‌هایی وجود دارد که حامیان اقتدارگرایی از صحنه حذف می‌شوند. همین شکاف‌ها امکان تولید قدرت را برای کسانی که برنامه اصلاح داشته باشند، فراهم می‌کند.

🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/KatGahxzVPM

🆔@AzadSocial

Читать полностью…

دغدغه ایران

«از کجا» خورده و «به کجا» می‌رویم؟

محمد فاضلی

بعد از جنگ ۱۲ روزه همه صفحات یوتیوب که گفت‌وگوهای اجتماعی، سیاسی و تحلیلی منتشر می‌کردند (منهای آن‌ها که ویدیوهای سرگرمی و طنز ارائه می‌دهند) با کاهش بازدیدکننده مواجه شدند. تعداد دیده شدن گفت‌وگوها و مناظرات گاه تا یک‌سوم قبل از جنگ کاهش پیدا کرد. تعداد خوانده شدن نوشته‌ها در تلگرام هم کم شد.

صفحه گفت‌وگوهای من در یوتیوب (ایران‌تاک) هم با همین وضعیت مواجه شد. چند باری با تحلیل‌گران و تولیدکنندگان برنامه‌ها درباره این پدیده صحبت کردم. فکر می‌کردم جامعه بعد از جنگ باید بیشتر حساس شده و به دنبال تحلیل‌های بیشتری باشد، اما انگار جامعه عبور کرده است. برای من از منظر جامعه‌شناختی مهم است که بدانم چه چیزی می‌تواند جامعه را تغییر دهد و از این سکون بیرون آورد.

در میان حدود ۲۰ گفت‌وگویی که در ایران‌تاک منتشر کردیم، دو ویدیو دچار پدیده اُفت تعداد بیننده نشدند و بینندگان را به خود جلب کردند. اولی، گفت‌وگو با حسام‌الدین آشنا درباره فرهنگ راهبردی بود (این‌جا). دومی، گفت‌وگویی با رحمان قهرمان‌پور درباره سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ بود (این‌جا). این دو گفت‌وگو فراتر از بقیه گفت‌وگوها (با توجه به ۱۷ هزار دنبال‌کننده صفحه ایران‌تاک) دیده شدند. برایم این سؤال مطرح شد که چرا استقبال از این دو گفت‌وگو بسیار زیادتر از بقیه بود؟ و این سؤال که چرا استقبال از دومی (گفت‌وگو با رحمان قهرمان‌پور) بیشتر بود؟

صرف‌نظر از پاسخ‌هایی که به شناخته‌شده بودن حسام‌الدین آشنا و رحمان قهرمان‌پور و الگوریتم‌های یوتیوب ارجاع می‌دهند، دلایل دیگری وجود دارد. ضمن آن‌که پانوشت‌های بینندگان این دو گفت‌وگو نشان می‌دهد استقبال از آن‌ها فراتر از شهرت افراد یا الگوریتم‌های یوتیوب است. فرضیه من درباره علت استقبال از این دو گفت‌وگو به شرح زیر است.

مردم – بالاخص مخاطبی که می‌خواهد وقت بگذار و یک تا یک‌ونیم ساعت گفت‌وگو را ببیند – وضع موجود کشور را می‌داند. از دردها و مصائب هم مطلع است. هنوز عده‌ای هم هستند که از نقد وضع موجود و برشمردن ناکارآمدی‌ها خوش‌شان می‌آید. اما دیگر ماندن در این سطح راضی‌کننده نیست. در چنین شرایطی، دو دسته محتوا می‌تواند جلب توجه کند:

دسته اول، محتوایی است که توضیح دهد (فراتر از توضیحات ساده و دم‌دستی) که نظام سیاسی در ایران چگونه تصمیم می‌گیرد و دستگاه محاسباتی‌اش چگونه کار می‌کند که بعد از چند دهه می‌آید و به وضعی دچار می‌شود که تقریباً در همه عرصه‌ها (آب، انرژی، تورم، قیمت ماست، امنیت و ...) در لبه بحران قرار می‌گیرد. سیستم عامل و نرم‌افزار محاسباتی این نظام سیاسی چگونه کار می‌کند که به چنین وضعی منتهی می‌شود. به گمانم، حسام‌الدین آشنا در آن گفت‌وگو همین کار را کرد و ساختار اندیشه‌ای و محاسباتی نظام سیاسی را روشن کرد.

دسته دوم، محتوایی است که توضیح می‌دهد در دنیای پیچیده امروز (جهانی که آمریکا و چین عمیقاً درگیرند، روسیه و غرب منازعه دارند، اسرائیل به دنبال تسلط کامل بر غرب آسیاست و ...) چه چشم‌اندازهایی برای ایران هست، و واقعیت صحنه ژئوپلتیک و جغرافیایی اقتصادی جهان و منطقه چه چشم‌اندازهایی پیش روی ایران قرار می‌دهند. بررسی سند استراتژی امنیت ملی آمریکا (کاری که رحمان قهرمان‌پور انجام می‌دهد) برای شناخت این جهان (حداقل از منظر آمریکا) و درک جایگاه ایران در آن، اهمیت دارد و برای بیننده مهم است.

بر مبنای این فرضیه (جذب بینندگان به دسته اول و دوم محتواهایی که شرح کردم) معتقدم، ایرانی امروز – حداقل بخشی از جامعه که هنوز فرصت دارد تا برای دیدن تحلیل و شناخت محیط اجتماعی و سیاسی‌اش اندکی وقت بگذارد – مایل است تحلیل عمیقی ببیند و بشنود درباره این‌که «از کجا خورده‌ایم» که به این وضع گرفتار شده‌ایم و مایل است دستگاه محاسباتی نظام سیاسی را بشناسد که سبب چنین وضعیت شده است. از طرفی، بیننده و شنونده مایل است بداند «به کجا می‌رویم» و در جهانی با همه پیچیدگی‌هایش، چه امکاناتی پیش روی ایران است. مهم نیست آن‌چه بیان می‌شود چقدر تلخ یا شیرین باشد، مهم این است که واقع‌بینانه باشد.

بر این اساس می‌شود گفت ایرانی امروز مایل است بداند چه امکاناتی برای اصلاح سیستم عامل و دستگاه محاسباتی نظام سیاسی آن وجود دارد، و چه امکاناتی پیش روست تا بشود جهان ایرانی بهتری ساخت. جالب و تلخ این‌که رسانه رسمی نظام سیاسی، و سخنگویان آن، دقیقاً به همین دو نکته نمی‌پردازند و از آن طفره می‌روند. نه می‌گویند از کجا خورده‌ایم و نه می‌گویند به کجا می‌رویم. شاید اولی را نمی‌خواهند بگویند، و دومی را نمی‌توانند یا دوست ندارند بگویند.

@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

آقای رئیس جمهور! خیلی زود تنها شدید

سرمقاله هم‌میهن
۲۹ آذر ۱۴۰۴


🔹لوازم سیاست چیست؟ فرق سیاست با پزشکی چیست؟ شما هنگام عمل جراحیِ قلب، یک گروه همکار برای جراحی درست می‌کنید. اساس کار شما هم بر پروتکل‌های استاندارد درمانی است. بیمار هم بیهوش است. گروه پزشکی هم همگی تابع شما هستند. بدون مقدمات لازم هم آغاز به جراحی نمی‌کنید. پاسخگو هم فقط خودتان هستید. از قبل هم می‌دانید چه عملی می‌خواهید انجام دهید، و خودتان هم پاسخگوی همه مراحل و‌ اقدامات گروه هستید.

🔹سیاست قطعاً با پزشکی در تمام ویژگی‌های مذکور فرق می‌کند. همین که شما متکلم‌الوحده شده‌اید و به تنهایی در حال دفاع از دولت و‌ عملکرد آن هستید یعنی، یک جای کار گیر دارد. اظهار سخنان تکراری و حتی کلی‌گویی که کمتر مخاطبی را قانع کند: نشانه‌ای از وجود یک گیر جدی در سیاست جنابعالی و دولت است. در سیاست همه به‌نوعی مشارکت می‌کنند و‌ نه‌فقط تبعیت. پس باید در فرآیند سیاسی حضور و مشارکت داشته باشند. در عمل آنچه که مشهود است، غیبت اغلب همراهان دولتی و پیش از آن انتخاباتی با شماست.

🔹ایرادی ندارد که بر اساس وفاق بخواهید دیگران را هم جلب کنید. خیلی هم خوب است. ولی باید به همان میزان در پی اقناع و تفاهم با کسانی باشید که حامی شما و وعده‌های شما بودند و هستند. قدرت سیاسی بدون نیروهای حمایت‌کننده وجود ندارد. شما که نیروی امنیتی و نظامی و حتی پول فراوان ندارید که بخواهید در سیاست بمانید. البته، وابسته به این صندلی هم نیستید؛ ولی باید به گونه‌ای عمل کنید که حامیان شما زیاد شوند و‌ نه کم.

🔹متأسفانه به نظر می‌رسد که خود را بی‌نیاز از ایده و اندیشه و نقدهای دیگران و حامیان خود می‌دانید و اگر هم هرازگاهی جلسه‌ای می‌گذارید برای رفع تکلیف است. از این منظر، جلسه اخیر با ۶۰تن از فعالان سیاسی جریان‌‌های مختلف نیز، فقط نمایشی برای اعلان این است که بگویید حرف‌ها را شنیدم. بعید است که حتی یک گزاره جلسه در کار شما تاثیری گذاشته باشد. اگر نتیجه جلسه این باشد که نه شما از آنها سودی برده باشید و‌ نه آنان از نظرات شما قانع شده باشند و بدتر اینکه هر دو طرف از یکدیگر دورتر هم شده باشند، در این صورت باید گفت سیاست‌ورزی رسمی کنونی در سطح دولت به جایی نخواهد رسید.

🔹مسئله این است که شما خیلی زودتر از آنچه که انتظار می‌رفت، تنها شده‌اید. شاید فقط یک نفر باشد که کنارتان هست، دیگران ساز خود را می‌زنند. این تنهایی علامت خوبی نیست که خیلی هم بد است. سیاستمدار باید ده‌ها نفر مدافع داشته باشد. نه مدافعی که به دلیل منافع خود را پیشمرگ نشان دهد؛ بلکه مدافعی که خود را شریک سیاست‌های او بداند و به دلیل این مشارکت از سیاست‌های شما دفاع کند.

🔹برای شما کسی نمانده؛ لذا به سخنان تکراری و نصیحت‌گونه روی آورده‌اید. سخنان شما درباره انرژی (از جمله در سفر اخیر به خراسان جنوبی) نیز پذیرفتنی نیست. سال گذشته قول داده شد که در تابستان هم قطعی برق نخواهیم داشت؛ حالا می‌فرمایید اگر لازم باشد در زمستان هم قطع می‌کنیم. می‌فرمایید که: «این وضعیت که امروز به‌وجود آمده بابت این است که ما بیدار شویم و بفهمیم نباید مثل گذشته کار می‌کردیم.»

🔹لطفاً توضیح دهید که گذشتگان چگونه کار کردند که به این روز افتادیم و کار شما و دولت به‌گونه‌ای است که برخلاف آنان‌ وضع را بهبود می‌بخشد؟ اگر یک پاراگراف توضیح دهید که علمی و دقیق باشد، پذیرفتنی است.

🔹متأسفانه شما در بهتربن حالت همان راه گذشتگان را ادامه می‌دهید. گفته‌اید که: «اگر هر خانواده یک قدم برای صرفه‌جویی بردارد، نیازی به قطع برق نیست.» قطعاً صرفه‌جویی و‌ توصیه به آن عمل پسندیده‌ای است. ولی مگر وظیفه دولت تمرکز بر توصیه به صرفه‌جویی است؟ این کار را که همه می‌توانند انجام دهند. سال گذشته درباره برق، سوخت مازوت و... چه وعده‌هایی داده شد و چقدرش انجام شد؟

🔹همه دولت‌ها قدری کارهای تولیدی می‌کنند. اگر قرار باشد آنها را به‌عنوان این خدمات دولت‌های خدمتگزار شمرد که همه دولت‌های تاریخ خادمان ملت محسوب می‌شوند. شما مطلقاً یا به مسائل اصلی نمی‌پردازید یا حاضر نیستید درباره آنها گفت‌وگو کنید.

🔹لطفاً دستور دهید نظرسنجی‌‌های دولتی از مردم درباره وضعیت کشور و دولت منتشر شود. ما همچنان به صداقت شما اعتقاد داریم. ولی صداقت به‌تنهایی مشکلی را حل نمی‌کند. مسئله هم این جناح و آن جناح نیست. مسئله امروز همه ما، ایران و مردم و بقای آن است.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب

Читать полностью…

دغدغه ایران

درباره یوتوب و آینده آزاد | آزاد ادامه می‌دهد اگر...

حتما اخبار جدید را درباره کاهش درآمدهای کانال‌های فارسی در یوتوب شنیده‌اید. در این وضعیت جدید، شرایط برای «آزاد» از بسیاری رسانه‌های دیگر مشکل‌تر است چراکه متاسفانه یا خوشبختانه کسب و کارها اسپانسر برنامه‌های آزاد نمی‌شوند. این ویدئو توضیحی درباره امکان یا عدم امکان ادامه فعالیت‌های ماست.

حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد

🆔@AzadSocial

Читать полностью…

دغدغه ایران

اتاق پژواک

قرار گرفتن در #اتاق_پژواک آدم‌ها را تندروتر و خردگریزتر می‌کند.

https://youtu.be/FqK1tSX5-0w

#سهند_ایرانمهر #اعتماد_اجتماعی

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

‏آقای عارف معاون اول رئیس‌جمهور گفته «روش‌های قدیمی اداره دانشگاه‌ها دیگر پاسخگو نیست.»
سؤال: آدم‌ها، ایده‌ها و روش‌های قدیمی اداره رسانه، بانک مرکزی، آب و انرژی، فضای مجازی، سیاست اجتماعی، محیط‌زیست، سیاست خارجی، سیاست داخلی و ... پاسخگوست؟ فقط دانشگاه‌ها با قدیمی‌ها مشکل دارند؟

@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

توصیه اخلاقی کار نمی‌کند

سهند ایرانمهر در این گفت‌وگو شرایط بی‌اعتمادی و عواقب آن از جمله از کار افتادن توصیه و شعار را تشریح می‌کند.

دیدن ویدیو
https://youtu.be/FqK1tSX5-0w

@irantalk_sn

Читать полностью…

دغدغه ایران

مصوبه شیر تو شیر
 
محمد فاضلی
 
ستاد تنظیم بازار در تاریکی‌های شب ۲۳ آذر ۱۴۰۴ تصمیم گرفته قیمت‌گذاری محصولات لبنی را بر اساس نرخ ۲۹۵۰۰ تومان برای شیر اعمال کند. این مصوبه کوتاه، از فهرست بلندی از نواقص به شرح زیر رنج می‌برد.
 
یک. تعارض بین واقعیت قیمت شیر خام و قیمت‌گذاری دستوری از طریق مصوبه: در حالی که دامداری‌ها قیمت شیر را در آبان متوسط ۳۶۰۰۰ تومان (شیر خام، جایزه چربی و ...) فاکتور کرده‌اند؛ و قیمت از ۲۳۰۰۰ تومان در شهریور به حدود ۴۰۰۰۰ تومان در آذر افزایش یافته، معنای محاسبه کردن قیمت با پایه ۲۹۵۰۰ تومان چیست؟
 
دو. قیمت‌گذار با فرایند تولید و مفهوم موجودی انبار هم آشنا نیست. نمی‌داند که هر تولیدکننده صدها تن محصول تولیدشده با قیمت‌های قبلی دارد. تصویب شبانه قیمت‌گذاری و اعمال آن از فردای تصویب، و حواله دادن تولیدکننده به تعزیرات، یعنی قیمت‌گذار حتی از موجودی انبار – بدیهیات تولید – هم مطلع نیست.
 
سه. قیمت‌گذار، با این مصوبه، اثرات مخرب تأخیر و ناتوانی خود در پیش‌بینی وضعیت نهاده‌های دامی - با وجود روشن بودن اثرات شیوع #تب_برفکی و محدود بودن ذخیره خوراک دام (با توجه به وضعیت انبارها) - را به تولیدکننده منتقل می‌کند. تولیدکننده که خود با اثرات ویرانگر تحریم و بی‌ثباتی اقتصادی مواجه است، بر اثر این مصوبه رو در روی مردم هم قرار می‌گیرد.
 
چهار. اثر بی‌تصمیمی سیاست‌گذار در تخصیص فوری ارز، واردات، ذخیره‌سازی و کاهش قیمت نهاده‌های دامی وارداتی، از طریق این مصوبه به کل اکوسیستم صنعت لبنیات (دامداری، شرکت‌های تولیدی و مصرف‌کننده) منتقل می‌شود.
 
پنج. مسئول بی‌تصمیمی موضوع بند چهار، و بحران ایجادشده ناشی از آن، مشخص نیست و قیمت‌گذار صرفاً ژست مردمی بودن و تلاش برای کاهش قیمت را می‌گیرد. در حالی که کسی نیست بپرسد چطور ظرف دو ماه قیمت شیر خام دو برابر شده است.
 
شش. از آن‌جا که شرکت‌ها در قیمت مصوب غیرواقعی ستاد تنظیم بازار، دچار زیان قابل توجه می‌شوند، کاهش تولید برای جلوگیری از زیان بیشتر به راهبرد برنامه‌ریزی تولید شرکت‌ها تبدیل شده و سبب کاهش تولید در بازار و تشدید بحران می‌شود. نسبت هزینه سربار به تولید افزایش یافته و تولیدکننده بی‌ثبات‌تر می‌شود.
 
هفت. اتکای دولت بر زور (قیمت‌گذاری دستوری) به جای اتکا بر پیش‌بینی و تدبیر (سیاست‌گذاری مشارکتی، و پذیرش مسئولیت مابه‌ازای اختیارات، و تن دادن به واقعیات) سبب فرسایش ظرفیت عقلانیت حکمرانی می‌شود. چرخه باطل سیاست‌گذاری مبتنی بر زور/نادانی به مانند چند دهه گذشته تکرار می‌شود. این همان فرمول ثابتی است که در چند دهه گذشته «نتایج ثابت بدترشونده» ارائه کرده است. تکرار چرخه باطل هر بار اثرات ویرانگرتری دارد.
 
هشت. این گونه مداخلات یک واقعیت بسیار مهم را پنهان می‌کنند: واقعیت نقصان و بی‌کفایتی در ارزیابی وضعیت انبارش نهاده‌های دامی، تأخیر در تخصیص ارز برای واردات علی‌رغم روشن بودن وضعیت، ناتوانی در پیشگیری و سپس مهار تب برفکی (که سبب خسارات گسترده به دامداری‌ها شد) و سازوکارهای غلط توزیع رانت‌های ارزی.
 
نُه. این مداخله، سازوکار پیچیده بین: ۱. تخصیص ارز نهاده دامی، ۲. تبدیل نهاده به شیر خام، ۳. تبدیل شیر خام به شیر خشک، و ۴. صادرات شیر خشک با قیمت ارز آزاد، را به کلی نادیده می‌گیرد. این در حالی است که عوارض صادرات تعیین‌شده بر شیر خشک نمی‌تواند عرضه و تقاضا را تنظیم کند. این در حالی است که مقدار تولید شیر خام (حدود ۱۲.۵ میلیون تن) بیش از حدود ۱۰ میلیون تن شیر خام به‌کار رفته در تولید فرآورده لبنی مصرفی در داخل است.
 
ده. قیمت‌گذار برای گرفتن و اعلام چنین تصمیم‌هایی خود را نیازمند به واقع‌بینی، بررسی داده‌ها، تن دادن به واقعیات ذینفعان (دامداران، تولیدکننده‌های لبنی) نمی‌بیند. به زودی صدای همه آن‌ها درمی‌آید و بدون آن‌که واقعیت تغییر کند، پرونده‌هایی در تعزیرات تشکیل می‌شود، تولیدکننده‌هایی تخریب می‌شوند، فضای سیاست‌گذاری غبارگرفته‌تر شده و در نهایت وضع بدتر می‌شود.
 
سؤال: چگونه می‌توانید تصمیم‌هایی بگیرید که می‌توان در یک متن ۶۲۹ کلمه‌ای و با حداقل دانش سیاست‌گذاری این همه آن‌ها را نقد کرد؟
 

پی‌نوشت: پژوهشی که ۱۴۰۱ درباره صنعت لبنیات انجام دادم، خیلی به‌کار این نوشته آمد. پژوهش خوب است.

#قیمت_شیر #لبنیات #تب_برفکی #سیاست_اقتصادی

@fazeli_mohammad

Читать полностью…

دغدغه ایران

مرگ وطن‌دوستی و اخلاق

تورم شدید، فاجعه اقتصادی است، اما به مرگ وطن‌دوستی و اخلاق هم می‌انجامد.

https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ

این وضعیت در فرانسه تحت تأثیر تورم رخ داد.

@dirancast_official

Читать полностью…

دغدغه ایران

کارزاری برای گزارش دادن دولت

محمد فاضلی

کارزاری برای مطالبه ارائه گزارش رسمی دولت درباره انتقال آب دریا به مناطق مرکزی کشور راه‌اندازی شده است.

https://www.karzar.net/275518

از شما هم درخواست می‌کنم این کارزار را امضا کنید.

این کارزار بر اساس نامه‌ای است که من به رئیس‌جمهور پزشکیان نوشته بودم. (متن نامه)

@fazeli_mohammad

Читать полностью…
Subscribe to a channel