eghtesadbazar | Unsorted

Telegram-канал eghtesadbazar - اقتصاد بازار

9842

📙 بهترین تحلیل های اقتصاد ایران 📈 رصد و تحلیل بازارهای مالی اقتصادبازار Www.eghtesadebazar.ir ادمین: @MajidMohagheghian تعرفه تبلیغات: @Eghtesadbazar2 آدرس این کانال در ایتا: https://eitaa.com/EghtesadeBazar http://t.me/itdmcbot?start=eghtesadbazar

Subscribe to a channel

اقتصاد بازار

🔰 چرا ترامپ به دنبال تصاحب «گرینلند» و کانال «پاناما» است؟

✍ اسکای‌نیوز بریتانیا
▫️ایرنا

اسکای نیوز اهداف اقتصادی، ژئوپلتیکی و امنیتی را دلیل علاقه شدید «دونالد ترامپ» به تصاحب گرینلند و کانال پاناما ارزیابی کرد. تارنمای این شبکه تلویزیونی بریتانیایی در پاسخ به این پرسش که چرا «دونالد ترامپ» روی گرینلند و کانال پاناما دست گذاشت، آورده است که این دو مکان که از نظر جغرافیایی فاصله زیادی از یکدیگر دارند، منافع متفاوتی را برای رئیس‌جمهور منتخب تامین می کنند. اما تمایل او برای تصاحب هر دو منطقه باعث واکنش‌های شدیدی شده است.دونالد ترامپ از زمان پیروزی دوباره در انتخابات، بارها برای تصاحب گرینلند و کانال پاناما ابراز تمایل کرده است. دیدار چند روز قبل پسر ترامپ از گرینلند هم موجب حرف و حدیث های بیشتر در مورد این منطقه شد.

اسکای نیوز در مورد دلیل جذابیت گرینلند برای ترامپ عنوان داشت که این قلمرو نیمه‌خودمختار دانمارک (یکی از اعضای بنیان‌گذار ناتو) دارای جمعیتی ۵۷ هزار نفری است و به مدت ۶۰۰ سال بخشی از دانمارک بوده است. با اینکه گرینلند در دایره قطب شمال بین آمریکا، روسیه و اروپا قرار دارد، آمریکا به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر به فرد آن بیش از ۱۵۰ سال است که به آن چشم دوخته است. ترامپ حتی در دوره نخست ریاست جمهوری ایده خرید گرینلند را هم مطرح کرد.

طبق گزارش، گرینلند دارای ذخایر غنی از منابع طبیعی مختلف به ویژه مواد معدنی کمیاب ارزشمندی است که در صنعت ارتباطات از راه دور مورد نیاز هستند. همچنین اورانیوم، میلیاردها بشکه نفت دست‌نخورده و یک منبع عظیم گاز طبیعی که قبلاً غیرقابل دسترس بود نیز از دارایی های این منطقه است.اسکای نیوز مدعی است: بسیاری از همین مواد معدنی در حال حاضر عمدتاً توسط چین تأمین می‌شوند، بنابراین کشورهایی مانند آمریکا به دنبال بهره‌برداری از منابع در فاصله نزدیک به خاک خود هستند.

علاوه بر این، گرینلند از نظر بحران اقلیمی هم اهمیت دارد زیرا فراتر از نفت، گاز یا مواد معدنی، مقدار زیادی یخ دارد و اگر این یخ‌ها ذوب شوند، خطوط ساحلی سراسر جهان و احتمالاً الگوهای آب‌وهوایی را به طرز چشمگیری تغییر می‌دهند. در واقع، گرینلند به اندازه‌ای یخ دارد که اگر تمام آن ذوب شود، سطح دریاهای جهان ۷.۴ متر افزایش می‌یابد.در واکنش به اظهارات ترامپ، نخست‌وزیر دانمارک، «مته فردریکسن» در مصاحبه‌ با شبکه تلویزیونی دانمارک گفت که باور ندارد آمریکا از قدرت نظامی یا اقتصادی برای به دست آوردن گرینلند استفاده کند. او تصریح کرد: گرینلند فروشی نیست.طبق این گزارش، «موتی اگده» نخست‌وزیر گرینلند که در گذشته خواستار استقلال از دانمارک شده بود، اکنون می گوید که هیچ علاقه‌ای برای تبدیل شدن به بخشی از آمریکا ندارد.

اسکای‌نیوز در مورد علاقه ترامپ به کانال پاناما هم عنوان داشت که این کانال یک آبراه است که دریای کارائیب را به اقیانوس آرام متصل می‌کند و باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌های حمل و نقل کالا می شود. در سال ۱۹۷۹ در دوران ریاست‌جمهوری «جیمی کارتر» کنترل کانال از ایالات متحده به پاناما واگذار شد و مشارکت آمریکا در مدیریت این آبراه استراتژیک هم در سال ۱۹۹۹ پایان یافت. اکنون، این آبراه توسط «مرجع کانال پاناما» یک نهاد مستقل دولتی، اداره می‌شود.سخنان ترامپ بر مبنای هزینه های بیش از حد کانال و کنترل چین بر آن استوار بوده است؛ اسکای نیوز به نقل از «خوزه رائول مولینو» رئیس‌جمهور پاناما، تأکید کرد که چین هیچ نفوذی بر کانال ندارد و احتمال بازگشت کنترل آن به ایالات متحده را هم رد کرد. وی تاکید کرد: هر مترمربع کانال متعلق به پاناما است و همین‌طور خواهد ماند.

گزارش در پایان وعده های ترامپ در مورد احیای «عصر طلایی» امنیت ملی را دلیل اینگونه اظهارات ترامپ دانست و افزود که در مورد گرینلند، ترامپ در صورت مقاومت دانمارک در برابر پیشنهاد خرید این جزیره، تعرفه‌هایی را علیه این کشور به ویژه شرکت های داروسازی آن اعمال خواهد کرد.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰سیاست‌گذاران عاقل چگونه در دام سیاست‌های احمقانه می‌افتند؟


✍دکتر مجتبی لشکربلوکی
تاریخ پر از است از سیاست گذاران و مدیرانی که احمق نیستند. اما در تصمیمات احمقانه گیر می کنند چرا؟ سه مثال را با هم مرور کنیم و سپس آن را ریشه شناسی کنیم:

آمریکا با وجود تلفات انسانی و هزینه‌های مالی سنگین، به مدت طولانی در جنگ ویتنام باقی ماند. سیاست‌مداران آمریکایی به دلیل پول هایی که خرج کرده بودند و سربازانی که از دست داده بودند و نگرانی از دست دادن اعتبار، از خروج سریع امتناع کردند. این جنگ تا ۱۹۷۵ ادامه یافت. در این بیست سال شش رئیس‌جمهور از دو حزب اصلی (دموکرات و جمهوری‌خواه) آمدند و رفتند.

تداوم پروژه هواپیمای کنکورد؛ دولت‌های بریتانیا و فرانسه با وجود افزایش هزینه‌ها و کاهش توجیه اقتصادی، به پروژه جت مافوق صوت کنکورد ادامه دادند، با اینکه می دانستند که این پروژه دیگر سودآور نیست. این پروژه به ضررهای مالی هنگفت منجر شد.

حضور شوروی در افغانستان؛ شوروی سابق به مدت یک دهه با وجود محکومیت‌های بین‌المللی و تلفات سنگین، حضور نظامی خود در افغانستان را حفظ کرد. در نتیجه این حضور بی فایده طولانی‌مدت، فشار اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی در داخل شوروی شد.

تحلیل و تجویز راهبردی:
چرا سیاست گذار تا زانو در گل سیاست احمقانه می رود؟ ریشه آن را می توان در مفهوم هزینه‌های ریخته‌شده (Sunk Cost) شناسایی کرد یعنی زمانی که افراد یا سازمان‌ها یا کشورها به دلیل منابعی که خرج کرده اند، دلشان نمی آید از چیزی که برایش پول خرج کرده اند یا زمان گذاشته اند دست بکشند حتی اگر ادامه آن زیان ده و غیرمنطقی باشد. خب اگر همین را ریشه یابی کنیم به موضوعات جالبی می رسیم. فعلا به دو مورد اشاره کنم:

گرایش نفرت از زیان Loss Aversion؛ ما نسبت به زیان بسیار حساسیم. از دست دادن چیزی که قبلاً داشته‌ایم، از نظر روانی آسیب بیشتری ایجاد می‌کند تا به‌دست نیاوردن چیزی جدید.

تشدید تعهدات Escalation of Commitment: افراد یا سازمان‌ها، حتی با وجود شواهد جدید، تمایل دارند به تصمیمات قبلی خود پایبند بمانند. این رفتار ناشی از فشار اجتماعی یا ترس از قضاوت دیگران یا بی اعتبار شدن است.

آیا سیاست مداران همیشه زانویشان در گل تصمیمات احمقانه گیر می کند؟ خیر! یکی از بهترین نمونه ها تغییر سیاست بین المللی و اقتصادی در ویتنام است. اصلاحات در ویتنام یکی از نمونه‌های برجسته تاریخ معاصر است که نشان می‌دهد چگونه رهبران یک کشور می‌توانند علی‌رغم از دست دادن اعتبار و متهم شدن به عقب نشینی و خیانت؛ تصمیم بگیرند.

اصلاحات در سیاست اقتصادی: پس از پایان جنگ با آمریکا، دولت کمونیستی ویتنام برنامه‌ریزی متمرکز اقتصادی را با الهام از شوروی پیاده کرد (شامل دولتی سازی صنایع و توزیع دولتی کالاها). نتیجه این سیاست‌ها رکود اقتصادی، کمبود مواد غذایی و افزایش فقر بود. سال ۱۹۸۶، دولت ویتنام برنامه‌ نوسازی اقتصادی را معرفی کرد شامل آزادسازی اقتصادی و حمایت از بخش خصوصی.

حزب کمونیست ویتنام بر ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی تأکید داشت و این اصلاحات، نفی اصول بنیادین ایدئولوژیک حزب بود که سال ها تبلیغ و ترویج می شد. رهبران ویتنام با انتقادهای داخلی از سوی محافظه‌کاران حزب مواجه شدند که این تغییرات را خیانت به آرمان‌های انقلاب می‌دانستند.

در نهایت، اصلاحات اقتصادی موفقیت‌آمیز بود و ویتنام به یکی از سریع‌ترین اقتصادهای در حال رشد جهان تبدیل شد و البته حزب کمونیست ویتنام، علی‌رغم تغییر در سیاست‌های اقتصادی، قدرت و اعتبار خود را حفظ کرد.

اصلاحات در سیاست بین‌الملل: پس از جنگ ویتنام و تهاجم به کامبوج در سال ۱۹۷۸، ویتنام تحریم و منزوی شد. اواخر دهه ۱۹۸۰، ویتنام تصمیم گرفت از کامبوج عقب نشینی کند و روابط خود را با همسایگان و جهان بهبود بدهد و تلاش کرد تا روابط دیپلماتیک خود را با غرب و آمریکا بازسازی کند و در نهایت در دهه ۱۹۹۰ به عادی‌سازی روابط با آمریکا رسید. تغییر سیاست‌ خارجی می‌توانست ضعف ویتنام در برابر فشارهای خارجی و عقب نشینی از مواضع و تصمیمات قبلی تلقی شود.

سه راهکار برای آنکه پایمان تا زانو در گل تصمیمات احمقانه گیر نکند:

تمرکز بر خالص منافع امروز به بعد: به جای محاسبه هزینه‌هایی که پرداخته ایم و تمام شده، تصمیمات خود را بر اساس خالص منافع آینده (منافع از این لحظه به بعد منهای هزینه از این لحظه به بعد) بنا کنید.


تعریف معیارهای خروج از سیاست/پروژه: هیچ سیاستی و تصمیمی برای همه حالات و زمان ها درست نیست. بنابراین پیش از آغاز هر پروژه/تصمیم/سیاست، شرایطی که در آن باید از ادامه آن صرف‌نظر کرد را به وضوح تعریف کنید تا تصمیمات بدون دکمه خاموش نداشته باشید.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰چرا ایران صنعتی نشد؟

✍سیدفرشاد فاطمی
اقتصاددان

سال‌ها سیاست‌گذاری نادرست اقتصادی سبب شده که برخی اقتصاددانان همچون فرشاد فاطمی، چشم‌انداز رشد اقتصادی هشت درصد را بسیار دور بدانند و هشدار دهند که اکنون دیگر نه‌فقط صنعت، بلکه آینده تمدنی کشور با خطر روبه‌رو است.

فرآیند صنعتی شدن در کشور ما در دهه ۴۰ شمسی آغاز خوبی در دولت و بخش خصوصی داشت؛ دولت در سازمان‌های توسعه‌ای با هدایت خود جریان‌ساز صنعتی‌سازی بود و بخش خصوصی پرچمداری بود که تلاش می‌کرد با انتقال تکنولوژی و مونتاژ به نوآوری صنعت را رقم زند.

ما هر دو جریان در اوایل دهه ۵۰ و با افزایش درآمدهای نفتی ایران متوقف شدند؛ سیاستمداران و به‌طور خاص شخص شاه، علاقه‌مند بودند که به کمک درآمدهای نفتی -که حاصل اختلافات جنگ اعراب و اسرائیل بود- با سرعت بیشتری کشور را توسعه دهند و از منظر آنان، نماد توسعه، مصرف در مناطق شهری بود.

بعد از انقلاب هم به دلیل ناآرامی‌های اول انقلاب و جنگ، کشور سیاست صنعتی مشخصی نداشت. صنعت بعضاً توسعه می‌یافت تا نیازهای اولیه مردم را تامین کند و همچنین کمکی برای جنگ باشد.

بعد از جنگ، فرآیند صنعتی شدن دوباره در حال آغاز بود اما در فرازوفرود، درآمدهای نفتی دولت‌ها سردرگم بودند. نکته جالب این است که در این فرآیند، اتفاقاً دولتی که رشد اقتصاد بیشتری ایجاد کرده و به رشد بخش صنعت منجر شده یعنی دولت اول و دوم آقای خاتمی، همان دولتی است که کمترین ادعای اقتصادی را داشته است.

سازمان‌های توسعه‌ای ما هیچ وقت به آن نقش طلایی دهه ۴۰ بازنگشتند و بخش خصوصی ما هم هرگز جان دهه ۴۰ را نداشت.

این یک حسرت بزرگ برای اقتصاد ایران است چراکه کشور در آن زمان، یکی از اقتصادهای پیشرو در دنیا از نظر نرخ رشد و کم بودن نرخ تورم بود که هیچ یک در دهه‌های بعدی تکرار نشد.ما سال‌هاست که تحریم هستیم، اما کشور حتی قبل از اعمال این تحریم‌ها هم به زنجیره‌های تولید جهانی چندان توجهی نداشت. یعنی به نظر می‌رسد که ما خودمان هم با دنیا قهر بودیم.

بخشی از این امر ناشی از سیاست‌های خودکفایی و سیاست‌های جایگزینی واردات و بخش دیگر هم ناشی از بدبینی سیاستمداران به دنیاست.

همچنین بخش دیگری از این امر ناشی از آن است که توسعه ایران، مبتنی بر توانایی بخش خصوصی نبود.

بنگاه‌های ما زمانی که کوچک متولد می‌شوند، توان بزرگ شدن ندارند. دلیل این امر هم آن است که حاکمیت به بخش خصوصی اعتماد ندارد؛ این مسئله قبل از انقلاب هم وجود داشت.

وقتی کشور در دنیا شریک نخواهد، کسی هم شریک ما نمی‌شود. این در حالی است که شریک بازار ایجاد می‌کند و تکنولوژی، دانش فنی و سرمایه با خود به همراه دارد.

من فکر می‌کنم سیاست‌گذار به هیچ عنوان نباید اجازه دهد که سیگنال‌های قیمتی از کار بیفتد؛ از کار افتادن سیگنال‌های قیمتی، بدترین علامتی است که می‌توان در اقتصاد نشان داد چراکه قیمت مشخص می‌کند چه منبعی، چقدر ارزشمند است.

بنابراین حتی اگر قرار است تبعیض مثبتی برای تولیدکننده قائل شد، باید در بخش صادرات به او کمک کرده و اعتبار مالیاتی را به عنوان مشوق‌های تولید در نظر گرفت نه اینکه منابع ارزان‌تر از آن چیزی که هست ارائه شود و این‌گونه سنگ‌آهن، نفت، برق و بقیه منابع به حراج گذاشته شود.

البته ناگفته نماند که عدم ثبات اقتصاد کلان و وجود تورم، باعث می‌شود سیاست‌گذار با یک دست تورم ایجاد کرده و عملاً از جیب مردم با مالیات تورمی، پول خارج کند و با دست دیگر، با سرکوب قیمت‌ها و ارائه کالا و خدمات ارزان به مردم به شکل کوتاه‌مدت، این نقصان را جبران می‌کند.

کشور در شرایط دشواری قرار گرفته است و سیاست‌گذار از برخی عادت‌های بد دست برنمی‌دارد. ما با رقم رشد صفر درصد در ۱۲ سال گذشته مواجه هستیم.

همچنین فرآیند سیاست‌گذاری چندماهه دولت آقای پزشکیان هم به سمت ریل‌گذاری برای رشد اقتصاد پیش نرفته است. دولت گرفتاری‌های ارزی و بودجه‌ای، کمبود ذخیره‌سازی گازوئیل و ناترازی بودجه داشته اما در مقام سیاست‌گذاری، برنامه‌ای برای رشد ارائه نشده است.

صحبت من کمی صریح است اما راستش را بخواهید من اکنون نگران صنعتی شدن ایران نیستم؛ دغدغه اولیه این است که آینده تمدنی این سرزمین به چه سمت می‌رود؟

اگر صنعتی شدن به معنای برداشت بیشتر از منابع آب و آلودگی بیشتر محیط زیست یا از بین بردن جنگل‌هاست تا شهرهای آلوده بیشتری ایجاد کنیم، چه می‌شود؟ ما در مقطعی هستیم که لازم است خیلی زود تکلیف خود را با دنیا مشخص کنیم و همزمان به دلیل وجود تحریم‌ها، دنیا نیز چنین تمایلی دارد. اکنون در بزنگاهی هستیم که در مسیر درست قرار بگیریم یا نه.
منبع: تجارت فردا

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

خبر تکان دهنده ای است.
خودکشی(!؟) طنزپرداز ؛
تراژدی غریبی است.
یادش گرامی!
..............................................

🔰چیزهای ایرانی

✍🏻 ابراهیم نبوی

*اصلاح‌طلبان ایرانی:*
اصلاح‌طلبان ایرانی موجوداتی هستند که همیشه برای اینکه اصلاح کنند، کوتاه می‌کند، هیچ وقت هم دراز نمی‌کند.

*اصول‌گراهای ایرانی:*
اصول‌گراهای ایرانی تنها اصول‌گراهای دنیا هستند که هیچ اصولی برای رسیدن به قدرت ندارند و وقتی قرار باشد به قدرت فکر کنند، برای رضای خدا با شیطان هم همکاری می‌کنند و برای حفظ ارزش‌های دینی از هر کلاهبردار، فاسد و منحرفی استفاده می‌کنند.

*ناسیونالیست ایرانی:*
فقط چهار دقیقه وقت لازم است که متوجه شویم حداقل ۷۰ درصد ناسیونالیست‌ های ایرانی همان فاشیست‌ هایی هستند که معتقدند خاک و خون‌شان مقدس است و نژادشان بهترین و خالص‌ترین نژاد جهان است.

*سلطنت‌طلبان ایرانی:*
سلطنت طلبان ایرانی تنها سلطنت طلبانی هستند که می‌خواهند حکومت جمهوری تشکیل بدهند!!

*کمونیست‌های ایرانی:*
کمونیست‌های ایرانی آدمهایی بودند که دوست داشتند به فقرا، یتیمان، روستاییان، بیوه زنان و درماندگان کمک کنند، جلوی فساد و فحشا را بگیرند، دوست داشتند سطح زندگی همه برابر باشد، آنقدر آدم‌های اخلاقی بودند که حتی در خانه‌های تیمی‌شان هم با زنانی که رفیق بودند، مطلقا به چشم هوس آلود نگاه نمی‌کردند، در واقع تنها آدم‌های واقعا مذهبی ایران همون کمونیست‌هایی بودند که اعتقادی به خدا نداشتند.

*اپوزیسیون ایرانی داخل ایران:*
اپوزیسیون ایرانی داخلی، تنها اپوزیسیونی در جهان است که به جای اینکه با حکومت بجنگد با بقیه نیروهای اپوزیسیون می‌جنگد و حتی دیده شده که حاضر است برای از بین بردن بقیه اپوزیسیون، با حکومت هم همکاری بکند.

*اپوزیسیون ایرانی خارج از ایران:*
اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور، فقط یک مشکل دارد، آنها می‌خواهند حکومت را سرنگون و بجای آن بنشینند، ولی حاضر نیستند از اقامت در فرنگ دست بردارند! چون زندگی‌شان به هم می‌خورد، به همین دلیل اگر پیروز بشوند، تازه اول بدبختی‌شان است.

*حکومت ایران:*
حکومت ایران تنها حکومت جهان است که به هیچ دوستی نیاز ندارد ولی همیشه به تعدادی دشمن نیاز دارد، به همین دلیل است که دائما دوستان و اعضای حکومت را بیرون می‌کند و از طریق تبدیل کردن آنها به دشمن، خودش را زنده نگه می‌دارد.

*مذهبی‌های حکومتی ایران:*
آنها می‌دانند قدرت، انسان را فاسد می‌کند. به همین دلیل حاضر نیستند هیچ بخشی از قدرت را به مردم بدهند! آنها دوست دارند مردم به بهشت بروند ولی خودشان کارهایی می‌کنند که به نظر می‌ رسد بطور جدی می‌خواهند به جهنم بروند، آنها دوست دارند همه میلیاردرها را نابود کنند و خودشان میلیارد شوند! آنها دوست دارند همه ساکت بمانند، اما خودشان هر چه دل‌شان خواست بگویند، آنها دوست دارند بنزسواران اشرافی را از بین ببرند، ولی فرزندان خودشان پورشه و مازراتی و بوگاتی سوار شوند، آنها دوست دارند جلوی رفتن مردم به ترکیه را بگیرند، ولی خودشان به لاس وگاس بروند.

*طنزنویسان ایرانی:*
تنها طنزنویسانی در دنیا هستند که وقتی مردم نوشته‌هایشان را می‌خوانند به جای اینکه بخندند، زار زار گریه می‌کنند!

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰چه گروه‌هایی دولت را تسخیر کرده‌اند
ردیابی نفوذی‌ها

✅ میترا تقی‌زاده با طرح این پرسش که، گروه‌های ذی‌نفع چگونه دولت‌ها را تسخیر می‌کنند؟ به مصادیق و خطرات آن پرداخته است.

به دنبال برخی تغییرات در سیاست‌های اقتصادی دولت و به‌طور مشخص در «مدیریت بازار ارز»، افرادی شروع به اعتراض کرده‌اند. اعتراض‌ها نه‌تنها شامل تهدید به استیضاح وزیر اقتصاد می‌شود که او را تهدید به محاکمه نیز کرده‌اند.

یکی از افرادی که مخالف سیاست‌های اقتصادی دولت چهاردهم است و از قضا جزو تئوری‌پردازان دولت سیزدهم به شمار می‌رفت، در شبکه ایکس نوشته: «عده‌ای به دنبال استیضاح هستند. استیضاح مشکلی را حل نمی‌کند. قوه قضائیه به عنوان حافظ منافع مردم باید خائنینی چون همتی را به پای میز محاکمه بکشاند نه اینکه به لطف مجلس، پس از تخریب کشور، بگویند بفرمایید بروید.»

یک نفر هم در پاسخ به این تهدیدها نوشته: «یکی از دوستان می‌گفت که آقای ... در کار واردات لوازم آرایشی و بهداشتی هستند. امیدوارم ایشون تکذیب کنه و این بی‌تاب شدن‌ها ناشی از فهم اشتباهشون باشه و نه حذف اعطای رانت ارزی به واردات.»

این بگومگوها تقریباً در همه بخش‌های اقتصادی کشور وجود دارد و نشان می‌دهد تغییر در سیاست‌ها چگونه می‌تواند عده‌ای را منتفع و عده دیگری را متضرر کند.

آن‌کس که واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی است، در گذشته از طریق نفوذ به تصمیم‌گیری‌ها از رانتی برخوردار بوده که در شرایط فعلی حذف شده است و به این ترتیب خواستار بازگشت مجدد سیاست‌ها و محاکمه وزیر امور اقتصادی و دارایی شده است.

چند دهه ترساندن نظام حکمرانی از بزرگ شدن بخش خصوصی، اکنون جای خود را به ترس از نفوذ قاچاقچیان، پولشویان و گروه‌های ذی‌نفع با قدرت خلق فساد و تسخیر دولت داده است.

اقتصاددانان سال‌هاست درباره پدیده «تسخیر دولت» سخن می‌گویند و به‌طور مشخص، این ادبیات از میانه‌های دهه 80 در ایران مطرح شد اما در سه سال گذشته این پدیده مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است.

اخیراً رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با بیان اینکه با پدیده تسخیر دولت مواجه هستیم گفت: «افراد در تصمیم‌گیری‌ها نفوذ دارند و به نوعی مسیر دولت را از اجرای ماموریت خود منحرف می‌کنند و به نفع خود تغییر می‌دهند.»در حال حاضر در تدوین سیاست خارجی با نقش‌آفرینی کاسبان تحریم مواجهیم که نفعشان در تحریم ایران است.

سیاست‌گذاری صنعتی هم توسط بنگاه‌هایی به تسخیر درآمده که نفعشان در تعرفه‌های بالا و ممنوعیت واردات است.

سیاست تجاری را قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تحت تاثیر قرار می‌دهند و سیاست پولی هم توسط «پانزین‌ها» به تسخیر درآمده است.

تصمیم‌گیری درباره انرژی تحت تاثیر گروه‌هایی قرار می‌گیرد که منتفع قاچاق سوخت و انرژی ارزان هستند و سیاست مالی هم از سوی نهادهای بودجه‌خوار به اسارت درآمده است.

محسن جلال‌پور با اشاره به اینکه اغلب تصمیم‌های دولت به سود گروه‌های ذی‌نفع و قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تمام می‌شود، گفته: «نشانه‌های واضحی وجود دارد که گروه‌های فاسد و ذی‌نفعان رانت، به فرآیند تصمیم‌گیری رسوخ کرده‌اند و به بهانه حمایت از اقشار کم‌درآمد، راهکارهای زیان‌بار را به سیاست‌گذاران پیشنهاد می‌کنند.»ریشه این کلاهبرداری هم به سیاست‌های غلطی برمی‌گردد که به بهانه دور زدن تحریم‌ها تدوین شده است.

سال‌های طولانی است که اقتصاددانان این دغدغه را دارند که چرا اصلاحات اقتصادی پیش نمی‌رود؟ به‌طور مشخص این پرسش مطرح می‌شود که چرا دولت‌ها به زیان منافع جامعه و به سود گروه‌های خاص سیاست‌گذاری می‌کنند؟

پاسخ را آقای بابک نگاهداری در نفوذ گروه‌های ذی‌نفع دانسته و گفته: «مانع دیگر برای استفاده از نتیجه پژوهش، تعارض منافع است که در آن فساد هم وجود دارد و دست‌های مختلف در کار هستند، مانند موضوع واردات خودرو در حالی که مسئولان متعددی بر آن اصرار دارند اما واردات خودرو در نهایت به سرانجام نمی‌رسد.»

اقتصاددانان به پدیده دستکاری منابع عمومی از سوی یک گروه کوچک و قدرتمند به نفع خود و به ضرر جامعه، «تسخیر دولت» می‌گویند.

در سال‌های گذشته شرایط کشور به گونه‌ای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاست‌گذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته و گروه‌های ذی‌نفع موفق شده‌اند به نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نفوذ کنند.

برخی معتقدند دولت چهاردهم فرصتی بسیار مناسب و شاید آخرین فرصت برای سالم‌سازی نظام تصمیم‌گیری از نفوذ گروه‌های ذی‌نفع است که کشور را در مسیری خطرناک قرار داده‌اند.
منبع: تجارت فردا

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍چیقوی زندگی شما کدام است؟

✍وحید شامخی و مجتبی لشکربلوکی
اول کمی در تاریخ به عقب برگردیم و یک خاطره از روزهای دور بخوانیم.

ظهر بود که دزدها ریختند به روستایمان. صدای تیر که بلند شد، همه سراسیمه از خانه بیرون آمدند. دزدها تهدید کردند هرچه اَشرفی، پول، طلا، نقره، مِس، روغن و آذوقه و حتی کَشک  دارید، به خانه کدخدا بیاورید که اگر نه؛ هرچه دیدید از چشم خود دیده‌اید! چاره‌ای نبود و کدخدا هم همه هست‌و‌نیست مردم را تحویل دزدان داد. روستا چهار قاطر داشت که هر چهار تا را دزدان برای یدک‌کشیدن مالِ مردم استفاده کردند و اگر چیزی هم باقی ماند، دیگر امکان بردنش را نداشتند وگرنه آن را نیز می بردند.

اما غلامرضا بیشتر از همه سوخت! آمده بود جلوی دزدان بایستد و مقاومت کند که نه‌تنها همه دارایی‌اش را بردند، بلکه می‌خواستند او را بکشند. اما به وساطت روحانی و کدخدای ده، فقط به شکستنِ کِتفش اکتفا کردند. همه مردم روستا را در خانه کدخدا حبس کردند.

بعد از چند ساعت تنها غلامرضا جرات کرد که در خانه کدخدا را باز کند و فهمید که دزدان رفته‌اند و همه بیرون آمدند. همان شب درِ خانه کدخدا جمع شدند و حساب‌و‌کتاب کردند که چه رفته است و چه مانده است.

غلامرضا دار‌ و‌ ندارش مشتی پول و اَشرفی بود که رفته بود و از زندگی‌اش تنها چند گوسفند مانده بود و چیقویی (وسیله‌ای که پنبه‌دانه را از کولکِ پنبه جدا می‌کند) که حالا تمام زندگی او بود.

حدود یک ماه بعد، غلامرضا تصمیمش را گرفت. چیقویش را برداشت و گفت می‌رود تا بخت خود را در پایتخت بیازماید. هرچه نزدیکان گفتند اثری نکرد و آخر رفت. حکایت‌های مختلفی از رسیدن غلامرضا به تهران نقل می‌شود اما هرچه بود وقتی به تهران رسید، زمستان شده بود و گرمای خانه‌و‌کاشانه‌اش تبدیل به سوز و سرمای آن روزهای تهران!

در بازار تهران بساط پنبه‌پاک‌کنی پهن کرد و به همت و مهارت چیزی نگذشت که کارش سکه شد. هنوز ۵ سال در تهران نمانده بود که ثروت و اعتباری پیدا کرد که هرگز تصور رسیدن به آن را هم نداشت! غلامرضا با ثروتی که در تهران اندوخت به محل خودش برگشت و زمین‌ها و املاک بسیاری در ولایت خود خرید و پس از آن به کشاورزی پرداخت.

○آنچه خواندیم تلخیصی از حکایت پدرِ پدربزرگ دکتر اصغر محمدی‌خنامان بود که به‌تازگی در کتابی با عنوان «در جست‌وجوی دانایی: از خنامان تا استکهلم» منتشر شده است.

دکتر محمدی می‌گوید حکایت چیقوی غلامرضا بعدها بخشی از حکایت زندگی من شد. اواسط دهه ٤٠ وارد دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف امروز) شدم و سال‌ها بعد به‌عنوان نماینده سازمان انرژی اتمی ایران در مرکز تحقیقات هسته‌ای سوئد کار می‌کردم. اما سال ١٣٥٨ از سمتم عزل شدم و نه‌تنها شغلم را که حتی بورس تحصیلی‌ام را از دست دادم. وضعی به‌مراتب بدتر از اوضاع غلامرضا! فکر می‌کردم با توجه به سوابق و ارتباطاتم پستی مدیریتی یا حداقل کارشناسی با حقوق بالا در شرکتی معتبر به من پیشنهاد می‌شود، اما به هر دری که می‌زدم، درِ بسته بود! آنجا بود که یاد غلامرضا و چیقویش افتادم و اینکه چیقوی من چیست؟

به این نتیجه رسیدم که باید از اول شروع کنم و همه تحصیلات و تجربه تخصصی‌ام را کنار بگذارم. روزگاری در دوران دانشجویی، جوشکاری را به‌خوبی یاد گرفته بودم. برای همین به استخدام یک کارخانه خودروسازی به‌عنوان جوشکار درآمدم و سپس از طریق همین جوشکاری مسیرم را مجدد پیدا کردم و  بعدها استاد دانشگاه استکهلم سوئد شدم!

●تجویز راهبردی:
آیا شما در سبد مهارت های تان چیقو دارید؟ دو تجویز زیر را جدی بگیرید:

یکی از مشکلات زندگی امروزمان این است که اغلب مهارت‌ها و تخصص‌هایمان آن‌قدر کوچک و محدود است که تنها یکی یا دو جا بیشتر مخاطب برایش پیدا نمی‌شود! تخصص‌گرایی بد نیست که خیلی هم خوب است اما زندگی همیشه طبق روال جلو نمی‌رود. پس تا دیر نشده این سؤال صریح و سخت را از خود بپرسیم که چه مهارت یا تخصصی داریم که همه جا (یا حداقل خیلی از جاها) به کار می‌آید و برایش پول می‌دهند؟

مهم تر از آمادگی فنی (مهارت چیقویی) باید آمادگی روانی (تفکر چیقویی) نیز داشت. به عنوان مثال فردی رفته و فوق لیسانس علوم سیاسی گرفته. سه سال هم گشته و کار پیدا نکرده و حالا فکر می کند که چون علوم سیاسی خوانده حتما باید در همان رشته، کار کند. ۳۰ سال آینده اش را می خواهد  به خاطر ۶ سال گذشته (که لیسانس و فوق لیسانس گرفته) قربانی کند. همان کسی که علوم سیاسی خوانده به خاطر مهارت ها و استعدادهایش، شاید بهترین و منصف ترین معامله کننده املاک منطقه ۱ تهران بشود. بنابراین بگذار تا گذشته در آغوش خاطره تنگ بفشریم و آینده را در آغوش گرم اشتیاق.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔻رشد مبتنی بر تخریب خلاق
📌دولت چگونه می‌تواند مسیر نوآوری را در بنگاه‌های بزرگ تسهیل كند؟


🔹پارادایم‌های موجود برای توضیح روندهای اساسی و حل رازهای رشد اقتصادی هم از منظر نظری و هم از جنبه تجربی ناکافی هستند. تا اواخر دهه 1980 میلادی نظریه غالب رشد اقتصادی مدل نئوکلاسیک بود که فرآیند رشد را بر اساس انباشت سرمایه توضیح می‌داد. مهم‌ترین مدل توسعه داده‌شده در این خصوص توسط رابرت سولو بوده است. مدل سولو اقتصادی را توصیف می‌کند که تولید در آن نیازمند سرمایه است و درنتیجه آنچه موجب رشد تولید ناخالص داخلی می‌شود افزایش سطح سرمایه است. اما مشکل اصلی این مدل، وجود بازده نزولی در تولید مبتنی بر سرمایه است. در حقیقت با افزوده شدن هر دستگاه جدید به اقتصاد، میزان افزایش تولید ناخالص داخلی به ازای هر دستگاه کاهش می‌یابد. درنتیجه رشد اقتصادی به‌مرور کندتر و درنهایت متوقف خواهد شد.

🔻 متن کامل این مقاله:
Https://msc.ir/s/wQ

🆔 @karkhaneh_msc

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍گروه‌های ذی‌نفع چگونه دولت‌ها را تسخیر می‌کنند؟

✍️ میترا تقی‌زاده
تحلیلگر اقتصادی

به دنبال برخی تغییرات در سیاست‌های اقتصادی دولت و به‌طور مشخص در «مدیریت بازار ارز»، افرادی شروع به اعتراض کرده‌اند. اعتراض‌ها نه‌تنها شامل تهدید به استیضاح وزیر اقتصاد می‌شود که او را تهدید به محاکمه نیز کرده‌اند.
این اعتراض‌ها تقریباً در همه بخش‌های اقتصادی کشور وجود دارد و نشان می‌دهد تغییر در سیاست‌ها چگونه می‌تواند عده‌ای را منتفع و عده دیگری را متضرر کند.

یکی از افرادی که مخالف سیاست‌های اقتصادی دولت چهاردهم است و از قضا جزو تئوری‌پردازان دولت سیزدهم به شمار می‌رفت، در شبکه ایکس نوشته: «عده‌ای به دنبال استیضاح هستند. استیضاح مشکلی را حل نمی‌کند. قوه قضائیه به عنوان حافظ منافع مردم باید خائنینی چون همتی را به پای میز محاکمه بکشاند نه اینکه به لطف مجلس، پس از تخریب کشور، بگویند بفرمایید بروید.»

یک نفر هم در پاسخ به این تهدیدها نوشته: «یکی از دوستان می‌گفت که آقای ... در کار واردات لوازم آرایشی و بهداشتی هستند. امیدوارم ایشون تکذیب کنه و این بی‌تاب شدن‌ها ناشی از فهم اشتباهشون باشه و نه حذف اعطای رانت ارزی به واردات.»

به عقیده اقتصاددانان، آن‌کس که واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی است، در گذشته از طریق نفوذ به تصمیم‌گیری‌ها از رانتی برخوردار بوده که در شرایط فعلی حذف شده است و به این ترتیب خواستار بازگشت مجدد سیاست‌ها و محاکمه وزیر امور اقتصادی و دارایی شده است. تا اینجای کار مشکلی نیست و طبیعی است که گروه‌های زیادی تلاش می‌کنند تا جهت سیاست‌ها را به سود خود تغییر دهند اما اگر از این فراتر برویم و سیاست‌های یک دولت با لابی و فشار واردکننده‌های لوازم آرایشی و بهداشتی و دیگر صنوف ذی‌نفع تغییر کند، آن‌وقت پدیده‌ای رخ می‌دهد که متخصصان اقتصاد سیاسی به آن «تسخیر دولت» می‌گویند. گروه‌های ذی‌نفع فرآیند تصمیم‌سازی را به تسخیر درمی‌آورند و جهت سیاست‌ها را به سود خود تغییر می‌دهند و اقتصاد را از مسیر اصلی خود منحرف می‌کنند.

اخیراً رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با بیان اینکه با پدیده تسخیر دولت مواجه هستیم گفت: «افراد در تصمیم‌گیری‌ها نفوذ دارند و به نوعی مسیر دولت را از اجرای ماموریت خود منحرف می‌کنند و به نفع خود تغییر می‌دهند.»
در حال حاضر در تدوین سیاست خارجی با نقش‌آفرینی کاسبان تحریم مواجهیم که نفعشان در تحریم ایران است. سیاست‌گذاری صنعتی هم توسط بنگاه‌هایی به تسخیر درآمده که نفعشان در تعرفه‌های بالا و ممنوعیت واردات است. سیاست تجاری را قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تحت تاثیر قرار می‌دهند و سیاست پولی هم توسط «پانزین‌ها» به تسخیر درآمده است. تصمیم‌گیری درباره انرژی تحت تاثیر گروه‌هایی قرار می‌گیرد که منتفع قاچاق سوخت و انرژی ارزان هستند و سیاست مالی هم از سوی نهادهای بودجه‌خوار به اسارت درآمده است.

محسن جلال‌پور با اشاره به اینکه اغلب تصمیم‌های دولت به سود گروه‌های ذی‌نفع و قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تمام می‌شود، گفته: «نشانه‌های واضحی وجود دارد که گروه‌های فاسد و ذی‌نفعان رانت، به فرآیند تصمیم‌گیری رسوخ کرده‌اند و به بهانه حمایت از اقشار کم‌درآمد، راهکارهای زیان‌بار را به سیاست‌گذاران پیشنهاد می‌کنند. از جمله سیاست‌های غیراصولی می‌توان به قیمت‌گذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادی‌های اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیان‌باری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.»
یکی دیگر از همین سیاست‌های اقتضایی و مفسده‌آمیز، دور زدن تحریم‌هاست که در یک دهه گذشته با هدف تامین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاه‌های دولتی را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.

در سال‌های گذشته شرایط کشور به گونه‌ای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاست‌گذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته و گروه‌های ذی‌نفع موفق شده‌اند به نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نفوذ کنند. در حال حاضر شکافی که میان بخش مهمی از جمعیت کشور با حکمرانی سیاسی به وجود آمده، خطرات زیادی را متوجه کشور کرده است. کم‌اثر شدن نقش دولت در تصمیم‌گیری‌ها که با گسترش دایره نفوذ ذی‌نفعان به سیاست‌گذاری تشدیدشده ناامید شدن اکثریت جامعه را به دنبال داشته است.
برخی معتقدند دولت چهاردهم فرصتی بسیار مناسب و شاید آخرین فرصت برای سالم‌سازی نظام تصمیم‌گیری از نفوذ گروه‌های ذی‌نفع است و فرصتی به شمار می‌رود که ایران از خطرهای بزرگ دور شود. آیا نظام حکمرانی، این فرصت را قدر می‌داند؟
👈 تجارت فردا

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍سقوط پیش‌بینی‌شده
چگونه یک تاکتیک روانی می‌تواند یک رژیم را از درون خالی کند؟


✍ حسین شاگرد
تصور کنید حکومتی از طریق رسانه‌های جهانی می‌شنود که سقوطش در زمانی مشخص قطعی است. واکنش اولیه حاکمان چیست؟ آیا این پیش‌بینی را نادیده می‌گیرند؟ یا تمام توان خود را به‌کار می‌گیرند تا خلاف آن را ثابت کنند؟ این اعلام پیش‌بینی‌شده سقوط، در ظاهر فقط یک خبر است، اما در عمق خود می‌تواند تاکتیکی قدرتمند برای بی‌ثبات‌سازی باشد.

بازی روانی با زمان و قدرت

تاکتیک اعلام زمان سقوط حکومت، بیش از آنکه هدفش اثبات درستی یا نادرستی پیش‌بینی باشد، قصد دارد رهبران را به یک مسابقه هزینه‌زا وارد کند. در این مسابقه، حکومت تلاش می‌کند تا نشان دهد “هنوز سرپا ایستاده است”، اما در این مسیر، از منابع اقتصادی، نظامی، و حتی سیاسی خود بیش از حد استفاده می‌کند. این رفتار، شبیه به کشتی‌گیری است که در مقابل پیش‌بینی شکست، تمام انرژی خود را در راندهای ابتدایی مصرف می‌کند و دیگر توانی برای ادامه ندارد.

مطالعه‌ای از عراق: سرنوشت صدام حسین

در سال‌های منتهی به سقوط صدام حسین، آمریکا به‌طور مکرر از زبان رسانه‌ها و مقامات سیاسی، بر اجتناب‌ناپذیر بودن پایان حکومت او تأکید می‌کرد. این اظهارات، همراه با پخش تبلیغات گسترده و عملیات روانی، جوی را ایجاد کرد که نه تنها نیروهای عراقی بلکه حتی نزدیکان صدام به دوام رژیم شک کردند.

در این میان، صدام و حلقه نزدیکش به جای تلاش برای کاهش تنش‌ها یا مدیریت منابع، با برنامه‌ریزی‌های شتاب‌زده و واکنش‌های پرهزینه به این پیش‌بینی‌ها پاسخ دادند. نتیجه؟ فروپاشی حکومت در کمتر از سه هفته پس از آغاز حمله. نیروهای ائتلاف بعدها تأیید کردند که عملیات روانی بخشی اساسی از استراتژی بود و توانست پایه‌های حکومت را پیش از آغاز جنگ متزلزل کند.

یک تاکتیک، چندین تأثیر

این تاکتیک نه تنها بر رهبران بلکه بر مردم نیز تأثیر می‌گذارد. نظریه “پیش‌گویی خودمحقق‌شونده” نشان می‌دهد که اگر اکثریت به سقوط یک حکومت باور کنند، رفتارهایی مانند کاهش همکاری، قطع وفاداری یا حتی اعتراضات عمومی، به تحقق این پیش‌بینی کمک می‌کند. در واقع، چنین پیش‌بینی‌ای نه تنها فشار روانی بر حکومت وارد می‌کند، بلکه خود مردم را به بازیگران فعال تغییر رژیم تبدیل می‌کند.

به گفته جین شارپ، تضعیف ستون‌های حمایتی حکومت (ارتش، بوروکراسی، و نخبگان سیاسی) کلید فروپاشی آن است. وقتی اعضای این ستون‌ها به سقوط باور کنند، زودتر از آن‌که دشمن خارجی اقدامی کند، از درون دچار فروپاشی می‌شوند.

آغاز سقوط از درون

تاکتیک اعلام زمان سقوط، یک بازی با زمان است، اما نه فقط برای به تعویق انداختن یا تسریع فروپاشی. این بازی، با ایجاد فضای اضطراب و رقابت، حکومت را به تخلیه تدریجی منابع وادار می‌کند. با این حال، آنچه این تاکتیک را خطرناک‌تر می‌کند، تأثیر آن بر “ذهن‌ها” است؛ ذهن رهبران، مردم و حتی بازیگران بین‌المللی.

وقتی حکومتی برای حفظ ظاهر خود بیش از ظرفیتش هزینه کند، سقوطش نه به دلیل حمله خارجی، بلکه به دلیل خستگی داخلی خواهد بود. پس، شاید سقوط پیش‌بینی‌شده، پیش از آن‌که واقعیت داشته باشد، حقیقت خود را در رفتار بازیگران به نمایش بگذارد.

پایان: زمانی برای سقوط یا برخاستن؟

اعلام زمان سقوط، بازی‌ای است که هرگز به سادگی پایان نمی‌یابد. گاهی رژیم‌ها موفق می‌شوند این پیش‌بینی‌ها را شکست دهند، اما در این مسیر هزینه‌های گزافی می‌پردازند که بقای طولانی‌مدتشان را تهدید می‌کند. آنچه در نهایت باقی می‌ماند، نه یک حکومت پیروز، بلکه سایه‌ای از حکومتی است که برای حفظ تصویرش، توان و اعتبار خود را از دست داده است.

در دنیای سیاست، گاهی حتی اعلام سقوط، نخستین قدم به‌سوی تحقق آن است. آیا این تاکتیک ساده می‌تواند مرزهای قدرت را جابه‌جا کند؟ تاریخ بارها نشان داده که پاسخ مثبت است.

📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍ روایت الجزیره از پیشنهاد برجامی اروپا به ایران

شبکه الجزیره به نقل از منابع آگاه مدعی شد:

پیشنهاد اروپا برای احیای توافق هسته‌ای شامل ۴ مرحله و دو دوره زمانی است که هر کدام از آن‌ها ۶۰ روز طول خواهد کشید.

از روز نخست پس از امضای توافق، تحریم ۱۷ بانک و ۱۵۰ مؤسسه اقتصادی برداشته خواهد شد.

از روز نخست اجرای توافق، تهران بازگشت تدریجی از گام‌های هسته‌ای اش را آغاز خواهد کرد.

اجرای توافق همزمان با آزادسازی ۷ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده ایران در کره جنوبی خواهد بود.

ظرف ۱۲۰ روز از امضای توافق، ایران ۵۰ میلیون بشکه نفت به عنوان سازوکار راستی آزمایی صادر خواهد کرد، که این پیشنهاد شامل صدور روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت پس از ۱۲۰ روز از امضای توافق است.

این پیشنهاد تأکید دارد در صورتی که واشنگتن بار دیگر از توافق هسته‌ای خارج شود، جریمه مالی بپردازد.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰غول مرحله آخر
چرا اثرگذاری ذ‌ی‌نفعان روی سیاستگذار بیش از اقتصاددانان است؟

✍️ رضا طهماسبی
اقتصاد ایران سال‌هاست که از تورم بالا رنج می‌برد، تورمی که در پنج سال اخیر به بیش از دو برابر جهش کرده و فشار زیادی بر گرده خانوار و کسب‌وکارها سوار کرده است. ما در حالی تسلیم و برده تورم شده‌ایم که به گفته مسعود نیلی، اقتصاددان، تورم در دنیا به یک «متغیر تحت کنترل سیاستگذار» تبدیل شده است و از سال‌های قبل اجماع تقریباً کاملی روی مفهوم تورم و مهار آن از طریق مهار رشد نقدینگی شکل گرفته که به کنترل نرخ تورم در سطح زیر پنج درصد به‌طور متوسط در اغلب کشورهای جهان منجر شده است. اما چرا اقتصاد ایران در کنترل تورم ناتوان است؟

مسعود نیلی در گفت‌وگوی اخیر خود با تجارت فردا گفته است: «سیاستگذار واژه مهار تورم را به دفعات استفاده می‌کند، اما تمایلی به واژه مهار نقدینگی که برای مهار تورم لازم و ضروری است، نشان نمی‌دهد. چرا؟ چون ذ‌ی‌نفعان رشد بالای نقدینگی، گروه‌های قدرتمندی هستند که برای تصمیم‌گیرنده تصور نادرست ایجاد می‌کنند... متاسفانه عوامل اقتصاد سیاسی رشد نقدینگی در کشور ما بسیار قدرتمندند و خطر آن بسیار جدی است. انگیزه‌های اقتصاد سیاسی به قدری قوی است که هر کسی هم اگر به دنبال اصلاح وضعیت کنونی باشد، بسیاری از ذ‌ی‌نفعان وضعیت تورمی موجود با او مخالفت می‌کنند و اجازه اصلاح نمی‌دهند. در واقع ذ‌ی‌نفعان رشد نقدینگی بسیار قوی در اقتصاد ایران وجود دارند.»

این گفته‌های هشدارآمیز نشان از آن دارد که سیاستگذار بیش از آنکه به توصیه‌های اقتصاددانان بیندیشد و آثار سیاست‌ها و تصمیم‌های خود را براساس روش‌های علمی بسنجد، تحت تاثیر ذ‌ی‌نفعان قرار گرفته است، ذ‌ی‌نفعانی که از شرایط تورمی و تسهیلاتی که دولت در این شرایط فراهم می‌کند مانند سرکوب قیمت‌ها، کنترل نرخ ارز، پایین نگه داشتن نرخ سود، تسهیلات تکلیفی، انرژی ارزان و... سود می‌برد و قاعدتاً تمایلی به تغییر این تعادل ندارد و در نتیجه در برابر هر عاملی که بخواهد این بازی و تعادل را برهم بزند، ایستادگی می‌کند. به نظر می‌رسد اقتصاددانان از هر مانعی هم گذر کنند، در رساندن توصیه خود به سیاستگذار در برابر بزرگ‌ترین مانع، یا همان غول مرحله آخر، ناموفق می‌مانند.
تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰چرا دیگر هیچ جنگی «طرف پیروز» ندارد؟


هنری کیسینجر روزگاری گفته بود: «ارتش‌ها اگر پیروز نشوند، باخته‌اند؛ ولی چریک‌ها اگر نبازند، پیروز شده‌اند». حالا به نظر می‌رسد بزرگترین و پرهزینه‌ترین ارتش جهان، یعنی ارتش آمریکا، برعکس این گفته را به سرلوحۀ کار خود تبدیل کرده است: آمریکا می‌جنگد، و بدون آنکه پیروز شود، مصرانه جنگیدن را ادامه می‌دهد. گویی صرفِ همین جنگیدن کافی باشد. چرا این فرایند ادامه پیدا می‌کند؟
تام انگلهارت، یکی از مشهورترین روزنامه‌نگاران آمریکا در زمینۀ جنگ و سیاست خارجی، در یادداشتی در مجلۀ نیشن این موضوع را بررسی کرده است که خلاصه‌ای از آن را می‌خوانید.

من در بحبوحۀ جدالی عالمگیر که «جنگ جهانی دوم» نام گرفت متولد شدم. درست است که پیش از آنکه بتوانم نام پدر و مادرم را صدا بزنم، این جنگ با بمباران هیروشیما و ناکازاکی پایان یافت، ولی من به‌طرز عجیبی در میان جنگ بزرگ شدم. پدرم سن ۳۵سالگی، یک روز بعد از حملۀ ژاپن به پِرل هاربِر، داوطلبانه به تفنگ‌داران هوایی ارتش پیوست. او در برمه جنگید و سرانجام هم‌زمان با روز یادبود پِرل هاربِر در سال ۱۹۸۳ درگذشت. با اینکه او هرگز دربارۀ تجربیات زمان جنگش چیزی تعریف نمی‌کرد، اما جنگ را با خود به خانۀ ما آورد.

اما او چطور جنگ را به خانه آورد؟ معمولاً به‌صورت خشم. حال این خشم یا به دلیل خرید مادرم از خواربارفروشی نزدیک خانه بود که به گمان پدرم صاحبش موقع جنگ مشغول «سودجویی از جنگ» بوده، یا به این دلیل که اولین اتومبیل من یک فولکس‌واگن کارکرده (آلمانی!) بود، یا خشمی به دلیل علاقۀ مادرم به رفتن به رستورانی ژاپنی! پناه‌برخدا! من دو منبع برای آگاهی از تجربیات جنگی پدرم داشتم. اولی یک کیسۀ پارچه‌ای سبزرنگ در کمد اتاق پذیرایی که پر بود از یادگارهای دوران جنگش؛ دومی، سینما. جایی که مرتب با هم می‌رفتیم و کنار هم، انواع گوناگونی از جنگ‌های آمریکایی را از جنگ‌های سرخ‌پوستی گرفته تا جنگ جهانی دوم دیدم.

همان‌طور که در کتابم زوال فرهنگ پیروزی  نوشته‌ام پس از جنگ‌های سرخ‌پوستی، جنگ همیشه شرح وحشی‌گری آن‌ها و خوبی ما بوده است؛ ما پیروز می‌شدیم، «آنها» شکست می‌خوردند و «نمایش کشتار» آغاز می‌شد. فیلم‌هایی که دراین‌باره ساخته می‌شدند سرشاربودند از لذت مشاهدۀ صحنه‌های کشتار صدها غیرسفیدپوست.

اکنون بیش از شصت سال از زمانی که پدرم به جنگ رفته بود، گذشته است و من با آنکه در هیچ جنگی شرکت نکرده‌ام ولی در تمام عمر، فکرم روی جنگ متمرکز بوده است و دربارۀ آن بسیار نوشته‌ام. چیزی که پس از این تجربیات مرا شگفت‌زده کرده این است که آمریکا با بزرگترین ارتش روی زمین و بودجۀ نظامی‌ای که بیشتر از کل مجموع نُه کشور بعدی است، از جنگ جهانی دوم به این سو، در هیچ -باز هم تکرار می‌کنم: «هیچ!»- جنگ مهمی پیروز نشده است. تاریخ جنگ‌های بزرگ ایالات متحده بعد از ۱۹۴۵ را مرور کنید: جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ نیابتی با شوروی در افغانستان، جنگ گرانادا، جنگ خلیج فارس، و نهایتاً زنجیره‌ای از جنگ‌ها علیهِ «ترور».

جنگ علیه ترور، علی‌رغم آنکه میلیون‌ها انسان را در چندین کشور دنیا به کام مرگ کشانده و میلیاردها دلار هزینه‌ داشته است، در نهایت منجر به گسترش دهشتناک گروه‌های تروریستی در تمام جهان شده است. و با این‌حال، هیچ افقی از پیروزی در آن دیده نمی‌شود. چرا چنین شده است؟

به نظرم کاملاً مشخص است که چرا این وضع پیش آمده است. این جنگ‌های فرسایشی باعث شده‌اند تا هر سال بودجۀ پنتاگون افزایش یابد و اکنون در آستانۀ رسیدن به یک تریلیون دلار است. اگر ارتش آمریکا از سال ۱۹۴۵ تا امروز یک موفقیت حائز اهمیت به دست آورده باشد، این است که گرانترین و پربودجه‌ترین نهاد این کشور شده است. اما به موازات این، دوران جنگ‌های کلاسیکی که در آن ارتش بزرگ پیروزی را رقم می‌زد به پایان رسیده است. امروز برخلاف دوره‌های گذشته، فارغ از اینکه در میدان جنگ چه رخ دهد، کمتر احتمال دارد قدرت‌های بزرگ پیروز شوند. ای کاش تجربۀ جنگ‌افروزی‌های آمریکا درسی برای دولتمردان روسیه و چین هم داشته باشد.

اگر از همۀ مطالعاتم دربارۀ «قدرت‌های بزرگ» و «جنگ» یک چیز آموخته باشم، این است که بزرگیِ این قدرت‌ها فقط به کار نابودی می‌آید؛ چه نابودکردن دشمنانشان و چه نابودکردن خودشان.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰سقراط نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!


2500 سال قبل پیرمردی ۷۰ ساله در حضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم تشویش افکار عمومی و نشر اکاذیب به اعدام محکوم شد. این مرد سقراط نام داشت.

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، ﻣﮕﺮ سؤﺍﻝ! ﺍﺯ ﻫﻤﻪ‌ﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ سؤﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪهٔ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ. ﻫﻤﻪٔ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ سلطهٔ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.

ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪی‌ست ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ آن‌ها ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ آن‌ها ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ. ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.

ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ سؤال ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ‌چیز ﻭ ﻫﻤﻪ‌ﮐﺲ به ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ می‌کرد ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

او از راه پرخطر یقین‌زدایی منصرف نشد. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁن‌ها ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪٔ ﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.

امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شک‌گرایی (شک‌ورزی) یا سنت سقراطی می‌گویند. بسیاری از انسان‌ها مطابق عرف جامعه بودن (عرفی‌بودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت می‌دانند اما سقراط نشان داد که اینطور نیست، عقلانیت با فرآیند تفکر سر و کار دارد.

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ. سرنوشت سقراط پایان غم‌انگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

📚 برترین کانال‌ها برای افزایش دانش اقتصادی


📓 انجمن علمی اقتصاد
@anjoman_elmi_eqtesad

📔 آپشن بورس | اختیار معامله
@CALL_PUT_0PTION

📘 آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS

📒 اقتصاد سنجی
@eghtesadsanjinovin

📕 رویدادهای اقتصادی
@ecoevents

📓 جامعه‌ شناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic

📗 آموزش فن ترجمه زبان تخصصی علوم سیاسی و روابط
@policyinact

📙 دکتری اقتصاد
@ecophd

📘 با مالیات/برای آگاهی از مقررات مالیاتی
@bamaliat

📒 بورس
@big_trade_am

📕 اقتصاد و رسانه، کانال دکتر فرشاد پرویزیان
@ECONOMEDIA

📓 فیلترهای تخصصی سهام و بررسی سهام مشکوک و بازیگر محور
@filter_saham_farsad

📒 شارک پترن (sharkpattern)
@sharkpattern

📗 جزوه و فایل‌‌های آموزشی اقتصادسنجی
@sasangharakhani

📙 بنیادی کار بورس
@bonyadi_kar

📕 آموزش آمار و اقتصادسنجی با نرم‌افزار
@econometricsinresearch

📓 اشتباهات من در بازارهای مالی
@Reza_Ghanipur

📔 برای این اقتصاد دستوری ...
@Signal99

📘 بهترین تحلیل های روز اقتصاد ایران
@EghtesadBazar

📗 تحلیل بنیادی و تکنیکال بورس
@TEHRAN_BOORSE


📌 هماهنگی برای شرکت در تبادل
@Amintabaghchi

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰نهادهای غارتگر

 
✍️ عبدالحسین ساسان
"نهاد غارتگری" را باید علت تمام مشکلات اقتصادی جامعه امروز دانست که همه افراد جامعه را درگیر خود کرده است. نهاد در فارسی ترجمه واژهinstitution است که گاهی برای سازمان‌ها نیز استفاده می‌شود. مانند اینکه از برخی از سازمان‌ها با عنوان "نهاد دولتی" و یا "نهاد حکومتی" یاد می‌کنیم. اما باید میان آن دو تفکیک قائل شد و نهاد را در سه واژه "پندار"،"گفتار" و "کردار" خلاصه کرد. اکنون با این تعریف "غارتگری" را می‌توان یک نهاد قدیمی دانست که در اقتصاد هر جامعه‌ای بی‌نهایت نقش فعال و جدی داشته است.

غارتگری عیاران
غارتگری "عیاران" را می‌توان یکی از این اشکال تمدن یافته دانست. مانند کاری که برادران لیث می‌کردند. آنها با غارت کاروان‌ها و دادن پول این غارتگری، به فقرا و مستمندان، سعی داشتند تا فقر را ریشکن کنند و عدالت را برقرار سازند. این اتفاق نه تنها هرگز رخ‌نداد؛ بلکه با ناامن شدن جاده‌های سیستان، کاروان‌ها نیز دیگر از آنجا عبور نکردند و اقتصاد آن منطقه فلج شد.
 
غارتگری ضرابخانه‌ای
شیوه دیگری از غارتگری، "ضرابخانه‌ای" بود. در فرایند تکامل جامعه به علت سنگینی سکه، مردم آن را تحویل دولت‌ها می‌دادند و در مقابل کاغذی را که معادل آن میزان سکه طلا در آن درج شده بود، دریافت می‌کردند. در این زمان دولت‌ها از فرصت استفاده کردند و با اضافه کردن سایر آلیاژه‌ها مانند مس و برنز به جای طلا به سکه‌هایشان این شیوه از غارتگری را آغاز کردند که باعث سقوط بسیاری از حکومت‌ها در ایران از جمله ساسانیان شد. آنقدر به سکه‌هایشان به جای طلا آلیاژهای گوناگون اضافه کردند که از ارزش و اعتبار سکه‌هایشان کاسته و مردم به سراغ سکه‌های ضرب شده در سایر کشور‌ها رفتند.
 
غارتگری مصادره‌ای
سپاهیان مغول در هنگام حمله به شهرها، اموال مردم آن شهر را غارت و مصادره می‌کردند. پس "مصادره" نیز نوعی غارتگری است. پسران چنگیز قانونی به نام "یاسا" نوشتند که چگونه؟ ازچه کسانی؟ و چرا غارت کنیم؟. "یاسا" پدیده خیلی عجیبی بود! طبق این قانون مجازات فردی که مغولی را کشته است، اعدام بود؛ اما اگر یک مغول یک چینی را می‌کشت، خون‌بهای آن یک الاغ بود. پس از سلطان‌محمد خدابنده، پسر ۱۳ ساله او بنام "ابوسعیدبهادرخان" به سلطنت رسید و در اولین اقدام فضل‌الله‌همدانی، دانشمند بزرگ، مورخ، مدبر و سیاستمدار را به ظن اینکه پدرش را به مسموم کرده، کشت. ابوسعید، امیری داشت بنام "امیرچوپان"! که به استناد "یاسا" داستانی را جعل می‌کرد. طبق آن داستان اموال یکی از کنیزان پدرش به‌نام "نازخاتون" که دختر ثروتمند یکی از اسیران پدرش بود، مصادره؛ و به امیرچوپان رسیده است. از این رو "امیرچوپان" با همکاری "قاضی‌القضات همدانی" شروع به مصادره املاک خوب ایران به‌نام نازخاتون می‌کند. هرجا مزرعه‌ای آباد بود می‌گفت این "ملک نازخاتون" است و به نفع خودش مصادره می‌کرد. کار به جایی رسید که زمین‌های کرمانشاه، همدان، خرقان و قزوین که هر مترش 3هزار دینار بود وقتی انگ نازخاتون می‌خورد می‌شد 3 دینار. این نازخاتون در دوره‌ای دیگر نامش به "طاغوتی" تغییر کرد. هرچند خواستند به‌نام طاغوتی مصادره کردند.
 
غارتگری چاپخانه‌ای
خطرناک‌ترین نوع غارتگری، غارتگری "نرم" یا "چاپخانه‌ای" است که در مقابل ضرابخانه‌ای قرار می گیرد. در این نوع غارتگری، نه آلیاژ سکه‌‌ها تغییر می‌کند؛ نه مالی مصادره می‌شود؛ همه چیز سرجای خود است. اما مدام پول چاپ می‌شود و ارزش پولی که دست مردم است کاهش می یابد. دلیل مشکلات اقتصادی کشور ما همین نوع از غارتگری است. دولت هشتم و نهم ۸ برابر پول چاپ کردند و دولت یازدهم و دوازدهم که قرار بود پول چاپ نکند 3 برابر پول چاپ کرد.

فرض کنید در یک سلف‌سرویس برای ۳۰ هزار نفر غذا آماده کنند و یک برگه هم به افراد بدهند که طبق آن غذا دریافت کنند.اما یک نفر می‌آید و آن برگه‌ها را تکثیر کند و به اطرافیانش می دهد؛ چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ غذا داخل بشقاب آن سلف سرویس کمتر، کوچک و کوچک‌تر می شود. در کشور ماهم این اتفاق افتاده است؛ به جای کنترل هزینه‌ها مدام اسکناس چاپ کرده اند و باعث کاهش ارزش پول کشور شده‌اند.
منبع: هفته نامه نوسان
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

ایلان ماسک: ریاست جمهوری ترامپ یک انقلاب خواهد بود! «مردم به ما دستوری داده اند که واضح تر از این نمی تواند باشد. این واضح ترین دستور است. به وضوح در رای مردم، مجلس نمایندگان، سنا، هیئت الکترال با اختلاف یک مایل، اکثریت فرمانداری ها، اکثریت مجالس قانونگذاری مجلس نمایندگان، همه را جمهوری خواهان به دست آورد. مردم صحبت کرده اند. مردم خواهان تغییر هستند. و ما آن را به آنها می دهیم. آنها به آنچه خواسته اند می رسند. فکر می‌کنم این تحول‌دهنده‌ترین ریاست‌جمهوری، شاید از زمان تأسیس کشور خواهد بود. و پرزیدنت ترامپ در حال انتخاب کابینه برای انجام این کار است. می توانید ببینید که انتخاب ها افرادی هستند که در واقع تغییر ایجاد می کنند. قرار نیست مثل همیشه تجارت شود. قرار است همه چیز را به هم بزنیم. این یک انقلاب خواهد بود، و ما به سمت آینده ای خارق العاده پیش می رویم. من فوق العاده هیجان زده هستم. من مشتاقانه منتظر هستم که آن را با همه تجربه کنم.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰شوک ارزی اخیر چرا به وجود آمد؟


✍محسن جلال پور
اقتصاد ایران که در ۱۳سال گذشته، چهار شوک ارزی را تجربه کرده، یک بار دیگر با شوکی سنگین مواجه شد و قیمت دلار در مدت زمانی کوتاه از آغاز به کار دولت چهاردهم، از رقم ۵۹هزار تومان تا مقادیر بالاتر از ۸۰هزار تومان افزایش پیدا کرد.برخی این شوک را ناشی از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا و احتمال تشدید تحریم‌های ایران می‌دانند. برخی آن را به موج تورمی چند ماه گذشته ارتباط می‌دهند و برخی هم معتقدند مدیران دولت چهاردهم عامدانه قیمت ارز را افزایش می‌دهند تا کسری‌ها را جبران کنند.

هرچه هست، شوک ارزی اخیر در شرایطی رخ داده که دولت مستقر، شناورسازی نرخ ارز و راه‌اندازی بازار ارز تجاری را در پیش گرفته و اعلام کرده که هدف از راه‌اندازی آن، شفاف‌سازی و ایجاد تعادل در بازار است. اما عده‌ای معتقدند اجرای این سیاست با موفقیت همراه نبوده و شوک اخیر ناشی از اجرای همین سیاست بوده است. ضمن اینکه منتقدان دولت معتقدند؛ یکی از اهداف اجرای سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز از بین بردن رانت ادعایی بود که نه ‌تنها رانت را کم نکرده، بلکه بیشتر هم کرده است.

اما سوال این است که محرک بالابرنده قیمت دلار چیست و آیا دولت چهاردهم با راه‌اندازی بازار ارز تجاری در مسیر درستی گام برمی‌دارد؟

یکی از مسیرهای مهم که وضعیت ارزی را نشان می‌دهد، تراز تجاری کشور است. تراز تجاری نشان‌دهنده تفاوت میان ارزش صادرات و واردات کشور است. آمارها نشان می‌دهند در ۷ماه گذشته، واردات کشور به میزان زیادی از صادرات پیشی گرفته و منجر به کسری ۷میلیارد دلاری در تراز تجاری شده است. با توجه به شرایط خاص کشور، انتظار می‌رود کسری تراز تجاری از این رقم نیز فراتر رود. از سوی دیگر هنوز دولت دونالد ترامپ تشکیل نشده که شنیده‌ها از کاهش ۳۰۰هزار بشکه‌ای صادرات نفت‌خام حکایت دارد. مادامی‌که صادرات نفتی کاهش پیدا کند، کسری تراز تجاری بیشتر می‌شود و می‌تواند تامین مالی واردات را با مشکل مواجه کند و در ماه‌های آینده باعث التهاب بیشتر در بازار ارز شود.
اما آیا راه‌حلی وجود دارد که دولت بتواند قدری از التهاب ارزی پیش رو کم کند؟

واقعیت قضیه این است که بدون حل‌وفصل تحریم‌ها چشم‌اندازی برای توقف شوک‌های ارزی وجود ندارد؛ اما اگر این ابرعامل، کنار گذاشته شود، آن‌وقت احتمالا می‌شود با مدیریت تقاضای ارز قدری از التهاب موجود را کم کرد.

در حال حاضر عوامل مختلفی در افزایش تقاضای ارز نقش دارد. مهم‌ترین عامل، ساختار چند نرخی ارز است. وقتی چند نرخ برای ارز داریم چه اتفاقی می‌افتد؟

ارز هم مثل همه کالاها، از قاعده عرضه و تقاضا تبعیت می‌کند. یعنی زمانی‌که عرضه آن افزایش پیدا کند، قیمت آن کاهش پیدا می‌کند و زمانی‌که عرضه آن کاهش پیدا کند، قیمت آن افزایش می‌یابد. وقتی دولت با هدف کاهش آسیب‌پذیری اقشار کم‌برخوردار، نظام چند نرخی تعریف می‌کند و به برخی کالاها ارز ترجیحی اختصاص می‌دهد، قطعا تقاضا برای ارز ارزان‌تر افزایش می‌یابد. در این شرایط، متقاضی ارز ارزان‌تر، دست به دامان سیاستمداران ذی‌نفوذ می‌شود تا ارز ترجیحی بیشتری بگیرد و در این مسیر حاضر است بخشی از رانتی را که قرار است به دست بیاورد با سیاستمدار شریک شود. به این ترتیب فسادهای بزرگ نظیر چای دبش شکل می‌گیرد که پای مقامات زیادی به پرونده آن باز شده است.

این سیاست همچنین منجر به شکل‌گیری فسادهای بزرگ در تجارت می‌شود. در حال حاضر یکی از مسائل در زمینه تجارت خارجی، کم‌اظهاری صادرات و بیش‌اظهاری واردات به‌دلیل اختلاف قابل توجه نرخ حواله و نرخ دلار بازار آزاد است. وجود شکاف بین نرخ دلار آزاد و نرخ‌های دولتی به‌قدری جذاب است که تقاضا برای دریافت ارز ترجیحی را در سطح بالایی حفظ می‌کند. تا زمانی که صادرات کالاها سودآور نباشد و همچنین اختلاف نرخ حواله و بازار آزاد در سطح بالایی باشد، انگیزه صادرکنندگان کاهش می‌یابد که یا به کاهش صادرات و در نتیجه ارزآوری کمتر به کشور منجر می‌شود یا فعالان تجاری به دنبال راه‌های دیگری از جمله قاچاق یا دور زدن قوانین می‌روند. به‌طور کلی چندنرخی بودن ارز زمینه فساد و رانت در کشور را ایجاد می‌کند. این یک واقعیت است که وقتی تفاوت بین قیمت ارز برای واردات به وجود می‌آید، میزان درخواست ارز از درخواست قیمت واقعی بیشتر می‌شود که به این پدیده بیش‌اظهاری یا over invoice می‌گویند.


📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 توکیو و ساختمانِ چوبى ٣٥٠ متری


چند روز پيش خبرى منتشر شد كه بازتاب چندانى در رسانه هاى داخلى كشور ما نيافت.

خبر كوتاه است:
پروژه احداث ساختمان چوبى هفتاد طبقه (!) بزودى در توكيو آغاز مى شود.
در ذهن شنونده، ساختمان چوبى ٢ يا ٣ طبقه امرى قابل تجسم است.
در كشورهايي مثل كانادا و آمريكا نيز، ساختمان چوبى ٥ يا ٦ طبقه به كرات ساخته مى شود. اما ساختمان چوبى ٧٠ طبقه آنهم در شهرى زلزله خيز مانند توكيو؟!

اين خبر در دل خود، يك پيام اوليه دارد: «تكنولوژى» (بخوانيم اعتماد به نفس مهندسى) ساختمانهاي چوبى در ژاپن، به سطحي رسيده كه جسارتِ احداث چنين سازه اى را بر زمين لرزان توكيو پديد آورده.
در حال حاضر رکوردِ بلندترين ساختمان چوبى دنیا، در دانشگاه بريتيش كلومبياى كانادا (UBC) با 18 طبقه است.

پولِ این پروژه عظیم، بالغ بر 600میلیارد ین، یا 5.6 میلیارد دلار (بیش از یک ونیم برابرِ کلِ بودجه وزارت راه و مسکن ایران در سال 97) را «صنایع چوب سومی تومو» تامین می کند.
خُب این آقای سومی تومو چه کسی است که فقط یکی از شرکتهایش، (صنایع چوبش) چنین پول هنگفتی دارد؟!

خلاصه اینکه، صنایع چوب وجنگل سومی تومو (Sumitomo Forestry) قرار است درسال 2041 جشن 350 اُمین سالگرد ثبت شرکتش را بگیرد. برای این جشن، یک ساختمان چوبی 350 متری را به عنوان کادوی این جشن تولد، احداث می کند!
اما مگر می شود شرکتی 350سال عمر داشته باشد؟ مگر می شود «ورّاث» در یک خانواده، چند نسل با هم دعوا و جنگ ‌جدال نکرده باشند، و یک شرکت در یک خانواده باقی مانده باشد؟

طراح این سازه شرکت نیکّن سِکّی
است(Nikken Sekkei). نیکن سکی یک شرکت ساختمانی است که 118سال پیش تاسیس شده است. در مدت این 118 سال، 20هزار پروژه در 40کشور دنیا طراحی کرده است. باز همان سوال مطرح می شود که: چطور می شود بین اعضای هیات مدیره یک شرکت، 118 سال دعوا و مرافعه به سطحی نرسد که منجر به "متلاشی" شدن شرکت بشود؟ ویا این شرکت توسط انقلابیون مصادره نشده است؟رمز و رازِ این حرکتِ مستدام، چیست؟
نیکن سکی، با چنین عقبه ای، صاحب برترین مغزها و مهندسان طراح ژاپنی است. و دستِ برتر در حوزه طراحی. و کسی هم او را «مافیا» خطاب نمی کند.

چیزی که در مورد این پروژه چوبی 350متری باید گفت اینکه، این دست پروژه ها در ژاپن، نماد هستند. نماد هایی که ما، عمدتا در آنها «دانش فنی» را متجلی می بینیم، ولی، اینها «میوه» و «محصول» یک سلسله حرکتهای "تدریجی"، "پیوسته" و "مستدام" هستند در کشوری که ذهن ها، بیش از آنکه به فکر انقلاب و دگرگونی باشد، به فکر ادامۀ کارِ نسلِ قبلی است. در کشوری که شرکت ها، عمرهای بیش از صدسال دارند. در کشوری که بین اعضای هیات مدیره، بعد از پانزده/بیست سال، دعوا و دادگاه کشی و نفرت رخ نمی دهد. ماجرا، بیش از آنکه فنی باشد، اخلاقی است.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰فقط ترامپ می‌تواند به تهران سفر کند

✍ سینا عضدی
مجله فارن پالیسی

در تاریخ آمریکا جمله تاریخی معروفی هست که می‌گوید: فقط نیکسون می‌توانست به چین برود (Only Nixon could go China). نویسنده مقاله فارن پالیسی با مقایسهٔ ترامپ با ریچارد نیکسون، که با وجود دیدگاه‌های تند علیه کمونیسم به چین سفر کرد، استدلال می‌کند که ترامپ نیز می‌تواند با استفاده از اعتبار خود در میان مخالفان ایران، گام‌های جسورانه‌ای در جهت تعامل با ایران بردارد.

مقالهٔ «فقط ترامپ می‌تواند به تهران برود» به تحلیل این موضوع می‌پردازد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده، با توجه به مواضع سخت‌گیرانه‌اش علیه ایران، ممکن است فرصت منحصربه‌فردی برای بهبود روابط با تهران داشته باشد.

این مقاله به تصمیمات قبلی ترامپ، مانند خروج از توافق هسته‌ای (برجام) در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریم‌های اقتصادی شدید علیه ایران، اشاره می‌کند و می‌گوید که این اقدامات به افزایش تنش‌ها منجر شده است.

در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، موانع داخلی و ژئوپلیتیکی مانع دیپلماسی شد. مشاوران تندرو نظیر جان بولتون و مایک پمپئو مذاکرات را تخریب کردند، و ایران، با موقعیت ژئوپلیتیکی قوی‌تر، نیازی به گفتگو نمی‌دید. اما در دوره دوم ترامپ، تغییر تیم امنیت ملی و تضعیف موقعیت استراتژیک ایران، فرصت‌های جدیدی برای دیپلماسی ایجاد کرده است.

ایران، با اقتصادی ضعیف و متحدان منطقه‌ای آسیب‌دیده، نیاز فوری به کاهش تحریم‌ها و سرمایه‌گذاری خارجی دارد. مذاکرات می‌تواند بر سر کاهش برنامه هسته‌ای ایران به مقاصد غیرنظامی و کاهش حمایت ایران از گروه‌های نیابتی منطقه انجام شود. این رویکرد، مشابه استراتژی نیکسون در چین، می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد، ثبات منطقه‌ای را تقویت کند، و تمرکز آمریکا را بر رقابت با چین معطوف سازد.

با این حال، نویسنده معتقد است که ترامپ، با توجه به رویکرد غیرقابل پیش‌بینی و تمایلش به مذاکرات مستقیم با رهبران کشورها، می‌تواند مسیر جدیدی در روابط با ایران ایجاد کند.

این مقاله پیشنهاد می‌کند که ترامپ می‌تواند با اتخاذ رویکردی مشابه با نیکسون، به تهران سفر کرده و با رهبران ایران دیدار کند تا به توافقی جدید دست یابد که به نفع هر دو کشور باشد.

در مجموع، نویسنده بر این باور است که ترامپ، به دلیل مواضع سخت‌گیرانه‌اش علیه ایران و تمایل به دیپلماسی شخصی، می‌تواند فرصت منحصربه‌فردی برای بهبود روابط با تهران داشته باشد.

لینک مقاله در فارن پالیسی

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesdBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍کنترل نامحسوس ذهن‌ها در سازمان


✍️دکتر حسن بودلایی
آیا تا به حال در محیط کار حس کرده‌اید که کسی سعی دارد شما را متقاعد کند که اشتباه می‌کنید، حتی وقتی مطمئنید که حق با شماست؟ یا شاید حس کرده‌اید که در حال از دست دادن اعتمادبه‌نفس و باور به خودتان هستید؟ این رفتار که "گس‌لایتینگ" نام دارد، یکی از خطرناک‌ترین روش‌های دست‌کاری روانی در محیط‌های کاری است.

گس‌لایتینگ چیست؟

گس‌لایتینگ به معنای نوعی دست‌کاری روانی است که در آن فرد یا گروهی از افراد سعی می‌کنند شما را به شک و تردید در مورد برداشت‌ها، احساسات یا حافظه‌تان وادار کنند. این رفتار در محیط‌های کاری معمولاً به صورت‌های زیر رخ می‌دهد:
▫️ نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت جلوه دادن نظرات یا دستاوردهای شما.
▫️ القای اشتباه بودن برداشت شما از وقایع.
▫️ تحریف وقایع به نحوی که شما به خودتان شک کنید.
▫️ تغییر اطلاعات به شکلی که شما احساس گیجی کنید.

چرا گس‌لایتینگ خطرناک است؟

گس‌لایتینگ می‌تواند اثرات عمیق و بلندمدتی بر کارکنان و حتی فرهنگ سازمانی داشته باشد:

کاهش اعتمادبه‌نفس فردی: قربانی به تدریج باورش را به توانایی‌های خود از دست می‌دهد.
◾️ ایجاد استرس و اضطراب مزمن: فرد دائماً در حال بازنگری و شک به خود است.

تخریب ارتباطات تیمی: فضای اعتماد و صداقت جای خود را به شک و بدبینی می‌دهد.
◾️ کاهش بهره‌وری سازمانی: افراد قربانی بیشتر درگیر مسائل ذهنی می‌شوند تا کار.

یک مثال واقعی از گس‌لایتینگ:

فرض کنید شما در یک پروژه تیمی پیشنهاد خلاقانه‌ای می‌دهید، اما همکارتان به‌طور مکرر می‌گوید که این ایده قبلاً شکست خورده است، در حالی که شما مطمئنید این‌طور نیست. به مرور زمان، ممکن است به خودتان شک کنید و از ارائه ایده‌های جدید بترسید.

چگونه با گس‌لایتینگ مقابله کنیم؟

۱. ثبت وقایع: مکالمات و اتفاقات مهم را مستند کنید تا بتوانید از واقعیت‌ها دفاع کنید.
۲. مرزگذاری روشن: رفتارهای دست‌کاری‌کننده را به صورت مستقیم و شفاف مطرح کنید.
۳. اعتماد به خود: به احساسات و برداشت‌های خود اعتماد کنید و اجازه ندهید کسی شما را به شک بیندازد.
۴. جست‌وجوی حمایت: از همکاران یا مدیران بالاتر که می‌توانید به آن‌ها اعتماد کنید، کمک بگیرید.
۵. تقویت مهارت‌های ارتباطی: به جای سکوت، رفتارهای دست‌کاری‌کننده را به چالش بکشید.

به یاد داشته باشید:
گس‌لایتینگ نوعی خشونت روانی است که اثرات منفی زیادی بر فرد و سازمان دارد. سازمان‌هایی که فرهنگ شفافیت و حمایت از کارکنان را ترویج می‌دهند، بهترین دفاع در برابر این رفتار مخرب هستند.

📊کانال اقتصادبازار
@Eghtesadbazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍دستاوردهای سال ۲۰۲۴ مان را بشماریم


✍️حامد پاک طینت
صدرنشینی در ۲۲۳ شاخص جهانی، رتبه هفتم در شاخص قدرت رقابتی کشورها، رتبه پنجم در شاخص هوش مصنوعی، اجرای ۴۰ پروژه نوین در دنیا ، ابتکار و قانون ملی در حوزه فناوری و هوش مصنوعی، ۴۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی غیرنفتی، ۸۰۰ میلیارد دلار تجارت خارجی، ۱۵۰ میلیون بازدیدکننده از طریق فرودگاه‌ها و بنادر کشور، ثبت ۲۰۰,۰۰۰ شرکت جدید برای اولین بار در تاریخ، صدور ۸۷ تصمیم و ابتکار برای پایداری محیط زیست، ۱۰۰ میلیارد دلار کمک خارجی از زمان تأسیس اتحادیه تا میانه سال...

اینها دستاوردهای کشور کوچک امارات در سال ۲۰۲۴ است که حاکم این کشور با افتخار در آستانه سال جدید میلادی به مردم اعلام کرده است.

ترکیه در آنسو شاهد کاهش بیش از ۲۰ درصدی تورم با رشد اقتصادی ۵.۵%، شکستن رکورد صادرات با ۲۹۰ میلیارد دلار و رسیدن ذخایر ارزی به ۱۶۰ میلیارد دلار، ورود حجیم سرمایه گذاران خارجی به خصوص در بخش خودروسازی و رسیدن صادرات خودرو به بیش از ۴۰ میلیارد دلار حتی بیشتر از آلمان و حتی به خود آلمان و بیشتر از درآمد نفت ایران، شروع پروژه هسته ای سازی با ۲۰ هزار مگاوات انرژی بدون کوچکترین تنش بین المللی و با اجماع جهانی، شکستن رکورد جهانی تعداد پرواز به کشورها و ثبت در گینس، آغاز پروژه بزرگ جاده ابریشم با عراق، شکستن رکورد ورود گردشگر ۷.۳ میلیون نفر فقط در ماه جولای و ۵۰ میلیون نفر در یک سال و ۳۰ میلیارد دلار درآمد حاصل از آن، ... بود

عربستان از سوی دیگر با سیاست متنوع سازی اقتصادش و فاصله گرفتن از نفت، سرمایه گذاری خیره کننده معدنی را شروع و ظرفیت این بخش را از ۵۰۰۰ میلیارد دلار به ۱۰.۰۰۰ میلیارد دلار رساند. ۲۰ گیگاوات تولید برق از انرژی خورشیدی را به بخش تولید اضافه و پیاده سازی ۱۳۰ گیگاوات دیگر را آغاز کرد تا نیمی از برق این کشور را خورشیدی کند!، برقی کردن حمل و نقل عمومی و ساخت یک کارخانه بزرگ تولید خودروی برقی، رشد خیره کننده بخش گردشگری با رکورد ۱۰۰ میلیون بازدیدکننده و میزبان آینده جام جهانی فوتبال، و صدالبته افتخار پرسودترین شرکت جهان آرامکو را در سال قبل بنام خود ثبت کرد و از همه اینها مهمتر تصویر جدیدی از عربستان نوین به جهان نمایش داد

قطر از اینسو امروز دیگر نه بعنوان کشوری کوچک بلکه بعنوان کشوری تعیین کننده در سیاست منطقه، بازار گاز جهان را با صادرات ۷۸ میلیون تن مدیریت کرد و با برنامه ریزی برای تولید ۱۴۲ میلیون تن با تضمین امنیت کامل، سرمایه گذاران مطرح دنیا را بخود جلب کرد، تولید هیدروژن سبز، آمونیوم سبز، متانول سبز را بعنوان یک کشور پیشرو در دستور کار قرار داد و کارنامه درخشان ۵% رشد مداوم اقتصادی همراه با رشد ۹ درصدی در بخش لجستیک این کشور را بعنوان هاب جدید منطقه معرفی و بیشترین سرانه در دنیا را بنام خود ثبت کرد. قطر موفق به نصف کردن تورم و رساندن آن به رقم ۲.۹% در سال قبل شد و بعد از برگزاری درخشان جام جهانی کانون جذب سرمایه گذاری خارجی در بخش مسکن و گردشگری شد و افتخار بهترین فرودگاه و خط هوایی جهان را به نام خود ثبت کرد

از ایران مان اما آنچه می دانیم از سالی که گذشت سقوط ۶۰ درصدی ارزش پول ملی، نصف شدن رشد اقتصادی، رسیدن میزان سرمایه گذاری خارجی به نیم میلیارد دلار که در بیست سال گذشته بی سابقه است، عدم بازگشت بیش از ۲۰ میلیارد دلار به کشور، رسیدن ذخایر ارزی به میزان تامین حدود ۳ ماه کشور، قطع مکرر برق، گاز و آب در سراسر کشور و زیان هر روز ۸ هزار میلیارد تومان، افتخار آلوده ترین شهر دنیا و حسن ختام آن کیفیت زندگی در پایتختمان که در رتبه بندیهای بین المللی از آخر سوم در جهان شدیم. شاید مهمترین دستاورد سال میلادی قبل برای مردم را بتوان رفع فیلتر واتس اپ و گوگل پلی عنوان کرد!

شاید بهتر بود مثل همین کشور کوچک امارت یکی از اولیای کشورمان در همین صدا و سیما یا رسانه های رسمی دستاوردهای سال ۲۰۲۴ را به مردم اعلام کنند و اجازه دهند مورد قضاوت عمومی قرار گیرند.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍خطرسرمازدگی حکمرانان

✍️ دکتر مسعود نیلی
اقتصاددان

طی چند ماه اخیر، تعدد و تنوع مشکلات بزرگ به‌شدت افزایش پیدا کرده و از مرحله نگرانی عبور کرده‌ایم. آنچه درباره وقوع آن در آینده هشدار داده می‌شد، در زمان حال محقق شده است. در اینجا به فهرستی از این مسائل اشاره می‌کنم:

مسائل خارجی:
احتمالا ترامپ محدودیت‌هایی را که در دوره بایدن در زمینه صادرات نفت کشور کاهش پیدا کرده بود، تشدید کند و بازار ارز و بودجه و تولید و تورم ما را تحت تاثیر جدی قرار دهد.

همچنین در صورت تحقق مکانیزم ماشه، وضعیت سال آینده دشوارتر هم خواهد شد.

اتفاقاتی در خاورمیانه، باعث رودررویی مستقیم نظامی بین ما و رژیم اسرائیل شده که مطمئنا، پیامدهای اقتصادی تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت.

تحولات سوریه نیز، احتمالا رابطه ایران و ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

مسائل اقتصادی:
بحران انرژی، در شرایطی که دمای هوا هنوز کاملا زمستانی نشده، نیمی از کشور را به تعطیلی کشانده است.

آلودگی هوا، که برآمده از اقتصادی است که در تولید درجا می‌زند؛ در حال تخریب حال و آینده کشور است و بی‌رحمانه نسل‌کشی می‌کند.

فرونشست‌های خاک، آینده سرزمینی ایران را در معرض تخریب قرار داده است.

ابعاد کسری بودجه برای دولتی که در درون خود، بار سنگین ورشکستگی نظام بازنشستگی را هم به دوش می‌کشد، هشدار‌دهنده است.

در نهایت نوسانات بزرگ و مخرب بازار ارز، همراه با تورم بالا، علامت بی‌ثباتی و عدم قطعیت می‌دهد.

مسائل اجتماعی:
افزایش ۱۰میلیونی به جمعیت زیر خط فقر که در سال‌های اخیر اتفاق افتاده، واقعه‌ای بسیار مهم است. پیامد این اتفاق بزرگ را می‌توان در اعتیاد و طلاق و وقوع انواع جرم‌ها دید.

انتشار اطلاعاتی درباره فساد در زندگی مقامات کشور یا فرزندان آنها، در کنار بنگاه‌داری‌های رانتی غیرخصوصی و غیردولتی، همراه با فشارهای سنگین اقتصادی به زندگی مردم، بنیان سرمایه اجتماعی نظام حکمرانی را از این هم سست‌تر می‌کند.

گسست‌های اجتماعی- فرهنگی موجود میان جامعه به‌ویژه در میان جوانان، کاملا هشدار‌دهنده و آتش زیرخاکستر است.

جمع‌بندی
از نظر نگارنده، بزرگ‌ترین آفت نظام حکمرانی ما، وجود تحلیل‌های متفاوت راهبردی، همراه با دادن وزن‌های کاملا متفاوت به موضوعات، در میان مقامات اصلی تصمیم‌گیرنده کشور است.

نظام سازمانی حکمرانی در کشور ما طوری است که مرکز و نهادی برای بررسی یکجای همه این مسائل در آن پیش‌بینی نشده است.

فهرست ذکرشده در این نوشته، به معنی واقعی کلمه، لرزه بر اندام انسان می‌اندازد و خواب را از چشم‌ها می‌رباید. هر مقام مسوولی تا مطمئن نشود که چگونگی عدم مواجهه با برخی از موارد از طریق دور راندن آن و چگونگی مواجهه با برخی دیگر از طریق عبور از آن مشخص شده است، نباید آرام گیرد.

اما پررونق‌ترین بازار در کشور ما، همچنان، بازار دعواهای سیاسی است. در میانه این همه مشکلات هول‌انگیز، گروهی، همه تلاش خود را صرف ترغیب تصمیم‌گیرندگان به افتادن در عرصه درگیری‌های نظامی می‌کنند.

گروهی دیگر، در تلاش برای برکناری فلان مقام مسوول و استعفای فلان مقام دیگر مسوول هستند و عده‌ای دلواپسِ تاخیر در ابلاغ قانون حجابند.

از طرف دیگر، در سطوح بالای دولت، هنوز راجع به رشد ۸درصدی و اجرای برنامه هفتم صحبت می‌شود و مجلس با جدیت در حال بررسی بودجه‌ای است که احتمال محقق شدن فروض اصلی آن بسیار پایین است.

شدت دور بودن دغدغه‌های اکثر حکمرانان ما از مسائل مهم ذکرشده بعضا به اندازه‌ای است که گویی آنها در کشوری دیگر مسوولیت دارند.

سیاستمداران ما شبیه به کوهنوردانی شده‌اند که در سرمای کوهستان، گرفتار سرمازدگی شده‌اند و در پی آن، به خواب رفته‌اند. مردم حق دارند بدانند که نظام تصمیم‌گیری برای مواجهه با شرایطی که احتمال وقوع آن بسیار زیاد است و زندگی آنها را کاملا تحت تاثیر قرار می‌دهد، چه برنامه‌ای دارد.

اگر به همین صورت پیش برویم، جامعه دچار پاندمی یأس خواهد شد. لحظه به خواب رفتن در حالت سرمازدگی، مرگ قطعی را در پی خواهد داشت.


📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔻مخاطرات فراگیر
📌گزارش مجمع جهانی اقتصاد، چه ریسك‌هایی را در دهه آینده نشان می‌دهد؟

🔹همه گیری ویروس کووید- 19 و جنگ میان روسیه و اوکراین، شکاف‌های موجود در جوامع را بیش از پیش آشکار ساخت، با وجود این سیستم جهانی به صورت ناباورانه‌ای انعطاف‌پذیر است. رکودی که برای سال 2023 پیش‌بینی شده بود محقق نشد و تلاطم‌های مالی نیز در زمان کوتاهی فروکش کرد. این نکته از یکسو دلگرم کننده است اما از سوی دیگر همچنان چشم‌اندازهای جهانی نامشخص ساخته است. درگیری‌های سیاسی همراه با اقدامات خشونت‌آمیز، از نیجریه و سودان گرفته تا غزه و اسرائیل، توجه و نگرانی‌های جمعیت جهانی را به خود جلب کرده است. در کنار چنین مواردی، تحولاتی نیز هستند که هنوز به درگیری‌های منطقه‌ای بلندمدت منجر نشده است.
🔹در میان این تحولات اگرچه همانند همه‌گیری کرونا بی‌ثباتی تا آن اندازه، پیش‌بینی نشده است اما در چشم‌انداز بلند آنها شوک‌های بیشتری به همراه خواهد داشت. در این مقاله به بررسی مختصری از تحولات جهانی در سال های 2034 و 2026 براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد پرداخته شده است.

🔻 متن کامل این مقاله:
Https://msc.ir/s/wK

🆔 @karkhaneh_msc

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍نقطه کور ذهن شما کجاست؟


✍دکتر مجتبی لشکربلوکی
ما آدم ها خطاهای دیگران را سریعتر و راحت تر از خطاهای خودمان می بینیم. گرایش به این باور که ما کمتر از دیگران دچارخطا می شویم را خطای نقطه کور  (Blind Spot Bias) می گویند. وقتی نمی توانیم خطاهای خود را ببینیم، ممکن است قضاوتها و رفتارهای ما آسیب زا بوده و اثرات منفی به دنبال داشته باشد.

به موارد زیر دقت کنید:
اغلب مردم فکر می کنند که تصمیم هایی که خودشان می گیرند، عاقلانه تر از تصمیم های دیگران است! همچنین اغلب افراد، دیدن خطاهای دیگران را دوست دارند و کشف آن خطاها را ناشی از هوش و ذکاوت خودشان می دانند! و غافل از آنند که خودشان هم برای بقیه جزو دیگرانند!

در تحقیقی که بر روی ۶۰۰ شهروند آمریکایی انجام شد، نتایج نشان داد که ۸۵ درصد افراد خود را کمتر از میانگین جامعه در معرض خطا می دیدند! نتایج تحقیقات به این نکته جالب اشاره می کند که حتی بعد از آنکه خطای نقطه کور برای افراد خاطی تشریح می شود، مقاومت در برابر پذیرش خطا از طرف آنها بیشتر می شود! و افراد بیش از آنکه به نصیحت ها گوش بدهند، در نقش والد قرار گرفته و نصیحت نیز می کنند!

اگر دقت کرده باشید در بسیاری از کشمکش های خیابانی و یا تصادفات شهری هیچکدام از طرفین حاضر نیستند از مواضع خودشان کوتاه بیایند و در واقع دقیقاً بدلیل بروز همین خطا از سوی دو طرف، کسی حاضر به پذیرش قصور نیست!

■تجویز و تحلیل راهبردی:
سال ها پیش در یکی از کتاب های پائولو کوئیلو تمثیل جالبی خواندم که همیشه در ذهن من هست. او می گفت که ما آدم ها در یک صف طولانی پشت سر هم داریم راه می رویم. و هر کدام از ما آدمها دو تا سبد با خودمون داریم که با یک چوب که بر روی دوشمان است آن ها را با خود حمل می کنیم. یکی جلومون آویزونه، یکی رو پشتمون آویزون کردیم. نکات مثبت و خوبی هامون رو میندازیم تو سبد جلویی، عیب هامون رو تو سبد پشتی. وقتی توی مسیر داریم راه میریم، فقط خوبیهای خودمون رو میبینیم و عیب‌های تمام نفرات جلویی مون رو همیشه جلوی چشم مون داریم. ولی هرگز عیب های خودمون رو نمی بینیم!

این تمثیل یکی از بهترین تصویرهایست که اگر به خاطر بسپاریم می تواند به ما در جلوگیری از خطای نقطه کور کمک کند. دو پیشنهاد در این زمینه می تواند راهگشا باشد:
اول اینکه از زوایه دیگران به خود نگاه کنیم. اینگونه می توانیم به سبد پشتی خودمان هم نگاهی بیاندازیم که در حالت عادی چشم ما از دیدن آن نقطه کور است.
دوم اینکه سعی کنیم مواردی که قبلا فکر می کردیم که ما کاملا درست می گوییم و دیگران کاملا اشتباه می کنند را به خاطر بیاوریم تا به به خاطر بسپاریم که همیشه حق با ما نیست. ما هم  گوش شیطان کر ممکن است اشتباه کنیم!

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰‍کدام وزارتخانه‌ها تعطیل شوند؟


✍مرتضی کاظمی
اقتصاددان
حدس می‌زنید چه تعداد سازمان دولتی و حاکمیتی در ایران فعالیت می‌کنند؟ پاسخ به این پرسش شما را حیرت‌زده خواهد کرد؛ بیش از ۶هزار سازمان دولتی و حاکمیتی در ایران فعالیت می‌کنند.

بوروکراسی در ایران توانسته یک‌تنه به یک مانع مهم برای پیشرفت اقتصادی تبدیل شود. با این مانع چه کنیم؟ پاسخ من این است که هیچ چاره‌ای به جز تعطیلی ضربتی بسیاری از این سازمان‌ها نداریم.

این وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مزاحم، صدها هزار میلیارد تومان هزینه و بودجه تحمیل می کنند؛ منفعت‌های از دست رفته به‌خاطر وجود اونها، هزاران میلیارد دلار هزینه‌فرصت به ما تحمیل کرده، استعدادهای فراوانی را ناامید و کسب‌و‌کارهای زیادی را سرکوب کرده است.

ما ۲۰وزارتخانه داریم که بعضی از آنها تجمیع‌شده چندین وزارتخانه هستند به اضافه انواع و اقسام ستادهای عجیب و شوراهای عالی و همچنین انواع و اقسام نهادهای نظارتی و فرهنگی با زیرمجموعه‌های مفصل که مجموعا میلیون‌ها کارمند را در هزاران ساختمان جای داده‌اند. البته شبه‌دولتی‌ها و خصولتی‌ها رو هم اضافه کنید.

اگر روزی روزگاری چنین اراده‌ای برای تعطیلی ضربتی این سازمان‌ها ساخته شود با کارکنانی که در این سازمان‌ها مشغول کار هستند، چه کنیم؟
در پاسخ می‌توان گفت کارمندان این وزارتخانه‌ها و سازمان‌هایی که تعطیل می‌شوند حتی اگر تا زمان بازنشستگی از جیب مردم، مستمری بگیرند همچنان منفعتی قابل توجه نصیب مردم و اقتصاد ایران خواهد شد. چرا؟ یکی از دلایلش این است که اگر این سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها تعطیل نشوند، وقتی کارمندانشان بازنشسته می‌شوند این دستگاه بوروکراسی می‌تواند افراد جدیدی را جایگزین نفرات قبلی کند و این سلسله می‌تواند تا ده‌ها و شاید صدها سال مانع رشد و پیشرفت باشد.


📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰برجام زنده می‌شود؟


✍️ دکتر هادی خسروشاهین
همکاری‌های موردی و موضوعی ایران و آژانس از اواخر ماه مه و نهایی شدن مساله تبادل زندانیان در ۱۰اوت در چارچوب توافق محدودسازی تنش، بار دیگر امیدها را در بین محافل رسانه‌ای و سیاسی ایجاد کرده است که گزینه احیای برجام می‌تواند بار دیگر روی میز قرار گیرد.

حتی برخی گمانه‌ها نشان‌دهنده قول و قرارهای ضمنی میان طرفین (ایران و غرب) برای آغاز مذاکرات هسته‌ای در ماه‌های پایانی۲۰۲۳ است.

به عبارت دیگر، ایران در قبال انجام اقدامات برای محدودسازی تنش در حوزه هسته‌ای، برخی موضوعات منطقه‌ای و تبادل زندانیان از طرف غربی انتظار دارد که دوباره موضوع توافق هسته‌ای به جریان بیفتد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 بیماری هلندی واقعی


✍️جعفر خیرخواهان
به پشتوانه عظیمِ اقتصادی‌ای که ما داریم؛ نفت، وضع مالی شما از تمام دنیا به جز چند کشور، محکم‌تر است.» این بخشی از نطق مرحوم هاشمی رفسنجانی در تابستان۱۳۵۸ بود و در ادامه آن گفت: «۱۰میلیارد دلار ذخیره ارزی داریم. اصلا ترس از کمبود نداشته باشید.» همان‌گونه که کاملا مشخص است هدف اصلی این نوع سخنان و تاکیدهای مکرر که ما نفت داریم، انتقال این پیام به جامعه بود که ما ثروتمندیم و آسوده‌خاطر و راحت باشید که جای هیچ نگرانی نیست.

حال به کشوری دیگر یعنی نروژ بنگریم که چند سال پیش از انقلاب ایران در سال1357 و حتی پیش از اینکه نخستین شوک نفتی در سال1353 شاه ایران را سرمست کند و سودای رسیدن هرچه سریع‌تر به تمدن بزرگ و در ردیف قدرت‌های اول جهان را در سر داشته باشد، با کشف یک میدان عظیم نفتی به ناگهان صاحب ثروت نفتی شد. اما در این کشور مهم‌ترین پرسشی که از همان ابتدا در دوایر سیاستگذاری و تصمیم‌گیری شکل گرفت، شیوه مواجهه و برخورد با این پول عظیم بادآورده (موهبت و رانت طبیعت) بود. پولی که اگرچه مردم نروژ هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند، اما از فردا انبوهی مدعی و سهم‌خواه برای تصرف و خرج کردنش پیدا می‌شد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰بی‌اعتنایی مدنی در فضاهای عمومی شهری


✍️ فردین علیخواه
اروینگ گافمن در سال 1963 کتاب رفتار در فضاهای عمومی را منتشر کرد. او در این کتاب برای نخستین‌بار اصطلاح «بی‌اعتنایی مدنی» را بکار برد. همان‌طور که از نام کتاب مشخص است این اثر درباره رفتارهای افراد در فضاهای عمومی است. گافمن از جمله جامعه‌شناسانی است که تحقیقات گوناگونی درباره رفتارهای افراد در زندگی روزمره انجام داده است.

بی‌اعتنایی مدنی، رفتاری بین خیره‌شدن بی‌وقفه و مستقیم، و ندیدن کاملِ دیگری است. حتماً عکس‌هایی از مسافران مترو و اتوبوس‌، مطب پزشکان، فرودگاه‌ها یا هر سالن انتظار دیگری را دیده‌اید. حتماً دیده‌اید که افراد به روزنامه، مجله، کتاب و این روزها به صفحه‌نمایش تلفن همراه خود نگاه می‌کنند. سایرین هم در چنین فضاهایی وانمود می‌کنند که نگاه بی‌هدف و جسته‌گریخته دارند. یکی از دلایل این رفتار، اجتناب از خیره‌شدن مستقیم به دیگران است.

در جهان جدید این رفتار شکلی از ممارست مدنی است که ما در فضاهای عمومی رعایت می‌کنیم. در برخی از کشورهای جهان اگر کسی به دیگری نگاه مستمر و مستقیم داشته باشد به‌معنای نقض حریم خصوصی است. در چنین موقعیتی، به احتمال بسیار زیاد، فردی که هدف چنین نگاهی است به نگاه‌کننده نزدیک می‌شود و دلیل نگاه را سؤال می‌کند. به همین دلیل است که در برخی کشورها اگر فردی با فرد دیگری به ناگاه تماس چشمی داشته باشد لبخند می‌زند. یکی از معانی این لبخند آن است که «ببخشید. این تماس چشمی به ناگاه به وجود آمد و قصد بدی نداشتم». کلمه مدنی در این اصطلاح بیانگر همین موضوع یعنی مدنیت است.

بی‌اعتنایی مدنی، نوعی تعامل اجتماعی است. این تعامل بین غریبه‌هایی جریان دارد که با هم مجاورت فیزیکی دارند. ما با بی‌اعتنایی مدنی پیامی را به دیگران منتقل می‌کنیم و آن، احتراممان به حریم خصوصی دیگران در فضاهای عمومی است. ما می‌دانیم که دیگری حضور دارد؛ ولی به او توجه مستقیم نداریم. بی‌اعتنایی مدنی در واقع اسکن محجوبانه و صلح‌آمیز دیگران است. ما هم می‌بینیم و هم نمی‌بینیم. بی‌اعتنایی مدنی یعنی خطری از جانب ما متوجه دیگران نیست و البته، خطری هم از جانب دیگران متوجه ما نیست. هر چند خودمان را با تلفن همراه یا مجله مشغول می‌کنیم؛ ولی درعین‌حال می‌دانیم که دیگران کنار ما حضور دارند.

ما در فضاهای عمومی تلاش می‌کنیم تا به این طریق مبادی‌آداب باشیم. نگاهمان زشت و توهین‌آمیز به نظر نیاید. می‌دانیم که نگاهِ کنجکاوانه نگاهی واکنش‌برانگیز و توهین‌آمیز است. به همین دلیل نگاه را در مسیرهای مشروع می‌اندازیم، یعنی مسیرهایی که ناراحتی دیگران را به همراه نداشته باشد. ما در واقع با بی‌اعتنایی مدنی برای دیگران فضا ایجاد می‌کنیم تا احساس آرامش و امنیت کنند.

نکته مهم آن است که این انتظارات، دوطرفه و شکلی از توافق بین شهروندان در حیات شهری است. «من تو را به حال خود می‌گذارم و تو هم مرا به حال خودم بگذار». لحظه‌ای تصور کنید که در فضاهای عمومی کسی نسبت به شما این هنجار اجتماعی نانوشته را نقض کند؟ دقیقاً چه احساسی دارید؟ بی‌تردید زنان نسبت به این رفتار احساس بسیار بدتری دارند به‌ویژه اگر نقض‌کننده این هنجار یک مرد باشد.

کلان‌شهر، محیط و محل تنوعات فرهنگی و اجتماعی است. ما هر روز در فضاهای عمومی شهری می‌توانیم انتظار داشته باشیم که آدم‌های عجیب‌وغریب، متفاوت و متمایز ببینیم. بی‌اعتنایی مدنی تمرینی برای زیستن در جهان جدید است. معمولاً در محیط‌های کوچک این هنجار ضعیف و کم‌رنگ است. در این محیط‌ها افراد تلاشی برای مدیریت چشم‌هایشان انجام نمی‌دهند و نه‌تنها نگاه می‌کنند؛ بلکه درباره سوژۀ تماشا حرف هم می‌زنند. ولی در کلان‌شهرها که محل شکل‌گیری هویت‌ها و سبک‌های زندگی متفاوت است بی‌اعتنایی مدنی هنجاری اجتناب‌ناپذیر است.

البته باید این نکته را نیز یادآوری کرد که در جهان جدید افراد می‌آموزند که در کدام موقعیت‌ها باید تابع هنجار بی‌اعتنایی مدنی باشند و در کدام موقعیت‌ها خیره‌شدن و چه‌بسا مداخله، امری مشروع و موجه است. نگاه به کودک یا سالمندی تکیده و مستأصل یا هر فردی که در موقعیتی مخاطره‌آمیز قرار دارد امری سرزنش‌آمیز نیست و چه‌بسا گفتگو و کمک به آنها تحسین‌برانگیز نیز باشد. ولی نگاه مستمر و مستقیم به فردی که ظاهر و لباسی متفاوتی دارد نقض‌کننده بی‌اعتنایی مدنی است.

سخن پایانی: جای بسی خوشحالی است که این روزها که متفاوت پوشی زیاد شده است اعلب مردم در شهرهای بزرگ به بی‌اعتنایی مدنی پایبندند. ولی در کل اگر در فضاهای عمومی افرادی متفاوت پوش می‌بینید بی‌اعتنایی مدنی پیشه کنید. نگاه وراندازانه شما به دیگری، مداخله در حریم اوست
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰بحران کارمند دولت


✍️نیما نامداری
کارمند دولت بودن در نسل‌های پیشین ارج و اعتباری داشت. اما در سال‌های اخیر این نگاه دیگر رایج نیست. اکنون کارمند دولت بودن به اعتبار فرد اضافه نمی‌کند.

دولت مهم‌ترین بازیگر اقتصاد کشور و همه حوزه‌های دیگر فعالیت در کشور است. دولت بدون احتساب کارکنان نهادهای نظامی و انتظامی، حدود ۵/ ۲میلیون نفر کارمند دارد که یک میلیون نفر از آنها مهم‌ترین قشر در شکل دادن به زندگی مردم مملکت هستند.

جوان‌هایی که تحصیلات با کیفیت دارند به ندرت تمایلی به کار دولتی دارند. کسانی که حق انتخاب دارند عموما کار در بخش خصوصی را انتخاب کنند و عمدتا کسانی در دولت باقی بمانند که یا گزینه بهتری نداشته‌اند یا به دنبال فرصت‌هایی هستند که احیانا شغل دولتی در اختیار آنها می‌گذارد.

متاسفانه در بخش‌هایی از جامعه حتی نوعی ضدیت با کارمند دولت ایجاد شده ‌است. گسترش فساد اداری از یک طرف و استفاده از کارکنان دولت برای کنترل‌ها و محدودیت‌ها از طرف دیگر باعث شده اعتماد جامعه به کارکنان دولت هم لطمه ببیند.

همه اینها باعث شده مهم‌ترین بازیگری که بیشترین تاثیر بر زیست مردم را دارد با بیشترین بحران قابلیت مواجه شود و بدتر اینکه این بحران توجه و همدلی جامعه را هم جلب نمی‌کند. یعنی اگر امروز اعلام شود قرار است شرایط کارکنان دولت بهبود پیدا کند جامعه نه تنها از این اقدام استقبال نمی‌کند، بلکه آن را به مثابه تبعیضی دیگر به نفع کارمندان دولت می‌بیند و با آن مخالفت خواهد کرد.

این شکاف میان بدنه دولت و جامعه چیزی است که باید از آن ترسید؛ چون تا اطلاع ثانوی اگر قرار بر بهبودی در اوضاع مملکت باشد، همین کارمندان دولت هستند که باید آن را اجرایی کنند.
دنیای اقتصاد
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰اثر هاله ای در سرمایه گذاری
چگونه می توان اثر هاله ای را از بین برد؟


بسیاری از جهت‌گیری‎های ما در تمام ابعاد زندگی‌مان تحت تاثیر خطاهای رفتاری و شناختی هستند. اثر هاله ای (halo effect) نیز یکی از این خطاها است که در نوع خود می‌تواند تصمیم‌گیری‌های ما را با غرض ورزی مواجه کند. این اثر می‌تواند روی برداشت‌های‌مان تاثیر بگذارد و تمام تصمیم گیری ما در مورد یک شخص، کسب و کار یا نوع و شیوه سرمایه گذاری‌مان را متاثر کند. شگفتی اثر هاله ای را زمانی بهتر متوجه می‌شویم که با نوع اثر گذاری و شناخت ابعاد آن به طور کامل آشنا شویم. همراه با هم با تمام زوایای این اثر آشنا خواهیم شد.

در قسمتی از کتاب «بازداشتگاه صورتی» این‌طور آمده است که طبق تحقیقات میدانی انجام شده بر چگونه استخدام شدن افراد، کسانی که اسامی‌شان در جامعه رنگین پوستان بیش‌تر کاربرد داشته نسبت به اسامی که در جامعه سفید پوستان بیشتر به کار می‌روند، کم‌تر به مصاحبه کاری دعوت شده‌اند. این همان اثر شاخ است که بر خلاف اثر هاله ای شکل می‌گیرد. گاهی اوقات یک مکان یا گزینه سرمایه گذاری هم به خاطر قرار گرفتن در چنین شرایطی صفتی منفی را یدک می‌کشد و از آن دوری می‌شود، یا از محبوبیت بیش‌تری برخوردار شده و تصمیمات را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…
Subscribe to a channel