جامعه شناسی ادبیات، سینما مسایل اجتماعی و مباحث روزمره @Saeed_Maadani سعید معدنی (هیات علمی گروه جامعه شناسی تهران مرکز) ارتباط: @SaeedMaadani
#یادداشت_روز
🔸چهار هويت تاريخي ايرانيان
گفتوگو با سعيد معدني در آستانه همايش كنكاشهاي مفهومي و نظري درباره ايران
محسن آزموده
هويت سطوح و معاني مختلفي دارد تا جايي كه به انسان ايراني باز ميگردد، دستكم سه لايه يا وجه اساسي را ميتوان تشخيص داد، ايراني بودن، مسلمان بودن يا بهطور خاص شيعه بودن و در نهايت مدرن بودن يا به تعبير برخي مدرنيت. اما اين لايهها و مولفههاي گوناگون چطور در كنار يكديگر مينشينند و چه تاثيري بر يكديگر و بر كليت شخصيت انسان ايراني دارند؟
جامعهشناسان در اين زمينه چه نظري دارند؟ انسان ايراني چگونه با عناصر هويتي خود در طول تاريخ با اين تعارضات كنار آمده و به انسجام و همبستگي اجتماعي رسيده است؟ دكتر سعيد معدني، جامعهشناس از پژوهشگراني است كه در اين زمينه تحقيق ميكند و در همين زمينه مقالهاي در همايش كنكاشهاي مفهومي و نظري درباره ايران دارد كه قرار است در خردادماه سال جاري به همت انجمن جامعهشناسي ايران برگزار شود. به اين مناسبت با او گفتوگويي صورت دادم كه از نظر ميگذرد.
در ابتدا بفرماييد كه آيا اصولا اين فرض يا تعبير را قبول داريد كه انسانها در عصر جديد هويتهايي چندگانه دارند و اگر پاسختان به اين پرسش مثبت است، علت يا علل آن را چه ميدانيد؟
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/232764/
Читать полностью…بازخورد به مقاله "در ایران تبعیض قومی نداریم "
سلام جناب دکتر معدنی، من مقاله خوب و روشنگر شما رو درباره اقسام تبعیض در نظام مدیریتی خوندم و فکر میکنم تبعیض مرکز.پیرامون در کشور ما هم سابقه دیرینه دارد و هم در نظام بیروکراتیک ما ریشه دوانده؛ به واقع میشه گفت یکی از معضلات کشور در ذات و ماهیت سازمان دولتی و هم عمومیتر در ساختار اداره کشور هستش، خیلی از امکانات شغلی و رفاهی در مرکز (تهران) جمع شده و خیل کثیری از کارآفرینها، مدیران و بهترین شرکتها در تهران جمع است ولی نمیشه گفت تهرانی بودن یک معیار گزینش مدیران است بلکه این ساخت اجتماعی مرکزگرا رو نشون میده و جمعیت جاهای دیگر حتی مراکز استانها که ادارات دولتی منظمتر هستند، به عنوان پیرامون و حاشیه تلقی میشن، من هم اینو کاملا قبول دارم و بحثی درش نیست ولی مثالی که جناب تاجالدین ذیل صحبتای شما بیان کردند، به نظرم نیاز به تکمله دارد من خودم در حوزه بهداشت و درمان هستم و رشتهام مرتبط با تصمیمسازی درباره امکانات و تسهیلات سلامت است، با اطلاع دارم خدمتتون میگم که ظرفیت ارائه خدمت از یک الگوی توزیع منطقهبندی شده و سطحبندی شده از پیرامون به سمت مرکز تبعیت میکنه که هر منطقه مرکزی به تعدادی منطقه اقماری سرویس میدهد که بهش میگیم مدل hub and spokes این برای توزیع متوازن منابع است و دسترسی در تمام جهات باید مهندسی شود به عبارت دیگر برای توزیع بهینه امکانات و دسترسی بهتر شهروندان، از آنجا که امکانات و تسهیلات پزشکی بسیار پرهزینه هستند، لازم است خدمات پیچیده در هاب یا مرکز محل ارجاع از اطراف و اکناف باشد و از مناطق اطراف به آن ارجاع سهل داده شوند و این الگو مطابق یک نقشه جغرافیایی آمایش شده و مهندسی شده و تسهیل شده برای دسترسی عادلانه به تمام امکانات رفاهی باشد و منابع پزشکی اعم از تسهیلات تخصصی و فوق تخصصی و پزشکان متخصص و فوق تخصص باید طبق یک الگوی مشخص و در یک قالب نظامیافته در نظر گرفته شوند ولی به این نحو نباشد که همه امکانات در تهران یا مرکز استان جمع شود بدون آن که شهروندان امکان مراجعه و سکونت امن در تهران یا هاب مرکزی را داشته باشند. این ملاحظات را اگر در نظر نگیریم، منطقهبندی و سطحبندی خدمات تخصصی، ناقص و دچار ناعدالتی و عدم توازن است چیزی که ما احساس میکنیم یک شهرستانی در حال حاضر امکان مراجعه به تهران را ندارد مگر آن که فامیل یا آشنا داشته باشد، نشانه عقبماندگی ساختار اداره کشور است.
با احترام و ارادت:
شمس
@Saeed_Maadani
☸️هجوم بیماران شهرستانی به بیمارستان های تهران مصداق آشکار تبعیض مرکز-پیرامون است
✍️محمدباقر تاج الدین
✅همکار و دوست ارجمندم آقای دکتر سعید معدنی طی یادداشتی با عنوان «در ایران تبعیض قومی نداریم» به درستی هر چه تمام تر یکی از مهم ترین تبعیض های موجود و آزار دهنده در کشورمان یعنی تبعیض مرکز-پیرامون را یادآور شده اند. از میان ده ها نمونه تبعیض مرکز-پیرامون در کشور در این یادداشت کوتاه به تبعیض حوزۀ بهداشت و درمان می پردازم که بسیار اسفناک و دردناک است. برای فهم این موضوع شاید نیاز چندانی به آمار و ارقام هم نباشد بلکه مشاهدات میدانی در سطح بیمارستان های شهر تهران به خوبی هر چه تمام تر موضوع را برای ما روشن سازد.
✳️مراجعه به بیمارستان های تهران به ویژه بیمارستان های دولتی نشان می دهد که بسیاری از مراجعه کنندگان از بسیاری از شهرها و روستاهای کشور برای درمان بیمار شان آمده اند. این مشکل فقط مربوط به شهرهای کوچک و دورافتاده نیست بلکه مهم تر این که حتی از مراکز استان هایی که همگی دارای دانشگاه های علوم پزشکی هم هستند چنین اتفاقی در حال روی دادن است. حتی نمونه هایی دیده می شود که از برخی کلان شهرهای کشور مانند تبریز و اهواز و قم و کرمانشاه و ارومیه و رشت بیمارانی برای درمان به بیمارستان های تهران مراجعه می کنند. برای نمونۀ روشن تر و دقیق تر استان مازندارن دارای دو دانشگاه علوم پزشکی در شهرهای ساری و بابل است اما بسیاری از بیماران این استان و شهرهای نام برده به بیمارستان های تهران مراجعه می کنند. اگر از آنان پرسیده شود که با وجود پزشکان و بیمارستان های به نسبت خوب در شهر و استان شما چرا به تهران مراجعه می کنید؟ در پاسخ می گویند امکانات و سطح درمانی ای که در تهران است در آن جا وجود ندارد. این تازه استان نسبتاً توسعه یافته ای چون مازندران است و اگر بخواهیم دربارۀ استان های توسعه نیافتۀ کشور مانند ایلام و لرستان و سیستان و بلوچستان و کردستان و کهگیلویه و بویر احمد و سایر استان ها بگوییم که مثنوی هفتاد من کاغذ می شود!!
❇️بدون استثنا هنگامی که به بیمارستان های بزرگ و دولتی تهران مراجعه می کنیم هزاران بیمار شهرستانی را می بینیم که تقریبا از تمام استان های کشور به این بیمارستان ها مراجعه کرده اند!! در محوطۀ بیمارستان ها و خیابان های اطراف تعداد زیادی از این شهرستانی ها دیده می شوند که حیران و سرگردان و دردمند و رنجور خود را به عنوان همراهان بیمار معرفی می کنند. بدون تردید اگر امکانات و خدمات پزشکی مناسب و استاندارد در شهرستان ها وجود داشته باشد این همه مراجعه به بیمارستان های تهران هیچ موضوعیتی ندارد!! نمونۀ دیگر بگویم و بحث را تمام کنم. از تهران تا مشهد که چندین شهر به نسبت بزرگ و متوسط وجود دارد حتی یک بیمارستان کوچک سوانح و سوختگی وجود ندارد و تمام بیمارانی که دچار سوختگی می شوند یا به تهران یا به مشهد مراجعه می کنند!!
#تبیعض
#تبعیض_مرکز_پیرامون
#تبعیض_درمانی
#سعید_معدنی
@tajeddin_mohammadbagher
امتیاز اقتصادی برای حجاب؟
همشهری سالخوردۀ ما شیخ محمدعلی موحدی کرمانی که ریاست مجلس خبرگان را به عهده دارد، در نشست بهارۀ این مجلس گفته است: " در خصوص مسئله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیار قائل شود، از جمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی تعلق بگیرد، این امتیاز باعث میشود افراد به سمت حجاب تشویق شوند."
به نظرم آقای موحدی با این توصیه خواسته راهی برای عبور از منازعات خیابانی بر سر حجاب بگشاید، اما این راه نیست، چاه است.
اولاً اگر حجاب "حکم شرعی" است قاعدتاً قائلان به آن، باید به قصد قربت عامل به آن باشند. حجابی که انگیزهاش تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرائم رانندگی باشد، چه اهمیت و ارزشی دارد؟ این درست مثل این است که گفته شود برای نمازگزاران و روزهداران هم این امتیازات در نظر گرفته شود، تا دیگران هم برای انجام آن تشویق شوند!
ثانیاً، اگر در نظام فقهی"حجاب شرعی"، "معروف" به حساب میآید، تخلف رانندگی در هر نظام فکری ،به طور قطع، "منکر" تلقی میشود چون پای جان و مال مردم در میان است. حال چطور برای تشویق آنچه عدهای "معروف" تلقی میکنند، میتوان یک "منکر" مورد اجماع بشریت را از جریمه معاف کرد؟
با چنین معافیتی آیا افراد محجبه به تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی، مثل عبور از خطوط ویژه و چراغ قرمز و سبقت غیرمجاز و... تشویق و ترغیب نمیشوند و جان و مال مردم و کل امنیت جامعه را به خطر نمیاندازند؟
مسئلۀ حجاب فقط یک راه دارد و آن گردن نهادن به عرف جامعه است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تیم تراکتور تبریز قهرمان لیگ برتر ایران شد.
@Saeed_Maadani
دکتر معیدفر در ادامه گفت: «وقتی میان دولت و ملت شکاف ایجاد شود، مردم به فرمانها و سیاستهای دولت توجهی نشان نمیدهند. افزون بر ضعف همبستگی اجتماعی میان خود مردم، این شکاف دولت-ملت نیز قابل توجه است. افراد نه تنها در جامعه، که در محل کار و حتی در محیطهای خانوادگی نیز رفتارهای ضدجمعی از خود بروز میدهند. وجود این شکاف سبب میشود که مردم یا در تقابل با سیاستهای حاکمیت رفتار کنند یا دستکم در برابر آنها بیتفاوت بمانند.»
اما تمام بحرانها و حوادث در جهان نتوانستند واکنش و همستگی جمعی را برانگیزند. آتشسوزی گسترده لسآنجلس در ژانویه ۲۰۲۵ را به یاد آورید. آتشسوزیهایی که منجر به تخریب هزاران خانه و مرگ دهها نفر شد. با این حال برخی از کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به قربانیان بیتفاوت بودند و حتی برخی اظهار نظرهای بیاحساس و توهینآمیز منتشر کردند. در شب حادثه اسکلت بندر رجایی اغلب کاربران در شبکههای اجتماعی ایران عزادار بودند و عزای خود را به اشتراک میگذاشتند. حادثه بندر شهید رجایی نشان داد که ظرفیتهای همدلی اجتماعی در جامعه ایران همچنان زنده است. در لحظات بحران، مردم به شکلی چشمگیر وارد میدان میشوند. اما جامعه شناسان میگویند ضعف سرمایه اجتماعی، افزایش فردگرایی، بیاعتمادی متقابل و شکاف دولت ملت همچنان از مسائل جامعه ایران هستند.
روزنامه اینترنتی فراز
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍یگانه شوقالشعرا
@Saeed_Maadani
https://www.faraz.ir/fa/news/93396/انفجار-اسکله-رجایی-آتشی-که-ایرانیان-را-همبستهتر-کرد
انفجار اسکله رجایی ؛ آتشی که ایرانیان را همبستهتر کرد
@Saeed_Maadani
پنجمین آئین اهدای نشان علوم اجتماعی
نشان دکتر غلامحسین صدیقی
زمان : روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۹
مکان: خیابان جلال آل احمد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تالار ابن خلدون
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
.
۷ اردیبهشت زادروز نویسنده معاصر ایران، خانم سیمین دانشور است.
او نخستین زن ایرانی بود که به صورتی حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت. مهمترین اثر او رمان "سووشون"است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است
@Saeed_Maadani
همای سریال «پایتخت» تحصیلکرده است؛ اما مفهوم داسوچکش را نمیداند؟/ «پایتخت»…
https://www.khabaronline.ir/news/2052930/%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%B3-%D9%88%DA%86%DA%A9%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF
@Saeed_Maadani
⚖️⚖️ سبّالنبی؛ مجازاتی برای اجرا نشدن
✍️محسن برهانی
⚖️ هر از چندگاهی خبر صدور حکم اعدام برخی شهروندان به اتهام سبّ نبی باعث تشویش خاطر بسیاری از هموطنان شد.
⚖️ در این یادداشت اساساً نمیخواهم وارد صحت و سقم امثال این آراء بشوم چرا که متأسفانه اطلاعات جامعی از این آراء منتشر نمیشود تا اهالی حقوق در این خصوص به بحث و بررسی بپردازند. کما اینکه اساساً در پی آن نیستم که در مورد مستندات حکم سبّالنبی در فقه و تفاوت تفاسیر در این قضیه و انطباق یا عدم انطباق قانون با فقه سخنی به میان آورم. آنچه مدنظر است توجه به قانون مجازات اسلامی موجود است.
⚖️ قانونگذار در سال ۱۳۹۲ جرم سبّالنبی را وارد قانون کرد و در موسّعترین تعریف ممکن که در میان فقهاء در اقلیت است، در ماده ۲۶۲ بیان داشت: «هرکس پیامبر اعظم (ص) و یا هریک از انبیاء عظام الهی (ع) را دشنام دهد یا قذف کند سابالنّبی است و به اعدام محکوم میشود». در تبصره، حکم این ماده به سایر ائمه معصومین (ع) و حضرت زهرا (س) تسری پیدا کرده است.
⚖️ مدعای بنده آن است که در بسیاری از موارد توجه لازم به ماده ۲۶۳ نمیشود. این ماده مقرر میدارد: «هرگاه متهم به سب، ادعا نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات یا به نقل قول از دیگری بوده است سابّالنبی محسوب نمیشود».
⚖️ عنایت درست به ماده ۲۶۳ باعث میشود اساساً حکم سنگین اعدام در هیچ موردی اجرایی نشود مگر درخصوص اشخاصی که دست از جان شسته باشند و نخواهند به زندگی ادامه دهند؛ در این ماده تنها و تنها «ادعا» برای ساقط کردن حکم اعدام کافی است یعنی حتی نیاز نیست متهم این ادعا را اثبات نماید یعنی بعد از دستگیری یا احضار و یا حتی در حین محاکمه شخص ادعا کند من در زمان بیان سبّ، مست بودم یا زبانم چرخید یا از روی غفلت گفتم و قصدی نداشتم یا نقل قول کردم؛ فرقی نمیکند این ادعا در دادسرا باشد یا در دادگاه و یا حتی اگر بعد از صدور حکم بدوی و در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور مطرح شود.
⚖️ صرف این ادعا کافی است که اعدام منتفی شود و نیاز به آن نیست که «احتمال صدق گفتار وی» وجود داشته باشد (مقایسه با ماده ۲۱۸ این مهم را اثبات مینماید).
⚖️ اما امان از عدم اطلاع شهروندان، پیگیری و اصرار بیمورد برخی ضابطان و سختگیری برخی قضات.
⚖️ اساساً در جرایم موجب حد اصرار بر اثبات جرم و پیگیری صدور حکم و اجرای آن، بخصوص در جرمی مانند سبّالنبی نه ممدوح است که قطعاً مذموم است. چنین مجازاتهایی که تنها با یک ادعا ساقط میشوند، مجازاتهایی نمادین و سمبولیک برای اجرانشدن هستند و اصرار و پیگیری و اجرای آن، با قانون و فقه سازگاری ندارد.
⚖️ قضات گرامی، وکلای محترم و شهروندان در صورت مواجهه با چنین اتهام سهمگینی، ماده ۲۶۳ را فراموش نفرمایند.
خیانت و ظلم با اندک شروع میشود.
آورده اند که یکی از خلفا بر یکی از متعلّقان دیوان به دیناری خیانت بدید معزولش کرد.
طایفه بزرگان پس از چند روز شفاعت کردند که بدین قدر آن بنده را از خدمت درگاه محروم مگردان. گفتا غرض مقدار نیست غرض آن که چون مال ببرد و باک ندارد خون رعیت بریزد و غم نخورد.
✍سعدی
@Saeed_Maadani
به اعتقاد وی، یکی دیگر از مشکلات جدی، جداسازی فضای زنان و مردان در ورزشگاههاست. این جداسازی نهتنها پتانسیل کنترلگری اجتماعی زنان را از میان برده، بلکه امکان حضور خانوادگی را نیز از خانوادهها سلب کرده است، در حالی که حضور خانوادگی میتواند به عنوان یک عامل مؤثر برای کاهش ناهنجاریها عمل کند، زیرا رفتارهای اجتماعی و عرفی از حضور خانوادهها نشأت میگیرد.
این جامعهشناس در ادامه بحث خود به این موضوع اشاره میکند که خشونتها و ناهنجاریهای رخداده در بازی پرسپولیس و تراکتور به طور مستقیم به حضور زنان مرتبط نیست. زنان هنوز توانایی کافی برای مقابله با چنین رفتارهایی را ندارند و نمیتوان از آنان انتظار داشت که مسئولیت حل این مشکلات را به تنهایی بر عهده بگیرند. این ناهنجاریها بیشتر ناشی از سوء مدیریتها، نگرشهای عوامگرایانه و رسانههای زرد هستند که خشونت را در فوتبال ایران بازتولید میکنند.
در نهایت این جامعهشناس با استناد به تجربههای تاریخی تأکید میکند که حضور زنان در ورزشگاهها، اگر همراه با رفع نابرابریها و تسهیل شرایط باشد، میتواند تأثیر مثبتی بر کاهش ناهنجاریها داشته باشد.
امید به آینده
امیدوارم روزی فرا رسد که استادیومها نهتنها محل تماشای مسابقات، بلکه فضایی سرشار از شور، نشاط و زندگی شوند؛ جایی که صدای خندهها، هیجانها و تشویقهای پرشور از گوشه و کنار طنینانداز شده و محیطی امن و شاد برای همه فراهم شود. روزی که افراد فارغ از جنسیت، سن یا عقیده، کنار یکدیگر بنشینند و در عین حال از زیباییهای ورزش و لحظات ناب همدلی لذت ببرند.
این آرزو تنها تصویری از پیشرفت اجتماعی نیست، بلکه پیامی روشن از اهمیت ارزشهای انسانی است. چنین فضایی نمادی از برابری، اتحاد و احترام خواهد بود؛ جایی که همه با هم برای دستیابی به چنین محیطی تلاش کردهاند. وقتی بتوانیم موانع را از میان برداریم و محیطهایی بسازیم که در آن امید، زندگی و عشق جریان داشته باشد، استادیومها به معنای واقعی تبدیل به مکانی برای جشن گرفتن ارزشهای انسانی خواهند شد.
قطعا تعامل مؤثر میان جامعه و مسئولان، کلید کاهش تنشها و ایجاد محیطی سالمتر برای هواداران فوتبال خواهد بود و رسیدن به این نقطه نیازمند همت، تلاش و همکاری جمعی است. بیایید برای تبدیل کردن این آرزو به واقعیت، همدلانه گام برداریم.
روزنامه اطلاعات ۳۱ فروردین ۱۴۰۲
@Saeed_Maadani
نقش خانوادهها در تغییر فرهنگ ورزشگاهها / زهره گردان
ورزشگاه، عرصه فرهنگ یا میدان جنگ؟
رفتارهای پرخاشگرایانه در استادیومها نشاندهنده چالشهایی است که حل آنها به برنامهریزی، آموزش و فرهنگسازی نیاز دارد.
هفتم بهمن ماه سال ۱۴۰۳، روزی تلخ برای فوتبال ایران بود؛ مسابقهای میان دو تیم پرسپولیس و تراکتور که به جای نمایش ورزش و همبستگی به صحنهای برای خشونت و بیاخلاقی تبدیل شد. پرتاب اشیاء سنگین، میلههای آهنی، بطریها و حتی خاکانداز به داخل زمین در کنار به کار بردن الفاظ رکیک علیه بازیکنان نشان داد که فرهنگ هواداری در ایران با بحران اخلاقی مواجه شده است. هرچند انتظار میرفت حضور بانوان در ورزشگاهها جو را آرامتر کند اما این حضور، برخلاف انتظارات، تأثیری ملموس در کاهش خشونتها نداشت.
جامعهشناسان اذعان دارند که فوتبال با تمام جنبههای فرهنگی و اجتماعیاش، باید بستری برای تقویت ارزشهای اخلاقی باشد، با این حال به نظر میرسد در ورزشگاه آزادی، اخلاق قربانی خشونت شد و ما شاهد مرگ اخلاق در هیاهوی بازی بودیم. پرسش اساسی این است که آیا اخلاقیات در جامعه ما کمرنگ شده است و این که چرا برخلاف تصورات عموم، حضور زنان در استادیوم آزادی نتوانست از حجم خشونتهای هواداران بکاهد؟👇👇
🌎«جامعهشناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
♻️پنجشنبه 1404/2/18♻️
🌺〰〰〰〰〰〰〰〰🍃
✍سعید معدنی
✅هفت اقلیم
@Saeed_Maadani
✍کاوه فرهادی
✅انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍مسعود زمانی مقدم
✅نوشتهها، مقالهها و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍عادل سجودی
✅جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مسعود زمانی مقدم
✅روش تحقیق کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍فریبا نظری
✅جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍احمد فعال (بیان آزادی)
✅تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍بیتا مدنی
✅فمینیسم با رویکرد تفسیریپرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍فاطمه كبيرنتاج
✅گاه نوشت- فاطمه كبيرنتاج
🆔@fatemehkabirnataj
✍سودابه حیدری
✅رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍مصلح فتاح پور
✅تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍محمدحسن علایی
✅آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍علی نوری
✅خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍ح.ا. تنهایی
✅جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai
✍آرش احدی مطلق
✅جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
🌺〰〰〰〰〰〰〰〰🍃
✳️To join us, click here:
♻️@madanibita
♻️@Mohamadzeinaliuna
♻️@dr_shirinvalipouri
میم چیست ؟
✍️امید محبی
(دانشجوی دوره کارشناسی جامعه شناسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)
کلمه ی (میم) (meme) در زبان انگلیسی به معنای یک واحد فرهنگی است که از فردی به فرد دیگر منتقل میشود . این واژه اولین بار توسط زیست شناسی به نام ریچارد داوکینگز (Clinton Richard Dawkins) در کتاب (ژن خود خواه) در سال (۱۹۷۶) استفاده شده .
ریشه کلمه ی میم (meme) از واژهی یونانی (mimeme) به معنای چیزی که تقلید میشود است . این کلمه به طور خاص به ایده هایی اشاره دارد که میتوانند در جامعه گسترش یابند و تاثیرات فرهنگی و اجتماعی بگذارند.....
(ادامه در متن pdf)👆👆
@Saeed_Maadani
در ایران تبعیض قومی نداریم
(این یادداشت قابل بحث است)
✍سعید معدنی
سوال این است که آیا تایید صلاحیت و رئیس جمهور شدن آقای پزشکیان به خاطر ترک و آذربایجانی بودن است؟ آیا ما در اینجا تبعیض یا برتری قومی داریم یا نه عامل دیگری ایشان را در جایگاه مقام دوم کشوری نشانده است؟
سوال دیگر این است که آیا اگر هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد، روحانی، و رئیسی اهل سنت بودند رئیس جمهور می شدند؟
با این دو سوال مقدماتی فرض این یادداشت این است که «ما در ایران تبعیض قومی نداریم» بلکه به باور اینجانب سه نوع تبعیض عمده و محوری وجود دارد که قومیت در سایه آن قرار میگیرد که عبارتند از:
۱- تبعیض مذهبی
۲- تبعیض مرکز - پیرامون
۳- تبعیض جنسی
در ادامه به این سه نوع تبعیض میپردازیم.
۱- تبعیض مذهبی:
در ایران پس از انقلاب اسلامی براساس برداشت فقه اسلامی، افراد غیرمسلمان و غیرشیعه نمیتوانند مصادر امور مهم را به عهده بگیرند. به همین دلیل در این چهل و اندی سال نه تنها رئیس جمهور، حتی وزیر و استاندار اهل سنت و یا پیروان ادیان زرتشتی و ارمنی و یهودی نداشتیم. حتی شاید مثلا رئیس دانشگاه هم نداشتیم. به این دلیل میگویم شاید یعنی آنقدر کم بوده که در یادها نمانده است. به عبارتی معیار و عامل انتخاب، قومی نیست بلکه مذهب است.
اگر عبدالله رمضان زاده حدود ۲۸ سال پیش به عنوان یک کرد اهل بیجار استاندار کردستان، سپس سخنگوی دولت اصلاحات می شود به خاطر کرد بودن انتخاب نشده بلکه به خاطر شیعه بودن بوده است. یا آقای زنگنه وزیر نفت سابق، کرد شیعه کرمانشاهی است.
مثالی دیگر آنکه اگر یک زرتشتی، یهودی یا ارمنی شایستهترین فرد در سطح ملی برای یک پست وزارتی باشد، نمیتواند وزیر شود. نه تنها در انتساب ها بلکه در انتخاب ها هم تا حدودی همینطور است. حدود هفت سال پیش مردم یزد یک هموطن زرتشتی به نام سپنتا نیکنام را به عنوان عضو شورای شهر یزد انتخاب کردند. اما ابتدا با مخالفت شورای نگهبان مواجه شد. ایشان قرار نبود رئیس جمهور و یا وزیر و یا استاندار و یا فرماندار و یا بخشدار شود، بلکه مردم ایشان را شایسته دیده و برای عضویت در شورای شهر انتخاب کرده بودند. در آن زمان اصلاح طلبان موافق عضویت بودند و جناح اصولگرا مخالف بوده و یا سکوت کرده بودند. سرانجام پس از مدتی کش و قوس ایشان راهی ساختمان شورای شهر یزد شد.
پس رئیس جمهور شدن پزشکیان و ایضا سایر روسای جمهور ربطی به قوم و قومیت ندارد بلکه مساله مذهب است. لذا صرف بلوچ و کرد و ترکمن و عرب و ترک بودن دخالتی در کسب مناصب ندارد بلکه شیعه بودن، دستیابی به مناصب و مراتب امور را آسانتر کرد. البته رد صلاحیت استصوابی گسترده شورای نگهبان ربطی به این موضوع ندارد و پی آن به تن بسیاری از شیعیان مخلص حکومت و حتی یکی از اعضای حقوقدان سابق شورای نگهبان هم خورده است!
۲- تبعیض مرکز - پیرامون
یکی دیگر از موارد تبعیض، « تبعیض مرکز - پیرامون» و محرومیت مردم دور از مرکز است که به اشتباه برخی آن را تبعیض قومی برداشت میکنند که در اصل ربطی به قومیت ندارد. بیشترین امکانات در پایتخت - تهران- و در مرحله بعدی مراکز استانهاست. هر چقدر از این مراکز دور میشویم محرومیت ها بیشتر میشود. بخصوص مرزنشینان از فقر و عقب ماندگی بیشتری برخوردارند. فرقی نمی کند شیعه باشند یا سنی، همگی شان قربانی «تبعیض مرکز - پیرامون »هستند. بیشترین امکانات اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و بیمارستانی در مراکز استان و پایتخت متمرکز است و پیرامون از محرومیت مضاعف رنج می برند. در ضمن مرزنشینان اهل سنت که ضمن تبعیض «مرکز - پیرامون»، از «تبعیض مذهبی» هم برخوردارند طبعا از تبعیض مضاعف در رنجاند. به باور اینجانب این موضوع ربطی به قومیت ندارد.
۳- تبعیض جنسی:
اگر یک زن چهل ساله متاهل تحصیلکرده قصد رفتن به خارج از کشور داشته باشد رضایت شوهر لازم است. اما برای مردان رضایت زنانشان لازم نیست.
از این امور جزئی که بیشمارند گرفته تا سایر حقوق اجتماعی و تا مصادر مسئولیت های مهم، زنان به بسیاری از این حقوق دسترسی ندارند. در این قریب به پنج دهه پس از انقلاب، پنج نفر هم وزیر زن نداشتهایم. ریاست جمهوری هم فقط سهم مردان است تا به حال تمام زنان کاندیدا رد صلاحیت شده اند زیرا تفسیر شورای نگهبان اینست که منظور از رجال سیاسی برای پست ریاست جمهوری همان رجولیت و مذکر بودن و مردانگی است و زنان را در این عرصه راهی نیست.
آمارها دست مان نیست. اما در بسیاری از پست های مهم از پایین ترین رده یعنی بخشدار گرفته تا فرماندار و استاندار و وزیر، اکثریت مطلق با مردان بوده است. اگر پست هایی هم نصیب زنان شده واقعا برای آن جنگیدهاند. بههر روی تبعیض جنسی چیزی نیست که پنهان باشد و بیشتر از این هم نیاز به توضیح ندارد. فقط برای تکمیل دسته بندی موضوعی این یادداشت اینجا ذکر کردم.
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@Saeed_Maadani
خاطرهی "سیمین دانشور" از برخوردش با "پروین اعتصامی"
"دانشکدهی ادبیات، پشت میزِ کتابداری میدیدمش. چشمهای درشتش کمی تاب داشت و روسری سر میکرد. بیشترِ دانشجویان «خانمِ کتابدار» صدایش میکردند و من «خانم». مرحوم فروزانفر، مرا «دوشیزۀ مشکین شیرازی» مینامید تا اشارتی باشد به پوست آفتابخوردۀ جنوبیام. اما او یک روز گفت: «دانشور! کلیّاتِ او.هِنری را به امانت بردهای و پس نیاوردهای. جریمه میشوی.»
آن روزگار، ویرِ او.هِنری داشتم و از پایان غافلگیرکنندۀ داستانهای کوتاهش خوشم میآمد.
گفتم: «تمامش نکردهام.»
گفت: «تو بیاور، دوباره امانت بگیر!»
دانشجوی پسری که بعدها شناختمش، دکتر معین – معینِ فرهنگ و ادبیات ایران – در کنارم، به انتظارِ گرفتنِ کتاب، بیتاب مینمود.
گفت: «خانمِ پروین اعتصامی گزارش نمیدهد. هوای دخترها را دارد.»
خودِ خودش بود! غافلگیر شدم. وقتی آدم جوان است، انتظار دارد که هر آن اتفاقِ خوشی برایش بیفتد و اتفاقِ خوش افتاده بود. میدانستم که بایستی میشناختمش. میدانستم که این خانم خانمها را در ذهنم، در قلبم، در کلِ وجودم، جایی دیدهام، یا باید دیده باشم، و یا شنیده باشم. سیر نگاهش کردم. کمی چاق، اما غمگین مینمود و مثل شعرش بلندبالا نبود.
سرش که خلوت شد، به اشارهاش به مخزن کتابخانه رفتم. خواستم دستش را ببوسم، که نگذاشت. چای که میخوردیم، دوتا از بهترین شعرهایش «سفر اشک» و «مست و هوشیار» را از زبانِ من شنید. اما نتوانستم لبخندی به لبهای بستهاش اهداء کنم. حتی حیرت نکرد که «قند پارسی»اش تا شیرزا رفته و برگشته.
آن روز، هیچ کداممان نمیدانستیم که پایان غافلگیرکننده، سال بعد [و ۱۵ فروردین ۱۳۲۰] است."
#تاریخ_معاصر
#سیمین_دانشور
#پروین_اعتصامی
@mosighi_andishe
کارگر معدن با تعجب : معدنچی که فشار قبر نداره ! قبلا کشیده ! آنقدر خسته اس تا سنگ لحد گذاشتن آروم میگیره و یه دل سیر میخوابه.
فیلم اینجا چراغی روشن است
ساخته سید رضا میرکریمی
اول ماه مه ( یازده اردیبهشت) روز جهانی کارگر است.
@Saeed_Maadani
دکتر سعید معدنی و دکتر سعید معیدفر در گفتگو با فراز بررسی کردند
انفجار اسکله رجایی ؛ آتشی که ایرانیان را همبستهتر کرد
حادثه تلخ اسکله شهید رجایی بندرعباس، کشور را در اعزایی عمومی فروبرد؛ عزایی از دل مردم و برای مردم. مردم و کاربران شبکههای مجازی دنبال روزی به خصوص برای عزای عمومی نبودند. صفهای طولانی برای اهدای خون، عزاداریهای جمعی حتی در فستیوال شادی و همدلیهای گسترده که نشان داد همه ایران همدرد دریا و جنوب هستند. مردم جامعهای که سالهاست با «بیتفاوتی اجتماعی» تحلیل میشود، چطور اینگونه کنار بندرعباس ایستاد؟ انگار که مفاهیم قبلی پاسخی برای این همدلی مردم ندارد.
آیا جامعه ایران همچنان گرفتار بیتفاوتی اجتماعی است یا ظرفیتهای همبستگی اجتماعی در لحظات بحرانی بروز پیدا میکند؟ در گفتگو با دکتر سعید معدنی و دکتر سعید معیدفر، دو جامعهشناس، تلاش کردیم ابعاد این موضوع را دقیقتر بررسی کنیم.
تفاوت رفتار در بحرانهای روشن و بحرانهای مبهم
دکتر سعید معدنی با اشاره به رفتار مردم پس از حادثه بندر شهید رجایی گفت: «در شرایط بحرانی مثل سیل، زلزله یا انفجار، تکلیف روشن است و مردم بدون تردید وارد عمل میشوند. حوادثی مانند انفجار بندرعباس، باعث میشود مردم بدون ابهام، خود را مسئول کمک بدانند. در مقابل، در موقعیتهای مبهمتر، مثل زمانی که فردی در خیابان مورد حمله قرار میگیرد یا تصادفی رخ میدهد، بسیاری از مردم نمیدانند چگونه باید واکنش نشان دهند. ممکن است بترسند که مداخله باعث آسیب شود یا پیامد قانونی برایشان داشته باشد. در این موارد، سردرگمی باعث میشود واکنش جمعی کمتر دیده شود. در زندگی شهری، زمان محدود و روابط اجتماعی ضعیف شده است. مردم ناچارند انتخاب کنند که به کدام موضوعات توجه کنند. این انتخابها باعث میشود بسیاری از موقعیتهای اجتماعی نادیده گرفته شوند و بیتفاوتی به چشم بیاید.»
یکی از ویدیوهایی که در فضای مجازی توانست واکنش بسیار گستردهای را برانگیزد، ویدیو عزاداری در بوشهر بود.
بهرهبرداری از ابزارهای فرهنگی برای تقویت همبستگی
معدنی در بخش دیگری از مصاحبه به نقش فرهنگ در واکنش مردم اشاره کرد و گفت: «مردم بوشهر سنتی به نام «شروهخوانی» دارند که نوعی عزاداری با موسیقی غمگین است. این شیوه عزاداری همپای موسیقی شاد بوشهریهاست. برگزارکنندگان فستیوال کوچه بوشهر با برگزاری مراسم عزاداری سنتی، این فستیوال را به فرصتی برای همدردی و ابراز سوگواری تبدیل کردند. عزاداری سنتی بوشهریها در این فستیوال به شکل باشکوهی برگزار شد و نشان داد که مردم میتوانند از ابزارهای فرهنگی خود برای همبستگی اجتماعی بهره بگیرند.»
در ادامه و در پی اعلام عزای عمومی و همدردی با مردم بندرعباس، برگزار کنندگان فستیوال کوچه رسما اعلام کردند که این فستیوال نیز به پایان راه رسیده است و بقیه برنامهها برگزار نخواهد شد. در متن پایان کوچه آمده است: «امشو تو حیاط مدرسه سعادت دور هم جمع میشیم و داستان آخر رو میخونیم و دست خدا میسپاریمتون و رو به روزهایی که خالقش الرحمنالراحمین است دلخوش به قشنگی ایران، میریم سمت زندگیهامون. با دلتنگی خداحافظی میکنیم.»
شکاف میان دولت و ملت
دکتر سعید معیدفر جامعه شناس و رییس سابق انجمن جامعه شناسی در پاسخ به پرسشی درباره کمکهای مردمی در شرایط خاص گفت: «مردم معمولاً در شرایط ویژهای به یاری همنوعان خود میشتابند. البته جزئیات این رفتارها نیازمند بررسی دقیقتر است و من هم اطلاعات کاملی در این زمینه ندارم. با این حال، تجربههای مشابهی در حوادثی، چون زلزله یا بلایای طبیعی دیگر داشتهایم. اصولاً در مواقع بحرانهای بزرگ، نوعی رفتار همدلانه و کمکرسانی در جوامع بروز پیدا میکند که پدیدهای طبیعی است.»
وی در ادامه افزود: «آنچه جامعهشناسان بیشتر بر آن تأکید میکنند، رفتارهای مردم در زندگی روزمره است، نه در موقعیتهای بحرانی. در زندگی عادی باید دید که چقدر گذشت، انصاف و اعتماد میان افراد وجود دارد. متأسفانه در شرایط عادی، افراد بیشتر به منافع فردی توجه دارند تا منافع جمعی. برای نمونه، کافی است وضعیت اقتصادی دچار نوسان شود؛ بلافاصله مردم برای خرید دلار، طلا یا جابهجایی سرمایههایشان هجوم میآورند. این نشان میدهد که رفتارهای فردگرایانه و خودمحورانه تا چه حد ریشهدار شده است. اگر سرمایه اجتماعی قویتری داشتیم، چنین رفتارهایی کمتر رخ میداد. در محیطهای کار یا محلهای زندگی، مانند آپارتمانها نیز میتوان این فردگرایی و ضعف در همبستگی اجتماعی را به وضوح مشاهده کرد. این مسئله منجر به آسیبهای اجتماعی متعددی میشود و افراد از نبود رفتارهای جمعی رنج میبرند.»
ادامه👇👇
@Saeed_Maadani
علیرغم انتقادهایی که به نادیده گرفتن برخی ظرافتهای دیپلماتیک و بار معنایی واژگان در آقای پزشکیان دارم اما بخش عمده سخنرانیاش در این دو ویدیو ( که کنار هم قرار دادهام) هوشمندانه است. چه آنجا که از نظامی و جهان معنایی ایرانی و ابزار زبانی فارسیاش سخن میگوید و چه آنجا که با استفاده از ظرفیتهای ادبیات از گذشته مشترک و واحدی سخن میگوید که زبان سیاست برای بیان بدون حساسیت آن الکن است.
@sahandiranmehr
اینجا غزه نیست.
اینجا ایران است.
اینجا بندر عباس است.
خارج نشینانی که بدون اندیشه بر طبل جنگ میکوبند، این صحنهها را ببینند.
تا این لحظه هنوز نمیدانیم علت آتش سوزی و انفجارها در بندرعباس چیست؟ اما اگر جنگ شود. ویرانی شبیه به این و بدتر از این در جایجای میهنمان در انتظار است. با دنیای پیرامون عاقلانه مواجه شویم نه از روی احساس.
ما ایران را دوست داریم.
ما در غم بندر نشینان شریکیم.
و برای مصیبت شان عمیقا غمگینیم.
تسلیت به ایران و تسلیت به ساکنان استان هرمزگان.
۸ اسفند ۱۴۰۴
#سعید_معدنی
@Saeed_Maadani
🌐«جامعهشناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
🔰پنجشنبه ۱۴۰۴/۲/۴🔰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✍فریبا نظری
🔰جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍کاوه فرهادی
🔰انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍آرش احدی مطلق
🔰جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍سودابه حیدری
🔰رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍محمدحسن علایی
🔰آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
🔰جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مصلح فتاح پور
🔰تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍فاطمه كبيرنتاج
🔰گاه نوشت- فاطمه كبيرنتاج
🆔@fatemehkabirnataj
✍احمد فعال
🔰تحليلهای نظری در جامعهشناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍امیر رزاقی
🔰جستارهایی در جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@sociology_economic_development
✍علی نوری
🔰خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍گیتی خزاعی
🔰جامعهشناسی محیط زیست، خانواده، و سیاستگذاری اجتماعی
🆔@EnvironmentalSociology
✍مسعود زمانی مقدم
🔰نوشتهها، مقالهها و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍سعید معدنی
🔰هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍فاطمه موسوی ویایه
🔰کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg
✍بیتا مدنی
🔰مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍ح.ا. تنهایی
🔰جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai
✍مسعود زمانی مقدم
🔰روش تحقیق کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍فاطمه موسوی ویایه
🔰زنان و مسائل اجتماعی ایران
🆔@womensocialproblemsofIran
✍نعمت الله فاضلی
🔰تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@Drnematallahfazeli
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔻Click here to join us:
💢@madanibita
💢@dr_shirinvalipouri
💢@Mohamadzeinaliuna
*درنگ*
در سوگ پاپ فرانسیس بزرگ!
✍سید عطاء الله مهاجرانی
پاپ فرانسیس با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو در ۸۸ سالگی در گذشت. رحمت و رضوان الهی بر او که نظیر نداشت. کلیسای کاتولیک در دوران معاصر، پاپی با روش و منش و خلق و خوی او به خاطر نداشته است. پاپ های قبل از او بیشتر نماینده پولس رسول از جهت اعتقادی و نماینده امپراتوری رم از حیث تشریفات به نظر می رسیدند. پاپ فرانسیس هر دو نماد و راه و رسم را تغییر داد. او بیشتر سبک و سلوک مسیح و یوحنای مقدس را به خاطر می آورد تا رسمیت و تصلب پولس رسول را.
به جای اینکه مانند همه پاپ ها مطابق سنت در قصر آپوستولیک زندگی کند. در دوران مسئولیت پاپی خود در مهمانسرای سانتا مارتا به سر برد. او در همه عمرش خانه ای از خود نداشت و یاد آور این سخن و آیه شگفت انگیز انجیل بود که: « روباهان صحرا را لانه ها و مرغان هوا را آشیان هاست. اما پسر انسان جایی برای سر نهادن ندارد.» ( انجیل لوقا؛ باب نهم ایه ۵۸)
او مثل پسر انسان زندگی کرد. اخبار پاپ فرانسیس را همیشه دنبال می کردم. می دانید که در کلیسای کاتولیک رسمی وجود دارد که پاپ پای کاردینال ها را را در جلسه ای کاملا خصوصی و تشریفاتی می شوید و می بوسد. این رسم با عنوان« مراسم پنجشنبه مقدس » در هفته مقدس، یک هفته پیش از عید پاک انجام می شود.سنت مسیح علیه السلام است که در شام آخر به روایت انجیل طشتی خواست و ظرف آبی و حوله ای. آن گاه پای تک تک حواریون را می شست و می بوسید. حواریون اشک می ریختند و مسیح در همان حالت طمانینه و سکوتش پای همگی را شست. ( انجیل یوحنا: باب اول) از آن وقت این سنت در کلیسای کاتولیک بر پاست. پاپ فرانسیس به گونه دیگری عمل کرد. بدون محافظ ، بدون راننده با همان لباس ساده از واتیکان بیرون آمد. کنار خیابان سوار تاکسی شد. به زندان کودکان بزهکار رفت. دوازده کودک را روی صندلی کنار هم نشاندند. پاپ فرانسیس پای کودکان را می شست و می بوسید. از جمله پای نوجوان زندانی مسلمان مراکشی شانزده ساله ای را شست و بوسید٬. تا صحنه را دیدم با خودم گفتم اگر مجال دیدار پاپ را پیدا کردم. دستش را می بوسم! پیدا کردم. در تالار واتیکان منتظر ملاقات با پاپ بودیم. پاپ با تک تک مهمانان که همگی از شخصیت های دینی و فرهنگی از ادیان مختلف بودند. دست می داد. من دستش را مطابق عهدی که با خود داشتم بوسیدم!
یکی از علمای مشهور خودمان کنار دستم بود. اعتراض کرد. گفتم من در حال و هوایی بودم که نمی شد و نتوانستم دستش را نبوسم! ما دست را نخست با قلبمان می بوسیم! دست بوسیدن هایی که با ملاحظات سیاسی انجام می شود، چیز دیگری است. شیخ زاید گفته بود دستی را که نمی توانی قطع کنی ببوس!
پاپ فرانسیس از همان آغاز که عنوان یا لقب «فرانسیس» را برای خود انتخاب کرد. ما را به یاد عارف بزرک مسیحیت قدیس فرانسیس اسیزی ( ۱۲۲۶-۱۱۸۱) بنیان گذار طریقت فرانسیسکن ها انداخت. تمام زندگی را با محبت و شیدایی صرف خدمت به مردمان کردن. برای خود هیچ نخواستن! ما در جهانی زندگی می کنیم. که خودخواهی محور همه تلاش هاست. تمامی رنج ها و مصیبت ها و کشتار مردمان در فلسطین و یمن و لبنان و سوریه و… مصادیق خودخواهی ویرانگر بوده و هست. چگونه می توان کشتار ده ها هزار کودک را توجیه کرد. نان و آب را بروی خانواده های نیازمند در اردوگاه ها بست؛ کودکان را از گرسنگی کشت؟
در چنین جهانی که آمریکا و اروپای مسیحی، به جهانخوارگی می اندیشند. حضور پاپ فرانسیس غنیمت بود. گرچه جهان با قدرت برهنه بی مهار بی ذره ای معنویت اداره می شود. اما پاپ فرانسیس نسیم معطری بود که در این هوای عفونت زده و آب های ناگوارِ دل آزار نفس را تازه می کرد. رهبر دینی که گفته بود: « کلیسای مردم فقیر بایست خود فقیر باشد.» با تشریفات و ریخت و پاش مبارزه کرد. لباس های فاخر براق طلا کوب نپوشید. عضای مرصع جواهر نشان به دست نگرفت. تاج طلا بر سر ننهاد. وقتی روز نخست پاپی دید جوان مامور گارد تشریفات پشت در اتاقش به رسم تشریفات ایستاده است و مژه نمی زند. رفت برایش صندلی آورد. برایش چای آورد. «بنشین پسرم! اسمت چیست؟ احوالت چطور است!» چنین راه و رسمی وجود نداشت. پاپ که با ماموران تشریفات و گارد پاپ که همه سویسی و جوان و زیبا پسران با لباس بسیار فاخر چشم ربا هستند که حرف نمی زد!
پاپ فرانسیس در سفر به نجف و دیدار با آیت الله سیستانی که او نیز در تاریخ مرجعیت شیعه کم نظیر است. دیدار کرد. افق درخشان معنویت و انسان دوستی آن دو را آشنای هم کرده بود. متحد جان های شیران خداست. روانش شاد.
*
روزنامه اعتماد، سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
پولس رسول: یکی از رسولان عیسی مسیح در قرن نخست میلادی است
حکم اعدام برای تتلو؟
برای تتلو حکم اعدام صادر شده است. طبق توضیحِ سخنگوی قوۀ قضائیه، شعبۀ 9 دادگاه کیفری ابتدا او را به اتهام "توهین به مقدسات" به پنج سال زندان محکوم کرده اما این حکم با اعتراض دادگستری در دیوان عالی کشور نقض شده است. پس از نقض حکم، شعبۀ 6 دادگاه کیفری، اتهام "توهین به مقدسات" را "سبالنبی" تشخیص داده و حکم 5 سال زندان او را به اعدام تبدیل کرده است!
این چه اتهامِ کشداری است که نزد یک قاضی 5 سال زندان مجازات دارد و نزد قاضی دیگری اعدام؟
پیش از این در بارۀ مجازات سبالنبی و نسبت آن با منابع قرآنی و خلق و خوی پیامبر توضیح دادهام.
در اینجا فقط میپرسم آیا بر خوانندهای با مختصات و روحیات تتلو واقعاً حرجی است؟
او اگر هوش و حواس درست و حسابی داشت نه با مرحوم سید ابراهیم رئیسی به طور خصوصی دیدار میکرد و آن حرف ها را میزد و نه بلافاصله بعد از آن دیدار، آن رفتارهای زننده را از خود نشان میداد. بر چنین آدمی حرجی نیست، آزادش کنید.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
🔹 سپردن فرهنگ به جنابسرهنگ!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
اظهار نظر خاکسارانه وزیر آموزشوپرورش در حضور فرمانده نیروی انتظامی با واکنشهای منفی بسیاری در فضای مجازی مواجه شده است. علیرضا کاظمی در این دیدار نه تنها خود را سرباز احمدرضا رادان دانسته بلکه در یک گزافهگویی آشکار او را شخصیتی محبوب و دوستداشتنی معرفی کرده است. اما جدا از این تعارفات معمول در کشورهایی از جنس ما درخواستهای بعدی آقای وزیر از جناب فرمانده به غایت نگران کنندهتر است، بیشتر از آنرو که به نوعی خواستار سرهنگی کردن نظامیان در عرصههای فرهنگی شده است. در اینباره ذکر نکات زیر ضروری است:
✅ نگاه سیستمی به جامعه آن را واجد نهادهای سیاست، اقتصاد، فرهنگ، و خانواده تلقی میکند که روابطی متقابل و همافزا با یکدیگر دارند. در این میان هر یک از این نهادها بر اساس منطق و دینامیسمی فعالیت میکنند که متفاوت از منطق سایر نهادها است.
✅ بر این اساس منطق نهادهای مختلف را میتوان به این ترتیب فهرست کرد: سیاست از منطق قدرت پیروی میکند، اقتصاد بر سود استوار است، فرهنگ مبتنی بر گفتوگو و تفاهم بوده، و خانواده از منطق اعتماد و صمیمیت تبعیت میکند.
✅ متاسفانه در ایران امروز نهتنها با فقدان استقلال نهادی عرصههای ذکر شده مواجه هستیم بلکه بدتر از آن با چیرگی نهاد سیاست بر سایر نهادها روبرو شدهایم. به عبارت دیگر حوزه سیاست میکوشد تا با بهرهگیری از منطق قدرت سایر نهادها را تابع و پیرو خود سازد.
✅ تداوم اقتصاد دستوری و کنترلی، حاکمیت ممیزی در عرصههای فرهنگی، سیاستهای جمعیتی و تعیین تکلیف حاکمیت برای فرزندآوری خانوادهها، فیلترینگ شبکههای اجتماعی، و قانوننویسی برای پوشش زنان و مردان در زمره پیامدهای حضور نامیمون نهاد سیاست در حیاط خلوت سایر نهادها تلقی میشود.
✅ حال در این میان سکاندار آموزش رسمی و بخش مهمی از فرهنگ این سرزمین خواستار تعیین ماموریتهای مشترک از سوی عریانترین بخش قدرت یعنی نیروهای انتظامی شده است. روشن است که فرجام این همکاری دوجانبه به معنای کنترل تنوعات فزاینده نهاد فرهنگ توسط نهاد سیاست خواهد بود.
🔹 نکته پایانی: فقدان درک عمیق جناب وزیر از جایگاه خود و فرهنگ غنی این سرزمین باعث شده که چنین بیپروا خود را سرباز قدرت نامیده و راه را برای سیطره هر چه بیشتر نهاد سیاست بر عرصه آموزش رسمی فراهم آورد. پرواضح است که حضور پلیس در مدارس نه تنها به گرهگشایی از مشکلات کنونی منجر نمیشود بلکه موجبات نارضایتی هرچه بیشتر معلمان و دانشآموزان را فراهم خواهد کرد.
@solati_mehran
#کاظمی
#رادان
چالشهای اجتماعی فوتبال
دکتر سعید معدنی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در واکاوی این موضوع که آیا ارزشهای اخلاقی در جامعه ما رنگ باخته است، میگوید: من این مسأله را به گونهای دیگر میبینم. رفتارهای پرخاشگرانه در آن روز به دلیل حساسیت خاص مسابقه، یک استثنا بوده و نمیتوان آن را به خشونت در کل جامعه تعمیم داد. جامعه ایران، هنوز هم جامعه مهربانی است و وجود تعداد زیادی خیریه و انواع کمکهای مردمی و رفتارهای انسانی، این موضوع را ثابت میکند.
باید بدانید که واکنشهای هواداران فوتبال در بازیهای حساس تا حدی طبیعی است و چنین رفتارهایی در سطوح بینالمللی نیز دیده میشود. ما در کشورهای مختلف مانند انگلستان و ترکیه، شاهد خشونت و حتی مرگ هواداران فوتبال بودهایم.
مردم به مراسم عروسی میروند تا شادی کنند و به ختم میروند تا عزاداری کرده باشند، در فوتبال هم هواداران به تماشای فوتبال میروند تا هواداری کنند و در این میان ممکن است مسائلی پیش آید.
آنچه در مسابقه پرسپولیس و تراکتور رخ داد، نشانه سقوط اخلاقی در جامعه نیست، چرا که تاکنون چنین شدت و غلظتی در ادبیات و رفتار هواداران حتی در رقابتهای حساسی مثل استقلال و پرسپولیس هم دیده نشده بود.
وی با اشاره به اهمیت مدیریت و آمادگی مسئولان برای برگزاری اینگونه مسابقات میافزاید: این اتفاق درس بزرگی برای مسئولان و دولت بود تا با برنامهریزی مناسب، آمادگی لازم برای مواجهه با چنین شرایطی را داشته باشند.
حضور زنان در چنین بازی حساسی، بدون تفکر و برنامهریزی و صرفا به دلیل فشار جامعه مدنی، نویسندگان و فیفا، وضعیت را وخیمتر کرد. باید از نظر نرمافزاری، سختافزاری و اجتماعی، آمادگی ورود بانوان به استادیوم فراهم میشد و تشویق میکردیم که خانوادهها به تماشای فوتبال بروند.
دکتر معدنی در ادامه به اهمیت حضور خانوادهها در ورزشگاهها میپردازد و میگوید: ۱۴سال پیش در مقالهای با عنوان تأثیر اجتماعی حضور خانوادهها در میادین ورزشی نوشتم که باید شرایط حضور خانوادهها در استادیومها فراهم شود و نه صرفا زنان؛ اگر قرار است بانوان و آقایان در جایگاههای جداگانهای در استادیومهای ورزشی بنشینند، بهتر است چنین اتفاقی نیفتد.
باید توجه داشت که اولا در فضاهای خانوادگی، افراد حاضرِ خود را کنترل میکنند و ثانیا فرهنگ از طریق خانوادهها منتقل میشود.
غیبت خانوادهها در ورزشگاهها فاجعهای بزرگ است. برای خانمها، لذت تماشای فوتبال یک پروژه تفریحی است؛ آنها فقط به تماشای فوتبال نمیاندیشند، بلکه از بودن در کنار همسر و فرزندانشان لذت میبرند.
مادر ایرانی دوست دارد هیجان فرزندش را به نظاره بنشیند، تغذیهای درست کند و برای اعضای خانواده ببرد و در واقع یک پیکنیک یکروزه راه بیندازد.
وی در پایان تأکید میکند: اتفاقی که در ورزشگاه آزادی رخ داد، نشاندهنده این است که ما مسیر درستی را نپیمودهایم. برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی، باید فضای ورزشگاه آزادی خانوادگی شود.
زنانِ ورزشگاه
حسین حجتپناه، جامعهشناس در این باره که انتظار میرفت حضور زنان در ورزشگاهها موجب کاهش فحاشیها و ناهنجاریها شود، اما بازی پرسپولیس و تراکتور خلاف این انتظار را نشان داد و چرا چنین شد، میگوید: در واقع این فرضیه که حضور بانوان در کاهش ناهنجاریها مؤثر باشد، بر اساس تجربیات تاریخی در جامعه ما و همچنین تجربههای کشورهای دیگر مطرح شده است، اما با یک نگاه دقیقتر به حضور زنان در ورزشگاهها، مشخص میشود که شرایط لازم برای شرکت گسترده آنان به عنوان هوادار فراهم نیست و در واقع این حضور به شکل فرمالیته صورت میگیرد.
وی توضیح میدهد: اگر قرار باشد که زنان را به عنوان هوادار فوتبال بپذیریم، باید شرایطی فراهم کنیم که آنان به راحتی بتوانند در همه مسابقات شرکت کنند، این امر متأسفانه هنوز در ایران محقق نشده و در برخی از شهرها حتی به صورت کامل، امکان حضور زنان در ورزشگاهها سلب شده است.
یک نمونه بارز، مسابقه تیم ملی فوتبال ایران در مشهد بود که علیرغم فروش بلیت به زنان، از ورود آنان جلوگیری شد و حتی برخورد خشونتآمیزی صورت گرفت. این مسائل نشان میدهد که زنان همچنان از حقوق برابر با مردان برای حضور در ورزشگاهها برخوردار نیستند.
دکتر حجتپناه اضافه میکند: تعداد زنان حاضر در استادیومها نسبت به مردان بسیار کمتر است و این مسأله با توجه به آمار بلیتهای فروختهشده به وضوح مشاهده میشود. علاوه بر این، زنان از تجهیزات معمول هواداران فوتبال محروم هستند؛ برای مثال در برخی موارد وسایلی که برای هواداری فوتبال ضروری است از زنان گرفته میشود. این شرایط بیانگر آن است که هواداری زنان برابر با هواداری مردان دیده نمیشود و این نابرابری به شدت بر تجربه حضور آنان تأثیر میگذارد. 👇👇
فوتبال، میدان تنش های اجتماعی
امروز ۳۱ فروردین در صفحه ۷ روزنامه اطلاعات
آیا آنچه در بازی پرسپولیس تراکتور اتفاق افتاد، دوباره تکرار می شود؟
نظر شما چیست؟
قدردان همراهی ارزنده و دانش دو استاد گرامی، جناب آقای دکتر معدنی و جناب آقای دکتر حجت پناه هستم که سهم بزرگی در تهیه این گزارش داشتند.
لینک گزارش
https://www.ettelaat.com/issue/1/28927/page/7
****
@zohrereporter