فضیلت انسان به آزادی است، از آزادی کوتاه بیایم که دولت ناراحت نشود؟ خب بشود (دکتر غنی نژاد) انتشار مقالات و مطالب اقتصادی، علمی و گسترش روش علمی
🎥 قانون و قانونگذاری از نگاه هایک
🙏یکی از مهمترین کتابهای هایک، سهجلدی قانون، قانونگذاری و آزادی است و در این کتاب هایک از تفاوت مهمی صحبت کرد.
🙏تفکیک مهم میان قوانینی که توسط دولتها طراحی میشوند و قوانینی که از دل تعاملات انسانی بیرون میآیند. بعضی از قوانین به مانند ایستادن به ترتیب در صف را هیچ دولتی طراحی و اجبار نکرده است اما مردم به صورت داوطلبانه از آن پیروی میکنند.
🙏اگر به ایدههای فردریش فون هایک علاقهمند هستید این ویدئو را از دست ندهید زیرا این تفکیک به شما در فهم یکی از اساسیترین ایدههای هایک که نظم خودجوش است، کمک شایانی میکند.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🎥 نقش قیمتها در انتقال دادهها/ هایک
🙏یکی از مهمترین و عمیقترین ایدههای فردریش فون هایک، توصیف نقش و اهمیت قیمتها در انتقال دادهها بود. هایک به ما میگوید که قیمت به ما امکان انتقال حجم عظیمی از دادهها را میدهد.
🙏از نظر هایک زمانی که دولتها شروع به مداخله در امر قیمتها میکنند دسترسی ما به این دادههای مهم را از بین میبرند و باعث ارسال سینگالهای غلطی از سوی قیمتها میشوند. سیگنالهایی که نتیجهای جز تصمیمات غلط افراد جامعه و مخدوش شدن اقتصاد نخواهد داشت.
🙏در این ویدئو از موسسه فریزر، این ایده مهم هایک با زبانی ساده و مثالهایی جذاب توضیح داده شده است.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💦 نفرین طلایی لیسبون
🙏 @Signal99
🤔تا سال ۱۷۵۰، پرتغال از نظر تولید سرانه در مقایسه با استانداردهای اروپای غربی در سطح بالایی قرار داشت. اما تنها یک قرن بعد، این کشور به فقیرترین کشور منطقه بدل شد. اما پژوهش تازهای از پالما و هنریکه (2023) نگاه رایج به عقبماندگی زودهنگام پرتغال را زیر سوال برده است.
🤔 برخلاف دیدگاههای سنتی که واگرایی نهادی بین کشورهای اروپای غربی را از قرن شانزدهم یا اوایل قرن هفدهم میدانند، این تحقیق نشان میدهد که تا میانههای قرن هفدهم، پرتغال و اسپانیا از نظر شاخصهای کلیدی حکمرانی، همچون تشکیل منظم پارلمان، ثبات مالی، نرخ مالیات و ریسک حاکمیتی، عملکردی همسطح یا حتی بهتر از انگلستان داشتهاند. بازسازی حسابهای ملی پرتغال نیز تصویر متفاوتی ارائه میدهد: اقتصاد این کشور در دوران مدرن اولیه پویا و در حال رشد بوده است. در واقع، نقطه آغاز عقبگرد اقتصادی و نهادی پرتغال نه قرن شانزدهم، بلکه نیمه دوم قرن هجدهم است.
🤔 در همین راستا پالما و کدروسکی (2025) در مقالهای با عنوان «The Cross of Gold: Brazilian Treasure and the Decline of Portugal» استدلال میکنند که کلید عقبافتادگی پرتغال از همتایان اروپایی خود را باید در طلا جستوجو کرد. در قرن هجدهم، پرتغال با ورود سیلی از طلای برزیل، گرفتار پدیدهای شد که اقتصاددانان آن را «نفرین منابع» مینامند.
🤔 استانهای دورافتاده برزیل تا سال ۱۷۳۰ بیش از ۷۰ درصد از طلای استخراجشده جهان را به لیسبون صادر میکردند. این طلای وارداتی، که بیشتر از مسیرهای خصوصی به کشور سرازیر میشد، بهطور ناگهانی درآمد واقعی مردم را افزایش داد. نتیجه؟ رونق تقاضا برای کالاهای داخلی، رشد قیمتها و دستمزدها در بخش خدمات و مشاغل غیرتجاری، و بهدنبال آن افزایش نرخ واقعی ارز.
🤔 در ظاهر، پرتغال ثروتمندتر شده بود، اما در عمل، تولید و صنعت دچار افت شد. زیرا با افزایش هزینهها، بخش تجاری کشور که باید موتور صادرات میبود، رقابتپذیری خود را از دست داد و سرمایهها به سمت مشاغل خدماتی حرکت کردند. طلا جای صادرات را گرفت، صنایع داخلی را تضعیف کرد و بخشهای کلیدی تولید و کشاورزی را به حاشیه راند.
🤔 پدیدهای که در اقتصاد مدرن آن را بیماری هلندی مینامیم. پیامدهای ورود طلا از برزیل موقتی نبود؛ در حالیکه کشورهای اروپای غربی در قرن هجدهم مسیر صنعتیشدن و رشد را در پیش گرفته بودند، اقتصاد پرتغال درگیر رکودی شد که هرگز بهطور کامل از آن رهایی نیافت. تجربه پرتغال نشان داد که «نفرین منابع» چگونه میتواند ریشههای یک اقتصاد را بخشکاند.
🤔 رکود در تولید ناخالص داخلی واقعی و دستمزدها نیز طی همین سالها تثبیت شد و تا بیش از یک قرن بعد، نشانی از بازیابی جدی دیده نمیشود. اگر پرتغال نخستین دریافتکننده این حجم عظیم از طلای برزیلی نبود، اقتصادش تا سال ۱۸۰۰ میتوانست تا ۴۰درصد ثروتمندتر باشد.
🤔 اما در عوض، ثروتی که میتوانست سکوی پرتاب باشد، تبدیل به زنجیری شد که توسعه را به عقب کشاند. افزایش درآمدهای سلطنتی موجب شد شاه نیازی به برگزاری پارلمان یا مذاکره با نخبگان سیاسی نداشته باشد. مجلس «کورتس» که زمانی ابزاری برای محدودسازی قدرت سلطنت بود، در کل قرن هجدهم تشکیل نشد. بهتدریج، قدرت مطلقه پدید آمد.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💦رد افسانه «بازارگرایی افراطی»
🙏 @Signal99
🤔اورن کَس، اقتصاددان ارشد اندیشکده تأثیرگذار «قطبنمای آمریکایی»، در مقدمه کتابش با عنوان "بازسازی سرمایهداری آمریکایی"، از سیاستهای مداخلهجویانه دفاع میکند و میگوید: «بازسازی سرمایهداری آمریکایی یک وظیفه کاملاً محافظهکارانه است. لیبرتاریانها نمیتوانند درک کنند که سرمایهداری به چه حمایتهایی نیاز دارد یا نقش دولت در تأمین آنها را بپذیرند. پیشروها هم از سیستمی که اینهمه چیز را به نظم خصوصی واگذار میکند، بیزارند و مشتاقند با برنامههای دولتی هرچه بازار ارائه نمیدهد را جبران کنند. فقط محافظهکاران هستند که قدردانِ آنچه در گذشته جواب داده هستند.»
🤔او در تحلیل خود از سیاستهای دهههای اخیر آمریکا، محافظهکارانی را که از آزادی اقتصادی دفاع کردهاند مقصر میداند و میگوید آنها با ترویج برنامههای کاهش مالیات، مقرراتزدایی و تجارت آزاد، به جای صنعتیسازی داخلی، و زیرسوال بردن نقش مثبت اتحادیههای کارگری، به کشور آسیب زدهان. جهانیسازی، صنایع و مشاغل داخلی را نابود کرد و جوامع فروپاشیده به جا گذاشت. مالیسازی، مرکز ثقل اقتصاد را از خیابانهای شهرها به والاستریت منتقل کرد و باعث انفجار سود شرکتها در کنار رکود دستمزدها و کاهش سرمایهگذاری شد.
🤔چرا این حرفها اشتباه است؟ حرفهای کَس پر از مغلطه و خطاست، اما بیایید روی دو مفهوم اصلی تمرکز کنیم. لیبرتاریانیسم مساوی با بازارگرایی افراطی نیست. لیبرتاریانیسم یک فلسفه سیاسی است که خیلی فراتر از «طرفداری از بازار آزاد» میرود. اصل بنیادی آن این است: هر فرد بالغ و عاقل باید حق انجام هر کاری را داشته باشد، به شرطی که به حقوق دیگران تجاوز نکند. این حقوق شامل مالکیت بر خود و داراییهایی است که بهصورت مسالمتآمیز کسب شدهاند.
🤔لیبرتاریانیسم نه کورکورانه از سنت دفاع میکند و نه هر تغییری را پیشرفت میداند. بلکه معتقد است فقط در یک جامعه آزاد است که سنتهای ارزشمند واقعی حفظ میشوند و تغییرات سازنده ممکن میشود. همانطور که لودویگ فون میزس توضیح میدهد، جامعه یک «هدف» نیست، بلکه یک «ابزار» است. ابزاری که افراد با اهداف مختلف از آن برای پیشبرد خواستههای خود استفاده میکنند. لیبرتاریانیسم نه «بیارتباط با رفاه» است (آنطور که کَس ادعا میکند)، بلکه تنها سیستم ممکن برای تحقق آزادانه تعریف افراد از «رفاه» است.
🤔سرمایهداری واقعی با کاپیتالیسم رفاقتی فرق دارد. سرمایهداری سیستمی است که در آن مالکیت ابزار تولید در دست افراد است، نه دولت. هر وقت دولت بخواهد (آنطور که کَس میخواهد) «بلندپروازی سرمایهداران را هدایت کند»، در واقع این دولت است که تصمیم میگیرد سرمایه چگونه مصرف شود. یعنی عملاً مالک اصلی میشود. به این سیستم میگویند: سوسیالیسم شرکتی (کورپوراتیسم).
🤔کَس ادعا میکند که نمیخواهد سرمایهداری را نابود کند، فقط میخواهد آن را «تقویت و محدود» کند تا اقتصاد «نهتنها به خانواده و جامعه، بلکه به ملت هم خدمت کند». اما حرفهایش عیناً شبیه چپهای پیشرو است. هر دو گروه (نَتکانها و چپها) از این ناراحتند که سرمایهداری آزاد، خواستههای مصرفکنندگان را در اولویت قرار میدهد, نه «چشمانداز آرمانی» آنها از جامعه. هر دو گروه فراموش میکنند که بازار آزاد نه تنها به خواستههای مصرفی پاسخ میدهد، بلکه انگیزه ایجاد شرایط کاری بهتر، افزایش سرمایهگذاری، مهارتآموزی و حتی روابط اجتماعی قویتر را هم فراهم میکند.
🤔 مشکل واقعی کجاست؟ اگر این چیزها به اندازه کافی وجود ندارند، دو احتمال بیشتر نیست. ممکن است مردم آمریکا واقعاً اینقدر که کَس فکر میکند، به مواردی که او میگوید اهمیت نمیدهند! در این صورت، تحمیل این ارزشها با مداخله دولت، چیزی جز استبداد محافظهکارانه نیست. و یا اقتصاد آمریکا اصلاً آنقدرها هم آزاد نبوده! طی ۵۴ سال گذشته، سیاستهای رفاهی و پولپاشیِ بانک مرکزی عامل اصلی صنعتزدایی بودهاند, نه بازار آزاد. حالا مداخلات دولت فقط این روند را بدتر میکند. راه حل واقعی؟ مالکیت خصوصی بیشتر، مسئولیت فردی بیشتر، و دولت کوچکتر نه شعارهای پوپولیستی و وعدههای رایگان.
✏️سایت میزس ترجمه از رضا غنی پور
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
⚠️ با اجرای مکانیزم ماشه (Snapback) اقتصاد ایران بین سالهای بین ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ سقوط تولید ناخالص داخلی رو تجربه کرد و یک سوم اندازه اقتصاد ایران کوچکتر شد.
======================
☑@Reza_Ghanipur
⚠️ آمار عذاب دهنده
🤔 هزار و 100 ایرانی، این آخرین تخمینی بود که رئیس بنیاد شهید از تعداد ایرانیان شهید شده به دست اسرائیل در 12 روز جنگ منتشر کرد. یعنی میانگین 92 نفر در روز.
🤔اما طبق آمار وزیر بهداشت، میانگین روزانه 136 ایرانی در اثر پیامد های آلودگی هوا کشته میشوند و آلودگی هوا علت مرگ و میر 15 درصد از کودکان زیر 5 سال ایرانی است. تازه این کشتار برخلاف جنگ، محدود به 12 روز نیست و هر روز سال ادامه دارد؛ سالانه 50،000 ایرانی! [منبع]
🤔 علت آلودگی هوا را هم که میدانیم بخاطر خودرو های ما است [منبع]. تازه اگر نرخ کشته شده های تصادفات که بخاطر کم کیفیت، نا ایمن و فرسوده بودن خودرو ها کشته میشوند را به این آمار اضافه کنیم با اعداد شوکه کننده تری مواجه می شویم.
🤔سالیان سال است سیاستمداران فاسد و جاهل سر گمرکات کشور وایساده اند و به زور اسلحه به مردم ایران اجازه نمیدهند با پول خودشان خودروی با کیفیت و ارزان وارد کنند تا کشته نشوند. با این آمار عذاب دهنده چکار کنیم؟
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🎙چگونه از میانمار به دانمارک برسیم؟
🎙رمز گذار از دولت غارتگر به دولت مولد
🔴 دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون با نظریه «دالان باریک»، مسیر ظریفی را نشان میدهند که در آن دولت و جامعه در تعادلی شکننده، اما ضروری، آزادی و رفاه را ممکن میکنند. اما پرسش مهمی بیپاسخ میماند: چگونه میتوان از وضعیتهای نهادی ناکارآمد – مثل استبداد یا هرجومرج – به این دالان باریک رسید؟
✏️اینجاست که سنتی مهم از اقتصاد سیاسی وارد میشود؛ سنت انتخاب عمومی که نامهایی چون جیمز بوکانان و الینور اوستروم در مرکز آن قرار دارند. این سنت، به جای آنکه فقط توصیف کند چه اتفاقی افتاده، تلاش میکند توضیح دهد چگونه میتوان تغییر ایجاد کرد. نه صرفاً با امید به «آدمهای خوب»، بلکه با طراحی قواعدی که حتی «آدمهای بد» را وادار به رفتار خوب کند.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💦 پس از ۵۰ سال حمایت دولت آمریکا از نظام تأمین مالی مسکن: چرا نرخ مالکیت خانه افزایش نیافته؟
🙏 @Signal99
🤔نظام تأمین مالی مسکن در آمریکا در نوع خود منحصر بهفرد است, چون تحت سلطه دو نهاد بهاصطلاح «مؤسسههای مالی تحت حمایت دولت» به نامهای فَنیمِی (Fannie Mae) و فِرِدیمَک (Freddie Mac) قرار دارد. این نوع ساختار GSE ذاتاً ایدهای خطرناک و ناکارآمد است، چون مالکیت آن خصوصی است، اما مزایای خاصی دارد، از جمله مهمترینش، تضمین دیون آن توسط دولت (یعنی مالیاتدهندگان). این تضمین هرچند بهظاهر "ضمنی" است، اما در عمل کاملاً واقعی است؛ همانطور که تاریخ نشان داده. همین تضمین باعث گسترش بیش از حد اعتبار مسکن و در نتیجه تورم شدید قیمت خانهها شده است.
🤔بیش از نیم قرن است که دو نهاد مالی دولتی با حمایت و یارانه دولتی دارد که هدفشان افزایش نرخ مالکیت مسکن و ارزانسازی آن بوده. اما طی این مدت طولانی، نرخ مالکیت فقط ۱ درصد رشد کرده است. در طول این پنج دهه، فَنی و فِرِدی به نهادهایی بسیار بزرگ ( ۷.۸ تریلیون دلار) تبدیل شدهاند. همه این ریسکها توسط دولت (یعنی مردم) تضمین شده. این ساختار بزرگ، به شدت بازار مسکن را تحریف کرده, در حالیکه چون مالکیت بخشی از این نهادها خصوصی است، بدهیهای آنها در ظاهر در ترازنامه دولت ثبت نمیشود.
🤔از زمان بحران مالی ۲۰۰۸، خزانهداری آمریکا اکثریت مالکیت این دو نهاد را در اختیار گرفته و اختیار دارد تا ۷۹.۹٪ از سهام عادی آنها را با قیمت اسمی تقریبا صفر خریداری کند. بهجز فَنی و فِرِدی، مداخلههای گستردهتر دولت در بازار و انتقال ریسک به دوش مالیاتدهندگان نیز وجود دارد. برای مثال جینیمِی (Ginnie Mae) که در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد، یک شرکت کاملاً دولتی با مالکیت ۱۰۰٪ خزانهداری آمریکاست. تا مارس ۲۰۲۵، جینی حدود ۲.۷ تریلیون دلار وام مسکن را تضمین میکند که این هم کاملاً با پول مالیاتدهندگان پشتیبانی میشود.
🤔اگر داراییها و تعهدات فَنی، فِرِدی و جینی را با هم جمع کنیم، به عدد شگفتانگیز ۱۰.۴ تریلیون دلار میرسیم. یعنی دولت آمریکا حدود ۷۰ درصد از کل اعتبار مسکن کشور (که حدود ۱۴ تریلیون دلار است) را تضمین کرده. بهنظر من این موضوع از نظر مالی کاملاً غیرمنطقی است. هیچ بازار وام مسکنی نباید تا این حد متکی به تضمین دولتی باشد. اما این هم پایان ماجرا نیست. «سازمان فدرال مسکن» عملاً وامدهنده دولتی برای مشتریان پرریسک محسوب میشود و حدود ۱.۵ تریلیون دلار وام پرخطر را بیمه کرده.
🤔در نهایت، فدرال رزرو هم نقش عظیمی در بازار وام مسکن دارد. تا پایان آوریل ۲۰۲۵، حدود ۲.۲ تریلیون دلار وام مسکن در ترازنامه آن قرار دارد. فدرال رزرو اصلاً نباید مالک وام مسکن باشد، ولی در حال حاضر حدود ۱۵٪ کل بازار را در اختیار دارد و با خرید این اوراق، فدرال رزرو ریسک نرخ بهره هم اضافه کرده, چرا که اوراق بلندمدت ۳۰ ساله میخرد اما از محل بدهیهای کوتاهمدت تأمین مالی میکند. این اشتباه تا به حال حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برای فدرال رزرو ضرر داشته و هر سال ۴۰ میلیارد دلار دیگر هم زیان وارد میکند.
🤔حالا باید بپرسیم این مداخله عظیم دولت در بازار وام مسکن چه نتیجهای داشته؟ نرخ مالکیت خانه در آمریکا در سال ۱۹۷۰ حدود ۶۴٪ بود و در سال ۲۰۲۵ حدود ۶۵٪ است. یعنی در ۵۵ سال، با همه این مداخلات، تقریباً هیچ تغییری نکرده. اما چیزی که این مداخلات باعثش شده، دو حباب بزرگ قیمت مسکن در قرن ۲۱ است. یکی در سال ۲۰۰۶ که منجر به بحران مالی ۲۰۰۷–۲۰۰۹ شد. دیگری در سال ۲۰۲۱ که قیمتها را حتی از سقف ۲۰۰۶ بالاتر برد. با وجود کاهش نرخ رشد، هنوز هم در آوریل ۲۰۲۵، قیمت مسکن ۳٪ در سال رشد دارد.
🤔این یکی از دلایل اصلی است که باعث شد فروش خانه در سال ۲۰۲۴ به کمترین سطح از سال ۱۹۹۵ برسد؛ با وجود اینکه جمعیت از آن زمان تاکنون ۲۷٪ بیشتر شده است. مداخله عظیم دولت آمریکا در تضمین و یارانهدادن به وامهای مسکن اشتباه بوده است. باید سهم بخش خصوصی از بازار وام مسکن افزایش یابد و نقش دولت کاهش پیدا کند. فدرال رزرو باید هیچ سرمایهگذاری در بازار وام مسکن نداشته باشد. دولت باید سهم تضمینی خود را از بازار وامها بهشدت کاهش دهد؛ بهعنوان شروع، پیشنهاد میکنم این سهم از ۷۰٪ کنونی به ۲۰٪ کاهش یابد.
✏️سایت میزس ترجمه از رضا غنی پور
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💦 زیرپوست اقتصاد بردهداری
🙏 @Signal99
🤔آیا تجارت برده را میتوان جلوهای از نظام بازار تلقی کرد؟ چندی پیش رونالد فرایر، استاد اقتصاد هاروارد در مطلبی بردهداری را نمونهای از نتایج فروکاستن انسان به دارایی و تفوق نیروهای سودجوی بازار نامید. فیل مگنس، مورخ اقتصادی در پاسخ به فرایر متن کوتاهی منتشر کرد و یادآور شد که تمام سودآوری نهاد بردهداری به حمایت دولت و فراهم آوردن خدمات عمومی جهت کنترل بردگان استوار بوده است؛ به عبارت دیگر مگنس برخلاف فرایر معتقد است اگر کسی را به خاطر بردهداری باید سرزنش کرد نیروی دولت و قوانین دولتی است، نه نیروهای بازار.
🤔 تنها با کاوش در انگیزهها و نهادهایی که بردهداری را زنده نگه داشتند، میتوانیم بهطور کامل معنای آزادی را درک کنیم. مورخان اقتصادی مدتهاست که سوابق بردهداری را کاوش کردهاند. مطالعه برجسته رابرت فوگل و استنلی انگرمن با عنوان «زمان بر صلیب» (۱۹۷۴) و دنباله آن، «بدون رضایت یا قرارداد» (۱۹۸۹)، فرضیههای اقتصادی را به آزمون گذاشت.
🤔 نیتن نان با تحلیل شواهد از آفریقا تا ایالات متحده، یک الگوی واضح را کشف میکند: هر چه اتکای یک منطقه به بردهداری در قرن نوزدهم بیشتر بوده، عملکرد اقتصادی آن امروز ضعیفتر است. برای مثال، در داخل ایالات متحده، ایالتهایی با سابقه بردهداری کمتر مانند مریلند و میزوری، حتی پس از یک قرن و نیم، درآمد بیشتری نسبت به ایالتهایی با سابقه سنگین بردهداری مانند کارولینای جنوبی و لوئیزیانا دارند. این تفاوتی است که حتی پس از کنترل متغیرهایی چون سطح تحصیلات، شهرنشینی و سایر عوامل دیگر، همچنان باقی میماند.
🤔 برده داری بدون حمایتهای دولتی فرومیپاشید. این نهاد تا حد زیادی وابسته به حمایت دولت بود. گشتهای تعقیب بردگان فراری، هزینههای نظامی برای مقابله با شورشهای احتمالی بردگان، و سانسور مطالب الغای بردهداری توسط اداره پست از جمله اقداماتی بودند که برای حفظ جایگاه اقتصادی بردهداری ضروری تلقی میشدند. این سیاستها بار اجرای این نظام سرکوبگر را از دوش مالکان مزارع برداشتند و آن را بر دوش مالیاتدهندگان گذاشتند.
🤔 بسیاری از ایالتهای موتلفه در اعلامیههای جدایی خود از اتحادیه در سال ۱۸۶۱، به ترس از دست دادن همین حمایتهای دولتی اشاره کردند. آنهایی که بردهداری را «سرمایهداری افسارگسیخته» توصیف میکنند، بهتر است به رای تاریخی لرد منسفیلد در پرونده Somerset v. Stewart (سال ۱۷۷۲) توجه کنند، که نقطه عطفی در مسیر الغای بردهداری بود: بردهداری «چنان نفرتانگیز است که هیچ چیز نمیتواند آن را توجیه کند، مگر یک قانون اثباتی (positive) دولت.» اگر مشروعیت قانونی و یارانههای دولتی از آن گرفته شود، کل بنای اقتصادی بردهداری فرو خواهد ریخت.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
بله، من خائن به وطن هستم
اگر شما وطنپرست هستید
اگر شما میهندوست هستید
من خائن وطن هستم
اگر وطن، از گرسنگی تلف شدن در طول جاده هاست
اگر وطن، مثل سگ از سرما لرزیدن و ازتب به خود پیچیدن است
اگر وطن، نوشیدن خون سرخ ما در کارخانه های شماست
اگر وطن پنجه های اربابهایتان است
اگر وطن، حکومت نظامی است
اگر وطن، باتوم پلیس است
اگر وطن، رها نشدن از عفونت و گندیدگی شماست
بله من خائن به وطن هستم
✍️ ناظم حکمت
☑️@thelunatic
🎧 کتاب صوتی چرا ملت ها شکست می خورند؟
🎯 @Signal99
🎙 فصل اول: دو دنیا چنین متفاوت در کنار هم
🎙 فصل دوم: نظریه هایی که جواب نمی دهند
🎙 فصل سوم: تولید فقر و غنا
🎙 فصل چهارم: تفاوت های کوچک و بزنگاه های تاریخی
🎙 فصل پنجم: من آینده را دیده ام و نتیجه بخش است
🎙 فصل ششم: جدا شدن راه ها
🎙 فصل هفتم: نقطه عطف
🎙 فصل هشتم: در قلمرو ما نه؛ موانع توسعه
🎙 فصل نهم: توسعه معکوس
🎙 فصل دهم: گسترش شکوفایی
🎙 فصل یازدهم: چرخه تکاملی
🎙 فصل دوازدهم: چرخه شوم
🎙 فصل سیزدهم: امروز چرا ملت ها شکست می خورند؟
🎙 فصل چهاردهم: درهم شکستن قالب
🎙 فصل پانزدهم: فهم فقر و غنا
✍️ عجم اغلو -جیمز رابینسون
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔴 به ناپلئون گفتن: پیروز شدیم. پرسید: چه قدر تلفات دادیم؟ گفتن: ۵۰ درصد نیروهامون رو از دست دادیم. ناپلئون گفت: اگه یکبار دیگه پیروز بشیم کلا نابود خواهیم شد.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💦 کشیش و شاه
🙏 @Signal99
🤔داستان جالبی درباره اروپای قرن 17 در جریان جنگ های 30 ساله وجود دارد. در ترانسیلوانیا یکی از کشیش های کلیسای کالوینی (یکی از مذاهب در مسیحیت) نسبت به رابطه داشتن حکومت با کشور های کافر اعتراض می کند و به منتقد اصلی دولت تبدیل میشود.
🤔در جلسات عمومی، وزیر ترانسیلوانیا به مردم توضیح میدهد که این کشور های کاتولیک کافر که اطراف ترانسیلوانیا را گرفته اند اگرچه خدای اشتباه را می پرستند، اما بسیار قوی تر هستند و دست کم فعلا نمیشود با آن ها جنگید، اما حفظ روابط کمک میکند اقتصاد ترانسیلوانیا رشد کند و از عقب ماندگی خارج شود.
🤔کشیش داستان اما در جواب وزیر می گوید: مگر میشود ما که یاری خدای درست را داریم از این کافر ها بترسیم؟ همین فردا باید به جنگ کفار برویم و بعد از اسیر کردنشان مشکلات اقتصادیمان هم حل میشود.
🤔با جلب نظر شاه، کشیش جایگزین وزیر میشود و لشگر ترانسیلوانیا، بعد از انجام برخی اصلاحات نظیر بکارگیری گسترده کشیش ها در موقعیت های تخصصی، به جنگ با کشور های کافر میرود. در عرض چند روز لشگر ترانسیلوانیا شکست سنگینی میخورد و کشیش که اَجل خود را نزدیک میبیند، مجبور میشود شکست را بپذیرد و غرامت زیادی از طرف کشورش بپردازد.
🤔وقتی کشیش به ترانسیلوانیا برمیگردد، شاه از او میپرسد پس چه شد؟ کشیش میگوید: کافران نامرد با همدیگر متحد شده بودند و فناوری جدیدی به اسم تفنگ سرپر هم علیه ما استفاده کردند که ضربات سنگینی به ما وارد کرد. ما هم دیدیم که واقع بینانه دیگر راهی برای پیروزی نیست.
🤔شاه می گوید: ای کشیک بی خرد، اگر بنا بر واقع بینی بود که از 40 سال پیش خودمان هم میدانستیم آن ها قوی تر هستند. تو به ما قول دادی که خدا را به جنگ برای ما می آوری و گرنه چه نیازی به توی بی هنر داشتیم؟
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
💪🇮🇷🇮🇱🔴 الجزیره: آتشبس بین اسرائیل و ایران آغاز شد.
======================
☑@Reza_Ghanipur
💦 نوبلیست همیشه اشتباه
🙏 @Signal99
🤔 جوزف استیگلیتز، نماد یک آکادمیسین موفق است. او در ۲۶سالگی موفق به کسب درجه استادتمامی شده است و نوبل اقتصاد را در کارنامه دارد. با این حال موضعگیریهای او چنگی به دل نمیزند؛ حمایت از دیکتاتورها و پیشبینیهای نادرست از بحرانهای اقتصادی بخشی از کارنامه اوست.
🤔در سال ۲۰۰۶، جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، از سیاستهای اقتصادی هوگو چاوز تمجید کرد. استیگلیتز در کتاب خود با عنوان «به کار انداختن جهانیسازی» که در سپتامبر همان سال منتشر شد، نوشت که رئیسجمهور ونزوئلا یکی از «دولتهای چپگرا» در آمریکای لاتین را رهبری میکرد که به ناحق «به دلیل پوپولیست بودن مورد انتقاد شدید» قرار گرفته بودند.
🤔 از دیدگاه استیگلیتز، بازارها مملو از نارسایی در پردازش و انتقال اطلاعات هستند و دولت باید آماده اصلاح این نارساییها باشد. استیگلیتز در سخنرانی نوبل خود، از «تضعیف» نظریههای بازار آزاد آدام اسمیت سخن گفت و مدعی شد که «دست نامرئی» اسمیت یا وجود ندارد یا «فلج» شده است. او خاطرنشان کرد که مناظرات سیاسی بزرگ در دو دهه گذشته عمدتا بر «کارایی اقتصاد بازار» و «رابطه مناسب میان بازار و دولت» متمرکز بوده است.
🤔 همانطور که استیگلیتز در سخنرانی نوبل خود تاکید کرد، «برای کارآمد بودن بازارها، رقابت کامل ضروری است» (تاکید از اوست) . او حق داشت که با به چالش کشیدن ایده بازارهای کاملاً رقابتی، اقتصاد اطلاعات یک تغییر پارادایم را رقم زد. اما نظریه رقابت کامل آنقدر انتزاعی است که تنها اقتصاددانانی که اسیر اثباتهای ریاضی خود شدهاند، میتوانند به آن باور داشته باشند. هر نهادی که توسط انسانهای خطاپذیر ایجاد و اداره شود، محکوم به شکست است. اما نکته اینجاست که همین انسانهای خطاپذیر، دولتهایی را اداره میکنند که استیگلیتز چنین اعتمادی به آنها دارد. متن کامل
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔹آیا بازارهای مالی بر اساس منطق کامل و دانش برتر عمل میکنند؟
مقاله ای بنیادی و جالب از سایت میزس (لینک منبع): استفاده از نظریههای مبتنی بر فرضیات غیر واقعی، تحت تأثیر نوشتههای میلتون فریدمن رواج پیدا کرد.
به گفته فریدمن، چون نمیشه فهمید «واقعاً اوضاع چطور کار میکنه»، هر نظریهای که پیشبینیهای دقیق ارائه بده، قابل قبوله. یعنی مهم درک واقعیت اقتصادی نیست، بلکه داشتن یک نظریه با قابلیت پیشبینی هست. اما آیا دقت پیشبینی معیار درستی برای پذیرش یک نظریه هست؟
فرض کنید تقاضا برای نان افزایش پیدا کنه. در این صورت (اگه سایر شرایط ثابت بمونه) قیمت نان بالا میره. این رابطه منطقی و قطعی هست. اما آیا این نظریه میتونه مشخص کنه فردا قیمت نان افزایش پیدا میکنه یا نه؟ قطعا خیر. اما به این دلیل باید این نظریه رو کنار بذاریم؟ طبیعتاً نه.
یک دیدگاه دیگه به نام فرضیه بازار کارا (EMH)، با استدلالی متفاوت از فریدمن، تحلیل بنیادی ر بیاهمیت میدونه و میگه بازار انقدر سریع به اطلاعات واکنش نشون میده که توجه به تحلیل بنیادی بیفایده هست.
هر اطلاعاتی که این تحلیل نشون بده، قبلاً در قیمت داراییها لحاظ شده، پس بهتر هست یک استراتژی تصادفیِ خرید و نگهداری برای سرمایه گذاری در پیش بگیریم!
اما آیا واقعاً میشه تأثیر یک عامل اقتصادی که ابتدا روی تعداد کمی از افراد اثر گذار هست و بعد گسترش پیدا میکنه رو بلافاصله سنجید و فهمید؟ یعنی فعالان بازار میتونن فوراً واکنش و پاسخ مصرفکنندگان به یک محرک رو پیشبینی کنن؟
این یعنی نهتنها ترجیحات فعلی مصرفکنندگان رو میدونن، حتی تغییرات آینده این ترجحات رو هم میشناسن. در حالی که ترجحات مصرف کنندگان قبل از اقدام عملی اونها قابل تشخیص نیست.
اقتصاد در اصل دربارهی تولید ناخالص داخلی (GDP) یا نرخ تورم (CPI) نیست. بلکه دربارهی انسانهایی هست که برای رسیدن به هدفهای مشخص، تصمیمگیری میکنن. اساس اقتصاد، «کنش هدفمند انسان» هست.
این اصل که توسط لودویگ فون میزس «کنششناسی (Praxeology)» نام گرفت، زیربنای تئوریک تمام نظریاتش شد. اون اقتصاد رو نه با دادههای دولتی بلکه با درک رفتار هدفمند انسانها توضیح داد.
از این دیدگاه، موتور محرک اقتصاد نه تقاضا، بلکه تولید، سرمایهگذاری و پسانداز هست. چون مردم برای مصرف باید چیزی برای مبادله داشته باشن و این یعنی اول باید چیزی تولید کرده باشن.
پس مصرف و تقاضا وابسته به تولید هست، نه بالعکس. افزایش تولید کالاها و خدمات هست که امکان افزایش تقاضا رو فراهم میکنه. هر چقدر فرد بیشتر تولید کنه، بیشتر هم میتونه تقاضا کنه. پس چیزی که تولید رو گسترش میده، پسانداز و سرمایهگذاری هست.
برای مقابله با رکود، بسیاری از کارشناسان به بانک مرکزی توصیه میکنن پول بیشتری چاپ کنه و اعتبارات رو گسترش بده. اما پول فقط یک وسیله مبادله هست، نه ابزاری برای ایجاد ثروت. تزریق پول فقط توهم رشد ایجاد میکنه و در نهایت باعث انحراف منابع و تضعیف بنیانهای واقعی اقتصاد میشه.
بازارهای مالی هم معمولاً تحت تأثیر این دادههای گمراهکننده هستن. وقتی GDP بالا میره، شاخصها رشد میکنن. اما این واکنشها اغلب بر پایهی شاخصهایی سطحی و ناقص هست، نه بنیانهای واقعی مثل سرمایهگذاری، تولید و پسانداز.
برخی هم معتقدن که با «تفکر مثبت» و انتشار اخبار خوب (خبر درمانی) میشه جلوی رکود رو گرفت! اما واقعیت اینه که اقتصاد تابع روانشناسی نیست، تابع واقعیت هست. اگر پایههای منطقی نشون یده که رکود در راهه، اخبار خوب نمیتونه جلوشو بگیره.
برخلاف تصور عمومی، بازارهای مالی لزوماً مبتنی بر «دانش برتر» عمل نمیکنن. اگر اکثریت بازار به ایدههای نادرست باور داشته باشن، بازار هم همون ایدهها رو برای مدتی بازتاب میده تا زمانی که واقعیت خودشو تحمیل کنه. پس دفعه بعد که کسی گفت «بازار همیشه درست میگه»، یادتون باشه, بازار فقط بازتابی از دانش یا جهل شرکتکنندگانش هست.
======================
☑@Reza_Ghanipur
اقتصاد، حقوق و کسبوکار/رونالد کوز که بود؟
🔴رونالد کوز اقتصاددانی بود که ایدههایش نه تنها در اقتصاد بلکه در کسب و کار و حقوق نیز تاثیرگذار بود. زندگی و اندیشههای او درسهای مهمی برای اقتصاددانها و افراد علاقهمند به علوم انسانی دارد: به تئوری و مدلها تکیه نکنید و به دنیای واقعی بروید و تاریخ بخوانید.
🔹کوز در زندگی فکری خود همواره به این اصل پایبند بوده است. او برای فهمیدن سازوکار بنگاهها به بزرگترین شرکتهای آمریکا به مانند فوردو جنرال موتورز رفت. او برای فهم کالای عمومی به جای تکیه بر کتابهای درسی، شروع به خواندن تاریخ تولید این کالاها در بریتانیای قرن شانزدهم کرد و نتیجه این طرز فکر و مطالعه، مقالات و کتابهایی شد که طرز فکر اقتصاددانها را برای همیشه دگرگون کرد.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🇦🇷تورم آرژانتین برای چهاردهمین ماه متوالی کاهش پیدا کرده و ماهانه تنها ۱.۸ درصد رشد داشته است.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🎥 رقابت در اقتصاد از نظر شومپیترد
🔹در دیدگاه شومپیتر، رقابت ربطی به تعداد شرکتهای کنونی ندارد. ممکن است در بلکه زمانی یک اقتصاد رقابتی است که شرکتهای جدید به سادگی بتوانند وارد رقابت شوند و بازار را به چالش بکشند.
🔹شومپیتر به ما میگوید برای اینکه شهروندان به کالاهای باکیفیت با قیمت خوب دسترسی داشته باشند، راهاندازی کسب و کار و واردات کالا باید آسان باشد و در آن طرف قضیه، اگر صدور مجوز سخت باشد و مقررات طویلی برای راهاندازی کسب و کار وجود داشته باشد، دسترسی شهروندان به کالای خوب سخت میشود و کمبود باعث گرانی قیمت و رانت میشود.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔴بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان کدام کشورها هستند؟/ آمریکا، روسیه و عربستان در صدر لیست
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
دولت ذاتا یک نهاد تورم زاست و تا ابد به ایجاد تورم ادامه خواهد داد مگر آنکه امتیاز انحصاری تدارک و خلق پول از آن سلب گردد.
👤جوزف سالرنو- اقتصاددان مکتب اتریش
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
محمدعلی فروغی:
«سیاست، هنر ممکنات است، نه آرزوهای دور و دراز. عقل سلیم حکم میکند که در برابر طوفانهای سیاسی، به جای مقاومت کور، مسیر باد را شناخت و کشتی مملکت را به سلامت به ساحل رساند.»
🟡 «سوسیالیسم» دولت را با جامعه اشتباه میگیرد. وقتی به آموزش دولتی ایراد میگیریم، میگویند پس شما مخالف آموزش هستید... وقتی به برابری تحمیلشده توسط دولت اعتراض میکنیم، میگویند پس شما مخالف برابری هستید. انگار سوسیالیستها فکر میکنند اگر ما مخالف پرورش گندم توسط دولت هستیم، پس حتما میخواهیم کسی نان نخورد.
✍ فردریک باستیا
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔴اگر کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازها عبور خواهند کرد.
✍ فردریک باستیا
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🎧 کتاب صوتی چرا ملت ها شکست می خورند؟
🎯 @Signal99
🎙 فصل اول: دو دنیا چنین متفاوت در کنار هم
🎙 فصل دوم: نظریه هایی که جواب نمی دهند
🎙 فصل سوم: تولید فقر و غنا
🎙 فصل چهارم: تفاوت های کوچک و بزنگاه های تاریخی
🎙 فصل پنجم: من آینده را دیده ام و نتیجه بخش است
🎙 فصل ششم: جدا شدن راه ها
🎙 فصل هفتم: نقطه عطف
🎙 فصل هشتم: در قلمرو ما نه؛ موانع توسعه
🎙 فصل نهم: توسعه معکوس
🎙 فصل دهم: گسترش شکوفایی
🎙 فصل یازدهم: چرخه تکاملی
🎙 فصل دوازدهم: چرخه شوم
🎙 فصل سیزدهم: امروز چرا ملت ها شکست می خورند؟
🎙 فصل چهاردهم: درهم شکستن قالب
🎙 فصل پانزدهم: فهم فقر و غنا
✍️ عجم اغلو -جیمز رابینسون
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎙توهم کنترل قیمت
🎙گندم و شیر و شکر قربانی کنترل قیمت
🔴 دهمین و آخرین اپیزود نوروزی ویدئوکستهای توهم کنترل قیمت را با ذکر مصادیقی از تجربههای کنترل قیمت در محصولات کشاورزی نیوزلند به پایان میرسانیم. سیاستی که حتی کشاورزان تلاش میکنند قیمت کنترلشده گندم را از روشهای دیگر جبران کنند.
✏️ با الهام از کتاب «آزادی انتخاب» نوشته میلتون و رز فریدمن و کتاب «چهل قرن کنترل دستمزد و قیمت» نوشته شوتینگر و باتلر
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔴نگاهی به گذشته نقض آتش بس توسط اسرائیل
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔹نيويورک تایمز: ایالات متحده رسما وارد جنگ با ایران شد.
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99
🔹واحدهای رزمی نیروی دریایی آمریکا که در سطح منطقه هم اکنون حضور دارن(منبع فاکس نیوز)
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99