scientificdialectics | Unsorted

Telegram-канал scientificdialectics - دیالکتیک علمی

9848

اگر موضوعی را مدام برای شما تکرار کردند بدانید که به احتمال زیاد یک دروغ است. ✍🏻 نوآم چامسکی

Subscribe to a channel

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز فرانسه

تحقیقات جدید MIT نشان می‌دهد که هوش مصنوعی می‌تواند به ۷۰۰ روش مختلف به خطا برود. کارشناسان پنج مورد از خطرناک‌ترین این خطاها را شناسایی کرده‌اند که شامل تبعیض، نقض حریم خصوصی و ایجاد اطلاعات نادرست است

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/EiKRX

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیالکتیک_علمی

🌐زمان برای دو فضانورد گرفتارشده در فضا چگونه می‌گذرد؟


محققانی که با تکیه بر رفتار ساکنان ایستگاه‌های تحقیقاتی قطب جنوب آثار زمان را بر روانشناسی و زیست‌شناسی انسان بررسی می‌کنند، می‌گویند انتظار در محیط‌های سخت با انتظار در زندگی روزمره ممکن است بسیار متفاوت باشد

سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ اوت ۲۰۲۴

تصور اینکه دو فضانورد در فضا به دام افتاده‌اند، ممکن است شبیه به داستان‌های هالیوودی به نظر برسد اما واقعیت این است که اکنون بوچ ویلمور و سونی ویلیامز در فضا گرفتار شده‌اند. این دو که روز پنجم ژوئن (۱۶ خرداد) به فضا اعزام شدند، قرار بود تنها حدود هشت روز در ایستگاه فضایی بمانند اما بازگشت آن‌ها به‌ دلیل بروز مشکل در سیستم محرکه و نشت‌ هلیوم که طی سفر ایجاد شد، تا زمانی نامعلوم به تعویق افتاده است.

ناسا و بویینگ ممکن است طی روزهای آینده، ایمن بودن استارلاینر را برای بازگرداندن این فضانوردان به زمین تایید کنند. اگر چنین شود، مدت اقامت آن‌ها در فضا چندان هم طولانی نخواهد شد. اما اگر مقام‌های ناسا و بویینگ به این نتیجه برسند که استارلاینر ایمن و مناسب نیست، این دو فضانورد ممکن است مجبور شوند تا شش ماه دیگر در مدار منتظر بمانند تا فرصتی برای بازگشت پیدا کنند.

این تاخیر پیش‌بینی‌بینی‌نشده و غیرمنتظره دردناک به نظر می‌رسد. به‌راستی این فضانوردان چگونه با چنین انتظار طولانی کنار می‌آیند؟

انتظار کشیدن حتی در بهترین شرایط، هم دشوار است. در شرایط عادی، انتظار کشیدن ممکن است خسته‌کننده و اضطراب‌آور باشد اما در شرایط حاد با خطرات بالا، می‌تواند به نوعی عذاب دائمی تبدیل شود.

یکی از دلایلی که انتظار را سخت می‌کند، تحریف حس گذر زمان است. آخرین باری را به یاد بیاورید که منتظر یک قطار بودید و تاخیر داشت، یا در انتظار دریافت نتایج یک آزمایش یا پیامی از شریک جدید زندگی‌تان بودید. زمان به‌سرعت می‌گذشت یا به‌کندی؟ برای اکثر افراد، زمان انتظار در چنین شرایطی کند می‌گذرد. در نتیجه، تاخیرها و دوره‌های انتظار در این حالت اغلب بسیار طولانی‌تر از واقعیت به نظر می‌رسند.

انتظار حس گذر زمان را برای ما کند می‌کند، زیرا مدت زمانی که درباره زمان فکر می‌کنیم، تغییر می‌کند. در زندگی روزمره، اغلب به زمان توجه نمی‌کنیم. مغز ما ظرفیت محدودی دارد. اگر زمان مهم نباشد، به آن فکر نمی‌کنیم و این کمک می‌کند که زمان سریع‌تر بگذرد.

اما وقتی در حالت انتظار به سر می‌بریم، تمایل ما به دانستن اینکه انتظار کی به پایان می‌رسد، میزان تفکر ما درباره زمان را افزایش می‌دهد. این «مدام به ساعت نگاه کردن» ممکن است سبب شود دقایق و ساعت‌ها به سرعت لاک‌پشت حرکت کنند. استرس، ناراحتی و درد این اثر را تشدید می‌کنند و باعث می‌شوند که انتظار در شرایط دشوار حتی طولانی‌تر به نظر برسد.

انتظار حس گذر زمان را برای ما کند می‌کند، چون بر آنچه انجام می‌دهیم و احساسی که داریم، تاثیر می‌گذارد. زندگی روزمره همه ما شلوغ و پر از فعالیت‌ها و تعاملات متنوع است. اما نیاز ناگهانی به انتظار، ممکن است جریان زندگی را متوقف کند و اغلب ما را با بدون کار دیگری رها می‌کند که این به نوبه خود باعث افزایش بی‌حوصلگی و خستگی می‌شود.

در مجموع، می‌توان گفت زمانی که با فعالیت پر شود، سریع‌تر می‌گذرد. همه ما در دوران قرنطینه کووید این را تجربه کرده‌ایم. زمانی که در خانه محبوس بودیم و نمی‌توانستیم دوستانمان را ببینیم و در فعالیت‌های روزمره شرکت کنیم، از دست دادن روال عادی و مشغولیت‌ها سبب شد برای بسیاری از ما زمان به‌کندی بگذرد.

برای فضانوردانی که در ایستگاه فضایی بین‌المللی گرفتار شده‌اند، اگر قرار باشد ماه‌های آینده در فضا بمانند، نگرانی درباره زمان بازگشت، فرصت‌های محدود برای فعالیت‌ و تماس‌های کمتر با دوستان و خانواده ترکیب و باعث می‌شود انتظار برای بازگشت به خانه به‌مراتب طولانی‌تر از شش ماه به نظر برسد.

با این حال، محققانی که با تکیه بر رفتار ساکنان ایستگاه‌های تحقیقاتی قطب جنوب آثار زمان را بر روانشناسی و زیست‌شناسی انسان بررسی می‌کنند، می‌گویند انتظار در محیط‌های سخت با انتظار در زندگی روزمره ممکن است بسیار متفاوت باشد.

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐دانشمندان: دلیل سیگنال مشکوک، ابر سرد هیدروژنی بود نه پیام بیگانگان فضایی

وقتی این اتفاق افتاد، ابرها ناگهان روشن شدند

سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ اوت ۲۰۲۴

دانشمندان گمان می‌کنند که احتمالا برای سیگنال«واو» (wow signal)، که از مدت‌ها پیش سبب امیدواری به تماس با بیگانگان فضایی شده بود، توضیحی پیدا کرده‌اند.

تلسکوپ رادیویی «بیگ‌ایر» در دانشگاه ایالتی اوهایو در اوت ۱۹۷۷ (مرداد ۱۳۵۶) سیگنالی دریافت کرد که از آن زمان تاکنون دانشمندان را مجذوب خود کرده است. دانشمندانی که نخستین بار آن را مشاهده کردند [واژه] «واو!» را در کنار سیگنال روی یک برگه چاپ‌شده نوشتند و از آن موقع به این نام شناخته شده است.

این انفجار طولانی و بسیار شدید اما تنها در یک بسامد خاص بود. جزئیات منبع سیگنال بسیاری را بر این باور داشت که این سیگنال ممکن است سیگنالی عمدی از سوی موجودات بیگانه باشد که با استفاده از فناوری مصنوعی ارسال شده است.

دانشمندان متوجه شدند که این سیگنال ظاهرا از صورت فلکی قوس (کمان) آمده است، اما مکان دقیق آن مشخص نشد. این سیگنال دوباره مشاهده نشد و تنها چیزی که برای دانشمندان باقی ماند گمانه‌زنی در این باره بود که آیا این سیگنال از سوی هوش فرازمینی بوده است یا نه.

با این حال، اکنون محققان دانشگاه پورتوریکو می‌گویند که توضیح جدیدی برای این سیگنال یافته‌اند. آن‌ها می‌گویند که پیام بیگانه نبوده بلکه یک رویداد ویژه اخترفیزیکی بوده است.

افرون بر این، آن‌ها سیگنال‌های مشابهی را شناسایی کرده‌اند - اگرچه هیچ‌کدام به‌شدت نخستین سیگنال، که به سیگنال «واو!» انجامید، نبوده‌ است.

پژوهشگران می‌گویند که این سیگنال زمانی ایجاد شد که یک ابر هیدروژنی سرد ناگهان روشن شد. احتمالا این امر به‌دلیل برخورد گسیل‌های یک منبع تشعشع مانند  فوران مگنتار [یا اصطلاحا مغنااختر] یا یک «گاما نرم تکرارشونده» (SGR) با آن بوده است.

وقتی این اتفاق افتاد، ابرها ناگهان روشن شدند. این امر می‌تواند توضیح دهد که چرا این سیگنال در مدت کوتاهی مشاهده شد و سپس دیگر دیده نشد.

محققان می‌گویند که این فرضیه جدید نه‌تنها این سیگنال را توضیح می‌دهد، که هشداری مهم برای موارد احتمالی نشانه‌های بیگانگان فضایی در آينده است.

آبل ماندز، که این پژوهش را سرپرستی کرده است، گفت: «مطالعه ما نشان می‌دهد که سیگنال واو! احتمالا نخستین مورد ثبت‌شده از گسیل میزر-مانند از خط [طیف] هیدروژن بوده است.»

اکنون ممکن است دانشمندان بتوانند منبع دقیق این سیگنال را نیز پیدا کنند، زیرا می‌توانند به دنبال اجرام درون یا پشت این ابرهای هیدروژنی سرد بگردند.

این تحقیق براساس مشاهدات سال ۲۰۲۰ و در نسخه اولیه آنلاین منتشر شده است. آ‌ن‌ها  گفتند دانشمندانی که این تحقیق را انجام داده‌اند داده‌ها را از [دیگر] داده‌های [موجود در] جامعه علمی استخراج می‌کنند و امیدوارند که آن را در یک مجله معتبر داوری‌شده منتشر کنند.


پ . ن : میزر در اخترفیزیک به منبع طبیعی تحریک‌شده در خط طیفی انتشار در محدوده ریزموج گفته می‌شود. این گسیل الکترومغناطیسی ممکن است در ابرهای مولکولی، دنباله‌دارها، اتمسفرهای سیاره‌ای و ستاره‌ای یا در فضای بین‌ستاره‌ای ایجاد شود.

https://www.independent.co.uk/space/alien-signal-wow-extraterrestrial-explained-b2599963.html

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

❤️کارگاههای رایگان،دکترصاحبی،دکترمکری،
دکترحمیدپور، دکتر پیری،سوالات آزمون صلاحیت،سمینار عشق و سکس،جزوات رایگان کنکور روانشناسی،مقاله و پایان نامه روانشناسی ،CBT،پرسشنامه MMPI، NEO ، فیلم جلسات درمان یالوم ، مارتین سلیگمن ، کتابهای روانشناسی و روانپزشکی،روانکاوی و روان‌پویشی، نوروساینس، pdf روانشناسی 📌

/channel/addlist/cw6bdLtf-nVkNzhk

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

در جهان همچنین در بدن موجودات نیز چیزهایی وجود دارند که در یک دوره زمانی مفید بودند اما باید به‌تدریج خود را با تغییرات تطبیق می‌دادند؛ در غیر این صورت یا به زحمتی برای بدن تبدیل می‌شوند، یا به‌تدریج از بین می‌روند و در برخی موارد نیز باعث انقراض یک گونه می‌شوند.

بطور مثال، بیماری‌هایی مانند کمردرد، فتق دیسک و هموروئید به این دلیل وجود دارد که ما برای میلیون‌ها سال چهارپا بودیم و بسیاری از بخشهای بدن هنوز هم خود را با راه رفتن انسان روی دو پا تطبیق نداده‌اند.

مثال دیگر اینکه، کودکان زیادی در اثر خفگی جان خود را از دست می‌دهند، زیرا مجرای گوارش آنها با مجرای تنفسی‌شان فضای مشترک دارد آنهم در حالی که جدا کردن این دو فضا آسان بوده است.

قرار گرفتن خروجی معقد در کنار دستگاه تناسلی نیز گاه باعث ایجاد عفونت‌های جدی در بدن می‌شود.

و فقط در آناتومی نیست که می‌توان چنین ایراداتی در طراحی بدن یافت؛ در بدن انسان گاه اختلالات بیوشیمیایی زیادی وجود دارد که اکنون به لطف مهندسی ژنتیک می‌توان آنها را برطرف کرد.

به این ترتیب اگر قرار است به یک «سازنده برتر» اعتقاد داشته باشیم، دست‌کم این را قبول کنیم که چنین سازنده‌ای باید «صلاحیت» چنین کاری را نیز داشته باشند.

کدهای ژنتیکی

بهترین شواهد برای «تکامل» را می‌توان در ساختار «دی‌ان‌ای» یافت. همه موجودات زنده دارای یک کد ژنتیکی یکسان هستند و همین موضوع نیز امکان موفقیت در علم مهندسی ژنتیک را فراهم کرده است؛ زیرا ژن یک ارگانیسم می‌تواند در ارگانیسم دیگر کار کند و به لطف این واقعیت، ما می‌توانیم انسولین انسانی را در باکتری‌ها تولید کنیم.

حال سوال این است که اگر یک موجود برتر، موجودات زنده را از «هیچ» خلق کرده، آیا منطقی‌تر نبود که به هر کدام از این موجودات یک کد ژنتیکی متفاوت می‌داد؟ زیرا همانطور که کتاب مقدس می‌گوید، این کار می‌توانست مانع از انتقال ژن بین گونه‌ها شود و نشان می‌داد که همه موجودات بطور مستقل خلق شدند.

https://english.elpais.com/science-tech/2024-08-24/if-someone-designed-us-they-sure-werent-intelligent.html?outputType=amp

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

عشق و رابطه جنسی

❒تعدادی از زنان می گویند من فقط با مردی که عاشقش هستم می توانم رابطه جنسی داشته باشم. در مورد زنان روان رنجور این بدین معناست: به جای لذت بردن از احساسات طبیعی جسمم، من باید خود را قانع کنم که رابطه جنسی مفهومی بیش از این دارد. برای این که بتوانم احساس کنم، باید من را دوست داشته باشند. البته رابطه جنسی ضرورتا چیزی جدا از عشق نیست، ولی شخصی که در دوران کودکی از عشق و محبت بهره مند بوده ، نیازی به تلاش برای بدست آوردن آن عشق در رابطه جنسی ندارد.

عشق و رابطه جنسی:رابطه جنسی یعنی رابطه ای صمیمی و نزدیک بین دو نفر که به یکدیگر کشش دارند. یک انسان طبیعی سعی نمی کند همه را با خود به تختخواب ببرد. او میل دارد خودش را با کسی که مورد توجه اش است تقسیم کند. رابطه جنسی برای او نتیجه طبیعی یک رابطه عاطفی خواهد بود مثل هر چیز دیگر، او نیازی به توجیه آن با عشق ندارد.

❒زن روان رنجوری که همیشه احساساتش را انکار کرده، شانس این را نخواهد داشت که به طور کامل از رابطه جنسی لذت ببرد، اما اگر او زنی بهنجار باشد، اجبار نخواهد داشت از رابطه جنسی چیزی فوق العاده در ذهن بسازد. او وابسته به عشق نخواهد بود، برای لذت بردن از خود جسمانی اش نیاز به شنیدن کلمات خاص چون دوستت دارم نخواهد داشت.

❒کودکی که هرگز عشقی از والدینش دریافت نکرده، ممکن است از دورنمای عشق به شدت به هیجان آید، چون احساس می کند در نهایت آنچه را که نیاز دارد به دست خواهد آورد. در نتیجه ممکن است دچار تکانش شود. او روی خود کنترلی ندارد و به دلیل اینکه تمام آن نیاز های انکار شده به یکباره ظاهر می شوند، شخص ممکن است قادر نباشد حتی از کاندوم استفاده کند.

❒دریافت محبت کافی از والدین در دوران اولیه زندگی تنها عامل پیشگیری از بی بند و باری های جنسی بعدی است. خیلی از دختران محروم از محبت، رابطه های جنسی خود را در نوجوانی به حساب عشق گذاشته و با این فکر خود را می فریبند که آنان را دوست داشته اند. آنان باید چنین باوری داشته باشند زیرا به آن نیاز دارند. بسیار غم انگیز است که رابطه جنسی معمولا اولین گرمی و محبت جسمی است که آنان در زندگی شان تجربه می کنند.

عشق حقیقی زمانی به وجود می آید که دختر و پسری یکدیگر را دوست دارند و یکدیگر را همان طور که هستند قبول دارند. روان رنجوران جسم دیگران را برای ارضای نیازهای قدیمی خود در اختیار می گیرند. برای جوان روان رنجور فقط قسمت هایی (اعضای جنسی) از وجود یک دختر مطرح است. او نمی تواند با آن دختر به عنوان یک انسان کامل برخورد کند. این عارضه به عقده ی زنای مدونا معروف است. پنداری که می گوید دخترهای خوب خالی از جسم هستند(غیر جنسی اند) و دختران بد سراپا کشش جنسی هستند.

❒زنان طبیعی نیاز ندارند با عبارات و جملات اغوا شوند. آنان هر زمان موقعیت اقتضا کند رابطه جنسی برقرار می سازند. مشاوران ازدواج، زنان بیشماری را می بینند که ادعا می کنند عاشق شوهرانشان هستند، در صورتی که در طول رابطه جنسی هیچ احساسی ندارند. یک زن سردمزاج نمی تواند ادعای عشق کند، زیرا او قادر نیست حضور خود را در عشقبازی به طور یکپارچه احساس نماید.

❒ممکن است فکر کنید که افراد روان رنجور از رابطه جنسی لذت زیادی می برند. اما این طور نیست، این افراد تنش وحشتناکی دارند که از نظر روانی آن را با عشق ملبس کرده و برچسب رابطه به آن می زنند. رابطه برای این افراد، پوششی بر آن تنش است و محتوایی جز یک تخلیه ساده ندارد. اوج لذت جنسی برای یک مرد روان رنجور، فقط فوران سریع الت است در صورتی که باید این احساس را در کل جسم تجربه کند.

❒زمانی جسم می تواند با این اوج همراه باشد که شخص هر ذره از انکارها (هر انکار خود) را بازسازی و حل کرده باشد. این انکارها ضرورتا جنسی نیستند، جسم بین انکارهای خود تفاوت نمی گذارد. انکار قسمتی از خود، انکار جنسیت نیز می باشد.

📕 روان شناسی رنج

✍ آرتور یانوف

╭─ɢʀᴏᴜᴘ ┈┈┈┈┈┈•✧𝑚𝑒𝑙𝑖𝑠𝑠𝑎
🏛➛
@humanismpsychology
╰──┈•™       

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

پلاستیک های مرتبط با سرطان

پلی اتیلن که به وفور در کیسه‌های پلاستیکی و بطری‌ها استفاده می‌شود و زیست تخریب پذیر نیست، نوع غالب پلاستیکی بود که در نمونه‌های بافتی به ویژه در مغز بیشتر از کبد یا کلیه یافت شد.

طبق مطالعه‌ای در اوت سال ۲۰۲۴، پلی اتیلن همچنین نوع غالب پلیمری بود که در بیضه‌های انسان و سگ یافت شد.

بر اساس داده‌ها پلی اتیلن ترفتالات (PET) بزرگترین عامل انتشار حلال دیوکسان به عنوان ماده‌ای سرطان‌زا برای انسان است.

نانوپلاستیک‌ها با حمله به سلول‌ها و بافت‌ها در اندام‌های اصلی می‌توانند به طور بالقوه فرآیندهای سلولی را مختل کرده و موادشیمیایی همچون فتالات‌ها یا فلزات سنگین را در غدد درون‌ریز رسوب دهند.

به گفته انجمن غدد درون ریز، مختل کننده های غدد درون ریز با سیستم تولید مثل انسان تداخل می کنند و منجر به ناهنجاری های تناسلی و تولید مثلی و همچنین ناباروری در زنان و کاهش تعداد اسپرم می شوند.

یاد بگیرید از پلاستیک کمتر استفاده کنید

به گفته کارشناسان یکی از اقدامات مهم در کاهش قرار گرفتن در معرض پلاستیک این است که پیش از پختن یا قرار دادن مواد غذایی با بسته‌بندی پلاستیکی در مایکروویو آن‌ها را از بسته بندی پلاستیکی خارج کنید. وقتی پلاستیک گرم می‌‌شود، این حرکت میکروپلاستیک‌ها از سریع‌تر از بسته‌بندی به داخل غذا انتقال می‌دهد.

همچنین همواره به جای پلاستیک‌ها از کیسه پارچه‌ای زیپ‌داراستفاده کنید.

https://www.theguardian.com/environment/article/2024/aug/21/microplastics-brain-pollution-health

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز آمریکا

جرد ایزاکمن، میلیاردر و کارآفرین، به عنوان فرمانده مأموریت فضایی "پولاریس داون" انتخاب شده است. این مأموریت شامل یک پیاده‌روی فضایی تاریخی خواهد بود که هدف آن آزمایش فناوری‌های جدید و پیشبرد تحقیقات علمی در فضاست

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/RaBSg

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐پاسخ محققان به یک سوال: آیا ناباروری مردان با ابتلا به ویروس پاپیلوم انسانی ارتباط دارد؟

دانشمندان مدت‌هاست این سوال را مطرح کرده‌اند که آیا عفونت‌های ناشی از ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) در مردان می‌تواند بر سلامت اسپرم و باروری آنها تأثیر بگذارد یا نه؟ اکنون یافته‌های یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که این ویروس می‌تواند منجر به مرگ سلول‌های اسپرم در مردان شود

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

پاپیلومای انسانی شامل گروهی متشکل از بیش از ۱۵۰ ویروس است که عمدتاً از طریق تماس جنسی منتشر می‌شوند.

در بیشتر موارد این ویروس خود به خود طی دو سال از بین می‌رود، اما اگر عفونت‌ها درمان نشوند ممکن است مشکلات سلامتی رخ دهد.

سویه‌های کم خطر این ویروس اغلب باعث ایجاد زگیل می‌شوند و سویه‌های پرخطر می‌توانند افزایش خطر ابتلا به برخی سرطان‌ها مانند سرطان دهانه رحم، مقعد، آلت تناسلی و اوروفارنکس را در پی داشته باشند.

دانشمندان برای این تحقیق نمونه‌های مایع منی مربوط به ۲۰۵ مرد بالغ را که بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ در یک کلینیک اورولوژی در آرژانتین جمع‌آوری شده بود مورد بررسی قرار دادند. هیچ یک از این مردان علیه ویروس پاپیلوم انسانی با واکسن گارداسیل واکسینه نشده بودند.

محققان این ویروس را در ۱۹ درصد نمونه‌ها شامل پرخطر و کم‌خطر شناسایی کردند و عفونت‌های پرخطر که شایع‌تر بودند در ۱۶ نمونه یافت شدند.

محققان سپس کیفیت اسپرم هر گروه را به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بررسی‌ها نشان داد نمونه‌های مردان مبتلا به عفونت‌های پرخطر ۲.۵ برابر بیشتر از مردان مبتلا به عفونت‌های کم خطر مرگ اسپرم داشتند.

محققان در آزمایش‌های خود مشاهده کردند که مردان مبتلا به نوع پرخطر ویروس اسپرم مرده بیشتری داشتند. اسپرم مرده به طور بالقوه نشان‌دهنده افزایش تکه تکه شدن دی‌ان‌ای است که این امر به نوبه خود عاملی مرتبط با ناباروری و سقط جنین در مطالعات دیگر محسوب می‌شود.

اسپرم‌هایی که در حال مرگ هستند نمی‌توانند به سرعت شنا ‌کنند و برای بارور کردن تخمک تحرک کافی را ندارند.

دانشمندان می‌گویند نرخ بالاتر مرگ اسپرم احتمالا تا حدی به دلیل فرایند «استرس اکسیداتیو»، افزایش اختلال در وضعیت سوخت و ساز درون سلولی، در اسپرم است که می‌تواند منجر به آسیب دی‌ان‌ای یا اختلال در عملکرد شود.

محققان همچنین دریافتند که نمونه‌های با عفونت‌های پرخطر ویروس در مقایسه با نمونه‌های کم خطر سطوح بالاتری از نشانگرهای استرس سلولی را نشان دادند.

دکتر ریورو در این باره گفت: «انواع پرخطر ویروس پاپیلوم انسانی تأثیر مخرب‌تری بر اسپرم دارند. آن‌ها یک محیط سرکوب‌کننده سیستم ایمنی موضعی ایجاد می‌کنند که ممکن است حضور عفونت‌های همزمان را تسهیل کند.»

در حالی که اکثر زنان معمولاً به هنگام غربالگری سرطان دهانه رحم در طول معاینات معمولی برای ویروس پاپیلوم انسانی نیز آزمایش می‌شوند، اما غربالگری در این خصوص برای مردان به طور معمول توسط پزشکان توصیه و تجویز نمی‌شود.

اگرچه هیچ درمانی برای ویروس پاپیلومای انسانی وجود ندارد، اما واکسن گارداسیل می‌تواند به پیشگیری از عفونت کمک کند. استفاده از کاندوم در حین رابطه جنسی نیز می‌تواند مانع از انتقال ویروس شود.

پیش از این پاره‌ای از مطالعات نشان داده بودند که ویروس پاپیلوم انسانی می‌تواند بر اجزای سلولی منی تأثیر بگذارد و تعداد، تحرک، یکپارچگی، مورفولوژی و غلظت اسپرم‌ها را مختل کند.

محققان می‌گویند برای اثبات نتایج تحقیق هنوز مطالعات بیشتری مورد نیاز است.

نتایج مطالعات تازه در نشریه علمی «Frontiers in Cellular and Infection Microbiology» منتشر شده است.

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐چه کار کنیم تا مصاحبه‌های رسانه‌ای بر علم ما متمرکز شوند و نه جنسیت ما؟

یوهانا ایرگر، پژوهشگر و استاد رشته شیمی در دانشگاههای اتریش به‌تازگی در مقاله‌ای به موضوع نگاه کلیشه‌ای و جنسیتی رسانه‌ها به موفقیت‌های زنان دانشمند پرداخته است

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

او می‌نویسد پس از آنکه مدیریت یک گروه پژوهشی را در اتریش برعهده گرفته، انتظار داشته است که در گفتگو با خبرنگاران بر تحقیقات و مسئولیت‌های علمی‌اش تمرکز شود؛ اما هنگامی که در مقابل این پرسش مواجه شده که «زن بودن در این مقام به چه معناست؟» متحیر شده است.

پرسشی که به نظر او، باعث می‌شود گزارش دستاوردهای علمی‌ و تحقیقاتی‌اش که به سختی به دست آورده‌ بود، تحت‌الشعاع جنسیتش قرار بگیرد.

او در مقاله‌ای می‌نویسد: «من همیشه مشتاق به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیقات علمی خودم با عموم بودم و معتقدم که مصاحبه‌های رسانه‌ای می‌توانند یک پلتفرم فوق‌العاده برای برانگیختن علاقه به علم در جامعه باشند. اما برای این کار، باید از منحرف شدن مسیر مصاحبه‌ها جلوگیری کرد.»

زیرا به نوشته او، در حالی که همکاران مرد در چنین مصاحبه‌هایی عمدتا درباره بینش‌های علمی و تحقیقاتی خود توضیح می‌دهند، زنان دانشمند اغلب باید به سؤالاتی درباره زندگی شخصی، هویت و مبارزات احتمالی‌شان برای رسیدن به این پست و شغل توضیح دهند.

او می‌افزاید: «یک بار، پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس یک کمیسیون علمی بین‌المللی از من پرسیدند که در چنین محیط مردانه‌ای چگونه کار می‌کنید و اینکه آیا فکر می‌کنم "زن بودن" کار را برایم سخت‌تر کرده است؟ این نوع پرسش‌ها به طرز نامحسوسی کلیشه‌ها را تقویت می‌کنند و دستاوردهای من را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.»

از آنجا که دیگر زنان پژوهشگر و دانشمند نیز بویژه اگر در یک گروه علمی در اقلیت باشند با چنین پرسش‌های کلیشه‌ای روبرو هستند، خانم ایرگر چند راه حل برای جلوگیری از ایجاد چنین انحرافاتی در مصاحبه‌ها پیشنهاد می‌کند.

وقت بگذارید و قبل از مصاحبه با خبرنگاران صحبت کنید

خانم ایرگهر می‌نویسد: «بهتر است قبل از مصاحبه، درباره دامنه سؤالات با خبرنگار بحث کنید و موضوعاتی را که برای شما غیرمجاز هستند، روشن کنید. این رویکرد پیشگیرانه، به داشتن یک گفتگوی موثر کمک می‌کند و احتمال طرح سوالات ناخواسته را کاهش می‌دهد. اگر سوالات به سمت قلمروهای شخصی شما منحرف شوند، مؤدبانه اما محکم مکالمه را به سمت تحقیقات خود هدایت کنید. برای مثال، اگر از من درباره زندگی خانوادگی‌‌ام بپرسند، می‌گویم که "ترجیح می‌دهم زندگی شخصی‌ام را خصوصی نگه دارم و به جای آن دوست دارم درباره تحقیقات ایزوتوپی‌ام بیشتر صحبت کنم". این کار باعث می‌شود که فعالیتهای علمی من نقطه کانونی مصاحبه باقی بمانند.»

مهارت‌های رسانه‌ای را آموزش ببینید

او می‌نویسد: «آموختن درباره رسانه برای من کار بسیار ارزشمندی بوده است. می‌توان در یک جلسه، درباره اهمیت ایجاد پیام‌های واضح و مختصر و هنر ارتباط غیرکلامی آموخت. برای مثال، حفظ تماس چشمی ثابت و استفاده از زبان بدن را تمرین کرد. حتی می‌توان از مصاحبه کننده پرسید که آیا آنها چنین سؤالاتی را از مردان نیز می‌پرسند یا خیر. چنین جلسات تمرینی به من کمک کرد تا در تعامل با رسانه‌ها اطمینان و خونسردی بیشتری داشته باشم.»

ارتباط با دیگر زنان مصاحبه‌شونده را تقویت کنید

از نظر یوهانا ایرگر، صحبت کردن با زنانی که با چالش‌های مشابهی روبرو بودند مهم است؛ زیرا باعث می‌شود که بتوان استراتژی‌های آموزنده‌ای را در این باره به اشتراک گذاشت و از تجربیات رسانه‌ای آنها بهره برد.

این کار همچنین باعث می‌شود که زنان در تلاش برای هدایت مصاحبه‌ها و متمرکز کردن آن روی فعالیتهای علمی، احساس تنهایی کمتری کنند و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.

خانم ایرگر تاکید می‌کند که چگونگی تعامل با رسانه‌ها برای دانشمندان یک مهارت مهم است و کار زنان دانشمند نیز شایسته تقدیر است. بنابراین با آماده‌ کردن خود قبل از انجام مصاحبه و تعیین حد و مرزها برای خبرنگاران، می‌توان مطمئن شد که درنهایت شما به دلیل دانش و مهارتهای علمی‌تان شنیده می‌شوید و مورد احترام قرار می‌گیرید.

https://www.science.org/content/article/how-i-keep-media-interviews-focused-my-science-not-my-gender#:~:text=Here%20are%20some%20strategies%20that,the%20likelihood%20of%20unwelcome%20questions

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

💢فهرستی از بهترین، جذاب ترین و معتبر ترین کانال و گروه های علمی در تلگرام!!
از دستش ندید✔️

/channel/addlist/qYAPtS9AkfA0ZTJk

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐ربات‌ها اکنون می‌توانند بدون پوست مصنوعی تماس دست انسان را احساس کنند


هوش مصنوعی شیوه‌های کاملا جدیدی برای تعامل انسان با ربات را امکان‌پذیر می‌کند

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

دانشمندان روشی کشف کرده‌اند که بدون نیاز به پوست مصنوعی گران‌قیمت، به ربات‌ها حس لامسه می‌دهد.

گروهی از مرکز هوافضای آلمان در عوض [به‌کارگیری پوست مصنوعی] از هوش مصنوعی برای تفسیر پیام‌های دریافتی از حسگرهای داخلی ربات استفاده کرده است تا نیرو و فشار خارجی را به‌درستی تشخیص دهد.

این پژوهشگران گفتند که روش جدید نیاز به پوست‌ها و حسگرهای زیست‌سنجی گران‌قیمت را از بین می‌برد، و در عین حال باعث می‌شود که «انتقال از روش‌های متداول به سمت سازگاری، انعطاف‌پذیری، و کنترل حسی» امکان‌پذیر شود.

طرح مفهومی که این گروه ساخته است دکمه‌های مجازی، کلیدها و نوارهای لغزنده‌ای را شامل می‌شود که می‌توان آزادانه در هر جایی از ساختار ربات قرار داد، و جابه‌جا و پیکربندی کرد.

این تنظیم به ربات امکان می‌دهد بدون نیاز به حسگرهای لمسی خاص، تعامل‌های فیزیکی را تشخیص دهد.

دقت الگوریتم‌های یادگیری ماشینی به این معنا بود که ربات حتی قادر بود تشخیص دهد که چه زمانی اعداد روی سطحش ترسیم می‌شوند، که احتمالا شیوه‌های کاملا جدیدی برای تعامل انسان‌ها با ربات‌ها را ممکن می‌کند.

پژوهشگران در مطالعه‌ای که جزئیات این پیشرفت فناوری را شرح می‌داد، نوشتند: «ما توانستیم به ربات این امکان را بدهیم که محیط اطراف را با حساسیت احساس کند و مسیرهای لمسی را که انسان روی سطحش اعمال می‌کرد به‌درستی در فضا و زمان مکان‌یابی کند.»

«این امر فرصت‌های کاوش‌نشده و جدیدی از لحاظ تعامل حسی و انعطاف‌پذیر میان انسان و ربات فراهم می‌کند.»

«حس لامسه درونی که ما در این کار پژوهشی پیشنهاد کردیم می‌تواند پایه‌ای برای رده پیشرفته‌ای از تعامل فیزیکی میان انسان و ربات باشد که تاکنون ممکن نبوده است، و انتقال از روش‌های متداول به سمت سازگاری، انعطاف پذیری و کنترل حسی را امکان‌پذیر می‌کند.»

این پژوهش، با عنوان «حس لامسه درونی برای تعامل فیزیکی حسی میان انسان و ربات»، روز چهارشنبه در نشریه «علوم رباتیک» (Science Robotics) منتشر شد. 

✍️ آنتونی کاتبرتسون

https://www.independent.co.uk/tech/robots-skin-touch-humans-ai-b2600365.html

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

💢فهرستی از بهترین، جذاب ترین و معتبر ترین کانال و گروه های علمی در تلگرام!!
از دستش ندید✔️

/channel/addlist/qYAPtS9AkfA0ZTJk

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز دانمارک

تحقیقات نشان می‌دهد که بیماران مبتلا به زوال عقل با تماشای فوتبال بهبود قابل توجهی در وضعیت روحی و اجتماعی خود تجربه می‌کنند. اما برای بهره‌مندی بیشتر از این فعالیت، نیاز به تغییر در قوانین و مقررات مربوط به این ورزش احساس می‌شود

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/Ztjqv

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐«شیوع فزاینده» ام‌پاکس در کشورهای آفریقایی

یونیسف در بیانیه مطبوعاتی ۲۲ اوت خود گفت که کودکان و جوامع آسیب‌پذیر در شرق و جنوب آفریقا با «شیوع فزاینده» ام‌پاکس مواجه هستند و بیش از ۲۰۰ مورد ابتلا در پنج کشور آفریقایی- بوروندی، رواندا، اوگاندا، کنیا و آفریقای جنوبی- گزارش شده است

یکشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۵ اوت ۲۰۲۴

به گزارش یونیسف، کشور آفریقای شرقی بوروندی شاهد افزایش موارد ابتلا به عفونت آبله میمون بوده و کودکان و نوجوانان بخش عمده مبتلایان را شامل می‌شوند.

یونیسف گفت: «سویه جدید ویروس ام‌پاکس (کلاد ۱ب) در تمام کشورهای مستعد بجز آفریقای جنوبی شناسایی شده که به دلیل پتانسیل شیوع بالایی که در رده‌های سنی مختلف بویژه کودکان خردسال دارد، باعث نگرانی شده است.»

«بوروندی بیشترین موارد ابتلا به عفونت را در کل منطقه گزارش کرده است. تا ۲۰ اوت ۲۰۲۴، ۱۷۰ مورد ابتلا به ام‌پاکس در ۲۶ منطقه از ۴۹ منطقه این کشور شناسایی شده که ۴۵.۳ درصد از آن‌ها زن هستند.»

کودکان و نوجوانان زیر ۲۰ سال تقریباً ۶۰ درصد از مبتلایان بروندی را تشکیل می‌دهند و کودکان زیر پنج سال ۲۱ درصد از موارد ابتلا به عفونت را شامل می‌شوند.

یونیسف گفت که خطرات ناشی از کلاد ۱ب ام‌پاکس برای کودکان بوروندی افزایش یافته و سرخک نیز به‌طور هم‌زمان شیوع پیدا کرده است.

این کشور در مبارزه با ام‌پاکس با چالش‌های متعددی روبه‌روست که از جمله می‌توان به آگاهی اندک جامعه، کمبود کیت‌های تشخیص و دارو و هزینه‌های عملیاتی بالا اشاره کرد.

اتلیوا کادیلی، مدیر منطقه‌ای یونیسف در شرق و جنوب آفریقا، سویه جدید ام‌پاکس را «تهدیدی جدی برای کودکان و خانواده‌های آسیب‌پذیر خواند.»

او گفت: «اولویت دادن به نیازهای کودکان در مبارزه با شیوع ام‌پاکس نه‌تنها ضروری است که فوریت دارد. آسیب‌پذیری شدید کودکان مستلزم آن است که توجه و منابع خود را به‎طور کامل به آن‌ها اختصاص دهیم تا از ایمنی و تندرستی کودکان در این مرحله حساس مطمئن شویم.»

ام‌پاکس دارای دو کلاد ژنتیکی ۱ و ۲ است. به گفته کارشناسان، کلاد ۱ بیماری حادتری نسبت به کلاد ۲ ایجاد می‌کند و در عین‌حال با سهولت بیشتری منتقل می‌شود و خطرات بیشتری هم برای سلامتی به دنبال دارد.

شیوع جهانی ام‌پاکس در سال ۲۰۲۲ با کلاد ۲ آغاز شد. تا اوایل اوت، هیچ موردی از ابتلا به کلاد ۱ ام‌پاکس در خارج از قاره آفریقا مشاهده نشد.

هم‌زمان با این‌که مقامات سوئدی از شناسایی یک مورد ابتلا به عفونت کلاد ۱ در این کشور خبر دادند، وضعیت در ۱۵ اوت تغییر کرد.

اولیویا ویگزل، مدیرکل آژانس بهداشت عمومی سوئد، در نشست خبری خود به خبرنگاران گفت: «این بیمار در مقطعی که در یک کشور آفریقایی که با شیوع گسترده کلاد ۱ ام‌پاکس دست‌و‌پنجه نرم می‌کند اقامت داشت، آلوده شد.»

لسنت در ۲۴ اوت گفت که مورد سوئد و موردی دیگر در پاکستان در اواسط اوت جزو اولین موارد ابتلا به کلاد ۱ب ام‌پاکس در خارج از آفریقا هستند.

تایلند در ۲۲ اوت اولین مورد ابتلا به ویروس کلاد ۱ را تأیید کرد. یک مرد ۶۶ ساله اروپایی که از یک کشور آفریقایی می‌آمد، به سویه کلاد ۱ب آلوده شده بود.

به گزارش سازمان جهانی بهداشت، سویه کلاد ۱ جدا از سوئد و تایلند در هشت کشور آفریقایی- جمهوری دموکراتیک کنگو، بوروندی، جمهوری آفریقای مرکزی، کامرون، کنگو، رواندا، اوگاندا و کنیا- نیز شناسایی شده است.

علائم ام‌پاکس شامل درجه حرارت بالا، درد مفاصل، کمردرد، لرز، تورم غدد، سردرد و درد عضلانی هستند.

پس از ظهور علائم اولیه معمولاً شاهد بثورات یا ضایعات چرک‌آلود خواهید بود. بثورات معمولاً از صورت شروع می‌شوند و سپس به دیگر قسمت‌های بدن مانند دهان و اندام تناسلی می‌رسند.

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

یک سال در قطب جنوب

در حالی که شش ماه اقامت در ایستگاه فضایی بین‌المللی ممکن است برای بسیاری از مردم کابوس به نظر برسد، برای دانشمندانی که مدت زمان طولانی را در محیط‌های سخت و ایزوله سپری می‌کنند، غیرمعمول نیست.

سازمان‌هایی که از ایستگاه‌های تحقیقاتی در قطب جنوب استفاده می‌کند، هر سال تیم‌های پژوهشی خود را برای تحقیقات حتی تا مدت ۱۶ ماه به این قاره یخی اعزام می‌کنند.

این افراد طی شرایط زمستان قطبی، از ماه مارس تا اکتبر، شش ماه را در تاریکی تقریبا کامل سپری می‌کنند و از ماه مه تا اوت نیز در تاریکی کامل و با دمای تا منفی ۶۰ درجه سانتی‌گراد، سرعت باد ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت و طوفان‌هایی که تقریبا همه فعالیت‌های بیرونی را متوقف می‌کنند، روبرو می‌شوند. افزون بر این، پوشش محدود اینترنت نیز می‌تواند مانع از برقراری ارتباط مداوم با جهان خارج شود.

نویسنده مقاله کانورسیشن می‌نویسد: «ما در طول یک سال گذشته، درباره تاثیر زندگی در قطب جنوب بر تجربه افراد از زمان تحقیقاتی انجام داده‌ایم. هر ماه از اعضای تیم‌ها پرسیده‌ایم که زمان، در مقایسه با قبل از ماموریتشان، چگونه به نظر می‌رسد.»

شاید انتظار داشته باشید که با محبوس بودن در پایگاه و محدودیت تماس با دنیای خارج زمان به کندی بگذرد. با این حال، نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که این همیشه هم درست نیست.

تحلیل تجربیات اعضای تیم‌های مستقر در قطب جنوب نشان داد که مشغول بودن مداوم به کارهای پیچیده مثل پژوهش‌های علمی به آن‌ها کمک می‌کند حس کنند زمان سریع‌تر می‌گذرد. بر مبنای ۸۰ درصد از پاسخ‌های اعضای تیم‌های مستقر در قطب جنوب، زمان در قطب جنوب به‌سرعت می‌گذرد. تنها سه درصد از پاسخ‌ها نشان داد که زمان واقعا به‌کندی می‌گذرد. این گزارش‌ها نیز اغلب مربوط به زمان‌هایی‌ بودند که شب‌ها طولانی بود و کارهای کمی برای انجام دادن وجود داشت.

این تجربیات می‌تواند برای فضانوردانی که در ایستگاه فضایی بین‌المللی گیر افتاده‌اند، نیز امیدوارکننده باشد. این فضانوردان نیز مثل ساکنان یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب جنوب، زندگی شلوغی دارند که در آن به تمرکز و فعالیت‌های ذهنی زیادی نیاز است. این عوامل ممکن است کمک کند زمان برای آن‌ها سریع‌تر بگذرد.

با این حال، یک عامل کلیدی در تحمل انتظار آن‌ها احتمالا توانایی آن‌ها در تحمل «فقدان قطعیت» خواهد بود. بوچ ویلمور و سونی ویلیامز زمانشان را در فضایی معادل با فضای داخلی یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷ خواهند گذراند. اما اطلاعات بهتر در مورد زمان وقوع رویدادها و دلایل تاخیرها می‌تواند به این افراد کمک کند تا انتظار را بهتر تحمل کنند و آثار منفی آن بر سلامت روانشان را کاهش دهند.

گزارش وب‌سایت کانورسیشن

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

پنج روش رهاسازی «گره‌های عضلانی»
گره‌های عضلانی معمولا در عرض یک یا دو هفته خودبه‌خود از بین می‌رود اما برخی روش‌ها می‌تواند این روند را تسریع کند

سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ اوت ۲۰۲۴

کانورسیشن به نقل از زاکاری جیلن، فیزیولوژیست ورزشی که تاثیر ورزش بر سیستم‌های مختلف بدن، از جمله سیستم عضلانی، قلبی‌ــ‌عروقی، تنفسی و عصبی را بررسی می‌کند، درباره دلیل ایجاد گره‌های عضلانی و چگونگی تاثیر فشار بر عضلات و راه آزادسازی این گره‌ها توضیح می‌دهد. 

گره‌ عضلانی چیست؟

گره‌هایی که در عضلاتتان حس می‌کنید و به کوچکی یک تیله یا به بزرگی یک توپ گلف‌اند، به نام «نقاط ماشه‌ای میوفاسیال» شناخته می‌شوند. فاسیا لایه نازکی از بافت همبند است که عضله را احاطه کرده است. 

وقتی عضله شما آسیب می‌بیند‌ــ حتی به مقدار کم‌ــ می‌تواند به التهاب در نوارهای عضلانی و لایه فاسیال بالای آن منجر شود و این توده در واقع بافت ملتهب است. توده‌های کوچک معمولا به لمس حساس‌اند و می‌توانند دامنه حرکت شما را محدود یا در اثر حرکات مختلف درد ایجاد کنند. گره‌های عضلانی را نمی‌توان در اسکن‌های تصویربرداری پزشکی مشاهده کرد و محققان هنوز در تلاش‌اند سازوکارهای فیزیولوژیکی دقیق درون عضله را که باعث این واکنش می‌شوند، کشف کنند.

نقاط ماشه‌ای میوفاسیال زمانی که عضله با یک حرکت تکراری جدید یا شدیدتر از حد معمول تحریک شود، به وجود می‌آیند. به عنوان مثال در ماهیچه‌هایی که در طول روز تحت بیشترین فشار بوده‌اند، به وجود می‌آید. البته این گره‌ها تنها به دلیل فشار شدید ورزشی ایجاد نمی‌شوند و حتی نشستن طولانی‌مدت پشت میز هم می‌تواند به ماهیچه‌‌ها فشار وارد کند و این عارضه را به دنبال داشته باشد. 

چگونه از شر این گره‌‌ها خلاص شویم؟

اگر گره‌های عضلانی دارید، یکی از ساده‌ترین کارها صبر کردن است. ماهیچه‌ها برای عادت‌ کردن به حرکت جدید به زمان نیاز دارند. گره‌های عضلانی معمولا در عرض یک یا دو هفته خودبه‌خود از بین می‌رود.

البته شما می‌توانید با برخی راهکارها، فرایند بهبودی را تسریع کنید. برخی گزینه‌ها عبارت‌اند از ماساژ، سوزن خشک یا Dry Needling، یعنی وارد کردن یک سوزن بسیار نازک به نقطه ماشه برای شکستن بخشی از بافت و افزایش جریان خون در ناحیه، و حتی تحریک الکتریکی. هدف همه این تکنیک‌ها ‌کاهش کشیدگی فاسیال و عضله در منطقه و افزایش جریان خون است. جریان خون مواد مغذی و اکسیژن بیشتری به بافت آسیب‌دیده می‌رساند و بهبودی را سرعت می‌دهد. 

روش‌های مقرون به صرفه‌تر انجام دادن حرکات کششی است. دامنه‌‌های حرکتی برای ماهیچه‌هایی که به مدت چندین ساعت تحت فشار و تنش ثابت مانده‌‌اند، بسیار مفید است. به عنوان مثال، پس از مدتی نشستن، چند چرخش ساده شانه و چرخش گردن می‌تواند تا حدودی تنش آن عضلات را کاهش دهد و به جلوگیری یا کاهش تجمع گره‌های عضلانی کمک کند.

روش دیگری که می‌توانید در خانه امتحان کنید، رهاسازی میوفاسیال نام دارد. برای این کار می‌توانید منطقه گره را به کمک غلتک فومی، توپ سخت یا حتی یک لوله پی‌وی‌سی کوچک ماساژ دهید. برای مثال، اگر در گروه عضلات چهارسر در قسمت جلویی ران گره‌هایی دارید، می‌توانید روی یک غلتک فومی دراز بکشید و پایتان را روی آن به‌آرامی به جلو و عقب بغلتانید.

گره‌های عضلانی با وجود آنکه دردناک‌اند، موردی نگران‌کننده محسوب نمی‌شوند. به یاد داشته باشید که پایبندی به ورزش و حرکت در طول روز می‌تواند از ایجاد گره‌های عضلانی جلوگیری کند.

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐محققان بریتانیایی: یک‌جا خوابیدن والدین با فرزندان هیچ تاثیر منفی بر سلامت روان آن‌ها ندارد

تحقیقات جدید نشان داده است که استفاده از تخت مشترک والدین بر رشد روانی کودکان تأثیر منفی ندارد

سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ اوت ۲۰۲۴

مطالعه‌ای که در دانشگاه اسکس انجام شد،  با بررسی نزدیک به ۱۷ هزار نوزاد بریتانیایی، آن‌ها را به مدت ۱۱ سال ردیابی کرد. نتیجه آن که کودکانی که با والدین خود تختخوابی مشترک داشتند، شاد و سالم بودند.

دکتر آیتن بیلگین، از دپارتمان روانشناسی اعلام کرد که هیچ ارتباطی بین اشتراک رختخواب در ۹ ماهگی و مشکلات عاطفی یا رفتاری دوران کودکی پیدا نکردیم.

این موضوع با بحث‌هایی همراه است زیرا برخی از کارشناسان پیشتر فکر می‌کردند که تختخواب مشترک با والدین بر رشد کودکان تأثیر منفی می‌گذارد.

با این حال، برخی دیگر می گویند این امر به والدین و کودکان کمک می‌کند زیرا در صورت نیاز به تغذیه در طول شب در نزدیکی یکدیگر هستند.

دکتر بیلگین گفت: «علی‌رغم بحث های جاری در مورد مضرات و مزایای طولانی مدت استفاده از تخت مشترک، تحقیقات علمی کمی در مورد این موضوع انجام شده است.» او ادامه داد: «والدین می توانند مطمئن باشند که تا زمانی که به صورت ایمن کنار یکدیگر بخوابند، بعید است که اشتراک تختخواب تاثیر منفی بر رشد عاطفی و رفتاری کودکان داشته باشد.»

«والدین می توانند مطمئن باشند که تا زمانی که به صورت ایمن کنار یکدیگر بخوابند، بعید است که اشتراک تختخواب تاثیر منفی بر رشد عاطفی و رفتاری کودکان داشته باشد.»

نتایج این مطالعه که در مجله «Attachment and Human Development» منتشر شده است، از داده‌های مطالعه «UK Millennium Cohort» که توسط مرکز مطالعات طولی (CLS) در دانشگاه لندن انجام شده است، استفاده کرده است. این مرکز که به مطالعه و تحقیق در مورد تغییرات در طول زمان در زندگی افراد می‌پردازد و از آن‌ها برای تحقیق در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و آموزشی استفاده می‌کند، داده‌های ۱۶۵۹۹ نوزاد متولد شده را در اختیار این تحقیق قرار داده است.

والدین شرکت‌کننده در مورد خوابیدن مشترک با نوزاد خود در ۹ ماهگی و رفتارهای درونی کودکانشان مانند افسردگی و اضطراب و رفتارهای بیرونی، مانند پرخاشگری و بیش‌فعالی در سنین ۳، ۵، ۷ و ۱۱ سالگی گزارش دادند.

https://www.sciencedaily.com/releases/2024/08/240822125949.htm

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیالکتیک_علمی

🌐اگر کسی خالق ما بوده، مطمئناً باهوش نبوده است

افرادی که فرایند «تکامل» را علیرغم همه شواهد علمی رد می‌کنند، معتقدند که توضیح این فرآیند بدون پذیرش وجود یک «طراح اصلی و کسی که همه چیز را رهبری کرده» ممکن نیست. اما مطالعات بیولوژیکی نشان می‌دهد که اگر طرحی نیز در ابتدا وجود داشته، این طرح آنقدرها هم عالی نبوده است

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

تکامل بیولوژیکی یک واقعیت است، حتی اگر انکارکنندگان مخالف آن باشند. این تئوری شواهد علمی پشتیبان بسیار زیادی دارد.

بطور مثال در حالی که جیمز آشر، اسقف اعظم ایرلند (که اقدام به گاه‌شماریِ وقایعِ کتاب مقدس کرده) با اتکا به بیان کتاب مقدس زمان آغاز آفرینش را سال ۴۰۰۴ قبل از میلاد اعلام کرده است، شواهد زمین‌شناسی نشان می‌دهد که سن زمین حدود ۴.۵ میلیارد سال است. وجود فسیل‌هایی از حیوانات قدیمی که تخمین زده می‌شود مربوط به میلیون‌ها سال پیش باشند نیز این یافته‌های زمین شناسی را تایید می‌کند.

البته برخی تعلیمات دینی سعی داشتند برای وجود این فسیل‌ها نیز یک توضیح ماورائی پیدا کنند؛ از جمله اینکه خدا فسیل‌ها را برای آزمایش ایمان ما آفریده است؛ یا اینکه دایناسورها به دلیل جا نگرفتن در کشتی نوح منقرض شدند وگرنه آنها نیز قبل از طوفان سهمگین عصر نوح، در کنار انسان‌ها زندگی می‌کردند.

اگرچه تاکنون هرگز فسیل انسان و دایناسور در یک لایه مشترک از زمین شناسی یافت نشده تا این استدلال را ثابت کند، اما این امر نیز نتوانسته افراد سرکش در برابر نظریه «تکامل» را متقاعد کند و همچنان در آثار مذهبی، تصاویر زیادی از انسان‌های بدوی که با دایناسورها همزیستی داشتند دیده می‌شود.

یک «طراحی هوشمندانه»

یک مکتب فکری نیز وجود دارد که معتقد است می‌توان وجود خدا را در کنار فرایند «تکامل» توضیح داد زیرا همین تکامل نیز باید بر اساس «طرحی از قبل تثبیت‌شده» و یک «طراحی هوشمندانه» انجام شود. در واقع آنها سعی دارند ایده وجود خدا را به نوعی وارد این نظریه کنند و در کنار شواهد تکامل بیولوژیکی توضیح دهند.

به این ترتیب حامیان «طراحی هوشمند» می‌پذیرند که موجودات زنده تکامل می‌یابند، اما معتقدند که این تکامل نیازمند کارگردان است و نمی‌تواند به طور تصادفی اتفاق بیفتد.

یکی از زیباترین بخش‌های نظریه تکامل داروین‌-والاس این است که تکامل بیولوژیکی را برحسب تغییراتی که از طریق شانس و انتخاب و بر اساس شرایط طبیعت روی می‌دهد، توضیح می‌دهد. این فرآیند، نیازی به یک موجود بالادست و کنترل کنندۀ فرآیند یا نقشۀ راه ندارد.

به عبارت دیگر، تحولاتی که طی میلیاردها سال در کره زمین روی داده، باعث شده که نوع «انسان» بوجود بیاید، و اگر شرایطی دیگر حاکم بود، احتمال داشت که انسان نیز وجود نداشته باشد.

پیچیدگی کاهش‌ناپذیر

یکی از استدلال‌های حامیان «طراحی هوشمند» برای توضیح دیدگاهشان، تاکید بر مبحث «پیچیدگی کاهش‌ناپذیر» است.

آنها به ساختارهای بیولوژیکی بسیار پیچیده‌ای مانند چشم انسان اشاره می‌کنند و می‌گویند که چنین ساختاری نیازمند حضور عناصر زیادی است و نمی‌تواند بر اثر تصادف و انباشت تغییرات کوچک شکل گرفته باشد.

اما این استدلال نیز به‌راحتی قابل رد است زیرا آنچه در تکامل اتفاق می‌افتد، این است که برخی از عناصر عملکردهای جدیدی پیدا می‌کنند. مثلا در خانواده بزرگ پروتئین‌ها، بسیاری نیز عملکردهای متعدد و نامرتبط دارند. در مثال چشم نیز، امروزه حیواناتی وجود دارند که هنوز ساختار چشمی دارند که بیشتر شبیه به ساختار چشمی اجداد ماست.

بهترین استدلال علیه «طراحی هوشمند» تمام شواهدی است که نشان می‌دهد حتی اگر یک طراح بزرگ وجود داشته باشد نیز به نظر می‌رسد که «آنقدرها هم باهوش نبوده است».

مطالعات بیولوژیکی بوضوح نشان داده که یا همه چیز بطور تصادفی اتفاق افتاده یا اینکه شخصی که همه اینها را اداره می‌کند، کارش را به درستی انجام نداده است.

تکامل بیولوژیکی مانند تلاش برای بازسازی خانه‌ای است که از قبل ساخته شده است. شما نمی‌توانید خانه ساخته شده را خراب کنید و از نو بسازید؛ اما می‌توانید برخی جاهای آن را دستکاری کنید، یک در را بزرگ کنید یا یک اتاق دیگر اضافه کنید.

این اصلاحات تدریجی درنهایت با یکدیگر همپوشانی خواهند داشت؛ مانند کلیساهایی که طی چندین قرن ساخته شدند و در آن سبک‌های مختلف معماری در کنار هم وجود دارند.

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز ترکیه

استانداری آنکارا نسبت به افزایش سطح آلودگی صوتی در شهر هشدار داده و از شهروندان خواسته است تا در ساعات مشخصی از روز، از ایجاد صداهای بلند خودداری کنند. این اقدام به منظور حفظ آرامش و سلامت عمومی انجام می‌شود

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/vh4LH

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیالکتیک_علمی

🌐مغزهای پلاستیکی؛ ریزپلاستیک‌ها چند درصد از مغز ما را اشغال کرده‌اند؟

بر اساس پیش چاپ یک مقاله علمی، نمونه‌های مغزی جمع‌آوری شده در کالبد شکافی در اوایل سال ۲۰۲۴ حاوی ذرات ریز پلاستیکی بیشتری نسبت به نمونه‌های جمع‌آوری‌شده هشت سال قبل بود

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

متیو کامپن، استاد علوم دارویی دانشگاه نیومکزیکو در شهر آلبوکرکی گفت: «غلظت بافت مغزی افراد عادی با میانگین سنی حدود ۴۵ یا ۵۹ سال، ۴۸۰۰ میکروگرم یا ۰.۵ درصد وزنی بود.» وی افزود: «در مقایسه با نمونه‌های کالبدشکافی شده مغز در سال ۲۰۱۶، این میزان حدود ۵۰ درصد بیشتر است. این بدان معناست که مغز ما امروز ۹۹.۵ درصد مغز و بقیه از پلاستیک تشکیل شده است.»

این نمونه‌های مغزی جدید حاوی ۷ تا ۳۰ برابر بیشتر از نمونه‌های برگرفته از کلیه‌ها و کبد اجساد، حاوی ریز پلاستیک‌ها بودند.

دکتر فیلیپ لاندریگان، متخصص اطفال و پروفسور زیست‌شناسی در این زمینه گفت: «این مطالعات حاکی از وجود این پلاستیک‌ها در قلب انسان، رگ‌های خونی بزرگ، ریه‌ها، کبد، بیضه‌ها، دستگاه گوارش و جفت جنین است.»

دکتر لندریگان گفت: «نباید مردم را بی‌جهت نگران کنیم، چرا که علم در این زمینه هنوز در حال توسعه است و هیچ کس در سال ۲۰۲۴ نمی‌تواند از قرار گرفتن در معرض پلاستیک در امان باشد.» وی افزود: «قرار نیست تلفن همراه یا رایانه‌ای تهیه کنید که حاوی پلاستیک نباشد.» اما سعی کنید قرار گرفتن در معرض پلاستیک‌هایی که می‌توانید از آن‌ها اجتناب کنید، مانند کیسه‌ها و بطری‌های پلاستیکی را به حداقل برسانید.»

نانوپلاستیک‌ها «دزدکی» راه خود را به مغز باز کردند

برای این مطالعه، بافت‌ مغز، کلیه و کبد ۹۲ نفر که برای تأیید علت مرگ در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۴ تحت کالبدشکافی پزشکی قانونی قرار گرفتند، بررسی شدند.

دکتر کامپن، استاد علوم دارویی می‌گوید که «کوچک‌ترین نانوساختارها، در اندازه ۱۰۰ تا ۲۰۰ نانومتر در مغز یافت می‌شوند و به نظر می‌رسد ذرات بزرگ‌تر بین یک میکرومتر تا پنج میکرومتر وارد کبد و کلیه‌ها می‌شوند.»

اندازه میکروپلاستیک‌ها کمتر از ۵ میلی‌متر تا ۱ نانومتر متغیر هستند. به گفته آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، تار موی انسان حدود ۸۰ هزار نانومتر عرض دارد، حال آن که یک نانوپلاستیک باید در یک میلیاردم متر اندازه‌گیری شود.

به گفته کارشناسان، نانوپلاستیک‌ها نگران‌کننده‌ترین پلاستیک‌ها برای سلامت انسان هستند، زیرا این قطعات ریز می‌توانند درون سلول‌های فردی ساکن شوند.

نانوپلاستیک‌ها عاشق چربی‌اند

از منظر دکتر کامپن «نانوپلاستیک‌ها راه خود را از طریق بدن ربوده و به مغز می‌رسند. آن‌ها عاشق چربی‌ها یا لیپیدها هستند و مغز انسان از نظر وزن حدود ۶۰٪ چربی دارد که بسیار بیشتر از هر عضو دیگری است.»

اسیدهای چرب ضروری، مانند امگا ۳، کلید قدرت و عملکرد سلول‌های مغز هستند. از آنجایی که بدن انسان نمی‌تواند اسیدهای چرب ضروری را به تنهایی تولید کند، آنها باید از طریق غذا یا مکمل ها تامین شوند.

دکتر لندریگان در همین باره بیان می‌دارد که «رژیم غذایی مسیر اصلی قرار گرفتن در معرض میکرو و نانوپلاستیک‌ها است.»

پیش از پختن یا قرار دادن مواد غذایی با بسته‌بندی پلاستیکی در مایکروویو آن‌ها را از بسته‌بندی پلاستیکی خارج کنید. وقتی پلاستیک گرم می‌‌شود، این حرکت میکروپلاستیک‌ها را سریع‌تر از بسته‌بندی به داخل غذا انتقال می‌دهد.


در عین حال در مورد استنشاق میکروپلاستیک‌ها در هوا اعلام کرد که «زمانی که مردم در حال رانندگی در بزرگراه هستند و لاستیک‌هایشان روی سطح بزرگراه ساییده می‌شود، مقدار مشخصی ذرات میکروپلاستیک به هوا پرتاب می‌شود.»

از نظر او حتی برخی از ذرات میکروپلاستیکی در اقیانوس که از طریق امواج به هوا پرتاب می شوند، از طریق استنشاق یا بلع به بدن ما می‌رسند.

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐ماموریت بلندپروازانه فضایی «پولاریس داون»؛ عبور از کمربند مرگ‌بار وان‌آلن در فضا


انگیزه ایزاکمن برای چنین ماموریتی مشابه همان عزم و انگیزه اسپیس‌اکس ایلان ماسک است: تبدیل انسان‌ها به گونه‌ای چندسیاره‌ای

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

جرد ایزاکمن، سرمایه‌دار و بنیان‌گذار شرکت پرداخت‌های الکترونیکی که پیش‌تر در قالب برنامه فضایی خصوصی اينسپريشن۴ با هدف جمع‌آوری کمک برای مبارزه با سرطان کودکان به فضا سفر کرده بود، اینک پس از تجربه موفق در هدایت این سفر، به فکر برنامه‌ای دیگر افتاده است.

به گزارش سی‌ان‌ان‌، ایزکمن اکنون پس از تجربه قبلی، که در آن چهار فضانورد با پیشینه‌های مختلف و بی‌تجربه در پرواز فضایی درون کپسول فضایی کرو دارگون اسپیس‌اکس (SpaceX Crew Dragon)‌ حضور داشتند به فکر بازگشت به فضا افتاده است، اما این بار با چالشی بزرگ‌تر و مخاطره‌آمیزتر به نام «پولاریس داون»(Polaris Dawn).

پولاریس داون، نخستین ماموریت از سه ماموریت برنامه پولاریس است که ایزاکمن اعلام کرده است آن را با همکاری اسپیس‌اکس متعلق به ایلان ماسک انجام خواهد داد.

این ماموریت فضایی قرار است مسیری کاملا جدید را در سفرهای فضایی بگشاید. سرنشینان این فضاپیما علاوه بر ایزاکمن، اسکات پوتیت (خلبان سابق نیروی هوایی و دوست نزدیک ایزاکمن)، آنا منون و سارا گیلیس (هر دو مهندس اسپیس‌اکس) خواهند بود و قرار است به مدت پنج روز در کپسول کرو دراگون به جایی بروند که پس از پایان برنامه فضایی آپولو در دهه ۱۹۷۰ هیچ انسانی به آن جا نرفته است.

یکی از ویژگی‌های بی‌همتای این ماموریت عبور از کمربندهای تابشی وان‌آلن (Van Allen radiation belt) است که در این ارتفاع از فضا وجود دارد. این ناحیه از فضا ذراتی با انرژی زیاد دارد که از خورشید به زمین می‌رسند و ممکن است خطرات جدی برای سلامت فضانوردان ایجاد کند. نخستین بار است که فضانوردان در یک ماموریت فضایی تا این ارتفاع پیش خواهند رفت و در معرض تابش‌های خطرناک قرار خواهند گرفت.

یکی دیگر از جنبه‌های بی‌سابقه ماموریت فضایی پولاریس‌دان، راهپیمایی فضایی این فضانوردان است. در این ماموریت، ایزاکمن و گیلیس از کپسولشان خارج خواهند شد و تنها با رابطی شبیه به بند ناف به فضاپیما متصل خواهند بود. این راهپیمایی فضایی بدون استفاده از قفل هوا انجام می‌شود که مخاطره بزرگی به شمار می‌آید.

ایزاکمن و گروهش این ماموریت را سفر تفریحی به فضا نمی‌دانند. هدف آن‌ها آزمایش و توسعه فناوری‌های جدید است که برای سفرهای فضایی آینده بسیار حیاتی و مهم خواهند بود. یکی از این فناوری‌ها، لباس‌های فضایی «ایوا» (EVA) است که اسپیس‌اکس طراحی کرده است. این لباس‌ها برای محافظت از فضانوردان در برابر شرایط سخت فضایی ساخته شده و به گونه‌ای طراحی شده‌اند که در فضاپیماهای جدید و ماموریت‌های آینده نیز قابل استفاده باشند.

آماده‌سازی این ماموریت کمتر از سه سال طول کشید، که این مدت در قیاس با زمان لازم برای پیشبرد برنامه‌های فضایی بسیار کوتاه است.

پولاریس و اسپیس‌اکس کوشیده‌اند تا با آزمایش‌های متعدد و پیچیده مخاطره‌های این برنامه فضایی بی‌سابقه را به حداقل برسانند. این آزمایش‌ها شامل بررسی مقاومت لباس‌ها دربرابر ضربه و همچنین آزمایش‌های مربوط به تابش‌های فضایی بوده است.

انگیزه ایزاکمن برای چنین ماموریتی مشابه همان عزم و انگیزه اسپیس‌اکس ایلان ماسک است: تبدیل انسان‌ها به گونه‌ای چندسیاره‌ای.

همین هدف بلندپروازانه او را ترغیب کرده است تا به دنبال اکتشافات فضایی جدید و کمک به توسعه فناوری‌هایی باشد که روزی انسان‌ها را به سیارات دیگر خواهند برد.

به گفته کارشناسان، ماموریت پولاریس‌ داون، نه‌تنها مرزهای علمی و فناوری را به چالش می‌کشد، که نشان‌دهنده‌ توانایی و شجاعت انسان در مواجهه با ناشناخته‌هاست. ایزاکمن و گروهش با این ماموریت قصد دارند علاوه بر کشف‌های جدید، راه را برای نسل‌های آینده باز کنند تا آن‌ها بتوانند به سیاراتی فراتر از زمین قدم بگذارند. این ماموریت نقطه عطفی در تاریخ فضانوردی خصوصی محسوب می‌شود و اگر موفقیت‌آمیز باشد نتایج و دستاوردهایش سال‌ها و حتی دهه‌ها تاثیرگذار باقی خواهد ماند.

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز انگلستان

شرکت EE به والدین هشدار داده است که از دادن گوشی‌های هوشمند به کودکان خود خودداری کنند، زیرا این کار می‌تواند به مشکلاتی از جمله اعتیاد به فناوری و تأثیرات منفی بر سلامت روان منجر شود. این هشدار به ویژه در مورد استفاده از شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های آنلاین مطرح شده است

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/FxUsh

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐ایلان ماسک قصد دارد تراشه‌های نورالینک را در مغز میلیون‌ها نفر کار بگذارد


کاربرد تراشه نورالینک بر افراد دچار فلج کامل متمرکز بوده است، اما ماسک مدعی است روزی این فناوری به انسان‌ها امکان خواهد داد با هوش مصنوعی ادغام شوند تا عملکرد مغز و بدنشان را تقویت کنند

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

ایلان ماسک، میلیاردر حوزه فناوری، گفته امیدوار است در یک دهه آینده میلیون‌ها تراشه نورالینک در مغز انسان‌ها کار بگذارد.

مدیرعامل نورالینک در پی به‌روزرسانی این شرکت نوآفرین فناوری اعصاب که از قابلیت‌های جدید رابط مغز‌ـ‌رایانه‌ نورالینک رونمایی کرد، برنامه‌هایش را اعلام کرد.

بنا بر اعلام این شرکت، دومین بیماری که این دستگاه برایش کار گذاشته شده بود توانست از آن برای بازی تیراندازی اول شخص و طراحی اشیاء سه‌بعدی استفاده کند.

ماسک در پاسخ به پست وبلاگ نورالینک، در ایکس (توییتر سابق) نوشت: «اگر همه چیز خوب پیش برود، ظرف چند سال صدها نفر، ظرف پنج سال شاید ده‌ها هزار نفر، ظرف ۱۰ سال میلیون‌ها نفر، تراشه‌های نورالینک خواهند داشت.»

نورالینک اعلام کرد که تازه‌ترین شرکت‌کننده در اولین بررسی انسانی این فناوری توانسته است با استفاده از فکر، کارهای جدیدی از جمله طراحی اشیاء سه‌بعدی با به‌کارگیری نرم‌افزار طراحی رایانه‌ای (CAD) انجام دهد.

این شرکت‌کننده توانست با استفاده از رابط مغز‌ـ‌رایانه، یک پایه مخصوص برای شارژر نورالینکش طراحی و چاپ کند، فرایندی که با فناوری‌های کمکی که او قبلا استفاده می‌کرد ناممکن بود.

او همچنین توانست یک بازی ویدیویی اول شخص انجام دهد که معمولا به دو دسته بازی مجزا برای کنترل شخصیت بازی ویدیویی نیاز دارد.

او گفت: «همین که فقط در اطراف بدوی لذت‌بخش است زیرا می‌توانم به این طرف و آن طرف نگاه کنم. می‌توانم [فکر کنم به کجا] نگاه کنم و [شخصیت بازی] همان جایی می‌رود که من می‌خواهم برود. حیرت‌انگیز است.»

پژوهش پرایم (Prime) بر افراد دچار فلج چهار‌اندام [یا فلج دست‌و‌پا] متمرکز بوده است، گرچه ماسک مدعی است روزی این فناوری به انسان‌ها امکان خواهد داد با هوش مصنوعی ادغام شوند تا عملکرد مغز و بدنشان را تقویت کنند.

به گفته ماسک، کاربردهای احتمالی [تراشه نورالینک] پخش مستقیم موسیقی برای مغز و بهبود بینایی برای دیدن بخش‌های جدیدی از طیف نور را شامل می‌شود، با وجود  این، برخی دانشمندان علوم اعصاب ادعا می‌کنند تا دستیابی به چنین قابلیت‌هایی دهه‌ها فاصله داریم و با خطراتی مانند هک و حملات سایبری همراه است.

نورالینک گفته است اکنون قصد دارد قابلیت‌های ارتقایافته‌ای را به تراشه‌های کاشت مغزی به‌کاررفته در آزمایش‌های انسانی اضافه کند، و الگوریتم‌های جدیدی ایجاد کند که بتوانند متوجه منظور دست‌نوشته شوند تا ورود متن سریع‌تر صورت گیرد.

نورالینک در پایان تازه‌ترین به‌روزرسانی پیشرفت این شرکت افزوده است: «این قابلیت‌ها نه تنها به بازگرداندن استقلال دیجیتال به افرادی که نمی‌توانند از اندام‌هایشان استفاده کنند کمک خواهد کرد، بلکه توانایی برقراری ارتباط را به افرادی که قادر به صحبت نیستند بازمی‌گرداند، مانند افرادی که به عارضه‌های عصب‌شناختی مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) دچارند.»

«علاوه بر این، ما قصد داریم کاری کنیم تراشه لینک قادر به تعامل با دنیای فیزیکی باشد، که به کاربران امکان می‌دهد با کنترل یک بازوی رباتیک یا صندلی چرخدارشان، خودشان غذا بخورند و مستقل‌تر حرکت کنند.»

✍️ آنتونی کاتبرتسون

https://www.independent.co.uk/tech/elon-musk-neuralink-human-trials-b2600058.html

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐تحقیقات علمی از ارتباط ژنتیکی آلزایمر و بیماری قلبی خبر می‌دهند

محققان توانستند «ارتباط ژنتیکی کلی قابل‌توجه و مثبتی» را میان آلزایمر و سه نوع چربی ال‌دی‌ال، تری‌گلیسیرید و کلسترول تام (کلسترول خوب و بد) پیدا کنند

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

محققان می‌گویند بین آلزایمر و چند بیماری عروق کرونر ارتباط ژنتیکی قابل توجهی پیدا کرده‌اند که پزشکان را قادر می‌کند در بهبود بیماران به نتاییج بهتری برسند. در مطالعه مرکز «سلامت‌سنجی دانشگاه ادیت کاون» (Edith Cowen University’s Centre for Precision Health) نشان داده شد که آنژین صدری، تصلب شرایین، ایسکمی (کاهش خون‌رسانی) قلب، انفارکتوس میوکارد (حمله قلبی)، عروق کرونر، و همچنین چربی‌‌هایی مانند کلسترول، تری‌گلیسیرید، لیپوپروتئین‌های با چگالی بالا یا «اچ‌دی‌ال»، که کلسترول خوب خون است، و با چگالی پایین یا «ال‌دی‌ال»، که کلسترول بد خون است، ممکن است ریشه بیولوژیکی مشابهی با آلزایمر داشته باشند. 

به گزارش نیوز‌جی‌پی، محققان با تجزیه و تحلیل ارتباط آلزایمر و سه نوع چربی ال‌دی‌ال، تری‌گلیسیرید و کلسترول تام (کلسترول خوب و بد) به «ارتباط ژنتیکی کلی قابل توجه و مثبتی» پی برده‌اند. بنا بر نتایج، «این ارتباط نشان می‌دهد که افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد بیماری فشار خون‌اند در معرض ابتلا به آلزایمر قرار دارند.»

آرتیکا کربی، محقق اصلی این پژوهش، امید دارد که این یافته‌ها مسیرهای تحقیقاتی جدیدی را باز کند که زندگی میلیون‌ها نفر را در جهان بهبود ببخشد. به گفته او، مطالعات مشاهده‌ای و سایر مطالعات از ارتباط میان این شرایط خبر می‌دهند، اما با این همه مکانیزم‌های زیستی پیچیده آلزایمر کاملا شناخته نشده‌اند و ارتباط آن با چربی‌ها و بیماری عروق کرونر هنوز حل نشده است. به گفته او، این مطالعه، برای بررسی روابط پیچیده این شرایط، از رویکردی ژنتیکی استفاده کرده و دیدگاه جدیدی از زیر‌بنای زیستی مشترک این شرایط عرضه کرده است.

دکتر ماریتا لانگ، پزشک عمومی و مشاور افتخاری پزشکی زوال عقل در استرالیا، از این نتایج استقبال کرد و اعلام کرد که این نتایج او را شگفت‌زده نکرده‌اند، زیرا هم بیماری عروق کرونر و هم بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی عوامل خطر بسیار مشابهی دارند. به گفته او، در هر دو بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی، می‌توان آسیب‌شناسی ترکیبی یکسانی را شناسایی کرد. او تاکید می‌کند که هرچه بیشتر درمورد ژنتیک و ریشه‌‌های زیستی بدانیم بهتر می‌توانیم از بیماری پیشگیری کنیم و درمان‌ها نتیجه‌بخش‌تر خواهند بود. 

دکتر لانگ بر اهمیت پرداختن به عوامل خطر اصلاح‌پذیر در بیماری‌های قلبی و آلزایمر تاکید می‌کند، اما پیشنهادش ارزیابی بهتر و دقیق‌تر سلامت مغز است. او توصیه می‌‌کند که با ارزیابی سلامت مغزی افراد ۴۵ تا ۴۹ ساله و ارزیابی سالانه افراد بالای ۷۵ سال و گروه‌های آسیب پذیر این موضوع باید دقیق‌تر بررسی شود. 

به گفته او، شواهدی برای ۱۴ عامل خطر اصلاح‌پذیر در بیماری زوال عقل وجود دارد که می تواند از بروز ۴۵ درصد موارد زوال عقل جلوگیری کند یا آن را به تاخیر اندازد، بنابراین می‌‌توان با ارتقای سلامت مغز در هر سنی، به‌ویژه در میانسالی، قدم‌های موثری برداشت. 

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐همزیستی انسان‌های نخستین با اجداد اولیه‌تر - فسیل 4.3 میلیون ساله‌ای که به بازنگری در تاریخچه تکامل انسان‌ها منجر شد

در کشفی شگفت‌انگیز، باستان‌شناسان در کنیا یک استخوان فک متعلق به گونه‌ای باستانی از انسان‌ریخت‌ها (hominins) را کشف کرده‌اند که احتمالاً همزمان با نخستین اجداد انسانی ما بر روی زمین زیسته است

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴

این گونه که با نام آسترالوپیتکوس آنامنسیس (Australopithecus anamensis) شناخته می‌شود، تا پیش از این کشف جدید تصور می‌شد که پس از ظهور نخستین انسان‌ریخت‌ها پدید آمده است. با این حال، فسیل تازه به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که این گونه می‌توانسته در واقع یکی از شاخه‌های هم‌زمان و موازی با نخستین اجداد انسان‌ها بوده باشد.

درک جدید از طبقه‌بندی و زمان‌بندی گونه‌های اولیه انسان‌ریخت‌ها

گونه‌های باستانی انسان‌ریخت‌ها معمولاً به سه دسته بزرگ تقسیم می‌شوند. قدیمی‌ترین این دسته‌ها به عنوان «انسان‌ریخت‌های ابتدایی» (basal hominins) شناخته می‌شوند که به عنوان نیای نخستین انسان‌ها در نظر گرفته می‌شوند. پس از آن‌ها، گروه دیگری از گونه‌ها به نام «آسترالوپیت‌ها» (australopiths) پدیدار شدند. این دسته شامل گونه‌هایی همچون آسترالوپیتکوس آنامنسیس و آسترالوپیتکوس آفارنسیس (Australopithecus afarensis) است که بعدها به شکل‌گیری خط اولیه هومو (Homo) منجر شدند، که در نهایت به پیدایش انسان مدرن انجامید.

پیامدهای کشف جدید در تکامل انسان: بازنگری در درخت خانوادگی انسان

در گذشته، دانشمندان بر این باور بودند که آسترالوپیتکوس آنامنسیس حدود ۴.۲ میلیون سال پیش در مناطق کنیا و اتیوپی ظهور کرده است و بنابراین احتمالاً پس از آردیپیتکوس رامیدوس (Ardipithecus ramidus) که در بین ۴.۵ تا ۴.۳ میلیون سال پیش در اتیوپی می‌زیسته، به وجود آمده است. اما کشف جدید فسیل فکی که در سال ۲۰۱۱ در شرق تورکانا کنیا به‌دست‌آمده و اکنون با دقت بیشتری بررسی شده است، نشان می‌دهد که این فرد خاص حدود ۴.۳ میلیون سال پیش زندگی می‌کرده است. این بدان معنی است که آسترالوپیتکوس آنامنسیس و آردیپیتکوس رامیدوس در دوره‌ای مشابه زیسته‌اند.

تغییر چشم‌انداز: داستان پیچیده‌تر از آنچه تصور می‌کردیم

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که احتمالاً آردیپیتکوس رامیدوس نیای مستقیم آسترالوپیتکوس آنامنسیس نبوده است. بلکه این دو گونه ممکن است به عنوان شاخه‌های خواهر نزدیک به هم از یک درخت تکاملی گسترده‌تر تلقی شوند. با وجود اینکه این نتایج قطعی نیستند، اما پژوهشگران استنباط می‌کنند که ارتباطات پیچیده‌تری بین این گونه‌ها وجود دارد. این پژوهش نه‌تنها تصویری دقیق‌تر از زمان و چگونگی تکامل انسان‌ها به ما ارائه می‌دهد، بلکه نشان می‌دهد که داستان تکامل انسان ممکن است به‌مراتب پیچیده‌تر و پر از پیچ و خم‌های بیشتری باشد.

این تحقیق بار دیگر تأکید می‌کند که دانسته‌های ما از تاریخچه تکامل انسان همچنان ناقص است و هر کشف جدید می‌تواند مسیر دانش ما را تغییر دهد، گویی که با هر فسیل تازه‌کشف‌شده، قطعه جدیدی از پازل پیچیده تکامل انسانی را پیدا می‌کنیم که ممکن است تصویر کلی را بازنویسی کند. این پژوهش که در مجله معتبر Journal of Human Evolution منتشر شده است، یک گام بزرگ دیگر در راه فهم بهتر مسیر پرپیچ و خم تکامل ما به عنوان انسان‌ها به شمار می‌رود.

✍️ دکتر علیرضا مجیدی

https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0047248424000873

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز آمریکا

موسکیتوهای نادر و خطرناک که ناقل ویروس انسفالیت شرقی هستند، در چندین شهر ایالات متحده شناسایی شده‌اند. این ویروس می‌تواند عوارض جدی و حتی مرگ را به همراه داشته باشد و مقامات بهداشتی نسبت به خطرات آن هشدار داده‌اند

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/1ETY7

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐 گزارش روز ترکیه

در تپه باستانی آرسلان‌تپه، محققان موفق به کشف مهرهایی با قدمت ۷۰۰۰ ساله شدند. این یافته‌ها نشان‌دهنده تاریخ غنی و تمدن‌های پیشین در منطقه است و به درک بهتر از زندگی اجتماعی و اقتصادی آن زمان کمک می‌کند

لینک کامل گزارش :

https://news1.day/eBEuc

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…

دیالکتیک علمی

#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی

🌐شگفتی پنهان: بسیاری از ما توانایی «نت‌خوانی دقیق» داریم، بدون اینکه بدانیم

بر اساس پژوهشی جدید که توانایی‌های کارائوکه ۳۰ نفر را تحلیل کرده است، تعداد قابل‌توجهی از ما می‌توانیم با «نت‌خوانی دقیق» (Perfect Pitch) آواز بخوانیم، به شرطی که یکی از آن «آهنگ‌های آشنا» (Earworms) که در ذهنمان گیر کرده‌اند را بخوانیم

یکشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۵ اوت ۲۰۲۴

طبق آمار ارائه شده توسط تیم تحقیقاتی دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز (UC Santa Cruz)، ۴۴.۷ درصد از ضبط‌ها هیچ خطای زیروبمی نداشتند و ۶۸.۹ درصد در محدوده یک نیم‌پرده از آهنگ اصلی =بودند.

نت‌خوانی دقیق یعنی توانایی ادا کردن یک نت با دقت کامل در اولین تلاش، بدون نیاز به هیچ مرجع صوتی. معمولاً این توانایی کمتر از یک نفر از هر ۱۰,۰۰۰ نفر را شامل می‌شود. اما این آمار ممکن است وقتی که فرد آهنگی را که به خوبی با آن آشناست می‌خواند، تغییر کند.

مَت اِوَنس، روانشناس شناختی از UC Santa Cruz، می‌گوید: «این پژوهش نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از مردم دارای نوعی توانایی پنهان و خودکار در نت‌خوانی دقیق هستند. به نظر می‌رسد بسیاری از افراد که حافظه صوتی قوی دارند، توانایی قضاوت در مورد دقت خود را ندارند.»

پژوهشگران که به دنبال تحلیل ارتباط بین حافظه و موسیقی بودند، «آهنگ‌های چسبنده»  را به عنوان نوعی بازیابی غیرارادی مورد توجه قرار دادند. این آهنگ‌ها معمولاً بدون خواست ما در ذهن تکرار می‌شوند و اغلب باعث کلافگی‌مان می‌شوند.

شرکت‌کنندگان تشویق شدند تا هر زمان که آهنگی به ذهنشان رسید، آن را با گوشی خود ضبط کنند. این روند به مدت دو هفته ادامه داشت. هیچ‌یک از افراد گروه موسیقیدان حرفه‌ای نبودند یا فکر نمی‌کردند که نت‌خوانی دقیق داشته باشند، اما ضبط‌ها نشان‌دهنده توانایی‌های پنهان آنها بود.

یکی از جنبه‌های جذاب این تحقیق بررسی این است که چقدر می‌توانیم دقت خود را در آواز خواندن و همچنین قدرت بازیابی حافظه‌مان را قضاوت کنیم. این تحقیق همچنین به بررسی نحوه سیم‌کشی مغز برای ارائه کمک‌هایی در این زمینه می‌پردازد.

اِوَنس در ادامه می‌گوید: «جالب اینجاست که اگر از مردم بپرسید که فکر می‌کنند در این کار چطور عمل کرده‌اند، احتمالاً نسبت به درستی ملودی اطمینان بیشتری خواهند داشت تا اینکه در نت درست آواز خوانده باشند.»

این یافته‌ها همچنین سرنخ‌هایی از نحوه تفاوت حافظه موسیقایی با دیگر انواع حافظه‌ها ارائه می‌دهند. به نظر می‌رسد که مغز آهنگ‌های چسبنده را به طور کامل و با دقت در ذهن حفظ می‌کند، بدون اینکه از هیچ میانبری استفاده کند.

علاوه بر جنبه‌های علمی حافظه و موسیقی، این پژوهش نشان می‌دهد که صدای آوازی شما ممکن است بهتر از آنچه فکر می‌کردید باشد و احتمالاً توانایی موسیقایی بیشتری در مغز ما نهفته است.

اِوَنس می‌گوید: «موسیقی و آواز خواندن تجربه‌هایی منحصربه‌فرد و انسانی هستند که بسیاری از مردم به خود اجازه نمی‌دهند در آن‌ها مشارکت کنند، زیرا به آن‌ها گفته شده که نمی‌توانند. اما در واقعیت، شما نیازی ندارید که شبیه به بیانسه یا ادل باشید تا بتوانید آوازی بخوانید. مغز شما قبلاً به طور خودکار و دقیق بخش‌هایی از این فرآیند را انجام می‌دهد، حتی اگر بخشی از از همین مغز شما فکر کند که نمی‌توانید.»

✍️ دکتر علیرضا مجیدی

https://link.springer.com/article/10.3758/s13414-024-02936-0

🆔@ScientificDialectics

Читать полностью…
Subscribe to a channel