📹درد دلهای مرد افغان در کابل: از من نمیپرسند گرسنه ام یا سیر، میپرسند چرا ریشت کوتاه است؟!
🔹یک مرد ۷۱ ساله ساکن کابل با ابراز نگرانی از بیکاری گسترده در افغانستان می گوید که در هیچکدام از دورههای حکمرانی در تاریخ معاصر افغانستان، شاهد چنین موج گستردهای از بیکاری نبوده است.
🔹این مرد با اشاره به ریش خود می افزاید: «ماموران طالبان از من نمیپرسند که گرسنهام یا سیر، اما پیوسته میپرسند چرا ریشت کوتاه است.»/ هرات تایمز
- چطور است که بعد از تحمل این همه رنج و بدبختی، تو و خانوادهات جرأت میکنید بچهتان را بزنید؟ مگر رجم و انصاف ندارید؟
- مرد سرش را بلند میکند و با صدای اطاعتآمیز میگوید: آقای دکتر رنج و بدبختی هرگز آدم را مهربان نمیکند... بلکه بیرحم و شریر میکند.
📚 راههای گرسنگی
✍ ژرژ آمادو 🇧🇷
#مشاعره
مشاعره دو همکار بازنشسته در کانون بازنسشتگان رشت.
مرد با آواز پاسخ می دهد جایی که کم می آورد گریزی رندانه می زند اما ...
تا پایان ببینید، بشنوید و لذت ببرید
وطنخواهی باید مبتنی بر شناخت و همراه با احساسِ مسئولیّت باشد، بر حُسنها و عيبها وقوف حاصل شود. آنچه از وطن و هر چیزِ دیگر در جهان عزیزتر است «حقیقت» است، به شرط آنکه بتواند دریافته شود؛ و «بینش» است، به شرط آنکه توفیقِ کسبِ آن به دست آید.
#دیروز_امروز_فردا
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
#سرو_سخنگو
🌺@selmuly▪️چکامه
در هر نقطه از این کشور، انسانهایی هستند که در همهمه رانتخواریها و منفعتطلبیها و وطنفروشیها و نفاقها فارغ از سکه رایج خودپرستی و خودخواهی و دوربینها با دستخالی و زیر سایه سنگین فراموشی به کاری که از دست خالیشان برای بهتر شدن اوضاع یا نجات دیگران برمیآید فکر میکنند. وطن اگر هنوز برپاست به خاطر اینان برپاست.
نفتآنلاین فیلمی کوتاه ازخودگذشتگی یکی از کارکنان صنعت نفت منتشر کرده و نوشته است:بروز یک جرقه کوچک در این لحظه میتواند باعث فاجعهای غیرقابل جبران شود اما فداکاری این مرد بزرگ یعنی «رضا مراقی» باعث جلوگیری از یک فاجعه شد.
@sahandiranmehr
🔻۵۰ درصد از صنایعدستی دنیا در ایران اما سهم تجارت ما پنج هزارم درصد!
🔸️معاون وزارت میراث فرهنگی گفت: نزدیک به ۵۰ درصد از صنایعدستی دنیا را در اختیار داریم ولی تنها ۰.۰۰۵ درصد از تجارت جهانی صنایعدستی برای ایران است.
newsonlinet
✍️🌺درود صبحتان رنگین به عشق وشادی روزتان بر پرندی از شادمانی وکامیابی.اگر از فراز زمین واز میان کهکشان به ان نگاه کنی نقطه ای را می بینی ریز که به سختی قادر به دیدن ان هستید.حال تصور کنید جستجوی چیزی بر روی زمین یافتن سوزن در انبار کاه است.اگر بدانیم که در برابر بیکرانگی کیهان چنین ریز وناچیزیم و در مقابل تاریخ ان عمر ما به حساب نمی آید آنگاه دست از خودخواهی وحرص ،از وطمع برمی داریم وبه زندگی کردن فکر می کنیم که دراین بیکرانگی چقدر فرصت ما کوتاه وچقدر دانسته های ما ناچیز است.پس:
برای فهمیدن سه کار کن :
اول بخوان، دوم بخوان، سوم بخوان.
📚
🖋️🌿به صبحی تازه مهمان است پاییز
هوا دلکش نفس ها حبس گل بیز
به لبخندش میان کوچه خورشید
درختان در سماع و عشق لبریز
🖋️🌿چو باد صبح گاهی می برد برگ
کند فرشی میان کوچه بر خیز
تو هم دستی فشان پایی بکوبان
که در رقص است گویی گردن آویز
🖋️🌿لبت پرخنده گاهی نغز شعری
کلام دلکشی با ان در آمیز
مگر پاییز شعری می نویسد
غزل ها تازه سودایی دل انگیز
🖋️🌿صبح است
و ما رونده
در این جاده های عمر
هریک شتاب زده
خواب زده
گویی که طالبان مرگ
با این جهالت تاریخی
رشته اند پنبه ی امید را
شبانه
🖋️🌿دیدم که غمگین است
وشعر تازه ای برلب
گویی غزل سودای دیگر داشت
آهسته تا تکرار می شد
دوست دارم باز
از سرنوشت خویش ناراضی
انگشت در چشم حقیقت
باری کلامش گنگ
هرچند ان را
سرنوشت خویش می پنداشت
حافظ خطابش بود
و می خواند از نگاهش شعر
صوفی وشی با سفسطه درگیر
تقدیر را در واژه های گنگ می پیچید
این سیلی بخت است می خوانم
خنجر به پهلوی رهایی داشت
وانجا نمی در چشم
وین جای جا بگذاشت
دل نه خودش را زیر چتری شعر
ای عشق کو ان شور وشیدایی
آن روزهای رفته سودایی
شیرین صفت فرهاد و رسوایی
چشم حقیقت کور
یک روز می بینم دوباره قصه ها تکرار
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📗درجه بندی انسانها از نگاه آندره ژید :
_انسانهای احمق نه از کتاب خوششان میآيد نه از فيلمهای مفهومی و نه هر چيز که آنها را وادار به تفکر کند
_انسانهای کمی احمق تا حدودی کتاب می خوانند البته فقط به دليل اينکه بتوانند مدارک تحصيلی خود را تکميل کنند
_انسان های رمانتيک شعر می خوانند، رمانهای عاشقانه را دنبال می کنند
_انسانهای باهوش با معادلات سر و کار دارند، رياضيات و فيزيک و از اين دست
_انسانهای پيشرو اما درگير فلسفه میشوند، هميشه در ذهنشان پر از سوالات بیپاسخ تجمع کرده است، آنها را از نوجوانیشان میتوانی بشناسی، گاه سوالاتی می پرسند که شما را به چالش میکشند و پردههايی را کنار میزنند که وحشت زده میشويد.
اگر تويی که اين را خواندی نخست وزير يا رييس جمهور کشورت هستی:
_فرهنگ کشورت را به انسانهای احساساتی بسپار
_سياست را به باهوشها
و آيندهی ميهنت را به فيلسوفان واگذار کن
کتاب یار📚
«شادوماد» (اجرای اصلی و نخست)
خواننده و نوازندهی دوتار: زندهیاد #اسماعیل_ستارزاده
موسیقی محلی خراسانی
شعر و موسیقی در آثار فولکلور، گاه با خلق تصاویری زیبا، آنچنان در هم تنیده میشوند که حتی وقتی واقعیت آن در دنیای امروز رنگ میبازد، باز هم تجسمی لحظه به لحظه را برای شنونده به همراه دارد.
ترانهی «شادوماد» برای مردم ایران و بخصوص اهالی خراسان، یک شادیانهی خاطرهانگیز است که بازخوانیهای متعددی را هم در پی داشته است.
شادوماد عروس اومد، اسب سمندُ سر بتاز
بس که خوشگله عروس، به آسمون میکنه ناز
سرنا و دهل ببین، با چه نشاط کرده ساز
سر راه کنار برین، دوماد میخواد نار بزنه
سیب سرخ انار سرخ، به دومَنِ یار بزنه
کانال موسیقی #جرس
♥️⚜♥️⚜♥️⚜♥️
✍ بداهه سرایی《کلاسیک》بیت مطلع 👇
روزی که بر لب آید جانم در آرزویش
جانرا بدو سپارم، تنرا بهخاک کویش
#هلالی_جغتایی
⏪ مفعولُ/ فاعلاتُن/ مفعولُ/ فاعلاتُن
⏪ مستفعلُن/ فعولُن/ مستفعلُن/ فعولُن
⚘️⚘️⚘️
وقتی کـه مــاه تابیــد بر آبشــار مـویــش
دیدم که رنگ خون شد ، رخسار چون لبویش
شـاید که از ســـر شــوق نقشی دوید بر آن
گـویـی که داده حافظ ، صد جام از سبویش
#ایرج_جمشیدی_بینا
♥️⚜♥️⚜♥️
عمری در آرزویش ، طی شد به جستجویش
هرگز ندیدم و شد ، دل ، پیر گفتگویش
باید بسازم از نو ، خونابه ی دل تاک
شاید دوباره چینم ، یک بوسه از گلویش
#شاهــــرخ
♥️⚜♥️⚜♥️
گفتم که چشمم از دل ؛ بیند همیشه او را
وقتی در انتظارم ؛ دائم به سمت و سویش
عطر بهارنارنج ؛ پیچیده در مشامم
وقتی که حس نمودم دارم به دست مویش
#نجفی
♥️⚜♥️⚜♥️
گاهی دلم به یادش پر میکشد به کویش
دلگشته بیقرارش هر دم به جستجویش
شاید شبی بیاید آن ماه پر فروزش
هر لحظه در خیالش بنشسته روبرویش
#فرهادایمانی
♥️⚜♥️⚜♥️
من عاشقم، چه باکی از این همه غم و درد!
دل کی شود مکدّر از فرط جستجویش!؟
سرمست و غرّه گردد "طالب" در این دل خاک
گر آورد به خاکش باد صبا ز بویش
#ابوطالب_اسفندیاری_طالب
♥️⚜♥️⚜♥️
این بار می روم تا شیدا شوم ز بویش
درگوش او بگویم عاشق شدم به رویش
شاید که راه یابم بی غم به کوی یارم
دل را به او سپارم سیراب از سبویش
#جفایی_خو
♥️⚜♥️⚜♥️
در آرزوی رویش جان را به لب رساندم
شاید رسد دوباره دستم به تار مویش
مجنون صفت نشستم دیوانه برسر راه
روشن شود دو چشمم از نور ماه رویش
#دهستانی
⚘️⚘️⚘️
بداهه سرایی در گروه وزین《مکتب خانه عشق》
کارشناس محترم برنامه :
جناب #دکتر_سیدمحمود_الهامبخش
۱۴۰۳ / ۸ / ۱۹
♥️⚜♥️⚜♥️⚜♥️
@bedmb
سازمان بهداشت جهانی مهارتهای دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:
1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه
مهارت خودآگاهی
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی - اجتماعی
🔅مهارت همدلی
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه،روابط_اجتماعیِ بهترِ افراد با یکدیگر می انجامد.
مهارت روابط_بین_فردی
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستی ها، دوستی های ناسالم را خاتمه می دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوه ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی
با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.
مهارت تصمیمگیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت هداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.
مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه
این مهارت موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم.
مردمی که مدام از صلح و پندار نیک و آرمانهایی حرف میزنن که بهشون اعتقاد دارن؛ اما اینقدر به این آرمانها اعتقاد ندارن که بخوان براش بجنگن... فرانکی، مشکل این دنیا اینه که آرمان توش زیاده. چیزی که توش کمه، عقل سلیمه. ما آدمیزادیم. همهی ما، هر چی که باشیم آدمیزادیم. این همون چیزیه که آدمها استعداد فراموش کردنش رو دارن. آدمیزاد نه صلح دوست داره، نه پندار نیک، و نه اینجوریهاست که همه عاشق بقیه باشن. هر قدر هم که فکر کنن اینجوری هستن، ولی اینجوری نیستن؛ چون این جوری ساخته نشدهان. آدمیزاد دلش میخواد بخوره و بنوشه و عاشق بشه و متنفر بشه. و در عین حال دلش میخواد خودنمایی کنه، هرچی که گیرش میاد مال خودش کنه، برای حقوقش بجنگه و به هر کسی که ذرهای بهش اجازهی ریاست بده، زور بگه.
📚 این نسل خوشبخت
✍ نوئل کاورد 🏴
اگر من دزدی میکردم تا آخر دزدی
میکردند و کشور می شد دزدخانه
همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون
همه ی ما دزد بودیم هیچ دزدی
را هم محکوم نمی کردیم...
#امیر_کبیر
.
با صنمی چو لعبتی
خوش بنشین به خلوتی
بوسه ستان به آرزو
تازه به تازه نو به نو ...!!
حافظ
✍️🌺درود صبح تان بخیر ونیکو روزتان شاد برپرندی از تامل وتحمل بر نامرادی ها
شادکامی وکامروایی حقی است که شما برگردن زندگی دارید به امید فرداهای روشن
انچه بزرگان ادب ایران را متمایز ساخته روح بزرگ واندیشه والای آنهاست که در سرزمینی رخ نموده است که همیشه زیر تازیانه ی اربابان،وقدرتمندان تلخی روزگار را چشیده است و گاه خودی ها بیش از بیگانگان بران ستم روا داشته اند.مولانا سعدی،حافظ، واسطوره سخن سعدی هرکدام در جای خود انسانیت راستوده دروغ، ستم ، جهل وجنگ راتقبیح نموده و چراغی برای هدایت افروخته اند شاید همین چند بیت شاهنامه در درک ژرف اندیشی این بزرگان کافی باشد وچراغ راهی برای همه ی اعصار.
🌿«جهان را بسازید همچو بهشت مگویید هرگز سخنهای زشت
همه یک به یک مهربانی کنید
جهان را همه، پاسبانی کنید
بگویید این جمله در گوش باد
که یک تن به گیتی پریشان مباد»
🖋️🌿چه صبح فرخی چشم تو فالی
نگه تا می کنم شوریده حالی
کمانداری به صید ار میل داری
بفرما مشق کن با بی خیالی
🖋️🌿صبح دم نرگس غماز تو تا باز شکفت
رازها با منش آن جام مرصع می گفت
پند می داد مرا الحذر از ساقی و می
وقت هشیاری ما آمده کم باید خفت
🖋️🌿حالا که استین زده بالاباد
تا انتقام شادی را
از درختان بگیرد
پاییز نقاش مرگ می شود
در جوی های خیابان
ومی نویسد
از درختان افسرده بر دیوار
باید رها کنیم هرچه بادا باد را
وبگردیم شاید بهار
در دوردستها
پیراهنش را آویخته باشد
🖋️🌿باری جوانه های گندم
انجیر را پس می زد
وادم درخت می کاشت
شاید که بیاساید حوا
اما ان چشمه اینه ای تمام قد بود
و طوبی
ستر تمام سالهای از دست رفته
انگشتی قلقلکش می داد
وحوا راضی نمی شد
هرچند برگ های فرو ریخته
در پاییز
حکایت دیگری داشت
فرشته امروز هم خط دیگری کشیده بود
وچوب خط شان پر می شد
صدای خنده ای
«نگاه کن»
کسی می خواند :«اقرا»
وپاسبانی کوتاه قد
نوشته ها را از دیوار پاک می کرد
باباطاهر انگشت اشاره اش را تکان می داد
مبهوت در میانه ی راه
تا ادم راه بسیاری بود
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔کییرکگور معتقد بود هر انسانی سرانجام به نقطهی عطف میرسد: "این یا آن؟"
زیادهرویست اگر نگران باشیم هر کاری که میکنیم حتماً خارقالعاده باشد. شروعی تازه لازم است. حتی چیزی ساده و به نظر مبتذل و سطحی میتواند دنیا را عوض کند. مثلاً وقتی در راه دفتر روی لبهی پیادهرو راه میروم و سعی میکنم تعادلم را حفظ کنم، وقتی میکوشم حدس بزنم آدمهایی که از کنارم رد میشوند به چه چیزی فکر میکنند، یا زمانی که میایستم تا به گدایی کمک کنم یا به کسی که چهرهی غمگینی دارد لبخند بزنم. با هر قدمی که برمیدارم، درست همانطور که فیلسوف خیابانگرد در سال ۱۸۴۷ به هنریت لون، خواهرزادهاش، نوشت: چیزی رخ میدهد.
#ارلینگ_کاگه
کتاب: پیاده روی و سکوت در زمانهی هیاهو
وقتی یه نفر یه کلمه رو
اشتباه تلفظ میکنه
هیچوقت بهش نخندین
چون معلومه اون کلمه رو
از طریق مطالعه کردن و خوندن یاد گرفته
۲۱ آبان زادروز "علی اسفندیاری" نيمايوشيج
(زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۶ مازندران -- درگذشته ۱۴ دی ۱۳۳۸ تهران) بنیانگذار شعرنو
او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتی نمیداد. انقلابهای اجتماعی سالهای ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱ او را به كنارهگيری از مردم و زندگی در ميان جنگلها و دامان طبيعت و هوای آزاد كشاند و در آنجا اشعار بيشتری سرود.
وی از ۱۳۱۱ ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در این شهر ماند. نيما با حركتی كه در طول زندگی خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكی عميق و تازه دارد و شايستگی اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسی، بنيانگذار شيوههای نوين باشد. بنابر اين ، شعری را وارد صحنه ادب فارسی کرد كه در عين نداشتن قافيه و رديف، دارای وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعرنو و شعر نيمايی مشهور است و افراد فراوانی به پيروی از سبك او، هنر آزمايی كردهاند. شعر آزاد نيمايی تفاوتهای آشكاری با شعر سنتی داشته، از لحاظ عاطفی بيشتر جنبه اجتماعی و انسانی دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه میگيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمهای را در شعرنو به كار میبرد، با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِنو فارسی میخوانند. از او به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگری به چاپ رسيده است از جمله: داستانها، اشعار، آثار تحقيقی، يادداشت و نامهها.
آرامگاه وی در زادگاهش، يوش است.
میتراود مهتاب
میتراود مهتاب
میدرخشد شبتاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفتهی چند
خواب در چشم ترم میشکند
نگران با من استاده سحر
صبح میخواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
در جگر خاری لیکن
از ره این سفرم میشکند
نازکآرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم میشکند
دستها میسایم
تا دری بگشایم
به عبث میپایم
که به در کس آید
در و دیوار به هم ریختهشان
بر سرم میشکند
میتراود مهتاب
میدرخشد شبتاب
مانده پایآبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کولهبارش بر دوش
دست او بر در، میگوید با خود:
غم این خفتهی چند
خواب در چشم ترم میشکند
نیما یوشیج
خواهی که شود دل تو چون آئینه
ده چیز برون کن از میانِ سینه
حرص و دغل و بُخل و حرام و غیبت
بغض و حسد و کِبر و ریا و کینه...
#خاقانی
جهان، لبریز است از چیزهای سحرآمیزی که صبورانه منتظرند تا شعور ما برای فهمشان هوشیارانهتر ، رشد کند
#برتراند_راسل
از دل تاریکترین شب ها ، نور میتابد✨
▪️Killing Me Softly
▪️Frank Sinatra
▪️مرا به آرامی میکُشد
▪️فرانک سیناترا
یکی از صدها بازخوانی این ترانه
با اجرای بینظیر «فرانک سیناترا»
@katibehchannel
شعر:#ایرج ـ جمشیدی
اجرا:#ملودی
🖋️🌿شهرخفته بود
و زیر گوش شب
کسی به پچ پچی نگفته بود
شرح حال را
تا که دست پیچکی
به دور پای لاله می تنید
بند ناف
میخک به خون نشسته را
شهر امن بود و ماه برده بود
از شب سیاه، خیال را
روی جاده در میان خون
ماه در نقاب جمع کرده
بال دامن خیال را
جوهر از نگاه لاله می چکید
سرد وبی رمق کشیده
نقش تا ملال را
پل به جاده می رسید
تا دویده بود سایه
دامن محال را
پیچ دست در خم یقین
تازه برده بود هوش از سر درخت
تا که ابر شسته بود
چشم های زال را
رستم خیال گرز برگرفته بود
ودیو سایه می دوید
آب می چکید از دوال شعر
شاعرانه با نوای ساز
توپ واژه پر
غزل به ناز می رسید
تا پریده بود خواب شب
صبح می دمید،صبح می دمید
#ایرج_جمشیدی_بینا