✳️ یادداشتها، برگزیدهها و پیشنهادهایی در مسیر آگاهی ✅ نقد و نظرتان به دیدهٔ منّت ⬅️ معرفی: https://kalaam.ir/?page_id=2141524168 ⬅️ آیدی شخصی: @hamidhosseiniii ⬇️⬇️⬇️ ✳️ https://t.me/hamidhossaini
💢 مطمئنترین تکیهگاه 💢
❇️ مهمترین مانع در برابر زندگی عاقلانه و دینداری درست، تصور اشتباهی است که دربارهٔ ناقص بودن عقل وجود دارد و اراده و شهامت لازم را برای تکیه بر خرد انسانی از افراد میگیرد و آنان را در برابر ترویجکنندگان خرافات خلع سلاح میکند.
🔺برای رهایی از این دام باید توجه داشت که تنها معیاری که میتواند پایه و مبنای تشخیص درست و غلط باشد، عقل و وجدان انسانی است و اگر آن را ناقص و غیر قابل اعتماد بدانیم، هیچ چیزی، از جمله موضوعاتی چون خدا و فرستادگانش، قابل بررسی و باورکردنی نخواهد بود.
🔻حتی کسانی که از ناقص بودن عقل سخن میگویند نیز برای نشان دادن درستی ادعایشان استدلال عقلی میآورند و فراوانی خطا در اندیشههای بشر را دلیلی بر نامطمئن بودن عقل میدانند؛ غافل از اینکه وجود این اشتباهات، دلیلی بر ضرورت تکیه بهتر و بیشتر بر عقل است.
✅ آنچه ناقص و محدود است، آگاهیهای ماست و تنها چاره برای بهدست آوردن اطلاعات درست، بهرهگیری از خرد انسانی برای شنیدن سخنان متفاوت و انتخاب بهترینها و شناسایی منابع مطمئن آگاهی و تبعیت از چیزی است که عقل، پیروی از آن را لازم میداند.
#اسلام_چرا_چگونه ۳
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۳: تربیت دینی کودک
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:42 ضرورت تربیت دینی کودکان
4:40 حق فرزند بر والدین
6:06 فرصت طلایی کودکی
8:13 از فرصت استفاده نکنی دیگران بهره میبرند
10:20 مراقبت از فطرت انسانی
12:33 فرمان دادن به نماز
14:08 به اندازهٔ طاقت
⭕️ @hamidhossaini
🔹 دینگریزی ستیزهجویانهی نسل زد!
✅ از دهسالهگی، نماز میخوانم و روزه میگیرم. این را نه از باب ستایش خود و یا به رخ کشیدن دینورزیام، که از باب توجه دادن به تغییر موقعیت اجتماعی دین در ایران، به میان میکشم. در خانهی ما همه روزه بودند؛ حتی آنهایی که عذری داشتند هم بیدار میشدند و سحری میخوردند تا روزهنمایی کنند. روزهداری ما در تعلیم، خواست، تشویق، و برنامهریزی خانواده جا داشت. پدر و مادر را با این کار خوشحال و از آنها قدردانی میکردیم. کلاس سوم ابتدایی وقتی معلم ما فهمید که من نماز میخوانم، گفت نماز بر تو واجب نیست. فردای همان روز، وقتی مادرم ماجرا را از من شنید، به مدرسه آمد و با خانم نقاب دعوای مفصلی کرد که تو حق نداری بچهی من را نسبت به نماز بیانگیزه کنی. حالا خانوادهی ما گستردهتر شده است و هر کدام از آنها که در سفرهی سحر ماه رمضان جمع میشدند، کلی بچه و نوه دارند. بعضی از آنها روزه نمیگیرند. اساسا ماه رمضان و روزه گرفتن مسالهی آنها نیست. بجز آنها بسیاری دیگر از خویشان را هم میبینم که روزه نمیگیرند. در این مدتی که برای تعطیلات نوروز به دزفول آمده و آنها را میبینم، از آنها میپرسم چرا روزه نمیگیرید، چرا نماز نمیخوانید، و چرا از خدا رویگردانی میکنید. آنها خیلی حوصلهی مواجهه با این پرسشها را ندارند و از گفتگو در این باره فرار میکنند. گاهی که با اصرار من روبر میشوند، میگویند "روزه بگیرم برای کی" یا " روزه بگیرم که چه بشود". در کلامشان نوعی لجاجت، دلخوری، ستیزه، و تا اندازهی خشونت وجود دارد. گویی با روزه نگرفتن میخواهند اعتراض کنند. اعتراض به دیده نشدن، اعتراض به ناامیدی، اعتراض به دلار صد هزارتومانی، و اعتراض به وضعیت(به قول خودشان) نابسامان اقتصادی. کاری که آنها میکنند، تا اندازهای نتیجهی تغییر موقعیت اجتماعی دین است. زمان ما، پایگاه اجتماعی دین در خانواده بود و حالا در ساختارهای سیاسی و قدرت. آنها گمان میکنند با نماز خواندن و روزه گرفتن، سازمانهایی را خوشحال میکنند که گامی برای بهبود حال آنها بر نداشتهاند. آنها لج کردهاند. راستش را بخواهید در این موقعیت، هیچ استدلالی برای آنها نداشتم. اساسا با کسی که لج کرده است نمیشود حرف زد تا چه رسد به آوردن استدلال. من فقط از آنها خواستم که با این لجاجت، زندگی خود را از خدا، معنویت، و معنا تهی نکنند. به آنها گفتم که خدا هست، حتی اگر مبلغانش نتوانند اثباتش کنند. به آنها گفتم که شما (و همه)به خدا نیاز دارید/یم. در لحظههای دشوار زندگی نیاز دارید که صدایش کنید، حتی اگر از معلمان دین رنجیده باشید، خدا را برای خود نگه بدارید؛ این لجاجت شما را بیتکیهگاه میکند. روزه بگیرید حتی اگر فکر میکنید معلمان دین کاری برای شما نکردهاند. البته میدانم این حرفها چارهی کار نیست؛ چارهی کار این است که دین به موقعیت اجتماعی گذشتهاش، یعنی خانواده برگردد.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۴/۱/۸
@sadeghniamehrab
/channel/sadeghniamehrab
https://x.com/seyedhamid
از قول یکی نقل میکنند که فرمان ظهور امام زمان صادر شده و از قول دیگری خبر از ملاقاتهای شب اول و دوم قبر میدهند!
کاش تکذیب و توضیحی میآمد تا دینی که خود را منادی عقلانیت و پیروی از علم معرفی کرده، بیش از این بازیچه و مسخره نشود.
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۲: عمل با اختیار و آزادی
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:58 داوطلبانه و مختارانه بودن
6:48 در دین اجباری نیست
10:25 پیامبر زورگو نبود
13:55 پیامبر جز ابلاغ وظیفهای ندارد
15:42 ایمان یعنی تسلیم داوطلبانه
17:20 کتک زدن بچه برای نماز؟!
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۷۴ تا ۸۰ سورهٔ انعام 💢
✳️ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۷۴﴾
⬅️ و هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت: «آیا بتها را بهعنوان معبود برمیگزینی؟ بهراستی من تو و قومت را در گمراهی آشکاری میبینم.»
🔺«اتّخاذ» بهمعنی گرفتن و انتخاب کردن است.
✳️ وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿۷۵﴾
⬅️ و آنگونه حقیقت زمامداری آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان میدادیم تا از باورمندان باشد.
🔺«ملکوت» مصدر از «مُلک» بهمعنی «زمامداری و تسلط» است و دو حرفی که به آن اضافه شده است، بیشتر بودن حقیقت معنی را نشان میدهد (مثل «جبروت» و «عظموت»). اگرچه در ترجمهٔ این واژه میتوان از خودش که در فارسی نیز کاربرد دارد استفاده کرد، ولی آوردن معادل، نکتهٔ نهفته در معنای آن را آشکارتر میکند.
🔺قرار گرفتن فعل مضارع «نُري» در سیاق آیهٔ قبل که ماضی است، مفهوم آن را به گذشتهٔ استمراری تغییر میدهد.
🔺«ایقان» بهمعنی پذیرش بدون تردید یک موضوع است که به آن «باور» میگویند.
✳️ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿۷۶﴾
⬅️ پس چون شب بر او پرده افکند، ستارهای درخشان دید و گفت: «این خداوندگار من است.» اما چون ناپدید شد، گفت: «ناپدید شوندگان را دوست ندارم.»
🔺«کوکب» که از زبان عبری و سریانی گرفته شده، با «نجم» متفاوت است و به جنبهٔ زیبایی و درخشندگی اشاره دارد.
🔺«جنّ» از ریشه «جنن» به معنای پوشاندن و مخفی کردن است.
🔺«افل» بهمعنای «غائب شدن پس از حضور» است که در فارسی به آن «ناپدید شدن» میگویند و با «غروب کردن» که مربوط به خورشید است تفاوت دارد.
✳️ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿۷۷﴾
⬅️ پس چون ماه را در حال بر آمدن دید، گفت: «این خداوندگار من است.» اما چون ناپدید شد، گفت: «اگر خداوندگارم مرا راهبری نکند، قطعاً از گروه گمراهان خواهم بود.»
🔺در «بزوغ» معنای «شکافتن» و «طلوع کردن» وجود دارد و نزدیکترین مفهوم معادل آن «بر آمدن» است.
✳️ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۷۸﴾
⬅️ پس چون خورشید را در حال بر آمدن دید، گفت: «این خداوندگار من است. این بزرگتر است.» اما چون ناپدید شد، گفت: «ای قوم من، بهراستی من از آنچه شرک میورزید، برکنارم.»
🔺مادهٔ «برء» در اصل بهمعنی «برکنار و دور بودن» است و «ابراء» برای «برطرف کردن» بهکار میرود. به هر حال ترجمهٔ مشهور آن به «بیزاری» دقیق نیست.
✳️ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۷۹﴾
⬅️ بهراستی من رویکرد خود را حقطلبانه از آنِ کسی قرار دادم که آسمانها و زمین را پدید آورد و من از مشرکان نیستم.
🔺اغلب مترجمان «للذي» را «الی الذي» ترجمه کردهاند که دقیق نیست.
🔺توضیح معنای «حنیف» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۳۵ سورهٔ بقره بیان شد.
🔺توضیح معنای «فطر» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۴ همین سوره بیان شد.
✳️ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۸۰﴾
⬅️ و قومش با او بحث کردند. گفت: «آیا دربارهٔ خدا با من بحث میکنید در حالی که او مرا هدایت کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار میدهید نمیترسم؛ مگر آنکه خداوندگارم چیزی را خواسته باشد که خداوندگارم با دانش همه چیز را در بر گرفته است. آیا حواس خود را جمع نمیکنید؟»
🔺توضیح معنای «حاجّ» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۳۹ سورهٔ بقره گذشت.
🔺توضیح معنای «متذکر شدن» در ترجمهٔ آیهٔ ۲۲۱ سورهٔ بقره بیان شد.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۱: تناسب عمل با ظرفیت
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:35 تناسب با وسع
2:56 وسع یا طاقت؟
5:25 در دین سختی نیست
8:20 مداومت بدون خستگی
12:54 تدریجی و گام به گام
13:56 خطر تندوری
⭕️ @hamidhossaini
💢 دین مهمتر است یا انسانیت؟ 💢
✅ مقایسه میان دین و انسانیت فقط وقتی مطرح میشود که دین را بهمعنی پیروی از فرد یا فرقهای خاص بدانیم؛ در حالی که دین معنایی جز زندگی بر مبنای حساب و کتابی مشخص ندارد و اساساً کسی را نمیتوان یافت که دین نداشته باشد. حتی کسانی که خدا را قبول ندارند یا به هیچیک از ادیان اهمیت نمیدهند هم به هر حال طبق مبنایی خاص زندگی میکنند. پس مهم این است که روش بهتری را برای زندگی انتخاب کنیم و دربارهٔ دینی که جهتگیری زندگی ما را تعیین میکند سهلانگار نباشیم.
🔸البته اگر منظور از چنین سؤالی این است که انسانیت و اخلاق اهمیت بیشتری دارد یا وابستگی به آیین و فرقهای خاص، قطعاً پاسخ این است که اخلاق و انسانیت را باید مهمتر بدانیم؛ ولی بهشرطی میتوانیم از اخلاقمداری خود مطمئن باشیم که علاوه بر اموری چون مهربانی و خوشرویی، در برابر حقایق مهمی که از آنها آگاه میشویم نیز تسلیم باشیم و هیچ حقیقتی را نادیده نگیریم. پس حتی اگر احتمال دهیم که خالق هستی برای ما برنامهای نجاتبخش در نظر گرفته و با این حال نسبت به آن بیتوجه باشیم، زشتترین بیاخلاقی را انجام دادهایم و از انسانیت دور شدهایم.
#اسلام_چرا_چگونه ۱
✳️ دسترسی به بخشهای دیگر مجموعه در یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UC5Tgobwm51zm7UtRtRuWH6w
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۶۹ تا ۷۳ سورهٔ انعام 💢
✳️ وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَٰكِنْ ذِكْرَىٰ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۶۹﴾
⬅️ و چیزی از حساب آنها بر عهدهٔ کسانی که پروا میکنند نیست، ولی یادآوری؛ باشد که پروا کنند.
🔺 بهنظر میرسد «ذکری» در اینجا به قرینهٔ «ما علی الذین» مبتدای مؤخر خبر محذوف «علیهم»است. یعنی ابتدای آیه میگوید متقین در قبال اعمالی که ستمکاران و مسخرهکنندگان انجام میدهند، مسئولیتی ندارند؛ سپس مسئولیت آنها را تذکر دادن و یادآوری کردن میداند. از آنجا که خبر در متن آیه بهصورت مقدر آمده، بهتر است در ترجمه نیز ظاهر نباشد.
✳️ وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۷۰﴾
⬅️ و کسانی را که دین خود را به بازی و سرگرمی گرفتند و زندگی دنیا فریبشان داد، رها کن و با آن یادآوری نما تا مبادا شخصی بهسبب آنچه بهدست آورده است گرفتار شود؛ که جز خدا سرپرست و شفیعی ندارد و هر تاوانی بهعنوان جایگزین بدهد، از او پذیرفته نمیشود. آنها کسانی هستند که بهسبب دستاوردشان گرفتار شدند و بهخاطر حقپوشیهایی که میکردند، شرابی از آب جوش و عذابی دردناک خواهند داشت.
🔺معنای «لهو» و «لعب» در ترجمهٔ آیهٔ ۳۲ همین سوره توضیح داده شد.
🔺 «ابسال» بهمعنی «تسلیم کردن خود در برابر ضرر و خطر» است و وقتی بهصورت مجهول بهکار میرود، مفهومی نزدیک به «گرفتار شدن» را بیان میکند.
🔺جملهٔ «لیس لها ...» صفت «نفس» است و بر همین اساس در ترجمه بهجای «در حالی که» از «که» استفاده شد.
🔺اگرچه در ترجمهٔ آیهٔ ۴۸ سورهٔ بقره گفتیم «شفاعت» بهمعنی «اعمال نفوذ» است، ولی در این آیه با توجه به سیاق و ترکیب عبارات، بهتر است «شفیع» را ترجمه نکنیم و خودش را که در فارسی نیز کاربرد دارد بیاوریم.
🔺توضیح معنای «عدل» در ترجمهٔ آیهٔ ۴۸ سورهٔ بقره بیان شد.
✳️ قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾
⬅️ بگو: «آیا بهجای خدا چیزی را بخوانیم که نه سودی به ما میرساند و نه زیانی برایمان دارد؟ و پس از آنکه خدا ما را راهبری کرد، به عقب بازگردانده شویم؟ همچون کسی که شیاطین در زمین او را به گمراهی و سقوط کشاندهاند و با آنکه یارانی دارد که او را به هدایت میخوانند که نزد ما بیا، سرگردان مانده است؟» بگو: «بهراستی راهبری خداست که هدایت است و ما فرمان یافتهایم تسلیم خداوندگار جهانها باشیم.»
🔺معنای «عقِب» و بازگشت به آن در ترجمهٔ آیهٔ ۱۴۳ سورهٔ بقره توضیح داده شد.
🔺«استهواء» از مادهٔ «هوي» بهمعنی «پستی و سقوط» است و در باب استفعال، مفهوم طلب و «کشاندن به سقوط و گمراهی» را بیان میکند.
✳️ وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۷۲﴾
⬅️ و اینکه نماز را برپا دارید و از او پروا کنید و اوست کسی که به سویش برانگیخته و گردآورده میشوید.
🔺توضیح معنای «حشر» در ترجمهٔ آیهٔ ۲۰۳ سورهٔ بقره بیان شد.
✳️ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۷۳﴾
⬅️ و اوست که آسمانها و زمین را بر مبنایی درست آفرید. و روزی که میگوید «باش» میشود. سخنش حق است و روزی که در صور دمیده میشود، زمامداری از آنِ اوست. دانای پنهان و آشکار است و او فرزانه و آگاه است.
🔺«صُور» اسم جنس از مادهٔ «صَوَرَ» است که در اصل، مفهوم «تمایل» را بیان میکند و «صورة» و «تصویر» نیز بهخاطر تمایل و شباهتی که عکس یک چیز به اصل آن دارد از این ماده است. این واژه در معنای «شاخ گاو» و «شیپور» نیز بهکار رفته است که شاید به دلیل انحنای آن باشد. از آنجا که تعبیر دمیدن در صور تعبیری مبهم و مجازی است، بهتر است آن را ترجمه نکنیم.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
https://x.com/seyedhamid
به نظر میرسید برای دور کردن مردم از دین و ارزشها، ایدهای مؤثرتر از مجازاتهای در نظر گرفته شده در لایحهٔ حجاب و عفاف وجود ندارد، اما شلاق زدن خوانندهای محبوب نشان داد همچنان ایدههای جذابتر و مؤثرتری را میتوان ارائه و اجرا کرد!
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۰: نشاط در عمل
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:38 عمل با نشاط و اشتیاق
5:44 خودتان را زده نکنید
7:45 حال خوب را دریاب
13:02 عوامل بیحالی
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۵۸ تا ۶۲ سورهٔ انعام 💢
✳️ قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ ﴿۵۸﴾
⬅️ بگو: «اگر آنچه با شتاب خواهان آنید نزد من بود، قطعاً کار میان من و شما یکسره شده بود. و خدا ستمکاران را بهتر میشناسد.»
🔺توضیح معنای «قضي» و «أمر» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۱۷ سورهٔ بقره و آیهٔ ۲۱۰ همان سوره بیان شد.
✳️ وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۵۹﴾
⬅️ و گنجینههای ماورا نزد اوست، در حالی که کسی جز او آنها را نمیداند؛ و آنچه را در خشکی و دریاست میداند. و هیچ برگی نمیافتد، مگر اینکه آن را میداند؛ و نیز هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی، مگر اینکه در کتابی آشکار وجود دارد.
🔺«مفاتح» جمع «مَفتَح» بهمعنی «خزانه و گنجینه» است و «مفاتیح»جمع «مفتاح» بهمعنی «کلید».
🔺در ترجمهٔ آیهٔ ۳۴ سورهٔ نساء توضیح لازم دربارهٔ معنای «غیب» ارائه شد.
🔺جملهٔ «لا یعلمها الا هو» حالیه است و باید بر این اساس ترجمه شود.
🔺واژهٔ «مبین» در همهجای قرآن بهمعنی «آشکار» است.
✳️ وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۶۰﴾
⬅️ و او کسی است که جان شما را در شب میگیرد و آنچه را در روز بر سر خود آوردهاید میداند، آنگاه شما را در آن برمیانگیزد تا سررسیدی مشخص حتمی شود. سپس بازگشت شما بهسوی اوست، آنگاه شما را به آنچه انجام میدادید، آگاه میکند.
🔺توضیح معنای «توفي» در ترجمهٔ آیهٔ ۲۳۴ سورهٔ بقره بیان شد.
🔺«جرح» و «جراحت» بهمعنی «تأثیر و شکافی که بر خلاف جریان طبیعی بر چیزی وارد شود» است. این تعبیر کنایی برای اشاره به تأثیر منفی گناه بر دل و جان آدمی بهکار میرود و در تعابیر رایج فارسی نزدیکترین معادل آن، «بر سر آوردن» است. از آنجا که این تعبیر بدون متعلقش بهکار نمیرود، ناچاریم «خود» را نیز به آن بیفزاییم.
🔺معنای «قضی» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۱۷ سورهٔ بقره بیان شد.
✳️ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ ﴿۶۱﴾
⬅️ و اوست مقتدری که بر بندگانش تسلط دارد و بر شما نگهبانانی گسیل میدارد، تا آنگاه که یکی از شما را مرگ فرا رسد، فرستادگان ما جان او را میگیرند، در حالی که آنان کوتاهی نمیکنند.
🔺 «قهر» بهمعنای «چیرگی و تسلط مقتدرانه» است.
✳️ ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ﴿۶۲﴾
⬅️ آنگاه به سوی خدا، مولای راستینشان بازگردانده میشوند. آگاه باشید که فرماندهی از آنِ اوست، و او سریعترین حسابرس است.
🔺توضیح معنای «مولی» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۵۰ سورهٔ آلعمران بیان شد.
🔺معنای «حکم» در ترجمهٔ آیهٔ ۷۹ سورهٔ آلعمران توضیح داده شد.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۵۳ تا ۵۷ سورهٔ انعام 💢
✳️ وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ ﴿۵۳﴾
⬅️ و بدانسان برخی از آنها را بهوسیلهٔ برخی دیگر به آشفتگی انداختیم تا بگویند: «آیا اینها هستند که خدا از میان ما بر آنان منّت نهاده است؟» آیا خدا قدردانان را بهتر نمیشناسد؟
🔺معنی «فتنه» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۹۱ سورهٔ بقره بیان شد.
🔺همانگونه که در ترجمهٔ آیهٔ ۵۲ سورهٔ بقره بیان شد، «شکر» بهمعنی «قدرشناسی» است.
🔺در ترجمهٔ آیهٔ ۳۹ سورهٔ نساء توضیح داده شد که «علم» وقتی دربارهٔ اشخاص بهکار میرود، معنایش «شناختن» است.
✳️ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۴﴾
⬅️ و چون کسانی که به نشانههای ما ایمان میآورند، نزد تو آیند، بگو: «درود بر شما! خداوندگارتان رحمت را بر خود مقرر کرده است که هر کس از شما نادانسته کار بدی انجام دهد، آنگاه پس از آن، توبه کند و اصلاح نماید، کار او آمرزندگی و مهربانی است.»
🔺 معنای «سلام» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۶ سورهٔ مائده توضیح داده شد. از آنجا که واژهٔ «درود» نیز در اصل بهمعنی «سلامتی و دور بودن از گزند و بیماری» است، در این سیاق بهعنوان معادل، استفاده شد.
🔺با توجه به مفتوح بودن همزه در «فأنّه غفور رحیم»، این عبارت به تأویل مصدر میرود. البته چند راوی قرآن این همزه را مکسور خواندهاند که در این صورت میتوان همچون دیگر مترجمان آن را «بهراستی او آمرزنده و مهربان است» ترجمه کرد.
✳️ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ ﴿۵۵﴾
⬅️ و اینگونه نشانهها را جدا جدا ارائه میکنیم تا راه بزهکاران بهصورت طبیعی روشن شود.
🔺«تفصیل» در اصل بهمعنای «جداسازی» است و «تبیین و تشریح اجزای یک مطلب» از لوازم آن است. لذا باید بهگونهای ترجمه شود که تفاوتش با «تبیین» مشخص باشد.
🔺صیغهٔ استفعال مفهوم «طلب» را بیان میکند و یکی از کاربردهای آن، مطالبهای است که طبیعت یک موضوع به همراه دارد؛ لذا «استبانة» را باید «آشکار شدن بهصورت طبیعی» ترجمه کرد.
🔺مادهٔ «جرم» در اصل بهمعنای «قطع کردن» است و از آنجا که گناه و جنایت موجب جدا شدن از راه درست میشود، برای بیانش از این تعبیر استفاده میکنند؛ اما چون ظاهراً در فارسی معادلی که حاوی این نکته باشد، وجود ندارد، در ترجمه از تعبیر رایج «بزه» استفاده شد.
✳️ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾
⬅️ بگو: «من از بندگی کسانی که بهجای خدا میخوانید، نهی شدهام.» بگو: «از هوسهای شما پیروی نمیکنم، که در این صورت، گمراه شدهام و از راهیافتگان نخواهم بود.»
🔺در ترجمهٔ آیهٔ پنجم سورهٔ فاتحه توضیح داده شد که «بندگی» نسبت به «پرستش»، معادل دقیقتری برای «عبادت» است.
✳️ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿۵۷﴾
⬅️ بگو: «من بر دلیلی روشن از جانب خداوندگارم تکیه کردهام، ولی شما آن را دروغ شمردید. آنچه با شتاب خواهان آنید، نزد من نیست؛ فرماندهی جز از آنِ خدا نیست؛ حقیقت را گزارش میکند و او بهترین فیصلهدهنده است.»
🔺 با توجه به آمدن «علی» در کنار «بیّنة»، مفهوم «تکیه کردن بر دلیل روشن» از این ترکیب بهدست میآید.
🔺معنای «حکم» در ترجمهٔ آیهٔ ۷۹ سورهٔ آلعمران توضیح داده شد.
🔺همانگونه که در ترجمهٔ آیهٔ ۶۲ سورهٔ آلعمران بیان شد، «قصص» بهمعنی «روایت و گزارش» است.
🔺 «فاصل» از ریشه «فصل» به معنای «جدا کردن» است و برای کسی که با تبیین حقیقت یا داوری میان افراد، حق و باطل را از هم جدا میکند، بهکار میرود. نزدیکترین تعبیر رایج فارسی برای این مفهوم، «فیصله دادن» است.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۳۹: عمل خاشعانه
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:06 خشوع در عمل
2:58 معنای خشوع
5:58 در دل، ولی نیازمند تمرین
8:50 خشوع منافقانه
10:46 ضرورت اهتمام به خشوع
13:54 روش رسیدن به خشوع
⭕️ @hamidhossaini
💢 آسیبهای اندیشهٔ مهدویت 💢
✍️ سید حمید حسینی
بخش دوم
۴. انتظار منفعل
یکی دیگر از خطاهایی که در برداشت از مفهوم انتظار منجی رخ میدهد، سر باز زدن از انجام وظایف و مسئولیتهای خود و موکول کردن آن به آینده است. برخی گمان میکنند چون به ما وعده دادهاند همهٔ مشکلات با ظهور امام زمان (عج) حل خواهد شد، تا آن زمان نیازی به تلاش برای پیشرفت فردی یا مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی وجود ندارد، یا این تلاشها به هیچ نتیجهای نمیرسد و اینگونه از زیر بار آنچه عقل و منطق بر عهدهٔ آنها میگذارد، شانه خالی میکنند.
این در حالی است که طبق روایات اسلامی، انتظار فرج بهعنوان "افضل اعمال" معرفی شده که نشان میدهد انتظار واقعی نوعی تلاش و اقدام در جهت نزدیک شدن به همان چیزی است که مشتاق رسیدن به آنیم، نه سکون و بیعملی. منتظر حقیقی کسی است که برای اصلاح خود و جامعه تلاش میکند، در برابر ظلم و بیعدالتی ساکت نمینشیند، و با علمآموزی و کسب مهارت، خود را برای یاری امام زمان (عج) آماده میکند؛ او در عین امید به آیندهٔ روشن، از وظایف کنونی خود غافل نمیشود و میداند که آمادهسازی جامعه برای ظهور نیازمند تلاش و مجاهدت مستمر است.
۵. ترویج خرافات
وجود ابهام و پیچیدگی در موضوع غیبت و ظهور امام مهدی (عج) و مخفی بودن بسیاری از رازهای آن، موجب شده تا زمینهٔ مساعدی برای گمانهزنیها و ترویج مطالب بیاساس در حوزهٔ مهدویت فراهم شود. این آسیب، امور فراوانی را شامل میشود که جعل و نقل روایات ساختگی و ضعیف، اعتبار بخشیدن به خواب و خیال، نسبت دادن کرامات و معجزات غیرواقعی به افراد مختلف، اعتقاد به تأثیر اعمالی خاص در تعجیل یا تأخیر ظهور و آمیختن باورهای غیراسلامی با آموزههای اصیل مهدویت از جملهٔ آنهاست.
برای مقابله با این مشکل، لازم است ضمن مراجعه به منابع معتبر و اصیل شیعی و بهرهگیری از نظرات عالمان دینی در فهم روایات، از پذیرش بیچون و چرای ادعاهای افراد خودداری کنیم و با تقویت تفکر نقادانه و اکتفا کردن به آنچه روشن و یقینی است، مانع رواج این خرافات در جامعه شویم.
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۳: تربیت دینی کودک
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:42 ضرورت تربیت دینی کودکان
4:40 حق فرزند بر والدین
6:06 فرصت طلایی کودکی
8:13 از فرصت استفاده نکنی دیگران بهره میبرند
10:20 مراقبت از فطرت انسانی
12:33 فرمان دادن به نماز
14:08 به اندازهٔ طاقت
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۸۱ تا ۸۷ سورهٔ انعام 💢
✳️ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۱﴾
⬅️ و چگونه از آنچه شریک قرار دادهاید بیم داشته باشم، در حالی که شما بیمی ندارید از اینکه چیزی را شریک خدا قرار دادهاید که هیچ دلیلی قاطع و برتریبخش برای آن بر شما فرو نفرستاده است؟ پس اگر میدانید، کدامیک از دو گروه به امنیت سزاوارتر است؟
🔺توضیح معنای «سلطان» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۵۱ سورهٔ آلعمران بیان شد.
✳️ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾
⬅️ کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را به ستمی در نیامیختهاند، امنیت از آنِ چنین کسانی است و آنان راهیافتهاند.
🔺توضیح معنای «لبس» در ترجمهٔ آیهٔ ۴۲ سورهٔ بقره گذشت.
✳️ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۸۳﴾
⬅️ و آن دلیل بیپاسخ ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر که را بخواهیم به رتبههایی بالا میبریم. بهراستی خداوندگارت فرزانه و داناست.
🔺معنای «حجت» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۵۰ سورهٔ بقره بیان شد.
✳️ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۸۴﴾
⬅️ و به او اسحاق و یعقوب را ارزانی داشتیم و هر یک را راهبری کردیم و نوح را پیش از آن راهبری کرده بودیم و از دودمان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را. و آنچنان نیکوکاران را پاداش میدهیم.
🔺«هبة» از مادهٔ «وهب» بهمعنی «عطا و بخشش، بدون توجه به عوض آن» است.
🔺تنوین در «کلاً» جایگزین مضافالیه محذوفی چون «واحد منهم» است.
🔺توضیح معنای «ذریة» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۲۴ سورهٔ آلعمران بیان شد.
✳️ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۵﴾
⬅️ و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند.
🔺مضاف الیه محذوف در «کلٌ» را میتوان «هم» در نظر گرفت.
✳️ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۸۶﴾
⬅️ و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط را و همگی را بر جهانیان برتری دادیم.
✳️ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۸۷﴾
⬅️ و برخی از پدرانشان و دودمانشان و برادرانشان را؛ و آنها را برگزیدیم و به راهی درست و استوار راهبریشان کردیم.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
https://x.com/seyedhamid
خوشبختانه با انتشار فیلم سخنان مربوط به صدور فرمان ظهور، عملاً توضیح لازم ارائه و مشخص شد برداشتها و نقل قولها درست نبوده است.
امیدوارم تکذیب و توضیحی هم دربارهٔ جریان ملاقاتهای شب اول قبر منتشر شود و دیگر شاهد استفادهٔ ابزاری از مقدسات و سخنان غیرمستند نباشیم.
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۲: عمل با اختیار و آزادی
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:58 داوطلبانه و مختارانه بودن
6:48 در دین اجباری نیست
10:25 پیامبر زورگو نبود
13:55 پیامبر جز ابلاغ وظیفهای ندارد
15:42 ایمان یعنی تسلیم داوطلبانه
17:20 کتک زدن بچه برای نماز؟!
⭕️ @hamidhossaini
💢 بهترین دین 💢
❇️ هر کسی دین خود را بهترین روش زندگی میداند؛ حتی آنها که معتقدند بهجای این حرفها باید به مسائل دیگری اهمیت داد، در بهتر بودن مبنایشان تردیدی ندارند. در این میان اگر کسی بخواهد با رها شدن از بند تقلید و عادت و تبلیغات، آگاهانه دینی را انتخاب کند، با هزاران مکتب روبرو میشود که هر یک، دهها دلیل بر برتری خود ارائه میدهد.
🔺در این شرایط نه کسی فرصت دارد به بررسی این همه مکتب بپردازد و نه اگر این مسیر را آغاز کند، پایانی برای بحث و جدلهای مرتبط با هر دلیل خواهد یافت؛ اما در همهٔ این استدلالها یک نکتهٔ مشترک وجود دارد که با دقت به آن میتوان بهترین مبنای زندگی را بهدست آورد:
✅ تلاش همهٔ مکاتب برای هماهنگ نشان دادن خود با عقل و وجدان انسانی، قطعاً به این معناست که مبنایی بهتر و مطمئنتر از انسانیت، سراغ ندارند. پس چرا بهجای انتخاب اسامی گوناگون، انسانیت و عقلانیت را بهعنوان بهترین دین انتخاب نکنیم؟
#اسلام_چرا_چگونه ۲
✳️ دسترسی به بخشهای دیگر مجموعه در یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UC5Tgobwm51zm7UtRtRuWH6w
⭕️ @hamidhossaini
💢 ایجاد آشتی، برتر از نماز و روزه 💢
❇️ از وصایای امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در هنگام شهادت:
🔻أوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وُلدِی وَ أَهلِی وَ مَن بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقوَى اللَّهِ وَ نَظمِ أَمرِکُم وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکُم فَإِنِّی سَمِعتُ جَدَّکُمَا یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفضَلُ مِن عَامَّهِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ.
📚 نامه ۴۷ نهجالبلاغه.
🔺شما و تمام فرزندان و خاندانم و کسانى را که این وصیّت به آنها مىرسد، به پروای از خدا و نظم در امور و ایجادِ آشتى در میانتان سفارش مىکنم؛ که از جدّ شما شنیدم مىفرمود: صلح و صفا از هر نماز و روزهای ارزشمندتر است.
❇️ چنین دغدغهای در آن شرایط جنگ و ترور، بسیار درسآموز است.
#حدیث
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۱: تناسب عمل با ظرفیت
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:35 تناسب با وسع
2:56 وسع یا طاقت؟
5:25 در دین سختی نیست
8:20 مداومت بدون خستگی
12:54 تدریجی و گام به گام
13:56 خطر تندوری
⭕️ @hamidhossaini
💢 مجموعهای برای بازنگری در اعتقادات 💢
حدود دو سال پیش، تدوین و تولید مجموعهای را با عنوان «اسلام، چرا و چگونه؟» آغاز کردم و قصد داشتم از این طریق ضمن پاسخگویی به مهمترین پرسشهای اعتقادی، سیری منطقی را برای بازنگری باورهای دینی طراحی کنم تا کسانی که میخواهند اسلام را بهصورت گام به گام بشناسند و انتخاب کنند، مبنایی برای تفکر و گفتگو در اختیار داشته باشند.
در آن زمان تنها هشت بخش از این مجموعه تولید و عرضه شد و مشغله و موانع، اجازهٔ استمرار آن را نداد؛ اما پیگیری برخی از دوستان و پرسشهای متعدد مخاطبان موجب شد بار دیگر به سراغ این طرح بروم و ضمن باز تولید بخشهای قبلی با کمک همکاران عزیز، تولید و تکمیل ادامهٔ این مجموعه را در دستور کار قرار دهم.
بر این اساس بهیاری خدا هر یکشنبه بخشی از مجموعهٔ جدید را تقدیم خواهم کرد و در طول هفته ضمن پاسخگویی به پرسشهای مرتبط، دربارهٔ موضوع آن به گفتگو خواهیم پرداخت و تلاش میکنیم با استفاده از خرد جمعی به باورهایی منطقیتر دست یابیم.
این متون و ویدیوها از طریق هشتگ #اسلام_چرا_چگونه علاوه بر کانال تلگرام، در اینستاگرام نیز در دسترس خواهد بود و کانالی جداگانه و اختصاصی نیز در یوتیوب خواهد داشت که از طریق لینک زیر میتوانید آن را مشاهده و پیگیری فرمایید:
https://www.youtube.com/channel/UC5Tgobwm51zm7UtRtRuWH6w
⭕️ @hamidhossaini
✅ برخی میگويند چون عقل اشتباه میكند، پس برويم سراغ نقل. نخير؛ عقل چهل درصد، سی درصد خطا میكند، نقل هشتاد درصد خطا دارد.
در تعارض عقل و نقل چه بايد كرد؟
عقل اشتباه میكند؟ بله عقل اشتباه میكند.
چون عقل اشتباه میكند، میگويد ما كسی را احتياج داريم كه مصون از اشتباه باشد، يعنی معصوم باشد.
👈 اشتباه دليل است بر اينكه ما نيازمند به معصوميم، نه دليل است بر اينكه عقل خطا میكند و نقل مصون و معصوم است،
👈 عقل چهل درصد، سی درصد خطا میكند، نقل هشتاد درصد. «فيه وجوه و اقوال» ناظر به همين نقل است ديگر.
شما ببينيد از طهارت موی خنزير گرفته تا طهارت خَمر فتوا دادهاند در كتابهای ما هست چقدر اختلاف هست.
🔻🔻به اين فكر نباشيد كه مشهور چه میگويند.
✅ عقل حجت خداست كه «به يحتج العبد علي المولي و المولي علي العبد». عقل برهاني، نه وهم و خيال،
👌👌عقل برهاني مثل روايت زراره و حمران است، حجت خداست،
اگر كسی كاملاً تشخيص داد، اما كشور خودش را در فقر نگه داشت، در قيامت جهنم میرود يا نمیرود؟
💢 اين فهم را چه كسی داد؟ خدا،
فهم حجت الله است يا نه؟
آدم اگر چيزی را بفهمد كه یک بيماری را چطور بايد معالجه كند، عالماً عامداً آن كار را نكند جهنم میرود يا نمیرود؟ مثل اينكه اگر زراره خبر صحيحي را آورد كه نماز را بايد اين طور بخوانی، اين عالماً عامداً نخواند، خب عذاب میبينيد يا نمیبيند؟ هيچ فرقی بين برهان عقلی و روايت معتبر هست يا نه؟
⁉️ گاهي سؤال ميشود كه عقل با نقل اگر معارض شدند تكليفش چيست؟
👌خب، هر كدام قطعی است مقدم بر ظنی است، نقل هادی بسياری از احكام عقلي است كه او را هدايت میكند، یک؛
عقل هم شرح بسياری از روايات و ادله نقلی به عهده اوست، دو؛
همانطوری كه ادله نقلی كه از انبيای الهی (عليهمالسلام) رسيده است «يثيروا لهم دفائن العقول» میشود، عقول استدلالی و برهانی هم «يثيروا لنا دفائن النقول» میشود. اين عقل است كه دفائن نقول را اثاره میكند، اثاره كردن يعنی شوراندن، شكوفا كردن.
🎙آیة الله جوادی آملی - تفسير سورهٔ نحل.
⭕️ @quranpuyan
⭕️ @hamidhossaini
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۶۳ تا ۶۸ سورهٔ انعام 💢
✳️ قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۳﴾
⬅️ بگو: «چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا میرهاند، در حالی که او را ملتمسانه و مخفیانه میخوانید که اگر ما را از این رهایی بخشد، قطعاً از قدرشناسان خواهیم بود؟»
🔺توضیح معنای «تضرع» در ترجمهٔ آیهٔ ۴۲ همین سوره بیان شد.
✳️ قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾
⬅️ بگو: «خداست که شما را از آن و از هر اندوه سنگینی رهایی میبخشد؛ با این حال شما شرک میورزید.»
🔺«کرب» در لغت به معنای «گرفتگی شدید دل» یا «اندوه سنگین» است.
🔺در ترجمهٔ آیهٔ نخست همین سوره توضیح داده شد که یکی از معانی «ثم» مفاهیمی چون «ولی باز» و «با این حال» است.
✳️ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ ﴿۶۵﴾
⬅️ بگو: «او تواناست که از فرازتان یا از زیر پایتان عذابی را بر شما برانگیزد، یا شما را با گروه گروه شدن، درآمیزد و ناملایمات برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند.» بنگر چگونه نشانهها را گوناگون قرار میدهیم، باشد که بفهمند.
🔺توضیح معنای «لبس» در ترجمهٔ آیهٔ ۴۲ سورهٔ بقره گذشت. از آنجا که در آیه از تعبیر «یلبس بعضکم ببعض» استفاده نشده، ترجمهٔ آن با تعابیری چون «شما را به هم درآمیزد» دقیق نیست و بهنظر میرسد منظور این است که فرقه فرقه شدن موجب آمیختگی امور و پوشیده ماندن حق میشود.
🔺معنای «بأس» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۷۷ سورهٔ بقره بیان شد.
✳️ وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶۶﴾
⬅️ و قوم تو آن را دروغ شمردند، در حالی که حق است. بگو: «من متولی امور شما نیستم.»
🔺در ترجمهٔ آیهٔ ۱۰۹ سورهٔ نساء توضیح داده شد که «وکیل علی» بهمعنی «عهدهدار بودن امور» است.
✳️ لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۷﴾
⬅️ هر خبری قرارگاهی دارد؛ و بهزودی خواهید دانست.
🔺«مستقر» بهمعنای «محل یا زمان استقرار و تحقق یافتن» است.
✳️ وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۶۸﴾
⬅️ و هر گاه کسانی را دیدی که دربارهٔ نشانههای ما غرق سرگرمی میشوند، از آنها رویگردان شو تا دربارهٔ سخنی جز آن غرق سرگرمی شوند. و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از بهیاد آوردن، دیگر با گروه ستمکاران منشین.
🔺توضیح معنای «خوض» در ترجمهٔ آیهٔ ۱۴۰ سورهٔ نساء گذشت.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۴۰: نشاط در عمل
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:38 عمل با نشاط و اشتیاق
5:44 خودتان را زده نکنید
7:45 حال خوب را دریاب
13:02 عوامل بیحالی
⭕️ @hamidhossaini
🌹 خدا را شکر که ماه رمضان دیگری را درک کردیم.
🌿 بارالها، این ماه را بر همگان مبارک گردان و توفیق بهرهگیری از این فرصت طلایی را نصیبمان فرما ...
🙏 التماس دعا
⭕️ @hamidhossaini
پاسخ به پرسشی دربارۀ اخلاق حرفهای روحانیون:
🍃در چهاردهمین شمارۀ فصلنامۀ حیات معنوی، زمستان ۱۴۰۱، ص.ص. ۱۰۹-۱۲۲، ویژۀ اخلاق صنفی روحانیت، سعی کردم در قالب مقالهای به پرسشهای مربوط به این موضوع پاسخی دهم. نزدیک شدن به ماه رمضان که در آن معمولا روحانیون پرمشغلهترند، دیدن اول اسفند به عنوان روز روحانیت در تقویم، و نیز بحث اخیر در پرگار با عنوان «تربیت در خانوادۀ آخوندی» انگیزهای شد تا خلاصۀ ۱۴ صفت و رفتاری را که به گمانم زیبندۀ صنف روحانیت است از آن مقاله برگرفته و فشرده در اینجا بیاورم، باشد که ثمری دهد (نوشتۀ کامل از لینک بالا قابل دسترسی است):
۱. با مردم بودن: روحانیت برخاسته از مردم و برای مردم است پس از ایشان نباید جدا شود.
۲. همدلی با مخالف: منظورم از «مخالف» آن دسته از مردماند که به هر علتی دلبستهی چارچوب فکری روحانیت نیستند. منظورم از «همدلی» همان است که سعدی گفت، که «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار».
۳. صداقت با مردم: در تبیین امور دینی این ملاحظه که اگر این را بگویم شنونده ممکن است منبر من را رها کند و یا نسبت به امور دینی سستی کند ملاحظهی اخلاقیای نیست.
۴. یکی نشدن با حکومت: اگر جامعه حکومت و روحانیت را یکی ببیند این در نهایت به ضرر ماهیت حرفهای نهاد روحانیت خواهد بود. حتی در یک حکومت دینی نیز نهاد روحانیت میتواند یکی بودن و یکی دیده شدن را به حدّاقل برساند. به مورد بعدی نگاه کنید:
۵. نصیحت حکومت: اگر در نظر مردم روحانیت بیش از آنکه حکومت را در اقامۀ اخلاقِ زمامداری نصیحت کند، در کار توجیه و تبیین امور حکومتی باشد، آنگاه روحانیت، هم از مردم فاصله میگیرد و هم از دید مردم با حکومت یکی میشود. هیچیک از این دو پیآمد به نفع نهاد روحانیت نیست.
۶. دعوت به حق نه دعوت به خود: خصیصهی دعوت به حقّ، از «او» گفتن و نه از خود گفتن، دغدغهی اینکه "آیا شنیدند" و نه دغدغهی اینکه "آیا از من شنیدند"، از فضایل اخلاقی داعیان هر دینی است.
۷. فضیلتِ نمی دانم: روحانیون میتوانند جامعه را عادت دهند که از ایشان توقع همه چیزدانی نداشته باشد. بلند گفتنِ "نمیدانم" و ارجاع ندانستهها به متخصصان امر میتواند از پرثمرترین بندهای اخلاق حرفهای روحانیت باشد.
۸. خود بودن: روحانیت معصوم نیست. همین که یک روحانی حدّاقلّی را که از یک انسانِ با اخلاق و اهل معنویت انتظار میرود حفظ کند کافی است. از این میرسم به این نکته که روحانیون نیز نیاز ندارند چنان انتظارات بلندی را برآورده کند و برای همین نیازی هم به تظاهر به آنچه نیستند ندارند.
۹. تخصص محوری: اخلاق حرفهای حکم میکند که یک متخصص دین در برابر متخصص علوم دیگر در کسوتِ یک طلبۀ نیازمند به مشورت علمی ظاهر شود و نه در کسوت متخصص در آن علوم.
۱۰. گشودگی در بحث: در مرام روحانیت است که در پاسخ به استدلال، دست به تقبیحِ نقادی، تکفیر، تفسیق، متهم کردن و تعطیل بحث نکند و اجازهی این را نیز به دیگران ندهد.
۱۱. چهرهی رحمانی: کتاب مقدّس این دین با نام بردن از صفت رحمت الهی آغاز میشود، خدایش رحمت را بر خود واجب کرده است و پیامبرش را رحمتی برای همگان خوانده است. خوب است که به عنوان یک اصل روحانیت بیشتر از رحمت و مهربانی بگوید و سخن از خشم و انتقام و مجازات را به دیگران واگذار کند.
۱۲. تواضع: تواضع به عنوان یک اصل از مهمترین اخلاقِ حرفهای دانشمندان است. بیگمان ضرورت این اخلاق حرفهای برای دانشمندان دین دوچندان است.
۱۳. روحانیت و اولویت ارزشهای دینی: اگر جامعه ببینید که یک روحانی نسبت به عدم رعایت حکمی شرعی برمیآشوبد، و یا با دیدن آنچه او توهین به مقدّسات میداند عزادار میشود، اما از کنار ظلم و شکستن حرمتِ یک انسان به راحتی میگذرد و سکوت میکند، آنگاه او نه حجّتی برای دین که حجّتی بر علیه دین خواهد بود.
۱۴. خود و خدا را جدا کردن: به نظرم از ضروریات حفظ شان روحانیت این است که افرادِ این نهادِ حرفهای بین فهم اسلام و اسلام تفاوت قائل شوند. در موضوعاتی که در آن توافق نظر نیست چه خوب است که به جای «اسلام چنین میگوید و خدا چنان میگوید» بشنویم «از دید من اسلام چنین میگوید و خدا چنان».
@farhadshafti
💢 #عمل_صالح 💢
🔸بخشی از #تفسیر_سوره_عصر
❇️ جلسهٔ ۱۳۹: عمل خاشعانه
0:00 مروری بر مباحث گذشته
1:06 خشوع در عمل
2:58 معنای خشوع
5:58 در دل، ولی نیازمند تمرین
8:50 خشوع منافقانه
10:46 ضرورت اهتمام به خشوع
13:54 روش رسیدن به خشوع
⭕️ @hamidhossaini
💢 آسیبهای اندیشهٔ مهدویت 💢
✍️ سید حمید حسینی
بخش اول
هر باور درست و مفیدی در معرض تحریف، سوء استفاده و آفتهایی است که میتواند آن را به موضوعی زیانبار و خطرناک تبدیل کند. اندیشهٔ مهدویت نیز از این قاعده مستثنی نیست و از همان قرون نخستین اسلام، دستخوش برداشتهای جاهلانه و نادرست و استفادههای ابزاری برای رسیدن به مقاصدی چون قدرت، شهرت و ثروت بوده و همچنان ممکن است دچار چنین آسیبهایی باشد. مهمترین آفتها و انحرافاتی که باید مراقب بود تا در دام آنها گرفتار نشویم، عبارتند از:
۱. ادعای ارتباط و دیدار
حتی اگر این احتمال را بپذیریم که شاید برخی افراد برگزیده در شرایطی خاص با امام مهدی (عج) ارتباط داشتهاند، یا آن حضرت گاهی از پس پردهٔ غیبت، هدایت و توجهی ویژه نسبت به فردی نشان دادهاند، باز هم نمیتوانیم به هیچ ادعایی در این زمینه اعتماد کامل داشته باشیم. زیرا گذشته از احتمال دروغ و سوء استفاده، معمولاً در اینگونه امور با مشکلاتی چون برداشتهای نادرست، خطا در تطبیق، توهمهای ناخواسته و ابهامهای دیگری مواجه میشویم که ممکن است ما را از حقیقت دور کند.
قرآن کریم و اهل بیت (ع) بارها دربارهٔ تکیه کردن بر ظن و پیروی از حدس و گمان هشدار دادهاند و عامل اصلی انحراف اغلب کسانی که دچار گمراهی شدهاند را اعتماد به چیزی جز علم و آگاهی دانستهاند. در موضوع مهدویت نیز باید مراقب باشیم فریب اسامی، عناوین و ظواهر مقدس را نخوریم و حتی از بزرگان و کسانی که به نیت خیر آنها اطمینان داریم، نه مطلبی را بدون سند محکم بپذیریم و نه چیزی را بدون دلیل انکار کنیم.
۲. ادعای نیابت
بر اساس اعتقاد شیعیان اثناعشری، عصر حاضر، دوران غیبت امام مهدی (عج) است. در این شرایط، بهرهگیری از وجود آن حضرت همچون استفاده از نور خورشید در هنگام پنهان شدن در پس ابرهاست؛ یعنی اگرچه آن حضرت را نمیبینیم و با او ارتباط نداریم، ولی نور وجود او بر دلهای ما میتابد و برکات معنوی را از این طریق دریافت میکنیم.
اما باید توجه داشت که ما در دوران غیبت امام زمان (عج) از راهنماییهای ایشان محرومیم و حق نداریم هیچ دیدگاهی را چه در مسائل دینی و چه در امور اجتماعی یا غیر دینی به آن حضرت نسبت دهیم. زیرا هیچ فرد یا گروه خاصی بهعنوان نماینده یا جانشین امام در دوران غیبت تعیین نشده است و اساساً جایگاه و اختیارات امام معصوم بهگونهای نیست که غیر معصوم بتواند نیابت آن را بر عهده بگیرد.
البته همانگونه که در دوران حضور ائمه (ع) کسانی که به آن بزرگواران دسترسی نداشتند موظف بودند به عالمان دین و راویان احادیث مراجعه کنند و بهترین برداشت ممکن دربارهٔ احکام و آموزههای شریعت را از این طریق بهدست آورند، در دوران غیبت نیز همین روش عقلایی باید مبنا قرار گیرد؛ ولی هیچ فرد، گروه یا گرایش خاص در میان عالمان دین نمیتواند خود را نمایندهٔ آن حضرت یا بیانکنندهٔ انحصاری دیدگاه ایشان معرفی کند و این مردم هستند که باید در فضایی آزاد، سخن همهٔ محققان و دانشمندان را بشنوند و با بررسی توان علمی و تقوا و تعهد آنها، از میان دیدگاههای گوناگون، نظری را که مطمئنتر تشخیص میدهند برگزینند و آنچه را میفهمند، نه بهعنوان نظر قطعی قرآن و عترت، بلکه بهعنوان بهترین گزینهٔ ممکن از میان برداشتهایی خطاپذیر از دین، مبنای عمل قرار دهند.
۳. تطبیق نشانهها و تعیین وقت
اگرچه در منابع حدیثی شیعه روایات متعددی دربارهٔ نشانههای ظهور امام عصر (عج) نقل شده است، ولی اولاً شیوهٔ نقل هیچیک از این احادیث بهگونهای نیست که بتوان بهصورت قطعی آن را به پیشوایان دین نسبت داد و ثانیاً بر فرض صحیح بودن چنین مطالبی، احتمال خطا در تعیین مصادیق آن بسیار بالاست.
علاوه بر سوء استفادهٔ فراوانی که جریانهای قدرت در دورههای گوناگون از احادیث آخرالزمان و نشانههای ظهور انجام دادهاند و نمونههای آن در تاریخ مکتوب قابل بازیابی است، اشتباهات متعددی نیز در این زمینه از دانشمندان و بزرگانی گزارش شده است که در نیت خیر آنها تردیدی نداریم و تحلیلهایشان را با منافع سیاسی مرتبط نمیدانیم. برخی از این علما صدها سال پیش در آثار خود، علائم ظهور را با شرایط دوران خود تطبیق داده و آیندهای نزدیک را بهعنوان هنگام ظهور مشخص کرده بودند، ولی گذشت زمان، خطای آنها را آشکار ساخت و همین کار، بهانههایی را به دست کسانی داد تا اساس باورهای صحیح دینی را نیز زیر سؤال ببرند یا به سخره بگیرند.
⭕️ @hamidhossaini