chehel_salegi | Unsorted

Telegram-канал chehel_salegi - آرامش (چهلسالگي)...

32081

بفرمایید چن جرعه عشق و آرامش! کانالی برای رسیدن به خودمون جایی برای شنیدن حرف دل، عاشقانه هایی که بر دل آویزونن کپی با ذکر منبع،نوش جان @ghasemhalajian @safar_chehelsalegi کانال سفرنامه های من https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA

Subscribe to a channel

آرامش (چهلسالگي)...

🚗💬 چرا این همه ماشین‌نوشت منتشر می‌کنم؟

🚗 همیشه برایم سوال است که در ذهن یک نفر چه می‌گذرد که از میان میلیون‌ها کلمه و جمله، چیزی انتخاب می‌کند و روی ماشینش می‌نویسد. این کار شبیه خالکوبی کردن است، جزیی از آدم می‌شود، هر جا بروی نگاهش می‌کنند، غریبه، آشنا.

🚖 تقریباً هیچ‌کس پشت بنز یا BMW چیزی نمی‌نویسد، این کار را بیشتر افراد طبقه متوسط و پایین می‌کنند، روی ماشینی که بخش بزرگی از زندگی‌شان است چیزی می‌نویسند و می‌زنند به دل جاده و خیابان … انگار حرفی توی دلشان است که می‌خواهند اینطور جار بزنند و بیش از هر کتاب و فیلم و مقاله‌ای هر روز دیده و خوانده می‌شوند.

🚛 پشت هر جمله بیشتر وقت‌ها قصه‌ای هست که ما چیزی از آن نمی‌دانیم، یک دلتنگی، یک گله از روزگار یا فک و فامیل، یک دعا برای احساس امنیت، یک شوخی و کنایه و متلک … اینها گاهی کوتاهترین قصه‌های رمزنگاری شده‌ی جهانند و ماشین «رسانه»!

احسان محمدی🍏
@ehsanmohammadi95
🆔 @safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 عزت نفس و مثالهاش در زندگی روزمره ژاپنی ها !
یک مثال شاخص در عزت نفس اینه که اونقدر برای خودت احترام قائلی که رفتار ناپسند و غیر عقلانی انجام ندی.‌...این لینک رو باهم ببینیم 👇
/channel/safar_chehelsalegi/47452

مثلاً یه ژاپنی هرکجای جهان بره زباله نمیریزه یا قوانین راهنمایی رانندگی رو رعایت میکنه، چون بهش برمیخوره کاری بکنه که شایسته یک انسان شعورمند نیست! حتی اگر کسی نبینه یا تو اون محیط اون رفتار عادی باشه!

زینب بهرامی؛ ژاپن 🍏
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 پیامک صبح شمبه (۲۴۸)

یک ) بوسه نه ؛ خنده‌ ی گرم از دهنت کافی بود
این همه عطر چرا؟ پیرهنت کافی بود
حامدعسکری🍏

دو ) یک شب تو به خوابِ من مرا بوسیدی؛
یک هفته بعد صورتم را شستم
حامد عسکری🍏
@chehel_salegi
.............................................
غم‌انگیزترین لحظهٔ آدمی همون لحظه‌هایی هست که خودش هم نمیتونه به خودش دلداری بده یا شرّ ِ ترس‌های بدون دلیل رو از دلِ کوچیکِ محزونش دور کنه!
آه اِی خدایِ آدم‌های خوبِ نترسیده! ما رو با این حجم از ترس و طفلکی‌بودن در پناهِ خودت بگیر! 🙏( متن دعا از خانم فاطمه بهروز فخر)

دوستدارتون: حلاجیان 🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

میان آن صدای ضبط شده و این چهره، بیست سال فاصله است تا مردی میان‌سال روز تولدش را به گذر عمر گره بزند و صدایش را برای بیست سال دیگر در چنین روزی ضبط کند... آنگاه که شصت و سه ساله شد... این فاصله‌ها بیش از آنکه نوستالژیک باشد، تراژیک است که در تقدیر جمعی ما، تقویم‌ها به سوگ‌نامه شبیه‌اند تا سالنامه...
@chehel_salegi
خاطراتی که خیلی‌هایش به مخاطراتش نمی‌ارزید و چیزی جز خیالی خراشیده بر جای نگذاشت... هیچ چیز، هیچ چیز اندوه‌ناک‌تر از عمر تباه شده نیست... و تباهی، تبلور رنج‌های بیهوده‌است که حاصلی نداشته جز حوصله‌ای که هوایش ابری‌ست.. کاش آنگاه که تقویم‌ها را ورق می‌زنیم، عرق شرم از نزیستن‌ها بر پیشانی ننشیند و با حسرت نخوانیم: عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم... تقویم‌ها گفتند و ما باور نکردیم!🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬بهداشت ِ قبل و بعد از چهلسالگی!

ترسناک اما واقعی : این یک عکس اشعه ایکس واقعی اسکلت هست که رابطه بین اسکلت و توده بدن رو در یک فرد مبتلا به چاقی شدید نشون میده. استخوان ها مثل ماست. اما اونها باید خیلی بیشتر بار رو حمل کنن.
@chehel_salegi
ما فقط در مورد زانو صحبت نمی کنیم. ستون فقرات فشرده شده . باسن تغییر شکل میده. قلب با فشار بیش از حد کار میکنه. کبد ؛چربی رو‌ جمع می کنه. پانکراس دچار بحران میشه. خطر ابتلا به سرطان سر به فلک میکشه. چاقی یک مسئله زیبایی شناسی نیست. این در مورد “داشتن استخوان های بزرگ” نیست. این یک بیماری مزمن، پیچیده و چند عاملی هست که البته قابل پیشگیری و درمانه .

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 رها ؛ رها ؛ رها من ! (۲۳۶)

شرح عکس : طرف از سیگارش حاضر نیست بگذره
بعد بعضیا انتظار دارن از خاکش بگذره
@chehel_salegi
..................................................
کاری به موضوع سیاسی این تصویر ندارم .... اما از نگاه من ؛ نوعی رهاشدن در عین شجاعت در چهره ی این مرد سیاهپوش به چشم میخوره که قابل تامل هست 🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 رها ؛ رها ؛ رها من ! (۲۳۵)

براشون جشن پایانی کلاس اول گرفتن ! حواستون به وسطی باشه 😂😍❤️🍏

نمی‌دونم بعد از دیپلم و لیسانس ؛ این عزیز دلمون با چه سیستمی رشد می‌کنه ؟ آیا همچنان رها و متفاوت به زندگیش ادامه میده یا نه ؟ ... اما از الانش و حس قشنگی که داره ؛ خیلی کیف کردم .👏

حلاجیان 🍏
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

زن ها زود خام می شوند؛ همین که درِ نوشیدنیشان را باز کنید و با احترام دستشان بدهید.همین که سردشان شد روپوشتان را دربیاورد و روی شانه هایش بیاندازد.همین که موقع عبور از خط عابر پیاده دستتان را پشتشان بگذارید؛ خام می شوند.
@chehel_salegi
اگر کمی ته ریش هم داشته باشید که دیگر فَبَهاا !
اما این پایان ماجرا نیست .قدم اول است.هیچ زنی را ته ریش خوشبخت نکرده است.باید نگه داشتنش را بلد باشید.اگر از پسِ جا به جا کردن کوه برمی آیید: بسم الله! .... اگر نه ته ریشتان را بگذارید دم کوزه آبش را بخورید

#راضیه_محتشمى🍏

اینجا دوستداران طبیعت‌گردی جمع شدن👇
🆔
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

قبل‌ترها، بیشتر کارها را با هم انجام می‌دادیم. سبزی می‌گرفتیم به هم خبر می‌دادیم بنشینیم با هم پاک کنیم. بابا دو کله قند می‌گرفت فردایش مادر می‌فرستاد دنبال همسایه که بیاید با هم قند خرد کنند. با هم رب می‌جوشوندند، ترشی و شوری می‌انداختند.
قبل‌ترها، وقت خوردن چای صبح و چای عصر، دور هم جمع می‌شدیم.
سماور خاموش می‌شد تا «وقت چای» بعدی! با هم محصول باغ و زمین را جمع می‌کردیم. لحاف درست می‌کردیم. نان می‌پختیم. با هم شب‌چراغونی همدیگه می‌رفتیم. کیف داشت با هم بودن‌ها؛

#محبوبه‌_احمدی🍏
@mahmadi_b
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

روایت گذر عمر بر موتـور، این قاب را تماشایی کرده، این اشک شوق را.رفاقت پدر و پسری را.گویی نوستالژی و تراژدی به هم گره خورده تا شکوه و شکوفایش در هم بپیچند.خاطره‌ها به همان اندازه که مرهمند، بی‌رحمند.هم مایه خرسندی‌اند و هم خراشی بر خیال، از عمری که می‌گذرد.گاهی چه بیهوده میگذرد،

ثبت خاطرات، آدم را حالی میکند که به چه حالی گذشت و در چه حالیست.آدمی البته از گذر زمان می‌هراسد، از اینکه عمر به سر آید و سرش به سامان نرسد.هیچ حس حسرتی تلخ‌تر از حسرت از دست رفتن عمر نیست.حسرت نزیستن‌های و بد زیستن‌ها.خیال می‌کنیم فرصت هست و هنوز هزاران فرصت تا فرداها باقی مانده، زندگی اما به شکلی بی‌رحمانه‌ای کوتاهست، خاصه در جغرافیای ما که تاریخش، تقویم فشرده عمر است.کوتاه و پر غم.هم غم زمانه میخوری، هم غم زمانی که میگذرد.تلخ‌تر آنکه در این روزگار عبوس، عمر هم به عـبث بگذرد و تقویم‌ها، تورق حسرت‌ها شود.به قول قیصر امین‌پور: عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم.تقویم‌ها گفتند و ما باور نکردیم.ده سال گذشت.پسر به پایان مدرسه رسید و پدر پیرتر شد اما هنوز زندگی شان بر ترک موتـور میچرخد.تراژدی همینجاست.جایی که عمر می‌گذرد، زندگی اما نه!

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 فهمیدم آنقدر مرا از رفتنش ترسانده که دیگر ترسی برایم نمانده !

عادت بدی داشت!
تا تقی به توقی می‌خورد، می‌گفت کاری نکن تنهایت بگذارم؛ کاری نکن برای همیشه از دنیایت بروم! دعوایمان که می‌شد انگار واجب بود روزه‌ی سکوت بگیرد. سر هر چیز کوچک یک قرن فاصله می‌گرفت و تمام راه‌هایی که ممکن بود به او برسم را با اخم می‌بست...
نمیدانم میدانست یا نه ولی هروقت می‌گفت تنهایم میگذارد قلبم از کار می‌افتاد و همه چیز را تمام شده میدانستم.
@chehel_salegi
آنقدر می‌ترسیدم که صبح تا شب خدا را به هزار لهجه التماس می‌کردم که رفتن را از سرش بیندازد و شب که میشد تا آبی کمرنگ آسمان، کابوس تنهایی‌ام را میدیدم.
آنقدر گفت... آنقدر ترساند... آنقدر گریاند که یک شب جانم به لبم رسید. نشستم با خودم گفتم مگر رفتن یعنی چه؟ مگر رفتن همین نیست که آغوشش را به رویت ببندد؟ مگر رفتن همین نیست که از بغض داغون شوی ولی شانه‌هایش را برای اشک‌هایت به نامت نزند...؟!
فهمیدم آنقدر مرا از رفتنش ترسانده، آنقدر خودش را از من گرفته که دیگر ترسی برایم نمانده. فهمیدم خیلی وقت است خودم را برای نداشتنش آماده کرده‌ام، فهمیدم خیلی وقت است که از دلم رفته است...
#صفا_سلدوزی🍏
کانالی برای عاشقان سفر و گردشگری 👇
🆔
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬باید مثل ما پشت میزها باشید که بدانید چقدر بعضی از آدم‌ها، عزیز و تماشایی‌اند!

دوتا پسربچه عزیز آمده بودند تا یکی‌شان کتاب فوتبال را بخرد. دوتا کتاب داستان فوتبال و فوتبالیست‌ها را بهشان دادم و گفتم با خیال راحت ببینند و ورق بزنند. کمی هم خودم تفاوت دوتا کتاب را برایشان توضیح دادم و بعد پرسیدم طرفدار کدام تیم هستند که هر دوتا گفتند بارسا. من هم گفتم لیورپول. پسری که کتاب را می‌خواست، داستان فوتبالیست‌ها را برداشت و کارتش را داد.
بعد، محزون و تقریبا ناامید گفت «کتاب رو می‌خوام ولی شاید پول نباشه توی کارتم.» پسربچه بغلی، آرام کنار گوشش گفت «بخر. من پولش رو میدم. بعدا از بابات بگیر.»
کارت را کشیدیم، موجودی داشت. چشم‌های پسرک، طوری برق زد که انگار می‌دانست بارسا، قرار است توی لالیگا ببرد.

پسربچه دیگری آمده بود پی کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند». پدرش می‌خواست کارت به کارت کند که آنتن افتضاح نمایشگاه، اجازه نمی‌داد. پدر کتاب را برگرداند با این جمله که هروقت هزینه را واریز کردیم میاییم سراغش و می‌بریم. چشم پسر ماند پی کتاب. کتاب را دادیم به پسر و گفتیم هروقت که شد، هزینه‌اش را کارت به کارت کنید. خوشی جا خودش کرد توی چشم‌هایش. بعد آرام، طوری که پدرش -که مشغول صحبت با یکی از نویسنده‌ها بود- نشنود، گفت «اگه بابام یادش رفت چی؟»
گفتیم بعید می‌دانیم یادش برود، اما تو یادآوری کن.
بعد چندبار به پدرش گفت حتما از روی شماره‌کارت عکس بگیر. توی گوشی هم بنویس که یادت نره.



دو سال است که من حالا به‌لطف نشر اطراف، آن طرفِ میزم و به‌جایِ کتاب خواستن، دارم به آدم‌ها کتاب می‌دهم.

دو سال است که من دارم از چشمِ تازه‌ای آدم‌ها را می‌بینم و بیش از هر چیزی شیفتهٔ مرام‌هام. شیفتهٔ آن زمزمه‌های در گوشی‌ رفیق‌ها و زوج‌ها و اهالی خانواده که «اگه دوست داری تو این رو بخر، اون یکی رو من بهت امانت میدم بخونی»، «من می‌خرم دوتایی بخونیم»، «اگر این کتاب رو هم دوست داری، بردار. مگه چقدر بیشتر می‌شه؟»، «بذار من حساب کنم، تو بعدا بده».
و شیفتهٔ پیرمردها و پیرزن‌های تکلیف‌روشن که با فهرست‌های قبلی خودنویس می‌آیند و سراغ کتابِ دیگری درباره کارگرها مثل خاک کارخانه را می‌گیرند یا می‌پرسند از سفرنامه‌های زنان، جلد تازه‌ای منتشر نکردید؟
و بعد که می‌گوییم نه، می‌روند. چون فقط برای همین‌‌ها آمده‌اند.

من شیفتهٔ تماشای این لحظه‌هام که صفرهای حساب بانکی، فهرست‌های کتابی ما را کوچک‌تر و حساب‌شده‌تر کرده، اما شوق و مرام‌های اخلاقی، ذره‌ای از ما دور نشده است.

باید مثل ما پشت میزها باشید که بدانید چقدر بعضی از آدم‌ها، عزیز و تماشایی‌اند.

نمایشگاه امروز و فرداست؛
و ناشر و مخاطب، فقط دو روز دیگر فرصت دارند که بی‌واسطه همدیگر را تماشا کنند و رابطه‌شان را به‌شکلِ تازه‌تری بفهمند.

ما اطرافِ شماییم؛ در نمایشگاه کتاب، راهروی ۲۸

فاطمه بهروز فخر 🍏
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬به ناراحتی خود احترام بگذارید!

زیرا سعی دارد چیزی به شما بگوید .بزرگترین هدیه ای که زندگی به شما خواهد داد ناراحتی است.ناراحتی سعی در تنبیه شما نداردفقط سعی می‌کند به شما نشان دهد که چه توانایی‌هایی دارید، سزاوار چه دستاوردهایی هستید و چه تغییرات مثبتی در زندگیتان می‌توانید رقم بزنید.
@chehel_salegi
تقریباً در هر زمینه ای ناراحتی‌تان گزینه‌های بهتر را پیش پایتان می‌گذارد و شما را مجبور به پیگیری می‌کند.بجای تلاش برای رفع این ناراحتی باید به ناراحتیتان گوش دهید از آن چیزهایی یاد بگیرید و شروع به تغییر مسیر خود کنید.

کوهستان تویی | بریانا ویست🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 من به تو افتخار میکنم ... !

گاهی فقط یک نگاه متفاوت و جمله ای عالی میتونه دلی رو قرص و محکم کنه .....دلیل تسلیم شدن کسی نباشیم...🍏


کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬آدم در روزمرگی گم می‌شود!

مثلا دوسال بعد فکر می‌کند ای بابا، قرار بود با فلانی برویم قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا، قرار بود برویم درکه، قرار بود برویم کنسرت، قرار بود زیاد برقصیم، قرار بود برویم آن هاستل vip....یادت می‌آید با فلانی قرار سفر داشتی، هتل سرچ کرده بودی، غذاها را بررسی کرده بودی.شیراز، قزوین، تبريز، رشت.
یادت می‌آید قرار بود یک روز بروید جیگرکی مثلا.قرار بود یک روز بروید نمایشگاه فلان آدم و نشد.
@chehel_salegi
همینجاست که روزمرگی یقه‌ات را می‌چسبد. مریضی نگذاشت، مشکلات نگذاشت، حتی بی‌پولی نگذاشت، هزار موضوع قرار گرفت وسط راه و راه منتهی شد به یک کتابفروشی وسط شهر، به قدم زدن در نارمک، به نشست در کافه‌ی خیابان آبان.
و آنقدر از دوام زندگی مطمئن بودی که می‌دانستی تمام این برنامه‌ها را پیاده می‌کنید.کاش مثلا در سال یک ماه بود با نام " انجام تمام پلن‌ها با رفیق" و دیر نمی‌شد.

#آلماتوکل🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬فقط همین چای که الان در نعلبکی ریخته؛ واقعیه!

خیلی‌سال‌پیش، یک‌ غروب‌ِ زمستانی، با صمد طاهری جلوی دربِ شرکت ایستاده بودیم و گپ میزدیم. گفت آرامش و بیخیالیِ عمیق و غیرنمایشیِ پیرها را دوست دارد. بعد مثالی زد از آن دوره‌ای که تازه‌جوان بودیم و اوجِ دوره‌ی خاتمی و اصلاحات و این‌چیزها بود. روزهایی که در جمعهای فامیلی، ما جوان‌ترها با شور و حرارت و صورتهای برافروخته بحث میکردیم و توی سر و کله‌ی هم میزدیم و صدا به صدا نمیرسید، و در همان حال اگر پیرمردی توی جمع بود، وقتی نگاهش میکردی میدیدی یک گوشه‌ای در سکوت برای خودش نشسته‌ و فارغ از همه چیز، چایِ توی نعلبکی را فوت میکند و فلان‌جایش را میخاراند! خندیدم و تایید کردم!

آن‌روز که با صمد حرف میزدیم، نظرم این بود که همه‌چیز زیر سرِ "ترس از آینده" است. پیرمرد آرام است، چون دیگر از "آینده" نمیترسد. چون "هرچه قرار بوده بیاید" آمده. عملا آینده را زیسته‌، و زورِ هراس از آن، مستهلک شده. و طبیعتا چون آینده‌ای نمانده، ترس و نگرانی برای آینده هم بی‌معنا شده و بارِ آن از دوشِ روانش برداشته شده. میداند دیگر قرار نیست پیشرفت یا پسرفتِ عظیمی کند. هرچه قرار بوده‌ بشود شده‌ است. و برای همین است که اکثرشان، فارغ از این‌که زندگیِ خوبی داشته‌اند یا نه، ظاهرا راضی‌اند!

ولی این‌روزها که دیگر اندازه‌ی آن غروبِ زمستانی جوان نیستم، نظر دیگری دارم. پیر نیستم، ولی حالا دیگر انقدر عمر کرده‌ام که بتوانم با قطعیت بگویم آدم از جایی به بعد، هر یک قدمی که به خط پایان نزدیکتر میشود، بیشتر میفهمد خیلی‌چیزها انقدرها هم مهم نبوده‌اند... اگر به آن غروبِ زمستانی برگردم، جای آنهمه حرف، به صمد فقط همین را میگویم: پیرمرد آرام است، چون شاید فردا بمیرد! پس تا جایی که به او مربوط میشود فقط همین چای که الان در نعلبکی ریخته است واقعیست و باقی همه فِسانه است...

حمید باقرلو🍏
@RadioLoo
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

آدم ها همونقدر زیبا هستن که اندوه رو از قلب دیگران کم میکنن‌... مهم نیس صاحب چه چهره ای باشی ...مهربانی؛ تو رو تبدیل به زیباترین آدم دنیا میکنه. 🍏

واقعاً رضا عطاران نون قلبشو میخوره .تولدشو رو تو یه موسسه توانبخشی تو مشهد گرفتن!❤️

اگه تمایل به مشارکت در کار خیر در خیریه ای رو دارین که ۱۸ خانواده یتیم رو تحت پوشش داره، لطفا به بنده پیام بدین👈@ghasemhalajian

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 بغل ؛ مغل ؛ بوغاله (۱۸۳)

هر چه‌قدر هم که به وقتِ پریشونیت محتاجِ تنهایی و سکوتی...یادت نره که...یه زنِ آشفته رو هیچ وقت نباید بی‌حرف و تنها رها کرد به حالِ خودش!
@chehel_salegi
مشکلاتِ هیچ زنی با منطق و استدلالِ مردانه‌یِ تو حل نمیشه! بزرگترین غم هایِ یه زن رو میشه با چند تا جمله‌یِ عاشقانه ...و یه بوسه و آغوش...و کمی نوازش ...و یک دوستت دارم از بین برد...
یادت باشه قهرمانِ قصه‌هایِ زنی که بهت پناه میاره خدایِ احساسه، نه منطق!🍏

کانالی برای عاشقان سفر 👇
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

هوش مصنوعی می گوید بدنم به شرایط موجود عادت کرده. یعنی به همین دریافت کم کالری و فقط هشت ساعت در روز غذا خوردن و اینطور صحبت ها. استپ وزنی هم به خاطر همین است. پیشنهاد می دهد، چند روزی قانون های خودم را منعطف بکنم. کالری های دریافتی را بالاتر، تعداد ساعت های غذا خوردن را بیشتر. بعد از چند روز برگردم به حالت سابقم.
@chehel_salegi
فکری می شوم؛
به گمانم روابط انسانی هم گاهی اینطور می شود. آدم ها از یک جایی به بعد، به کم و زیادی که از هم دریافت می کنند، عادت می کنند و دچار استپ عاطفی می شوند. هرچند وقت یک بار، شاید یک شوک اساسی لازم است تا شبیه تناسب اندام، جان آنها هم، فرم قشنگ و درست خودش را بگیرد ...

#مریم_عندلیب🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

.
💬چی یه رابطه رو زنده نگه می‌داره؟

جوابش برام شد: صحبت کردن!
گفت‌وگوهای واقعی که از دلِ دغدغه‌های هر آدمی برمیاد.
مثلا وقتی می‌تونی راحت بگی:
"حال روحیم خوب نیست ."
یا مثلاً بگی:
"الان نشستم یه گوشه که تمرکز کنم، فقط خواستم بدونی که اگه نیستم دلیلش اینه."
یا حتی خیلی ساده بگی:
"دوستت دارم، ولی یه ساعت خلوت می‌خوام که با خودم باشم."
اون وقت‌هایی که می‌تونی بگی:
"من خیلی تلاش کردم، واقعاً خسته‌ام...
می‌شه امروز رو تو جای هر دومون هندل کنی؟"
و گاهی هم بی‌هوا بگی:
"میدونی؟
الان بیشتر از همیشه نیاز دارم حس کنم دوستم داری...
نیاز دارم توی نگاهت، توی حرف‌هات، توی بودنت… بیشتر از همیشه باشی."

رابطه وقتی می‌مونه که تو بتونی بی‌نقاب حرف بزنی، و یکی باشه که نه فقط گوش بده،
که بفهمه، بخواد بفهمه، و بلد باشه بفهمه...🍏

کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 تویی که نمیشناختمت!


علی حسن پور عزیز !قشنگترین سورپـرایزی بود که دیدم برای پدر و مادر🥲❤️! درسته نمی شناسمت اما مبارکت باشه! خیلی گلی ، موفق و همینجور با شعور و خانواده دوست و متخصص بمونی ، دکتر جان 🍏

@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

+ از کجا میدونی اون عاشقِته؟
- چون اون بدترین چیزها رو در موردِ من میدونه و مشکلی نداره .🍏
...........................
نمی‌دونم چنین رفیقی داریم یا نه ؟ ... امن و بسیار گشاده دل .... گاهی حتی نمی‌تونیم حرفی رو به خودمون بزنیم . اما راحت به اینجور از رفقا میگیم ... خیلی کم هستن اما بسیار کم‌نظیر و پرقیمت ❤️

حلاجیان 🍏

@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬گوشه ی دنج دلم باش !

برایِ آنان كه بايد؛ شبيه جايی باشيد، تا در شما آرام بگيرند؛ به چيزی فكر نكنند؛ نفس تازه كنند :جایِ دنجِ يار باشيد و رفيقِ خوب!
@chehel_salegi
شبيه بالكنی باشيد كه تنها نقطه ای از خانه است كه ميشود در آن نشست و ماه را ديد، شبيه آن نيمكتی باشيد كه در انتهای پارک زير درخت شاهتوت سايه ای بزرگ دارد و سنگفرش هایِ پارک به آنجا راهی ندارند، شبيه يک خانه قديمی باشيد،كه نمایِ آجريش را پيچکِ سبزی پوشانده و در انتهای يک بن بست در سكوتی عجيب؛ انگار نه انگار كه در شهر است...خلاصه برای بعضی ها گوشه یِ دنجشان باشید
#صابر_ابر🍏

کانالی برای عاشقان سفر 👇
🆔
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬قرار بود پذیرش، آرامش بیاورد اما وادادگی، کرختی و بی‌رمقی را نتیجه داده !

" از پذیرش تا پذیرش "
خامی و پختگی؛ دو صفت از صفاتِ منازل سفر زندگی هستند که در اکثر مقولات انسانی مصداق دارند.

مثلا مقوله پذیرش را بنگرید. زمانی که آدمی به دلیل ترس، نگرانی و اضطراب از موقعیت حاضر نیست با واقعیت روبرو شود پس پا پس میکشد و پشت مفهومی بنام پذیرش پنهان میشود. او از اراده برای تغییر هراس دارد اما بنا را بر پذیرشِ وضعِ کنونی میگذارد، نمیداند که میان پذیرش اولیه و پذیرش ثانویه تفاوت است.

پذیرش خام را آنهایی انتخاب میکنند که هنوز گامی برنداشتند، سفری نکردند و جاده‌ای را نپیمودند. اینان مدام از وظیفه و مسئولیتی که باید برای زندگی و خودشان انجام دهند، فرار میکنند. این خامی در طول زمان تولید خشم میکند و انفعال و واپسروی را در جان و روان آنها فعال میکند.

یک‌جای کار میلنگد!
قرار بود پذیرش، آرامش بیاورد اما وادادگی، کرختی و بی‌رمقی را نتیجه داده است.
چرا برای زندگیم کاری نمیکنم!؟

اما پذیرشی که از پختگیِ ناشی از طیِ سفر می‌آيد اینگونه است که آدمی با تجربه زیسته غنی در متن جان خویش یافته است که او بخشی از ماجراست نه همه آن؛ پس آنچه بر عهده نقش اوست را بازی میکند و وارد گود میشود و فراز و فرود زیستن را میچشد اما میداند که کجا باید رها کند تا باقیِ هستی؛ نقش خود را بازی کنند تا قصه به سرانجام برسد.

چنین مسافری در طول زمان در متن طوفان نیز آرامش دارد و پذیرفته است که الخیر فی ما وقع (هرچه پیش آید خیر در همان است.) او از بر عهده گرفتن مسولیتِ نقش خویش فرار نمیکند و این پذیرشِ مسئولیت برای او آرامش خاطر میاورد که من آنچه از عهده‌ام برمیامد را انجام دادم.
@chehel_salegi
پذیرشِ مسئولیتِ زیستن در نهایت، پذیرشِ ماجرای کلِ قصه را در پی دارد و آرامش، نتیجه آن خواهد بود.
مولانا در وصف پذیرشِ دوم سروده است:

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام‌تر از آهو بی‌باک‌تر از شیرم

هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

یونگ گفته است:
آنچه انکار میکنی تو را شکست میدهد
و آنچه می‌پذیری تو را تغییر خواهد داد.

باگوان راجنیش اشو در وصف پختگیِ پذیرش پس از شیرجه زدن در دریای زندگی، اینگونه میگوید:
"خود را کاملا به او بسپار.
درست مانند قایقی که بر روی رودخانه شناور است.
نباید پارو بزنی، فقط طناب را شل کن نباید شنا کنی، فقط شناور باش.
آنگاه رودخانه خودش تو را به دریا خواهد برد. دریا بسیار نزدیک است، دریای او در جان ماست اما فقط برای کسانی که شناورند، نه برای کسانی که شنا میکنند. از غرق شدن نترس زیرا ترس، تو را وادار به شنا میکند.
حقیقت آن است که کسانیکه خود را بدون واهمه در خدا غرق میکنند برای همیشه نجات میابند.
مقصدی را هم برای خودت تعیین مکن زیرا کسیکه هدف تعیین میکند، شروع میکند به شنا کردن.
همواره به یاد داشته باش، زمانیکه قایق زندگی‌ات را به جریان اراده الهی بسپاری، به هر جا برسی
مقصد همانجاست."

با مهر 🌱
" دکتر منوچهر خادمی "🍏

کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬رسم وفا (۱۲۳)

من میخوام‌ با تو پیر شم…♥️🫂

کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 پیامک صبح شمبه (۲۴۷)

شدیدا به یک عشق ترجیحا خنده رو با شرایط زیر نیازمندیم :دارای آغوشی مسکونی
مجهز به سیستم گرمایشی بوسه
دارای سند شــش دانگ
غیر قابل فروش ومعاوضه
با قابلیت نگفتن جمله ی: " باشه هـــرطور راحــتی " در هنگام قهر و نازهایمان...

#الناز_شهرکی 🍏
@chehel_salegi
.............................................
خدایا ! مسیر رو تو برام چیدی ... چرا باید نگران باشم ؟🙏

ارادتمند: حلاجیان 🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 سواد مالی چیه! و چرا باید از همون بچگی بچه‌ها رو با پول و پس‌انداز آشنا کنیم!


+ بزرگ‌کردن یعنی آماده‌کردن!،‌ نه فقط مراقبت کردن.

🆔 @dramaniiiiii
@chehel_salegi

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬شعر طنز از مسلم حسنشاهی!

زمان جنگ تحمیلی کجا بودی چه میکردی
به غیر از اینکه پشت جبهه ها بودی چه میکردی

کسی از نسل امروزی نمی داند درآن تاریخ
کدامین نقطه ی جغرافیا بودی چه میکردی

چرا یک قطره خون از بینی ات حتی نشدجاری
ولی با آنکه اصل ماجرا بودی چه میکردی

دم از جمهوری و جمع و جماعت میزنی
اما همیشه از صف ملت جدا بودی چه میکردی
@chehel_salegi
به حکم کدخدایی کفر ملت را در آوردی
خدا داند اگر روزی خدا بودی چه میکردی

بدون هیچ آگاهی شتر را میخوری با بار
اگر با کامپیوتر آشنا بودی چه میکردی

تو که یک روضه ی عباس مجانی نمی خوانی
نمی دانم اگر در کربلا بودی چه میکردی

غم تحریم و بیم قحط و جریانی چنین حاکم
برادر جان شما شاعر ،شما بودی چه میکردی🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 انگار هر کسی به درون خود تبعید شده!

به قول حافظ: "حضور خلوت انس است و دوستان جمعند... و آن یکاد بخوانید و در فراز کنید..." حالا اما این فراز دورهمی‌ها در ناز فردیت‌های فربه شده فراموش شده... هر چه گذشت، جمع‌هایی چنین مانوس به سادگی و صفا به خلوت مایوس با کابوس‌ها بدل شد و به زلف پریشانی گره خورد تا مصداق این سخن مولانا شود: تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم/ چون زلف بس جمع و پراکنده شدیم...
@chehel_salegi
آدم‌ها چقدر به بهانه‌های ساده خوشبختی، دور سفره‌ای ساده که ردی از تجمل و تفاخر در آن نبود، جمع می‌شدند و به آوازی جمعی، محفل دلنشین می‌ساختند... بی هیچ ادا و ادعایی... حالا اما به قول احمدرضا احمدی باید بگذاریم بشینیم آه بکشیم... که نای آوازی نمانده... چقدر شادی ساده بود و چه ساده شادی می‌کردند... حال خوش ناگهان ناپدید شد و حالا ماضی بعید است... حسرتی که به حسرت بدل شد... حالا انگار هیچ بهانه‌ای برای شادی افاقه نمی‌کند که افاده‌ها به شکوفه‌های شادی آفت زده... حالا انگار هر کسی به درون خود تبعید شده تا توان تنهایی‌اش را بسنجد... حالا این ترانه را اینطور می‌خوانند: منو تنها نذار... رو قلبم پا نذار!🍏

Читать полностью…

آرامش (چهلسالگي)...

💬 یه جمله و .... تمام !


قوی‌ترین دارویی که برای انسان وجود داره فرد یا افراد مورد علاقشه🍏

الهی که توی هر مقطعی ( خانواده ؛ تحصیل ؛ کار ؛ بازنشستگی و ...) از این رفقا و دوستان امن رو هستی و کاینات به ما هدیه کنه 🙏

کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi

Читать полностью…
Subscribe to a channel