لطفا مرا از نقدها و نظرات خودتان بهره مند سازید.در آدرس @Alinikjooo منتظرتان هستم
✅سید علیرضا بهشتی آزاد شد
✍🏻امتداد-گروه خبر: سید علیرضا بهشتی شیرازی، فعال سیاسی، و از چهرههای شناختهشده حوزه نشر و روشنفکری، امروز و دقایقی پیش از زندان اوین آزاد شد.
🔹این آزادی پس از آن صورت گرفت که دیوان عالی کشور با بررسی مجدد پرونده، حکم صادره علیه او را نقض کرد و پرونده جهت رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض ارجاع شد. با تغییر عنوان مجرمانه در دادگاه جدید و باتوجه به مدت بازداشت قبلی بلافاصله آزاد گردید.
🔹علیرضا بهشتی در فروردینماه ۱۴۰۳ برای اجرای حکم دو سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به زندان اوین منتقل شده بود؛ اتهامی که عمدتاً ناشی از شرکت و سخنرانیاش در نشست مجازی «گفتوگو برای نجات ایران» بود.
🔹علیرضا بهشتی، از چهرههای برجسته فکری و سیاسی دهههای گذشته در سالهای اخیر بیشتر به فعالیتهای فرهنگی، ترجمه و نشر از طریق انتشارات «روزنه» مشغول بود.
#امتداد
@emtedadnet
@alipsychiatrist
▫️یک هفته از شکستگی آرنج دستش
می گذرد که چون بدون دیس لوکیشن /جابه جایی است، نیاز به جراحی ندارد و تنها گچ کفایت می کند.
اینجا تورنتو است.
پنج شنبه مراجعه می کند به اورژانس بیمارستان و کادر درمان می گویند امروز و فردا وقت نداریم ، شنبه و یک شنبه هم تعطیل هست و دوشنبه بیا!
دوشنبه با درد فوق العاده برای یک گچ گیری ساده مراجعه می کند و باز هم می گویند که هنوز نوبتت! نشده و آخر هفته بیا.
اینجا کانادا است.
▫️یادم می آید در دوران اینترنی در بیمارستان معیری ( بیست سال پیش) مفت و مجانی از صبح تا ظهر به کمک سایر همکاران حدود صد شکستگی را گچ می گرفتیم.
اینجا تهران است.
▫️به جد اعتقاد دارم مردم ندانستند پزشکان و کلیت سیستم درمان چه نعمت بزرگی بود که قدردانش نبودند.
اینجا ایران است.
#علی_نیکجو
@alipsychiatrist
▫️گویند
حرف حق را از بچه بشنوید
▫️راست می گوید طفلک؛
در مملکت اوباش و لمپن ها و دزدها
و رانتیر ها و انگل زاده ها و گردن کلفت ها و بی سوادها و متملقین و متزورین و ناکثین و فاسدین و زهد فروشان و مدرک خران و ...
چه جایی هست که در زادگاه "آقا هادی" مراسم نکوداشت ایشان برگزار شود...
▫️شما حلقه گل بیندازید به گردن امثال قاسمیان و آقازاده نیکزاد...
#دکتر_خانیکی
#گناباد
#روایت_روزگار
#از_رنجی_که_میبریم
#علی_نیکجو
#نکوداشت
@alipsychiatrist
▫️همان طور که انقلاب کوپرنیکی باعث ابطال نظریه مرکزیت فیزیکی ما در کیهان شد، انقلاب داروینی هم مشغول ابطال نظریه مرکزیت زیستی مان در مجموعه موجودات زنده است.
این انقلاب حتی در غرب نیز هنوز در جریان است و هضم نتایج آن به چند سده وقت نیاز دارد. مهم ترینِ این نتایج، اول قبول
"غیر ضروری بودن"/ contingency وجودمان و دوم قبول" پیوستگی" /continuity آن با دیگر موجودات زنده است.
غیر ضروری بودن یعنی اینکه وجود ما نتیجه " اتفاقات" تکاملی است و اگر زمان به عقب باز می گشت و تکامل دوباره اتفاق
می افتاد، هیچ معلوم نبود ما نیز دوباره از جمله محصولات آن باشیم.
پیوستگی یعنی تفاوت ما با موجودات زنده دیگر تفاوت ماهوی و کیفی نیست. ما تنها کمی( و آن هم تنها از بعضی جهات) از موجودات زنده دیگر پیچیده تریم.
📗داروین در عهد قاجار
📗سه رساله قاجاری پسا مشروطه
📗محمدرضا معمارصادقی
#نشر_کرگدن
#علی_نیکجو
#بینا_رشتهای
#معرفی_کتاب
#محمدعلی_سنقریحائری
@alipsychiatrist
@alipsychiatrist
#موزیک
مصدق پس از کودتا | مصدق و زمانه ی ما
راه و مکتب مصدق و اکنون و آینده ی ایران
🔺سخنران :
هاشم آقاجری
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @alipsychiatrist
کسی که حقیقتاً خود میاندیشد شبیه به یک پادشاه است. جایگاهش عالی و مستقل است و آرایِ وی همچون احکامِ شاهانه یکسره از قدرتِ فائقِ او و بیواسطه از خودِ او نشأت میگیرند. همان اندازه زیرِ بارِ مرجعی دیگر میرود که پادشاهی دستور میپذیرد؛ هیچ چیز را تأیید نمیکند مگر آنچه خود شخصاً آزموده باشد. انبوهِ اذهانِ عامی گرفتارِ عقایدِ رایج و تعصبات و مراجع، شبیه مردمانی هستند که به آرامی از قانون تبعیت میکنند و دستورات بالا را میپذیرند.
«جهان و تأملات فیلسوف»
-آرتور شوپنهاور
#اختصاصی
✅گزارش-گفتگوی امتداد از تداوم اعتصابات کامیونداران در نقاط مختلف کشور؛
فعالین صنفی اعتصابکننده از تداوم اعتراض همکاران خود میگویند/ راننده کرمانشاهی: تا وضعیت اعتصابات همکاران ما روشن نشود، ماشینم را روشن نمیکنم/ سهمیه گازوئیل ما از ۴ هزار لیتر به ۱۴۰۰ لیتر کاهش یافته/ راننده مازندرانی: کار ما ریالی است، هزینهها دلاری!/ راننده قمی: با همه سختیها به ما سختی کار تعلق نمیگیرد/ راننده تهرانی: همه چیز در صنف ما افزایش قیمت داشته، الا کرایه رانندگان!/ راننده کرمانشاهی: با یک ماشین، زندگی ۱۰ خانواده را اداره میکردم و حالا نمیتوانم از عهده مخارج ۴ نفر بر بیایم
✍امتداد-محمد جعفری: شمار زیادی از کامیونداران و رانندگان حوزه حمل و نقل جادهای سراسر کشور از حدود یک هفته قبل دست به اعتراضات و اعتصابات گستردهای زدهاند که همچنان ادامه دارد.
🔹در همین رابطه به سراغ تنی چند از رانندگان و فعالین صنفی این حوزه رفته و دلایل و علل این اعتصابات را از آنها جویا شدیم که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید؛
یاوری، فعال صنفی از استان کرمانشاه:سهمیه گازوئیل ما از ۴ هزار لیتر به ۱۴۰۰ لیتر کاهش یافته
دستیار، فعال صنفی از استان مازندران: هرچه فریاد میزنیم، احدی پاسخگوی مطالبات قانونی ما نیست
محمدی، فعال صنفی از استان قم:
از رانندگان جدید تا ۶ میلیون تومان حق بیمه میگیرند
حاجیان، فعال صنفی از استان تهران:
همه چیز در صنف ما افزایش قیمت داشته، الا کرایه رانندگان
دانشراد، فعال صنفی از استان کرمانشاه:
با یک ماشین، زندگی ۱۰ خانواده را اداره میکردم و حالا نمیتوانم از عهده مخارج ۴ نفر بر بیایم
اصلاحات همچنان بهترین مسیر برای نجات ایران است. نه پزشکیان آخرین تیر اصابت کرده است و نه مفهوم اصلاح طلبی تمام شدنی
#از_شما
@alipsychiatrist
به اعلیحضرت عرض کردم کاری میکنید که خدا هم دیگر به شما پشت کند. در این موقع اسدالله علم که پشت من وایستاده بود، دست چپ من را گرفت و کشید. من بیشتر عصبانی شدم. گفتم آقا! ولم کن. بس که دروغ گفتیم و بس که به این آدم تمام چیزها را خلاف گفتیم، نتیجهاش این که مملکت خراب شده است.
🔺 کرمانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت:
🔹آمار نهایی فوتشدگان تصادفات نوروز ۱۴۰۴ با ۸/۳ درصد افزایش نسبت به زمان مشابه ۱۴۰۳، توسط پزشکی قانون اعلام شد.
🔹غمگسارانه، ۱۱۷۹ نفر، امسال عیدشان عزا شد. ما تلاش کردیم با راهاندازی پویشی به نام نه به تصادف! ازمردم کشورمان خواهش کنیم؛ حال که از سه معضل تاریخی، جاده نامهربان، ماشین کمایمن و قوانین غیر بازدارنده رنج میبریم، حواسمان ششدانگ به رانندگی باشد!
🔹اگر آمار کاهش مییافت جشن میگرفتیم و حالا که توفیق در کاهش نصیبمان نشد، مصممتر با مطالبه از همه کسانی که در مرحله نخست فرصت نکردند در این خیر عمومی شریک راه باشند، تمنا کنیم بیایند وسط و نقش موثر خود را به دست گیرند. به خدا مرگ ۲۰ هزار نفر در سال به خاطر حوادث رانندگی قابل پیشگیری است.
@sharghdaily
@alipsychiatrist
🔻بهروزآذر: اصلاح مهریه باید متوقف شود
معاون زنان و خانواده رئیسجمهوری:
🔹واقعیت این است که مهریه صرفاً یک عدد و فقط یک دین مادی نیست، بلکه یکی از اضلاع مهم نظام حقوقی خانواده است.
🔹موضع مشخص معاونت زنان این است که اصلاح مهریه باید متوقف شود چون اصلاً مطالعات جدی در این زمینه انجام نشده است./ ایسنا
#اجتماعی
@EtemadOnline
@alipsychiatrist
سلام دکتر جان، من قبل از انقلاب معلم روستا بودم ، یادم هست ایشان به اتفاق برادرم و ۲،۳ نفر از دوستان دیگرشان دو یا سه بار ناهار مهمان ما بودند، خبر هم نمیدادند، ازمدرسه میامدم مهمانها را میدیدم و بسیار خوشحال میشدم، خودم درک میکردم که کار مخفی انجام میدهند( گویا برای تمرین تیراندازی و آزمایش نارنجکهای دست سازشان بود)اما بهیچ وجه چیزی نمیگفتم، هیئتی هم در تهران بود که گاهی من هم شرکت میکردم، آخوندش هم شخص مبارزی بود، که سال ۵۶ فکر کنم به ۱۰یا ۱۵ سال محکوم شد، همین محمد بروجردی بزرگوار در ضمن بحث ولایت فقیه یادم هست بشدت مخالف بود و معتقد بود با دمکراسی و آزادی در تضاد است،
اما حتما بعد قانع شد که بعداز پیروزی انقلاب عضو سپاه شد، اما مننظرم اینست که اگر زنده میماند حتما با توجه به خصیصه ظلم ستیزی اش اوین جایگاهش بود
#کنگرلو
#از_شما
@alipsychiatrist
◽The little girl who burned our hearts as she walked through the fire..
The only survivor of the Holocaust... Ward Jalal Sheikh Khalil escaped from hell, from the tongues of fire that devoured everything in Fahmi Al-Jarjawi School in the city of Gharra, after it was targeted at dawn today.
The place burned down, and with it her entire family burned down... The father, mother, and siblings ascended... and only Ward remained... Thirty martyrs and injured, half of them women and children... Eleven souls from one family ascended to heaven, leaving the little girl Ward alone, carrying the memory of the fire.
Ward is not just a survivor... She is the wound of Gharra neighborhood, and the tear of a burning childhood
✍🏻 Emelia
دختر کوچکی که قلبهایمان را سوزاند، در حالی که از میان آتش میگذشت...
تنها بازمانده هولوکاست... 'وارد جلال شیخ خلیل'، که از جهنم گریخت، از زبانههای آتشی که همه چیز را در مدرسه 'فهمی الجرجاوی' در شهر قرّا بلعید، پس از آنکه امروز در سحرگاه مورد هدف حمله قرار گرفت.
آنجا سوخت و خانوادهاش همگی در آتش سوختند... پدر، مادر و خواهر و برادرها به آسمان رفتند... و فقط وارد ماند... سی شهید و زخمی که نیمی از آنها زن و کودک بودند... یازده نفر از یک خانواده به بهشت رفتند و دختر کوچک، وارد، را تنها گذاشتند، با خاطرهای از آتش...
وارد فقط یک بازمانده نیست... او زخم به جا مانده از محله قرّا ، و اشک یک کودکی سوخته در آتش است.
#غزه #هولوکاست #فلسطین
@alipsychiatrist
https://x.com/vikingwarior20/status/1927089873892053028?t=8W_HUsTmsQ5X3TUzIYuQ-w&s=35
▫️بیهودگی این پویش،از ابتدا هم مشخص بود.به اصطلاح،با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود.نظم و انضباط در رانندگی موجب کاهش تصادفات میشود و هر چه نظم و انضباط سیاسی و اجتماعی در جامعه کمتر شود،در فرهنگ رانندگی نیز نمود خواهد کرد.
#از_شما
@alipsychiatrist
📌 حسرت در نگاه به گزینههای بیشمار
✍🏻 Alexander Puutio
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽برای بعضی، بالا رفتن از نردبان شغلی و صعود در سلسله مراتب حرفهای حسی مانند رسیدن به آزادی را در خود دارد، برای بعضی دیگر مانند گیر افتادن در دامی است که در پوششی از پرستیژ پنهان شده است. در حالی که ممکن است یک نفر، به جا گذاشتن میراث مالی فراوان از خود را معنادهنده به زندگیاش بداند، فرد دیگری یک زندگی آرام، که میراثهای آن کمتر از لحظات آسودگیاش است را ترجیح میدهد. اما یک نقطه اشتراک میان تمام این نگرشهای متفاوت این است که همه ما تمایل داریم یک زندگی با کمترین میزان حسرت را پشت سر بگذاریم.
زندگی در دنیای مدرن، اگرچه امید به حداقل رساندن حسرتها را القا میکند، اما در واقع، زندگی در کارخانه تولید حسرت است. و یکی از دلایل این موضوع، مواجهه با پارادوکس انتخاب است. با وسیعتر شدن طیف گزینههای در دسترس، نارضایتی هم افزایش یافته است.
باری شوارتز، یک روانشناس، در مطالعات مشهوری، به این یافته رسید که اگرچه مصرفکنندگان باور دارند که دسترسی به انتخابهای بیشتر باعث خوشحالی آنها میشود، اما در واقعیت خلاف آن اتفاق میافتد. زمانی که افراد تحت مطالعه با ۲۴ طعم مربا مواجه میشوند، نه تنها احتمال کمتری دارد که یکی از آنها را انتخاب کنند، بلکه حتی پس از خرید احساس رضایت کمتری میکنند. زمانی که گزینهها محدودتر بودند، خرید با بسامد بیشتری اتفاق می افتاد و رضایت به طور قابلتوجهی بالاتر بود. مکانیسم نهفته در پشت پارادوکس انتخاب، ساده اما آزاردهنده است: هر گزینهای که برای انتخاب در مقابل ما قرار میگیرد، به طور همزمان پیشفرضی از رخ دادن یک فقدان را در ذهنمان ایجاد میکند. به عبارتی، گزینههای بیشتر، به معنای راههای نرفته بیشتر، پشت سر گذاشتن بخشهای کشفنشدهای از خود و زندگی، و تصور جهانها و تجربههایی موازی است که ناچار به انتخاب یکی از آنها شدهایم. حتی زمانی که گزینهای را به دلیل علاقهمان به آن انتخاب میکنیم، وجود گزینههای دیگر، انتخابمان را آغشته به تردید میکند. آیا این بهترین مربا، شغل یا شریک عاطفی بود که میتوانستم داشته باشم؟
چیزی که زندگی را برای بسیاری از ما غمانگیز میکند این است که علیرغم وجود تعداد گیجکنندهای از امکانها، خود را در میان مسیرهایی میبینیم که هر روز باریک و باریکتر میشوند. مثلا در شروع مسیر شغلیمان از تصور پتانسیلهای بی حد و مرز در آن لذت میبریم اما با نزدیک شدن میانسالی متوجه محدود شدن هر چه بیشتر طیف چشماندازهایی میشویم که امکان دسترسی به آنها را داریم؛ زمانی که ممکن است علیرغم تخصص و عمق یافتن مهارتمان در یک حیطه خاص، درگیر این سوال باشیم که زندگی میتوانست چطور باشد اگر مسیر دیگری را انتخاب کرده بودیم، تا جایی که، با وجود دستاوردهای زیادی که به آنها رسیدهایم، حسرت بزرگی را تجربه میکنیم، نه الزاما به این دلیل که انتخابهای اشتباهی داشتهایم، بلکه به دلیل سایهی زندگیهایی که ممکن بود بتوانیم داشته باشیم یا شبحی از آنها که از دور شدن یا سکوت اجتناب میکند.
اگرچه مواجه شدن یا مشغولیت ذهنی با حجم زیاد گزینهها، میتواند تجربه حسرت را تشدید کند، اما روش دور ماندن از احساس حسرت، استقبال از جبرگرایی یا برگشت به ساختارهای فکری و اجتماعی محدود نیست، بلکه مسیر موثرتر این است که زندگیهایمان را بر مبنای این شناخت و ادراک از خودمان طراحی کنیم که اگر در آینده روزی به مرور گذشتهمان بپردازیم، بر مبنای چه معیارهایی به این نتیجه خواهیم رسید که زندگیمان ارزش زیستن داشته است یا عاری از ارزش و معنا بوده است.
مطالعه دانشگاه هاروارد پیرامون تحولات بزرگسالی، یک پروژه طولانی مدت و فوقالعاده است که زندگی افراد تحت مطالعه را طی چند دهه پیگیری میکند و دیدگاهی را فراهم میکند از اینکه افراد چگونه به سوال پیرامون ارزشمند بودن یا نبودن زندگیشان پاسخ میدهند.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
مشاهده فوری
#روان_درمانی
#داستان_زندگی
#سلامت_روان #روانپزشک
@alipsychiatrist
⏺️ کرونا در راس ویروس های تنفسی شناسایی شده در اردیبهشت ماه
⏹️ در اردیبهشت ماه سال جاری، ویروس کووید-۱۹ با ۱۰.۸ درصد در راس ویروس های تنفسی در گردش در کشور قرار داشت.
◀️ به منظور رصد و پایش ویروس های در گردش بیماریهای حاد تنفسی، دیده وری مولتی پلکس(۲۱ پاتوژن تنفسی) در دانشگاه های منتخب علوم پزشکی تهران، ایران، شهید بهشتی و هرمزگان از مرداد ماه سال ۱۴۰۲ شروع شد.
مشروح مطلب:
https://sepidonline.ir/id1987
@sepidonline
روبیکا/واتساپ
Is one life enough to truly know myself?
@Radio_chehraziii
@alipsychiatrist
مناجات خواجه عبدالله انصاری
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @alipsychiatrist
🔺دشمن خویشیم و یار آنک ما را میکشد
#شعر
#دکتر_سروش
#مولانا
#مولوی
#عبدالکریم_سروش
📌 زمانی که تنظیم هیجانات را مانند یک شغل تماموقت تجربه میکنیم، مفید است اگر بدانیم که:
◽برای بسیاری از افراد مبتلا به اختلال نقصتوجه/بیشفعالی، چالش اصلی در ارتباط با هیجانات، تنها مربوط به حجم و شدت بالای آنها نیست، بلکه موضوع مهمتر، وارد شدن به واکنش سریع پیش از پی بردن به آن چیزی است که حس میکنیم.
◽سیستم عصبی افراد مبتلا به نقصتوجه/بیشفعالی، بسیاری از اوقات پیش از آنکه فرصتی برای فهم و پردازش احساسات را به خود بدهد، شروع به واکنش تحت تاثیر آنها میکند.
◽احساس گناه پس از انفجار هیجانی، یا باور نادرست به اینکه نقص توجهی/بیشفعالی یک ویژگی اخلاقی منفی یا نقص شخصیتی است، نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث ایجاد چرخههای معیوب میشود. آنچه کمککنندهتر است، استراتژیهایی هستند که با کمک آنها محرکهای بیرونی را تعدیل، و مهارتهای درونی برای تنظیم هیجانات را تقویت کنیم.
✍🏻 Amy Marie Hann
#ADHD
#نقصتوجه_بیشفعالی #روان_پزشکی
https://www.instagram.com/p/DKNk0Tgu68h/?igsh=ZTlsd3gxa2E2eThk
@alipsychiatrist
میزان رای پزشکیان و عدم مشارکت مردم در انتخابات اخیر گویای این است که اکثریت مردم امیدی به اصلاحات و اصلاح طلبان ندارند، شما میتوانید امیدوار باشید ولی حقیقت این است که حداقل نیمی از مردم در انتخابات شرکت نکردند و پزشکیان منتخب یک چهارم مردم است.
#از_شما
@alipsychiatrist
🔵🔴ابتذالِ شر!
✍️محمدرضا واعظ
#هانا_آرنت، فیلسوف برجسته آلمانی، در کتاب مشهورش «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر»، پرده از حقیقتی هولناک برداشت: شر نه همواره از سر آگاهی و خباثت، که گاه از دلِ بیتوجهی، بیتفکری و سطحینگری برمیخیزد. آرنت نشان داد که چگونه شرّی که به ظاهر پیشپاافتاده و مبتذل به نظر میرسد، میتواند بهتدریج جامعه را از درون تهی کند و مرزهای اخلاقی و حقیقت را به سادگی محو نماید. آنچه اخیراً درباره علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه تراکتور رخ داد، شاید در نگاه نخست، یک حاشیهی سادهی رسانهای باشد؛ اما با نگاهی عمیقتر، میتوان آن را از همین منظر فلسفی و نقادانه بررسی کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که بیرانوند در یک برنامهی ورزشی تلوزیون اعلام کرد دانشجوی مقطع دکتری فیزیولوژی در دانشگاه آزاد واحد خرمآباد است. بلافاصله پس از انتشار این خبر، روابط عمومی دانشگاه آزاد در واکنشی رسمی اعلام کرد که دانشگاه آزاد خرمآباد در این رشته اصلاً مقطع دکتری ندارد و بیرانوند حتی هنوز پایاننامه کارشناسی ارشد خود را هم دفاع نکرده است. در واکنش به این تکذیب رسمی، بیرانوند با انتشار یک استوری کوتاه در اینستاگرام اعلام کرد که در واقع «دانشجوی کارشناسی ارشد» است و تنها در آزمون اولیه دکتری پذیرفته شده است.
آنچه در ظاهر یک خطای ساده یا حتی یک سهلانگاری بیضرر به نظر میآید، دقیقاً همان چیزی است که آرنت از آن با عنوان «ابتذال شر» یاد میکند. شرّی که بیهیاهو و در قالب رفتاری بیتفکر و سطحی رخ میدهد. بیرانوند با بیتوجهی به مسئولیت اخلاقیاش در گفتار عمومی، عملاً در دام ابتذال افتاد و آن را به امری عادی و روزمره بدل کرد. این اتفاق، هرچند کوچک، نشانهای هشداردهنده از عادی شدنِ بیدقتی و سهلانگاری نسبت به «حقیقت» در فضای اجتماعی است.
اما این فقط یک مسئلهی فردی نیست. در پسِ این رفتار، بحرانی عمیقتر قابل تشخیص است؛ بحرانی به نام «مدرکگرایی». در جامعه امروز ایران، داشتن عنوان «دکتر» به نشانهای از منزلت اجتماعی و پرستیژ تبدیل شده است. در چنین فضایی، «مدرک دکتری» دیگر لزوماً نشاندهنده سطحی عمیق از دانش و توانمندی پژوهشی نیست، بلکه به ابزاری برای کسب اعتبار ظاهری بدل شده است. وقتی یک فوتبالیستِ مشهور، بدون طی کردن مراحل علمی و تحصیلی لازم، به راحتی مدعی تحصیل در مقطع دکتری میشود، بیش از آنکه دروغی ساده گفته باشد، بر موج اجتماعی مدرکگرایی سوار شده است که دانشگاه را نه نهادی برای کسب دانش و خرد، بلکه یک «مرکز خرید مدرک» میبیند.
اما این بحران صرفاً محدود به انگیزههای فردی نیست. ریشههای عمیقتر آن را باید در نظام آموزشی دید که بهشدت فشل و ناکارآمد شده است. در برخی از واحدهای دانشگاهی و مراکز غیردولتی، کسب مدرک دکتری بهقدری آسان شده است که اعتبار علمی آن تقریباً از بین رفته است. بدین ترتیب، دانشگاه به جای اینکه نهادی برای پرورش تفکر عمیق و اصیل باشد، به یک بنگاه اقتصادی و یک «مدرکفروشی» تبدیل شده است. در چنین سیستمی، آنچه به ابتذال کشیده میشود فقط مدرک نیست؛ بلکه اصلِ اندیشیدن و تفکر است.
اگر آرنت در نقدش به جامعه معاصر بر این نکته تأکید میکند که شرّ ابتذالیافته، شرّی است که در بیتفاوتی و بیتوجهی عادی شده، آنگاه میتوان گفت آنچه در فضای آموزشی و رسانهای ایران رخ میدهد نیز مصداق بارزی از همین «ابتذالِ نهادیشده» است. این ابتذال از آنجا شکل میگیرد که «مدرک» به عنوان یک کالای مصرفی عادی شده است و سلبریتیها، برخی از سیاستمداران، و چهرههای رسانهای به سادگی و بدون مسئولیت از آن استفاده میکنند. در چنین فضایی، حقیقت، دانش، و اعتبار علمی روزبهروز بیشتر قربانی میشوند.
در نهایت، ادعای بیرانوند نه یک حاشیهی بیاهمیت، که نشانهای از ابتذال فراگیر و نهادیشدهای است که در لایههای عمیق جامعه رسوخ کرده است. این اتفاق نشان میدهد چگونه جامعهای که در آن تفکر، دقت و مسئولیت اخلاقی کمرنگ شده، میتواند به سرعت به وضعیتی دچار شود که دروغ و بیاعتنایی به حقیقت، قاعده باشد نه استثنا. و درست در همین نقطه است که باید با نگرانی به هشدار آرنت گوش سپرد: خطر بزرگ شرّ در جامعه ما نه از کسانی که عامدانه دست به اعمال شرورانه میزنند، بلکه از کسانی ناشی میشود که بدون تفکر، بدون دغدغه، و با بیتفاوتی به حقایق بنیادین زندگی اجتماعی، این چرخهی شرّ را تداوم میبخشند.
T.me/bestdiplomacy
@alipsychiatrist
به اعلیحضرت عرض کردم قربان قیمتها بالا رفته است و مردم ناراضی و نگران هستند. اتاق اصناف مردم را ناراحت میکند. یک فکری بفرمایید. مقداری من را نگاه کردند و صورتش قرمز شد و محکم پای راستش را بلند کرد و به پای چپش کوبید گفت که اصلاً شما آیهٔ یأس هستید. این مطالبی که میگویید بیخود است و دولت ما درست خلاف این را گزارش داده است.
✍🏻سحابی
✅از اواسط سال ۶۰ به بعد - به تبع فضای سیاسی کشور - ما نیز سکوت اختیار کردیم. در حالی که من در طول چهار سال، هشت بار میتوانستم نطق پیش از دستور داشته باشم، هیچ گاه از این حق خود استفاده نکردم. مهندس بازرگان هم تنها یک بار نطق پیش از دستور داشت.
✅نطقهای پیش از دستور نیز کلیشه ای شده بود. معمولاً نطقها با درود به رهبر انقلاب شروع میشد، بعد مقداری تعریف از رزمندگان اسلام و در پایان نیز با لعن و نفرین به لیبرالها پایان می یافت و مقدار کمی هم درباره نیازهای حوزه انتخابیه صحبت میشد. به همین دلیل ما که نمیتوانستیم به مدح و ستایش بپردازیم و اگر هم انتقاد و ایرادی را مطرح میکردیم، با هو و جنجال دیگران روبرو میشدیم، ترجیح میدادیم که اصلاً صحبت نکنیم. و تا صحبتی میشد هم علیه ما موضع گیری میکردند.
✅به یاد دارم یک بار هنگامی که مسئله رابطه ایران و آمریکا مطرح شد، پدرم برخاست و صحبتی کرد. او گفت شما مصلحت ملی را در نظر بگیرید. اکنون که حالتی از خشونت پیدا شده، مصلحت ملی ما این است که این خشونت را به سمت آرامش ببریم. ما از درگیری با آمریکا فایده ای نمی بریم، بلکه آنها بیشتر میتوانند به ما ضرر بزنند.
✅ظاهراً این صحبت برخلاف فرمایش امام بود که گفته بودند: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
پدرم این را گفت و رفت و از جلسه خارج شد. قهرمان رحمانی نماینده تاکستان بلند شد و گفت «جلویش را بگیرید! دارد فرار میکند!»
✅من عصبانی شدم و به سراغ او رفتم تا اعتراض کنم. انصافاً آقای کروبی در این میان جوانمردی کرد. بلند شد و فریاد زد: «شما قدر اشخاص و خدمات آنها را نمی دانید!»
@MostafaTajzadeh
#روایت_روزگار
@alipsychiatrist
داستان علیرضا و یک ارتوپد محترم و اصیل به نام "رضا"
چندی پیش، پسری جوان حدود سی سال با واسطه برادرش که از دوستان خوبم بود به دفترم مراجعه کرد، شکستگی وسیع تمام اندام های تحتانیی یعنی ران هر دو پا و ساق پا و پلایتینی که در تمام طول اندام فوقانی کار گذاشته شده بود و متاسفانه جوش خوردگی استخوان به درستی انجام نشد و وضعیت بسیار بغرنجی یرای علیرضا رقم خورد بطوریکه راه رفتن هم برایش دشوار شده بود، حالا پزشک معالج ایشان در دسترس نبود و در به در دنبال ارتوپدی حاذق می گشت و من هم یکی ار افرادی بودم که بهم مراجعه کرد تا شاید بتوانم یک ارتوپد خوب به او معرفی کنم، قرعه به نام دکتر رضا عبدی حمزه کلائی افتاد، که قبول مسئولیت کرد تا کاری که اصطلاحا دوباره کاری بود و ریسک بسیار بالابی داشت را بپذیرد، ارتوپدی خوش اخلاق و مردم دار و شریف و اصیل و نجیبی که بدون یک ریال توقع پولی اضافه تر و مازاد، قبول کرد تا در بیمارستان تامین اجتماعی شهید دکتر معیری تهران این جوانی که تازگی هم نامزد کرده بود را درمان کند، جراحی از ساعت ۹ صبح امروز شروع شد و ساعت ۴ عصر با موفقیت پایان یافت، هفت ساعت سرپا ایستاد و جانانه کار کرد، درود بر او و همه بچه های پرتلاش و غیرتمند اتاق عمل بیمارستان معیری که گل کاشتند و خوش به سعادتشان که با انرژی خوبشان کائنات را نوری دمیدند و یک ملودی پر از عشق و صبوری و وطن دوستی و هم نوع دوستی را نواختند و آخرت خویش را آباد کردند و رنج جوانی را کاستند. دکتر رضای عبدی عزیز ، قلمم قاصر از ذکر افتادگی و اصالت و نجابتت هست، ماندم که چگونه توصیفت کنم جز همان نام زیبایت "رضا"
شنیدم که پدر و مادر دکتر عبدی هر دو معلم هستند، عمرتان دراز و عزت تان مستدام و شمع فروزان خدمت و عشق تان، این پسر گلی که تقدیم این مملکت کردید همیشه جاویدان.
این روزها در برابر تلاش ارتوپدها و پزشکان و پرستاران و پیراپژشکان و... بیمارستان معیری که می دانم با تمام غبرتشان پای مردم ایستادند احساس شرمندگی دارم، می دانم همه چیز گل و بلبل نیست اما فقط اگر یک انسان منصف ساعت ده صبح وارد بیمارستان شود شگفت زده خواهد شد که واقعا مگر می شود این همه مراجعه کننده در این محیط کوچک و... درود به شرفتان ای بزرگ زنان و بزرگمردان، پزشکان و پرسناران و پیراپژشکان، پشتیبانی سختکوش و همه و همه...
سپاسگزارم و به احترام شما می ایستم.
۲ بامداد پنجم خرداد ۱۴٠۴
مهدی اسفندیار
مدیر بیمارستان شهید دکتر معیری
کانال"نه به عوام فریبی"
/channel/nabeavamfaribi/6670
@alipsychiatrist
📌 حمایت از کودکان مبتلا به هراس
✍🏻 Melinda Wenner Moyer
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽یک روز در یک کمپ تابستانی، دختر ۵ سالهی من و دوستانش به راهپیمایی در طبیعت برده شده بودند. در قسمتی از مسیر آنها اشتباها از روی یک کندوی زنبور عبور کرده بودند و دو زنبور دختر من را نیش زدند. بعد از آن او به شدت گریه کرده بود و از مربیاش خواسته بود که زودتر به خانه برگردد. تقریبا سه هفته بعد از این اتفاق، مشکلات شروع به ظاهر شدن کرد. در ابتدا، او از شام خوردن در هوای آزاد اجتناب میکرد و بعد، از هرگونه بیرون رفتن از خانه و حتی طی کردن مسیر خانه تا ماشین مگر اینکه کسی او را در تمام مسیر حمل میکرد و در آغوش می گرفت. از آنجا که او را دختر جسور و مقاومی می دانستیم با فرض اینکه بعد از چند روز ترسهایش کمتر خواهد شد، به خواستههایش عمل میکردیم. اما این اتفاق نیفتاد و بعد از پیامی که برای درخواست کمک به یک دوست روانشناس فرستادم متوجه شدم که به جای تطبیق شرایط با ترسهای دخترم که میتوانست باعث تقویت آنها شود، بهتر بود که به او برای غلبه بر آنها کمک کنیم.
بعد از آن نظر چند متخصص دیگر را هم جویا شدم و بعضی توصیههای آنها به والدین برای کمک به کودکان در غلبه بر فوبیاها را به اشتراک میگذارم.
فوبیا که روانشناسان و روانپزشکان نام هراس اختصاصی را هم به آن میدهند، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که با وحشت مفرط و غیرقابلکنترل از یک موضوع یا موقعیت خاص مشخص میشود و شدت آن به حدی است که زندگی معمول فرد را مختل میکند.
کودکان ممکن است در ارتباط با موضوعات مختلفی مثل ارتفاع، تاریکی، زنبور، سگ، صدای بلند و حتی یک حالت جسمانی مثل حالت تهوع، فوبیا پیدا کنند، مطالعات نشان میدهند که در حدود ۹ درصد از کودکان و افراد بزرگسال فوبیا در یک زمینه خاص را تجربه میکنند. شروع فوبیا در بعضی افراد مثل فرزند من به صورت ناگهانی و بعد از یک واقعه وحشتآور، و در گروهی دیگر تدریجی و بدون ارتباط با یک اتفاق مشخص است.
یکی از توصیههای متخصصان در برخورد با فوبیا در کودکان، کمک به آنها برای احساس امن بودن است. "قبل از هر چیز شما میخواهید که همدل و حمایتگر باشید"؛ دکتر توماس اولندیک روانشناس و دبیر یک مرکز تحقیقات کودکان در ویرجینیا میگوید: "سعی کنید که کودک را درک کنید و آنچه احساس میکند بپذیرید. هدف ما قبل از هرچیز آرام کردن کودک است چرا که او به طور کاملا واقعی وحشتزده است."
بعد از آرام شدن کودک یا دور شدن از موقعیت ترسآور، "سعی کنید که بفهمید در ذهن کودک چه میگذرد" دکتر تامار چامسکی یک روانشناس بالینی و نویسنده کتابهایی برای کاهش اضطراب در کودکان، میگوید "از کودک بپرسید که به طور مثال، آیا او نگران آن است که اگر سگ او را گاز بگیرد بمیرد یا اندامش را از دست بدهد؟ کودکان ممکن است باورهای غیرواقعبینانهای درباره احتمال اتفاق افتادن وقایع خطرناک داشته باشند که میتوان به اصلاح تدریجی آنها در ذهن او کمک کرد. به طور مثال میتوان با گفتن چنین جملهای شروع کرد که "اگر فکر کنیم که هر سگی ممکن است پای ما را گاز بگیرد، آن وقت مجبوریم که از همه سگها بترسیم"؛ همینطور لازم است بفهمیم که او دقیقاً از چه چیزی میترسد. از تمام سگها یا از نوع خاصی از آنها؟ از تاریکی یا از شب؟ قبل از شروع به اصلاح باورهای غلط آنها لازم است بدانیم موضوعی که خطرناک تجربه میکنند دقیقا چیست.
اما بسیاری از اوقات والدین فقط تا همین مرحله با کودک پیش میروند و بعد از آن شروع به تطابق دادن خود و شرایط با ترسهای کودک میکنند. این البته قابل فهم است، که وقتی کودک شما با هر بار دیدن یک سگ خانگی در حیاط خانه همسایه تان شروع به جیغ زدن میکند، هنگام برگرداندن او از مهدکودک مسیر دیگری را برای رسیدن به درب منزلتان انتخاب کنید. اما لازم است بدانیم که این کار باعث بهتر شدن شرایط نمیشود. بلکه ترس او را تشدید میکند. وقتی خانوادهای که کودکی مبتلا به فوبیا دارند در زمان ملاقاتمان به من میگویند: "خوشبختانه در طول هفته گذشته با هیچ سگی برخورد نداشتیم" من به آنها میگویم "متاسفانه! ..چیزی که به ما کمک میکند تمرین و مواجهه است."
📌 ادامه در INSTANT VIEW
مشاهده فوری
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#فرزندپروری #فوبیا #هراس
🆔@alipsychiatrist
جنبش اصلاحات همچون روشنگری عمومی
با همه بلاهتها، سادهانگاریها و خطاهایی که حرکت جامعه ایران از دوم خرداد ۷۶ به بعد داشت، به نظرم همچنان یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی ایران معاصر جنبش اصلاحات است. این جنبش توانست ایدههای لیبرال را به درون فرهنگ مذهبی ایران ببرد و به تدریج تغییرات مهمی در آن ایجاد کند. مخاطب اصلاحات بیش و پیش از هر چیز بخش مذهبی ایران بود و این نکتهای است که بسیاری از ما «سکولار»ها که از سابقه اسلام سیاسی نمیآمدیم آن را درست درک نمیکردیم. محمد خاتمی همچون معلمی تمام وقت به مدت ۸ سال شکلی از لیبرالیسمی دینمدار را به جامعه مذهبی ایران آموزش داد. روزنامههای اصلاحطلب تأثیری بسیار گسترده بر نخبگان دیندار و حتی بخشهایی از عامه مؤمنان گذاشتند. در دوم خرداد به بعد هویت مذهبی جدیدی شکل گرفت که با نمادهایی مثل خاتمی، مجلس ششم، روزنامههای دوم خردادی و غیره تعریف میشد: «ما مسلمانیم ولی نواندیش و اصلاحطلب» با دوم خرداد بود که چنین هویتی به شکل وسیع شکل گرفت و عمومی شد. جنبش اصلاحات از نظر سیاسی قطعاً شکست خورد ولی از نظر فرهنگی توانست تحول بزرگی ایجاد کند: اسلام سیاسی را به عقب راند و راه فرهنگ مذهبی ایران را به سوی تجددی بنیادیتر باز کرد. من با همه انتقادات بعضاً تلخی که به «اصلاحطلبان» داشته و دارم، یک لحظه هم در اهمیت رویداد دوم خرداد و جنبش پس از آن شک نکردم. این جنبش همچون نوعی روشنگری عمومی عمل کرد، و چراغ عقل را در میان مذهبیترین خانوادههای ایران افروخت. به آنان آموخت که میتوان ایمان داشت و با جهان جدید مدارا کرد. این تحول بسیار بسیار بزرگی بود و ایران از این نظر در تمام جهان اسلام میتوانیم بگوییم سرآمد است. تا جایی که من میدانم در هیچ کشور اسلامی چنین جنبش وسیعی برای اصلاح دینی – سیاسی وجود نداشته است. جنبشهایی که در جهان اسلام به وجود میآيد معمولاً در جهت عکس است: تلاشی برای خصومت بیشتر با تجدد. این تجلیل از جنبش اصلاحات، تجلیلی از دستاورد جامعه ایران است و نه یک گروه سیاسی خاص، باید توجه کنیم در این «روشنگری عمومی» همه ما کوچک یا بزرگ نقش داشتیم. من خوشحالم که در دوم خرداد رأی دادم.