مردم نامه مجله ای است به مدیریت و سردبیری داریوش رحمانیان ( هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران ). کار این کانال در پیوند با آن مجله است در حوزه تاریخ مردم ( People's ( History ارتباط با کانال مردم نامه: mardomnamehmag@gmail.com
مردم ایران با مردم دیگر کشورها جنگ ندارند و جنگ را نخواسته و نمیخواهند. این جنگ باید هرچه زودتر پایان پذیرد تداوم این جنگ چیزی جز آسیبهای بیشتر برای مردم به بار نخواهد آورد. از همهی آنانکه دل در گرو ایران دارند و صلاح و سعادت مردم ایران و جهان را میخواهند توقع میرود که با همهی توش و توان در راه پایان این جنگ بکوشند. این آتش ایران سوز و جهانسوز هرچه زودتر باید خاموش شود.
#داریوش_ رحمانیان
سی خرداد ماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
اردوگاه علومانسانی
گمان میکنم در اوضاع و احوال کنونی، اهالی علومانسانی میتوانند و باید که یک اردوگاه در فضای مجازی برای گفتوگو دربارهی ایران برپا کنند. گفتوگوی اهالی علومانسانی میتواند به یاری مردم - و فقط مردم - بیاید و چراغی فرا راه آنان برافروزد برای گذر از کورهراه تاریک و شرایط بحرانی کنونی با هزینههای کمتر. گمان میکنم اهالی علومانسانی باید هرچه زودتر دستبهکار شوند. زود دیر میشود.
و...
#داریوش_رحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
شرم بر کسانی که نادانسته از یورش پتیارگان به ایرانزمین شادند و میپندارند که درندگان بیگانه سر آزادی آنان دارند!
نفرین بر کسانی که دانسته آتشبیار معرکه شدهاند و دینار و دلار را قبلهی خود ساختهاند.
هزاران درود و آفرین بر آنانکه فرهیختگی و فرزانگی و هشیاری را به بهترین گونه به نمایش گذاشتهاند و یکدل و یکزبان از ایران میگویند و نیک میدانند که نسلها و افراد و اشخاص و حکومتها میآیند و میروند و آنچه که میماند و باید که بماند ایران است.
مردم ایران این روزها را از یاد نخواهند برد و نام و نقش و کار و کنش همهی افراد و اشخاص و گروهها را، چه ایرانی و چه انیرانی، به یاد خواهند سپرد. این روزها به روایت درخواهند آمد.
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سندی و دفتری و دیوانیست
@mardomnameh
/channel/mardomnameh
پیام دکتر همایون کاتوزیان (استاد دانشگاه اکسفورد)
بنده حمله اسرائیل را به وطنم و فرزندان وطنم محکوم می کنم. از رفتار حکومت هم با مردم دل خوشی ندارم ولی امروز روز دفاع از میهن و از جان و مال مردم نازنین و رنجدیده ماست . حساب های داخلی را باید فعلا کنار گذاشت و به فکر میهن و ملت بود.
زنده باد ایران
زنده باد مردم ایران
همایون کاتوزیان
خرداد 1404
/channel/azbarresihayetarikhi
🔺اکنون وقت انسجام و حفظ ایران است 🔺
بیانیه شماری از دانشگاهیان (۱)
حمله اسرائیل به ایران، نامشروع، خلاف حقوق بینالمللی، جنگطلبانه و ناسازگار با هر گونه ادعای صلحطلبی، و با ادعاها درباره یافتن راهحلهای مسالمتآمیز برای اطمینان از صلحآمیز بودن برنامهای هستهای ایران، متناقض است. این حمله درست در زمانی رخ میدهد که دولت ایران به صورت جدی و بر اساس خواست ملی ایرانیان در مذاکرات برای حل مسالمتآمیز پرونده هستهای با آمریکا شرکت کرده است.
این حمله به تمامیت سرزمینی میهن، به دنبال رقم زدن چشماندازی تاریک برای ایران و ایرانیان است. ما شاهد حمله از سوی دشمنی هستیم که عملکرد خشونتبار و بیاحترامیاش نسبت به هر نوع حقوق و هنجار بینالمللی، اخلاقی و انسانی را از 7 اکتبر 2023 به بعد شاهد بودهایم. این حمله نیز به مانند آنچه عملکرد گذشته اسرائیل نشان میدهد، نقض بدیهیترین حقوق بینالمللی است.
این حمله، به مانند عملکردهای گذشته اسرائیل، تضعیف کردن زیرساخت نظمهای امنیتی منطقهای و جهانی با هدف تنشزایی، نابود کردن امکان همکاریهای بینالمللی برای ایجاد امنیت و توسعه، و در این مورد خاص ممانعت کردن از شکلگیری هر گونه همکاری میان ایران و سایر کشورهاست. اسرائیل آشکارا خواهان حل نشدن پرونده هستهای ایران، باقی ماندن تحریمها و مانع شدن در مسیر توسعه همکاریهای بینالمللی ایران است. اسرائیل حداقل در سهونیم دهه گذشته خواهان امنیتیسازی ایران و جلوگیری از هر گونه عادیشدن روابط ایران در جهان بوده و هست. این چنین رفتارهای نظمستیزانهای هیچ ثمرهای برای ایران و ملتهای خاورمیانه ندارد و جز عقبماندگی چیزی به بار نمیاورد.
اگرچه میتوان به سایر کشورها و متولیان ساختارهای حقوقی و نهادهای بینالمللی توصیه کرد که فعالانه مانع این گونه رفتارهای اسرائیل شوند تا شاهد فروپاشی اعتماد بینالمللی به این ساختارها و نهادها نباشند، اما سابقه نشان میدهد ایران نمیتواند امنیت و صلاح خود را به این ساختارها، نهادها و سازمانهای بینالمللی متکی کند. از ظرفیت آنها باید استفاده کرد اما ساختار قدرت بینالمللی به گونهای نیست که در زمان حاضر بتوان برای حفاظت از ایران به آنها امید داشت و از اینرو باید به تواناییهای داخلی، انسجام ملی، مسئولیتپذیری اجتماعی و امنیت و قدرت درونزای ایران تکیه کرد.
عموم ایرانیان آگاه و میهندوست، روشناندیش و کسانی که دل در گرو امنیت، توسعه، سربلندی و بزرگی ایران دارند؛ و بالاخص صاحبان فکر و اندیشه که با حساسیت و تخصص بیشتری مسائل ایران را بررسی کرده و تاریخ تحولات ایران عزیز را میشناسند، امروز مسئولیت بزرگی بر عهده دارند. مسلم است که بسیاری از مردم، و شمار زیادی از اهل اندیشه، دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی، فعالان اقتصادی و تحلیلگران روندهای حکمرانی و اداره کشور، منتقد جوانب مختلف عملکردهای سیاسی و سیاستی جمهوری اسلامی ایران در عرصه داخلی و خارجی هستند. این انتقادات و بیتوجهی به آنها، سالهاست به حد دلآزردگی، رنج و دردمندی هم رسیده است. منتقدان بارها به صورت مداوم با ناشنوایی، بیمهری و بیتوجهی صاحبان قدرت نیز مواجه شدهاند که اگر چنین نشده بود، وضعیت انواع بحرانها و مسائل در کشور به شکل حاضر درنمیآمد. اما ما معتقدیم حساب این انتقادات درونمیهنی، وطندوستانه، خیرخواهانه و دلسوزانه، و بیتوجهی دردسرساز حاکمان به آنها، از حمله دشمن خارجی – هر که باشد - جداست. بالاخص آنکه در این مورد با حمله دشمنی مواجهیم که در سابقهاش جز بیتوجهی به حقوق ملتها، ویرانگری و خشونت بیسابقه چیزی نیست.
ماهیت و غایت حمله کنونی اسرائیل به گونهای است که ما را بر آن داشت تا برای پاسداری از ایران - جانِ جانِ هر ایرانی میهندوست - و به منظور جلوگیری از کامیابی متجاوزان در اجرای نقشههای شوم خود بر ضد تمامیت سرزمینیمان، رنجشها، نقدها و گلایهمندیها را به آینده مؤکول کرده و با پشتیبانی از مدافعان تمامیت ایران عزیز، فرزند زمان خویش باشیم و سهم خویش را در ماندگاری ایران عزیز ادا کنیم.
مردم آگاه ایران نیک میدانند که ایران تاریخی و کهنسال ما در طول تاریخ و پیش از این حمله، بارها از سوی متجاوزان رنگارنگ دیگر مورد هجومهای وحشیانه قرار گرفته است؛ اما به گواهی تاریخ، ققنوسوار سر از خاک و خاکستر برداشته و رویش و زایشی دیگر را تجربه کرده است. ما ایرانیان با هر گرایش و سوگیری سیاسی و فکری را فرامیخوانیم که محکمتر از گذشته نسبت به حفظ تمامیت سرزمینی، ماندگاری و پایداری ایران حساس باشیم، و در مقابل دشمن خارجی منسجم بمانیم..
ادامه 👇
@uissa1400
#اتحادیه_انجمنهای_علوم_اجتماعی_ایران
دیپلماسی ایرانی و سرنوشت تاریخی ایران عصر جدید
پرسش از سرنوشت تاریخی ایران عصر جدید، از روزگار صفویه تاکنون، بدون پرسش از چندوچون دیپلماسی ایرانی راه به جایی نمیبرد. در این باره تاکنون کوششها و پژوهشهایی شده و در پارهای نشستها و کنفرانسها به سویهها و گوشههایی از آن اشاراتی رفته است؛ اما هنوز یک از هزار آنچه که باید کرده شود نشده است و تا رسیدن به جایگاه مطلوب فاصلهای دراز داریم.
تاریخنگاری ما در حوزهی تاریخ دیپلماسی و روابط خارجی، چنانکه بایدوشاید، پاسخگوی نیازهای اکنون و آینده ما نیست. البته باید قدردان همهی کسانی بود که تاکنون در این باره کار کرده و در این راه گام زدهاند.
گمان میکنم که جا دارد گرایش یا گرایشهایی در رشتهی تاریخ و پارهای رشتههای همسایه طراحی و راهاندازی شود که پاسخگوی نیازهای اکنون و آینده ما باشد.
دستگاه دیپلماسی ایران دانش و توان و اختیار بسندهای برای بازی در میدان پیچیده و پرتنش سیاست بینالملل ندارد و بخش مهمی از این ضعف و ناتوانی، گذشته از انبوهی ضعفها و کمبودها و مشکلات ساختاری و ... ، به ضعف دانش و آگاهی تاریخی بازمیگردد که گریبان بسیاری از دیپلماتهای ما را، از بالا تا پایین، گرفته است.
#داریوشـرحمانیان
/channel/dariush_rahmanian
دستهبندی و طبقهبندی کشورها
جایگاه ایران
کشورهایی که در پهنهی کرهی زمین موجودیت رسمی دارند را میتوان برپایهی معیارها و سنجههای گوناگون دستهبندی و طبقهبندی کرد. از آن میان یکی سنجه و معیار اصالت است. کشورها از نظر اصالت یکی نیستند و در یک پایه قرار ندارند. پارهای از آنها پیشینهی کهن و ریشهی استوار دارند و در درازای تاریخ در یک روند طبیعی و تاریخی پدیدار شده و بالیدهاند و شماری نیز نوپدیدند و بیپیشینه و یا با پیشینهی اندک. از آن میان پارهای حتی به عنوان یک کشور نوپدید هم اصالت ندارند و هویت سرزمینی و سیاسیشان ساختگی و جعلیست. این گروه از کشورها، که میتوان کشورکشان نیز نامید، در سدهی اخیر برپایهی اراده و سیاست و اغراض پارهای از قدرتها ساخته شدهاند. اندکی درنگ در جغرافیای سیاسی جهان، و بویژه جغرافیای سیاسی منطقهی ما، این واقعیت را به روشنی بر هر چشم بینا و دل دانا آشکار میکند. یکی از گرفتاریها و چالشهای بنیادین ایران این است که در منطقهای قرار گرفته است که کشورکهای برساخته در آن پرشمارند. رویارویی با این چالش شدنی نیست مگر با کار فراوان بر روی مفهوم/روایت ایران. مفهوم/روایتی که بزرگترین سرمایهی ایران و مهمترین و استوارترین تکیهگاه و ستون نگهدارندهی ایران و هویت ایرانی است.
پیداست که این شرط لازم است نه کافی. یک شرط مهم دیگر کوشش در پیوند میان دولت و ملت/مردم است که جز به انصاف و داد و مدارا و رواداری و آسانگیری به دست نیاید و به شعار و وعده و وعید نباشد. و...
در این بزنگاه تاریخی که اکنون هستیم بیش از هر زمان دیگری به چنین کوششی نیاز داریم. در چند دههی اخیر نهادهای حکومتی، بویژه دستگاه دیپلماسی، بنا بر دلایل و علل و عوامل گوناگون، در این باره سستی و کاهلی و غفلت کردهاند. دانش و آگاهی و همت و دغدغهی بهرهبرداری درست از این سرمایهی عظیم را نداشتهاند و یا بسبار کم داشتهاند. در پیوند ملت و دولت نیز گویا کوششها معکوس بوده و راه شکاف و جدایی پوییده است و این نیاز به گفتن ندارد.
بگذریم.
ایران سرمایه و توان مفهومی و روایتی بیمانندی دارد. آنچه که در طول تاریخ، ایران را نگه داشته و از بزنگاههای بسیار حساس گذرش داده و در برابر چالشهای سنگین و بنیانکن تاب و تواناش داده است، همین سرمایه و توان بیمانند بوده است.
و...
تو خواه از سخنم پند گیر یا ملال!
#داریوش_رحمانیان
بیست و پنجم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕بازاندیشی تاریخ مشروطه: میراث علمی سهراب یزدانی
🖋سیمین فصیحی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه الزهرا.
🔸نویسنده در این مقاله به بررسی میراث علمی سهراب یزدانی میپردازد که به دوری از تاریخنگاری رسمی شناخته شده است. ازاینرو، به ویژگیهای این نوع تاریخنگاری در آثار سهراب یزدانی اشاره میکند و معتقد است که یزدانی از توصیف صرف وقایع فراتر رفته است و به تحلیل عمیق رویدادها بهويژه مشروطه پرداخته است.
🔸بنابراین، بخش چشمگیری از میراث علمی یزدانی به بازاندیشی تاریخ مشروطۀ ایران از طریق تحلیل آثار احمد کسروی اختصاص دارد. میراث علمی سهراب یزدانی، با نگاهی جامع و چندوجهی به تاریخ مشروطه ابعاد جدیدی از این انقلاب را آشکار کرده است. او با تأکید بر نقش فراموششدۀ دهقانان و طبقات کمتردیدهشده تاریخ را بافتی از تعاملات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میداند.
🔸نویسنده در ادامۀ مقاله به دیگر مشخصههای تاریخنگاری سهراب یزدانی میپردازد و پایبندی به روشهای علمی را یکی از ويژگیهای بارز آن میداند که درک عمیقتر پیچیدگیهای تاریخی و جامعهشناسی را ممکن میکند.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
✅ نکاتی پیرامون اندیشۀ اصلاح دینی
گفتوگو با علی بهرامیان
📌 برای مشاهدۀ این قسمت، پیوندهای زیر را لمس کنید:
🔗 https://youtu.be/aNnpB0yLvQI
🔗 https://www.aparat.com/v/knc9320
مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال و با بازنشر و پسند ویدیوها از ما حمایت کنید.
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
📕آخوندزاده و ادبیات کودک ۲؛ مخاطب کودک در آثار آخوندزاده
🖋سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده و شاعر حوزۀ کودک و سردبیر فصلنامۀ کتاب کودک و نوجوان سروش نوجوان.
🔸در قسمت نخست این مقاله، که در شمارۀ قبلی مردمنامه منتشر شد، نسبت آخوندزاده را با آثار کودکانۀ دوستان و اطرافیانش مرور کردیم و دیدیم که او دربارۀ آثار ادبیات کودک پوشکین، میرزا شفیع واضح، شیخالاسلام حسینزاده، حکیمباشی کاشانی، جلالالدین میرزا، مستشارالدوله و رشید آخوندزاده چه موضعگیری یا برخوردی داشته است.
معرفی بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
خانه اندیشمندان علوم انسانی در خیابان نجاتاللهی (ویلا) در تهران در این چند سال پایگاه اهالی فرهنگ، دانش و اندیشه و میزبان رویدادهای پرشماری در جهت آگاهیبخشی در جامعه و دیدار و گفتوگوی اندیشمندان با یکدیگر بوده است. بخش زیادی از محتوای این کانال نیز برگرفته از همین نشستها و رویدادها بوده، از جمله فرستۀ پیشین (سخنان دکتر پرویز پیران)
اما متأسفانه شهرداری تهران از سال گذشته به دنبال تصاحب این خانه و گرفتن آن از اهلش است و تا کنون با مقاومت و اعتراض اهالی فرهنگ موفق به این امر نشده است. شهرداری تهران قاعدتاً حتی اگر دغدغۀ آموزش و عمومیسازی دانش نداشته باشد (که ندارد) دست کم باید در پی جلب رضایت شهروندان باشد (که نیست) و این روزها دوباره در پی توقیف و تخلیه این خانه برآمدهاست. (بیانیه خانه اندیشمندان علوم انسانی در مورد آخرین وضعیت این موسسه)
بهراستی اینهمه پافشاری برای دلسرد کردن اهالی اندیشه و ایجاد نارضایتی در آنها و بستن در این پایگاه و محفل فرهنگی شگفتانگیز است. هرچند به قول #داریوش_رحمانیان با وجود تمام این دردسرها و مزاحمتها:
علومانسانی در ایران میگسترد و میبالد و پیش میرود. این پویش را سر ایستادن نیست. دیر و دور نیست روزی که در بسیاری از شهرهای ایران خانهی اندیشمندان علومانسانی برپا شود. خانههایی از آن مردم. خانههایی از آن ملت ایران. خانههایی آزاد و رها از بند نامردم. خانههایی برای پاسداری از ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن درخشان و بیمانند آن.
آن روز نزدیک است. آن روز میآید. (منبع)
آیندهی علومانسانی در ایران
علومانسانی در ایران میگسترد و میبالد و پیش میرود. این پویش را سر ایستادن نیست. دیر و دور نیست روزی که در بسیاری از شهرهای ایران خانهی اندیشمندان علومانسانی برپا شود. خانههایی از آن مردم. خانههایی از آن ملت ایران. خانههایی آزاد و رها از بند نامردم. خانههایی برای پاسداری از ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن درخشان و بیمانند آن.
آن روز نزدیک است. آن روز میآید.
#داریوشـرحمانیان
هجدهم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
♦️تاریخ ذهنیتها؛ بهسوی یک چارچوب نظری در مطالعات تاریخ فرهنگی جدید
تاریخنگاری در دهههای اخیر، شاهد چرخشی نظری و روششناختی بوده که بهطور بنیادین جایگاه موضوع، منبع و روش مطالعۀ گذشته را دگرگون کرده است. این چرخش که عمدتاً با عنوان تاریخ فرهنگی جدید شناخته میشود بهجای تمرکز بر وقایع سیاسی، ساختارهای نهادی و کنش نخبگانی به بازسازی تجربۀ زیسته، باورها، احساسات و ادراکهای جمعی انسانها در گذشته میپردازد. دراینمیان، مفهوم «تاریخ ذهنیتها» (history of mentalities) بهعنوان یکی از بنیادیترین مفاهیم نظری تاریخ فرهنگی مطرح شده است. تاریخ ذهنیتها، بیشاز آنکه تاریخ آنچه اتفاق افتاده باشد تاریخ آن چیزی است که مردمان گذشته درک کردهاند، احساس کردهاند و به آن معنا بخشیدهاند.
16/ 04/ 1402 صادر شد، به صراحت خاطرنشان کردیم که در تعامل با مدیرانِ محترم شهرداری تهران برای دستیابی به توافقی جهت تداوم فعالیت فرهنگی در ساختمان محل استقرار، ضمن پایبندی به اصولِ تعامل منطقی، از
دو خطِ قرمز و اصل بنیادینِ «استقلال در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های خانه» و «حفظ حرمت بزرگان و پیشکسوتان علمی و فرهنگی به عنوان سرمایه ها و میراث معنوی کشور» عدول نخواهیم کرد. نیک پیداست که پیشنهاد شهرداری تهران، به صراحت ناقضِ دو اصل مذکور و معطوف به قلبِ ماهیت و جوهره ی خانه اندیشمندان و مغایر با فلسفه ی وجودیِ آن است. بدیهی است با توجه کِثرت برنامه های خانه، پذیرش این پیشنهاد موجب تشتت مدیریتی و بروز اختلاف گردیده و مآلا اعتبارِ این مجموعهی علمی و فرهنگی را خدشه دار خواهد کرد.
خانه اندیشمندان علوم انسانی در طول پانزده سال فعالیت خود همواره در چارچوب نظام جمهوری اسلامی فعالیت کرده، هرگز از قوانین و مقررات کشور تخطی ننموده، از تعهدات قراردادی با شهرداری نیز سَر باز نزده و در هیچ زمانی حتی یک مورد تخلف از ناحیه ی شهرداری یا دیگر مراجع در خصوص عملکرد این نهاد غیرسیاسی و غیرجناحی گزارش نشده است.
در طول این مدت، خانه اندیشمندان همواره منادی چندصدایی و تکثر آراء و اندیشه ها بوده و قریب به دویست و پنجاه نهاد علمی و فرهنگی و مدنی برای انجام فعالیت های خود از ظرفیت های این مجموعه استفاده کرده و می کنند چراکه خانه اساساً نگاه هم افزایانه به فعالیت های علمی و فرهنگی دارد.
خانه اندیشمندان از رویکرد شهرداری تهران برای توسعه ی فضای گفتگو و اندیشه ورزی استقبال و آنرا تحسین میکند اما پیشنهاد می شود به جای محدود کردن فضای فیزیکی خانه اندیشمندان و ایجاد نارضایتی در میان طیف وسیعی از نخبگان، از ظرفیت های موجود و استفاده نشده ی خود در بخشهای دیگر از جمله فرهنگسراها، خانه های فرهنگ و سرای محلات برای راه اندازی فضاهای جدید گفتگو و اندیشه ورزی بهره گیرد.
ما از شهردار محترم و اعضای گرانقدر شورای اسلامی شهر تهران انتظار داریم باتوجه به سوابقِ این نهاد فرهنگی و علمی، با تمهید سازوکاری مناسب نسبت به حمایت از تداوم فعالیتهای خانه اندیشمندان اقدام لازم را مبذول فرموده و در راستای نامه رئیسِ جمهور محترم و با اجابتِ درخواست بسیاری از شخصیت های دلسوز کشور و نظام، تداوم فعالیت این مجموعه را در مکان کنونی و به روال سابق امکانپذیر نمایند.
بی شک اجرای حکم تخلیه، ضمن آسیب زدن به مجموعه ی بزرگ علوم انسانی کشور، شهروندان و عموم مردم را نیز از خدماتِ علمی و فرهنگی فاخری که نزدیک به دو دهه از آن بهره مند بوده اند، محروم کرده و یاس و ناامیدی و سرخوردگی را در جامعه ی علمی و دانشگاهی کشور ترویج خواهد کرد. در خاتمه خاطر نشان می نماید مواضعِ خانه منحصرا از طریق رسانه های رسمیِ «خانه اندیشمندان علوم انسانی» اعلام می گردد.
شانزدهم خرداد هزار و چهارصد و چهار
خانه اندیشمندان علوم انسانی
گفتوگوی ایراندوستان یا جنگشان؟
در میانهی این جنگ یک جنگ دیگر هم برپاست؛ جنگ میان ایراندوستان! این عجیب نیست؛ اما غمافزا و نگرانکننده است و البته بسیار عبرتآموز. اینجا با آنانکه دغدغهی ایران ندارند و معرکهگیری کردهاند کاری ندارم. موضوع سخن من آناناند که دل در گرو میهن و مردم دارند و از ژرفای دل و جان سربلندی و بالندگیاش را میخواهند. اینان اختلافنظر شدید و عمیق دارند و این بسیار طبیعی و ناگزیرست. آدمها هرگز نمیتوانند یکگونه ببینند و بیندیشند. اختلاف رأیها و دیدگاهها و باورها نه تنها بد و زیانمند نیست؛ که عین نعمت و رحمت و مایهی برکت و حرکت است.آنچه که بد است و شوم و آفتزا نه اختلاف در دیدگاه که نفی آن است. از نفی آن هم در ساحت و حیطهی نظر سخن میگویم و هم و در میدان عمل. چهبسا کسانی در حیطهی نظر به تکثر و گونهگونی آراء و دیدگاهها باور و تکیه و تأکید داشته باشند؛ اما در عمل بدان پایبند نباشند. استعداد و توانایی به عمل درآوردن تکثرباوری چیزی نیست که زود و آسان به دست آید، صبر و شکیبایی و تمرین و ممارست و ریاضت و مجاهدت میخواهد. رواداری و مدارا در برابر اندیشهی مخالف فضیلتیست اکتسابی. باید که تبدیل به عادت و فرهنگ شود.
بازگردیم به آن گروه ایراندوست و آنچه این روزها در میدان عمل میبینیم:
مطلقاندیشی و خودحقپنداری و نفی کامل طرف مقابل در بیشتر، و نه همه، گفتارهای این گروه بدرجات، و نه به یک میزان، بروز و ظهور دارد. آنچه بیشتر میبینیم جنگوجدال است نه گفتوگو. طرفهای درگیر معمولاً یکدیگر را به سطحینگری، سادهاندیشی، نادانی، بیدانشی، بیفرهنگی، بداخلاقی، خودرأیی، خودبینی، - و حتی در مواردی- خیانت و وطنفروشی میکنند.
گاه چنان آسان دربارهی نیت و قصد یکدیگر به داوری مینشینند که گویی بر جای خدا نشستهاند.
و...
میگویند جناب ملانصرالدین قاضی شد. روز نخست که بر مسند قضاوت نشست، گروهی از مردم که مرافعه داشتند به محکمه آمدند. طرفهای دعوا ده دوازده تا بودند. ملا یکییکی آنان را فراخواند. گروه نخست آمد و اقامهی دعوا کرد و ملا گفت: حق با شماست. گروه دوم آمد و ملا چون شکایت آنان را شنید، پاسخ داد که: حق با شماست و این ماجرا دربارهی همهی طرفهای دعوا تکرار شد. همه به شیوهی قضاوت ملا اعتراض کردند و گفتند مگر میشود که در یک دعوا همه حق داشته باشند؟! ملا پاسخ داد: آنچه که من از همهی طرفهای دعوا شنیدم جز این نبود که همه حق دارند.
همان داستان فیل است و تاریکی.
و
همهکس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال
یکی جهود و مسلمان نزاع میکردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گرین قبالهی من
درست نیست خدایا جهود میرانم
جهود گفت به تورات میخورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
و حواسمان باشد که همین نزاع جهود و مسلمان و عدم مدارا کار ایران و جهان را به اینجا کشانده.
محمد و موسی و عیسی و زرتشت و بودا با هم جنگ ندارند، این پیروان آناناند که با هم میجنگند و چه بد پیروانیاند این مدعیان پیروی.
چونکه بیرنگی اسیر رنگ شد
موسئی با عیسئی در جنگ شد
گفتوگو را نخست میان خود تمرین و به عادت و فرهنگ تبدیل کنیم و زانپس به گفتوگو با جهان و جهانیان برویم. این است آنچه که ایران نیاز دارد. این است آنچه که همهی ایراندوستان باید پیشنهاد خود کنند. ایران امروز و اینجا و اکنون به گفتوگو و همدلی نیاز دارد. بیخ و بن و ریشهی فرهنگ ایرانی مدارا و آسانگیری و پذیرش گونهگونی و بلکه از آن فراتر ستایش و گرامیداشت گونهگونیست. از اینجا بود که به تعبیر هگل ایران در صدر تاریخ جهانی نشست و آغازگر آن شد. از اینجا بود که کورش را زایید و پرورد و منشور او را در صدر تاریخ اندیشه و ارمان حقوقبشر نشاند. این است راز ماندگاری و پایداری شگفتانگیز ایران در طول قرون و اعصار. این بوده است راز شکوفایی فرهنگ ایرانی. هرگاه که ایرانی این اصل را فراموش کرده و به دیگرستیزی رویآورده به رکود و ضعف گراییده.
اینک آنکه براستی ایرانیست و دل در گرو ماندگاری و سربلندی و بزرگی و بالندگی ایران دارد همان راه را میپوید و همان روش را پیشه میکند و گونهگونی در عقاید و آراء را نعمت و برکت و رحمت میشمارد. از ایراندوستان میبرازد که با همهی اختلافاتی که در رأی و نظر و سلیقه دارند یکدل و یکزبان ایرانایران بگویند.
خداوند ایران را بپاید و گذر از این بزنگاه تاریخی را بر ایرانیان آسان کند.
آنچه قلمی شد نالهای بود از سر اندوه و درد و نگرانی. امید که خوانندهی گرامی بر من ببخشاید. در جایگاهی نیستم که پند و اندرز دهم.
بسیار پوزش میخواهم.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
سادهسازی امر پیچیده
و
بلای عوامزدگی
رویدادها و پدیدههای جهان انسانی همواره پیچیدهتر از آناند که به نظر میآیند. سادهسازی به سادهاندیشی و سطحینگری و عوامزدگی میانجامد و این بستری است برای چیرگی و سررشتهداری عوامفریبان. عوامزدگی آفتیست کشنده. در تاریخ معاصر ایران اثرات مخرب این آفت و ردپای عوامفریبان آشکار است؛ اما نه بر همگان. این سویهای بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران است که بدرجات ناکاویده و ناپژوهیده و تاریک و نیندیشیده مانده. باشد که به کوشش پژوهشگران، آنگونه که بایدوشاید، به روایت درآید. کارویژه مورخ این است که آنچه که در تاریخ تجربه میشود و در ساحت عمل بروز و ظهور عینی و ملموس مییابد را روایت کند و از تاریکی به درآورد و وارد شعور و آگاهی عمومی کند. دانش تاریخ تاریکیزداست. دانش تاریخ چراغیست روشنگر. شیطان در شب زادوولد میکند. بجای اینکه بر تاریکی لعنت بفرستیم چراغی روشن کنیم.
تاریخ بخوانیم تا تجربههای تلخ گذشته تکرار نشوند. تاریخ بخوانیم تا در گذشته نمانیم. تاریخ بخوانیم تا درجا نزنیم. تاریخ بخوانیم تا راهی به سوی آینده باز کنیم. تاریخ بخوانیم تا از بیماری عوامزدگی و از شر عوامفریبان در امان بمانیم. تاریخ بخوانیم تا تاریک نمانیم. تاریخ بخوانیم تا بتوانیم نسبی بیندیشیم و نسبی ببینیم و نسبی سخن بگوییم. تاریخ بخوانیم تا مدارا و رواداری در ما و جامعهی ریشه بزند و بالا گیرد. تاریخ بخوانیم تا بدانیم و بیاموزیم که داوریکردن همواره کار بسیار دشواریست. تاریخ بخوانیم تا داوری و موضعگیری دربارهی امور جامعه و جهان را ساده و سرسری نگیریم. تاریخ بخوانیم تا در پندار نمانیم و پندارزدگان ستمپیشه خودخداپندار بر ما چیره نشوند. تاریخ بخوانیم اگر میخواهیم که پتیارگان بر ما سرور و سالار نشوند. تاریخ بخوانیم تا گفتن «نمیدانم» بر ما آسان شود. تاریخ بخوانیم تا از جهلمرکب و پندار دانایی درآییم. تاریخ بخوانیم تا بجای اینکه پر از پاسخ باشیم پر از پرسش شویم. تاریخ بخوانیم اگر ماندگاری و بزرگی و بالندگی ایران را میخواهیم. تاریخ بخوانیم تا راه گفتوگو با دیگران باز شود. تاریخ بخوانیم تا در برابر اندیشه و باور و دیدگاه مخالف گشوده و بردبار و شکیبا و شنوا شویم. تاریخ بخوانیم اگر آزادی میخواهیم.
تاریخ بخوانیم...
#داریوشـرحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
جنگ روایتها، مفهوم/روایت ایران و فیلترینگ
فیلترینگ را بردارید.
در دفتر هستی فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبقلم نداشت
آنچه که ایران را در سراسر تاریخ نگهداشته مفهوم/روایت ایران بوده است. این سخن بدرجات دربارهی حکومتهایی که بر این سرزمین حکمرانی کردهاند نیز راست میآید. پس میتوان بیتی که در صدر آمد را اینچنین هم خواند:
در دفتر هستی فتد نامش از قلم
هر دولتی که مردم صاحبقلم نداشت
خوانش دوم از این بیت البته میباید و میشاید که مسأله و دغدغهی دیگران، و بویژه دولتمردان و ارباب زور، باشد؛ اما به هیچ وجه مسأله و دغدغهی ما نیست. یگانه مسألهی ما ایران است و بس.
در نبردی که اکنون جریان دارد مفهوم/روایت ایران جایگاهی بنیادین دارد. یک سویهی بسیار مهم و پیچیدهی این جنگ، جنگ روایتها است.
سررشتهداران ایران سالهای دراز از سرمایهی مفهومی/روایتی ایران، که بیگفتوگو سرمایهایست بس عظیم و شگرف و شگفت و بیمانند، غفلت کردند و بویژه در دیپلماسی و سیاستخارجی از ان چشم پوشیدند. در روزگاری به سر میبریم که دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی حرف اول را میزند و بارها از دیپلماسی معمول و صدها بار از نیروی نظامی و جنگافزار، مؤثرتر و نیرومندتر است. در این روزگار سرمایهی بیمانند مفهوم/روایت ایران سپری نفوذناپذیر و دیوار و سد و ستونیست استوار. دریغا که بسیاری از اندیشهگران و هنرمندان و اهلقلم که میتوانستند، و هنوز هم میتوانند، این سرمایهی بیمانند و پایانناپذیر را به کار اندازند در اثر رفتارها و سیاستهای نادرست از کانون به پیرامون رانده و رنجیده و دلآزرده و صم بکم هر یک از گوشهای فرارفتند و به کنجی نشستند. شماری نیز از کشور تارانده شدند. اکنون که ایران به قلم و دانش و هنر آنان نیاز دارد میخواهند که به میدان بیایند و در جنگ روایتها با دشمنانی که جز به تکهتکهشدن ایران آرام نخواهند گرفت درآویزند؛ اما با هزار افسوس و اندوه راه ورود به این میدان، چه برای آنان که در ایران ماندهاند و چه آنان که کوچیده و رفتهاند، بدرجات و بنابر علل و عوامل و زمینهها و پیشینههای گوناگون سنگلاخ است و پر از چاه و چاله. اینجا و اکنون به تعبیر شیخ اجل سگ را گشودهاند و سنگ را بسته.
در پیکار نابرابری که اکنون در جریان است، دشمن تنها با جنگافزارهای معمول به میدان نیآمده است. مجهز است به انبوهی از امکانات خبری و رسانهای. مجهز است به سخن و گفتار و روایت. تکیه دارد بر دانش شمار زیادی از دانشمنداناش در حوزهی علومانسانی. سررشتهی خبر و روایت را به دست گرفته و روی دلها و جانها و اندیشهها و باورهای مردم کار میکند. از جمله بر روی باور آنان به ایران و مفهوم/روایت ایران. دزدی با چراغ آمده و میداند که این گزیدهترین کالا و سرمایهی ایران است.
کوتاه سخن، فیلترینگ را هرچه زودتر بردارید و بگذارید تا اندیشهگران و اهلقلم برای پاسداشت کیان ایران دشواریها و دستاندازهای کمتری داشته باشند. بگذارید تا بتوانند در این اوضاع وانفسا دستکم آبباریکهای به آسیاب مفهوم/روایت ایران بریزند تا شاید هزینهها و آسیبها اندکی کاسته شوند. آنان در این راه از شما کمک نمیخواهند تنها چیزی که توقع دارند این است که موانعی که طی سالها تراشیده و کار گذاشتهاید را در حد توان و امکان بردارید. بگذارید تا آنان بتوانند با زحمت و دشواری کمتری با مردم ایران و جهان سخن بگویند. رضینا من نوالک بالرحیل. راه را باز کنید تا نیروی مردم به کار افتد و به داد ایران برسد. در طول قرون و اعصار نیروی آفرینشگر مردم در این بوموبر هنر و فرهنگ و دانش و زیبایی آفریده و این مرزوبوم را پاس داشته است. در دهههای اخیر حکمرانی نادرست این نیرو را به بند کشید و در دام انداخت و راه جوشش و پویش آن را سد کرد.
صاحبان ایران مردم ایراناند و آن را به نیروی خود پاس خواهند داشت.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
ادامه
اکنون وقت انسجام است
بیانیه شماری از دانشگاهیان(۲)
ا همچنین همه حاکمان و تصمیمگیرندگان در این وضعیت کشور (و در آینده) را به عقلانیت حداکثری، هوشمندی، خردورزی اتخاذ بینش و کنش راهبردی و پرهیز از شعارزدگی و کنشهای احساسی و سطحی در برخورد با متجاوز فرامیخوانیم. توصیه میکنیم همه امکانات خردمن دانه از نظامی تا دیپلماسی را برای گذر دادن ایران از وضعیت خطرناک فعلی بهکار گیرند. در ضمن، دردمندانه از همه شهروندان استدعا داریم با همبستگی ملی، بردباری و حمایت از نیروهای نظامی و سیاسی حافظ این سرزمین، به گذار کمهزینهتر از این وضعیت کمک کنند.
ما در فردایی که امنیت فراهم شود و جای بحث و عمل عقلانی و فارغ از تهدید دشمن خارجی مهیا گردد، همچون گذشته و بیش از آن به کاستیهای حکومت، اشتباهات آن و راههای ساختن ایران بهتر میپردازیم و در کنار مردم عزیز ایران، مطالبه داشتن کشوری بهتر با امنیت و توسعه قابل اطمینان و پایدار را پی خواهیم گرفت. اکنون وقت منسجم ماندن و ایستادگی بر حفظ ایران در برابر دشمنی خونخوار و رهانیدن آن از هر گزندی است.
امضاکنندگان
- تقی آزاد ارمکی
- پرویز اجلالی
- کیومرث اشتریان
- علیاصغر اصغری
- فرهنگ ارشاد
- تهمورث بشیریه
- حبیبالله پیمان
- سمیه توحیدلو
- محمود جعفری دهقی
- حمیدرضاجلاییپور
- اسماعیل حسنزاده
- حسن حضرتی
- هادی خانیکی
- اسمعیل خلیلی
ـ علی ربیعی
- داریوش رحمانیان
- جبار رحمانی
- حمیدرضا رحمانیزاده
- حسن رفیعی
- حسین رفیعی
- جلالالدین رفیعفر
- سیدحسین سراجزاده
- علی سرزعیم
- حسین سلیمی
- وحید سینایی
- ژاله شادیطلب
ـ رسول صادقی
- محمدرضا ضیایی بیگدلی
- ابوتراب طالبی
- سعید عدالتنژاد
- حمیدرضا عریضی
- محمد عفتی
- عباس عبدی
- غلامرضا غفاری
-- محمدجواد غلامرضا کاشی
- نعمتالله فاضلی
- محمد فاضلی
- مقصود فراستخواه
ناصر فکوهی
- محمدسالار کسرایی
- اکرم قدیمی
- الهه کولایی
- جهانگیر کرمی
- غلامرضا کریمی
- علیرضا ملایی توانی
- علی کریمی مله
- علیرضا محسنی تبریزی
- ابوالفضل مرشدی
- مینو مرتاضی
- حسین مفتخری
- مصطفی معین
- میرطاهر موسوی
- حسین میرزایی،
- سیدعبدالامیر نبوی
- قدیر نصری
- علی نیکجو
- محمدتقی یاسمنی
ـ سهراب یزدانی
@uissa1400
#اتحادیه_انجمنهای_علوم_اجتماعی_ایران
اسرائیل، صهیونیزم و یهود و ایران
حساب یهود از اسرائیل و صهیونیزم جداست. خطای بزرگیست اگر این دو را یکی بینگاریم. یهود یک قوم تاریخیست. اسرائیل یک مخلوق و مصنوع و جعل مدرن است. جعلی که برپایهی یک مرام یا ایدئولوژی نژادگرا و ضدبشری پاگرفته است. اسرائیل کشورکیست برساخته و نوزاد که بند نافش را با فزونخواهی و توسعهطلبی و جنگافروزی بریدهاند. گمان میکنم شیشهی عمر این دیو را به سنگ صلح و دوستی و برادری و انساندوستی میتوان شکست. من چنین میاندیشم. میدانم که این سخن به گوش پارهای از آنان که آن را میخوانند، بویژه در این اوضاع و احوال، گران میآید. این آتش را با آتش نمیتوان خاموش کرد. اکنون ماییم و یک پرسش بنیادین:
چه شد و چرا و چگونه که کشورکی مصنوعی و جعلی، با کمکها و پشتیبانیهای پیدا و پنهان قدرتهای مدعی حقوقبشر، بر ایرانزمین که گهوارهی فرهنگ و تمدن است یورش آورد؟ چنین دولتی با پیشینهای چند ده ساله که انباشته از جنگ و خونریزی بوده است چرا و چگونه جرأت و جسارت یافت که بر کشوری چون ایران بتازد؟
چگونه و چرا راه بر او باز شد؟ ناگفته پیداست که پاسخ پرسشهایی از این دست را تنها در بیرون جستن خطاست. نادیدن و ناگفتن خطاها و کاستیهای درونی خطا اندر خطاست. در خطا نمانیم و بار دیگر به اواز بلند بگوییم که:
از ماست که بر ماست.
من از بیگانگان تنها ننالم
که با من هرچه کرد با آشنا کرد
خطاهای پیدرپی در سیاست داخلی و خارجی و بویژه پندار و گفتار و کرداری که میان حکومت و بخش بزرگی از مردم شکاف و جدایی انداخت زمینهساز چنین یورشی شد. کاش ارباب زور نیمنگاهی به تاریخ میانداختند و میدیدند که هرگاه و هرجا چنین جداییهایی پیش آمد بر سر حکومتها و مردم و کشور چه پیش آمد. کاش تاریخ یورشهای بیگانگان به ایران را از روزگار باستان تا این روزگار میخواندند. اگر حکمتهای مندرج در متون و آثار ادب و فرهنگ ایران، از شاهنامه گرفته تا آثار سعدی و...، را دوست ندارند و نمیدانند و نمیخواهند و نمیخوانند و یا نمیتوانند که بخوانند؛ ایکاش دستکم در آیات و روایات غور کرده و نامهی حضرت مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیابنابیطالب علیهالصلاة و السلام به مالکاشتر را میخواندند و پایهی حکمرانی و سررشتهداری خود را بر آن گرامینامه، آن دادنامه، مینهادند. کاش دستکم این ابیات شیخ اجل را پیشنهاد خود میکردند:
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست
دوستدارش روز سختی دشمن زورآورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
کاش سخنان منتقدان دلسوز دوراندیش ایراندوست را در همهی این سالها شنیده بودند و پنبهی پندار از گوش هوش بهدر میاوردند. کاش بلهقربانگوپروری پیشه نمیکردند. کاش حکمت این سخن ژرف و شگرف و شگفت حضرت ختمیمرتبت صلواتالله علیه و آله را دریافته بودند که فرمود: در چشم مداحان و چاپلوسان خاک بپاشید. کاش درمییافتند این را که وجود منتقد و معترض نعمت و برکت است. کاش میدانستند که مردم بیخ و بنیاد ملک و حکومت و دولتاند. کاش میدانستند که حس رضایت و خوشدلی مردم چه ستون محکم و استواریست. کاش ایران را میشناختند و شکر سررشتهداری در چنین کشور شگفتانگیز و بیمانندی را با خدمتگزاری خالصانه و صمیمانه به مردماش بجا میآوردند. و بسیاری کاشها و افسوسها و دریغهای دیگر.
و بار دیگر میگویم که حساب قوم یهود از حساب اسرائیل و صهیونیزم جداست. قوم یهود را گرامی و عزیز میدارم. میان مردم ایران و مردم یهود کینه و دشمنی نبوده و نیست. یهودیان از کهنترین روزگاران در ایران زیستهاند و ایران میهن شمار بسیاری از آنان بوده و هست. یهودیان ایران در تاریخ ایرانزمین و در بالندگی تمدن و فرهنگ ان جایگاهی درخور دارند. تاریخ ایران را با همین نگاه ورق بزنیم تا درستی این سخن را به روشنی دریابیم.
خداوند ایران و مردم ایران و همهی مردم جهان را بپاید و از شر خودکامگان خودخداپندار و زورگو و ستمپیشه در امان نگه دارد.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
مفهوم/روایت ایران و دیپلماسی ایرانی
پیش از این، بارها به تاکید و تکرار، از نقشی که مفهوم/روایت ایران، در طول تاریخ، در مناسبات ایران با انیران داشته است گفته و نوشتهام. اینجا سر آن ندارم که آن سخنان را تکرار کنم. به یک اشاره بسنده میکنم و میگذرم:
ایران در حوزهی دیپلماسی و سیاستخارجی ضعف دارد. بروز و ظهور این ضعف نهچنان و چندان است که بشود بر آن چشم بست و یا به عادت مألوف به انکار آن برخاست. شرح دلایل و علل و عوامل و ریشهها و زمینهها و پیآمدهای این ضعف بیرون از خوصلهی این یادداشت است. اینجا به یکی از علل و عوامل اشاره میکنیم و میگذریم:
یکی از علل و عوامل ضعف دیپلماسی و سیاستخارجی ایران در روزگار کنونی این است که دستگاه دیپلماسی ما آنگونه که باید و شاید به مفهوم/روایت ایران تکیه و تاکید ندارد. مهمترین و بزرگترین دارایی و سرمایهی ایران مفهوم/روایت ایران است که امروز بدرجات مغفول و معطل مانده است. اگر دستگاه دیپلماسی ایران دغدغه و انگیزه و دانش و بینش بسندهای میداشت که بتواند این سرمایهی عزیز عظیم بیمانند را قدر بداند و به کار بیندازد پارهای دولتنماهای برساختهی نوظهور تازهزاد، که پیشینهی تاریخیشان به عنوان یک کشور چند دهه بیشتر نیست، جرأت و جسارت نمیکردند که تا این اندازه بیپروا با تمامیتارضی کشوری برخورد کنند که چند هزار سال پیشینهی تاریخی دارد. اگر سرمایهی مفهومی/روایتی ایران آنگونه که بایدوشاید در سیاستخارجی ما محور، و مورد توجه و تاکید، قرار میگرفت امروز شاهد طرح ادعاهای دولتهای تازهزاد و نوظهور دربارهی خاک ایران و همراهی و همنوایی دولتها و کشورهای دور و نزدیک با این ادعاها نمیبودیم.
فزونخواهی و طمع دیگران از کمآمدهای ماست. ما و بویژه دستگاه دیپلماسی ما، دربارهی ایران و برای ایران کم گذاشتهایم. سرمایهی مفهومی/روایتی ما در میان همهی کشورهای جهان بیمانند و یگانه است. از این نظر، بیگفتوگو، غنیترین کشور جهان هستیم.
اما بر سر گنج از گدایی مردهایم...
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم مهرماه هزار و چهارصد و سه
/channel/mardomnameh
علومانسانی و توسعه
علومانسانی بنیاد توسعه است. نیروی محرکه و عامل پیشبرندهی توسعه است. چراغ راه توسعه است. پیشگیرنده و درمانکنندهی دردها و بیماریهای جامعهی انسانی است. سررشتهداران و سردمداران اگر دوراندیشی و ژرفنگری داشته باشند، اگر نه در همهی شهرهای کشور که دستکم، در شماری از شهرهای بزرگ خانهی اندیشمندان علومانسانی برپا میکنند. مایهی شگفتی نیست؛ اما مایهی بسی اندوه است که وجود و دوام و بقای یک خانهی کوچک در مرکز کشور را تاب نمیاورند. مایهی شگفتی نیست چرا که از این دست رفتارها چندان دیدهایم که برایمان کاملا عادی شده است. اگر به درختان کهنسال بوستانها رحم نمیکنند به علومانسانی، که به پندار خود شیطانی و طاغوتیاش میپندارند، چرا ابقاء کنند؟ چرا هرچه زودتر ریشهاش را نکنند و بنیادش را برنیندازند؟ علومانسانی غربی وارداتی! سوغات فرنگ! علم مزاحم و خطرناک! اهالیاش جستجوگر و منقد و پرسشگر. و...
و اما پیداست که چنین نمیماند. چرخ روزگار میگردد و با گردش و چرخش خود بسی چیزها را دگرگون میکند. این قاعده و سنت تاریخ است که اندیشهها و امیال و گرایشهایی که سرکوب میشوند بیشتر و بهتر میبالند و پس از مدتی چیره میشوند. آیندهی علومانسانی در ایران درخشان است؛ یکی به این دلیل و نشان که اینجا و اکنون و امروز سرکوب میشود...
اگر چنین باشد، که صد البته هست، پس بستن خانهی اندیشمندان آب در هاون کوبیدن است و به ره ترکستان رفتن.
#داریوش_رحمانیان
بیست و دوم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
همراهان گرامی،
با خرسندی فراوان به آگاهی میرسانیم که گذرگاه نوین «کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران» در تارنمای دیداری یوتیوب گشایش یافته است.
از این پس میتوانید نگارهها و فرآوردههای ویژهی ما را در این بستر دنبال کنید.
سپاسگزار خواهیم بود اگر با پیوستن به این گذرگاه و آگاهیبخشی به دوستان خود، ما را در این راه همراهی فرمایید.
پیوند گذرگاه: jahaneirani_ut?si=PZ67ToDl2ZHUmzwa" rel="nofollow">https://youtube.com/@jahaneirani_ut?si=PZ67ToDl2ZHUmzwa
سپاس از مهر و همراهی همیشگی شما
کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران
@jahaneirani_ut
جنگ کهنه و نو
سراسر تاریخ جنگ کهنه و نو و قدیم و جدید بوده است و آنگونه که تاریخ بهروشنی گواهی میدهد این جنگ همواره به سود نو به پایان رسیده است؛ اگرچه با درد و رنج و هزینههای بسیار.
#داریوشـرحمانیان
/channel/hichestandr
🏷توسعۀ اماراتی
▫️تجربۀ دولت و بخش خصوصی در توسعۀ پایدار
▫️نوشتۀ دکتر سعید عطار / شفیق واحدی
▫️تهران: نگارستان اندیشه، چاپ نخست ۱۴۰۴، ۲۱۴ ص. رقعی، شومیز/۲۲۰ هزار تومان
👈کتابی که در دستان شما است مطالعهای دربارۀ یکی از کشورهای موفق در توسعه است. برای خواندن کتاب توسعۀ اماراتی، اول باید غرور کاذب را کنار گذاشت و آماده یادگرفتن شد. در کشوری چند هزار ساله که سابقه تشکیل امپراتوریهای بزرگ دارد، بازخوانی تجربه همسایه کوچکش خلاف عادت روحیه ملی به نظر میرسد. این کوچکِ نوپا، کشوری است کمی بزرگتر از استان خوزستان اما میزبان دفاتر مرکزی حدود ۷۰ درصد از شرکتهای معتبر جهان؛ کشوری با کمترین جاذبههای طبیعی، تنوع جغرافیایی و تاریخی اما پذیرای بیش از ۲۴ میلیون توریست بینالمللی؛ کشور مسلمانِ بی هیاهویی که در کابینه دولتش، ۹ وزیر زن حضور دارند. اگر ترکیب رشد و توسعه اقتصادی با حفظ نسبی محیط زیست را توسعه پایدار بنامیم، امارات کشوری است که دولت و بخش خصوصیاش در مسیر پایدارکردن توسعه گامهایی موثری برداشتهاند. این کتاب، داستان توسعۀ پایدار امارات متحدۀ عربی است.
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
.
🏷مجموعه کتابهای آموزش زبان فارسی «پَرفا»
▫️مجموعۀ مؤلفان (زیر نظر دکتر مهین ناز میردهقان)
▫️تهران: نگارستان اندیشه / سه دورۀ دوجلدی در سه سطح: پایه، میانی، پیشرفته
👈گسترش علاقه به فراگیری زبان فارسی و افزایش جمعیت نسل دوم و سوم ایرانیان خارج از کشور از سوی دیگر، تقاضا برای طراحی و انتشار روشهای روزآمدِ آموزش زبان فارسی را بالا برده است. در چنین شرایطی، در حالی که برخی کشورهای منطقه با گسترش فعالیتهای فرهنگی و زبانی در سراسر جهان به حوزۀ نفوذ و قدرت نرم خود را گسترش میدهند، مجموعه آموزشی پرفا با بهرهگیری از ظرفیت بخش خصوصی، درک و شناخت دقیق از بازارهای فرهنگی در سطح منطقه و جهان و همکاری مستمر و با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طراحی و تدوین گردید. این مجموعه که حاصل پنج سال مطالعه و پژوهشِ گروهی از استادان و دانشآموختگانِ آموزش زبان فارسی است، به دور از شعارزدگی یا سویههای ایدئولوژیک، تلاش کرده اثری متناسب با نیازهای زبانآموزان ارائه کند. مجموعۀپَرفا در قالب نسخههای کاغذی و الکترونیکی همراه با دادههای صوتی که فرایند آموزش را آسان میکند، عرضه شده است.
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
.
ادامۀ یادداشت👆
بنابراین، تاریخ ذهنیتها نه تاریخ افکار است، نه تاریخ احساسات صرف، بلکه مطالعۀ آن لایههای ضمنی ذهن جمعی است که در تداوم گفتمانها و آیینهای فرهنگی تثبیت میشوند. مطالعۀ چنین ساحتهایی نیازمند ترکیبی از روشهای بینارشتهای همچون تحلیل گفتمان، مردمنگاری تاریخی، نشانهشناسی فرهنگی، روایتپژوهی و بینامتنیت است.
🔸چشماندازی برای مطالعات تاریخ فرهنگی جدید
بازاندیشی در تاریخ ذهنیتها میتواند مبنایی نظری برای جهتگیری جدید در مطالعات تاریخ فرهنگی فراهم آورد. ازآنجاکه ذهنیتها همزمان در سطح فردی و جمعی و در سطح زبانی و پیشازبانی شکل میگیرند، مطالعۀ آنها میتواند رابط میان تاریخ، انسانشناسی، جامعهشناسی فرهنگی و روانشناسی اجتماعی باشد. همچنین، تحلیل ذهنیتها بهعنوان گفتمانهای بازنماییکننده و درعینحال مولد معنا میتواند امکان تحلیل نقش فرهنگ در بازتولید قدرت، هویت، مقاومت و نظم اجتماعی را فراهم کند.
در سنتهای غیرغربی نیز مفاهیم ذهنیت و تجربۀ زیسته میتواند دستمایۀ پژوهشهای بومی شود. بهویژه در جوامعی که فرهنگ شفاهی، آیینهای جمعی و ادبیات عامیانه نقشی محوری در سازماندهی معنا داشتهاند. تاریخ ذهنیتها در این معنا، نه تقلید صرف از الگوهای فرانسوی، بلکه چارچوبی برای خوانش انتقادی حافظۀ تاریخی، گفتمانهای فرهنگی و صورتبندیهای ذهنی در گذشتههای متکثر است.
🔸نتیجهگیری
تاریخ ذهنیتها، با تکیه بر تحلیل ساختارهای فرهنگی تجربۀ انسانی به ما امکان میدهد تا گذشته را نه فقط در سطح کنشها، بلکه در سطح درک، احساس و تفسیر انسانها بازسازی کنیم. این رویکرد ضمن پیوند با سنت نظری مکتب آنال، افقهایی تازه در مطالعات تاریخ فرهنگی جدید میگشاید. بهکارگیری آن در بافتهای فرهنگی متنوع میتواند ابزار تحلیلی نیرومندی برای مطالعۀ شکلگیری هویتهای تاریخی، باورهای دینی، نظمهای اخلاقی و رابطۀ میان قدرت و فرهنگ در طول تاریخ باشد. بهاینترتیب، تاریخ ذهنیتها نه صرفاً روشی برای مطالعۀ گذشته، بلکه امکانی برای فهم عمیقتر از انسان، فرهنگ و تاریخ درهمتنیدۀ اوست.
✍️زینب عیوضی، دانشآموختۀ دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۷ خرداد ۱۴۰۴.
/channel/mardomnameh
دکتر کریم سلیمانی دهکردی در این فایل صوتی با توضیح درباره شیوه ی تاریخ نگاری دکتر غنی نژاد، از چرایی امتناع از مناظره شفاهی با او سخن گفته است. پیشنهاد سلیمانی مناظره مکتوب است.
علاوه بر این، دکتر سلیمانی در این فایل صوتی توضیحات دقیقی درباره ی حضور مصدق مقابل مجلس و سخنرانی برای مردم - ۴ مهر ۱۳۳۰ - ارائه داده که در جای خود شنیدنی ست. [در این بخش، مجلس شانزدهم سهوا مجلس هفدهم خوانده شده است.]
در بخش دیگری از این فایل، از مقاومت مصدق در مجلس چهاردهم در برابر پیشنهاد اغواگرانه ی شاه مبنی بر پذیرش سمت نخست وزیری و انحلال مجلس خواهید شنید.
دکتر سلیمانی در بخش مهم و اصلی این سخنرانی به روایت مشارکت جبهه ی ملی و دکتر محمد مصدق در قتل سپهبد رزمآرا پرداخته و آن را ساختگی دانسته است.
@hamidrezaabedian
به نام خداوند جان و خرد
اندیشمندان گرامی، مخاطبان گرانقدر
ضمن تبریک عید سعید قربان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بزرگواران به استحضار میرسد؛ در چند روز گذشته اخباری بصورت پراکنده و غیر رسمی، در مورد آخرین وضعیت خانه اندیشمندان علوم انسانی منتشر شده که سردرگمی و نگرانی بسیاری از علاقه مندان به این موسسه فرهنگی را موجب گردیده است. لذا برای آگاهی عموم مردم شریف ایران به ویژه شهروندان فرهنگ دوستِ تهرانی و نیز همه ی مخاطبان، اندیشمندان و فرهیختگان حوزه ی علوم انسانی در سراسر کشور، در خصوصِ آخرین وضعیت محل استقرارِ خانه و آینده پیش روی این مجموعه ی علمی و فرهنگی معروض میدارد:
پس از دو سال چالش حقوقی بین شهرداری تهران و خانه اندیشمندان - در مورد ساختمان واقع در خیابان استاد نجات الهی که مالکیت آن با شهرداری است و به موجب قراردادی فیمابینِ طرفین، بهره برداری از ساختمان و فضای کنونی (واقع در بوستان ورشو) به موسسه ی خانه اندیشمندان علوم انسانی واگذار گردیده - متعاقب حکم قطعی صادره از شعبه دهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در اسفندماه 1402 مبنی بر حقانیتِ خانه اندیشمندان و محکومیت شهرداری تهران به ایفای تعهدات قراردادی، با پیگیری مداوم اداره کل حقوقی شهرداری و طرح دعاوی پی درپی،
در اسفندماه 1403 دو رأی قطعی از شعبه 34 دیوان عالی کشور و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران علیه خانه اندیشمندان صادر گردید که جزئیات آن توسط وکلای محترم خانه تبیین شده است و البته مورد اعتراض نیز قرار گرفته و اقداماتی جهت اعاده ی دادرسی صورت پذیرفته است. به موجب این احکام قطعی، این موسسه ناگزیر به تخلیه ی ساختمان محل استقرار و تحویل آن به شهرداری تهران بود که در آن زمان با رایزنیِ برخی نیک اندیشان و دلسوزان کشور اجرای این حکم برای مدتی به تعویق افتاد. در ادامه ی این رایزنیها، در تاریخ 11/ 02/ 1404
ریاست محترم جمهوری در پاسخ به درخواست چهل و چهار انجمن علمی و استمدادِ خانه اندیشمندان، علاوه بر گفتگوی شفاهی، خطاب به شهردار محترم تهران بموجب مکاتبه ی رسمی مرقوم فرمودند: «جناب آقای زاکانی، برای استفاده عزیزان نخبه از آن مجموعه، دستور فرمایید مشکل را حل نمایند. آنها می توانند تأثیر بسیار مهمی در جامعه داشته باشند.». شهردار محترم تهران نیز در واکنش به این نامه بصورت شفاهی قول دادند نسبت به اجرای احکام صادره، اصرار و پیگیری نخواهند کرد و خانه اندیشمندان به کار خود ادامه خواهد داد.
تنها دو هفته پس از این مکاتبه، متاسفانه در تاریخ 27/ 02/ 1404 با درخواست و پیگیری مصرانه ی شهرداری تهران، اجراییه ی رسمی از دادگاه به خانه اندیشمندان ابلاغ گردید. این در حالی بود که مسئولین شهرداری همچنان بر عدم پیگیری موضوع و عدم اجرای آرای مذکور بصورت شفاهی تأکید می نمودند.
پس از انقضای مهلت ده روزه مندرج در اجرائیه، بار دیگر شهرداری با مراجعه به شعبه اول اجرای احکامِ مدنیِ مجتمع قضایی کارکنان دولت، درخواست اجرای حکم را نمود که متعاقب آن در تاریخ 11/03/1404 بموجب ابلاغیه جدید، به خانه اندیشمندان سه روز مهلت داده شد تا نسبت به تخلیه ی ملک و تحویل آن به شهرداری تهران اقدام کند. این مهلت روز پنج شنبه 15/ 03/ 1404 پایان یافته و مدیران محترم شهرداری از مرجع قضایی درخواست کرده اند که با حضور عوامل انتظامی، نسبت به اجرایِ حکم و تخلیه ی ساختمان اقدام نمایند. طی این مدت، برخی مدیرانِ مربوطه در شهرداری به موازات پیگیریِ اجرای حکم قضائی، مذاکراتی با مدیران خانه اندیشمندان علوم انسانی داشته و پیشنهادهایی در چهار محور ارائه نمودند که از طرف مدیران این مجموعه علمی و فرهنگی مورد پذیرش قرار نگرفت:
1 – حکم قضایی صادره مبنی بر تخلیه و تحویل ساختمان اجرا شود و ساختمان تحویل شهرداری گردد.
2 – از فضای موجود تنها دو اتاق از طرف شهرداری برای برنامه ریزی فعالیتها در اختیار موسسه خانه اندیشمندان علوم انسانی قرار گیرد.
3 - سایر بخش های ساختمان به گروه های دیگری که شهرداری صلاح بداند اختصاص یابد.
4 - از طرف شهرداری تهران، یک نفر به عنوان مدیر این مجموعه تعیین و در ساختمان مستقر گردد و تمشیتِ امور و نظارت بر تمام فعالیت هایی که در این ساختمان انجام می شود را برعهده گیرد و نیز در مورد اولویت بندی اختصاصِ سالنها به گروه های مستقر تصمیم گیری نماید.
خانه اندیشمندان علوم انسانی از شروع اختلاف و سوء تفاهم از ناحیه ی شهرداری، بارها به صراحت اعلام کرده در چارچوب اصولِ خود آماده گفتگو با مدیران محترم شهرداری برای رفع هرگونه سوءتفاهم و حل مسئله - به دور از غوغاسالاری - جهت دستیابی به یک توافق مرضی الطرفین است. کما اینکه در بیانیه شماره دو خانه که در تاریخ