مردم نامه مجله ای است به مدیریت و سردبیری داریوش رحمانیان ( هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران ). کار این کانال در پیوند با آن مجله است در حوزه تاریخ مردم ( People's ( History ارتباط با کانال مردم نامه: mardomnamehmag@gmail.com
🔰داریوش رحمانیان در گفتوگو با ایبنا؛
گوهرهای گرانمایه ایران را دریابیم
🔸داریوش رحمانیان گفت: کتاب «عکسنامۀ علی خان والی» در تاریخ عکاسی ایران از پارهای جهات یگانه و گوهری ناب در دست ایرانیان است.
🔸در تاریخ عکاسی ایران کسانی که دولتمرد، والی یا استاندار باشند و درعینحال عکاس هم باشند نداشتهایم یا اندکشمار بودهاند. خود ناصرالدینشاه هم همین ویژگی را داشت. ناصرالدینشاه را نیز عکاس خطاب میکنیم؛ زیرا او در هنر عکاسی توانا بود.
🔸اهمیت کتاب در این است که ۱۴۰۹ قطعه عکس بههمراه صد صفحه متن در یک کتاب به دست ما رسیده است. در این صد صفحه متن، به گزارش اوضاع آن مناطق از نظر سیاسی، اجتماعی، اداری و مسائلی از این قبیل پرداخته است. همچنین، در بسیاری موارد شرح عکس نیز نوشته شده است و ذیل عکس شرحی دربارۀ آن آورده و توضیح داده است که این عکس چیست. بسیاری از این شرحها دربارۀ اشخاصی است که از آنها عکس گرفته است. این شرح میتواند کمککننده و کلید شناخت پارهای از شخصیتها باشد که عکسهایشان در اسناد دیگر یا آلبومخانۀ مبارکۀ کاخ گلستان وجود دارد، ولی همواره بدون شرح بوده است.
🔸 این کتاب در واقع کلیدی برای همین اسناد عکاسانه و مصور است. ازاینرو، کتاب عکس علیخان والی نهتنها از نظر تحقیق در تاریخ عکاسی ایران، بلکه بیش از آن برای پژوهش در تاریخ اجتماعی و فرهنگی و حتی تاریخ سیاسی و اداری ایران و بهطور خاص در نواحی آذربایجان و کردستان روزگار ناصری بسیار ارزشمند است.
ibna.ir/x6zvK
@ibna_official
مرغان نوحهگر
(بخش دوم)
یا گفتهاند که سرخی منقار کبک به این دلیل است که پس از شهادت سیدالشهدا، از شدت حزن و اندوه، نوکش را در خون زد و خدا این کار او را بپسندید و رنگ خون را بر نوک کبک حفظ کرد (۱۶).
همین اعتقاد دربارهٔ کلاغ نوکسرخ هم بوده است. پژوهشگر گرامی خانم زهره قوامی مطلب جالبی به نقل از اهالی روستای پرچکوه الموت، دربارهٔ علت گریستن چنار کهن این روستا، در روز عاشورا نوشتهاند:
«این زاغها را دیدید که نوک و پاهاشان سرخ است؟ قدیمیها میگفتند: این پرنده روز عاشورا، کربلا بوده. خون امام حسین را جمع کرده و برای همین پاها و نوکش سرخ است. بعد این خون را با خودش به همهجا برده. سر هر شاخهای که نشسته، آن شاخه هر ظهر عاشورا خون گریه میکند. چنار زرآباد قزوین و چنار پرچکوه از همین درختها هستند» (۱۷).
میبینیم که این باور اجزایی از چند روایت را جمع دارد.
بنویسم که این اعتقاد هم بوده که مرغانی که پای سرخ دارند، پای در خون مقدس سیدالشهدا زدهاند و از قوم شمر هستند (۱۸).
روایتی کهن در این زمینه در کتاب المسالک و الممالک ابوعبید عبدالله بکری اندلسی (زنده تا ۴۸۷ق) آمده که گسترهٔ جغرافیایی این باور را نشان میدهد:
«فقیه ابومحمد عبدالملک گفت که در بوغرات، حوالی سودان، پرندهای شبیه پرستو دیدم که هر شنوندهای از صوت این پرنده،صریح و روشن و بی هیچ شبههای میشنید که مکرر میگفت: "حسین کشته شد" (قتل الحسین) و سپس یکبار میگفت: "بکربلا". و فقیه عبدالملک گفت این نغمه را من شنیدم و جمعی از مسلمانان که با من بودند، شنیدند» (۱۹). این روایت در کتب دیگر هم هست (۲٠). چنین مرغی در فولکلور ایران هم هست. در مازندران و بندرترکمن و جاهای دیگر.
این معتقدات به سهم خود، نام و یاد سیدالشهدا را در زندگی تودهٔ مردم زندهتر میکرد و آن را با زندگی روزانه پیوند میزد. آنسان که مردم با دیدن کبک و کبوتر و مرغی که پای سرخ و منقار خونرنگ داشت و شنیدن بانگ برخی پرندگان، نیز به یاد امام حسین و شهادت و مظلومیت او میافتادند.
باری تا این واقعه فراموش نشود، تا این غم کهنه نشود ترجیعوارش از آواز مرغان شنیدهاند.
منابع
۱. کامل الزیارات، جعفر بن محمدبنقولویه، تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶، ص ۷۹.
۲. بحارالانوار (الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار)، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۷۴.
۳.کامل الزیارات، صص۱۰۱-۹۷.
۴.کامل الزیارات، صص ۱۰۰- ۹۸.
۵. باورهای عامیانه مردم ایران، حسن ذوالفقاری با همکاری علیاکبر شیری، تهران، نشر چشمه، چاپ ششم، ۱۳۹۹، ص۴۰۰.
۶. کامل الزیارات، ص ۹۸.
۷. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۱.
۸. بحار الانوار، ج۴۵، ص ۱۷۱.
۹.تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۷٠، ص ۲۴؛ مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی، ابوالمؤید الموفق بن احمد المکی اخطب الخوارزم، تحقیق محمد السماوی، تصحیح دار انوار الهدی، قم، انتشارات انوار الهدی، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۳ق، ج ۲، صص ۱۰۳ - ۱۰۴.
مقتل الحسین را دوست گرامی آقای احمد دیناروند یادآوری فرمود.
۱۰. کامل الزیارات، ص ۹۹؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۲۱۴.
۱۱. باورهای عامیانه مردم ایران، ص۸۹۸.
۱۲. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۳۱۶.
۱۳.مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی، ج ۲، ص ۱۰۵ ( یادآوری ارزشمند جناب آقای احمد دیناروند).
۱۴.تاریخ روضةالصفا، غیاثالدین حسینی خواندمیر، تهران، خیام، مرکزی و پیروز، ۱۳۳۹، ج۷، ص ۳۸۳.
۱۵. نیرنگستان، صادق هدایت، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۴۲، ص۱۳۲.
۱۶. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۶۱۱.
۱۷. کانال تلگرامی دفتر مشق.
۱۸. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۶۱۱.
۱۹. المسالک و الممالک، ابوعبید بکری اندلسی، حققه و قدم له آدریان فان لیون و اندری فیری، بیروت، دار الغرب، ۱۹۹۲ م، ج۲، ص ۸۸۰.
۲۰.الاستبصار في عجائب الأمصار، كاتب مراكشی، بغداد، دار الشؤون الثقافية، ١٩٨٦ م، ص۲۲۴؛ الروض المعطار فی خبر الاقطار ، ابوعبدالله محمد بن عبد الله بن عبد المنعم الحِميرى، تحقیق احسان عباس، بيروت، مؤسسة ناصر للثقافة، الطبعة الثانية، ١٩٨٠ م، ص۱۱۹.
/channel/n00re30yah
مهاجران افغان: قربانیان سیاستهای ناکارآمد
جواد عبّاسی
پانزدهم تیرماه 1404
هرکجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپُل بزنید
هر که از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجرۀ رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همۀ تفرقهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبۀ کابل بزنید (نجیب بارور)
/channel/historyandlife
حدود یک سال پیش (26 مرداد 1403) و در ابتدای کار دولت چهاردهم در ایران در یادداشتی به موضوع مهاجران افغانستانی در پیوند با سیاستهای دولت ایران و حکومت طالبان اشاره کردم و یادآور شدم که با توجه به بیضابطه بودن و هزینهساز بودن ورود میلیونها مهاجر در ایران و ضرورت برنامهریزی برای بازگرداندن مهاجران به عنوان یک مطالبه ملّی، باید مراقب پیوندهای هزاران ساله مردم دو کشور باشیم: /channel/historyandlife/2594. اکنون که این یادآوری و مطالبه ملّی به مرحله «نوشدارو پس از مرگ سهراب» رسیده و دولت ایران در اثر شوک برآمده از تجاوز اسرائیل با همان بیضابطگی که دولت تباهیآفرین سیزدهم مهاجران را وارد کرد، به اخراج شتابان آنها روی آورده است و زندگی میلیونها انسان را به بهانه همکاری تعدادی از اتباع این کشور با دشمن به دشواری و مخاطره افکنده است، باز هم باید نگران حقوق انسانی مهاجران و پیوندهای کهن مردم دو کشور بود. در پیوند با این وضعیت پرسشهای فراوانی پیش روی افکار عمومی قرار دارد که پاسخگویی شفاف میطلبند؛ از جمله:
- آیا چرایی و «انگیزه» پذیرش ناگهانی میلیونها مهاجر در دولت سیزدهم بررسی شده و خود بخشی از برنامه نفوذ و بیثباتسازی کشور نبوده است؟ اگر چنین بوده، آیا مسببان آن نباید به محاکمه کشیده شوند؟
- نقش اتباع افغانستان در تجاوز اسرائیل (جاسوسی و عملیات) به ایران در مقایسه با نقش عناصر ایرانی و بخصوص نفوذیها در ارکان سیاسی و نظامی (که هیچگونه اطلاعرسانی در مورد آن نشده) چه اندازه بوده است؟
- آیا همکاری فاطمیون (نیروهای مزدور در سوریه) با اسرائیل درست است و اگر چنین است چرا باید تاوان این «خودکرده» را میلیونها انسان بیگناه بدهند؟
- از آنجا که ایران بیش از چهار دهه میزبان مهاجران و پناهندگان افغانستانی بوده است، آیا این شیوه عمل (اخراج گسترده و ناگهانی)، خاطره این میزبانی کمنظیر در جهان را در مردمی همریشه و همفرهنگ و در مجامع جهانی خدشهدار نمیکند و در نهایت به زیان منافع ملّی و پیوندهای تاریخی دو ملّت نخواهد بود؟
#ایرانوافغانستان
#مهاجران
#اخراج
#همریشگی
♦️از نمایش مصائب تا تعزیه: الگوبرداری یا توازی فرهنگی
🔸نمایش مصائب (Passion Play) نمایشی مذهبی است که رنجها و شکنجههای واپسین روزهای حیات زمینی مسیح را روایت میکند و طی هفت روز در هفتهای موسوم به هفتۀ مصائب (Passion Week) با پردههای مختلف به نمایش درمیآید. روزهای هفتۀ مصائب بهترتیب عبارتاند از:
۱. یکشنبۀ نخل (Palm Sunday): یادبود ورود شکوهمندانۀ مسیح به اورشلیم. زمانی که مردم بهنشانۀ احترام زیر پای او برگ نخل گذاشتند.
۲. دوشنبه تا چهارشنبۀ مقدس: در این سه روز، کلیتی از واپسین موعظهها و خطابههای عیسیمسیح ایراد میشود.
۳. پنجشنبۀ مقدس (Maundy Thursday): یادبود شام آخر و شب دستگیری مسیح است.
۴. جمعۀ مقدس (Good Friday): مهمترین روز این سوگواری، روز به صلیب کشیدهشدن مسیح است که با مناسکی چون زنجیرزنی، خاموشکردن شمع و دعا در کلیسا برگزار میشود.
۵. شنبۀ مقدس (Holy Saturday): روز انتظار و سوگواری برای موعود مسیح و تجسد مجدد اوست.
۶. یکشنبۀ رستاخیز (Easter Sunday): واپسین روز هفتۀ مصائب که طی آن جشن بزرگی برگزار میشود. از نگاه مسیحیان، این جشن نمادی از رستگاری و چیرگی حیات ابدی بر مرگ است.
🔸چنانکه از فلسفۀ وجودی نمایش مصائب برمیآید، مضمون و صورت نمایشی آن در تشابه جالبی با مراسم تعزیۀ شیعیان قرار دارد. هر دو کیش، با عینیتبخشی و تجسم رویدادهای تاریخی در پی درک بهتر این وقایع و تهییج شور و شوق مذهبی پیروان خود هستند.
🔸بهطور کلی، شواهد متقن و مستدل فراوانی در دست نیست که بتوان با اتکا به آن از الگوبرداری مستقیم مسلمانان از مسیحیان سخن گفت. بااینحال، برخی مستشرقان ازجمله جیمز موریه و ادوارد براون بر این باورند که تعزیه حاصل انتقال عناصر نمایشی و بصری از طریق روابط تجاری در قرون وسطی بوده است. ازاینرو، شباهت ساختاری جالب میان تعزیه و نمایش مصائب را میتوان نتیجۀ الهام غیرمستقیم و صوریشدگی (Formalism) الگوهای نمایشی دانست. البته وجود روایتهای ادبی در ایران ازجمله سوگ سیاوش در خلق این تشابه فرهنگی و کمک به عینیتبخشیدن به تراژدی مذهبی بیتأثیر نبوده است. در واقع، وجود بنیانهای روایی مستقل از مسیحیت در ایران و نیاز مشترک پیروان هر دو کیش به گرامیداشت عواطف مذهبی، نوعی تجانس انتخابی (Selective affinity) پدید آورد که زمینۀ قرابت تاریخی هنرهای بصری بین این دو مذهب و تسهیل در الگوبرداری غیرمستقیم از مغربزمین را فراهم ساخت.
🔸بهعبارت دقیقتر، این تجانس انتخابی میان مسیحیت و تشیع را میتوان زمینهساز شکلگیری توازی فرهنگی (Cultural Parallelism) دانست؛ مفهومی که براساس آن فرهنگهای مختلف با پیشزمینههای مشابه بدون تماس مستقیم یا تقلید بلافصل از یکدیگر ممکن است الگوها و نمودهای فرهنگی مشابهی را تولید کنند.
✍محمدامین سلیمانی، دانشجوی پزشکی دانشگاه علومپزشکی زنجان، ۱۵ تیرماه ۱۴۰۴.
/channel/mardomnameh
♦️درونمایههای تاریخی در افسانۀ آرش کمانگیر: تیر پرتاب و کمان پرتاب
در گذشته، کمانها بهاعتبار بافت بدنه به دو دستۀ کلی تقسیم میشدند:
✅ امامحسین و ایران
گفتاری از حسن انصاری
برای مشاهده فیلم این سخنرانی، پیوندهای زیر را لمس کنید:
🔗 https://www.youtube.com/watch?v=gfWisliLOEI
🔗 https://aparat.com/v/hub43u5
📌 از مهمترین سخنان حسن انصاری در این گفتار:
📝 ایرانیها معنای عاشورا را فهمیدند؛ امامحسین نماد مقاومت در برابر اندیشۀ فتوحات بود. تشیع ایرانی هم بیشتر قرائتی تمدنی از دین است. اسلام مدنی است و نه اسلام سیاسی برخاسته از اندیشه خلافت.
📝 ایرانیان معنایی از اسلام را فهمیدند که متفاوت با اسلام اموی بود. ایرانیان به دنبال تسویه بودند و مخالف معنایی از اسلام بودند که یک قوم را برتر از دیگران میدانست.
📝 تشیع، جسم نیمهجان ایران را از حلقوم خلافت بیرون آورد؛ با چه وسیلهای؟ با نامشروع دانستن نهاد خلافت. نامشروع دانستن نهاد خلافت از نقطه نظر سیاسی به معنای عدم التزام به سامانه سیاسی ای بود که هویت های ملی را به نفع هویت جامع امت نادیده می گرفت و وحدت امت را به وحدت سامانه سیاسی خلیفه فرو می کاست. وقتی این نهاد نامشروع قلمداد شد راه برای احیای هویت ملی باز شد.
📝 ارتباط میان ایرانیت و تشیع از همان دو سه قرن اول شروع شد. در اسلام شیعی، خلافت مشروعیت نداشت و فرد میتوانست ضمن دیندار بودن، پایبندی به طاعت خلیفه نداشته باشد.
📝 بنیاد آنچه که ما به عنوان «ایران بعد از اسلام» داریم، به آلبویه بازمیگردد. امیر آلبویه خود را شاهنشاه و میراثدار ساسانیان میدانست. آنان در ظاهر به خلیفه احترام میگذاشتند، ولی در عمل مشروعیتی برای او قائل نبودند. از نخستین کارهای آلبویه، احیای مراسم عزاداری عاشورا خصوصاً در بغداد بود. این عزاداری، به معنای به چالش کشیدن قدرت خلیفۀ نامشروع بود.
📝 وقتی خودآگاهی ملی از زمان آلبویه شروع به شکل گرفتن کرد، بستر مذهبی این خودآگاهی تشیع بود. خودآگاهی ملی ما با تعلق دینی همراه بود و تشیع، عامل مشروعیت خودآگاهی ملی بود.
📝 ایلخانان در جهت اثبات مشروعیت خود دو کار کردند: ۱- احیای مجدد سرزمین ایران و توجه به نام ملی ایران. ۲- توجه به تشیع؛ لذا اولجایتو شیعه شد. در آن زمان ابنتیمیه میگفت بجز مصر و شام، بقیۀ نواحی از جمله ایران سرزمین کفر است نه اسلام؛ چون فقط مصر و شام تحت لوای خلافت بود.
📝 تنازع ملیگرایی و امتگرایی بیمعنی است؛ زیرا ما هویت ملی را با یک تفسیر خاص از اسلام بدست آوردیم. زبان فارسی هم شاهدی دیگر بر این مسئله است؛ ما حتی کتب فقهی را به فارسی نوشتیم.
📌 مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال کنید و با پسند و بازنشر ویدیو از ما حمایت کنید.
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕روایتگر بیصدایان
🖋توران طولابی، عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه لرستان.
🔸این مقاله به تحلیل کارنامۀ پژوهشی سهراب یزدانی میپردازد و او را چهرۀ شاخصی در تاریخنگاری مردمگرا در میان مورخان معاصر ایران میداند.
🔸طولابی تأکید میکند که سهراب یزدانی بهدرستی به تاریخ فرودستان و نقش تودههای مردم در جنبشهای اجتماعی معاصر توجه دارد و ریشۀ این رویکرد را در مطالعات وی در انگلستان و آشناییاش با مورخان چپگرا میداند.
🔸در ادامه، به مؤلفههای بارز کارنامۀ تاریخنگاری یزدانی مانند روایت تاریخ از دیدگاه فرودستان، پرهیز از تعمیمهای کلی و روشمندی تحقیق پرداخته میشود تا نشان دهد که یزدانی چگونه با روایتگری بیصدایان جایگاه خود را بهعنوان جدیترین پژوهشگر مشروطۀ ایران تثبیت کرده است.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
علل و عوامل بیرونی انحطاط و عقبماندگی ایران
توسعهی سیاسی ایران، و بهتبع توسعهی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگیاش، در روزگار معاصر همواره با موانع برونی و سیاست بیگانه برخورد کرده است.
اجازه بدهید یک مقدمهی کوتاه بیاوریم و یکی دو نمونهی تاریخی نقل کنیم.
در اندیشیدن به مسألهی بسیار پیچیدهی علل انحطاط و عقبماندگی ایران از انحطاطباوری و کلانروایتها و یکسویهنگریها پرهیز باید کرد.
علل و عوامل مؤثر در روند ضعف و زوال و انحطاط ایران و درجازدناش در وضعیت عقبماندگی و توسعهنیافتگی پرشمار و گونهگوناند و درجات تاثیرگذاریشان را بایستی در یک شبکهی پیچیدهی درهمتنیدهی تاریخمند ملاحظه و مطالعه کرد. در این راه بایستی از درغلتیدن و گرفتار شدن در دام افسانهی علتالعلل پرهیز کرد. رفتن در پی علتالعلل یعنی درگیرشدن با سفسطهی معروف مرغ و تخممرغ که از نظر منطقی غلط است و راه بجایی نمیبرد. رابطهی علل و عوامل تأثیرگذار در همهی رویدادها و پدیدههای جهان تاریخی آدمی رابطهای چندسویه و سیال و پویا و تاریخمند و پیچیده است و نه یکسویه و ثابت و ساده.
در یک ملاحظه کلی و اولیه شاید بتوان علل و عوامل انحطاط و عقبماندگی ایران را در دو دسته علل و عوامل درونی و بیرونی جای داد.
تردید نیست که این دو دسته علل و عوامل رابطهای دوسویه با هم داشته و بدرجات در هم و بر هم تاثیر نهاده و از هم تاثیر پذیرفتهاند.
گذشته از رویدادهای تاریخ ایران روزگار قدیم، همچون یورش مغولان و...، در عصر جدید و با پیدایش و گسترش روند بینالمللی شدن مناسبات و روابط ملتها و دولتها و کشورها و پیدایش و گسترش استعمار غربی و نظام-جهان و بویژه از اوایل روزگار قاجاریه به اینسو به هیچ عنوان نمیتوان نقش علل و عوامل بیرونی را نادیده گرفت یا اندک ارزیابی کرد. البته در این باره نباید چنان و چندان پیش رفت که به ورطهی ذهنیت توطئه گرفتار آییم و اصل و اساس بودن علل و عوامل درونی را از یاد ببریم. راه بسیار باریک است و لغزشگاه فراوان.
در روزگار قاجاریه جایگاه ایران در نظام سیاست و اقتصاد بینالملل بگونهای بود که قدرتهای مسلط همسایه، یعنی روسیه و انگلیس، با توسعهی ایران موافق نبودند و منافع خود را در نگاهداشتن ایران در وضعیت ضعف و عقبماندگی میجستند. قدرتهای اروپایی و آمریکا نیز پروای ایران نداشتند و نمیتوانستند چندان تأثیری در تغییر وضعیت ایران داشته باشند. بعدها که آلمان نیرو گرفت و برای توسعهی نفوذ خود در ایران اندک کوششی کرد به سد استوار روس و انگلیس برخورد کرد. قرارداد ۱۹۰۷ که به نزدیک یکسده واگرایی روس و انگلیس در منطقه پایان داد و آنان را به همگرایی کشاند از یکسو نتیجهی بالاگرفتن خطر نفوذ آلمان در شرق، از جمله ایران، و از دیگرسو، و بیشتر، بر اثر نگرانی آنان- بویژه روسیه- از پیامدهای انقلاب مشروطه ایران بود.
انقلاب مشروطه ایران منافع و موقعیت آنان را به خطر افکنده بود. پیشرفت و بالندگی مشروطهی نوپای ایرانی بویژه برای روسیهی تزاری استبدادی که خود در تب و تاب انقلاب و ناآرامی میسوخت بسبار نگرانکننده بود. در راه ایرانیان باید سنگ انداخت. این بود آنچه روسیه و دولت وقت انگلیس میخواستند. چندی بعد که پای نفت و شرکتنفت و منافع نفتی درمیان آمد قضیه پیچیدهتر شد. علل و عوامل درونی و ضعفها و کاستیهایی که ایران و ایرانی در همهی ابعاد داشت و میراث قرون و اعصار بود نیز به کمک میآمد.و...
اگر نظری به تاریخ معاصر بیندازیم خواهیم دید که ریشهی نهال تجدد و نوخواهی و توسعهی ایران همواره و بارها توسط این دو لبهی قیچی بریده شده است. در نهضت ملی نیز نه گروههای داخلی و نه نیروهای بیگانه هیچیک بهتنهایی توان و امکان این را نداشتند که طومار آن حرکت را درهم بپیچند.همسویی و پیوند ناخجستهی نیروهای درونی و برونی بود که رخداد شوم کودتای ۲۸مرداد را رقم زد. و...
اوضاع ایران در چند دههی اخیر بسیار پیچیدهتر شده است. اینجا نمیخواهم کلانروایت بسازم. نمیخواهم سویههای گوناگون موضوع را نادیده بگیرم. بنا ندارم پیچیدگی مسأله را فدای وسوسهی سادهسازی کنم. اما در حد طرح یک فرضیه میتوانم بگویم که در یک تحلیل کلی وضعیت ایران بگونهای است که برای همسایگان و پارهای از کشورهای منطقه و جهان به گاو شیرده تبدیل شده است. توسعهی ایران، بویژه توسعهی سیاسیاش، به سود هیچیک از قدرتها و کشورهای همسایه و منطقه نیست. نه ترکیه و عربستان و نه چین و روسیه و نه اسرائیل و... خوش ندارند ایران بهپیش برود. بویژه نمیخواهند توسعهی سیاسی ایران را ببینند. وجود یک ایران دموکرات به سود هیچیک نیست.
متأسفانه این فرضیهای است که ناچاریم آن را بسیار جدی بگیریم. هرکس دغدغهی ایران دارد باید آن را جدی بگیرد.
#داریوش_رحمانیان
تیرماه هزار و چهارصد و سه
/channel/hichestandr
https://youtu.be/ZTGlGkht_kY?si=VURRew9Izcaa9uyw
Читать полностью…♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕سهراب یزدانی و خوانش تراژیک از تجربۀ مشروطیت
🖋جواد مرشدلو، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تربیتمدرس.
🔸نویسنده در این مقاله به بررسی تاریخنگاری سهراب یزدانی میپردازد و او را راوی اصلی اولین تجربۀ تجدد سیاسی ایران، یعنی انقلاب مشروطه، میداند که در آثار خود به سویههای انقلابی مشروطه و موانع جدی آن اشاره میکند.
🔸رویکرد و روششناسی یزدانی در تاریخنگاری مشروطه مؤلفۀ دیگری است که در این مقاله به آن پرداخته میشود. سهراب یزدانی با تأکید بر تاریخ سیاسی روایتی از مشروطه ارائه میدهد که فراتر از صرف اندیشه و ایدئولوژی به نقش تودههای مردمی میپردازد. او معتقد است که با وجود محدودیت منابع میتوان تبیینهای کارآمد و روشمند از تاریخ معاصر ایران ارائه داد.
🔸 سهراب یزدانی تاریخ معاصر ایران را صحنۀ نمایشی تراژیک میداند که در آن مردم بهعنوان قهرمانان آرمانی همواره در برابر ائتلاف نامیمون استبداد، ریاکاری و ارادۀ خارجی مستعد به خاک افتادن هستند.
🔸 متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
تداوم تاریخی ایران؛ ضرورتها و چالشها
با حضور:
حسین کمالی
جواد عباسی
داریوش رحمانیان
محمود فتوحی
حامد کاظمزاده
June 28, 02:00 EST
شنبه ۷ تیر، ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تهران
جلسه در کلابهاوس، گوگلمیت و یوتیوب برگزار میشود.
برای ورود از طریق کلاب هاوس از این لینک استفاده کنید:
https://www.clubhouse.com/invite/KNpF6e6rO8By9G4r32Lao5G77dODUJn8Q23:56Sy93xxhn8qJEbXWyV2HRzjnqEFIOGa1EONm2_LKhI
برای ورود از طریق گوگل میت از این لینک استفاده کنید:
https://meet.google.com/njh-rnbb-pzr
برای ورود از طریق یوتیوب از این لینک استفاده کنید:
https://www.youtube.com/channel/UChEJTURDqHrYBAWt0MUs2EA
طرحواره اثر هادی حیدری
#حلقه_دیدگاه_نو
@didgahenochannel
یک پیشنهاد به کمیتهی صلح نوبل
آنانکه اهل فیلم و سینما هستند میدانند که در برابر جایزههای معتبری چون کن و اسکار و... که سالانه به برترین فیلمها داده میشود یک جایزه هم به نام تمشک طلایی وجود دارد که، بگونهای طنزآمیز، به بدترین فیلم و بدترین کارگردان و بازیگر داده میشود.
پیشنهاد میشود که کمیتهی جایزهی صلح نوبل نیز چنین کند و یک نشان ویژه به بزرگترین جنگافروزان بدهد. جایزهی صلح نوبل تاکنون چنان و چندان که بایدوشاید نتوانسته است از جنگافروزی پیشگیری و صلح را ترویج کند؛ شاید نشان جنگافروزی در این باره تأثیرکی داشته باشد!
امیدوارم این پیشنهاد به کمیتهی صلح نوبل برسد و بررسی شود.
و چنانچه آن کمیته آن را نپذیرفت و عملی نکرد امیدوارم اندیشهگران و نهادها و انجمنهای انساندوست جهان در راه عملیکردن آن بکوشند.
#داریوشـرحمانیان
دوم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
توفان که بیاید هر ناخدایی باخدا میشود.
داریوش رحمانیان
/channel/hichestandr
پیشبینی در تاریخ
پیشبینی دربارهی رویدادهای جهان تاریخی آدمی کار بسیار دشواریست. اگرچه همواره میتوان دربارهی بسیاری از امور پیشبینی کرد؛ اما همواره پای احتمالات و رویدادهای نامنتظر و چرخش و گردش جریان عادی امور در میان است.
پیشبینی علمی و روشمند همواره با اما و اگر و احتیاط و نسبیت و گمانهزنی همراه است. تاریخ پرست از رویدادهای نامنتظر. رویدادهایی که یکباره و بیخبر در میان آمده و بسیاری از حسابوکتابها و نقشهها و برنامهها را، یا بکلی به هم ریخته و یا بدرجات تغییر دادهاند.
در این باره بسیار میتوان گفت و نوشت. اینجا به همین اشاره بسنده میکنیم و میگذریم.
نتیجه:
به تحلیلهای دانایان و صاحبنظرانی که برپایهی مطالعات عمیق سخن میگویند بدرجات میتوان تکیه کرد. گزارهها و تحلیلهای اینان معمولاً با میانهروی همراه است و پرست از اما و اگر و شاید و باید و نمیدانم و کم میدانم و چنین گمان میکنم و چنان میپندارم و...
عوامفریبان و غوغاسالاران معمولاً با دهن پر و ذهنهای تهی سخن میگویند و وعده و وعیدهایشان بیپایه است. اینان معمولاً پیشگویی میکنند و نه پیشبینی.
کوتاهسخن اینکه کسی که اندکی تاریخ خوانده و در آن غور کرده باشد به آسانی گرفتار این دستهی اخیر نمیشود. تاریخ اگر هیچ سودی جز این نداشت شایسته بود که آن را بهکمال ارج نهیم و قدر بدانیم. آدمی هیچگاه از خواندن تاریخ و ژرفکاوی در آن بینیاز نخواهد شد. تاریخ به ما میگوید که همواره بسیاری از احتمالات پیشبینینشده وجود دارند. دانش و آگاهی تاریخی غرورزداست. بیماری توهم و پندارزدگی را درمان میکند. امیدهای دروغین نمیدهد؛ اما نمیگذارد که یکسره در ورطهی نومیدی بیفتیم و بمانیم. نگرانی و ترس هست. امید هم هست.
تا چه بازی رخ نماید؟...
#داریوشـرحمانیان
یکم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
فیلترینگ و بستن اینترنت
در گذشته بارها دربارهی فیلترینگ گفته و نوشته و نالیدهام. در شرایط کنونی هم در حد فهم خود تذکری میدهم و میگذرم؛ با اینکه حکمت این بیت را به تجربه دریافتهام که:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهی من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
من نه کارشناس اینترنت و فضای مجازی هستم و نه اهل سیاست و جنگ. از حمله و دفاع سایبری آگاهی ندارم. رموز مصلحت ملک هم نمیدانم.اندک چیزی از ظواهر امور و رویدادها میبینم و میشنوم و در حد توان و دانش بسیار اندک خود چیزکی، به حدس و گمان، درمییابم.
گاه آنچه را که گمان میکنم باید آشکارا بگویم، اینجا و آنجا جستهگریخته، مینویسم و یا به بانگ بلند میگویم و میپرسم.
فیلترینگ چیست؟
فیلترینگ چه سودی دارد؟ تاکنون چه سودی داشته و ازین پس چه سودی، برای چه کسانی، خواهد داشت؟ چه حکمت و مصلحتی در آن نهفته است؟
هرچه میاندیشم نمیتوانم در آن خیر و مصلحتی برای مردم ببینم و بیابم. - { مصلحتی بالاتر از منافع و مصالح مردم وجود ندارد. مردم بیخ و بنیادند. مردم ستون نگهدارندهی کشورند.هرجا و هرگاه این اصل نادیده گرفته شد کشور رو به ناتوانی و پژمردگی رفت. شادی مردم و آبادی و نیرومندی کشور دو روی یک سکهاند. خشنودی مردم و بالندگی و نیرومندی کشور همزادند و همراه. شادی مردم و آبادی کشور دو فرزندند از یک شکم زاده.} - در طول این سالها میلیونها کاربر ایرانی ناچار شدند از انواع فیلترشکن بهره بگیرند. بازار فروش فیلترشکن بسیار گرم و بلکه داغ شد و جیب مردم خالی. گمان من این است که افزون بر انبوهی زیانها و آسیبهای دیگر؛ یک آفت و آسیب فیلترینگ این بود که بهرهگیری ناگزیر مردم از فیلترشکنها گوشیها و دستگاههای آنان را بیش از پیش زیر سلطه و نظارت دیگران، و بویژه بیگانگان، درآورد. میاندیشم که قدرتهای بیرونی و بیگانه از این وضعیت بهکمال بهره بردند. فیلترینگ، تا جایی که به عقل ناقص من میرسد، تنها به سود بیگانگان و نامردم بوده است. گمان نمیکنم که نه برای مردم امنیت آورده باشد و نه برای حکومت. گمان نمیکنم که فیلترینگ امنیت ملی ما را پاس داشته باشد. گمان نمیکنم که در شرایط کنونی بستن اینترنت و فیلترینگ و کارهایی از این دست بتواند به مردم کمکی کند و به سود امنیتملی باشد. اگر اینترنتی را که یکی دو روز کاملا بسته شده بود دوباره بناچار و بنابر پارهای ملاحظات گشودهاند، تداوم فیلترینگ چه توجیهی دارد؟ فیلترینگ اگر برداشته شود چه اتفاقی میافتد؟ آیا کیان ایران و مصالح و منافع مردم بیش از پیش به خطر میافتد؟ آیا بیگانه بیش از پیش بهره خواهد برد؟ آیا با اصرار بر پندارها و کردارها و گفتارها و رفتارهایی که میان مردم و حکومت جدایی افکند میتوان از شرایط بحرانی کنونی گذر کرد؟ آیا...؟ و...
پاسخ این پرسشها با کارشناسان و متخصصان و سررشتهداران و دانندگان رموز مصلحت ملک!
امیدوارم پاسخی درخور و روشنگر بدهند و یا اینکه اگر پاسخی بدرجات روشن و قانعکننده ندارند همان بهتر که فیلترینگ را بردارند و زحمت و زیان مردم را بکاهند.
#داریوشـرحمانیان
سیویکم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
♦️داریوش رحمانیان در گفتوگو با ایبنا: گوهرهای گرانمایۀ ایران را دریابیم.
🔸سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران، طاهره مهری- کتاب عکسنامۀ علیخان والی تازهترین اثری است که بهکوشش داریوش رحمانیان و آزاده حسنین ازسوی نشر خاموش به بازار کتاب آمده است، اما هنوز خود او و آزاده حسنین که تصحیح، تحقیق و تحشیۀ این کتاب را به انجام رساندهاند نسخهای از کتاب را دریافت نکردهاند.
🔸متن کامل این گفتوگو را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.ibna.ir/news/536585/%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%85
/channel/mardomnameh
مرغان نوحهگر
(بخش اول)
در کتاب شریف کامل الزیارات ابنقولویه قمی روایتی از حضرت باقر (ع) آمده که: جن و انس و پرندگان و وحوش بر سیدالشهدا گریستند طوری که اشک از چشمانشان سرازیر شد (۱). بنا بر روایات، حضرت زینالعابدین (ع) در خطبهٔ شام در معرفی خود فرمود: «من پسر کسی هستم که مرغان هوا بر او گریستند»(۲).
در کامل الزیارات در شمار بابهایی که دربارهٔ عزاداران و گریندگان بر سیدالشهدا هست (اعم از آسمان و زمین و ملائکه و جن)، دو باب هم به پرندگان اختصاص داده شده است(۳)؛ یکی جغد که از حضرت صادق (ع) و حضرت رضا (ع) روایاتی نقل شده که بوم در غم سیدالشهدا روزها روزه دارد و شبها بیدار است و از غروب تا صبحگاه بر آن حضرت «ندبه» میکند. آنچه جغد در مصیبت سیدالشهدا میگوید هم در روایات نقل شده است (۴).
بنویسم که این باور دربارهٔ جغد به فولکلور هم رسیده و برخی مردم هم مثل آنچه در روایات آمده، دربارهٔ جغد باور داشتند که ابتدا پرندهای خانهنشین بود و پس از شهادت سیدالشهدا به ویرانهها پناه برد (۵).
پرندهٔ دیگری که در روایات از آن نام برده شده نوعی کبوتر (الحمام الراعبیة) است که بر قتلهٔ شهیدان کربلا لعن میفرستد و نگاه داشتنش در خانه توصیه شده است (۶). در کافی و کتب دیگر هم روایاتی دربارهٔ کبوتر راعبی هست.
مرغان در واقعهٔ سیدالشهدا فقط گرینده و نوحهگر نیستند. پیام مظلومیت آن حضرت را به آفاق برده و میبرند. نمیگذارند آن خون بخسبد و فراموش شود. بنا بر روایات و فولکلور، این رسالت مرغان از همان لحظه که پیکر مطهر امام مستضعف غریب، بر صحرای کربلا افتاده بود، و حتی کسی نبود که آن بدن مقدس را به خاک بسپارد، آغاز شد.
روایت عجیب و مفصلی در این زمینه در بحار الانوار هست. نزدیک به این مضمون که وقتی سیدالشهدا شهید شد و پیکر مطهرش در قتلگاه افتاده بود، مرغی سپیدرنگ ناگهان آشکار شد. فرود آمد. بال و پر در آن خون پاک زد. آنگاه به سوی مرغان دیگر رفت در حالیکه آن خون پاک از بال و پرش میچکید. به پرندگانی که در سایهسار درختان آسوده بودند، نهیب زد که پیکر چاکچاک فرزند پیامبر بر زمین گرم افتاده و آفتاب بر آن میتابد. شما آسوده نشستهاید؟
مرغان به سوی کربلا پرواز کردند. چون آن پیکر بیسر عریان بیکفن را که بر او اسب تازانده بودند، دیدند، مشغله برآوردند و شوریدند و گریستند. پس همگی بال و پر به آن خون پاک آغشتند. آنگاه هر یک به سویی رفت تا جهان را از کشته شدن حسین آگاه کند. یک پرنده به مدینه رفت. دور مرقد پیامبر طوف میکرد و ندبه و نوحه میکرد که: «الا قتل الحسين بكربلاء، الا ذبح الحسين بكربلاء»(۷).
روایتی هم به حضرت سجاد (ع) نسبت داده شده که وقتی سیدالشهدا شهید شد، غرابی آمد و خود را در خون مطهر ایشان غلطاند و بال و پر به آن خون مقدس رنگین کرد. پس به مدینه رفت و بر دیوار خانهٔ دختر آن حضرت فاطمهٔ صغری نشست. دختر سیدالشهدا چون چشمش به غراب افتاد، فرمود خبر مرگ که را آوردهای ای غراب البین؟ غراب گفت: خبر حسین را که در کربلا میان نیزه و شمشیر کشته شد. پس ای دختر حسین بر پدرت گریه کن (۸).
این روایت البته صحیح نیست اما کهن هست و در متون غیر شیعی هم نقل شده (۹) و خواهیم دید در فولکلور ایران هم وارد شده است. در متون و مقاتل متأخر جزئیاتی به آن افزوده شده که باید در جای دیگر به آن پرداخت.
همینجا بنویسم با توجه به روایتی که ویرانهنشین شدن جغد را به شهادت و ماتم سیدالشهدا نسبت داده (۱٠)، حدس میزنم انتخاب کلاغ برای رساندن خبر شهادت آن حضرت به این دلیل باشد که تلویحا بدخبری و نعیق غراب را به واقعهٔ عاشورا مرتبط سازد. نمیدانم. شاید هم چنین نباشد.
در فولکلور مرتبط با سیدالشهدا نیز حضور پرندگان از همان روز عاشورا دیده میشود. این که کبوتر کوشید با آوازش لشکر یزید را که در قتلگاه به دنبال پیکر مطهر سیدالشهدا میگشتند، فریب دهد (۱۱) یا پرندگان حلالگوشت روز عاشورا بر خیمههای آتشگرفتهٔ سیدالشهدا آب ریختند (۱۲).
حضور مرغان در واقعهٔ حسین (ع) و گریستن و نالیدن آنان بر سیدالشهدا منحصر به روز عاشورا و زمانی که هنوز پیکر مطهر ایشان روی زمین افتاده بود، نماند و همچنان در مناسک و باورهای پدید آمده حول نام مبارک سیدالشهدا، ادامه یافت.
غیر از جغد و کبوتر راعبی که ذکرش گذشت و همیشه در ماتم امام حسین نشستهاند، خوارزمی نوشته که گنجشک در روز عاشورا دانه نمیخورد (۱۳). خواندمیر نوشته که: «در عجایب المخلوقات مسطور است که طیری، هر سال روزِ عاشورا در مشهدِ امیرالمؤمنین علی... میآید و تاهنگامِ غروب نوحه میکند» (۱۴). صادق هدایت نوشته که کبوتر در ماه محرم تخم نمیگذارد و بچه نمیکند (۱۵).
/channel/n00re30yah
🔘 در این ویدئو که در فضای مجازی پربیننده شده، دختران افغانستانیتبار که زاده و پروردهٔ ایران، و در واقع فرزندان ایرانند، هنگام ترک اجباری ایران و ورود به #افغانستان با وجود پرسشهای شیطنتآمیز خبرنگار، جز به مهر، از ایران و ایرانیان نمیگویند؛ بهویژه لحظهای که یکی از آنها در پاسخ به این پرسش که «چه چیز از کشور ایران به یادتان مانده؟» با ذوق آمیخته به حسرت میگوید: «همه چیز!»
کاش این دختران و پسران، روزی نه چندان دور، دوباره بتوانند به زادگاه خود بازگردند.
#ریشههای_مشترک
@Jaryaann
ادامۀ یادداشت👆
🔸از تیر و کمان پرتاب در موارد گوناگونی استفاده میشد. ازجمله در اندازهگیری زمینها و فواصل میان دیهها. چنانکه عبارت «یک تیر پرتاب» یا «غَلوةُ سَهم» در متون جغرافیایی مکرراً بهعنوان واحدی برای تعیین مسافت به کار رفته است (برای نمونه: ابنحوقل، ج۱: ۶۸).
🔸تیر پرتاب، بههیچعنوان همچون تیر مستحکم و کوتاهبُرد «خَدَنگ» کارکرد تهاجمی نداشت، ولی آنگاه که امرا و سلاطین دژهای برافراشته را حصار میدادند مهارت پرتاباندازی برای کمانداران سپاه ضروری مینمود. کمااینکه، فخر مدبّر در کتاب آداب الحرب و الشجاعه (ص ۲۴۲)، از نسخۀ جنگی و قویترِ تیر پرتاب با عنوان «تیر حصار» یاد کرده است. ضمن اینکه، گاه محاصرینِ یک شهر یا قلعه در قالب جنگی روانی رُقعههایی حاوی پیغامهای تهدیدآمیز یا فریبنده بر تیرهای پرتاب میبستند و به داخل حصار میانداختند تا بدینطریق محصوران را مرعوب یا از مقاومت مأیوس کنند (ابنقتیبه، ج۱: ۱۹۴).
🔸کاربرد دیگر تیر و کمان پرتاب در رقابتهای «دوراندازی» بود که شاخهای از بازیهای «سَبَق و رِمایه» به شمار میآمد. به همین دلیل، در زبان عربی به کمان پرتاب «قوس السَبَق» میگفتند (درودباشی بیهقی: ۲۶۸). طی قرون متأخر، مسابقۀ مذکور محبوبیت فراوانی بین طبقات گوناگون جامعه داشته است. چنانکه در عصر تیموریان، قهرمانان چنین رقابتهایی مورد انعام و اکرام سلطان قرار گرفته، مردم از ایشان با القابی همچون جهان پهلوان یاد میکردند (عبدالرزاق سمرقندی، ج۲: ۷۷۴). در قلمرو عثمانیان نیز با حضور انبوهی از تماشاچیان، بازار این پیکار ورزشی داغ بود و از سرگرمیهای اشراف و بزرگان به شمار میرفت. کمانگران عثمانی هم با اصلاح و ارتقای تیرها و کمانهای پرتاب زمینه را برای ثبت رکوردهایی خیرهکننده در دوراندازی فراهم آوردند. چنانکه سلطان سلیم سوم در سال ۱۷۹۸م تیری را تا ۸۸۹ متر دورتر از محل ایستادن خود پرتاب کرد! (McLeod:1965, p. 9).
🔸با درنظرگرفتن تمام این مطالب میتوان گفت محتملاً در ضمیر مردمانی که در روزگار پیشاز رواج باروت و تفنگ با کاربرد و عملکرد تیر و کمان پرتاب آشنا بودهاند تصور این گزاره که تیر آرش کمانگیر از سپیدهدم تا غروب آفتاب در پرواز بوده و بهمدد یزدان از کوه رویان به اقصای خراسان رسیده چندان شگفتآور نبوده است.
✍حسین شکیبا، دانشآموختۀ کارشناسیارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران، ۱۳ تیرماه ۱۴۰۴.
📚منابع:
ابوسعید، ابوالخیر، فضلالله بن احمد، سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، تصحیح و مقدمه و تعلیقات سعید نفیسی، تهران: چاپخانۀ حیدری، ۱۳۳۴ش.
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، لیدن: بریل، ۱۹۳۸م.
ابنقتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، شرح و تحقیق یوسف علی طویل، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م.
پِلیو، پُل، تاریخ سری مغولان «یوانچائوپیشه»، ترجمۀ شیرین بیانی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
درودباشی بیهقی، احمد بن محمد، جامع الهدایه فی علم الرمایه، بهاهتمام محمدتقی دانشپژوه، در فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۲ش، ج ۱۱، صص ۲۲۹-۲۷۹.
عبدالرزاق سمرقندی، کمالالدین، مطلع سعدین و مجمع بحرین، بهکوشش عبدالحسین نوایی، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، ۱۳۷۲ش.
عطار نیشابوری، خسرونامه، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: چاپ تابان، بیتا.
فخر مدبّر، محمد بن منصور، آداب الحرب و الشجاعه، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: انتشارات اقبال، ۱۳۴۶ش.
Klopsteg, Paul E, Turkish Archery and the Composite Bow, Manchester: Simon Archery Foundation, The Manchester Museum, 1987.
McLeod, Wallace, "The Range of the Ancient Bow" in Phoenix, Vol.19, No.1 (spring, 1965), pp.1-14.
/channel/mardomnameh
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕چهرۀ فراموششدگان مشروطه در آیینۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
🖋شادی معرفتی، دانشجوی دکتری تاریخ ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
🔸این مقاله به بررسی رویکرد منحصربهفرد سهراب یزدانی در تاریخنگاری اجتماعی میپردازد و او را وارث سنت احمد کسروی در توجه به مردم بهعنوان عامل اصلی تاریخساز معرفی میکند و معتقد است که سهراب یزدانی بیشاز هر مورخ دیگری راه کسروی را در پیش گرفته است.
🔸شادی معرفتی با بررسی آثار سهراب یزدانی، بهویژه سهگانۀ مشروطه نشان میدهد که سهراب یزدانی چگونه شکافهای تاریخ مشروطۀ کسروی را پوشش داده است و به چهرۀ فراموششدگان مشروطه هویت بخشیده است.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
🔵 مستند «تئوری توطئه» زیر ذرهبین کتابخانه ملی
🔹 کتابخانه ملی ایران در نظر دارد در قالب برنامه ویژهای به ارزیابی فیلمهای مستند تاریخی بپردازد و در اولین نشست به سراغ فیلم «تئوری توطئه» میرود.
🌐 مشاهده خبر کامل
#میراث_مکتوب
#سازمان_اسناد_و_کتابخانه_ملی_ایران
🆔 @nali_ir
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕رهایی روستاییان از تفرعن آیندگان؛ نگاهی به کتاب روستاییان و مشروطیت ایران
🖋محمدجواد عبدالهی، عضو هیئتعلمی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران.
🔸این مقاله به نقد و تحلیل کتاب روستاییان و مشروطیت ایران نوشتۀ سهراب یزدانی میپردازد و دیدگاههای یزدانی را در زمینۀ تاریخنگاری اجتماعی بازتاب میدهد.
🔸عبدالهی معتقد است که سهراب یزدانی با تمرکز بر روستاییان و نقش آنها در جنبش مشروطه از دیدگاه سنتی مورخان فاصله گرفته است و اهمیت تاریخنگاری سهراب یزدانی را نیز در همین میداند که توانسته است بخشی از فرودستان و گروههای حاشیهای را در روایت تاریخ ملی جدید ایران ادغام کند.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
📔چراغی دیگر؛ ویژه برنامه دهه اول محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی
سه شنبه 10 تیر(شب ششم محرم):
سخنران ها:
#دکتر_ناصر_مهدوی
#دکتر_سیدجواد_ورعی
شعرخوانی:
#دکتر_افشین_علا
چهارشنبه 11 تیر(شب هفتم محرم):
سخنران ها:
#دکتر_محمدجواد_کاشی
#دکتر_مرضیه_محمدزاده
شعرخوانی:
#استاد_ساعد_باقری
پنجشنبه 12 تیر(شب هشتم محرم):
سخنران ها:
#دکتر_رسول_جعفریان
#آقای_مهدی_سیمایی
شعرخوانی:
#استاد_سهیل_محمودی
جمعه 13 تیر(شب تاسوعا):
سخنران ها:
#دکتر_رحیم_نوبهار
#دکتر_حمید_شهریاری
شعرخوانی:
#دکتر_اسماعیل_امینی
شنبه 14 تیر(شب عاشورا):
سخنران ها:
#دکتر_مقصود_فراستخواه
#دکتر_سیدحسن_اسلامی
شعرخوانی:
#استاد_عبدالجبار_کاکایی
متن خوانی:
#آقای_یاسین_حجازی
یکشنبه 15 تیر(شب شام غریبان):
سخنران ها:
#آیت_الله_سیدعباس_قائم_مقامی
شعرخوانی:
#خانم_فریبا_یوسفی
🔹مرثیه سرا:
#آقای_رضا_سلسبیل
🗓 شروع برنامه از روز سه شنبه 10 تیر 1404 (شب ششم محرم)، ساعت 21
🏡خیابان استاد نجات الهی(ویلا)، بوستان ورشو، سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی
🔹ورود برای عموم آزاد است
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
▶️ فایل صوتی
فایل صوتی نشست «تداوم تاریخی ایران: ضرورتها و چالشها»
با حضور:
#جواد_عباسی
#حامد_کاظمزاده
#محمود_فتوحی
#حسین_کمالی
#داریوش_رحمانیان
Saturday June 28
شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴
#حلقه_دیدگاه_نو
@didgahenochannel
/channel/mardomnameh
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕کودتاهای ایران: کندوکاوی در یک تاریخنگاری متفاوت
🖋محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهیدبهشتی.
🔸این مقاله، سخنرانی محمدعلی اکبری در نشست «بررسی کارنامۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی» است که به تحلیل کتاب کودتاهای ایران اثر سهراب یزدانی میپردازد.
🔸نویسنده در این مقاله به ویژگیهای موضوعشناسی و روششناسی این کتاب میپردازد و آن را نوعی تاریخنگاری متفاوت برمیشمارد. همچنین، به الگوی کودتاهای ایران از نظر سهراب یزدانی اشاره میکند و نشان میدهد یزدانی چگونه با خوانش انتقادی نظریههای مرسوم الگوی مدنظر خود را برای کودتاهای ایران ارائه میدهد.
🔸در ادامه، این کتاب را نمونۀ پرارجی میداند که اثبات میکند امکان استفاده از مفاهیم و نظریه برای تبیین موضوعهای تاریخی بدون تعمیمهای کلی وجود دارد.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
روایتپروری و روایتگستری
این روزها موضوع جنگ روایتها و نقش و جایگاه روایت ایران در میدان جنگ روایتها کمابیش مورد توجه قرار گرفته است و این خوب است و خجسته. با این حال ورود شتابزده و خام و نسنجیده و غیرمحققانه به این موضوع میتواند بدرجات آفتزا باشد و به شمشیردولبه و دوستی خالهخرسه تبدیل شود. یکی از نمونههای چنین ورودی به کاربردن تعبیر « روایتسازی» است. پارهای از دغدغهمندان در گفتارهای خود این تعبیر را به کار میبرند و میفرمایند که بایسته است که هرچه زودتر روایتسازی کنیم!!!...
مفهوم/روایت ایران دستکم حدود دو هزار سال پیشینه دارد. پشتوانهی تاریخی و فرهنگی آن چنان و چندان است که بدون ذرهای مبالغه و با شواهد و مدارک کاملا متقن و دقیق و درست میتوان ثابت کرد که در پهنهی کرهیزمین هیچ رقیب و همانند و هماوردی ندارد. این قولیست که صاحبنظران و پژوهشگران منصف و بیغرض ایرانی و انیرانی جملگی برآناند. پس باید گفت که ایران و ایرانی به روایتسازی نیاز نداشته و ندارد. مفهوم/روایت ایران گنج و کان گوهریست که موجود و در دسترس است. ستونیست محکم و استوار و خللناپذیر. تنها کاری که باید کرد توجه و تکیه به آن است و بس. بس است که آن را بکاویم و بپروریم و بگستریم. هرچه بیشتر در این راه بکوشیم آیندهی ایران روشنتر خواهد شد و نیرومندی و بالندگیاش بیشتر و فزونتر.
این دیگراناند که ناچار باید در پی روایتسازی بروند.
و...
مجال تنگ است و در اثر آزار جانکاه و توانفرسای فیلترینگ، حال و رمق اندک.
ناچار به همین اشاره بسنده میکنیم.
این سخن را ترجمهی پهناوری
گفته آید در مقام دیگری
#داریوشـرحمانیان
سوم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
کل حزب بما لدیهم فرحون
روم/۳۲
/channel/hichestandr
زبانهای راست و کردارهای ناراست بر چنین کار نجات بیوسیدن خطاست.
خواجه عبدالله انصاری
/channel/hichestandr
سازمان ملل متحد
مهمترین - و در بسیاری مواقع و موارد تنها - کاری که سازمان ملل متحد میکند « اظهار نگرانی » است!
#داریوشـرحمانیان
یکم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
جنگ روایتها، مفهوم/روایت ایران و فیلترینگ
فیلترینگ را بردارید.
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبقلم نداشت
آنچه که ایران را در سراسر تاریخ نگهداشته مفهوم/روایت ایران بوده است. این سخن بدرجات دربارهی حکومتهایی که بر این سرزمین حکمرانی کردهاند نیز راست میآید. پس میتوان بیتی که در صدر آمد را اینچنین هم خواند:
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر دولتی که مردم صاحبقلم نداشت
خوانش دوم از این بیت البته میباید و میشاید که مسأله و دغدغهی دیگران، و بویژه دولتمردان و ارباب زور، باشد؛ اما به هیچ وجه مسأله و دغدغهی ما نیست. یگانه مسألهی ما ایران است و بس.
در نبردی که اکنون جریان دارد مفهوم/روایت ایران جایگاهی بنیادین دارد. یک سویهی بسیار مهم و پیچیدهی این جنگ، جنگ روایتها است.
سررشتهداران ایران سالهای دراز از سرمایهی مفهومی/روایتی ایران، که بیگفتوگو سرمایهایست بس عظیم و شگرف و شگفت و بیمانند، غفلت کردند و بویژه در دیپلماسی و سیاستخارجی از ان چشم پوشیدند. در روزگاری به سر میبریم که دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی حرف اول را میزند و بارها از دیپلماسی معمول و صدها بار از نیروی نظامی و جنگافزار، مؤثرتر و نیرومندتر است. در این روزگار سرمایهی بیمانند مفهوم/روایت ایران سپری نفوذناپذیر و دیوار و سد و ستونیست استوار. دریغا که بسیاری از اندیشهگران و هنرمندان و اهلقلم که میتوانستند، و هنوز هم میتوانند، این سرمایهی بیمانند و پایانناپذیر را به کار اندازند در اثر رفتارها و سیاستهای نادرست از کانون به پیرامون رانده و رنجیده و دلآزرده و صم بکم هر یک از گوشهای فرارفتند و به کنجی نشستند. شماری نیز از کشور تارانده شدند. اکنون که ایران به قلم و دانش و هنر آنان نیاز دارد میخواهند که به میدان بیایند و در جنگ روایتها با دشمنانی - تنها در اسرائیل خلاصه نمیشوند - که جز به تکهتکهشدن ایران آرام نخواهند گرفت درآویزند؛ اما با هزار افسوس و اندوه راه ورود به این میدان، چه برای آنان که در ایران ماندهاند و چه آنان که کوچیده و رفتهاند، بدرجات و بنابر علل و عوامل و زمینهها و پیشینههای گوناگون سنگلاخ است و پر از چاه و چاله. اینجا و اکنون به تعبیر شیخ اجل سگ را گشودهاند و سنگ را بسته.
در پیکار نابرابری که اکنون در جریان است، دشمن تنها با جنگافزارهای معمول به میدان نیآمده است. مجهز است به انبوهی از امکانات خبری و رسانهای. مجهز است به سخن و گفتار و روایت. تکیه دارد بر دانش شمار زیادی از دانشمنداناش در حوزهی علومانسانی. سررشتهی خبر و روایت را به دست گرفته و روی دلها و جانها و اندیشهها و باورهای مردم کار میکند. از جمله بر روی باور آنان به ایران و مفهوم/روایت ایران. دزدی با چراغ آمده و میداند که این گزیدهترین کالا و سرمایهی ایران است.
کوتاه سخن، فیلترینگ را هرچه زودتر بردارید و بگذارید تا اندیشهگران و اهلقلم برای پاسداشت کیان ایران دشواریها و دستاندازهای کمتری داشته باشند. بگذارید تا بتوانند در این اوضاع وانفسا دستکم آبباریکهای به آسیاب مفهوم/روایت ایران بریزند تا شاید هزینهها و آسیبها اندکی کاسته شوند. آنان در این راه از شما کمک نمیخواهند تنها چیزی که توقع دارند این است که موانعی که طی سالها تراشیده و کار گذاشتهاید را در حد توان و امکان بردارید. بگذارید تا آنان بتوانند با زحمت و دشواری کمتری با مردم ایران و جهان سخن بگویند. رضینا من نوالک بالرحیل. راه را باز کنید تا نیروی مردم به کار افتد و به داد ایران برسد. در طول قرون و اعصار نیروی آفرینشگر مردم در این بوموبر هنر و فرهنگ و دانش و زیبایی آفریده و این مرزوبوم را پاس داشته است. در دهههای اخیر حکمرانی نادرست این نیرو را به بند کشید و در دام انداخت و راه جوشش و پویش آن را سد کرد.
صاحبان ایران مردم ایراناند و آن را به نیروی خود پاس خواهند داشت.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian