در اینجا میکوشیم خط و زبان فارسی میانه را به شیوهای تازه و آرامآرام مرور کنیم.
@dr_majd_majd
#کوتاهدرس۱۴۰
معمولا در آزمونهای مدارس یا دانشگاه، ریشه مضارع مصدرهای شکفتن و نهفتن و خستن پرسیده میشود. ریشه مضارع شکفتن میشود شکمب( به کسر شین و ضم کاف) اما از این ریشه لغتی در زبان نیست. از ریشه باستانی این مصدر یعنی uz-kaufa، لغت شکوفه در زبان باقیست. ریشه نهفتن نهنب( به فتح نون و ه) است و لغت نهنبن به معنای سرپوش از این ریشه است. ریشه مضارع خستن مشخص نیست اما بعید نمیدانم «خس یا خر»باشد چون ریشه خس، ضمیمه ماده ساز ت گرفته و ریشه ماضی خست را ساخته و لغت خسته را از همین ریشه داریم. در مورد خر، نیز واژه خراش از این ریشه، از زبانهای باستانی به فارسی رسیده است. ریشه باستانی این فعل، خد xad بوده. در مورد ابدال «س» و «د» و «ر» به هم در «خد و خس و خر»، به تحقیقات بیشتری در زبانهای باستانی نیازست.
لوزینه: گونهای از حلوای خشک که از مغز لوز (بادام) یا آرد لوز میساختند:
ز لوزینهی خشک و حلوای تر
به تنگ آمده تنگهای شکر
(نظامی گنجوی)
به یوسفصورتی، گرگی همی زاد
به لوزینه درون، الماس میداد
(نظامی گنجوی)
#لوزینه
#شکربادام
#واژهنامک
@iranshahr1353
#دریابنده
#درککننده
#درک_کننده
#حسگر
#واژهنامک
@iranshahr1353
#حس_کردن
#درک_کردن
#واژهنامک
@iranshahr1353
#گرامی
#واژهنامک
@iranshahr1353
جاتیگ
━━━━━━━━⪻⌑⪼━━━━━━━━
🔖 جاتیگ موجودی اهریمنی و پلید است. ظاهر آن شبیه انسان است با این تفاوت که ناخنها و موهای بلند و دندانهای دراز وخونین دارد.
این موجود خونخوار علاقهمند به خوردن جگر و قلب انسان است. جاتیگ تواناهاییهای فراانسانی دارد، این موجودات میتوانند پرواز کنند و مرکب آنان کفتار است. جاتیگ خاطرات و رازهای انسانها را ببیند و بدزدد.
💠 واژهشناسی جاتیگ
در فرهنگ و فولکلور بلوچی واژه «یاتوگ، جاتوگ، جاتیگ، جاتو، جادو» اغلب اشاره به موجودات اهریمنی و ارواح پلید دارد.
برابرواژه «جادوگر» فارسی در زبان بلوچی، «جاتوگِر و جادوگِر» است.
عمل جادو کردن و جادوگری در بلوچی «جاتیگی، جاتوگی» بهمعنی منسوب به «جاتیگ، جاتوگ» است؛ همچنین بهآن «جاتوگِری و جادوگِری» هم گفته میشود.
در فارسیِ میانه زردشتی «جادوگی-jādūgīh» و در فارسی میانه مانوی «جادوگی-jādūgī»، به معنی عمل منسوب به «جادوگ» بوده است. همین واژه به صورت «جادویی» در زبان فارسینو باقیمانده است.
💠 ریشهشناسی واژه جاتیگ
بهنظر میرسد ریخت «یاتوگ» این واژه که بهصورت نادر در ادبیات بلوچی دیده میشود نسبت به سایر ریختهای آن کهنتر است. در منظومهٔ زیبا و شیرخان میخوانیم:
• شێرخان لَگامءَ دار وتی
• تْرا جِنّ ءُ یاتوگی جَتَگ
معنی: شیرخان افسار خودت را نگهدار (مجاز: خودت را کنترل کن) ترا جن و یاتوگی زده است (مجاز: دیوانه و جنزده و جادوزده شدهای).
صورت باستانی این واژه «یاتوکَ-yātūka» بوده است که جزء نخست آنرا در اوستا بهصورت «یاتو-yātū» میبینیم. در سانسکریت هم این واژه بهشکل «یاتو-yātū» آمده است که نشان میدهد اصل هندو-ایرانی دارد.
در فارسی میانه متقدم «یاتوک-yātūk»، در سغدی «یاتوک-yātūk» و سپس در فارسی میانه «جادوگ-jādūg» وجود داشته و وامواژهٔ آن از فارسی میانه در ارمنی «جاتوک-jātūk» است.
💠 ماهیت جادوگ در ایران باستان
بیتردید، این واژه به گروهی از ارواح پلید اهریمنی دلالت میکرده، زیرا در اوستا و متون پهلوی نام جادوان غالباً در کنار نام پریان، دیوان و دیگر موجودات اهریمنی آمده است. در بندهش نیز جادوان گروهی از ارواح دیوی خوانده شده، و بر ضد ارواح ایزدی معرفی شدهاند.
مردم بلوچ نیز بهمانند ایرانیان باستان ریخت اولیه جاتوگ را حفظ کرده و جاتوگ را موجودی غیرانسانی و اهریمنی میشناسانند. در فرهنگ مردم بلوچ، جنّها و جاتوگ/جاتوها موجوداتی هستند که انسان را دیوانه و ناهشیار میسازند.
ادامه دارد.
#فرهنگ_و_رسوم
⌲ @balochs_history
این، متنی است که در این چند روزه در فضای مجازی در حال گردش است. چند بار برای من ارسال شده و لابد برای شما هم ارسال شدهاست.
متنی است که وانمود میکند قشنگ است، اما دگردیسی متنی است که چند سال است با هستهی مشترک و صورتهای کم و زیاد تغییرکرده، دست به دست میشود و خالی از خباثت نیست.
گاه متن با عنوان سالروز نامگذاری ایران منتشر میشود، گویی که ایران پیش از ۱۳۱۴ نام نداشته یا به تعبیر پانترکیستها و تجزیهطلبان و اخیراً فمنیستها! و برخی از همجنسگرایان!! از اساس ایران و زبان فارسی موجود نبودند که نام داشته باشند و از ۱۳۱۴ با غصب و تغلب و تقلب، اختراع شدهاند.
گاه نیز با عنوان تغییر نام ایران منتشر میشود انگار که نام ایران چیزی دیگر بودهاست و از ۱۳۱۴ به ایران تبدیل شدهاست و همچنان خباثتهای دیگر به آن افزوده و کاسته میشود.
این بار هم اینهمه صغرا و کبرا و آسمان و ریسمان کرده و شعر گفته که لابهلایش بگوید نام ایران، متعلق به پیش از آریاییان است و لامحاله این پیش از آریاییان یعنی اینکه ترکی بوده چون پانترکیستها معتقدند که از بدو بشریت، همهی سرزمینهای مسکون، ترک بودهاند و بعدش این اواخر بقیهی مردم جهان پیدا شدند. به نظر این جاعلان، سومریها و اورارتوها و ماناها و کاسیها و گوتیها و ماساژتها و سکاها و عیلامیها و مادها و اشکانیان و ساسانیان و اتروسکانها و هیتیها و انبیا و اولیا و علما و سرخپوستان و اسکیموها و سواران سفاین فضایی و ... همه بدون استثنا و اغماض، ترک بوده و هستند و آریاییان و دو سه تبار دیگر این طرف و آن طرف جهان، غاصب هستند.
و در این میان قطعاً دوستانمان میدانند که اگر میگوییم «پانترک» که یک فرقه هستند و از مزخرفات مخرب بشریتشان میگوییم، ارتباطی به «ترک» ندارد.
این متن در زرورق اینهمه شعرگویی و مایه گذاشتن از تحسین بانوان، فقط یک چیز میگوید: ایران، آریایی نیست.
در حالی که ایران دقیقاً یعنی آریایی و نام کشورمان نیز ایرانشهر، یعنی کشور آریایی است.
بیایید هر مزخرفی را بیتأمل بازارسال نکنیم.
@iranshahr1353
بامیگ یا بامی، منسوب به بام که از ایزدان روشنایی است، به معنی درخشان و باشکوه و لقبی برای #گنگدژ است و گنگدژ را سیاوش کاووسان در توران و آن سوتر ساخت و از زمرهی شهرهای پرنده بود. هماکنون پشوتن گشتاسپان که برادر کهتر اسفندیار است، در آن است با یارانش که از برگزیدگان اند و در انتظارند که کی زمانش برسد و در بازپسین بیرون آیند و با نیروهای بدی بستیزند و جهان را پاک گردانند.
دربارهی شهرهای پرنده، این مقاله دیده شود: گلشن زرنگار و شهرهای پرنده، تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران
#بامیگ
#بامی
#درخشان
#باشکوه
#واژهنامک
@iranshahr1353
بام، نام ایزدی است از ایزدان روشنایی و طلیعهی صبح، آفریدهی اوست. به همین سبب آن دم را بامداد میخوانند، یعنی آفریدهی ایزد بام، با ساختار «بام (نام ایزد) + داد (از دادن به معنی آفریدن)». نیز بام، افزون بر نام ایزد، به معنی بامداد نیز به کار میرود.
#بام
#بامداد
#واژهنامک
@iranshahr1353
#برازنده
#درخشنده
#تابنده
#واژهنامک
@iranshahr1353
#برازش
#درخشش
#تابش
#واژهنامک
@iranshahr1353
@dr_majd_omid
کوتاهدرس ۱۳۴: نقدی بر ادعای دکتر محمود حسابی درباره لغتسازی در زبان فارسی.
شادروان دکتر محمود حسابی در مقدمه کتابی با عنوان «فرهنگ حسابی» چاپ دانشگاه صنعتی امیرکبیر واحد تفرش زمستان ۱۳۷۲، مطالبی را درباره اهمیت زبان پارسی و مقایسه اش با زبان عربی در زمینه لغتسازی و خلق واژه های جدید نوشته اند که مطالبی درست،درخور و ارزشمند است. با این حال آن مرحوم در محاسباتی که در ادامه توضیح خواهم داد به این نتیجه رسیده اند که در زبان فارسی دستکم دویست و بیست و پنج میلیون واژه جدید غیر تکراری میتوان ساخت و این عددی سرسام آور است.( برای درک سرسام آور بودن این رقم،مقایسه کنید که کل تعداد لغتهای بزرگترین لغتنامه زبان فارسی یعنی لغتنامه دهخدا فقط سیصد و چهل هزار واژه است)! مردم عادی و حتی استادان ادبیات نیز از این سخن دکتر حسابی خوششان آمده و بی تحقیق و بررسیی آن را پذیرفته و سالهاست تکرارش میکنند.
اینجانب اگرچه بر این باورم که ساختمان زبان فارسی توانایی ساخت صدها هزار لغت را بی هیچ پایانی و محدودیتی دارد و از این حیث شایسته آفرین است ولی درصدد آنم که سخن دکتر حسابی را نقد و تحلیل کرده و اشتباهش را نشان دهم.
ابتدا باید ببینیم دکتر حسابی چگونه به این رقم رسیده اند. ایشان نوشته اند زبان فارسی منشعب از هند و اروپایی ۲۵۰ پیشوند و ۶۰۰ پسوند و ۱۵۰۰ ریشه فعلی دارد که میتوان آنها را با هم ترکیب کرد و لغت جدید ساخت و حاصلضرب آنها میشود دویست و بیست و پنج میلیون. مثلا ریشه فعلی گفت را میتوانیم با پیشوند پیش و پسوند ار ترکیب کرده و لغت پیشگفتار را بسازیم. به همین قیاس، از ترکیب تمام ریشه ها و پسوندها و پیشوندها به عدد مذکور رسیده اند.
اینک بررسی و تحلیل : نخست اینکه تعداد افعال زبان فارسی هزار و پانصد نیست و حدود پانصد فعل است. تازه در شمارش این افعال ، افعال نامأنوس و مرده ای چون الفنجیدن را نیز برشمرده ایم.هر فعل هم دو ریشه ماضی و مضارع دارد میشود هزار ریشه.
دوم اینکه تعداد پیشوندهای زبان فارسی دویست و پنجاه نیست و حدودا سی پیشوند است. باز در این محاسبه حتی پیشوندهای غیر فعالی چون پا در پاداش و اف در افسوس و پی در پیمودن و ام در امشب را هم شمرده ایم.
سوم تعداد پسوندها نیز ششصد عدد نیست و حدودا یکصد و بیست پسوند است. باز هم در این محاسبه پسوندهای مرده ای چون ون در تافتون و اغ در چراغ و اس در خرناس را شمرده ایم.
اینک حاصلضرب ریشه ها در پسوندها و پیشوندها میشود:
30*1000*120=3,600,000
سه میلیون و ششصد صد هزار که با رقم دکتر حسابی بسیار فاصله دارد.
چهارم بطور کلی این شیوه محاسبه غلط است چون هر ریشه ای را نمیشود با هر پسوند و پیشوندی ترکیب کرد مثلا از خور میتوان خوراک ساخت ولی نمیتوان خوراغ یا افخوراک ساخت! پس با این شیوه هم کلی لغت حذف میشوند.
پنجم : تعداد بی پایانی از واژه ها بدون ریشه فعلیند و از ترکیب کلمات ساخته میشوند مانند خوشبخت و از این رو بی پایانند.
نتیجه گیری پایانی: ساخت واژه جدید در زبان فارسی پایانی ندارد ولی، هم شیوه محاسبه دکتر حسابی اشتباه است و هم رقم بدست آمده اش یعنی دویست و بیست و پنج میلیون.
اهمیت این نقد وقتی بیشتر آشکار میشود که افزون بر تکرار دائم این سخن در بین مردم و فضای مجازی، همان اطلاعات حسابی را به هوش مصنوعی هم داده اند و بعد به آن استناد میکنند و میگویند هوش مصنوعی چنین گفته!
@dr_majd_omid
#فریادرس
#یاریرسان
#واژهنامک
@iranshahr1353
#فریاد
#داد
#یاری
#کمک
#واژهنامک
@iranshahr1353
@dr_majd_omid
کوتاهدرس ۱۳۳ بیمار به چه معناست؟
چند سالیست در فضای مجازی مطلبی دست بدست میشود که بیمار یعنی بدون مار! و داستانی هم برایش ساخته اند که در زمان پورسینا در همدان طاعون آمده و هر کس مار داشته نجات می یافته( چون موشهای خانه اش را میخورده اند) و هر کس مار نداشته میمرده!
باور کردن چنین داستان بی پایه ای و نقلهای پیاپی آن موجب شگفتی است!
بیمار از ریشه باستانی آمایاوابارا ( یعنی دو هزار و سیصد سال قبل از قصه خیالی طاعون و پورسینا و همدان) و پهلوی ویمار( یعنی هزار و سیصد سال قبل از پورسینا ) هر دو بمعنای صاحب درد و رنج گرفته شده. بی در بیمار ارتباطی با پیشوند منفیساز «بی» فارسی دری، مثل بیکار و بیهوش ندارد.
@dr_majd_omid
#رستگاری
#رهش
#رهایش
#رهایی
#گریز
#فرار
#واژهنامک
@iranshahr1353
#سکههای_عربساسانی یکی از بسترهای دوامآوری زبان و خط پهلوی ساسانی در دستگاه خلفای مسلمان بود. اعراب شبهجزیره، فاقد نظامهای اداری و مالی بودند و البته سکّه هم نداشتند و از سکههای رومی و ایرانی برای تبادلات محدود خود بهره میبردند. در دوران دولت مدینه هم کماکان از سکههای رومی و بیشتر از سکههای ایرانی استفاده میشد. از زمان عمر و پس از او اندکاندک بر سکههای ساسانی از پیش موجود با حفظ نقش پادشاه و آتش مقدّس و متن پهلوی، واژههای عربی افزوده شد، مانند جائز، عمر، بسمالله و الله اکبر. در دوران امویان، ضرب سکه آغاز شد، اما باز همان نقش پادشاه و آتش مقدّس و البته خط پهلوی حفظ شد و به سنّت پادشاهان ساسانی که از هر موقعیت برای اندرز دادن بهره میبردند، اندرزهایی همراه با نام فرمانروایی که سکه را ضرب کرده، به خط پهلوی نگاشته میشد. از دورۀ عبدالملک بن مروان، پهلویزدایی از امور دیوانی و مالی آغاز شد، اما تا یک سدۀ دیگر نیز در برخی از ولایتها سکههای ساسانی ضرب میشد.
در نگارۀ بالا در سویی که پادشاه مینگرد، نام «اومر ی اوبیط الاه» (عمر بن عبیدالله) به خط پهلوی، قابل خواندن است.
#خط_پهلوی
@iranshahr1353
#درک
#احساس
#واژهنامک
@iranshahr1353
#گرامی_کردن
#گرامی_داشتن
#واژهنامک
@iranshahr1353
جاتیگ
━━━━━━━━⪻⌑⪼━━━━━━━━
💠 بررسی تطبیقی جاتیگ در فرهنگ ایرانیان باستان و فرهنگ مردم بلوچ
🔸 به باور مردم بلوچ، جاتیگ روح پلید زنی است که بچهدار نمیشده و یا فرزند خود را از دست داده است و از اینروی، در صدد کشتن زنان زائو و نوزادانشان است تا قلب یا جگر آنان را بخورد.
🔸 برای دور راندن جاتیگ، زنان شبها با روشن کردن آتش و خواندن آواز شپتاکی یا وزیت به ستایش خداوند، پیغمبر و بزرگان دین مینشینند. این مراسم باعث دور رانده شدن جاتیگ میشود. مدتزمان این مراسم چهار الی شب شش است و پس از به پایان رسیدن این مدت زمانی، اگر فرزند سالم ماند، جشن ششگ یا ششگانی برگزار میشود و گوسفند قربانی میکنند. اگر طی این زمان کودک و مادرش مریض بودند ممکن است مراسم شپتاکی تا چهل شب ادامه یابد.
🔸 در گذشته طی برگذاری جشن جۆهانمُش [موسم و هنگام کوبیدن خرمن]، بنا بر این باور که جاتیگها میآیند جو و گندم و دیگر محصولات دروشده را میدزدند، آتشی میافروختند تا جاتیگها را دور نگه دارند و محصولات خود را از شرشان محفوظ دارند.
🔸 در ایران باستان، برافروختن آتش در دفع جادوان بسیار مؤثر بوده است. به روایت وندیداد، زمانی که کسی هیزم خوشبو بر آتش مینهد، در هر سو که باد بوی خوش آتش را میبرد، هزار دیو و دوهزار جادو و پری نابود میشود. نیز بنابر روایت پهلوی، اگر بهغیر از نیمهشب آتش بهرام را برافروزند یا در نیمهشب آتش آذران را برافروزند یا در نیمهشب بوی خوش بر آتشِ بهرام نهند، آن آتش هزار دیو و دو هزار جادو و پری را نابود میکند. از جمله کارهایی که به بهدینان توصیه میشود، روشن نگاهداشتن آتش برای سه شبانهروز در خانهای است که نوزادی در آن متولد شده است. این آتش کودک را در برابر دیوان و جادوان و پریان محافظت میکند. وظیفهٔ آتش بلندسود، زدن و سوختن و شکست دادن جادوان و پریان است.
🔹 در ایران باستان جادو بهسان دیو، گاه معادل ایزد باطل به کار میرود. به همین سبب است که دیو و جادو در متون باستان و میانه بسیار با هم به کار میروند. همچنین اقوام دیویسن (دیوپرست) با صفت جادو خوانده شدهاند، چنان که تورانیان به سبب دیویسن بودن، صفت «جادو» یافتهاند. گشتاسب نیز ارجاسب تورانی را «ترک جادو» خطاب کرد. در زندبهمنیسن نیز در خبر تهاجم دیوان گشاده موی خشم تخمه به ایران - که به احتمال بسیار زیاد مغولانند – آمده است: «به سرزمینهای ایران که من اورمزد آفریدم به جادوگری بتازند».
🔹 به باور مردم روستای پارک شیخان، دختر یکی از اجداد طوایفشان به نام شهسوارخان وفات میکند و پس از مدتی کاشف به عمل میآید که کار جاتیگی به نام مغول بوده است. در این منطقه مغول مشهور به جاتیگ بوده، یعنی کسی که قلب آدم را با جادو درمیآورد و میخورد.
━━━━━━━━⪻⌑⪼━━━━━━━━
📚مقالات مورد استفاده:
📜 واشقانی فراهانی، ابراهیم (۱۳۸۴): «اسطورهٔ آغاز در ایران باستان». صفحات ۳۰۵ تا ۳۰۷.
📜 دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، مقاله «جادو»، ج۱۷، ص۶۳۴۵.
پایان.
#فرهنگ_و_رسوم
⌲ @balochs_history
💠 جاتیگ
⎋ موجودی اهریمنی در فرهنگ مردم بلوچ
⌲ @balochs_history
یک سئوال دارم آیا دریا
زن هست یا مرد؟!
این چه سئوالیست
دریا اسم دختر است
هیچ توجه کرده اید
به بالا مینگرم
آسمان، خورشید، ستاره، ناهید، زهره، مهتاب، باران، به
نام بانوان است
به دریا مینگرم
مروارید، صدف، موج، پری، به نام بانوان است
به باغچه مینگرم
شبنم، مریم، نسترن، رز، مریم نرگس، یاس، نیلوفر، لاله، به نام بانوان است
به دشت مینگرم
آهو، غزال، گلشن، به نام بانوان است
به دل کوه مینگرم
طلا، نقره، الماس، یاقوت،
به نام بانوان است
به تن مینگرم؛ نفس، جان، به نام بانوان است
دیگر سئوالی ندارم
این چه ابهت وحکمتی
است که دنیا به نام بانوان است
*تقدیم مهر بانوی ایران زمین*
*امروز سالگرد نامگذاری کشور عزیزمان "ایران" است*
در سال ۱۳۱۴ شمسی طبق بخشنامه وزارت امور خارجه و تقاضای دولت وقت؛ و تصویب مجلس شورای ملی، نام رسمی “ایران” (به جای پارس و پرشیا) برای کشور ما انتخاب شد.
نامی که امروز ایران گفته میشود، بیش از ۶۰۰ سال پیش "اِران" تلفظ میشد.
زنده یاد سعید نفیسی نویسنده و محقق نامی ایرانی در دی ماه ۱۳۱۳ نام "ایران" را به جای "پرشیا" پیشنهاد کرده بود.
واژه ی "ایران" بسیار کهن و پیش از آمدن آریایی ها به سرزمین مان اطلاق میشد و نامی تازه و ساخته و پرداختهای نیست
واژه " ایران" از دو بخش درست شده است:
بخش اول " ایر " به معنی اصیل، نجیب، آزاده و شریف است؛ بخش دوم به معنی سرزمین، جا و مکان است.
معنی کلی واژه ایران، “سرزمین آزادگان و نجیب زادگان" میباشد.
مرا شادی از نام ایران بود
دلم پر ز یاد نیاکان بود
ز ایران جهان پیش من گلشن است
همیشه ز یادش دلم روشن است.
حتما بخوانید و برای دوستان ارسال کنید .
نادرافتخاری 🌷
بامداد، یعنی آفریدهی ایزد بام که از ایزدان روشنایی است و بامداد، طلیعهی آفتاب است.
#بامداد
#واژهنامک
@iranshahr1353
@dr_majd_omid
#کوتاهدرس ۱۳۵
بتازگی میگویند سگ پاس میکند نه پارس.پارس نام ایرانیان است و منسوب کردن صدای سگ به آن، از سوی دشمنان تاریخی ایران و برای خوارکردن مردم سرزمین پارس بوده.
در متون کهن و نیز در فرهنگهای لغت، پاس کردن سگ درج شده اما باید دانست که پارس کردن هم درست است. پارس سگ از ریشه پاسراوا و از زبان اوستایی در همان معنای مراقبت و نگهبانی آمده و پارس در معنای مردم پارس از زبان فارسی باستان( دوره هخامنشیان) گرفته شده بنابراین دو واژه جداگانه از دو زبانند و بحث خوارداشت و تحقیر در میان نیست.
@dr_majd_omid
#برازنده
#درخشنده
#تابنده
#واژهنامک
@iranshahr1353
#برازیدن
#درخشیدن
#تابیدن
#واژهنامک
@iranshahr1353
#به_فریاد_رسیدن
#یاری_کردن
#واژهنامک
@iranshahr1353
#فریادرسی
#یاریرسانی
#مساعدت
#واژهنامک
@iranshahr1353
#فریاد
#داد
#یاری
#کمک
#واژهنامک
@iranshahr1353
#وخشاگی
#معنویت
#روحانیت
#واژهنامک
@iranshahr1353