2016///۱۳۹۵ شروع مجدد: 9March2019/// اسفند ماه ۱۳۹۷ زندگی👨👩👧 مالکیت🚧 آزادی🗽 پُست آغازین کانال👇 https://t.me/whynationsfail2019/2
تمام لشکرکشیهای ارتش در دوره ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ با هدف سرکوب مراجع بدیل قدرت نظیر حکام محلی و رؤسای عشایر، خلع سلاح و آرام کردن مردم غیرنظامی و حفظ امنیت داخلی انجام گرفت. وظیفهٔ دوم ارتش حفظ ایران در برابر تهاجم خارجی و دفاع از حقوق و موقعیت منطقهای ایران بود، که صرفاً بعنوان امری نظری باقی ماند[67].
استفانی کرونینЧитать полностью…
استاد محمدقلی یوسفی
از برجستهترین متفکران اقتصادی در ایران و مؤلف آثاری حائز اهمیت مانند «خطاهای فکری علم اقتصاد»، «بسوی توسعه بدون حکمرانی» و «توسعه خودانگیخته و تکامل اجتماعی» هستند. «فردای اقتصاد» در گفتگویی یک ساعته و بسیار مفید با ایشان به نقد اقتصاد آکادمیک نشسته که مشاهدهٔ آن برای دانشجویان اقتصاد و مدیریت، لازم و ضروری است.
تلاش بسیار طی دو دهه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ برای ایجاد یک ارتش نوینِ حرفهای که به شیوهٔ اروپایی، سازمانیافته و بتواند مدافع بلندپروازیهای منطقهای ایران باشد، عملاً به پیدایش سپاهی انجامید که از لحاظ نظامی ناکارآمد، از نظر ساختاری ضعیف، عمیقاً سیاستزده و هزینههای آن بسیار فراتر از تحمل اقتصاد کشور بود. مثلاً برقراری خدمت اجباریِ سربازی، ارتش بزرگی پدید آورد که البته ارتشی نیرومند و کارآمد نبود، حال آن که مبالغ کلانی که صرف خرید جدیدترین سلاحها از خارج میشد باعث نادرست جلوه دادن اولویتهای نظامی شد و به ارزیابیهای غیرواقعی و خوشخیالانه در مورد قدرت ارتش انجامید. خود رضاخان که حکومتش پیوسته خودسرانهتر میشد و در نتیجه باعث انزوا و جداییاش از ملت شده بود، هم به ارتش متکی بود و هم به نحوی مرگبار از آن و از سرخوردگی فزایندهٔ افسران آن میترسید؛ این تناقض هم پیامدهای نظامی داشت، هم سیاسی که بارزترین و ناخوشایندترین نمونه آن بیکفایتی فرماندهی عالی ارتش یا خود شاه در نشان دادن واکنشی یکپارچه و منسجم به تهاجم روس و انگلیس در ۱۳۲۰ بود.
استفانی کرونینЧитать полностью…
خطاهای فکری علم اقتصاد
◻️حتی گریگوری منکیو، اقتصاددان پرآوازه جریان اصلی علم اقتصاد و نویسنده کتابهای درسی نیز میگوید که کارهای چندین دهه گذشته در علم اقتصاد یک چرخش اشتباه بوده است. جریان اصلی علم اقتصاد که باور داشت با ابزار ریاضیات میتواند به دستاوردهای علوم طبیعی نزدیک شود، نتوانست بزرگترین اتفاق اقتصادی قرن بیست و یکم یعنی بحران مالی ۲۰۰۸ را پیشبینی کند. اما پرسش اصلی این است که چگونه علم اقتصاد از جهان واقعی فاصله گرفت؟
◻️در این قسمت از برنامه کتاب فردا، درباره کتاب «خطاهای فکری علم اقتصاد» با نویسنده آن دکتر محمدقلی یوسفی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طبابایی گفتوگو کردهایم. نحوه شکلگیری اقتصاد نئوکلاسیک، دلیل بحران در علم اقتصاد، نقد روش ریاضی در علم اقتصاد، شباهتهای اقتصاد جریان اصلی به سوسیالیسم بازار محورهای اصلی این گفتوگوست و تمرکز این جلسه بر موضوع تاریخ اقتصاد و اشکالات اقتصاد جریان اصلی در بحث معرفت شناسی است.
برای مشاهده ویدئوی کامل این برنامه در وبسایت فردای اقتصاد کلیک کنید
🎙نسخه صوتی
#کتاب_فردا
▫️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
1000 Subscribers
12 Khordad 03
/channel/khateraaat
تحریف وقایع و دغلبازی تنها شیوهٔ منورالفکران ایرانی نیست بلکه سنتِ روشنفکری غربی است و ریشه در اخلاقیات این قشر دهریمسلک دارد. Johnson در کتاب قابل تحسین خود تحت عنوان Intellectuals زندگی و زمانهٔ تعدادی از روشنفکران بزرگ را بررسی کرده و تکنیک تحریف و دغلبازی آنها را شرح داده است. در فصل مختص به «کارل مارکس» یک نمونه را آورده که آنرا در پست بعد با دقت بخوانید.
Читать полностью…باز هم «جناب گاو» گُل کاشته و مهملات روشنفکری تاریخ معاصر را هرس کردهاند. مشخص نیست اگر تحقیقاتی که در بازنگری تاریخ قاجاریه آغاز شده، فراگیر شود، چه از خرافات مدرن روشنفکران و انقلابیون ایرانی باقی میماند تا به آن دلخوش باشند و از این راه، توده را تحمیق کنند.
از اینجا بخوانید👇🏼
/channel/jenabegav/1577
ایرانیها از زمان پیش از انقلاب که تقلّب در انتخابات امری عادی بود، لطیفهای ساخته بودند: در کشورهای دیگر نتیجهٔ انتخابات را یک روز بعد اعلام میکنند و در ایران سهماه قبل-۲۶۰
آیا از نقاط قوت لیبرالیسم کلاسیک و لیبرتارینیسم همین نیست که مفتخریم به اصول نظریای پایبندیم که فارغ از دوره و جغرافیا، انسان را از حقوقی جداییناشدنی برخوردار میگرداند؟ شکی نیست که همینطور است—و بسیاری از نقدهای لیبرتارینها به سیاستمداران و فعالانِ چپگرا، و نقدهایشان به برخی شاخههای محافظهکاری که به دفاع از وضع موجود میپردازند، نیز معطوف به همین نکته است. یک نظریهی سیاسیِ مبتنی بر اصولِ استوار و نامتناقض، چیزی است که فعالیت و کنش سیاسی را در مسیر درست نگه میدارد. چنین نظریهای قطعاً به ما میگوید که انسانِ ایرانی، فلسطینی، اسرائیلی، آمریکایی، در دنیای امروز حقوقی یکسان دارند.
اما با توجه به این مسئله، کنش باید چگونه باشد؟ یک باورِ اشتباه این است که کنشی که بهطور تمام و کمال مبتنی بر اصولِ جهانشمولِ نظری نباشد، قابلقبول نخواهد بود. این عقیده اشتباه است، زیرا هیچ کنشی هیچگاه نمیتواند اصولِ جهانشمول را در بر بگیرد (یعنی نمیتواند در یک قدم موجب برقراری حق تمام انسانهای جهان شود)—پس طبق این باور، هیچ کنشی راضیکننده نخواهد بود.
باور درست این است که کنش باید بهگونهای باشد که نتایج آن به افزایش سرکوب بر فردِ کنشگر ختم نشود. برای مثال، یک لیبرتارین با دستگیری و سرکوبِ یک معترض و سخنرانِ کمونیست توسط دولت مخالفت خواهد کرد؛ چرا که حمایت از چنین عملی در حقیقت اختیار دولت را برای سرکوب آزادیهای فردی افزایش میدهد. امری که در تضاد با اصول نظریهای است که یک لیبرتارین به آن باور دارد. به بیان کوتاه، اگر یک لیبرتارین با دولتی که ذیلِ آن زندگی میکند مخالف است، کنشی انجام نخواهد داد که مشروعیت و حوزهی دخالت آن دولت را افزایش دهد. در این مفهوم، اصولِ نظریِ لیبرتارینیسم مانع از انحرافِ کنشهای او خواهد شد.
این مثال را درنظر بگیرید: لیبرتارینهای آمریکا تمایل دارند مانع از دخالتِ مستقیمِ دولتشان در کشورهای دیگر بهمنظورِ برقراریِ آزادی بشوند. این به این معنی نیست که آنها از حق آزادی برای انسانهای کشورهای دیگر حمایتی نمیکنند؛ بلکه میدانند که درخواست از دولت برای حمایت از آزادی در دیگر کشورها باعث میشود دولت در کشور خودشان دست به نقض حقوق گستردهتری بزند. (البته وقایع چند سال اخیر نیز احتمالاً ثابت کرده که چنین دولتهایی چنان بیاصول هستند که نهتنها به ما در این سوی دنیا خیری نمیرسانند، بلکه حتی شاید حمایتشان چیزی جز شر هم نداشته باشد!)
در مسئلهی فلسطین و اسرائیل، اختلاف نظرها در میان لیبرتارینها نیز فراوان است. اما فارغ از این اختلافنظرها دربارهی خود مسئله، این اصل که کنشِ یک لیبرتارین همواره باید در جهتی باشد که دولت خودش بزرگتر نشود، میتواند راهنمای خوبی برای زندگی باشد. از این نظر، لیبرتارینیسم را از هر نظریهی «رئالیسم سیاسی» رئالیستتر میدانم.
@austro_libertarian
یهودیان زمانی علیه نژادپرستی هیتلر بودند امّا نژادپرستی خودشان یک گام فراتر میرود. من از آغاز با صهیونیسم مخالفت کردم چرا که مخالفِ هر شکلی از ناسیونالیسم بودم؛ امّا هیچوقت انتظار نداشتم که صهیونیستها، نژادپرست شوند. این، چیزی است که به سبب تبار[یهودیا]م مرا شرمسار میکند: من بابت اَعمال نژادگرایانه اسرائیلی خود را مسئول میدانم.
کارل پوپرЧитать полностью…
شاه فرهنگ و صلح؛ شاه شهید
جمشید کیانفر
تا که دستِ ناصرالدینْ
خاتمِ شاهی گرفت
صیتْ داد و معدلت
از ماه تا ماهی گرفت
شاه شهید را میرزا رضا کرمانی در ایام بستنشینی در حرم عبدالعظیم؛ زمانی که شاه بزیارت رفته بود بضرب طپانچه از پای درآورد. حریمی که شاه شهید برای آن حرمت فوقالعادهای قائل بود و اگر کسی یا مجرمی در اماکن مقدسه بست مینشست تا زمانی که در بست بود از تعقیب و گریز و مجازات در امان بود، در همان حریم امن ترور شد و برای نخستین باز قداست حرم امن توسط بستنشین شکست و همین عمل سبب شد که میرزارضا را در همان حریم امن دستگیر کنند و بعد از این بود که حرم امن برای مردم سفارتخانههای خارجی شد. روان شاه شهید شاد که خوب جدِّ فرهنگی است.Читать полностью…
خاصیّت هر نسل این است که آزمایشِ نسلِ گذشته را فراموش بکند.
صادق هدایتЧитать полностью…
انقلابیون شرور؛ حالا میخواهید خدا را هم به زیر بکشید؟ فکر میکنید همه چیز را تغییر دادید؟ ولی هیچ چیز تغییر نکرده، همه چیز بدتر شده! شاه را گردن زدید و مارا و روبسپیر را بر ما حاکم کردید. سابق یک مستبد داشتیم که شاه بود و حالا هزاران مستبد چون شما داریم که حریصانه به دنبال قدرتاید. حرامیها! این بود آزادی و برابری؟ میخواهید همه را به زور برابر کنید؟ دروغگوها! آزادی تنها متعلق به خودتان است، به نام ملّت میکشید و به یغما میبرید. امیدها را کشتید و زندگی بسیاری را نابود کردید. با تخیل انقلابی و مضحک خود، ماریان را مظهر خود خواندید و از خونهای بسیار، انقلاب را سیراب کردید. ننگ بر شما!
از نمایشنامه «ناامیدی سان کولوت»Читать полностью…
https://www.ddinstagram.com/reel/C7UYYcQI9P8/?igsh=amtsbWszbmdtcGl3
Читать полностью…مدلهای اقتصادسنجی، علمی نیستند بلکه سیاسیاند. تنها ابزاری برای دولتمردان فراهم میآورند تا هرگونه مایلاند از آن استفاده کنند. اصولاً مدلسازی، با دنیای واقعی سازگار نیست. اکثر متغیرها و پارامترها دلبخواهی تعیین میشوند.Читать полностью…
محمدقلی یوسفی
China maintains stance on disputed Gulf islands despite Iran's anger
چین روز دوشنبه با وجود خشم تهران از پکن به دلیل توصیف جزایر تحت کنترل ایران به عنوان موضوعی که باید با امارات متحده عربی حل و فصل شود، موضع خود را در مورد سه جزیره مورد مناقشه خلیج فارس حفظ کرد. چین هفته گذشته در بیانیهای از تلاشهای امارات برای دستیابی به یک «راهحل مسالمتآمیز» برای موضوع جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی حمایت کرد. جزایر مورد ادعای امارات و ایران از سال ۱۹۷۱ پس از خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس در اختیار تهران قرار گرفته است.
ایرانیان، مانند بسیاری از ملل دیگر، خیلی زود رنگ عوض میکنند.
هما کاتوزیانЧитать полностью…
اگر مدرنسازیْ هدفِ رضاشاه، و تمرکزْ روش او بود، ناسیونالیسم، ایدئولوژی یا مرامی بود که هر دو را مشروعیت میبخشید.
رودی ماتیЧитать полностью…
شارلاتان کیست؟
مارکس و تحریف برای تحریک
پال جانسن
مارکس و انگلس در فریبکاری غالباً همکار یکدیگر بودند، هر چند مارکس جعلکنندهٔ گستاختری بود. در یک موردِ بویژه زننده، از حد عادی خویش نیز فراتر رفت. این همان «سخنرانی افتتاحی» مشهور «مجمع بینالمللی کارگران» بود که در سپتامبر ۱۸۶۴ بنیان گذاشته شد. مارکس به منظور آنکه طبقهٔ کارگر انگلستان را از حالت رخوت درآورد جملهای از سخنرانی گلادستون[نخستوزیر وقت بریتانیا] را که در مورد بودجه در سال ۱۸۶۳ ایراد کرده بود عمداً تحریف کرد. گلادستون در اظهارنظر دربارهٔ افزایش ثروت ملی چنین گفته بود: «اگر بر این عقیده بودم که این افزایش سرمستکنندهٔ ثروت و قدرت منحصر به طبقهای است که زندگی راحتی دارند شاید با نگرانی و رنج به آن مینگریستم.» و بعد افزود: «اما این خوشبختی را داریم که بدانیم وضع متوسط کارگر انگلیسی در بیست سال اخیر به درجهای بهبود یافته که میدانیم فوقالعاده است و شاید بتوان گفت که در تاریخ هر کشور و هر عصری بیسابقه است.»
مارکس اما در سخنرانی خود از قول گلادستون چنین گفت: «این افزایش سرمستکنندهٔ ثروت و قدرت کلاً منحصر به طبقاتِ صاحب مال است.» از آنجا که آنچه گلادستون واقعاً گفت حقیقت داشت و مجموعه شواهد آماری آن را تأیید میکرد، و از آنجا که به هر صورت همه میدانستند که او به ضرورت گسترش هر چه بیشتر توزیع ثروت سخت پایبند است به دشواری میتوان تصور کرد که وارونهسازی مقصود او به صورتی گستاخانهتر از این امکانپذیر باشد. مارکس منبع خود را روزنامۀ «مورنینگ استارا» ذکر کرد؛ اما این روزنامه و روزنامههای دیگر و «هانسارد» سخنان گلادستون را درست نقل کرده بودند. نقلقول نادرست مارکس گوشزد شد. با اینهمه او آن را همراه ناهمخوانیهای دیگر، دوباره در «سرمایه» نقل کرد و هنگامی که این تحریف دوباره مورد توجه قرار گرفت و محکوم شد، برای پوشاندن حقیقت مقدار عظیمی مرکب صرف کرد؛ او و انگلس و بعدها دخترش، الینور، درگیر ماجرا شدند و مدت بیست سال کوشیدند از آنچه غیر قابل دفاع بود دفاع کنند. هیچ یک از آنها تحریف آشکار اصلی را هرگز نپذیرفتند و نتیجهٔ مباحثه این است که بعضی از خوانندگان چنانکه قصد مارکس بود، احساس میکنند که هر یک از دو طرف مباحثه حرفی برای گفتن دارند اما چنین نیست. مارکس میدانست که گلادستون هرگز چنان سخنی نگفته و فریبکاری، عمدی بوده است. اما این ماجرایی منحصر به فرد نبود، مارکس به همین شیوه، نقلقولهایی از آدام اسمیت را نیز تحریف کرد.[124,5]
شکی نیست اگر در جنگ دوم جهانی، هیتلر، و نه استالین، مبارزه بر سر اروپای مرکزی و شرقی را میبرد و بدین سان ارادهٔ خود را بر بخش بزرگی از جهان تحمیل میکرد، آموزههای نازی که داعیهٔ علمی بودن نیز داشت، مانند نظریهٔ نژادی آن، اعتبار آکادمیک مییافت و در دانشگاههای سراسر جهان نفوذ میکرد. اما پیروزی نظامی سبب شد که علم مارکسیستی، و نه علم نازی، رونق یابد!
پال جانسنЧитать полностью…
توده، پیوسته آمادهٔ تنسپردن به سلطهٔ قدرتی است بیپایان، و به گفتهٔ لوبون تشنهٔ فرمانبرداری است.
فرویدЧитать полностью…
نخستین باری که خاتمی را دیدم برایش گفتم کشوری که داعیهٔ ارتباط با جهان را دارد و معتقد به گفتگوست، میباید شعارهای «مرگ بر…» را از دیوارهای خود پاک کند. در جواب تنها شانهای تکان داد و گفت: «باید باشی و بشنوی که دربارهٔ خود من چهها میگویند»-۲۶۴
ایران تنها کشور جهان است که خیال میکند ما[انگلیس] هنوز ابرقدرتیم-۳۱۶
استاد جمشید کیانفر؛ مصحح برجستهٔ ایرانی که تاکنون بیش از پنجاه جلد کتاب به تصحیح او منتشر شده است. ایشان از محضر جنابان ایرج افشار و عبدالله انوار بهره بردهاند.
میتوان واقعیت را نادیده گرفت، اما نمیتوان از تبعاتِ نادیده گرفتن واقعیت فرار کرد.
آین رندЧитать полностью…
همانطور که تاریخ مشروطه و بطورکلی قاجار نیازمند تجدیدنظرطلبی است، تاریخ پهلوی نیز به بازنگری نیاز دارد. اگر عینک فرقههای سیاسی کنار گذاشته شود و محققین بیغرض و غیرسیاسی تاریخ معاصر را مورد تحقیق و تدقیق قرار دهند خیل حقایق بر جویندگان آن، آشکار خواهد شد. یکی از آن دست موارد مهم، «اصلاحات ارضی» است. این انقلاب مثلاً سفید-که حتی نامش به تعبیر سیدضیا مضحک است- چنان واقعهای درخور اهمیت است که باید با نگاهی نو آنرا مورد کنکاش قرار داد. چرا که غالباً یا چپگرایان آنرا تحلیل و روایت کردهاند، یا روایت رسمی حکومت با جملهبندیهای خشک و تک خطی به آن پرداخته است. در ادامه، سندی تحت عنوان «تلگراف ملاکین همدان» را ملاحظه خواهید کرد که خطاب به آیتالله بروجردی نوشته شده و با دقت نظر جالبی تعارض چنین مصوبهای با قوانین مقدسه اسلام، و ایضاً عواقب ناشی از اجرای آن را توضیح میدهد. متاسفانه در تحریک پهلوی دوم به انجام چنین انقلابی، دولت دموکرات کندی، نقش داشته و رهنمود احمقانه آمریکا در این مورد خاص، به ایران لطمهای جدی وارد نموده است.
#تلنگر
و یهودا گفت: «چقدر به من میدهيد تا عيسی را به شما تسلیم کنم؟» آنان سی سكهٔ نقره به او دادند.Читать полностью…
متی؛ ۲۶
فردگرایی واقعی، ارزشِ خانواده را تصدیق میکند، به خودمختاری محلی معتقد است، و معتقد است بسیاری از چیزهایی که اقدامات قهری دولت معمولاً به بهانه آنها صورت میگیرد، میتواند ازطریق همکاری داوطلبانه بهتر انجام شوند.
هایکЧитать полностью…