#یادداشت_دانشجویی
#بخش_اول
✍فاطمه شاهحسینی
تیک تاک، شبکه اجتماعی چینی از گونه اشتراکگذاری موزیکویدیوهای کوتاه که به اعتراف نماینده کنگره آمریکا، با داشتن ۱۵۰ میلیون کاربر فعال آمریکایی و پشتِسر گذاشتن مقتدرانه فیسبوک، دو سوم جوانان و نوجوانان آمریکایی را جذب خود کرده و تاثیر بسزایی در جهتدهی جریانهای سیاسی و حتی انتخابات در آمریکا دارد.
از اتهام سوءاستفاده از دادههای کاربران و فروش آنها در کارنامهاش گنجاندهاند تا ایجاد آسیب جانی و اختلالات روانی و افسردگی برای کاربران و تا حتی دخالت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا! تازه ماجرا از جایی جالب میشود که در ۶ اگوست ۲۰۲۰، دونالد ترامپ با صدور فرمانی اعلام میکند: از یک ماهونیم دیگر انجام معامله میان آمریکاییها با شرکتهای چینی مالک اپلیکیشنهای «تیکتاک» و «ویچت» ممنوع است چرا که تیکتاک میتواند در کمپینهای دروغپراکنی به سود حزب کمونیست چین به کار گرفته شود و از این رو ایالات متحده «باید به منظور حفاظت از امنیت ملی دست به اقدامی تهاجمی علیه مالکان تیکتاک بزند.»
مرور می کنیم؛
جرم: داشتن «پتانسیل!» انتشار دروغ در کمپینهای دروغپراکنی،
هدف: حفاظت از امنیت ملی،
اقدام: از نوع تهاجمی، اعمال ممنوعیت انجام معامله با مالکان شرکتهای چینی
و حالا بد نیست مروری کنیم بر بخشی از جلسه استماع (بخوانید «بازجویی») پنجساعتهی «شو زی چو» مدیر عامل تیک تاک در حضور نمایندگان کنگره آمریکا در پیگیری همان جرم مذکور:
مدیر جلسه با شروع طوفانی اش آب پاکی را روی دست همه می ریزد،
«آقای چو، شما اینجایید زیرا مردم آمریکا باید حقیقت را در مورد تهدید تیک تاک علیه امنیت ملی و شخصی ما بدانند. پلتفرم شما باید ممنوع شود...»
اعضای کنگره از دموکرات و جمهوریخواه همه متفقالقولند که CCP (حزب کمونیست چین) از پشتیبانان این پلتفرم است و اطلاعات کاربران در اختیار دشمنان و بدخواهان آمریکا قرار میگیرد، و همین کافی است برای اعمال محدودیت دسترسی بر آن.
همه تاکید دارند که نگران آینده فرزندانشان هستند، یکی از نمایندگان کنگره میگوید از اینکه دخترش در آینده جذب چالشهای لاغری غیراستاندارد تیکتاک شده و دچار سوءتغذیه شود میترسد!
دیگری اعتراض میکند که اعتیاد به این شبکه میتواند ساعت خواب نوجوانان را بههم بریزد!
دیگری از افسردگی و جامعهگریز شدن فرزندانش حرف میزند!
آن یکی نگران موقعیت سیاسی خودش است و با دادن عنوان «قویترین ابزار پروپاگاندای اجتماعی» به تیکتاک، وحشت خود را از روزی که دولت چین با استفاده از دیتابیس غنی تیکتاک درصدد آسیبزدن به شخصیت اجتماعی او برآید ابراز می کند،
یکی دیگر هم که عین پنج دقیقه زمان صحبتش، تلاش میکند از الگوریتمهای ماشینلرنینگ تیکتاک سردر بیاورد؛ که تا چه حد از مختصات مکانی کاربران تغذیه میشوند، دیتای کاربران را به چه کسانی میفروشند و...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_اول
✍️علی پرویزی
امروزه دسترسی آزاد به اطلاعات از حقوق شهروندی شناخته میشود و میتوان شفافیت را یکی از محوریترین مؤلفههای سلامت حکمرانی دانست؛ بنابراین وظیفه حاکمیت شفافسازی اطلاعات برای مردم است. در این میان تأثیر فضای مجازی در دسترسی بیشتر مردم به اطلاعات را نمیتوان نادیده گرفت.
این امر در تعالیم دین مبین اسلام نیز همواره مورد تأکید است. بهطوریکه امام علی (ع) در نامهای به مالکاشتر میفرمایند: اگر مردم بدگمان شدند و گمان کردند که درباره آنان ستمی روا داشتهای عذر و دلیل خود را برای مردم آشکار کن.
امروزه بسیاری از کشورها برای افزایش سلامت و کارآمدی خود شفافیت را در دستور کار خود قرار دادهاند. به عبارتی اگر مسئولین بدون واسطه، مردم را از تصمیمات کلان خودآگاه کنند، جایی برای افراد سودجو و منفعتطلب برای مخدوش کردن اذهان مردم باقی نمیماند. شفافیت شامل نظام تصمیمگیری و انتخابات، شفافیت بودجه، فرایند تخصیص منابع، نظام مالیاتی، عملکرد هزینهای دولت، مصوبات قانونی و محاکم قضائی میشود. برای مثال در کشور آمریکا، طبق آمار منتشر شده از هر هزار دستور تعقیب و پیگیری که توسط دادستانی کل آمریکا در سال ۲۰۰۰ صادر شد، قریب به ۷۵ درصد آن مربوط به مقامات دولتی میشد تا دررابطهبا فعالیتهای غیرشفاف خود توضیح بدهند. ایالات متحده توانست با بهبود مواردی از قبیل استقرار نهادهای بازرسی و نظارتی قوی، برخورداری از یک دستگاه قضایی مستقل، آزادسازی اطلاعات و استفاده مناسب از ظرفیت جنبشهای مردمی، خود را از میان ۱۸۰ کشور به رتبه ۱۶ در شاخص ادراک فساد برساند. تجربیات مشابهی از کشورهای انگلستان، کره جنوبی و مالزی وجود دارد که در تمامی آنها نقش انتشار اطلاعات دولتی غیرمحرمانه و استقبال از جنبشهای مردمی به چشم میخورد.
در ایران نیز در برخی موارد مردم و مسئولین طعم شیرین شفافیت را چشیدهاند و در سالیان اخیر قوانین و زیرساختهای مناسبی در این راستا ایجاد شده است. برای مثال مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۷ قانونی برای شفافیت تصویب کرده است. طبق این قانون هر شهروند میتواند از تمامی دستگاهها درخواست انتشار اطلاعات بکند به جز در مواردی که اطلاعات طبق قانون دارای طبقه بندی هستند که شامل سازوکارها، اسناد، آمارهای رسمی، نامهنگاریها و گزارش عملکرد است. در سال ۱۳۹۶ سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات راهاندازی شد که در آن باید تمامی مؤسسات عمومی متصل و به درخواستهای شهروندان پاسخگو باشند. باگذشت ۵ سال از راهاندازی این سامانه همچنان سازمانهایی وجود دارند که به این سامانه متصل نشدهاند. شهروندان میتوانند درخواستهای خود را از طریق این سامانه به سازمانها و وزارتخانهها ارسال نموده و سازمان مربوطه موظف است در طی حداکثر ۱۰ روز پاسخ دهد. برای سازمانهایی که به سامانه متصل نشدهاند این الزام وجود دارد که از طریق نامهنگاری پاسخگوی درخواستهای مردمی باشند.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده چهارم: برنامه انجمن اسلامی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۳
پردیس مرکزی - دانشکده فنی - سالن چمران
استاد حرفهایش را از اينجا شروع ميکند که صحبت در جمعی با پيشنيههای متفاوت و شعارهای متفاوت و پرشوری که بیشتر شبیه میتینگ سیاسیست، سخت است ولی میخواهد به این پرسش بپردازد که چطور میتوان هویتهای سیاسی در جامعه را معماری کرد و ما سالهاست این چالش را داریم که نتوانستیم این هویتها را همگرا بکنیم. بعد از این میگوید که جنبشهای دانشجویی از دهه ۳۰، گرایشهای ضدامپریالیستی و گرایشهای مذهبی داشته و دارد؛ همین که حرف به این جمله میرسد چندنفری فریاد میزنند:"نداریم!!" استاد جواب میدهد "داشتهایم، این را نمیتوانید انکار بکنید" فریاد زده میشود "تمام شد!" استاد باز هم جواب میدهد "تمام شده باشد یا نشده باشد شما نمیتوانید انکارش کنید!!
الان سوال این است که تمام این گرایشها تحت چه هویتی میخواهند بازیابی شوند؟ یک پاسخ مهم این است که تمام گرایشهای صدسال اخیر در دانشگاه تحت چند هویت قابل بازشناسی است:
- آزادی طلبی: چه مذهبی چه مارکسیستی، چه اصولگرا چه اصلاحطلب، همهشان این هویت مشترک را داشتند. دانشگاه اساسا مهد آزادی است، گرایشهای مختلفی بوده و خواهد بود. به همین سالن هم محدود نمیشود و در بیرون از اینجا گرایشهای متعدد دیگری است.
- عدالت طلبی: در اشکال مختلف خودش را نشان داده و برای گفتگوی اجتماعی به کارمان میآید.
- علمی: علم محور بودن با قرائتهای مختلف، از نگاه های پوزیتیویستی تا تفصیلی و ... . نتیجه و بازتاب آن در بازنگری نظامات اجتماعی، دوری از عوام زدگی است.
- مبارزه با استبداد: در هر شکلی باشد، در هر دوره ای بوده باشد.
- دین داری: بخش زیادی از جنبشهای دانشجویی، چه شما بخواهید چه نخواهید دارای گرایش دینداری است.
صدای اعتراض و مخالفت بلند میشود: "نداریم!!"
استاد میگوید نمیتوانید انکارش کنید! اگر قرار است معماری نظام سیاسی مبتنی بر گفتگوی اجتماعی شکل بگیرد و حرکت تاریخی اتفاق بیفتد که مبتنی بر سازگاری اجتماعی است، باید اینها را بپذیرید. این شعار از زاهدان تا تهران و سنندج و ... که میدهید، این ایران دوستانه است و اگر بخواهد محقق شود نیاز به نظریه داریم؛ جنبش دانشجویی نیاز به نظریه سازگاری اجتماعی دارد و تنها با شناسایی، تصدیق و احترام و پذیرش همهی این هویتها ممکن است.
میگوید این شعارها که اینجا گفتید، خوشبختانه نفوذ خارجی و هنوز نگاه های انحرافی و به شکل سکتالیسم سیاسی در آنها وجود ندارد! و باید سعی کنیم چنین نشود! حکومت هم باید تلاشش را بکند.
یکی از عقب داد میزند این حکومت را نمیخواهیم! استاد توجهی نمیکند و ادامه میدهد: حکومت باید بستر را فراهم کند و ما بعنوان نسل فعال دانشگاهی باید دائما از ان سخن بگوییم.
صحبتش را خیلی ادامه نمیدهد؛ میگوید قرار بود روضهی طولانی بخوانم اما جمع اشتیاق به چیزهای دیگری دارد.
استاد که پایین میرود، نیم ساعت دیگر شعار و سرود ادامه دارد. این بار هرکس شعار هتاکانه و تند میدهد، جمعیت بیشتری همراهی میکند و صدای معدود انتظامات انجمن اسلامی که سعی میکند زن زندگی آزادیگویان، فضا را دست بگیرد خیلی به جایی نمیرسد.
پرده چهارم ادامه دارد ...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده چهارم: برنامه انجمن اسلامی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۱
پردیس مرکزی - دانشکده فنی - سالن چمران
حالوهوای فنی، به واسطهٔ اینکه اصل ماجرای ۱۶ آذر در این دانشکده رقم خورده، همیشه عجیبتر و متفاوتتر از دانشکدههای دیگر است.
از روزی که جنایت رژیم پهلوی در برابر دانشجویانی که حاضر نبودند کشورشان دوباره به دست استعمار بیفتد و علیه استکبار کشوری مثل آمریکا که همدست بریتانیا در کودتا علیه دولت مردمی مصدق بوده اعتراض داشتند، جایجای این دانشکده حسوحال خاطراتی را دارد که هر ۱۶ آذر زندهتر از سال قبل دیده میشود.
در طبقهی همکف روی برد جامعه اسلامی، صحبتهایی از رهبری در مورد نخبهها را چسباندهاند. بالا و در دو طرف مسیر منتهی به سالن چمران در طبقه ی اول، مثل اکثر روزها، بردها پر از نوشته و عکسند. روی برد فرهنگی پوسترهای برنامهی مربوط به سینماست، انجمن اسلامی چند پوستر از برنامههای قبلیش را زده. روی برد بسیج در یک طرف عکس شهدای ۱۶ آذر و بریده های از روزنامه اطلاعات که نحوه شهادتشان را نوشته چسبانده شده، با دو خبر مربوط به از سرگیری روابط ایران و بریتانیا و سفر نیکسون به ایران؛ سمت دیگر تصاویر شهدای دانشجو و طلبهی اخیر، زینالزاده، رضازاده، صالحی و علیوردی است به همراه معرفی و نحوهی شهادت، با دو خبر از رزمایش شبیهسازی حمله آمریکا و اسرائیل به ایران و خبر مسلحکردن معترضین. بالای برد، روی پسزمینه ی یک دیوار آجری نوشته شده: "دل به نور امید باید داد، پای پرچم شهید باید داد". جلوی برد میزی با تعداد زیادی اوریگامی لاله و یادبود چهلم شهدای شاهچراغ و شهید علیوردی و تعداد زیادی نشریه سپیدار قرار داده شده است.
جلوی در سالن چمران شلوغ است. در راهروهای دو طرف سالن دو برد قرارداده شده که رویشان "زن، زندگی، آزادی" نوشته شدهاست.
از جلوی در ورودی چمران تعداد زیادی عکس آویزان است. ساعت ۱۳:۳۰ هنوز کسی اجازه ورود به سالن را ندارد و سه نفر جلوی سالن با بازوبندهای انتظامات نشستهاند تا کسی نتواند وارد شود.
حوالی ساعت ۱۴:۱۰ در باز شده و دانشجویان وارد میشوند. ولی ۱۴:۳۰ در حالی که تعدادی از دانشجویان هنوز باقی ماندهاند در را میبندند و میگویند ظرفیت سالن پر شده است. ورودی سالن یک نفر دستبند سیاهی که رویش نوشتهشده "زن زندگی آزادی" به دانشجویان میدهد. تعدادی انتظامات اطراف سالن ایستادهاند. سمت راست سن، دو عکس از دو لنگه از سردر دانشگاه تهران است که جلوی آن ماکتی از یک معترض گذاشته شده است. دو قایق مشکی و برگهای که طرح خون رویش دارد هم سمت چپ سن در دکور دیده میشود، میزی هم در وسط برای سخنران در نظر گرفته شده و عکس شهدای ۱۶ آذر از آن آویزان شدهاست.
پرده چهارم ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده دوم: برنامه بسیج دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۲
پردیس مرکزی - دانشکده ادبیات - تالار فردوسی
بعد از او، نوبت به خانواده شهید عجمیان میرسد. برادر شهید به روی سن میآید و درباره شهید صحبت میکند. روحالله عجمیان، بسیجی مدافع امنیت، فرزند کارگری ساده در حوالی کرج بود که در آشوبهای کرج، به طرز وحشیانهای به شهادت رسید. برادرش از این که راه او، راه امام خمینی بود و این راه ادامه خواهد داشت سخن میگوید. از اینکه چطور ایران تنها کشور قدرتمند اسلامی است و دشمنان هربار بهانهای برای زمینگیرکردن آن پیدا خواهندکرد. پس از پایان صحبتهای او، به رسم تقدیر هدیهای به خانواده شهید تقدیم میشود.
سپس نماینده اتحادیههای انجمن دانشجویی سوریه در ایران صحبت میکند. او به این اشاره میکند که تکبهتکِ اتفاقاتی که در ایران در حال رخدادن است را در سوریه با همین ترتیب و به همین شکل دیدهاند، از اینکه چطور بازیکردن در این زمین کشور را به نابودی میکشاند و میگوید :"داستان سوريه با گرانی گازوئیل و بحران سوریه شروع شد که به سرعت به حرکت مسلحانه تبدیل شد. سعی کردند دانشگاه تعطیل کنند. الان گازوئیل دیگر گران نیست!! چرا که متاسفانه ديگر نفت و منابع انرژی کلا نیست. آیا به فکر ملت بودند؟ مردم سوریه را آزاد کردند!؟ میبینید که کردها جدا شدند و آمریکا را در غارت کردن نفت کمک میکنند." او سپس با تاکید بر اینکه در این زمانها بیشتر از هر وقت دیگری اتحاد در یک کشور لازم است، صحبت میکند و از اینکه چقدر لازم است حول این قضایا بیشتر صحبت بشود میگويد.
آخرین مهمان برنامه، نماینده اتحادیه کامیونداران است، از گلههای جدی رانندگان به ویژه کامیونداران میگوید و این که انتظار داشته تا رئیسجمهور در برنامه بماند و همهی حرفها را بشنود اما حالا که او نیست، دانشجویان را به عنوان مطالبهگرها و به عنوان آدمهایی که حرف مردم را میتوانند برسانند میداند و میگوید: "شما از طرف ما مطالبه کنید." او سپس از وضعیت ناوگان حملونقل و از اینکه ایران در این پازل چه جایگاهی داشته و در دهههای اخیر چطور رفتهرفته این جایگاه را از دست دادهاست و باید به آن توجه کرد، گله میکند. از اینکه چطور نسبت به این قضیه گله دارند اما عدهای با اعتصاب اجباری سعی در تخریب زندگی این آدمها دارند میگوید، از سوژهسازیها و اینکه چطور در هنگام استراحت یا صفهای خروج از مرز از آنها فیلم گرفته میشود و بهعنوان اعتصاب پخش میشود. و نهایتا تاکید میکند روی اینکه "ما اهل اعتصاب نیستیم، ما اعتراض داریم، به جِدّ هم داریم اما اعتصاب نه. هرکسی میآید با سفرههای ما شعار میدهد اما هنوز عملی نشده است!"
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
پرده اول: حضور رئیسجمهور در دانشگاه، تالار فردوسی دانشکده ادبیات - بخش ۴
پاسخهای رئیسجمهور
یک بار هم خانمی از بین جمعیت بلند میشود و میگوید از طرف جامعه معلولین، حرفهایی دارد، که خودش را به سختی به این جلسه رسانده و نامهای دارد که میخواهد به رییسجمهور برساند. رییسجمهور شخصا جلو میرود و نامه را از او میگیرد و قول میدهد در جلسهای، صحبتهای او را بهعنوان نماینده قشر معلولین بشنود.
بعد از صحبت تشکلها، رییسجمهور بالای سن میرود و از اهمیت شنیدهشدن حرفها و دیدگاههای دانشجویان میگوید. در این خصوص به جلساتی که هفتههای قبل با نمایندگانی از دانشجویان و دانشآموزان سمپادی داشتهاند اشاره کرده و در ادامه از اساتید و دانشجویانی که اجازه ندادند در این برهه فضای علمی دانشگاه به آشوب و اغتشاش و تعطیلی کلاسها کشیده شود، تشکر میکنند. بعد از استکبار و ظلم امریکا میگوید. و میپرسد شما میخواهید برای ما آزادی بیاورید؟ شما از زن میگویید؟ و به آمارهایی از کشورهای غربی در باب خشونت پلیس علیه زنان اشاره کرده و آن را در تضاد کامل این با این شعار میداند؛ میپرسد شما میخواهید برای ما زندگی بیاورید؟ و سپس به تحریمهای دارویی مثل دارو بیماران پروانهای که مختلکننده زندگی این بیماران است، اشاره میکند.
در میانه صحبتها یکی از دانشجویان به رئیسجمهور گلایه میکند و شعار زن، زندگی آزادی سر میدهد و بعد سالن را ترک میکند. یکی دیگر از بالکن طبقه بالای سالن از رییسجمهور سوالی میپرسد.دانشجوی دیگری سوال میکند که یکی از وعدههای شما استفاده از ایده های سایر رقبا در انتخابات بود. چرا اکنون آقای سعید جلیلی در دولت مسئولیت ندارند؟ رئیس جمهور در پاسخ عنوان میکند که به ایشان پیشنهاد مسئولیت داده شده اما نپذیرفتهاند.
بعد رییسی از پیگیریشدن مسائل و بطور خاص بحث مسکن میگوید. نمونههایی از استانهای مختلف عنوان کرده و به زیرساخت ایجادشده در این حوزه اشاره میکند. از تلاش تیم دولت برای ایجاد اصلاحات و از اینکه همه اینها به زمان نیاز دارد میگوید. از پیشرفت در فروش نفت، از تقویت تجارت با کشورهای مختلف و بهبود شاخص رشد اقتصادی.
آقای رییس جمهور در مورد اینترنت اینطور توضیح میدهد که "محدودیتهای ایجاد شده به دلیل اخلال دشمن و ایجاد ناامنی است که در آن ایجاد کرد؛ محدودسازی شده و حتما بدانید با شرایط امن، وضعیت متفاوت خواهد بود."
و در انتهای صحبتش با اشاره به عزم بازگشایی دانشگاهها بعد از کرونا میگوید "آنهایی که به دنبال تعطیلی علم، دانش و دانشگاه هستند به دانشگاه نمیروند. من به دنبال گشایش هستم. ۱۶ آذر روز دانشجو، نماد تعلق داشتن آینده برای دانشجویان است. آینده به دست شما رقم میخورد."
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
پرده اول - بخش ۲
صحبتهای نمایندگان تشکلها و انجمنهای علمی
اولين نفر، نماینده جامعه اسلامی صحبت میکند و با اشاره به اینکه استکبار و امپریالیسم جهانی، بعد از شکستهای متعدد در برابر ملت ایران و با دیدن پیشرفتهای اخیر، قصد به آشوب کشیدن داخل کشور را داشته، از اینکه دانشجویان نمردهاند و نمیگذارند چنین شود میگوید، طعنهای میزند به اینکه بعد از مدتها رییسجمهور مردمی را میبیند و بعد گلهها و نقدها را شروع میکند؛ از ابقای بانیان وضعیت موجود، از ضعف در اطلاعرسانی خدمات و توفیقات، نبود صدای واحد در حوزه اقتصاد، بیبرنامگی در حوزه فضای مجازی، نبود پاسخ قانعکننده در مورد گفتمان واحد دولت برای راهبرد صحیح و کارآمد میگوید و تاکید میکند اگرچه شعارتان دولت مردمی است اما نباید نقش نخبگان در آن بهعنوان لایهی میانی فراموش شود.
نماینده جنبش دانشجویان عدالتخواه وعدههای دولت را به باد سوال میگیرد. او هرچند آشوبهای اين سه ماه را حاصل نقشهی دشمن ميداند اما بستر اصلی را نارضايتی عمومی میداند، از اینکه مسئولین وعده سرِخرمن میدهند و بعد میگویند نشد، از نادیدهگرفتن افکار عمومی صحبت میکند و میپرسد راهِ اعتراض مردم به شما و وزرا و عملکردشان چیست. بعد، از اینکه عموم دانشجویان در جلسه نیستند گله میکند، از وعدههای رییسی برای مسکن و شغل میپرسد. از اینکه موقع انتخابات میگویید دو میلیون فالوور دارید ولی وقتی شیر اینترنت را میبندید، نظر این مردم مهم نیست و از لزوم تغییر در راهبردهای دولت و پذیرش اشتباهات و جایگزینکردن افراد بیکفایت و درپیگرفتن اصلاح برای بازگرداندن امید میگوید.
پسری از وسط جمعیت بلند میشود و با صدای بلند میگوید حقمان این نبوده که اینطور بد اطلاعرسانی شود، نماینده تشکلها میتوانند حرف بزنند ولی خیلی از دانشجوها اصلا عضو هیچ تشکلی نیستند آنها کجا حرف بزنند؟ میگوید اتفاقا ما گزینشی نیامدیم، خیلی دویدیم تا بتوانیم شرکت کنیم در این برنامه به ما هم فرصت بدهیم حرف بزنیم. مجری هم میگوید که زمانبندی و اینکه چه کسانی حرف میزنند دست او نیست و خود رییس جمهور جواب بدهد بعدا. رئیس جمهور هم قبل از سوار شدن به ماشین برای خروج از دانشگاه با او صحبت میکند.
نماینده انجمنهای علمی از دانشجویان مکانیک بیوسیستم است. از ظرفیت عظیم تشکلشان برای حل مسائل کشور میگوید که اگر به آنها رجوع شود پای کار میآیند و میتوانند به کشور کمک کنند. او از معیارهای نادرست اعطای عنوان نخبگی میگوید و از تعدد نهادهای مرجع برای رسیدگی به امور علمی و سیاستگذاری این حوزه گلههایی میکند.
پرده اول ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
🔻 نبض شماره ۱۵۶، آذر ۱۴۰۱
🔺ویژهنامه ۱۶ آذر، روز دانشجو
▪️مام وطن | #شهدای_امنیت #شاهچراغ #وطن
▪️دانشجو یا دانشجو؟ | #بازخوانی_۱۶آذر۱۳۳۲ #قیاس_دو_دانشجو
▪️از شیر مرغ تا جان آدمیزاد | #خشونت_تئوریزهشده #کار_خودشونه! #تجزیه #ترور #جنگ
▪️خدای سال ۶۰ | #ترورهای_۶۰ #سنتهای_الهی #مبارزه_اصلی
▪️چرا این اعتراضات مردمی نیست | #پروپاگاندای_رسانهای #ریشه_ناآرامی #صدای_ملت
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
📍 مکان جلسه کتابخانه بسیج دانشکده فنی مرکزی واقع در راهروی سمت چپ دانشکده، اتاق ۱۵۸ میباشد.
🆔 کافه نبض | گپ، قهوه، کتاب
#روایت_دانشگاه
سهشنبه، ۲۴ آبان ۱۴۰۱
پرده دوم: فنی پایین
حوالی ساعت ۱۳:۳۰: جلوف شلوغ است؛ عدهای ایستاده، عدهای نشسته و تحصنکرده. نیروهای حراست بین بچهها حضور دارند و در تلاشند پراکنده شان کنند: "برید سر کلاساتون" جمعیت از جلوی فنی به سمت چهارراه فنی حرکت میکند.
ساعت ۱۴: حراست همچنان در تلاش برای پراکندهکردن دانشجویان است؛ از کسانی که مقاومت میکنند کارت میخواهد و عدهای را که کارت دانشجویی نشان نمیدهند یا به همراه ندارند را با خشونت میبرد.
گوشی هر کس که عکس و فیلم میگیرد را ضبط میکنند. دکتر وجهی، معاون دانشجویی دانشگاه، هم بین جمعیت است، تکتک بین بچهها میرود و میخواهد سرکلاسشان بروند یا اگر کلاسی ندارند به خانه برگردند و اصرار میکند که فیلم و عکسها پاک شوند.
فضا ملتهب است، بین حراست و دانشجویان بحث و جدل شکل میگیرد. گاهی لفظی، گاهی هم فیزیکی. "چرا میگید بریم نمیخوایم بریم...". گفته میشود پس از فحشدادن دانشجوها به یکی از مامورین حراست، او با خشمی عجیب کلاه کاسکت بر سر دانشجویی کوبیده؛ فیلمی از آن لحظه هم به سرعت دستبهدست میشود.
دکتر وجهی سعی میکند در درگیری ها افراد را جدا کند. عده از دانشجویان با او بحث میکنند و او صرفا سعی در پراکندهکردن بچهها دارد.
عدهای در چهارراه فنی کنار پایه تبلیغاتی نشستهاند، یکی از مامورین یقهی یکی دانشجویان را گرفته و هل میدهد که آنجا را ترک کنند.
ساعت ۱۴:۱۴: یکی دیگر از مامورین حراست از دانشجویان خواهش میکند سر کلاسهایشان برگردند: "توروخدا برید سر کلاساتون، ما هم خسته شدیم از این وضع!" دانشجویان هم کمکم پراکنده میشدند اما تا دوباره درگیری بر سر کارتنشاندادنها و برخوردها بالا میگیرد، صدای دادوفریاد بلند میشود: "بیشرف بیشرف" و دوباره جمع میشوند.
تا ۱۴:۳۰ اوضاع بر همین منوال است، عده ای جمع میشوند، حراست سعی میکند پراکنده کند، درگیر میشوند.عدهای شعار آزادی آزادی سر میدهند، حراست با گفتن اینکه "تجمع غیرقانونی است و..." سعی در پراکندهکردن بچهها دارد.
ساعت ۱۵: تجمع تمام شده، عدهای از چهارراه فنی به سمت مسجد و عدهای به سمت دانشکدهی حقوق رفتهاند. در همین حوالی، دانشجویان گروهگروه در چهارراه فنی باهم صحبت میکنند: "شما ساندیسخورید! شما مارو گرفتید، زندان بردید، لو میدید، پول میگیرید، با حراستید ..." از آن طرف هم گفته میشود که: "این شمایید که دوماه دانشگاه رو به هم ریختید و درس و کلاس رو مختل کردید، به ما هر تهمتی زدید و هر کاری هم با ادعای آزادی کردید، اتفاقا ما هم دانشجوییم و ما هم حرف داریم ..."
مدتی بر سر این موضوعات بحث میشود. عده ای رد میشوند و میگویند گفتگو نکنید! جمعیت همچنان مشغول صحبت است و بحثها به لایه هایی مبناییتر وارد میشود و تا دو ساعت بعد طول میکشد.
پردهسوم: عصر، پردیس مرکزی
ساعت ۱۵:۳۵: تجمع حدودا نیم ساعت است که تمام شده، اما از درهای ورودی پردیس مرکزی حتی با کارت هم راه نمیدهند. حراست از دانشجویان میخواهد اجازه دهند فضا آرام و پایدار شود تا بعد بتوانند داخل شوند. تعدادی از نیروهای حراست هم با موتور در دانشگاه گشت میزنند.
ساعت ۱۶:۴۵: داخل دانشگاه تا حد خوبی آرام است، اما شلوغیهای خیابانهای اطراف دانشگاه ادامه دارد.
از گعدههایی که پیشتر در چهارراه فنی شکل گرفته، عدهی زیادی پراکنده شدهاند اما باقی افراد همچنان مشغول گفتوگواند. از مدتی پیش، حاج آقا رنجبر و خانم رضوی از نهاد رهبری هم بین جمعیت حضور دارند و با دانشجوها صحبت میکنند.
ساعت ۱۷:۴۵: در ۱۶ آذر به شدت شلوغ است. بین حراست و آدمهای بیرون و درون دانشگاه بحث و جدل شکل گرفته، از داخل کارت تعدادی از دانشجوها ضبط شده، به تعدادی هم اجازه خروج داده نمیشود. از بیرون و در خیابانها شعار داده میشود و همچنان سعی بر آن است که دانشجوهای داخل دانشگاه را تحریک کنند اما داخل دانشگاه رفتهرفته خلوت میشود.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
🔰 عکسنوشت | کدام جریان؟!
پا به پای آنچه در خیابانها در جریان بود، دانشگاه نیز بستر اعتراض مستمر بوده است؛ احتمالا جدیترین و طولانیترین اعتراض دانشجویی در ده سال اخیر. اما محور این اعتراض چیست؟
📕 مطالعهی متن کامل در pdf نشریه
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
🔰 عکسنوشت | چه کسی به شما گفت دانشجو؟!
همواره و از زمانی که تاریخ یادش میآید، در جریانات مختلف اجتماعی، فضای نخبگانی با ادبیات و ابزارهای نخبگانی ظاهر شدهاست...
📕 مطالعهی متن کامل در pdf نشریه
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
👥 نشست سوم
موضوع گفتوگو: آزادی
📚گریز از آزادی
✍️اریک فروم
🕓 سه شنبه ساعت ۱۶
📍کافه کراسه
🆔 کافه نبض | گپ، قهوه، کتاب
#روایت_دانشگاه
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده دوم: تجمع پس از ناهار، بخش ۱
ساعت ۱۴: پس از ناهار، جمعیت معترض جلوی سلف ابتدا با شعار «دانشجوی باغیرت، حمایت حمایت» جمعیت را دعوت به همراهی با خودشان میکنند و سپس با شعار «زن، زندگی، آزادی» و «چهلم مهسا شده، کمر نظام تا شده» از سلف به سمت سردر روانه میشوند. دستهی عزاداری اما از پیش جلوی سردر قرار دارند و با تکاندادن پرچمهای ایران و امام حسین ع ندای اللهاکبر سر میدهند.
پس از رسیدن جمعیت معترض، دو گروه مقابل هم قرار میگیرند و شعارها ردوبدل میشود. برخلاف دفعه قبل که دسته عزادار با نزدیک شدن به سردر با فاصله از گروه جلوی سر در ایستاده بود که درگیری پیش نیاید، جمع معترضین اما چنان جلو می آیند که مماس با عزاداران میشوند و درگیری اتفاق میافتد که با تشکیل دو صف از هر گروه که پشت به پشت هم قرار گرفتهاند از درگیری بیشتر جلوگیری میشود.
ساعت ۱۴:۳۰: معترضان به هر فردی از طرف مقابل که صرفا گوشی دست گرفته باشد مظنون میشوند و او را متهم میکنند اما خودشان مکررا از صورت بچههای سمت سردر عکس میگیرند. عکسهایی که شب در کانالها و گروههای مختلف پخش میکنند، اطلاعاتشان را فاش میکنند، میگویند ریموو کنید، اگر دیدید چنین و چنان کنید! فحشهای رکیک میدهند و نهایتا قهرکنان اعلام میکنند دیگر با اینها ارتباط نداشته باشید. حال آنکه خود جرئت ندارند صرف حرفها، شعارها و فحشهایی که برای چندین ساعت در روز تجمع سر دادهاند را عیناً برای همگان منتشر و روایت کنند.
ساعت ۱۵: شعارها همچنان ردوبدل میشوند، هیچکدام از طرفین قصدی برای دست کشیدن از تجمعشان ندارند. معترضین که ره صدساله دوستانشان در پردیس مرکزی را یکشبه طی کردهاند، بطریهای پر از آب و ساندیسهای خوردهشدهی خودشان را به سمت جمعیت سمت سردر پرتاب میکنند. مامورین حراست اطراف سردر جمع شدهاند و فقط نظارهگر هستند، جمعیت عظیم و قابل توجهی از دانشجوها، کارکنان و اساتید هم روبهروی ساختمان مرکزی تقابل را مشاهده میکنند و عدهی قابلتوجهی از معترضین که با این رفتارهای خشن موافق نیستند دیگر خودشان را از جمعیت جدا کردهاند و صرفا در کنار آنها تماشا میکنند.
ساعت ۱۵:۳۰: استاد اسدپور، استاد یزدانی، استاد مهاجرزاده، استاد نیلی از دانشکده برق و کامپیوتر بین دانشجوها دیده میشوند. برخی از آنا سعی میکنند با دانشجویان صحبت کنند تا تشنج کم شده و تجمع تمام شود. گروه دوم در حضور اساتید هم به از گفتن فحشهای جنسی و رکیک دست برنمیدارد و با دستزدن سعی میکند شعارهای حیدر حیدر و اللهاکبر عزاداران را خاموش کنند که با جواب «حرمت استادامونو شکستن، فحش میدن و میزنن و میرقصن» مواجه میشوند.
◀️این روایت ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده اول: تجمع پیش از ناهار، بخش ۲
ساعت ۱۲:۴۵: جمعیت پشت به سر در میکند و رو به دسته عزاداران، شعارها و توهینهایشان را به سمت بسیجیها روانه میکند و دستانشان را در هوا تکان میدهند. انگشتهایشان را به نشانه توهین بالا می آورند و فحش های رکیک جنسی میدهند. بالاخره دستهی عزاداری هم به این گروه میرسد. شعرها و نوحهها تمام شده و شعارهای تقابلی شروع میشود. گروه جلوی سردر شعارهای قبلی را سر میدهد و گروه دیگر شعارهایی همچون : «زن، زندگی، شهادت/ شیراز ما تسلیت»، «ما لشگر امامیم آمادهی قیامیم»، «دیکتاتورِ دانشگاه، بی ادبی تا کجا؟» «دانشجو ادبت کو؟»، «از زاهدان تا شیراز جواب بده برانداز» «مقابل جنایت داعشی، ساکتی و حامی کشتارشی». و وقتی با سوت و کفهای طرف مقابل مواجه میشوند شعار سر میدهند که «ایران شده غرق خون، دست میزنن تو میدون»، «عزادار بیغیرت دست نزن دست نزن!» هر دو گروه یک زنجیره جلوی صف تشکیل داده است که بین گروهها برخوردی شکل نگیرد و اوضاع از کنترل دانشجویان خارج نشود. شعارهای طرف مقابل که توهین و تهدید بسیجیهاست با «بسیجی با غیرته، خادم این ملته» و «از صف مردم همیشه جدایید، موقع سیل و زلزله کجایید؟» پاسخ داده میشود. باز هم فحاشی میشود.
ساعت ۱۲:۵۰: یکی از دخترهای گروه جلوی سردر؛ از دانشجو بودن یکی از دانشجوهای چادری که نظارهگر آنهاست سوال میکند. دقایقی بعد، او را که گوشی در دست داشته، با داد و هوار متهم به نوشتن اسم بچهها میکند و جماعت پشتسرش بیخبر از همهجا «بیشرف بیشرف» سر میدهند.
ساعت ۱۲:۵۵: لیدرها جلوتر میروند و از دانشجوهایی که اطراف ایستادهاند و تماشا میکنند میخواهند که همراهی کند. حراست چتر جلوی در را به گوشهای میبرد تا جلوی دستوپا نباشد. در همان حین پیش نماز که قصد خروج را دارد کمافیالسابق مورد هجمه شعارهای توهینآمیز قرار میگیرد.
ساعت ۱۳:۰۵: گروه جلوی سردر تصمیم میگیرد برود سلف و ناهار بخورد، از سمت دیگر بلوار شروع به خارج شدن میکند. در همین میان دقیقا داخل بلوار وسط دانشکده، درگیری ای بین چند نفر شکل میگیرد. سریعا زنجیره انسانی از دوگروه تشکیل میشود تا اتفاقی نیفتد. پس از رفتن گروه اول، دسته عزاداری جلوی در میایستد و شروع به سینه زنی میکند. جمعیت با هم سرود میخوانند «از خون جوانان حرم، لاله، خدا لاله، خدا لاله دمیده ...»
ساعت ۱۳:۲۰: در همان جا که ایستادهاند یکی از دانشجویان دختر، کارت دانشجویی در دست، نطق میکند. از این میگوید که چطور هربار ایرادی به نیروهای مسلح وارد بوده سکوت نکردهاند و هزینه دادهاند. از سربازی تا ترور شهید فخریزاده. چطور زمانی که حقوباطل اینقدر واضح خودش را به شکل ترور نشان داده است صدایشان برای انتقاد نلرزیده. چه رسد به حالا که از هر طرف شود کشته درد این سرزمین است. چطور حتی زمانی که دانشگاه مجازی بوده مردم را فراموش نکردهاند و در اردوی جهادی و هپکو و هفت تپه و امیدیه به دنبال حل مشکلات مردم دویدهاند. بعد میگوید که " به ما میگویید حیا کنیم؟ شما که فقط چون گفتیم حالا که به آزادی معتقدید دیکتاتور نباشید، به تمام خانوادهی ما فحشهای رکیک نسبت دادید و ریمو کردید و تهدید کردید شما باید حیا کنید". در آخر هم میگوید "باید صفتان را از تروریست و تجزیهطلب جدا کنید. شما دیدید در برلین چه پرچمهایی در حمایت بلند شد. باید از اینها اعلام برائت کنید و جامعه را بیش از این به سمت ناامنی نبرید." بعد از او یکی از پسرها بیانیه اخیر بسیج فنی را قرائت میکند.
ساعت ۱۳:۳۰: همان جمعیت در حالیکه شعار میدهد به سمت در غربی به راه میافتد و در میدان جلوی مکانیک شروع به سینهزنی و خواندن اشعار در محکومیت حادثه تروریستی شیراز میکند و تا یک ربع بعد عزاداری ادامه دارد.
◀️این روایت ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#بخش_دوم
در همین راستا و مطابق با قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات که عنوان میکند «هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را دارد مگر آنکه قانون منع کرده باشد» بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران با ارسال نامهای به آقای محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور درخواست کرد تا مصوبات یکصد و بیست و نهمین جلسه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را بهصورت عمومی منتشر نمایند. مطابق نامههایی که از سوی برخی سازمانها منتشر شد، به نظر میرسد با این مصوبه سطح دسترسی برخی از اقشار به اینترنت متفاوت خواهد بود. پس از نامهنگاری و مطابق اعلام کانال رسمی بسیج دانشکده فنی، طی تماسی از دفتر دادستانی وعدة بررسی انتشار مصوبات این جلسه به بسیج دانشجویی داده شد؛ اما علیرغم تأکیدات مکرر مقامات قوه قضائیه بر شفافیت، اعضای محترم کارگروه تصمیم بر تداوم محرمانه بودن این مصوبات گرفتهاند.
این تصمیمگیری در حالی است که مطابق ماده ۱۱ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، «مصوبه و تصمیمی که موجد حق یا تکلیف عمومی است قابلطبقهبندی بهعنوان اسرار دولتی نمیباشد و انتشار آنها الزامی خواهد بود.» لذا ازآنجاییکه دسترسی کاربران به اینترنت جز حقوق عمومی است امکان طبقهبندی محرمانه ندارد و باید به طور عمومی منتشر نماید. درحالیکه فعالین بسیج دانشجویی این نکته را به دادستانی کل کشور گوشزد کردهاند؛ اما دادستانی این رویه را در پیش گرفته است.
قابلذکر است که با دسترسی غیرمجاز یک گروه هکری، تمام نامهنگاریهای این کارگروه که حتی شامل موارد محرمانه و اطلاعات شخصی برخی از کاربران بود افشا شد. به همین خاطر تنها با طبقهبندیکردن تمام اسناد دولتی نمیتوان از آن حفاظت کرد و علاوه بر تفکیک اصولی موارد محرمانه، حفاظت از آن هم دارای اهمیت است.
باتوجهبه نکات فوق، پیشنهاد میشود تا مجلس شورای اسلامی، بر حسن اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات نظارت کرده و در برنامه توسعه هفتم احکامی را قرار دهد. همچنین سازمان بازرسی کل کشور با سازمانهایی که به طور کامل از این قانون تبعیت نمیکنند برخورد لازم را انجام دهد.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده چهارم: برنامه انجمن اسلامی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۴
پردیس مرکزی - دانشکده فنی - سالن چمران
در آخرین بخش برنامه دبیر انجمن روی سن میرود و بیانیه میخواند؛ هماهنگ با او پسری شعار میدهد و بقیه تکرار میکنند.
بیانیه از سه قطره خون جاودان شروع میکند، از ناتوانی مسئولین در اداره کشور میگوید، تیتروار اشاره ای میکند به انباشت فساد سیستماتیک نظامی و مالی و تنشها و بحرانهای عظیم زیستمحیطی و عدم انسجام فکری و اجرایی در نظام حکمرانی. از این میگوید که نظام تبعیض آمیز در برابر اقلیتهای قومی و مذهبی عمل کرده و محور اصلی اعتراضات چیزی جز آزادی و استقلال و مقابله با ارتجاع و فساد نیست! میگوید نظام سه ماه بازتولید خشونت کرده و گفتگو بهانه است و دانشگاه با ضرب و شتم دانشجویان را به اعتراف وامیدارد، در خیابان نیروهای نظامی خواه با ارعاب و تعدید و خواه با ظاهرشدن در شمایل ملت برای نمایش شادیهای خیابانی! به خاموش کردن صدای مردم برخواسته و بعد در ادامه به نظارت استصوابی و حصر اشاره میکند. در انتهای بیانیه هم از روزهای سخت پیش رو و ادامه مسیر میگوید.
برنامه رو به پایان است. پسری که پیشتر به نبود تریبون برای دانشجویان اعتراض کرده بود، بالای سن میرود و داد میزند فکر نکنید اینجا هیجان ما را تخلیه کردید، اینجا حرفی از هدف ما زده نشد، حرفهای ما گفته نشد! جمعیت با سوت و کف و شعار او را تشویق میکند. مجری سعی میکند او را از سن پایین بیاورد؛ همزمان دختری روی سن رفته، پایین موهایش را میبرد و به سمت جمعیت میریزد، تشویق است که در سالن بلند میشود. انتظامات سعی میکند او را پایین بیاورد. دختر دیگری جلوی در خروجی داد و بیداد میکند و میگوید "شعارهای الکی زن زندگی ازادی میدهید! ولی همین حالا یکی از دانشجوها توی اتاق حراست است، اگر خیلی راست میگویید بروید او را آزاد کنید". عدهای دیگر از انتظامات سعی میکنند او را آرام کند؛ چندین نفر با عصبانیت معترض میشوند که هی سعی میکنید زن زندگی آزادی بگویید که حرفهای ما شنیده نشود!
توی سالن هنوز جو پرهیجان است. بیرون ولی شلوغتر از چیزی است که باید باشد. حراست اجازه نمیدهد دانشجوها از در اصلی خارج شوند و میگوید از در پشت(پیش سلف) خارج شوید. کسی دلیلش را نمیداند. بیرون هم خبری نیست و همین باعث میشود حراست با اعتراض جدی دانشجوها رو به رو شود و نهایتا مجبور میشود اجازه دهد از در اصلی خارج شوند.
موقع خروج استندهای بزرگی که روایت ۱۶ آذر ۳۲ از زبان شهید چمران است در جای جای دانشکده به چشم میخورد ...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده چهارم: برنامه انجمن اسلامی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۲
پردیس مرکزی - دانشکده فنی - سالن چمران
از همان ابتدا در سالن سرود پخش میشود. بعد از آن هم مدت زیادی به خواندن سرود میگذرد، در این بین و پیش از اینکه برنامه شروع بشود، تعداد زیادی شروع میکنند به دادن شعار مرگ بر دیکتاتور. انتظامات با داد زدن شعار "زن زندگی آزادی" سعی میکند فضا را تا حدی کنترل کند.
تعدادی از اساتید هم در جلسه حضور دارند. عدهای پلاکاردهایی در دست دارند، روی برخی شعار نوشته، روی برخی اسامی برخی دانشجویان مثل محمد شکرخدا(بهداد). ساعت از ۱۴:۴۵ گذشته است که بالاخره مجری برای شروع برنامه روی سن میآید. قرآن پخش میشود، مجری صحبت میکند، موقع صحبتهای او هم عدهای شعار میدهند. پسری بلند میشود اعتراض میکند که چرا دانشجوها تریبون ندارند تا در این برنامه بیایند و حرف بزنند. انتظامات از او میخواهند بنشیند.
مجری در انتهای صحبتهایش میگوید به احترام کشتگان آزادی لحظاتی سکوت میکنیم. سکوتی که با شعاردادنهای عجیبوغریب و تند و ساختارشکنانه عدهای همراه میشود، عده دیگری به آنها میگویند سکوت کنند. در این میان تعدادی شروع به سوتزدن میکنند(!). پس از چند دقیقه کلیپی روی پرده پخش میشود. کلیپی که در تیزر برنامه از آن استفاده شده بود. موقع پخش کلیپ، عدهای شعارهای توهینآمیز میدهند که باز هم با شعار "زن زندگی آزادی" سعی میشود جلوی آنها گرفته شود.
کلیپ با دهه ۷۰ شروع کرده، گریزی به اعدامهای منافقین در دهه ۶۰ میزند، به اعتراضات ۸۸ میپردازد، از آبان ۹۸ و سپس واقعه تلخ هواپیمای اوکراینی میگوید؛ ویدیوهایی از گشت ارشاد را نشان میدهد و درنهایت به اعتراضات ۱۴۰۱ میپردازد. در بیشتر صحنهها صدای اعتراض عدهای پخش میشود به همراه تصاویری محو. لابهلای این اعتراضات، از اعتراضات هفت تپه(!)، سربازی(!)، و اعتراضات آب در خوزستان و اصفهان(!) هم ویدیوهایی نشان داده میشود.
کلیپ به بحث آشوبهای اخیر میرسد، در این روایت تعدادی منتخب از کشتهشدگان و فوتشدگان چندماه اخیر تصویرشان پخش میشود.
علاوه بر آن، خبرهای مربوط به اعتراض و اعتصاب چند نفر گفته میشود؛ مانند حسین رونقی که مدتی پیش خبر دستگیری و بعد از آن اعتصاب غذایش پخش شده بود و بعد از منتشر شدن تصاویرش در بیمارستان، که خبری از علائم اعتصاب غذا در آنها نبود، واکنشهای زیادی را به دنبال داشت.
پسری جلوی جمعیت ایستاده که مسئول شعاردادن هاست: "هیز تویی هرزه تویی ... " "هزار و پانصد نفر، کشتهی آبان ما" "میکشم میکشم هرکه برادرم کشت" و ...
بعد از کلیپ باز هم سرود پخش میشود: روی پرده متن آنها و از توی سالن صدای همخوانی. پس از مدت زیادی سرود و شعار، دکتر اشتریان، از اساتید دانشکده حقوق و علوم سیاسی دعوت میشود که به روی سن بیاید. مجری همچنین اعلام میکند که مطلع شدهاند که خانوادهی محمد بهداد هم در برنامه حضور دارند. صدای کفوسوت و جیغ جمعیت بلند میشود.
پرده چهارم ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده سوم: تجمعات پراکنده و نیمهپراکنده
پردیس مرکزی - دانشکده هنرهای زیبا
حوالی ساعت ۱۲:۳۰ جلوی پردیس هنرها، درگیری بین حراست و دانشجوها به وجود میآید. تعدادی از دانشجویان که گویا برای تجمع جلوی سردر میرفتند با حراست درگیر میشوند و فضای تنشزایی ایجاد میشود. هم از سمت حراست و هم از سمت دانشجویان خشونت دیده میشود. حراست بهزور سعی در پراکندهکردن دانشجویان دارد تا از هر تجمع جلوگیری شود. دانشجویان عصبانی میشوند. عدهای سعی میکنند مسیرشان را جدا کنند و از سمت دیگری شعارهایشان را شروع کنند، اما باز هم حراست تلاش میکند آنها را پراکنده کند. فریاد بیشرف بیشرف بلند میشود ولی جمعیت در بخش های مختلف پراکنده میشود. عدهای از سمت دیگر به سمت چهارراه مسجد حرکت میکنند و آنجا هم درگیری بین حراست و دانشجوها رخ میدهد.
جلوی پردیس هنرها درگیری سر این است که حراست یکی از دخترها را گرفته و تعدادی داد میزنند که ولش کنید. نهایتا با دخالت دوستانش و دور کردن او از فضا این اتفاق جمع میشود. هنوز در گوشهوکنار دانشجو و حراستی به هم میپرند.
یکیشان داد میزنند چرا تنش درست میکنی؟!
دانشجویان داد میزنند شما تنشزایید!
جای دیگری بین درگیریها، حراست داد میزند "بزنید، میخورید." فضا تند است، با این حال تجمعی شکل نمیگیرد.
در چهارراه مسجد باز هم حراست به دانشجوها گیر میدهد. تعدادی در چهارراه فنی جمع شدهاند، آنجا هم گویا درگیری بین دانشجوها و حراست بوده است.
تقریبا ساعت ۱۳:۱۵ جمعیت پراکنده میشود اما هنوز دستهدسته در چهارراه فنی و مسجد دانشجوهای زیادی ایستادهاند. جلوف شلوغ است و به زودی برنامه دیگری در سالن چمران شروع میشود.
این روایت ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده دوم: برنامه بسیج دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر - بخش ۱
پردیس مرکزی - دانشکده ادبیات - تالار فردوسی
صحبتهای رییسجمهور حوالی ساعت ۱۰:۳۰ به پایان میرسد، اما کار سالن تمام نشدهاست. عدهای شروع به تغییر دکور میکنند و دو استند بزرگ روی سن قرار میگیرد. یکی عکس جمعیتی که برای تشییع پیکر یک شهید آمده اند با یک بنر بزرگ از شهید عجمیان روی آن و دیگری تصویری از تظاهرات سال ۵۷، که روی آن پرچم ایران نصب شدهاست، به سن اضافه میشود. بیرون سالن روی میزهایی، نشریهای به شکل و شمایل روزنامههای قدیمی قرار دارد که با تیتر بزرگی روی آن نوشته شده: "دانشجو".
تقریبا ساعت ۱۱:۱۵ برنامه بسیج دانشجویی شروع میشود؛ برنامه ای به مناسبت روز ۱۶ آذر که مهمانانی از اقشار مختلف جامعه برای آن دعوت شده اند.
صحبت اول صحبتهای یکی از جانبازان شیمیایی جنگ است که با وجود سرفهها و سختیهایی که برای صحبت دارد از جنایتی که آمریکا در برابر مردم کشورهای مختلف داشته صحبت میکنند و از اینکه چطور در برابر این جنایات همانطور که سالهای سال پیش سکوت نشده الان هم نباید بشود، سخن میگوید. او اشاره ای هم به نقش اروپاییها در این زمینه میکند و میگوید "در کنار صدام، آلمانیها و آمریکاییها که امضاکنندهی این پروتکلها هستند آن را نقض کردند و دست به فروش سلاح شیمیایی زدند.
رژ لب و پپسی در خیابانهای ایران پر بود اما مردم در تکاپو برای داروهای کمیاب بودند. اروپاییها جز ژست حقوق بشر چیزی ندارند. قیافهی اروپاییها و جنتلمنشان را حاشا و کلا باور نکنید. این کشور فراز و نشیب های فراوانی داشته. این کشور ثمره خون جوانانی است که تکهتکه شدند. شما باید این کشور را حفظ کنید".
پرده دوم ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
پرده اول: حضور رئیسجمهور در دانشگاه، تالار فردوسی دانشکده ادبیات - بخش ۳
سخنان نمایندگان تشکلها و انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی
نماینده دفتر تحکیم وحدت از دانشگاه امیرکبیر است! سوال میشود که وقتی خیلی از دانشگاه تهرانیها هم نتوانستهاند حضور پیدا کنند، چرا از دانشگاه دیگری کسی میآید، پاسخ این میشود که او به عنوان نماینده این تشکل قرار است صحبت کند و برنامه روز ۱۶ آذر فقط برای دانشجوهای دانشگاه تهران نیست!
او صحبتهایش را با یاد شهدای دانشگاه تهران شروع میکند، از شهدای ۱۶ آذر که مقابل پای نیکسون قربانی شدند، تا شهید رجب بیگی، دبیر "دفتر همیشگی تحکیم وحدت" و شهید صالحی، که توسط تجزیهطلبان شهید شد.
سپس صحبتهایش را خطاب به آقای رییسجمهور شروع میکند و میگوید بدانید اگر کسی نام انجمن اسلامی را یدک میکشد ولی باوری به خط شهدای آن ندارد، آن را غصب کرده، سپس از این میگوید که همصدایان با سعودی و شاه مخلوع، خائن به خون شهدای ۱۶ آذرند. سپس گلهها از رییس جمهور را شروع میکند، به اینکه با روی کارآمدن دولتش، امید در دل ملت جوانه زد، از دوران کرونا، از معطل امضای کری نشدن، از ارتباط گیری با دیگر کشورها اشاره میکند و میگوید:"خوب است و کافی نیست". گله میکند از تعارف با مدیران بیکفایت، کنارش از ریاست دانشگاههای شریف و امیرکبیر گله میکند و اگر تخطی از قانون و تساهل و تسامح با هرگونه هنجارشکنی میکنند باید عزل شوند و در دفاع از حدود الهی، وقت تقیه نیست.
از رییسجمهور میخواهد در برابر فرهنگ اجتماعی خصوصا در حوزه زنان و خانواده حساس باشد و آن را بیبرنامه رها نکند، چرا که قربانی بازیهای سیاسی جریانات مختلف شده است.
نماینده انجمنهای اسلامی مستقل هم از دانشگاه شهید بهشتی است. او ابتدا از فعالیتهای قبلی این تشکل (سربازی، fatf، اصلاح بودجه، شهید در راه اردوی جهادی و...) میگوید.
سپس با اشاره به گلههای سال قبلشان در مورد تیم و تصمیمات اقتصادی دولت میگوید:"ما ریشه اصلی مشکلات کشور را عدم درایت و تجربهگرفتن از اشتباهات پشین در حکمرانی میدانیم." سپس از این میگوید که نظام اسلامی باید اصلاح را از درونش شروع کند پیش از انکه با ناکارآمدی هزینههای جبرانناپذیری به آن وارد شود. بعد از پرداختن به به مجموعهای از مسائل، از سردرگمی در خصوص جایگاه زنان، انتصابهای نادرست مدیران ناکارآمد و پرحاشیه، انفعال در احیای سامانه املاک که باعث افزایش هزینههای مسکن شده، لزوم مبارزه با امپراطوری بانکها و اصلاح وضعیت آموزشوپرورش؛ در انتها هم خطاب با دانشجویان میگوید که جریانی میتواند مدعی اصلاح به نفع مردم باشد که نسبتش با آنها را در برهههای مختلف مشخص کرده، دارای هویت گفتمانی است و به کسانی که بهجای نقد سازنده، فقط فحاشی کردهاند میگوید دستاوردی جز ناامیدی و کوچکشدن سفرهی مردم نداشتهاید.
نماینده کانونهای فرهنگی، از اقدامات رییسی و دولتش برای مردمیسازی دولت تشکر میکند اما گله میکند که جای ۸۰۰۰ کانون فرهنگی مختلف در سطح کشور در این فرایند خالی است و به درستی از ظرفیتشان استفاده نمیشود و میگوید: "ما را باور کنید؛ اگر فرهنگ این کشور را بسازیم بسیاری از مسائل حل خواهد شد. اگر خیلیها ناراحتند و ناسزا میگویند به این خاطر است که فرهنگ گفتگو را به ما یاد ندادهاند. آقای رئیسجمهور ما پای کار شما برای ساخت آینده بهتر برای کشور عزیزمان ایران هستیم."
لابهلای این صحبتها مجری چندبار به بعضی از نمایندهها تذکر میدهد وقتشان تمام شده. اکثرشان ابتدا توجه نمیکنند و گله میکنند از اینکه زمان کمی اختصاص داده شدهاست.
نوبت نماینده بسیج دانشجویی میشود، مجری میگوید برنامه خودتان است، خودتان مدیریت کنید به شما نگویم دیگر! نماینده به او اعتراض میکند: برنامه ی ریاستجمهوری است نه ما!
وی صحبتش را نقل قولی از وصیتنامه شهید صالحی شروع میکند و با گریزی به آرمانهای دیرین استقلال و آزادی، از تلاش دشمن برای تجزیه ایران در پاسخ به چهل سال تحقیرش میگوید. بعد از اتفاقات اخیر میگوید، از شورش اشراف علیه مستضعفین میگوید و اینکه نفسهای آخر این فضاست و باید دردها و گرفتاریهای واقعی مردم، درد اصلی دولت باشد. او از عوضنشدن ریل حکمرانی کشور علیرغم پیشرفت در بعضی حوزهها گله میکند و میگوید هرچند حرف پیرامون مسائل فرهنگ و بهداشت و آموزشوپرورش و سیاستخارجی زیاد است اما گله اصلیاش را معطوف به نقدهای اقتصادی و سیاستهای اشتباه دولت در این زمینه میکند، از اجرایینشدن سیاستهای مسکن ملی حرف میزند و نهایتا با اشاره به شهادت شهید عجمیان، فرزند یک کارگر روزمزد به دست افرادی که میانیگن درآمدشان ۱۰۰ میلیون در ماه است، یاداوری میکند که باید طرف مردم و مستضعفین ایستاد نه کاخنشینها!
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
چهارشنبه، ۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو
پرده اول: حضور رئیسجمهور در دانشگاه
پردیس مرکزی - دانشکده ادبیات
بخش ۱
در محوطه:
از صبح زود دانشگاه شلوغ و در ۱۶ آذر غلغله است. حراست به خاطر حضور رییسجمهور برای برنامه روز دانشجو، بیش از حد معمول در بررسی کارتها سخت میگیرد. گفته میشود ورود دانشجویانِ غیر از پردیس مرکزی، مجاز نیست. قدری که میگذرد و بعد از بحثهای بسیار، سختگیری کمتر میشود و به باقی دانشجویان هم اجازه ورود میدهند، اما همچنان به راحتی به سمت دانشکده ادبیات و محل برگزاری برنامه که تالار فردوسی است، نمیتوان رفت.
در چهارراه مسجد، چایخانه هیئت دانشجویی اصحابالحسین که به مناسبت فاطمیه هر شب در دانشگاه برنامه دارد، به راه است. دو صف در جلوی در ورودی مسجد تشکیل شده و در آنجا کارتهای حضور در برنامه توزیع میشوند. بعد از دریافت کارت، دانشجوها از مسیری که با داربست و پارچه برای ایست بازرسی ایجادشده عبور میکنند تا بتوانند به سالن فردوسی بروند. جایی که قرار است رییسجمهور حاضر شود و حرف دانشجوها را بشنود. اما بسیاری گله دارند، از اینکه دانشگاه درست اطلاعرسانی نکرده برای شرکت در این برنامه باید کارت دریافت کنند، که از صبح اینقدر قرار بر سختگیری برای حضور است، از اینکه میگویند ظرفیت سالن پر شده و بسیاری پشت داربست ماندهاند...
تالار فردوسی:
سالن بسیار شلوغ است. طبقه بالای سالن، راهپلههای گوشههای سالن، راهروهای وسط و ... پر شدهاند. رئیسجمهور حوالی ساعت ۸:۳۰ وارد میشود. در ابتدای برنامه دکتر مقیمی صحبتی کوتاه میکند، به رییسجمهور خیرمقدم و به دانشجویان روز دانشجو را تبریک میگوید. پس از آن، مجری ابتدا مجری با کنایه به برنامه روز دانشجو در دولت قبل و حضور تعداد خاصی از افراد مقابل رئیسجمهور سابق اشاره میکند. تعدادی که مثلا به نمایندگی از دانشجوها در آن جلسه حضور داشتند اما حتی به تعداد انگشتهای یک دست هم نمیرسیدند.
از این میگوید که در ابتدا نماینده تشکلها صحبت خواهند کرد.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
♨️ پیشخوان نبض ۱۵۶
💢 برای شانزدهم آذرماه
◾️ مام وطن
▫️ دانشجو یا دانشجو؟
◾️ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
▫️خدای سال ۶۰
◾️چرا این اعتراضات مردمی نیست
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
👥 نشست چهارم
موضوع گفتوگو: سرنگونی ره به کجا میبرد؟
📚نشریه دژ؛ شماره اول
✍️ حسین ارشادی
🕓 سهشنبه ساعت ۱۶
📍 کتابخانه بسیج دانشکده فنی مرکزی
🆔 کافه نبض | گپ، قهوه، کتاب
#روایت_دانشگاه
سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱
پرده اول: فنی امیرآباد
از صبح کاغذهای دستنویس کوچکی با نام #نیما_انصاری دانشجوی زندانی ورودی ۹۹ کامپیوتر، در دانشکده برقوکامپیوتر دیده میشود. در کلاسهای دانشکده برق و کامپیوتر، بر در ورودی ساختمان جدید آن و روی پایهی آفتابگیرهای جلوی بوفه. روی برگه نوشته شده: "نیما انصاری در ماجراهای ۷ آبان دستگیر شده و به اوین منتقل شده است."
ساعت ۱۱: فراخوانِ داده شده برای ساعت ۱۱ است اما در موعد قرار، خبری نیست. جلوی سلف خلوت است و هنوز تجمعی شکل نگرفته است.
ساعت ۱۱:۵۳: جمعیت، ناهار خورده و آماده تجمع شده است! جلوی سلف جمع میشوند و با شعارهای "آزادی، آزادی، آزادی" شروع میکنند و با "دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد" و "ما تماشاگر نمیخواهیم به ما ملحق شوید" ادامه میدهند. در ابتدا، جمعیت حدود سی نفر است؛ به سمت بوفه حرکت میکنند.
ساعت ۱۲:۰۴ : جمعیت دانشجویان با عدهای از نیروهای حراست شروع به بحث میکنند. سه، چهارنفر از نیروهای حراست در وسط جمعیت تلاش میکنند جمعیت را متفرق کنند. بحث و جدلی شکل میگیرد. دانشجویان از همکاری حراست با نیروهای امنیتی در روز شنبه ۷ آبان عصبانیاند و حراست را به تخلف محکوم میکنند. حراست میگوید سختگیری هایش برای این است که به فکر دانشجویان است. صدای اعتراض بلند میشود که اگر به فکر ما بودید اینطور نمیشد. بحث میان حراست و دانشجویان ادامه دارد و هر از چندگاهی یکی صدایش را این وسط بالا میبرد. دانشجویی از یکی از ماموران حراست میپرسد که کیست، و کارت شناسایی او را طلب میکند.
ساعت ۱۲:۱۲: با شعار "آزادی، آزادی، آزادی" به سمت سلف برمیگردند. به تعداد جمعیت حالا افزوده شده است، عدهای هم تماشا میکنند. حراست باز به میان آنها میرود. سعی میکنند صحبت کنند. میان صحبتها دختری شعار میدهد؛ باقی تکرار میکنند. حراست به او تذکر میدهد"بسه خانوم!" تلاشها برای صحبت اثری نمیکند و در برابر نیروهای حراست که به معترضین میگویند کارشان درست نیست، دانشجویان مدام حراست را به بیقانونی محکوم میکنند و عملکردشان در حفظ امنیت دانشجویان را زیر سوال میبرند و شعار میدهند:
"دانشجو تعلیق بشه دانشگاه تعطیل میشه"
"ما منتظر آزادی هستیم هیچجا نمیریم همینجا هستیم"
"دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"
"۱۵۰۰ نفر کشته آبان ماست"
"کشته شده خدانور به دست چندتا مزدور"
ساعت ۱۲:۳۰: این بار معترضین سرود زن را میخوانند. جمعیت کمتر شده اما حراست همچنان روبهرو و بین آنها ایستاده است.
ساعت ۱۲:۴۵: بیشتر از معترضین، تماشاچیان تجمع هستند. معترضین شعار "ما تماشاگر نمیخواهیم به ما ملحق شوید" سر میدهند. از جلوی سلف دوباره به سمت بالا حرکت کردهاند اما جلوی بوفه متوقف میشوند. باز هم حراست سعی میکند آنها را پراکنده کند.
ساعت ۱۲:۵۵: جمعیت متفرق شده است و تجمع به پایان رسیده است.
◀️این روایت ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
🔰 عکسنوشت | برای تو...
چقدر روضه جلوی چشمم میآید! چقدر از #شاهچراغ، به کوچه پسکوچههای مدینه، به کربلا میپرد ذهن آشفتهی خستهام!
📕 مطالعهی متن کامل در pdf نشریه
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
🔻 نبض شماره ۱۵۵، آبان ۱۴۰۱
🔺ویژهنامه اعتراضات ۰۱
▪️چه کسی به شما گفت دانشجو؟! | #نخبه_فحاش #تجمع
▪️کدام جریان؟! | #جنبش_دانشجویی #اعتراضات_سرگردان
▪️برای تو... | #شاهچراغ #حادثه_شیراز #آرتین
▪️بیانیه بسیج دانشجویی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران در خصوص اتفاقات روز چهارشنبه ۴ آبان
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده دوم: تجمع پس از ناهار، بخش ۲
ساعت ۱۶: گروه دوم که بعد از رفتارهای خشنشان از تعدادشان کم شده و به تماشاگران افزوده شده، خسته شده و مینشینند و با خواندن «سرود زن» ادامه میدهند. گروه عزاداران اما همچنان ایستاده است و با برافراشتن پرچمها، نوحههایی برای شهدای شیراز و شعر «ای ایران ای مرز پرگهر» میخواند. اما پس از آن دوباره شعارها شروع میشود. یکی از میان جمعیت حالش بد شده، فشارش میافتد. به سرعت او را به سمت ساختمان مرکزی میبرند تا کمکهای اولیه صورت بگیرد.
ساعت ۱۶:۱۵: معترضین به مادر دانشجوها توهین میکنند. دوتا از دانشجویانی که عقب صف عزاداران ایستادهاند بعد از ادامه فحاشیها عصبانی میشوند. باقی عزاداران سعی میکنند آنها را آرام کنند. در همین نه تنها حین هتاکی از طرف مقابل جدیتر شده که حالا سنگ و سنگریزه هم به اقلام پرتابی پیشین اضافه میشود. دکتر وجهی و اساتید هنوز بین دانشجویان قرار دارند، صحبتهای او برای دعوت به پایان تجمع هیچ تاثیری نمیگذارد. دکتر نیلی پیشنهاد میدهد زنجیرهای از حراست و اساتید تشکیل شود تا بچهها بدوننگرانی و درگیری از دانشگاه خارج شوند. اما گروه معترضین حاضر به خروج نیستند و کار به نتیجهای نمیرسد.
ساعت ۱۶:۴۰: هوا کمکم تاریک میشود، قریب به ۶ ساعت است که تجمع به طول انجامیده، چیزی که در دانشگاه تقریبا بیسابقه بوده است. حالا معترضین دوباره ایستادهاند، چپوراست انگشتشان را با فحاشی در هوا تکان میدهند. در جواب «آزادیه شعارتون/فحاشی افتخارتون» میشنوند. هرچه میگذرد خشونت معترضین هتاک بیشتر شده و سنگها درشتودرشتتر و لبههای آنها تیز و تیزتر میشود. سنگ درشتی در این میان سر یکی از عزاداران را زخمی و خونآلود میکند، بطری هایی پر از آب محکم به چشم چند نفر دیگر از عزاداران میخورد، عینک فردی زیر دست و پا خرد میشود و دستهاش میشکند، سنگ های ریز و درشت به صورت بچهها کوبیده میشود. در عوض این همه وقاحت صدای «به اسم زن میزنند، میشکنند، میکشند»، «دانشجو ادبت کو»، «کی بهتون ادب داد؟/حیا کنید از استاد»، «هنجارشکن حیا کن/دانشگاهو رها کن» بلند میشود. در مقابل این همه بیحرمتی یک نفر در پاسخ بطری خالی پرت میکند که از طرف جمعیت عزادار با او به تندی برخورد میشود و او را عقب میکشند، که به هیچ وجه مانند خودشان مقابله نکن.
ساعت ۱۷: دوباره گفتوگوها شکل میگیرد. ظاهرا طرفین به توافق رسیدهاند که تجمع تمام شود، در حد فاصل بین دوجمع عدهای از عزاداران و عدهای از معترضین مشغول صحبت هستند. پس از حدود یک ربع نهایتا توافق میشود که صفی برای جلوگیری از درگیری مجدد دانشجویان تشکیل شود و هرکس که قصد خروج از دانشگاه را دارد عبور کند. صف شکل میگیرد اما یکی از لیدرهای معترضین جلو آمده و میگوید بچههای ما در حال متفرقشدن هستند و نیازی به صف نیست. بعد از این اتفاق تجمعات پایین مییابد و گروه دوم با دستزدن و گروه اول با فرستادن صلواتی پایان تجمع را اعلام میکنند و افراد کمکم خارج یا متفرق میشوند.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
#تکمله پرده سوم: ساعتی پس از تجمعات
🔰بنا به گزارشهای رسیده از دانشجویان مختلفی که روایتهایشان را از دیروز، پس از انتشار روایت رسمی نبض با ما به اشتراک گذاشتند و گفتوگوهایی که با مسئولین آزمایشگاهها، اساتید دانشکدهها و کادر آموزش در دانشکده مواد و متالورژی از سوی اعضای خود نشریهی نبض صورت گرفت، در مورد وقایع پس از ساعت ۱۸ چیزی که تا به اینجا مشخص شده از این قرار است:
🔸شب گذشته، حراست با موتور در تمام دانشکده گشت زده و با مشاهده هر دانشجویی، اصرار کرده که از دانشکده خارج شوند.
🔸در سایت دانشکده برق و کامپیوتر نیروهای حراست ورود کردهاند که چنانچه اشاره شد برخوردهای تندی داشتهاند اما با همراهی اساتید و خانواده دانشجویان، دانشجویانی که در سایت ساختمان جدید برق و کامپیوتر نگران و منتظر آرام شدن اوضاع برای خروج بودهاند به سلامت خارج میشوند. در دانشکده مواد و متالورژی هم با ورود و بررسی برخی کلاسها و آزمایشگاهها، به دنبال دانشجویان مشخصی میگشتند. حتی گوشی تعدادی از دانشجویان را هم بررسی کردند اما نهایتا با متوجه شدن اینکه افراد مدنظر نیستند، اصرار کردند سریعتر از دانشکده خارج شده و با ماشین دانشجوها را تا سردر بردند.
🔸هیچ اثری از تخریب آزمایشگاه دکتر نیلی در دانشکده مواد و متالورژی که بعضا به آن اشاره میشد دیده نشده اما پیگیریهای بیشتر ما برای مشخص شدن روایت کامل و قطعی ماجرا ادامه دارد.
📩از دانشجویان درخواست داریم مجددا چنانچه روایت مستندی در این زمینه دارند، برای ما ارسال کنند.
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده اول: تجمع پیش از ناهار، بخش ۱
از صبح، هنگام ورود کارتها به دقت چک میشوند و حراست لیستی را هم در دست دارد که به نظر میرسد عدهای ممنوعالورود شده باشند.
ساعت ۱۱: عدهای درحالیکه تعدادی پلاکارد در تسلیت شهدای شاهچراغ آماده کردهاند به سمت قسمت روبرویی ساختمان مکانیک جدید میروند. از قبل قرار گذاشتهاند روز شنبه جلوی ساختمان مکانیک نماز بخوانند و دستهی عزاداری راه بیندازند و برای شهدای شاهچراغ سوگواری کنند. تا اذان ظهر کمکم جمعیت آماده برپایی نماز میشوند. صدای اذان از مساجد محله بلند میشود و جماعت قامت میبندند.
ساعت ۱۱:۳۰: عدهی دیگری کم کم جلوی سلف تجمع کرده و به سمت در شرقی دانشکده حرکت میکنند. شعارها در مسیر همان شعارهای همیشگی «زن، زندگی، آزادی» است.
ساعت ۱۱:۴۰: به محض اینکه به سردر میرسند شعارهایشان هم رادیکال میشود. بر خلاف ادعایشان که میگفتند تا گاردیها نباشند شعارها مسالمتآمیز خواهد بود از همان ابتدا برای عدهای آرزوی مرگ میکنند، عامل حادثهی شاهچراغ را نظام و رهبری و سپاه میدانند و تندتر و توهین آمیزتر هم میشوند. مودبانه ترین شعارشان میشود «جمهوری اسلامی، نمیخوایم، نمیخوایم» اشاره کرد.
ساعت ۱۱:۵۵: با واردشدن پیشنماز برای اقامه نماز حرمت، جمعیتِ سمتِ سردر، هو کنان به استقبالش میروند و علیه او و باقی روحانیون (به قول خودشان آخوندها) شعار میدهند. ظاهرا بین لیدرها بر سر انتخاب شعارها دعوای مختصری صورت میگیرد اما در ادامه شعارهایی رکیکتر از قبل سرداده میشوند.
ساعت ۱۲:۲۰: حراست در را برای ماشینهای اساتید و کارکنان باز میکند اما بعد فقط به بستن میله اکتفا میکند و درها را نمیبندد. دانشجویان بیشرفگویان به سمت در میروند و بعد از بستن در کف زنان به عقب بازمیگردند. چندین و چند بار این اتفاق میافتد و حراست قصد کوتاهآمدن ندارد. هر دفعه دانشجویان خود درها را میبندند. بیرون درها اما خبری نیست و رهگذران توجه خاصی به «ایرانی با غیرت حمایت حمایت» نشان نمیدهند.
از آن سو در همین لحظه، پس از اتمام نماز حرمت، به رسم هیئات مذهبی سخنران مذهبی برای صف نمازگزاران نطق میکند. سلام و عرض ادبی دارد به محضر ولی عصر و بعد شهدای شاهچراغ. بعد از سخنرانی جمعیت دسته عزاداری را از همان جلوی مکانیک شروع میکند. خود دسته دو گروه شدهاست، میخواند و بر سینه میزنند و میخوانند "کشتند خدا زائر مظلوم به شیراز، دگر وقت جهاد است"، " با چادر زهرا شده پرپر گل این خاک، دگر وقت جهاد است" .
جمعیت در حال سوگواری به سمت درب شرقی حرکت میکنند. گروه قبلی که از سلف شروع کرده بودند و جلوی در ایستاده بودند به شعارهای ساختارشکنانهی خود ادامه میدهند. شعارهایی همچون "امسال سال خونه، نظام سرنگونه" هم به شعارهای قبلی اضافه میشود. همچنین آخرین «ما تماشاگر نمیخواهیم به ما ملحق شوید» ها را روانه افرادی که در اطراف ایستادهاند میکند که اگر تا الان تصمیم همراهی نگرفتهاند، از هیجان تقابل دلیکدله کنند.
ساعت ۱۲:۴۰: عدهای با لباس سپاه سوار بر موتور جلوی سردر میرسند و جمعیت انگشتهای وسطشان را بالا میآورند و شعار میدهند. یک نفر از دانشجویان مسئول برگزاری دسته عزاداریست سریعا از دانشکده خارج میشود و از آنهها خواهش میکند از سردر دور شوند تا جو دانشکده متشنج نشود و درگیری پیش نیاید. حتی برخی از آنها قصد فیلمبرداری داشتند که درخواست میکند این کار را نکنند. بعد از اصرار فراوان موتوریها آنجا را ترک میکنند؛ اما وقتی این دانشجو به داخل دانشکده برمیگردد جمعیت معترضین جلوی سردر شروع به توهین و فحاشی به او میکنند.
◀️این روایت ادامه دارد...
✅ نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz