گیلگمش مصمم به رفتن شد . او گفت : اگر شکست هم بخورم ، حداقل مرابه عنوان کسی به خاطر خواهند آورد که کوشش خود را کرده است.
«بربرلنگ»ها (Barbalang یا Barbalan) از موجودات افسانهای در فولکلور برخی از جزایر فیلیپین هستند، بهخصوص در ناحیهی جنوبی فیلیپین، مانند جزیرهی میدناو (Mindanao). آنها ترکیبی از مفاهیم شمنگرایی، جادوی سیاه، و موجودات متافیزیکی هستند و روایتهایی دربارهشان گاه ترسناک، و گاه رمزآلود است.
آنها ظاهری انسانی دارند اما با چشمانی با دندانههای شبیه به گربه و بالهایی که در تاریکی قابل مشاهده هستند.رفتار: وقتی جسد تازه کمیاب است، به حالت ترانس درمیآیند و بدن روحیشان را از بدن فیزیکی جدا میکنند تا به صورت پرنده به دنبال طعمه برود. آنها صدایی شبیه به ناله میدهند که از راه دور بلند است اما نزدیک شدنشان صدا کمرنگ میشود. نور چشمانشان در تاریکی شبیه به چراغدانههای پروانه قابل مشاهده است .
ویژگیهای اصلی بربرلنگها:
دو زندگی دارند: بربرلنگها بهصورت ظاهر انسان زندگی میکنند، اما در مواقع خاص (اغلب شبها)، روح یا بدنشان بهشکل ماورایی درمیآید و به شکار انسانها یا انجام کارهای جادویی میپردازند.
توانایی ترک بدن فیزیکی: یکی از ویژگیهای برجستهشان، ترک بدن فیزیکی و پرواز با روح یا بدن اثیری به مکانهای دیگر است. برخی منابع میگویند که این موجودات میتوانند از طریق نوعی خلسه یا جادو، روحشان را از بدن جدا کنند.
آدمخوار هستند: در برخی روایتها، بربرلنگها بهدنبال گوشت انسان، بهخصوص گوشت زنان باردار یا نوزادان هستند.
شباهت به آسوآنگ (Aswang): آنها شباهت زیادی به موجودات دیگر فولکلور فیلیپینی مثل آسوآنگ دارند که آنها هم در شب ظاهر هیولایی پیدا میکنند و دنبال قربانی میگردند.
پنهانکاری و زندگی میان مردم: گفته میشود بربرلنگها میتوانند بین انسانها زندگی کنند بدون اینکه کسی متوجه شود چه هستند. برخی داستانها میگویند حتی رهبران قبیله یا جادوگران دهکدهها ممکن است بربرلنگ باشند.
منابع:
بربرلنگها اغلب در منابع شفاهی و سنتهای داستانگویی در قبایل دیده میشوند. نویسندگان غربی مثل E. M. Grant Watson در قرن بیستم داستانهایی درباره این موجودات منتشر کردهاند که باعث شناخته شدنشان در دنیای خارج شد.
@thelostbook
باستانشناسان در حال کاوش در سایت باستانی هوآکا پوکلانا در لیما، پرو، مومیایی زنی ۱۳۰۰ ساله را کشف کردند که چشمان آبی برجستهای در ماسک تدفینیاش تعبیه شده بود. این ماسک بهعنوان برجستهترین یافته در این هرم شناخته شده و در کنار بقایای دو بزرگسال و یک کودک - که احتمالاً قربانیهایی برای دفن فردی با جایگاه بالا بودند - کشف شد.
این زن که گمان میرود از طبقه اشرافی بوده، در حالت نشسته روی زانوهایش یافت شد و اطرافش را ظروف سرامیکی و سبدهایی با پارچههای تزئینی پیچیده احاطه کرده بود. کارشناسان معتقدند این کشف میتواند بینشهای جدیدی درباره سنتهای تدفین و شیوههای اجتماعی فرهنگ واری، تمدنی باستانی که پیش از امپراتوری اینکا وجود داشت، ارائه دهد.
همین کاروحشتناک در میان رودان هم انجام می شد . خب این هم بخشی از سنت خدایان بوده که کمتر مطرح می شود .
@thelostbook
حافظه کیهانی
ماقبل تاریخ زمین و انسان
رودولف اشتاینر
ترجمه:
محمدحسین لشکری
سفارش از
@nibiru01
/channel/Buyingbook
فهرست مطالب و بخش های اولیه کتاب عدن
اثر: آنتون پارکس
@Buyingbook
حقیقت، از تخیل هم وحشتناکتر است.
از نظر من، تغییر واقعی آگاهی فقط زمانی ممکن خواهد شد که بشریت بداند از کجا آمده است و درک بهتری از جایگاه خود در جهان و همچنین منبع تمام چیزهایی که آن را "خدا" مینامیم، داشته باشد. بشر از سپیدهدم تاریخ از این نگرش جدا افتاده است.
آنتون پارکس
کتاب عدن
ترجمه تات
بازبینی : مهر
@Buyingbook
تهیه از :
@nibiru01
فهرست مطالب و بخش های اولیه کتاب عدن
اثر: آنتون پارکس
@Buyingbook
تصویر سمت راست اثر مُهر استوانهای کاسی بر روی گل، مربوط به دوره بابلی، نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد.
تصویر خورشید در نزدیکی فرمانروا بسیار معماگونه است، زیرا همراه با نشانههایی از نظام نوشتاری سومری یا اکدی نیست. چون در واقع این خورشید نیست . امروزه میتوان آن را بهعنوان یک «چرخ کیهانی )Gigir – ارابه( شناسایی کرد، مشابه آنچه در متون سومری آمده که خدایان را به زمین آورده و به آنها امکان سفر در سیاره ما را داده است.آیا مردمان میانرودان پیش از زمان خود، داستان های علمی-تخیلی را ابداع کردند، یا اینکه واقعاً با چنین سفینههایی تماس داشتهاند؟
خدایان آنونا ظاهراً بر فراز کوهی کمارتفاع که بهعنوان یک خاکریز یا تپه توصیف شده بود، سکنی گزیدند. گمان میرود که آنها این کوه را به همان نام زادگاه کیهانی خود نامگذاری کردند: دوکّوگ (Dukug)، به معنی «تپه مقدس»، «تپه الهی» یا «ستاره مقدس در آسمانها». طبق لوحهای گلی ارائه شده در این کتاب( کتاب عدن ) این تپه زمینی بر دشت بزرگ میانرودان مشرف بود و در منطقه شمالی سرزمین باستانی کلام (سومر)، یعنی رشتهکوههای توروس (در شمال غربی کردستان امروزی) قرار داشت.
آنتون پارکس کتاب عدن
پی نوشت :
علیرضا شاپور شهبازی در کتاب خود : جستاری درباره یک نماد هخامنشی می نویسد :
به سختی میتوان در این زمینه چون و چرا داشت که شکل های گوناگون این بن مایه بازنمایی و تجسم یک نیروی ویژه می باشد که بیش از همه با پادشاهان بزرگ ارتباط و پیوستگی دارد. هیچ گونه سند و مدرک روشنی درباره مفهوم و وظیفه این نماد وجود ندارد.( در واقع نزدیک به UAP پدیده ناهنجارناشناخته . مفهوم و کارکرد این پدیده ها هم بدرستی مشخص نیست ) تفسیر پیکره بالدار به عنوان فروهر پادشاه اگرچه تفسیری گیرا و جذاب است با این وجود قانع کننده نیست . نخست از آن رو که واژه فروشی ریخت کهنتر آن فرارتی (fraorti) یک اسم مؤنث است و این خود نشان دهنده آن میباشد که فروشی همچون موجودی مادینه تجسم می شده است در حالی که پیکره های بالدار هخامنشی، نیم تنه مردی را که از درون یک دایره بیرون آمده نشان می دهند. البته آقای شهبازی چون متخصص دوره سومری نیست در کتاب خود هیچ اشاره ای به دوره سومری ندارد ولی سیرتکاملی این نماد معمایی را بخوبی شرح می دهد .
اما تفسیر ما :
تصویر سمت چپ بالا یک شیء پرنده را بر یک سکه ساسانی نشان می دهد . یک نام دیگر این نماد دایره بالدار است و به وضوح پرنده است چون در بالای بستر سکه در آسمان حک شده و به تعبیر امروزی نماد فروهر را نشان می دهد والبته که به همه چیز شبیه است جز خورشید یا نماد رایجی که از فروهر در ذهن داریم وهیچ فردی درون آن نیست . تصویر پایین اثر مهر استوانه ای ساسانی است که نماد فروهر را با ظاهری عجیب که گویا می خواهد شتاب آن را نشان بدهد با موجودی با کلاهی دو شاخ یا جمجمه ای دوشاخ ( ذوالقرنین ) به تصویر کشیده که چیزی نیست جزکسی که توانایی هدایت این وسیله پرنده را داشته و به احترام خدایان و آن ماجرای فرود تاریخی آنها بر زمین برآنجا حک شده . تاریخ شاهنشاهی در ایران گسسته از تاریخ میان رودان نیست بلکه در امتداد آن است . به این نکته دقت داشته باشید که حکاکان این مهرها و سکه ها دقیقاً می دانستند که شکل این ارابه پرنده در حالت های گوناگونش چطور باید حک شود . البته به این معنا نیست که آنها دقیقاً می دانستند که به مفهوم امروزی ، یوفو چیست ؟ ولی دقیقاً به این معنا هم هست که آنها می دانستند که این وسیله آسمانی و حامل خدایان بوده یا به آنها ربط دارد . به این هم دقت داشته باشید که نامگذاری های امروزی ما نفی کننده وجود این اشیاء پرنده در دوران باستان نیست اگر آنها امروزه رویت می شوند چرا نباید در گذشته رویت شده باشند ؟.حالا سوال اینجا است که تصویر حک شده بر نسخه قدیمی تر یعنی نسخه کاسی دردوره بابلی برمهرهای استوانه ای قدیمی تر در اصل چه شکلی بوده ؟ چون گاهی الواح از روی نسخه های قدیمی از خود کپی می شده اند .آیا این سه تصویرهمه بر یک معنا تاکید دارند ؟ اگر هم سه تصویر از سه ارابه پرنده مختلف باشند در یک چیز مشترک هستند که آنها در واقع همان Gigir یا چرخ کیهانی یا سفینه خدایان هستند که به مرورزمان تعریف اولیه و مادی خود را از دست داده و حالتی فرامادی و نمادین پیدا کرده ودر کشاکش تفسیرهای امروزی از داستان اصلی کنده و بربستر دیگری قرار داده شده .
ویژگیهای کاملاً قابل شناسایی این موجودات غیرانسانی با شواهد موجود در حال حاضر سازگار است و توسط گزارشهای صدها شاهد که تجربه مواجهه با این غیرانسانیها را داشتهاند، تأیید شده است. این تصویرموجود غیرانسانی است که توسط دوربین امنیتی در یوتا، ایالات متحده ضبط شده است .یوتا به دلیل مناطقی مانند مزرعه اسکینواکر در حوضه یوینتا، که سابقه طولانی از گزارشهای فعالیتهای ماوراءالطبیعه از جمله مشاهده موجودات عجیب، یوفوها و دیگر ناهنجاریها دارد، به نقطهای داغ برای پدیدههای ناشناخته تبدیل شده است.
@thelostbook
در مصاحبه ای که دکترسالا با جان ویوانکو انجام داده به مباحث زیادی پرداخته شده از فاجعه در منظومه شمسی و انفجار اسرارآمیز یک سیاره .نژاد بذرافشان ، خدایان هندو در منظومه وگا ، آنوناکی، شخصیت وحشی انلیل ، مهاجرت نژادهایی از مریخ ، کوه ُشستا ، ناپديد شدن انسانها در معادن چین ، چرخه های دوازده هزار ساله ، آفرینش آدم و حوا در نیبیرو بعنوان سفینه مادر بر فراز زمین ، دستگاههایی که در نقاط مختلف زمین توسط بیگانگان برای رصد فجایع بر زمین نصب شده . وقایع مهابهاراتا که پیش از طوفان بزرگ رخ داده. ویوانکو در موسسه خودش مشاهده از راه دور را هم آموزش می دهد . هر کدام از مباحثی که ویوانکو در مصاحبه خودش ذکر می کند شما را با جنبه ناشناخته ای تاریخچه زمین و باستان شناسی ممنوعه آشنا می کند . اینکه تاریخ زمین فقط چند تکه سفال و لوح گلی نیست و ردپای تمدن هایی پیشرفته تر با فن آوری حیرت انگیز بر زمین وجود دارد .
برای تهیه این مصاحبه لطفا به آیدی تلگرام :
@nibiru01
پیام بدهید ... با تشکر .
/channel/Buyingbook
مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
پیمانکارساختمانی که پس از واقعه یازده سپتامبر ورشکسته ،به بیماری روده دچار و اسیر ناامیدی و افسردگی شد. روزی در جنگل کنار تپه ای با اورب ها مواجه ، ربوده و به درون سفینه ای برده شد . شفا پیدا کرد . جامعه و حلقه فامیلی اش او را مرتدی می پنداشتند که با شیاطین دیدارکرده و او و خانواده اش را طی پنج سال بعد از مواجهه اول طرد کردند . در اتفاقی شگفت انگیز و در مواجهه دوم زمانی که به شدت درمانده شده بود و حاضر بود جانش را بدهد تا از این درد رها شود با بانویی دیدار کرد که در واقع الهه هاتور بود او جریان انرژی مونث خلقت را درک و توانایی شفادهی پیدا کرد . مهمترین سازمان های امنیتی آمریکا از ناسا تا سیا و سازمان امنیت ملی و پنتاگون او را زیر نظر گرفتند. توجه وزارت دفاع انگلستان به او جلب شد .واتیکان این مواجهه را ادامه و تکمیل کننده ماجرای فاطیما توصیف کرد و به شدت مشتاق رازهایی بود که الهه با کریس بلدو در میان گذاشته . با نفوذترین و قدرتمند ترین ماموران ایالات متحده در زمینه تماس پیشرفته با هوش بیگانه با او دیدار و زندگی اش را رصد کردند .
/channel/Buyingbook
کور KUR (پرندهسانان طلایی Golden Birds)
آنها از سیارهی دیلمونیس (Dillimuns)، خی-اوریونیس (Xi Orionis) آمدهاند. منظومهای متشکل از چهار سیاره که فقط دنیای آنها مسکونی است. کور یک نژاد بسیار باستانی است که به آنوناکی مرتبط است اما آنها شخصیتی بهشدت منحصر بهفرد و بیهمتا نسبت به آنوناکی دارند. آنها انساننماهای بلند قدی هستند که ژنتیک و ویژگیهای پرندهسان دارند مانند پوستی مخملین به همراه پرهای تاجمانندی در امتداد ستون فقرات و سر شبیه به شاهین. رنگ عجیب آنها به دلیل مایع طلایی است که در آن شنا میکنند که این مایع طول عمر آنها را افزایش میدهد. در زمانی که آنوناکی بر ترا سلطنت میکرد آنها نیز آنجا در کنار آنوناکی بودند. کور به طور مستقیم با آنها در تغییر ژنوم انسان تران مشارکت داشت. کور هنوز در حال انجام مذاکرات دیپلماتیک برای عضویت در فدراسیون کهکشانی دنیاها است. آنها اصرار دارند که با شرایط خودشان به فدراسیون بپیوندند و این با قوانین فدراسیون جور در نمیآید.
با توجه به فناوریشان، دو سال طول میکشد تا آنها به ترا برسند. آنها یک زیستگاه کوچک و مخفیانه در نقطهای در اقیانوس آرام دارند. آنها از سفرهای میانبُعدی استفاده میکنند و سفینههای رنگینکمانی آنها واقعاً باشکوه است.
النا دانان
هدیهای از ستاره ها
ترجمه: هادی ناصری
بازبینی: مهر
در این تصویر از مهری میان رودانی یک موجود کور را می بینید . با سر پرنده و بدن انسان
@thelostbook
اینجا هم این موجودات انسان نما با سر پرنده را می بینید که مشغول کار با دستگاهی هستند . دو شیردالی که بصورت قرینه در تصویر دیده می شوند شما را به یاد تخت جمشید نمی اندازد ؟
@thelostbook
تصویری از یک آناخ خزندهتبار ، گونهای که شامل تنوع گستردهای از نژادها و ویژگیها میشود. برخی از نژادهای خزنده آناخ تخمگذار هستند، در حالی که برخی دیگر پستاندارند. یوه، که بیشتر با نام انلیل شناخته میشود، پس از اِئا ( انکی ) از یک پیمان دیپلماتیکین پدرش آنو و یک ملکه خزنده از منطقه اوریون در ازای تکه بزرگی از سرزمینهای کهکشانی به دنیا آمد، .
در اوج امپراتوری آنو در آراخ-نارا، یک مستعمره از بوتس به سیستم آلدباران در صورت فلکی ثور فرستاده شد. ما بعداً درباره این مستعمره خاص بیشتر توضیح خواهیم داد، زیرا آنها نقش مهمی در رویدادهای اخیر در سیستم خورشیدی ایفا کردند.
دانشنامه کهکشانی
پرترههایی از ملتهای ستارهای
از آندرومدا تا سگ کوچک
النا دانان
ترجمه : مهر
@thelostbook
اینکار در نسخه های محدود بصورت پرینت روی مقوا کتد با کیفیت بالا موجود هست.
تهیه از :
@nibiru01
تمدنهای کهن
فصل چهارم قسمت ششم
مجسمه های غول آسای جزیره ایستر
ترجمه مهر
تهیه از :
@nibiru01
@Buyingbook
ترانسیلوانیا ( جلد چهارم )
پوست نگاره سری
پنج تکنیک تشرف تبتی
رادوسینامار
ترجمه : مهر
@Buyingbook
تهیه از :
@nibiru01
ترانسیلوانیا ( جلد چهارم )
پوست نگاره سری
پنج تکنیک تشرف تبتی
رادوسینامار
ترجمه : مهر
@Buyingbook
تهیه از :
@nibiru01
حقیقت، از تخیل هم وحشتناکتر است.
از نظر من، تغییر واقعی آگاهی فقط زمانی ممکن خواهد شد که بشریت بداند از کجا آمده است و درک بهتری از جایگاه خود در جهان و همچنین منبع تمام چیزهایی که آن را "خدا" مینامیم، داشته باشد. بشر از سپیدهدم تاریخ از این نگرش جدا افتاده است.
آنتون پارکس
کتاب عدن
@Buyingbook
تهیه از :
@nibiru01
بر اساس افسانههای هوپی:
در زمانهای آشوب بزرگ (مانند سیلها یا دیگر فجایع)، نیاکان هوپی به زیر زمین پناه بردند و با نژاد مورچهای همنشین شدند.مردم مورچهای دانا بودند و به هوپیها آموختند که چگونه زنده بمانند، از جمله تکنیکهای کشاورزی و آیینهای معنوی را هم به آنها یاد دادند .این داستان به شکلی عمیق با جهانبینی هوپی مرتبط است که بر پیوند با طبیعت، بقا و چرخهای بودن زندگی تأکید دارد.
@thelostbook
مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
زیرنویس فارسی هاردساب
ترجمه : مهر
تعداد خطوط ترجمه شده ۲۲۲۲خط
مدت زمان : یکساعت و چهل و دو دقیقه
تهیه از :
@nibiru01
/channel/Buyingbook
صورت فلکی ارابهران
کاپلا
سیستم ایگزیل - سیاره راما
رامای
رامایها از سیستم ستارهای دوتایی زیرغول به نام کاپلا یا ایگزیل در صورت فلکی ارابهران میآیند و سیاره مادری آنها "راما" نام دارد. آنها کوتاهقد و تنومند هستند، با فکهای مربعی و جمجمهای کشیده. ویژگیهای چهرهشان شبیه به انسانهای جنوب آمریکا در ترا (زمین) است، اما با بینی باریکتر. چشمانشان سیاه، قهوهای یا خاکستری تیره، کشیده و باریک است و گوشهایی کمی نوکتیز دارند. نژاد آنها بخشی از گروه آنوناکی است و در اصل از منطقه بوتس آمدهاند.
رامایها همراه با هیأت اکتشافی آنوناکی به زمین آمدند و به نام "ناکالها" شناخته میشدند:
"برادران ستارهای".
باید در نظر داشت که آنوناکی ترکیبی از نژادهای مختلف هستند. در زمانی که آتلانتیس به عنوان یک تمدن شکوفا بود، رامایها وفاداری خود را به "امپراتوری یوه"، یعنی حکومت انلیل، دشمن بزرگ آتلانتیس، اعلام کردند. ، وقتی انلیل تصمیم گرفت بیشتر زمین را در یک فاجعه آخرالزمانی نابود کند، متاسفانه گروه رامای به حال خود رها شدند. پس از رویداد یانگر درایاس، رامایها در زیرزمینهای جنوب و مرکز آمریکا ساکن شدند. آنها منشأ ظهور تمدن مایا بودند. با پیشرفت قابلتوجه در علوم، آنها به مایاها درباره نجوم و زمان آموزش دادند و سپس ، هنگامی که تمدن مایا در اوج خود بود، آنجا را ترک کردند. متأسفانه، با وجود تمام دانشی که رامایها به آنها ارائه داده بودند، پس خروجشان، مایاها شروع به انجام قربانیهای انسانی به نام آنها کردند و آنها را با خرافات فراوان به مقام خدایان ارتقا دادند.
رامایها که از سوی انلیل مورد بیتوجهی قرار گرفته بودند، تحت حفاظت فدراسیون کهکشانی جهانها قرار گرفتند و هنوز گهگاه به ترا (زمین) سر میزنند. دلیل اینکه رامایها به جای آنو، نایبالسلطنه آنوناکی، و حفاظت او پیرو انلیل شدند چون زمین هنوز تحت سرپرستی انلیل و پسرش نینورتا بود. یاد آنها از طریق اساطیر و قصه های بومی زنده مانده و منشأشان فراموش نشد، همانطور که ساختمانهای باستانی محلی که ۲۲۸۰ سال پیش ساخته شدهاند و عمود بر طلوع ستاره کاپلا هستند، گواهی میدهند. رامایها سفر بینبعدی و سفر در زمان را انجام می دادند. سفینه های آنها ظاهری فلزی دارند، کشیده با بالهایی نقرهای و درخشان.
دانشنامه کهکشانی
پرترههایی از ملتهای ستارهای
از آندرومدا تا سگ کوچک
النا دانان
ترجمه : مهر
@thelostbook
خط 26:
Ama-gigir-zu nin […]
"مادر ارابهها را میشناخت، بانو [راز خدایان را میدانست؟]
این بخش به نوعی آگاهی زن از فناوری یا دانش خدایان اشاره دارد، که شاید همان رازی باشد که انکی به او منتقل کرد.
ترجمه این خطوط نشان میدهد که دانشی پیشرفته در مورد فناوری، فلزکاری، و حتی ارابهها (شاید نوعی وسیله حمل ونقل خاص) در میان برخی از انسانهای اولیه وجود داشته است، و این رازها بطور خاص به زنان منتقل شدهاند.
عدن
اثر: آنتون پارکس
@thelostbook
در این تصاویر دو آناخ انسان نما نشان داده شده است که بالاترین طبقه در این گونه خاص آن میتواند بالهایی پلاسمایی را خلق کند ، و این توانایی در نژادهای خزنده آناخ نیز یافت میشود. ویژگی مشترک دیگر در میان تمام نژادهای آناخ، جمجمه کشیده است که بسته به نژاد میتواند اشکال متفاوتی داشته باشد، اما به طور سیستماتیک به سمت پشت سر کشیده شده است. این ویژگی جالب بینگونهای ممکن است در جهان آناخ یک هنجار باشد. برخی نژادها شش انگشت در هر دست دارند، در حالی که برخی دیگر تنها پنج انگشت دارند.
آناخیم رازهای جاودانگی را کشف کردهاند و اعضای طبقات بالاتر میدانند چگونه یا روح خود را از کلونی به کلون دیگر به طور نامحدود منتقل کنند، یا عمر یک آواتار را با استفاده از طلای تکاتمی و یک فرآیند کیمیاگری پیچیده بدست آورند .
دانشنامه کهکشانی
پرترههایی از ملتهای ستارهای
از آندرومدا تا سگ کوچک
النا دانان
ترجمه : مهر
@thelostbook