thelostbook | Unsorted

Telegram-канал thelostbook - کتاب گمشده

8527

گیلگمش مصمم به رفتن شد . او گفت : اگر شکست هم بخورم ، حداقل مرابه عنوان کسی به خاطر خواهند آورد که کوشش خود را کرده است.

Subscribe to a channel

کتاب گمشده

صورت فلکی بوتس
آرکتوروس
سیستم اوهورا (آراخ-نارا) - سیاره تاراشیم
آنا خیم
سیستم اوهورا اولین پایگاه آناخ در تاریخ کهکشان است. ۷۰۰,۰۰۰ سال پیش، آنو، یکی از وارثان امپراتوری قدرتمندی به نام امپراتوری آناخ که اصالتاً از یک جهان موازی آمده بود، همراه با گروه بزرگی از پیروانش از طریق دروازه‌ای که در ستاره فعلی آرکتوروس قرار داشت، وارد شد. آن‌ها این ستاره را آراخ-نارا نامیدند (آراخ: دروازه / نارا: نور ستاره)، اما بعدها آرکتوروس به نام اوهورا، خانه اوهورایی‌ها، شناخته شد. وجود یک تکینگی در هسته ستارگان با چگالی پلاسمایی بالا مانند آرکتوروس، آنتارس یا سیریوس آ پدیده‌ای غیرمعمول نیست. این "دروازه‌های ستاره‌ای" طبیعی "آراخ" نامیده می‌شوند، اما آناخیم همچنین قادر به باز کردن "دروازه‌های پرشی" مصنوعی هستند که آن‌ها را "باب" می‌نامند. باب‌ها بین جهان‌ها پرش نمی‌کنند، بلکه به عنوان نقاط پرش در همان بُعد عمل می‌کنند، اما آراخ‌های طبیعی نقاط پایداری برای انتقال بین‌بُعدی هستند.
آنو هسته امپراتوری خود را در ناتارو، یکی از هفت کهکشانی که مادرش آکیم لو را، امپراتریس اعظم امپراتوری آناخ، بر آن‌ها حکومت می‌کرد، بنیان نهاد. از نظر رتبه‌ها و آداب فرهنگی آن‌ها، آنو به عنوان "را"ی ناتارو، عنوانی به معنای "حاکم اعظم"، شناخته شد. این عنوان بعدها توسط انلیل و مردوک هنگامی که بر سیستم خورشیدی حکومت می‌کردند و مقرشان در زحل بود، استفاده شد. به آغاز ماجرا بازگردیم؛ وقتی آنو و دربارش برای اولین بار به سیستم آرکتوروس رسیدند، بر سیاره‌ای که آن را تاراشیم نامیدند، ساکن شدند. هنوز هیچ تمدنی در هیچ‌یک از سیارات این سیستم ستاره‌ای شکوفا نشده بود و تنها برخی از این جهان‌ها در مراحل اولیه توسعه حیات بودند.
آناخیم یک گونه واحد و منحصربه‌فرد را نمایندگی نمی‌کنند، بلکه ترکیبی از چندین نوع هستند. در واقع، آن‌ها یک گونه نیستند، بلکه یک فرهنگ‌اند. اگرچه گروهی که آنو را به بوتس دنبال کردند شامل ژنوم‌های خزنده، انسانی و خاکستری بود، اما خود آنو نماینده یک گونه خاص انسانی-خاکستری بزرگ است که پستاندار بوده، سری کشیده دارد و دارای آگاهی فردی است. هنگامی که آنو بعدها مرکز امپراتوری خود را به سیستم ستاره‌ای سیریوس بی منتقل کرد، آن‌ها نام "آنوناکی" را گرفتند. پس از تأسیس مرکز امپراتوری جدیدش در سیستم آراخ-نارا، آنو شاهزاده‌خانمی انسانی از نوع آناخ به نام نامو را به همسری برگزید. نامو بعدها پس از انتقال آن‌ها از آراخ-نارا به اشکرا (سیریوس) به دلایل استراتژیک، اِئا را به دنیا آورد.

دانشنامه کهکشانی
پرتره‌هایی از ملت‌های ستاره‌ای
از آندرومدا تا سگ کوچک
النا دانان
ترجمه : مهر
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

صورت فلکی سگ بزرگ
سیریوس بی
سیستم تولا - سیاره آشتاری / نیبیرو
آنا خیم
آشتاری، چهارمین سیاره در سیستم تولا، یک غول گازی دست‌نیافتنی است که دارای هفت حلقه است. این سیاره توسط میدان‌های مغناطیسی قوی و چندین لایه سپر پلاسمایی محافظت می‌شود. آشتاری خانه امپراتوری آناخ، که به نام امپراتوری قدیم نیز شناخته می‌شود است و مرکز قدرت افسانه‌ای‌ترین امپراتوری کهکشان به شمار می‌رود. آشتاری به عنوان دروازه‌ای به یک صفحه موازی عمل می‌کند که امپراتور و دربارش در آن ساکن هستند. این بُعد موازی توسط آناخیم به نام نیبیرو نام‌گذاری شده است، که برگرفته از سیاره اصلی آن‌ها در کهکشان اورائیا است. اِئا ( انکی ) نیز کشتی خود را به نام نیبیرو-ایل نام‌گذاری کرد.
امپراتور آناخ، آنو آتا را (که به عنوان آنو رهبر عالی نیز شناخته می‌شود)، همراه با دربارش از سیاره اصلی خود، نیبیرو، که در کهکشان دوردستی به نام اورائیا قرار داشت، به این کهکشان مهاجرت کرد. آن‌ها ابتدا در صورت فلکی بوتس نزدیک گرداب آرکتوروس ساکن شدند. بعدها، او امپراتوری خود را پس از پذیرفتن پیشنهادی سرزمینی از سوی ملکه محلی سیاکهر به نام تیا، به سیستم ستاره‌ای سیریوس بی منتقل کرد. در سال‌های اولیه سلطنتش، آنو با عطشی سیری‌ناپذیر برای قدرت هدایت می‌شد و دائماً در پی گسترش امپراتوری کهکشانیش بود. پیشنهاد ملکه تیا از جاه‌طلبی آنو سوءاستفاده کرد و برنامه شوم امپراتوری سیاکهر را پنهان نمود. در ازای سرزمین‌های وسیع در منطقه اوریون، آنو مجبور شد با تیا ازدواج کند و اولین فرزند آن‌ها وارث امپراتوری آناخ در ناتارو شود. آنو پیش‌تر با ملکه رسمی خود، نامو، که یک انسان آناخ بود، پسری به نام اِئا داشت. توافق با ملکه خزنده‌تبار تیا، حق اِئا برای تاج و تخت را به نفع پسر دورگه خزنده تیا به نام یوه لغو کرد.
یوه در آسامای چهارم (سیستم WASP82)، سیاره مادری تیا و مرکز امپراتوری او در منطقه اوریون، بزرگ شد. شایان ذکر است که بعدها، پس از شکست تیا در جنگ‌های آناخ، امپراتوری کوچک اوریون او توسط امپراتوری رو به رشد آناخ جذب شد. پس از این پیروزی، مستعمرات آناخ از اولین پایگاه در بوتس، از جمله قبیله ردا، توسط آنو سیستم آسامای را دریافت کردند. با گذشت زمان، این فرهنگ به نام ردان شناخته شد و در نهایت از امپراتوری آناخ جدا شد تا به شورای زاگارا بپیوندد.
دانشنامه کهکشانی
پرتره‌هایی از ملت‌های ستاره‌ای
از آندرومدا تا سگ کوچک
النا دانان
ترجمه : مهر
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
پیمانکارساختمانی که پس از واقعه یازده سپتامبر ورشکسته ،به بیماری روده دچار و اسیر ناامیدی و افسردگی شد. روزی در جنگل کنار تپه ای با اورب ها مواجه ، ربوده و به درون سفینه ای برده شد . شفا پیدا کرد . جامعه و حلقه فامیلی اش او را مرتدی می پنداشتند که با شیاطین دیدارکرده و او و خانواده اش را طی پنج سال بعد از مواجهه اول طرد کردند . در اتفاقی شگفت انگیز و در مواجهه دوم زمانی که به شدت درمانده شده بود و حاضر بود جانش را بدهد تا از این درد رها شود با بانویی دیدار کرد که در واقع الهه هاتور بود او جریان انرژی مونث خلقت را درک و توانایی شفادهی پیدا کرد . مهمترین سازمان های امنیتی آمریکا از ناسا تا سیا و سازمان امنیت ملی و پنتاگون او را زیر نظر گرفتند. توجه وزارت دفاع انگلستان به او جلب شد .واتیکان این مواجهه را ادامه و تکمیل کننده ماجرای فاطیما توصیف کرد و به شدت مشتاق رازهایی بود که الهه با کریس بلدو در میان گذاشته . با نفوذترین و قدرتمند ترین ماموران ایالات متحده در زمینه تماس پیشرفته با هوش بیگانه با او دیدار و زندگی اش را رصد کردند .

/channel/Buyingbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

آنتون پارکس در کتاب عدن می گوید که در مرحله اول استقرار خدایان روی یک کوه اونها برای تغذیه باغی را درست کردند و یک سیستم آبیاری . احتمالا در این باغ بذرها را اصلاح کردند یا بذرهایی که با خودشان به زمین آورده بودند . در این مرحله خبری از گوشتخواری نیست یک رژیم غذایی گیاهخواری برقرار است . اما انسانهای اولیه ای که روی زمین و در کوه زندگی می کردند یک شب به باغ هجوم می برند و باغ را غارت و آب آشامیدنی باغ عدن را آلوده می کنند .
نکته جالب اینجا است که شاعر گمنامی یک شعر جالبی داره که عجیب با این داستان جور در می آید :
اوضاعی که من میبینم...
مجازات خوردن سیب نیست،
این وضع حاصل غارت باغ بوده...

پی نوشت :
این شعر به آقای حسین پناهی نسبت داده شده که دخترشون تکذیب کردن
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

یکی از مواردی که پارکس توضیح میده توسط مترجم های درجه اول زبان سومری ترجمه نشده :
خط ۲۸:
Ù-mu-un-mu-ne aš-ib-ğál-mu-gigir-an[161]-ğál-li-eš
پس مردم سخن گفتند و شهادت دادند. یگانه شاهد بود، او سوگند یاد کرده بود به نام ارابه‌های آسمانی که در میان انبوهی از سروها ساکن بودند.
CBS 14005، صفحه ب، خط ۲۸
خدایان از کارگران خواسته بودند که در برابر "ارابه‌های آسمانی" سوگند یاد کنند، یعنی فضاپیماهایی که در آن‌ها به زمین آمده بودند. این ماشین‌های درخشان وسیله‌ای عالی برای تحت تأثیر قرار دادن "وحشی‌ها" بودند! عجیب است که هیچ‌یک از پیشینیان من جسارت نداشتند که کلمه Gigir-an ("ارابه‌های آسمانی") را به صورت ترجمه‌ای بیاورند، چه برسد به اینکه آن را به زبان‌های دیگر برگردانند.
کتاب عدن
اثر : آنتون پارکس
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

سکه شاپور اول ساسانی
نمادی که در بالا سمت چپ سکه دیده می شود نمادفروهر است البته در شکل درستش . این نماد در فرهنگ های مختلف با شکل هایی کمی متفاوت وجود دارد. منظور از شکل درست ساختار یوفویی آن هست. بنیان جهان باستان بر اراده خدایان استوار است .‌فروهر وسیله ای است که خدایان یا ایزدان با استفاده از آن طی نبردی کیهانی از اعماق فضا وارد زمین شده اند .‌این شوخی و تخیلی و جعلی نیست . این ورود و حضور تا قرنها در قالب یک نماد گرامی داشته شده .‌پدیده یوفو یا UAP پدیده ناهنجار ناشناخته یک موضوع صرفا امروزی نیست . قدمت آن حتی به سرچشمه های آفرینش انسان می رسد .‌نماد آن آنقدر جلوی چشم ما هست که برای ما عادی شده . محققان ردپای خدایان و ماشین های پرنده آنها را از هندوستان تا آمریکای جنوبی و خاورمیانه دنبال می کنند ولی از روی ایران باستان می جهند و محققان ما هم در پی آنها به این نادیده گرفتن ها کمک می کنند .‌چطور این ماشین های پرنده در فرهنگ های متفاوت ردپایی دارند ولی در گستره وسیع امپراتوری ایران ناشناخته مانده اند. گستره جغرافیایی که سومری ها روزگاری در آن میزیستند . مهرهای استوانه ای و سکه هایی مربوط به آن دوران یعنی همین ایران باستان حاوی تصاویر عجیبی از حضور موجوداتی است که بعدها تحت تأثیر ادبیات اسلامی جن ها نامیده شده اند . نشان سفینه پرنده خدایان مثل یک برند یا نشان مقدس از سلسله ای به سلسله دیگر حفظ شده . شاهان و سلسله های ایرانی اختلافات بسیاری داشته اند ولی این نماد بین آنها دست به دست شده . سومری های قصه ای درباره آفرینش دارند که در آن این خدایان هستند که بنابر تقدیر یا تصادف وارد زمین یا بعد ما شده اند .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

.
.این تصویر سمت راست همان سکه دست ها کاملا مشخص هست
مثل قیچی هست . نه بازی نور و سایه هست و نه جعل و دستکاری . فقط قبلا به این چیزها دقت نشده . این شده شبیه ادوارد دست قیچی فیلم تیم برتن . چرا باید دستش شبیه قیچی باشد؟ چون باید کاری را انجام بدهد و از این دست ها به شکل ابزار استفاده میشده . درک ما از تاریخ باستان صرفا نباید مبتنی بر دیدگاهای کلاسیک باشه . حفره ها و نادانسته ها کم نیست . همه چیز را نمی توانیم صرفا سمبلیک بررسی کنیم . ما در مهرهای استوانه ای بی شمار از این دست خرچنگی ها و دست قیچی ها دارین . باید بگیم همه اینها مریضی مادرزادی داشتند ؟ پاسخی که معمولا در مورد کله خربزه ای ها داده میشه .
در این تصویر شمشیر کاملا مشخص هست و معمولا نیزه در یک دست قرار میگیره .دستی که آزاد هست کاملا مشخص هست که در امتداد نیزه ای نیست . در تصویر سمت چپ هم کاملا دست آزاد مشخص هست .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

دست های خرچنگی را ببینید کاملا واضح هست . به شی پرنده بالای تصویر نگاه کنید . ما اینجا چیزی را دستکاری و جعل نمی کنیم که به هدف خاصی برسیم . آدرس سایت سکه ها هم در زیرتصویر درج شده . اینکه آن پرنده بالای سکه شبیه وضعیت معمول فروهر نیست و شبیه یوفو هست از راه دستکاری بدست نیامده که شبیه جلوه داده بشه تصویر همینطور هست . ما تصاویری دیگری هم داریم که کم کم ارائه می کنیم .اینکه به این ریزه کاریها پرداخته نشده بخاطر انگی هست که بلافاصله به این نوع نگاه زده میشه . ما نمی توانیم این تصاویر را از بستر پیشینی باستانی سومری و آکدی و بابلی آن جدا کنیم .این تصاویر در مهرهای استوانه ای آن دوران هم تکرار شده . فروهرهای عجیب و غریب تا دستهای خرچنگی و موجودات انسان نما .
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

طبق نظرات آنتون پارکس در داستان آفرینش ، خدایان با ارابه ( سفینه ) ای به زمین آمدند و سپس ارابه ( سفینه ) را در زمین مدفون کردند . فروهر نمادی از همان سفینه است .در این تصویر مقایسه ای بین شکل یک یوفو بر سکه ساسانی با یک تصویر قدیمی عکاسی شده از یوفو وجود دارد .دو میله زیر این یوفو در واقع نشان دهنده محدوده اشعه ای است که یوفو برای مکیدن افراد و اشیاء از آن استفاده می کند . بعضی جاها تصویر فروهر نمادگرایی شده تر هست مثل تصویر آن در تخت جمشید و گاهی طبیعی تر مثل همین سکه ساسانی که کاملا هیبت یوفو را دارد. ‌این فره ایزدی آنچنان هم فرامادی نیست .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
زیرنویس فارسی هاردساب
ترجمه : مهر
تعداد خطوط ترجمه شده ۲۲۲۲خط
مدت زمان : یکساعت و چهل و دو دقیقه
تهیه از :
@nibiru01

/channel/Buyingbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

اصطلاح سومری SAĞ-ĞI-GA یک واژه‌ی بسیار بحث‌برانگیز است که آشورشناس‌ها معمولاً آن را به عنوان "سیاه‌سران/ سر سیاهان" ترجمه می‌کنند. لوح‌های مختلفی که از انسان‌ها نام می‌برند، آن‌ها را به عنوان "بشریت اولیه" معرفی می‌کنند، به این معنا که اولین نوع انسان بودند که در خدمت خدایان سومر و آکد قرار داشتند.بر اساس روایت رسمی، و احتمالاً برای اجتناب از مسائل نژادی حساس، مترجمان لوح‌ها چنین وانمود کردند که سومریان یا اجدادشان این‌گونه نامیده شده‌اند، به دلیل موهای سیاهشان. اما در زبان سومری، هجای SAĞ به معنای "سر" است، اما همچنین به معنای "خدمتکار"، "برده" یا "انسان" نیز می‌آید.انتخاب "سر" به عنوان معنی این واژه، تا حدی اختیاری به نظر می‌رسد. منطقی‌تر خواهد بود که Sağ’ğiga را "مردان سیاه‌پوست" یا "بردگان سیاه" ترجمه کنیم، و این به دلایلی است که توسط انسان‌شناسی و باستان‌شناسی تأیید می‌شود:
انسان‌های دارای پوست سیاه، نخستین گونه‌ی انسانی روی زمین بودند.لوح‌های سومری واژه‌ی دیگری نیز دارند که به "مردان تیره‌پوست" اشاره دارد، چه به عنوان بشریت اولیه، و چه به عنوان مردمی که در خدمت "خدایان" بودند. این واژه UN-SAĞ-ĞI6 است. جزء UN به معنای "مردم" یا "قوم" است، بنابراین Unsağ’ği را می‌توان به عنوان "قوم مردم سیاه" یا "قوم بردگان سیاه" ترجمه کرد.
این مسئله بار دیگر تأیید می‌کند که مردم آفریقا بسیار قدیمی‌تر از بقیه‌ی خانواده‌ی بشری هستند. بنابراین، Sağ’ğiga به یک گروه قومی خاص مانند سومریان اشاره نمی‌کند، بلکه به انسان‌های سیاه‌پوستی اشاره دارد که در خدمت خدایان بودند و تا زمانی که این "خدایان" به زمین رسیدند، قبلاً در سراسر جهان پراکنده شده بودند.
این واقعیت تلخ در ادامه‌ی این داستان به وضوح تأیید خواهد شد، اما در حال حاضر باید این واقعیت را بپذیریم که خدایان سومری آشکارا بیگانه‌ستیز و جدایی‌طلب بودند. کل داستان باغ عدن و سقوط انسان دقیقاً حول این موضوع می‌چرخد!
پس از آن، مردوک آنوناهای آنو و ایگیگی‌های پدرش را مستقر کرد و آن‌ها را در سراسر زمین، زیر زمین، یا در آسمان‌ها تقسیم کرد. او اجازه داد که هر یک در جایگاه خود در نظم سلسله‌مراتبی مستقر شوند.
معبد مردوک، هنگامی که خدایان از آسمان‌ها می‌آمدند، امکان می‌داد که غذای کافی داشته باشند. این همان شرایطی بود که در کلونی خارساگ وجود داشت.سرانجام، خدایان سلاحی را که به آنها اجازه داد تا با تیامات بجنگند و او را نابود کنند، ستایش کردند. این سلاح در کمان و تور بزرگ مردوک تجسم یافته بود. بعداً خواهیم دید که این سلاح چه اهمیتی برای خدایان داشت. پس از آنکه این سلاح الهی مورد تجلیل قرار گرفت، آنو مردوک را بر سکویی بلند نشاند و خدایان با او بیعت کردند و قدرت مطلق بر آسمان و زمین را به او سپردند. به این ترتیب، مردوک به جایگاهی والا دست یافت و از او خواسته شد تا روی زمین همان چیزی را خلق کند که در آسمان قادر به خلق آن شده بود. شاید به همین دلیل نام دوکو (یا دوکوگ) به کوهی داده شد که شهر خدایان روی زمین، یعنی خارساگ، بر آن بنا شد.
حماسه انوما الیش با فهرستی از پنجاه نام مردوک به پایان می‌رسد که قدرت‌هایی را که او پس از پیروزی بر ملکه تیامات به دست آورد، توصیف می‌کنند. در انتهای این فهرست بلندبالای ستایش‌ها، نام یک سیاره ناشناخته به چشم می‌خورد:
نیبیرو
عدن : خاستگاه حقیقی ما
آنتون پارکس
ترجمه : تات بازبینی : مهر
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
زیرنویس فارسی هاردساب
ترجمه : مهر
تعداد خطوط ترجمه شده ۲۲۲۲خط
مدت زمان : یکساعت و چهل و دو دقیقه
تهیه از :
@nibiru01

/channel/Buyingbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

ما پرونده‌ی این موضوع را با موارد بسیار مهمی که چندین بار ذکر شده و برای آن جزئیاتی ارائه خواهیم داد، می‌بندیم: مقبره‌ی اصلی اوزیریس. پس از آیین رستاخیز که توسط جادوگران سبیتو/شبی‌تیو انجام شد، بدن اوزیریس به طور موقت در یک مقبره در دوات پایین قرار گرفت. این احتمالاً همان چیزی است که متن سومری BM 100046 که در قبلاً اشاره و مطالعه شد و به عنوان "مرگ دوموزی" عنوان کرده است، توصیف می‌کند. برای مثال این آیین به وضوح در متن تدفینی شاباکا ظاهر می‌شود که چندین تمثال تشییع جنازه‌ی اوزیریس را نشان می‌دهند که زیر یک ابوالهول دوتایی که معمولاً آکر (Aker) نامیده می‌شود، دراز کشیده است و خود او نیز معمولاً به همین شکل نمایش داده می‌شود. نقش احتمالی محافظتی و تدفینی ابوالهول نیز در زبان سومری تأیید شده است: «AK-ÉR او که به ناله‌ها و دعاها ترتیب اثر می‌دهد». باید بدانید که رایج‌ترین تمثیل‌های ابوالهول دقیقاً از دو ابوالهول تشکیل شده‌اند. سنت‌های مصری توضیح می‌دهند که در گذشته دو ابوالهول وجود داشته‌اند. ستون سنگی فهرست (inventory) که در موزه قاهره نگهداری می‌شود، اشاره می‌کند که رعد و برق به تاجِ سر دومین ابوالهول برخورد کرده و منجر به تخریب آن شده است. باستان‌شناس مایکل پو با اشاره به تکه‌های پاپیروس از دوره پادشاهی میانه ادعا می‌کند که این ابوالهول دوم رو در روی ابوالهول معروف ما بوده اما در طرف دیگر نیل و به دلیل طغیان آن، به ویژه در حدود سال ۱۰۰۰ پس از میلاد مسیح، تخریب شده است. ساکنان روستا سپس سنگ‌های ابوالهول را برای بازسازی روستای خود برداشته‌اند. این موضوع به نظر می‌رسد که در متون دیگری مانند آثار جغرافیدان و دانشمند عرب، علی الدریسی (۱.۹۹ تا ۱۱۶۶) و در دایرةالمعارف‌های جغرافیایی‌اش تأیید شده است. این دانشمند ذکر می‌کند که :«ابوالهول دوم کوچکتر از دیگری است، در طرف دیگر نیل قرار دارد، وضعیت آن بسیار بد است و از آجر و سنگ ساخته شده است» (سالنامه‌های ربیع الثانی، حدود سال ۱۰۲۴).
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

تأسیسات کشف شده زیر فلات جیزه مصر (بخش دهم)
از کتاب بیداری ققنوس، فصل هشتم
اثر آنتون پارکس
ترجمه: هادی ناصری
رادو سینامار در کتاب خورخاست ترانسیلوانیا از یک شیء اهرم مانند در کوه‌های کارپات رومانی صحبت می‌کند که دو برادر کوهنورد و پدرشان پس از حرکت دادن آن ناپدید شدند. این اهرم در صخره‌ای بسیار محکم جاسازی شده بود و مشخص نبود که چرا و چگونه و توسط چه‌ کسی در آنجا قرار داده شده بود. این کوه‌ها در نزدیکی کوه‌های بوچکی، ابوالهول رومانی، تأسیسات فرازمینی تالار سوابق و تونل‌های مرتبط با آن قرار دارد.م

آخرین مقاله‌ای که در این مورد پیدا کردم جالب است زیرا به طور جامع مقالات قبلی را خلاصه کرده است.
در واقع، روزنامه کالیفرنیایی اوکلند تریبون (۲۰ آوریل ۱۹۱۳) نیز به عبارت "باستان‌شناس پرشور (ریسنر)، که با دستان و چاقویش حفاری می‌کند" اشاره می‌کند که در مقاله فرانسوی در ل‌ایلوستراسیون (۱۲ آوریل ۱۹۱۳) گزارش شده است... ما پیش از آن هیچ مقاله‌‌ای نداریم که از این بلاغت استفاده کرده باشد و روزنامه‌های مختلف گاهی برای تمجید از کشف پروفسور ریسنر و گاهی برای تمسخر آن در طول زمان از آن بهره برده‌اند. همین امر در مورد عبارت «قدس الاقداس یا مقدس‌ترین مقدسات (holy of holies)» نیز صدق می‌کند.
در مجموعه‌ی این مطالب که من به دقت در طول این پژوهش جمع‌آوری کرده‌ام، شکاف‌هایی وجود دارد. من هنوز در حال کار بر روی پر کردن این شکاف‌ها هستم و امیدوارم بتوانم یک مطالعه‌ی جامع در مورد این موضوع که شایسته بررسی عمیق است، انجام دهم. مقاله‌ی کالیفرنیایی به کشفیات اوگوست ماریته (Auguste Mariette) اشاره می‌کند که با تلاش‌های او، مقبره واقعی پادشاه منس را کشف کرده است. برای یادآوری باید بگویم که این امیل آملینو (É mile Amélineau) بود که قبرستان سلطنتی اوم القاب (Umm el-Qaab) در اَبیدوس را کشف کرد و نه ماریته. حتی امروز، جسدی که در مقبره B17-B18 قبرستان پیدا شده است، هنوز به وضوح شناسایی نشده است و بحث در این است که آیا این جسد متعلق به پادشاه نَرمر (Narmer) است یا مِنس. بنابراین، قضاوت در مورد راست و دروغ بودن این که این مقالات فقط به این دلیل نوشته شده‌اند که جورج آ. ریسنر باید به طور اجتناب‌ناپذیری از این موضوع آگاه بوده باشد و این که قبر واقعی منس تنها می‌تواند در ابیدوس باشد، دشوار است.
در این مرحله از تحلیل باید بگویم که برای این مقاله آخر، تصمیم گرفتم بر روی یک سند اسکن شده و پردازش شده با تکنولوژی "OCR" (شناسایی نوری کاراکترها) کار کنم. نتیجه این است که برخی از بخش‌های متن متأسفانه تغییر یافته‌اند و نمی‌توانم ناامیدی‌ام را از این موضوع پنهان کنم: در این بخش (بعداً تغییر کرده.م) از مقاله، نظریه‌ی آتلانتیس به‌طور ویژه‌ای ذکر شده و مورد بحث قرار گرفته بود. امیدوارم نسخه اصلی این مقاله را پیدا کنم تا روزی بتوانم آن را عمیق‌تر تحلیل کنم. به عنوان یک نتیجه موقتی در مورد کشفیات ابوالهول توسط جورج آ. ریسنر، می‌توانیم از خود سوالاتی بپرسیم و به چندین عنصر مهم اشاره کنیم. مدیران این روزنامه‌های مختلف چگونه با هم مقایسه می‌شوند؟ آیا این یک کمپین وسیع تخریب شخصیت علیه پروفسور ریسنر بود که کشفیات گذشته‌اش (و آنچه در ابوالهول پیدا کرده بود) توانسته بود حسادت برخی افراد را برانگیزد؟ شاید این سری از مقالات عمداً برای جلب توجه و آسیب رساندن به پروفسور و ایجاد یک رخداد دیپلماتیک (حادثه‌ی سیاسی) منتشر شده باشد. در واقع ریسنر تحت چه شرایط و مجوزی این تحقیق را در بخشی که معمولاً مختص اداره آثار باستانی مصر است، انجام داد؟ موضوع حتی جدی‌تر از اینها هم به نظر می‌رسد: آیا ما یک تابوی باستان‌شناسی را کاوش و تحریک کرده‌ایم؟ آیا این کشف در نظر نخبگان بجای پاسخ بیشتر سوال ایجاد کرده؟
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

مستندیوفوی خدا
ماجرای شگفت انگیز کریس بلدسو
زیرنویس فارسی هاردساب
ترجمه : مهر
تعداد خطوط ترجمه شده ۲۲۲۲خط
مدت زمان : یکساعت و چهل و دو دقیقه
تهیه از :
@nibiru01

/channel/Buyingbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

مقایسه بین بخشی از داستان آفرینش انسان در کتاب مقدس و الواح آفرینش سومری
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

این کتاب 1986 منتشر شده و ظاهرا سیاره ای به نام کولداس وجود داره
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

به شباهت پیش بندهای نگهبانان آتشگاه و این دو فراماسون نگاه کنید .
کاهنان صندوق عهد هم چنین پیش بندی را می‌بستند. نگهبانان ساسانی هم همین پیش بند را دارند. این شباهت ها اتفاقی نیست . کارکرد این آتشگاه شبیه صندوق عهد بوده .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

اطلاعات مربوط به سکه ای که پادشاه چیزی شبیه به عینک محافظ روی چشم دارد . چیزی دستکاری و جعل نشده خودتان می توانید بررسی کنید .
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

سکه شاه ساسانی ورهام ( بهرام ) حدود ۲۷۳تا ۲۷۶ میلادی . در اطلاعات سکه درج شده که در پشت سکه بالا سمت راست فروهر دیده می شود در حالیکه این فروهر بیشتر شبیه یک یوفو در حالت فعال شدن اشعه زیر آن برای مکیدن است. دو نفری که در طرفین به اصطلاح آتشدان ایستاده اند حالت عادی ندارند دست های اینها قیچی خرچنگی است و پاهایشان غیر عادی .جهت نگاه پادشاه دقیقا به سمت فروهر یوفو هست .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

کولداس
اثر: النادانان
فراتر رفتن از محدودیت‌های زمان و مکان، این داستان واقعی در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۲ آغاز شد، زمانی که النا دانان توسط یکی از اعضای سابق خدمه ثور هان و خلبان، سلادیون، برای سفری غافلگیرکننده به نپتون دعوت شد که به‌طور غیرمنتظره‌ای به یک ماجراجویی دو ماهه بین‌بعدی و سفری برای ملاقات با «معماران» مرموز تبدیل شد. این کتاب در سطحی باورنکردنی و احساسی قراردارد. یک لحظه اشک خواهید ریخت، لحظه‌ای بعد مو بر تنتان سیخ می‌شود، سپس غرق در احساسات عاشقانه می‌شوید و بعد از آن از ته دل می‌خندید.
النا دانان یک شاهکار دیگر از اطلاعات واقعی و حلقه گمشده تاریخ منظومه شمسی ما ارائه می‌دهد، از سیاره‌ای که در این جهان نیست، سیاره‌ای که از طریق نپتون قابل دسترسی است. نقاشی‌های زیبا، صحبت های مردم کولداس، شیوه‌ای که کودکان با آواز خواندن پیکتوگراف‌ها را زنده می‌کنند، و نحوه زندگی مردم در تعادل شگفت‌انگیز با فناوری و طبیعت، چنین امیدی را به وجود می‌آورد که سیاره ما نیز بتواند به این تعادل دست یابد. در سفری به سوی خاستگاه همه چیزمناظر خیره‌کننده، فرهنگ‌های شگفت‌انگیز و زیبا را کشف کنید.
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

این بخش از کتاب عدن را بخوانید بعد به منبع دقت کنید :
"هنگامی که خدایان بزرگ در شورا گرد هم آمدند و [آسمان و زمین] را آفریدند، آسمان لاجوردی را خلق کردند و زمین را استوار ساختند، حیوانات را پدید آوردند: جانوران وحشی بزرگ، جانوران وحشی، و مخلوقات وحشی. و هنگامی که این حیوانات را [... به] وجود آوردند، قلمروهای ویژه‌ای را به چهارپایان آشنا و دیگر مخلوقات اختصاص دادند..." (A)
مقدمه‌ای بر مناظره‌ی بین دو حشره !
خیلی جالب نیست که گفته میشه مناظره دو حشره ؟
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

تصویری که می‌بینید مربوط به سکه‌ی هرمز دوم ساسانی ۳۰۳-۳۰۹ میلادی است، در این تصویر یک دو کاهن-شاه که لباسها و احتمالاً پوشش محافظ صورت پوشیده‌اند و میله‌ای را در دست گرفته‌اند در حال کار با آتشکده یا دستگاهی هستند که به نظر می‌رسد موجود یا خدایی از آتش (تشعشع) درحال بیرون آمدن یا ظهور است.این نوع پوشش را کاهنان لاوی که مسئول صندوق عهد بودند داشتند که درواقع لباس ضد تشعشع بوده زوائد سر دو کاهن که مستقیماً از جمجمه‌ی آنها بیرون آمده به سمت دستگاه یا خدای در حال ظهور متمایل شده است.
چرا یک نفر باید از وسط آتش بیاد بیرون ؟ پس این یک آتشدان عادی نیست . چنین تشعشعاتی که در پیرامون این سر می‌بینید در مهرهای میان رودانی هم قابل رویت هستند.
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

پدیده ناشناخته ناهنجاری که در ناحیه صلاح الدین عراق برای خودش به گشت و گذار مشغول است . تاریخ بیست و یکم مارس 2025 .
البته این پدیده ها بی هدف جایی ظاهر نمی شوند .‌احتمالا در آن ناحیه ای که ظاهر می شوند چیزی هست که اینها را به خودش جلب میکنه .
/channel/thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

تأسیسات کشف شده زیر فلات جیزه مصر (بخش یازدهم)
از کتاب بیداری ققنوس، فصل هشتم
اثر آنتون پارکس
ترجمه: هادی ناصری
با توجه به فراوانی اسناد ژورنالیستی که حفاری‌های ریسنر را در طول چندین سال پوشش داده‌اند، دشوار است که این موضوع را به سادگی تحت عنوان یک "حقه‌ی ژورنالیستی" یا یک نمایش نتیجه‌گیری کنیم. چگونه می‌توان به وجود یک راز به این عظمت که به عمد از عموم پنهان شده، شک نکرد؟ جورج ریسنر در سال ۱۹۱۴ جیزه را ترک کرد تا به عنوان استاد باستان‌شناسی و مصرشناسی در دانشگاه هاروارد تدریس کند. هیچ‌یک از کشفیات او که در روزنامه‌ها بین سال‌های ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ ذکر شده بودند، در هیچ گزارشی باستان‌شناسی‌ای ذکر نشد. ریسنر به طرز عجیبی تا چند سال بعد هم به مصر نرفت و از سال ۱۹۱۶ به مطالعه هرم‌های مرِو (Meroe) و حفاری‌ها در سودان پرداخت. پس از آن او به مصر و جیزه بازگشت و در آنجا مطالعات خود را درباره معابد هرم سوم و تاریخ نکرولیپیسِ جیزه نوشت. او در ژوئن ۱۹۴۲ در همان مکان و در حالی که تقریباً نابینا بود، درگذشت. چگونه پژوهشگری چنین دقیق و متعهد می‌توانسته یک مجموعه‌ی حفاری و اکتشافی به این اندازه بی‌نظیر را در سال ۱۹۱۴ را رها کند؟ من همواره در پی این رویداد رسانه‌ای شگفت‌انگیز که مطبوعات را به هیجان آورد و مقدار زیادی جوهر و کاغذ را به خود اختصاص داد هستم و امیدوارم بتوانم پرده از "معمای ابوالهول" بردارم. اما شاید تنها چیزی که پشت این همه پنهان‌کاری وجود دارد، انسانیت و نبوغ انسانی باشد؟
بیایید معمای ابوالهول برای اُدیپ (Oedipus) را به یاد بیاوریم: «چه موجودی ذاتاً یک صدا (حنجره) به او عطا شده که ابتدا در صبح چهار پا دارد، سپس در ظهر دو پا و در عصر سه پا؟» پاسخ این معما "انسان" است...
فراتر از معمای جذابی که این تابوی باستان‌شناسی نمایان می‌کند، تکرار عبارات در طول مقالات، مانند "قدس‌القداس‌"، "معبد طلایی"، "معبد سلیمان"، و همچنین اشکال تکراری دیگر، سوالی را درباره پیام رمزگذاری شده‌ای که از طریق زبان روزنامه‌نگاری منتقل می‌شود، مطرح می‌کند. در واقع، در آن زمان استفاده از چنین فرآیندی غیرمعمول نبود. آسان است تصور کنیم که یک مأمور، به طور محرمانه بر روی دستگاه رمزنگاری خود خم شده و اطلاعات لازم برای مأموریت جاسوسی‌اش را که به طرز هوشمندانه‌ای در این مقالات "به‌ظاهر ساده‌" اما تحریک‌برانگیز پنهان شده‌اند و در سراسر جهان توزیع و بازنشر می‌شوند، رمزگشایی می‌کند. اینکه بخواهیم معبد سلیمان را در یا زیر ابوالهول قرار دهیم، آیا این یک روش برای استعمار به نفع دکترین‌های صهیونیستی نیست؟ اگر فراماسونری می‌خواست به صهیونیست‌ها بهانه‌ای بدهد تا کنترل این منطقه را به دست بگیرند و ریشه‌های عبری/کتاب مقدسی به آن بدهند، می‌توانست به این شکل عمل کند. اینجا یک معمای اضافی وجود دارد، یک معما درون یک معمای دیگر...
@thelostbook

Читать полностью…

کتاب گمشده

تأسیسات کشف شده زیر فلات جیزه مصر (بخش نهم)
از کتاب بیداری ققنوس، فصل هشتم
اثر آنتون پارکس
ترجمه: هادی ناصری
در نهایت، مقاله‌ی فرانسوی به فرضیه‌ای که باستان‌شناس ماسپرو در سال ۱۸۸۶ هنگامی که ابوالهول را پاکسازی کرد، مطرح کرد می‌پردازد: «این بنا بر روی یک پایه قرار می‌گرفت که تا به امروز مدفون مانده است. این پایه در کتیبه‌های هیروگلیف موجود بر روی ستون‌های سنگی حجاری شده‌ی اختصاص داده شده به توتمس چهارم و رامسس دوم اشاره شده است». به گفته خبرنگار نشریه L'Illustration، تحقیقاتی که ماسپرو درباره این معبد انجام می‌داد، به دلیل خرافات محلی‌ها متوقف شده بود. دهقانان به باستان‌شناس انتقاد کرده بودند که چرا به جستجوی "جام سلیمان" ادامه می‌دهد.
در نهایت، L'Illustration با لحنی نسبتاً گزنده و انتقادی مقاله را به پایان می‌رساند و تصویر طرح پروفسور ریسنر را که توسط سایر رسانه‌ها منتشر شده است، به تمسخر می‌کشد:
کمی زیاده‌روی است که با اطمینان اعلام کنیم که ابوالهول از طریق دالان‌ها با 'مقبره‌های پادشاهان سلسله‌های مختلف' ارتباط دارد؛ یا اینکه آن را تقاطع راه‌های یک شهر زیرزمینی بدانیم؛ چیزی شبیه به ایستگاه مرکزی یک مترو پر از مومیایی‌ها... این امکان وجود دارد که یک اتاق تدفین زیر ابوالهول حفر شده باشد همانطور که زیر اهرام بزرگ همسایه‌اش حفر شده است. مطمئن هستیم که یک حفره در بالای سر وجود دارد و اینکه برای بیش از صد سال موضوع فرضیات مختلفی بوده و علاوه بر این، هر روز توسط بسیاری از توریست‌هایی که به بالای ابوالهول می‌روند، بازدید می‌شود. بقیه چیزها بعید است. نگهبانانی که بر محوطه اهرام نظارت می‌کردند به سرعت متوجه باستان‌شناس پرشور (ریسنر) که با دست خالی و چاقویش اکتشاف و حفاری می‌کرد، شدند. از سوی دیگر، اگر او مجوز آغاز یک کاوش جدی‌تر را داشت، تنفر و خرافات دهقانان کار او را به تأخیر نمی‌انداخت زیرا درصورتی که او حتی کارگرانی که معمولاً برای حفاری‌های مشابه در محل محوطه اهرام مشغول به کار بودند، را پیدا نمی‌کرد می‌توانست هر صبح از قاهره یک گروه دیگر از کارگران ورزیده را با ترامواهای الکتریکی که قاهره را به میدان اهرام متصل می‌کند، بیاورد.
پس از این چند مقاله، واشنگتن هرالد در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۱۳، کشف پروفسور ریسنر را تأیید می‌کند و به‌ویژه تأکید می‌کند که او واقعاً مجوزی برای انجام حفاری‌ها به‌طور صحیح و قانونی از طرف مقامات مصری دریافت کرده است. اما واقعاً موضوع چه بود؟ آیا او پروژه "حفاری‌های غیرمجاز" خود را آغاز کرده و کشفیاتش را به مطبوعات اعلام کرده تا مقامات مصری را تشویق کند که به او مجوز رسمی بدهند؟ یا اینکه این تعلل در مورد مجوز فقط بهانه‌ای برای منحرف کردن افکار عمومی از این کشف به اصطلاح تاریخی است؟ به طور ساده‌تر، آیا ریسنر این حفاری‌ها را بدون مجوز سازمان آثار باستانی مصر انجام داده است و به طور خاص این کار را برای انتشار کشفیاتش به مطبوعات بین‌المللی انجام داد زیرا او می‌ترسید این کشفیات برای مدت طولانی از عموم مردم پنهان شود؟ مقاله همچنین مشخص می‌کند که ریسنر در این کشف یک مدرک محکم در تأیید این نظریه یافت می‌کند که بر اساس آن مصریان باستان نه تنها خورشید را به عنوان نماد، بلکه بطور ویژه برای جایگاه آسمانی‌اش پرستش می‌کردند. این باستان‌شناس حتی به این ایده اشاره می‌کند که ممکن است روزی کاهنان مصری از هلیوسنتریسم منظومه شمسی (نظریه‌ی خورشید مرکزی) قرن‌ها قبل از انقلاب کپرنیکی آگاه بوده باشند. ریسنر، در هر صورت، اولین باستان‌شناسی بود که در آن زمان این نظریه را مطرح کرد. در نهایت، مقاله با یک موضوع جدید به پایان می‌رسد: مقاله از یک "اهرم" یاد می‌کند که مکانیزمی را که توسط کاهنان سابق این معبد خورشیدی استفاده می‌شد، فعال می‌کرد. این ابزار پیچیده می‌توانست امکان جابجایی بدون زحمت، چند صد تن سنگ را مانند پر کاه فراهم کند! به نظر نمی‌رسد کسی بداند این فناوری برای چه استفاده‌ای اختصاص داشته است. این راز همچنان باقی مانده و به نظر می‌رسد که ارتباط بین مقبره پادشاه منس و معبد گمشده‌ی سلیمان همچنان ادامه دارد...
@thelostbook

Читать полностью…
Subscribe to a channel