اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab
📌گروه دوم:
این گروه شامل حروفی از خط عربی است که در کنار همتایان نبطی خود در کتیبههای قرنهای اول و دوم میلادی ظاهر شدهاند، اما شواهدی از آنها در کتیبههای عربی اولیه مربوط به قرنهای سوم و چهارم میلادی وجود ندارد—بلکه آنچه یافت شده، شکل نبطی این حروف را نشان میدهد. با این حال، این حروف با شکل عربی شناختهشدهشان که از آغاز قرن اول میلادی ریشه دارد، در آغاز قرن ششم میلادی دوباره ظاهر شدند و سپس با همان شکل در کتیبههای اسلامی اولیه ادامه یافتند. این حروف عبارتند از:
مقاله ی ریشههای خط عربی و مراحل تکامل آن
با توجه به تکامل حروف از باستان تا قرن ششم میلادی
اکثر حروف خط عربی امروزه که استفاده میکنیم حداقل سابقه ی ۲۰۰۰ ساله دارد
موضوع ریشهیابی خط عربی از خط نبطی، از دهههای سی قرن بیستم بهطور قطعی و بدون تردید حل شده است و ما در این مقال قصد نداریم نظرات و تئوریهای متعدد دربارهی پیدایش خط عربی را مطرح یا بحث کنیم؛ چه آنهایی که توسط مورخان عرب یا پیروانشان ارائه شدهاند، و چه آنهایی که خط عربی را به خط سریانی یا خط مسند نسبت میدهند. تحقیقات و مطالعات علمی طی دهههای گذشته ما را از ورود به این بحث بینیاز کرده و با ارائهی شواهدی، این دیدگاه را تأیید کردهاند که عمدتاً بر پایهی ردیابی شکل حروف و مقایسهی آنها استوار بوده است
روش «نَسیء» در عرب جاهلی چیست؟
نَسیء (به عربی: النَسِيء) به عملی در تقویم قمری جاهلی اشاره داره که در اون، ماهها یا روزهای تقویم بهطور مصنوعی جابهجا یا تأخیر میشدند تا با چرخههای فصلی یا نیازهای اجتماعی و اقتصادی (مثل زمان جنگها و بازارها) هماهنگ بشن.
@tamadone_arab
تصویری از شیخ ابراهیم الطوال، شیخ قبیله بدوی مسیحی بنیعزیزات در مادبا، اردن 🇯🇴
شاید مسیحیان بنیعزیزات از نسل غساسنه باشند.
بنیعزیزات که یکی از قبایل بدوی مسیحی در منطقه مادبا در اردن به شمار میرود. این قبیله بخشی از جامعه بدویانی است که در مناطق روستایی و صحرایی اردن زندگی میکنند و به حفظ سنتهای خود ادامه میدهند.مسیحیت در میان برخی قبایل بدوی اردن، بهویژه در مناطقی مثل مادبا که دارای تاریخ طولانی مسیحی است، ریشه دارد. مادبا به دلیل موزاییکهای تاریخی و کلیساهای باستانیاش (مثل کلیسای سنت جرج) معروف است.
اولین کتیبه خط کوفی جهان درباره خلیفه دوم امیرالمومنین حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه
🔺 تا مدتها به دلیل نبود شواهد باستانشناسی، این تصور وجود داشت که نخستین نشانههای تاریخی اسلام به دوران امیر معاویه رضی الله عنه بازمیگردد.
🔺 اما کشفیات دهه اخیر، بهویژه در متون و منابع کهن، این روایت را به چالش کشیدهاند.
🔺 یکی از مهمترین این کشفها، قدیمیترین کتیبه خط کوفی جهان است به سال 24 هجری که در حجاز پیدا شده؛ و در آن نام خلیفه دوم مسلمین آمده است.
#زبان_شناسی
مجری یک جمله به زبان مالتی اروپایی میگه
و از شخص عرب میخواد میتونه این جمله رو بفهمه
و ایشان دقیق تشخیص میده ! گویی انگار لهجه ای عربی است که با کمی دقت فهمیده میشود
📌مالت جزیره و کشوری اروپایی است
@tamadone_arab
کوشیها، دشمنان، مزدوران و فاتحان مصر:
کوشیها مردمی بودند که از دوران نوسنگی تا اواخر دوران باستان در پادشاهی کوش، در امتداد نیل علیا در جایی که اکنون جنوب مصر و شمال و مرکز سودان است، زندگی میکردند.
کوشیها اجداد نوبیهای امروزی، یک اقلیت قومی در مصر هستند، اگرچه مصریها و نوبیها از زمان فراعنه بسیار با هم آمیخته شدهاند.
@tamadone_arab
📌#اسطوره_شناسی_سامی
فرشته صاورئیل (هاورئیل) در متون منداییان بهعنوان ناجی ارواح
جزیرهٔ سُقُطرا
بهشتی ناشناخته در جنوب یمن، یکی از شگفتانگیزترین نقاط زمین است. با درختان افسانهای «خون اژدها»، گیاهان و جانورانی که در هیچجای دیگر دنیا نیستند، و زبانی باستانی بهنام سُقطری، این جزیره میراثی زنده از طبیعت و تاریخ است. ساکنانش حدود ۶۰ هزار نفرند، مسلمان و عمدتاً عرب هستند، لهجه بومیشان «سُقطری» است؛ که نمودی از زبان سامی جنوبی کهن است.
🪴 میراث جهانی یونسکو | 🇾🇪 متعلق به یمن | 🌍 گالاپاگوس اقیانوس اقیانوس هند
@tamadone_arab
@isllam_history
بلاگر آبادانی وقتی شاکی میشود
ابادان واقعی این نبود
چرا ابادان را با ابادانیها نمیشناسن و نشان نمیدهند، بلکه مهاجرها را نشان میدهند.
ابادانیها نیاز به نشان دادن زنان لخت برای با کلاس بودن نیستن. ابادانیها باکلاسی را در مردانگی و مقاومت و شرف میدانند.
#زبان_شناسی
بررسی یک متن واحد در شاخه های زبان های ایرانیک
فارسی ،دری ،پشتو،تاجیکی، هزاره ای ،لری ، تاتی ،زازاکی، مازندرانی ،گیلکی ،بلوچی، کرمانجی، سورانی ، لکی،اوستایی،اورموری
چهار رنگ این پرچم قدرت خود را به قولی از یک بیت شعر شاعر عرب صفیالدین الحلی، گرفتهاند:
"کارهای ما سفیدند، نبردهای ما سیاه، مزارع ما سبز، و شمشیرهای ما قرمز."
رنگ سیاه نشاندهنده پرچم سیاه است که توسط خلافت راشدین و عباسیان استفاده میشد، در حالی که سفید رنگ سلسله اموی بود. سبز رنگی است که با اسلام، دین اصلی عرب ها، مرتبط است. برخی منابع مدرن نیز سبز را رنگ سلسله فاطمی میدانند، هرچند رنگ رسمی آنها سفید بوده است. در نهایت، قرمز بهعنوان رنگ سلسله هاشمی انتخاب شد.
رنگهای پانعربی، که در گذشته بهصورت جداگانه استفاده میشدند، برای اولین بار در سال 1916 در پرچم قیام عربی یا پرچم حجاز ترکیب شدند. بسیاری از پرچمهای فعلی، مانند پرچمهای اردن، کویت، فلسطین و امارات متحده عربی و عراق و سوریه و ...بر پایه رنگهای قیام عربی هستند.
📌#قیام_عربی (1916-1918):
این قیام با حمایت بریتانیا علیه امپراتوری عثمانی به رهبری شریف حسین بن علی، شريف مکه، آغاز شد. هدف آن ایجاد یک دولت عربی مستقل بود، اما پس از جنگ جهانی اول، به دلیل معاهده سایکس-پیکو (1916)، منطقه بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. پرچم حجاز به نمادی از آرمان وحدت عربی تبدیل شدشریف حسین بن علی (1853-1931):
او بهعنوان رهبر قیام، با حمایت بریتانیا (مکاتبات مکماهون-حسین، 1915-1916) قیام را سازماندهی کرد. طراحی پرچم توسط او یا مشاورانش، با الهام از تاریخ عربی، انجام شد.
نکته: پرچم آزادی بخش جنبش های عربی و خصوصا الاحوازیه از رنگها و پرچم های مشهور قیام عربی و پان عربیسم (سیاه و سفید و قرمز) استفاده میکنند ، این امر متاخر هست ، برخلاف پرچم امروزی الاهوازیه، هیچ شواهدی تاریخی وجود ندارد که شیخ خزعل از این الگو و رنگها در زمان خود استفاده کرده باشد
اگر این تسلسل و اشتراک فرهنگی نیست پس چیه ؟!
مجسمه کودیا 𒅗𒌤𒀀 و چفیه ی عربی
گودئا (Gudea) (فرمانروایی ۲۱۴۴–۲۱۲۴ پیش از میلاد) یکی از فرمانروایان میانرودان جنوبی بود
فرمانروای شهر لاگاش بود. انگاشته میشود که او داماد اوربابا فرمانروای پیشین شهر لاگاش بودهاست و از راه زناشویی با نینالا دختر او به فرمانروایی این شهر رسیده باشد. پس از او پسرش اونیگریرسو به جانشینیاش رسید.
برپایه سنگنوشتههای به جا مانده، وی پرستشگاههایی را در اور، نیپور، آداب، اوروک و بدتیبیرا ساخته بود. این کار به افزایش نفوذ وی در سومر انجامید. پدر زنش نیز در زمان پادشاهیاش پرستشگاهی در اور ساخته بود که نشانگر نیروی سیاسی او میباشد.
گودئا بر خود لقب انسی داده بود به معنای شاهِ شهر و اینچنین خود را خدایگان لاگاش میدانست
پازوزو برگشته اما با ظاهری شبیه به "لابوبو"، عروسکی که شبکههای اجتماعی را تکان داد.
برخی دیگر در شبکههای اجتماعی، شباهت خطرناکتری بین "لابوبو" و آیکونهای باستانی بینالنهرین میبینند، که برخی از آنها شیطان "بازوزو" را به تصویر میکشند؛
شخصیتی که در فیلم The Exorcist (جنگیر) سال 1973 به نمایش درآمد و بهصورت سنتی بهعنوان موجودی بالدار با سر شبیه به شیر یا سگ و بدنی مارپیچ توصیف میشود.
تحلیل گسستهای تاریخی و امکان تداوم قومی خالص آشوریها
سؤالم درباره گسستهای چند هزارساله در منطقه جغرافیایی بینالنهرین و قفقاز، که امروزه محل زندگی آشوریهای مدرن است، و چگونگی ادعای تداوم قومی خالص آنها در میان حضور امپراتوریها و اقوام مختلف (پارسیان، یونانیان، رومیان، ترکان، اعراب، و کردها) بسیار مهم و قابل تأمل است که باید به آن توجه کنیم
@tamadone_arab
با توجه به زمینهی تاریخی تکامل شکل حروف عربی، ضروری است که کمی به عقب برگردیم و به بررسی پاپیروسها و کتیبههای #نبطی پیش از دورهی کتیبههای عربی شناختهشده (که بین اواسط قرن سوم تا اواسط قرن ششم میلادی متمرکز است) بپردازیم.
این کتیبهها مدتها مبنای مطالعهی پیدایش خط عربی بودهاند. بنابراین، هر مطالعهای که هدفش شناخت ریشههای اولیهی خط عربی و ردیابی مراحل تکامل آن باشد، بدون اتکا به دو محور اصلی به نتایج مورد انتظار نخواهد رسید:
یکی، تکیهی گسترده بر مطالعهی شکل حروف (پالئوگرافی)
و دیگری، تمرکز بر بررسی پاپیروسها و کتیبههای نبطی که پیش از دورهی کتیبههای عربی شناختهشدهاند. به بیان دیگر، باید به پاپیروسها و کتیبههای نبطی قرنهای اول و دوم میلادی، بهویژه، بازگشت کرد
این امر به دو دلیل است:
اول، بهطور بدیهی، چون کتیبهی نبطی منشأ خط عربی ماست؛ و دوم، به دلیل وجود مواد علمی فراوان از پاپیروسها و کتیبههای نبطی قرنهای اول و دوم میلادی که از نظر شکل و ساختار حروف کتبی، شباهت زیادی—اگر نگوییم تطابق—با خط عربی ما دارند. علاوه بر این، کتیبههای عربی مربوط به قرنهای سوم و چهارم میلادی و پس از آن، کتیبههایی هستند که عربی بودنشان از نظر خطی و زبانی تأیید شده است.
از این رو، سؤالی که اینجا مطرح میشود این است:
آیا این کتیبههای عربی شناختهشدهی مربوط به قرنهای سوم و چهارم میلادی بهصورت ناگهانی ظاهر شدند؟ یا اینکه حتماً باید پیشزمینههایی اولیه برای این ظهور وجود داشته باشد؟
کسی که با دقت به #پاپیروسها و کتیبههای #نبطی قرنهای #اول و دوم میلادی نگاه کند، بهوضوح درمییابد که کتیبهی نبطی—که منشأ خط عربی ماست از قرن اول میلادی و پس از آن به دو جهت اصلی حرکت کرده است:
در حالی که جهت اول به حفظ شکل حروف نبطی شناختهشده ادامه داد که تا قرن چهارم میلادی اینگونه باقی ماند، جهت دوم به سوی مسیر جدیدی حرکت کرد که الگویی کتبی با اشکالی از حروف نبطی بود که نوید تولد خط جدیدی را میداد؛ خطی که بعداً بهعنوان خط عربی شناخته شد. این مسیر دوم حدود پنج قرن طول کشید تا در آغاز قرن ششم میلادی به سیستمی کتبی مستقل تبدیل شود.بر اساس این موضوع و با اتکا به مطالعهی شکل حروف، پاپیروسها و کتیبههای قرنهای اول و دوم میلادی ما را با سرچشمههای اولیهی شکل حروف عربی آشنا کردهاند. میتوانیم حروف عربی را—بر اساس ظهورشان—به سه گروه تقسیم کنیم:
روش «نَسیء» در عرب جاهلی چیست؟
نَسیء (به عربی: النَسِيء) به عملی در تقویم قمری جاهلی اشاره داره که در اون، ماهها یا روزهای تقویم بهطور مصنوعی جابهجا یا تأخیر میشدند تا با چرخههای فصلی یا نیازهای اجتماعی و اقتصادی (مثل زمان جنگها و بازارها) هماهنگ بشن.
این کار معمولاً با افزودن یک ماه اضافی (کبیسه قمری) یا تغییر ترتیب ماهها انجام میگرفت.
هدف اصلی، تطبیق تقویم قمری (که حدود ۳۵۴-۳۵۵ روزه و با سال خورشیدی ۳۶۵ روزه همراستا نیست) با فصلهای کشاورزی، تجارت، یا مناسبتهای قبیلهای بود. مثلاً اگر ماه حرام (مثل ذیالقعده) با زمان مناسب برای جنگ یا بازار همخوانی نداشت، با نَسیء جابهجا میشد.
معمولاً توسط افراد خاصی مثل «نَسَأة» (افراد مسئول تنظیم تقویم) یا رهبران قبایل (مثل قریش) انجام میشد. این افراد اعلام میکردن که یک ماه (مثلاً ذیالحجه) به تعویق بیفته و ماه بعد بهعنوان ماه اضافی اضافه بشه.
🔴کاربرد در دوره جاهلی
📌تنظیم با فصلها: مثلاً اگر ماه ذیالحجه (یکی از ماههای حرام که جنگ ممنوع بود) با زمان مناسب برای جنگ یا بازار همخوانی نداشت، نَسَأة اعلام میکردن که این ماه به تعویق بیفته و ماه بعد بهعنوان ماه اضافی اضافه بشه. این کار باعث میشد تقویم با فصلهای کشاورزی یا تجارت (مثل بازار عکاظ) جور دربیاد.
📌مزایای اقتصادی و نظامی: نَسیء به قبایل اجازه میداد زمان جنگها یا بازارها رو با شرایط محیطی تنظیم کنن. مثلاً اگر باران زیاد بود، میتونستن ماه رو جابهجا کنن تا جنگ به زمان بهتری بیفته.
📌کنترل قبیلهای: این روش در دست قبیله قریش (بهویژه خاندان تجار امیه) متمرکزشده بود، که ازش برای قدرتنمایی و کنترل رویدادها استفاده میکردن.
در اسلام، بهدلیل تحریف تقویم و سوءاستفاده، ممنوع شد و تقویم قمری بدون کبیسه تثبیت شد،پس از اسلام و لغو این عمل ،پس از این حکم، تقویم قمری بدون کبیسه باقی موند و شروع سال با محرم ۱ هجری (۶۲۲ م) تثبیت شد. این باعث شد سال قمری با فصلها جابهجا بشه (هر سال حدود ۱۰-۱۱ روز زودتر).
@tamadone_arab
هنر سنگی عیلامی
نمایانگر یک ایزد جنگجو و دیوی با پنجه
دوره عیلام میانه، حدود 12 قرن قبل از میلاد (3200 سال پیش)
محل نگهداری: موزه لوور پاریس
این قطعه سنگی، بخشی از یک آیین مذهبی یا سلطنتی بوده و با نقش برجستهای از یک ایزد جنگجو در حال مقابله یا تعامل با یک دیو – که پنجههایی چون پرندگان شکاری دارد – تزئین شده است. چنین ترکیبهایی بیانگر دوگانگی کیهانی، نبرد خیر و شر، و نقش ایزد نگهبان در فرهنگ عیلامی هستند
دیواره نگاره آشوری از کاخ مرکزی در نیمرود ( کلهو باستانی ) بینالنهرین، عراق که بعدها در کاخ جنوب غربی، از دوران سلطنت تیگلات-پیلسر سوم ، حدود ۷۲۸ پیش از میلاد، مورد استفاده مجدد قرار گرفت.
این تابلو، که یکی از مجموعه تصاویر است، دو صحنهی جدا از هم را نشان میدهد. در بالا، ارتش تیگلات-پیلسر سوم در حال حمله به شهری، احتمالاً در #سوریه ، است .
در پایین، سربازان آشوری «خدایان» اسیر شده از دشمن شکستخورده را حمل میکنند.
نوشتهی وسط، اسکان مجدد زندانیان پس از لشکرکشی آشوریان در سال ۷۴۵ پیش از میلاد را شرح میدهد.
موزه بریتانیا، لندن.
@tamadone_arab
وقتی سکه ها سخن می گویند: دلار ماریا ترزا میان عربستانِ اهواز و حجاز
در اواخر قرن هجدهم، زمانی که امپراتوریها برای نفوذ و سلطه رقابت میکردند، یک سکه اروپایی توانست جایگاه خود را در قلب خاورمیانه اسلامی تثبیت کند، نه با قدرت اسلحه، بلکه با وزن نقرهای و اعتماد اقتصادیاش.
این سکه، همان دلار ماریا ترزا از امپراتوری اتریش بود که به ارز بینالمللی برای تجارت از بازارهای هند گرفته تا بندرهای حجاز و سواحل عربستان ( خوزستان) تبدیل شد.
نکته جالب توجه آن است که این سکه با وجود منشأ اروپاییاش، در برخی مناطق با نقوش عربی محلی مُهر شد. در یکی از این سکهها که هنوز باقی مانده، واژه «عربستان» بهصورت برجسته و خوشنویسانه حک شده است. این صرفاً یک نقش ساده نبود، بلکه بیانیهای خاموش بود از قدرت اقتصادی روبهرشدی که در جنوب ایران شکل گرفته بود؛ جایی که عربستان به عنوان گرهای تجاری میان ایران، عراق و هند نقش مهمی ایفا میکرد و روابط تجاری گستردهای با بریتانیا و خلیج فارس داشت.
@tamadone_arab
نوبیهای امروزی هم تبار آفریقایی-آسیایی (شمال آفریقا و خاورمیانه) و هم تبار نیلوتی (جنوب صحرا) دارند، اما هنر مصر باستان و یونان-رومی، کوشیها را به طور قابل توجهی بیشتر شبیه به جنوب صحرا نسبت به نوادگان مدرن آنها به تصویر کشیده است.
کوشیها احتمالاً از نسل چوپانان کوچنشین نیلوتی بودهاند و تمدنی را در آستانه مصر تأسیس کردند. احتمالاً بیشتر کوشیها در کلبههای کاهگلی زندگی میکردند، اما شهرهای پایتخت، کرما، ناپاتا و مروئه، از خانههای خشتی ساخته شده بودند و کاخها و معابد سلطنتی، که از سنگ ساخته شده بودند، در نهایت از نظر سبک و شکوه با کاخها و معابد مصری رقابت میکردند.
یک قبیله کوچنشین کوشی به نام مدجای، پلیس بیابانی برای مصریها شد. بر اساس نقاشیهای دیواری مصری و منابع یونانی، جنگجویان کوشی اغلب پوست حیوانات و پر شترمرغ میپوشیدند، موهای خود را با خاک رس قرمز میپوشاندند و بدن خود را قبل از نبرد به رنگ سفید و قرمز رنگ میکردند (طبق گفته هرودوت).
آنها به سپرهای چرمی، چماقهای چوبی، تبرها، خنجرها، کمانها و پیکانهایی با نوک فلزی یا سنگی و نیزههایی از جنس آهن، برنز یا شاخ بز کوهی (همچنین طبق گفته هرودوت) مسلح بودند و خالکوبی و تیغزنی انجام میدادند.
اشرافیت کوش به شدت مصری شده بود و تا قرن هشتم پیش از میلاد، مصر در هرج و مرج بود و کوشیها این را میدانستند، بنابراین پادشاه آنها، پیه، مصر را فتح کرد و سلسله بیست و پنجم، سلسلهای از فراعنه سیاه، را تأسیس کرد.
یکی دیگر از فراعنه کوشی، تاهارکا، مجبور شد از مصر در برابر حمله آشوریان از آشوربانیپال دفاع کند، که آغاز پایان حکومت کوشیها در مصر بود. در طول جنگهای یونان و ایران، کوشیها، که یونانیان آنها را اتیوپیایی مینامیدند، و بعدا بخشی از ارتش چند قومی خشایارشا بودند.
در قرن چهارم پیش از میلاد، مصر تسلیم اسکندر کبیر شد و سردار او، بطلمیوس اول سوتر، به عنوان فرعون، اولین نفر از سلسله فراعنه یونانی، جانشین اسکندر شد.
جانشین بطلمیوس، بطلمیوس دوم، لشکرکشی نظامی علیه کوش آغاز کرد و حکومت خود را بر نوبیای سفلی تثبیت کرد و به دنبال معادن طلای نوبیا و منبع فیلهای جنگی آفریقایی (که اکنون منقرض شدهاند) بود، زیرا سلوکیان فیلهای بزرگتر هندی را در انحصار خود داشتند. در طول دورههای بطلمیوس و روم، پایتخت کوش از ناپاتا به مروئه تغییر یافت.
@tamadone_arab
📌#اسطوره_شناسی_سامی
فرشته صاورئیل (هاورئیل) در متون منداییان بهعنوان ناجی ارواح
فرشته صاورئیل گاهی بهصورت هاورئیل یا با تلفظهای مشابه مانند Hibil Ziwa در متون مندایی آمده است.
صاورئیل (Hibil Ziwa) به معنای "هیبل درخشان") یکی از سه فرشته بزرگ مندایی است که به همراه شیثیل (Shitil) و عنهر (Anhar) بهعنوان فرزندان نور یا تجلیات الهی از جهانهای نور (Alma d-Nhura) نازل شدهاند.
او اغلب بهعنوان تجسمی از حکمت، نجات، و مبارزه با نیروهای تاریکی (روحهای اهریمنی یا رهاباتا) معرفی میشود.در باور مندایی، صاورئیل بخشی از سلسلهای از موجودات نورانی است که از "هیی ربی" (حیات بزرگ یا خدا در متون مندایی) سرچشمه میگیرند. او بهعنوان یکی از "اوتری" (Uthri)، یعنی فرشتگان نورانی، شناخته میشود که وظیفه هدایت و نجات انسانها را بر عهده دارند.
📌نقش صاورئیل :
منداییان معتقدند که روح انسان پس از مرگ در معرض خطراتی از سوی نیروهای اهریمنی (مانند روحهای گمراهکننده) قرار میگیرد. صاورئیل بهعنوان ناجی، روحهای پاک را از این خطرات محافظت میکند و آنها را به سوی جهان نور هدایت میکند. این نقش مشابه با نقش مسیحا یا فرشتگان ناجی در دیگر ادیان گنوسی است.
📌مقابله با اهریمنان:
در متون مندایی، صاورئیل مأموریتهایی را برای مبارزه با ارواح پلید و نجات انسانها انجام داده است. برای مثال، در داستانهایی آمده که او به جهانهای زیرین (جهانهای تاریک) سفر کرده و با موجوداتی مانند روها (Ruhai) یا ایزدبانوهای اهریمنی (مثل روهایستا) روبهرو شده و پیروز شده است.
در برخی روایتها، صاورئیل با حضرت آدم (آدم کَسیا، اولین انسان در اسطوره شناسی دین مندایی) ارتباط دارد. او به آدم کمک میکند تا با حکمت الهی آشنا شود و راه نجات را بیاموزد.
🟡نماد نور:
صاورئیل بهعنوان موجودی درخشان و نورانی توصیف میشود که با آبهای جاری و پاک (نماد حیات در منداییگری) مرتبط است. این ویژگی او را به آیین غسل تعمید (مَسبتا) که بخش اصلی عبادات مندایی است، پیوند میدهد.
📌ابزارها و قدرتها: او اغلب با سلاحهایی مانند شمشیر نورانی یا طناب نجات (برای بیرون کشیدن ارواح) نشان داده میشود که نماد پیروزی او بر تاریکی است.
📌رابطه با طبیعت: ارتباط او با نخل، آب، و چرخههای طبیعی نشاندهنده نقش او بهعنوان نگهبان نظم کیهانی است.
برخی معتقدند که صاورئیل میتواند ریشه در اسطورههای بین النهرینی (مثل اِنکِی یا دَموزی) داشته باشد که بهتدریج در باور مندایی گنجانده شده است.
@tamadone_arab
كلمه ࡀࡓࡒࡀ (إرقا) در مندائي والسرياني ܥܲܦܪܵܐ (عرقا) به معنی "الأرض (زمین) یا التراب" (خاک) است.
و برخی میگویند این کلیبه تعريب شده به كلمه ی #العراء یعنی زمین بدون پستی و بلندی (الأرض المنخفضة أو الأرض المنبسطة الخالية من الجبال والتلال)" و از كلمه إرقا و عرقا یکی از تسميه های اسم #عراق است
عرقاتا (بالعربية: عرقا, بالاكادية: , 𒅕𒋡𒋫)
📌زبان های سامي شمالي غربی:
• اكادي: 𒄯 (آرا) الأرض أو السهل
• الآرامية امپراتوری: 𐡀𐡓𐡒 (عرق)
• الآرامية كتاب مقدس: ארק
• الآرامية بابلي يهودي: אַרְעָא (عَرا)
• سرياني كلاسيك: ܐܰܪܥܳܐ (ارعا)
• مندائية كلاسيك: ࡀࡓࡒࡀ ('إرا "القاف صامته")
• العربية: العراء
@tamadone_arab
برخی از ایرانشهریان عزیز ادعا میکنند که نام «آبادان» در آثار پیش از اسلام بمانند کتاب جغرافیای بطلمیوس و یا در اثر Marcian of Heraclea جغرافیدان قرن ۴ میلادی، به شکل «#آپفادانا» و «#آپفانا» ثبت شده
و در زبان عربی به شکل #عبادان ,معرب شده است و از سال ۱۳۱۴ خورشیدی نام درست «آبادان» بعنوان نام رسمی و دیوانی بکار رفته
📌این اما تحریف تاریخ است.
بطلمیوس در کتابش دو جا به Apphadana اشاره کرده که هر دو ذیل بخش «#بینالنهرین» هستند و نه #مدیا یا #پرشیا. او حدودِ جغرافیایی بینالنهرین را به طور مشخص بیان کرده و طبق آن آپفادانا اساسن در فاصلهای زیاد از آبادان امروزی قرار دارد.
بررسی معتبر تاریخی از تعداد جمعیت های مسکونی در شهرهای باستان از 2800 سال قبل از میلاد ( 4800 سال پیش ) تا 1000 میلادی
در دوران باستان شهرهای عراق بیشترین جمعیت در تاریخ را داشتند
و در قرون وسطی شهرهای بغداد و کوردوبا جمعیت بسیار زیادی داشتند
چین و شرق هم کم کم پرجمعیت ترین شهرها را تشکیل دادند
LARGEST CITIES IN THE WORLD- Period: 2800 BC-2100 AD Sources SEDAC, United Nations, Global Cities Institute Metropolitan Areas
عکس های شگفت انگیز از آتش فشان های عربستان سعودی
اکثرا فکر میکنند عربستان فقط دارای صحراهای خشک و شن زارها است ، در صورتی که عربستان یکی از بیشترین اقلیم هایی است که دارای آتش فشان ها است
شما را شگفتزده خواهد کرد اگر بدانید که در عربستان سعودی بیش از 2000 آتشفشان خاموش در منطقه غربی وجود دارد. همچنین در این کشور 12 میدان بزرگ گدازههای آتشفشانی به نام "حرات" وجود دارد که از شمال تا جنوب پادشاهی در امتداد ساحل دریای سرخ پراکندهاند و زمان شکلگیری آنها حدود 25 میلیون سال پیش تخمین زده میشود.
📌تاریخچه ی #پرچم_پان_عربیسم و میراث آن تا امروزه
پرچم پان عربی، که به پرچم آزادی عرب ها نیز شناخته میشود، نمادی از ملیگرایی و وحدت اعراب است و رنگهای آن از سلسلههای تاریخی عرب و رویدادهای مهم الهام گرفته شدهاند.
طراحی این پرچم در جریان قیام عربی علیه امپراتوری #عثمانی در سال 1916 شکل گرفت و از آن زمان به بعد، با تغییرات، توسط بسیاری از کشورهای عربی پذیرفته شده است
قیام عربی (1916-1918م) علیه امپراتوری عثمانی، لحظهای کلیدی در توسعه پانعربیسم بود. پرچم قیام عربی، که به پرچم حجاز نیز معروف است، پایه و اساس پرچم پانعربی محسوب میشود.
شریف حسین بن علی، رهبر این قیام، بهعنوان طراح این پرچم شناخته میشود. رنگهای پرچم (سیاه، سفید، سبز و قرمز) برای نمایندگی از سلسلههای عربی مختلف و دورههای تاریخی انتخاب شدند.
چرا بسیاری از نویسندگان ایرانی از پدر نژادپرستی تعریف و تمجید می کنند؟
علی رغم تمام بدگویی های گوبینو از ایرانیان و با وجود این که او یک مهره استعمار بود و افکار استعماری خود را تئوریزه کرده است. نویسندگان و تاریخ نویسان ایرانی از او تعریف و تمجید کرده اند. ناشران کتاب تاریخ او را که ارزش علمی ندارد ،تجدید چاپ می کنند و مترجمان و ناشران، کتاب هایی که چهره حقیقی او را برملا می کنند، ترجمه نمی کنند.
تمام این کارها یک علت دارد، گوبینو برای اهداف استعماریش، نژاد آریا را نژاد برتر می دانست و می گفت ایرانیان باستان چون خون شان پاک بود، مظهر عظمت و شکوه بوده اند.
گسستهای تاریخی در منطقه
📌سقوط آشور باستان (609 پیش از میلاد):
با فروپاشی امپراتوری آشور به دست متحدین بابلی و مادی، هویت سیاسی-قومی "آشوری" از بین رفت. ساکنان منطقه با هجوم آرامیها و کلدانیها مواجه شدند و زبان اکدی جای خود را به آرامی داد
پارسیان آرامی را بهعنوان زبان اداری پذیرفتند و مهاجرتهای پارسی به بینالنهرین رخ داد. این دوره آمیختگی قومی را افزایش داد
سلوکیها و سپس رومیان (بهویژه بیزانس) بر منطقه مسلط شدند. یونانی بهعنوان زبان فرهنگی و مسیحیت بهعنوان دین رواج یافت. مهاجرتهای یونانی و رومی، ترکیب قومی را تغییر داد
با فتوحات اسلامی، عرب های بسیاری علاوه بر عرب های بومی منطقه از حجاز و جنوب شبه جزیره به منطقه آمدند و اسلام را گسترش دادند. آمیختگی با اعراب و پذیرش زبان عربی توسط برخی ساکنان رخ داد
ترکان با مهاجرتهای قبیلهای و سلطه عثمانی، نفوذ فرهنگی و زبانی (ترکی) را افزایش دادند.
کردها از قرون میانه در منطقه ساکن شدند و با همزیستی و گاهی درگیری با ساکنان بومی، آمیختگی قومی را بیشتر کردند
از سقوط آشور (609 پیش از میلاد) تا قرن بیستم (حدود 2500 سال)، این منطقه شاهد حضور و سلطه حداقل 10 امپراتوری و دهها قبیله بوده است.
آنچه امروز "آشوری" نامیده میشود، هویتی فرهنگی-مذهبی است که بر پایه بازسازی قرن بیستم شکل گرفته، نه تداوم قومی مستقیم
تضادهای زبانی
📌آشوریهای باستان:
زبان آنها اکدی (شاخه سامی شرقی) بود، که با خط میخی نوشته میشد. این زبان در کتیبهها، قراردادها، و متون ادبی (مثل حماسه گیلگمش) استفاده میشد
آشوریهای مدرن:
زبان نوآشوری (آشوری نوین)، شاخهای از آرامی شرقی، از زبان اکدی #متمایز است. این زبان در قرنهای پس از سقوط آشور با نفوذ آرامیها تکامل یافت و امروزه با خط سریانی نوشته میشود.
نوآشوری زبانی تحلیلیتر از اکدی است و ساختار دستوری آن سادهتر شده است. افعال بهصورت دوگانه (حاضر و گذشته) و با تأثیر از زبانهای همسایه (مثل عربی و کردی) تغییر کردهاند. نوآشوری شامل لهجههای مختلف مثل "لهجه ارومیه"، "لهجه حکاری"، و "لهجه موصل" است که به دلیل پراکندگی جغرافیایی و تماس با زبانهای دیگر متفاوتاند.
تضادهای فرهنگی (از چندخدایی به مسیحیت)، دینی (آیین باستانی به مسیحیت)، زبانی (اکدی به آرامی)، و خطی (میخی به سریانی) نشان میدهد که آشوریهای مدرن با آشوریهای باستان گسست عمیقی دارند. هویت امروزی بیشتر نتیجه بازسازی فرهنگی قرن نوزدهم و بیستم است تا تداوم مستقیم!!
ادامه در کامنت های این پست..
@tamadone_arab