اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab
مسیحیت از قرن اول میلادی با فعالیت حواریون به بینالنهرین رسید.
طبق اعمال رسولان (کتاب مقدس، فصل 2، حدود 33 میلادی)، در روز عید پنطیکاست، افرادی از "میانرودان" (که ممکن است شامل مناطق آشوری باشد) به مسیحیت گرویدند.
این اشاره کلی است و به قوم خاص "آشوری" اشاره ندارد، بلکه به جغرافیا مربوط میشود.
قدیمیترین ذکر مشخص از جوامع مسیحی در منطقه آشور، به اسناد ساسانی و متون مسیحی مربوط به قرن سوم میلادی برمیگردد. در زمان شاپور اول (حدود 240-270 میلادی)، کلیسای شرق شکل گرفت و در منطقه نینوا و موصل فعالیت داشت. اعمال مار آدایی (نوشتهشده در قرن چهارم یا پنجم، اما مبتنی بر روایات قرن سوم) به فعالیتهای تبلیغی در میان ساکنان محلی اشاره دارد. این ساکنان بعدها بهعنوان "نصاری" (مسیحیان) شناخته شدند.
در این سند، اسقفنشینهایی در موصل و نینوا ذکر شدهاند، اما باز هم از "آشوری" بهعنوان قوم نام برده نشده است.
این اولین اشاره مشخص به جوامع مسیحی در منطقه باستانی آشور است، اما نام "آشوری" هنوز به کار نرفته است.
نام "آشوری" بهعنوان هویت قومی در متون اسلامی اولیه دیده نمیشود.
بنابراین، قدیمیترین ذکر جوامع مسیحی مرتبط با منطقه آشور به قرن سوم میلادی میرسد، اما نام "آشوری" بهعنوان قوم، تا قرن نوزدهم میلادی ظاهر نشد
آیا قوم آشوری امروزی همان آشوریان باستان بین النهرین هستند؟!
قومیتسازی آشوریهای مسیحی و پیوند هویت آنها به آشور باستان در قرن نوزدهم و بیستم میلادی فرآیندی عمدی و چندوجهی بود که ریشه در عوامل تاریخی، سیاسی، مذهبی، و اجتماعی داشت. این تلاش برای بازسازی هویت قومی، بهویژه توسط رهبران مذهبی و روشنفکران آشوری به دلایل مختلف صورت گرفت.
در قرن نوزدهم، امپراتوری عثمانی سیاستهای ترکزبانگرایانه و ناسیونالیست ترکی را تقویت کرد که اقلیتهای غیرمسلمان، از جمله مسیحیان آشوری، را تحت فشار قرار داد. این گروهها برای حفظ هویتشان در برابر هویت غالب ترکی و عربی، به دنبال تعریف قومی مستقل بودند
برخی کشتار آشوریها (1915-1918) در جریان جنگ جهانی اول توسط عثمانیها و کردها، همراه با مهاجرت گسترده، نیاز به هویت جمعی قوی را برای بقا و همبستگی ایجاد کرد. نام "آشوری" بهعنوان نمادی از مقاومت و تداوم فرهنگی انتخاب شد
مفهوم "سریانی ها" (Syriac) یکی از موضوعات پیچیده در تاریخ باستان و بعد اسلام تاریخ خاورمیانه است که نیاز به بررسی دقیق از منظر قومی، نژادی، زبانی، و مذهبی دارد.
واژه "سریانی" از کلمه یونانی Syriakoi یا Syrioi گرفته شده که به ساکنان منطقه شام (Syria) در دوران هلنی و رومی اشاره داشت. این منطقه شامل سوریه امروزی، بخشهایی از عراق، لبنان، و ترکیه میشود. اصطلاح "سریانی" در ابتدا به #زبان و #فرهنگ مردم این منطقه مرتبط بود، نه صرفاً یک هویت قومی یا مذهبی خاص!!سریانی شاخهای از زبان آرامی است که در قرنهای اول و دوم میلادی بهعنوان زبان رایج در امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و امپراتوری ساسانی توسعه یافت. این زبان از آرامیهای باستانی ریشه گرفته و بهویژه در شهرهای مانند ادسا (اورفای امروزی) و نصیبین شکوفا شد! ( پس تقسیم بندی زبانی است)
"سریانی" بیشتر بهعنوان یک هویت فرهنگی-زبانی در میان این گروهها به کار رفت.
ارتباط با مسیحیت: سریانی بهطور خاص با مسیحیت شرقی گره خورده است. با ظهور کلیسای شرق (نسطوریها) و کلیسای سریانی ارتدکس (یعقوبیها) در قرنهای پنجم و ششم میلادی، زبان سریانی به زبان اصلی این فرقهها تبدیل شد. این کلیساها در مناطقی مانند نصیبین، ادسا، و آنتیوخ نقش مهمی داشتند📌تقسیمبندیهای دینی:
اختلافات کلامی (مثل بحث نسطوری و میافیزیتی) منجر به ایجاد فرقههای مختلف سریانیزبان شد، که هویت مذهبی آنها را تقویت کرد. این موضوع باعث شد "سریانی" بیشتر بهعنوان یک هویت دینی-زبانی شناخته شود تا قومی.برخی محققان (مثل جان هیلدر) معتقدند که "سریانی" در قرون وسطی بهعنوان یک هویت قومی اغراقآمیز تعریف شد، در حالی که ریشه آن زبانی و دینی بود.
پس از فتوحات اسلامی (۶۳۲-۶۵۰ میلادی) زبان عربی بهعنوان زبان رسمی و روزمره در مناطق تحت سلطه امویان و عباسیان غالب شد. گروههای سریانیزبان، که اغلب مسیحی بودند، به دلیل حفظ زبان و آیین خود، از اکثریت عربیزبان جدا شدند. این جدایی بهتدریج به شکلگیری یک هویت قومی-مذهبی منجر شد
در قرن نوزدهم و بیستم، با ظهور ناسیونالیسم در خاورمیانه، گروههای سریانیزبان (مانند آشوریها و کلدانیها) بهطور رسمی هویت قومی خود را تحت نام "سریانی" یا "آشوری" تعریف کردند. این امر با تلاشهای مسیونریها و ثبتنامهای امپراتوری عثمانی تشدید شد.
نقش برجستههای بلند سنگ قبرهای تدفینی پالمیرایی باستان
فلیکس بونفیس، ۱۸۷۵
@tamadone_arab
#عرب_های_باستان
قسمت دوم
❌حضور عرب ها در بین النهرین » عراق
❌سند سوم
...دولت نَبَطی که یک شبکه تجاری گسترده در شبهجزیره عربستان ایجاد کرده بود، بدین ترتیب استقلال خود را از دست داد و در سال ۱۰۶ میلادی ضمیمه شد. این منطقه بهصورت اداری به نام "پرووینسیا عربیا" (استان عربی) شناخته میشد. فرآیند رومیسازی به اوج خود رسید زمانی که به مردم پالمیرا در سال ۲۱۲ میلادی شهروندی روم اعطا شد.
ادامه..
@tamadone_arab
نماد جدید پرچم کشور عربی سوریه
عقاب در تمدنهای باستانی شام:
عقاب بهعنوان نمادی از قدرت، شجاعت، و حاکمیت در تمدنهای باستانی منطقه شام (شامل سوریه امروزی) ریشه دارد. در فرهنگ آشوریها و تدمر و ...، عقاب بهعنوان حامی پادشاهان و نماد آسمانی تجسم یافته بود. این نماد بعدها در هنر و معماری رومی و بیزانسی منطقه نیز دیده میشود.
عقاب صلاحالدین: یکی از مهمترین ریشههای تاریخی این نماد، #عقاب_صلاحالدین است که به سلطان صلاحالدین ایوبی (۱۱۳۷-۱۱۹۳ میلادی)، بنیانگذار سلسله ایوبی و آزادکننده قدس از صلیبیها، نسبت داده میشود. این عقاب، که در برخی منابع بهعنوان نماد قدرت و اتحاد عربی توصیف میشود، ابتدا در مصر بهعنوان نماد سلطنت ایوبی و سپس در چارچوب ناسیونالیسم عربی پس از انقلاب ۱۹۵۲ مصر احیا شد. عقاب صلاحالدین در پرچمهای کشورهای عربی مانند مصر، عراق، و یمن نیز به کار رفت و به نمادی از مقاومت ضداستعماری تبدیل شد.
سه ستاره: سه ستاره در بالای سر عقاب بهعنوان نماد آزادی مردم و احتمالاً اشاره به سه منطقه تاریخی سوریه (حلب، دمشق، و دیرالزور) یا ارزشهای انقلابی پس از ۲۰۱۱ تفسیر شده است
@tamadone_arab
برخی از قدیمی ترین سیستم های نوشتاری تاریخ
@tamadone_arab
✍️دانشمندان برای اولین بار ژنوم یک انسان باستانی مصری را توالییابی کردند
دانشمندان برای اولین بار ژنوم مردی از #مصر باستان را به طور کامل توالییابی کردند. او ۴۵۰۰ تا ۴۸۰۰ سال پیش زندگی میکرد. این قدیمیترین نمونه DNA از مصر تا به امروز است. این مرد تمام عمر خود را سخت کار کرده است. مشخص شد که ۸۰٪ اجداد این مرد اهل شمال آفریقا و ۲۰٪ باقیمانده اهل غرب آسیا بودهاند. این دادهها شواهد باستانشناسی مبنی بر وجود ارتباطات تجاری #مصر باستان با #بینالنهرین در آن زمان را تأیید میکند. این کار در مجله Nature منتشر شده است.
این کشف نشان میدهد که مردم بینالنهرین به مصر مهاجرت کرده و با جمعیت آن زمان مخلوط شدهاند، چیزی که قبلاً فقط از طریق آثار باستانی دیده شده بود.
درباره تقویم نبطی و تأثیر آن بر تقویم هجری
ساختار تقویم نبطی
تقویم نبطی، که توسط قوم نبطی در منطقه پترا و شبهجزیره عربستان توسعه یافته بود، بر پایه یک سیستم قمری بنا شده بود. این تقویم از چرخههای ماه (تقریباً ۲۹.۵ روز برای هر ماه قمری) پیروی میکرد و شامل ۱۲ ماه بود که مجموعاً حدود ۳۵۴ یا ۳۵۵ روز در سال داشت (برخلاف تقویم شمسی با ۳۶۵ روز).
نبطیها، که با تمدنهای منطقهای مانند بابل، مصر، و هلنیها در ارتباط بودند، احتمالاً از سیستمهای نجومی این فرهنگها تأثیر پذیرفته بودند.
شواهد باستانشناسی، از جمله نقشبرجستهها و جهتگیری معابد در پترا، نشان میدهد که آنها از رصد ستارگان و فازهای ماه برای تنظیم تقویم و هماهنگی با فصول کشاورزی و مناسبتهای دینی استفاده میکردند.
✍️پایهگذاری تقویم هجری اسلامی توسط حضرت عمر بن خطاب
برخی مورخان و پژوهشگران اسلامی از جمله ابوجعفر محمد بن جریر الطبری (839-923 میلادی) در کتاب تاریخ الرسل والملوك، پیشنهاد کردهاند که حضرت عمر ممکن است از سیستمهای تقویمی محلی، از جمله تقویم نبطی، الهام گرفته باشد. دلایل این ادعا عبارتند از:
شباهت ساختاری: هر دو تقویم (نبطی و هجری) قمری بوده و بر پایه ۱۲ ماه تنظیم شدهاند.
جغرافیا و فرهنگ: در زمان ظهور اسلام، شام (که پترا بخشی از آن بود) و حجاز تحت تأثیر فرهنگهای باستانی، از جمله نبطیها، قرار داشتند. نبطیها تا قرن چهارم میلادی در منطقه فعال بودند و پس از آن با اعراب و رومیان ادغام شدند.
روایت تاریخی: الطبری نقل میکند که در زمان تنظیم تقویم هجری، مشورتهایی با افراد آشنا به محاسبات نجومی و تقویمی منطقه انجام شد. برخی از این افراد ممکن است با سیستمهای محلی، از جمله نبطی، آشنا بوده باشند.
@tamadone_arab
لینک کامل مقاله
https://www.mdpi.com/2073-4441/12/2/417
@tamadone_arab
فقط برید کامنت های ایرانیان نژادپرست رو زیر این پست اینستاگرامم ببینید
https://www.instagram.com/reel/DLoz4Y2M0bH/?igsh=MWZxb3FxMWU3MTNlaA==
@tamadone_arab
ناگفته هایی از تمدن باستانی شبه جزیره عرب
@tamadone_arab
تعداد سال هایی که دولت ها و امپراتوری ها و خلافت های مختلف در مصر حکومت کردند
@tamadone_islami
قدرتهای استعماری مثل بریتانیا و فرانسه، که در خاورمیانه نفوذ داشتند، از تقسیمبندی قومی برای تضعیف امپراتوری عثمانی حمایت میکردند. کلیسای آشوری شرق با حمایت مأموران غربی، هویت "آشوری" را برای جلب حمایت بینالمللی ترویج داد
با ظهور کلیسای کلدانی (وابسته به کاتولیکها) در قرن نوزدهم، کلیسای آشوری شرق برای تمایز و حفظ پیروانش، نیاز به هویت قومی مستقل داشت. پیوند با آشور باستان این تمایز را تقویت کرد
با آمیختگی فرهنگی با اعراب، کردها، و ترکها در قرنها، آشوریهای مسیحی احساس گسست هویتی داشتند. قومیتسازی به آنها اجازه داد تا یک گذشتهای باشکوه (آشور باستان) را بازسازی کنند و هویتشان را از نو تعریف کنند
علت زمینه زبانی، زبان نوآشوری، که از آرامی شرقی ریشه میگیرد، با زبان کتیبههای آشوری باستان ارتباط هایی دارد. روشنفکرانی مثل هرمز عبدالله (قرن نوزدهم) این پیوند زبانی را بهعنوان مدرک تداوم قومی برجسته کردند!!
منطقه زندگی آشوریها (موصل، نینوا) با مرکز امپراتوری آشور همپوشانی مکانی داشت. این نزدیکی جغرافیایی، همراه با اساطیر باستانی (مثل داستانهای آشور و ایشتار)، بهعنوان خوراک جالبی برای ادعای تداوم فرهنگی استفاده شد
رهبران کلیسای آشوری شرق، مثل مارشمعون ، بنجامین (1861-1903)، با ارجاع به تداوم مذهبی از قرن اول میلادی، هویت قومی را با گذشته باستانی گره زدند. آنها ادعا کردند که کلیسایشان وارث سنتهای آشوریهاست
در اواخر قرن نوزدهم، با ظهور ملیگرایی در خاورمیانه، آشوریها از اسناد باستانشناسی غربی (مثل کاوشهای لایارد در نینوا، 1845) الهام گرفتند تا هویتشان را به امپراتوری آشور متصل کنندمنافع سیاسی یکی از قوی ترین دلایل بود ،قومیتسازی بیشتر یک استراتژی بقا بود تا واقعیت تاریخی. پیوند با آشور باستان، هرچند زبانی و جغرافیایی قابلتوجه بود، اما از نظر ژنتیکی و قومی (به دلیل مهاجرتها و آمیختگی) ضعیف است
نکته ی مهم اینه توی کتب فتوحات مسلمانان در عراق و شام، از ساکنان بینالنهرین بهعنوان "نصاری" (مسیحیان) یا "اهل المدائن" یاد میکنند. هیچ اشاره مستقیمی به قوم "آشوری" بهعنوان هویت قومی مستقل وجود ندارد.در تواریخ اسلامی اولیه، اصطلاح "آشوری" بهعنوان یک هویت قومی مستقل دیده نمیشود.
شما همین نقشه رو ببینید میفهمید کی میتونه قرابت فرهنگی و اشتراکات مختلف با کی داشته باشه و با کیا نداشته باشه😀
@tamadone_arab
این سید کاوه ی شفیعی تور لیدری رو چه به تاریخ !!!
به نظرم برو همون تیکت تورهای مختلطت رو بفروش تا بیای حرف از تاریخ عرب بزنی!!
آخه شما چه قرابت زبانی ، فرهنگی ، دینی ، آیینی ، خط ، پوشش و .. با ایتالیا و آلمان و فرانسه و بریتانیا و ... دارید؟
جز ریشه ی واحد زبانی اونهم در هزاران سال پیش به عنوان سامانه ی زبانی هندواروپایی ؟!
ولی عرب ها هزاران سال در یک حوزه ی جغرافیایی و تمدنی در کل خاورمیانه زندگی کردند و در همین حوزه تمدن های سامی که یک منشا زبانی و فرهنگی داشتند اشتراکات بسیار بسیار باهم دارند.
اشتراکات زبانی
اشتراکات پوشش و لباس
اشتراکات فرهنگی
اشتراکات دینی و مذهبی
اشتراکات خط
اشتراکات سنت ها
اشتراکات اسامی و ..
و...
شما یه اشتراک با فرانسوی ها یا آلمانی ها با خودتون به من بگو😀
@tamadone_arab
🟢 یک نام و یک چالش ؛
🔴 قدمت نام شهرهای عربی در محدوده شبه جزیره ی عربی:
جالب است بدانید طبق آثار و کتیبه های موجود نام اغلب شهرهای شبه جزیره عربی ریشه باستانی دارد و قدمت آنها به قبل از اسلام و قبل از میلاد مسیح بازمیگردد این نام ها یادگار تمدن های کهن عربی در این سرزمین هستند به عنوان مثال:
۱- شهر مأرب در یمن: قدمت حداقل ۲۷۰۰ سال (پایتخت سبأ)
۲-حضرموت یمن: قدمت حداقل ۲۶۰۰سال(پادشاهی حضرموت)
۳ـصنعاء در یمن: قدمت حداقل ۲۵۰۰ سال(پایتخت سبأ و حمیر)
۴-ظفار در عمان: قدمت حداقل ۲۵۰۰ سال(شهر مهم تجاری)
۵- عدن در یمن: قدمت حداقل ۲۰۰۰ سال (بندر مهم تجاری)
۶- شبام در یمن: قدمت حداقل ۱۸۰۰ سال ( اولین آسمان خراش)
۷- نجران در یمن: قدمت حداقل۱۷۰۰ سال(شهر مهم استراتژیک)
۸-مکه در حجاز: حداقل۱۷۰۰ سال(شهر مهم تجاری و مهد اسلام)
۹-مدینه(یثرب):۱۴۰۰-۱۹۰۰ سال(شهری و تجاری و مرکز خلافت)
۱۰-نجران در یمن: قدمت حداقل ۱۷۰۰ سال(شهر مهم استراتژیک)
۱۱- تبوک در حجاز: قدمت حداقل ۱۷۰۰ سال (نقطه استراتژیک)
آیا سریانی بار قومی و نژادی دارد؟
اصلا ما قومی به نام سریانی ها داشتیم ؟
یا سریانی اصلا تقسیم بندی زبانی است و بار مذهبی و دینی دارد؟
زبان سریانی از قرن اول میلادی، با مرکزیت ادسا، بهعنوان یک شاخه از آرامی شرقی شکل گرفت و با ظهور مسیحیت در قرنهای دوم و سوم به اوج رسید. این زبان بر اساس نیازهای زبانی و دینی (نه قومی) توسعه یافت و بهعنوان هویت فرهنگی-مذهبی آرامیهای مسیحی به کار رفت. بنابراین، تاریخ پیدایش آن کاملاً با ماهیت زبانی آن همراستا است و تأیید میکند که "سریانی" یک پدیده زبانی است، نه قومی.
فعالیتهای سیاسی ذکرشده با رقابت میان امپراتوری روم و بعدها امپراتوری بیزانس با پارسیان شدت یافت. این امر به روابط پیچیده قدرتهای بزرگ منجر شد. هر دو قدرت تأثیرات پایداری بر سیاست بینالمللی خاورمیانه داشتند.
امپراتوری بیزانس به حفظ و امنیت مرزهای خود، که توسط امپراتور دیوکلسین (۲۸۴-۳۰۵ میلادی) تعیین شده بود، علاقهمند بود. از سوی دیگر، مفهوم سیاسی حاکمان ساسانی بر اساس گذشته باشکوه امپراتوری هخامنشی شکل گرفته بود که قربانی اسکندر مقدونی شده بود. این زمینه ایدئولوژیک به ساسانیان کمک کرد تا سیاست گسترش به سمت غرب را توجیه کنند، اما به منازعات با بیزانسیها منجر شد. با سرنوشتهای متغیر، هر دو طرف مجبور شدند تحقیرهای ناشی از شکست در نبردها و از دست دادن قلمروها را تحمل کنند.
عربهای پیش از اسلام که در خط آتش میان امپراتوری بیزانس و ساسانیان قرار داشتند، مجبور شدند خود را با روابط قدرت متغیر سازگار کنند. بیزانسیها به عربهایی که در درون لیمس (مرزهای امپراتوری) زندگی میکردند، عنوان "#رومائی" (عربهای رومیشده) میدادند؛ دیگران را "سَراسنی" مینامیدند.
از آنجا که هر دو قدرت بزرگ نمیتوانستند از توانایی نظامی عربها چشمپوشی کنند، به دنبال واحه های عرب بودند که وظیفه محافظت از مرزها را بر عهده گیرند. در سمت بیزانس، اینها شامل فوئدراتیهایی مانند #تنوخیها در قرن چهارم میلادی، صالحیها در قرن پنجم، و #غسانیها در قرن ششم بودند که از معروفترین آنها هستند. پادشاهان ساسانی نیز از واحه های عرب بهعنوان نیروهای مرزی استفاده میکردند؛ در میان اینها، #لخمیهای الحیره برجستهترین بودند.
أرید (میخواهم) در برخی لهجه های مختلف عرب
@tamadone_arab
مسیرهای ژنتیکی مهم
تنوع ژنتیکی جمعیت در یک جمعیت عراقی و جریان ژن در سراسر شبه جزیره عربستان
موقعیت مکانی عراق باستان با منطقهای شناخته شده به نام بینالنهرین مطابقت دارد . این سرزمین حاصلخیز احتمالاً شاهد اولین سکونتگاههای انسانی و فرآیندهای تغییر فرهنگی بوده است. این سرزمین ، مردم شکارچی-گردآورنده باستانی را جذب کرد تا حدود 10000 سال قبل از میلاد در آن ساکن شوند و جامعه کشاورزی را آغاز کنند، که سپس به یک جامعه تجاری تبدیل شد.
📌تخمین نرخ مهاجرت در جمعیت عراق
جریان ژنی در سه سطح مورد مطالعه قرار گرفت.
در سطح اول، مهاجرت خارج از آفریقا به شبه جزیره عربستان، سه مسیر بررسی شد:
مراکش → مصر → عراق؛
آفریقا → مصر → عراق؛
آفریقا → یمن → عراق.
اسامی ایلات عرب های خمسه استان فارس
@tamadone_arab
در اعماق صحرای حائل، آثار "مذیلات الأخوین" بهعنوان شاهدانی بر کهنترین مراحل اسکان انسانی در شبهجزیره عربستان ایستادهاند.
این سازههای سنگی، که بیش از ۷,۰۰۰ سال پیش توسط انسان ساخته شدهاند، از یک دایره کوچک تشکیل شدهاند که به سنگهای بلندی متصل است و بخشی از صدها سازه مشابه در شمال شبهجزیره هستند.
هدف دقیق این سازهها هنوز ناشناخته است، اما گمان میرود که برای اهداف جنایی یا آیینهای دینی به کار رفته باشند، که این امر بازتابی از باورهای معنوی انسان باستان در این سرزمین است.
بر اساس مطالعات باستانشناسی، این سازهها به دوره نوسنگی (Neolithic Period) تعلق دارند، که حدود ۷,۰۰۰ تا ۱۰,۰۰۰ سال پیش (حدود ۵,۰۰۰-۳,۰۰۰ پیش از میلاد) را در بر میگیرد.
جهتگیری برخی از این سازهها با موقعیت ستارگان یا طلوع خورشید در اعتدالین (Equinoxes) همراستا است، که نشاندهنده استفاده نجومی یا آیینی است. این موضوع با فرهنگهای نوسنگی دیگر (مانند استونهنج در بریتانیا) شباهت دارد.
@tamadone_arab
نبطیها و تقویم نجومی: میراثی عمیق از تمدن
آیا میدانستید که این قطعه نادر نبطی، درک پیشرفتهای از زمان را از طریق برجهای نجومی به تصویر میکشد؟
در تصویر، نمایشی نبطی از دوازده برج را میبینیم که شخصیتی مرکزی را احاطه کردهاند و تصور میشود که این شخصیت نماد زمان یا طبیعت باشد؛ این امر نشاندهنده استفاده نبطیها از برجها برای تقسیم سال و سازماندهی فصول کشاورزی و مناسک دینی است.
نبطیها—صاحبان پترا تنها تاجران ماهری نبودند، بلکه تخصص نجومی داشتند. آنها از برجها بهعنوان نمادهایی برای ماهها استفاده کردند، که ممکن است منشأی برای تقویمی باشد که بعدها در این منطقه به کار رفت.
نبطیهای پترا از تقویمهای پیشرفته برای سازماندهی زندگی مدنی و دینی خود استفاده میکردند.
نقشبرجستهها و عبادتگاههایشان اغلب بر اساس موقعیتهای نجومی ساخته میشدند.
گمان میرود که حضرت عمر بن خطاب (رضی الله عنه) هنگامی که تقویم هجری را تنظیم کرد، به سیستمهای محاسبه زمان شناختهشده در منطقه، از جمله تقویم قمری نبطی که در پترا استفاده میشد، استناد کرده باشد.
@tamadone_arab
نقشهبرداری از ویژگیهای دیرینه هیدرولوژیکی در مناطق خشک عربستان سعودی با استفاده از دادههای سنجش از دور
در مناظر و شرایط آب و هوایی مختلف، دادههای سنجش از دور از فضا، ویژگیهای ژئومورفیک ارزشمندی را به شکل رودخانههای قدیمی و دریاچههای قدیمی ارائه دادهاند که یا در حال حاضر زیر پوششهای شنی پنهان هستند
در حال حاضر، شبه جزیره عربستان یکی از خشکترین مناطق روی زمین است؛ با این حال، این منطقه در هزاران سال گذشته بارندگیهای شدیدی را تجربه کرده است. در طول این دوره، حوضههای آبریز مقادیر قابل توجهی آب سطحی دریافت کرده و شبکههای وسیعی از نهرها و دریاچههای دیرینه را حفظ کردهاند که در حال حاضر غیرفعال هستند.
فعالیت آتشفشانی در چند هزار سال گذشته در شمال عربستان سعودی نیز شیب زمین را تغییر داده و سیستمهای زهکشی را معکوس کرده است. آثار مسیرهای زهکشی قبلی به عنوان شیبهای دیرینه و الگوهای وسیع بالادست به خوبی حفظ شدهاند. این مطالعه نشان داد که فعالیت دیرینههیدرولوژیکی در عربستان سعودی تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی و فعالیتهای ساختاری و آتشفشانی قرار دارد
خیلی از نقوش هیروگلیف مصر باستان ریشه ی سومری دارند!!
علاوه بر شکل آنها تلفظ آنها هم یکی است
آ سومری ، آ مصری ، ید ، دست
أ سومری، عا مصری ،ارض، اساس ، مسکن : زمین
آغ - آکا سومری ،أخ-آخا ـ مت مصری : منقل آتش
و...
@tamadone_arab
نشانه های یک نژادپرست چیست؟
#آموزش
اگر شما این علایم را داشتید ، به قطع یک نژادپرست هستید
@tamadone_arab
@tamadone_islami
عکس بالا : پالرمو بعد از حکومت اسلامی در زمان نورمن ها (کاخ نورمن)
عکس پایین: پادشاهی عربی باستان هترا » عراق
@tamadone_arab