tamadone_arab | Unsorted

Telegram-канал tamadone_arab - تاریخ باستان جزیرة العرب

1817

اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد‌ و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab

Subscribe to a channel

تاریخ باستان جزیرة العرب

پوشش سنتی عرب های مراکش

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

کاتولوس شاعر رومی از حضور عرب ها در آسیای میانه، خراسان پیش از اسلام یاد کرده است.

آنجا که میگوید:

سرزمینی است که در آن اعراب سکونت دارند در اقصی نقاط جهان نزدیک کشور هندوستان قرار دارد و کاتولوس به ترتیب چهار ناحیه را ذکر کرده است که نواحی هیرکانی است سپس سرزمین اعراب و سپس سرزمین سکاها، سپس سرزمین اشکانیان.

می توان گفت که سرزمین اعراب مورد نظر کاتولوس بین پارت ها و هیرکانی و سکا قرار داشت و یا اینکه سرزمین اعراب فقط بین پارت و هیرکانی قرار داشت و هیرکانی از یکدیگر چون در وسط آنها قرار دارد این را می گویم به خاطر ذکر این کشورها توسط کاتولوس و نه سایرین نشان می دهد که سرزمین اعراب در خراسان قبل از اسلام با آن نواحی هم مرز بوده است

[اشعار گایوس والریوس کاتولوس به آلفرد اس وست ص17]

ژان ریزو بیان می‌کند که سخنان کاتولوس حاکی از وجود گروهی از اعراب است که در میان مردم هند و ایرانی زندگی می‌کنند و این به معنای حضور یک عرب باستانی در منطقه خراسان یا در مناطق مردم ایران است، همانطور که از سخنان کاتولوس برآمده

📚منبع:[اعراب در عهد باستان، جان رتسو ص321]

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

🔴گسست فرهنگی

در دورة صفوی، روابط فرهنگی بین ایران و کشورهای عربی قطع شد، ولی زبان عربی تحول خود را در ایران ادامه داد، به‌ویژه آنکه این پدیده با گسترش علم فقه و سایر علوم اسلامی همزمان شد (ر.ک؛ آذرنوش، 1385: 175). کلمات و ترکیب‌هایی که در این عصر شیوع یافت، مخلوطی از عربی و فارسی بود، به گونه‌ای که در فارسی تکلف داشت و تصنعی می‌نمود و در عربی غیر قابل فهم بود؛ مانند این کلمات:

«تحت‌الشعاع، لوازم‌التحریر، حق‌الوکالة، بارزالوجه، فاحشاً بل أفحش، مال‌الاجارة، حق المرتع، حسب‌الأمر» (امینی و نیازی، 1394: 59).

🔴کلمات و تعابیر عربی نوظهور

در رسانه‌های گروهی فارسی‌زبان و گاهی از سوی فرهنگستان زبان یا حتی اشخاص برجسته، کلمات و تعابیر نوظهوری پدیدار شد که نشان از نیاز جامعة ایرانی به واژه‌های جدید داشت. «این واژه‌ها با امکانات زبان عربی در محیطی فارسی‌زبان شکل گرفت؛ یعنی کلمات فارسی در دستگاه زبانی عربی تولید شد. این کلمات و تعابیر معمولاً معادل‌سازی برای اصطلاحات بیگانه بود و گاه ترکیبی از یک کلمة فارسی و عربی بود.

نمونه‌هایی از این واژگان و ترکیب‌ها همراه با معادل آن‌ها در زبان عربی را ببینید (ر.ک؛ همان: 61ـ62):

عکاس (المصوّر)، تحت‌اللفظی (الترجمة الحرفیة)، حاکمیت أرضی (السیادة الوطنیة)، حق تقدّم (أفضلیة المرور)، حقوق (الرواتب)، لغو تحریم‌ها (رفع العقوبات)، لوازم یدکی (قطع غیار)، مجوّز (رخصة)، محافل (أوساط)، مذاکرات مستقیم (المفاوضات المباشرة)، تعارف (المجاملة).

اگر کلماتی را که مرکب از یک کلمة فارسی و یک کلمة عربی است، به این فهرست اضافه کنیم تعداد این ترکیب‌ها به صدها عدد می‌رسد؛ کلماتی مانند:

جانبداری (الإنحیاز)، تکثرگرایی (التعددیة)، ملّی کردن (التأمیم)، تفاهم‌نامه (مذکرة تفاهم) تمامیت‌خواهی (الشمولیة).

🔴چالش واژه‌های مشترک فارسی و عربی

از نظر منطقی، واژگانی که معنای خود را در ذهن تثبیت کرده‌اند، هنگام اسناد به معنا و مفهومی دیگر، مشکل‌آفرین می‌شوند؛ به عبارت دیگر، وقتی ما یک مفهوم را در دو زبان به دو واژة مختلف ربط می‌دهیم، مشکل کمتری داریم تا اینکه بخواهیم یک واژة مشترک را در دو زبان به دو مفهوم متفاوت وابسته کنیم و همزمان دقت کافی داشته باشیم تا مدلول‌های متفاوت دو زبان را به‌اشتباه جایگزین یکدیگر نکنیم» (نصیری، 1390: 92).

در واقع، واژگان مشترک در دو زبان، در بسیاری از مواقع تنها از نظر ظاهر لفظ مشترک هستند، اما در باطن و محدوده‌های مفهومی و دلالت‌های معنایی کاملاً متفاوتند:

همین مسئله باعث می‌شود مترجم در رویارویی با چنین واژگانی، حتی اگر به نقطة اشتراک آن واژه آگاهی داشته باشد، ناخودآگاه به تعمیم وسعت معنایی واژة مشترک از یک زبان به زبان دیگر اقدام کند و در نتیجه، نتواند وزن معنایی حاصل از واژه را به‌خوبی منتقل کند

📚شکل‌های مختلف واژه‌های عربی در فارسی

واژگانی که فارسی و عربی آن‌ها از نظر لفظی و معنایی یکسان است و مترجم بر اساس تجربة زبانی خود اطمینان دارد که این کلمات هیچ تغییری پیدا نکرده‌اند

مثل : تاریخ ، شهید ، عصر ، شهید

واژگانی که معنای آن‌ها در عربی و فارسی یکی است، اما از نظر ظاهری و رسم‌الخط تفاوت مختصری دارند؛ مانند:

مصیبت » مصیبة (عربی)
رحمت » رحمة (عربی)

کلمات عربی که در فارسی کاربرد ندارند، ولی معادل آن‌ها در زبان فارسی یک کلمة عربی است؛ مانند:

هامش ( عربی) » حاشیه (فارسی)
احتلال » اشغال
اعادةالطبع » تجدید (چاپ)
احتیاطی » ذخیره
مصادر » منابع

کلماتی که معنا و کاربرد آن‌ها با عربی متفاوت است و معادل این کلمات در زبان فارسی نیز یک کلمة عربی است»

و معنای عربی این کلمه با مفهومی که فارسی‌زبانان از آن درک می‌کنند، متفاوت است. گاه معنای کلمه در عربی و فارسی آنقدر متفاوت است که از نظر بار معنایی (مثبت و منفی بودن معنای کلمه) شکل متضاد به خود می‌گیرد؛ مانند:

مانند: واژه در حریص که در عربی معنی (مُهتمّ به، مشتاق) میدهد و در فارسی معنی «طمع‌کار» میدهد !!

توضیح اینکه واژة «حریص» در زبان فارسی بار منفی دارد و معادل و مترادف «آز و طمع» قرار می‌گیرد، اما در زبان عربی، بار معنایی مثبت دارد و اشتیاق و گرایش درونی به چیزی یا کسی را نشان می‌دهد

به هر حال، تفاوت معنا و کاربرد این واژگان در فارسی و عربی بسیار است: مانند :

یا کلمه ی #عکس در عربی به معنای متضاد است و در فارسی به معنای تصویر است

یا کلمه ی #جریمه » معنی جنایت (در عربی) و در (فارسی) معنای: غرامت میدهد

یا #جامعة که در عربی به معنی دانشگاه است ولی در فارسی مجتمع و معنی متفاوت دیگری دارد

یا #تتنازل در عربی معنی پایین امدن میدهد و در فارسی کنارگذاشتن است

🔴ادامه..

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

سیر تغییر یافتن معانی واژگان عربی در فارسی چگونه شکل گرفت؟

سرنوشت واژگان در محیط‌های مختلف زبانی، شباهت زیادی به سرنوشت انسان‌ها در جوامع بشری دارد. در مجموعه‌های مختلف زبانی و در طول زمان، واژگانی متولد می‌شوند، رشد می‌کنند و متحول می‌شوند. گاه نیز پیش می‌آید که برخی واژگان از زبان‌های دیگر وارد می‌شوند، ملیت زبان را می‌پذیرند و صورت تازه‌ای پیدا می‌کنند یا معنا و هویت جدیدی می‌یابند. در واقع، از ریشة خود کنده می‌شوند و در هوای تازه‌ای قرار می‌گیرند. «این اتفاق زبانی و در واقع، این تغییر ملیت واژگانی» (مشیری، 1373: 7)

در همة زبان‌ها روی می‌دهد، اما رابطة تنگاتنگ زبان فارسی با عربی، شکل ویژه‌ای به هویت‌پذیری واژگان عربی در فارسی داده‌است. واژگان عربی در فارسی، اغلب متأثر از شرایط و بستر کاربردی متفاوت، طی سال‌ها دچار تحولات و دگرگونی‌های معنایی شده‌اند. اگرچه برخی پژوهشگران برآنند که «واژگان عربی در فارسی از تحول معنایی واپس مانده‌اند» (آذرنوش، 1385: 175)

اما این تحول معنایی به هر میزان و مقداری که باشد، وجود دارد و لمس‌شدنی است؛ خواه در زبان اصلی صورت گرفته باشد، خواه در زبان میزبان. اشتراک کلمات در فارسی و عربی و تفاوت معنایی آن‌ها برای مترجمی که از عربی به فارسی یا بالعکس ترجمه می‌کند، چالش بزرگی است. برخلاف تصور اولیه، وجود حجم بزرگی از واژگان مشترک در عربی و فارسی نه تنها به تسهیل در کار ترجمه کمکی نمی‌کند، بلکه یکی از عوامل پیچیدگی و دشواری‌های ترجمة عربی به فارسی است.

در طول دوره‌های مختلف، علما و دانشمندان ایرانی به دلیل اعتقاد و گرایش عمیق و ژرفی که به دین اسلام داشتند، زبان عربی را یک زبان بیگانه نمی‌پنداشتند و به هیچ روی در مقابل ورود واژگان عربی، به‌ویژه واژگان دارای هویت دینی موضع دفاعی نمی‌گرفتند. همین امر باعث شد کلمات عربی به‌راحتی وارد زبان فارسی شوند و به دلیل سابقة زیادی که در این زبان داشتند، حتی تحول معنایی پیدا کنند.

این تحول معنایی واژگان عربی در زبان فارسی، چالش بزرگی را فرا روی مترجمان فراهم آورده‌است، به طوری که مترجمی که از عربی به فارسی ترجمه می‌کند، نمی‌داند این کلمة عربی که اکنون در فارسی به‌کار می‌رود، آیا نزد عرب‌ها نیز همین معنا را دارد یا نه! با مطالعه و بررسی آثار مترجمان عربی به فارسی در طول سال‌های متمادی معلوم می‌شود که کمتر مترجمی است که در دام این چالش نیفتاده، دچار اشتباه نشده باشد.

گسترش اسلام در ایران و جایگاه رفیع و بلندی که این دین بزرگ در دل و جان ایرانیان پیدا کرد، باعث شد فراگیری زبان عربی که زبان دین اسلام بود در این سرزمین کهن پای بگیرد و یادگیری زبان عربی به یکی از شعایر دینی تبدیل گردد. دانشمندان مسلمان ایرانی به این درک و باور رسیدند که فهم دین اسلام، دریافتن فلسفة نزول قرآن، گسترش اسلام و استفاده از کتاب‌های تفسیر، روایات، سیره، تاریخ و سایر علوم اسلامی، جز با فراگیری زبان عربی و تسلط بر آن و تعمق در آن حاصل نخواهد شد. از این رو، خود و فرزندان خود را به فراگیری این زبان و تعمق در علوم اسلامی واداشتند و علما و دانشمندان برجسته‌ای را در لغت، نحو، بلاغت، تفسیر و سایر علوم مربوط به اسلام و قرآن به جهان اسلام معرفی کردند.

این ارتباط و پیوند بین ایرانیان و عرب‌ها در برخی دوره‌ها، به صورت متوالی و در برخی دوره‌ها، به صورت منقطع ادامه یافت؛ به عبارت دیگر، گاه این ارتباط برای مدتی متوقف یا کمرنگ می‌شد، ولی دوباره شکل می‌گرفت و شدت می‌یافت. همین ناپایداری در پیوند دو زبان باعث شد که برخی از کلمات عربی وارده به فارسی رو به فراموشی گذارند و متروک شوند و برخی دیگر تحول معنایی یابند؛ یعنی معنای آن‌ها با معنای عربی آن‌ها متفاوت گردد و همین امر دشواری‌هایی را در ترجمه از عربی به فارسی برای مترجمان پدید آورد؛ زیرا معنای برخی از کلمات عربی که ما هم‌اکنون در فارسی از آن‌ها استفاده می‌کنیم، کاملاً با معنایی که عرب‌ها امروزه از آن اراده می‌کنند، متفاوت است؛ کلماتی مانند: کلفت، غش، تصمیم، شعور و... از این دست هستند که در ادامة مقاله، آن‌ها را بررسی می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که این چالش فقط فرا روی مترجمانی است که از عربی به فارسی و بالعکس ترجمه می‌کنند و این ویژگی در زبان‌های دیگر وجود ندارد. تحول زبان و تغییراتی که در طول دوره‌های مختلف در کلمات به وجود می‌آید، امری کاملاً طبیعی است و زبان‌دانان و مترجمان باید از این تحول معنایی آگاهی داشته باشند.

بخشی از واژگان عربی موجود در فارسی به دلایل مختلفی از جمله دین، تحولات اجتماعی و گسست فرهنگی، روند تحول معنایی را طی کرده‌اند و معنا و مفهوم آن‌ها در عربی و فارسی متفاوت است

ادامه...

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

ميلاَد: (اسم) از ریشه [و ل د]
المِيلاَدُ : وقتُ الولادة (زمان بدنیا آمدن)

مِيلَاد : مفرد المذكر لصيغة مبالغة على وزن مِفعال (مِيلَاد) في حال يكون مرفوعا أو منصوبا أو مجرورا والمشتق من الفعل (وَلَدَ) والذي جذره (ولد) .

کلمات مرتبط:

اِستَولَدَ ، اِستيلاد، إِيلاد، أَوْلاد، أَولَدَ، تَوَلَّدَ ،تَوالَدَ ،توْليد ،توليديّة ،مَوَاليدُ ،مَوالِدُ، مَولِد ،مَولود، مُتَوَلِّد، مُتوالِد، مُسْتولِد، موَلَّدة ،مولِّدات ،ميلاَد ، وَلَد، وَلاَّدة، وَلود، وَليد ،وَليدة، وَليديّة ،وُلْدإلْدَة، وُلوديّة ،وِلْدَان ،وِلْدة و..

وَلَد: (اسم)

جمع : أَوْلاد و وُلْد و وِلْدَان و وِلْدة

وُلْدٌ، وِلْدٌ ، وَلَدٌ

وَلَدَ: (فعل) تَوَلَّدَ: (فعل)
والِد

وَليد: (اسم)
جمع : ولائدُ و وِلْدَان و وِلْدة ، مؤنث: وليدة ، و جمع مؤنث: ولائدُ

اِستَولَدَ: (فعل)
استولدَ يستولد ، استيلادًا ، فهو مُسْتولِد ، و مفعول مُستولَد

تَوالَدَ: (فعل)
توالدَ يتوالد ، تَوالُدًا ، فهو مُتوالِد
تَوَالَدَ النَّاسُ : كَثُروا (زیاد شدن)

مَولِد: (اسم) جمع : مَوالِدُ

مَولود: (اسم)
جمع : مولودون و مَوَاليدُ ، مؤنث : مَوْلودة ، و جمع مؤنث : مَوْلُودات و مَوَاليدُ

مُوَلَّد: (اسم)
مُوَلَّد : اسم مفعول از ولَّدَ

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بخش دوم دانشمندان عرب

@tamadone_arab
@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

آیا عرب ها دانشمند داشتند؟


قشری هستند در فضای مجازی جز ایران و ایرانی هیچ حقیقتی رو نمی توانند ببینند و تمام تلاششون در راستای تخریب عرب ها است...

@tamadone_islami
@ghalaam99

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

ما کنعانی ها Canaanites هستیم
یونانی ها: شما فنیقی Phonecian هستید
رومی ها: شما پونیک Punic هستید

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

معرفی نسب علمای بزرگ علم حدیث صاحب کتب صحاح سته اهل سنت

نسب ابو داود سليمان أزدی #سجستانی(#سیستانی)

📒 نام کامل و نسب : حافظ ابوداود سلیمان بن الأشعث بن اسحاق بن بشیر بن شّداد بن عمرو بن عمران (الأزدي) السجستانی (۲۰۲ _ ۲۷۵ ه‍.ق) وی صاحب کتاب ( سنن ابوداود) است که یکی از معتبرترین کتب صحاح سته اهل سنت است

بعد از آخرین نام جدش عمران نسب قبیله اش ذکر شده است با نام (أزد) که یک قبیله مهم عرب در یمن است و یک تیره از قبیله بزرگ (کهلان)، در ادامه مکان ولادتش ذکر شده که (سجستان) يا همان سیستان امروزی که ما بین افغانستان و ایران واقع شده است

معرفی قبیله أزد : الأزد بن الغوث بن نبت بن مالك بن زيد بن كهلان بن سبأ بن يشجب بن يعرب بن قحطان

🌿 یعقوبی تاريخنگار و جغرافیدان مشهور از حضور قبایل عرب يمن در سیستان خبر می دهد

◾احمد بن اسحاق یعقوبی :

📝 متن: و از بوشنج تا سیستان از طرف بیابان پنج منزل و بقولی هفت منزل راه است و آن سرزمینی است ارجمند و شهری بزرگ آن (بست) است که ( معن بن زائد شيبانی) در آن فرود آمد و در خلافت ابو جعفر منصور همانجا بود و اهالی آن مردمی از عجم اند و بیشترشان می گویند از یمن و از قبیله حمير بدینجا منتقل شدند و نواحی آن مانندن..

📕در کتاب مشهور ( نامه دانشوران) که در دوران قاجار نگارش شده است به معرفی بزرگان اسلام پرداخته و درباره ی نسب این عالم چنین نوشته شده است

📝متن : سليمان بن الأشعث بن اسحاق بن بشیر بن شّداد بن عمرو بن عمران الأزدی السجستانی از علما و حفاظ حدیث و صاحب کتاب سنن است که یکی از صحاح سته اهل سنت و جماعت است

🌍 دایره المعارف بزرگ اسلامی :

📝 متن:ابو داود أزدی سجستانی از دیگر دانشمندان مشهور ( قبیله أزدی)است، می توان به (ابوالعباس مبرد أزدی) و (ابن درید أزدی ) و (احمد بن خليل الفراهيدی أزدی) اشاره کرد

📓منابع : نسخه خطی کتاب (نامه دانشوران) جلد چهارم صفحه ١۶٣
دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد هشتم صفحه ٣۵
البلدان صفحه ۵۶، ترجمه فارسی، اليعقوبی

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

هرکس گفت مسلمانان و عرب ها هیچ خدمتی به بشریت نکردند این کلیپ رو بفرستید براش برخی دستاوردهای تمدن علمی اسلامی را اورده

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

زنوبیا، ملکه پالمیرا، شام، مصر و آناتولی اصالتاً عربی دارد

جان ماللاس اشاره میکند که زنوبیا از قومیت عرب بود و او را ملکه ساراسین، یعنی یک عرب توصیف کرد.

[تواریخ جان ملالاس 12.297]

گفته زنوبیا در مورد منشأ او این است که او از نسل بطلمیوسی است، بنابراین تعبیر او این است که زنوبیا از خانواده بطلمیوسی از نسل بطلمیوسی است که از نوادگان کلئوپاترا دوم است، زیرا پسر کلئوپاترا هفتم هیچ یک از آنها را با پسران باقی نگذاشت. یا دخترانی به جز سلن که مادربزرگ دروسیلا کوچکتر بود و بعداً با شاهزاده عرب حمصی به نام #سوهاموس ازدواج کرد از گایوس الکسیوس به دنیا آمد و زنوبیا ممکن است از نوادگان او از طرف پدر یا مادر بوده باشد.

این به این معنی است که گفته زنوبیا به این معناست که از نظر مادری، او از نوادگان کلئوپاترا است، اما او عموماً عرب است، همانطور که کتاب‌های تاریخ به طور کلی نشان می‌دهند. 

اضافه می کنیم که نام اکثر پسران آن عربی بود مانند حیران، وهاب، اللات

دانشگاهیان موافق هستند که او یک ملکه از قومی عرب است، که توضیح می دهد که زنوبیا از طرف پدرش از نظر قومی عرب و از طرف مادرش یونانی است.

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

سرزمین عرب های شام در عصر آشور باستان

عرب گرایی سوریه مرکزی و صحرای عربی سوریه

1 - در زمان سلطنت تیگلات پیلسر آشوری در قرن هشتم پیش از میلاد، اعراب در زمره آشوریان هضم شده سوری ها قرار گرفتند و سرزمین آنها منطقه ای بین پالمیرا، حمص و دمشق و به نام اربای تعریف شد.

یعنی سرزمین اعراب در مرکز سوریه بوده است

📚[توپوی. شرق-غرب، اعراب در سوریه: دیوید فرانک گراف ص319]

لینک پیوست:
[ https://www.persee.fr/doc/topoi_1764-0733_2003_act_4_1_2871 ]

2 - اسرائیل اوال اشاره می کند که شمال صحرای عربی سوریه سرزمین اعراب و منطقه جندیبو عربی بوده است.

[اعراب باستان اسرائیل EPH'AL p75]

لینک کتاب: [ https://archive.org/details/ancientarabsnoma0000epha/page/76/mode/1up?view=theater ]

این بدان معناست که مرکز سوریه و صحرای شمال سوریه ,سرزمین نامیده می شد

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

حضور عرب ها در مصر قبل از اسلام


@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

#من_جمال_اللغة_العربية

فنُّ الخطِّ العربيِّ وأنواعه.

هنر خط عربی و انواع ان

@tamadone_arab
@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بهترین کتاب ها برای یادگیری نحو عربی

@ketabkhane_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

از زیبایی های زبان عربی کمی ببینیم

مقایسه کلمات انگلیسی با معادل های هم ریشه ی عربی

یکی از قدرت عربی اشتقاق کلمه است، مثلا فقط از ریشه ع -ل-م نگاه کنید چندین کلمه وجود دارد؟

عِلْم _ اِستَعْلَم _ تَعالَمْ _ تَعْلَّمَ _ اَعْلَمَ _ عَلَّمَ _ عَلِمَ _ عَلیم _ مَعلومیه _ عٍلْمیه _ عَوالِم _ عُلوم _ عَلَمْ _ عِلمی _ اَعلام _ عَلَّامْ _ عَلّامه _ عیلَم _ اُعلومَه_ عالَم _ عَلامَه _ تِعلامه _ مَعلَم _مَعالِمْ _ مَعٔلَمةٔ _ اِعلام _ تعليمي _ تَعليمات _ تَعليم _ إعْلامي _ تَعَلُّمٔ _ اِستِعلام _ عالِم _ عالِمة _ عالِميَة _ مُتِعَلِّم _ عالَمي _ عالَمية _ مَعلومْ _ اعلَمْ _ عِلمانِي _ مَعلومات _ مُعلِم _ مُعلَم _…مُعَلِمَة _ مَعالِم _ عِلمانية

که هركدام ازین کلمات معنای جدا دارند ، و با تغییر حرکت گذاری کاملا معنی متغیر میشه


@tamadone_arab
@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

کلمات عربی هستند که در فارسی معادل دارند و استفاده هم می‌شوند، ولی معنا و کاربرد آن‌ها در عربی و فارسی متفاوت است:

#قرار در عربی معنی قطعنامه، مصوبه دارد ولی در فارسی معنی وعده، قول و قرار است!!

#معامله در عربی معنی برخورد، رفتار دارد ولی در فارسی معنی دادوستد گرفته!!

#مخابرات در عربی معنی دستگاه جاسوسی دارد که در فارسی معنی اداره تلفن و ارتباط تلفنی گرفته

#مهمات در عربی معنی مسئولیت‌ها دارد ولی در فارسی معنی گلوله و توشة جنگی است

🔴کلماتی هستند که در عربی به معنای لغوی خود به کار می‌روند، ولی در فارسی معنای اصطلاحی دارند و نباید در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس، معنای لغوی را با معنای اصطلاحی اشتباه گرفت؛ مانند کلمة «#مجتهد» که معنای لغوی آن در عربی، «کوشا و تلاشگر» است، ولی «در فقه اسلامی که در زبان فارسی و عربی مشترک است، به فقیه واجد‌الشرایطی گفته می‌شود که بتواند احکام فقهی را از منابع دینی استنباط کند» (ر.ک؛ محقق‌داماد، 1379: 35).

در واقع، اجتهاد و مجتهد در زبان فارسی یک اصطلاح فقهی به شمار می‌رود که مترجم با توجه به سیاق متن باید دریابد که آیا معنای اصطلاحی واژه مدّ نظر است، یا معنای لغوی:

«صدیقی هذا مجتهد: این دوست من، مجتهد است.
صدیقی هذا مجتهد: این دوست من، کوشاست.

🔴کلماتی که حروف آن‌ها در فارسی و عربی یکسان است، اما از نظر آوایی یعنی اِعراب و حرکت انها متفاوت هستند و این موضوع نیز می‌تواند مشکلات بزرگی را فرا روی مترجمان قرار دهد که فقط تجربة زبانی و آشنایی با زبان مبدأ می‌تواند مترجم را از درافتادن به دام چنین لغزشگاه‌هایی نگه دارد:

در عربی عِرق: به معنی نژاد است اما در فارسی عرق : ریختن، شراب است

🔴کلماتی که در زبان عربی معانی ثانویه دارند، ولی در فارسی فقط در معنای اصلی یا در یکی از معانی ثانویه به‌کار می‌رود؛ مانند این واژه‌ها:

متون » متون السیوف: تیغه شمشیرها در عربی معنا میدهد اما در فارسی متن کتاب (النصوص) شده

توجیه در عربی وجّه الطریق: سَلَکه (راه را پیمود) ولی در فارسی تفسیر کرد (فسّر) توجیه کرد (برّر)

کلماتی که معنا و کاربرد آن‌ها با عربی متفاوت است و معادل فارسی این کلمات در زبان فارسی نیز یک کلمة عربی است؛ مانند «عکس» در عربی به معنای «متضاد» و در فارسی به معنای «تصویر».

2ـ کلمات عربی که در فارسی معادل دارند و استفاده هم می‌شوند، ولی معنا و کاربرد آن‌ها در عربی و فارسی متفاوت است؛ مانند «قرار» که در عربی به معنای «قطعنامه» و در فارسی به معنای «وعدة ملاقات» است.

3ـ کلماتی که در عربی به معنای لغوی خود به کار می‌روند، ولی در فارسی معنای اصطلاحی دارند و نباید در ترجمه، معنای لغوی را با معنای اصطلاحی اشتباه گرفت؛ مانند: «مجتهد».

4ـکلماتی که حروف آن‌ها در فارسی و عربی یکسان است، اما از نظر آوایی یعنی اعراب، متفاوت هستند؛ مانند: «عِرق» و «عَرَق».

5ـ کلماتی که در زبان عربی معانی ثانویه دارند، ولی در فارسی فقط در معنای اصلی یا در یکی از معانی ثانویه به کار می‌رود؛ مانند: «طَرَحَ» که در عربی به معنای «پهن کردن»، «دور کردن» و «کم کردن» است، اما در فارسی فقط به معنای «مطرح کردن» است.

6ـ آن دسته از افعال عربی که مشتقات آن‌ها در ذهن فارسی‌زبانان نقش بسته است و مترجم با دیدن این فعل‌ها آن‌ها را بر اساس اسامی موجود در زبان فارسی قیاس و ترجمه می‌کند؛ مانند «تُصاحب: همراه می‌شود» که این کلمه در زبان فارسی استفاده نمی‌شود، ولی کلمة «صاحب» در فارسی به معنای «مالک» است و مترجمی که تفاوت بین دو زبان در کاربرد این واژه‌ها را نداند، فعل را به قیاس اسم ترجمه می‌کند.

بنابراین، واژگان مشترک در فارسی و عربی، مشکلات بزرگی را فرا روی مترجمان قرار می‌دهند که فقط تجربة زبانی می‌تواند مترجم را از درافتادن به دام چنین لغزشگاه‌هایی نگه دارد.

📚منابع:

📚آذرنوش، آذرتاش. (1385). چالش میان فارسی و عربی. تهران: نشر نی.
📚اصغری، جواد. (1386). رهیافتی نو بر ترجمه از عربی. تهران: جهاد دانشگاهی
📚فرشیدورد، خسرو. (1381). لغت‌سازی و وضع و ترجمة اصطلاحات علمی و فنی. تهران: انتشارات سورة مهر
📚مشیری، مهشید. (1373). ده مقاله دربارة زبان و فرهنگ و ترجمه. تهران: نشر البرز
📚ناظمیان، رضا. (1381). روش‌هایی برای ترجمه از عربی به فارسی. تهران: انتشارات سمت و فن ترجمه از عربی به فارسی. تهران: دانشگاه پیام نو

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

روند تحول معنایی واژگان عربی و دلایل آن

در زبان فارسی، واژه‌های عربی وجود دارند که در دوره‌های مختلف تاریخی وارد شده‌اند و به یک نیاز زبانی پاسخ داده‌اند. این واژه‌ها گاه تک‌معنایی هستند؛ یعنی «خواننده و شخص مترجم بدون نیاز به بافت و موقعیت می‌تواند آن‌ها را با واژه‌های موجود در زبان مقصد جایگزین کند» (دُلیل، 1381: 120).

حال ممکن است این واژه موجود در زبان مقصد، در فارسی همان معنای عربی را داشته باشد، یا معنایی متفاوت را برساند. کلمات عربی که در فارسی وجود دارند و مورد استفاده قرار می‌گیرند، به دلایل مختلف دچار تحول معنایی شده‌اند و تغییر یافته‌اند

🔴پذیرش دینی

یکی از عوامل تحول و تغییریافتگی معنایی کلمات عربی، عامل دینی است؛ مانند برخی اصطلاحات قرآنی مشهور در محیط و فضای اسلامی «که همان کلمات و واژه‌های معروف و شناخته‌شده در میان جاهلی‌ها بود، اما پس از ورود به قرآن کریم، از مفاهیم دینی تأثیر پذیرفت و مفاهیم تازه‌ای پیدا کرد که قبلاً با آن‌ها آشنا نبود؛ مانند نماز، روزه، حج و غیره» (پاکتچی، 1392: 239).

قبل از ظهور اسلام و بعثت پیامبر اکرم(ص)، برای تنظیم ضوابط و مناسبات حقوقی، معاملاتی و اقتصادی بین مردم و نیز در باب مراسم عبادی دوران جاهلیت، کلمات و الفاظ و نیز اصطلاحاتی وجود داشته‌است. بعد از ظهور اسلام، بسیاری از این نظام‌های حقوقی، اجتماعی و اقتصادی عیناً از سوی شارع مقدس تأیید شد، در برخی موارد تغییرهایی داده شد و نسبت به مواردی که قبلاً حکم و ترتیب خاصی وجود نداشت، احکام و ترتیب‌های جدیدی تشریع گردید؛ یعنی «پاره‌ای کلمات و اصطلاحات اسلامی که در احکام استعمال داشته‌است، هرچند ممکن است برگرفته از عرف متداول باشد، ولی به علت داشتن بار شرعی و به این سبب که شارع برای بیان مفاهیم و مقاصد خاص شرعی، از این قالب‌ها استفاده کرده‌است، به عنوان حقیقت شرعیه نامیده می‌شوند؛ مثلاً ممکن است کلمة «صلوة» در جاهلیت به دعا اطلاق می‌شده، ولی شارع مقدس آن را مجازاً بر اعمال مخصوص نماز مسلمین اطلاق کرده‌است؛ یعنی وقتی می‌فرماید: «اقیموا الصلوة»، یعنی «نماز بخوانید»، نه اینکه دعا را به جا آورید. در مقابل حقیقت شرعیه، دو اصطلاح دیگر نیز در آثار دانشمندان با عنوان حقیقت عرفیه و حقیقت قانونیه به‌کار رفته‌است» (ر.ک؛ محقق‌داماد، 1379: 15ـ21).

🔴کثرت استعمال

«برخی از کلمات به سبب کثرت استعمال در دوره‌ای خاص یا در زمینه‌ای خاص، از باب غلبه شهرت پیدا می‌کنند و در حقیقت، توسعة معنایی می‌یابند؛ مانند کلمة "روضه" که به مجلس سوگواری اطلاق می‌شود» (امینی و نیازی، 1394: 58). از آنجا که کتاب روضةالشهداء در مجالس سوگواری خوانده می‌شد، در دوره‌های بعد به چنین مجالسی نیز روضه می‌گفتند (ر.ک؛ محدثی، 1384: 189)، با آنکه اصلاً از چنین کتابی در این مجالس ذکری به میان نمی‌آید.

🔴تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی

گاهی تحولات سیاسی‌ـ اجتماعی که در یک جامعه پدید می‌آید، باعث می‌شود معنای برخی از کلمات تغییر یا توسعه یابد، به‌ویژه اگر این تحولات ویژگی فرهنگی پررنگی داشته باشند؛ مثلاً واژة «استکبار» پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران مفهوم تازه‌ای پیدا کرد. این کلمه در عربی، مصدر و اسم معناست و مفهوم برتری‌جویی و برتری‌خواهی را می‌رساند و معادل عربی آن، «تعالی» است!!

اما پس از انقلاب، این کلمه به کشور قدرتمند و ظالمی که قصد دارد بر کشورهای دیگر سلطه و سیطره داشته باشد، اطلاق شد و به «اسم ذات» تغییر معنا داد. واژه‌های طاغوت و نهضت نیز همین مسیر را پیمودند. البته روند تحول اسم معنا به اسم ذات در زبان عربی سابقه دارد و در واقع، نوعی تأویل است؛ مانند «زیدٌ عدل» که مفهوم «زیدٌ عادل» را می‌رساند:

«در عربی معاصر نیز احتلال (اشغالگری) به معنای محتلّ (اشغالگر) و سیاسةالإنفتاح (سیاست‌ باز) به سیاسةالأبواب المفتوحة (سیاست درهای باز) ترجمه می‌شود؛ مانند:

قام الإحتلال بقصف المدن الفلسطینیة و قراها أمس: اشغالگران دیروز اقدام به بمباران شهرها و روستاهای فلسطینی کردند» (ناظمیان، 1381: 83).

🔴به‌گزینی

برخی از کلمات عربی در فرهنگ فارسی‌زبانان معنای منفی داشتند و ممکن بود بر شخصیت اجتماعی گوینده نیز تأثیر منفی بگذارد. از این رو، کلمات عربی دیگری در زبان فارسی ساخته شد که مترادف همان کلمات عربی بود، ولی اولاً صراحت نداشت و ثانیاً هیچ مفهوم منفی از آن فهمیده نمی‌شد. به عنوان مثال، کلمات «#قضای_حاجت» و «#مستراح» در برابر کلماتی چون «#دفع_مدفوع» و «محل ادرار» ساخته شد.

ادامه..

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بررسی واژگان عربی در زبان فارسی و تغییرات معنایی انها در طول زمان


@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

علی رضا قربانی خواننده مشهور ایرانی:

من عاشق موسیقی عرب هستم و همیشه گوش میدم ، همچنین قرآن زیاد گوش میدم ، خصوصا قاریان مصری که به چه زیبایی قرآن رو قرائت میکنند ، انچنان ملودی پردازی و تکنیک دارند که تحسین برانگیز هست . حیرت زده از ملودی و الحان آنان میمانم , که چگونه ۴۰ دقیقه یک نفر به عنوان سولو قرآن قرائت میکنند

@tamadone_islami
@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بخش اول دانشمندان عرب

@tamadone_arab
@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

Hannibal

masc. proper name, name of the Carthaginian general (c. 247-183 B.C.E.) who hounded Rome in the 2nd Punic War, from Punic (#Semitic) Hannibha'al, literally "my favor is with Baal;" first element related to Hebrew hanan "he was gracious, showed favor" (see Hannah); for second element see Baal.

https://www.etymonline.com/word/Hannibal

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

(Punic: 𐤇𐤍𐤁𐤏𐤋). It is a combination of the common #Phoenician masculine given name Hanno with the Northwest #Semitic #Canaanite deity #Baal بعل (lit, "lord") a major god of the Carthaginians ancestral homeland of Phoenicia in Western Asia. Its precise vocalization remains a matter of debate. Suggested readings include Ḥannobaʿal, Ḥannibaʿl, or Ḥannibaʿal, meaning "Baʿal/The lord is gracious", "Baʿal Has Been Gracious",or "The Grace of Baʿal"

It is equivalent to the fellow #Semitic Hebrew name Haniel. Greek historians rendered the name as Anníbas (Ἀννίβας).

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

عربهای سیستانی

از بوشنج تا (سیستان) از طرف بیابان پنج منزل و بقولی هفت منزل راه است و آن سرزمینی است ارجمند و شهری بزرگ آن (بست) است که ( معن بن زائده شیبانی) در آن فرود آمد و در خلافت ابو جعفر منصور همانجا بود و اهالی آن مردمی از عجم اند و بیشترشان میگویند ایشان از #یمن و از قبیله #حمير بدینجا #منتقل شده اند و نواحی آن مانند...

📚منبع: کتاب البلدان صفحه ۵۶ ترجمه فارسی احمد بن اسحاق یعقوبی

@tamadone_islami

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

نکاتی جالب از عظمت زبان عربی

زبانی که خداوند برای ارسال آخرین وحی و کلام خود از آن استفاده کرد ، زبانی که بیشترین واژگان را برای انتقال در اختیار دارد ، در کمترین حجم بیشترین و دقیق ترین معانی را منتقل میکند

به عنوان مثال افعال در زبان عربی به جای شش صیغه، چهار ده صیغه دارند، تمامی اسم ها مؤنث و مذکر دارند و افعال و ضمایر و صفت ها هم مطابق آنها می باشند. فراوانی مفردات و اشتقاق کلمات، دستور زبان و فصاحت و بلاغت آن نیز، این زبان را از دیگر زبان ها ممتاز می سازد.

بدون تردید خداوند برای آخرین کتاب آسمانی خود، که تا ابد زنده و پاینده خواهد بود، بهترین زبان را انتخاب می کند و برای دفع هر گونه ابهامی همه جا انتخاب آن را به خود نسبت داده و از آن به «عربی مبین» یاد می کند

«اگر این کتاب را قرآنی غیر عربی نازل کرده بودیم قطعا می گفتند: "چرا آیات آن روشن بیان نشده است؟ کتابی غیر عربی و عرب زبان؟ بگو این کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند رهنمود و درمانی است.»


@tamadone_islami
@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

قبایل عرب ساکن در ساحل دریای سرخ

در سواحل شرق دریای سرخ در 169 قبل از میلاد، مورخ یونانی Agatharchides of Knidos (آغاثارشیدس کنیدوسی ) قبایل عرب ساکن در این منطقه را برمی شمارد.

1 - نبطیان در خلیج لایانیان، یعنی عقبه
2 - ثمودیان به سمت جنوب دنبال می شوند
3 - سپس اعراب الضبیع که بادیه نشینان بر شتر زندگی می کنند
4 - سپس علییان و غسانیان
5 - سپس کربیان و سپس سبائیان.

[AGATHARCHIDES OF CNIDUS ON THE ERYTHRAEAN SEA ترجمه و ویرایش توسط STANLEY M. BURSTEIN LONDON 1989 p151 - 159]

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

حضور عرب ها در مصر قبل از اسلام

حضور عرب در مصر هزاران سال قبل از فتح اسلامی بوده و اسکان عربها قرن ها قبل از فتح اسلامی در مصر در گزارش های تاریخی امده است!!

1 - ظهور عرب ها در مصر از هزاره دوم قبل از میلاد در قرن هجدهم قبل از میلاد آغاز می شود.

کنعانیان وارد مصر شدند و دولتی در دلتای شرقی یا دره نیل تأسیس کردند[ وضعیت سیاسی مصر در دوره میانی دوم، C. 1550-1800 قبل از میلاد]

2 - بعدها هیکسوس ها، گروهی از اعراب کنعانی، در هزاره دوم پیش از میلاد وارد مصر شدند و بر مصر حکومت کردند و به مدت یک قرن و نیم پادشاهان و رهبران آن بودند.

نام هیکسوس ترجمه یونانی کلمه شاسو، و شاسو در میان مصریان است و نسب مصری آنها به کشور رتنو بر می گردد، طبق گفته مصر بت پرستان باستان به معنی کشور کنعان است و کشور کنعان فلسطین است. ، جنوب سوریه و لبنان در آثار باستانی در مورد حمله مردم عرب به مصر پایین آمده است.

📚[اعراب قبل از اسلام، جورجی زیدان 57]

اولین کسی که به عرب بودن و عربگرایی هیکسوس ها اشاره کرد، مانیتون سکندری بود، سپس یوسف یهودی، معروف به یوسفوس.

📚[تاریخ یوسفوس، تاریخ مانیتون مصری]

از اینجا به نظر می رسد که حضور تاریخی اعراب قبل از اسلام و قبل از مسیحیت در مصر وجود داشته است

3 - هرودوت یونانی در تاریخ خود آورده است که بلاد عرب برای او سرزمین های شرقی نیل همراه با صحرای سوریه و شبه جزیره عربستان بوده است.

هرودوت از وجود قبایل عرب و حضور عظیم اعراب در شرق مصر و در ساحل دریای سرخ یاد می کند و اینکه بخش های شرقی مجاور رود نیل ساکنان عرب است.

📚[المفصل جواد علی، به نقل از تاریخ هرودوت]

4 - استرابون ذکر کرده است که شهر قفط شهری است که توسط اعراب اداره می شود و به آن کالا حمل می کنند و نیمی از جمعیت شهر را اعراب تشکیل می دهند و این شهر مشترک بین اعراب و مصریان است.

📚[ Strabo 17.1.45 ]

5- پلینی و استرابون گزارش می دهند که تعداد اعراب در صد سال اول حکومت رومیان بر مصر دو برابر شده است.

📚[البیان و الاعراب مقریزی]

6 - در این تصویر بالا سند رسمی یونانی در مورد درخواست تعیین #فرماندار_عرب برای فیوم در سال 258 قبل از میلاد را می بینیم.

حضور اعراب در فیوم که در دوران کلاسیک (Philadelphia Arsinoites) نامیده می شد، از طریق اسناد پاپیروس قابل لمس است

اولین سند زنون وزیر دارایی بطلمیوسی طبقه بندی شده (PSI V 538) و به تاریخ 258 قبل از میلاد، نامه ای از گروهی از افسران عرب (افسران پلیس) در مورد درخواست آنها برای انتصاب یکی از آنها به سمت (Epistatēs) است. که اکنون معادل درجه استانداری است.

اعراب فیوم محله ای داشتند که یکی از چهار محله شهر را تشکیل می داد (ἀμφόδου Ἀράβων).

سند دوم طبقه بندی شده به (psi.5.538) و به تاریخ 209 میلادی یعنی با فاصله حدود 467 سال از سند اول مربوط به قرارداد ثبت خانه با مشکلات ورثه است و یکی از دست اندرکاران این خانه یک زن است. و شوهرش از محله عرب نشین فیوم است

7 - جرجی زیدان در شجره نامه عرب های باستان اشاره می کند که مصریان برخی معماری خود را از اعراب یمن یعنی سبا بن یشجب گرفته اند و این نشان می دهد که مصریان هزاران سال تحت تأثیر اعراب بوده و با آنها ارتباط داشته اند.

[تبارشناسی اعراب باستان]

وجود اعراب در دوران قبل از اسلام و در اصل از قدیم الایام در میان مردم آن بوده اند

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بازسازی چهره های فراعنه ی مشهور مصر باستان

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

تاریخچه ی ضرب سکه در تاریخ عرب باستان

دولت های عربی معین و قتبان از قرن پنجم و چهارم قبل از میلاد شروع به ضرب سکه کردند

@tamadone_arab

Читать полностью…

تاریخ باستان جزیرة العرب

بازسازی شهر بغداد در دوران خلافت عباسی با هوش مصنوعی 🇮🇶

شهر بغداد مقر اصلی خلافت اسلامی که توسط خلیفه عباسی ابوجعفر المنصور در سال 762-768 میلادی به عنوان مقر رسمی دولت عباسی ساخته شد.

بغداد در بیشتر دوران حکومت عباسیان در دوران طلایی اسلام یکی از بزرگترین شهرهای جهان بود و با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر به پایتخت جهان باستان تبدیل شد.

نام رسمی آن در عصر عباسیان مدینه السلام است و بغداد در آن دوره مرکز عالم فکری و مقصد همه علما و مسافران بود در آن دوره از این شهر در مهندسی و پزشکی و شیمی ، زیست شناسی و ریاضیات پیشرفت کردیم

در ساحل غربی دجله و در روستای باستانی بغداد ساخته شد و ساخت آن حدود چهار سال طول کشید و مساحت آن حدود چهار فرسنگ بود.

از معروف ترین بناهای شهر گرد می توان به قصر طلا، مسجد المنصور و کتابخانه بیت الحکمه اشاره کرد.

گويي ديوار بيروني آن حدود 30 متر بود و در روايات تاريخي هشت دروازه بغداد و درهاي خارجي آن چهار تا بود. (باب کوفه و باب البصره و باب الشام و باب خراسان)


@tamadone_islami

Читать полностью…
Subscribe to a channel