اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab
اینکه در ابتدا زبان و الفبای آرامی خالص و ساده به این ترتیب به گندارا وارد شد، همانطور که بوهلر در سال ۱۸۹۵ حدس زده بود، اخیراً با کشف یک کتیبه آرامی توسط سر جان مارشال در تکسیلا ثابت شده است.
وقتی اولین کتیبههای خاروشتی در قرن سوم ق.م ظاهر میشوند، الفبا برای بیان صداهای اضافی مورد نیاز یک زبان هندی سازگار شده است؛ اما برخلاف برهمی که بیشتر تکامل یافته، هنوز نشانههای واضحی از منشأ سامی خود، هم در جهتگیری از راست به چپ و هم در نمایندگی ناقص مصوتها، دارد."
https://www.jstor.org/stable/593239?searchText=&searchUri=%2Faction%2FdoBasicSearch%3FQuery%3DThe%2Borigin%2Bof%2Bthe%2BOld%2BPersian%2Bcuneiform%2Bscript%26so%3Drel%26pagemark%3DeyJwYWdlIjoyLCJzdGFydCI6MjUsInRvdGFsIjoxMDEyfQ%3D%3D%26groupefq%3DWyJtcF9yZXNlYXJjaF9yZXBvcnRfcGFydCIsInJldmlldyIsInJlc2VhcmNoX3JlcG9ydCIsInNlYXJjaF9jaGFwdGVyIiwiY29udHJpYnV0ZWRfdGV4dCIsInNlYXJjaF9hcnRpY2xlIiwiY29udHJpYnV0ZWRfYXVkaW8iLCJjb250cmlidXRlZF92aWRlbyJd&ab_segments=0%2Fbasic_search_gsv2%2Fcontrol&searchKey=&refreqid=fastly-default%3A1c590ddb9503fd06ca27c6789d8c5e40&initiator=recommender&seq=1
تأثیر آرامی و عیلامی
مایرهوفر اشاره میکند که مخترع خط پارسی (احتمالاً یک کاتب چندزبانه در دربار) از خط آرامی (بیواکال) و هجاسنج عیلامی الهام گرفته بود.
آیا فارس ها از خود الفبا داشتند؟
آقای(محمد جواد مشکور)
زبان شناس، تاریخ نگار، ایران شناس و ادیب پاسخ می دهد :
متن : داریوش برای ایجاد ارتباط بین مردم امپراطوری خود خط و زبان آرامی ( نیای عربی را که پیش از وی در بین النهرین و شامات رواج داشت به عنوان زبان دولتی و رسمی برگزید وجود آثار و نوشته های آرامی در تمام مناطق امپراطوری هخامنشی دلالت آن دارد که در عصر هخامنشی خط و زبان آرامی از مصر تا ایران رواج داشته وجود کتیبه ها با زبان کامل آرامی این امر را ثابت میکند که تا دوره اشکانی هنوز هیچگونه هزوارش وجود نداشته و متون آرامی چنانکه نوشته شده به همان زبان خوانده میشده است
📚 سنت شفاهی انتقال متون و سینه به سینه بودن این سنت ها در بین اقوام ایرانی ، سخن ژان کلنز و مری بویس :
ایرانیان به احتمال قوی در ابتداء اوستا را سینه به سینه منتقل می کرده اند زیرا به نظر می رسد که [ در روزگاران کهن هیچ یک از اقوام ایرانی خط به کار نمی برده اند ] .
خط میخی پارسی از خط میخی اکدی(بابلی) مأخوذ است.
در زمان پادشاهی کوروش از کاتبان عیلامی استفاده میشد، سپس در سال 539 ق م پس از فتح بابل، کاتبان آرامی و بابلی نیز به کاتبان عیلامی دیوان اداری کوروش اضافه شد، اینک پارسها که بر قلمرو بزرگی از مدیترانه تا آسیای میانه حکمرانی میکردند از خود خطی نداشتند، نه پارسها و نه نیاکانشان و نه مادها و نه هیچ قوم ایرانی(=آریایی)در شمال و شرق از خود خطی نداشتند، داریوش اول، در پایان سال 520 و اوایل سال 519 ق م به کاتبان عیلامی و آرامی دیوان خود دستور داد که خط میخی پارسی(=ایرانی) را اختراع کنند(1)
سیستم نوشتاری [خط پارسی] همان سیستمی بود که مردم وان یا خاپیرتی آن را به کار میبردند.
اما علاوه بر این، الفبای پارسی واقعاً یک الفبا به معنای دقیق کلمه نیست.
خب بریم یکم تخصصی تر به این موضوع برسیم و بیینیم این دست و پا زدن خراسانیکا و دوستان به کجا میرسه !😀
من در مورد منشا خط فارسی باستان از Archibald Henry Sayce (هنری سایس ) یکی از برجستهترین آشورشناسان قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ که عینا در این مقاله به نقد نظریه جولیوس اوپرِت (Julius Oppert) درباره منشأ خط میخی پارسی میپردازد ، استناد میکنم.
سایس استدلال میکند که نظریه اوپرِت بیش از حد پیچیده است و نیازی به فرضیههای غیرضروری ندارد. او پیشنهاد می دهد که خط پارسی بهطور مستقیم از کاراکترهای بابلی با ارزشهای صوتی متناظر گرفته شده، مشابه آنچه در سیستمهای دیگر رخ داده است.
🔴 شواهد زبان فارسی باستان فقط در کتیبه های هخامنشی!
فارسی باستان که نیای فارسی امروز ما به شمار می رود، زبانی است که در دوره هخامنشیان در پارس بدان تکلم می شده و تنها آثار مکتوب آن کتیبه های شاهان هخامنشی است که به خط میخی نوشته است.
اما زبان دیوانی و مکاتبه شاهنشاهی ایران #آرامی بوده است. نامه های دولتی را دبیران آرامی زبان یا آرامی دان از گفته شاه یا فرمان روایان دیگر که به فارسی باستان بیان می شد، با از گفته فرمان روایی که زبان دیگری داشت، به زبان آرامی باز می گردانیدند و می نوشتند و نامه هایی را که از استان های دیگر شاهنشاهی به زبان آرامی می رسید ، برای شاه به فارسی باستان ، یا برای حکمرانی که نامه خطاب به اوبود به زبان خود او ترجمه کرده می خواندند. تعدادی از این مکاتبات متعلق به قرن پنجم ق.م به زبان آرامی بر روی چرم در مصر به دست آمده که متعلق به ساتراپ مصر به نام ارشام است.
👈 شاهدی در دست نیست که اساس آن بتوانیم استناد کنیم که فارسی باستان به صورت مکتوب جز در کتیبه شاهان هخامنشی، که به خط میخی است، در جای دیگر نیز به کار رفته باشد».
حال ببینیم خط میخی پارسی چقدر تونست کاربردی و عملی بشه و چه اشکالاتی داشت؟ و اصولا دلایل عدم فراگیری و زوال سریع خط میخی پارسی پس از داریوش چه بود؟
@tamadone_islami
پاسخ به #جفنگیات خراسانیکا
میگه همه ی خطوط از یک سامانه مادر اخذ شدند😂
میگه خط میخی پارسی تنها خط میخی ابداعی است و از خطوط بین النهرین توسعه نیافته😂
و خط میخی پارسی سامانه مادر نداشته؟!😂
@tamadone_arab
(آ ب س د )ABCD
تکامل الفبا در باستان
@tamadone_arab
بررسی زبانهای سامی باستانی فنیقی و گعز
اعداد و جمله های مشابه
@tamadone_arab
تلفظ الفبای عبری
چقدر شبیه عربی است
@tamadone_arab
ریشههای عربی دیک دیل، بهویژه از طریق پدر لبنانیاش، در حس ریتمیک و ملودیهای شرقی موسیقی او مشهود است. او در مصاحبهها از تأثیر موسیقی عربی و مدیترانهای که در کودکی شنیده بود، بهعنوان منبعی برای خلاقیتش یاد کرده است.
آهنگ "Misirlou"(مصر ) نهتنها به دلیل استفاده در فیلمهایی مثل Pulp Fiction (به کارگردانی کوئنتین تارانتینو) به شهرت جهانی رسید، بلکه بهعنوان نمادی از پیوند فرهنگهای شرقی و غربی در موسیقی مدرن شناخته میشود.
این موسیقی یک ملودی مشترک در فرهنگهای شرق مدیترانه (شامل موسیقی عربی، یونانی، ترکی و یهودی سفاردی) است. نام "Misirlou" (به معنای «دختر مصری» در ترکی/عربی) و حالوهوای ملودی آن نشاندهندهی تأثیرات موسیقی عربی است، بهویژه از نظر مقیاسهای موسیقایی (مانند مقامهای عربی) و ریتمهای خاورمیانهای.
@tamadone_arab
مقاله ی الفبای فنیقی در سوماترا
پروفسور E. J. رپسون (J) اظهار میدارد:
"هر دو الفبای که امروزه بهعنوان برهمی و خاروشتی شناخته میشوند، منشأ سامی دارند؛ یعنی بهطور نهایی از همان منبعی سرچشمه میگیرند که الفباهای اروپایی. اینها در دورههای مختلف و احتمالاً از مسیرهای متفاوت به هند وارد شدند. برهمی در سراسر شبهقاره و سیلان یافت میشود. زادگاه خاروشتی در شمالغرب است؛ و هرگاه در جای دیگری یافت شود، وارداتی بوده است.
خب خراسانیکیای عزیز میخ بر تابوت شما آوردم
مانفرد مایرهوفر (Manfred Mayrhofer) یکی از برجسته ترین ایرانشناسان قرن بیستم، در این مقاله به بررسی منشأ خط میخی پارسی باستان میپردازد. او استاد دانشگاه وین و نویسنده فرهنگ لغت پارسی باستان است
بریم نظر ایشون رو هم ببینیم
مایرهوفر به نظر وایسباخ (که خط پارسی را یک اختراع مستقل میداند) و نقد کامنهوبر (Kammenhuber) اشاره میکند، که ادعا میکند وایسباخ در ۱۹۱۱ به اختراع مجدد فکر نکرده بود، اما این را گمراهکننده میداند.
1.سرباز کلیبناربوس (Clibanarius) از اهواز، اواسط قرن سوم میلادی
کلیباناریوس Clibanarius" به سربازان زرهپوش سنگین سواره اشاره دارد که در امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و ساسانیان به کار گرفته میشدند.2. سرباز کمکی عرب تنوخی، قرن چهارم میلادی؛
تنوخی ها یک قبیله عرب بودند که در قرن سوم و چهارم میلادی در منطقه شام (سوریه امروزی) و بینالنهرین زندگی میکردند. آنها بهعنوان متحدان امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و گاهی ساسانیان عمل میکردند
لخمیها یک دودمان عرب بودند که در جنوب عراق امروزی (حیره) مستقر بودند و از قرن سوم تا ششم میلادی بهعنوان متحدان ساسانیان عمل میکردند.
این سوارکاران با زره سبک، نیزه، و شمشیر مجهز بودند و به دلیل چابکی و مهارت در جنگهای صحرایی معروف بودند
📌#پلاس
در مورد دو لوح میخی ارشامه و اریارمنه
📌محمد معین به مجتبی مینوی :
نه فقط در مساله کاپوس نامه ریچارد فرای که حتی به کتیبه ها و سکه ها و ظروف قدیم هم باید با نظر تردید نگریست.
اخیرا دو لوحه به خط میخی و زبان پارسی باستان از مملکت خارج و در آمریکا عرضه شد که گفتند در همدان پیدا شده و متعلق به ارشامه جد داریوش و اریارمنه پدر ارشامه هستند و در آن ها خود را (شاه بزرگ، شاهنشاه) معرفی می کنند.
من همان وقت در چند جا از جمله مجله پشوتن به انگلیسی اشکالات آن ها را یاد آور شدم و تقاضای آزمایش فنی آن ها را دادم. چنین کاری نشد و دکتر گیرشمن در کتاب ایران این دو لوحه را از أمهات اکتشافات اخیر دانست.
تاریخچه و ابداع خط میخی فارسی باستان در زمان داریوش اول هخامنشی بدست عیلامی ها
📚تاریخ خط میخی فارسی باستان، دکتر پرویز رجبی، ص 104 تا 108
@tamadone_arab
گاهی نیز میل به تقارن باعث تغییر بیشتر شکل کاراکتر میشد؛ به این ترتیب، یک میخ عمودی ممکن بود به یک میخ افقی تبدیل شود، یا جایگاه دو میخ جابهجا میشد. با در نظر گرفتن این دو اصل سادهسازی، فکر میکنم بهراحتی بتوانیم بسیاری از حروف پارسی را به نمونههای اصلی بابلی آنها ربط دهیم.
بدون شک هنوز برخی از آنها هستند که نمیتوانم توضیح دهم؛ اما باور دارم که تعداد کافی از آنها برای تحلیل وجود دارند تا صحت روشم را ثابت کنند، و توضیح بقیه تنها به زمان نیاز دارد.
📌نکته من:
اشاره به انتخاب مصوت های بلند بابلی برای پارسی، نشاندهنده تطبیق مستقیم با سیستم های پیشین است
ترجمه این صفحه :
تنها نظریه علمی که تاکنون برای توضیح منشأ الفبای میخی پارسی ارائه شده، نظریه هوشمندانهای است که دکتر اوپرِت پیشنهاد کرده است.
نقص این نظریه این است که بیش از حد پیچیده است. دشوار است باور کنیم که مخترع این الفبا به سراغ روشی اینچنین پیچیده برای به دست آوردن حروف مورد نیازش رفته باشد، در حالی که هجاهای #بابلی مجموعهای گسترده از نمادها را در اختیار او قرار میداد که نماینده هجاهای ساده بودند.
علاوه بر این، نظریه مذکور به محقق مدرن که اذعان دارد شکلهای اصلی حروف تغییر کردهاند و در عین حال تلاش میکند کلمه پارسی دقیق را که برای نشان دادن یکی از چندین ارزش ایدئوگرافیک یک کاراکتر اولیه فرضشده انتخاب شده، تعیین کند، میدان گستردهای برای گمانهزنی باز میگذارد.من متقاعد شدهام که این فرضیه پیچیده و قابلچالش ضروری نیست و ممکن است حروف الفبای پارسی را بتوان مستقیماً از آن کاراکترهای بابلی که دارای قدرتهای صوتی متناظر بودند، مشتق کرد، همانطور که کاراکترهای هجاهای دومین دوره هخامنشی (آماردی) یا وانیک میتوانند از سیستم نوشتاری آشور-بابل مشتق شوند.
اگر نظریه او درست بود، پارسیان اصلاً ایدئوگرامها را وام نمیگرفتند. اینکه آنها این کار را کردند، به وضوح نشان میدهد که روشی که برای شکلگیری الفبای خود به کار بردند...Читать полностью…
🟣جعل و نادانی به سبک چادرنشینان پانعرب به رهبری مروان پاشا ادمین چنل تاریخ باستان جزيرة العرب و تمدن اسلامی
فقط پستش که درباره خط میخی پارسی رو ببینید که به صورت کاملا مشخص از چت جی پی تی کپی کرده😁
• اولا ما تاریخدان مشهوری به اسم rolf Rollinger نداریم! و چنین مقاله ای هم دقیقا به این اسم نداریم و نکته جایی جالب تر میشه که اسم اون شخص Robert Rollinger هست و در اثرش A Companian to The achaemenid Persian Empire اصلا اثری از گفتمانی درباره خط میخی پارسی نیست😂
• نویسنده بعدی درست نام برده شده با این حال اثر این اسم رو درست ننوشته آقا مروان بلکه اثر اصلی این پژوهشگر نامش Handbook to Life in the Persian Empire منتشر یافته در سال ۲۰۱۱ است که بیشتر به بیان موضوعات دیگر نسبت به خط میخی پارسی میپردازه و چنین ادعایی توسط وی مطرح نشده.
• میرسیم به پیر برایان فقید در کتاب From Cyrus to Alexander که اونم به ابداع کنندگان خط میخی اشاره نمیکنه!!
پ.ن: دستخوش استاد مروان فقط برای توهماتت لاقل یک اسکرین از منبع بده 😂
@Vispobishe | ویسپوبیشЧитать полностью…
خردورزی عامل جاودانگی است.
خط میخی پارسی، که در زمان داریوش بزرگ (حدود ۵۲۲-۴۸۶ ق.م) برای زبان پارسی باستان بدست کاتبان عیلامی و بابلی توسعه یافت، برخلاف دیگر خطوط میخی باستان (مثل اکدی و بابلی) که قرنها و هزاران سال دوام آوردند، بهسرعت پس از دوره هخامنشی از رونق افتاد و تا اواخر قرن چهارم ق.م تقریباً منسوخ شد.
🟣دلایل زوال خط میخی پارسی
📌تکزبانگی این خط
خط میخی پارسی بهطور خاص برای زبان پارسی باستان طراحی شده بود و انعطاف پذیری کمی برای نوشتن زبانهای دیگر امپراتوری هخامنشی (مثل عیلامی، اکدی، یا آرامی) داشت. به گفته پیر بریان (Pierre Briant) در From Cyrus to Alexander (2002)، این خط برای کتیبههای سلطنتی و تبلیغاتی مناسب بود، اما برای اسناد اداری روزمره کافی نبود.
📌تعداد محدود علامات خط میخی پارسی :
با ۳۶ علامت (۲۳ هجایی و ۸ ایدئوگرافیک)، این خط برای متون پیچیده (مثل قراردادها یا اسناد تخصصی اداری ) مناسب نبود، در حالی که خط اکدی با صدها علامت قابلیت بیشتری داشت.
📌نبود دترمیناتیوها:
خط پارسی: فاقد دترمیناتیوها (علائم کمکی برای مشخص کردن دسته کلمات مثل نامها یا مکانها) بود، که باعث ابهام در متون طولانی میشد.
ساختار هجایی خط پارسی (مانند da-a-ri-ia-va-uš برای "داریوش") بهخوبی تغییرات گرامری مثل حالتها (cases) یا زمانها را نشان نمیداد، زیرا بیشتر بر تلفظ تمرکز داشت تا قواعد نحوی.
اما خط اکدی با ترکیب لوگوگرامها و هجاها، قادر به نشان دادن گرامر پیچیده زبانهای سامی (مثل حالتهای اسمی و افعالی) بود، که برای متون ادبی و حقوقی حیاتی بود.📌ناتوان بودن خط پارسی میخی در مقابل خط آرامی
خط آرامی، که در امپراتوری هخامنشی بهعنوان زبان و خط اداری رایج بود، به دلیل سادگی (حروف الفبایی) و قابلیت استفاده در زبانهای مختلف، خط پارسی را کنار زد.پس از مرگ داریوش، استفاده از خط پارسی به کتیبههای سلطنتی محدود شد، در حالی که آرامی برای مکاتبات و تجارت غالب شد. این روند با فتوحات اسکندر مقدونی (۳۳۰ ق.م) شدت گرفت.
برخلاف خط اکدی که قرنها در بین کاتبان آموزش داده شده بود، خط پارسی به دلیل عمر کوتاه و تمرکز بر کتیبهها، بهطور گسترده آموخته نشد.و اصولا عموم مردم اصلا قادر به خواندن و نوشتن خط میخی پارسی نبودند.📌مقایسه با دیگر خطوط میخی:
خطوط میخی اکدی و بابلی هزاران سال (از ۳۰۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ق.م) دوام آوردند، زیرا در متون ادبی، حقوقی، و تجاری استفاده میشدند و توسط تمدنهای متعدد (سومری، اکدی، آشوری، بابلي) تداوم یافتند. این در حالی است که خط پارسی تنها برای اهداف سلطنتی و در یک دوره کوتاه (حدود ۱۵۰ سال) انهم به صورت سلطنتی نه فراگیر استفاده شد.📌پشتیبانی فرهنگی:
تمدنهای بینالنهرینی از نهادهای دینی و آموزشی برای حفظ خطوط میخی بهره بردند، اما هخامنشیان پس از داریوش چنین سیستمی را توسعه ندادند.
خط میخی پارسی، که در زمان داریوش بزرگ (حدود ۵۲۲-۴۸۶ ق.م) توسعه یافت، ریشهای مستقیم در سامانههای میخی بینالنهرینی، بهویژه خط میخی اکدی (آشوری-بابلي) دارد.
با این حال، این خط بهعنوان یک نظام نوشتاری مستقل طراحی شد که از خط میخی #عیلامی و #اکدی الهام گرفته بود.
مطالعات زبانشناسی نشان میدهد که هخامنشیان از خط عیلامی (که خود از خط سومری مشتق شده بود) بهعنوان پایهای برای سادهسازی و تطبیق با زبان پارسی باستان استفاده کردند.
به گفته رولف رولز (Rolf Rollinger) در Persische Keilschrift und ihre Ursprünge (2010)، این خط با ترکیب عناصر اکدی و عیلامی، یک سیستم جدید و بومی برای امپراتوری هخامنشی ایجاد کرد.خط میخی پارسی اصولا از طریق تماس فرهنگی و اداری با بینالنهرین شکل گرفت. این خط با حذف پیچیدگیهای خطوط قدیمیتر و تطبیق با الفبای پارسی، یک نظام سادهتر را ارائه داد.
خط پارسی برای اهداف خاص (تبلیغات سلطنتی) بهتر بود، اما برای کاربردهای روزمره، خطوط اکدی و آرامی به دلیل انعطافپذیری و سابقه طولانیتر، برتری داشتند.اما ابداع کنندگان این خط ؟!
مارگارت کولسون پیشنهاد میکند که این پروژه احتمالاً تحت نظارت داریوش و با همکاری کاتبان عیلامی (که خط عیلامی را میشناختند) و مشاوران بابلي انجام شده است.مثلا کتیبه بیستون که اولین استفاده گسترده از خط پارسی است، شامل سه نسخه (پارسی، عیلامی، اکدی) است.
این نشان میدهد که کاتبان چندزبانه در ابداع آن نقش داشتهاند. رولف رولز نیز در مطالعهاش (2010) به نقش کاتبان عیلامی در سادهسازی علامات تأکید دارد.برخی افراد جاهل و غیر متخصص معتقدند که خط میخی پارسی بهطور کامل یک اختراع بومی و بدون ریشه در سیستمهای پیشین است!!😂
با بررسی کتیبههای هخامنشی، نشان می دهد که خط پارسی از تکنیکهای حکاکی و ساختار علامات اکدی و عیلامی الهام گرفته شده است. و به استفاده از لوحهای گلی بابلي در دربار هخامنشی اشاره میکند که پیشزمینهای برای توسعه خط پارسی بوده.(Margaret Cool Root در The Persian Empire)
که خط میخی پارسی برای تطبیق با زبان پارسی باستان طراحی شد، اما ساختار هجایی و ایدئوگرافیک آن از سیستمهای بینالنهرینی اقتباس شده است. او تأکید میکند که بدون پیشزمینه اکدی، چنین سیستمی نمیتوانست بهسرعت توسعه یابد.Pierre Briant در From Cyrus to Alexander
و هخامنشیان پس از فتح بابل (۵۳۹ ق.م) و عیلام، کاتبان محلی را به خدمت گرفتند. این کاتبان، که با خطوط عیلامی و اکدی آشنا بودند، نقش کلیدی در ابداع خط پارسی داشتند(Rollinger, 2010)
همچنین شباهتهای ساختاری علامات پارسی، مثل شکلهای زاویهدار و جهت عمودی، مستقیماً از عیلامی و اکدی گرفته شده و تنها سادهسازی شدهاند، نه از صفر طراحی شدهاند.
این کندوی سنگی 800 ساله در کوههای سروات عربستان سعودی زمانی حدود 1200 کندوی زنبور عسل را در خود جای داده بود و در دوران قرون وسطی بهعنوان یک مرکز اصلی تولید عسل شناخته میشد.
این سازه که حدود سال 1200 میلادی ساخته شده، دارای تراسهای با دقت طراحیشده و بقایای یک دژ محافظتی است که نبوغ سازندگانش را به نمایش میگذارد؛ کسانی که از چشمانداز ناهموار این منطقه برای زنبورداری پایدار بهرهبرداری کردند. این مکان باستانی، که گواهی بر شیوههای پیشرفته کشاورزی در شبهجزیره عربستان است، با ترکیب تاریخ، معماری، و پاداشهای شیرین طبیعت همچنان شگفتانگیز است.
تراسهای سنگی نشاندهنده تکنیکهای مهندسی پیشرفتهای هستند که برای محافظت از کندوها در برابر بادهای شدید و حیوانات وحشی طراحی شدهاند. دژ محافظتی احتمالاً برای جلوگیری از غارت توسط قبایل متخاصم یا حیوانات ساخته شده بود.
سفر 9000 کیلومتری کلمات عربی در زبان اندونزیایی و مالایی
@tamadone_arab
ویدیویی از بررسی اصطلاح لغات سامی به العروبیه
https://youtu.be/t7oGpzB6FzI?si=OZeWY5jhTC-JP-I_
@tamadone_arab
آهنگ Misirlou از دیک دیل منصور در فیلم کوانتین تارنتینو
به زیبایی سنت های موسیقی شرقی و عربی دیده میشود در این موسیقی
@tamadone_arab
#تاریخ_عرب_معاصر
#موسیقی_عرب
اکثرا ما در فیلم داستانه های عامه پسند Pulp Fiction (به کارگردانی کوئنتین تارانتینو) با موسیقی متن این فیلم اشناییت داریم!!
اما نکته و ریشه ی این موسیقی به سنت موسیقیایی فولکور عربی و خصوصا خالق اصلی این اثر برمیگردد
دیک دیل (Dick Dale)، که اغلب بهعنوان یکی از پیشگامان موسیقی پانک راک و سبک سِرف راک (Surf Rock) شناخته میشود، یک نوازنده گیتاریست آمریکایی با ریشههای #لبنانی_عربی بود. او با نام اصلی ریچارد آنتونی منصور (Richard Anthony Mansour) شناخته میشود.
ادامه...
@tamadone_arab