آکادمی مدیریت استراتژیک، مسیرِ متفاوتِ اندیشیدن... ☎️ارتباط با ما @manager_irst 👈
به یک معنا، سیاست خارجی ایران، از Leverage نظامی و امنیتی بهرهمند است و آن هم با احتیاط مدیریت میشود.
کودکی که هفت سال سن دارد اهمیت یادگیری شنا، آموختن زبانهای خارجی، عادت کردن به مطالعه و پذیرفتن آداب مدنی را نمیداند. پدر و مادر هستند که با فکر، برنامهریزی، هزینه کردن، آموزش و آینده نگری، فرزند خود را برای سن 20 و 30 سالگی آماده میکنند. کشوری موفق است که حکمرانان آن به لحاظ وسعت اندیشه و برنامهریزی، 50 سال از جامعه جلوتر باشند.
در سال 2050 جهان چگونه خواهد بود؟ احتمالاً در آن موقع، ثروت امارات پانزده میلیون نفری از دو تریلیون دلار فراتر خواهد رفت و گستردگی و تکثر Hedging آن، دهها بلکه صدها برابر خواهد شد. همین طوردر آن موقع، عربستان با جمعیت 50 میلیون نفری از تولید ناخالص داخلی سه تریلیون دلاری بهره مند خواهد بود. با این ثروت و تنوع عربستان، امارات و قطر یا Leverage آنها در فنآوری، انرژی و قدرت مالی، بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ منطقه از جمله مصرِ قابلِ تصورِ 160 میلیون نفری در آن موقع و یا پاکستانی که جمعیتِ آن به 370 میلیون نفر در سال 2050 خواهد رسید، تحت نفوذ ساختاری ریاض، ابوظبی و دوحه خواهند بود. کشوری که ثروت تولید نکند و به فکر سی سال آینده نباشد، چگونه می تواند صرفاً خود را مدیریت کند؟ قدرت و نفوذ در مرحله ای بالاتر و به مراتب چالشی تر هستند.
سیاست خارجی ایران با توجه به تحولاتِ سریع فنآوری و تولید ثروت منطقه ای و جهانی، نیازمند یک استراتژی Hedging است که تمامی شاخههای اقتصادی، نظامی، مالی، سیاسی و فنآوری را دارا باشد. یک ضرب المثل می گوید:
Where there is no vision, the people perish.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅عددهای مهم بودجه ی ۱۴۰۴
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مراحل توسعه کسبوکار
۱- کِشت ایده
اولین مرحله از چرخه توسعه کسبوکار شما، زمانی است که کسبوکار شما، فقط یک فکر یا ایده باشد. در این مرحله شما هنوز اقدامی مبنی بر تیم سازی، توسعه فنی و ارائه محصول نکردهاید.
۲- راهاندازی
کسبوکار شما از نظر حقوقی شکل گرفته و محصولات یا خدمات شرکت شما در خط تولید هستند. به عبارتی، اولین مشتریان خود را دارید و جریان درآمدی اولیهای برای کس وکارتان به وجود آمده است.
۳- مرحله رشد (Growth Stage)
اینک زمان رسیدن به رشد و سودآوری است. در این مرحله سودآوری بالا است.
۴- تثبیت
کسبوکار شما در این مرحله از مراحل توسعه کسبوکار به یک رونق نسبی رسیده است.
۵- گسترش
این مرحله از مراحل توسعه کسبوکار، با دوره جدیدی از رشد (در بازارها و کانالهای توزیع جدید) مشخص میشود.
۶- زوال
تغییرات در اقتصاد، جامعه یا شرایط بازار میتواند فروش و سودآوری را کاهش دهد.
۷- خروج
این یک مرحله برای کسبوکار شما است که با واقعبینی تصمیمگیری نموده و در مورد آینده شرکتتان تصمیم بگیرید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅اینستاگرام چه اثری بر زندگی مردم دارد؟
سرگرمی و کسبوکار اعتیادآور
✍صدف صمیمی
کم پیش میآید که گوشی هوشمند داشته باشید اما به خیل علاقهمندان اینستاگرام نپیوسته باشید.
اینستاگرام برای ایرانیها به محیطی تبدیل شده که هم در آن وقت میگذرانند و هم کالای مورد علاقه خود را میخرند.
در آخرین نظرسنجیهایی که صورت گرفته، ۸۵ درصد افراد اعلام کردهاند که از اینستاگرام استفاده میکنند. هرچند این رسانه اجتماعی برای نسل زد زیاد محبوب نیست اما نسلهای قدیمیتر خیلی به آن وابستهاند.
این رسانه اجتماعی محبوب، ۱۴ سال است که با ماست و در همه این سالها بهطور متوسط روزی یک ساعت وقت ما را به خود اختصاص داده است.
حتی فیلترینگ هم مانع دسترسی ما به این رسانه نشده است. سوال اینکه در طول این سالها، اینستاگرام چه اثری روی زندگی ما گذاشته است؟
در نهایت سه تصور کلی درباره کارکرد این شبکه اجتماعی مطرح میشود؛ نخست اینکه عدهای این شبکه را نجاتبخش روابط اجتماعی و اقتصادی مردم عصر جدید میدانند و عدهای این تصور را که اینستاگرام تاثیر مثبتی بر کاربران گذاشته رد میکنند و معتقدند که اینستاگرام مسائل اجتماعی مانند تنزل سلامت روان، اعتیاد، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و تحریف ارزشهای اجتماعی را تشدید کرده است.
نگاه سوم در میانه این دو گروه قرار دارد و با پذیرش آثار منفی، دستاوردهای این تحول شبکهای را نادیده نمیگیرند و از چنین ابزاری به عنوان چاقوی دولبه یاد میکنند.
یکی از مهمترین اثرات نامطلوب اینستاگرام تاثیر آن بر سلامت روان است. مطالعات متعدد استفاده بیش از حد از اینستاگرام را با افزایش سطح اضطراب، افسردگی و اعتمادبهنفس پایین مرتبط دانستهاند.
تاکید پلتفرم بر محتوای بصری و معیارهای تعامل مانند «لایک» و «فالوور» فرهنگ مقایسه را تقویت میکند.
کاربران اغلب زندگی خود را با تصاویر ایدهآلی که به صورت آنلاین ارسال میشوند مقایسه میکنند که موجب احساس بیکفایتی و نارضایتی میشود.
این پدیده که به عنوان «نظریه مقایسه اجتماعی» شناخته میشود، بیان میکند که افراد ارزش خود را بر اساس نحوه قرار گرفتن در برابر دیگران ارزیابی میکنند.
برای بسیاری، اینستاگرام به یادآوری دائمی شکستهای شخصی منجر میشود که باعث استرس و اضطراب و سایر اختلالات روانی مزمن میشود.
طراحی اینستاگرام هم ذاتاً اعتیادآور است. ویژگی اعلانهای منظم، و امکان اعتبارسنجی اجتماعی از طریق لایکها و نظرات، محیطی را برای استفاده اجباری ایجاد میکند.
علاوه بر این، ماهیت اعتیادآور اینستاگرام بر الگوهای خواب تاثیر میگذارد. نور آبی ساطعشده از تلفنها و هجوم دوپامین از محتوای جذاب میتواند کاربران را بیدار نگه دارد و به کمخوابی منجر شود.
به گفته جامعهشناسان نفوذ اینستاگرام فراتر از تکتک کاربران است و بر هنجارها و ارزشهای اجتماعی نفوذ میکند. یکی از عمیقترین تغییرات، تعریف مجدد موفقیت و شهرت است.
«شهرت اینستاگرامی» آرزوی بسیاری از کاربران است که عدهای به خاطر کسب آن شهرت از تمام ارزشها و هنجارها عبور میکنند.
همانطور که بدون تعارف از آثار منفی که اینستاگرام در زندگی اجتماعی ما ایجاد کرده، یاد کردیم، باید به جنبههای مثبتش نیز اشاره کنیم.
شبکه اینستاگرام با توجه به کارکردهای متنوع و مفرح خود، موجب شده است که افراد و گروههای مختلف در طیفهای سنی و فرهنگی مجذوب آن شوند و از آن بهره ببرند.
یکی از تاثیرات مثبت اینستاگرام، افزایش ارتباطات اجتماعی است. کاربران میتوانند به راحتی با دوستان، خانواده و حتی افراد جدید ارتباط برقرار کنند.
از سوی دیگر، اینستاگرام فرصتی برای کسب درآمد نیز فراهم کرده است. بسیاری از افراد با استفاده از قابلیتهای بازاریابی دیجیتال توانستهاند کسبوکارهای موفقی راهاندازی کنند.
برندها هم از طریق تبلیغات هدفمند در این پلتفرم محصولات خود را معرفی کرده و فروش بیشتری داشتهاند.
همچنین اینستاگرام را به عنوان ابزاری برای آموزش میشناسند. از دیگر کارکردهای این شبکه در جامعه ایران، امکان ارائه آموزشهای مختلف است.
با شناخت این مسائل و اجرای استراتژیهای موثر، جامعه میتواند با حفظ مزایای بالقوه ارتباطات دیجیتال، چالشهای ناشی از رسانههای اجتماعی را بهتر بپیماید و حل و فصل کند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅آمار نگران کننده رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی از وضعیت سلامت روان در ایران:
یکسوم از جمعیت ایران اختلال در سلامت روان دارند
سلامت روان در کشور ما از میانگین جهانی پایینتر است.
مواردی مانند، رفتارهای مغایر شهروند، انواع آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، تنهایی، عدم وفای به عهد و ... نشانههایی هستند که اعلام میکنند حال یک جامعهای خوب نیست.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅۱۰ اصل اساسیِ نظریه انتخاب
۱- تنها کسی که ما میتوانیم رفتارهایش را کنترل کنیم، خودمان هستیم. در واقع ما توانایی کنترل رفتارهای کسی جز خودمان را نداریم. بنابراین باید تا حد امکان به جای تغییر دادن دیگران، روی خودمان کار کنیم.
۲- تنها چیزی که بین ما و دیگران رد و بدل میشود، اطلاعات است. اینکه با این اطلاعات چه کنیم، به انتخاب خودمان بستگی دارد. گاهی مواقع این اطلاعات میتواند شخصی را به خوشبختی یا نابودی بکشاند.
۳- تمام مشکلات روانشناختی بلندمدت، از جنس «مشکلات در رابطه» هستند. بنابراین باید به فکر اصلاح روابط خود با دیگران باشیم.
۴- مشکل رابطهای، همواره بخشی از زندگی کنونی ما است. ما میتوانیم از خیلی چیزها آزاد شویم اما هرگز نمیتوانیم بدون حداقل یک رابطه شخصی رضایتبخش، شادمانه زندگی کنیم.
۵- رویدادهای دردناک گذشته، در آنچه امروز هستیم نقش مهمی دارند اما مرور دوباره آنها، کمک چندانی به نیاز امروز ما (بهبود رابطهی فعلیمان) نمیکند.
۶- ما پنج محرک اصلی ژنتیکی داریم: نیاز به زنده ماندن، نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح.
۷- ما برای تأمین این نیازها، باید یک یا چند تصویر را در دنیای کیفی خود بهبود دهیم. دنیای کیفی بخشی از دنیای ماست که از مهمترین چیزهایی که میدانیم و میشناسیم تشکیل شده است.
۸- ما از لحظه تولد تا مرگ، مشغول رفتار کردن هستیم. به صورت کلی رفتار کلی (Total Behavuir) از چهار بخش جداییناپذیر تشکیل شده است: عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی.
۹- رفتارها همیشه باید در قالب فعل یا مصدر بیان شوند و حتماً خودمان فاعل جملهها باشیم. به جای من افسرده شدهام یا دچار افسردگی هستم، بگوییم من انتخاب کردهام افسرده باشم، من افسردگی میکنم یا خودم را افسرده کردهام.
۱۰- رفتارها همیشه انتخابی است. البته ما روی دو بخش فکر و عمل قدرت انتخاب داریم و فیزیولوژی و احساس به عنوان تابعی از این انتخاب ما، تحت تأثیر قرار میگیرند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ویژگیهای مدیریت استراتژیک چیست؟
۱- قبل از هر چیز مدیریت استراتژیک یک وظیفه مدیریتی عالی (بلند پایه) است.
مدیریت استراتژیک چون بطور کامل مربوط به آینده سازمان بوده و سعی در مشخص کردن راستا و جهت برای آن دارد، بدان جهت وظیفه اصلی مدیران بلند پایه است.
۲- معطوف به آینده بوده و به هدفهای بلندمدت سازمان مربوط است.
به این میاندیشد که در افق زمانی مشخص شده سازمان چه خواهد شد و برای گرفتن این نتایج چه کارهایی را باید انجام داد.
۳- مدیریت استراتژیک سازمان را به صورت یک سیستم باز مینگرد.
سازمانها با محیطی که در آن قرار دارند، در تعامل میباشند. در محیط هر تغییری صورت میگیرد، سازمان نیز از آن تأثیر خواهد پذیرفت. بدین سبب مدیریت استرتژیک محیط را از نزدیک تعقیب میکند.
۴- مدیریت استراتژیک، مدیران رده پایین را راهنمایی می کند.
به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک اهداف، تصمیمات و فعالیتهایی را مشخص میکند که در داخل سازمان تا پایینترین سطوح برای هر کس، نقطه شروع حرکت را تعیین میکند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅سه ویژگی مهم شایستگی کلیدی
۱- یک شايستگی كليدی منبع كسب مزيت رقابتی است؛ زيرا اين شايستگی به شركت در ارائه ارزش بيشتر به مشتری كمك میكند.
۲- یک شايستگی كليدی در بازارهای مختلف شركت كاربرد دارد.
۳- رقبا به سختی میتوانند از شایستگی كليدی شركت تقليد كنند.
برای مثال، شایستگی کلیدی آیکیا، بزرگترین تولیدکننده مبلمان و لوازم دکوری منزل، عبارت است از: طراحی محصولات به صورت ماژولار تا مشتری خودش در منزل محصول خریداری شده را سر هم کند.
این شایستگی کلیدی، هم به مزیت رقابتی آیکیا تبدیل شده، هم در کشورهای گوناگون طرفدار دارد و هم رقبا به سختی میتوانند از آن تقلید و کپیبرداری کنند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چند درصد از هزینه ماهانه خانوارها صرف مسکن می شود؟
✍دنیایاقتصاد
سال گذشته خانوارهای شهری در 31 استان کشور، 42 درصد از هزینههای خود را فقط صرف یک فاکتور کردند؛ مسکن.
تورم تاریخی اجاره خانه از اواخر دهه 90 تا کنون در همه شهرهای کشور، «هزینه مسکن» را به غول سبد خانوار تبدیل کرده است.
این غول سال گذشته دوپینگ کرد و در حالی که سال 1401، 38 درصد از هزینههای ماهانه و سالانه شهرنشینها به اجاره مسکن اختصاص پیدا میکرد، سال گذشته از این هم بیشتر شد و به 42 درصد رسید.
سطح نرمال «هزینه مسکن» در سبد زندگی باید زیر 30 درصد باشد؛ در تهران این سهم براساس آمار رسمی 1402 به 56 درصد رسیده است.
در شهرهای استان فارس 49 درصد و در البرز نیز 45 درصد
هر چقدر «سهم مسکن» در سبد هزینه، بزرگ باشد به همان نسبت، خانوارها مجبور میشوند از فاکتورهای اصلی دیگر زندگیشان بزنند.
در سالهای اخیر، سهم کالری و تفریح و درمان در سبد هزینه خانوارها افت کرد.
راه مهار این غول، سیاستهای پرورشدهند آن نظیر «اجاره دستوری» نیست؛ راه نرمالسازی هزینه مسکن از «کاهش تورم عمومی» و همچنین «ثبات قیمت مسکن» می گذرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅شایستگی کلیدیتان چیست؟
از ديرباز، شركتها منابع مختلفی از قبيل نيروی كار، مواد اوليه، اطلاعات و انرژی را كه وارد كسبوكارشان میشد، تملک و مديريت میکردند. ولی اين روش در حال تغيير است.
بسياری از شركتهای امروزی به دنبال برونسپاری فعاليتهای فرعی خود هستند تا با استفاده از اين شيوه به كيفيت بهتری دست يابند و هزينههای خود را كاهش دهند.
به عنوان مثال، هندوستان به عنوان كشوری مطرح است كه خدمات برونسپاری وسيعی را با قیمتهای بسیار رقابتی در حوزههایی مثل «خدمات مشتریان»، «برنامهنویسی کامپیوتری»، «تحقیقات بازار» و غیره ارائه میكند. به همین دلیل، شرکتها به جای این که این قبیل کارها را خودشان انجام بدهند، آن را به شرکتها و فریلنسرهای هندی میسپارند.
به بیان دیگر، شركتهای امروزی بيشتر به دنبال تملک و بهبود منابع كليدی و اساسی كسبوكار خود هستند. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهای نساجی، شیمیایی و رایانهای/الکترونیکی، دست از تولید محصولاتشان برداشتهاند و این وظیفه را به شرکتهای دیگری که توانایی تولید ارزانتر را دارند، واگذار کردهاند.
در حقیقت، این قبیل شرکتها به جای درگیرشدن در فرایند سخت تولید، روی طراحی، بهبود و بازاریابی شایستگیهای کلیدیشان تمرکز کردهاند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅مسیری که کشورهای اسکاندیناوی رفتند
❇️هیچکدام از کشورهای اسکاندیناوی با ارائه خدمات رفاهی کنونی از فقر بهدر نیامده و ثروتمند نشدهاست. برعکس، هزاران سال این کشورها فقیر بودهاند و مردمانشان در فلاکت زندگی میکردند. مضافا ارائه خدمات رفاهی دولتی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی این کشورها نداشته و نرخ کارآفرینی و خلق ارزش را در آنها کاهش داده است. شاید بههمین دلیل اتفاقا کشورهای اسکاندیناوی درسهای زیادی برای آموختن به ایران امروز داشته باشند. موضوع اینجا است که با تکرار داستانهایی که در آن اتاق تاریک تدوین شده و نسبت ناچیزی با حقیقت دارند درس نخواهیم گرفت و به جایی نخواهیم رسید.
❇️بهعنوان نمونه، یکی از این درسها اصلاحات و چگونگی خروج از نظام ناکارآمد و پرفساد مدیریت دولتی است. در دورهای در دهه هفتاد و هشتاد سوئد به سمت سوسیالیسم حرکت میکرد. در نتیجه طولی نکشید که اقتصاد در سراشیبی افتاد و نهایتا مردم سوئد بودند که جلوی این روند را گرفتند؛ دولت به کاهش مخارج و کوچک شدن موظف شد. خصوصیسازی در دستور کار قرار گرفت و انبوه شرکتهای دولتی ازجمله خط آهن ملی خصوصی شدند. انحصارات دولتی شکسته و مالیاتهای وراثت ملغی شدند و...
❇️با کاهش مالیاتها ساختار نظام بازنشستگی سوئد که ادامه آن ناممکن مینمود، اصلاح و خصوصی شد. در مدل فعلی نسبتی بین رونق اقتصادی و دریافتی بازنشستگان برقرار است و بهبود و رکود باعث افزایش یا کاهش دریافتی ایشان خواهد شد. در نتیجه، امروز در سوئد سیاستمداران اجازه و قدرت دخالت و دستکاری در تعهدات صندوقهای بازنشستگی را ندارند. بهخاطر داریم که در نمونه ایرانی، رئیسجمهور مردمی با یک کلمه تعهدات صندوقهای بازنشستگی را تا ابد افزایش داد.
❇️نظام آموزش و پرورش سوئد نیز به سمت خصوصیسازی حرکت کرد و ووچرسیستم، ایدهای که میلتون فریدمن چند دهه در آمریکا پیگیرش بود، اما نهایتا به اجرا در نیامد، در سوئد عملی شد. هرچند دولت هزینه آموزش را از محل مالیات تامین میکند، اما هیچ دخالتی در مالکیت و اداره مدارس ندارد. در این مدل والدین تصمیم میگیرند که فرزندانشان را در کدام مدرسه خصوصی ثبتنام کنند و مدارس خصوصی برای دریافت ووچر والدین با یکدیگر رقابت میکنند. بسیاری از این راهحلها برای خروج از بحرانهایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است. کافی است با چراغ روشن یا دستکم با چشم باز فیل را دریابیم.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅هفت پیامد راهبردی درگیری ایران و اسراییل
✍ آرش رئیسینژاد
🔰اول، تغیر بنیادین در راهبرد نظامی-امنیتی
بنیان استراتژی امنیت ملی و نظامی ایران که بر متحدان نظامی غیردولتی متکی بود، به صورت تدریجی به سمت نوع جدیدی از بازدارندگی پیش میرود. این تحول عمیق را میتوان در نحوه جایگزینی چهرههای کلیدی در سازمان نظامی ایران مشاهده کرد: از سردار «قاسم سلیمانی»، که مسئول عملیات نظامی برونمرزی ایران در منطقه بود، به سردار «امیرعلی حاجیزاده»، فرمانده نیروی هوافضای سپاه. این تغییر نشان میدهد که استراتژی «منطقه خاکستری» ایران که درگیری غیرمستقیم از طریق متحدان غیردولتی مانند حماس و حزبالله را در اولویت قرار داده بود، اکنون به راهبرد مکمل بدل شده است.
🔰دوم، عبور از راهبرد صبر استراتژیک به اقدامات تلافیجویانه
ایران از موضع خود مبنی بر «صبر استراتژیک» صرف نظر کرده است. از پایان جنگ هشت ساله با عراق، استراتژی نهان رهبران نظامی ایران بر جذب ضربههای کاری و تلافی آنها در زمان مناسب، استوار بود. با این حال، خرابکاری مداوم اسرائیل در خاک ایران در طول دهها سال، راهبرد «ابهام استراتژیک» ایران را به «صبر استراتژیک منفعلانه» تقلیل داده بود که مشخصه آن عدم انجام اقدام تلافیجویانه بود.
🔰سوم، قدرت موشکی نقطه اتکای امنیت ملی
ایران اکنون در زمینه بازدارندگی، آشکارا سیاست متمایزی پیش گرفته. اقدام تلافیجویانه شدید سپاه، اراده و توانایی ایران برای انجام حملات مخرب علیه اسرائیل را به نمایش گذاشت. برخلاف حمله اول در ماه آوریل که بیشتر موشکها و پهپادهای ایرانی رهگیری شده بودند، حمله موشکی دوم موفقتر بود و از سد سیستمهای دفاعی پیشرفته اسرائیل عبور کرد. فضای هوایی اسرائیل یکی از محافظتشدهترین فضاهای هوایی جهان است و اسرائيل به پیشرفتهترین فناوری ضدموشکی مجهز است. با همه اینها چندین موشک ایرانی به پایگاههای هوایی کلیدی در اسرائیل اصابت کردند.
🔰چهارم، خاک ایران خط قرمز اسرائيل
خط قرمز جدید ایران در قبال اسرائیل نیز تعریف شده است. تلآویو نزدیک به 15 سال، حملات تخریبی به پایگاههای نظامی ایران در سوریه ترتیب داده و حتی ژنرالهای ارشد ایرانی را مستقیما هدف گرفته است. با این حال، با بمباران کنسولگری ایران در دمشق در اوایل آوریل، اسرائیل از یک مرز حساس رد شد و ایران را وادار کرد دو هفته بعد با شلیک انبوهی از موشکها و پهپادهای کمتر پیشرفته به اسرائیل پاسخ دهد. این رویداد نشاندهنده فروپاشی خطوط قرمز سنتی ایران در قبال اسرائیل بود. ایران در پاسخ به اقدامات مداوم اسرائیل، از جمله ترور رهبر حماس در تهران و رهبر حزبالله در بیروت، برای بازگرداندن سطحی از بازدارندگی اقدامی تلافیجویانه انجام داد. این بار، ایران از دو خط قرمز مهم عبور کرد و از داخل مرزهای خود به خاک اسرائیل حمله کرد و کشوری را که به سلاح هستهای دسترسی دارد، هدف گرفت.
🔰پنجم، افزایش نفوذ در میان همسایگان عرب
بنظر میرسد نفوذ ایران در جوامع عربی افزایش یافته است. دستاوردهای حمله اخیر ایران در زمینه قدرت نرم میتواند به بازسازی محبوبیت ایران در جهان اسلام کمک کند، محبوبیتی که با حمایت بیدریغ تهران از رژیم اسد در سوریه آسیب دیده بود. از زمان جنگ حماس در غزه، ایران در میان فلسطینیها و جوامع عربی حامیان بیشتری پیدا کرده.
🔰ششم، نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای در صورت حمله اسرائيل
عملیات تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران میتواند سیاست هستهای تهران را بهطور چشمگیری تغییر دهد. صداهای قدرتمندی در ایران، عمدتا از صف تندروها بلند میشود که از پیگیری قدرت هستهای به عنوان ابزاری راهبردی برای بازگرداندن بازدارندگی کامل کشور حمایت میکنند. این حامیان استدلال میکنند که موثرترین ابزار ایران برای بازدارندگی در مقابل تجاوز اسرائیل در تصمیمی استراتژیک برای توسعه کامل سلاحهای هستهای نهفته است.
🔰هفتم، نبرد تکنولوژی و ژئوپلیتیک
این درگیری تضاد میان قدرت تکنولوژیک و قدرت ژئوپلیتیک را برجسته میکند. در شرایطی که ایران از مزایای ژئوپلیتیکی برخوردار است، نقطهضعف اسرائیل دقیقا آسیبپذیری ژئوپلیتیکی آن است؛ قلمرو اسرائیل به یک منطقه کوچک میان رود اردن و دریای مدیترانه محدود است. ایران انجام عملیات در «منطقه خاکستری» با حمایت شبکهای از متحدان غیردولتی را ترجیح میدهد، اسرائیل به استراتژی ضربه اولیه و پیشدستانه خود که مبتنی بر برتری تکنولوژیک است، تکیه کرده است. اگرچه تکنولوژی تاثیر روزافزونی بر انقلابهای نظامی دارد، عوامل ژئوپلیتیک همچنان در ترسیم مسیر رقابتهای منطقهای نقشی کلیدی ایفا میکنند. تکنولوژی ممکن است از وزن واقعیتهای ژئوپلیتیک کاسته باشد اما هرگز نمیتواند آنها را بهطور کامل از بین ببرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
طبق تحقیقات اخیر، تقریبا تمام برندگان جایزهی نوبل، پدرانِ ثروتمندی داشتهاند، به طوری که ۹ نفر از ۱۰ نفر، برندهی جایزهی نوبل، در سه دهک پولدار جامعه متولد شدهاند
چنین آزمایشهایی در موارد دیگر هم گرفته شده و نتایج تقریبا مشابه است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
استاد شفیعی کدکنی:
رشدِ عقلانی جوامع بشری، بیشتر از آنکه به ارتقای طبّ و فیزیک و شیمی در آن کشورها وابسته باشد به میزان فهمی که از تاریخ دارند وابسته است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چرا ما مردم ایران حالمان بد است؟
✍ مصطفی ملکیان
اگر ما در ایران کنونی الان حالمان اینقدر بد است به خاطر این است که این ۴ تا را (خوشی، آزادی، برابری، عدالت)، هیچکدامشان را نداریم.
🔻هیچکدامشان را نداریم به لحاظ خوشی که خب اصلا کاریکاتور بدون شرح باید بگوییم دیگر. دیدید یک کاریکاتورهایی میکشند در کتابها بعد زیرش مینویسند بدون شرح، یعنی اینقدر این کاریکاتور واضح است که ما نباید زیرش یک عبارت هم بنویسیم. خب خوشی ما که این است.
🔻عدالت هم که خودتان میبینید آزادی هم ، همه اش را خودتان میبینید دیگر من چه بگویم برابری هم که همینطور، اما مطلب بر سر این است که کدام یک از اینها مهمتر است؟ کدام یک از اینها مهمتر است؟ اینجاست که میخواهم یک نکته ای را بگویم.
🔻اگر من رهبر یک کشور باشم، رئیس جمهور یک کشور باشم نخست وزیر یک کشور باشم، خلاصه از سردمداران یک کشور باشم، شکی نیست که باید خوشی شهروندان در درجه اول برایم مهم باشد.
🔻خوشی چرا ؟ چون خوشی شهروندان نیازهای فیزیولوژیک و بیولوژیک را فراهم میکند که اینها در قاعده هرم نیازها قرار میگیرند. در قاعده مخروط. یعنی یک شهروند انتظارش، توقعش از کسانی که کشور را اداره میکنند این است که اول خوراک، نوشاک، پوشاک، مسکن، سوخت، استراحت، خواب، فراغت و تفرج را که نیازهای بیولوژیک و فیزیولوژیک ما هستند را فراهم بکند. اول اینها، بعد باید برود سراغ خواسته های دیگر، چون آن خواسته ها جنبه فیزیولوژیک شان کمتر است، جنبه بیولوژیک شان کمتر است. بنابراین نمیتوانند رجال سیاسی به بهانه اینکه ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم این قسمتها را مغفول قرار بدهند و بگویند بله، شما گرسنه هستید، ولی ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم.
🔻من بارها از این مثال استقاده کردم که در دوران حکومت موسولینی در ایتالیا یک خبرنگار انگلیسی آمد ۸ ماه در ایتالیا میگشت بعد از ۸ ماه یک مصاحبه ای کرد با موسولینی. گفت جناب موسولینی شما گفته اید که ایتالیا دوران شکوفایی را دارد میگذراند، من رفتم در کارخانه ها، در مزارع، رفتم در شهر، در روستا هر جا رفتم دیدم همه مردم پژمرده، افسرده، گرسنه، دستخوش بیماری و اغلب شان بی سوادند. شما گفته اید ایتالیا در حال شکوفایی است.
🔻بعد موسولینی همان چیزی را گفت که بعد به بقیه هم یاد داد گفت "من گفتم ایتالیا در حال شکوفایی است شما وضع ایتالیایی ها را میگویید. ایتالیا غیر از ایتالیایی هاست، ایتالیا در حال شکوفایی است، ولو تمام ایتالیایی ها هم پژمرده و افسرده و فرسوده و ناخوش اند".
یعنی یک چیز موهومی به نام ایتالیا وجود دارد که درسته که مردم ایتالیا خیلی وضعشان خراب است.
🔻این همان چیزی است که الان گفتیم که ما در قدرت، شوکت، حکمت در همه چیز ما داریم ترکتازی میکنیم، چهار نعل میرویم، اما مردم مان این هستند که شما میبینید و همه اش همین است.هر چه بر وزن «فعلت» است اینها را میآورند قدرت، حشمت، شوکت، حکمت، همه چی داریم، اقتدار داریم و همه چیز داریم اما مردم مان اینجوری اند.
🔻بنابراین میخواهم این را عرض بکنم که وقتی سؤال بکنیم که از میان این ۴ تا آرمان میگوییم کدامشان مهمتر است میگوییم اگر این سوال را مخاطب تو رجال سیاسی اند، رجال سیاسی اول باید خوشی فراهم کنند، چون اگر خوشی فراهم نشد آنهایی که متعالی تر از اینها هستند و معنوی تر از اینها هستند هیچ وقت فراهم نمی شود.
🔻این را ما از قدیم هم میدانستیم، عواممان هم میدانستند در ضرب المثل هایمان هم هست که شکم گرسنه ایمان ندارد. واقعا هم همین است. گرسنگی نکشیدی تا عاشقی یادت برود. چون عشق یک مقدار بالاتر از گرسنگی است، یک مقدار جنبه فیزیولوژیک اش کمتر است، بنابراین
وقتی من گرسنگی بکشم، عاشقی هم یادم میرود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅بنیادیترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران
✍دکتر محمود سریعالقلم
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند. به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است. اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
اگر دانشجویی در یکی از دانشگاههای مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبانهای انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا میکند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر میشود. ریسک بیکاری را اینگونه کاهش میدهد و در پیدا کردن کار در short list قرار میگیرد و سپس میتواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصتها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولتها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصتها هستند.
معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقهای یا بینالمللی، خاص و ممتاز است و مصرفکنندگان خارجی به آنها وابستهاند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش دادهاند. در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش میکنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیدهترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکتها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاریهای فراوان در ترکیه، همکاری های فنآوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصتهای ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند. اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیتهای فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایهگذاری و فنآوری جهان نیست چون به نظر میرسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایهگذاریها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف میکند؟
در عرصۀ سیاسی نیز، Hedging ایران بسیار محدود است. شاید بشود ادعای علمی کرد که ایران با هیچ کشوری، روابط دوجانبۀ بههم تنیدۀ دراز مدتِ متقابلِ همه جانبۀ با دوامِ استراتژیک ندارد. با تعدادی کشور دوست است و رفت و آمد دارد ولی وفاداری و پایبندی آنها هنگام بحران یا خطر، قابل اطمینان نیست. به نظر میرسد در عرصۀ سیاسی، آنهایی که با ایران دوست هستند بیشتر سنت «دوری و دوستی» را برگزیدهاند. Hedging و Leverage ایران بیشتر در مدارهای نظامی و در جهتِ بازدارندگی و با پشتوانۀ مکتب امنیتی و اندیشۀ Keeping enemies at bay است.
✅آینده با نسل Z چگونه است؟
✍محمد رهبری
نظرسنجی اخیر ایسپا راجع به وضعیت فرهنگی اجتماعی دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور تصویر خوبی از نسل جدید ایرانی بدست میدهد؛ از آنجایی که عمده دانشجویان اکنون متولدان ۱۳۷۵ و خصوصا دهه هشتاد هستند و نسل Z ایرانی را تشکیل میدهند، این نظرسنجی تصویری از ویژگیهای این نسل بدست میدهد. نظرسنجی که نشان میدهد جامعه ایران در آینده به چه سمتی میرود و چه ویژگیهایی خواهد داشت
بر اساس یافتههای نظرسنجی ایسپا، بیش از ۸۵درصد دانشجویان دانشگاههای دولتی، از تلگرام و اینستاگرام استفاده میکنند. این عدد برای تلگرام (با میزان مصرف حدود ۹۰درصدی) از آن جهت حائز اهمیت است که طبق نظرسنجی همین مؤسسه نظرسنجی، بطور میانگین حدود ۴۰درصد از ایرانیان از تلگرام استفاده میکنند
فاصله معنادار این دو عدد نشان میدهد که اولا اگر جایگزینی برای تلگرام ایجاد نشود، طی 5 سال آینده پلتفرم تلگرام تبدیل به اصلیترین پیامرسان ارتباطی میان جوانان و میانسالان خواهد شد؛و ثانیا نسل جدید ایرانی، اهمیتی نمیدهد که پلتفرمی فیلتر هست یا نه و اگر آن را در زندگی روزمره خود مفید بداند، از آن استفاده میکند
این یافته در بخش دیگری از دادههای منتشر شده توسط ایسپا نیز دیده میشود؛ جای که بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاههای دولتی از یوتیوب استفاده میکنند. پلتفرم یوتیوب، که برخی آن را بزرگترین دانشگاه آنلاین میدانند، از بدو ورود به ایران فیلتر شد و هیچگاه در جامعه ایرانی مورد توجه و استفاده قرار نگرفت. حتی حالا که از طریق آن میتوان درآمدزایی کرد هم فقط ۸/۵درصد از ایرانیان از آن استفاده میکنند. امری که نشان میدهد این پلتفرم چقدر در جامعه ایران مهجور هست.
اما مواجهه نسل Z و دانشجویان دانشگاههای دولتی با این پلتفرم کاملا متفاوت است. بیش از ۵۰ درصد از دانشجویان از این پلتفرم استفاده میکنند و این در حالی است که شواهدی وجود دارد که بسیاری از دانشآموزان دبیرستانی نیز از یوتیوب استفاده میکنند.
استفاده از یوتیوب نه فقط در ایران که در سرتاسر دنیا روندی صعودی داشته و اکنون پرطرفدارترین پلتفرم در سرتاسر جهان است؛ یوتیوب کارکردهای آموزشی بسیار زیادی دارد و مصرف بالای آن توسط نسل جدید در ایران نیز مؤید همین واقعیت است که دانشجویان و دانشآموزان از یوتیوب برای مقاصد آموزشی استفاده میکنند.
استفاده از این پلتفرم، علاوه بر این که نشان میدهد فیلترینگ آن سیاستی کاملا عبث و بیهوده است، معنای دیگری نیز دارد.
در حالی که نظام آموزشی در ایران بهنحوی که بسیاری از ارزشهای فرهنگی و سیاسی از طریق آموزش رسمی منتقل میشود، مراجعه بالا به یوتیوب باعث خواهد شد که دانشجویان و دانشآموزان کمتر از گذشته در معرض این آموزشهای رسمی قرار بگیرند؛ امری که شکاف نسلی را تشدید میکند و باعث افزایش بیش از پیش ارزشهای حاکم بر نسل جدید با ارزشهای نسلهای پیشین میشود.
این امر در الگوی تماشای فیلم و سریال در نسل Z نیز آشکار است؛ جایی که ۶۱درصد از پاسخگویان، از طریق دانلود فیلم و سریال از اینترنت، ماهواره و یا پلتفرمهای نمایش فیلم خارجی، اقدام به تماشای فیلم و سریال میکنند. معنای این اعداد آن است که اکثر نسل جدید ایرانی کمتر در معرض تولیدات رسمی است.
این الگوی رفتاری در مصرف کالای فرهنگی نظیر فیلم و سریال، در کنار مصرف قابل توجه یوتیوب در میان دانشجویان، بهنوعی بیانگر ناکارآمدی سیاستهای فرهنگی در کشور است و باعث شده تا عملا سیاستگذاری فرهنگی در کشور بیاثر شود.
بهعبارت بهتر، اکثر دانشجویان در معرض آموزشها و تولیدات فرهنگی رسمی نیستند و در نتیجه خیلی طبیعی است که ارزشها و نگرشهای متفاوتی با آنچه ساختار رسمی میخواهد، داشته باشد.
در این دادههای منتشر شده، میزان مصرف توئیتر در میان دانشجویان دانشگاههای دولتی نیز قابل توجه است؛ در حالی که توئیتر یکی از پلتفرمهایی است که کمترین استفاده را در ایران دارد، حدود یک چهارم دانشجویان دانشگاههای دولتی از آن استفاده میکنند و در معرض مباحث در آن هستند. از آنجایی که درتوئیتر گروههای سیاسی مختلف بیشترین فعالیت را دارند، حضور فعال دانشجویان در توئیتر بر نگرش سیاسی آنها اثرگذار خواهد بود و این اثرگذاری نیز لزوما منطبق بر سیاستهای رسمی نیست.
بنابراین، بهنظر میرسد که ارزشها و نگرشهای نسل Z، تحت تأثیر مصرف رسانهای آنها، کاملا متفاوت از ارزشی است که ساختار رسمی تبلیغ میکند و نحوه جامعهپذیری نسل جدید کاملا متفاوت از جامعهپذیری نسلهای گذشته باشد.
نسل جدید ایرانی ارزشها و نگرشهای متفاوتی با نسلهای پیشین دارد؛ جامعه آینده ایران با جامعه امروز کاملاً متفاوت خواهد بود و کلید مواجهه با این جامعه، در تحول نگرش به موضوعات فرهنگی است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
بر اساس گزارشی که توسط کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل منتشر شده است، اگر جنگ غزه همین فردا پایان یابد «حدود ۳۵۰ سال» طول میکشد تا اقتصاد ویرانشده نوار غزه به وضعیت پیش از حمله گروه افراطی حماس به اسرائیل در ۱۵ مهر ماه سال گذشته بازگردد.
بنابر این گزارش، جنگ تخریبی عظیم در محلهها، زیرساختها و اقتصاد غزه به بار آورده است و پیش از شروع هرگونه بازسازی، باید مناطق زیادی از آوار، اجساد در حال تجزیه و مهمات منفجر نشده پاکسازی شود.
این گزارش تصریح میکند که حتی اگر آتشبس برقرار شود و وضعیت به حالت قبل از اکتبر ۲۰۲۳ بازگردد، این وضعیت غزه را در مسیر بهبود و توسعه پایدار قرار نخواهد داد.
سازمان ملل تاکید میکند که اگر روند رشد اقتصادی بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ با نرخ متوسط ۰.۴ درصد در نظر گرفته شود، ۳۵۰ سال طول خواهد کشید تا غزه تنها به سطح تولید ناخالص داخلی سال ۲۰۲۲ برسد.
این پژوهش تاکید میکند که تولید ناخالص داخلی سرانه همچنان با افزایش جمعیت به طور «مداوم و شدید» کاهش خواهد یافت.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
متن کامل لایحه بودجه سال ۱۴۰۴
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅کدام کشورها بیشترین مهاجر ایرانی را دارند؟
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅10 رمز موفقیت کارآفرینان
۱. خود توسعهای را تمرین کنید
۲. مراقب کارمندانتان باشید
٣. شغل دوم یا شغل موازی داشته باشید
۴. خود را درگیر کار با تیمتان کنید
۵. نقاط قوت منحصربهفرد خود را شناسایی و توسعه دهید
۶. سخاوت خود را به کار بگیرید
۷. توسعه اختلافها بهجای توافقها
٨. بدانید زمان شما را کجا میبرد
۹. آموزش و یادگیری
۱۰. رهایی برنامهریزی شده
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
⭕️🔴800 هزار مسکن ملی گمشده
نماینده مجلس: آماری که وزرای راه فعلی و قبلی در خصوص تعداد واحدهای ساخته شده ارائه میدهند «۵۰ درصد» اختلاف دارد!
محمدرضا رضایی کوچی، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی گفت: طبق اعلام وزیر راه دولت چهاردهم، ۸۰۰ هزار واحد طی سه سال اخیر ساخته شده و براساس گزارشهایی که وزیر قبلی راه و شهرسازی ارائه دادند این آمار حدود یک میلیون و ششصد هزار واحد بوده است لذا ۵۰ درصد اختلاف داریم که باید شفاف سازی شود. بنابراین من کمیته تشکیل دادم تا اجرای قانون جهش تولید مسکن را طی سه سال اخیر بررسی کند تا مشخص شود چه تعداد واحد ساخته شده و چه تعداد به بهرهبرداری رسیده است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
تورم تعدادی از کشورهای منطقه خلیج فارس و ایران
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چرا جوانان از کسبوکار خوششان نمیآید؟
نسل شادیجو
✍مریم رحیمی
اخیراً نتایج دو مطالعه درباره نسل زی منتشر شده است که ممکن است با تصورات رایج ما درباره این نسل تفاوت داشته باشد.
بر اساس نظرسنجی موسسه گالوپ، جوانان نسبت به آینده خوشبیناند اما احساس میکنند برای آن، به قدر کافی آمادگی ندارند. سلامتی روان برایشان به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شده و نمیتوانند به راحتی و با اطمینان برای زندگی خود هدف تعیین کرده یا اهدافشان را دنبال کنند.
علاقه چندانی به مشارکت در تکالیف تحصیلی یا وظایف شغلی خود ندارند. و از همه مهمتر، اولویتهایشان شباهتی به نسلهای گذشته ندارد؛ آنها خوشبختی و شادمانی را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند.
در نهایت اینکه نسل جوان آخرین اولویت خود را کسبوکار اعلام کرده است.
اما مطالعه دوم نشان میدهد که نسل زد با مدیران کسبوکارها سر ناسازگاری دارند و اغلب، چند ماه پس از استخدام اخراج میشوند.
بر اساس گزارشی که فورچون منتشر کرده، از هر ۱۰ کارفرما شش نفر میگویند که بخشی از کارکنان نسل زی را که اوایل همین امسال از دانشگاه فارغالتحصیل شده و جذب بازار کار شده بودند، اخراج کردهاند.
بیشترین نارضایتی کارفرمایان از جوانان این نسل به خاطر بیانگیزگی و عدم ابتکار عمل آنهاست. در میان دلایل اصلی اخراج فارغالتحصیلان نسل جوان، به حرفهای نبودن، بینظمی و ضعف در مهارتهای ارتباطی، پایبند نبودن نسبت به حضور بهموقع در محل کار و جلسات، نپوشیدن لباسهای مناسب محیط کار و استفاده از ادبیات نامناسب در محل کار اشاره شده است.
البته این گزارشها خارج از ایران تهیه شدهاند و احتمال اینکه درباره ایران مصداق نداشته باشند زیاد است، به همین دلیل در این پرونده با چند مدیرعامل بخش خصوصی گفتوگو کردهایم تا بدانیم آیا نسل زد واقعاً از کسبوکار خوششان نمیآید؟
نسل زد دوست دارد به نوعی مانند «پیتر پن» که در کودکی تماشا کرده، زندگی کند. یعنی مثل پیتر پن که هیچ وقت بزرگ نشد، بزرگ نشود. گروه فزایندهای از نسل زد وجود دارند که از بزرگ شدن و پذیرش مراحل مهم زندگی بزرگسالی، مانند دریافت مدرک تحصیلی یا پیوستن به بازار کار، سر باز میزنند.
در عوض، آنها تصمیم گرفتهاند عاطل بمانند. یعنی نه تحصیل کنند و نه استخدام شوند.
همین روند باعث ایجاد پدیده بیسابقهای از بیکاری جوانان در سراسر جهان شده است.
به گزارش سازمان بینالمللی کار، حدود یکپنجم افراد بین ۱۵ تا ۲۴ سال در سطح جهانی در سال ۲۰۲۳ به کسبوکار بیعلاقه بودهاند.
بیشترین نارضایتی کارفرمایان از جوانان نسل زد ناشی از بیانگیزگی و عدم ابتکار عمل در آنهاست.
حدود ۵۰ درصد از مدیران حاضر نظرسنجی این مورد را دلیل اصلی پایان همکاریشان با نسلزدیها میدانند. به گفته آنها کارکنان این نسل اغلب بیانگیزه هستند و به جای ابتکار عمل، باید مرتب به آنها گفته شود که چه کاری انجام دهند.
متخصصان منابع انسانی معتقدند مقصر تنها نیروی جوان نیست، بلکه سیستم آموزشی که فارغالتحصیلان را برای کار آماده نمیکند هم مقصر است. همچنین کارفرماها هم قابلیت گفتوگو با این نسل را ندارند و به جای اینکه فرهنگ سازمانی و کار را به کارکنان جدید آموزش دهند، صرفاً به دلیل آماده نبودن، آنها را اخراج میکنند.
شرکتها با نپذیرفتن مسئولیت آموزش کارکنان و امید به اینکه مدرک دانشگاهی بتواند جایگزین همه چیز شود، نهتنها به کارکنانشان، بلکه به کسبوکار خودشان هم آسیب میزنند. این رویکرد هرگز موفق نبوده و در سیستم فعلی هرگز جواب نخواهد داد.
یافتههای پژوهشگران نشان میدهد نگرانیهای اقتصادی، اصلیترین دلیل مردد بودن و بیانگیزگی در نسل زد است.
بسیاری از افراد نسل زد شاهد بیثباتی اقتصادی، از جمله تاثیر بحران مالی ۲۰۰۸ و همهگیری کووید ۱۹ بودهاند.
در میان اعضای این نسل، آگاهی فزایندهای در مورد مسائل مربوط به سلامت روان وجود دارد. بنابراین فرایند راهاندازی و اداره یک کسبوکار میتواند از نگاه آنها دلهرهآور و پرتنش باشد.
افراد مسنتر اغلب شکایت میکنند که نسل جوان فاقد اخلاق کاری قوی است. احتمالاً این افراد، فراموش کرده باشند که وقتی خودشان جوان بودند، چقدر تنبل یا بیانگیزه بودند.
برخلاف نسل پیشین که استرس کاری به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره آنها تبدیل شده، نسل زی رفاه ذهنی و آرامش فکری خود را به پیمودن مسیر کارآفرینی ترجیح میدهند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅کاربرد نظریه بازی در کسبوکار
اقتصاددانان میتوانند از نظریه بازی در کسبوکار استفاده کنند و یک چشمانداز اقتصادی خاص را تحلیل کرده و نوع اقدام احتمالی شرکتها یا بازیکنان را پیشبینی کنند. همچنین شرکتهای خصوصی میتوانند برای تصمیمگیری درباره کسبوکار یا نظارت و تحلیل استراتژیک جنبههای مختلف رفتار رقبا از آن استفاده کنند. معلمان هم میتوانند از مدلهای نظریه بازی استفاده کرده و دانشآموزان را با مجموعهای از استراتژیها و راهکارهای مختلف مورداستفاده در دنیا آشنا کنند.
نظریه بازی میتواند به شرکتها کمک کند تا در داخل یا خارج سازمان و بهویژه در برابر رقبا، انتخابهای استراتژیک داشته باشند. در این نظریه، موقعیتهای مختلف در قالب بازیهای ساده ارائه میشوند و برای شبیهسازی شرایط واقعی و پیشبینی رفتار بازیکنان از سناریوهای فرضی استفاده میشود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅آمار دروغ نمیگوید!
✍ محمدرضا سرگلزایی
اعداد و ارقام زندگي را براي انسان "قابل اندازه گيري" و "قابل مديريت" مي كنند. ضرب المثلي در تفكر نقاد وجود دارد كه "آنچه قابل اندازه گيري نباشد، قابل مديريت نيست!" بنابراين آمار مبناي مديريت است.آمار، تصويري عيني و روشن از اوضاع و احوال به دست ما مي دهد. مثلا وقتي مي گوييم احمد با ١٧٥ سانتي متر قد، ٩٥ كيلوگرم وزن دارد، هر فرد مطلعي با تقسيم كردن ١/٧٥ به مجذور ٩٥ خواهد فهميد كه احمد فردي "تن- درست" نيست و در معرض بيماريهاي قلبي- عروقي قرار دارد.
همينطور هم وقتي مي گوييم كل فروش نفت ايران از هنگام ملي شدن صنعت نفت به اين طرف (شصت سال) برابر با يك هزار ميليارد دلار بوده، در حالي كه ژاپني ها ساليانه پنج هزار ميليارد دلار ثروت توليد مي كنند (كتاب اقتدارگرايي ايراني در عصر قاجار- مقدمه- دكتر محمود سريع القلم)
هر فرد دانايي خواهد فهميد كه ژاپني ها بدون داشتن نفت و گاز، نسبت به ايراني ها كه بزرگترين مخازن نفت و گاز دنيا را در اختيار دارند، در رفاه بيشتري زندگي مي كنند.
همچنين وقتي مي گوييم جمعيت ايران در سي سال گذشته دو برابر شده است، اما جمعيت زندانيان ايران در سي سال گذشته ده برابر شده است (كتاب ناگفته ها- حسن نراقي- نشر اختران)،
هر فرد بي طرفي خواهد دانست كه در سي سال گذشته رشد فرهنگي ايران منفي بوده است و طبعا اگر "اهل درد" باشد نمي تواند روزگار به خوشي سپري كند.
اما اين كه آمار و اعداد دروغ نمي گويند به اين معنا نيست كه كسي هم نمي تواند با آمار دروغ بگويد؛ اتفاقا دروغگو هاي بزرگ اين روزها معمولا با استفاده از آمار دروغ مي گويند! مثلا من با گفتن اين كه بهمن بلندقامت ترين فرد قبيله ي ماست، مي توانم اين نتيجه را در ذهن مخاطب ايجاد كنم كه بهمن شايسته ترين فرد براي رهبري اين قبيله است؛ حتي گفتن اين كه قد بهمن ١٩٥ سانتي متر است سندي براي صحه گذاشتن بر بلندبالا بودن بهمن است. من مي توانم با نگفتن اين كه بهمن ٩٠ سال سن دارد و از پنج سال پيش علايم اختلال مشاعر (دمانس) در او ايجاد شده و به دليل از كار افتادگي كبد، ديسك كمر، آرتروز زانوها، و وابستگي به ترياك نيازمند به پرستاري دايمي است، تصويري غير واقعي از بهمن در ذهن شما ايجاد كنم!
در سطح كلان نيز ما مي توانيم با آمار دروغ بگوييم. مثلا در اتحاد جماهير شوروي گفته مي شد ما زنداني سياسي نداريم، بنابراين در كشور ما آزادي بيان وجود دارد؛ در حاليكه در آن حكومت به دگرانديشان و معترضان اجتماعي برچسب "بيماري رواني" زده مي شد و آن ها را به "ندامتگاه هايي اعزام مي كردند" كه بر سر در آنها تابلوي "آسايشگاه رواني" نصب شده بود!
وقتي به دانشجويانم مي گويم نيجريه در سال ٢٠١٠ بالاترين نرخ رشد اقتصادي را داشته است تعجب مي كنند، آنگاه برايشان راجع به "نرخ رشد اقتصادي" سخن مي گويم و تازه در مي يابند كه نرخ رشد اقتصادي ساليانه ي بزرگترين قدرت هاي اقتصادي دنيا هيچگاه در رده هاي بالاي جدول نخواهد بود.
اين روزها كه مردم "اهل حساب و كتاب" شده اند، دنبال "دو كلمه حرف حساب" مي گردند و اعتقاد دارند كه "حساب، حساب است و كاكا برادر!"، دروغگوها هم حواسشان جمع است كه به جاي شعر، با اعداد دروغ بگويند. پس بايد بيشتر حواس مان را جمع كنيم كه به "حساب ما" به بهشت نروند!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅تفاوتهای اصلی بین استراتژی و خطمشی
۱- استراتژی بهترین برنامه به دست آمده از چند برنامه برای نیل به اهداف و مقاصد سازمانی است. خطمشی مجموعه قواعد و مقررات رایج است که به صورت مبنایی برای تصمیمگیریهای روزانه استفاده میشود.
۲- استراتژی برنامه عملی است درحالیکه خطمشی یک اصل عملی است.
۳- استراتژیها را میتوان به ازای هر موقعیت اصلاح کرد، بنابراین به لحاظ ماهیت پویا هستند. در مقابل، خطمشیها به لحاظ ماهیت یکنواخت هستند. با این حال، برای موقعیتهای غیرقابل انتظار انعطافپذیر هستند.
۴- استراتژیها متمرکز به سمت عمل هستند، درحالیکه خطمشیها تصمیممحور هستند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅۱۰ اصل اساسی استراتژی
۱- کاملاً به یک هدف معین و روشن، متعهد باشید.
۲- ابتکار عمل را در دست بگیرید و آن را حفظ کنید.
۳- برای تجمیع و تمرکز منابع خود، صرفهجویی کنید.
۴- از موقعیتیابی استراتژیک بهره ببرید.
۵- کارهای غیرمنتظره انجام دهید.
۶- همه چیز را ساده بگیرید.
۷- همزمان راهحلها و جایگزینهای چندگانه فراهم کنید.
۸- برای دستیابی به هدف از مسیرهای غیرمستقیم استفاده کنید.
۹- زمانبندی و ترتیبگذاری را اعمال کنید.
۱۰- از موفقیت خود بهرهبرداری کنید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅نظریه بازیها چیست؟
نظریه بازی حوزهای از اقتصاد رفتاری است که تلاش میکند واکنش طرفهای مختلف را در یک شرایط مشخص پیشبینی کند. اقتصاددانان، تحلیلگران سیاسی و کسبوکارها از سناریوهایی مانند «معمای زندانی»، «بازی هزارپا» و «بازی دیکتاتور» استفاده میکنند تا محتملترین اقدام افراد را پیشبینی کنند.
نظریه بازی یک ابزار مطالعه علوم اجتماعی است که برای پیشبینی نتایج احتمالی یک سناریوی خاص از مدل ریاضی استفاده میکند. معمولا فعالان علوم سیاسی و کسبوکار برای پیشبینی نتایج احتمالی سناریوهای حوزه کاری خود از آن استفاده میکنند. نظریه بازی مجموعهای از موقعیتهای واقعی زندگی و شرایط استراتژیک را در قالب بازیهای مختلف شبیهسازی میکند تا نوع اقدام احتمالی افراد یا سازمانها را پیشبینی کند. استراتژی اصلی این است که بازیکن انتخابی انجام دهد که بیشترین سود را برای او داشته باشد، اگرچه بهتر است با دیگران همکاری کند تا همه بازیکنان به سودمندترین و مساویترین نتیجه برسند.
جان فون نویمان، ریاضیدان نظریه بازی، این نظریه را فرموله کرد و بر اساس چند بازی دونفره معادلاتی نوشت. فون نویمان همراه با اسکار مورگناِسترن در سال 1944 کتابی به نام نظریه بازیها و رفتار اقتصادی منتشر کردند که کتاب مرجع این رشته است. همچنین، جان نَش با ارائه معادله نش، نقش مهمی در توسعه استفاده از نظریه بازیها داشت. او به بازیهایی توجه دارد که شامل تعاملات استراتژیک بین بازیکنان (دو یا چند نفر) است و در آن هیچ یک از بازیکنان پس از شنیدن انتخاب سایر تصمیمگیرندگان، در تصمیم خود تجدیدنظر نمیکنند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅۷ روش تقویت کارآفرینی از سوی دولت ها
مجمع جهانی اقتصاد، ۷ راه را بررسی کرده است که دولتها از طریق آن میتوانند کارآفرینی را ارتقا دهند و تأثیر مثبتی بر محیط کارآفرینی بر جای بگذارند:
۱- فراهم کردن دسترسی به بودجه
۲- کاهش تشریفات اداری
۳- سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتها
۴- تشویق نوآوری
۵- ایجاد یک چارچوب قانونی حمایتی
۶- پرورش فرهنگ کارآفرینی
۷- ایجاد شبکه و همکاری
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy