sherehafez | Unsorted

Telegram-канал sherehafez - شعر حافظ

5260

شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندَر باغِ خُلد دفترِ نسرین و گُل را زینَتِ اوراق بود

Subscribe to a channel

شعر حافظ

زین آتشِ نهفته که در سینه‌ی منست،
خورشید، شعله‌ایست که در آسمان گرفت.

#حافظ

خاک، اخگری حقیر ز خورشید؟ آه، نه!
خورشیدِ اعظم از تنِ خاکیت، اخگری است!

#حسین_منزوی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

مجزا نیستند از عشق، وصل و فصل و نوش و نیش
شگفتا او، که با ترکیبی از اضداد، می‌آید

#حسین_منزوی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست
مگر از مذهب این طایفه بازآمده‌ای

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

زندگی بر گردن افتاده‌ست یاران! چاره چیست؟
چند روزی هرچه باداباد باید زیستن

#بیدل
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

گر چه پیرم ، تو شبی تنگ در آغوشم گیر
تا سحرگه ، ز کنار تو جوان برخیزم !

#حافظ

جوان گردد کهنسال از وصال نازک‌اندامان
کشد در بر چو ناوک را کمان ، بر خویش می‌بالد

#صائب
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

هرکه قرب حق به دست آرد همی
*همچون در دریا نماید شبنمی*
(مصیبت‌نامه)

#عطار

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندرین دریا* نماید هفت دریا شبنمی

#حافظ
* نسخه بدل: طوفان
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۗ وَالَّذينَ كَفَروا بِآياتِ اللَّهِ أُولٰئِكَ هُمُ الخاسِرونَ

كليد گنج هاى‏ آسمانها و زمين او راست و آنان كه به نشانه‏ هاى خدا كافر شدند همانان زيانكارانند.
سوره زُمَر / آیه ۶۳

دعای صبح و آهِ شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

چون پیاله،
دلم از توبه که کردم،
بشکست...

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

من نه آنم که شکایت کنم از دست کسی
خاصه از دست تو، حاشا ! چه شکایت باشد؟

#سلمان_ساوجی

من نه آنم که ز جور تو بنالم، حاشا !
چاکر معتقد و بندۀ دولت‌خواهم

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

ذره ذره هر چه بود از من گرفت
دیر دانستم که گیتی رهزن است

#پروین_اعتصامی

دورِ مجنون گذشت و نوبتِ ماست
هر کسی پنج روز نوبت اوست

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است...

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

به تو گفتم: «گنجشکِ کوچکِ من باش
تا در بهارِ تو ، من درختی پُرشکوفه شوم»

#احمد_شاملو
@Sherehafez

Читать полностью…

شعر حافظ

ابرِ آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجهِ می می‌خواهم و مطرب که می‌گويد رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسارِ کيسه‌ام
بارِ عشق و مفلسی صعب‌است و می‌بايد کشيد

قحطِ جود است آبرویِ خود نمی‌بايد فروخت
باده و گل از بهایِ خرقه می‌بايد خريد

گوييا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همی کردم دعا و صبحِ صادق می‌دميد

با لبیّ و صدهزاران خنده آمد گل به‌باغ
از کريمی گوييا در گوشه‌ای بویی شنيد

دامنی گر چاک شد در عالمِ رندی چه‌باک
جامه‌ای در نيکنامی نيز می‌بايد دريد

آن لطايف کز لبِ لعلِ تو من گفتم که گفت
وين تطاول کز سرِ زلفِ تو من ديدم که ديد

تيرِ عاشق‌کش ندانم بر دلِ «حافظ» که زد
اين‌قدَر دانم که از شعرِ ترش خون می‌چکيد

عدلِ سلطان گر نپرسد حالِ مظلومانِ عشق
گوشه‌گيران را ز آسايش طمع بايد بريد.

#حافظ به سعی سایه
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

نوروز بمانید که ایّام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید

آن صبح نخستین بهاری که به شادی
می آورد از چلچله پیغام شمایید

آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار
آن گنبد گردننده ی آرام شمایید

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند
خورشیدشما،عشق شما،بام شمایید

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید

هم آینه ی مهر هم آتشکده ی عشق
هم صاعقه ی خشم بهنگام شمایید

امروز اگر می چمد ابلیس ،غمی نیست
در فّن کمین حوصله ی دام شمایید

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است
در کوچه ی خاموشِ زمان،گام شمایید

ایّام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید

#پیرایه_یغمایی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

شب و خيال و سراغ تو، بازمی‌آيم
كه بهت خانهٔ دربسته را نظاره كنم

#حسین_منزوی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

دلگیری کدام عتابت گرفته‌بود؟
وقتی که شعر من به‌ خطابت گرفته‌بود

میخانه بود دفتر #حافظ وَزان میان
سُکر کدام بادهٔ نابت گرفته‌بود؟

رویایِ که در آن‌سوی پلک تو می‌گذشت؟
با جذبهٔ چه وسوسه خوابت گرفته‌بود؟

ای جوهر عُصارهٔ مستی! به راستی
ته‌جرعهٔ کدام شرابت گرفته‌بود ؟

#حسین_منزوی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

#سعدی

زلف بر باد مده ، تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن ، تا نکنی بنیادم

"مِی" مخور با همه کس، تا نخورم خون جگر!
سر مکش تا نکشد سر به فلک، فریادم!

زلف را حلقه مکن تا نکُنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم

شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره ی شهر مشو ، تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

‏کشیش باز می‌خواست
‏از ⁧ خدا ⁩ حرف بزند اما من رفتم طرفش
‏و آخرین تلاشم را کردم که برایش روشن کنم
‏که من دیگر فرصت کمی برایم باقی مانده
‏و نمی‌خواهم این فرصتم را صرف خدا کنم.
#کامو ⁩
بیگانه
ترجمه:خشایار دیهیمی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی
بازار خویش و آتش ما تیز می‌کنی

#سعدی

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

#حافظ

@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

#حافظ
حراج یوسف در بازار مصر

خلق روی بنهادند به نظاره یوسف. خلق حیران گشتند. مالک را می‌گفتند این کیست؟ پری‌ است؟ آدمی است؟ فرشته است؟ کیست که هرگز کس مثال این جمال ندیده و نشنیده. مالک می‌گفت: این غلام عبری است،‌ بها را دادم. وی را گفتند: کجا بها خواهی کرد؟ مالک گفت: به درِ کوشکِ (قصر) عزیز مصر. هر که خریدار است، آنجا آید فردا. آن شب که خبر در مصر افتاد، خلق را خواب نبود، از آرزوی آنکه روز شود که به نظاره وی آیند. همه شب خلق می‌آمدند و آنجا که مالک گفته بود جای می‌گرفتند و مالک یوسف را به گرمابه فرستاد. چون برآمد وی را جامه‌های فاخر پوشانید و گیسوهای وی را به مروارید پیوست و قبای زربفت در وی پوشانید و کمر به جواهر و یواقیت (یاقوت‌ها) پیوسته، بر میان (کمر) او بست. و تختی بر بالا بنهاد و وی را بر آن تخت نشانید و منادا کرد در مصر که: وقت دیدار اوست.

تفسیر عتیق نیشابوری (معروف به تفسیر سورآبادی)
ویرایش جعفر مدرس صادقی.
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

و گفت :
محبت درست نشود
مگر در میان دو تن
که یکی دیگری را گوید :

"ای من"

#عطار_نیشابوری
تذکرة الاولیا
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

پیر ما گفت: خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظرِ پاک خطاپوشش باد!

#حافظ

#ون‌گوک می نویسد:
"من بیش از پیش معتقدم که نباید درباره‌ی خدا بر مبنای این جهان داوری کرد. جهان یکی از طرح های اوست که بد از کار درآمده است."

عصیانگر، کامو، بحرینی، ص ۳۳۹
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری
عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
به امیدی که در این ره به خدا می‌داری
دل ببردی و بَحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا می‌داری
ساغر ما که حریفان دگر می‌نوشند
ما تحمل نکنیم ار تو روا می‌داری
ای مگس عرصه‌ سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
تو به تقصیر خود افتادی ازاین در محروم
از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری
#حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا می‌داری
آواز عالینجاب #محمدرضاشجریان
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست

#پروین_اعتصامی
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

ما را به رخت و چوب شبانی فریفته‌ست
این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست!

#پروین_اعتصامی
#اشک_یتیم
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

بهارِ عارضش خطی، به خونِ ارغوان دارد

#حافظ
@SherHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

بیابان و زمینِ خشک شادمان خواهد شد و صحرا به وجد آمده، مثل گُلِ سرخ خواهد شکفت.
اِشَعيا 1: 35

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد

#حافظ
@ShereHafez

Читать полностью…

شعر حافظ

🗒 دعای تحویل سال

🎤 عالیجناب #محمدرضا_شجریان

🌱 @ShereHafez

🖋 #نوروزتان_پیروز

Читать полностью…

شعر حافظ

باز عید آمد بغل‌گیری بِمینا میکنم
از کجا یاری چو او خون‌گرم پیدا میکنم

#کلیم
@ShereHafez

Читать полностью…
Subscribe to a channel