شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندَر باغِ خُلد دفترِ نسرین و گُل را زینَتِ اوراق بود
چو قسمت ازلی بی حضور ما كردند
گر اندكی نه به وفق رضاست خُرده مگير!
#حافظ
چارهای هم نیست خواجه!
@ShereHafez
دَمی با غم به سر بردن، جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلقِ ما، کز این بهتر نمیارزد
به کویِ می فروشانش، به جامی بر نمیگیرند
زهی سجادهٔ تقوا که یک ساغر نمیارزد
رقیبم سرزنشها کرد کز این باب رُخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاکِ در نمیارزد؟
شکوهِ تاجِ سلطانی که بیمِ جان در او دَرج است
کلاهی دلکش است اما به تَرکِ سر نمیارزد
چه آسان مینمود اول غمِ دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزد
تو را آن بِهْ که رویِ خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادیِّ جهانگیری، غمِ لشکر نمیارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنیایِ دون بگذر
که یک جو مِنَّتِ دونان دو صد من زر نمیارزد
#حافظ 💥
@ShereHafez
در شعر کلاسیک پارسی حروف (خ، چ، گ) حروفِ خشن محسوب میشدند و به کار نبردن یا کمتر به کار بردن آنها در شعر جزئی از هنر و مهارت شاعری بود، اما حضرت حافظ این رسمِ نانوشته را با سرودن بیتی بسیار زیبا با ۷ "خ" به چالش کشید و نشان داد هنر و عشق میتواند همهی خشونتها را به لطافتی زیبا و #عاشقانه بدل کند:
خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم برد
که تا زِ خالِ تو خاکم شود عبیرآمیز
#حافظ
@ShereHafez
نویسنده بشیری
ز کفر زلف تو هر حلقهای و آشوبی
ز سحر چشم تو هر گوشهای و بیماری
مرو چو بخت من ای چشم مست یار به خواب
که در پی است ز هر سویات آه بیداری
دلا همیشه مزن لاف زلف دلبندان
چو تیرهرای شوی کی گشایدت کاری؟
سرم برفت و زمانی به سر نرفت این کار
دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری
#حافظ
@ShereHafez
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
#خیام
@ShereHafez
به پاس بزرگداشت #خیام_نیشابوری 🍷
فیلسوف، رباعیسرا، منجّم و ریاضیدانِ نابغۀ ایرانی
مِی خور به بانگ چنگ و مخور غصه، ور کسی
گوید تو را که باده مخور!
گو: هوالغفور ...
#حافظ
@ShereHafez
...که #ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامگار،
پر از نرگس و نار و سیب و بهی؛
چو پالیز گردد ز مردم تهی،
سپرغم یکایک ز بن برکنند
همه شاخ نار و بهی بشکنند!
سپاه و سلیحست دیوار اوی
به پرچینش بر نیزه ها خار اوی!
اگر بفگنی خیره دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ!
نگر تا تو دیوار او نفگنی
دل و پشت ایرانیان نشکنی!
کزان پس بود غارت و تاختن
خروش سواران و کین آختن!
زن و کودک و بوم ایرانیان
به اندیشه ی بد منه در میان!...
من ایدون شنیدم که جای مهی
همی مردم ناسزا را دهی!
چنان دان که نوشین روان قباد
به اندرزنامه چنین کرد یاد،
که هر کو سلیحش به دشمن دهد
همی خویشتن را به کشتن دهد!
که چون بازخواهد که ش آید به کار
بداندیش با او کند کارزار!
شاهنامه #حکیم_فردوسی،
به تصحیح خالقی مطلق
@ShereHafez
بزرگداشت سرور سخنسرایان فارسیزبان و حماسهپرداز نابغهی ایرانی، #فردوسی_طوسی ، گرامی باد
نی قصه ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
#حافظ
@ShereHafez
بیا ای ساقی گلرخ
بیاور بادهی رنگین
که فکری در درون ما
از این بهتر نمیگیرد...
#حافظ
@ShereHafez
«غریب را دل سرگشته با وطن باشد...»
#حافظ
#خلیج_فارس
@ShereHafez
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست.
#حافظ
@ShereHafez
کمترین تحریری از یک آرزو این است:
«آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازی»
در قناریها نگه کن، در قفس، تا نیک دریابی
کز چه در آن تنگناشان باز شادیهای شیرین است.
کمترین تصویری از یک زندگانی:
«آب، نان، آواز!»
ور فزونتر خواهی از آن، گاهگه پرواز
ور فزونتر خواهی از آن، شادیِ آغاز
ور فزونتر باز هم خواهی، بگویم باز؟
آنچنان بر ما به نان و آب، اینجا تنگسالی شد
که کسی در فکرِ آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد
شوق پروازی نخواهد بود
#شفیعی_کدکنی
@ShereHafez
#ایران🖤
#بندرعباس🖤
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
#سعدی
که حیف باشد از او، غیر او تمنایی
#حافظ
@ShereHafez
در اندرونِ منِ خستهدل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
#حافظ
@ShereHafez
فتنه می بارد ازین سقف مقرنس برخیز
که به میخانه پناه از همه آفات بریم
#حافظ
@ShereHafez
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مرا امید وصال تو زنده میدارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات
بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم
و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک
بضرب سیفک قتلی حیاتنا ابدا
لان روحی قد طاب ان یکون فداک
عنان مپیچ که گر میزنی به شمشیرم
سپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند
به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک
به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک
#حافظ
@ShereHafez
گر سرو پیشِ قد تو سَر میکشد مَرَنج
عقلِ طویل را نبُوَد هیچ اعتبار.
#حافظ
سرو اگر در پیش قَدّت سرفرازی میکند
راستی او این حماقت از درازی میکند.
#ناصر_بخارایی
@ShereHafez
دیوان حافظ؛ نسخه فریدون میرزا؛ به اهتمام احمد مجاهد؛ دانشگاه تهران؛۱۳۸۶
در خیمه تن که سایبانیست تو را
هان تکیه مکن که چارمیخش سست است..
#خیام
@ShereHafez
دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
#حافظ
@ShereHafez
میکشان! در فصلِ گل جامِ پیاپی نوش باد
بر شما «می» نوش و بر ما «حسرت می» نوش باد
#طالب_آملی
@ShereHafez
نیاز است ما را به دیدار تو
بدان پُرهنر جانِ بیدارِ تو!
#فردوسی
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد!
#حافظ
@ShereHafez
ترا به سیرِ چمن گر دل و دماغ نماند
چه جایِ شکوه! که اینجا بهار و باغ نماند
چنان شبانه سمومی برین کرانه گذشت
که از شقایقِ این باغ، غیرِ داغ نماند
بهانه بین ! که درین خانه دزدِ دیرین را
رهی به پیش به جز کشتن چراغ نماند
بگو به نوح که در کشتی ِ تو از چه سبب
کبوتران همه رفتند و غیر زاغ نماند ؟
ز داغ لاله عذاران ، درین بهار کبود
به باغ و راغ شدن را دل و دماغ نماند
#شفیعی_کدکنی
مجله بخارا
@ShereHafez
بیا که رونق این کارخانه کم نشود
به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی
#حافظ
@ShereHafez
#Persian_Gulf
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
#حافظ
به تصحیح محمد قزوینی وقاسم غنی
@ShereHafez
در این وادی به بانگ سیل بشنو
که صد من خون مظلومان به یک جو
پر جبریل را اینجا بسوزند
بدان تا کودکان آتش فروزند
سخن گفتن که را یاراست اینجا؟
تعالی الله چه استغناست اینجا؟
برو حافظ در این معرض مزن دم
سخن کوتاه کن والله اعلم
منتسب به #حافظ
@ShereHafez
درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
#حافظ
@ShereHafez
گفت: سعدی! صبر کن، یا سیم و زر دِه ، یا گریز
عشق را یا مال باید یا صبوری یا سفر
روز آقای #سعدی فرخنده باد
@ShereHafez