sharname1 | Unsorted

Telegram-канал sharname1 - شارنامه| صلاح الدین خدیو

13811

ارتباط با من @Salahkhadiw اینستاگرام: https://www.instagram.com/salah.khadiw

Subscribe to a channel

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺کراوات جولانی و خلافت اسلامی

کراوات جولانی پرسش های جدید دربارەی یگانگی صورت و سیرت وی آفریده است.
آیا جولانی واقعا از گذشتەی جهادی خود فاصله گرفته؟
تحول فرضی وی، به معنای تغییر سازمان متبوعش با هزاران رزمندەی خارجی هم است؟
آیا می توان به آسانی بخش سوریەی القاعده را به حزبی محافظه کار و لیبرال نظیر آکپارتی با خاستگاهی غیردینی تبدیل کرد.

برای خیل عطیم اسلام گرایانی که این روزها با ترکیبی از افسوس و افتخار به دیدن مسجد اموی دمشق می روند، جولانی یادآور نوستالژی معاویه بن ابی سفیان و امپراتوری شکوهمندش است.
شخصیتی متناقض و پیچیده در میان اهل سنت  که از سویی تدبیر و کیاستش را می ستایند و از سوی دیگر بخاطر تبدیل خلافت به ملوکیت سرزنش می شود،

جولانی تقریبا با همان دشوارەی معاویە در 1400 سال قبل روبروست؛ تاسیس سازمان حکومتی مدرن با داشتن مشروعیت اسلامی راستین.
گزینەهای اندکی فراروی معاویه بود، جولانی نیز چنین است.
آیا دمکراسی و انتخابات را می پذیرد یا هنوز در پی خلافت است؟
از روی کراوات سبزرنگش نمی توان پاسخ داد. شاید بخشی از پروتوکل توصیه شده توسط فیدان و مسئولان امنیتی قطری باشد!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺کوبانی و اردوغان؛ داستان یک نفرت بی پایان!

رامی عبدالرحمن مدیر دیدەبان حقوق بشر سوریە، نامی آشنا و معتبر است؛
کوشندەی حقوق بشر و دمکراسی و باورمند به استقلال سوریه و مخالف هر نوع مداخلەی خارجی.
دیدەبان نە یک دستگاه عریض و طویل، بلکه سازمانی مردم نهاد است که از طریق شبکەای از شهروند - خبرنگاران در اسرع وقت جهانیان را در جریان آخرین پیشامدهای جنگ سوریه و موارد نقض حقوق بشر و تلفات غیرنظامیان و نظامیان قرار می دهد.
طراحی ساده و ابتدایی سایت دیدەبان که به دو زبان انگلیسی و عربی در دسترس است، بیانگر مشی حرفه ای و مستقل آن است.
به جرات می توان گفت معتبرترین خبرگزاری های جهان نظیر رویترز، CNN، AP و BBC در سال های اخیر  اغلب متکی به آقای عبدالرحمن بودەاند.

باری رامی که در انصاف و دادگریش شکی نیست، دیشب در یک گفتگوی تلویزیونی به داوری دربارەی سیاست جنگی ترکیه علیه کردها پرداخت.
به باور او مشکل ترکیه نه با نیروهای سوریەی دمکراتیک و نه حتی دشمن دیرینەاش پ.ک.ک بلکە با اصل وجود کردهاست.
به گفتەی او در میانەی این خصومت و سنگدلی بدسگال، کوبانی جایگاهی ویژە دارد؛
خاری در چشم دولتمردان آنکارا و عقدەای که همیشه آزاردهنده است.

مایەی تعجب نیست که یک فعال سیاسی عرب مسالەی کرد را بیشتر و بهتر از خیلی از سیاستمداران و درس خواندگان کرد بشناسد که ایدەها و فرضیات اصلی شان را از پروپاگاندای حزبی و نه از مطالعه و خرد راستین  می گیرند،
سوگمندانه نه ماهیت رژیم ترکیه را می شناسند و نه دولت های دیگر صاحب و وارت مسالەی کرد را.

مثلا تبلیغات حزبی می گوید که اگر در سال 2014 در جریان انتخابات پارلمان کردها دست دوستی به سوی اردوغان دراز و کسری کرسی هایش برای تشکیل دولت را جبران می نمودند، آتش جنگ در کوهستان قندیل زبانه نمی کشید و کردها در سوریه به خطر نمی افتادند.
کسی منکر اشتباهات کوچک و بزرگ و متعدد پ.ک.ک نیست. کسی هم نباید در دادن نمرەی دمکراسی به آنها گشاده دستی نماید.
اما واقعا می شود حزبی که ظاهرا در میانه ایستاده -  حزب اردوغان - پس از ناکامی در اتحاد با حزب چپ گرا و گلوبالیست کردی دمکراتیک خلق ها، به دامن حزب راست گرا و فاشیست حرکت ملی بخزد؟

من می گویم اولی از ابتدا ممتنع ولی دومی ممکن بود.
بلوک حاکم بر آنکارا یک سنتز ترک - اسلامی و نوعی رجعت به خاستگاه تاریخی خود است.
رژیم ترک های جوان به رهبری انور و طلعت و جمال؛ هر سه پاشا هم همین بود:
در خاورمیانە اسلام گرا و در قفقاز و آسیای میانه پان ترکیست!
تفاوت این جاست که آن زمان ارمنیان، دیگری و دشمن اصلی بودند. چه به لحاظ ژئوپولتیک اتصال سرزمینی امپراتوری در مرزهای غربی را ناقص و بنا به اقتضای زمانه در آن روزگاران از ترک های آناتولی درس خوانده و متجددتر و در مشاغل جدید مهارت بیشتری داشتند.

اکنون هم کردها مانع اصلی اشتیاق و آرزوهای توسعە طلبی و الحاق خواهی سلطان هستند.
زیرا برای رسیدن به ایران، سوریه، عراق و جنوب قفقاز ابتدا باید از سد کردها گذشت و با چالش های گوناگون مسالەی کرد دست و پنجه نرم کرد.

اما عقدەی سیاسی کنونی همانطور که رامی گفته، کوبانی است.
نقطەای کانونی در تاریخ مبارزات کردها و فرازی سرنوشت ساز در روندهایی که به تشکیل اقلیم روژاوا انجامید.
اغراق نیست که بگوییم کوبانی که اینک از چند سو در حصار ترکیه و متحدانش است، استالین گراد کردهاست.
نه صرفا به خاطر مقاومت جانانه در برابر داعش‌ که انعکاسی جهانی یافت، بلکه به علت مشروعیت سیاسی عظیمی که برای کردهای سوریە به ارمغان آورد.

نبرد استالین گراد هم فقط نخستین نقطەی توقف رایش نبود، بلکه آغاز انفتاح الگوی شوروی در جهان و مسحور کنندەی تخیل و حس تحسین روشنفکران نسبت به ارتش سرخ و رهبری آن بود.
البته بخش اعظم این رخداد توهم و برخاسته از حباب ایدئولوژی بود، اما دهه ها طول کشید تا کنار برود.
طی این مدت هم نه تنها هنجارهای سیاسی و شاخص های زیبایی شناختی، بلکه معادلات ژئوپولتیک و استراتژیک هم دگرگون و عملا جهان متحول شد.

داستان کوبانی هم از این قرار است؛ پیوند دهندەی یک گروه چریکی ساکن کوهستان به قدرت های بزرگ جهان و متروپل هایی مهم چون واشنگتن، بروکسل، لندن و پاریس.
مهم تر از آن نمایش کردها به عنوان تنها نیروی میانه رو و سکولار در آشفته بازار سوریه و کلیشەی پرکاربرد مدافعان جهان آزاد در برابر افراط‌ گرایی شیعه و سنی و استبداد خون ریز بعثی!
در حقیقت این راز تنفر بی پایان اردوغان از کوبانی و اسطورەی مبارزاتی آن است.

کردهای نزدیک به حزب دمکرات کردستان ساده اندیشانه خیال می کنند که با جایگزینی واحدهای مدافع خلق با انجمن ملی کردستان و لشکر روژ و پایین آوردن پوسترهای های اوجالان و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان می توان مساله را حل نمود.
زهی خیال باطل! این یک مغلطەی حزبی آشکار و محصول پروپاگانداست. لطفا ببینید رامی چه می گوید!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سوریه؛ ملتی یک پا در کشوری بدون پا!

این تصویر غم انگیز نماد سوریەای است که خاندان اسد پس از نیم قرن بر جای گذاشتند.
منذر النزل که یک پایش را در جنگ داخلی از دست داده تمثیلی از مردم سوریه است و مصطفی پسرش که بدون پا به دنیا آمد، نمادی از خود سوریه که ارتش و اقتصادش را توامان از کف داده است!

اکنون مردم سوریه ناچارند با یک پا کشور معلولشان را سر پا نگه دارند!
بشار اسد روزی که می بایست برود، نرفت و با کمک خارجی و به قیمت آتش زدن کشور، 13 سال دیگر در قدرت ماند.

اکنون چشم ها به یک جنگجوی سابق القاعده دوخته شده که ناجی کشور شود.
جولانی پروردەی یک خانوادەی سکولار و فرزند یک ناصریست معروف است.

دگردیسی نسلی خانوادەی شرع در گذار از ملی گرایی  به اسلام گرایی، داستان خاورمیانە و معرکەی ایدئولوژی های آن در نیمەی دوم قرن بیست است.

شرع جوان اما نیازمند پوست اندازی تازەای است.
آمدن از ساحت تکفیر به " میدان تحریر " بس نیست. سوریه برای اینکه روی پاهایش بایستد محتاج رجحان دولت مدنی  بر دولت دینی و " فن " بر فقه و توسعه بر ایدئولوژی است.
صدای فن سالاران باید از صلای فقیهان و خطیبان بلندتر باشد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺تحریک طالبان و تحریر شام؛ ترکیه و پاکستان و مرز باریک همبستگی و دلزدگی!

تاریخ با دوری تند تکرار می شود.
سه سال پیش سه روز پس از سقوط دولت غنی، حمید فیض رئیس اطلاعات ارتش پاکستان به کابل رفت، تا روی  نقش پاکستان در پیروزی طالبان و سهم ویژەی آن در آیندەی افغانستان تاکید نماید.

امروز هم ابراهیم کالین رئیس میت در دمشق حاضر شد، 4 روز پس از سقوط اسد و با همان منطق:
به رخ کشیدن واقعیت جدید در همسایەی کوچک تر و احیانا کمک به بازسازی و راه اندازی سازمان های امنیتی و حکومتی نو.

اما انتظارات همیشه مطابق واقعیت ها نیست.
روابط پاکستان و طالبان پس از ماه عسلی کوتاه به تشنج گرایید و چند بار کار به زد و خورد مرزی  کشید.
عزم اسلام آباد برای اخراج پناهندگان افغان و ترس از پیامدهای ایدئولوژی افراطی طالبان روی وزیرستان پاکستان از مسائل مورد اختلافند.
مهم تر از آن احساس عاملیت طالبان است.
آنها خود را دولتی مستقر و جنبشی نیرومند می دانند که آمریکا را بیرون رانده و نگاه  متکبرانەی پاکستان را نمی پسندند.
سه عاملی که در پیوند ترکیه و تحریر شام هم حی و حاضرند. آیا شامات برای ترک ها شام شریف می شود؟
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺 سوریه به کجا می رود؟

به نظر می رسد که الگوی شورشیان اسلام گرای سوری پس از فتح دمشق نه سیرەی پبامبر اسلام پس از فتح مکه، بلکه سنت برخی از انقلابیون مسلمان ایران در فردای 22 بهمن 57 است.
سه روز پس از سقوط اسد، بساط چوبه های دار و اعدام های خیابانی در شهرها برقرار شده، مقبرەی حافظ اسد، پدر بشار با خاک یکسان و وابستگان رژیم گذشته، از بیم جان آرام و قرار ندارند.

این رخدادها و نمایش های خیابانی شباهتی غریب با اعدام های شتاب زدەی ابتدای انقلاب ایران و تخریب قبر پهلوی اول و پاکسازی های گستردەی دستگاه دولتی دارد.
امری بغایت نگران کننده و نافی خوش بینی های اولیەای که گفتار و اطوار رهبر تحریر الشام آفرید.

خشونت غیر قضایی ابتدای انقلاب ایران، خالق فضایی شد که از دل آن تندروی های ساختاری زاده و موجب انحراف از آرمان و روح راستین انقلاب ضد سلطنتی گردید.

در سوریەای که هم اینک دست دراز ترکیه و اسرائیل را بر سر خود دارد و جنگی داخلی با صدها هزار کشته را پشت سر گذاشته، راه دادن به خشونت از همان ابتدای کار، مانند گشودن درهای دوزخ است.
درست است که مردم شام از شر یکی از سرکوب گرترین حکومت های جهان معاصر رها شدەاند و خاطراتی مالامال از سرکوب و کشتار و تبعیض و فساد با خود دارند، اما بیش از هر زمان نیازمند صبوری و فکوریند.

از قضا درست به همین دلیل بابد از گذشته دور و به آینده مشغول شوند.
همین سوریەی ویران شده در دهەی اول سدەی تازە به لطف برخی اصلاحات بشار جوان، یک رشد اقتصادی شکوفا و بالنده را تجربه می کرد.
شاید شگفت انگیز باشد؛ در سال 2011 اندازەی اقتصاد سوریه که هم اکنون یک سوم لبنان مفلوک و کوچک است، بزرگ تر از اسرائیل بود که اکنون یکی از پیشروترین افتصادهای منطقه و جهان بە شمار می رود.

اگر بشار اسد هنگام شروع اعتراضات بهار عربی عقلانیت به خرج می داد و به حرف حلقەی امنیتی فاسد و بی رحم اطرافش عمل نمی کرد، امروز در دمشق نشسته و به احتمال،
میزبان یک رخداد اقتصادی جهانی بود.

آیندەی سوریەی ویران شدە بستگی تام بە ساختن رژیمی دمکراتیک دارد.
خیلی سخت است، اما تنها راه برخاستن از هاویەی کنونی دمکراسی است.
یک سوریەی دمکراتیک و دارای حاکمیت قانون به آسانی می تواند اسرائیل را تحت فشار قرار دهد و با اشغال غیر قانونی بلندی های جولان مقابله کند.
دولت قبلی که بمب های بشکه ای بر سر مردم خود می ریخت و به نیروی هوایی بی رحم روسیه اجازه داده بود مردم غیر نظامی حلب را سلاخی کنند، چطور می توانست از پس تجاوزات هوایی همسایەی قدرتمندتر خود بر بیاید.

دمکراسی قطب نمای اخلاقی دولت هاست که اگر آن را از دست دهند، در هرج و مرج نظام جهانی و آشوب های داخلی به آسانی گرفتار می شوند.
از این رو باید به دیدەی ترس و تردید به انتقام جویی های این روزها نگریست.
این صحنه ها پیش درآمد تاسیس یک دولت متمرکز کثرت گرا نیست.
#صلاح‌الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺نخستین روز بدون بشار چگونه گذشت؟

اولین روز سوریەی پس از اسد با سه رخداد مهم آغاز شد که تا حدی بیانگر آتیەی پرابهام آن است.
در حالی که جولانی در مسجد اموی دمشق مشغول نماز بود، نتانیاهو به بلندی های جولان رفت.
بی بی نقش شمارە یک در اسقاط اسد را به خودش اختصاص داد و گفت از طریق تضعیف ایران و حزب الله، حامیان اصلی بشار موفق به انجام آن شده است.

همزمان ارتش اسرائیل به متصرفات خود در جولان اشغالی افزود. و در یک جراحی دقیق و حساب شده، تمامی زاغەها و انبارهای تجهیزات استراتژیک ارتش سوریه را هدف قرار داد.

ترکیه و متحدانش در به اصطلاح ارتش آزاد و ارتش ملی به شهر راهبردی منبج هجوم بردند و با مدافعان کرد درگیر شدند.
هم اکنون جنگ سختی در منبج جریان دارد. شهری در منتهی الیه ساحل شرقی رود فرات و نماد تلاش شکست خوردەی کردها برای اتصال مناطق خودمختاریشان در شمال شرق و شمال غرب سوریه.

آمریکا هم بیکار ننشست و به بمباران سنگین پایگاه ها و زاغەهای مهمات داعش در بیابان های مرکزی سوریە پرداخت.

در غیاب ایران و روسیه و حزب الله و حشد شعبی که دستکم به صورت موقت از بحران سوریه حذف شدەاند، فعلا بازی با ترکیب فوق و اهداف ذیل ادامه دارد.

اسرائیل که در ده سال گذشته، گوشت سوریه به دهانش مزه کرده نمی خواهد آسان آن را از کف دهد.
آنچه تل آویو برای دمشق می خواهد، دکترین حاکمیت محدود است. بدین معنا که شامات - سوریه و لبنان - به حیاظ خلوت آن تبدیل و اختیار بخشی از زمین و تمام آسمان آنها را دارا باشد.

ترکیه غیر از ایدەی بسط نفوذ سیاسی و اقتصادی و ساخت یک رژیم تحت الحمایه، مصمم به درهم شکستن ساختارهای شبه دولتی کردهاست.

آمریکا هم اعلام کرده که فعلا قصدی برای خروج ندارد و دلواپس سر برآوردن دوبارەی داعش است.

در سطح خردتر بازی قدری پیچیده تر می شود.
کردها که اینک به نیرویی معتبر در سطح بین الملل تبدیل شدەاند، با چنگ و دندان از دستاوردهای شان دفاع می کنند

جولانی وظیفەای سخت برای حفظ حدی از انسجام میان گروه های مختلف و همزمان نشان دادن چهرەای مدنی و ملی از خود بر دوش دارد.
آیندەی سوریە در کوتاە مدت تا حد زیادی وابسته به تعامل و تقابل این پنج بازیگر عمده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺فرار اسد؛ پس از این چه خواهد شد؟

دمشق لحظات دلهره آور و نفس گیری را می گذراند. بشار اسد فرار کرده و آخرین جمهوری سلطنتی خاورمیانه سرنگون شده است.
هنوز معلوم نیست یک هماهنگی و توافق خارجی برای تسلیم بدون درگیری دمشق وجود داشته یا نه!
در هر حال به نظر می رسد اوضاع بیشتر شبیه کابل سال 1371 است نه 1400 که طالبان دوباره آن را تصرف کرد.

در سال 71 مجاهدان افغان از چند جهت به کابل نزدیک شدند. شناخته ترین رهبر آنها احمد شاه مسعود بود که با سایر گروه های متنوع مخالفان توافق کرده بود در دروازه های شهر منتطر بمانند.
و کسی تا یافتن یک ساز و کار مسالمت آمیز انتقال قدرت وارد کابل نشود.
اما رقیب دیرینه اش حکمتیار از بیم عقب افتادن از گردونەی تحولات، بناگاە بە پایتخت تسلیم شده یورش برد.
این امر واکنش مسعود را برانگیخت و جرقەی جنگی را زد که چهار سال ادامه یافت و کابل را ویران کرد.
این جنگ تنها با آمدن طالبان نخست در سال 75 سایەاش را از کابل دور کرد.

ابومحمد جولانی اکنون با فاصله گرفتن از گفتار و رفتار گذشته اش، در حال تقلید از فرمانده مسعود است.
از دیشب برخی رسانه های عربی و ترکی می کوشند او را با نام اصلی اش؛ احمد الشرع برندینگ کنند تا کنیەی جهادی اش کمرنگ شود.
اما درست مانند مسعود معلوم نیست چقدر بر گروه های مختلف مخالفان کنترل دارد.

گروه هایی که از سمت درعا به دمشق رسیدند و جبهەی جنوبی را گشودند، اساسا جزو ستاد عملیاتی رد العدوان نیستند که از سمت شمال و حلب آمدند.
جولانی در حال تلاش برای یک انتقال آرام قدرت و دور کردن آتش سلاح ها از دمشق است.
روشن است که او از تکرار گذشته و مداخلەی خارجی نگران است.
با تضعیف نقش ایران و روسیه، آمریکا هنوز در سوریه حضور دارد و اسرائیل از هم اکنون شروع به ایمن سازی مرزهای خود و ورود به برخی مناطق سوریه کرده است.
در گذشته آمریکایی ها بارها پایگاه ها و حتی اتاق عملیات گروه تحت رهبری جولانی را هدف قرار داده اند.

از این رو او نیازمند یک تغییر چهرە و گریم سیاسی فوق العاده توام با صبری استراتژیک است.
روند حساس ساعات و روزهای آتی به کنترل واقعی او بر جبهەی متنوع مخالفان و آمادگی برای رویارویی با رویدادهای غیرمترقبه بستگی دارد.
اگر حکمتیاری سوری بناگاه ظهور نکند و انتقال قدرت در مناطق ساحلی علوی نشین به همین ترتیب آرام و مسالمت آمیز باشد، باید گفت او واقعا خوش شانس است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺کردها و بریدن چهل درصد کیک سوریه!

آخرین تحولات میدانی روی نقشه؛
با عقب نشینی کامل نیروهای اسد از دیرالزور و رقه، باقیماندەی استان های دیرالزور و رقه به انضمام تمام گذرگاه های مرزی با عراق و چاه های نفت به دست کردها افتاد.
اکنون چهل درصد خاک سوریه دست کردهاست(رنگ زرد)

مخالفان ( رنگ سبز ) از شمال و جنوب به سرعت به سمت دمشق می روند و لحظه به لحظه از رنگ قرمز کاسته می شود.
احتمال دارد به زودی نقشەی فوق به دو رنگ زرد و سبز درآید.

پایگاه اجتماعی اصلی اسد در مناطق ساحلی غربی در لاذقیه و طرطوس است که با سقوط قریب الوقوع حمص ارتباط آنها با دمشق قطع می شود.
با وجود پایگاه های روسیه در این مناطق بعید نیست باقیمانده های دولت علوی از طریق نوعی ژنرال حفتر سوری در آنجا به حیات خود ادامه دهند.

با این اوصاف دستکم در کوتاه مدت سوریه مانند آلمان پس از جنگ به سه منطقەی تحت نفوذ آمریکا، ترکیه و روسیه تقسیم می شود؛
زرد( آمریکا) سبز ( ترکیه ) و قرمز ساحل ( روسیه)
آسمان هم تحت سیطرەی اسرائیل می ماند.
ایران در وضعیت جدید ناچار می شود به نیروهای کرد نزدیک و مانع شق کامل هلال شیعه شود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سقوط احتمالی دمشق چگونە خواهد بود؟

با سقوط حما و پیش بینی پیشروی آسان مخالفان به سوی حمص،  بیش از هر زمان، زنگ خطر برای دمشق به صدا در آمده است.
سقوط احتمالی دمشق یک رخداد مهم در طراز منطقه و جهان خواهد بود که بسیاری از معادلات کنونی را تغییر می دهد.

ایران یک متحد کلیدی و قدیمی را از دست می دهد. سوریه از فردای پیروزی انقلاب 1357، بدون حتی یک روز وقفه هم پیمان مصمم‌ و تزلزل ناپذیر ایران بوده است.
ایران بدون سوریه، لبنان را هم نخواهد داشت و بخش اعظم نفوذ و عمق استراتژیک آن در خاورمیانە را باید از دست رفته تلقی کرد.

برای روسیه هم سوریه بیش از یک متحد قدیمی وفادار است.
این کشور و بنادر آن در دریای مدیترانه پایگاهی برای بازگشت روسیه به خاورمیانه پس از خروج آن در مقطع فروپاشی شوروی هستند.

برای اسرائیل هم در حکم از دست رفتن یک دشمن ضعیف پیش بینی پذیر و مقید به رعایت خطوط قرمز نوشته و نانوشته است.

سقوط دمشق چگونه خواهد بود؟
برخلاف غالب تحلیل ها، سقوط احتمالی دمشق بیشتر شبیه سقوط کابل در بهار 1992 بدست مجاهدان افغان خواهد بود نه پنجمین سقوط پایتخت افغانستان در تابستان 2021 بدست طالبان.

در آوریل 1992 پس از سیزده سال جنگ داخلی جنگ سالاران اسلام گرای افغان وارد کابل شده و به حیات حکومت کمونیستی تحت الحمایەی مسکو خاتمه دادند.
سه سال قبل از این تاریخ شوروی نیروهایش را از افغانستان خارج کرده بود، اما به حمایت های کجدار و مریزش از دولت نجیب الله ادامه می داد.

ضعف داخلی روسیه و آغاز روند فروپاشی آن پس از کودتای نافرجام اوت 1991 باعث قطع کامل کمک ها به دولت دست نشاندەی کابل شد و فرایند  سقوط آن را تسریع نمود.
صد البته در یک پیوند دیالکتیکی، شکست در افغانستان باعث زلزله در امپراتوری اروپایی شوروی گردید و  زوال آن را تسریع نمود.

می توان پبش بینی کرد که در صورت ادامەی روند کنونی و رخ ندادن اتفاقی غیرمنتظره، جهادی های تکفیری با شعار الله اکبر وارد دمشق شوند.
حکومت سکولار و از دید آنان کافر اقلیت علوی را ساقط و مانند مجاهدان افغان سازمان دولت - state - را ویران سازند.
با نابودی سازمان ها و تشکیلات اداری خلاء دولت پدید آید و در گوشه و کنار شهر دستجات مسلح مختلف، مقدرات امور را بدست گیرند و کشور دچار جنگ داخلی و بی ثباتی گردد.

حکومت خودمختار کردها از بیم خطرات اسلام گرایان، علیرغم فشارهای ترکیه با حمایت غرب به حیات خود ادامه دهد.
اسرائیل هر از گاهی مانند داوری مداخله جو روی تشک کشتی سوریه بیاید و به یکی ضربه و دیگری را از زیر ضرب خارج سازد.
ادراک استراتژیک اسرائیل در سوریەی منهای ایران عمدتا بر مبنای امحای توان راهبردی آن و جلوگیری از بازسازی مجدد و تسلیح بیش از اندازەی گروە های اسلام گرا خواهد بود.
مضاف آن فرصت را برای محاصرەی کامل سرزمینی حزب الله از دست نخواهد داد.

سوریەی پس از اسد سالها مانند افغانستان دهەی نود خواهد شد، تا زمانی که از دل تلفیق پویایی های داخل و اجماعی مسلط در خارج، دگربار حکومتی مرکزی و مقتدر بوجود بیاید.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سنتز ترک - اسلامی پان ترکیسم در سوریه

تصویری سوررئال از آتاترک، اردوغان و پرچم ترکیه در مقر فرماندهی ارتش آزاد سوریه در جبهەی حلب، بیانگر سنتز ترک - اسلامی در جدیدترین نسخەی الحاق گرای پان ترکیسم است.
ارتش آزاد سوریه تجسم این ایدەی ضیاء گوگالپ از پدران بنیادگذار توران گرایی است:
مقدر است ترکان آلتای شمشیرزن و سپردار اسلام باشند.
ناسیونالیسم ترک در بدو خود، اختراعی شرق شناسانه بدست اندیشمندان اروپایی بود.
رژیم ترکان جوان در ابتدای سدەی 20 آن را به ایدئولوژی ملی تبدیل و بنا به مقتضیات سیاسی اندیشەی اتحاد اسلام را به آن افزود.
پس از آتاترک ملحقات اسلامی آن به دور انداخته شد و وجهی ضد روس و کمونیسم یافت.
از این منظر بیشتر به جریانات افراطی راست اروپا چشم دوخت و دست در دست اوکراینی ها و لهستانی های ضد روس نهاد، تا حدی مانند امروز و حمایت اوکراین از ارتش آزاد!
حزب شبه فاشیست حرکت ملی تجسد اصلی این تطور است.
از دورەی عدنان مندرس ارجاع به اسلام کم کم پدیدار و بدست اردوغان به اوج خود رسید.
اتحاد اردوغان و باغچه لی یادآور رژیم ترکان جوان و بازگشت پان ترکیسم به فراگشت ابتدایی خویش است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺آیندەی بشار اسد و سه فرضیه!

پیش روی خیرە کنندەی مخالفان و سقوط دومینیووار شهرها و استان های سوریه، ناقوس مرگ نظام اسد را به صدا درآورده است.
با هر نگاهی، دولت سوریه از این بحران دستکم به صورت کامل جان سالم بدر نمی برد.

روسیه و ایران به عنوان حامیان بین المللی و منطقەای آن در موقعیت ضعیف تری از گذشته به سر می برند.
اسرائیل که در سال های گذشته عملا سوریه را به حیاط خلوت خود تبدیل کرده، سقف مطالبات خود از اسد را بالا برده و آشکارا خواهان قطع ارتباط آن با ایران است.
بحران اقتصادی در مناطق تحت کنترل دولت بیداد می کند و شهرهای حلب و حما که به تازگی بدست مخالفان افتادەاند، مشحون از خصومت و خاطرات تلخ اهالی از سرکوب های بیرحمانەی گذشتەاند.
با این اوصاف آیندەی سوریە می تواند یکی از این حالت های ذیل باشد.

▪️مخالفان با همین سرعت پیش بروند و در روزها یا هفتەهای آتی به دمشق برسند.
باقیماندەهای دولت علوی از پایتخت رانده شده و در استان های ساحلی طرطوس و لاذقیه که پایگاه اجتماعی قوی تری دارد، مستقر شود.
در این صورت امارت اسلامی کوچک ادلب به دمشق منتقل و جامعەی جهانی باید خود را برای افغانستانی جدید در بیخ گوش اروپا آماده کند.
در ادامه باید شاهد درگیری های ادامه دار میان کردها، علوی ها و اسلام گرایان حاکم بر دمشق بود.

▪️طرف های خارجی نظیر ترکیه که پیشرفت آسان مخالفان را میسر ساختەاند، در دروازەهای دمشق آنها را متوقف کنند.
در اینجا پای یک معامله به میان می آید که بهای مصالحه است.
رژیم که مدتها در برابر گسترش دایرەی شمول خود ابستادگی می کرد، کوتاه بیاید و قدرت را با اپوزیسیون تقسیم کند.
در صورت رضایت به بقای اسد هریک از ترکیه و اسرائیل سهم ویژەی خود را هم می خواهد:
قطع ارتباط با ایران و حزب الله و همکاری جهت مبارزه با جنگجویان کرد مستقر در شمال و شرق کشور.

▪️یک کودتای نظامی یا قسمی تحویل قدرت رخ دهد و ضمن حذف راس نظام، اصل نظام باقی بماند.
به این معنا که اسد و خانوادەاش و حلقەی اول علوی ها کنار بروند و ارتش و نهادهای امنیتی پس از پاکسازی از هواداران ایران باقی بمانند.
این حالت تکرار الگوی انقلاب های بهار عربی در مصر و تونس است که ضمن حفظ شاکلەی نظام، تنها شخص زمامدار و خانوادەاش از صحنه خارج شدند.
مزیت این الگو از دید طرف های خارجی جلوگیری از هرج و مرج های شبیه عراق و لیبی و یا به قدرت رسیدن اسلام گرایان است.
در وضعیت سوم احتمال بروز بی ثباتی و جنگ قدرت از دو وضعیت دیگر کمتر است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سرنوشت خودمختاری کردها پس از سقوط حلب

کردهای سوریه که در قالب نیروهای سوریەی دمکرات کنترل بخش های مهمی از شرق و شمال این کشور را در دست دارند، مانند اسد از تحولات حلب غافلگیر شدەاند.
تغییر تعادل قوا در استان استراتژیک حلب مستقیما روی آنها تاثیر می گذلرد.
  رخدادها و تحولات آتی می تواند زمینه را برای مداخلەی بیشتر ترکیه و احیانا حملەی آن به دولت خودمختار کردها فراهم نماید.

غیر از این، در شهر حلب چند محلەی کردنشین مانند شیخ مقصود و اشرفیه وجود دارد.
این محلات که در سال های اخیر پذیرای هزاران کرد آوارەی گریخته از حملات ترکیه و گروه های متحد آن است، توسط یگان های مدافع خلق اداره می شوند.

حتی در زمان تسلط اپوزیسیون بشار اسد بر شرق حلب، این محلات تا حد زیادی از جنگ در امان ماندند و خودمخناری دوفاکتوی آنها از تعرض دولت و مخالفان مصون ماند.
از این رو رفتار و نوع رویارویی فاتحان جدید شهر با این محلات تا حدی بیانگر الگوی رفتاری آنها در قبال نیروهای کرد و متصرفاتشان در سایر استان ها و مناطق خواهد بود.

گمانه زنی های مختلفی دربارەی طرف های خارجی دخیل در حوادث چند روز اخیر و انگیزه ها و پیامدهای آن وجود دارد.
هرچند در هر فرضیەای نمی توان از نقش و سهم ترکیه به عنوان دشمن شماره یک کردهای سوریه گذشت.

یک فرض می تواند این باشد که نوعی هماهنگی سطح بالا میان ترکیه، اسرائیل و اوکراین انجام شده؛
اوکراین که از پهپادهای شاهد ایران دل چرکین است، پرندەهای بی سرنشین پیشرفتە در اختیار مخالفان قرار داده و موقعیت را برای انتقام از اتحاد ایران و روسیه مغتنم شمرده است.

اسرائیل وظیفەی دادن اطلاعات حساس و طراحی جنگی برق آسا را برعهده داشته و ترکیه هم نقش هماهنگ کننده و آموزش دهنده را عهده دار شده است.

تهدید صریح بشار اسد توسط نتانیاهو انگیزه و اهداف اسرائیل را روشن می کند.
اسرائیل دنبال اخراج ایران از سوریه و قطع سرپل تدارکاتی حزب الله است.
برای طرف ترکی اما تضعیف حزب الله و ایران فرصتی است تا بشار اسد را به دو منظور تحت فشار قرار دهد:
پذیرفتن مخالفان در یک دولت به اصطلاح آشتی ملی بدون حضور کردها و با نیت پایان دادن به دولت دوفاکتوی شان.
بازگرداندن آوارگان سوری مستقر در ترکیه پس از پایان رسمی و عملی جنگ.
تحقق این اهداف به نوع واکنش ایران و روسیه بستگی دارد که هر دو نسبت به گذشته در موقعیت ضعیف تری هستند.

در کوتاه مدت احتمال حملەی مستقیم ترکیە و متحدان آن به کردها به علت حضور نیروهای آمریکایی و خطر قوت گرفتن مجدد داعش در پرتو هرج و مرج کنونی اندک است.
اما در میان مدت بسته به روندی کلان حوادث اخیر و روی کار آمدن ترامپ، مساله فرق می کند و احتمال در تنگنا قرار گرفتن کردها کم نبست.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺آزادی؛ آیزایا برلین، لاریجانی و ناصرالدین شاه!

اخیرا علی لاریجانی "سیاستمدار فیلسوف" در گفتگو با تسنیم به مفهوم آزادی مثبت و منفی آیزایا برلین اشاره و به اشتباه فیلسوف انگلیسی را "خانم" خواند.

شابد کشف ناصرالدین شاه از مفهوم آزادی منفی از لابلای رفتار آزادانەی مردم پاریس در 150 سال قبل در حضور امپراتور، از شرح لاریجانی دقیق تر است.
شاه می گوید:
راه می‌رفتند، می‌نشستند آزادی بود. یکی ایستاده بود [ماتحتش] را به امپراطور کرده بود سیگار می‌کشید. یکی نشسته بود و ... به امپراطور و سیگار می‌کشید. یکی ... را به ما کرده بود. هر کدام حالت آزادی داشتند!

جالب این جاست که ناصرالدین شاه در سال 1257 به پاریس رفت.  آیزایا برلین هم در بحبوحەی انقلاب 1357 برای دومین و آخرین بار به تهران آمد.
پس از انقلاب، مفهوم آزادی منفی دستخوش تمایلات حکومت برای اعتلای آزادی مثبت بر مبنای تفسیر خود گردید.
آزادی های اجتماعی از قبیل پوشش بانوان تحدید و گاه کار به مداخلەی افراطی در حوزەی خصوصی هم کشیده شد.
اخیرا هم قالیباف خلف لاریجانی با ابلاغ قانون سخت گیرانەی حجاب روی همان مسالەی 150 سال قبل قاجار انگشت نهاد!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺آتش بس یا سوت پایان نیمەی اول؟

با تصویب کابینەی کوچک اسرائیل آتش بس در جبهەی لبنان قطعی به نظر می رسد.
قرار است از روز چهارشنبه آتش سلاح ها پس از پانزده ماه خاموش شود. طولانی ترین و ویرانگرترین جنگ اسرائیل و حزب الله که به بهای جان تقریبا تمامی کادر رهبری و فرماندهان ارشد نظامی حزب الله تمام شد.

در طرف اسرائیلی، مخالفان نتانیاهو او را متهم می کنند که بدون پیروزی دست از جنگ کشیده و به شروط حزب الله تن داده است.
در مقابل، نتانیاهو با اذعان به خستگی ارتش و نقص در تدارکات نظامی آن، می گوید آتش بس را در برابر داشتن آزادی عمل در لبنان در صورت نقص آن از جانب حزب الله پذیرفته است.
او همچنین گفته که پس از کسب پیروزی های بزرگ در لبنان، روی جنگ غزه و رفع تهدید ایران تمرکز خواهد کرد.

در طرف حزب الله که باز توانسته از یک جنگ فراگیر نابرابر با تحمل تلفات و زخم های بزرگ، جان سالم بدر ببرد، اولویت های منفاوتی وجود دارد.
احتمالا برگزاری آئین های تشییع شکوهمند برای رهبران فقید و فرماندهان از دست رفته جزو اولویت های کاری آنان باشد؛
نوعی رژەی پیروزی به هدف تهییج و بازپروری پایگاه اجتماعی حزب و یادآوری اهمیت و جایگاه آن در سیاست داخلی لبنان.

برای طرف های خارجی که از دور و نزدیک جهت برقراری آتش بس تلاش کردەاند، پایداری آن از هر چیزی مهم تر است.
آنان می دانند که خلع سلاح حزب الله شدنی نیست، اما دور کردن آن تا ساحل شمالی رود لیطانی دستاوردی است که می تواند به کاهش نفوذ آن در سیاست لبنان بینجامد و آرایش سیاسی آن را تا حدی تغییر دهد.

از همه مهم تر اما تاثیر این توافق بر جبهەی غزه و تنش با ایران است.
گرچه نتانیاهو وعده داده تا تسلیم حماس، معامله بر سر آزادی گروگان ها را نپذیرد، اما همانند لبنان افزایش فشارهای داخلی و سرزنش های خارجی و عزم ترامپ برای پایان جنگ های بی پایان را نباید دستکم گرفت.
از این رو موفقیت آتش بس در لبنان می تواند به توافقی مشابه ولی متفاوت در غزه کمک کند.
احتمالا تا زمان آغاز بکار ترامپ نوعی کاهش تنش در جبهەی جنوبی هم اتفاق بیفتد.

در این صورت تکلیف نتانیاهو، بدون جنگ چه خواهد شد؟ کسی که در داخل و خارج تحت تعقیب است و آیندەی سیاسی اش بدون جنگ تمام شده است.
پاسخ این سوال را امشب خودش به صورت مبهم و موجز داد: تمرکز روی تهدید ایران و البته نمی توانم توضیحی بیشتر بدهم!
ناگفته پیداست که بی صبرانه منتظر آمدن ترامپ و آغاز دور تازەای از سیاست فشار حداکثری است.
پروندەی هستەای ایران که از غلاف برجام خارج شده و زیر شمشیر داموکلس مکانیسم ماشه قرار گرفته، مشغولیت جدید نتانیاهو خواهد شد.
احنمالا بی بی در اندیشەی ضربه زدن به متحدان ایران در عراق و یمن خواهد افتاد و چه بسا با خاموش شدن سلاح ها در لبنان احساس آزادی عمل بیش تری برای مواجهەی مستقیم با ایران پیدا خواهد کرد.

هرچه باشد دست اسرائیل در غزه و لبنان به نحوی زیر سنگ بود، در اولی به دلیل وجود گروگان ها و دومی هم به علت زرادخانەی موشکی و پهپادی حزب الله درست زیر بیخ گوش تل آویو و حیفا.
محذوریتی که به این نحو در مقابل ایران و متحدان نیابتی اش در عراق و یمن وجود ندارد.
در نهایت باید دید در عمل روند حوادث در لبنان چگونه پیش خواهد رفت و ترامپ که روی نیمکت ذخیره در حال گرم کردن خود است، چه تدبیر و تمهیدی در پیش خواهد گرفت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺وقتی "فرهنگ خاتون" تاب مستوری ندارد!

بودجه پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی راهنمایی برای تشخیص اولویت های فرهنگی و جهت گیری های  سیاسی نهاد قدرت است.
از قریب 70000 میلیارد تومان، سهم اصلی به نهادهای مذهبی و ایدئولوژیک رسیده و سهم اندک دو نهاد فرهنگستان زبان فارسی و بنیاد سعدی به سختی به 3 دهم درصد می رسد.
   تصور متولیان امر از جامعەی ملی و ارزش های مشترک آن چیست؟
آیا با تاکید صرف روی  مذهب و برساختهای ایدئولوژیک آن می توان به فرهنگ ملی دست یافت؟
همەی ایرانیان شیعەاند؟ همەی شیعیان مذهبی و متشرعند؟ همەی متشرعان با رهیافت های دینی جاری همراهند؟
روی دگر سخن با قوم گرایانی است که با حبابی معرفتی، قدرت را دارای صبغەی پررنگ قومی و " فارس محوری " دانسته و زیرساخت ایدئولوژیک آن را نادیده می انگارند.
مانند چپ های قدیم که با خیال پردازی، دولت پساانقلابی را سرمایەداری وابسته می خواندند!
همین جامعة المصطفی نوعی نسخەی ایرانی دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو است که زمانی وظیفەی تربیت کادرهای انقلابی جهان را داشت.
دانشگاه امام صادق هم مشابه دانشگاه حزبی کوتوست که مدیران آینده را تربیت می کرد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺کردستان در اعترافات پوتین گناهکار

ولادیمیر پوتین دیروز در جریان کنفرانس خبری اش، گریزی هم به مسالەی کردها زد. او با ابراز نگرانی از شعلەور شدن آتش جنگ میان کردهای سوریه و ترکیه گفت:
اخیرا دیپلمات های اروپایی به من گفتند طی جنگ جهانی اول به کردها وعدەی استقلال داده شد، اما فریبی بیش نبود...
مسالەی کردها می بایست در چارچوب رژیم اسد حل و فصل می شد، اما این اتفاق نیفتاد و امیدوارم اینک توسط دولت تازه چاره شود.

نمی دانم اظهار بی اطلاعی آقای جاسوس از سرگذشت پرادبار مسالەی کرد در صد سال قبل که منشا بحران های فعلی است، چقدر صحیح است.
کردهای سوریه همین پارسال در قامیشلو و در بغل گوش نیروهای روس، به خاطر صد سالگی پیمان لوزان و از بیم تکرار مصائب آن کنفرانسی برگزار کردند.
پیمانی که رویای کردهای آناتولی و ولایت موصل را برای استقلال به سراب تبدیل کرد. لوزان مهر بطلان بر پیمان سور بود که سه سال قبل قدرت های پیروز جنگ در آن به کردها وعدەی داشتن وطنی ملی و مستقل داده بود.

برای آنکه آقای پوتین ظاهرا بی خبر، بهتر متوجه شود، رخدادهای یک قرن پیش را با روندهای امروز مقایسه می کنم که خود ایشان معمار اصلی آن بوەاند.
پیمان سور تا حدی شبیه روند ژنو بود که با میانجیگری سازمان ملل و حضور قدرت های غربی برای حل و فصل بحران سوریه در جریان بود.
با مداخلەی روسیە در جنگ داخلی به نفع اسد، روند ژنو عملا کنار گذاشته شد. به جای آن پوتین روند آستانه را بنیان نهاد که شبیه تیله بازی میان خودش و اردوغان بود.
نقشی کم اهمیت هم گاه و بیگاه به ایران می رسید.
اما کردها مطلقا راهی به آستان آستانه نیافتند و از قضا همین امر به یکی از علل سقوط اسد و شکست نهایی ایران و روسیه بدل شد.
نیک می دانیم که یکی از عوامل اصلی سقوط دمشق، بحران ویرانگر اقتصادی و تورم و رکود لجام گسیختە بود که بدنەی اجتماعی هوادار نظام را از آن جدا کرد.
منابع نفتی سوریه که سهمی مهم در درآمدهای ارزی آن داشتند کلا در اختیار کردهاست که از حمایت آمریکا هم بهره مندند.
اگر رژیم در ازای اعطای یک خودمختاری محدود به کردها، مجددا کنترل نفت را بدست می گرفت و وضع اقتصادیش بهبود می یافت، به این سادگی مضمحل می شد؟
روشن است که نه! اما نه پوتین و نه ایران و نه به طریق اولی سوریه متوجه این مهم نبودند و قمار آستانه را به ترکیه باختند.
البته این سرانجام تمام روندهای پشت پرده، زد و بندهای غیررسمی و جاسوس بازی های سیاسی است که در لحظەای قربانی دسیسه و فرصت شناسی رقیب نامرد می شوند.

کشف گره کور مسالەی کرد از سوی آقای پوتین که گویا این یکی دو روز آن را از دهان دیپلمات های غربی شنیده، با وقایع تاریخی روسیه محور نیز  همخوان نیست.
چه رفقای کمونیست سابق وی نقشی مهم در افشای پیمان استعماری سایکس و پیکو داشتند که خاورمیانەی کنونی مولود آن است.
داستان این است که در سال 1916 انگلستان و فرانسه قبل از شکست نهایی عثمانی مخفیانه مرده ریگ آن را میان خود تقسیم و مراتب را به متحد خود، روسیەی تزاری اطلاع داده بودند.
پس از آن که کمونیست ها در مسکو به قدرت رسیدند، در نوامبر 1917 طی "اقدامی انقلابی" مفاد قرارداد "استعمارگرانەی مزبور را افشا و در روزنامەی پراودا منتشر کردند.
این اقدام زلزلەای میان نخبگان عرب، ترک، ارمنی و کرد ایجاد کرد.
عرب ها از تعارض قرارداد لو رفته با وعدەهای متفقین مبنی بر ایجاد یک میهن عربی واحد در  خاورمیانه سرخورده و عصبانی شدند.
ترک ها هراسان از مغبون شدن کامل و از دست رفتن  آناتولی خود را در تنگنایی بی سابقه یافتند.
لابی های ارمنی هم در سراسر جهان به کار افتاد و تلاشی وافر برای روی خط آوردن آمریکا آغاز شد و کردها هم هراسان دست به دامن این و آن شدند.

دور نیست که پوتین نیز که خود را وارث پطر کبیر و تزارهای روس می داند، در جریان تحولات اخیر مخفیانه با ترکیه و اسرائیل و تیم ترامپ نبسته  و سوریه را با اوکراین تاخت نزده باشد.
مغازلەی آشکار وی با حاکمان جدید دمشق اگر دال بر پذیرش باخت آشکار نباشد، قرینەی قسمی بده بستان مخفیانه است.
در این صورت باید منتظر رژیم پس از او و باز شدن آرشیوها و افشاگری های انقلابی جدید بود.
در هر حال وی یکی از مقصران اصلی وضع کنونی است و نمی تواند در جایگاه ناصح و ناجی قرار گیرد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺کردستان اسرائیل و فلسطین ترکیه!

با خروج ایران و روسیه از سوریه، این کشور عملا بدست اسرائیل و ترکیه افتاده است.
دو قدرت امپریالیستی جدید که از اعمال زور برای دست یافتن به اهدافشان دریغ نمی کنند.
نتانیاهو امروز در معیت فرماندهان ارتش به کوه اشغال شدەی حرمون سوریە رفت.
بی بی گفت که حرمون مرتفع ترین قلەی منطقه، چشم و چراغ شامات است و اسرائیل از آن دست نخواهد کشید.
و افزود، از حرمون می توان دمشق، جنوب لبنان و دشت های اسرائیل را دید.

از سوی دیگر، شملرش معکوس برای حملەی ترکیه به کوبانی شروع شده است. نامی سمبلیک در مبارزات کردها و نماد جهانی ایستادگی در برابر بربریت دولت اسلامی عراق و شام.

کوبانی ناموس ناسیونالیسم کرد و و کوه حرمون و بلندی های جولان زخم خون چکان ملی گرایی عرب و قلب تپندەی آن در سوریه و لبنان است.
در حالی که دولت های غربی از ژست های مدنی جولانی به وجد آمدەاند، سیادت و تمامیت ارضی سوریه دارد زیر پای اشغال گران جدید آن لگدمال می شود.

سوریە امروز مانند لهستان اشغال شدە طی جنگ دوم جهانی است. که ابتدا میان استالین و هیتلر تکه پاره شد. سپس آلمان تک خوری کرد و سهم روسیه را هم بالا کشید.
در واپسین ماه های جنگ ارتش سرخ، لهستان را از آدولف هیتلر پس گرفت و بدست عوامل مسکو سپرد.
اشغال جدید چهل سال طول کشید و تا نوامبر 1989 و برافتادن پردەی آهنین در اروپا به طول انجامید.

ظاهرا سوری های نگون بخت چند سال آزگار دیگر باید رنج و حرمان را تحمل کنند.
آنها در واقع باید جور تنفر و هراس اسرائیل از مسالەی فلسطین و ترکیه از مسالەی کرد را بکشند.

واقعا معلوم نیست بدون آزادی ملی، بدون استقلال واقعی و در سایەی اشغال خارجی، چگونه می توان از آزادی و دمکراسی دم زد؟
آن هم توسط جولانی با یک سابقەی پروپیمان جهادی و دست هایی که زیر سنگ اسرائیل و ترکیه گیر افتاده است.

ظاهرا یک راه برای آرامش سوریه و سازش استالین و هیتلر - اردوغان و نتانیاهو - وجود دارد:
کردهای ساکن در کوبانی، عفرین، سری کانی و گری سپی به شمول آوارگان جملگی به نوار غزه منتقل شوند و ساکنان غزەی جنگ زده و ویرانه هم به نوار مرزی ترکیه با سوریه.
اینگونه اسرائیل با کردستانی کوچک و خودمختار همسایه می شود و ترکیه هم با مینی فلسطینی آواره که سنگش را به سینه می زند!
لابد ترکیه و اسرائیل که در همین دو سه سال اخیر چندین جابجایی و اخراج بزرگ جمعیتی را در قرەباغ، عفرین، سری کانی و غزە و کرانەی باختری انجام داده اند، این را هم می توانند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سرنوشت و آتیەی حزب الله پس از اسد

✅شیخ نعیم قاسم گفته با سقوط اسد، حزب الله خطوط تدارکاتی و تجهیز خود از خاک سوریه را از دست داده و باید خود را با شرایط جدید وفق دهد.
سوریه برای حزب الله صرفا یک کریدور هوایی و زمینی برای اتصال به ایران نبود.
فراتر از آن، به عنوان آقای لبنان در دهەهای هشتاد و نود میلادی نقشی کلیدی در تثبیت و فرادستی حزب الله در میان انبوه بازیگران لبنانی و فلسطینی و پویایی های خاص نظام طائفی آن داشت.
از این رو پیش بینی سرنوشت و آتیەی حزب الله بدون آن، به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی قدرتمتد که ریشەهایی عمیق در جمعیت شیعەی لبنان دارد آسان نیست.
14 سال قبل درست در این روزها سعد حریری نخست وزیر وقت لبنان به دیدار آیت الله خامنەای رفت.
دوران پس از ترور رفیق حریری بود و بحث خلع سلاح حزب الله گرم.
مقام رهبری که پیشاپیش از قصد حریری پسر برای مطرح کردن موضوع و بیان ضرورت انحصار سلاح در دست دولت لبنان مطلع بود، با ذکر فرازهایی از داستان گوژپشت نتردام با فراست راه را بر او بست.
گویی یک اثر کلاسیک ادبی فرانسوی می توانست مناسب مهمانی از  لبنان باشد که عموما با فرهنگ و ادبیات فرانسه آمیخته است!
به نقل از کانال عطاء الله مهاجرانی رهبری به او می گوید:
آقای نخست وزیر! در گوژپشت نتردام زنی زیبا و ملیح بنام اسمرالداست که همه را مسحور زیبایی خود کرده؛ از لات ها و قداره کش های پاربس گرفته تا اصحاب کلیسا و ...
اسمرالدا تمثیلی از کشور زیبای شماست که عروس خاورمیانه نام دارد و همگان، از اسرائیل گرفته تا دیگران را به طمع می اندازد.
اسمرالدا اما خنجری زیبا و ظریف از صدف دارد که حافظ پاکدامنی و زیبایی اوست.
سلاح حزب اللە همان تیزی دست اسمرالداست....

✅ به نحوی شگفت انگیز  آنچه در ماه های گذشته بر سر منطقه آمد، با تحولاتی غریب و باورنکردنی، گویی ادامەی داستان گوژپشت نتردام و فرجام نهایی اسمرالداست.
جالب این جاست که جشن بازسازی کلیسای سوختەی نتردام با شرکت سران جهان هم درست مصادف شد با تحولات غریب و استثنایی کنونی در سرزمین شام.

اسمرالدای داستان در پاربس سرد ابتدای سدەی شانزده، عشاق و دلباختگانی شوریده داشت.
هر کس با کیدی به او نزدیک می شود. عاشقی ناکام از سر انتقام، قصد سر رقیبی عشقی را می کند و با ساختن پاپوشی آن را به اسمرالدا نسبت می دهد، انتقامی دو سره با یک تیر و دو نشان!
اسمرالدا محبوس می شود و روزهای زندگی اش در انتظار  قصاص به شماره می افتد.
گوژپشتی بدمنظر بنام کازیمودو که در نهان دلباختەی اوست، دخترک را می رباید و به قصد نجات از اعدام در کلیسا محبوس می کند.
ناگهان شورش خلاف کاران و رجاله های پاریس به راه می افتد و کلیسای قدیمی نیز غارت می شود.
اسمرالدا رهایی می یابد و بر حسب اتفاق در گوشەای از میدان مادرش را باز می شناسد.
پیرزنی نیمه مجنون که تاکنون اسمرالدا را از خود می راند، در واقع مادر اوست که پس از دزدیدن اسمرالدا توسط کولی ها دیوانه شده است.
تا پیش از این جریان پیرزن اسمرادلدا را که همراه بزش جالی ماهرانه می رقصید، کولی می پنداشت و از سر تنفر فرزند دزدی وی را از خود می راند!

✅رخدادهای عجیب و سرنوشت ساز غزه و شامات گویی فصول پایانی گوژپشت نتردام است.
فتح دمشق توسط شورشیان سوریه - مانند شورش پاریس-  بیش از هر کس حزب الله را در تنگنایی نفس گیر قرار داده است.
با هر خوانشی بخت چندانی برای جبران گسست پدید آمده در شام میسور نیست.
برخی می گویند برقراری یک حکومت اسلامی سنی متخاصم با اسرائیل در سوریه، بالقوه به معنای نزدیکی آن با ایران و ضاحیه خواهد بود.
این نگاه نزدیک بین از دیدن متغیرهایی چون سوریەی عملا خلع سلاح شده و ضعیف پس از اسد و دریای خون ریخته شده میان ایران و روسیه و حاکمان جدید دمشق غافل است.
یک احتمال ضعیف البته می تواند این باشد:
در سوریەی لیبی شدە و منقسم احتمالی، ایران یک متحد محلی بیابد و باقیماندەی نفوذش را از طریق آن نگه دارد.
حتی با این فرض هم کیفیت اتصال به حزب الله به هیچ وجه مانند گذشته نخواهد بود.
اما بر اساس استعارەی اسمرالدا، می توان پیش بینی کرد که حزب الله به دامن مادر لبنانی اش باز  گردد.
در نقش یک جریان اصیل ریشه دار بە اجبار به بازبینی رویکردهای امنیتی و اولویت های راهبردی اش  پرداختە و نقش سیاسی اش را در صحنەی داخلی حفظ می کند.
مشابه احزاب سوسیالیست حاکم بر اروپای شرقی که پس از فروپاشی برادر بزرگ، تن به برخی اصلاحات شکلی و محتوایی دادند تا با قواعد جدید بازی دمساز و جایگاه خود در جناح چپ را دوباره به دست آورند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺وضعیت پیچیدەی کردها پس از سقوط اسد

✅با سقوط بشار اسد واقعیت روی زمین متحول و محیط استراتژیک سوریه به طرزی اساسی دگرگون شده است.
کردها به عنوان یکی از بازیگران کلیدی بحران  در حال دست و پنجه نرم کردن با تنگنا و فشارهای ناشی از پراهمیت تر شدن نقش ترکیه هستند.
چه با خروج ایران و روسیه از صحنه، عملا خلاء آنها با ترکیه و اسرائیل پر شده است.
هر دو کشور متحد آمریکا هستند و یکه تازی آنها در روزهای اخیر با مخالفت معناداری از سوی واشنگتن روبرو نشده است.

✅ترکیه و اسرائیل با فراغ بال در حال اجرا و طراحی اولویت های امنیتی خود به منظور محکم کردن جای پای خود در آیندەی سوریە می باشند.
چشم انداز استراتژیک ترکیه مبتنی بر سوریه ای منهای کردهاست.
اسرائیل هم دنبال خلع سلاح سوریه و حذف تهدید استراتژیک آن برای اسرائیل تا مدتهاست.
گرچە کردها رسما و عملا متحد آمریکا محسوب می شوند، اما تاکنون واشنگتن واکنشی جدی به حملات ترکیه و متحدان آن در غرب فرات و تحریکات آنها در شرق سوریه نشان نداده است.
امری که باعث شده آنکارا جهت نهایت استفاده از پنجرەی باز شدەی تا زمان روی کار آمدن ترامپ بکوشد و واقعیت جدید را به او تحمیل کند.
این مساله باعث نگرانی و سرگیجەی استراتژیک رهبری کردها شده و این پرسش قابل تامل را پدید آورده که در دوران تازه اهرم های از کف رفته را چگونه جبران کنند.

✅در روزهای گذشته، مقامات اسرائیلی چند بار زبان به سرزنش حملات ترکیه به کردها گشوده و از ایستادگی آنها در گذشته در برابر داعش ستایش نمودند.
معلوم نیست که اظهارات یاد شده صرفا قسمی چنگ و نشان دادن به ترکیه است، یا از یک ارزیابی راهبردی در سیاست تل آویو حکایت دارد.
روشن است که بخش اعظم آیندەی سوریە و شاکلەی احتمالی آن بر اسرائیلی ها مجهول است و می کوشند از طریق اقدامات عملی در مقیاس استراتژیک و برخی سیاست های تاکتیکی بر آن تاثیر بگذارند.
دور نیست که کردها هم که در برابر آتش ترکیه تنها ماندەاند و از موضع آتی ترامپ هم دلگرم نیستند، نزدیکی به اسرائیل را اهرم مناسبی برای موازنه سازی و نیز تعدیل سیاست آمریکا به سود خود ببینند.

✅سوی دیگر ماجرا ایران است که امیدوار است با دچار شدن سوریه به وضعیت لیبی، بخشی از نفوذ و عمق راهبردی سابق را از طریق بازیگران فروملی نجات دهد.
طبعا بر اساس این دیدگاه، نگاه تهران هم در درجەی اول متوجه کردها خواهد بود.
میان ایران و نیروهای دموراتیک سوریه برخلاف بحش های دیگر اپوزیسیون، خصومت ایدئولوژیک پررنگی وجود ندارد.
عمدەی درگیری های آنها معطوف به رقابت های استراتژیک در استان دیرالزور و مرز با عراق بود که اکنون سالبه به انتفاء موضوع است.
طبعا با وجود اتحاد با آمریکا، وارد شدن به یک شراکت راهبردی با آن برای کردها آسان نخواهد بود و همکاری مزبور از یک میزان تاکتیکی معین فراتر نخواهد رفت.

✅یک گزینەی دیگر همکاری با فاتحان دمشق و در راس آنها عمده ترین گروه اپوزیسیون یعنی تحریر الشام است.
این گزینه هم محدودیت های خاص خود را دارد.
اگر جولانی بتواند بدون معارضه، قدرت را قبضه و با چالش انگیزی رقبا مواجه نشود، از موضع سخت تری با نیروهای سوریه دمکرات روبرو می شود.
اما اگر سوریه به وضعیتی مشابه لیبی و افغانستان دهەی نود مواجه شود، کردها بختی بیشتر برای حفظ خودمختاری شان خواهند داشت.
نوع رابطەی تحریر الشام با دولت ترکیه هم که تاکنون مبهم و پیچیده بوده، در این میان تعیین کننده است.

✅فرضیات فوق تحت تاثیر متغیرهای گوناگون قرار می گیرند. عواملی چون زنده شدن دوبارەی روند ژنو و تصمیمات اروپا و آمریکا دربارەی پروندەی سوریه.
همچنین این امر که روند انتقال قدرت روی زمین و جا جای سوریه چه تناسب و تناظری با رهبری جولانی در دمشق و مسجد اموی خواهد داشت.

✅در بادی امر به نظر می رسد که در پایتخت های اروپایی و آمریکا تمایلی واضح به سود تعامل با جولانی و نادیده گرفتن گذشتەی القاعدەای وی وجود دارد.
احتمالا اصلی ترین انگیزەی آنها خستگی از بحران سوریه و خلاص شدن از شر آوارگان آن است.
چالش اصلی زمانی رخ می دهد که جولانی مانند طالبان به وعدەهایش عمل نکند و تلاش نماید که حکومتی مذهبی و سخت گیر بوجود بیاورد.
در این صورت تحریم های وضع شده علیه اسد لغو نمی شود و دوباره بورس کردها به عنوان نیروهای میانه رو و بخش سکولار سوریه نزد غربی ها بالا می رود.
در یک وضعیت بحرانی حتی می توان پیش بینی کرد که جایگاه نیروهای کرد مانند اتحاد شمال افغانستان در نبمەی دوم دهەی نود شود که از حمایت بین المللی توام با شناسایی دیپلماتیک برخوردار بودند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺خاورمیانەی جدید و هم سفرگی گرگ و کلاغ!

ظاهرا در خاورمیانەی جدید نتانیاهو، سوریه مانند تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله خواهد شد؛
ارتش نخواهد داشت، کنترل آسمان آن بدست اسرائیل خواهد بود و تنها یک نیروی پلیس مجهز به سلاح های سبک وظیفەی شهربانی و مرزبانی را به دوش می گیرد.

آنچه ارتش اسرائیل در این دو روز انجام داده و می گوید فعلا ادامه خواهد داشت، معنایی جز این ندارد.
تمام آشیانه های نیروی هوایی، موشک های بالستیک، سامانەهای پادفند هوایی، نیروی هوایی کوچک سوریه، پادگان ها و زاغەهای مهمات بە دقت بمباران شدەاند.

در حالی که اسرائیل در حال اخته کردن سوریه است، ترکیه فارغ از هر دغدغه مشغول قلع و قمع کردها در غرب فرات است.
در اولین روز سقوط اسد، ترکیه به منبج حمله و آن را اشغال کرد.
اصل سقوط اسد هم که با پیمانکاری ترکیه و قطر انجام شد، بدون زمینه سازی تام اسرائیل امکان پذیر نبود.
اکنون که ترکیه و قطر به عنوان فاتحان جدید سوریه جای ایران و روسیه را گرفتەاند، در برابر عملیات دولت زدایی اسرائیل کاملا ساکتند.
دقیقا معلوم نیست، وقتی که می گویند "همه جوره" در کنار ملت سوریه هستیم، مقصودشان چیست!

در عالم وحوش موارد جالبی از همکاری حیوانات وجود دارد.
به طور مثال کلاغ سر سفید هنگامی که جسدی مردار می بیند، با سر و صدا و قار قار گرگ ها را آگاه می کند.
گرگ ها می آیند آن را میدرند و کلاغ هم از باقیماندەی گوشت مردار میخورد.
آنچه امروز در سوریه می گذرد حکایت مرده خواری آقا کلاغەی ترکیە از سفرەی خون گرگ بالان دیدەی اسرائیل است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺فروپاشی جمهوری زندان

این سازەی چند ضلعی، پنتاگون نیست، زندان بدنام صیدنایا در نزدیکی دمشق است که امروز تسخیر شد.
صیدنایا یکی از دهها زندان مخوف سوریه است که در سال 1987 افتتاح و همواره پذیرای صدها زندانی سیاسی عملا مفقود الاثر بود.
هشام شرابی متفکر فقید عرب می گفت:
رژیم های انقلابی عرب از مدرنیته، فقط سرویس امنیتی و زندان را یاد گرفتند.
نوسازی برای آنها به معنای پلیسی کردن مفرط جامعه و سرکوب نهادهای مدنی بود.
اسد پدر و پسر 54 سال سوریه را مانند ملکی شخصی در اختیار داشتند.
میراث آنها امروز نه نهادهای سیاسی و اقتصادی پایدار بلکه زندان هایی مملو از مخالفان سیاسی به ویژه اسلام گرایان است.
امری که برای آیندەی کشور نگران کنندە است.
استبدادی شخصی فروپاشیده و قدرتی که در دستان یک نفر بود، میان آحاد جامعه پراکنده است.
قدرت در سیاست مانند انرژی در فیزیک است که از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می شود ولی هرگز از بین نمی رود.
در ویرانەی اسدها به زحمت می توان نهاد یا مکانیزمی مناسب یافت که بتواند قدرت را در تجمیع و در ظرف مشروع خود قرار دهد.
به این نگرانی باید مخاطرەی دخالت خارجی را هم افزود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺جنگ دمشق؛ چالدران جدید ترکیه و ایران

سقوط قریب الوقوع دمشق لحظەای نادر در تاریخ منطقه است. رخدادی استثنایی که معادلات موجود را عمیقا دگرگون و خاورمیانەی جدیدی خلق می کند.
شاید بخشی از آنچه نتانیاهو در ماه های اخیر دربارەی تغییر منطقه می گفت، با برافتادن خاندان اسد محقق می شود.

سقوط اسد مانند " اصقلاب " های بهار عربی در مصر و تونس نخواهد بود که راس نظام برود ولی اصل آن باقی بماند.
سوریه یمن و لیبی هم نیست که به نحوی در حاشیه ها و جاهای پرت منطقه قرار دارند.

کشوری مهم در مرکز خاورمیانه با حکومتی 55 ساله است که تا این اواخر ضرب المثل ثبات و پایداری بود.
آنقدر مهم که ایران و روسیه برای نگهداری آن لشکر بکشند و نبرد بر سر تاج و تخت در دمشق، مانند جنگ داخلی اسپانیا به بحرانی در مقیاس جهانی تبدیل شود.
با درک این اهمیت، برخی تاریخ نگاران جنگ های  دهەی سی اسپانیا میان جمهوری خواهان و راست گرایان کاتولیک را، جنگ داخلی اروپا می خوانند.
نبرد داخلی اسپانیا پیش درآمد جنگ دوم جهانی و بازتوزیع اساسی قدرت در جهان شد.

به همین سیاق این جنگ سوریه است که استحقاق آن را دارد که جنگ داخلی خاورمیانه نامیده شود نه هرج و مرج های درازدامن یمن و لیبی که توجه و تمرکز جهانی کم تری برانگیختند.

به طور قطع، سقوط احتمالی سوریه بیش از یک تغییر رژیم ساده و تبعات آن دامن تمام قدرت های منطقه ای و فراتر از آن را می گیرد.
با این حال خسارت های آن برای متحدان استراتژیک سوریه یعنی ایران و روسیه را به سختی می توان محاسبه کرد.

سوریه برای ایران بیش از یک دارایی ارزشمند استراتژیک است.
دمشق ستون اصلی محور موسوم به مقاومت و دروازەی ورود آن به خاورمیانەی عربی است.
پایتخت سابق خلافت اموی در کانون هلال شیعی قرار دارد. آنچه برخی با تهور و تفاخر آن را بازسازی امپراتوری های باستانی ایران در قالبی مدرن می نامیدند.

درست است که ایران از عواقب ناخواستەی حملەی آمریکا به عراق بهره گرفت و با تسخیر غیر رسمی بغداد عملا به مرزهای اوج صفویه بازگشت. اما بغداد بدون دمشقی که ایران را به بیروت و جبل عامل می رساند، نمی توانست یک فتح کامل باشد.
این همان خاورمیانه ای است که بناست تغییر کند.
نظم با بی نظمی که پس از سقوط عراق حاکم شد و جعبەی پاندورایی که توسط نئوکان های آمریکایی در منطقه گشوده گردید.

ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت نوظهور به قالب های نوصفوی و نوعثمانی سابق برگشتند و بر سر قدرت و نفوذ به رقابت و هم آوردی پرداختند.

پازل بازی اما پیچیده تر از یک دوگانه سازی صرف بود.
بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای دیگر مانند اسرائیل و عربستان و ...هم بودند.
مشکل برای ایران زمانی آغاز شد که به یک رویارویی مستقیم و پرهزینه با اسرائیل کشانده شد.
ترکیەی نوعثمانی درست از این نقطه وارد و ضربەی کاری خود را در قفقاز جنوبی و شامات به ایران وارد کرد.
بیراه نیست اگر بگوییم ترک ها یک چالدران نوبن برای ایران خلق نمودند.

روسیه هم مالباختەی دیگر ماجراست. سوریه درگاه بازگشت آن به خاورمیانه و آب های گرم بود.
علاوه بر آن عملیات پوتین برای نجات اسد منبع اصلی قدرت نرم و حسن شهرت روسیه برای نجات دیکتاتورها و پیمان کاری فروش استحکام و ثبات حکومت ها به شمار می رفت.
روسیه هم مانند ایران بازی را به ترکیه و احتمالا اسرائیل باخته است. یحتمل بخاطر بده بستان های ناشی از جنگ اوکراین و گردابی که در شرق اروپا در آن افتاده است.

منظرەی احتمالی خروج شتابزده و اجباری روس ها از سوریه مانند سقوط سایگون به لحظەای دراماتیک تبدیل و سال ها گریبان شهرت و آوازەی آن را رها نخواهد کرد.
روسیه پس از سقوط سوریه زمینه و زمانەی بازگشت به رویای ابرقدرتی دوران شوروی را به صورت کامل از کف می دهد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺با رهبر جدید سوریه آشنا شوید!

به نظر می رسد که جهان باید به زودی خود را برای رهبر جدید سوریه آماده کند؛
ابو محمد جولانی رزمندەی سابق القاعده و اسلام گرای افراطی که آمالش تشکیل حکومت اسلامی در سرزمین شام است.

جولانی از حالا مانند یک رهبر رفتار می کند. پیام حسن همجواری به نخست وزیر عراق می فرستد، رودرروی CNN می نشیند و از دمکراسی و انتخابات می گوید.
با کردهای مقتدر حاکم بر شمال سوریه از در قسمی مصالحه در می آید.
همچنین با انتقاد از عملیات هفت اکتبر و موجب بی ثباتی خواندن آن، به اسرائیل اطمینان خاطر می دهد که مانند اسد در نقطەی آتش بس سال 1974 می ایستد.

جایگزین شدن یک مستبد سکولار با حاکمی اسلام گرا، پدیدەای غریب در خاورمیانه نیست.
بشار اسد اگر سقوط کند، آخرین بازماندەی حکومت های انقلابی و برخاسته از اندیشەی ناسیونالیسم عرب هم به تاریخ می پیوندد.

پیش از این به ترتیب عراق بعثی، لیبی قذافی، مصر ناصر، یمن جنوبی مارکسیست و الجزایر انقلابی ساقط و یا جهت بقا تن به چرخش های 180 درجەای دادەاند.

حکومت بشار اسد هم همانطور که جولانی گفته، مدتهاست کە مرده به حساب می آید.
این حکومت ده سال قبل تا آستانەی سرنگونی پیش رفت، اما به لطف حمایت روسیه، ایران و حزب الله به زندگی نباتی بازگشت.
درست مانند یک بیمار نباتی، هنگامی که زمین و آسمان آن از وجود نیروهای روسیه و حزب الله و ایران خالی شد، مرگ محتوم آن فرا رسید.

جدای از محرک ها، عوامل، بازیگران و متغیرهای گوناگون داخلی و خارجی دخیل در این بحران می توان آن را نوعی معرکەی ایدئولوژی ها و هویت های سیاسی نیز قلمداد کرد.
حزب بعث سوسیالیست عرب به عنوان ملغمەای از ناسیونالیسم، سوسیالیسم عربی و برخی ایدەهای برگرفته از فاشیسم دهەی سی اروپا مدتهاست که مرده است.
بخش عراقی آن پیشتر با سقوط صدام به گرداب تاریخ افتاد.
جالب این جاست که بقایای آن هنگامی که مقاومت مسلح ضد اشغال آمریکا را سازمان داد، تنها زیر پرچم القاعده و داعش و با پلتفرم اسلام سلفی جهادی می توانست عرض اندام نماید.

ناسیونالیسم عرب بر خلاف همپالگی های ترک و ایرانی خود که به ترتیب نافشان با اسلام سنی و تشیع بومی بریده شده، ماهیتا سکولار است.
نسل نخست کوشندگان و بنیادگذاران آن عرب های مسیحی بودند.
بعث با حجاب ایدئولوژی و حباب های سیاسی آن توانست دهەها اقلیت سنی را بر اکثریت شیعه در عراق حاکم کند و در سوریەی سنی افسار قدرت را بدست اقلیت کوچک علوی بسپارد.
امری که در هر دو کشور با کم شدن فروغ ملی گرایی سکولار به محرک بی ثباتی و الهام بخش نارضایتی تبدیل شد.

همانطور که اشاره رفت، یک قاعدەی کلی در خاورمیانه وجود دارد که سوریه هم نمی تواند از آن مستثنی شود:
جایگزین حکومت های استبدادی و ناکارامد سکولار با بدیل های اسلامی.
صد البته خود این به معنای به پیشواز رفتن بی ثباتی و درگیر شدن با ترجیحات و الگوهای رایج نظام جهانی است.
رژیم اسد که یک بار از مرگ حتمی نجات یافت، در وافع نان این نگرانی را می خورد.
نانی که چون با آزمندی نخواست آن را با مخالفان  تقسیم کند، در نهایت سر خودش را خورد.

با این اوصاف باید منتظر درخشش ستارەی اقبال جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی سوریه بود.
قلب باستانی امپراتوری روم شرقی، مرکز خلافت اموی، بخش برگزیده و شیک امپراتوری عثمانی و زادگاه ناسیونالیسم سکولار عرب، چندی به نوبت عاشقی با اسلام انقلابی جهادی می رود.

حجلەای خونین که ار حالا طالع بدشگون آن پیداست.
چرا که مسالەی اصلی برون رفت از چرخەی کور استبداد سکولار با ناکارادی و نارضایتی - استبداد مسلمان و هرج و مرج است.
احتمالا خوش اقبال ترین بخش جهان عرب از این لحاظ، دولت های نفتی کرانەی جنوب خلیج فارسند که با قسمی استبداد منور به روز شده به امور کسب و کار و رتق و فتق اقتصاد مشغول شدەاند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺 جولان جولانی در قلعەی حلب!

امروز محمد جولانی رهبر گروه تحریر الشام بر فراز قلعەی تاریخی حلب ظاهر شد.
هشت سال قبل تصویر سردار سلیمانی در همین مکان به نماد پیروزی ایران و متحدانش در جنگ سوریە بدل شدە بود.

دست بدست شدن مجدد حلب نشان می دهد ورق برگشته؛ نه تنها در سوریە بلکه در سطح منطقه. جنگ سوریه بە نوعی جنگ داخلی خاورمیانه به شمار می رود.

8 سال قبل ایران نه تنها سوریه بلکه خاورمیانه را فتح کرده بود و با امضای برجام به نوعی آتش بس سیاسی با غرب هم دست یافته بود.

مساله اما این بود که از دید طرف طرف غربی، دوام و استحکام برجام به تنش زدایی در منطقه گره خورده و استعارەهای برجام دو و سه ناظر به این معنا بود.

ایران که در عراق، لبنان، سوریه و یمن دست بالا را داشت و در داخل هم نگران بالادستی میانه روها بود، آمادەی بده بستان بیشتری نبود.
غرب می خواست دستاوردهای خاورمیانەای ایران را در چارچوب یک نظم منطقەای مشروع جرح و تعدیل و چکش کاری کند.

ایران اما نمی خواست از جایگاه قدرت منطقه به بازیگر منطقەای نزول اجلال نماید.
آنچه در شش سال گذشته تا امروز رخ دادە، برهم کنش این دو دیدگاه بوده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺حجاب فروشی و سرمایه داری نظارتی!

زوایای پیدا و پنهان و جرم انگاری و مجازات های عجیب و غریب قانون حجاب، از منظر اقتصاد سیاسی هم قابل تحلیل است.
مساله فقط این نیست که یک دیدگاه فرهنگی بغایت محافظه کارانه، از رهگذر ابزار قانون در صدد تحمیل علائق و هنجارهای خود به اکثریت است، بلکه مقصود نهان قسمی تولید اقتصادی از بدن زنان است.

چندی است گفته می شود که جوامع غربی توسعه یافته وارد مرحلەی سرمایه داری نظارتی شدەاند.
بدین معنا که شرکت های بزرگ اطلاعاتی نظیر گوگل و برخی پلتفرم های اجتماعی که غالبا خدماتشان رایگان است، هرینەهای خود را از طریق جمع آوری داده های خصوصی کاربران جبران می کنند.
از باز کردن یک حساب ایمیل گرفته تا کاوش و وب گردی در موتورهای جستجو و پسند و اشتراک گذاری ها، به دقت رصد و ذخیره می شود و اولویت و سلیقەی کاربران مورد شناسایی قرار می گیرد.
در واقع جمع آوری داده های خصوصی مردم در بانک های مجازی، اصلی ترین سرمایه و بدن انسان بسان کانی پایان ناپذیر، مقصد عمدەی سرمایە داری نظارتی است.
به زبان دیگر در این مدل اقتصادی، بدن انسان بجای چاه های نفت و معادن الماس و مس استخراج و مورد بهره برداری قرار می گیرد.

گویا طراحان قانون حجاب و عفاف نیز به نسخەای تحریف شده از سرمایه داری نظارتی/اطلاعاتی چشم دوخته اند.
همانطور که ما در طول  150 سال گذشته با مدرنیته، دمکراسی، سوسیالیسم و نئولیبرالیسم بومی و تحریف شده سروکار داشته ایم، این بار باید با کاپبتالیسم نظارتی تحریف شده چشم در چشم شویم.

مدرنیته و نوسازی را به توسعەی آمرانەی کج و کولە و ناتمام ترجمه کردیم.
دمکراسی در عوام گرایی و توده پرستی خلاصه شد و سوسیالیسم هم پس از غسل تعمیدی مقدس در پیشگاه مذهب، با تلفیق قیبله و عقیده در پوششی مدرن و امروز پسند، صورتی دگرگون یافت.

درست است که سرمایه داری در مسقط الراس غربی خود به معنای آمد و شد آزادانەی سرمایە و پیروی از عقل خودبنیاد بازار است، اما در جهان غیر غربی الگوهای متفاوت و متنوعی از آن پدید آمد.
چین مهم ترین الگوی از این نوع، قسمی سرمایه داری دولتی و حزب کمونیست بزرگ ترین کارفرمای کشور است.
در ایران ما اما این نسخەی ابتدا به ساکن تحریف شده نیز دگربار تحریف شد.

سرمایه داری رفاقتی به معنای پبوند ناگسستنی  مردان سیاست و کسب و کار و مخدوش شدن مرز بین بخش خصوصی و عمومی است.
جایی که بی پشتکار و خلاقیت می توان از قدرت به ثروت رسید و از خوان گشودەی اموال عمومی،  تسهیلات حاتم بخشانه، بخشش های مالیاتی، مجوزهای خاص صادرات و واردات و امضاهای طلایی متنعم شد.

در این ساختار اقتصادی ویژه، بیراه نیست اگر نسخەای بومی و مخدوش از سرمایه داری نظارتی هم به میان آید.
گوگل و متا و مایکروسافت از طریق جمع آوری داده های خصوصی انسان ها و پیش بینی پذیر کردن رفتارشان، بە کسب بیشینەی سود می پردازند.

مردان سرمایه داری رفاقتی اما در اندیشەی کسب سود از امیال و سلائق یک جامعەی چهل میلیون نفری از رهگذر دیالکتیک مقاومت و انکار هستند.

این راهی است که هیچ خلاقیتی نمی خواهد، تنها اندکی تخیل سیاسی و شم اقتصادی لازم است تا ارقام سر به فلک کشیدەی جرائم رسمی و بازارهای جانبی و غیرمستقیم آن را محاسبه نمود.

زمانی لنین می گفت؛ امپریالیسم عالی ترین مرحلەی سرمایە داری است.
لابد اگر امروز زنده بود می گفت سرمایه داری نظارتی عالی ترین مرحلەی امپریالیسم فرهنگی است.
اما به طور قطع دربارەی قانون حجاب و عفاف درمانده می شد، چه می توانست بگوید؛
برده داری پست مدرن؟ اوج اعتلای سرمایه داری رفاقتی؟ سرمایه داری نظارتی اسلامی؟ یا ...
#صلاح_الدین_خدیو
#اقتصاد_سیاسی
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سوریە؛ گناه مومنانه و قضاوت اسلام گرایان


1⃣ اکتبر پارسال حماس یک گروه اسلام گرای سنی در اقدامی غافل گیرانه به اسرائیل حمله کرد و با کشتن و اسارت صدها نفر ضربەای کاری بە آن وارد نمود.
حملەی حماس واکنش جنون آمیز اسرائیل را برانگیخت و موجب آغاز جنگی شد که ویرانی غزه و کشتار دهها هزار فلسطینی را در پی داشت.

2⃣ از فردای حملەی حماس، حزب الله یک گروه اسلام گرای شیعەی وابسته بە ایران در حمایت از آن وارد عمل شد و کوشید با گشودن جبهەای در شمال، متحد سنی خود را از زیر فشار شدید خارج نماید.
اقدام حزب الله به بهایی سنگین تمام شد. تقریبا تمامی پدران بنیادگذار و کادر اصلی فرماندهی آن کشته شدند.
پس از چهارده ماه این حزب ناچار شد سیاست وحدت جبهەهای محور موسوم به مقاومت را کنار نهد و به آتش بس منهای غزه تن دهد.

3⃣  زیر ضربه رفتن حزب الله و بمباران روزمرەی خطوط تدارکاتی آن در سوریه و لبنان توسط اسرائیل، به تضعیف خطوط دفاعی نیروهای آن و ایران و ارتش سوریه در جبهەی حلب انجامید.
این امر باعث شد که گروه اسلام گرا و سنی تحریر الشام که انشعابی از سازمان القاعده محسوب می شود، از فرصت استفاده کند و در عملیاتی برق آسا شهر حلب را پس از هشت سال از نیروهای موسوم به محور مقاومت بازپس گیرد.

4⃣جنگ خونین قبلی بر سر حلب که به ویرانی بخش اعظم شرق آن انجامید، یکی از خطوط اصلی درگیری های فرقه ای بود که خاورمیانه را را در امتداد شکاف شیعه / سنی تقسیم کرد.
عملیات هفت اکتبر حماس و بربریت نمونه وار اسرائیل که باعث وحدت و هم سنگری اسلام گرایان شیعه و سنی در یک جبهه شد، تا حدی باعث گذار منطقه از خاطرات و ذهنیت های  منقسم بر اثر درگیری های فرقەای در عراق، سوریه، لبنان و یمن گردید.
اما به نظر می رسد این همبستگی دچار قانون عواقب ناخواسته شده؛ تضعیف حزب الله ناخواسته به تقویت مخالفان سنی بشار اسد انجامیده و شعله ور شدن مجدد آتش جنگ در سوریه یک پیامد مهم آن است.

5⃣ پیامدهای ناخواستەی جنگ غزه به اینجا ختم نمی شود.
کردهای سوری که یکی از اضلاع بحران درازدامن آن هستند، مستقیم و غیرمستقیم از عملیات تحریرالشام متاثر می شوند.
این دسته از بازیگران بحران سوریه چپ گرایانی گلوبالیستند که از ابتدا کوشیدند ورای تقسیم بندی نظام/اپوزیسیون و شکاف شیعه/سنی قرار گیرند.
اکنون مساله فقط این نیست که تحریرالشام در راس جبهەای از گروه های مسلح وابسته به ترکیه قرار دارد و به دلایل ژئوپولتیک و ایدئولوژیک خاطر کردها را خوش نمی دارد.
بلکه نزدیکی تاکتیکی مجدد دمشق و قامیشلو - پایتخت غیر رسمی اقلیم خودمختار کردها - است.
این هم سویی تاکتیکی میان دو دشمن بالقوه و گاه بالفعل که در ابتدای بحران سوریه هم دیده شد، ظاهرا دوباره در حال رخ نمایی است.
بشار اسد که می داند نیت کردها صرفا خودمختاری است و طمعی به حکمرانی در دمشق ندارند، از سر ناجاری به صورت موقت آنها را بر جهادی های دشمن قسم خوردە ترجیح می دهد.
به همین خاطر از سر اجبار جا خالی داده و برخی مکان های حساس را به آنها واگذار کرده است.
صد البته همین دستمایەی اتهام زنی به آنان و همدست و مزدور خواندنشان از جانب محور سنی شده است.

6⃣ اکنون پرسش این است اگر بجای اسلام گرایان سنی، نیروهای کرد از ضعف محور موسوم به مقاومت به خاطر جنگ با اسرائیل، استفاده کرده و به پایگاه های آنان در استان مورد اختلاف دیرالزور حمله می بردند و یا به باقیماندەی حضور دولت در حسکه خاتمه می دادند، در پایتخت های شیعه و سنی به آنها چه می گفتند؟
پیداست که می گفتند کردها عامل اسرائیل و اجرای نقشه های آنند و در این شرایط خطیر از پشت به امت خنجر زدەاند.
همانطور که گفته شد فارغ از هر ارزیابی اخلاقی و داوری دربارەی خیر و شر این آوردگاه ها، می توان گفت همه به نوعی در جبر نوعی قاعدەی عواقب ناخواسته افتادەاند.
صد البته در این چارچوب کنش کردها در چارچوب خطاکار بی گناه قرار می گیرد نه احیانا شرارت گناهکارانەی دیگر بازیگران!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سقوط حلب در چالەی خاورمیانەی جدید!

ظاهرا چیزی به سقوط کامل و بدون جنگ حلب پایتحت اقتصادی و بزرگ ترین شهر سوریه نمانده است.
مخالفان اسد گویی بە پیک نیک می روند، ظرف 72 ساعت، حدود 70 روستا و شهرک سر راه را تسخیر و به سرعت به مرکز شهر رسیدند.
نمایش خیابانی آنان در میدان صلاح الدین یادآور سقوط دراماتیک کابل در شهریور 1400 بدست طالبان است.

شهرهایی که توسط نظام های فاسد و ناکارامد کنترل و در هنگامەی خطر، بی دفاع و بدون شلیک حتی یک گلوله رها می شوند.
همین میدان صلاح الدین که امشب مخالفان در آن به پایکوبی مشغولند، در فاصلەی اندکی از قلعەی تاریخی شهر قرار دارد.

هشت سال پیش در چنین روزهایی تصویر قدم زدن فرماندەی ارشد ایرانی در این قلعه به نمادی از جنگ داخلی سوریه تبدیل شد؛
پیروزی ایران و متحدان آن بر محور اخوانی  ترکیه و قطر و محور عربی امارات و عربستان.

از آن موقع منطقه تغییرات زیادی کرده است.
کشورهای پیشگفته آرزوی سرنگونی بشار اسد را کنار گذاشتەاند، سوریە به آغوش برادران عرب بازگشته و ترکیه به هر قیمت در اندیشەی ساقط کردن دولت دوفاکتوی کرد در مجاورت مرزهای جنوبی خویش است.

یک متغیر نوظهور دیگر اهمیت یافتن نقش و جایگاه اسرائیل در منطقه است.
یک قدرت نوامپریالیستی جدید که رویایش برای تغییر سیمای خاورمیانه را پنهان نمی کند.
در هشت سال گذشته که ایران و حزب الله لبنان به کمک روسیه توانستند، تاج و تخت دولت علوی  را حفظ کنند، اسرائیل به تدریج به سلطان آسمان سوریه تبدیل شد.

نمی توان از این حقیقت گذشت که موضع خاص اسرائیل و ترجیح بقای اسد تضعیف شده بر حکومت اسلام گرایان سنی که دشمنی ایدئولوژیک بیش تری با آن داشتند، عامل مهمی در نجات اسد از سقوط بود.
اکنون تل آویو بهای این موضع را از دمشق می خواهد! قطع ارتباط با ایران و جلوگیری از بازسازی و تسلیح مجدد حزب الله توسط آن.
مقصود اسرائیل از خاورمیانەی جدید، منطقەای بدون حزب الله و حماس و یا تغییر نقش و جایگاه آنهاست.

همانطور که گفته شد ترکیه هم سهم خود را از تحولات جدیدی که با تضعیف حزب الله و مشغولیت ایران آغاز شده، می طلبد.
همکاری دمشق با آنکارا جهت مهار خطر کردی و برچیدن کیان خودمختار شمال و شرق سوریه.
تردیدی نیست که سرجمع این تحولات علیه ایران است. اما معلوم نیست موضع و نقش روسیه چیست؟

آیا میان اسرائیل و ترکیه یک همراهی راهبردی وجود دارد؟
آیا در نهان یک توافق گدعون سعار - هاکان فیدان وجود دارد که تداعی گر پیمان بدنام مولوتف - ربینتروپ است؟
در صورت سقوط کامل حلب و تثبیت سلطەی مخالفان بر آن، امکان سقوط بشار اسد وجود ندارد؟
ایران که با اسرائیل عملا در حال جنگ است، در قبال این حوادث چه واکنشی نشان خواهد داد؟
باید منظر رفتن گرد و غبارها و وضوح بیشتر اتفاقات ماند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺معمای حلب؛ سوریه گوشت قربانی اسرائیل و ترکیه؟

1⃣پیش روی برق آسای مخالفان بشار اسد در غرب حلب، آنهم چهار سال پس از فریز شدن جبهەهای جنگ در سوریە، معماگونه و غیرمنتظره است.
شعله ور شدن مجدد جنگ در سوریه و در شهز حلب که هشت سال قبل توسط روسیه، ایران و حزب الله به سختی از شورشیان متحد ترکیه بازپس گرفته شد،
چه ارتباطی با معادلات جدید منطقه دارد؟

2⃣ آیا ترکیه که از تضعیف شدید حزب الله و مشغولیت روسیه و ایران در اوکراین و لبنان آگاه است، حملەی حلب را به ابزاری جهت تحت فشار دادن اسد مبدل کرده است؟
در دو سال گذشته که اردوغان جهت برچیدن موجودیت خودمتار کردها در سوریه برای عادی سازی روابط با بشار اسد تلاش می کند، دمشق تاکنون روی خوشی به آن نشان نداده است.
آیا حملەی امروز تمهیدی برای بر سر میز مذاکره آوردن اسد و جلب همکاری آن برای عملیات علیه کردهاست؟
تحولات امروز چه ارتباطی با ابتکار صلح ادعایی ترکیه با کردها دارد؟

3⃣ نقش اسرائیل در این میان چیست؟ به جرات می توان گفت در سال های گذشته وجود و حضور اسرائیل در معادلات سوریه بیشتر و مهم تر از نقش ایران و روسیه بوده است.
اکنون که مخالفان بدون هیچ مشکلی از جانب نیروی هوایی اسرائیل به سوی مرکز حلب پیش می روند، نمی توان از ارریابی منافع اسرائیل و موضع واقعی آن در این باره گذشت.
آیا هدف قطع ارتباط میان حزب الله و سوریه است؟
یا هدف مجازات سوریه بخاطر ادامەی همکاری با ایران است؟
آیا نقشەی بزرگ تر و پیچیدە تری برای سقوط اسد و بازگرداندن سوریه به محور عربی و پیگیری پیمان ابراهیم وجود دارد؟

4⃣ یک فرضیەی احتمالی دیگر وجود نوعی همکاری پنهان میان ترکیه و اسرائیل بر سر سوریه است.
درست مانند پیمان مخفی آلمان نازی و روسیەی شوروی برای تقسیم لهستان.
پیمانی که در سپتامبر 1939 به حملەی همزمان آنها به لهستان و تقسیم آن به دو منطقەی نفوذ روسی و آلمانی انجامید.
در سوریه اسرائیل و ترکیه هریک منافع و اهداف مشخصی را دنبال می کنند.
اسرائیل در پی منزوی کردن حزب الله و قطع سرپل های زمینی آن با ایران است.
ترکیه هم نقشەی برچیدن دولت دوفاکتوی کرد را در سر دارد.
اگر چنین باشد، موضع روسیه چیست؟ ترکیه و اسرائیل هر دو در جنگ اوکراین مواضعی بینابین و بیشتر نزدیک به روسیه گرفته اند.
آیا قرار است اوکراین و دولت بعث وجه المصالحه شوند؟
آیا این بخشی از یک بازی بزرگ با مشارکت ترامپ است؟

5⃣ یک فرض دیگر عاملیت مستقیم و مستقل اپوزیسیون سوریه و گروه تحریرالشام است.
آیا آنها با مشاهدەی ضربه خوردن حزب الله و بمباران مداوم اهداف ایرانی توسط اسرائیل و لطمه دیدن قدرت نظامی اسد در بمباران های روزمره، فرصت را مغتنم شمردەاند؟
پاسخ این پرسش ها به تدریج در روزها و هفته های آینده معلوم می شود!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺سرشماری عراق؛ کردستان شهری و متجدد در برابر "عربستان" روستایی و محافظه کار!

1⃣نتایج ابتدایی نخستین سرشماری جمعیتی عراق پس از بیش از سه دهه حاوی دادەها و دلالت های قابل تاملی است.
کل جمعیت عراق بالای 45 میلیون نفر است، یعنی اندکی بیش از نصف جمعیت ایران.
این نسبت بیانگر نرخ رشد بیشتر جمعیت همسایەی غربی از ایران است.
در طول سال های نیمەی دوم قرن بیستم که دو کشور دارای شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نسبتا مشابه بودند، همواره جمعیت عراق اندکی بیش از ثلث جمعیت ایران بود.
2⃣جمعیت اقلیم کردستان 6300000 نفر اعلام شده، حدود 14 درصد جمعیت عراق.
این آرقام بیانگر کم تر بودن آهنگ رشد جمعیت اقلیم در برابر استان های دیگر عراق است.
البته این آمار شامل کردهای استان های کرکوک، موصل و دیاله نمی شود که خارج از اقلیم کردستان قرار دارند.
احتمالا با احتساب آنها، جمعیت کردهای عراق هشت میلیون نفر است، که 18 درصد جمعیت عراق را در بر می گیرد.
در گذشته معمولا جمعیت کردها بین 20 تا 25 درصد جمعیت عراق برآورد می شد.
3⃣ کاهش نسبی آهنگ رشد جمعیت کردستان نسبت به عراق، مرهون تحولات جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عدیدەای است.
شهری شدن فزاینده و رفاه اقتصادی نسبی در پرتو ثبات سیاسی بیشتر اقلیم کردستان برونداد جمعیت شناختی تحولات مذکور به شمار می رود.
4⃣ شاهد مدعای بالا تفاوت نرخ شهرنشینی در کردستان و عراق و نیز اندازەی متوسط خانوار است.
در حالیکه 84 درصد جمعیت کردستان در شهرها ساکنند، این رقم در تمام عراق به 70 درصد تنزل می یابد.
همچنین اندازەی خانوار در عراق 5/3 و در کردستان 4/6 است.
این بدین معناست که خانوادەهای کرد به طور متوسط یک بچه کمتر از خانواده های عرب دارند.
این تفاوت ها که مبین رشد سریع تر اندازەی طبقەی متوسط و رواج هنجارها و عادت وارەهای آن در اقلیم کردستان است، بی سابقه و خلاف عادت است.
به صورت تاریخی همواره تصور می شد که کردها در چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه جزو بخش های عمدتا روستانشین و کمتر توسعه یافتەی کشورند.
داده های مذکور اما ناقض این تصور و بیانگر شهری تر بودن کردها در عراق نسبت به عرب هاست.
5⃣ غیر از موارد پیشگفته، نتایج ابتدایی این سرشماری مبین برخی تحولات دموگرافیک است که می تواند پیامدهایی ژئوپولتیک داشته باشد.
کاهش وزن جمعیتی کردها در عراق و تداوم روند آن می تواند به کاهش وزانت  سیاسی و ژئوپولینک به ویژه در استان های مورد مناقشه منجر شود.
غیر از آن، مطابق یک قاعدەی کلی همیشە روند مهاجرت از مناطق فقیر و کمتر توسعه یافته به سمت مناطق برخوردارتر و باثبات تر است.
هم اکنون نرخ مهاجرت از مرکز و جنوب عراق به سمت اقلیم کردستان بالاست.
تداوم این روند در صورت فراهم نکردن تمهیدات و مکانیسم های ضروری می تواند به زیان ترکیب جمعیت شناختی اقلیم تمام شود.
6⃣در رابطه با ایران هم این موضوع به نحوی دیگر می تواند صادق باشد.
رکود جمعیتی ایران در صورت ادامه و ورود به سیاهچالەی جمعیتی در شرایطی که همسایگان در دورەی گشایش جمعیتی هستند، می تواند مسبب از بین رفتن مزیت های آن در توسعه و تولید اقتصادی شود.
عراق با این مختصات جمعیتی در صورت برخورداری از ثبات سیاسی و دارا بودن یک برنامەی توسعەی منظم و متکی بر صادرات نفت و گاز، در میان مدت در عداد کشورهای ثروتمند خلیج فارس در می آید.
مضاف بر این که داشتن نیروی کار ارزان و جمعیت انبوه بومی و متخصصان تحصیل کرده می تواند به معنای قرار گرفتن در موقعیت کرەی جنوبی و چین به ترتیب طی دهه های شصت و هشتاد میلادی باشد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

شارنامه| صلاح الدین خدیو

🔺فرزندان نورنبرگ در قفس لاهه

یکی از پیامدهای چهارده ماه نسل کشی در غزه زیر سوال رفتن توامان ایدەها و نهادهای لیبرال بود.
اما بدون شک حکم امروز دیوان کیفری بین المللی  یک دوربرگردان و استثنای مهم در این بین به شمار می رود.
صدور فرمان بازداشت  نتانیاهو و گالانت توسط دادگاه لاهه که پیشتر حکم جلب پوتین و عمر البشیر رئیس جمهور معزول سودان را هم صادر کرده، رخدادی مهم در حقوق بین الملل است.

تصور این که روزی نتانیاهو و گالانت در قفس های شیشەای یک دادگاه نورمبرگ قرن 21 بنشینند، خود بخود ضربەای سنگین بر قدرت روایت سازی دولت اسرائیل و جنبش صهیونیسم است.
بیراه نیست اگر گفته شود موجودیت دولت اسرائیل مرهون اسطورەی هولوکاست و دادگاە نورنبرگ است که اصل صیانت از حق حیات یهودیان را به الزامی اخلاقی تبدیل نمود.

اکنون هشتاد سال پس از آن زمان فرزندان قربانیان هولوکاست در یک ساز و کار حقوقی معتبر و به نوعی سلف صالح همان دادگاە به ارتکاب جنایت علیه ملتی دیگر متهم شدەاند.
ملتی کوچک و بدون پشتیبان که مقهور بازی های بین المللی و مصالح قدرت های بزرگ و مطامع نامشروع دیکتاتورهای منطقه تبدیل شده است.

احتمالا نتانیاهو تنها رهبری است که همزمان در داخل و خارج تحت تعقیب قضایی قرار گرفته است.
در داخل به اتهام فساد و ارتشا و سوء استفاده از قدرت و در خارج هم به علت جنایت علیه بشریت و کاربست خشونت و گرسنگی دادن علیه جمعیت غیر نظامی به هدف تاراندن و امحای آن.

جنگ غزه و ادامەی آن علیرغم انتقادات گستردەی داخلی و بین المللی مستمسکی برای فرار از محاکمه در داخل است.
اکنون معلوم نیست که با دردسر دادگاه لاهه که ضربه ای بزرگ به موقعیت بین المللی او وارد می کند، چگونه کنار می آید؟
احتمالا به روش پوتین و با مسافرت به کشورهایی که وقعی به تصمیمات دادگاه نمی گذارند، در صدد مبارزه جویی بر می آید.
یک احتمال دیگر راه انداختن بحران ها و جنگ های جدید برای در حاشیه قرار دادن موضوع و پشت گرمی به دوستش ترامپ است.

گرچه شانس اندکی برای اجرای این حکم وجود دارد. اما می تواند محدودیت های جدی برای فعالیت ها و سفرهای خارجی نتانیاهو ایجاد کند.
همانطور که پوتین نمی تواند بدون هراس به بسیاری از مقاصد بین المللی برود، بی بی نیز در قفسی مشابه زندانی خواهد شد.

صدور حکم جلب برای کسانی چون پوتین، البشیر و میلوسوئیج رهبر سابق صربستان به عنوان رهبران سیستم های اقتدارگرا چندان عجیب نیست.
اما برای اسرائیل که خود را نظامی غربی و دمکراتیک معرفی می کند، یک نقطه عطف بحران ساز و قسمی بحران هویت است.
این مساله در کنار قانون دولت یهود که در سال 2018 تصویب شد و محتوای دمکراتیک اسرائیل را زائل کرد و نیز تداوم اشغال گری با وجود قطعنامه های بین المللی، باب بحث های تازەای دربارەی ماهیت دولت در اسرائیل می گشاید.

آیا می توان یک دولت اشغالگر و آپارتایدی را که به عبث ادعا می کند می توان میان یهودی بودن و لیبرال دمکراسی آشتی برقرار نمود و سران آن در دادگاه کیفری محکوم شدەاند، دمکراتیک نامید؟
برای پاسخ به این پرسش ها یحتمل باید یک گونه شناسی جدید انجام داد.
گونه ای سوای دولت دمکرات و استبدادی و نوعی هرمافرودیسم سیاسی که مشروعیت آن وابسته به قدرت و موجودیت آن بر ارض واقع و استانداردهای دوگانە و ریاکاری های جهان کنونی است.

اگر جهان غربی متهم است که چهارده ماه برای توقف جنگ در غزه فشاری موثر بر متحدش اسرائیل وارد نکرده، طرف مقابل هم چندان علیه السلام نیست.
ستایش پوتین چون قهرمان مبارزه علیه نظام سلطه و فرش قرمز پهن کردن برایش به منزلەی دهن کجی به دادگاه لاهه، چیزی نیست جز خلع سلاح اخلاقی خود در زمینەی سرزنش نهادها و آرمان های لیبرال محور نظم جهانی کنونی.
بگذریم از از این هم که هم اینک که نتنیاهو به علت گرسنگی دادن به ملت شمال غزه محکوم شده، اردوغان دو ماه است که به شیوه ای متعمد یک میلیون نفر را در شرق سوریه در تشنگی و بی آبی مطلق گذاشته است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…
Subscribe to a channel