547
دنیای بدون شعر و موسیقی تنها یک جهنم تاریک است....... استفاده از مطالب کانال فقط با ذکرِ منبع بلامانع است 🚫 کپی بدون ذکر منبع ممنوع است 🚫
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏💐🌹🌸🩶🌸🌹💐🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@selmuly▪️ چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
دشمن تو این سپاه نیست پادشاه.
دشمن را تو خود پرورده‌ای.
دشمن تو پریشانی مردمان است
ورنه از یک مشت ایشان چه می‌آمد؟
#بهرام_بیضایی
مرگ یزدگرد
🌺@selmuly▪️چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
افلاک که جز غم نفزایند دگر
ننهند به جا تا نربایند دگر
ناآمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه می‌کشیم نایند دگر
#خیام
#بمب_و_ویولون
تهرانِ غمگین ولی استوار❤️
🌺@selmuly▪️چکامه
•
از بدشانسی ما همین
که وطن بزرگی داشتیم
بزرگ
به چشم می‌آمد
به حساب می‌آمد ....
نمی شد آنرا
از جنگ مخفی کرد
از بیماری
از فقر
آه ای کاش وطنم آنقدر کوچک بود
که می‌شد
آنرا بسان کتابی
مخفی نمود
#احمددریس
•
به یاد آوریم
در زمانه‌ی خشم و قضاوت، به یاد آوریم...
در این روزها که واژه‌ها، به‌جای گفت‌وگو، ابزار حمله شده‌اند؛
که یک‌سو، مخالف را «مزدور» می‌نامد
و سوی دیگر، منتقد را «وطن‌فروش»؛
شاید لازم باشد پیش از هر سخنی،
دمی سکوت کنیم و بیندیشیم:
آیا رأی متفاوت، مستحق حذف است؟
آیا دل‌نگرانی برای سرنوشت انسان‌ها، نشانه خیانت است؟
آیا وطن‌دوستی تنها در قالب فریاد و پرچم تعریف می‌شود؟
بیایید خود را از بردگی «دوگانه‌سازی‌ها» آزاد کنیم.
نه هر که مخالف نظام است، خون‌ریز است
و نه هر که صلح می‌طلبد، بزدل.
ما پیش از آن‌که برچسبی باشیم، انسانیم.
با تجربه‌هایی، زخم‌هایی، ترس‌ها و امیدهایی متفاوت.
دشمن ما، نظر مخالف نیست؛
دشمن ما، خشونت بی‌مهار و تعصب کور است.
✍ محمد عینی‌زاده
✅ روانشناسی نقاد
🌺@selmuly▪️چکامه
#هایده
(روزهای روشن)...!!!
🌺@selmuly▪️چکامه
•
باران بی‌قراری می‌بارید
باران و برف
گفتیم تر نشویم
پناهی جستیم
در آب‌چاه تیره و تاریک پنهان شدیم
چه دام‌چاله‌ی تلخی
یک سو دریچه‌ای به برف‌و خون‌و لجن
یک سو نهنگ
حمله‌ی ارواح
هوهوی مرگ
نردبان شکسته
آه ایزدان که گناهکاران را
به اشارتی به سنگ و ستاره بدل می‌کنید.
نفرینمان کنید
نفرینمان کنید که به هیئت مرغی
با دل ترکیده بر شویم
#شمس‌لنگرودی
🌺@selmuly▪️چکامه
▶ وطن «۲۰۱۲»
🎙 #نگینه_امانقلووا
🌺@selmuly▪️چکامه
🎬
#سکانس_پایانی
#غلاف_تمام_فلزی
#استنلی_کوبریک
#Stanley_Kubrick
#FullMetalJacket 1987
فیلم «غلاف تمام فلزی» استنلی کوبریک با سرود میکی موز که سربازان می‌خوانند به پایان
می‌رسد.
.
آهاي آيندگان، شما كه از دل توفاني بيرون مي جهيد
كه ما را بلعيده است.
وقتي از ضعفهاي ما حرف مي زنيد
يادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چيزي بگوييد.
به ياد آوريد كه ما بيش از كفشهامان كشور عوض كرديم.
و نوميدانه ميدانهاي جنگ را پشت سر گذاشتيم،
آنجا كه ستم بود و اعتراضي نبود.
اين را خوب مي دانيم:
حتي نفرت از حقارت نيز
آدم را سنگدل مي كند.
حتي خشم بر نابرابري هم
صدا را خشن مي كند.
آخ، ما كه خواستيم زمين را براي مهرباني مهيا كنيم
خود نتوانستيم مهربان باشيم.
اما شما وقتي به روزي رسيديد
كه انسان ياور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوري كنيد!
#برتولت_برشت
🌺@selmuly▪️چکامه
«گناه بچه ها چیه»
ترانه سرا: بابک صحرایی
آهنگ و تنظیم: نیکان
اجرا: داریوش
انتشار: ۱۳۹۱
🌺@selmuly▪️چکامه
📣
بسیار مهم - به اشتراک بگذارید.
اقدامات احتیاطی در موقعیت اضطراری جنگی
✅ در خانه بمانید مگر در مواقع کاملاً ضروری
✅ اخبار را فقط از منابع رسمی و معتبر پیگیری کنید
✅ از شایعه‌پراکنی و بازنشر اخبار تاییدنشده خودداری کنید
✅ با افراد آسیب‌پذیر (سالخوردگان، کودکان، همسایه‌های تنها) در تماس باشید
✅ در صورت هشدار حمله هوایی، به مکان‌های امن و دور از پنجره‌ها پناه ببرید
✅ از مراکز نظامی و انتظامی فاصله بگیرید
🧳 وسایل ضروری که باید آماده داشته باشید:
آب آشامیدنی (برای حداقل ۳ روز)
کنسرو و خوراکی‌های بدون نیاز به پخت
داروهای شخصی + جعبه کمک‌های اولیه
مدارک شناسایی، پول نقد، کارت بانکی
چراغ‌قوه، باتری اضافی، پاوربانک
رادیو کوچک یا اپ هشدار اضطراری
لباس، پتو، ماسک و مواد بهداشتی
وسایل مورد نیاز کودکان و سالمندان (در صورت وجود)
📢 آرامش خود را حفظ کنیم. در بحران، همبستگی، دقت و مسئولیت‌پذیری نجات‌بخش خواهد بود.
#هشدار_نظامی #ایران #امنیت #پناه_امن #شهروند_آگاه #جنگ
🌺@selmuly▪️چکامه
🎬
#روبرتو_بنینی #زندگی_زیباست ۱۹۹۷
#فیلم_اگزیستانسیالیستی
🌺@selmuly▪️چکامه
♪آلبوم زیبا و آرامش بخش "Siesta Beach" اجرا قطعه "Beautiful Maria of My Soul" با هنرمندی آهنگساز مشهور "Dan_Gibson's".
...♡
#موسیقی_طبیعت
🌺@selmuly▪️چکامه
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏💐🌹🌸💚🌸🌹💐🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@selmuly▪️ چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
بعنوان یک ایرانی مهاجر؛ اگر که اصلاًاز حالش خواسته باشید، گوشی از دستم جوری نمی‌افتد تا اخطار گرما میدهد. امروز موفق شدم سه ساعت از بمباران اخبار فاصله بگیرم.
دودها و آوار را میبینم و تصاویر و اخبار خداحافظی از خانه‌ها، هر چه ترومای خفته از کودکیهای بر باد رفته‌ام در جنگ مانده، بیدار می‌شود و زبانه می‌کشد.
هر روز، در هر گروهی حدود پنج الی هشت بار می‌پرسم: خوبید؟ و منتظر می‌مانم. این انتظار شاید نیم‌ساعت طول بکشد ولی زمان بدنم می‌گوید مثلاً پنج ساعت است منتظری بدانی خوبند!!
من عجیب...عجیب دلتنگ آن کلام و آرامشی هستم که از راه دور به سرم دست می‌کشید و ایمن می‌شدم.
دیروز یک عکس دیدم زیرش نوشته بود تا وقتی کسی را داری که لوس و نوازشت کند، هنوز می‌توانی کودک بمانی. من نمی‌توانم.
از جنگ بیزارم. از زندگی محقر در شبه صلح بیزارتر. از پیرمردان در امنیت پشت فرمان جنگ، ...کلمه برای ابراز نفرتم ندارم.
خلاصه کنم.
اگر در بیرون ایرانید، پریشانی و دستهای سیمانی و نگرانی و بی قراری و استیصالتان را می‌دانم. در این بمباران خبری نابرابر با شما شریکم.
اگر درون ایرانید، قلبم برایتان می‌شکند. روز و شب.
کاش برای همه، جا و امنیت و گرما و خوراک و آب و سکوت و آرامش داشتم. کاش پناهگاهی داشتم که آسمان آبی داشت و هوای تازه و امید، بی‌جنگ، بی‌مرز، بی‌کابوس.
همینها دیگر... زیاده نگویم.
🌺@selmuly▪️چکامه
بعدها فهميدم بينايیِ همهٔ چشم‌ها يک اندازه نيست. يكی كم از دنيا می‌بيند و يكی زياد. دنيا هم در برابرِ نگاهِ آدم‌ها به يكسان عرضه نمی‌شود.
فریبا وفی
📗 رازی در کوچه‌ها
🌺@selmuly▪️چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
در تاریخ بنویسید هیچکس نگران خودش نبود، همه نگران همدیگر بودن ..
🌺@selmuly▪️چکامه
•
رفتار «ملت ایران» در روزهایی که سایه‌ی سنگین جنگ به دلیل سیاست‌های مخرب حکومت بر سر کشورمان افتاده، بیش از هر زمان دیگری نشان‌دهنده‌ی عمق تمدن و فرهنگ دیرینه‌ی این سرزمین و مردمان آن است. در حالی‌که فشارهای روانی، اقتصادی و اجتماعی بر مردم وارد می‌شود، آنچه در جامعه مشاهده می‌کنیم نه هرج‌ومرج و غارت، بلکه همدلی، همراهی و تلاش برای حفظ انسجام ملی و اجتماعی است.
ملت ایران در سخت‌ترین شرایط نشان داده‌اند که چگونه می‌توان با امید، صبر و اتحاد از دل طوفان‌ها عبور کرد. امروز نیز، با وجود همه‌ی نگرانی‌ها درباره‌ی آینده و تهدیدات موجود، باز هم شاهد آن هستیم که مردم در کنار هم ایستاده‌اند، به هم کمک می‌کنند و مراقب یکدیگر هستند. این در حالی است که حاکمان، هر حرف یا اعتراض مردم به وضعیت موجود و نقش حکومت در آن را با تهدید، بازداشت و اعدام پاسخ می‌دهند. این نشانه‌ی ترس عمیق حاکمان از خشم، قدرت و اراده‌ی ملت است.
بی‌تردید، روزهای دشوارتری در پیش است. اما آنچه باید همواره در خاطر داشته باشیم، این است که با همدلی، صبوری، ایستادگی و حفظ آرامش، می‌توانیم از این گردنه‌ی دشوار نیز عبور کنیم. دست یکدیگر را می‌گیریم چون ما دردی مشترک داریم، رنجی مشترک را تجربه می‌کنیم، و تنها با در کنار هم بودن است که می‌توانیم بار این رنج را سبک‌تر سازیم.
آینده‌ی روشن، در گرو پایداری امروز ماست. این سرزمین در طول تاریخ، بارها از دل بحران‌ها گذشته و دوباره بر پای خود ایستاده است. این‌بار نیز چنین خواهد شد؛ با هم می‌مانیم، با هم می‌سازیم و به روزهای روشن ایمان داریم؛ تمامیت ارضی ایران را حفظ می‌کنیم و آزادی و عدالت را برای این سرزمین به دست می‌آوریم.
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
🌺@selmuly▪️چکامه
☕️☕️
سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو می‌پاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمی‌ارزد.
خطاب به عشق
آلبر_کامو
سلام و درود دوستان عزیز
شب‌تون سرشار از مهربانی
دلتون پر از امید 🌿🌹
🌺@selmuly▪️چکامه
•
من در تهرانم، در شهری که دیگر شب ندارد و صداهایی که حالا طومار خوابِ مرا در هم پیچیده‌اند.. من کنار پنجره نیمه‌بازی نشسته‌ام و در بحبوحه صدای آژیرها و انفجارهایی که مثل نشانه‌های خونینی در متن زندگی‌ام تکرار می‌شوند، مدام و هرلحظه اخبارجنگ را پیگیری میکنم.. من اخبار جنگ را خط به خط می‌بلعم و بی‌آنکه بفهمم هر واژه را چون ترکش کوچکی در خودم دفن میکنم.. من این شب‌ها در تهرانم، و تهران، این پهنه‌ی بزرگ، من می‌شنوم صدای نفس‌هایی را که در خیابان‌ها، از خانه‌ها و از کوچه‌ها، پرواز می‌کنند.. تهران امشب تنهاست و من، در دلِ این اشغالِ بی‌نام و بی‌پرچم، سال‌هاست که تبعیدی‌ام؛ در وطنی که هرگز وطنم نبود، در خانه‌ای که خانه‌ام نبود و در خیابان‌هایی که هرگز معبرم نبودند... من حالا در قلبم شهری را پناه داده‌ام که هرگز پناهم نبوده، این منِ بیگانه در شب‌هایی که خواب از پنجره اتاقم رفته است، به تپشی ناآرامِ وطنی گوش می‌دهم که سال‌هاست اشغال شده است... ناآرامم و حالا هیچ واژه‌ای دیگر، آرامم نمی‌کند...
#حسام_محمدی
#فلانور
🌺@selmuly▪️چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
تمثیل ناامیدی!
سال‌ها پیش، شیطان تصمیم گرفت خودنمایی کند و تمام ابزارهای کارش را در معرض دید همه قرار دهد. او آنها را با دقت در یک محفظه شیشه‌ای چید و برچسب‌هایی به آنها چسباند تا همه بدانند که آنها چه هستند و قیمت هر کدام چقدر است.
چه مجموعه‌ی بی‌نظیری بود! خنجر درخشان حسادت، چکش خشم و دام طمع آنجا بود. تمام سلاح‌های ترس، غرور و نفرت با عشق روی قفسه‌ها چیده شده بودند. تمام ابزارها روی بالش‌های زیبایی قرار داشتند و تحسین هر بازدیدکننده‌ای از جهنم را برمی‌انگیخت.
روی دورترین قفسه، یک گُوِه چوبی کوچک، بدشکل و نسبتاً فرسوده با برچسب «اندوه» قرار داشت. جالب اینجاست که قیمت آن از مجموع تمام ابزارهای دیگر بیشتر بود. وقتی از شیطان پرسیده شد که چرا برای این شیء اینقدر ارزش قائل است، در حالی که با مهربانی گُوِه چوبی را نوازش می‌کرد، گفت: «این تنها ابزار در زرادخانه‌ی من است که وقتی هیچ چیز دیگری جواب نمی‌دهد میتوانم به آن تکیه کنم. اما اگر بتوانم آن را در ذهن کسی فرو کنم، در را برای تمام ابزارهای دیگر باز می‌کند.
گُوِه: ابزاری ساده و مثلثی شکل است که برای جدا نگه‌داشتن دو بدنه یا ایجاد شکاف در اجسام و کنترل بهتر به‌کار می‌رود.
🌺@selmuly▪️چکامه
📝
خانواده ما دو بار تا حالا جنگ را تجربه کرده‌اند. بار اولش که چهل سال پیش بود و روزهایی که دزفول را زیادتر می‌زدند و مجبور شدیم جمع کنیم و بپریم پشت رنو و برویم اهواز. از بار دوم هم که پنج روز گذشته است. توی این پنج روز خیلی دوست داشتم که بلد بودم و تحلیل‌های سیاسی می‌نوشتم و آینده را پیش‌بینی می‌کردم و از بایدها و نبایدها می‌نوشتم. اما بلد نیستم. من فقط بلدم خاطره‌تعریف کنم. اما در این هاگیر و واگیر خاطره چه دردی را درمان می‌کند؟ هیچ. حکم یک نجات غریق را دارم که کنار استخر اشتباهی که آب و آدم در آن نیست دارم کشیک می‌دهم و بلد نیستم آدم‌های اقیانوس بغلی را نجات بدهم. تازه داشت خاطراتم از جنگ اول تمام می‌شد که دومی شروع شد. که البته از این یکی جسمم دور است. آنچه می‌گذرد را از خانواده‌ام و دوستانم می‌شنوم. امروز که به برادرم-فرید- زنگ زدیم، توی ماشین بودند و داشتند از تهران خارج می‌شدند. پدرم هم بود. بچه‌ها هم بودند. همه چیز را ریخته بودند توی ماشین و از شهر خارج می‌شدند. فرید استاد کمدی کردن شرایط بحرانی است. اگر فیلم‌نامه‌ی آخرالزمان را بدهند به فرید که بنویسد، خودِ خدا هم روز واقعه از خنده روی فرش می‌افتد و همه‌ی گناهان را می‌بخشد و همه می‌رویم بهشت. فرید که وسط ماجرا است نگرانی‌های ما را که دوریم مدیریت می‌کند. همه چیز را کمدی می‌کند. این‌که یک‌هو فهمیده‌اند که منطقه سه را می‌خواهند بمباران کنند و چطور با عجله پدرم را مجبور کرده تا سوار ماشین بشوند و حتی اجازه پوشیدن جوراب هم بهش نداده. چطور در کسری از ثانیه وسایل را جمع کرده‌اند و بچه‌ها را ریخته توی ماشین. چهار ساعت توی ترافیک بودند. این که هر نیم ساعت بهشان زنگ می‌زدیم که کجایید و چه کار می‌کنید و چقدر دیگر می‌رسید. اعصابشان را شخم زدیم سابیدیم. همه را کمدی کرد برایمان. گفت که سیمبا را هم با خودشان برده‌اند. گربه‌ی نگار. هزار بار می‌خواستم ازشان بپرسم، گربه را که با خودتان بردید؟ ترسیدم بگویند دلت خوشه عامو توی این بلبشو. یا بگویند یادشان رفته همان جا توی منطقه سه جا مانده. اما فرید خودش گفت که سیمبا قبل از همه پریده توی ماشین و نشسته پشت فرمان. گفت هر دو دقیقه یک بار هم پدرم با سیمبا درگیر می‌شود. فرید سکانس‌های ترسناک را ترمیم و تلطیف و مدیریت می‌کند و میدهد دست ما که بودن‌مان هیچ با نبودن‌مان در این پنج روز فرقی نداشته است.
کاش دنیا را می‌دادند دست فرید که مدیریتش کند. وضعیت خیلی بهتر می‌شد. من الان مستاصلم و نمی‌دانم چطور این دو پاراگراف را بنویسم و تمام کنم؟ شد مثل جگر زلیخا. من واقعا دیگر از خاطره تعریف کردن خسته شده‌ام. دوست دارم بدانم به کجا داریم می‌رویم؟ دوست داشتم قدرت تحلیل داشتم و می‌فهمیدم توی سر این پیرمردان خشمگین چی می‌گذرد؟ علم پزشکی به هیچ درمانی نرسیده است؟ اما خب. الان حوصله و زمان سانتیمانتالیسم نیست. الان فقط من مستاصلم. توان ساخته شدن خاطرات جدید را ندارم. توان از دور دیدن این ماجراها را ندارم. این‌که نوار چسب‌ها ضربدر می‌شوند روی شیشه‌ها. بالا رفتن دانش نظامی آدم‌ها. توان شنیدن پروپاگاندا و دروغ‌های دو طرف نزاع را ندارم. ولی باید بود و باید داشت. این مرز جغرافیایی همین را طلب می‌کند. مهم هم نیست کجا باشید. مرز با تو می‌آید. یا جسمت را می‌کشد یا روحت را. به امید یک روز نزدیک که این‌جا بنویسم که خاطرات تمام شد و به زندگی خوش آمدید.
#فهیم_عطار
🌺@selmuly▪️چکامه
🔅
صبح‌ات بخیر ای شب بلندی که
از شب تا به شب،
از بامداد تا به راز،
از سرگشتگی تا به خشم
و از پرسشگری تا به مرز یقین
ادامه داری....!
غادة_السمان
سلام و درود دوستان و همراهان گرامی
صبح‌تون بخیر و آرامش
روزتون مملو از معجزات کوچک
🌺@selmuly▪️چکامه
•
ایرانم! ای از خونِ یاران، لاله‌زاران!
ای لاله‌زارِ بی‌خزان از خونِ یاران!
ایرانم! ای معشوقِ ناب! ای نابِ نایاب!
وی عاشقانت بی‌شمارِ بی‌شماران!
یک چشمِ تو خندان و یک چشمِ تو گریان
چون شادخواران در کنارِ سوگواران
ایرانِ من! آه ای زده از شعرِ حافظ
زیباترین گُل را به گیسویِ بهاران
ای خونِ دامن‌گیرِ بابک در رگانت
جاری‌ترین سیلابِ سُرخِ روزگاران
پیشِ بهارِ تو، بهشت از جلوه اُفتاد
ای باغ‌ها پیشِ کویرت شرمساران
ای رودهایت رهشناسانِ رسیدن
وز شوقِ پیوستن به دریا، بی‌قراران
ایرانِ من! لختی بمان تا باز پیچد
در گوشت آوازِ بلندِ سربه‌داران
لَختی بمان تا آن سوارانِ سرآمد
همراهی‌ات را سر برآرند از غباران
می‌خوانم آوازی برایت عاشقانه
همراهی‌ام با رعد و برق و باد و باران
از این شکستن‌ها مکن پروا که آخر
پیروزی ای ایران! به رغمِ نابه‌کاران
نامِ تو را بر صخره ای بی مرگ کندند
ایرانِ من! ای یادگارِ یادگاران
#حسین_منزوی
🌺@selmuly▪️چکامه
•
همه میدانیم جنگ، زشت و نفرت‌انگیز است. از این که هموطنان بیگناهم ناخواسته درگیر جنگی ناگزیر شده‌اند، دلم شکسته است. از این که تنها میتوانم ابراز همدردی کنم و امیدوار باشم که مردان و زنان و کودکان سرزمینم متحمل
کمترین هزینه بشوند، احساس درماندگی میکنم...
اینستاگرام داریوش اقبالی
deghbali
🌺@selmuly▪️چکامه
•
اگر فرزند کوچکی دارید، تماشای Life is Beautiful را از دست ندهید.
این فیلم، در دل تاریکی جنگ، به ما نشان میدهد چگونه می‌توان رنج را در لفافه‌ی خیال برای کودک تاب‌آور کرد.
پدری که واقعیت را انکار نمی‌کند، اما آن را به زبان فانتزی بازمی‌گوید، تا کودک، کودک بماند حتی در جهنم.
در دل اردوگاه مرگ، جایی‌که مرزهای انسان‌بودن درهم‌می‌ریزد، پدری قصه می‌سازد، بازی طراحی می‌کند، تا فرزندش نبیند آنچه دیدنش می‌تواند او را ویران کند.
اما زندگی زیباست فقط قصه‌ی یک پدر قهرمان نیست؛ داستان توانایی ذهن برای خلق حفاظ روانی‌ست—پناهگاهی که با خیال ساخته می‌شود، اما نه با انکار، بلکه با بازنویسی حقیقت.
کودک قرار نیست بار تمام وحشت را بر دوش بکشد.
او نیاز دارد تا حقیقت، نه به‌تمامی، که به زبان قصه ترجمه شود؛ تا روان نازک او زیر بار واقعیت له نشود، تا فریاد تاریخ را در قالب یک بازی بشنود.
این فیلم، تنها برای والدینی نیست که کودک دارند؛ برای همه‌ی ماست، ما که هنوز کودکیِ زخم‌خورده‌ای را در خود حمل می‌کنیم.
وقتی جهان بیرون بی‌رحم می‌شود، ما نیز به کسی نیاز داریم که فاجعه را برایمان بازنویسی کند، تا زنده بمانیم در برابر آنچه قرار بوده نابودمان کند.
متن: #عباس_ناظری
#زندگی_زیباست
🌺@selmuly▪️چکامه
•
اندوهگین نباش سرزمین من.
در شکاف زخم‌های تو بذر گل کاشته‌ام.
تو روزی،
سراسر گلستان خواهی شد.
👤علیرضا روشن
🌺@selmuly▪️چکامه
🔅
#کوه_دماوند
يك روز شايد
يك روز كه آفتاب
گيسوی نقره‌ای دماوند پير را نوازش مى‌‌كند
در يك غريو تندر بارانی
در يك نسيم نوازشگر بهار
يك روز شايد
همراه پرواز پرستوی عاشقی
واژه‌ی لبخند
به سرزمين سوخته‌ی من باز گردد
اميد كوبه‌ی در را بفشارد
و سپيدی
جای تمامی اين سياهی‌‌ها را پر كند
آن روز بر مردگان نيز
سياه نخواهم پوشيد
حتی بر عزيزترينشان
#پروانه_فروهر
🌻درود و مهر دوستان گرامی
🍀صبح‌تون بخیر
🌷امروزتان به نیکی و خردمندی
#آگاهی_لازمه_ی_آزادیست..✌️
"آثار درد" ..
پیانو ارکسترالی بسیار زیبا و احساسی ..
از هنرمند و آهنگساز محبوب سنگاپوری "اریک چریوکو" در جدیدترین آلبوم او بنام.. "آغاز"
بسیار بسیار لذت ببرید..
#با_هم_بشنویم
#زن_زندگی_آزادی 🕊
🌺@selmuly▪️چکامه