آیا سکون صرفا نبودِ صدا و محتواست؟
خیر، سکون خودِ هشیاری است، سکون همان آگاهیِ بنیادینی است که هر فرمی از آن زاده میشود.
بنابراین چطور ممکن است که این آگاهی از آنچه تو هستی جدا باشد؟
همین فرمی که گمان میکنی «تو» هستی،
از همان سرچشمه برخاسته و همچنان بهواسطهی همان است که پابرجاست.
از کهکشانها بگیر تا یک دانه علف
این سکون اصل و اساس همهچیز است؛
سکون، جوهرهی گلها،
درختان، پرندگان و تمام فرمهاست.
سکون، ذاتِ حقیقی توست. اما سکون چیست؟
سکون همان فضای درونی یا آگاهیای است که در آن، کلماتِ روی این صفحه دیده میشوند و به اندیشه تبدیل میگردند. بدون این آگاهی، هیچ ادراکی، هیچ فکری و هیچ جهانی وجود نمیداشت.
تو همان آگاهی هستی که در ظاهر یا پیکرهی یک انسان تجلی یافته و پنهان شده است.
#اکهارت_تله
@sedaye_daron
هنگامی که دل ، پادشاه وجود انسان میگردد ، او طعم حقیقی عشق را می چشد و اگر انسان در شادی و شعف زندگی کند این عشق رشد میکند ... "شادی" و "عشق" به رشد یکدیگر کمک میکنند ؛ هر چه عاشق تر باشید ، شادتر خواهید بود و هر چه شادتر باشید عشق بیشتری را می چشید و به آرامی به خداوند نزدیک میشوید و خداوند نیز به تدریج به شما نزدیکتر میشود ...
اشو
@sedaye_daron
روزی شاگردی از بودا پرسید:
"چرا برخی مردم در برابر تغییر این قدر مقاومت میکنند؟"
بودا او را به کنار رودخانه برد و گفت:
"این سنگ بزرگ را ببین رودخانه سالهاست تلاش میکند آن را جابهجا کند اما سنگ مقاومت میکند.
حال این برگ کوچک را نگاه کن؛ با جریان آب میرود و هرگز آسیب نمیبیند.
سپس افزود:
"انسانهای سختگیر مانند سنگاند و رنج میکشند،
اما آنان که انعطاف دارند، مانند برگ با جریان زندگی همراه میشوند."
@sedaye_daron
ذهن، همواره در جستوجوی چیزیست.
بهدنبال شرایطی خاص، تا در آن احساس رضایت کند.
خانهای که باید باشد، رابطهای که باید باقی بماند، آیندهای که باید بهتر شود.
و در دل این شرطگذاریها، بودن فراموش میشود.
برای ذهن، خوشحالی همواره در «آنسوی اتفاق» زندگی میکند.
در داشتن چیزی که هنوز بهدست نیامده، یا ترس از چیزی که شاید از دست برود.
زندگی بدل میشود به میدانی از انتظار،
نه حضوری در اکنون.
اما هر چیزی که به آن تکیه بسته شده، ناپایدار است.
خانه، روزی ویران میشود، آدمها میآیند و میروند،
و حتی موفقیت، با همهی شکوهش، نمیتواند سایهی سنگین ناپایداری را از هستی بردارد.
در این نقطه است که گاهی جملهای خطرناک در ذهن شکل میگیرد:
«پس اگر همهچیز ناپایدار است، هیچچیز ارزش ندارد؟»
اما این، خطای نگاه است.
رسیدن، داشتن، ساختن، تجربه کردن، همه زیبا و ارزشمندند.
اما نه وقتی برای پر کردن خلأیی درونی باشند،
بلکه آنگاه که از کمال بودن برخیزند، نه از احساس نبودن.
مانند درختی که از سر نیاز نمیروید،
بلکه چون ریشه دارد، چون هست، چون در دل خاک زنده است
میشکفد.
دستاورد، گلِ طبیعیِ ریشهی سالم است؛ نه زخمِ تنهایی.
وقتی انسان، بدون تکیه به شرطی بیرونی، طعم بودن را بچشد،
وقتی بفهمد که در اصل، کامل آمده،
دیگر رسیدنها نه جبران کمبودند، بلکه جشن بودناند.
نه برای اثبات خود، بلکه برای بروز ذات.
داشتن ها میتواند روی دهد،
اما هیچکدام، هویت نمیآفرینند.
هویت، از بودن میآید؛
از همان لحظهای که چشم گشود و در جهان حضور یافت.
درک این حقیقت، جهان را از نو تعریف میکند.
زندگی، نه دویدن از چیزی به چیز دیگر،
بلکه مکاشفهایست در بودن.
و بودن
در سکوت، در بیدلیل بودن، در نفس کشیدنِ بینیاز
خودْ موهبتیست بیپایان.
نه برای آنکه چیزی دارد،
بلکه برای آنکه هست.
و همین، کافیست...
@sedaye_daron
رهایی: سفر به سوی آزادی درونی
رهایی، به معنای آزاد شدن از قید و بندهای ذهنی و عاطفی، یکی از مهمترین و بنیادیترین نیازهای انسان است. این مفهوم نه تنها به معنای رهایی از زندانهای فیزیکی است، بلکه بیشتر به رهایی از ترسها، اضطرابها و محدودیتهای درونی اشاره دارد که مانع از رشد و پیشرفت ما میشوند.
رهایی در ابتدا یک سفر درونی است. برای دستیابی به آن، باید با خودمان صادق باشیم و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم. این آگاهی به ما کمک میکند تا از الگوهای رفتاری و فکری که ما را محدود کردهاند، فاصله بگیریم.
رهایی همچنین به ما اجازه میدهد تا از تجربیات گذشتهمان بیاموزیم بدون اینکه در آنها گرفتار شویم. هر تجربهای، چه خوب و چه بد، میتواند به ما درسهای ارزشمندی بدهد که در مسیر زندگیمان به کار میآید. با پذیرش این درسها و رها کردن بارهای سنگین گذشته، میتوانیم به سوی آیندهای روشنتر و آزادتر حرکت کنیم.
رهایی به معنای انتخاب است. انتخاب اینکه چگونه واکنش نشان دهیم، چگونه با چالشها روبهرو شویم و چگونه زندگی کنیم. با انتخابهای مثبت و سازنده، میتوانیم خود را از قید و بندهایی که ما را محدود میکنند، رها کنیم و به سوی زندگیای پر از معنا و هدف حرکت کنیم.
در نهایت، رهایی یک فرایند مستمر است. هر روز فرصتی جدید برای رها شدن از محدودیتها و به دست آوردن آزادی درونی است. با گامهای کوچک و تدریجی، میتوانیم به این هدف بزرگ نزدیک شویم و زندگیای سرشار از شادی و آرامش را تجربه کنیم.
@sedaye_daron
اگر من توسط هر چه که در بیرون روی میدهد برآشفته شوم ، اگر هر کسی از بیرون بتواند درون مرا تحت تأثیر قرار بدهد و آن را عوض کند ، یک اسیر خواهم بود ... اینگونه من وابسته هستم ... اگر از تأثیرات بیرونی آزاد شوم ، اگر هرچه که بخواهد در بیرون اتفاق بیفتد من تغییر نکنم ، این شروع دستیابی به خود و رسیدن به رهایی است ...
اشو
@sedaye_daron
هر چیزی که در داخل تجربه می کنید... در بیرون نشان می دهد.
وقتی با خودت با عشق صحبت میکنی، وقتی تصمیم میگیری از چیزی که برایت سنگینی میکند رها کنی، وقتی به خودت اجازه میدهی احساس کنی، رشد کنی، شفا بدهی... زندگی آن را منعکس میکند.
این در مورد "جذب" چیزهای بیرونی نیست، بلکه در مورد ملاقات با خودتان است، با کسی که واقعا هستید.
و از آنجا همه چیز تغییر می کند.
روابط، فرصت ها، انرژی شما، مسیر شما.
چون وقتی خودت را از درون انتخاب می کنی، کائنات هم تو را از بیرون انتخاب می کند.
شما مبدأ هستید. شما تجلی هستید. همه چیز از شما شروع می شود.
با خود برتر خود ارتباط برقرار کنید، اجازه دهید جادویی که در درون شما زندگی می کند شکوفا شود.
@sedaye_daron
"تا حالا شده وسط یه روز شلوغ و پر استرس، یه لحظه مکث کنی و فقط به چیزایی که داری نگاه بندازی؟ اون لحظهای که یه نفس عمیق میکشی و میبینی چقدر نعمت دور و برته، انگار یه چیزی تو دلت آروم میگیره، یه لبخند بیاختیار رو لبت میشینه. این همون جادوی شکرگزاریه.
اما یه سوال! 👇
چرا بعضیا وقتی حرف از شکرگزاری میشه، میپرسن: «تشکر برای چی؟ مگه چی دارم که قدردانش باشم؟» چرا گاهی چشممون فقط دنبال چیزاییه که نداریم، ولی چیزایی که داریم رو نادیده میگیریم؟ چرا تا وقتی چیزی رو از دست ندیم، قدرشو نمیدونیم؟
واقعیت اینه که شکرگزاری فقط برای چیزایی که داریم نیست، بلکه یه تغییره تو نگاه ما به زندگی. یه آدم شکرگزار حتی تو سختیها هم دنبال زیباییها میگرده، حتی تو کمبودها هم یه چیزی برای قدردانی پیدا میکنه. حکیمها و عارفها همیشه میگفتن: "شکر، در رو به فراوانی باز میکنه." چون وقتی بابت داشتههامون قدردان باشیم، اون انرژی مثبت باعث میشه چیزای بیشتری جذب کنیم.
اگه امروز فقط یه چیزو انتخاب کنی که بابتش شکرگزار باشی، اون چیه؟ همین حالا تو دلت بهش فکر کن،
حس کن که چقدر ارزشمنده، و ببین که چطور حس و حالت تغییر میکنه.
@sedaye_daron
وقتی قراره چیزی رو خلق کنی، اول باید توی ذهنت ببینیش .
اگه بتونی تجسمش کنی، یعنی ممکنه... چون این قانون جهانه
فقط دقیقاً اون چیزی رو که میخوای توی ذهنت تصویر کن.
همین تصویر، کمکم میشه واقعیتت
اما نگران مسیر نباش! لازم نیست بدونی چطور قراره اتفاق بیفته.
اگه مدام دنبال راه و روشش باشی، فقط داری جهان رو محدود میکنی.
تو فقط روی خواستهت تمرکز کن و بذار جهان با هزار راهی که حتی تصورش رو هم نمیکنی، اونو برات محقق کنه .
@sedaye_daron
ابرهای عشق ازهرطرف شما را احاطه کرده اند ... تنها آنهایی که بصیرت واقعی دارند میتوانند ببینند ، ولی شما نمیتوانید ؛ "سرتان مانع است" ... سرتان آن وسط ایستاده است ، و ابرها قادر به باریدن برروی شما نیستند ... سرتان مانند یک کوزه گلی است که رویش را روغن مالیده باشند ، قطره های باران از روی آن به هر طرف پخش و پلا میشوند ... باران قادر نیست که به قلبتان برسد ... اﺷﻮ
@sedaye_daron
مفاهیم را از طریق سکوت می توان انتقال داد، تنها به افرادی که می دانند سکوت چیست. کسانی که اهل مراقبه باشند با من هماهنگ هستند. پس امکان انتقال وجود دارد اما افرادی که چیزی از سکوت درونی نمی دانند آنها به کلمات محتاج هستند و مشکل این است که هیچ کلمه ای قادر نیست تجربه درونی را ترجمه کند. همه کلمات تبدیل به دروغ می شوند از لحظه ی که شروع به گفتن حقیقتی می کنید.
حقیقت فراتر از کلمات است. بنابراین کاری که من با کلمات انجام می دهم از بین بردن تعصبات است و من واقعا سخت تلاش می کنم تا تعصبات را تخریب کنم. من نگران افرادی که به آنها حمله می کنم نیستم من نگران مردمم هستم. وقتی به عیسی مسیح حمله می کنم در اصل من به مسیحی بودن فرد حمله می کنم کسی که در پشت مردم من پنهان شده، من با عیسی مسیح کاری ندارم او هیچ آسیبی به من نرسانده و ما هرگز در هیچ ارتباط دوستانه یا غیره نبوده ایم، اما هر یک از مردم من چیزی از عیسی مسیح را حمل می کنند چیزی از آدولف هیتلر یا چیزی از بودا.
من باید به همچین مردمی شوک وارد کنم و فقط با شوک دادن می توان آنها را بیدار کرد.
@sedaye_daron
اگه بخوای بین یه مدیتیشن طولانی یا چند تا سهتا نفسِ آگاهانه توی روز یکی رو انتخاب کنی،
حتماً برو سراغ نفس کشیدنای کوتاه و آگاهانه! 🧘♀️🌬️
چرا؟ چون وقتی چند بار در روز حتی فقط سهتا نفسِ عمیق و آگاهانه میکشی،
داری آگاهی رو وارد لحظهلحظهی زندگیت میکنی
نه فقط یه تایم خاص از روز.
این کار کمک میکنه کل روزت با حضور و توجه بگذره، نه تو حالت ناآگاه و اتومات.
همینه که واقعاً ذهن و حالتو عوض میکنه.
@sedaye_daron
تنش یعنی ترس ، تردید و تلاشی پیوسته برای امنیت،
تنش یعنی گذشته ای که، واقعاً زندگی نکرده ای
بلکه فقط آنرا پشت سر گذاشته ای و رد شده ای
هر تجربه ای که زندگی نشده باشد ، در ذهنت باقی می ماند
و اصرار میورزد :« تمامم کن ، زندگی ام کن ، کاملم کن!»
اگر آن تجربه کامل شود ، بخار میشود ، ناقص که باشد ،
پا بر جاست و تو را شکنجه میدهد ، تمام گدشته ناکامل تو
در اطراف تو آویزان است ، زیرا همه چیز ناقص زندگی شده...
بنابراین گذشته ، آویزان است و آینده تولید ترس میکند...
برای آسوده شدن تا میتوانی با چشمان بسته به درون ، نگاه کن
ببین ، آیا تنشی را در جایی از بدن حمل میکنی؟
این تنش ها را آگاهانه آسوده کن ،
به آن بخش از بدن برو و با عشق به آن بگو :
« رها شو ، نترس ، من اینجا مراقب هستم »
آنوقت گامی دیگر بردار و به ذهنت بگو که آسوده باشد
و سپس عمیق تر شو و به قلبت کمک کن تا آرام بگیرد.
@sedaye_daron
قدرتی که از درون تو آغاز میشود…
⸻
وقتی چشمهات رو میبندی و به دنیای درونت سفر میکنی، به منبعی متصل میشی که فراتر از ترس و نگرانیه.
اونجا، خبری از محدودیت نیست.
فقط آگاهی، عشق، و بینهایتِ امکاناته.
اگه بتونی با اون فضای خالص یکی بشی، دیگه نیازی به کنترل دنیای بیرون نداری…
چون تمام واقعیت، از درون تو خلق میشه.
همین حالا آروم شو…
نفس عمیق بکش…
و وارد خودت شو. 🧘♀️
@sedaye_daron
اگر میتوانستید که به درون قلب تکتک انسانها نگاه کنید، کاملاً عاشقشان میشدید ... اگر درون را همانطور که حقیقتاً هست و نه آنگونه که ذهن آن را نشان میدهد میدیدید خالصانه عاشق همهچیز میشدید ... موجی
@sedaye_daron
انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد بی سواد حقیقی است هر چند تمام کتابهای دنیا را خوانده باشد... اگر درونت پر از خشم نفرت خودخواهی و غرور، حسادت و زباله های دیگر است بدان که هیچگاه چیزی را نیاموخته ای و هنوز رشد نکرده ای....
#کریشنا_مورتی
@sedaye_daron
« بمیر پیش از آنکه بمیری »
مرگ یک پایان نیست، بلکه تبدیل آگاهی است.
مرگ جدا کردن تمام چیزهاییست که تو نیستی.
راز زندگی این است که بمیری قبل از اینکه بمیری
تا متوجه شوی که مرگی وجود ندارد.
تو باید بارها و بارها با نابودی روبرو شوی
تا آنچه نابود نشدنی است را در خودت پیدا کنی.
#اکهارت_تله
@sedaye_daron
« بمیر پیش از آنکه بمیری »
مرگ یک پایان نیست، بلکه تبدیل آگاهی است.
مرگ جدا کردن تمام چیزهاییست که تو نیستی.
راز زندگی این است که بمیری قبل از اینکه بمیری
تا متوجه شوی که مرگی وجود ندارد.
تو باید بارها و بارها با نابودی روبرو شوی
تا آنچه نابود نشدنی است را در خودت پیدا کنی.
#اکهارت_تله
@sedaye_daron
نفرت، طبیعی نیست.
عشق، وضعیت سلامت است.
نفرت وضعیت بیماری است:
درست همانطور که بیماری غیرطبیعی است؛ فقط وقتی رخ میدهد که تو حالت طبیعی خودت را ازدست داده باشی
وقتی که دیگر با جهانهستی هماهنگ نیستی، دیگر با وجود خودت، با هستهی درونی خودت هماهنگ نیستی؛ آنوقت بیمار هستی، از نظر روانی و روحی بیمار هستی.
نفرت فقط نماد بیماری است
و عشق نمادی از سلامت، تمامیت و قداست است.
#اشو
@sedaye_daron
.
زن؛ ریشه تمام زندگی
اگر شما نتوانید به زنان احترام بگذارید، شما نمیتوانید به افراد دیگر نیز احترام بگذارید، برای اینکه این (موضوع) برمیگردد به این که شما از یک زن دیگر حاصل شده اید، زیرا آنها شما را ۹ ماه پروراندهاند. در آن زمان او هر مراقبتی را انجام میدهد سپس او به شما برای سالها عشق داده است و دوباره شما بدون یک زن نمیتوانید زندگی کنید و او آرامش بخش شماست ( تسلی دهنده) گرمای شماست. زندگی خیلی سرد است زن گرمای شما میشود. زندگی بیروح و بدون الهام است و زن الهام بخش شما میشود. زندگی خیلی خیلی حسابگرانه است و زن به شعر شما تبدیل میشود. او به زندگی شما ظرافت (برکت ملاحت زینت و بخشش) میدهد. او از شما مراقبت میکند.او همواره شما را دوست دارد به طور کلی شما را بی اندازه دوستخواهد داشت.
.
✍️اشو
@sedaye_daron
ذن معتقد است که :
حقیقت را در قالب کلمات نمیتوان بیان کرد ، ولی با اشارات و حرکات میتوان آن را ابراز داشت ... انسان نمیتواند حقیقت را بیان کند ، ولی میتواند آن را نشان دهد ...
اشو
@sedaye_daron
تمام چیزهای مربوط به ذهن شخصی را کنار بگذار ، آنها به تو خدمتی نکردهاند ... تنها به عنوان آن آگاهی غیرشخصی باقی بمان ... این متعالیترین راه و برترین انتخاب است ... این توصیه را با تمام وجود بپذیر و دنبال کن ... آنگاه متوجه خواهی شد که همین برای رهایی کفایت میکند ...
موجی
@sedaye_daron
هرگز مثل یک گدا به دروازه های زندگی نزدیک نشو
زیرا دروازه های زندگی هرگز به روی گدایان باز نمیشود
این یکی از اساسی ترین قوانین هستی ست.
تلاش کن تا آگاه تر و هشیار تر ،
روند انرژی را که در وجودت جریان دارد ، ادراک کنی
آنگاه مشاهده کن جریان انرژی ، هر لحظه
تو را با خود به کجا میبرد ،
در هشیاری کامل ، بنگر !
خشم ، شهوت ، حرص ، حسادت....
عشق ، صفا ، مهر ، صمیمیت ....
به هر آنچه بر پرده ی ذهن و از مسیر دل عبور میکند ،
هوشیار شو ...
به هیچکدام نچسب ، هویت نگیر
اما از هر آنچه زیباست ، لذت ببر
و از هر آنچه زشت است ، بدون سرکوب کردن ، آگاه شو
اگر تصمیم تو برای شناخت حقیقت وجودت ، کامل باشد
اول حقیقتی که در تو جاری شود « سکوت » خواهد بود
سپس در میابی آن « گمشده »
که تا کنون به دنبالش دویده ای ، در تو ، نفس میکشد...
جایی نیست ، همین جاست!
بعداً نیست ، همین حالا ست!
همیشه با شما بوده است....
هر فرد از همان آغاز یک بودا ست....
اشو
@sedaye_daron
مشکل در هر فکری نیست که به سراغ شما می آید، بلکه در نگه داشتن آن افکار است.
اینگونه به آنها انرژی می دهید، به آنها قدرت می دهید.
زیرا فقط شما می توانید به آن افکار قدرت بدهید. آنها به تنهایی قدرت ندارند.
آنها به تنهایی نمی توانند به شما صدمه بزنند.
#رابرت_آدامز
@sedaye_daron
همه چیز موقتی است ؛
احساسات ، افکار ، آدمها و صحنهها.
به هیچ چیز وابسته نشو ،
در حرکت و جریان باش
تا به سرچشمه خویش برسی...
چیزی درون شما است که شما را راهنمایی میکند.
او شما را زمانی که در سکون هستید ، زمانی که ذهن را خاموش
و آرام کردهاید ، راهنمایی می کند تا بدانید چه کاری انجام دهید.
#رابرت_آدامز
غم میآید ، لذت میآید و همه چیز میآید و می رود.
آنچه همیشه می ماند ، آن شاهد است.
آن شاهد ماورای تمام دوگانگی هاست.
#اوشو
@sedaye_daron
تقریبا تمام افراد کم و بیش ناراضی هستند و احساس از ناکامی دارند زیرا همه خویشِ حقیقی را نمیشناسند.
خوشبختی واقعی فقط در خودشناسی است. همه چیز زود گذر است اما شناختِ خویش باعث سعادتمندی همیشگی است.
#رامانا_ماهارشی
@sedaye_daron