اگر موضوعی را مدام برای شما تکرار کردند بدانید که به احتمال زیاد یک دروغ است. ✍🏻 نوآم چامسکی
💢بلژیکیهای عصر سنگ پوستی تیرهتر داشتند
بازسازی چهره یک زن بلژیکی متعلق به عصر سنگ نشان میدهد که او پوستی تیره داشته است
باستانشناسان چهره یک زن بلژیکی متعلق به عصر سنگ را بازسازی کرده و دریافتهاند که او چشمانی آبی و پوستی تیره داشته است. این کشف درباره نیاکان اروپاییهای امروزی اطلاعات بیشتری ارائه میدهد.
بقایای فسیلی این زن پیشاتاریخی سال ۱۹۸۸ در غار مارگو (Margaux) واقع در نزدیکی دینان کشف شد.
مطالعات پیشین نشان میدهند که او حدود ۱۰ هزار و ۵۰۰ سال پیش در دره موز (Meuse) زندگی میکرد و به همان جمعیت شکارچیــگردآورنده اروپای غربی تعلق داشت که مرد مشهور چدار در بریتانیا نیز از آن جمعیت بود.
اکنون، دادههای ژنتیکی و باستانشناسی که دانشگاه خنت (Ghent) بلژیک بررسی کرده، نهتنها امکان بازسازی چهره، بلکه امکان بررسی شرایط زندگی او را نیز فراهم کرده است.
یک تیم میانرشتهای از دانشمندان شامل باستانشناسان، انسانشناسان و متخصصان ژنتیک، برای بازسازی چهره با هنرمندان هلندی همکاری کردند.
بازسازی چهره که بخشی از پروژه «چشمانداز منطقهای از مهاجرتهای باستانی» (ROAM) در این دانشگاه است، نشان میدهد که زن مارگو درست مانند مرد چدار که کهنترین نمونه انسان مدرن کشفشده در بریتانیا تاکنون بهشمار میرود، پوستی تیره و چشمانی آبی داشت.
تحلیل دیانای انجامشده در سال ۲۰۱۸ روی بقایای مرد چدار نشان داد که او چشمانی آبی و پوستی تیره داشت. این یافتهها درباره ظاهر بریتانیاییهای باستان دیدگاههایی بیسابقه ارائه و نشان میدهد که همه ما «از جایی در آفریقا» آمدهایم.
فسیل مرد چدار که سال ۱۹۰۳ در غاری در سامرست کشف شد، نشان داد که این بریتانیایی باستانی «پوستی تیره تا سیاه»، چشمانی آبی و موهای تیره و مجعد داشت.
یافتههای جدید نشان میدهند که پوست زن مارگو، در مقایسه با بیشتر افراد عصر سنگ که تاکنون در اروپای غربی بررسی شدهاند، اندکی روشنتری بوده است. پژوهشگران این نکته را «جزئی اما مهم» توصیف کردهاند.
دانشمندان رنگ احتمالی چشم و پوست این زن عصر سنگ را بر اساس تحلیل دیانای استخراجشده از بخشهایی از جمجمهاش استنباط کردهاند.
مايته ریولاه، متخصص ژنتیک، در اظهاراتی گفت: «تا پیش از این، تنوع ظاهری در میان شکارچیــگردآورندگان اروپایی تنها از تعداد اندکی فسیل شناخته شده بود و تصور میشد که نسبتا همگن باشند.»
ایزابل د گروت، سرپرست این پروژه، به وبسایت لایوساینس گفت: «رنگدانههای پوستی زن مارگو نشاندهنده پیچیدگی بیشتر رنگ پوست درون این جمعیتها است و اینکه این ویژگی بسیار ناهمگنتر از آن چیزی بود که پیشتر تصور میشد.»
تحقیق اخیر همچنین نشان میدهد که زندگی زن مارگو عمدتا در فضای باز سپری شده است. این نتیجهگیری بر اساس بقایای صدفها، رنگدانهها و ابزارهای دیگر یافتشده در محل غار صورت گرفته است.
با این حال، دانشمندان میگویند تحقیقات بیشتری لازم است تا سرنخهای بیشتری درباره سبک زندگی و ظاهر او به دست آید.
د گروت گفت: «رنگ دقیق پوست و چشم را بهسختی میتوان مشخص کرد... در دیانای باستانی پاسخی کاملا دقیق وجود ندارد.»
https://www.independent.co.uk/news/science/archaeology/stone-age-belgium-dark-skin-tone-b2779293.html
🆔@ScientificDialectics
💢تلاشها برای رسیدن به فراهوش مصنوعی شدت میگیرد
جنگ همزمان زاکربرگ در سه جبهه
متا به میدان نبرد اصلی بازمی گردد؟
در میانه رقابت غولهای فناوری برای ساخت هوش مصنوعی عمومی، متا (فیسبوک سابق) با هدایت مستقیم مارک زاکربرگ، وارد مرحلهای بیسابقه از سرمایهگذاری و بازسازی ساختار خود شده است.
زاکربرگ با کنار گذاشتن برنامههای قبلی، اکنون با هدف دستیابی به «فراهوش مصنوعی» (Superintelligence) همزمان در سه جبهه میجنگد: زیرساخت، استعداد انسانی و کیفیت داده.
از لاما ۳ تا سقوط آزاد لاما ۴
پس از موفقیت مدلهای Llama 3، متا با شکست جدی Llama 4 مواجه شد. این مدل که قرار بود قدرتنمایی در برابر OpenAI و Google باشد، بهدلیل انتخاب نادرست معماری (مانند chunked attention)، کیفیت پایین دادههای تمرینی و راهبردهای ناپخته مقیاسپذیری، نتوانست انتظارات را برآورده کند. متا برخلاف رقبای خود به منابع ویدئویی چون یوتیوب دسترسی نداشت و دادههای خام آن نیز از طریق خزندهای تازهکار جمعآوری شده بود که باعث ضعف در کیفیت شد.
کمپ زاکربرگ: چادری برای هزاران GPU
در پاسخ به شکست لاما ۴، زاکربرگ کل راهبرد مراکز داده متا را کنار گذاشته و ساخت «خیمههای محاسباتی» را آغاز کرده است: سازههایی سبک، بدون ژنراتورهای پشتیبان، با اولویت سرعت ساخت بالا برای استقرار سریع خوشههای GPU. بزرگترین خوشه در حال ساخت با نام Prometheus در ایالت اوهایو، با استفاده از گاز طبیعی و زیرساخت شبکه پیشرفته بهسرعت در حال تکمیل است. پروژه دوم، Hyperion در لوئیزیانا، تا ۲۰۲۷ به بزرگترین کمپ محاسباتی جهان تبدیل خواهد شد.
شکار استعداد با حقوقهای نجومی
زاکربرگ اکنون شخصاً مسئول جذب استعدادهای برتر هوش مصنوعی شده و پیشنهادهایی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار برای ۴ سال به پژوهشگران داده است. او حتی برخی مدیران ارشد OpenAI را نیز وسوسه کرده است. افراد سرشناسی مانند نات فریدمن (مدیرعامل سابق گیتهاب)، الکس وانگ (بنیانگذار Scale AI) و دنیل گروس به تیم متا پیوستهاند.
خرید Scale AI: مرهمی بر زخم داده
یکی از مهمترین مشکلات متا در لاما ۴، کیفیت داده بود. متا با خرید ۴۹٪ از سهام Scale AI به ارزش حدود ۳۰ میلیارد دلار، بهدنبال ارتقای سیستمهای ارزیابی و تمیزکاری داده است. آزمایشگاه SEAL در این شرکت، پیشرفتهترین ابزارهای سنجش توانایی استدلال مدلهای زبانی را توسعه داده است.
با وجود شکست لاما ۴، زاکربرگ متا را به میدان نبرد اصلی بازگردانده است. با ارتش GPU، استعدادهای نخبه و تمرکز تازه بر دادههای باکیفیت، بهنظر میرسد این غول فناوری آماده است تا دوباره وارد رقابت جدی با OpenAI و دیگران شود. هدف نهایی مشخص است: ساخت اولین فراهوش مصنوعی جهان.
https://semianalysis.com/2025/07/11/meta-superintelligence-leadership-compute-talent-and-data/
🆔@ScientificDialectics
⭐️ فولدر پر بازدید ترین های تلگرام ⚡️
🔝 برترین کانال ها و گروه ها
✔️ روانشناسی
✔️ هنر و موسیقی
✔️ فلسفه و علوماجتماعی
✔️ دوره ی آموزشی و ارتقایی
🗂 بر روی لینک بزنید و "افزودن - Add" را انتخاب کنید 👇
❇️🗂 /channel/addlist/ClQC6aXPyNtiNzQ8 /channel/addlist/ClQC6aXPyNtiNzQ8 💚
👆👆
📈 حامی تب ، حامی رشد کانال های فرهنگی، از ۵۰ نفر تا ۵۰ هزار نفر. @Tabadolat_Hami 🔝
📌 هماهنگی جهت تبادل : @Ouranos_moon
💢نقطه ضعف بمب سنگرشکن آمریکا پیدا شد
سلاحی برای مقابله با «GBU-57»
پژوهشگران نظامی در چین از یک آسیبپذیری در بمبهای سنگرشکن «GBU-57» آمریکا که به عنوان یکی از پیشرفتهترین سلاحهای تهاجمی غیرهستهای شناخته میشوند، پرده برداشتند
نتایج پژوهشی تازه در چین نشان میدهد که ساختار بدنه بمب «GBU-57» نقطه ضعفی بالقوه دارد. پژوهشگران چینی با بررسی ساختار بدنه به این نتیجه رسیدهاند که با وجود تقویت شدید در بخش جلویی (نوک بمب)، کنارههای بمب ضخامت اندکی دارد که آنها را مقابل آتش گلولههای ضدهوایی دقیق آسیبپذیر میکند.
بمب GBU-57/B MOP (Massive Ordnance Penetrator) یک سلاح سنگرشکن است که با وزن حدود ۱۳.۵ تن، برای نفوذ به استحکامات و تاسیسات زیرزمینی بسیار مستحکم طراحی شده است. این بمب معمولاً توسط بمبافکنهای پنهانکار B-2 Spirit پرتاب میشود و قابلیت نفوذ در چندین متر بتن یا سنگ را دارد.
پژوهشگران چینی با استفاده از شبیهسازیهای رایانهای، عملکرد توپهای ضدهوایی Oerlikon GDF را در برابر GBU-57 بررسی کردند. این توپها که در بسیاری از کشورها از جمله ایران مورد استفاده قرار میگیرند، قادرند ۳۶ گلوله را در عرض دو ثانیه شلیک کنند.
طبق تحلیل آنها، اگر این گلولهها به پهلوی بمب برخورد کنند و زاویه برخورد کمتر از ۶۸ درجه باشد، احتمال آسیب جدی وجود دارد. نتایج نشان دادند که در فاصله ۱۲۰۰ متری احتمال انهدام حدود ۴۲ درصد است و اگر گلولهها در این فاصله به بمب اصابت کنند، گرمای انفجار و ترکشها میتوانند مواد منفجره درون بمب را فعال کنند.
یکی از مفاهیم کلیدی مطرحشده در این پژوهش، تاکتیک موسوم به «کنترل آتش به سبک تکتیرانداز» است. در این روش، سلاح ضد هوایی از پیش روی نقطه خاصی در مسیر پرواز بمب تنظیم میشود تا زمان واکنش به حداقل برسد. به این ترتیب با حذف نیاز به محاسبات لحظهای و تمرکز آتش بر یک نقطه مشخص، دقت و شانس موفقیت افزایش مییابد.
چالشهای پیش رو چیست؟
با وجود اینکه این رویکرد از نظر تئوریک قابلاجراست، پژوهشگران خود به موانع و واقعیتهای نبرد اشاره کردهاند.
هواپیماهای دشمن معمولاً پیش از آغاز حمله، عملیات سرکوب پدافند را انجام میدهند.
بمبهای هوشمند ممکن است در لحظه آخر مسیر خود را تغییر دهند، که باعث دشواری در هدفگیری دقیق میشود.
اثربخشی این تاکتیک تنها در شعاع بسیار محدود و برای مدت زمانی بسیار کوتاه (چند ثانیه) ممکن است.
کاربرد موفق این روش نیازمند هماهنگی کامل میان رادار، جنگ الکترونیک و سیستم کنترل آتش است.
پژوهشگران هشدار دادهاند که این استراتژی ممکن است تنها در برخی شرایط خاص مؤثر باشد. تفاوت در توپوگرافی، سطح تهدید، و فناوری دفاعی در مناطق مختلف، میتواند کارایی این روش را محدود کند. بهویژه در محیطهایی که بمبافکنها از ارتفاع بالا و با کمک اخلالگرهای الکترونیکی عمل میکنند، فرصت مقابله بسیار کوتاه است.
در مجموع، مطالعه جدید چینیها نشان میدهد که حتی پیشرفتهترین بمبهای نفوذی نیز میتوانند در برابر روشهای دفاعی دقیق آسیبپذیر باشند. هرچند تاکتیک پیشنهادشده در این تحقیق نیاز به شرایط خاص و تجهیزات مدرن دارد، اما برای کشورهایی که در معرض تهدید مستقیم «GBU-57» قرار دارند، میتواند سرنخی برای توسعه روشهای مقابله بومی باشد.
https://interestingengineering.com/military/us-bunker-busters-vulnerable-shells-china
🆔@ScientificDialectics
💢ماسک: ربات تسلا که ذرت بوداده سرو میکند، بهزودی عادی میشود
ایلان ماسک با بازنشر ویدیویی از لحظهای که ربات انساننمای شرکت تسلا، «اپتیموس» در حال ریختن ذرت بوداده (پاپکورن) برای مشتریان است، نوشت: «این در چند سال آینده عادی خواهد شد.»
این ویدیو که در افتتاحیه رستوران و ایستگاه شارژ جدید تسلا در لسآنجلس ثبت شده، اپتیموس را در حال اجرای روان یک وظیفه ساده روزمره نشان میدهد. کاری که ماسک آن را نشانهای از آینده نزدیک میداند، آیندهای که در آن رباتها وارد زندگی روزمره انسانها شدهاند.
ربات اپتیموس نخستین بار در سال ۲۰۲۱ معرفی شد و ماسک وعده داد که این ربات میتواند کارهای سادهای مانند حمل اجسام، کار در خطوط تولید و حتی مراقبت از سالمندان را انجام دهد. او در همان زمان اعلام کرد که تولید انبوه این ربات میتواند «بیشترین تاثیر اقتصادی» در آینده بشر را داشته باشد.
با این حال، بسیاری از کارشناسان حوزه رباتیک هنوز نسبت به میزان واقعی استقلال و کارایی اپتیموس تردید دارند. ویدیوهایی که تاکنون از این ربات منتشر شده، اغلب تحت شرایط کنترلشده و با اعمال محدود نمایش داده شدهاند.
🆔@ScientificDialectics
💢خوابیدن با جوراب؛ خطرناک است؟
برخی ادعا میکنند که خوابیدن با جوراب، کیفیت خواب را بهبود میبخشد و گردش خون را تقویت میکند، در حالی که عدهای دیگر معتقدند این کار ممکن است مضر باشد
خوابیدن با جوراب میتواند کیفیت خواب و گردش خون را بهبود ببخشد، بهویژه برای افرادی که پاهایشان سرد است یا مشکلات خواب دارند. مطالعات نشان میدهند که گرمای پاها زمان بهخوابرفتن را کاهش داده و خواب عمیق را افزایش میدهد.
بااینحال، این کار برای همه مناسب نیست. جورابهای تنگ یا نفوذناپذیر ممکن است باعث تعریق، عفونت یا محدودیت گردش خون شوند، بهویژه در افراد با دیابت یا پوست حساس.
اگر جورابها خیلی تنگ باشند، ممکن است فشار بیش از حدی به رگها وارد کنند و جریان خون را مختل کنند.
از طرفی، عدهای معتقدند خوابیدن با جوراب سلامت گردش خون و کیفیت خواب را بهبود میبخشد. طرفداران این ادعا میگویند که خوابیدن با جوراب پاها را گرم نگه میدارد، گردش خون را بهبود میبخشد و به خواب بهتر کمک میکند.
برخی تحقیقات تأیید میکند که گرم کردن پاها میتواند گردش خون را بهبود بخشد، بهویژه برای افرادی که پاهایشان سرد است یا از سندرم رینود (اختلال گردش خون) رنج میبرند. گرما به رگها کمک میکند تا خون را بهتر به اندامها برسانند.
طبق نتایج حاصل از پژوهشها، گرم نگه داشتن پاها بیداریهای شبانه را تا ۱۵ درصد کاهش میدهد، زیرا دمای ثابت بدن چرخه خواب را پایدارتر میکند.
اگر تمایل دارید شبها با جوراب بخوابید، توجه داشته باشید که جورابها باید نرم، گشاد و از جنس نخی باشند تا از تعریق و فشار جلوگیری شود. همچنین، افرادی که مشکلات گردش خون دارند برای انجام این کار باید با پزشک مشورت کنند.
✍️ الهه جعفرزاده
https://www.sleepfoundation.org/sleep-hygiene/sleeping-with-socks-on
🆔@ScientificDialectics
💢عکس روز ناسا از «نیمه پیدای ماه»
حدود ۱۳۰۰ عکس ثبتشده با دوربین مدارگرد شناسایی ماه (Lunar Reconnaissance Orbiter) برای ثبت این نمای دیدنی از چهره آشنای سمت پیدای ماه مورد استفاده قرار گرفتهاند
ماه با سرعت یکسان تقریباً هر ۲۸ روز یک بار به دور محور خود و به دور زمین میچرخد. چرخش همزمان که در این پیکربندی قفل جزر و مدی شده است، همیشه یک طرف ماه یعنی سمت نزدیک آن را رو به زمین نگه میدارد. در نتیجه، دریاهای صاف و تاریک ماه - در واقع حوضههای برخوردی پر از گدازه - و ارتفاعات ناهموار که با جزئیات قابل توجهی در این عکس با وضوح کامل نمایش داده شدهاند، برای رصدگران آسمان کاملاً شناختهشده هستند.
https://apod.nasa.gov/apod/image/1103/lroc_wac_nearside.jpg
🆔@ScientificDialectics
💢حافظه مغز هم تمام میشود؟
لیلا دواچی، استاد دانشگاه کلمبیا، میگوید حافظه برای بقا تکامل یافته است، نه برای یادآوری کامل. سیستم حافظه روی به خاطر سپردن اطلاعات ضروری و سازگار با بقا متمرکز است
ممکن است تمام حافظه گوشی یا رایانهتان را پر کنید، اما آیا میتوانید تمام ظرفیت حافظه مغزتان را هم مصرف کنید؟
به نوشته لایوساینس، شاید پیش از امتحان یا پس از یک شب بیخوابی چنین احساسی داشته باشید، عصبشناسان میگویند در یک مغز سالم و معمولی، ظرفیت حافظه ثابت نیست و بهآسانی پر نمیشود.
در واقع، مغز بهجای تکیه بر تعداد مشخصی محل ذخیرهسازی، از سیستمهای حافظهای که همپوشان و قابلتطبیقاند استفاده میکند. الیزابت کنسینگر، استاد روانشناسی و علوم اعصاب از کالج بوستون، توضیح میدهد که خاطرات فقط برای یادآوری نیستند، بلکه برای درک زمان حال، پیشبینی آینده و حمایت از یادگیری به کار میروند. مغز بهجای ذخیرهسازی خاطرات در یک سلول عصبی خاص، از سیستمی به نام «بازنمایی توزیعشده» استفاده میکند که در آن یک خاطره میان گروهی از سلولهای عصبی که در نواحی مختلف مغز پراکندهاند پخش میشود. هر سلول عصبی در خاطرات گوناگون بسیاری نقش دارد، که باعث انعطافپذیری و پایداری در ذخیرهسازی اطلاعات میشود.
برای مثال، خاطرهای مانند جشن تولد ۱۲ سالگیتان نواحی مختلف حسی و احساسی را شامل میشودــ مراکز بینایی، شنوایی، چشایی و پردازش هیجانــ که همگی با هم فعال میشوند. این الگوی توزیعشده از فعالیت عصبی خاطره را شکل میدهد و هنگام یادآوری آن رویداد، همان الگو دوباره فعال میشود.
این روش باعث میشود از سلولهای عصبی در ترکیبهای گوناگون بهطور مکرر استفاده شوند و مغز بتواند حجم زیادی از خاطرات را ذخیره کند. کنسینگر اشاره میکند که الگوهای همپوشان بین خاطرات مرتبط به ما کمک میکنند تا تعمیم بدهیم و آینده را پیشبینی کنیم. حتی اگر برخی سلولهای عصبی آسیب ببینند، خاطره بهدلیل توزیع شدن در مغز ممکن است همچنان قابلدسترسی باشد.
پل ریبر، استاد علوم اعصاب از دانشگاه نورثوسترن، توضیح میدهد که همین ساختار شبکهای حافظه عامل ظرفیت عظیم مغز است. از آنجا که سلولهای عصبی در خاطرات گوناگون همپوشانی دارند، تعداد ترکیبهای ممکن بهصورت تصاعدی افزایش پیدا میکند.
با این حال، انسان همهچیز یادش نمیماند. دلیلش کمبود فضا نیست، بلکه ناتوانی مغز در پردازش و ذخیرهسازی همزمان تمام اطلاعات ورودی است. حافظه مانند دوربینی عمل میکند که فقط با ۱۰ درصد ظرفیتش کار میکند، یعنی ما فقط بخش کوچکی از آنچه را که تجربه میکنیم به یاد میآوریم. این انتخابگری در فرایندی به نام «تثبیت» اتفاق میافتد، که در آن اطلاعات مهم بهتدریج به خاطرات پایدار بلندمدت تبدیل میشوند.
لیلا دواچی، استاد روانشناسی و علوم اعصاب از دانشگاه کلمبیا، متذکر میشود که حافظه برای بقا تکامل یافته است، نه برای یادآوری کامل. سیستم حافظه روی به خاطر سپردن اطلاعات ضروری و سازگار با بقا متمرکز است.
او در ادامه میافزاید که توانایی یادآوری رویدادهای جزئی گذشته، مانند لحظاتی از دوران دانشگاه، ممکن است نتیجه فرعی تصادفی یک سیستم فوقالعاده کارآمد باشد.
کنسینگر توضیح میدهد که وقتی تجربههای مشابه بارها تکرار میشوند، مغز از ذخیره جزئیات فاصله میگیرد و به ذخیره محتوای کلی یا الگوهای عمومی روی میآورد. برای مثال، ما همه سفرهای روزانه به محل کار را به یاد نمیآوریم، بلکه تجربه کلی را در ذهن داریمــ مگر اینکه اتفاقی خاص مانند آبگرفتگی خیابان یا تصادف رخ داده باشد.
نکته پایانی اینکه فضای ذخیرهسازی مغز نهتنها تمام نمیشود، بلکه بهطور مداوم اطلاعات را پالایش و بازسازی میکند تا به سازگاری، پیشبینی و یادگیری بهتر کمک کند. پس دفعه بعد که یادتان رفت فنجان قهوه را کجا گذاشتید، نگران نباشید؛ فضای ذخیره مغز تمام نشده، احتمالا چیزهای مهمتری برای به خاطر سپردن داشته است.
🆔@ScientificDialectics
💢این موشک نیست؛ پهپاد تازه چین است!
چین در جریان یک رزمایش امداد و نجات در استان سیچوان، از پهپادی رونمایی کرده که برخاست و فرود آن عمودی و روی دم پهپاد انجام میشود؛ تکنیکی که به آن «پهپاد دمنشین» یا tail-sitter گفته میشود
این پهپاد در نخستین نمایش عملی خود در منطقه کوهستانی سیچوان، به کمک سنسورها و دوربینهای پیشرفتهاش عملیات شناسایی و کسب اطلاعات لحظهای را انجام داد.
براساس گزارش رسمی روزنامه علمی فناوری چین، سیستم کنترل هوشمند «ونیاو» این پهپاد نیز به نمایش گذاشته شد که قابلیتهایی مانند تخصیص خودکار اهداف، برنامهریزی مسیر خودکار و اجتناب خودکار از تهدیدات را در رزمایش به اجرا گذاشت. این ویژگیها میتواند به ویژه در زمان کنترل گروههای پهپادی (سوارم) اهمیت حیاتی داشته باشد.
پهپاد مذکور ابتدا به صورت عمودی و با دم خود برخاسته و سپس به وضعیت پرواز افقی تغییر وضعیت میدهد و هنگام فرود دوباره به حالت عمودی باز میگردد تا روی دم خود فرود آید. نام رسمی این پهپاد هنوز اعلام نشده است.
رونمایی این پهپاد جدید گامی مهم در توسعه فناوریهای پیشرفته پهپادی چین محسوب میشود و نشاندهنده پیشرفت قابل توجه در زمینه کنترل هوشمند و عملیات چندپهپادی است که کاربردهای نظامی و امدادی گستردهای دارد.
https://www.scmp.com/news/china/military/article/3318589/china-unveils-new-drone-takes-and-lands-its-tail-rocket
🆔@ScientificDialectics
💢کشف قارچهای «زامبی» ۹۹ میلیون ساله در کهربا
دیرین شناسان، در کشفی بیسابقه دو گونه قارچ انگلی را شناسایی کردهاند که بدن حشرات باستانی را در دوران دایناسورها آلوده کرده بودند — و در کهربایی ۹۹ میلیون ساله حفظ شدهاند.
خلاصه داستان
محققان در چین موفق به شناسایی دو گونهی نادر از قارچهای انگلی شدند که بقایای آنها در درون تکههای کهربای دوران کرتاسه (۹۹ میلیون سال پیش) باقی مانده بود. این قارچها به بدن مورچهای جوان و مگسی باستانی حمله کرده بودند و بهشکل انگل از بدن میزبان بیرون زده بودند. یافتهها در نشریه معتبر Proceedings of the Royal Society B منتشر شده و قدیمیترین شواهد از قارچهای زامبیِ حشرهخوار را ارائه میدهد.
چرا این کشف مهم است؟
قارچهای انگلی از جمله عوامل مهم در تنظیم جمعیت حشرات در اکوسیستمها هستند. این قارچها، مانند گونهی مشهور Ophiocordyceps unilateralis، رفتار میزبان خود را دستکاری میکنند تا چرخه زندگی انگل را تکمیل کنند — مفهومی که الهامبخش سریال پساآخرالزمانی «آخرین ما» (The Last of Us) نیز بوده است. کشف دو گونهی جدید در کهربا نشان میدهد که این شیوهی زیستی پیچیده، دستکم از ۱۰۰ میلیون سال پیش در طبیعت وجود داشته و نقش مهمی در کنترل زیستی حشرات ایفا میکرده است.
اسامی دو گونهی جدید
قارچ اول که از بدن مورچهای جوان در مرحله شفیرگی رشد کرده بود، Paleoophiocordyceps gerontoformicae نام گرفت. قارچ دوم که از بدن یک مگس باستانی بیرون زده بود، Paleoophiocordyceps ironomyiae نامیده شد. این نامگذاری بر اساس شباهت ساختاری و فیلوژنتیکی آنها با گونههای مدرن قارچهای Ophiocordyceps صورت گرفته است.
به گفتهی ادموند یارزِمبوفسکی، دیرینهحشرهشناس و نویسندهی همکار این مقاله، «دیدن اینکه برخی از پیچیدگیهای جهان طبیعیِ امروز، در اوج دوران دایناسورها نیز وجود داشتهاند، واقعاً شگفتانگیز است.»
قارچهایی با کارکرد کنترل جمعیت
این قارچها در ردهی entomopathogenic fungi یا قارچهای بیماریزای حشرات قرار میگیرند. این گروه از قارچها امروزه نیز قادر به آلودهسازی مورچهها، مگسها، سوسکها، جیرجیرکها، عنکبوتها و سایر بیمهرگان هستند. عفونت معمولاً با ورود اسپور قارچ به بدن حشره آغاز میشود و پس از تسخیر بدن میزبان، قارچ از آن بیرون زده و اسپورهایی تازه را برای ادامهی چرخه پخش میکند.
شباهت با گونههای مدرن «زامبی»
این دو گونهی کشفشده ویژگیهای مهمی را با قارچ مشهور Ophiocordyceps unilateralis، یا همان «قارچ زامبی»، به اشتراک دارند؛ قارچی که توانایی نفوذ به مغز مورچه و کنترل رفتاری آن را دارد تا حشره را وادار کند به نقطهای مرطوب و مناسب برای رشد قارچ برود. پس از مرگ میزبان، قارچ با جوانهزنی از بدن حشره، اسپورهای جدید را به محیط پخش میکند.
پژوهشگران باور دارند که این خانواده از قارچها، احتمالاً حدود ۱۳۰ میلیون سال پیش (در اوایل دوره کرتاسه) از یک نیای مشترک جدا شدهاند. کشف اخیر شواهد فسیلی نادری از این مسیر فرگشتی در اختیار ما قرار میدهد.
چرا فسیلشدن این قارچها بسیار نادر است؟
یافتن فسیل قارچهای انگلی بسیار دشوار است، زیرا بدن آنها اغلب بسیار ظریف است و تنها در شرایط خاصی قابل حفظشدن است. اما در این مورد، بدن حشرات آلوده در کهربا (صمغ فسیلشدهی درختان) بهدام افتاده و فرآیند رشد قارچ از بدن آنها در همان لحظه فریز شده است. این باعث میشود پژوهشگران بتوانند شکل قارچ، نقطهی خروج آن از بدن میزبان، و ساختارهای تولید مثلی آن را بهدقت بررسی کنند.
پیامی از گذشته برای انسان امروز
در دنیای واقعی، Ophiocordyceps به انسان سرایت نمیکند. اما گسترش قارچهای بیماریزا بهطور کلی، یکی از دغدغههای روبهرشد سازمان جهانی بهداشت است. در دوران تغییرات اقلیمی و افزایش مقاومت ضدقارچی، درک دقیقتر از روابط میان قارچها و میزبانانشان میتواند به فهم بهتر پاتوژنهای نوظهور و خطرات زیستی در آینده کمک کند.
به گفتهی یارزِمبوفسکی، «این کشف نشان میدهد که تأثیر موجودات میکروسکوپی بر حیوانات اجتماعی مدتها پیش از پیدایش انسان وجود داشته است — و خوشبختانه، این قارچهای خاص، برخلاف فیلمهای علمی-تخیلی و حداقل فعلا امکان آلوده کردن موجوداتی مانند انسانها را ندارند.
✍️ پوریا ناظمی
روزنامه نگار علم مقیم کانادا
https://abcnews.go.com/amp/US/99-million-year-zombie-fungi-found-preserved-amber/story?id=123739967
🆔@ScientificDialectics
قبلا در مورد تاثیر واکسن زونا بر کاهش زوال عقل نوشته بودم. مطالعه دیگری اخیرا نشان داده که این واکسن احتمالا میتواند در کاهش عوارض قلبی و عروقی هم موثر باشد.
در مورد زوال عقل (دمانس)، مطالعهی منتشر شده در نیچر (لینک) نشان داده بود که در طی هفت سال پس از واکسیناسیون، افرادی که واکسن زونا را دریافت کرده بودند، ۲۰ درصد کمتر از گروه دیگر به زوال عقل دچار شدند.
مطالعه ای که در مجلهی European Heart Journal منتشر شده (لینک) نشان می دهد، دریافت واکسن زونا (ازنوع زنده ضعیف شده) با کاهش ۲۳ درصدی در خطر بروز کلی بیماریهای قلبی-عروقی همراه است.
این ارتباط محافظتی تا هشت سال ادامه داشته و بیشترین کاهش در فاصله ۲ تا ۳ سال بعد از واکسیناسیون مشاهده شده است. میزان کاهش در مردان، افراد زیر ۶۰ سال، افراد دارای عادات سبک زندگی ناسالم و از خانوادههای کمدرآمد و ساکنان روستا بیشتر بوده است.
این مطالعه، با بررسی ییش از ۱/۲ میلیون نفر و میانه پیگیری ۶ سال بوده است.
مطالعه نتیچه گیری کرده است که واکسیناسیون زونا ممکن است نه تنها برای پیشگیری از زونا، بلکه بهعنوان یک راهبرد سلامت عمومی برای کاهش خطر بیماریهای قلبی نیز مفید باشد.
پی نوشت: مطالعه دیگری (لینک) نیز ارتباط بین واکسن RSV و کاهش خطر زوال عقل را نشان داده است.
@Scientometric
💢بیماری رگهای ترامپ چیست و چقدر این بیماری جدی است؟
در روز پنجشنبه، کاخ سفید اعلام کرد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به یک بیماری در رگهایش مبتلاست که «نارسایی مزمن وریدی» نام دارد.
در ادامه، نکاتی کلیدی درباره تشخیص بیماری رئیسجمهور آمریکا میخوانید.
نارسایی مزمن وریدی چیست؟
به گفته شان باربابلا پزشک کاخ سفید، که یادداشتی در این باره در اختیار خبرنگاران قرار داد، بیماری ترامپ «خوشخیم و رایج» است؛ بهویژه در میان افراد بالای ۷۰ سال.
نارسایی مزمن وریدی زمانی رخ میدهد که رگهای پا نتوانند خون را بهطور موثر به قلب بازگردانند، و در نتیجه خون در اندامهای تحتانی جمع میشود.
بازگشت خون از پاها به قلب که بهطور معمول خلاف جهت جاذبه حرکت میکند، فرآیندی است که در افراد مسن میتواند مشکلساز شود.
این مشکل میتواند به دلیل تضعیف دریچههای موجود در رگها ایجاد شود؛ امری که با افزایش سن طبیعی است.
علائم این بیماری چیست؟
زمانی که خون به دلیل نارسایی مزمن وریدی در پاها جمع میشود، میتواند موجب تورم شود؛ همانطور که در عکسهای اخیر، تورم در قوزک پای ترامپ مشاهده شده است.
متیو ادواردز، رئیس دپارتمان جراحی عروق دانشگاه ویک فارست، به بیبیسی گفت: «این بیماری میتواند با مشکلات جدی همراه باشد، اما در ذات خود یک بیماری جدی نیست و بسیار رایج است.»
او افزود: «به نظرم در میان افراد همسن او، احتمال ابتلا در حدود ۱۰ تا ۳۵ درصد است.»
کارشناسان میگویند سایر عوامل خطر شامل اضافهوزن، سابقه لخته شدن خون و مشاغلی هستند که ایجاب میکنند فرد مدت طولانی ایستاده باشد.
چه درمانهایی برای این بیماری وجود دارد؟
گزینههای درمانی بر بهبود جریان خون و مدیریت علائم متمرکز هستند. بالا نگه داشتن پاها، پوشیدن جورابهای فشاری و انجام ورزش منظم میتواند به کاهش تورم و بهبود گردش خون کمک کند.
به گفته دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز، درمانها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
داروها: داروهایی که جریان خون را بهبود میبخشند ممکن است همراه با درمان فشاری استفاده شوند. آسپرین میتواند به بهبود زخمهای پا کمک کند. داروهای ادرارآور که مایعات اضافی را از بدن از طریق کلیهها خارج میکنند بهندرت استفاده میشوند، اما ممکن است در صورتی که تورم به دلیل مشکلات قلبی یا کلیوی باشد مفید باشند.
تخریب داخلوریدی با لیزر یا امواج فرکانس رادیویی (RFA): روشی کمتر تهاجمی که با استفاده از گرما، رگهای آسیبدیده را میبندد تا تجمع خون کاهش یابد و گردش خون بهبود یابد.
اسکلروتراپی: تزریق مادهای شیمیایی برای ایجاد زخم و بستن رگهای آسیبدیده، که به خون اجازه میدهد از طریق رگهای سالم جریان یابد و رگهای زخمشده توسط بدن جذب شوند.
جراحی: در موارد شدید، ممکن است جراحی لازم باشد. بستن رگ شامل بستن رگ آسیبدیده برای متوقفکردن جریان خون است، در حالی که خارجکردن رگ بهطور کامل، زمانی انجام میشود که رگ یا دریچههای آن بهشدت آسیبدیده باشند.
https://www.bbc.com/news/articles/c79qgrj3p5vo.amp
🆔@ScientificDialectics
💢پروژه فوق سری ویشنو : موشک جدید هند سه برابر براهموس سرعت دارد
رسانههای هندی گزارش دادهاند که ارتش هند بین ۲۳ تا ۲۵ تیرماه، در چارچوب یک پروژه فوقسری موسوم به «پروژه ویشنو»، نخستین آزمایش موفق یک موشک کروز مافوقصوت با سرعتی حدود ۸ ماخ (تقریباً سه برابر سرعت موشک معروف «براهموس») را انجام داده است
این خبر هنوز بهطور رسمی از سوی وزارت دفاع هند تأیید نشده، اما منابع نزدیک به سازمان تحقیقات و توسعه دفاعی هند (DRDO) آن را تأیید کردهاند.
جهشی بزرگ در توان بازدارندگی هند
پروژه «ویشنو» در واقع تلاشی راهبردی برای توسعه یک موشک کروز مافوقصوت داخلی تحت عنوان ET-LDHCM (موشک کروز مافوقصوت با برد بلند و مسیر گسترده) است. این موشک جدید، با اتکا به موتور اسکرمجت بومی و طراحی پنهانکار، گامی تعیینکننده در ارتقای توان هجومی ارتش هند به شمار میرود.
مشخصات کلیدی موشک مافوقصوت هند:
سرعت: بین ۸ تا ۱۰ ماخ
برد: ۱۵۰۰ کیلومتر در نسخه پایه، قابل افزایش تا ۲۵۰۰ کیلومتر
نوع پرتاب: قابل شلیک از زمین، هوا یا دریا
موتور: اسکرمجت بومی، با استفاده از اکسیژن جو برای احتراق
پنهانکاری: بهرهگیری از پرواز در ارتفاع پایین، مانورهای بینمسیر و پدیده «پنهانکاری پلاسما» (جذب امواج راداری توسط هوای یونیزه)
توان حمله: قابلیت حمل کلاهکهای متعارف و هستهای تا وزن ۲ تُن
مواد سازنده: آلیاژهای مقاوم تا ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد با پوشش ضد اکسیداسیون مخصوص کاربرد دریایی
https://www.eurasiantimes.com/3x-faster-than-worlds-fastest-brahmos-cruise/
🆔@ScientificDialectics
تصویر مشترک ما دربارۀ جهان نتیجۀ فرایندی طولانی است که در آن کشفیات بزرگ و کوچک، به صورت موازی و در تبادل مستمر، در گفت وگویی همیشگی با جامعه شکل گرفتهاند. نیکولا کوپرنیک، که نقطۀ آغاز انقلاب علمی مدرن بزرگ به شمار میرود، در ایتالیا و در بستر نخستین دورۀ رونسانس، همزمان با میکل-آنژ و لئوناردو داوینچی تحصیل میکرد. گالیله نیز در مباحثات بزرگ فلسفی-زیباییشناسی مشارکت داشت. در فرانسه، رشد علم زمینهساز خروج از رژیم سلطنتی بود: ولتر شیفتۀ آیزاک نیوتن بود؛ و درست مانند آنتوان لاووازیه، بنیانگذار شیمی مدرن، ریاضیدانان آدریان-ماری لژاندر و پیر-سیمون لاپلاس نیز در انقلاب فرانسه نقش ایفا کردند… انقلاب کوانتومی، که همزمان با ورود بشریت به دورانی است که امکان خودویرانگری کامل فراهم میشود، دیدگاه ما نسبت به جهان را دگرگون کرد و حتی مفهوم ابژه را به چالش کشید(۴).
در طول سدهها، جستجوی دانش با آرمان جهانیبودن آن تغذیه شده است: دانشی که فراتر از تفاوتهای ما اعتبار دارد و قرار است فارغ از مرزها به اشتراک گذاشته شود. در سال ۱۹۱۹، درست پس از پایان جنگ جهانی اول، اخترفیزیکدان آرتور ادینگتون با جدیگرفتن فرضیههای یک «دشمن» جوان، یک آلمانی به نام آلبرت آینشتاین، میهنپرستی انگلیسی را جریحهدار کرد. او در طول یک کسوف، با اندازهگیری انحراف پرتوهای نور یک ستاره بر اثر میدان گرانشی خورشید، فرضیههای آینشتاین را تأیید کرد *. (توضیح مترجم: در نظریۀ نیوتن، گرانش یک نیروی جاذبه بین اجسام دارای جرم است، اما در نسبیت عام، گرانش نتیجۀ خمیدهشدن فضا-زمان اطراف یک نقطه ناشی از وجود جرم و انرژی در آن نقطه است. طبق این نظریه، هرچند نور جرم ندارد، ولی مسیر آن در نزدیکی اجسام پرجرم مانند خورشید به میزان قابل مشاهدهای خم میشود و دیگر مستقیم نیست؛ این پدیده «خمش نور» نام دارد. در سال ۱۹۱۹، یعنی چهار سال بعد از ارائهشدن نظریۀ آینشتاین، ادینگتون طی یک کسوف کامل، موقعیت ستارگان نزدیک خورشید را اندازهگیری کرد و دید که نور آنها نسبت به حالت عادی کمی منحرف شده است؛ این میزان انحراف دقیقاً با پیشبینیهای نظریۀ نسبیت عام مطابقت داشت و نخستین شاهد تجربی مهم برای تأیید این نظریه بود.)
پنج سال پیشتر، آینشتاین «بیانیهای خطاب به اروپاییان» را امضا کرده بود که پاسخی بود به متنی دیگر که در آن زمان بطور گسترده توسط مطبوعات بازنشر میشد: متنی به نام «بیانیۀ ۹۳ نفر»؛ که از دید این فیزیکدان، «تسلیم استقلال فکری آلمان» به شمار میرفت. این بیانیه با وجود آنکه از سوی برندگان جایزه نوبل، دانشمندان، فیلسوفان، هنرمندان، پزشکان و استادان سرشناس بینالمللی امضا شده بود، وقوع جنگ جهانی را «تقصیر دیگران» میدانست و اعلام میکرد: «در این نبرد تا انتها پیش خواهیم رفت.» در برابر چنین گفتمانی - که به شکل غریبی پژواک آن را میتوان امروزه نیز در برخی محافل علمی در جهان شنید - بیانیۀ آینشتاین از متفکران و دانشمندان میخواست تا در برابر گرایشهای افراطی ناسیونالیستی ایستادگی کنند و با این جنگ مخالفت ورزند. در گذشته این امر ممکن بود؛ اما آیا در زمانۀ ما هنوز میتوان چنین چیزی را تصور کرد؟
۱- «Quelle est la mission du CERN?», https://home.cern
۲- «Nuclear Notebook », Bulletin of the Atomic Scientists, https://thebulletin.org
۳- Lire Francis Netter, «Naissance et développement du mouvement Pugwash», Le Monde diplomatique, septembre ۱۹۷۶.
۴- Carlo Rovelli, Helgoland. Le sens de la mécanique quantique, traduit de l’italien par Sophie Lem, Flammarion, Paris, ۲۰۲۱.
* Carlo Rovelli
فیزیکدان. نویسنده، از جمله کتابهای دیگر، هفت درس کوتاه در فیزیک، ترجمه شده از ایتالیایی توسط ماتئو اسمرلاک، انتشارات فلاماریون، پاریس، ۲۰۲۵
🆔@ScientificDialectics
💢لوموند دیپلماتیک بی طرفی علمی را بررسی می کند
آیا دانشمندان میتوانند جلوی فاجعهای دیگر را بگیرند؟ / افسانۀ بیطرفی علم / درسهای تلخ جنگ جهانی تا چالشهای امروز"
بیانیه ای که از سوی برندگان جایزه نوبل، دانشمندان، فیلسوفان، هنرمندان، پزشکان و استادان سرشناس بینالمللی امضا شده بود، وقوع جنگ جهانی را «تقصیر دیگران» میدانست و اعلام میکرد: «در این نبرد تا انتها پیش خواهیم رفت.» در برابر چنین گفتمانی - که به شکل غریبی پژواک آن را میتوان امروزه نیز در برخی محافل علمی در جهان شنید - بیانیۀ آینشتاین از متفکران و دانشمندان میخواست تا در برابر گرایشهای افراطی ناسیونالیستی ایستادگی کنند و با این جنگ مخالفت ورزند.اما آیا در زمانۀ ما میتوان چنین چیزی را تصور کرد؟
آیا دانشمندان جهان، می توانند در مقابل زیاده طلبی های ناشی از گرایش های افراطی ناسیونالیستی آمریکا بایستند. آن چه که اکنون در برابر ایران واقع شده و می رود تا خاورمیانه را به آتش بکشد. مقاله زیر حاکی از آن است که دانشمندان در ایجاد سلاح های هسته ای بی طرف نبوده، و همواره در گرایش های علمی از دیدگاه های سیاسی متاثر بوده اند. مقابله انیشتین با این نوع از گرایش ها موضوع مقاله زیر است. مقاله زیر اثر کارلو روولی و برگردان ادریس ایروی در لوموند دیپلماتیک منتشر شده است. این مقاله به رابطه پیچیده و جداییناپذیر علم و سیاست میپردازد و تاکید میکند که دانش، برخلاف تصور رایج، هرگز بیطرف نبوده و همواره در بستر روابط قدرت و سیاست شکل و به کار گرفته شده است. کارلو روولی با مرور تاریخ سده بیستم، بهویژه در دوران جنگ سرد و جنگ جهانی دوم، نشان میدهد که چگونه ترسها و منافع سیاسی بر مسیر پیشرفت علمی و بهکارگیری آن تاثیر گذاشتهاند. او برای اثبات نظریه خود موضوعاتی نظیر ارتباط تنگاتنگ علم و سیاست با اشاره به رقابت تسلیحات هستهای در جنگ جهانی دوم ، مسئولیت اجتماعی دانشمندان، همکاریهای علمی در برابر تقابل سیاسی، چالشهای کنونی در همکاریهای علمی، عدم بیطرفی علم و لزوم تعهد سیاسی دانشمندان، علم به مثابه تلاشی برای درک عمیقتر جهان، تاریخچهی جهانیبودن علم، تقابل ناسیونالیسم و آرمانهای علمی را مورد بررسی قرار می دهد. نویسنده معتقد است رابطۀ میان دانش و قدرت هرگز ساده نبوده است. دانش، زیرمجموعهای از ساختار قدرت است، و در عین حال، انتخابهای سیاسی و اخلاقی دانشمندان تأثیرات ملموسی بر زندگی ما دارند؛ گاهی به سود ما و گاهی به زیانمان. این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
تاریخ سدۀ بیستم، بهویژه دوران جنگ جهانی دوم، به خوبی پیوندهای پیچیدۀ میان فیزیک و سیاست را نشان میدهد. در آن زمان، متخصصان فیزیک کوانتومی در ایالات متحده و بریتانیا توانستند رهبران خود را متقاعد کنند که وارد رقابت تسلیحات هستهای شوند، چرا که نگران بودند رایش سوم (آلمان نازی) نخستین کشوری باشد که این سلاح را تولید کند. در میان این متخصصان، کسانی بودند که خود به دلیل سیاستهای سامیستیزانۀ آلمان و متحدانش مجبور به فرار شده بودند؛ مانند لئو سیلارد، یوجین ویگنر و ادوارد تلر مجارستانی، انریکو فرمی ایتالیایی و آلبرت آینشتاین آلمانی.
با این حال، برلین در آن زمان در حال توسعۀ سلاح اتمی نبود. اگرچه دلایل مقاومت چهرههای برجسته جامعه علمی آلمان - همچون ورنر هایزنبرگ (برندۀ جایزه نوبل فیزیک در ۱۹۳۲) و کارل فریدریش فون وایتسزکر - در برابر فشارهای دولت نازی هنوز محل بحث و گفتوگوست، امروزه توافق نظر وجود دارد که آلمان گامی در جهت ساخت سلاح اتمی برنداشته بود. بنابراین، بشریت وارد دورهای شد که خطر نابودی خویش با سلاحهای اتمی، بر پایه نگرانیای بیاساس و ناشی از ترس شکل گرفت.
برخی دانشمندان همانند نیلز بور، فیزیکدان دانمارکی که حتی خواستار الغای «اسرار علمی» بود، و نیز رابرت اوپنهایمر آمریکایی، مسئول ساخت بمب اتمی آمریکا در پروژۀ «منهتن»، خواستار کنترل بینالمللی توسعۀ تحقیقات در زمینۀ انرژی هستهای شدند. این اراده برای بازشناخت دانش علمی به عنوان منبعی مشترک برای بشریت و نه به عنوان ابزاری برای قدرت، اساس تأسیس نهادهای بزرگ بینالمللی مرتبط با این حوزه را تشکیل داد. نهادهائی که میبایست یا نظارت بر آن را سازماندهی کنند - مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی (AIEA) که در سال ۱۹۵۷ تحت نظر سازمان ملل متحد تأسیس شد – و یا هدایت تحقیقات را بر عهده گیرند - مانند سازمان اروپایی تحقیقات هستهای (CERN) ]بزرگترین آزمایشگاه جهان در زمینۀ فیزیک ذرات بنیادی و فیزیک هستهای[ که در سال ۱۹۵۴ تأسیس شده و مأموریت خود را «گردهم آوردن افراد از سراسر جهان برای گسترش مرزهای علم و فناوری به نفع همه»(۱) قرار داده است.
💢برای اولین بار در جهان؛ در این مسابقات ورزشی دوپینگ قانونی است!
قرار است سال آینده در لاسوگاس، برای اولین بار مسابقات ورزشی پیشرفتهای برگزار شود، جاییکه نهتنها دوپینگ قانونی است، بلکه استفاده از آن هم تشویق میشود
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید، اگر ورزشکارهای برتر بتوانند از داروهای نیروزا استفاده کنند، چه عملکرد بهتری خواهند داشت؟ سال آینده با شروع اولین مسابقات ورزشی دوپینگی با نام بازیهای پیشرفته به این سوال پاسخ داده خواهد شد.
در این مسابقات قرار است از داروهای افزایشدهنده عملکرد (PED) استفاده شود تا نتیجه کار ورزشکارها، مشاهده و همچنین تابوی مصرف داروهای نیروزا شکسته شود.
آرون دیسوزا، بنیانگذار این مسابقات، میگوید، «قوانین فعلی ورزشی مانع پیشرفت ورزشکاران میشوند و آنها قصد دارند با برگزاری این مسابقات، مرزهای عملکرد انسانی را جلو ببرند.»
در این مسابقات المپیک استروئیدی، ورزشکاران زیر نظر پزشکان متخصص، داروهای نیروزا به شکل ایمن و کنترلشده مصرف خواهند کرد تا عملکرد نهایی آنها بررسی شود.
اولین دوره این مسابقات قرار است شامل رشتههایی مانند شنا، دو میدانی و وزنهبرداری باشد. درضمن جوایز مالی چشمگیری برای شرکتکنندگان در نظر گرفته شده است، چراکه شرکت در این مسابقات ممکن است موجب محرومیت ورزشکاران از رقابتهای رسمی شود.
این پروژه حمایت مالی سرمایهگذاران مشهوری را دریافت کرده و مدل درآمدزایی آن مبتنی بر فروش مستقیم داروهای نیروزا به مصرفکنندگان است.
نهادهای ضددوپینگ، این مسابقات را کاملا نمایشی، نامعتبر و سودمحور میدانند اما برگزارکنندگان این مسابقات، قوانین فعلی مسابقات ورزشی را منسوخشده تلقی کرده و براین باورند، در ورزشهای مدرن نقش فناوری و تغذیه پیشرفته کاملا پذیرفته شده است و استفاده از مواد نیروزا میتواند جزئی از این روند باشد.
✍️ نادیا زکالوند
https://www.odditycentral.com/events/enhanced-games-aka-olympics-on-steroids-to-be-held-next-year-in-las-vegas.html
🆔@ScientificDialectics
💢نابغهای که سیستم قرعهکشی را هک نکرد؛ فقط آن را درک کرد
مردی که با اتکا به ریاضیات ابتدایی، میلیونر شد!
با برنده شدن های متوالی ماندل در قرعه کشیها، FBI شروع به تحقیق در این رابطه کرد ولی نتوانست جرمی را علیه او اعلام کند.
در دهه ۱۹۹۰ میلادی، فردی به نام استفان ماندل، اقتصاددان رومانیایی-استرالیایی همراه با تیم کوچکش تصمیم گرفتند تا در یک قرعهکشی شرکت کنند و جالبتوجه اینجا بود که آنها بارها و بارها در این قرعهکشی برنده شدند.
البته آنچه منجر به موفقیت آنها در این قرعهکشیها میشد، فاکتور شانس نبود؛ چرا که ماندل برای شرکت در این قرعهکشیها از سیستمی بهره میبرد که در ابتدا آن را برای برنده شده در قرعهکشیها در رومانی به کار گرفت و سپس در استرالیا و آمریکا هم از آن بهره برد.
احتمالی که بسیار کمرنگ است
شانس برنده شدن در قرعهکشی بسیار پایین است. مثلاً احتمال برنده شدن در قرعهکشی EuroMillions با خرید یک بلیت، یک در ۱۳۹٬۸۳۸٬۱۶۰ است. حالا فرض کن که بخواهی شانس خودت را دو برابر کنی و یک بلیت دیگر بخری؛ در این صورت هم فقط دو در ۱۳۹٬۸۳۸٬۱۶۰ شانس خواهی داشت.
اما اگر بتوانی تمام ترکیبهای ممکن را بخری، درنهایت بهجایی میرسی که شانس تو برای برنده شدن در این قرعهکشی، ۱۳۹٬۸۳۸٬۱۶۰ در ۱۳۹٬۸۳۸٬۱۶۰ خواهد بود؛ اینجا دیگر بحث ریاضی مطرح نیست و با یک مسئله لجستیکی روبرو خواهیم بود؛ چطور میخواهی ۱۳۹ میلیون بلیت تهیه کنی، آنهم بدون اینکه از قبل برنده شده باشی؟
ماندل متوجه شد که در برخی قرعهکشیها، جایزه به بیش از سه برابر هزینه خرید تمام ترکیبهای ممکن میرسد. در این صورت، اگر بتوانی همه ترکیبهای اعداد را بخری، تقریباً تضمین میکنی که سرمایهگذاریات بازدهی خواهد داشت؛ مگر اینکه چند نفر دیگر با همان اعداد برنده شده و جایزه بین همه این افراد تقسیم شود.
برای همین او تصمیم گرفت تا همین کار را انجام دهد. گرچه این کار برخلاف قوانین نبود، اما طبیعتاً با روح بازی همخوانی نداشت. بااینحال، دیگر بحث چالشهای ریاضی مطرح نبود؛ هرچند که کار هنوز هم سخت بود.
ماندل در ابتدا باید سرمایهگذاران متعددی را قانع میکرد تا روی طرحش سرمایهگذاری کنند؛ او بعد از چند سال موفق به انجام این کار شد. در ادامه او باید راهی برای خرید تمام ترکیبهای ممکن در قرعهکشی موردنظر پیدا میکرد.
با توجه به اینکه تعداد این ترکیبها ممکن بود به میلیونها برسد، ماندل مجبور بود تا با طراحی الگوریتمهایی، بلیتها را تولید و سپس چاپ کند (در آن زمان برخی قرعهکشیها این کار را مجاز میدانستند).
اعضای این تیم بعد از آماده کردن دستهای از بلیتهای چاپشده، منتظر ماندند تا تعداد افراد شرکتکننده در قرعهکشی و در نتیجه مبلغ جایزه بهاندازه کافی زیاد شود. سپس آنها بلیتها را بهصورت عمده از فروشگاهها خریداری کردند؛ هرچند که به خاطر حجم عظیم بلیتها، همیشه همهچیز طبق برنامه پیش نمیرفت.
ماندل بعد از کسب موفقیتهای متعدد در قرعهکشیهای کوچکتر در استرالیا، متوجه شد که برخی از قرعهکشیهای آمریکا هم جوایزی دارند که خیلی بیشتر از مبلغ هزینه پرداختی برای خرید همه ترکیبهاست. یکی از آنها قرعهکشی جدید ایالت ویرجینیا بود که در آن فقط از اعداد ۱ تا ۴۴ استفاده میشد. این یعنی فقط ۷٬۰۵۹٬۰۵۲ ترکیب ممکن وجود داشت که به مراتب کمتر از ۲۵ میلیون ترکیب قرعهکشیهای دیگر بود.
وقتی مبلغ جایزه و تعداد افراد شرکتکننده در آن به حد مطلوب (۱۵.۵ میلیون دلار) رسید، ماندل به تیمش دستور داد تا بلیتها را بهصورت عمده خریداری کنند. البته، او خریدهای عجیب را از قبل برنامهریزی کرده بود؛ در این بین، برخی از همکارانش از معامله کنار کشیدند و بعضی ترکیبها خریداری نشدند.
بعد از دو روز خرید، تیم ماندل موفق شد ۶.۴ میلیون از ۷ میلیون ترکیب ممکن را خریداری کند. هرچند استرس و تنش بالا بود، اما در بین انبوهی از بلیتهای بازنده، بلیت برنده هم قرار داشت.
با برنده شدن ماندل، افبیآی و س.آی.ای به بررسی این موضوع پرداختند، اما نتوانستند هیچ تخلفی را اثبات کنند. اما همین اتفاق سبب شد تا سیستم قرعهکشی ها در آمریکا دستخوش تغییراتی شود تا دیگر کسی نتواند با این شیوه، میلیونها دلار را مال خود کند.
مشخص نیست که پس از پرداخت سود سرمایهگذاران، هزینههای قانونی و غیره، چقدر برای ماندل باقی ماند؛ اما با اطمینان میتوان گفت که از این ماجرا سود خوبی به دست آورد. در مجموع، ماندل در ۱۴ قرعهکشی مختلف برنده شد و میلیونها دلار برای خود و سرمایهگذارانش به دست آورد و درنهایت از این کار دست کشید و در ویلای ساحلیاش در جزایر گرمسیری وانواتو زندگیاش را ادامه داد.
✍️ غزال زیاری
https://www.iflscience.com/how-a-man-won-the-lottery-14-times-using-unbelievably-basic-math-80026
🆔@ScientificDialectics
💢امکان زندگی در ماه؟ پژوهشگران از خاک ماه، آب و اکسیژن استخراج کردند
محققان دانشگاه چینی هنگ کنگ نوعی فناوری را توسعه دادند که میتواند آب را از خاک ماه استخراج کرده و آن را به اکسیژن و سوخت شیمیایی تبدیل کند.
این فناوری با استفاده از نور خورشید و تبدیل آن به گرما، آب موجود در خاک ماه را آزاد کرده و از آن برای تبدیل دیاکسید کربن به اکسیژن و سوخت شیمیایی استفاده میکند.
به گفتهی مقالهای که در مجله علمی «Joule» منتشر شده و توسط Cell Press به چاپ رسیده، این یافتهها میتوانند «افقهای تازهای برای اکتشافات فضاییِ عمیق بگشایند»، چرا که نیاز پرهزینه به ارسال منابعی مانند آب را به ماه کاهش میدهند.
بر اساس این مطالعه، هزینهی ارسال تنها یک گالن آب، معادل (۳٫۷۸ لیتر) به ماه حدود ۸۳ هزار دلار (۷۱٬۲۳۰ یورو) است و هر فضانورد روزانه تقریبا به چهار گالن آب معادل (۱۵٫۱۴ لیتر) نیاز دارد.
لو وانگ، پژوهشگر اصلی این تحقیق، میگوید:
«ما هرگز بهطور کامل جادوی پنهان در خاک ماه را تصور نکرده بودیم.»
💢موفقیت خیرهکننده ChatGPT؛ مایکروسافت در رقابت دستیارهای هوش مصنوعی عقب افتاد
با وجود یکپارچهسازی عمیق Copilot در ویندوز و مجموعه آفیس، کاربران تمایل بیشتری به استفاده از ChatGPT دارند. تازهترین آمار نشان میدهد اپلیکیشن OpenAI بیش از ۹۰۰ میلیون بار نصب شده، در حالی که Copilot تنها ۷۹ میلیون بار دانلود شده است
در شرایطی که مایکروسافت Copilot را بهعنوان دستیار هوش مصنوعی اختصاصی خود و با بهرهگیری از زیرساخت ویندوز و اکوسیستم Microsoft ۳۶۵ به بازار عرضه کرده، نتوانسته محبوبیت لازم را در میان کاربران جهانی کسب کند. طبق دادههای شرکت تحلیل داده Sensor Tower که توسط بلومبرگ منتشر شده، Copilot تاکنون حدود ۷۹ میلیون بار روی گوشیهای اندروید و iOS نصب شده؛ رقمی که در برابر بیش از ۹۰۰ میلیون نصب اپلیکیشن ChatGPT، ناچیز به نظر میرسد.
مایکروسافت با شراکت استراتژیک خود با OpenAI یکی از نخستین شرکتهایی بود که وارد رقابت دستیارهای هوش مصنوعی شد. Copilot حتی پیش از Gemini (محصول گوگل)، Claude (ساخت Anthropic)، Meta AI و DeepSeek روانه بازار شد. با این حال، اکنون از نظر تعداد نصب، نهتنها از ChatGPT بلکه از Gemini و DeepSeek نیز عقب افتاده و در جایگاه چهارم ایستاده است.
بلومبرگ بخشی از این عقبماندگی را ناشی از تصمیمهای مدیریتی ضعیف مایکروسافت میداند. این شرکت Copilot را به دو نسخه «شخصی» و «کاری» تقسیم کرد که باعث شد برخی کاربران اندرویدی که از این ابزار بهعنوان دستیار پیشفرض خود استفاده میکردند، بهطور ناگهانی دسترسیشان به عملکردهای هوش مصنوعی را از دست بدهند. عملکرد Copilot در نسخه دسکتاپ هم ضعیفتر است؛ بهطوری که این دستیار حتی از انجام سادهترین وظایف سیستمی مانند کنترل صدا یا باز کردن نرمافزاری چون Outlook ناتوان است، امکاناتی که Siri اپل یک دهه پیش در اختیار داشت.
بهنظر میرسد مایکروسافت بار دیگر به سرنوشتی مشابه پروژه شکستخوردهی Cortana دچار شده است. این شرکت که زمانی بهدلیل انحصارگرایی در استفاده از مرورگر Internet Explorer محکوم شده بود، نتوانسته از همان استراتژیها در رقابت امروز بهره بگیرد. حتی موتور جستوجوی بینگ با وجود پیشتاز بودن در افزودن قابلیتهای هوش مصنوعی به نتایج جستوجو، هنوز نتوانسته سهم قابل توجهی از بازار را تصاحب کند.
در نهایت، آنچه این گزارش بهصورت تلویحی مطرح میکند، این است که مایکروسافت برای جلب رضایت کاربران شاید بهتر است بهجای تمرکز صرف بر انحصار، کیفیت محصولات خود را ارتقا دهد.
شاید وقت آن رسیده که بهجای اتکا به نامهای بزرگ، به تجربه کاربر و نوآوری واقعی توجه بیشتری شود.
✍️ نگار علی
https://gizmodo.com/openai-is-eating-microsofts-lunch-2000630194
🆔@ScientificDialectics
💢باروری ابرها در تگزاس؛ طوفان نظریههای توطئه پس از سیل مرگبار
به گزارش واشنگتن پست، پس از وقوع سیل فاجعهبار در تگزاس که جان بیش از ۱۰۰ نفر را گرفت، شرکت استارتآپی «رِینمیکر» که در زمینهی «کاشت یا باروری ابر» فعالیت میکند، هدف حملات شدید فضای مجازی قرار گرفت. کاربران، چهرههای سیاسی و اینفلوئنسرها ادعا کردند این شرکت در ایجاد سیل نقش داشته است. دانشمندان این ادعا را بیپایه میدانند و میگویند کاشت ابر توان چنین تاثیر وسیعی ندارد.
چرا این موضوع مهم است؟
در عصر بحران اقلیمی و اطلاعات گمراهکننده، فناوریهایی مانند «تغییر آبوهوا» و «ژئو مهندسی» در کانون توجه عمومی قرار گرفتهاند. همزمان با افزایش بلایای طبیعی، گرایش به یافتن مقصر انسانی – واقعی یا خیالی – افزایش یافته است. این داستان نشان میدهد چگونه نظریههای توطئه میتوانند فضای پس از فجایع طبیعی را به سمتی خطرناک هدایت کنند و اعتماد عمومی به دانش علمی و رسانه را تضعیف نمایند.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
در دوم ژوئیه ۲۰۲۵، یک هواپیمای تکموتوره متعلق به استارتآپ «رِینمیکر» در اطراف منطقهای در جنوب تگزاس طی ۲۰ دقیقه، حدود ۷۰ گرم یدید نقره به دو ابر تزریق کرد. این کار بخشی از قراردادی با انجمن تغییر آبوهوای جنوب تگزاس برای کمک به آبیاری زمینهای کشاورزی و پر کردن مخازن آبی بود.
اما تنها دو روز بعد، با ورود باقیماندهی طوفان گرمسیری «بری» به منطقهی کِر، بارش بیش از ۱۵ اینچ باران منجر به وقوع سیلی ویرانگر شد. شبکههای اجتماعی پر از پستهایی شد که کاشت ابر را عامل این فاجعه معرفی میکردند. نام شرکت «رینمیکر» و مؤسس آن، آگوستوس دوریکو، در محور این روایتها قرار گرفتند.
چه کسانی اتهام زدند؟
شخصیتهایی چون مارجوری تیلور گرین (نماینده جمهوریخواه) و مایکل فلین (مشاور پیشین ترامپ) ضمن اشاره به عملیات «رینمیکر»، خواهان تحقیقات شدند. گرین حتی اعلام کرد طرح قانونی برای جرمانگاری هرگونه تلاش برای تغییر آبوهوا ارائه خواهد داد.
پاسخ متخصصان: این یک تصادف بود، نه توطئه
باب رابر، استاد بازنشستهی علوم جوی دانشگاه ایلینوی، میگوید: «انرژی لازم برای ساختن طوفانی در آن مقیاس، از توان هر فناوری کاشت ابر بسیار فراتر است.» در بهترین حالت، تأثیر کاشت ابر یک افزایش جزئی در یک فرایند طبیعی است – مثلاً چند دهم میلیمتر بارش.
پژوهشهای علمی مانند پروژهی ۲۰۱۷ در آیداهو نشان دادهاند که حتی در شرایط ایدهآل، اثر کاشت ابر در حد چند میلیمتر برف یا باران در یک منطقهی محدود است. رینمیکر هم در همین حد توانسته بود بارش خفیفی ایجاد کند، پیش از آنکه فعالیتش را متوقف کند.
چرا مردم جذب نظریههای توطئه میشوند؟
هالی باک، استاد دانشگاه بوفالو، میگوید: در شرایط پس از فاجعه، مردم به دنبال پاسخ و مقصر هستند. در فضای آشفتهی اطلاعاتی، نظریههای سادهانگارانه – حتی اگر بیپایه باشند – بهسرعت پخش میشوند. فرهنگهایی پیرامون اصطلاحاتی چون «کِمتریل» و «ژئو مهندسی» در دههی گذشته رشد کردهاند، بهویژه پس از کرونا و کاهش اعتماد به نهادهای رسمی.
آیا بارورسازی ابر چیز جدیدی است؟
نه. از دههی ۱۹۴۰ تاکنون دولتها آزمایشهای متعدد کاشت ابر انجام دادهاند. در دههی ۶۰ میلادی، وزارت دفاع آمریکا مخفیانه بارانسازی برای از کار انداختن مسیرهای پشتیبانی در ویتنام را دنبال کرد. در سال ۱۹۴۷، آزمایشی برای تغییر مسیر یک طوفان در آتلانتیک انجام شد که بهطور تصادفی باعث تقویت آن شد و موجب مرگ و خسارت شد.
در تگزاس چه رخ داد؟
درست است که شرکت «رینمیکر» عملیات محدودی برای کاشت ابر انجام داده بود، اما آن در منطقهای متفاوت، در زمانی متفاوت، و با مقیاسی بسیار محدود صورت گرفته بود. کارشناسان میگویند هیچ ارتباط علمی بین آن عملیات و بارش عظیم کر کانتی وجود ندارد.
دوریکو میگوید انتظار چنین حملاتی را داشت، زیرا هر بار که شرایط آبوهوایی حاد رخ میدهد، نظریهپردازان توطئه پای فناوریهای تغییر آبوهوا را وسط میکشند. با اینحال تأکید میکند که پاسخگویی شفاف، مقررات دقیق و نظارت عمومی کلید ایجاد اعتماد در آینده خواهد بود.
چه باید کرد؟
با افزایش فناوریهای نوظهور در حوزهی اقلیم، مسئولیت اطلاعرسانی دقیق به رسانهها و نهادهای علمی بیش از گذشته احساس میشود. شفافسازی در مورد تأثیرات، محدودیتها و سوابق تاریخی این فناوریها، میتواند از دامنزدن به ترسهای بیپایه جلوگیری کند. همزمان، مقابله با تئوریهای توطئه نیازمند اعتمادسازی تدریجی، آموزش عمومی و پرهیز از پنهانکاری است.
✍️ پوریا ناظمی
روزنامه نگار علم مقیم کانادا
https://www.washingtonpost.com/climate-environment/2025/07/10/texas-floods-cloud-seeding/
🆔@ScientificDialectics
💢اکونومیست: جهان در حال پیروزی بر سرطان است
هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به تحلیل دستاوردها در درمان سرطان پرداخته است. براساس این مقاله، پیشرفت قابل توجهی در درمان این بیماری حاصل شده است و میزان مرگومیر به طور چشمگیری کاهش داشته است
به نوشته اکونومیست ، در سال 1971، ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، «جنگ علیه سرطان» را اعلام کرد. تنها دو سال پیش از آن، برنامه آپولو، علم بزرگ و دولت بزرگ را با هم ترکیب کرد و فضانوردان را روی ماه قرار داد، بنابراین امید زیادی وجود داشت. برخی از پزشکان خوشبین، درباره درمان سرطان در عرض چند سال صحبت میکردند.
اما آنها در اشتباه بودند؛ امروز هر فرد بزرگسالی یا به سرطان مبتلا شده است، یا کسی را می شناسد که به آن دچار است، یا هردو. نیمی از مردان و یکسوم زنان در کشورهای ثروتمند میتوانند انتظار داشته باشند در مقطعی در زندگیشان به این بیماری مبتلا شوند. در آمریکا، که سرطان پس از بیماری قلبی دومین علت مرگومیر است، سالانه حدود 600 هزار نفر را از بین میبرد. اگر معیار برای موفقیت در درمان سرطان، یک دهه یا حتی یا سه دهه بوده است، ممکن است به این نتیجه برسید که جنگ علیه آن شکست خورده است.
کاهش تدریجی نرخ مرگومیر از دهه ۹۰ میلادی
اما اوضاع بهتر از چیزی است که بسیاری تصور میکنند. پیشرفتها در دادهها آشکار است و دلایل بسیاری وجود دارد که تصور کنیم ادامه خواهد داشت. سرطان با سن مرتبط است؛ اگر طول عمرهای طولانی را کنار بگذاریم، مشخص میشود اوایل دهه 1990 نقطهای عطف در کشورهای ثروتمند بوده است، چراکه از آن زمان نرخ مرگومیر مرتبط با سن به آرامی کاهش یافته است. این نرخ اکنون در آمریکا حدود یکسوم کمتر از دهه 1990 است.
هزاران پیشرفت کوچک بهجای یک معجزه بزرگ
آنچه برخی از دانشمندان امیدوار بودند که حملهای برقآسا باشد، به یک جنگ فرسایشی ولی موفق تبدیل شد. برخی پیروزیها بسیار چشمگیر هستند؛ سرطان خون کودکان که پیشتر حکم مرگ را داشت اکنون نرخ بقای پنج ساله آن بیش از 90 درصد است. با اینحال از آنجا که سرطان تنها یک بیماری نیست بلکه دستهای از بیماریهاست، بخش زیادی از پیشرفتها نه از طریق کشفیات بزرگ، بلکه از هزاران پیشرفت کوچک در زمینه غربالگری، جراحی و دارو حاصل شده است.
درسهایی از جهان ثروتمند: سلاح پیشگیری از سرطان
براساس تحلیل اکونومیست، دستاوردهای آینده از سه منبع اصلی حاصل خواهد شد. برخی از آنها با بکارگیری درسهایی از جهان ثروتمند بدست خواهد آمد. داستان موفقیت نادیده گرفته شده در مبارزه با سرطان پیشگیری بوده است. به عنوان مثال، میزان سیگار کشیدن در کشورهای ثروتمند به شدت کاهش یافته است، و این مساله احتمالا از سال 1975، از بیش از سه میلیون مرگ ناشی از سرطان جلوگیری کرده است. از آنجایی که سیگار کشیدن عامل یکپنجم از مرگومیر در جهان است، اقدامات ضد دخانیات در کشورهای فقیر و با درآمد متوسط میتواند بسیار مفید باشد.
نقش داروهای ارزان در کاهش خطر ابتلا و عود سرطان
یکی دیگر از منابع پیشرفت در سرطان داروهای ارزانتر و پول بیشتر برای پرداخت هزینهها خواهد بود. سرطان دهانه رحم یکی از سرطانهای شایع در زنان است و تقریبا همه موارد آن از عوارض جانبی عفونت با ویروس اچ پی وی هستند. بریتانیا در سال 2008 شروع به ارائه واکسن اچ پی وی به دختران نوجوان کرد. یک دهه و نیم بعد، نرخ ابتلا به سرطان دهانه رحم در زنان در دهه 20 زندگیشان تا 90 درصد کاهش یافته است و مقامات بهداشتی بریتانیا درباره نابودی کامل این سرطان تا سال 2040 صحبت میکنند. واکسن اصلی اچ پی وی بسیار گران بود، ولی نسخه ارزانتری که در هند تولید شد، اکنون زیربنای کمپین واکسیناسیون گستردهای است که در آن کشور ایجاد شده است.
شناسایی زودهنگام بیماران با علم جدید
آخرین منبع پیشرفت در درمان سرطان نیز کاربرد بالینی علم جدید است. این امر در دو مرحله انجام خواهد شد: شناسایی افرادی که بیشترین ریسک ابتلا را دارند و سپس شناسایی راههایی برای متوقف کردن مسیر بیماری؛ که هر دو نویدبخش بودهاند.
دانشمندان در حال حاضر از وجود گونههای ژنتیکی که ناقلان خود را مستعد به ابتلا به انواع خاصی از سرطان می کنند آگاه هستند؛ مانند ژن معیوب BRCA-1 که خطر ابتلا به سرطان سینه یا پروستات را افزایش میدهد. با اینحال، کمتر از نیمی از بیماران سرطانی عامل خطر شناخته شدهای دارند، و تنها برخی از سلولهای پیش سرطانی بدخیم میشوند.
هدف حل این سردرگمی است تا بتوان بیماران را خیلی زود، زمانی که درمان اثربخشتر است شناسایی کرد. این کار براساس بانکهای عظیم نمونههای بافت و همچنین توانایی مشاهده فعال و غیرفعال شدن ژنها در سلولهای زنده انجام میشود، که یک دهه پیش غیرممکن بود.
🆔@ScientificDialectics
💢هشدار مهم برای این روزهای سال!
گرمازدگی در کودکان چه علائمی دارد و چه باید کرد؟
کودکان سریع و شدیدتر از بزرگسالان دچار گرمازدگی میشوند، بنابراین باید خیلی مراقب علائم گرمازدگی در آنها باشید تا درصورت ابتلا بهسرعت اقدامات لازم را انجام دهید
گرما اثرات منفی شدیدی روی بدن و مغز کودکان از خود به جا میگذارد. اگر به این وضعیت توجه نشود، احتمال ابتلا به گرمازدگی یا سکته گرمایی بسیار افزایش مییابد که منجر به بیهوشی، نارسایی اندامها و حتی مرگ میشود. کودک هرچه کمسنتر باشد، بیشتر در خطر گرمازدگی قرار دارد.
علایم گرمازدگی در کودکان
وقتی بدن کودک بسیار گرم میشود و ظرف ۳۰ دقیقه خنک نمیشود او در معرض گرمازدگی قرار گرفته است. در اینگونه مواقع باید به علائم این بیماری بهخوبی توجه کنید:
* بیش از ۳۸ و کمتر از ۴۰ درجه سانتیگراد بودن دمای مرکزی بدن کودک
* تحریکپذیری
* خستگی، سرگیجه و ضعف شدید
* پوست مرطوب و سرد
* تشنگی شدید
* کاهش یا بیاشتهایی
* حالت تهوع، استفراغ یا اسهال
* عرقسوز شدید
* غش
* تنفس یا ضربان سریع قلب
* تعریق شدید
* گرفتگی عضلات در پا، شکم یا بازو
موارد فوق نشان میدهد که کودکتان در معرض گرمازدگی قرار گرفته و باید فورا بدن او را خنک کنید. درواقع فقط نیم ساعت فرصت دارید تا جلوی ابتلای کودک به گرمازدگی را بگیرید.
اما مشاهده علائم زیر نشان میدهد که کودکتان به گرمازدگی شدید مبتلا شده است و او را باید فورا به مراکز درمانی برسانید:
* بالا بودن دمای مرکزی بدن و رسیدن آن به بیش از ۴۰.۵ درجه سانتیگراد
* تهوع یا استفراغ
* گرگرفتگی پوست
* نبض یا تنفس سریع
* سردرد
* پوست گرم اما خشک
* عدم تعریق
* گیجی، هذیان یا لکنت زبان
* تشنج
* از دست دادن هوشیاری
علائم گرمازدگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما با توجه به علائم آن میتوانید از فاجعه پیشگیری کنید.
روشهای پیشگیری از گرمازدگی در کودکان
برای پیشگیری از گرمازدگی در کودکان، آنها را در ساعات گرم روز در فضای بسته یا مکانهای سایهدار نگهدارید. مراقب باشید کودک به اندازه کافی آب بنوشد و به نوزاد زیر ۶ ماه، شیر بیشتری داده شود. پوشیدن لباسهای خنک هم در فصل گرم و روزهای داغ بسیار مهم است.
درضمن هرگز و هرگز تحت هیچ شرایطی کودکانتان را در خودروی پارکشده رها نکنید، چراکه او را در خطر مرگ قرار میدهید.
درمان گرمازدگی کودکان
اگر کودکان دچار گرمازدگی شد، ابتدا او را به مکانی خنک ببرید. لباسهای اضافی او را درآورید تا دمای بدن کودک کمتر شود. چنانچه او هوشیار بود، به او جرعهجرعه آب یا نوشیدنیهای الکترولیتی بدهید. نوشیدنیهای الکترولینی حاوی مواد معدنی مهم مانند سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم هستند و آب و الکترولیتهای از دسترفته را جایگزین میکنند.
اما اگر گرمازدگی کودک شدید و در مرحله خطرناک بود، او را بهسرعت به مراکز درمانی برسانید.
✍️ نادیا زکالوند
https://www.unicef.org/eca/stories/why-heat-exhaustion-and-heat-stroke-happen-fast-children-and-what-do
🆔@ScientificDialectics
💢جنسن هوانگ: آمریکا باید تراشهها را خودش بسازد، نه چین
جنسن هوانگ، مدیرعامل شرکت انویدیا، در گفتوگویی با شبکه CNN تأکید کرد که آمریکا باید بهجای تکیه بر کشورهای دیگر، مانند تایوان و چین، تولید فناوریهای حیاتی مانند تراشهها را به داخل کشور بازگرداند. او همچنین نسبت به پیامدهای هوش مصنوعی بر مشاغل و جامعه هشدار داد
جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تراشههای هوش مصنوعی در جهان است، در مصاحبهای با فرید زکریا از شبکه CNN گفت آمریکا باید «بازصنعتیسازی» را جدی بگیرد و وابستگی خود به دیگر کشورها را کاهش دهد.
هوانگ با اشاره به تمرکز بیش از حد جهان بر تایوان، که محل کارخانه عظیم TSMC است، گفت: «ایجاد یک اکوسیستم تولیدی در آمریکا هم به نفع خود کشور است و هم وابستگی انحصاری به دیگر کشورها را کاهش میدهد.» به گفته او، این کار باعث ایجاد مشاغل پایدار برای کسانی میشود که الزامی به داشتن مدرک دکترای فیزیک ندارند و میتوانند با مهارتهای عملی وارد بازار کار شوند.
این اظهارات در حالی مطرح شده که دولت ترامپ با اعمال تعرفهها و محدودیتهای تجاری، سیاست بازگرداندن زنجیرههای تأمین فناوری به خاک آمریکا را پی گرفته است. هوانگ نیز از سرمایهگذاری صد میلیارد دلاری TSMC در آمریکا بهعنوان گام مهمی در این مسیر یاد کرد.
او در ادامه گفتوگو درباره نقش هوش مصنوعی در آینده بازار کار نیز اظهار نظر کرد و گفت: «همه شغلها تحت تأثیر قرار خواهند گرفت؛ برخی از بین میروند، برخی دیگر ایجاد میشوند. اما امیدوارم افزایش بهرهوری، منجر به بهبود زندگی عمومی شود.»
هوانگ با تأکید بر اینکه تمام مهندسان انویدیا موظف به استفاده از هوش مصنوعی در کار خود هستند، گفت این فناوری میتواند فرآیندهایی مانند طراحی تراشه و تحقیق دارویی را متحول کند. او همچنین اشاره کرد که در آینده نزدیک، شاهد استفاده از مدلهای بینایی-زبان-عمل (VLA) در رباتها خواهیم بود؛ رباتهایی که میتوانند کارهایی مانند برداشتن لیوان را از طریق پردازش زبان و تصویر انجام دهند.
با این حال، مدیرعامل انویدیا به چالشهای اخلاقی هوش مصنوعی نیز اشاره کرد. بهویژه درباره چتبات Grok که اخیراً بهدلیل پاسخهای نژادپرستانه خبرساز شده بود، گفت: «این مدل هنوز جوان است و نیاز به پالایش دارد. تنظیم دقیق و ایجاد محدودیتهای اخلاقی، زمانبر است.»
او در پایان تأکید کرد که هرچند هوش مصنوعی ممکن است آسیبهایی هم داشته باشد، اما در مجموع آیندهای «فوقالعاده مثبت» برای جامعه رقم خواهد زد، به شرطی که استانداردهای جهانی برای ایمنی و اخلاق در آن رعایت شود.
✍️ نگار علی
https://edition.cnn.com/2025/07/13/business/ai-huang-nviida-technology-manufacturing
🆔@ScientificDialectics
💢مدیرعامل انویدیا: اگر در حال حاضر ۲۰ ساله بودم، در این رشته دانشگاهی تحصیل میکردم
جنسن هوانگ، همبنیانگذار و مدیرعامل انویدیا، در سفر اخیرش به پکن گفت اگر امروز فارغالتحصیل میشد، بهجای مهندسی نرمافزار، علوم فیزیکی مانند فیزیک و شیمی را برای آیندهاش انتخاب میکرد؛ حوزهای که به باور او، موج بعدی انقلاب هوش مصنوعی در آن رقم خواهد خورد
جنسن هوانگ، مدیرعامل شرکت انویدیا، غول تراشهسازی جهان، در جریان سفر اخیر خود به پکن، در پاسخ به این پرسش که اگر امروز دانشآموزی ۲۲ ساله بود با همان جاهطلبی گذشته، چه مسیری را انتخاب میکرد، گفت: «اگر امروز فارغالتحصیل میشدم، بهجای علوم نرمافزار، علوم فیزیکی را انتخاب میکردم.»
او افزود که خودش در سن ۲۰ سالگی، دو سال زودتر از موعد از دانشگاه فارغالتحصیل شده است. هوانگ مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه ایالتی اورگن و مدرک کارشناسیارشدش را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. او در سال ۱۹۹۳ و تنها یک سال پس از اتمام تحصیلات، همراه با دو مهندس دیگر، شرکت انویدیا را در یکی از رستورانهای زنجیرهای دنیز در کالیفرنیا بنیانگذاری کرد.
در حالی که انویدیا اخیراً با عبور از ارزش بازار ۴ تریلیون دلار، عنوان ارزشمندترین شرکت جهان را از آن خود کرده، هوانگ در سخنان اخیر خود به تحولی جدید در مسیر هوش مصنوعی اشاره کرد: «موج بعدی، هوش مصنوعی فیزیکی است.»
او گفت در ۱۵ سال گذشته، هوش مصنوعی مسیرهای مختلفی را طی کرده است؛ از هوش ادراکی (Perception AI) در سالهای آغازین مانند پروژه AlexNet در ۲۰۱۲ که به درک بینایی رایانهای انجامید، تا هوش مولد (Generative AI) که به تولید متن، تصویر، کد و زبانهای مختلف رسید. حالا به گفته هوانگ، وارد عصر هوش استدلالی (Reasoning AI) شدهایم؛ جایی که هوش مصنوعی میتواند مسائل را تحلیل و شرایط جدید را شناسایی کند.
اما آینده در گرو هوش مصنوعیای است که قوانین فیزیک، نیروی اصطکاک، اینرسی و علت و معلول را بفهمد؛ تواناییهایی که به گفته هوانگ برای ساخت نسل جدیدی از رباتهای فیزیکی و کارخانههای رباتیک ضروری است. او تأکید کرد: «زمانی که هوش مصنوعی فیزیکی را در یک جسم فیزیکی مانند ربات پیادهسازی کنیم، به دنیای رباتیک وارد میشویم. این تحول برای ساخت کارخانههای نسل آینده که با کمبود شدید نیروی کار مواجه هستند، حیاتی خواهد بود.»
هوانگ همچنین اشاره کرد که این نسل از رباتها، با درک مفاهیمی مثل بقای شیء (object permanence) یا پیشبینی مسیر حرکت اجسام، میتوانند در صنایع تولیدی، لجستیک و خودرو تحولآفرین باشند.
https://www.cnbc.com/2025/07/18/nvidia-ceo-jensen-huang-study-field-computer-science-software-gpu-alexnet-generative-physical-ai-university.html
🆔@ScientificDialectics
💢تأثیر جنس پتو بر کیفیت خواب
استفاده از چه پتوهایی در تابستان توصیه میشود؟
اختلالات خواب در فصل تابستان به دلیل افزایش دما و تعریق، بهویژه در شب، شایع است. استفاده از پتوهای با جنسهای متنوع، از جمله نخی، بهعنوان راهکاری برای بهبود کیفیت خواب پیشنهاد میشود
خواب با پتو نخی یا بامبو در فصل تابستان با تنظیم دمای بدن و کاهش تعریق، کیفیت خواب را بهبود میبخشد. پتوهای ابریشمی، پشمی، و پلیاستر به دلیل محدودیتهای حرارتی، گزینههای کمکارآمدی در گرما هستند. انتخاب جنس مناسب و نگهداری صحیح، کلید بهبود کیفیت خواب است.
فواید پتوی نخی
پتوهای ساختهشده از الیاف طبیعی پنبه، به دلیل قابلیت تنفسپذیری بالا، تهویه هوا را بهبود میبخشند و رطوبت را جذب میکنند. بر اساس تحقیقات، این پتوها میتوانند دمای بدن را تا ۲ درجه سانتیگراد کاهش داده و تعریق را تا ۱۵ درصد کم کنند. این ویژگیها به حفظ ریتم شبانهروزی و افزایش فازهای عمیق خواب کمک میکنند.
جنسهای دیگر پتو چه تأثیری بر کیفیت خواب دارند؟
پتوهای ابریشمی: این پتوها به دلیل نرمی و سطح لغزنده، اصطکاک پوست را کاهش میدهند و دمای بدن را تا حدودی تنظیم میکنند. با این حال، قابلیت جذب رطوبت آنها کمتر است و ممکن است در دماهای بالا تعریق را افزایش دهند.
پتوهای پشمی: پشمینهها عایق حرارتی خوبی هستند، اما در تابستان به دلیل ضخامت، دمای بدن را بالا برده و خواب را مختل میکنند. مناسب دماهای سردترند.
پتوهای پلیاستر (مصنوعی): این پتوها ارزان و بادواماند، اما تنفسپذیری پایینی دارند و میتوانند تعریق و ناراحتی را در گرما افزایش دهند. استفاده از آنها در تابستان توصیه نمیشود.
پتوهای بامبو: این پتوها به دلیل خاصیت ضدباکتریایی و جذب رطوبت بالا، گزینهای مناسب برای تابستاناند و دما را تا ۱.۵ درجه کاهش میدهند، اگرچه قیمت بالاتری دارند.
انتخاب پتوی نخی یا بامبو با وزن ۲۰۰ تا ۳۰۰ گرم برای فصل تابستان توصیه میشود. شستوشوی هفتگی برای حفظ بهداشت ضروری است. از پتوهای سنگین یا مصنوعی در دماهای بالا اجتناب کنید تا از افزایش تعریق جلوگیری شود.
✍️ الهه جعفرزاده
منابع :
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/38627879/
https://www.sleepauthority.com/bedding-information/types-of-blankets/
🆔@ScientificDialectics
💢چه زمانی برای کار کردن خیلی گرم است؟ علائم استرس گرمایی چیست و چگونه باید خودمان را خنک کنیم؟
با موجهای گرمایی شدیدی که بطور پیاپی در اروپا دیده میشود، ضروری است که درک روشنی از خطرات گرمای شدید داشت، با علائم استرس گرمایی آشنا شد
از مزارع ایتالیا گرفته تا انبارهای آلمان و فراتر از آن، افزایش دمای هوا در تابستان خطرات جدی برای سلامتی کارگران در سراسر اروپا ایجاد میکند.
استرس گرمایی میتواند باعث خستگی، گرمازدگی و حتی مرگ شود و فشاری که به بدن برای خنک نگه داشتن خود وارد میشود، میتواند باعث مشکلات کلیوی، بیماریهای قلبی و مشکلات تنفسی شود و حتی سلامت روان را به خطر بیندازد.
اهمیت توجه به این خطرات، در جریان موجهای گرمای شدید اوایل تابستان امسال، زمانی که یک نظافتچی ۵۱ ساله در بارسلونا ساعاتی پس از پایان شیفت خود از حال رفت و درگذشت، بار دیگر برجسته شد.
برخلاف سایر خطرات زیستمحیطی برای سلامت کارگران مانند آلودگی هوا، هیچ قانون یکسانی درباره قرار گرفتن در معرض گرمای شدید برای کارگران در اتحادیه اروپا وجود ندارد و کشورهای عضو مجبورند قوانین خود را وضع کنند.
اما چه زمانی هوا واقعاً برای کار کردن خیلی گرم است و کارگران برای محافظت از سلامتی خود در جریان موج گرما چه کاری میتوانند انجام دهند؟
خطرات را درک کنید
دمای بالا تنها خطر برای سلامتی در جریان موج گرما نیست. برای بررسی خطرات گرمای شدید برای کارگران فعال، معمولا از شاخص دمای حباب مرطوب جهانی (WBGT) استفاده میشود که به کمک آن میتوان وضعیت گرما، رطوبت، باد و نور خورشید را در نظر گرفت.
به کمک دمای حباب مرطوب جهانی میتوان چهار سطح تهدید را ارزیابی کرد: کم، متوسط، زیاد و شدید.
بسته به منطقه، دمای بالای ۲۹ تا ۳۲ درجه سانتیگراد تهدیدی جدی برای سلامت کارگران محسوب میشود و خطر بیماری ناشی از گرما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
گرمای شدید برای افرادی که در مشاغل طاقتفرسا در فضای باز کار میکنند، مانند کارگران ساختمانی، کارگران کشاورزی و خدمات اورژانس، خطرناکتر است.
اما مطابق با آیین نامه EU-OSHA، کارمندان داخلی از جمله کسانی که در دفاتر کار میکنند نیز ممکن است با خطراتی روبرو شوند، به خصوص اگر در ساختمانهایس با سیستم سرمایش یا تهویه ضعیف کار میکنند.
طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، گرمای شدید در سطح جهان سالانه نزدیک به ۱۹ هزار کارگر را میکشد و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۰ شاهد افزایش ۴۲ درصدی مرگ و میر ناشی از گرمای شدید در محل کار بوده است.
توجه و اقدام کنید
آلساندرو ماریناچیو، مدیر تحقیقات واحد اپیدمیولوژی شغلی و محیطی در موسسه ملی بیمه حوادث در محل کار (INAIL) در ایتالیا، هشدار میدهد که بسیاری از مردم ممکن است متوجه نشوند که در معرض خطر استرس گرمایی هستند، به خصوص اگر جوان و از نظر جسمی سالم باشند.
او به یورونیوز میگوید: «متاسفانه اطلاع رسانی کافی درباره قرار گرفتن در معرض دمای شدید در محیط و خطرات آن برای سلامت کارگران وجود ندارد.»
تیم او روشهایی را برای ترسیم سطوح خطر روزانه برای کارگران در ایتالیا، بسته به میزان فشار جسمی کار آنها و اینکه آیا در آفتاب یا سایه کار میکنند، طراحی کردند و کارشناسان بهداشت میگویند که کارگران باید به علائم جسمی خود نیز توجه کنند.
ایگناسیو دورسته، مشاور ارشد کنفدراسیون اتحادیه کارگری اروپا (ETUC) که نماینده گروههای کارگری است، نیز میگوید: «کارگران باید به عواملی مانند سرگیجه، خستگی، سردرد، حالت تهوع، گرفتگی عضلات، غش و گیجی توجه داشته باشند.»
اگر علائم استرس گرمایی را احساس میکنید، کار را متوقف کنید، آب بنوشید، لباسهای غیرضروری را درآورید و در یک منطقه خنک و سایهدار بنشینید. اگر نمیتوانید ظرف ۳۰ دقیقه خنک شوید، با اورژانس پزشکی تماس بگیرید.
https://www.euronews.com/health/2025/07/19/when-is-it-too-hot-to-work-know-the-signs-of-heat-stress-your-working-rights-and-how-to-co
🆔@ScientificDialectics
💢فقر دانشجویی در بریتانیا به سطح بحرانی رسید؛ درخواست نمایندگان برای درآمد حداقلی دانشجویی
گروهی از نمایندگان پارلمان بریتانیا خواستار تعیین یک «حداقل درآمد دانشجویی» متناسب با دستمزد زندگی و افزایش سالانه کمکهزینهها بر اساس نرخ تورم شدهاند. این اقدام برای مقابله با «سطح بحرانی فقر دانشجویی» پیشنهاد شده که به گفته آنان، نتیجه دههها سیاستهای ناموفق در تأمین مالی آموزش عالی است.
بر اساس گزارشی از مؤسسه سیاستگذاری آموزش عالی و دانشگاه لافبورو، دانشجویان برای پوشش هزینههای زندگی به ۳۶۶ پوند در هفته نیاز دارند. همچنین نمایندگان خواستار بازگرداندن کمکهزینههای بلاعوض و اصلاح ساختار بازپرداخت وامها به صورت پلهای شدهاند. به گفته دانشجویان، مشکلات مالی باعث شده بسیاری نتوانند در فعالیتهای جانبی مشارکت کنند و سلامت روانی آنان نیز آسیب دیده است.
✍️ رابین
https://www.timeshighereducation.com/news/minimum-student-income-needed-combat-crisis-poverty-levels
🆔@ScientificDialectics
در اوج جنگ سرد، با انگیزۀ احساس مسئولیت مشترک، دانشمندان شوروی و غربی به تبادل نظر ادامه دادند، از طریق ابتکارات فردی که سیاستهای تقابل دولتهایشان را به چالش میکشید. این تعهد زمینهساز توافقات مهمی میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی شد که هدف آنها عدم گسترش، کنترل و کاهش تسلیحات هستهای بود. این توافقات، دست کم برای مدتی، چشمانداز وقوع فاجعهای هستهای را به تعویق انداختند و از پایان جنگ سرد تاکنون شمار کلاهکهای هستهای را بیش از ۸۰٪ کاهش دادهاند(۲).
از جمله سازمانهایی که نقش تعیینکنندهای در این حوزه ایفا کردند، «جنبش پاگواش»(Pugwash) است که در سال ۱۹۵۷ تأسیس شد و از جمله بنیانگذاران آن فیزیکدان لهستانی، یوزف روتبلات (تنها عضو پروژۀ منهتن که به دلیل اختلافات بنیادی آن را ترک کرد) و ریاضیدان و فیلسوف بریتانیایی، برتراند راسل(۳) بودند. منشور این جنبش برگرفته از بیانیهای است که به «مانیفست راسل-آینشتاین» مشهور است. این بیانیه در سال ۱۹۵۵ توسط راسل نوشته و توسط ده تن از اندیشمندان و دانشمندان برجسته از جمله آلبرت آینشتاین، فردریک ژولیو-کوری، ماکس بورن و هیدکی یوکاوا امضا شد. این مانیفست از ارزیابی خطر سلاحهای هستهای و جستجوی راهحلهای مسالمتآمیز برای مناقشات بینالمللی حمایت میکند. راسل در سال ۱۹۶۱ و در سن ۸۹ سالگی به سبب مواضع خود بازداشت شد.
امروزه بشریت بار دیگر راه منازعات را در پیش گرفته است. غرب که از توهم تسلط نهایی ایالات متحده بر جهان محروم شده - توهمی که در پی انحلال اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود -، شکوه اقتصادی خود را از دست داده و اکنون بیمناک از دست دادن نفوذ سیاسیاش در سطح جهانی است. واکنش آنها چیست؟ تکیه بر برتری نظامی خود، که همچنان دست نخورده باقی مانده است. در سال ۲۰۱۹، واشینگتن از پیمان نیروهای هستهای میانبرد (FNI) خارج شد؛ پیمانی که یکی از پایههای ثبات در اروپا محسوب میشد. سپس اعلام کرد قصد دارد موشکهایی را مستقر کند که قادر به حمل کلاهکهای هستهای و رسیدن به مسکو هستند، کاری که پیمان FNI به صراحت ممنوع کرده بود.
چنین وضعیتی نمیتوانست حوزه علمی را از تأثیرات خود مصون نگه دارد، جایی که همکاریهای بینالمللی اکنون با موانع روبرو شده است. ایالات متحده در صدور ویزا برای دانشجویان و دانشمندان چینی سختگیری میکند و برخی دانشگاهها، مانند دانشگاههای فلوریدا، به طور کامل از پذیرش آنها خودداری کردهاند. از سوی دیگر، CERN در سال ۲۰۲۴ همکاری خود با روسیه و بلاروس را به درخواست کشورهای سابق بلوک شوروی که به ویژه نسبت به مسکو خصومت دارند، متوقف کرد. غرب نیز هرگونه تبادل علمی با چین را در حوزههای استراتژیک ممنوع کرده است، با این امید (واهی) که بتواند توسعه اقتصادی و نظامی چین را به تأخیر اندازد. این تصمیمها نه تنها برخلاف منافع بشریت هستند، بلکه با عقلانیت علمی ابتدائی نیز ناسازگارند. این انتخابها به پژوهشگران یادآوری میکنند که بیطرفی وجود ندارد.
شمار قابل توجهی از متخصصان فیزیک فضا و زمان توانسته بودند خود را قانع کنند که نظریۀ نسبیت آینشتاین، که اساس این حوزۀ تحقیق است، «بیش از حد زیبا» است که بتواند برای کشتار به کار رود. نویسندۀ این سطور نیز یکی از آنها بود... اما آنها اشتباه میکردند: پرتابههای مدرن با سیستمهای ماهوارهای هدایت میشوند که از همین نظریه برای حفظ امتیازات بخش کوچکی از بشریت به خدمت گرفته شدهاند.
در واقع، دانش هرگز از واقعیت جدا نیست؛ دانش تنها در چارچوب شبکهای از مناسبات سیاسی وجود دارد. نادیده گرفتن این امر یعنی وارد شدن به بازیای که در خدمت قدرت است. برای دانشمندان نیز انکار مسئولیتشان نوعی ریاکاری راحت به شمار میرود. مسئله کنار گذاشتن پژوهش و کشفیات نیست، بلکه پذیرش بر عهده داشتن تعهد سیاسی خود و به اشتراک گذاشتن دانش و عمومی کردن آن است. به بیان دیگر، باید با استفاده از دانش در جهت تمرکز قدرت در دست عدهای معدود، مخالفت کرد.
علم تنها کسب و جمعآوری اطلاعات نیست. همچنین محدود به انجام مجموعهای از مشاهدات و ارائه سلسلهای از نظریهها برای توضیح و پیشبینی نتایج اندازهگیریها نیست. علم بسیار فراتر از اینهاست؛ تلاشی مداوم برای درک بهتر و معنادارتر جهان است؛ بازنگری مفاهیمی که برای فهم آن به کار میبریم. علم به ما میآموزد، برای مثال، که ما ریشههای مشترکی با سنجاقکها داریم، که زمان بسته به مکان با سرعتهای متفاوتی میگذرد، و بشریت تنها ساکن سنگریزهای است که در فضا حرکت میکند… تغییراتی در دیدگاه که اساساً ما را متحول میسازد.
💢نجوم در آیینه تدفین: رازهای آسمانی در قبرهای باستانی مصر
مطالعهای بر روی بیش از ۵۰۰ قبر باستانی در مصر نشان داده است که پایههای دین فرعونی از آیینهای تدفین در جوامع روستایی سرچشمه گرفتهاند، و این باور قدیمی را که سنتهای مقدس از سوی شاهان و کاهنان به مردم تحمیل شده است، به چالش کشیده است
به گزارش دیالکتیک علمی ، به نقل از مجله باستان شناسی ، این تحقیق که در ژورنال “روش و نظریه باستانشناسی” منتشر شده، گورستان اَدائیمه در دره نیل در جنوب مصر را بررسی کرده است. این گورستان در فاصله زمانی ۳۳۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد مورد استفاده قرار میگرفت — قرنها پیش از ساخت اهرام بزرگ.
گروه بینالمللی به سرپرستی آملین آلکوف(Ameline Alcouffe) از دانشگاه تولوز(University of Toulouse) دریافت که آیینهای تدفینی محلی، شامل تنظیمات نجومی و مناسک نمادین، بهتدریج به عناصر اصلی دین دولتی تبدیل شدند.
تدفینهای نجومی و مثله کردن مقدس
قابل توجهترین کشف، قبر S166 بود که بقایای دختری نوجوان در آن قرار داشت. بازوی چپ او بهطور آیینی بریده شده و روی سینهاش گذاشته شده بود. قبر او دقیقاً به سمت غروب خورشید در زمان انقلاب زمستانی جهتگیری شده بود، در حالی که تابوتش با طلوع هِلیکال (طلوع بامدادی) ستاره شباهنگ — درخشانترین ستاره آسمان — هماهنگ بود. طلوع این ستاره بهطور سنتی آغاز سیلاب سالانه نیل را نوید میداد.
بر اساس تحقیقات دانشگاه شیکاگو در زمینه نجوم مصر باستان، مصریان معتقد بودند:
«سیلاب نیل ناشی از اشکهایی بود که ایزیس پس از قتل همسرش اُزیریس به دست برادرش سِت میریخت. سپدِت — که ما آن را با نام سیریوس میشناسیم — تجسم ایزیس در آسمان بود.»
«وقتی دولت شکل گرفت، دینی را از نو نیافرید. بلکه این آیینهای دیرینه را جذب کرد و آنها را در روایتهای سلطنتی بازآفرینی کرد، و حافظه مردمی و سوگواری را به ابزار قدرت متمرکز بدل ساخت.»