#آیههاینور
🌸🍃
🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ
لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلهِ جُنُودُ
السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان
نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند؛
لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست،
و خداوند دانا و حكيم است.
🌸 سوره فتح ، آیه ۴
🍃
🌸🍃
@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
5⃣4⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹نکات سوره نمل از تفسیر عبدالعلی بازرگان
نمل : ۴۷
قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
گفتند: ما اين سرنوشت شوم [=مشکلات و نابسامانيهای پيش آمده در جامعه] را ناشی از تو و پیروانت ميدانيم ۶۳
[که با ادعای رسالتت موجب اين دو دستگيها شدهای]. گفت: سرنوشت [نيک و بد] شما نزد خداست [=مطابق نظامات و قوانين او رقم ميخورد]، بلکه شما مردمی تحت آزمون هستيد [=اين مشکلات امتحان شماست].
__
۶۳- «تطیّر» باب تفعّل طير [پرنده] است. اعرابِ جاهليت به فال و جادو و بختآزمائی و سعد و نحس اشخاص و اوقات بسيار باور داشتند و برای تصميمگيری در ترديدها، پرنده دستآموزی را به هوا ميفرستادند. اگر در بازگشت بر شانه راست مينشست، بر آن کار اقدام ميکردند و اگر بر شانه چپ مينشست، آن را به فال بد ميگرفتند. به تدريج پرنده به هوا انداختن [تطیّر] معنای سرنوشت يا شومی آن را يافت. معاصرين صالح، مشکلات اجتماعی پيش آمده از عملکرد منحرفانه خويش را با فرافکنی خودفريبانهای به حساب صالح و نظريات موحّدانهاش ميگذاشتند.
آيات ۱۸ (۳۶:۱۸) و ۱۹ سوره ياسين نيز همين فرافکنی را از ناحية مردمانی ديگر نسبت به رسولان الهی نشان ميدهد.
نمل : ۴۸
وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ
و در آن شهر نُه گروه بودند ۶۴
که يکسره به تباهی ميپرداختند و هيچ اصلاحی نميکردند [=هرگز نقش مفيد و مثبتی نداشتند].
__
۶۴- «رهط» به تيرهها و طائفههای درونی يک شهر و قبيله گفته ميشود که معمولا به سرسلسله و خانواده معينی ختم ميشدند. در روزگار ما عنوانهاي: باند، دسته و گَنگ قابل فهمتر است، باند تبهکاران و دسته اراذل و اوباش و چاقوکشانی که معمولا در خدمت منافع قدرتمندان حاکم و مزدور آنان برای ساکت کردن مخالفين قرار ميگيرند. عدد ده در قرآن معنای سمبليک «تمام» دارد. آيا ذکر نُه دسته بودن آنان نشانی از نقصان ندارد؟ [والله اعلم]
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_44
❇️یکی از علل و اهداف تاكيد به #انفاق تعديل ثروتها و كم كردن فاصله طبقاتی است.
💠مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (۲۶۱/بقره)
🌱مثل كسانی كه اموال خود را در راه خدا انفاق میكنند، همانند بذری است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه يكصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر كس بخواهد (و شايستگی داشته باشد،) دو يا چند برابر میكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسيع و (به همه چيز) داناست.
🔹غرض اين بوده كه بدينوسيله طبقات پائين را كه نمیتوانند بدون كمك مالی از ناحيه ديگران حوائج زندگی خود را برآورند- مورد حمايت قرار داده تا سطح زندگيشان را بالا ببرند، تا افق زندگی طبقات مختلف را به هم نزديك ساخته و اختلاف ميان آنها را از جهت ثروت و نعمات مادی كم كند.
🔹و از سوی ديگر توانگران و طبقه مرفه جامعه را از تظاهر به ثروت يعنی از تجمل و آرايش مظاهر زندگی، از خانه و لباس و ماشين و غيره نهی فرموده و از مخارجی كه در نظر عموم مردم غير معمولی است و طبقه متوسط جامعه تحمل ديدن آن گونه خرجها را ندارد (تحت عنوان) نهی از اسراف و تبذير و امثال آن، جلوگيری نموده است.
🔹و غرض از اينها ايجاد يك زندگی متوسطی است كه فاصله طبقاتی در آن فاحش و بيش از اندازه نباشد، تا در نتيجه، ناموس وحدت و همبستگی زنده گشته، خواستهای متضاد و كينههای دل و انگيزههای دشمنی بميرند.
🔹چون هدف #قرآن اين است كه زندگی بشر را در شؤون مختلفش نظام ببخشد، و طوری تربيتش دهد كه سعادت انسان را در دنيا و آخرت تضمين نمايد و بشر در سايه اين نظام در معارفی حق و خالی از خرافه زندگی كند، زندگی همه در جامعهای باشد كه جو فضائل اخلاق حاكم بر آن باشد و در نتيجه در عيشی پاك از آنچه خدا ارزانيش داشته استفاده كند، و دادههای خدا برايش نعمت باشد، نه عذاب و بلا، و در چنين جوی، نواقص و مصائب مادی را برطرف كند.
👈و چنين چيزی حاصل نمیشود مگر در محيطی پاك كه زندگی نوع، در پاكی و خوشی و صفا شبيه به هم باشد، و چنين محيطی هم درست نمیشود مگر به اصلاح حال نوع، به اينكه حوائج زندگی تامين گردد، و اين نيز بطور كامل حاصل نمیشود مگر به اصلاح جهات مالی و #تعديل_ثروتها، و به كار انداختن اندوختهها، و راه حصول اين مقصود، انفاق افراد- از اندوختهها و ما زاد آنچه با كد يمين و عرق جبين تحصيل كردهاند- میباشد، چون مؤمنين همه برادر يكديگرند، و زمين و اموال زمين هم از آن يكی است، و او خدای عز و جل است.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
💐🌹عرضه کتاب «آشنایی با #مفسران و #قرآنپژوهان معاصر» همزمان با #نمايشگاه کتاب
🔸🔹در اين كتاب ميتوانيد با مطالعه خلاصه تحقیق انديشوران در چند صفحه ، با مبانی و مهمترین نظرات مفسرین زیر اشنا شوید:
🔻ملاحسین واعظ کاشفی،
🔻سید قطب،
🔻امام موسی صدر،
🔻فضلالرحمان،
🔻محمد طاهر بنعاشور،
🔻شیخ محمد عبده،
🔻آیتالله طالقانی،
🔻علامه طباطبائی،
🔻علامه محمدحسین فضلالله،
🔻آیتالله سیدکمال حیدری،
🔻 آیتالله هاشمی رفسنجانی،
🔻آیتالله معرفت،
🌷این کتاب در 580 صفحه به همت #انجمن_مطالعات_قرآني، در قطع رقعی منتشرشده است.
علاقمندان ميتوانند انرا از لينك زير و با #تخفیف به قیمت سال گذشته سفارش دهند.
https://idpay.ir/quranpuyan/shop/600797
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_43
❇️تاریخچه #بتپرستى
💠أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ "258/بقره"
🌱آیا ندیدى (و آگاهى ندارى از) کسى [= نمرود ]که بر اثر (غرور ناشى از) حکومتى که خدا به او داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه و گفتگو کرد؟ و هنگامى که ابراهیم گفت: «خداى من آن کسى است که زنده مى کند و مى میراند.» گفت: «من نیز زنده مى کنم و مى میرانم.» (و دستور داد دو زندانى را حاضر کردند، فرمان آزادى یکى و قتل دیگرى را داد.) ابراهیم گفت: «خداوند، خورشید را از مشرق مى آورد. (اگر راست مى گویى) تو آن را از مغرب بیاور!» به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمى کند.
🔷براى بت پرستى به زحمت مى توان تاریخچه اى نشان داد و آغاز آن را تعیین نمود، بلکه از قدیم ترین ایامى که امروز از آن آگاهى داریم این موضوع در میان افراد بشر که داراى افکارى منحط و در سطح پایین بوده اند، وجود داشته است.
🔷در حقیقت بت پرستى، یک نوع تحریف در عقیده خداپرستى است، همان عقیده اى که جزء فطرت و سرشت انسان است، و از آنجا که این سرشت همیشه در انسان بوده، تحریف آن در میان افراد منحط نیز همیشه وجود داشته است.
و لذا مى توان گفت: تاریخ بت پرستى با تاریخ پیدایش انسان، تقریباً همراه بوده است.
توضیح این که:
انسان به مقتضاى سرشت و خلقت خویش، متوجه نیروى ما فوق طبیعت بوده است، این سرشت، با استدلال هاى روشنى از نظام هستى که نشان دهنده وجود یک مبدأ عالم و قادر بوده است، تأیید مى شده و انسان از این دو طریق (سرشت و عقل) همیشه کم و بیش با آن مبدأ هستى آشنائى داشته است.
🔷ولى همان طور که اگر احساس گرسنگى در وجود کودک به موقع، رهبرى نشود و غذاى سالم در اختیار او قرار نگیرد، کودک دست خود را به چیزهائى مانند خاک دراز مى کند و کم کم به آن خو مى گیرد، و سلامت خود را از دست مى دهد، انسان نیز اگر در مسیر فطرت و عقل، از نظر خداجوئى رهبرى نشود، رو به خدایان ساختگى و انواع بت ها کرده و در برابر آنها سر تعظیم فرود مى آورد، و صفات خدائى را براى آنها قائل مى شود.
🔷از یک سو احتیاج به تذکر ندارد که افراد کوته بین و سفیه سعى دارند همه چیز را در قالب حسى ببینند و اساساً فکر آنها از منطقه محسوسات گام بیرون نگذاشته، به همین دلیل، پرستش خداى نادیده براى آنها مشکل و سنگین است و میل دارند خداى خود را در یک قالب حسى بریزند، این جهل و بى خبرى هنگامى که با سرشت خداپرستى آمیخته شد، به شکل بت پرستى و خداى حسى خودنمائى مى کند.
🔷از سوى دیگر، گفته مى شود: اقوام پیشین روى احترام خاصى که براى پیامبران و بزرگان مذهب قائل بودند بعد از وفات آنها مجسمه هاى یادبود آنها را مى ساختند و روح قهرمان سازى که در افراد ضعیف و کم فکر است، آنها را وادار مى کرد که براى آن بزرگان و سپس براى مجسمه هاى آنها مقامات و نفوذ فوق العاده اى قائل شوند و آنها را به سرحدّ الوهیت برسانند و این خود، سرچشمه دیگرى براى بت پرستى بود.
🔷 یکى دیگر از سرچشمه هاى بت پرستى این بود که: یک سلسله از موجودات که منشأ برکات و فوائدى در زندگى انسان بودند مانند: ماه و خورشید و آتش و آب توجه او را به خود جلب مى کردند، آنها به عنوان قدردانى در برابر این منابع سر تعظیم فرود مى آورند بدون این که افق فکر خود را وسیع تر سازند و سبب نخستین و آفریدگار جهان را در ماوراى آنها ببینند، این احترامات عظیم با گذشت زمان شکل بت پرستى به خود گرفت.
👈 البته ریشه همه اشکال بت پرستى یک چیز است و آن انحطاط فکرى و جهل و نادانى بشر و عدم رهبرى صحیح او در مسائل خداجوئى و خداشناسى است که با تعلیم و تربیت و راهنمائى انبیاء به خوبى قابل پیشگیرى مى باشد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_بقره آیات 257 تا 259
📄#صفحه_43
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#كرامتانساني، ذاتي يا اكتسابي،
تفاوتها و آثار.
🛑قسمت سيزدهم :
#چالشهاي كرامت ذاتي انسان
2⃣-اوصاف دوگانه انسان و تقابل آن با كرامت ذاتي
⁉دومين چالش كرامت ذاتي انسان، اوصاف #مذمتآميز انسان است؛ يعني چگونه ممكن است انسان هم كرامت ذاتي داشته باشد و از ديگر سو، مورد #سرزنش و تحقير قرار گيرد. اين تعارض در قالب نظرياتي چند، مطرح شده كه به شرح ذيل عنوان ميشود:
↩️ .نظريه اول: تكريم، ناظر به روح الهي انسان و تحقير، ناظر به طبيعت انسان اين نظريه بر اين اصل، استوار است كه انسان داراي دو جنبة وجودي است؛ «نفي امتياز به عالم طبيعت برميگردد كه در مرحلة نخست، حيوانِ ضعيفي بيش نيست كه در اصلِ جوهريتِ نفس
با ديگر حيوانات مشترك است» (موسوي خميني، 1389 ،ج10 ،ص68 ) يعني «همة فضائل انساني به فطرت و
همة رذايل به طبيعت بازميگردد» (جوادي آملي،1390 ،ص20 )
👈مفهوم اين رأي، اين است كه انسان به گونه اي آفريده شده كه همانگونه كه تمايل ذاتي به بديها دارد، تمايل به خوبيها هم دارد، پاكي فطرت انسان، بخشي از ابعاد وجودي انسان است. اصالتاً اوصاف سرزنش آميز، در خلقتو طبيعت اوّليّة انسان وجود ندارد؛ بلكه عدم توجّه و تبعيت از فطرت و شريعت الهي، اينِ اوصاف ناپسند را در انسان، عارض و تقويت ميكند؛ مثلاً «ناشكري و ناسپاسي»: در اثر غفلت از ياد خدا و نعمتهاي بيشمار خداوند براي انسان ايجاد ميشود كه نتيجتاً، انسان، مستحق سرزنش ميشود.
↩️نظريه دوم: #تكريم تمامي صفات و غرايز انساني
تمام نكوهشها، در واقع، مدح در قالب ذمّ است؛ تمام صفات و غرايز انسان، في حدّ نفسه خير است و لازمة كمال و حيات انسان. علاّمه طباطبائي ميگويد: «حرص كه ذاتي انساني است به خودي خود از رذائل اخلاقي نيست. وقتي بد ميشود كه انسان آن را درست تدبير نكند. هر صفت نفساني اگر در حدّ اعتدال نگه داشته شود، فضيلت است و اگر به طرف افراط و تفريط
منحرف گردد، رذيله است» ( طباطبائي، 1417 ،ج20 ،ص13 .)
👈فخر رازي ميگويد: انسان، آفريده خداست و خداوند، فعل خود را مذمّت نميكند؛ دليل ادعاي او اين است كه اگر انسان ذاتاً «هلوع» آفريده شده بود، هيچ انساني قادر بر ترك آن نبود؛ لذا مذمت، به دليل آن است كه انسان، اين صفتِ حرص شديد را به جاي اينكه در كسب
خوشبختي خود و رضاي خداوند صرف كند، در تحصيل امور زودگذر دنيا هزينه ميكند (فخررازي1420 ،ج30 ،ص644 .)
👈به نظر ميرسد اوصاف منفي انسان، از آن نظر كه انسان آن را در غير مسير صحيح خود بكار ميگيرد،حالت سرزنش پيدا ميكند. بنابراين اين نظريه، تقابلي با #كرامت_ذاتي_انسان ندارد
📃برگرفته از مقاله #کرامت_ذاتی انسان در قرآن کریم و چالش های فراروی آن
🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی
💫ادامه دارد
http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_25
❇️#نيازهای_طبيعی بشر، گاهی زمينهای برای #انحراف و تسلّط #شيطان است.
💠يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
🌱ای مردم، از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است، بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید؛ که او برای شما دشمنی آشکار است.
بقره - ۱۶۸
👈چند نکته از این آیه استنباط میشود:
🔹اول اينكه حكم میكند به حليت عموم تصرفات، مگر هر تصرفی كه در كلامی ديگر از آن نهی شده باشد، چون خدای سبحان اين حق را دارد كه از ميان چيزهايی كه اجازه تصرف داده، يكی يا چند چيز را ممنوع اعلام بدارد (پس آيه شريفه يك قاعده كلی دست داد و آن اين بود كه هر جا شك كرديم آيا خوردن فلان چيز و يا تصرف در فلان چيز جائز است يا نه به اين آيه تمسك جوييم و بگوئيم غير از چند چيزی كه در دليل جداگانه حرام شده، همه چيز حلال و طيب است).
🔹دوم اينكه خودداری و امتناع از خوردن و يا تصرف كردن در چيزی كه دليلی علمی بر منع از آن نرسيده، خود تشريع و حرام است.
🔹سوم اينكه مراد از پيروی خطوات شيطان اين است كه بنده خدا بچيزی تعبد كند و آن را عبادت و اطاعت خدا قرار دهد كه خدای تعالی هيچ اجازهای در خصوص آن نداده باشد، چون خدای تعالی هيچ مشی و روشی را منع نكرده، مگر آن روشی را كه آدمی در رفتن بر طبق آن پای خود بجای پای شيطان بگذارد و راه رفتن خود را مطابق راه رفتن شيطان كند، در اينصورت است كه روش او پيروی گامهای شيطان ميشود.
👈از اينجا اين نكته بدست میآيد: كه عموم تعليل يعنی جمله (بخاطر اينكه او تنها شما را به سوء و فحشاء و سخن بدون علم امر میكند)، هر چند كه عمل به غير علم را مانند ترك و امتناع بدون علم شامل ميشود و ليكن در خطاب آيه مورد نظر نيست، چون پيروی گامهای شيطان نيست، هر چند كه پيروی شيطان هست.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_بقره آیات 265 تا 269
📄#صفحه_45
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
❇️ #حقوق_شهروندی در منظر فقهي آیتالله سیستانی
🛑قسمت ششم :
↩️4 ـ #حق_اداره #شایسته_کشور.
👈از دیگر حقوق شهروندان این است که، #مسئولان و کارگزاران دولتی بر اساس اموری چون؛ قانونمداری، #شایستهسالاری، کارآمدی، پاسخگویی و شفافیت به اداره امور کشور بپردازند.
↩️الف ـ #حق_اصلاحات
هنگامی کشور به شکل مناسب اداره میشود که ساختار سیاسی و سیستم اداری آن اصلاح شده باشد، از اینرو آیتالله سیستانی، معتقد است مطالبه اصلاحات از حقوق شهروندان است.
🔻و اصلاحات را نبرد سرنوشتسازی میداند که به فساد و ناکارآمدی دولت در اداره امور کشور پایان میدهد،
و باور دارد اصلاحات ضرورتی اجتنابناپذیر است و باید به انتخاب همه مردم واگذار گردد.
ایشان حضور گسترده و فراگیر مردم را ابزاری کارآمد برای فشار بر حکمرانان در راستای اصلاحات واقعی در مدیریت کشور میداند
🔻و ضمن پشتیبانی و حمایت از مطالبات بر حق اصلاحطلبان تأکید میکند بین فرزندان عراق که خواهان اصلاح هستند 🔻علیرغم اختلاف دیدگاههای آنان هیچگونه تفاوتی قائل نیست
و به مسئولان هشدار میدهد که کاهش فشار شهروندان برای اصلاحات بهمعنای فراموشی و انصراف نیست، و اگر به خواست مردم عمل نشود آنان پس از مدتی دوباره و با قدرت و گستره بیشتری باز خواهند گشت
↩️ب ـ حق #مبارزه_با_فساد
یکی از مؤلفههای اداره شایسته کشور، کاهش شاخصهای فساد است،
👈 از همینرو آیتالله سیستانی ضمن هشدار نسبت به خطرات ناشی از افزایش #فساد_مالی و اداری، مهمترین خواست اصلاحی همه شهروندان عراقی را مبارزه با فساد دانسته و به مسئولان کشور مبارزه جدی با فساد را گوشزد کرده
🔻و مسئولیت مبارزه با فساد، پیگرد #مفسدان و بازپسگیری اموال ملت از آنان را بر عهده قوه قضائیه و نهادهای نظارتی دانسته است.
💫ادامه دارد
🖥🖌محمدهادی زاهد غروی، برگرفته از سايت دين انلاين
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_44
❇️ادب #انفاق و مواجهه با #سائل
💠قَـوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ (بقره:263)
🌱گفتاري به نيكويي شناخته شده [مطابق عُرف نيكوي زمانه] و گذشت [از گفتار يا رفتار نسنجيده ديگران] بهتر از صدقهاي است كه در پي آن آزاري [=مِنَّتي يا برملا كردني] باشد و خداوند بينياز بردبار است.
🔹تقاضاي مستمندان ممكن است موجب آزردگي كسي كه از او درخواست شده گردد و پاسخي سرد و نوميد كننده بدهد.
▪️اولين توصية اين آيه به كساني است كه ندارند، يا نميخواهند بدهند. در اين صورت بهتر است با حفظ حرمت متقاضي سخني پسنديده بگويند.
در آية 28 سورة اسراء (17:28) نيز در چنين مواردي توصيه به وعده اميدوار كننده دادن، در صورت فراهم شدن امكانات، كرده است.
▪️توصية دوم «مَغْفِرَهٌ» [گذشت] است.
🔹ممكن است سوء رفتار درخواست كننده عاملي براي امتناع از كمك به او گردد، اما اگر انفاق به قصد قربت باشد، اهميتي ندارد كه چه رفتاري با ما داشته است. اين كار براي رضايت خداست و چه بهتر كه به نيروي تقوا آن را خالص گردانيم.
🔹نكتة ديگر، انتظار تشكر و تقدير از كسي است كه انفاقي به او كردهايم، اين نيز خلاف اخلاص در عمل و نوعي شرك در خودبيني است. بدتر آن كه اگر گيرنده قدر ناشناسي كرد و كمك ما را ناديده گرفت يا حرفي زد و كاري كرد كه نميپسنديم، با تفرعن و زخم زبان تحقيرش كنيم.
👈رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
اگر سائلى نزد شما آمد، به يكى از اين دو روش عمل كنيد؛ «بذل يسير او رد جميل» «.تفسير قرطبى ونمونه، ذيل آيه.»
يا چيزى كه در توان داريد به او عطا كنيد، يا به طرز شايستهاى او را ردّ نماييد.
همچنين فرمود:
👈اگر با مال نمىتوانيد به مردم رسيدگى كنيد، با اخلاق برسيد. «تفسيركاشف، ج 1، ص 272.»
🔹آبرو و شخصيّت فقير، با ارزشتر از حفظ شكم فقير است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ ... خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
🔹فقير را با محبّت و دلسوزى به كار مفيدى كه زندگى او را تأمين كند، راهنمايى كنيد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
🔹انفاق بايد همراه با اخلاق باشد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ ... خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
🔹گفتگوى خوش با فقير، موجب تسكين او و عامل رشد انسان است، در حالى كه صدقه با منّت، هيچكدام را بهمراه ندارد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ ... خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
🔹اگر فقيرى بخاطر فشار وتنگدستى، ناروايى گفت او را ببخشيد. «مَغْفِرَةٌ»
📚تفاسیر نور و بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_بقره آیات 260 تا 264
📄#صفحه_44
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
❇️ #حقوق_شهروندی در منظر فقهي آیتالله سیستانی
🛑قسمت پنجم:
↩️3 ـ #حق_تجمع و #راهپیمایی
یکی دیگر از حقوق اساسی شهروندان این است که با آزادی و رعایت قانون و همچنین با برخورداری از امنیت کامل نسبت به تشکیل راهپیمایی و شرکت در آن اقدام کنند.
🔸آیتالله سیستانی نسبت به این حق تأکید ویژهای دارد و معتقد است شرکت در راهپیماییهای مسالمتآمیز #حق_هرشهروند است.که از طریق آن دیدگاه خود را بیان و حقوق خود را مطالبه کند
👈ایشان به نیروهای امنیتی یادآور میشود که برپایی راهپیمایی مسالمتآمیز در صورتی که مخل نظم عمومی نباشد، حق قانونی شهروندان است و آنان باید از تظاهراتکنندگان حمایت و از #درگیری و برخورد پرهیز کنند، و درعین حال که در چارچوب اجرای قانون و حفظ نظم عمومی، به وظیفه خود عمل میکنند، اجازه هرج و مرج و تجاوز به تأسیسات دولتی و داراییهای افراد را ندهند.
آیتالله سیستانی، مسئولیت به #خشونت کشیده شدن راهپیمایی، #ریختن_خون راهپیماییکنندگان و حتی نیروهای امنیتی و تخریب اموال خصوصی و دولتی را 👈👈متوجه دولت و نیروهای امنیتی دانسته و به آنان هشدار میدهد که نمیتوانند از زیر بار این مسئولیت بزرگ شانه خالی کنند.
ایشان مسالمتآمیز بودن تظاهرات و دوری از خشونت و تخریب را یک مسئولیت همگانی دانسته تظاهراتکنندگان نیز اجازه ندهند که #خرابکاران به صفوف آنان نفوذ و به نیروهای امنیتی حمله و اموال عمومی و خصوصی را تخریب کنند
♦♦ایشان #بازداشت و #حمله به تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز را #حرام و ممنوع میداند
و همچنین حمله به نیروهای امنیتی، آسیب وارد کردن به اموال عمومی و خصوصی را نیز شرعی و قانونی نمیداند .
آیتالله سیستانی از یک سو به تظاهراتکنندگان یادآور میشود که، نیروهای امنیتی، پدر، برادر و فرزندان شما هستند و از شما در برابر داعش دفاع کردند و امروز نیز حافظ نظم عمومی هستند، بنابراین شایسته است که با احترام و تقدیر با آنان را رفتار کنید، و از سوی دیگر به نیروهای امنیتی گوشزد میکند که
👈 تظاهراتکنندگان پدر، برادر و فرزندان شما هستند و خواهان زندگی و آیندهای خوب هستند از اینرو با آنان به نرمی و مهربانی رفتار کنید.
💫ادامه دارد
🖥🖌محمدهادی زاهد غروی، برگرفته از سايت دين انلاين
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣4⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹پیام های آیات ۵۳-۵۰ سوره نمل از تفسیر نور
۱- كيفرهاى الهى، با جُرم انسان متناسب است. «مَكَرُوا- مَكَرْنا»
۲- كسانى كه عليه اولياى خدا توطئه مىكنند، طرف آنها خداست. «مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً»
۲- در برابر نقشههاى كفّار شما نيز بايد اهل تدبير و نقشه باشيد. «مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً»
۳- چوب خدا صدا ندارد. مَكَرْنا ... وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ
۴- زود قضاوت نكنيد؛ از توفيقاتى كه به خاطر مكر، نصيب بعضىها مىشود، فريب نخوريد، بلكه به عاقبت آنان توجّه كنيد. «عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ»
۵- آمادهباش دشمنان براى ارتكاب جنايت، سبب قهر الهى است، گرچه آنان به اهداف پليد خود نرسند. (دشمنان، همقسم شدند تا پيامبر را بكشند و در كمين هم نشستند، ولى حضرت را نكشتند، لكن خودشان هلاك شدند). «دَمَّرْناهُمْ»
۶- آثار باستانی عبرت آموز باید برای آیندگان حفظ شود. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ»
۷- عقوبت،مخصوص آخرت نیست،گاهی ستمگران،در دنیا به عقوبت می رسند. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً»
۸- قهر الهی،تر و خشک را با هم نمی سوزاند،لذا افراد متّقی استثنا می شوند و نجات می یابند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ»
۹- آثار ایمان و تقوا،مخصوص آخرت نیست؛اهل تقوا،در دنیا نیز نتیجه ی کار خود را می بینند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ»
۱۰- ایمانی کارساز است که با تقوای دائمی همراه باشد. «آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ»
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_43
❇️چگونه تحت #ولايت_خدا باشيم؟
💠اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ«257 بقره»
🌱خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاريكىها (ى گوناگون) بيرون و به سوى نور مىبرد. لكن سرپرستان كفّار، طاغوتها هستند كه آنان را از نور به تاريكىها سوق مىدهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود.
🔹گوشهاى از سيماى كسانى كه #ولايت_خدا را پذيرفتهاند:
آنكه ولايت خدا را پذيرفت، كارهايش رنگ خدايى پيدا مىكند. 👈«صِبْغَةَ اللَّهِ»
اطاعت از رهبران الهى را مي پذيرد. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً»
🔹راهش روشن، آيندهاش معلوم و به كارهايش دلگرم است. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ»، «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» ، «لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹در جنگها و سختىها به يارى خدا چشم دوخته و از قدرتهاى غير خدايى نمىهراسد.«فَزادَهُمْ إِيماناً»
از مرگ نمىترسد و كشته شدن در تحت ولايت الهى راسعادت مىداند.
تنهايى در زندگى براى او تلخ و ناگوار نيست، چون مىداند او زير نظر خداوند است.
🔹از انفاق و خرج كردن مال نگران نيست، چون مال خود را به ولى خود مىسپارد. «يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»
تبليغات منفى در او بى اثر است، چون دل به وعدههاى حتمى الهى داده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
غير از خدا همه چيز در نظر او كوچك است.
🔹از قوانين و دستورات متعدّد متحيّر نمىشود، چون او تنها قانون خدا را پذيرفته و فقط به آن مىانديشد. و اگر صدها راه درآمد برايش باز شود تنها با معيار الهى آن راهى را انتخاب مىكند كه خداوند معيّن كرده است. «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ»
🔹مؤمنان، يك سرپرست دارند كه خداست و كافران سرپرستان متعدّد دارند كه طاغوتها باشند و پذيرش يك سرپرست آسانتر است. درباره مؤمنان مىفرمايد: «اللَّهُ وَلِيُّ» امّا دربارهى كفّار مىفرمايد: «أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
🔹مؤمن در بن بست قرار نمىگيرد. «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ»
🔹اين «ولايت»، شكل سادة روابط سياسي و پيمانهاي نظامي ميان چند كشور در روزگار ماست و جنبة فردي آن در كنارجنبة اجتماعياش بسيار كمرنگ ميباشد.
🔹متأسفانه دولتهاي به ظاهر اسلامي در صدة اخير، اغلب يا همپيمان و وابسته به بلوك شرق [روسيه و چين] بودهاند، يا بلوك غرب [آمريكا و انگليس و...]
🔹حال آنكه قرآن از «بِطَانَه» [مشاور همراز و نزديك] گرفتن بيگانگان، مسلمانان را نهي كرده [آلعمران 118 (3:118) ] و آنها را از نفوذ غيرخوديها «وَلِيجَه» در اركان اجتماعيشان برحذر داشته است [توبه 16 (9:16) ].
📚تفاسير نور و بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#آیههاینور
بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ﴿۱۵۰﴾
آرى خدا مولاى شماست و او بهترين يارى دهندگان است (۱۵۰)
@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
7⃣2⃣ تدبر در سوره #نمل
پاسخ ۲
بخش دوم
-از آیه ۳۹ فهمیده می شود که این نوع علوم منبع و مأخذ خاصی دارد که بعضی ها می توانند به آن منبع و مأخذ دسترسی بیابند و صاحب این نوع علوم باشند.
-ملکه سباء بالاتر از یک «ملکه» بود
اوبا توجه به آیه ۴۴ زنی است فهمیده، قدرتمند، ثروتمند، حکومتمند و برای امتحان سلیمان از سرزمین خویش به سرزمین سلیمان آمد و تخت خود را در نزد او دید و گفت قبلاً ایمان آورده بودیم و آنگاه که وارد حیاط قصر شد و دید آبگیر است و ساقهایش را برهنه کرد تا از آن عبور کند، و بعدا که فهمید که آبگیر نبوده و بنظر او چنین آمده، ایمان آورد.
چه رابطه ایست بین ایمان آوردن و دیدن چنین چیزهائی؟
بنظر می آید در این دو نکته (یعنی موضوع تخت و آبگیر) نشانه هائی بود که آن زن حکومتمند، درک کرد که قدرتهای سلطنتی سلیمان، از نوع قدرتهای سلطنتی معمولی نیست، بلکه به «ماوراء» وصل است.
-علمِ برترِ آن دو نفر «پیغمبر- شاه»
با توجه به آیه ۱۵ برتریی که مورد اشاره قرار گرفته، با توجه به پاراگراف فوق، جنبه فوقِ قدرتیِ آن دو پیامبر بوده و به وجه ایمانی آنها ناظر نمی باشد.
مؤمنان نیز چیزی دارند که آنهم از نوع «علم» است مثلاً اینکه قیامت برپا خواهد شد و حساب و کتاب و بهشت و جهنم خواهد بود، همه اینها «علم» است و مؤمنان به این نوع علم آراسته اند و این نوع علم است که مردم را به عمل صالح دعوت می کند و سبب رستگاری آنها می شود.
البته داوود و سلیمان که دو پیامبر بودند نه تنها این نوع علم را داشتند بلکه کیفیت این نوع علمِ آنها قاعدتاً باید بسیار بالاتر از کیفیت این نوع علم در نزد «بسیاری از بندگان مؤمن» بوده باشد.
از جملۀ «برتری دادِ» آیه ۱۵ فهمیده می شود که علم مورد اشاره آنها، علاوه بر علمی بوده که مؤمنان – از جمله آن «عفریت من الجن» و نیز آن «من عنده علم من الکتاب» دارند.
-«علمِ» تصرف در قوای جهان
در رابطه با آیه های ۱۶ و ۴۰ می توان چنین گفت که «علم» مورد اشاره در آیه ۱۵، از نوع علومی بوده که سبب ایجاد قدرت می شده است.
بعبارت دیگر آن دسته از علوم در اینجا مطرح است که به چگونگیِ تصرف در قوای جهان و نیز نفوذ در حیطه زندگی انسان و جن و پرندگان و حیوانات و به کار گرفتن آنها در جهت دلخواه مربوط می شد.
علم به «زبان پرندگان»، و «داده شدن از هر چیزی»، موردی بوده که سلیمان از داوود به ارث برده است.
یک سوال که حیفم می آید در این متن جوابش ندهم
یکی از دوستان در جلسه قرآن خوانی شان با سوالی مواجه شد که آن را به من منتقل کرد:
در داستان سلیمان و ملکه سباء، ملکه، یک خانم با تدبیر و فهمیده تلقی میشود در حالیکه حضرت سلیمان مردی خشن و تبلیغ کننده دینش با زور به نظر می آید (شواهدش هم اعلام تنبیه شدید هدهد و حتی ذبح او و دستور دادن به ملکه که «مسلِمانه» نزدم بیایید و گرنه چنان لشکری برسرتان فرود آورم که . . . »
جواب این سوال دو قسمت دارد:
۱ – متنی (تکست)ی
۲ – اوضاع و احوالی (کانتکست)ی
از لحاظ متنی، توضیحی که در بالاتر (در قسمت معنی برخی کلمات) عرض کردیم، کافی است.
از لحاظ دوم، بهتر است بدانیم که اخلاقیات جدیدی که (خوشبختانه) در دنیا شروع به رواج کرده و دارد بسرعت فراگیر و ریشه دارد میشود، چندان تاریخی ندارد، و خودِ تاریخ تاسیس سازمان ملل، (که اعلامیه حقوق بشر و کنوانسیون های حقوق کودک و و حقوق زنان و منع خشونت علیه زنان و و و منشعب از آن است) کمتر از ۸۵ سال است، و هر چه در تاریخ به عقب میرویم درجه خشونتِ اِعمال شونده از سوی قوی نسبت به ضعیف را، پررنگ تر و غلیظ تر می یابیم،
غلظت و حِدّت در کلام سلیمان نبی (ع) را می باید به سه عامل نسبت داد:
۱ – اینکه او حدود سه هزار سال از امروز دور است و شدّت و خشونت عادی بود.
۲ – سلطنت عجیب و عظیمی که داشت، و به «نه شنیدن» عادت نکرده بود.
۳ – خشونت خاصِ ذات بنی اسرائیلی (نگاه کنید که ساره با هاجر و یوسف با برادرانش چه کرد، که تا وقتی آنها را به نهایت ذلت نرساند، نگفت لاتثریب علیکم الیوم و و و )
لذا رفتار سلیمان نبی (ع) با توجه به این کانتکست، چندان قابلیت ایرادی هم ندارد.-
استاد مرحوم جمال گنجه ای
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_25
❇️#محبت ، #تبعیت نیست بلکه زمینه #اطاعت را فراهم میکند
💠وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ"165/بقره"
🌱و بعضى از مردم كسانى هستند كه معبودهايى غير از خداوند براى خود برمىگزينند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست مىدارند. امّا آنان كه ايمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشركان به معبودهاشان) شديدتر است و آنها كه (با پرستش بت به خود) ستم كردند، هنگامى كه عذاب خدا را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمام نيروها، تنها به دست خداست و او داراى عذاب شديد است.
محبت در اینجا به چه معناست❓
🔷 یک وقت انسان به چیزی علاقهمند است، برای اینکه او یک کمالی است یا یک موجود کاملی است، فقط در حدّ کمال به او دل میبندد؛ یک وقت به چیزی علاقهمند است و از او پیروی میکند. آنچه که فعلاً مطرح است محبتی است که زمینه اطاعت و تبعیت را در بر دارد.
🔷 بتپرستان به خدا علاقهمند بودند، برای اینکه او «ربالعالمین» است و «ربالارباب» و بتها را عبادت میکردند، برای اینکه اینها ارباب متفرقوناند و ارباب جزئی و وسایط فیض. لذا خدا را اصلاً عبادت نمیکردند، تنها بتها را عبادت میکردند و بتها را به عنوان وسایط و وسایل فیض مستقل میدیدند و به اینها دل بسته بودند و اینها را اطاعت میکردند.
🔷 گرچه محبت، زمینه اطاعت و تبعیت را فراهم میکند؛ اما محبت به معنای تبعیت نیست، محبت همان کشش درونی است که زمینه اطاعت را فراهم میکند. گاهی انسان خدای سبحان را دوست دارد، برای اینکه او را از جهنم برهاند یا او را از بهشت متنعم کند؛ یا اینکه او را برای خودش دوست دارد. علیایّحال آنکه «خوفاً من النار» یا «شوقاً الی الجنه» عبادت میکند، او خدا را در همین حدّ دوست دارد (اینچنین نیست که اصلاً دوست نداشته باشد)؛ ولی آنها که احرارند، خدا را بر اساس محبوبیتش عبادت میکنند، ﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ﴾.
👈پس محبت به خدای سبحان تعلق میگیرد و در آیات قرآن کریم شواهدی هست که خدا محبوب انسانهای کامل است و انسانهای مؤمن نسبت به خدا دل میبندند.
📚تفسیر تسنیم
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan