امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒
.
تَكُن مُجَرد عيون
بَل صورة مُصَغرة
لِوَطن أرغبُ بالانتماء إليه...
فقط چشم نیستند
بلکه تصویری کوچک
از وطنی هستند
که دوست دارم به آن متعلق باشم...
#ناشناس
ترجمه: #سعيد_هلیچی
.
خاطرت را به هرکه میسپاری
به دست باران، و گریه های بی امان
مسپار...
#حمید_رها
@payunn
.
هربار که می گویی:
" لبخند
به زیباییِ عکس های تو
زیباییِ دیگری اضافه می کند "
پرت می شوم به اولین عکس زیبا
و فراموش کردنِ بعضی چیزها
انگار که خیس نشدن سنگ های کف رودخانه باشد
یا پاییزهای بدون بارانِ شمال
روبرویم ایستاده بودی
با چشم هایی که لبخند مرا می خواست
و من به اولین عکاسی نگاه می کردم
که نمی توانستم شوق لب هایم را از او پنهان کنم
و لبخندهایی
که نگاه های تو را از آنِ من ساخته بود
تو روبرویم ایستاده ای
و پرت شده ام به اولین عکس زیبا
انگار که اولین بار به قله رسیده باشم
خاطره ی اولین فتح را
چگونه می توانم از یاد ببرم؟
#رویا_فخاریان
@payunn
.
گفت : « هیچ آدمی نمیتونه حس واقعی خفگی رو تجربه کنه !
با دستت جلوی بینیت رو بگیر، جلوی دهنت رو هم با او یکی دستت، تا یه جایی تحمل میکنی و درست تو مرحلهای که نفس کم میاری ناخودآگاه بوووم !! آره هر دو دستت میاد پایین و شروع میکنی به بلعیدن اکسیژن.
نه نمیشه، یه بار حتی خودم رو توی وان حموم حبس کردم، نزدیک دو دقیقه زیر آب موندم، اما دقیقا اونجایی که تموم سعی رو میکردم از آب بیرون نیام با تموم قدرتم سرم رو کشیدم بیرون. نیرویی که حتی نمیتونستم کنترلش کنم. نه! هیچوقت نمیشه فهمید حس خفگی چه شکلیه و آدمها چی میکشن تو اون لحظه.
و این ترسناکه.»
بهش گفتم : « تا حالا دلتنگ نشدی. وقتی واقعا دلتنگ کسی شدی، حس خفگی رو تجربه میکنی. اونوقت که نه میتونی سرت رو بیاری بالا و نه پایین آوردن دستات کمکی بهت میکنه. دلتنگی زنده زنده خفهات میکنه.»
#پویان_اوحدی
@payunn
.
رگِ خواب تو اگر دستِ دلم میافتاد
قصهی عشق، فراهم شدنش حتمی بود
#امید_صباغ_نو
@payunn
.
میتوانستم درخت باشم و
پرندههای بسیار بر شاخههایم لانه بسازند
یا پرنده باشم و
از دست آدمهای بسیار دانه بگیرم
اما زنی بودم
که دلش میخواست
تنها در چشم تو زیبا باشد.
#لیلا_کردبچه
@payunn
.
روزهای با تو
در گلویم پرندهای داشتم
که صدایش
حتی گلهای روی پیراهنم را مست میکرد
و پروانهها دور شانههایم میچرخیدند
پرندهای داشتم که
هر فصلِ آوازهایش عاشقانه بود...
روزهای با تو
در گلویم سبزترین درخت دنیا بود،
خورشید بود، آب و دانه بود و پرندهای
که در حنجرهاش هزاران بوسه داشت!
اما
پرنده یک روز پرید!
و پرهایش توی دستهایم ریخت...
روزهای بیتو به جای شعر و عشق و بوسه
میدانِ مین در گلو دارم
روزهای بیتو
از لحظههای انفجار پُرم!
#فرشته_رضایی
@payunn
.
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
#حافظ
@payunn
.
اینبار تو اعتراف کن..
اصلا آفتاب روی دریچهی قلبت میتابد؟
ماه را چطور؟ در شبهات داری؟
یا قطرههای پاکِ باران را
در کاسهی بلورین چشمهات؟
از من چه؟
چقدر دوری؟ چقدر دیری؟
و چقدر فاصله داری؟
بگذار اعتراف کنم..
من از دیروزِ ناشیانهام یک وجب فاصله گرفتم
و به فردایِ روشنِ نیامده چهار انگشت نزدیکم.
و مهم است که بگویم
همین حالا به تو فکر میکنم
حتی اگر نبینمت، نخوانمت
و کمکم دلم بخواهد که
خیلی چیزها را فراموش کنم.
#مریم_وحید
@payunn
.
در گویشِ گیلکی
کلامی داریم
که کتابیست چندین و چند جلدی!
کلمهای که من آن را مترادفِ درد میدانم:
"تاسیان"
به غربتِ ناشی از دیدنِ جای خالیِ کسی که
بودنش واجب است و لازم گویند!
به حالِ درکِ جای خالیِ سفر کرده!
به دلتنگی!
به وقتی دست و دلت به هیچ کار،
حتی نفس کشیدن نمیرود!
به نفس بُریدگی!
"تاسیانم" . . .
#حامد_نیازی
@payunn
.
دلم پراست
پراز ذکر دوست داشتن تو
آنقدر که اگر
در آغوشم بگیری
درمیان بازوانت
دنیا را گم می کنم.
#سروش_حسن_زاده
@payunn
.
به سالهایی که گذشت فکر می کنم
رویا بافتم، غمگین شدم، امیدوار ماندم
دلم را زیر و رو کردم،
دنبال کوچک ترین بهانه گشتم،
تمام آدمها را دوره کردم تا آنچه می خواهم را بیابم
اما حالا به جایی رسیده ام
که با دستهای خودم تمام آنچه مانده بود
را از ریشه کَندم.
شاید حسی که با من مانده باشد
نام همیشگی اش درد باشد
اما تو یک روز به جایی می رسی
که نخواهی خودت را حرامِ آدمهایی کنی
که آمده اند تا نمانند
حتی اگر اینجا درد
سراپای وجودت را در هم بفشارد.
#پریسا_خان_بیگی
@payunn
.
عادت کردهایم
آنقدر که یادمان رفته است شب
مثل سیاهی موهایمان ناگهان میپرد
و یک روز
آنقدر صبح میشود
که برای بیدار شدن
دیر است...
#لیلا_کردبچه
@payunn
.
صبح
می تواند شبیه به رژ لب ڪمرنڪَی باشد
ڪه زنی به لب هایش می مالد،
یا شبیه به شانه زدن موهای خرمایی اش
جلوی آیینه،
یا شاید،
شبیه به یک نڪَاه عمیق و طولانی،
از همان نڪَاه ها که دو دلداده را
وسوسه ی آغوش می شود،
آری صبح همان نڪَاه عمیق و طولانی ست،
همان نوازش دست گرم خورشید
بر لب های سرخ زن پشت پنجره است
صبح ڪه میشود
قلبم را از نو برایِ كنار تو تپیدن ڪوڪ مىکنم
این یعنی خودِ خود زندڪَی...!
راستی ، صبح
پشت تلفن یادم رفت بگویم؛
صدایت را ڪه میشنوم
دنیا فراموشم میشود
#سروش_حسن_زاده
@payunn
.
چه شادمانم
به قیام تو
ای انقلابیِ زیبارو
چه چیز زیباتر از این که
گُلی بر من فرمانروایی کند؟
و چه چیز زیباتر از این که
دولت را زن برپا کند؟
و عدالت را زن
و آزادی را زن...
#نزار_قبانی
ترجمه:سعید_هلیچی
@payunn
.
فراموشت میکنم
اگر آسمان نبارد؛
برگها زرد نشوند
ابرها اینهمه دلتنگی نیاورند
و صدای کلاغها بر شاخه ی چنارها نپیچد ...
باور کن فراموشت میکنم
پاییز اگر بگذارد ...
#شهره_عابد
@payunn
استوری#
Aram Aram 🎵
1. Reza Malekzade 🇮🇷
2. Shirin Zaitova 🇺🇿
3. Muhammadi Murodkhon 🇹🇯
4. Zeyneb Heseni 🇦🇿
@payunn
.
ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام
ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام
سرو درآید ز پای گر تو بجنبی ز جای
ماه بیفتد به زیر گر تو برآیی به بام
تا دل از آن تو شد دیده فرودوختم
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر
چشم امیدم به راه تا که بیارد پیام
دعوت بی شمع را هیچ نباشد فروغ
مجلس بی دوست را هیچ نباشد نظام
در همه عمرم شبی بیخبر از در درآی
تا شب درویش را صبح برآید به شام
#سعدی
@payunn
.
وﻗﺘﯽ ﮐﻪ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ،
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﻪ؛
ﻓﻘﻂ ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ...
#ﻣﻮﺭﺍﺕ_ﻣﻨﺘﺶ
@payunn
.
باید از تو نوشت.
از تو خواند.
از تو شنید.
تو نمیدانی!
اگر همین دلخوشیهای ساده نباشد، وسط این گرما،
سایه هیچ درختی به سرمان نمیآید!
خودت بگو!
زیبا نیست؟
که سرابت را از دور ببینم،
که برایم جرعهای دوست داشتن آورده است...؟
#مهران_رمضانیان
@payunn
.
گریه نکردم
اما، دلم خیس بود؛
نتونستم بگم خداحافظ
نتونستم بگم
بعد از رفتنم هم دوستش دارم
فقط گفتم:
از این به بعد به صفحه ی هواشناسی
بیشتر سر بزن
هر وقت هوا بارونی بود
بدون که کنارتم....
#شهره_عابد
@payunn
.
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
@payunn
.
تو برای رفتن آمده بودی
که شب را از شانهی ماه برنمیداشتی
تو خانه را از من گرفتی
تا به خانهات برگردی
#آباعابدین
@payunn