6863
امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒
.
اینجا
همین‌جا
نزدیکِ همین تنفسِ بی‌خواب
تو را
طوری نزدیک به لمسِ هوا حس می‌کنم
که گنجشکِ تشنه
عطرِ باران را.
باید باور کنی
وگرنه من اعتمادِ به دنیا را از دست خواهم داد.
اینجا
و همین‌جا
تنها کنارِ من است
که جهان
گاهی
جایِ دنج و دلپذیری میشود!
میشود روی‌ات را
سمتِ من برگردانی!؟
#سیدعلی_صالحی
@payunn
ژن هایم بیماری‌هایم را انتخاب کرده بودند
محل تولدم جبر جغرافیایی‌ام را
جنسیتم لباس‌هایم را
خانه‌ی کودکی شخصیتم را
و پدر و مادرم اسمم را
من که هستم؟
یک انتخاب شده یا یک انتخاب کننده؟
شاید هم تلاشی مبهم در میانه‌ی انتخاب‌شدن‌های بزرگ و انتخاب کردن‌های کوچک؟
#پونه_مقیمی
@payunn
.
دلم
کمی آفتاب،
کمی درخت ،
کمی ترشدن زیر باران میخواهد
کمی دستهایت را بگیرم
کمی از تو بردارم
و روی چشمهایم بگذارم ،
و ای کاش
کمی ازتو بیشتر بردارم
کمی از تو بیشتر روی چشمهایم بگذارم...
#حمید_رها
@payunn
زَخم خوردیم
از آغوش‌هایی که مَرهَم بودند…!
#علی_اسفندیار
@payunn
.
شب ها
عطر نرگس میزد
لباس آبی می پوشید
موهایش را باز می کرد
گردنبند شاه عباسی اش را
در مشت می گرفت
چشم هایش را می بست
و منتظر آمدنش
می ماند.
#علیرضا_اسفندیاری
@payunn
.
آنقدر جورِ جای خالی ات را
به تنهایی کشیده ام،
که تمامِ زن بودنم درد می کند
چشمانم،
هیچ سرمه ای را تاب نمی آورند
لب هایم،
ترک خورده اند
ناخن هایم،
از بیخ می شکنند
و میلم،
به عطرهای فرانسوی نمی رود
مردانِ سیاستمدار،
خوب می دانند
که رگ خواب زن ها
از وسط قلب شان می گذرد
بیا و برایم
یک مردِ سیاستمدارِ ماهر باش
#شیما_سبحانی
@payunn
.
تو که می خندی
گل ها برای شکفتن بهانه می آورند...!
#مینا_آقازاده
@payunn
.
در این چند ماه، خوب فهمیده ام
جمعه فرقی با روزهای دیگر ندارد
همان قدر غمگین است و
همان قدر تنها
مثل غروب
وقتی پاشنه هایش را بالا می کشد
عصایش را زیر بغل می زند و
بغضش را می خورد
تا به دیدارِ کسانی بیاید
که دوستش ندارند
من این روزها
از غروب هم غمگین ترم
#شیما_سبحانی
@payunn
.
پناهم بده خلوتِ بی‌عبور
که برگی نمانده به پاییزِ من
نجاتم بده تا رسیدن به تو
نجاتم بده تا رهایی زِ من
#نیلوفر_حسینی_خواه
@payunn
.
در قلبم
هزاران ابرِ بغض‌آلود دارم
اما نمی‌گذارم ببارند!
به خودم قول داده‌ام
به نشانه‌ی اعتراض
نه برای دلتنگی، نه برای اندوه
نه برای نفرت و نه برای حسرت
فقط آن روزی
که عشق را یافتم
اشک‌های شوقم را
نثارِ این دنیا کنم.
#فرشته_رضایی
@payunn
#لری🎙
گاهی خوابت را می‌بینم
بی‌صدا
بی‌تصویر
مثلِ ماهی در آب‌های تاریک
که لب میزند و
معلوم نیست
حباب‌ها کلمه‌اند
یا بوسه‌هایی از دلتنگی
#توماس_ترانسترومر
@payunn
.
آنقدر نیامدی
که از پاییز هم برگی نماند
حالا این من هستم
که زیرِ پاهای خودم
خیابان به خیابان خُرد می شوم...
#مینا_آقازاده
@payunn
.
اولین آفتاب را
بعد از چند روز باریدن باران
تصور کن…
زیباست نه؟
حالا به آمدنت فکر کن…!
#فرشته_رضایی
@payunn
.
کسی آمار کشته‌ها را نداشت!
زخمی‌ها درد را فریاد می‌زدنند.
و من در گوشه سنگری تاریک،
آنجا که کسی صدایم را نمی‌شنید،
تو را با تمام درد‌هایم
دوست داشتم...!
#مهران_رمضانیان
@payunn
.
اگر آنسویِ پنجره نشسته‌ای
و صدای باران قرارِ دلت را ربوده
رختِ پاییزی‌ات را به تن کن
و ذوق دلت را قدم بزن
هیچ معلوم نیست
دوباره پاییز باشد
دوباره تو باشی
دوباره قرار دلت به بارانی بی‌قرار شود
#علی_سلطانی
@payunn
.
وقتی قرار است از زندگی کسی خارج شوی؛
باشکوه چون رنگین کمان برو...
بگذار بعد از تو، تمام آدم ها را با تو مقایسه کند،
بگذار عیار خوبی ها شوی...!
یقین بدان
بعد از تو کسی به چشمش نخواهد آمد،
و این تنها جزای آدم قدر ناشناس است...
#نسرین_بهجتی
@payunn
.
زندگی من از روزی آغاز شد
که تو را دیدم
و بازوانت، راهِ دهشتناک جنون را
بر من سد کرد
و تو سرزمینی را نشانم دادی
که در آن تنها بذر نیکی می‌پاشند
تو از قلب پریشانی آمدی
تا تسکین دهی تب و دردم را
و من درختی بودم که در جشن انگشتانت
می‌سوختم از اشتیاق
من از لب‌های تو متولد شده‌ام
و زندگی‌ام از تو آغاز میشود
#لویی_آراگون
ترجمه #سارا_سمیعی
@payunn
.
اگر همه‌ی آدم‌ها
یک نفر را داشتند
که شب‌ها در آغوشش
به خواب می‌رفتند...
بدون شک
صبح که می‌شد
تمام جهان خواب می‌ماند!
#فرشته_رضایی
@payunn
.
جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر
من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر
شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
گو مکن غمزهٔ او سعی به دلداری ما
زانکه دادیم دل خویش به دلدار دگر
بسکه آزرده مرا خوشترم از راحت اوست
گر سد آزار ببینم ز دل آزار دگر
وحشی از دست جفا رست دلت واقف باش
که نیفتد سرو کارت به جفا کار دگر
#وحشی_بافقی
@payunn
.
گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد
هی چای ام سرد بشود
هی دلم گرم...
آنجا که چای ات سرد میشود و دلت گرم
خانه مادر است...
#نسرین_بهجتی
@payunn
.
چشم‌هایت
نور می‌تاباند
و صبح عشق را به پنجره می‌کوبد!
طلوع در چشم‌های توست.
خورشید هیچ‌کاره بود...
#مهران_رمضانیان
@payunn
.
باران که می‌بارد،
زمین پر میشود از عطر حضور تو،
و خیالت بار دیگر به سرم میزند.
زیبا نیست!؟
پاییز باشد،
باران بی‌امان ببارد
و تو را ببینم که آنسوی خیابان در انتظارم ایستاده‌ای!؟
همه جا می‌توان بوی تو را احساس کرد!
حتی خیابانی که هرگز قدم نزده‌ایم...
#مهران_رمضانیان
@payunn
.
نشسته بود میان انبوهی از دفتر شعر
کاغذهای مچاله
پاکت های خالی سیگار و
استکانهای چای نیم خورده
با موهایی آشفته
پیراهنی نیمدار
و جانی به لب رسیده
نگاهش کردم و گفت :
آمد، اما، رفت ...
و من آنروز فهمیدم گاهی مرگ به شکل دیگر ی می آید ...
به شکل اما ....
#شهره_عابد
@payunn
.
و من می رسم به تو
در یک عصر تن نواز پاییزی
شانه به شانه ی رقص برگ های طلایی
در یک شب روح نواز بارانی
بغل بغل زیر شرشر سقف شیروانی
در یک طلوع چشم به چشم رویایی
با بوسه بوسه های طولانی
و من می رسم به تو
در قدم قدم ساحل طوفانی
زیر نور ماه افتاده بر آسمان آزادی...
آخ که با خیال تو حتی
پاییز هم فصل رسیدن می شود
نه که هنگام خزان و جدایی.
و من می رسم به تو.
#فرزانه_طالبی_پور
@payunn