parnian_khyial | Unsorted

Telegram-канал parnian_khyial - پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

1157

پرنیان خیال با ارایه مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد. ای کاش همه مادران شاعر باشند تا بچه ها بارنگ عشق آشناباشند      #بینا نقل مطالب کانال باذکر نام نویسنده ازاد است

Subscribe to a channel

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

حقایق مغز
الفبای مغز و سیستم عصبی

✍ انجمن علوم اعصاب آمریکا
| ْمِـنو کِـتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

هفت و نیم درس درباره مغز

✍ لیزا فلدمن بارت

منو کتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

مغز پویا

✍ اثر دیوید ایگلمن

| ْمِـنو کِـتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

بی ثمر هرساله در فکر بهارانم‌ولی چون بهاران می‌رسد با من خزانی می‌کند .


Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#برگی_از_شاهنامه

پویانمایی زیبا، از شاهنامه فردوسی

رخشاره ساخته شده از یک برگ شاهنامه تهماسبی، از شاهکارهای هنر ایران‌زمین،که در حراج ساتبیز به قیمت ۴.۷ میلیون پوند به فروش رسید.

#شاهنامه
از: بهروز وجدانی، مردم‌شناس و پژوهشگر، به کانال انسان‌شناس ایرانی
iraniananthropologist
/channel/iran_shatra

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌿خواستم دستی به موهایت بر آرم باخیال
دیدمت اهسته می گفتی  برو بر باد شد
#ایرج_جمشیدی_بینا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

کنار پنجره
باران با ضرباهنگی
میخواند
ومیشوید غبار را


شادی در میزند
عشق بال وپر میگشاید
دیوارها اواز میخوانند
باران ضرب میگیرد
به آهنگی که عشق از ان میتراود
ومرغی میخواند

تو را میبینم
ایستاده زیر باران
با گیسوانی خیس وافشان
و دستانی که اسمان را میخواندند
در ظلمات شب

زیر باران
زیباترین اوازت
نغمه ای آسمانی
دلنشین و شادی آفرین
طراوت باران را دارد
هنگام بارش بر سبزه زاران

چه دلنشین است
حضور تو
درین شب بارانی

#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا

درودها دوستان جان صبحتان بهاری ودلنواز

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#مهدی_شکوهی
چی چی ....💫

@Matnh_nab 💖

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد

#حافظ

شبتون به مهر 🌙💫

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

در انتها
#کوروش_یغمایی
شعر ترانه
#حکیم_عمر_خیام
آهنگسازی و تنظیم
#کوروش_یغمایی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#صدای_تو
می خوانمت  گل سرخ
به زیبایی سر بر میکنی
می خوانمت ستاره
چشم در چشمم
گویی از آسمان آمده ای مبهوت
می خوانمت نرگس
خمار میشود چشمانت
خراب کدام  شرابی مخمور
میخوانمت نسیم
لطیف دستانت در دستان من
طره های پریشان کنار چهر ه ات
خواب پریشان مرا
در ماه چهره ات  نشانی است
میخوانمت عشق
پرنده میشوی
سرودی میشوی
سازی  میشوی
راز جهان
مهربان 
درتو نسیم گل ستاره
همنوای ارکستری رازناک
در کیهان برپهنه هستی
به نوا بر میخیزد
وتو اوج میگیری
من انگار اولین باری است
به کشف تو آمده ام
          
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#چشمانت
آه اگر چشمان را زبان بود
ودهانی برای گفتن
هزارباره فریاد میکشیدند
تا تو را میدیدند
که خرامانی چون سرو
وافتاب چهره ات
گلگون از اشتیاق جوانی
چه ذهن کودنی باید
که با دیدنت
زبان به شعر نگشاید
وچونان گل نشکفد
خمار از سر می پراند
ولب به تحسین می گشاید
تاک سر به کوچه اورده
چون گامهای تو را از کوچه میشنود
چه افسونی در چشمان تو جاری است
که مسحور تواند رهگذران
وچه سحری درکلام توست
که از شهری دل میرباید
تو اسطوره ای
برخاسته از خاکستر تاریخ
تا زنده کنی افسانه های کهن را
سروسهی قامت باغ
بگذار برشاخسارانت
جوانه های جوانمردی بروید
وکبوتران حرم
در دستانت دانه برچینند
شاید افتاب جمالت
حیات را دوباره به این کوچه ارزانی دارد.

#ایـــــــــرج_جـــــــــمــشــــیـدی_بــیـنا
درودها دوستان جان عصرتان قشنگ❣

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#اینک_از_فراسوی_زمان
تو را میخوانم
بعیدِ فاصله از میان میرود
وتو با غنچه ای از لبخند
وشعری بر لب میرسی
با هودجی قبراق
سر بر فرمان عشق
گویی سلطانی بر اریکه
گام فراپیش مینهی
تو رامیخوانم
گویی بال گشوده ای
وزمین را در زیر پر داری
نگاهت سر هر سخنی است
با هزار زبان
عشق را به تفسیر مینشیند
افرینش
در وجود تو معنی می یابد
سرخوش، پرمعنا
ودرخت عشق
در تو سر برمیدارد
پر از شاخ وبرگ
پر از غنچه های شادمانی❣

#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

زیبایی بی همتای هزار آبشار در تنگ پنج
دورود، لرستان

#ایران_زیبا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود، بامدادتان به رنگ عشق وشادی.روزتان پر از لبخند وخشنودی.کامیاب و فرهمند باشید.هرگاه جامعه در دستان افراد فرصت طلبی قرار بگیرد که جز به منافع خود نمی اندیشند.بجای برنامه ریزی برای اصلاح وپیشرفت جامعه، گروه های رقیب منفع طلب بدلیل تعارض منافع جامعه را دچار چالش نموده تا بتوانند حیطه ی قدرت خود را گسترش دهند وتمام نهادهای قدرت عرصه ی موازنه ی قوا به نفع این گروههای مافیایی می گردد چنین جامعه ای نه بصورت دولت، ملت بلکه بصورت چرخه ای معیوب از الیگارشی قدرت و  در سایه ی نوعی از ملوک الطوایفی جدید مرتب دست بدست می شود.وبه نظر می رسد ستون های قوام جامعه توسط موش های
فتنه جویده می شوند تا آن زمان که فرو بریزند.در چنین هنگامی است که دندان طمع بیگانگان تیز می شود و هرکدام گروهی را از نظر فکری تغذیه می کنند تا در فرصت مناسب منافع آنها را تامین کند وچنین است که هرکدام از این گروه های اجنبی طلب با پیشوند پرو کاسه ی آز اش داغ تر منافع قدرتهایی می شوند که دل در گرو انها دارند از مشروطیت گروه های پرو روسی،پرو انگلیسی ،پرو امریکایی وهم اکنون پرو چینی در رقابتی تنگا تنگ نه به منافع ملی که به منافع اربابان خود می اندیشند وتا کوتاهی دست ایادی این اربابان  قطار مملکت بر ریل پیشرفت قرار نخواهد گرفت

🖋️🌿هم بر لب تو نهاده لبخند به صبح
هم چشم تورا نهاده پیوند به صبح
یعنی که تو آمدی جهان زیبا شد
رویید گل و نهاده صد بند به صبح

🖋️🌿شب واین خاطر شیرین ولبخند
که داده بر دو چشمان تو پیوند
مرا بی خواب کرد و برد در فکر
تو را در خواب کرد آن بوسه ی قند
   

🖋️🌿پیکر تراش پیرگفت
این سنگ وتیشه و این قلم
نقشی که می زنم
به  یادگار تو جاودانه است
برداشت تیشه را
و تراشید سنگ سخت را
از پیکری  که به خاطر سپرده بود
نقش قلم به چشم خمارت
وان پلکهای لطیف
که مژگان ردیف داشت
بر ساحل بلند پیشانی
ابرو کشیده بود
یک لحظه مکث کرد
در حیرت از تو بود 
و به چشمان آبیت
دریا کشیده بود
عشق می چکید
از ان ابی بی تاب
وبه قایق نشسته بود
  خیالش
به کجاها نرفته بود
تا نقش چهره بگیرد
خیال را
هر بار دل به تیشه
چو فرهاد داده بود
و ان گونه های کال پر از خون
وان گوشواره های زبرجد
تا چانه ای که پر از راز
گاهی دمیده بود جان به لبان
در آرزوی بوسه ای
حس قشنگ ظرافت
در انقیاد سنگی قلبی
  که سخت بود
پیکر تراش پیر جهانی داشت
انگار یهوه را
در پیکر ظریف زنی خلق کرده بود
در خاطرش نشسته
فرمانفروا تو بودی
وآنگاه با ملال خویش سخن می گفت
بیرحم چون می تواند باشد
پیکرتراش پیر جهانش را
بر یهوه داده بود و چو یوسف
از خویش می گریخت
وقتی که دید لب به لبش داشت
آن سنگ سرد
که با دست گرم خویش
می افرید
گویی
در بر گرفته پیکر محبوب را
با خود به خنده گفت
این راز افرینش را 
تا کشف کرده
کجا ها نمی برد خیال را

   
#ایرج_جمشیدی_بینا


✍️📒غلیان احساسات جمعی گاهی توهمی خطرناک است.رالف دوبلی به زیبایی ان را تبیین می کند ومی گوید:
🖋️در مسیر یک کنسرت ، سر یک چهار‌راه با گروهی از آدم‌ ها مواجه می ‌شوی که همه به آسمان خیره شده‌ اند ، بدون این که فکر کنی ، تو هم به بالا زل میزنی. چرا؟ تأيید اجتماعی ...

🖋️وسط کنسرت ، زمانی که تک نواز اوج هنرنمایی ‌اش را به نمایش می ‌گذارد ، یک نفر شروع به کف زدن میکند و ناگهان همه‌ ی حضار با او همراه می شوند. تو هم همین‌طور ، چرا؟ تأیید اجتماعی.
🖋️بعد از کنسرت به رختکن میروی تا کتت را برداری می‌ بینی مردم چگونه سکه ‌ایی به عنوان انعام در بشقاب می ‌گذارند ، هر چند هزینه ‌ی خدمات در پول بلیت لحاظ شده: چه کار می‌کنی؟ احتمالا تو هم انعام میدهی.
🖋️تأیید اجتماعی ، که گاهی سخت ‌گیرانه از آن به عنوان غریزه‌ی جمع‌ گرایی یاد می‌ شود ، تأکید دارد افراد وقتی مثل بقیه عمل می‌ کنند که احساس می‌ کنند رفتارشان درست است. به عبارت دیگر، هرچه تعداد بیشتری از مردم عقیده‌ی خاصی را دنبال کنند، ما آن عقیده را بهتر (درست‌تر) می ‌پنداریم.
🖋️تأیید اجتماعی می ‌تواند ، مانند زمانی که اعضای فرقه ‌های مذهبی دست به خودکشی دسته جمعی می ‌زنند، تمامی فرهنگ‌ ها را زمین گیر کند.
🖋️جامعه المان وقتی در میدان راشتاک هیتلر راتحسین می کرد و هم نوا با او مستانه فریاد می کشید هیتلر را منجی ومسیح موعود می دانست وکلیسا او راتحسین می کرد.وصلیب شکسته نمادی بود از توهم نجات جامعه المان وجهان و نمی دانست سرنوشت تلخ خود وجهان را .
کانال پرنیان خیال را بخوانید

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

هزار مغز
✍ اثر جف هاکینز

ْمِـنو کِـتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

مغز، داستان شما

✍ اثر دیوید ایگلمن

مِـنو کِـتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

مغزتان را دوباره سیم‌کشی کنید
✍ دكتر جان بی. آردن


بخشی از مغزتان به نام آمیگدال می‌تواند بدون هیچ ضرورتی ترس ایجاد کند. چگونه این بخش از مغز را آرام کنید تا بتوانید با جرئت با زندگی روبه‌رو شوید و به آن طراوت بخشید.
چگونه مثبت بمانید و با خوش‌بینی از زندگی‌تان لذت ببرید.
چگونه به بهترین وجه، مهارت‌های حافظه‌ای‌تان را به کار گیرید.
چگونه می‌توانید ارتباطات مغزی‌ای پدید آورید که در شما عادات پسندیده پدید آورند و از عادات ناپسند مصونتان دارند.
چگونه روابط خود را توسعه دهید و آن را سرزنده کنید.

منوکتاب

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

📕 قدرت نامحدود
🔻
#آنتونی_رابینز
👽
#روانشناسی
آنتونی رابنیز در کتاب قدرت نامحدود درباره قدرت خارق‌العاده درونی انسان‌ها صحبت می‌کند که به‌ واسطه آن، می‌توان زندگی را طور دیگری رقم زد. این کتاب موهبتِ انسان بودن و به‌ واسطه آن، توانایی فکر کردن را گوشزد می‌کند و می‌گوید اگر انسان بتواند ذهنش را کنترل کند، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگی برسد.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

تاریخِ بعد از اسلام را باید به پیش و پس از سرایشِ "شاهنامه" تقسیم کنیم؛ چون ایران پیش از شاهنامه مانند لخته‌ای بود که شکل نگرفته بود و فردوسی مانند یک پیکرتراش آن را شکل داد، این هزار ساله ترکیبش را از شاهنامه گرفته است، باید قبول کنیم که چه خوب و چه بد، پرورده‌ی این کتاب هستیم که راهنما و نشانه‌ی هویّتِ ماست.
ایرانی برای آنکه بتواند از نو قد راست کند و به عنوان یک ملّتِ قابلِ احترام، خود را بنمایاند، احتیاج به چنین کتابی داشت و آن را به دست آورد. شاهنامه آغازگرِ دورانِ تازه‌ای در زندگی ایرانی است، با این کتاب است که اقتدارِ سیاسیِ ایران‌زمین تبدیل به «اقتدار فرهنگی» می‌شود. شاهنامه، ایرانِ پیش از اسلام را به ایرانِ بعد از اسلام پیوند زد و کاری کرد که او هم چنان در صحنه‌ی جهانی، یک کشورِ برجسته و تأثیرگذار باقی بماند. سرایشِ این اثرِ بدیع، واکنشی بود در برابرِ رفتارِ تحقیر‌آمیزِ خلفای دمشق و بغداد، یعنی اگر زبان فارسیِ دَری و شاهنامه نیامده بودند، ایرانی هرگز ایرانی باقی نمی‌ماند و چیز دیگری می‌شد.

             #دیروز_امروز_فردا
.........‌.....................
❇️ ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشتِ فردوسیِ جان و روز پاس‌داشتِ زبان فارسی گرامی باد.
..............................

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود صبح بخیر وبه شادی روزتان دلنشین،فرخ وکامیاب و اردیبهشت ماهتان بی ملال وبهارتان فروزان به مهر وراستی.ادبیات نگهبان فرهنگ و پرستار فرزانگی یک جامعه است تا از پیچ های تند تاریخی گذر کند وخود را نبازد و شالوده ی اخلاقی جامعه به تباهی نکشد و در این میان شعرا ،ادیبان ونامدارانی قلم برکشیده اند وبا مدح نیکویی وخرد و ضم فرصت طلبی،خیانت،ظلم وجور وستم همیشه این هشدار را به جامعه داده اند که پاسدار اخلاق وفرهنگ باید بود هرچند که در این میان شارلاتان ها،فرصت طلبان وجاهلان سعی بر گل آلود نمودن سرچشمه دارند تا به هر قیمت حتی نابودی یک جامعه وفرهنگ از آب گل آلود ماهی بگیرند.کار سترگ فردوسی بعد از حمله خانمان سوز اعراب که فرهنگ وزبان فارسی را هدف قرار داده بود همتی والا می طلبید تا خورشید درخشان زبان پارسی وفرهنگ ایرانی را نگهدارد و چهار ستون ادب فارسی فردوسی،مولانا،حافظ وسعدی از عهده ی این کار سترگ بر آمدند هرچند سهم دیگران را در اعتلای فرهنگی ایران نمی توان نادیده گرفت
اما نقش فردوسی به تنهایی مثال زدنی وغیر قابل چشم پوشی است.روز بزرگ داشت فردوسی طوسی مبارک باد

🖋️🌿مرا آیین فردوسی است بنیاد
به عالم تا که  باشم زو کنم یاد
به راه راستی او هست استاد
که از آیینش ایران است  آباد
     
 🖋️🌿 برای عبورند
پلها وجاده ها
هرچند
بن بست های زیادی
هنوز
گوشه دهانش مانده است
شهری
که مویه کنان
شروه سرداده
بر روزهای سیاهش
پیراهن می دراند
مرگ پی جنگ
به اشغال آمده است
بی سوار
وشهر بی حصار
بی خبر از پاییزش
و  تیزی دشنه های برادر
بر گرده برادر
سفیران دوستی
نمایندگان مرگ اند
با بوسه بر کتف شهر
واکنون مغزهاست خوراک مارها
شکسته تندیس فردوسی
روای   تلخی مکرر تاریخ
می نویسد
که عشق سفیری ندارد
و  از یاد برده است رسالتش را
فریدون در بند افیون
چیپ های کاشته شده
به مطبخ می برند
تا خورشت شوند
مغزهای الینه گشته
وگورهای بی نشان
جهان را به چالش می کشند
در تور سینا۰
                            ...............

     
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📒🌸بیـا تا جهـان را به بد نسپریم
✨به کوشش همه دست نیکی بریم
🌸نباشـد همی نیک و بد پایـدار
✨همـان به کـه نیکی بود یادگار

🌸25 اردیبهشت ماه،
✨سالروز بزرگداشت
🌸حکیم ابوالقاسم فردوسی،
✨شاعر بلندآوازه ایرانی است.
🌸او که با اثر شکوهمند خود،
✨نقش جوان‏مردی،اخلاق و ایمان را در
🌸بلندای زمان بر تاریخ نشاند

🌸"25 اردیبهشت ماه روز بزرگداشت
✨حکیم ابوالقاسم فردوسی خجسته باد"

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

ترانه : همه عمر سر...

خواننده : مححمد اصفهانی

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

سعدی دلها
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

♥️🕊 ققنوس🕊♥️

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#مهدی_شکوهی
چی چی ....💫

@Matnh_nab 💖

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

مهربانِ قاطع؛ ترکیبی که در آن هم حالِ خودِ فرد خوب است و هم اطرافیانش. مهربانِ قاطع، کسی است که مرز دارد، به‌وقتش می‌تواند نه بگوید و اجازه سوء‌استفاده از محبتش را نمی‌دهد. او با آدم‌ها خوب است ولی نه از سرِ ترس. جایی آسیب ببیند، حرفش را می‌زند، اگر ترمیم و جبرانی در کار نبود، فاصله می‌گیرد و مهرش را می‌برد سراغ آدم‌های دیگر. مهربانِ قاطع، آدمی است که همه نمی‌توانند دوستش داشته باشند و در پیِ محبت همه نیست. او می‌داند که کسبِ محبت همه بهایش ازخودبیگانی است. مهربان قاطع کم مرز و قانون می‌گذارد و به آدم‌ها آزادی و فراغت می‌دهد، امّا جایی که مرز و قانون می‌گذارد، روی آن می‌ایستد. مهربان قاطع می‌داند که مراقبت از خودش به اندازه مراقبت از دیگران مهم است. او می‌داند که اول خودش باید وجود داشته باشد تا بتواند آدم‌های دیگر را دوست داشته باشد. مهربانِ قاطع وجود دارد، هست، حل نمی‌شود توی آدم‌ها و به نیازهای خودش توجه دارد، امّا آزادانه به دیگران هم می‌رسد و به قدر توانش هوای آن‌ها را هم دارد. مهربان قاطع اجازه نمی‌دهد آدم‌ها از درِ مهربانی‌اش وارد شوند و او را در نهایت خسته و از خوبی پشیمان کنند. مهربان قاطع حواسش هست که خودش را فرسوده نکند.

این فهرست را می‌توان همینطور ادامه داد. این متن بیشتر خطابی است به آدم‌هایی که خیلی وقت‌ها مجبورانه خوب‌اند، از مرزگذاری می‌ترسند و آخرش خسته و با ناراحتی خودشان را با این حرف تسکین می‌دهند که تو نیکی می‌کن و در دجله انداز و فلان و بهمان. نه، حرف این است که تو نیکی می‌کن اما مرز داشته باش و به آدم‌ها نشان بده که همیشه نمی‌شود از این چاه آب برداشت. چنین نحوه بودنی شدنی است و باید آن را صبورانه آموخت.

محمود مقدسی

کانال محمود مقدسی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#با_باد_خواهم_رفت

 شبی
که نباشی
مقابل چشمم.
خیال همیشگی بودن
اندوه بزرگ ماندن
گردن اویز ذهن
 در لحظات تنهایی
بی تو
برباد خواهم رفت
اندوهی است فراموشی
تمام ذهنم درگیر نقشی است
 خیال انگیز

بسان نقاشی با وسواس
در تجسم جزییات
که اگر دست به قلم شوم
تنها پلکت ماهها وقت میگیرد
سنگواره میشوم ازحزن
در بلاتکلیفی اب وآتش
تیشه وسنگ
بگذار ترسیم این خیال
مرا در درازنای این زمان
جاودانه کند
تا بخشی از حضورت باشم
دردرگیری نقش وقلم
          
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا

درودها دوستان جان شبتان مملو ازعـــــــشق وآرامـــــــــش❣

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#یک_روز_تو_را
پیش از رفتن
در بیتی عریان خواهم سرود
تا درشعرم ماندگار باشی

ان روز من هم بخواهم
تو رفتنی نیستی
و شعرم تن پوشت میشود
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

‍ تبسم
چیست در تبسم
که بردل می نشیند
وسرخوشی افرین است
کیست که از لبخندی بتواند گریختن
بی پاسخی
کیست که با لبخندی اندوهش زایل نگردد
وبه شادمانی ننشیند

نشان شادمانی خنده های توست
تسلا بخش وسرشار از زندگی
لبخند تو
 معیار شادمانی است
وعشق
 تااندوه
از  چشمان تو بگریزد
سرشار از نشاط چهره تو
در تبسمهای غرورافرین
خنده هایت روح قدرتند
اعتماد بخش
ارامش افرین
با خنده هایت زندگی
 رنگ عشق میگیرد
واندوه از در میگریزد
هرگز مباد برابروان تو گره
هرگز مباد در چهره تو اندوه
هرگزمباد درچشمان تو اشک تحسر
لبان تو هرگز به افسوس مگشاد
ودرشتی درکلمات تو مباد
که سرچشمه زندگی رابخشکاند
شادی به کام تو
روزگارانت سرشار از امید
تا درخت عشق دروجود تو پرکشد
وبه بار بنشیند
زندگی به کام تو باد.
#ایـــــــــرج_جــــــمشــــیــدی_بــیـنـا

       
#درودها دوستان جان روزتان مملو از عـــــــــــشــــق❣️

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#ما_درختهای_فراموشی_را
درجان خود کاشته بودیم
با انکه فصلها
در چرخه جوهری حیات
یادآور نهایت بودن بودند
ما در خودعلیه زیست خویش
به طغیان نشسته بودیم
وعشق واندوه وپریشانی
یا شادمانی وسرخوشی
در نزدمان تعابیری یکسان داشت
وقتی که از ریشه بریده بودیم
وزیستن را اندوهی گران
بر دوش میکشیدیم
ما خاطرات نه
که خود ثمر
فراموشی بودیم
بیهده در انتظار معجزتی
باری جهان انگونه نبود
که دراین چرخه
ما لذت بودن راحس کنیم
یا میل زیستن را
مابر دوش خویش
حس سنگین
مسئولیت را داشتیم
که زندگی را برما آوار کرده بود

#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا

درودها دوستان جان وقت همگی به شادیها❣

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

درود بر همه ی نازک اندیشان گروه پرنیان اندیشان صبحتان زرین روزتان شاد وایام به کام با آرزوی بهترین ها برای همه ی دوستان
✍️دل در هوای تو تا می تپد به شوق
هرگز رها مکن این بند وصل را
#ایرج_جمشیدی_بینا
کانال پرنیان خیال برای شماست وهرکس که عشق به تعالی فرهنگی ایران دارد
https//:t.me/parnian_khyial
/channel/+UBg831d6C-aAMKHp

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#الزایمر
همیشه فکر می کردم
اخردنیا چطور جایی است
اکنون می دانم
جایی که تو نباشی

از نیمکت پارک برمی خیزم
پشتم را میتکانم
این چندمین باری است
که دنیا را پیموده ام
بیاد ندارم

تو که نیستی حافظه هم
سرگیجه می گیرد
اعداد را وارو می شمارم
وفراموش میکنم
امروز چند شنبه است

تا یاد دارم جمعه ها را
بر روی همین نیمکت پارک
با هم بوده ایم
واین دوکفتر جلد را تماشا می کردیم
که دور فواره پارک می چرخیدند
وگلی که یواشکی بو می کردی
اکنون تمام پارک بوی گل می دهد
وتو نیستی
نکند تو هم تصمیم گرفته ای
تنها قدم بزنی

#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــشــیدی بــــیـنا

درودها دوستان جان شبتان مملو ازعــــــــــــشــق

Читать полностью…
Subscribe to a channel