وبسایت no-atheism.net اینستاگرام instagram.com/no_atheism فیسبوک fb.com/islamway1434 آپارات aparat.com/asteira ربات کانال(برای ارسال شبهات و دریافت پست تصادفی) @NoAtheism_bot ⚠توجه: سؤالات فقهی و مباحث مربوط به اختلاف فرق اسلامی پاسخ داده نمیشود.
📚عنوان مقاله: اخلاق در قرآن - احسان
✍️تألیف: محمد عزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 12
#️⃣نشر در: رد شبهات ملحدین
bit.ly/4lOd35X
#معرفی_مقاله
در بوستانِ احسان، این حقیقت بیش از پیش رخ مینمایاند که احسان، نه حاشیهای بر دین، که متنِ آن؛ نه زینتی فرعی، که جوهر و روحِ آن است. احسان، قله رفیعِ کمالِ بندگی، و نقشه راهِ نیل به سعادتِ جاودان در این سرا و سرایِ دیگر است. این مفهومِ ژرف و فراگیر، تمامیِ شئونِ حیاتِ فردی و اجتماعیِ مؤمن را تحتِ لوایِ خویش میگیرد و او را به سویِ کمال در پیوند با خالقِ یکتا، در سازندگیِ خویشتن، و در تعامل با سایرِ مخلوقات، رهنمون میشود. الله سبحانه و تعالی، احسان را بر هر چیزی مقرر فرموده، و همین امر، گویایِ اهمیت و ضرورتِ حیاتیِ آن است.
#اخلاق_در_قرآن
(۱۶) | احسان
#فضایل: «احسان»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
بزرگترین شعار خداناباوری، دفاع از عقل و انسانیت است، در حالی که خداناباوری در حقیقتش، به مغز ایمان دارد و به عقل کافر است، انسان را «حیوانسازی» میکند، به تکریم انسان کافر است، به ابزار بودن انسان تعصب دارد و به آزادی انسان کافر است.
✍دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ١۵٧
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره4
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.2. تمرکزگرایی دموکراتیک و سرکوب دموکراسی
ادعای نظری: لنین در “دولت و انقلاب” (1917) و “چپروی: بیماری کودکانه کمونیسم” (1920) اصل “تمرکزگرایی دموکراتیک” را مطرح کرد که طبق آن، بحث آزاد درون حزبی، اما اطاعت کامل پس از تصمیمگیری ضروری است. لنین نوشت: “آزادی بحث، وحدت در عمل.”
تناقض: این اصل به سرعت به ابزاری برای حذف منتقدان و تحکیم قدرت رهبری بدل شد. نیکولای بوخارین، از رهبران بلشویک، پیش از اعدامش در 1938 اعتراف کرد: “ما خودمان، با منطق خودمان، راه را برای استالینیسم هموار کردیم.” میلوان جیلاس، از رهبران کمونیست یوگسلاوی که بعداً منتقد تیتو شد، در کتاب “طبقه جدید” (1957) نوشت: “تمرکزگرایی دموکراتیک در عمل به معنای تمرکزگرایی بدون دموکراسی است.”
مستندات تاریخی:
در شوروی، کنگره حزب که طبق اساسنامه باید سالانه برگزار میشد، بین 1939 تا 1952 (13 سال) اصلاً تشکیل نشد. در دوران استالین، تمام تصمیمات مهم نه در کنگره یا کمیته مرکزی، بلکه توسط پولیتبورو و نهایتاً شخص استالین گرفته میشد. آرشیوهای حزب کمونیست شوروی نشان میدهد که از 1939 تا 1952، حتی پولیتبورو هم به ندرت جلسات رسمی داشت و بیشتر تصمیمات توسط استالین و چند نفر از نزدیکانش گرفته میشد.
در چین، دن شیائوپینگ در 1978 “چهار اصل اساسی” را وضع کرد که طبق آن، حاکمیت مطلق حزب کمونیست غیرقابل بحث بود. این اصول عبارتند از: راه سوسیالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، رهبری حزب کمونیست، و مارکسیسم-لنینیسم و اندیشه مائو تسهتونگ. این اصول حتی امروز نیز در قانون اساسی چین وجود دارند و هرگونه چالش با آنها جرم محسوب میشود. در سال 1989، اعتراضات میدان تیانآنمن که خواستار اصلاحات دموکراتیک بودند، با کشتار گسترده معترضان سرکوب شد.
در کوبا، قانون اساسی 1976، حزب کمونیست را “نیروی رهبری برتر جامعه و دولت” معرفی کرد که هیچ نیرویی حق چالش با آن را ندارد. ماده 5 قانون اساسی 2019 کوبا همچنان تصریح میکند که “حزب کمونیست کوبا… نیروی رهبری برتر جامعه و دولت است.” انتخابات در کوبا تنها با نامزدهای تأییدشده توسط حزب کمونیست برگزار میشود و احزاب مخالف غیرقانونی هستند.
گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر در 2019 نشان داد که مخالفان سیاسی در کوبا با بازداشتهای خودسرانه، محاکمات ناعادلانه و اخراج از کار مواجه میشوند.
و دیکتاتوری کره شمالی با ترکیب عناصر کمونیستی، کیش شخصیت، حکومت موروثی و کنترل فراگیر بر تمام جنبههای زندگی مردم، یکی از بستهترین و سرکوبگرترین نظامهای سیاسی جهان را شکل داده است که همچنان علیرغم فشارهای بینالمللی و بحرانهای داخلی به حیات خود ادامه میدهد و این نمود و نهایت کمونیسم در عمل است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره3
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.1. دیکتاتوری پرولتاریا و زوال دولت
ادعای نظری: مارکس در “نقد برنامه گوتا” (1875) و انگلس در “منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت” (1884) پیشبینی کردند که پس از انقلاب، دوره کوتاهی از “دیکتاتوری پرولتاریا” خواهیم داشت و سپس دولت “زوال مییابد” (withers away). انگلس نوشت: “دولت نابود نمیشود، بلکه زوال مییابد.”
تناقض: در عمل، دولت نه تنها زوال نیافت ، بلکه تمام قدرت به جنایتکارترین حزب و سپس به جنایتکارترین فرد حزب منتقل شد و دیکتاتوری پرولتاریا به دیکتاتوری حزب، و سپس به دیکتاتوری شخصی تبدیل شد و جنایتکارترین افراد بشر که آتئیست بودن، ظهور نمودند. این ابر جنایتکاران خونآشام تمام مخالفانشان را که بالغ بر دهها میلیون نفر بودند زندان و یا اعدام نمودند. جنایتکارانی مانند استالین و مائو و لنین و خاندان کیم و ..
مستندات تاریخی:
در شوروی، استالین طی “پاکسازیهای بزرگ فقط در سه سال” (1936-1938)، حدود 750,000 نفر را اعدام کرد و میلیونها نفر را به گولاگ فرستاد (منبع: اسناد بایگانیهای شوروی که پس از 1991 منتشر شدند). آرشیوهای KGB که در دهه 1990 منتشر شدند، نشان میدهند که تنها در سال 1937، بیش از 353,000 نفر به اتهامات سیاسی اعدام شدند. الکساندر سولژنیتسین در “مجمعالجزایر گولاگ” (1973) با استناد به شهادت صدها بازمانده، سیستم اردوگاههای کار اجباری شوروی را مستند کرد که در آن میلیونها نفر در شرایط غیرانسانی جان باختند.
در چین، “انقلاب فرهنگی” مائو (1966-1976) به کشته شدن بین 1.5 تا 2 میلیون نفر منجر شد (منبع: “قرن چین” توسط مورخ فرانک دیکوتر، 2013). در این دوره، مائو از جوانان “گارد سرخ” برای حمله به “چهار کهنه” (افکار، فرهنگ، رسوم و عادات کهنه) استفاده کرد. میلیونها نفر شکنجه، تحقیر عمومی و اعدام شدند. جونگ چانگ، نویسنده کتاب “قوی وحشی: سه دختر چینی” (1991)، تجربیات شخصی خود و خانوادهاش را در این دوره مستند کرده است.
در کامبوج، خمرهای سرخ تحت رهبری پل پوت (1975-1979) حدود 1.5 تا 2 میلیون نفر (25% جمعیت کشور) را کشتند (منبع: گزارش کمیسیون حقیقتیاب سازمان ملل، 1999). آنها با هدف ایجاد “جامعه کمونیستی خالص”، شهرها را تخلیه کردند، پول را لغو کردند، و روشنفکران، متخصصان و حتی افرادی که عینک میزدند را به عنوان “دشمنان طبقاتی” قتل عام کردند. اسناد زندان S-21 (تول اسلنگ) که امروز به موزه نسلکشی تبدیل شده، شامل عکسها و اعترافات اجباری بیش از 14,000 قربانی است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#کمونیست
1. نقد فلسفی و نظری
1.2. دیالکتیک ماتریالیستی و تناقضات آن
ادعای نظری: مارکس و انگلس در آثاری مانند “ایدئولوژی آلمانی” (1846) و “آنتی دورینگ” (1878)، دیالکتیک هگلی را وارونه کرده و مدعی شدند که تمام پدیدههای اجتماعی و فکری از شرایط مادی تولید ناشی میشوند. مارکس نوشت: “شیوه تولید زندگی مادی، فرآیند کلی زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری را تعیین میکند. آگاهی انسانها نیست که هستی آنها را تعیین میکند، بلکه هستی اجتماعی آنهاست که آگاهیشان را تعیین میکند.”
تناقض: این رویکرد خود را نقض میکند، زیرا اگر همه افکار محصول شرایط مادی باشند، خود مارکسیسم نیز محصول شرایط مادی خاص خود است و نمیتواند ادعای حقیقت عینی و فراتاریخی داشته باشد. کارل پوپر در “جامعه باز و دشمنانش” (1945) این تناقض را بهتفصیل تحلیل کرد و نوشت: “اگر تمام نظریهها، از جمله نظریههای علمی، محصول طبقه اجتماعی و منافع طبقاتی باشند، پس این امر باید شامل خود نظریه مارکسیسم نیز بشود.”
همچنین، ادعای مارکسیسم مبنی بر “علمی” بودن با رویکرد دیالکتیکی آن در تضاد است، زیرا علم بر اساس ابطالپذیری و آزمون تجربی عمل میکند، نه بر اساس اصول پیشینی دیالکتیکی.
نمونه تاریخی: در شوروی، لیسنکوییسم (زیستشناسی پرولتری) تحت استالین و تلاش برای ایجاد “فیزیک پرولتری” نمونههایی از انحراف علم بر اساس دیالکتیک ماتریالیستی بود که به فاجعه علمی انجامید. تروفیم لیسنکو با رد ژنتیک مندلی به عنوان “علم بورژوازی” و ترویج نظریههای لامارکی، باعث عقبماندگی علمی شوروی در زیستشناسی و کشاورزی شد.
هزاران دانشمند ژنتیک از جمله نیکولای واویلوف، از برجستهترین دانشمندان شوروی، به دلیل مخالفت با لیسنکو اعدام یا زندانی شدند. نتیجه این سیاست، قحطیهای متعدد به دلیل شکست در اصلاح نباتات بود.
توجه: بهطور خلاصه، دیالکتیک روشی است برای کشف حقیقت از طریق تضادها، تضارب آرا و پیشرفت اندیشهها.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
مهاجران اروپایی در ابتدا با چهرهای صلحطلب، بیخطر و معصوم وارد شدند، اما پس از کسب قدرت، اقداماتی انجام دادند که منجر به سرکوب و نابودی ساکنان اصلی آن سرزمینها شد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خداناباوری و توهم زیبایی
آنتونی اوهر (فیلسوف ندانمگرا): «از دیدگاه داروینیسم، توضیح حقیقت، خوبی، زیبایی و علاقهٔ ما به آنها بسیار دشوار است.»
📚Anthony O´Hear, Beyond Evolution (New York: Clarendon Press, 2002), p.214.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#پیام_هایی_از_قرآن
▪️﴿قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ﴾ [آل عمران: ١۶۵]
▫️«[ای پیامبر،] بگو آن [شکست] از جانب خودتان و [نتیجهٔ نافرمانی از دستور پیامبر] است.»
هرگاه دچار غم و اندوه شدی و شکست خوردی، به خودت بیا، خداوند متعال تو را میآزماید تا چیزی را در وجودت اصلاح کند که جز با آزمایش و ابتلا قابل اصلاح نیست! اخباریون و سیره نویسان روایت کردهاند که: در زمان سلیمان (علیهالسلام) خشکسالی شد، ایشان همراه مردم برای خواندن نماز استسقاء خارج شد، در آن هنگام مورچهای را دید که دستش را به آسمان بلند کرده و میگوید: «پروردگارا! تو میدانی که بلا و مصیبت نازل نمیشود مگر بخاطر گناه، و از بین نمیرود مگر با توبه، بارالها! ما مخلوقی از مخلوقاتت و بندهای از بندگانت هستیم، ما را بخاطر گناهان بنیآدم هلاک نکن!» سلیمان پس از شنیدن این جملات، به مردم گفت: بازگردید خداوند به طفیل دعای این مورچه، خواسته شما را اجابت نمود! [1]
📚پینوشت:
[1] شبیه این مطلب به صورت مرسل و مرفوع نقل شده است. (مصنف ابن أبی شیبة، ج7، ص71ح34273؛ حلية الأولياء لأبی نعيم الأصبهانی، ج3، ص101؛ المستدرک علی الصحیحین للحاکم، ج1، ص473ح1215).
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴#ارتش_شیطان | قسمت بیستوهشتم
ماتریالیسم یا مادیگرایی (نظم نوین سکولاریسم)
🔻فراماسونها به خدای تکچشم اعتقاد دارند و از نظرشان او هرگز نخواهد آمد و پروژهشان تکمیل نمیشود تا زمانی که تمام دنیا را سکولاریزه و خالی از اعتقادات دینی نکنند (نظم نوین دنیوی [سکولاریسم]).
آیا گمان میکنید این دنیاخواهی افراطی در عصر ما، تصادفی بوجود آمده است؟
شیطان چگونه سه دسته جامعه را به سمت سکولاریسم میکشاند؟
▪️طبقه فقیر (که آنها را از فقر بیشتر میترساند و به فساد و کسب مال حرام دعوت میکند)
▪️طبقه متوسط (لذتهای دنیا را بر این طبقه عرضه میکند و به آنها میگوید که شما شایسته این لذتها هستید و اینگونه تا ترک دنیا، آنها را مشغول دنیا میکند)
▪️طبقه ممتاز (اینها کسانی هستند که روح خود را در ازای ثروت، قدرت و شهرت، به شیطان میفروشند و جزوی از عروسکهای شبخیمهبازی در نظام سکولاریستیاش میشوند)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#پیام_هایی_از_قرآن
▪️﴿فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ﴾ [یوسف: ٧٧]
▫️«یوسف آن را در دل خویش پنهان داشت و [ناراحتی را] بر آنان آشکار نکرد.»
درست است که ملامت و سرزنش، قلب را دگرگون کرده و جراحت را پاک میکند و پاک کردن جراحت، پیش از بخیه کردنش، به تسریع درمان کمک میکند.
اما، عتاب و سرزنش برای هر شرایطی مناسب نیست.
گاهی با اینکه همه چیز را میدانی بهتر است خودت را به نادانی بزنی و با اینکه همه چیز را دیدهای، تظاهر کنی چیزی ندیدهای!
گاهی خودت را به غفلت بزن، اگر چه این کار اندک زیانی را برایت در پی داشته باشد. خردمندان میدانند که: بدست آوردن دل مردم بهتر از کسب پستها و مقامهای گوناگون است.
یوسف (علیهالسلام) آن مسئله را آشکار نکرد، زیرا میدانست که چشمپوشی کردن از اخلاق بزرگان است.
امام احمد (رحمه الله) میگفت: نُه دهم عافیت و سلامتی، در چشمپوشی کردن است [1] و امام شافعی (رحمه الله) میگوید: انسان خردمندِ عاقل، شخص باهوشی است که خود را به غفلت زند. [2]
اكثم بن صیفی -از حکیمان زمان جاهلیت- میگوید: هر کس سخت بگیرد، دیگران را از خود دور میکند و هر کس آسان بگیرد، قلبها را متوجه خویش میگرداند و سرور و شادی در تغافل است. [3]
ابن قیم (رحمه الله) میگوید: یکی از صفات جوانمردان این است که در برابر لغزشهای مردم، خودشان را به غفلت زنند. [4]
📚پینوشتها:
[1] این سخن از عثمان بن زائده (رحمه الله) است و هنگامی که به امام احمد بن حنبل (رحمه الله) رسید، ایشان فرمود که عافیت و سلامتی ده جزء است که همگی آن در چشمپوشی است. (شعب الإيمان للبيهقی، ج10، ص575 رقم 8028).
[2] معجم ابن المقرئ، ص51 رقم 63؛ حلية الأولياء لأبی نعيم الأصبهانی، ج9، ص123؛ شعب الإيمان للبيهقی، ج10، ص575 رقم8030.
[3] أدب الدنيا والدين، الماوردی، ص180.
[4] مدارج السالكين لابن قیم، ج2، ص335.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خرافهٔ تکامل، عامل بزرگترین کشتارها
همکن مورخ دربارهٔ هیتلر میگوید: «او یک معتقد قوی به تکامل و دعوتگر بدان بود. کتابش «نبرد من»، به وضوح به تعدادی از اندیشههای فرگشتگرایانه اشاره میکند، به ویژه آنهایی که بر رقابت، بقای قویترینها و نابودی ضعیفها برای ایجاد جامعهای بهتر تاکید دارند.»
📚R. Hickman, Biocreation (Worthington, OH: Science Press, 1983), pp.51-52 (Cited in: Phillip Darrell Collins, Paul David Collins, The Ascendancy of the Scientific Dictatorship, Charleston: BookSurge, 2006, p.59).
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان کتاب: فصل سوم- مغالطات داوکینز
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 24
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/42neM9s
#معرفی_فصل_سوم
رویکرد علمگرایانه افراطی داوکینز، او را به ورطه انکار هر نوع معرفت غیرتجربی کشانده است؛ موضعی که خودشکن و متناقض است، زیرا خودِ این ادعا که “تنها معرفت تجربی معتبر است”، گزارهای غیرتجربی محسوب میشود! او برهان وجودی را به کلی بد فهمیده، برهان کیهانشناختی را مسخ کرده، برهان نظم را با تکامل داروینی اشتباه گرفته، و برهان اخلاقی را با سطحینگری تمام کنار زده است.
شاید شرمآورترین جنبه کار داوکینز، قصور عامدانه او در مواجهه با پیشرفتهای معاصر در الهیات فلسفی است. او ترجیح داده به جای پرداختن به روایتهای پیشرفته و دقیق براهین خداشناسی که در دهههای اخیر توسط فیلسوفان برجسته تحلیلی ارائه شده، به برگههای زرد و کهنه دویست سال پیش رجوع کند. این رویکرد، نه تنها غیرعلمی و غیرروشنفکرانه است، بلکه نشان از عدم صداقت علمی نویسنده دارد.
#نقد_کتاب
#پندار_خدا
#ریچارد_داوکینز
#فصل_سوم
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#پیام_هایی_از_قرآن
▪️﴿إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ﴾ [یوسف: ٨۶]
▫️«من از درد و اندوه خویش به [درگاه] الله مینالم.»
شِکوه بردن نزد مخلوق، شفقت آنها را بر میانگیزد و شِکوه بردن نزد الله، رحمت و مهربانی او تعالی را.
انسان ضعیف، نزد ضعیفی چون خود، اظهار شکایت و ناله نمیکند و همهٔ انسانها ضعیف هستند.
هیچگاه یک فقیر، نزد فقیری چون خود آه و ناله نمیکند و همهٔ انسانها فقیر هستند.
ضعیف به نیرومند پناه میبرد و هیچکس نیرومندتر از الله متعال نیست.
فقیر به درگاه ثروتمند روی میآورد و هیچکس ثروتمندتر از الله متعال نیست.
با عجز و ضعف کامل به درگاه پروردگارت روی آور: گریه کن، شکوه کن، زاری کن و بخواه.
اما در برابر مردم سرت را بالا بگیر و زخمهایت را بپوشان، زیرا نگاه معصومانه مردم، شکستی دیگر و تکیه کردن به شانههای مردم، عجز و ناتوانی دیگری است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
تحلیل پارادوکسیکال از مفهوم “امر و نهی” و “آزادی” در جوامع انسانی
این استدلال مطرح میکند که عدهای از افراد، از سر ناآگاهی، “امر و نهی” (بایدها و نبایدها) را مترادف با “بردگی” تلقی میکنند. این افراد، با طرح چنین ادعایی، گمان میکنند که هرگونه محدودیت و الزام، به معنای سلب آزادی و تبدیل شدن به برده است.
این در حالی است که این افرادِ مدعیِ آزادی، خود نیز به طور ناخودآگاه، در چارچوب قوانین و مقررات حاکم بر جوامع بشری، زندگی میکنند و از آن تبعیت میکنند. به عبارت دیگر، آنها نیز به نوعی “برده” سیستمها و ساختارهای اجتماعی هستند که در آن زندگی میکنند.
علاوه بر این، این افرادِ ظاهراً منتقد “بردگی”، در مقام تصمیمگیرنده و رهبر، دیگران را به انجام کارهایی ملزم میکنند که خود به آنها اعتقاد دارند. این عمل، نوعی تناقض رفتاری را نشان میدهد، زیرا آنها “بردگی” را برای مخالفان خود ناپسند میدانند، اما اگر خود در جایگاه “صاحب برده” قرار گیرند، آن را امری پسندیده و مبارک تلقی میکنند!
این تحلیل، به نوعی پارادوکس در مفهوم “آزادی” و “بردگی” اشاره میکند. در واقع، آزادی مطلق، یک توهم است و هر انسانی، به ناچار، در چارچوب مجموعهای از قوانین و مقررات، بایدها و نبایدها، زندگی میکند. تفاوت اساسی، در نوع و ماهیت این محدودیتها و همچنین، در میزان آگاهی و اختیار افراد در پذیرش یا تغییر آنها است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
نقش رسانههای سکولار غربی بر افکار غرب آسیا
دولتهای سکولار غربی، با بهرهگیری از امکانات گسترده رسانهای، تصویری ایدهآل و تطهیرشده از خود ارائه میدهند. آنها با انجام یک “جراحی پلاستیک رسانهای”، تلاش میکنند چهرهی واقعی خود را پنهان کرده و به مخاطبان جهانی القا کنند که سکولاریسم، کلید موفقیت و سعادت دنیوی است.
این در حالی است که اگر پرده از چهرهی واقعی این دولتها برداشته شود، بسیاری از زوایای تاریک و ناخوشایند آنها آشکار خواهد شد. مسائلی مانند نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، تبعیض نژادی، بحرانهای اخلاقی، مداخلات نظامی و سیاسی در کشورهای دیگر، و حمایت از رژیمهای استبدادی، همگی از جمله مواردی هستند که در زیر نقاب فریبنده رسانهای پنهان میشوند.
آشکار شدن این واقعیتها، میتواند منجر به رویگردانی مردم جهان از این دولتها شود، و حتی نارضایتی و اعتراضات داخلی را در خود کشورهای غربی برانگیزد.
با وجود این، متاسفانه هنوز عدهای از مردم غرب آسیا، با تکیه بر همین تصویر ایدهآل و رسانهای، به دنبال یافتن “گمشدهی خود” در غرب هستند. آنها تصور میکنند که با الگوبرداری از مدلهای غربی، میتوانند به پیشرفت و توسعه دست یابند.
این در حالی است که تجربه نشان داده است که تقلید صرف از الگوهای غربی، بدون توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، و تاریخی جوامع غرب آسیا، نه تنها راهگشا نیست، بلکه میتواند منجر به بروز مشکلات و بحرانهای جدید شود.
ضروری است که با نگاهی انتقادی و واقعبینانه به دولتهای سکولار غربی نگریسته و از فریب تبلیغات رسانهای آنها دوری کنیم. همچنین، باید با تکیه بر ظرفیتها و توانمندیهای داخلی خود، به دنبال یافتن راهکارهای بومی برای توسعه و پیشرفت باشیم. جوامع غرب آسیا باید با حفظ اصالت و هویت فرهنگی خود، به دنبال ایجاد یک الگوی پیشرفت مستقل و متناسب با نیازهای خود باشند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره5
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.3. حقوق بشر و آزادیهای فردی
ادعای نظری: انگلس در “آنتیدورینگ” استدلال کرد که با از بین رفتن تضاد طبقاتی، “آزادی واقعی” ممکن میشود و مارکس در “دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی” (1844) از “خودشکوفایی انسان” سخن گفت. مارکس نوشت: “در جامعه کمونیستی… جامعه تولید را تنظیم میکند و برای من امکانپذیر میسازد که امروز این کار و فردا آن کار را انجام دهم، صبح شکار کنم، بعدازظهر ماهیگیری کنم، عصر به دامپروری بپردازم و پس از شام به انتقاد بپردازم، بدون اینکه هرگز شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا منتقد شوم.”
تناقض: رژیمهای کمونیستی به سیستماتیکترین نقضکنندگان حقوق بشر و آزادی فردی در قرن بیستم تبدیل شدند. آندری ساخاروف، فیزیکدان شوروی و برنده جایزه صلح نوبل، در “اندیشههایی درباره پیشرفت، همزیستی مسالمتآمیز و آزادی فکری” (1968) این تناقض را افشا کرد و نوشت: “آزادی فکری برای جامعه ما به اندازه اکسیژن برای فرد ضروری است.”
مستندات تاریخی:
“کتاب سیاه کمونیسم” (1997) تألیف استفان کورتوا و همکاران، با استناد به اسناد بایگانیهای حکومتی، تعداد قربانیان رژیمهای کمونیستی را حدود 100 میلیون نفر برآورد کرد. این کتاب با استناد به اسناد بایگانیهای دولتی که پس از فروپاشی بلوک شرق در دسترس قرار گرفتند، آمار تفکیکی قربانیان را ارائه میدهد: شوروی (20 میلیون)، چین (65 میلیون)، ویتنام (1 میلیون)، کره شمالی (2 میلیون)، کامبوج (2 میلیون)، اروپای شرقی (1 میلیون)، آمریکای لاتین (150,000)، آفریقا (1.7 میلیون)، و افغانستان (1.5 میلیون).
سازمان عفو بینالملل در گزارش 1977 خود، وجود بیش از 1 میلیون زندانی سیاسی در کشورهای کمونیستی را مستند کرد. این گزارش جزئیات شکنجه سیستماتیک، اعدامهای فراقضایی و ناپدیدشدگیهای اجباری در کشورهای بلوک شرق را مستند میکند.
در اتحاد شوروی، KGB بین سالهای 1954 تا 1987 بیش از 8 میلیون پرونده برای “فعالیتهای ضدشوروی” تشکیل داد (منبع: بایگانیهای KGB پس از فروپاشی). این پروندهها شامل اتهاماتی مانند “تبلیغات ضدشوروی”، “ملیگرایی بورژوازی” و “انتشار اطلاعات نادرست درباره واقعیت شوروی” بود. والدیمیر بوکوفسکی، مخالف سیاسی شوروی، در کتاب “و باد بازمیگردد” (1978) تجربیات خود از 12 سال حبس در زندانها، اردوگاههای کار اجباری و بیمارستانهای روانی شوروی را مستند کرده است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
مجموعه "رد شبهات ملحدین" با ابراز عمیقترین همدردیها با خانوادههای داغدار و عموم ملت ایران، حادثه تأسفبار انفجار در بندرعباس را که منجر به کشته و مصدومیت جمعی از هموطنان عزیزمان شد، تسلیت گفته و برای جانباختگان این واقعه مغفرت الهی، برای مجروحان شفای عاجل و برای بازماندگان صبر جمیل مسئلت مینماید.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
اگر میخواهی حقیقت خداناباوری را بررسی کنی و در ادبیات آن بهدنبال برجستهترین ویژگیهایش بگردی، گمان نمیکنم چیزی جز این دستگیرت شود که خداناباوری، متناقضترین جریان است؛ این جریان، یک اندیشه و ضدش را و ادعا و ردش را درآنواحد میپذیرد. جریانی است که ادعایی را با قطعیت اعلام میکند، اما بررسی و تفکیک نشان میدهد که به چیزی غیر از آنچه میگوید، اعتقاد داشته و طرفدار چیزی است که آن را محکوم میکند.
✍ دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ١۴۶
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات
📚عنوان مقاله: قلعههایمان از داخل نابود شده است!
✍️نویسنده: خنساء عثمان
📝مترجم: خداداد مطاعیپور
📄تعداد صفحات: 10
🗂ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/441Yrt6
#معرفی_مقاله
بانوی نویسنده در این مقاله به یکی از مشکلات اصلی جوامع اسلامی پرداخته که بخاطر بیتوجهی زنان مسلمان گریبانگیر امت شده است و ریشه و عامل این معضل را خاطرنشان ساخته و با کارشناسی دقیقِ مبتنی بر شرع و عقل برای برچیدن آن، نسخهای درخور جامعهی کنونی پیچیده است که شما با خواندن این مقالهی کمحجم میتوانید از این درد کشنده و درمان قطعی آن آگاه شوید.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۱
#کمونیست
1. نقد فلسفی و نظری
1.1. تناقض جبرگرایی تاریخی در برابر ضرورت عمل انقلابی!
ادعای نظری: مارکس در “مانیفست کمونیست” (1848) و “نقد اقتصاد سیاسی” (1859) مدعی شد که سوسیالیسم و کمونیسم نتیجه اجتنابناپذیر تکامل تاریخی جوامع بشری است که طبق قوانین علمی و جبری رخ خواهد داد. مارکس در مقدمه “نقد اقتصاد سیاسی” مینویسد: “در مرحله معینی از توسعه، نیروهای مادی تولید جامعه با روابط تولیدی موجود… در تضاد قرار میگیرند. آنگاه دورهای از انقلاب اجتماعی آغاز میشود.”
تناقض: اگر کمونیسم اجتنابناپذیر است، چرا به عمل انقلابی و حزب پیشتاز نیاز است؟ لنین در “چه باید کرد؟” (1902) مجبور شد برای توجیه نقش حزب پیشتاز، از جبرگرایی تاریخی مارکس فاصله بگیرد. او نوشت: “بدون تئوری انقلابی، جنبش انقلابی ممکن نیست” و تأکید کرد که آگاهی طبقاتی باید از “بیرون” به طبقه کارگر تزریق شود، که با ادعای مارکس مبنی بر اینکه طبقه کارگر “به خودی خود” به آگاهی انقلابی میرسد، در تضاد است.
نمونه تاریخی: انقلاب روسیه (1917) در کشوری نیمهفئودالی و عقبمانده رخ داد، نه در کشورهای پیشرفته صنعتی مانند انگلستان یا آلمان که مارکس پیشبینی کرده بود. این واقعیت باعث شد تروتسکی نظریه “انقلاب مداوم” را مطرح کند تا این تناقض را توجیه نماید. همچنین، مائو تسهتونگ در چین مجبور شد نظریه مارکس را تغییر دهد و به جای طبقه کارگر صنعتی، دهقانان را نیروی اصلی انقلاب معرفی کند که انحرافی آشکار از نظریه اصلی مارکسیسم بود.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خداناباوری مساوی با پایان اخلاق
جان لاک در مورد خداناباوران میگوید: «وعدهها، عهدها و سوگندها که پیوندهای جامعهٔ بشری است، برای خداناباور نمیتواند الزامآور باشد. رهایی از ایمان به خدا، حتی اگر تنها در حوزهٔ فکر باشد نیز همهچیز را منحل میکند.»
📚John Locke, Locke: Political Writing, ed. David Wootton (Cambridge: Hackett Publishing, 2003), p.426.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان کتاب: فصل چهارم- مغالطات داوکینز
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 28
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/42sKYYS
#معرفی_فصل چهارم
تحلیل نظاممند مغالطات فصل چهارم کتاب “پندار خدا” نوشته داوکینز، آشکار میسازد که استدلال اصلی او برای الحاد، علیرغم ظاهر علمی و منطقی، دچار پانزده مغالطه بنیادین است که اعتبار آن را به شدت تضعیف میکند.
داوکینز در هسته استدلال خود، مفهوم خدا را به عنوان موجودی پیچیده و مادی تصور میکند که خود نیازمند تبیین است، در حالی که در سنت فلسفی-کلامی اسلام، خداوند بسیطالحقیقه و واجبالوجودی است که ذاتش عین وجود و علت نخستین همه موجودات است. او روشهای علوم طبیعی را برای ارزیابی واقعیتی فراطبیعی به کار میگیرد، مکانیسمهای تکاملی را به عنوان جایگزین خلقت الهی ارائه میکند، و با پیشفرضهای طبیعتگرایانه، استدلالهایی دوری میسازد که نتیجه آنها از ابتدا در مقدمات نهفته است.
#نقد_کتاب
#پندار_خدا
#ریچارد_داوکینز
#فصل_چهارم
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
آیا قرآن معجزه است؟
معترض ادعا کرده است که قرآن معجزه نبوده است و شاید قبلاً عربها با چیزی قویتر از آن مواجه شدهاند. ولی چون مسلمانان پیروز شدند، آثار شکستخوردگان از بین رفته و چیزی از آن در تاریخ باقی نمانده است. به عبارت دیگر، تاریخ همیشه به دست فاتحان نوشته میشود.
در پاسخ گفته میشود:
قرآن قطعاً معجزه است و عربها هیچگاه با چیزی قویتر از آن مواجه نشدند، چرا که از انجام چنین کاری ناتوان بودند.
🔻دلیل این موضوع از دو مقدمه استنباط میشود:
▪️اگر قرآن معجزه نبود، عربها هیچگاه اسلام را نپذیرفته و این دین در آغاز خود از بین میرفت.
▪️اسلام به ما رسید و در آغاز خود نابود نشد.
نتیجهگیری: قرآن معجزهای بود برای عربها.
اگر هر دو مقدمه صحیح باشند، نتیجه نیز صحیح خواهد بود. مقدمه دوم از ابتدا مسلّم است و هیچگونه شک و تردیدی ندارد. اما مقدمه اول نیاز به اثبات دارد.
دلیل مقدمه اول (اگر قرآن معجزه نبود، اسلام نابود میشد):
وقتی قرآن در مکه شروع به تبلیغ شد، تغییرات بزرگی در جامعه ایجاد کرد. بسیاری از مردم مکه از دین اجدادی خود دست کشیدند و به دین اسلام روی آوردند. این امر موجب شد تا کافران مکه از هیچ تلاشی برای بازگرداندن آنها به دین خود دریغ نکنند. آنها ابتدا با توهین، سپس با ضرب و شتم و آزار، و در نهایت با شکنجههای شدید سعی کردند آنها را از دین اسلام منصرف کنند.
این وضعیت برای کفار مکه بسیار دردناک بود، زیرا آنها شاهد روی آوردن فرزندانشان به دینی بودند که تهدیدی برای نظم اجتماعی و دینی آن زمان بود. در این شرایط، دو گروه در مقابل هم قرار گرفتند: گروهی که به ایمان خود استوار بودند و حاضر به ترک آن نبودند، و هیچگونه منافع دنیوی در این انتخاب نداشتند، و گروهی دیگر که با زور و قدرت سعی در تحت فشار قرار دادن آنها داشتند.
کفار مکه به هر روش ممکن برای جلوگیری از گسترش اسلام دست زدند و تنها راهی که باقی مانده بود این بود که قرآن را به چالش بکشند و از عربها بخواهند که چیزی مشابه آن بیاورند.
اگر آنها موفق به آوردن چیزی مشابه قرآن میشدند، دین اسلام در همان آغاز نابود میشد.
فرض کنید که دشمنان اسلام میتوانستند چیزی مشابه قرآن بیاورند. در این صورت، چه چیزی باقی میماند که مسلمانان به آن بچسبند؟ اگر معجزه قرآن به چالش کشیده میشد و دشمنان چیزی مشابه آن میآوردند، هیچ دلیلی برای ادامه پیروی از این دین وجود نداشت. به علاوه، پیروی از چنین دینی که دیگر معجزهاش اثبات نشده و چالشپذیر است، فقط توهین، شکنجه، و عذاب برای پیروان آن باقی میماند.
بنابراین، اگر مخالفان میتوانستند به راحتی قرآن را شکست دهند، دین اسلام از همان ابتدا نابود میشد و مسلمانان هیچ متنی معجزهآسا و معتبر برای ادامه ایمان خود نداشتند.
اما نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که دین اسلام در مکه 13 سال زنده ماند، و در این مدت، چندبار خداوند مشرکین را تحدی نمود اما از آنان پاسخ به تحدی ناتوان ماندند [1]، با وجود تمام فشارها و شکنجهها و در شرایطی که تمام منابع قدرت در دست مخالفان بود. این به وضوح نشان میدهد که قرآن معجزهای بوده است که در برابر چالشهای دشمنان شکستناپذیر بود.
نتیجهگیری:
پس از اثبات هر دو مقدمه، نتیجهای که میگیریم این است که قرآن معجزهای است که نمیتوان مشابه آن را آورد. چون اگر معارضهای به وجود میآمد، دین اسلام به سرعت از بین میرفت. دوام اسلام و ادامهاش حتی در شرایط سخت اولیه، شاهدی است بر این که هیچگاه چنین معارضهای رخ نداده است.
به همین دلیل، فرضیهایی که ادعا میکند ممکن است چنین معارضهای بوده باشد اما چیزی از آن به ما نرسیده، باطل است. زیرا دلیل ادامه اسلام در تاریخ، خود گواه این است که هیچگونه معارضهای صورت نگرفته است.
📚پینوشت:
[1] از پنج آیۀ تحدی، چهار آیه در مکه نازل شدهاند. این بدان معناست که نزول این آیات در دورهی ضعف مسلمانان بوده است. به عبارت دیگر، شرایط برای مبارزه و تقابل در این زمینه کاملاً فراهم بوده، و همین امر میتواند اعجاز این آیات را به اوج برساند. آیات تحدی مکی عبارتند از: (طور: 33-34)، (اسراء: 88)، (هود: 13) و (یونس: 38).
✍️نویسنده: «مذكرة»
📝ترجمه با دخل و تصرف اندک و نشر: «رد شبهات ملحدین»
bit.ly/43Oy8qm
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان مقاله: نقد نظریه "هیچ" لارنس کراوس
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 19
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/42AEBnz
#معرفی_مقاله
این مقاله با بررسی نظاممند خطاهای مفهومی، منطقی، معرفتشناختی و علمی نظریه کراوس، نشان خواهد داد که ادعای او مبنی بر حل معمای پیدایش جهان، نهتنها اغراقآمیز، بلکه کاملاً بیاساس است. آنچه کراوس ارائه میدهد، نه راهحلی علمی برای یک پرسش فلسفی، بلکه نمونهای آشکار از علمزدگی و فلسفهستیزی است که متأسفانه در برخی محافل علمی معاصر رواج یافته است.
با واکاوی دقیق این نظریه، روشن خواهد شد که کراوس، در ورود به قلمرو پرسشهای بنیادین هستیشناختی، دچار همان خطاهایی شده که خود به فیلسوفان نسبت میدهد. نظریه “جهانی از هیچ” نه پیشرفتی علمی، بلکه عقبگردی مفهومی است که به جای روشنگری، بر ابهام و سردرگمی در فهم ما از جهان افزوده است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان کتاب: دُرّستان (گزیدهای از آثار ابودرداء و امدرداء)
✍️تألیف: محمد عمر خسرو
📄تعداد صفحات: 47
bit.ly/4cjFVyB
#معرفی_کتاب
کتاب دُرّستان گزیدهای از آثار ابودرداء و امدرداء (رضی الله عنهما) با درونمایۀ عمدتاً اخلاقی و زاهدانه را گرد آورده است که افزون بر داشتن درسهای سازندۀ بسیار، به شناخت این زوج نمونۀ دوران طلایی اسلام کمک میکند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🎞 #سلسله_کلیپهای_سفر_یقین | قسمت 49
اصل و خاستگاه انسان کدام است؟ تکامل یا آفرینش مستقیم⁉️
پروفسور قنیبی در این قسمت در گذری بر مطالب ارائه شده در حلقات گذشته (مرتبط با موضوع)، با تعریف اصطلاحات به کاربردهشده در ویدئو به ترسیم رابطهٔ ایمان به خالقیت (خداباوری) و مادیگرایی و ساینس (یکی از انواع علم) میپردازد.
▪️مصادر ساینس چهار چیزند: عقل، بدیهیات، خبر و حس. این مصادر در مادیگرایی وجود دارند یا در ایمان به خالقیت؟!
▪️مادیگرایی میگوید عقل اتفاقی بهوجود آمده است، خب عقلی که اینگونه ایجاد شده است چگونه میتواند به حقایق راهنمایی کند؟
▪️داروین به خلقت تصادفی و تکامل عقل انسان از حیواناتی پستتر اعتقاد داشت، او به ارزشمندی باورهای عقل شک داشت، لذا برای اعتراف عقل به وجود خالق، میگوید چگونه میشود به چنین عقلی اعتماد کرد اما توسط همان عقل نظریهْ تکامل خود را ارائه میدهد، این عملکرد متناقض برای چیست؟
📹 پروفسور ایاد قنیبی
📝 ترجمه و زیرنویس: «رد شبهات ملحدین»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
مجموعۀ «رد شبهات ملحدین» عید سعید فطر را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینماید.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان کتاب: فصل دوم- مغالطات داوکینز
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 31
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/4ja5cxq
#معرفی_فصل_دوم
با بررسی دقیق و موشکافانه استدلالهای داوکینز در این فصل، میتوان دریافت که علیرغم ادعای روششناسی علمی، گفتمان او آکنده از مغالطات منطقی، پیشفرضهای اثباتنشده، و تفسیرهای نادرست از دیدگاههای الهیاتی است. این مغالطات چنان بنیادین هستند که اساس استدلالهای او را متزلزل میسازند. داوکینز در حالی که خود را مدافع خردگرایی معرفی میکند، به طور متناقضنمایی در دام انواع سفسطههایی میافتد که همواره منتقدان را به اجتناب از آنها فرا میخواند.
#نقد_کتاب
#پندار_خدا
#ریچارد_داوکینز
#فصل_دوم
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#پیام_هایی_از_قرآن
▪️﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾ [یوسف: ٨٧]
▫️«و از رحمتِ الله مأیوس نشوید؛ [چرا که] جز گروه کافران، کسی از رحمت الله مأیوس نمیگردد.»
میگویند: بهترین عبادات انتظار فرج (گشایش) است! [1]
یعنی تمام اسباب پیرامونت بر این دلالت داشته باشند که راه حلی وجود ندارد، اما تو ایمان و باور داشته باشی که تدبیر امور به دست خداست.
و یقین داشته باشی که تمام اسباب پیرامونت تنها بر مردم جاری هستند نه بر الله.
نا امید نشوید، یعقوب (علیهالسلام) این جمله را در هنگام راحتی و آسایش به زبان نیاورد، بلکه زمانی گفت که به دنبال یوسف، بنیامین را نیز از دست داده بود؛ و بعد از مدتی، بوی یوسف را احساس نمود و چند روز بعد، او را در آغوش گرفت.
پس همیشه به خداوند اعتماد کن.
📚پینوشت:
[1] اشاره به حدیثی از پیامبراکرمﷺ است. (سنن الترمذی، ج5، ص565ح3571 -:حدیث ضعیف).
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
💢تدین و مصونیت پادشاه نروژ
🔻براساس ماده 4 و 5 قانون اساسی نروژ:
▪️“پادشاه باید همواره به دین انجیلی-لوتری اقرار کند.”
▪️“شخصیت پادشاه مقدس است؛ او را نمیتوان سرزنش یا متهم کرد. مسئولیت بر عهده شورای اوست.”
#بدون_شرح
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین