وبسایت no-atheism.net اینستاگرام instagram.com/no_atheism فیسبوک fb.com/islamway1434 آپارات aparat.com/asteira ربات کانال(برای ارسال شبهات و دریافت پست تصادفی) @NoAtheism_bot ⚠توجه: سؤالات فقهی و مباحث مربوط به اختلاف فرق اسلامی پاسخ داده نمیشود.
📚عنوان مقاله: چرا بهشت مخصوص مسلمانان است؟
✍️نویسنده: وزیر احمد عظیمی
📄تعداد صفحات: 11
🗂بازبینی و نشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/43pUGgi
#معرفی_مقاله
امروزه برخی از نوگرایان خصوصاً کسانی که از عقاید و افکار مکتب پلورالیزم دینی تأثیر پذیرفتند، نمیتوانند بپذیرند که بهشت مخصوص مسلمانان است! آنان میگویند: هر کسی با هر مذهبی که سروکار داشته باشد اگر کار خوب انجام دهد مستحق بهشت میشود، و چرا شما بهشت را فقط مخصوص مسلمانان میدانید؟ خلاصه بر اساس اعتقاد آنان یهودیها نصرانیها همراه مسلمانان همه وارد بهشت میشوند!
در این نوشتار به این شبهه، پاسخی کوتاه و مستدل و مستندی داده میشود.
🔗 در همین رابطه بنگرید به: آیا همه غیرمسلمانان جهنمی هستند؟
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره10
#کمونیست
4. تناقضات اجتماعی و فرهنگی
4.2. مذهبستیزی و مذهبسازی ایدئولوژیک
ادعای نظری: مارکس در “نقد فلسفه حق هگل” (1843) مذهب را “افیون تودهها” نامید و لنین در “سوسیالیسم و مذهب” (1905) خواستار مبارزه سیستماتیک علیه “خرافات مذهبی” شد. مارکس نوشت: “مذهب آه مخلوق ستمدیده، قلب جهان بیقلب، و روح شرایط بیروح است. مذهب افیون تودههاست.” لنین نیز تأکید کرد: “مارکسیسم همیشه تمام مذاهب و کلیساها، تمام سازمانهای مذهبی را ابزار ارتجاع بورژوازی میداند.”
تناقض: رژیمهای کمونیستی، خود به نوعی مذهب سکولار با پرستش رهبران، مناسک ایدئولوژیک، و تقدس متون حزبی تبدیل شدند. نیکلای بردیایف در “منشأ کمونیسم روسی” (1937) این پدیده را تحلیل کرد و نوشت: “کمونیسم، نه به عنوان یک دکترین اجتماعی-اقتصادی، بلکه به عنوان یک مذهب، متعصبانه به مبارزه با هر مذهب دیگری، و قبل از همه با مسیحیت میپردازد. این یک مذهب جدید است که میخواهد جایگزین مسیحیت شود.”
مستندات تاریخی:
در کره شمالی، “ایدئولوژی جوچه” کیم ایل-سونگ در قانون اساسی به عنوان ایدئولوژی رسمی کشور ذکر شده و مومیایی او در مقبرهای عظیم نگهداری میشود که همه شهروندان باید به آن ادای احترام کنند (منبع: “دولت شبهمذهبی” نوشته بی.آر. مایرز، 2010). مایرز مستند میکند که در کره شمالی، هر خانه باید تصاویر کیم ایل-سونگ و کیم جونگ-ایل را در بالاترین نقطه دیوار اصلی نصب کند و این تصاویر باید هر روز گردگیری شوند. کرهایها باید در مراسم هفتگی “مطالعه زندگی” شرکت کنند که در آن به “گناهان” خود اعتراف میکنند و متعهد میشوند از “راهنماییهای” رهبر پیروی کنند. کودکان قبل از غذا خوردن باید دعای “تشکر از رهبر عزیز” را بخوانند.
در چین، “کتاب سرخ کوچک” مائو با تیراژ بیش از یک میلیارد نسخه منتشر شد و حفظ و قرائت روزانه آن اجباری بود (منبع: “انقلاب فرهنگی چین” نوشته رودریک مکفارکوهار، 2006). در اوج انقلاب فرهنگی، میلیونها چینی هر صبح در مقابل تصویر مائو “رقص وفاداری” انجام میدادند و از او طلب راهنمایی میکردند. نقلقولهای مائو در همه جا، از دیوارهای مدارس تا بیلبوردهای خیابانی، نوشته میشد. جونگ چانگ در کتاب “قوی وحشی” توصیف میکند چگونه در مدرسه مجبور بودند هر روز صبح با خواندن “صبح به خیر، رهبر مائو” روز را آغاز کنند و شب با “شب به خیر، رهبر مائو” به پایان برسانند.
در شوروی، مومیایی لنین در مقبره میدان سرخ به زیارتگاهی تبدیل شد که صفهای طولانی برای بازدید آن تشکیل میشد و عکس استالین در هر خانه و ادارهای نصب بود (منبع: “کیش شخصیت در شوروی” نوشته یان پلامپر، 2012). نینا تومارکین در کتاب “لنین زنده است!” (1983) توضیح میدهد چگونه پس از مرگ لنین در 1924، حزب کمونیست تصمیم گرفت جسد او را مومیایی کند - اقدامی که با ادعاهای ماتریالیسم مارکسیستی در تضاد بود.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره9
#کمونیست
4. تناقضات اجتماعی و فرهنگی
4.1. انترناسیونالیسم پرولتری و ناسیونالیسم
ادعای نظری: مارکس و انگلس در “مانیفست کمونیست” شعار معروف “کارگران جهان متحد شوید!” را مطرح کردند و ادعا کردند که “کارگران میهن ندارند”. آنها نوشتند: “پرولتاریا باید ابتدا قدرت سیاسی را به دست آورد، به طبقه حاکم ملی ارتقا یابد، و خود را به عنوان ملت تشکیل دهد، اگرچه هنوز به معنای بورژوایی کلمه، خود ملی است.”
تناقض: رژیمهای کمونیستی به شدت ناسیونالیستی عمل کردند و حتی با یکدیگر وارد جنگ شدند. مفهوم “سوسیالیسم در یک کشور” استالین، نقض آشکار انترناسیونالیسم مارکسیستی بود. استالین در 1924 نوشت: “آیا ممکن است سوسیالیسم در یک کشور پیروز شود؟ بله، ممکن است، زیرا شرایط برای توسعه سوسیالیسم وجود دارد.” این دیدگاه با نظر تروتسکی که معتقد بود “انقلاب سوسیالیستی با خصلت ملی آغاز میشود اما در آن محدود نمیماند” در تضاد بود.
مستندات تاریخی:
جنگ مرزی چین و شوروی در 1969 بر سر جزیره ژنبائو/دامانسکی، نشان داد که دو قدرت کمونیستی حاضرند بر سر منافع ملی با یکدیگر بجنگند (منبع: “اختلاف سینو-شوروی” نوشته لورنز لوتی، 2008). این درگیری که در مارس 1969 رخ داد، به کشته شدن حدود 60 سرباز شوروی و تعداد نامشخصی از سربازان چینی انجامید. اسناد منتشرشده در دهه 1990 نشان میدهد که رهبری شوروی حتی امکان حمله هستهای پیشگیرانه به تأسیسات هستهای چین را بررسی کرده بود، اما با مخالفت آمریکا روبرو شد.
جنگ ویتنام و کامبوج (1978-1979) بین دو رژیم کمونیستی به کشته شدن بیش از 30,000 نفر منجر شد (منبع: “جنگهای پس از جنگ ویتنام” نوشته آنتونی وینی، 2000). خمرهای سرخ تحت رهبری پل پوت، با وجود ایدئولوژی مشابه کمونیستی، به دلیل اختلافات مرزی و تاریخی به روستاهای مرزی ویتنام حمله کردند و هزاران غیرنظامی را قتل عام کردند. در پاسخ، ویتنام در دسامبر 1978 به کامبوج حمله کرد، پنوم پن را تصرف کرد و رژیم خمرهای سرخ را سرنگون کرد. این جنگ نشان داد که منافع ملی بر همبستگی ایدئولوژیک اولویت دارد.
جنگ چین و ویتنام (1979) نمونه دیگری از درگیری نظامی بین دو کشور کمونیست بود که به کشته شدن حدود 60,000 نفر انجامید (منبع: “جنگ فراموششده” نوشته ژانگ شیائومینگ، 2015). چین پس از حمله ویتنام به کامبوج (متحد چین)، به منظور “درس دادن به ویتنام” به این کشور حمله کرد. دنگ شیائوپینگ، رهبر چین، آشکارا اعلام کرد که هدف از این جنگ “حفظ امنیت مرزهای چین” است، که نشاندهنده اولویت منافع ملی بر همبستگی بینالمللی کمونیستی بود.
این جنگ همچنین نشان داد که تقسیم جهان کمونیستی به اردوگاههای طرفدار شوروی (ویتنام) و طرفدار چین (کامبوج) عمیقتر از اشتراکات ایدئولوژیک آنها بود.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره8
#کمونیست
3. تناقضات اقتصادی
3.3. توزیع “به هرکس به اندازه نیازش”
ادعای نظری: مارکس در “نقد برنامه گوتا” (1875) شعار معروف کمونیسم را مطرح کرد: “از هرکس به اندازه توانش، به هرکس به اندازه نیازش”. او نوشت: “در فاز بالاتر جامعه کمونیستی، پس از آنکه تبعیت بردگیوار افراد از تقسیم کار و با آن تضاد بین کار فکری و جسمی ناپدید شود… میتوان از افق محدود حقوق بورژوایی فراتر رفت و جامعه میتواند بر پرچم خود بنویسد: از هرکس به اندازه توانش، به هرکس به اندازه نیازش!”
تناقض: تعریف “نیاز” به شدت ذهنی است و در عمل، منابع کمیاب توسط مقامات حزبی و دولتی به صورت تبعیضآمیز تخصیص مییافت. میلوان جیلاس، از رهبران سابق یوگسلاوی، در کتاب “طبقه جدید” (1957) این تناقض را به خوبی تشریح کرد و نوشت: “طبقه جدید [بوروکراسی حزبی] بیشترین بهره را از ملیسازی میبرد… آنها از طریق دولت، مالکیت انحصاری و کنترل کل جامعه را به دست میآورند.”
مستندات تاریخی:
در شوروی، سیستم “نومنکلاتورا” شکل گرفت که طبق آن مقامات حزبی به فروشگاههای ویژه، مسکن لوکس، مدارس نخبه، و بیمارستانهای مجهز دسترسی داشتند که برای مردم عادی ممنوع بود (منبع: “نومنکلاتورا” نوشته میخائیل وسلنسکی، 1984). وسلنسکی، که خود عضو سابق نومنکلاتورا بود، جزئیات سیستم امتیازات ویژه را افشا کرد، از جمله فروشگاههای مخصوص در خیابان گرانوفسکی مسکو که کالاهای وارداتی کمیاب را با قیمتهای یارانهای به مقامات میفروختند، در حالی که مردم عادی باید ساعتها برای کالاهای اساسی در صف میایستادند. کنستانتین سیمیس، حقوقدان شوروی، در کتاب “شوروی: کشور دروغها” (1982) فاش کرد که مقامات ارشد حزب به ویلاهای مجلل (داچا) در حومه شهرها، خودروهای لوکس با راننده، و حتی هواپیماهای اختصاصی دسترسی داشتند.
در چین، رهبران حزب کمونیست در منطقه مجلل “ژونگنانهای” (Zhongnanhai) با امکانات لوکس زندگی میکردند، در حالی که میلیونها چینی در فقر به سر میبردند (منبع: “رهبران سرخ و کاخهای طلایی” نوشته لی ژیسوئی، 1994). لی ژیسوئی، محافظ شخصی سابق مائو، در خاطرات خود فاش کرد که مائو 50 ویلای مجلل در سراسر چین داشت، از جمله قصری در کوه لوشان با استخر خصوصی، در حالی که میلیونها چینی در قحطی جان میباختند. او همچنین جزئیاتی از زندگی لوکس رهبران حزب را فاش کرد، از جمله دسترسی به بهترین غذاها، پزشکان خارجی، و فیلمهای غربی که برای مردم عادی ممنوع بودند.
در کوبا، سیستم کوپنی (Libreta) از 1962 برقرار شد، اما مقامات دولتی از سیستم توزیع جداگانهای با کیفیت و کمیت بالاتر بهره میبردند (منبع: گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر، 2005). خوان رینالدو، اقتصاددان کوبایی-آمریکایی، در کتاب “کوبا: انقلاب در بحران” (1994) مستند کرد که در حالی که مردم عادی کوبا با جیرهبندی شدید مواجه بودند، مقامات حزب و دولت به “دیپلومات” (فروشگاههای ویژه با کالاهای وارداتی) دسترسی داشتند. همچنین، مناطق توریستی کوبا مانند وارادرو برای کوباییهای عادی ممنوع بود و تنها توریستهای خارجی و مقامات دولتی میتوانستند به هتلها و رستورانهای لوکس آن دسترسی داشته باشند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره7
#کمونیست
3. تناقضات اقتصادی
3.2. برنامهریزی متمرکز و محاسبه اقتصادی
ادعای نظری: لنین در “دولت و انقلاب” (1917) ادعا کرد که اداره اقتصاد تحت سوسیالیسم به سادگی “نگهداری دفاتر و کنترل” است و اسکار لانگه در مقاله “درباره نظریه اقتصادی سوسیالیسم” (1936) مدعی شد که برنامهریزی مرکزی میتواند کارآمدتر از بازار عمل کند. لانگه نوشت: “مزیت اقتصاد سوسیالیستی این است که میتواند از فرمولهای محاسباتی مشابه اقتصاد سرمایهداری استفاده کند، اما آنها را به نفع جامعه به کار گیرد.”
تناقض: اقتصاددانان مکتب اتریشی مانند لودویگ فون میزس در “سوسیالیسم” (1922) و فردریش هایک در “راه بردگی” (1944) استدلال کردند که بدون قیمتهای بازار آزاد، محاسبه عقلانی اقتصادی ناممکن است. میزس نوشت: “بدون محاسبه اقتصادی، انتخاب عقلانی غیرممکن است. بدون محاسبه اقتصادی، اقدامات تولیدی به کورمالی در تاریکی تبدیل میشود.” هایک توضیح داد که قیمتها حاوی اطلاعات پراکندهای هستند که هیچ برنامهریز مرکزی نمیتواند آنها را جمعآوری کند.
مستندات تاریخی:
در شوروی، کمبود مزمن کالاها و صفهای طولانی برای خرید ابتداییترین کالاها مانند گوشت، کفش و لوازم بهداشتی، از دهه 1970 به یک واقعیت روزمره تبدیل شده بود (منبع: “اقتصاد کمبود” نوشته یانوش کورنای، 1980). کورنای، اقتصاددان مجارستانی، توضیح داد که کمبود مزمن نه یک نقص تصادفی، بلکه ویژگی ذاتی اقتصاد برنامهریزی شده است. در اواخر دهه 1980، حتی در مسکو، پایتخت شوروی، مردم باید ساعتها برای خرید کالاهای اساسی مانند شیر، گوشت یا کفش در صف میایستادند. هدریک اسمیت، خبرنگار نیویورک تایمز در مسکو، در کتاب “روسها” (1976) این وضعیت را به تفصیل مستند کرده است.
در آلمان شرقی، میانگین زمان انتظار برای خرید یک خودروی ترابانت 12 سال بود (منبع: آمار وزارت اقتصاد آلمان شرقی، 1989). این خودرو با بدنه پلاستیکی و موتور دوزمانه آلاینده، نماد ناکارآمدی صنعتی بلوک شرق شد. در سال 1990، پس از سقوط دیوار برلین، هزاران ترابانت توسط مالکانشان رها شدند زیرا دیگر کسی حاضر به استفاده از آنها نبود. همچنین، در آلمان شرقی، مردم باید 5 تا 10 سال برای دریافت خط تلفن منتظر میماندند، در حالی که در آلمان غربی این زمان کمتر از یک هفته بود.
بر اساس آمارهای رسمی شوروی، بهرهوری نیروی کار در صنایع شوروی در سال 1988، تنها 40% بهرهوری آمریکا بود و شکاف در حال افزایش بود (منبع: Goskomstat USSR، 1989). گریگوری گروسمن، اقتصاددان آمریکایی، در مطالعهای در 1987 نشان داد که شوروی برای تولید یک تن فولاد، دو برابر آمریکا انرژی مصرف میکرد. ناکارآمدی مشابهی در تمام بخشهای اقتصادی وجود داشت. برژنف در سخنرانی محرمانهای برای رهبران حزب در 1979 اعتراف کرد: “ما نمیدانیم جامعهای که در آن زندگی میکنیم چگونه کار میکند.”
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان مقاله: نقد شبهه خرمای عجوه
✍️ تهیه شده در: رد شبهات ملحدین
📄تعداد صفحات: 9
bit.ly/4jzHafQ
#معرفی_مقاله
یکی از شبهاتی که برخی از منکران سنّت و به تبع آنها اسلامستیزان مطرح میکنند، قضایای مربوط به احادیث نبوی و ایراد بر آن است که در مقاله پیشرو به یکی از این احادیث صحیح که دربارۀ خرمای عجوه و خاصیت سمزدایی آن است و توسط منکرین سنت بدان اعتراض نمودهاند مستند و مستدل پاسخ داده میشود.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان مقاله: اخلاق در قرآن - احسان
✍️تألیف: محمد عزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 12
#️⃣نشر در: رد شبهات ملحدین
bit.ly/4lOd35X
#معرفی_مقاله
در بوستانِ احسان، این حقیقت بیش از پیش رخ مینمایاند که احسان، نه حاشیهای بر دین، که متنِ آن؛ نه زینتی فرعی، که جوهر و روحِ آن است. احسان، قله رفیعِ کمالِ بندگی، و نقشه راهِ نیل به سعادتِ جاودان در این سرا و سرایِ دیگر است. این مفهومِ ژرف و فراگیر، تمامیِ شئونِ حیاتِ فردی و اجتماعیِ مؤمن را تحتِ لوایِ خویش میگیرد و او را به سویِ کمال در پیوند با خالقِ یکتا، در سازندگیِ خویشتن، و در تعامل با سایرِ مخلوقات، رهنمون میشود. الله سبحانه و تعالی، احسان را بر هر چیزی مقرر فرموده، و همین امر، گویایِ اهمیت و ضرورتِ حیاتیِ آن است.
#اخلاق_در_قرآن
(۱۶) | احسان
#فضایل: «احسان»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
بزرگترین شعار خداناباوری، دفاع از عقل و انسانیت است، در حالی که خداناباوری در حقیقتش، به مغز ایمان دارد و به عقل کافر است، انسان را «حیوانسازی» میکند، به تکریم انسان کافر است، به ابزار بودن انسان تعصب دارد و به آزادی انسان کافر است.
✍دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ١۵٧
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره4
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.2. تمرکزگرایی دموکراتیک و سرکوب دموکراسی
ادعای نظری: لنین در “دولت و انقلاب” (1917) و “چپروی: بیماری کودکانه کمونیسم” (1920) اصل “تمرکزگرایی دموکراتیک” را مطرح کرد که طبق آن، بحث آزاد درون حزبی، اما اطاعت کامل پس از تصمیمگیری ضروری است. لنین نوشت: “آزادی بحث، وحدت در عمل.”
تناقض: این اصل به سرعت به ابزاری برای حذف منتقدان و تحکیم قدرت رهبری بدل شد. نیکولای بوخارین، از رهبران بلشویک، پیش از اعدامش در 1938 اعتراف کرد: “ما خودمان، با منطق خودمان، راه را برای استالینیسم هموار کردیم.” میلوان جیلاس، از رهبران کمونیست یوگسلاوی که بعداً منتقد تیتو شد، در کتاب “طبقه جدید” (1957) نوشت: “تمرکزگرایی دموکراتیک در عمل به معنای تمرکزگرایی بدون دموکراسی است.”
مستندات تاریخی:
در شوروی، کنگره حزب که طبق اساسنامه باید سالانه برگزار میشد، بین 1939 تا 1952 (13 سال) اصلاً تشکیل نشد. در دوران استالین، تمام تصمیمات مهم نه در کنگره یا کمیته مرکزی، بلکه توسط پولیتبورو و نهایتاً شخص استالین گرفته میشد. آرشیوهای حزب کمونیست شوروی نشان میدهد که از 1939 تا 1952، حتی پولیتبورو هم به ندرت جلسات رسمی داشت و بیشتر تصمیمات توسط استالین و چند نفر از نزدیکانش گرفته میشد.
در چین، دن شیائوپینگ در 1978 “چهار اصل اساسی” را وضع کرد که طبق آن، حاکمیت مطلق حزب کمونیست غیرقابل بحث بود. این اصول عبارتند از: راه سوسیالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، رهبری حزب کمونیست، و مارکسیسم-لنینیسم و اندیشه مائو تسهتونگ. این اصول حتی امروز نیز در قانون اساسی چین وجود دارند و هرگونه چالش با آنها جرم محسوب میشود. در سال 1989، اعتراضات میدان تیانآنمن که خواستار اصلاحات دموکراتیک بودند، با کشتار گسترده معترضان سرکوب شد.
در کوبا، قانون اساسی 1976، حزب کمونیست را “نیروی رهبری برتر جامعه و دولت” معرفی کرد که هیچ نیرویی حق چالش با آن را ندارد. ماده 5 قانون اساسی 2019 کوبا همچنان تصریح میکند که “حزب کمونیست کوبا… نیروی رهبری برتر جامعه و دولت است.” انتخابات در کوبا تنها با نامزدهای تأییدشده توسط حزب کمونیست برگزار میشود و احزاب مخالف غیرقانونی هستند.
گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر در 2019 نشان داد که مخالفان سیاسی در کوبا با بازداشتهای خودسرانه، محاکمات ناعادلانه و اخراج از کار مواجه میشوند.
و دیکتاتوری کره شمالی با ترکیب عناصر کمونیستی، کیش شخصیت، حکومت موروثی و کنترل فراگیر بر تمام جنبههای زندگی مردم، یکی از بستهترین و سرکوبگرترین نظامهای سیاسی جهان را شکل داده است که همچنان علیرغم فشارهای بینالمللی و بحرانهای داخلی به حیات خود ادامه میدهد و این نمود و نهایت کمونیسم در عمل است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره3
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.1. دیکتاتوری پرولتاریا و زوال دولت
ادعای نظری: مارکس در “نقد برنامه گوتا” (1875) و انگلس در “منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت” (1884) پیشبینی کردند که پس از انقلاب، دوره کوتاهی از “دیکتاتوری پرولتاریا” خواهیم داشت و سپس دولت “زوال مییابد” (withers away). انگلس نوشت: “دولت نابود نمیشود، بلکه زوال مییابد.”
تناقض: در عمل، دولت نه تنها زوال نیافت ، بلکه تمام قدرت به جنایتکارترین حزب و سپس به جنایتکارترین فرد حزب منتقل شد و دیکتاتوری پرولتاریا به دیکتاتوری حزب، و سپس به دیکتاتوری شخصی تبدیل شد و جنایتکارترین افراد بشر که آتئیست بودن، ظهور نمودند. این ابر جنایتکاران خونآشام تمام مخالفانشان را که بالغ بر دهها میلیون نفر بودند زندان و یا اعدام نمودند. جنایتکارانی مانند استالین و مائو و لنین و خاندان کیم و ..
مستندات تاریخی:
در شوروی، استالین طی “پاکسازیهای بزرگ فقط در سه سال” (1936-1938)، حدود 750,000 نفر را اعدام کرد و میلیونها نفر را به گولاگ فرستاد (منبع: اسناد بایگانیهای شوروی که پس از 1991 منتشر شدند). آرشیوهای KGB که در دهه 1990 منتشر شدند، نشان میدهند که تنها در سال 1937، بیش از 353,000 نفر به اتهامات سیاسی اعدام شدند. الکساندر سولژنیتسین در “مجمعالجزایر گولاگ” (1973) با استناد به شهادت صدها بازمانده، سیستم اردوگاههای کار اجباری شوروی را مستند کرد که در آن میلیونها نفر در شرایط غیرانسانی جان باختند.
در چین، “انقلاب فرهنگی” مائو (1966-1976) به کشته شدن بین 1.5 تا 2 میلیون نفر منجر شد (منبع: “قرن چین” توسط مورخ فرانک دیکوتر، 2013). در این دوره، مائو از جوانان “گارد سرخ” برای حمله به “چهار کهنه” (افکار، فرهنگ، رسوم و عادات کهنه) استفاده کرد. میلیونها نفر شکنجه، تحقیر عمومی و اعدام شدند. جونگ چانگ، نویسنده کتاب “قوی وحشی: سه دختر چینی” (1991)، تجربیات شخصی خود و خانوادهاش را در این دوره مستند کرده است.
در کامبوج، خمرهای سرخ تحت رهبری پل پوت (1975-1979) حدود 1.5 تا 2 میلیون نفر (25% جمعیت کشور) را کشتند (منبع: گزارش کمیسیون حقیقتیاب سازمان ملل، 1999). آنها با هدف ایجاد “جامعه کمونیستی خالص”، شهرها را تخلیه کردند، پول را لغو کردند، و روشنفکران، متخصصان و حتی افرادی که عینک میزدند را به عنوان “دشمنان طبقاتی” قتل عام کردند. اسناد زندان S-21 (تول اسلنگ) که امروز به موزه نسلکشی تبدیل شده، شامل عکسها و اعترافات اجباری بیش از 14,000 قربانی است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#کمونیست
1. نقد فلسفی و نظری
1.2. دیالکتیک ماتریالیستی و تناقضات آن
ادعای نظری: مارکس و انگلس در آثاری مانند “ایدئولوژی آلمانی” (1846) و “آنتی دورینگ” (1878)، دیالکتیک هگلی را وارونه کرده و مدعی شدند که تمام پدیدههای اجتماعی و فکری از شرایط مادی تولید ناشی میشوند. مارکس نوشت: “شیوه تولید زندگی مادی، فرآیند کلی زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری را تعیین میکند. آگاهی انسانها نیست که هستی آنها را تعیین میکند، بلکه هستی اجتماعی آنهاست که آگاهیشان را تعیین میکند.”
تناقض: این رویکرد خود را نقض میکند، زیرا اگر همه افکار محصول شرایط مادی باشند، خود مارکسیسم نیز محصول شرایط مادی خاص خود است و نمیتواند ادعای حقیقت عینی و فراتاریخی داشته باشد. کارل پوپر در “جامعه باز و دشمنانش” (1945) این تناقض را بهتفصیل تحلیل کرد و نوشت: “اگر تمام نظریهها، از جمله نظریههای علمی، محصول طبقه اجتماعی و منافع طبقاتی باشند، پس این امر باید شامل خود نظریه مارکسیسم نیز بشود.”
همچنین، ادعای مارکسیسم مبنی بر “علمی” بودن با رویکرد دیالکتیکی آن در تضاد است، زیرا علم بر اساس ابطالپذیری و آزمون تجربی عمل میکند، نه بر اساس اصول پیشینی دیالکتیکی.
نمونه تاریخی: در شوروی، لیسنکوییسم (زیستشناسی پرولتری) تحت استالین و تلاش برای ایجاد “فیزیک پرولتری” نمونههایی از انحراف علم بر اساس دیالکتیک ماتریالیستی بود که به فاجعه علمی انجامید. تروفیم لیسنکو با رد ژنتیک مندلی به عنوان “علم بورژوازی” و ترویج نظریههای لامارکی، باعث عقبماندگی علمی شوروی در زیستشناسی و کشاورزی شد.
هزاران دانشمند ژنتیک از جمله نیکولای واویلوف، از برجستهترین دانشمندان شوروی، به دلیل مخالفت با لیسنکو اعدام یا زندانی شدند. نتیجه این سیاست، قحطیهای متعدد به دلیل شکست در اصلاح نباتات بود.
توجه: بهطور خلاصه، دیالکتیک روشی است برای کشف حقیقت از طریق تضادها، تضارب آرا و پیشرفت اندیشهها.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
مهاجران اروپایی در ابتدا با چهرهای صلحطلب، بیخطر و معصوم وارد شدند، اما پس از کسب قدرت، اقداماتی انجام دادند که منجر به سرکوب و نابودی ساکنان اصلی آن سرزمینها شد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خداناباوری و توهم زیبایی
آنتونی اوهر (فیلسوف ندانمگرا): «از دیدگاه داروینیسم، توضیح حقیقت، خوبی، زیبایی و علاقهٔ ما به آنها بسیار دشوار است.»
📚Anthony O´Hear, Beyond Evolution (New York: Clarendon Press, 2002), p.214.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#پیام_هایی_از_قرآن
▪️﴿قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ﴾ [آل عمران: ١۶۵]
▫️«[ای پیامبر،] بگو آن [شکست] از جانب خودتان و [نتیجهٔ نافرمانی از دستور پیامبر] است.»
هرگاه دچار غم و اندوه شدی و شکست خوردی، به خودت بیا، خداوند متعال تو را میآزماید تا چیزی را در وجودت اصلاح کند که جز با آزمایش و ابتلا قابل اصلاح نیست! اخباریون و سیره نویسان روایت کردهاند که: در زمان سلیمان (علیهالسلام) خشکسالی شد، ایشان همراه مردم برای خواندن نماز استسقاء خارج شد، در آن هنگام مورچهای را دید که دستش را به آسمان بلند کرده و میگوید: «پروردگارا! تو میدانی که بلا و مصیبت نازل نمیشود مگر بخاطر گناه، و از بین نمیرود مگر با توبه، بارالها! ما مخلوقی از مخلوقاتت و بندهای از بندگانت هستیم، ما را بخاطر گناهان بنیآدم هلاک نکن!» سلیمان پس از شنیدن این جملات، به مردم گفت: بازگردید خداوند به طفیل دعای این مورچه، خواسته شما را اجابت نمود! [1]
📚پینوشت:
[1] شبیه این مطلب به صورت مرسل و مرفوع نقل شده است. (مصنف ابن أبی شیبة، ج7، ص71ح34273؛ حلية الأولياء لأبی نعيم الأصبهانی، ج3، ص101؛ المستدرک علی الصحیحین للحاکم، ج1، ص473ح1215).
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴#ارتش_شیطان | قسمت بیستوهشتم
ماتریالیسم یا مادیگرایی (نظم نوین سکولاریسم)
🔻فراماسونها به خدای تکچشم اعتقاد دارند و از نظرشان او هرگز نخواهد آمد و پروژهشان تکمیل نمیشود تا زمانی که تمام دنیا را سکولاریزه و خالی از اعتقادات دینی نکنند (نظم نوین دنیوی [سکولاریسم]).
آیا گمان میکنید این دنیاخواهی افراطی در عصر ما، تصادفی بوجود آمده است؟
شیطان چگونه سه دسته جامعه را به سمت سکولاریسم میکشاند؟
▪️طبقه فقیر (که آنها را از فقر بیشتر میترساند و به فساد و کسب مال حرام دعوت میکند)
▪️طبقه متوسط (لذتهای دنیا را بر این طبقه عرضه میکند و به آنها میگوید که شما شایسته این لذتها هستید و اینگونه تا ترک دنیا، آنها را مشغول دنیا میکند)
▪️طبقه ممتاز (اینها کسانی هستند که روح خود را در ازای ثروت، قدرت و شهرت، به شیطان میفروشند و جزوی از عروسکهای شبخیمهبازی در نظام سکولاریستیاش میشوند)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴مادیگرایی (ماتریالیسم) و عقلانیت (خرد)، دو متضادِ جمعناپذیر
🔸سی.اس.لویس میگوید: «وقتی عقل کاملا به مغز و مغز نیز به بیوشیمی وابسته است و بیوشیمی نیز (در دراز مدت) به جریانهای بیمعنای اتمها متکی است؛ پس نمیتوانم بفهمم که فکر آن عقلها چگونه باید از صدای بادی که از میان درختان میوزد، اهمیت بیشتری داشته باشد.» [1]
🔸هالدین (زیستشناس تکاملگرا و خداناباور) میگوید: «اگر فعالیت ذهنی من بهطور کامل توسط حرکت اتمها در مغزم تعیین میشود، پس دلیلی ندارم که گمان کنم باورهایم درست است. در نتیجه دلیلی ندارم که گمان کنم عقلم از اتم تشکیل شده است.» [2]
📚خداناباوری علیه خودش، ص ۶۴.
[1] C. S. Lewis, The Weight of Glory (New York: Zondervan, 2001), p.139.
[2] J. B. S. Haldane, Possible Worlds (NJ: Transaction Publishers, 2009), p.209.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴 عقلانیت (خرد) و فرگشت، دو متضادِ جمعناپذیر
🔹جان گری (فیلسوف خداناباور) میگوید: «انسانگرایی مدرن بر این باور است که بشر ، از طریق علم میتواند حقیقت را بشناسد و در نتیجه آزاد باشد. اما اگر نظریهٔ داروین پیرامون انتخاب طبیعی درست باشد، آنچه گفتیم غیرممکن خواهد شد؛ زیرا مغز انسان در خدمت موفقیت فرگشتی است، نه در خدمت حقیقت.» [1]
🔹ریچارد رورتی (فیلسوف خداناباور): «این اندیشه که گونهای از موجودات زنده، برخلاف همهٔ گونههای دیگر، نه تنها به سوی آسایش روزافزون خود، بلکه به سوی حقیقت نیز قدم برمیدارد، یک تصور غیرداروینی است.» [2]
🔹«کارکرد مغز در بینش خداناباورانه، در خدمت حقیقت نیست، بلکه در خدمت بقای انسان است. بقا نیز ممکن است با حقیقت و توهم، با هم، حاصل شود.» [3]
📚پینوشتها:
[1] John Gray, Straw Dogs (London: Granta Books, 2002), p.26.
[2] Richard Rorty, "Untruth and Consequnces," The New Republic July 31, 1995, pp.32-36.
[3]دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ۶٢.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
⭕️کمپین جمع آوریکمکهای مالی برای غزه
💢با مالتان جهاد کنید که جهاد با مال در ردیف جهاد با جان قرار گرفته است.
🔹خداوند متعال فرموده:
▪️{إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ} (حجرات: 10)
▫️ترجمه: «در حقیقت مؤمنان با هم برادرند.»
▪️{وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى} (مائده: 2)
▫️ترجمه: «و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید.»
▪️{إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ} (حجرات: 15)
▫️«مؤمنان فقط كسانىاند كه به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند، آن گاه [در حقّانيّت آنچه به آن ايمان آوردهاند] شک ننموده و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد كردهاند اينان [در گفتار و كردار] اهل صدق و راستىاند.»
🔸سیدنا رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
▪️«مَن فرج عن مسلم كُربة فرج الله عنه كُربة من كُرَبِ يومِ القيامةِ والله في عونِ العبدِ ما كان العبد في عونِ أخيه» (صحیح ابن حبان، ح534).
▫️ترجمه: «هر كس گرفتاری و مشكل برادر مسلمانش را برطرف كند خداوند در روز قيامت گرفتاريش را برطرف میكند، خداوند یار بنده است تا وقتی که بنده یار برادر خود باشد.»
✨شماره کارت جهت واریز به کمپین حامیان غزzه:✨
📄 مصطفی بازدار (بانک ملت)
◀️شماره کارت: 6104338769015112
◀️شماره شبا: 530120010000002301741956
📄 یعقوب سعیدی (بانک ملت)
◀️ شماره کارت: 6104337498838513
◀️شماره شبا: 020120000000008660994745
📄 ایوب انصاری (بانک ملی)
◀️شماره کارت: 6037997297539471
◀️شماره شبا: 730170000000307027609009
⤵️جهت کسب اطلاع و گزارش کمکهای جمع آوری شده میتوان به لینک تلگرام ذیل مراجعه شود.
♾️ لینک تلگرام
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خداناباوری و زیبایی، دو متناقضِ جمعناپذیر
تصادف و زیبایی، در تضادی ضروری هستند و هر احتمال تلاقی اتفاقی این دو، تصادفی عجیب است که تکرار آن تا سرحد انتشار و فراگیری، قابل پذیرش نیست. طبیعت مملو از زیبایی از هر نوع است که از تصادفی بودن، فاصلهٔ زیادی دارد.
📚دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ١۴۶
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان مقاله: صدیق، صدیق است.
✍️تحقیق و گردآوری: محمد عزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 24
#️⃣نشر در: رد شبهات ملحدین
bit.ly/3SkCa2s
#معرفی_مقاله
قرآن کریم، کلام جاودان الهی، گنجینهای از فضایل و مناقب صحابه بزرگوار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است. در این میان، ابوبکر صدیق (رضی الله عنه)، یار غار و نخستین خلیفه مسلمین، جایگاهی ویژه دارد. آیات متعددی در قرآن کریم، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، به فضایل این صحابه جلیلالقدر اشاره میکنند. در این نوشتار، به بررسی دقیق و مستند گوشهای از این آیات میپردازیم.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره6
#کمونیست
3. تناقضات اقتصادی
3.1. مالکیت اشتراکی و کارایی اقتصادی
ادعای نظری: مارکس و انگلس در “مانیفست کمونیست” ادعا کردند که مالکیت اشتراکی ابزار تولید، استثمار را پایان میدهد و تولید را افزایش میدهد. آنها نوشتند: “پرولتاریا از قدرت دولتی استفاده خواهد کرد تا تمام سرمایه را گام به گام از بورژوازی بگیرد، تمام ابزار تولید را در دست دولت متمرکز کند… و کل مقدار نیروهای مولد را با سرعتی هرچه بیشتر افزایش دهد.”
تناقض: حذف مالکیت خصوصی منجر به حذف انگیزه، بیمسئولیتی، “تراژدی منابع مشترک” (Tragedy of the Commons) و ناکارآمدی گسترده شد. مشکل “سواری مجانی” (Free-riding) که مانکور اولسون در “منطق کنش جمعی” (1965) تشریح کرد، در همه اقتصادهای کمونیستی مشهود بود. گرت هاردین در مقاله کلاسیک “تراژدی منابع مشترک” (1968) توضیح داد چگونه مالکیت اشتراکی منابع منجر به بهرهبرداری بیش از حد و تخریب آنها میشود.
مستندات تاریخی:
در چین، “جهش بزرگ به جلو” (1958-1962) که با اشتراکیسازی کشاورزی همراه بود، به قحطیای انجامید که بین 30 تا 45 میلیون نفر جان باختند (منبع: “قحطی بزرگ مائو” نوشته فرانک دیکوتر، 2010). در این دوره، مائو کشاورزان را مجبور کرد در “کمونهای خلق” عظیم با آشپزخانهها و غذاخوریهای اشتراکی زندگی کنند. کشاورزان انگیزهای برای کار سخت نداشتند زیرا نتیجه تلاش آنها به طور مساوی بین همه تقسیم میشد. یانگ جیشنگ، مورخ چینی، در کتاب “سنگ قبر” (2008) با استناد به اسناد دولتی چین، جزئیات هولناک این قحطی را مستند کرده است، از جمله موارد گسترده آدمخواری از روی ناچاری.
در شوروی، اشتراکیسازی اجباری کشاورزی (1929-1933) به قحطی هولودومور انجامید که بین 3.5 تا 5 میلیون اوکراینی جان باختند (منبع: “هاروست غم” نوشته رابرت کانکوئست، 1986). کشاورزان ثروتمندتر (کولاکها) به عنوان “دشمنان طبقاتی” کشته یا به سیبری تبعید شدند. دامها کشتار شدند (تعداد اسبها از 34 میلیون در 1929 به 15 میلیون در 1934 کاهش یافت) و تولید غلات به شدت افت کرد.
اسناد آرشیوی نشان میدهد که استالین از این قحطی برای سرکوب ناسیونالیسم اوکراینی استفاده کرد و صادرات غلات را حتی در اوج قحطی ادامه داد.
در کره شمالی، سیستم اقتصادی کمونیستی به قحطیهای متعدد از جمله “مارش دشوار” (1994-1998) انجامید که بین 240,000 تا 3.5 میلیون نفر جان باختند (منبع: گزارش سازمان ملل، 2019). سیستم کشاورزی اشتراکی کره شمالی که بر اساس الگوی شوروی ایجاد شده بود، حتی در شرایط عادی قادر به تأمین غذای کافی نبود و با قطع کمکهای شوروی در اوایل دهه 1990، به فروپاشی کامل رسید. گزارش کمیسیون تحقیق سازمان ملل درباره کره شمالی (2014) نشان داد که حتی امروز، تخصیص غذا در کره شمالی بر اساس وفاداری سیاسی انجام میشود و مخالفان رژیم در اولویت آخر قرار دارند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره5
#کمونیست
2. تناقضات سیاسی و حکومتی
2.3. حقوق بشر و آزادیهای فردی
ادعای نظری: انگلس در “آنتیدورینگ” استدلال کرد که با از بین رفتن تضاد طبقاتی، “آزادی واقعی” ممکن میشود و مارکس در “دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی” (1844) از “خودشکوفایی انسان” سخن گفت. مارکس نوشت: “در جامعه کمونیستی… جامعه تولید را تنظیم میکند و برای من امکانپذیر میسازد که امروز این کار و فردا آن کار را انجام دهم، صبح شکار کنم، بعدازظهر ماهیگیری کنم، عصر به دامپروری بپردازم و پس از شام به انتقاد بپردازم، بدون اینکه هرگز شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا منتقد شوم.”
تناقض: رژیمهای کمونیستی به سیستماتیکترین نقضکنندگان حقوق بشر و آزادی فردی در قرن بیستم تبدیل شدند. آندری ساخاروف، فیزیکدان شوروی و برنده جایزه صلح نوبل، در “اندیشههایی درباره پیشرفت، همزیستی مسالمتآمیز و آزادی فکری” (1968) این تناقض را افشا کرد و نوشت: “آزادی فکری برای جامعه ما به اندازه اکسیژن برای فرد ضروری است.”
مستندات تاریخی:
“کتاب سیاه کمونیسم” (1997) تألیف استفان کورتوا و همکاران، با استناد به اسناد بایگانیهای حکومتی، تعداد قربانیان رژیمهای کمونیستی را حدود 100 میلیون نفر برآورد کرد. این کتاب با استناد به اسناد بایگانیهای دولتی که پس از فروپاشی بلوک شرق در دسترس قرار گرفتند، آمار تفکیکی قربانیان را ارائه میدهد: شوروی (20 میلیون)، چین (65 میلیون)، ویتنام (1 میلیون)، کره شمالی (2 میلیون)، کامبوج (2 میلیون)، اروپای شرقی (1 میلیون)، آمریکای لاتین (150,000)، آفریقا (1.7 میلیون)، و افغانستان (1.5 میلیون).
سازمان عفو بینالملل در گزارش 1977 خود، وجود بیش از 1 میلیون زندانی سیاسی در کشورهای کمونیستی را مستند کرد. این گزارش جزئیات شکنجه سیستماتیک، اعدامهای فراقضایی و ناپدیدشدگیهای اجباری در کشورهای بلوک شرق را مستند میکند.
در اتحاد شوروی، KGB بین سالهای 1954 تا 1987 بیش از 8 میلیون پرونده برای “فعالیتهای ضدشوروی” تشکیل داد (منبع: بایگانیهای KGB پس از فروپاشی). این پروندهها شامل اتهاماتی مانند “تبلیغات ضدشوروی”، “ملیگرایی بورژوازی” و “انتشار اطلاعات نادرست درباره واقعیت شوروی” بود. والدیمیر بوکوفسکی، مخالف سیاسی شوروی، در کتاب “و باد بازمیگردد” (1978) تجربیات خود از 12 سال حبس در زندانها، اردوگاههای کار اجباری و بیمارستانهای روانی شوروی را مستند کرده است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
مجموعه "رد شبهات ملحدین" با ابراز عمیقترین همدردیها با خانوادههای داغدار و عموم ملت ایران، حادثه تأسفبار انفجار در بندرعباس را که منجر به کشته و مصدومیت جمعی از هموطنان عزیزمان شد، تسلیت گفته و برای جانباختگان این واقعه مغفرت الهی، برای مجروحان شفای عاجل و برای بازماندگان صبر جمیل مسئلت مینماید.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
اگر میخواهی حقیقت خداناباوری را بررسی کنی و در ادبیات آن بهدنبال برجستهترین ویژگیهایش بگردی، گمان نمیکنم چیزی جز این دستگیرت شود که خداناباوری، متناقضترین جریان است؛ این جریان، یک اندیشه و ضدش را و ادعا و ردش را درآنواحد میپذیرد. جریانی است که ادعایی را با قطعیت اعلام میکند، اما بررسی و تفکیک نشان میدهد که به چیزی غیر از آنچه میگوید، اعتقاد داشته و طرفدار چیزی است که آن را محکوم میکند.
✍ دکتر سامی عامری، خداناباوری علیه خودش، ص ١۴۶
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات
📚عنوان مقاله: قلعههایمان از داخل نابود شده است!
✍️نویسنده: خنساء عثمان
📝مترجم: خداداد مطاعیپور
📄تعداد صفحات: 10
🗂ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/441Yrt6
#معرفی_مقاله
بانوی نویسنده در این مقاله به یکی از مشکلات اصلی جوامع اسلامی پرداخته که بخاطر بیتوجهی زنان مسلمان گریبانگیر امت شده است و ریشه و عامل این معضل را خاطرنشان ساخته و با کارشناسی دقیقِ مبتنی بر شرع و عقل برای برچیدن آن، نسخهای درخور جامعهی کنونی پیچیده است که شما با خواندن این مقالهی کمحجم میتوانید از این درد کشنده و درمان قطعی آن آگاه شوید.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۱
#کمونیست
1. نقد فلسفی و نظری
1.1. تناقض جبرگرایی تاریخی در برابر ضرورت عمل انقلابی!
ادعای نظری: مارکس در “مانیفست کمونیست” (1848) و “نقد اقتصاد سیاسی” (1859) مدعی شد که سوسیالیسم و کمونیسم نتیجه اجتنابناپذیر تکامل تاریخی جوامع بشری است که طبق قوانین علمی و جبری رخ خواهد داد. مارکس در مقدمه “نقد اقتصاد سیاسی” مینویسد: “در مرحله معینی از توسعه، نیروهای مادی تولید جامعه با روابط تولیدی موجود… در تضاد قرار میگیرند. آنگاه دورهای از انقلاب اجتماعی آغاز میشود.”
تناقض: اگر کمونیسم اجتنابناپذیر است، چرا به عمل انقلابی و حزب پیشتاز نیاز است؟ لنین در “چه باید کرد؟” (1902) مجبور شد برای توجیه نقش حزب پیشتاز، از جبرگرایی تاریخی مارکس فاصله بگیرد. او نوشت: “بدون تئوری انقلابی، جنبش انقلابی ممکن نیست” و تأکید کرد که آگاهی طبقاتی باید از “بیرون” به طبقه کارگر تزریق شود، که با ادعای مارکس مبنی بر اینکه طبقه کارگر “به خودی خود” به آگاهی انقلابی میرسد، در تضاد است.
نمونه تاریخی: انقلاب روسیه (1917) در کشوری نیمهفئودالی و عقبمانده رخ داد، نه در کشورهای پیشرفته صنعتی مانند انگلستان یا آلمان که مارکس پیشبینی کرده بود. این واقعیت باعث شد تروتسکی نظریه “انقلاب مداوم” را مطرح کند تا این تناقض را توجیه نماید. همچنین، مائو تسهتونگ در چین مجبور شد نظریه مارکس را تغییر دهد و به جای طبقه کارگر صنعتی، دهقانان را نیروی اصلی انقلاب معرفی کند که انحرافی آشکار از نظریه اصلی مارکسیسم بود.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔴خداناباوری مساوی با پایان اخلاق
جان لاک در مورد خداناباوران میگوید: «وعدهها، عهدها و سوگندها که پیوندهای جامعهٔ بشری است، برای خداناباور نمیتواند الزامآور باشد. رهایی از ایمان به خدا، حتی اگر تنها در حوزهٔ فکر باشد نیز همهچیز را منحل میکند.»
📚John Locke, Locke: Political Writing, ed. David Wootton (Cambridge: Hackett Publishing, 2003), p.426.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان کتاب: فصل چهارم- مغالطات داوکینز
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 28
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/42sKYYS
#معرفی_فصل چهارم
تحلیل نظاممند مغالطات فصل چهارم کتاب “پندار خدا” نوشته داوکینز، آشکار میسازد که استدلال اصلی او برای الحاد، علیرغم ظاهر علمی و منطقی، دچار پانزده مغالطه بنیادین است که اعتبار آن را به شدت تضعیف میکند.
داوکینز در هسته استدلال خود، مفهوم خدا را به عنوان موجودی پیچیده و مادی تصور میکند که خود نیازمند تبیین است، در حالی که در سنت فلسفی-کلامی اسلام، خداوند بسیطالحقیقه و واجبالوجودی است که ذاتش عین وجود و علت نخستین همه موجودات است. او روشهای علوم طبیعی را برای ارزیابی واقعیتی فراطبیعی به کار میگیرد، مکانیسمهای تکاملی را به عنوان جایگزین خلقت الهی ارائه میکند، و با پیشفرضهای طبیعتگرایانه، استدلالهایی دوری میسازد که نتیجه آنها از ابتدا در مقدمات نهفته است.
#نقد_کتاب
#پندار_خدا
#ریچارد_داوکینز
#فصل_چهارم
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
آیا قرآن معجزه است؟
معترض ادعا کرده است که قرآن معجزه نبوده است و شاید قبلاً عربها با چیزی قویتر از آن مواجه شدهاند. ولی چون مسلمانان پیروز شدند، آثار شکستخوردگان از بین رفته و چیزی از آن در تاریخ باقی نمانده است. به عبارت دیگر، تاریخ همیشه به دست فاتحان نوشته میشود.
در پاسخ گفته میشود:
قرآن قطعاً معجزه است و عربها هیچگاه با چیزی قویتر از آن مواجه نشدند، چرا که از انجام چنین کاری ناتوان بودند.
🔻دلیل این موضوع از دو مقدمه استنباط میشود:
▪️اگر قرآن معجزه نبود، عربها هیچگاه اسلام را نپذیرفته و این دین در آغاز خود از بین میرفت.
▪️اسلام به ما رسید و در آغاز خود نابود نشد.
نتیجهگیری: قرآن معجزهای بود برای عربها.
اگر هر دو مقدمه صحیح باشند، نتیجه نیز صحیح خواهد بود. مقدمه دوم از ابتدا مسلّم است و هیچگونه شک و تردیدی ندارد. اما مقدمه اول نیاز به اثبات دارد.
دلیل مقدمه اول (اگر قرآن معجزه نبود، اسلام نابود میشد):
وقتی قرآن در مکه شروع به تبلیغ شد، تغییرات بزرگی در جامعه ایجاد کرد. بسیاری از مردم مکه از دین اجدادی خود دست کشیدند و به دین اسلام روی آوردند. این امر موجب شد تا کافران مکه از هیچ تلاشی برای بازگرداندن آنها به دین خود دریغ نکنند. آنها ابتدا با توهین، سپس با ضرب و شتم و آزار، و در نهایت با شکنجههای شدید سعی کردند آنها را از دین اسلام منصرف کنند.
این وضعیت برای کفار مکه بسیار دردناک بود، زیرا آنها شاهد روی آوردن فرزندانشان به دینی بودند که تهدیدی برای نظم اجتماعی و دینی آن زمان بود. در این شرایط، دو گروه در مقابل هم قرار گرفتند: گروهی که به ایمان خود استوار بودند و حاضر به ترک آن نبودند، و هیچگونه منافع دنیوی در این انتخاب نداشتند، و گروهی دیگر که با زور و قدرت سعی در تحت فشار قرار دادن آنها داشتند.
کفار مکه به هر روش ممکن برای جلوگیری از گسترش اسلام دست زدند و تنها راهی که باقی مانده بود این بود که قرآن را به چالش بکشند و از عربها بخواهند که چیزی مشابه آن بیاورند.
اگر آنها موفق به آوردن چیزی مشابه قرآن میشدند، دین اسلام در همان آغاز نابود میشد.
فرض کنید که دشمنان اسلام میتوانستند چیزی مشابه قرآن بیاورند. در این صورت، چه چیزی باقی میماند که مسلمانان به آن بچسبند؟ اگر معجزه قرآن به چالش کشیده میشد و دشمنان چیزی مشابه آن میآوردند، هیچ دلیلی برای ادامه پیروی از این دین وجود نداشت. به علاوه، پیروی از چنین دینی که دیگر معجزهاش اثبات نشده و چالشپذیر است، فقط توهین، شکنجه، و عذاب برای پیروان آن باقی میماند.
بنابراین، اگر مخالفان میتوانستند به راحتی قرآن را شکست دهند، دین اسلام از همان ابتدا نابود میشد و مسلمانان هیچ متنی معجزهآسا و معتبر برای ادامه ایمان خود نداشتند.
اما نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که دین اسلام در مکه 13 سال زنده ماند، و در این مدت، چندبار خداوند مشرکین را تحدی نمود اما از آنان پاسخ به تحدی ناتوان ماندند [1]، با وجود تمام فشارها و شکنجهها و در شرایطی که تمام منابع قدرت در دست مخالفان بود. این به وضوح نشان میدهد که قرآن معجزهای بوده است که در برابر چالشهای دشمنان شکستناپذیر بود.
نتیجهگیری:
پس از اثبات هر دو مقدمه، نتیجهای که میگیریم این است که قرآن معجزهای است که نمیتوان مشابه آن را آورد. چون اگر معارضهای به وجود میآمد، دین اسلام به سرعت از بین میرفت. دوام اسلام و ادامهاش حتی در شرایط سخت اولیه، شاهدی است بر این که هیچگاه چنین معارضهای رخ نداده است.
به همین دلیل، فرضیهایی که ادعا میکند ممکن است چنین معارضهای بوده باشد اما چیزی از آن به ما نرسیده، باطل است. زیرا دلیل ادامه اسلام در تاریخ، خود گواه این است که هیچگونه معارضهای صورت نگرفته است.
📚پینوشت:
[1] از پنج آیۀ تحدی، چهار آیه در مکه نازل شدهاند. این بدان معناست که نزول این آیات در دورهی ضعف مسلمانان بوده است. به عبارت دیگر، شرایط برای مبارزه و تقابل در این زمینه کاملاً فراهم بوده، و همین امر میتواند اعجاز این آیات را به اوج برساند. آیات تحدی مکی عبارتند از: (طور: 33-34)، (اسراء: 88)، (هود: 13) و (یونس: 38).
✍️نویسنده: «مذكرة»
📝ترجمه با دخل و تصرف اندک و نشر: «رد شبهات ملحدین»
bit.ly/43Oy8qm
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📚عنوان مقاله: نقد نظریه "هیچ" لارنس کراوس
✍️محقق و گردآورنده: محمّدعزیز فتحی
📄تعداد صفحات: 19
#️⃣ناشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/42AEBnz
#معرفی_مقاله
این مقاله با بررسی نظاممند خطاهای مفهومی، منطقی، معرفتشناختی و علمی نظریه کراوس، نشان خواهد داد که ادعای او مبنی بر حل معمای پیدایش جهان، نهتنها اغراقآمیز، بلکه کاملاً بیاساس است. آنچه کراوس ارائه میدهد، نه راهحلی علمی برای یک پرسش فلسفی، بلکه نمونهای آشکار از علمزدگی و فلسفهستیزی است که متأسفانه در برخی محافل علمی معاصر رواج یافته است.
با واکاوی دقیق این نظریه، روشن خواهد شد که کراوس، در ورود به قلمرو پرسشهای بنیادین هستیشناختی، دچار همان خطاهایی شده که خود به فیلسوفان نسبت میدهد. نظریه “جهانی از هیچ” نه پیشرفتی علمی، بلکه عقبگردی مفهومی است که به جای روشنگری، بر ابهام و سردرگمی در فهم ما از جهان افزوده است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین