mohsenhesammazaheri | Unsorted

Telegram-канал mohsenhesammazaheri - دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

12317

محسن‌حسام مظاهری نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی تشیع و مناسک شیعی عضو حلقه شیعه‌پژوهی سرو کتابها: رسانه شیعه تراژدی جهان اسلام مجالس مذهبی در ایران معاصر ساکن خیابان ایران و... @mohsenhesam توییتر: @mohsenHmazaheri اینستاگرام: @mohsenhesammazaheri

Subscribe to a channel

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۱۱]

🔹پنج. تعمیق شکاف شیعه/سنی

چنان‌که گفته شد، اربعین نخستین اجتماع بین‌المللی اختصاصی شیعیان امامیه (اثنی‌عشری) است. اجتماعی میلیونی از پیروان مذهبی که در جهان اسلام «اقلیت» محسوب می‌شود، طبعاً به تراکم و تقویت احساسات درون‌مذهبی در بین ایشان می‌انجامد.

در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از واقعه‌ی منا، این تراکم و تقویت با برجسته‌سازی ادبیات غیریت‌سازی همراه شده است که تقابل مناسک حج و آیین اربعین یکی از نمودهای آن است. محصول این فرایند ابداع کلیدواژه‌هایی چون «حج شیعه» و «حج حسینی» در توصیف پیاده‌روی اربعین است. این تقابل‌سازی‌ها گرچه نوعاً خاستگاه و کاربست ادبی و احساسی دارند، اما پیامدهایشان تنها منحصر به این عرصه‌ها نخواهد ماند. خصوصاً که پیش‌تر گفته شد‌ فرهنگ شیعی و پاره‌ای از روایات نیز مستعد چنین برداشت‌هایی هستند. مضافاً که به‌طور تاریخی و لااقل در دو گفتمان کلان «تشیع سنتی» و «تشیع هویتی»، اهل‌سنت «دیگریِ» تشیع بوده و هست.

فربه‌شدن آیین پیاده‌روی اربعین بخشی از روند گسترده‌تر توسعه‌ی سخت‌افزاری و گسترش بعد مناسکی شیعه در دوره‌ی حاضر است که یکی از پیامدهای آن، تشدید تقابل شیعیان/دیگر مسلمانان و تثبیت تشیع در جایگاه یک «فرقه»‌ی اسلامی است. ترویج تقابل اربعین و حج و تخفیف مناسکِ منصوصِ اسلامیِ «حج ابراهیمی» در مقابل آیینِ ابداعیِ شیعیِ «اربعین حسینی»‌، عملاً‌ مرزهای فرقه‌ای و اقلیتیِ شیعه‌ی امامیه در جهان اسلام را پررنگ‌تر ساخته و فاصله‌گذاری و شکاف شیعیان با دیگر مسلمانان را تشدید می‌کند. امری که مستعد رشد اندیشه‌های تکفیری و به‌تبع تشدید خشونت‌های فرقه‌ای و مذهبی در جهان اسلام است.


شرح تصویر :‌
استفاده از تیتر «حج‌ حسینی» در توصیف پیاده‌روی اربعین
روزنامه‌ی اعتماد (1 آذر 1395)


[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/jjer_32.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

ارتباطات میان فرهنگی یا هجمه تشیع ایرانی به تشیع عراقی؟

📋میثم مهدیار
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

یکی از دوستان عزیز در یادداشتی اربعین را «هجمه» تشیع حکومتی و دولت-ملتی ایران به تشیع بدوی و سنتی عراقی دانسته و زائران ایرانی را نماینده شیعه ایرانی دانسته که اساساً ساختاری «حکومتی» دارد.

نویسنده، تشیع عراقی را بکر و «جزئی نگر» می‌داند و تشیع ایرانی را تحت قیمومیت یک «کلیت» سیاسی.

جالب اینکه این یادداشت نویسنده ،که تحت تاثیر رد صلاحیت رئیس جمهور سابق در انتخابات ریاست جمهوری اخیر کم کم یادداشت هایش سویه های آنارشیستی پیدا کرده است، در شبکه های اجتماعی بلافاصله مورد استقبال کسانی قرار گرفت که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری حسن روحانی را به عنوان دولتی «توسعه گرا‌» که مأموریت خود را «نرمالیزاسیون» جمهوری اسلامی می‌داند، انتخاب کرده بودند.

با این حال این تفسیر از مناسک اربعین متضمن چند مفروضه هستی شناختی و معرفت شناختی از جانب نویسنده است که برخی از آنها متناقض به نظر می رسند و می‌طلبد نویسنده درباره آن‌ها دقت‌ بیشتری به خرج دهد:

    1   پیش‌فرض اساسی نویسنده در یادداشت این است که ساختار تشیع فعلی در ایران "حکومتی" است و ساختار سیاسی در ایرانِ امروز نیز "دولت-ملت" مدرن است. به نظر می‌رسد نویسنده نگاهی پوزیتویستی و غیرتاریخی به ساختار حکومت در ایران دارد و در نظر نمی‌گیرد که ساختار سیاسی فعلی ایران امروز سابقه‌ای تاریخی دارد که نه صرفاً در تاریخ مدرن خود که در تاریخ چند هزار ساله‌اش ریشه دارد و اتفاقاً هم در این تاریخ متأخر و هم تاریخ متقدم خود نقاط مشترک و داده ستانده‌های بسیاری با مردم و شیعیان عراق داشته است. با این حال آیا حکومت در ایران نشانه‌های کامل یک دولت-ملت را داراست یا به سمت آن نیل می‌کند و در نهایت مجبور است برخلاف آرمان‌های انقلاب اسلامی‌اش به اقتضائات آن تن دهد؟ این سؤالی است که هر دغدغه‌مند جمهوری اسلامی باید درباره آن تأمل کند اما سیاست بی‌محابای جمهوری اسلامی در عدم ممانعت از برقراری ارتباطات فرهنگی مردمش با مردم عراق، نشان می‌دهد اتفاقاً حداقل در این فقره مخالف سیاست‌های اقتضایی دولت-ملت رفتار می‌کند و کیفیت ارتباط‌گیری شیعیان ایرانی با همتایان عراقی‌شان نیز نشان می‌دهد که احتمالاً درکی از خودآگاهی‌های مورد نیاز برای شکل گیری دولت ملت مدرن ندارند.

    2   نویسنده، شیعیان ایرانی زائر اربعین را یک کلیت واحد تصویر می‌کند که از جانب حکومت ایران برای «تهاجم فرهنگی» به عراق گسیل می‌شوند. از نظر نویسنده، این زائران ایرانی خود هیچ انتخابی از نحوه پوشش و رفتار و گفتار خویش ندارند و تماماً بازنمایی فرهنگ سیاسی کلی «دیکته شده» حکومت شیعی دولت-ملتی جمهوری اسلامی است. در سست بودن این مفروضه همین بس که میل شدید شیعیان ایرانی به حضور در اربعین از بعد از سقوط صدام آغاز شد و چندین سال بعد از حضور ایرانیان در این مراسم بود که کم کم حاکمیت آن را متناسب با اهداف فرهنگی خود ملاحظه و تسهیلاتی برای زائران فراهم کرد و نه برعکس!

  3   نویسنده درعوض، ساختار تشیع در عراق را بدوی و سنتی می‌بیند که تحت سیطره و ایدئولوژی دولت-ملت مدرن قرار نگرفته‌اند و به صورت طبیعی و سنتی سبک زندگی خود را انتخاب می‌کنند. احتمالا از نظر نویسنده پیش از اربعین و فراتر از آن، تشیع عراقی تاریخ مشترک، ارتباط و شناختی از شیعیان ایرانی نداشته‌اند و در مناسک اربعین دست و پا بسته و صرفاً پذیرنده و تحت «تهاجم» فرهنگ تشیع ایرانی
هستند.

نویسنده که تا پیش از این گزاره از منظری انتقادی به فرهنگ تشیع ایرانی نگاه می‌کند، اینجا به یکباره چرخش کرده و با نگاهی مردم شناختی به تشیع عراقی می‌نگرد و هیچ معیار کلی و بیرونی برای ارزیابی آن را بر نمی‌تابد. با این حال حتی از منظر مردم شناسانه آیا تشیع عراقی از مواجهه با تشیع ایرانی احساس نامطبوعی دارد و در فضای اربعین نتوانسته با آن ارتباطی برقرارکند؟ شواهد میدانی این گزاره را رد می‌کنند.  با این حال جای این پرسش هست که آیا اگر همین «کلیت» تشیع ایرانی نبود، آمریکایی‌ها و دواعش و سعودی‌ها چیزی از عراق و عتبات عالیات آن باقی گذاشته بودند که تشیع عراقی بتواند با خیال راحت فرهنگ سنتی و قبیله‌ای خود را در اربعین به ظهور برساند؟ ظهور حشد الشعبی به تقلید از بسیج ایرانی و استقبال از سرداران سپاه ایران در ارتش و حشدالشعبی و کتائب اقوام و گروههای عراقی آیا صرفا سیاسی است و هیچ دلالت تاریخی و فرهنگی ندارد؟
نویسنده، همزمان که در تحلیل دچار سیاست زدگی می‌شود و با حذف عناصر فرهنگی و اجتماعی تاریخی مشترک میان شیعیان ایرانی و عراقی حضور ایرانیان را تهاجمی می‌بیند، همزمان در جایی دیگر سیاست‌زدایانه نقش "سیاست" در کلیت حفظ و تداوم چنین مناسکی و کلیت کشور عراق را نادیده می‌گیرد. ادامه ...⬇️

 📚 @RCICA

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

محسن بنگر در متن چه داری
[نقدی بر یادداشت «وضعیت غریب نوه‌ی عباس‌بنگر»]
محسن باقری

[قسمت 3 و پایانی]


«از… تا»های الکی و بی‌معنا
نویسنده در پاراگراف نه می‌آید به تهران و ساختار جمله‌ها به «از… تا» تبدیل می‌شود. از این تا اون. «از… تا» اگر دو سر یک طیف را شامل شود، معنایش مشخص است وگرنه کافی بود لایشان یک کاما بگذارد و خودش و ما را به دردسر تاویل‌های الکی _که البته در متن بخواهد ازش نان بخورد _ نیندازد. مثلا نویسنده نوشته، شروع کرده به چشیدنِ منبرهای مختلف، متنوع و متکثر (عام). از جلسه‌ی «آمیز اسماعیل دولابی» تا محفل «حاج‌آقا مجتبی تهرانی»، از مجلس «شیخ حسین انصاریان» تا جلسه‌خانگی‌های «آقای فاطمی‌نیا». خب قاعده‌ی از تا‌های این پاراگراف چیست؟ اگر تفاوت دارند چرا نیم‌خط نمی‌گوید؟ اگر ندارند چرا از تا_از تا می‌کند؟

معنای ادبیاتیِ «باز کردنِ چشم» را هم فهمیدیم!
در پاراگراف ده تازه ماجرا _نه برای ما بلکه برای منویات نویسنده_ شروع می‌شود. در دانشگاه موضوع تحقیقش را مداحی انتخاب می‌کند و این موضوع آن‌قدر بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود که… .
نویسنده می‌گوید چشم که باز کرده دیده چهارپنج‌سالی گذشته و تمام فکر و ذکرش شده پژوهش درباره‌ی عاشورا. وقتی شخصی تنها کار به اصطلاح جدی‌اش «یک کارِ خاص» است، مگر ممکن است یک روز چشم باز کند و ببیند همه‌ی فکر و ذکر و کارش شده آن کار؟ نویسنده روایت را با تخیل‌هایی که فقط خود آدم خوشش می‌آید خلط کرده است و پا در راهِ توهم گذاشته. توهم این‌که در روایت می‌تواند هرچه بنویسد؛ مخاطب قبولش می‌کند.

بیت رهبری یا بیتِ قمی؟
پاراگراف یازدهم باز «از… تاها» شروع می‌شود. از_تاهایی که کمی قاعده‌مندتر از دو پاراگراف قبلش است و برخی تضادها را پر رنگ‌تر می‌کند. مثلا ما باید متوجه شویم «حسینیه‌ ارشاد» تایِ از «هیات دیوانگان حسین» است. یا این‌که اساسا بیتی وجود دارد آن سرِ طیفِ بیت رهبری و اسمش بیتِ آقای قمی است. البته عاشورا و محرم موضوعِ متن نویسنده است پس چرا از «فاطمیه‌های» بیت رهبری می‌گوید و از «محرم‌های» بیت آقای قمی؟ بیت رهبری محرم هم دارد؟

محرمِ مردم تقویمی است ولی نویسنده کلِ یوم‌هایش عاشورا؛ توهمِ تَبختُر
نویسنده در پاراگراف سیزدهم مردم را از خودی‌ها _یعنی روضه‌خوان‌ها_ جدا می‌کند و خودی‌ها را هم از خودش. و می‌نویسد: «محرم برای اغلب مردم تقویمی است… محرم من ولی تمام نمی‌شود». صفحه‌ی اول خودش را ابولفضل‌ پنداشت، صفحه‌ی دوم امام حسینِ زیر سم ستوران و حالا در صفحه‌ی چهارم جماعتِ روضه‌خوان‌ها را با خودش مصداق جمله‌ی «کل یوم عاشورا» می‌داند؛ و البته یک واقعا هم می‌چسباند تنگش. این است نتیجه‌ی پژوهش‌هایش و نشستن پای سفره‌ی امام حسین. قاعده‌اش این است، جمله‌هایی را پیدا کن و بچسبان به خودت و خودت را مومن و شیعه‌ی شیعه‌پژوه و از این حرف‌ها بنام؛ بدون هیچ ساختنی در متن. و در مقایسه‌ای پوزیشن خودش و روضه‌خوان‌ها را متفاوت می‌داند. دقت بفرمایید؛ تفاوت با روضه‌خوان‌ها را از زمین تا آسمان می‌داند. به نظر می‌رسد نویسنده معنای کلمات را نمی‌داند. به هر حال همه‌‌اتان در یک دستگاه دارید کار می‌کنید دیگر. مگر داری در لاس وگاس قمار می‌کنی که تفاوت را زمین تا آسمان می‌نویسی؟ یا در سیلیکون‌ولی استارت‌آپ راه انداخته‌ای برای بیزینس؟ جالب این‌که نویسنده در متنی که قرار است اساسا ادبیات باشد و روایت، می‌نویسد: «ورود روضه‌خوان‌ها به کل یوم و عاشورا و… از در ادبیات و هنر است» و ورود او _که متنش پر از تناقض و غلط فاحش فرمی و محتوایی‌ست_ از تاریخ و جامعه‌شناسی و ابزارش عقل.
«بازم اشکایِ چشمام»؛ با هزار مقدمه‌چینی یا «فقط با یه اشاره؟»
بالنبی و آله


#بازتابهای_یادداشت_وضعیت_غریب_نوه‌_عباس‌_بنگر

نقل از: مجله‌ی ادبی الفیا (ارگان «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان»)
http://alefyaa.ir/?p=6839
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

#بازتابهای_یادداشت_وضعیت_غریب_نوه‌_عباس‌_بنگر

[توضیح:
کتاب «کآشوب» مجموعه‌ی 23 یادداشت از 23 نفر است که هرکدام تجربه‌ و مواجهه‌ی شخصی خود با عاشورا و عزاداری را روایت کرده‌اند. این کتاب به کوشش نفیسه مرشدزاده و توسط نشر اطراف ـ یک ناشر فرهنگی و خصوصی ـ‌ منتشر شده است. یکی از روایت‌های این کتاب، با نام «وضعیت غریب نوه‌ی عباس‌بنگر» متعلق به من است که پیش‌تر در کانال متنش را گذاشته بودم (/channel/mohsenhesammazaheri/455).
مجله‌ی ادبی آنلاین «الفیا» (ارگان «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان» وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) پرونده‌ای در نقد کتاب کآشوب منتشر کرده است. یکی از این نقدها با عنوان «محسن بنگر در متن چه داری» درباره‌ی روایت من است. در چند یادداشت دیگر پرونده هم اشاره‌هایی به روایت مذکور شده است.]
***

محسن بنگر در متن چه داری
محسن باقری
[قسمت 1 از 3]

«سُمِ رزمندگانِ وطن؟!!!»
همه چیز در دم و دستگاه امام حسین(ع) پیدا می‌شود؛ از چایی‌ریزها تا «پژوهشگرانِ» توی گیومه‌ای، که درباره‌ی چایِ یک روضه‌ی خاص تحقیق می‌کنند که آیا هندی است یا سیلانِ سریلانکا! و غیره و ذلک.
پوزیشنِ غریبِ نو‌ه‌ی عباس‌بنگر، نوزده پاراگراف دارد در شش صفحه، که نمی‌تواند روایت باشد. متن، پرزنتی‌ست ناشیانه از احوالات و کار نویسنده و سفره‌ای که پایش نشسته است. مواد خام و اطلاعاتی که متن به ما می‌دهد، یک ویکی‌پدیای شفاهی است و آشناست که پیشاپیش در ذهن بسیاری از مخاطبان وجود دارد و برای دانستنش نیازی به خواندن این نوزده پاراگراف نیست.

نویسنده در سراسرِ متنش ادعای عقل دارد. چه خوب؛ هر ادعایی قابل راستی‌آزمایی‌ست. عقلی که ته متنش، با ادای تقدیرگرایی _که البته وَرِ دیگر خودلوس‌کنی نویسنده است_ نقض می‌شود؛ حتی اگر هم خودش نخواهد. و کار من در این یادداشت نشان دادن ادعاهای نویسنده در متن است که یا غلط هستند و یا اگر درست‌اند، از پس ساختنش برنیامده است. و این یادداشت و خودم را در معرض هرگونه نقد قرار می‌دهم.

نویسنده نقش خودش را نقشی می‌داند که حضرت عباس در کربلا ایفا کرد.
نویسنده برای این‌که اول ماجرای «وضعیت غریبِ…» به خودش تِمی نیمچه‌قدسی بدهد و داستانش را هم پیش ببرد، ناچار است کمی از زمان خودش عقب‌تر برود _دو نسل_ و سه پاراگراف خرج پدربزرگِ تعزیه‌خوانش کند که نقش حضرت عباس را داشته. خرج عباس‌بنگر. «اسمش عباس بود، عباس بنگر». اول این‌که آدم پدربزگش را با «اَش» خطاب می‌کند؟ حال چرا اسم و رسمِ پدربزرگ را می‌آورد؟ چون قرار است بگوید وقتی پدربزرگ بند چکمه‌هایش را می‌بسته و «مَشک در دست می‌تازانده سمت شریعه، شاید از ذهنش گذشته‌ام». به وضوح ربطش چیست؟ ربطش این است که بدون هیچ تاویلی از سوی ما، نویسنده می‌خواهد و خواسته، لابلای این کلمات، نقشِ کنونی خودش را نه تنها ادامه‌ی نقش پدربزرگش بداند؛ بلکه ادامه‌ی نقشی بداند که پدربزرگش در تعزیه‌ها نقشِ آن شخص و افعالش را بازی می‌کرده است؛ یعنی نویسنده در زمان معاصر با نوشته‌هایش همان نقشی را دارد که حضرت عباس در آوردن آب. از روی کتاب روایت دهید؛ به حضرت عباس اگر جز این باشد. و «شاید»ی هم که نویسنده گذاشته وسط آن جمله، شاید نیست، قطعا است. که اگر «شاید» باشد، در تمهیدِ متنش بی‌اثر است. ماجرا همین است دیگر؛ شاید یک موقع دیگر و جایی دیگر تعارف را بگذارد کنار و یکراست بگوید نقش من نقش ابوالفضل است؛ البته ابولفضلِ شکاک. شکاک توی گیومه.

مشت سینما برای هیچکاک باز نشده؛ برای نویسنده باز شده؛ آن‌هم از کلاس اول راهنمایی!
در پاراگراف چهارم، پژوهشگرِ توی گیومه، یک تعریفِ گنگ می‌دهد از هر «تجربه قدسی» و هر «آیین دینی». ببینیم نتایج پژوهش‌هایش چیست؛فارغ از این‌که به بحث‌ها و نکات فلسفه‌دینی‌ها، «میرچا الیاده»، «ویلیام جیمز»، «عبدالکریم سروش» و کتاب «عقل و اعتقاد دینی مایکل پترسون» و دیگران اشاره کنیم. او می‌نویسد: «در تجربه‌ی قدسی صداها گنگ و مبهم می‌شوند و تصویرها مات». همین. پژوهشش از تجربه‌ی قدسی، آیین دینی، «آنِ در آن‌ها» و آنِ اینِ در آن‌ها همین است؛ گنگ، مبهم و مات. شبیه آن چیزی که در سینماهایی‌های درجه چند از روح نشان می‌دهند. همان سینمایی که پایان متن‌ می‌گوید مشتش برایش گشوده شده، آن‌هم در اول راهنمایی، آن‌هم با یک تجربه‌ی ساده و دم دستی. وقتی مشت سینما برای خیلی از کارگردان‌های نامبر ‌وان باز نشده، نمی‌دانم بچه‌ی اول راهنمایی این چه صداهای گنگ و مبهم و تصویر ماتی‌ست که دارد از خود نشان می‌دهد.

[ادامه 👇]


نقل از: مجله‌ی ادبی الفیا (ارگان «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان»)
http://alefyaa.ir/?p=6839
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🌹 ⚘﷽⚘
✨💫✨
❌شبهه/۱۹۹

اخیرا جوانی که ادعا میکند جامعه دینی و شیعی ایران را جامعه شناسی میکند، علل و انگیزه های رونق اربعین را به خصوص در بین ایرانیان، ناشی از حس ماجراجویانه، تفریح کم هزینه و خوراکی های خوشمزه در مسیر راهپیمایی! دانسته و سعی میکند مراسم اربعین را ابداعی عراقی معرفی کند که ما ایرانی ها در حال خراب کردن آن هستیم.
🆔 @shobhe_shenasi

✅پاسخ

🔹واقعا نمی دانم انگیزه او چیست. اما عجیب آن است این جامعه شناس جوان که تفاوت مناسک اولیه و ثانویه را می فهمد، چطور از درک انگیزه های اولیه و ثانویه عاجز است. اگر ایشان به هردلیلی علاقه ندارد تا نقش انگیزه های اصیل و معنوی در حرکت های عظیم اجتماعی را بررسی کند اشکال ندارد، اما اصولا این سوال باقیست که چه نفع علمی یا عملی در فروکاست حقیقت بزرگ بیست میلیونی وجود دارد؟

🔹جالب است که در دوران جنگ تحمیلی هم سعی میشد حضور جوانان با ایمان و پرانگیزه در جبهه ها را به همین شکل کم اهمیت جلوه دهند. اما ۳۰ سال بعد مدافعان حرم مهر بزرگی مبنی بر بطلان اینگونه ادعاهای جامعه شناختانه زدند.

🔹عجیبتر اینکه چطور کسی که داعیه جامعه شناسی دارد، بدون حضور در متن این اجتماع بی بدیل، به تحلیل آن (آنهم بر اساس ذهن خوانی) میپردازد. زیرا کسی که درمتن این راهپیمایی حضور داشته میفهمد کسی زن و بچه را برای ماجراجویی یا تفریح به یک کشور ناامن نمیبرد. نیز بعد از اینکه ببیند غذاهای خوشمزه فقط درصد کمی از پذیرایی است و نوعا غذاهایی ارائه میشود که با مذاق ایرانی سازگار نیست، برای مرتبه چندم به این مخاطره همت نمیگمارد.

🔹البته من نمیدانم ایشان واقعا در این راهپیمایی شرکت داشته یا خیر، بلکه سخن بالا را بر اساس خوشبینی (شاید بیجا) ابراز کردم. چراکه نگاه بدبینانه اقتضا دارد که چنین تحلیل هایی یا متهم به سطحی نگری شود -که بعید میدانم چنین نویسندگانی با این "لفظ قلم" به آن راضی باشد- و یا متهم به تحلیل غیر منصفانه و بر اساس گزینشی از موارد مطابق با ذهنیات گردد.

🔹 به هر حال در پایان یادآور میشود که پیاده روی اربعین نه ابداع مردم عراق، که عمل به توصیهٔ پیشوایان معصوم است (کامل الزیارات ص ۳۵۶) و استفاده از ظرفیتهای آن برای شکل گیری حرکتهای عظیم اجتماعی هیچ نگرانی در فربه ساختن دین بوجود نمی آورد. آنچه امروز روشنفکران جوان باید نگرانش باشند، انحراف در اهداف و کارکردهای ظرفیتهای ناب شیعی است.


ــــــــــــــــــــــ
✅ کانال پاسخ شبهات فضای مجازی👇👇
🆔 @shobhe_shenasi
🆔 @shobhe_shenasi
ـــــــــــــــــــــ
💯در نشر این مطلب، آتش به اختیاااار

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت 7]

🔷ب ـ پیامدها:

اما عواقب و پیامدهای رشد شتابنده‌ی آیین پیاده‌روی اربعین و مشخصاً‌ افزایش مشارکت ایرانی‌ها در آن چه می‌تواند باشد؟ در تحلیل‌هایی که تاکنون از این آیین ارایه شده، نوعاً‌ به نقاط قوت آن توجه شده و امتیازاتش برجسته شده است (نظیر تحلیل‌های «تمدنی» که پیش‌تر اشاره شد). این رویکردِ مطلقاً مثبت و فقدان رویکرد انتقادی، می‌تواند در آینده مخاطرات و چالش‌هایی را پدید آورد. به‌نظر می‌رسد استمرار روند توسعه و فربهی اربعین تبعات و پیامدهایی برای شیعیان به‌طور کلی و برای جامعه‌ی شیعی ایران به‌طور خاص خواهد داشت که همه‌‌ی آن‌ها لزوماً مثبت نیستند. در ادامه به چند مورد از این پیامدهای احتمالی اشاره می‌کنم:

🔹یک. تغییر در الگوهای فرهنگ مذهبی
در دوره‌ی پساصدام و با رفع مانع سیاسی، تعاملات مستقیم دو ملت ایران و عراق از سر گرفته شده است. این تعاملات تاکنون بیش‌تر در قالب گردشگری مذهبی و حضور ایرانیان در عراق به‌جهت زیارت عتبات و متقابلاً حضور عراقی‌ها در ایران برای سیاحت و زیارت اماکن مذهبی (مانند حرم امام‌رضا(ع)) بوده و به‌طور طبیعی زمینه را برای تأثیر و تأثر و تبادلات فرهنگی مستقیم دو ملت فراهم کرده است. خصوصاً که شیعیان ایران و عراق به‌جهت وجود خاستگاه‌های فرهنگی مشابه، امکان تعامل و تبادل فرهنگی بیش‌تری دارند.

یکی از بسترهای این تبادل، فرهنگ مذهبی دو ملت است. در ادوار پیشین نیز به‌جهت تعاملی که بین دو ملت وجود داشت، این تبادل صورت پذیرفته بود. نظیر آن‌که در فرهنگ عزاداری، برخی رسوم و آیین‌ها از ایران به عراق منتقل شده و در آن‌جا ریشه دوانده است. مانند رسم قمه‌زنی ‌كه به گواهي مورخان در عراق عمري كم‌تر از يك قرن دارد و ابتدا در ميان ترك‌هاي عراق، برخی فرق صوفيه (نظیر قزلباش‌ها) و كردهاي غرب ايران رواج داشته است. سپس از طریق ایران به عراق سرایت کرده و امروزه به رسمی رایج در بین شیعیان عراق تبدیل شده است. متقابلاً رسوم مذهبی عراقی نیز بر عزاداری ایرانی‌ها اثرگذاری‌هایی داشته است. به‌عنوان مثال می‌توان به گسترش مجالس مقتل‌خوانی در سال‌های اخیر در ایران اشاره کرد که برگرفته از سبک مقتل‌خوانی عراقی است . همچنین باید به تغییرات سینه‌زنی سنتی در تهران اشاره کرد که پس از ورود محمد مرزوق عرب حائری (مشهور به «حاج‌مرزوق») مداح عراقی اهل کربلا در سال 1270ش به ایران و با هدایت وی صورت گرفت و به دیگر شهرها سرایت کرد.

در پیاده‌روی اربعین، به‌جهت فضای همزیستی و ارتباط نزدیک و بلاواسطه، سطح تعامل و تبادل مذهبی به بالاترین سطح خود رسیده است. حضور جمعیت کثیری از اقشار مختلف شیعیان ایرانی که چند روز را عملاً در ضیافت مردم عراق می‌گذرانند، فرصت‌های تازه‌ای برای تعامل فراهم کرده است. در همین مدت کوتاه و متأثر از این تعاملات، تغییراتی در فرهنگ مذهبی شیعیان ایرانی رخ داده است که می‌توان انتظار داشت در آینده بر گستره‌ی آن‌ها افزوده شود. ازجمله می‌توان به رواج کاربرد واژه‌ی «موکب» در سال‌های اخیر در ادبیات مراسم عزاداری شیعیان ایرانی اشاره کرد. موکب در فرهنگ شیعیان عراق به سازمانِ مردمیِ متولی برگزاری مراسم عزاداری مذهبی گفته می‌شود و تقریباً معادل سازمان «هیئت» در ایران است. اما چند سالی است در برخی شهرها، در برپایی دسته‌های عزاداری و خصوصاً برای نام‌گذاری ‌ایستگاه‌های موقتی پخش نذورات («ایستگاه صلواتی») از واژه‌ی موکب استفاده می‌شود. حضور فرهنگ مادی و نمادین مذهبی عراقی نیز در مجالس و محافل مذهبی ایرانی در سال‌های اخیر افزایش یافته (ازجمله کاربرد بیرق‌ها و پرچم‌های طلادوز عراقی) که بخشی از آن را می‌توان متأثر از اربعین دانست.


شرح تصویر👇:
نمونه‌ای از تبلیغات با مضمون حسرت از عدم شرکت در اربعین


[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/ro3l_29.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

#گزیده_بازتابهای_سلسه_یادداشت‌های_اربعین_ایرانی. ۱

نقد یکی از مخاطبان

[امضا محفوظ]


علی رغم اینکه هیچ علاقه به حاشیه‌نویسی برای متونی که در آن، برهان و قرآن و روایات معتبر و تجربه میدانی قابل اعتبار سنجی بکار نرفته، ندارم.
این عدم رغبت در روزگاری که توهین به دو میلیون زائر حسینی بعنوان متن تحلیلی تکثیر می‌شود آن‌هم از یک نویسنده ای که رسالتش در دوسال اخیر در ایام اربعین توهین دسته جمعی به زوار اربعین حسینی است بیشتر می‌شود.
تازه این عدم رغبت در زمانه‌ای که اگر نقدی علمی و باز کننده مشت توخالی مدعیان باشد، متهم به احساسی و عاطفی بودن می‌شود یا بدتر، متهم به تندروی می‌شود، این عدم رغبت دو چندان می‌شود. زیرا در چنین روزگار تبیین مسائل، به‌منزله میخ آهنین بر سر سنگ خواهد بود.

اما گاهی چنان بی‌ادبی و جسارت به اوج می‌رسد و هوس تحلیلگری، یک شغل می‌شود و یک مناسک میلیونی را تشبیه به یک میتینگ تفریحی می‌کنند، سکوت برهرمسلمان معتقد حرام می‌شود.
اگر کسی اندکی از عقل آماری برخوردار باشد و اگرفقط و فقط ۱۰ درصد خطا برای چنین تجمعات خودجوش و مردمی قائل باشد باید منظر ۲۰۰ هزار جمعیت خارج از اهداف اصلی و کلی باشد. در نتیجه نباید خطای ده درصدی را بر۹۰ درصد دیگر مترتب کند بلکه فقط به اندازه آن ده درصد و در شان همان ده درصد از خطا حرف بزند. تازه خیلی گستاخی می‌خواهد که انسان قریب ۲۰۰ هزار نفر از زوار را لاابالی و اهل میتینگ تفریحی در مراسم اربعین خطاب کند.

علاوه براین این متن ادعائی مبتنی برچه" تحقیق میدانی و قابل اعتبار سنجی" استوار است این جملات بیشتر شبیه تجربه شخصی است. انگارنویسنده، اگر خود تجربه ای در سفر اربعین دارد ظاهرا همسفر و همنشین و هم نفس با همان قماش بسیار قلیلی که از آن ذکر کرده است، می باشد. و هیچ دنیای معنوی زوار میلیونی را تجربه نکرده است.

عجیب‌تر این است که تا کنون اینگونه تجربه‌ی شخصی از این صاحب قلم زیاد در شبکه های اجتماعی مشاهده شده از جمله در این گروه اجتماعی .
این متن مصداق کامل ضرب المثل ایرانی است که: کافر همه را به کیش خویش پندارد.

@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۵]

🔹جاذبه‌ی سیاسی: مانور قدرت شیعیان و جمهوری اسلامی

جاذبه‌ی دیگر پیاده‌روی اربعین، لااقل برای حامیان جمهوری اسلامی، جاذبه‌ی سیاسی است. از اوایل دهه‌ی 90، در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی تبلیغات وسیعی با مضمون تهییج و تحریض مخاطبان به شرکت در پیاده‌روی اربعین انجام شده و مسئولان، صاحب‌منصبان، خطبا و مداحان سیاسی در صف اول مبلغان این آیین قرار گرفته‌اند. یکی از دلایل این رویکرد ترویجی و تبلیغات رسانه‌ای و تلاش همه‌جانبه‌ی حاکمیت برای افزودن بر ابعاد و گستره‌ی این آیین، مقاصد سیاسی و منافع نهاد قدرت است.

«اربعینِ عراقی» آیینی مذهبی ـ ملی است، اما «اربعینِ ایرانی»، فراتر از یک آیین مذهبیِ صرف و به‌مثابه‌ی مراسمی با ابعاد جهانی و دلالت‌های سیاسی قلمداد می‌شود؛ مراسمی که گویا دلالت‌های سیاسی‌اش اهمیتی بیش از کارکرد آیینی و مذهبی‌اش دارد.

در منظومه‌ی تبلیغی جمهوری اسلامی، پیاده‌روی اربعین به‌مثابه‌ی یکی از مظاهر قدرتِ نرم شیعیان و نظام اسلامی تلقی شده و به‌همین‌جهت بر برگزاری هرچه گسترده‌تر آن تأکید می‌شود. تصادفی نیست که مقطع اوج‌گیری و رشد این آیین، درست مصادف با سال‌هایی است که ایران شرایط حساسی را در منطقه تجربه کرده و در رقابت فزاینده با قدرت‌های رقیبی خصوصاً ترکیه و عربستان است. حضور نظامی آشکار ایران در جنگ سوریه (با گفتمان مذهبیِ «دفاع از حرم») و مبارزه با گروه‌های رادیکال اسلامی نظیر «داعش» نیز بر حساسیت شرایط این مقطع افزوده است. برجسته‌سازی ابعاد سیاسی اربعین تا جایی است که گاه از آن در تبلیغات به مانورِ قدرت شیعیان تعبیر می‌شود.

در همین راستا، یکی از مضامین اصلی و پربسامد در گفتمان رسمی ایرانی از اربعین و ادبیات مفهومی که این سال‌ها پیرامون پیاده‌روی اربعین تولید شده است، برجسته‌سازی ظرفیت‌ها و وجوه «تمدنی» آن است. به‌عنوان نمونه‌، محی‌الدین حائری شیرازی در اظهارنظری اربعین را «پرچم کشتی تمدن اسلامی» و حسن رحیم‌پور ازغدی ـ عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی ـ آن را «زمینه‌ساز تمدن اسلامی» و علی‌رضا پیروزمند ـ عضو فرهنگستان اسلامی حوزه‌ی علمیه‌ی قم ـ آن را «یک مدل شبیه‌سازی‌شده‌ی تمدن اسلامی» دانسته‌اند. ادبیات تمدنی همچنین در همایش‌هایی که درباره‌ی این آیین برگزار شده نیز مضمون غالب و کلیدی است. به‌عنوان مثال نگاه کنید به فهرست سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و مقالات در «همایش بین‌المللی لقاء الحسین(ع)» (کربلا ـ ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵) و «همایش ملی ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی کنگره‌ی عظیم اربعین حسینی» (تهران ـ ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵) .



شرح تصویر 👇🏻
تعبیر سردار قاسم سلیمانی از آیین اربعین به «قدرت‌نمایی مانور ۲۰ میلیونی» و مقایسه‌ی آن با رژه‌ی مسلحانه
این تعابیر باتوجه به جایگاه وی به‌عنوان برجسته‌ترین و ‌مشهورترین ژنرال نظامی ایران در منطقه اهمیت بالایی دارد.


[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/mnfg_13.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

کالایی و مصرفی شدنِ «اربعین ایرانی» و برجسته‌شدن کارکرد فراغتی در آن

مثال ۳:
برگزاری استارتاپ اربعین
با عنوان «فرصت‌هایی با پای پیاده»
طراحی اپ‌های مخصوص ارایه‌ی خدمات مختلف به ایرانیان شرکت‌کننده در پیاده‌روی اربعین



#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو


http://uupload.ir/files/cjat_photo_2017-10-19_14-49-10.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

جدای از نقدهای درستی که بعضی دوستان درباره راهپیمایی اربعین مطرح می‌کنند (مخصوصا از جنبه آیینی و مناسکی و یا جامعه‌شناختی) به نظرم این مراسم باشکوه، جنبه‌های زیبا و قابل‌تامل زیادی هم دارد که خوب است آنها را ببینیم و در تحلیل‌هایمان لحاظ کنیم. یکی از این جنبه‌های مهم، تلاش آدمها برای رعایت اخلاق و اصول اخلاقی است. اغراق نیست اگر بگوییم که اکثریت آدمها در این ایام سعی می‌کنند بدون چشمداشت و امید پاداش، به همدیگر کمک کنند، احترام بگذارند، مهربان باشند و از خودگذشتگی را تمرین کنند و....

اینها دقیقا همان آدمهایی هستند که قبل از اربعین هم می‌توانستند همین اصول اخلاقی را رعایت کنند، اما معمولا رعایت نمی‌کردند و بعدا هم احتمالا رعایت نمی‌کنند! چرا؟ یک دلیل عمده آن، فضایی است که انسانها در آن قرار دارند. مردم در راهپیمایی اربعین حس می‌کنند که اینجا و در این فضا، اخلاقی زیستن مهمتر از همه چیز است، آن‌هم بدون تنبیه و تشویق و کنترل و مامور و نظارت و قانون. کنترل‌ و نظارت صرفا بخاطر امنیت است، نه دخالت در امور شخصی و قضاوت درباره ظاهر و باطن آدمها! مردم خودشان بدون پیش‌فرض‌ در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و مهربانی و اخلاق را باهم تمرین می‌کنند.

ممکن است همین آدمها پس از پایان مراسم، دوباره به حال و هوای خودشان برگردند که البته این، بحث دیگری است. مشکل اینجاست که اکثر ما مسلمانان آنقدر که درگیر ظواهر هستیم، حواسمان به رعایت اخلاق نیست. این هم برمی‌گردد به سیستم آموزشی و تربیتی و مذهبی ما که اولویت را به ظواهر می‌دهد. با این‌حال، موقعیت‌هایی مثل راهپیمایی اربعین، ‌جدای از بار مذهبی و مناسکی آن، آدمها را در دریایی از مهر و عطوفت و همدلی غرق می‌کند.

به عبارت دیگر اربعین بیشتر از آنکه مراسمی باشد برای تقویت ظواهر فردی و تکرار شعارهای فقهی و احکام شرعی، صحنه‌ای است برای تقویت اصول اخلاق جمعی و تمرین زندگی اجتماعی که تاکنون نادیده گرفته می‌شد یا کمتر رعایت می‌شد. اصولی که تنها با حفظ ظواهر مذهبی، نمی‌توان به آن دست یافت. اگر اینچنین بود، حالا ما -بعد از چهل سال تلاش برای حفظ ظاهر و این همه تاکید بر رعایت احکام شرعی- باید اخلاقی‌ترین آدمهای روی زمین می‌بودیم!

شاید این نکته‌ی خوبی باشد برای آنهایی که همه حواسشان به "یجوز، لایجوز" است و دین را صرفا به احکام تقلیل داده‌اند (آنهم اینچنین سخت و خشن و سلبی) و بی‌خیال اخلاق شده‌اند. منظور، البته نادیده گرفتن احکام شرعی نیست، بلکه حفظ حد و حدود و نسبت آن با اخلاق است. وقتی آدمهای یک جامعه، دین را مساوی با احکام بدانند و تصور کنند که تنها با رعایت ظاهر و حفظ چند بند از رساله‌ی عملیه، به همه چیز می‌توان رسید (حتی مزایای مادی و ارتقای شغلی) طبعا نباید منتظر کمالات اخلاقی در آن جامعه‌ بود. ناگفته پیداست که چنین جامعه‌ای بیشتر به سمت ریاکاری و تظاهر پیش می‌رود!

@ahestan_ir

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت۴]

🔹سه. جاذبه‌ی تفریحی

برای جوانان ایرانی، خصوصاً جوانان شهرنشین متعلق به قشرهای متوسط به بالا، اربعین ‌یک تفریح مذهبی لذت‌بخش است؛ سفری ماجراجویانه‌ و جذاب که از هفته‌ها قبل برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند؛ با فهرستی از ملزومات و کالاها: کوله‌پشتی، سربند، پرچم، لباس مناسب، کرم ضدآفتاب، کفش مناسب، دستورالعمل‌های مختلف، اپ موبایل و... . این دسته از زایران، حین پیاده‌روی نیز مستمراً به ثبت خاطرات و لحظات جذاب سفر در شبکه‌های اجتماعی می‌پردازند: سلفی‌، لایو استوری، عکس‌های خوراکی‌ها، موکب‌ها، پرچم‌ها و... .

نکته‌ی مهم در این گزارش‌های شخصی، این است که کم‌تر واجد مضمون غم و سوگ اند؛ بازنمایی اربعین در شبکه‌های مجازی، نوعاً به‌عنوان مراسمی شاد، جذاب و کمابیش مفرح است. برجسته‌شدن بعد تفریحی اربعین برای زایران ایرانی، به ظهور «صنعتِ اربعین» و بازار کالاهای موردنیاز در این آیین شده است. الگویی از مصرف مذهبی خاص اربعین شکل گرفته و بازاری که تولیدکنندگان ملزومات و کالاهای مذکور به رقابت در آن می‌پردازند.

از یک جنبه‌ی خاص، وجه تفریحی پیاده‌روی اربعین خصوصاً برای دختران جوان برجسته‌تر است. زیرا فضای پیاده‌روی اربعین، سطحی از آزادی و احساس امنیت را برای ایشان فراهم می‌کند که در جامعه‌ی شهری داخل کشور امکان‌پذیر نیست. تنها در مسیر پیاده‌روی اربعین است که دختران جوان ایرانی، انفرادی یا همراه با گروه دوستان، می‌توانند حتی در ساعات نیمه‌شب آزادانه و بی‌نیاز از حمایت پلیس یا همراهی محارم مردِ خود تردد کنند، بدون آن‌که مورد تعرض و آزار قرار گیرند.


شرح تصویر👇:
آگهی فروش با تخفیف «پاوربانک، هدفون، هدست، هندزفری، اسپیکرهای شارژی، مونوپاد و MP3پلیر»
ویژه‌ی اربعین
در فروشگاه کتاب «ترنجستان بهشت» ـ خیابان شریعتی تهران


[ادامه دارد...]


#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/eka_photo_2017-11-01_11-46-02.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۱]

«امام‌حسین! اگر من چند قدم برای تو پیاده نیایم، زندگی‌ام به چه دردی می‌خورد؟ نسل‌های آینده از بچه‌هایم می‌پرسند: اون موقعی که پیاده‌روی اربعین راه افتاده بود، آیا بابابزرگ تو هر سال اربعین می‌رفت؟»
این برشی از سخنان علی‌رضا پناهیان ـ خطیب و سخنران مذهبی مشهور ـ در وصف پیاده‌روی اربعین است که برای ایرانی‌ها آیینی نوظهور محسوب می‌شود. پناهیان یکی از مبلغان و مروجان اصلی پیاده‌روی اربعین در سال‌های اخیر بوده و در تولید ادبیات تهییجیِ مشارکت در این آیین نقش جدی داشته است. در نتیجه‌ی همراهی وی و دیگر کارگزاران مجالس مذهبی (خطبا و مداحان) با تبلیغات گسترده‌ی‌ رسانه‌های رسمی، امروزه پیاد‌ه‌روی اربعین به آیینی پرطرفدار در بین ایرانیان تبدیل شده است.

با سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ش/۲۰۰۳م و به‌قدرت‌رسیدن شیعیان در عراق و بهبود روابط این کشور با ایران، تبادلات مذهبی و فرهنگی میان دو ملت، عمدتاً‌ با محوریت زیارت عتبات عالیات (که از دیرباز جایگاهی برجسته و منحصربه‌فرد در فرهنگ شیعی ایرانیان داشته است) از سر گرفته شد. این روند با استقرار دولت جدید در عراق و بهبود نسبی امنیت و افزایش امکانات و ارایه‌ی خدمات به زایران شدت یافت و پس از چند سال، در اواخر دهه‌ی ۸۰ شمسی، به مشارکت وسیع ایرانیان در آیین اربعین انجامید. مشارکتی که تا امروز هر سال بر میزان آن افزوده شده است.
طبق آمارهای رسمی، تعداد زایران ایرانی شرکت‌کننده در پیاده‌روی اربعین در سال ۱۳۸۹، ۴۰ هزار نفر بوده است. این میزان در سال بعد (۱۳۹۰) به دوبرابر رسید. روند صعودی آمار زایران ایرانی اربعین با شتابی بسیار در سال‌های بعدی نیز ادامه یافته و در سال ۱۳۹۵ به دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر رسید. یعنی در بازه‌ای پنج‌ساله، ۵۵ برابر شده است. و این تازه تنها آمار رسمی است و باید به آن شمار زایرانی که هرسال به‌طریق غیرقانونی در این آیین شرکت کرده‌اند را نیز افزود.

رشد شتابنده‌ی آمار زایران ایرانیِ اربعین را نمی‌توان یک رشد طبیعی و معمول دانست. مشخص است که با یک «پدیده‌ی غیرمترقبه» (فوق‌العاده) مواجه‌ایم. پرسش این است که چه دلایلی برای این رشد شتابان، در یک مقطع کوتاه چندساله، می‌توان ذکر کرد؟ به‌عبارت دیگر،‌ چه جاذبه‌هایی اربعین را در عرض چند سال به آیینی پرطرفدار بین شیعیان ایرانی تبدیل کرده است؟

پیاده‌روی اربعین البته یک آیین مذهبی (ابداعیِ شیعیان عراق) است و غالب شرکت‌کنندگان در آن، انگیزه‌ی مذهبی دارند: عمل به سنت شیعیِ زیارت امام‌حسین(ع) که جایگاهی فوق‌العاده‌ در فرهنگ شیعیان دارد و در منابع حدیثی، ثواب‌ها و فواید دنیوی و اخروی بسیاری برای آن وعده داده شده است . اما در این‌جا، منظور من از جاذبه، ناظر به کارکردها و ابعاد دیگری است که به‌موازات کارکرد دینی، اربعین را «اربعین» کرده است. جاذبه‌هایی که سبب شده اربعین جایگاه و تعریفی فراتر از یک آیین مذهبیِ صرف پیدا کند. به نظر می‌رسد چهار جاذبه‌ی ‌مهم را می‌توان برشمرد: فراغتی، گفتمانی، سیاسی و بین‌المللی. جاذبه‌هایی که از آن‌ها باید به‌عنوان مهم‌ترین دلایل و عوامل زمینه‌ساز توسعه‌ی آیین مذکور در بین شیعیان ایرانی نام برد.

[ادامه دارد...]


شرح تصویر:
نمونه‌ای از تبلیغات شهری با موضوع تشویق به شرکت در پیاده‌روی اربعین: بیلبورد «سازمان اوج» (زیرمجموعه‌ی سپاه پاسداران)
شعار «بیا تا برویم» و تصویر شهید مدافع حرم محسن حججی که بیننده را به شرکت در پیاده‌روی اربعین دعوت می‌کند.
میدان ولیعصر ـ ۱۳۹۶


#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین #پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/2d8_3.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

✔️خاطرات مستر همفر و پدیده حقیقت جعلی!🔻

🔸محمدجواد خلیلی

🔹در چند سال گذشته با فراگیر شدن رسانه ها و توسعه فضای مجازی و سهل الوصول شدن آن، پدیده کاغذهای زرد که روزگاری نچندان دور خبرها و شایعات عامه پسند را از طریق گیشه می فروختند، تغیر شکلی داده است. شایعات و یا سخنان بی پشتوانه دیگر برای دست به دست شدن نیاز به روزها و ماه ها ندارند و به سرعت در کمتر از دقیقه و ثانیه بارها بازنشر می شوند. در فضای مذهبی متاسفانه با پدیده نامبارکی، غیر اخلاقی و غیر شرعی رو به رو هستیم.

🔹همیشه گفته می شده که در اسلام هدف وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان با این بهانه که هدفی مقدس را دنبال می کنیم دست به وسایل غیر قانونی و غیر شرعی بزنیم. اما در چند سال گذشته بارها و بارها به ویژه دوستانی که در جبهه متدینان قرار دارند از این روش استفاده کرده اند. چندی قبل یکی از دوستان اهل نظر جناب مظاهری در قالب یادداشتی عالمانه به این موضوع پرداخته بود.

🔹نقل قول هایی از فوکویاما در خصوص تشیع و یا نقل قول هایی از نوام چامسکی پیرامون فلان پدیده سیاسی در داخل ایران و تعریف و تمجید از یک شخصیت دینی سیاسی و یا دیگر کلیپ های جعلی که به هیچ وجه حقیقت ندارند دست مایه منبر ها و اطلاع رسانی ها و نیز سیاست گذاری های خرد و کلان فرهنگی می شود در حالی که اصل ماجرا نادرست است.

🔹یکی از کهن ترین این اطلاع رسانی های نادرست مساله خاطرات مستر همفر است. این کتاب به هیچ وجه متن پایه انگلیسی ندارد و متن نیزاز اشکالات عدیده تاریخی و سندی در تب و تاب است. این اثر صدها بار و با فرمت های مختلف منتشر شده و بارها از آن مسابقات کتابخوانی برگزار گردیده است.

🔹خاطراتی که در آن جاسوس انگلیسی خود را بنیان گذار فرقه وهابیت و یار و همراه محمد بن عبدالوهاب معرفی می کند. اینکه در آن فضای دهه های گذشته چهل و پنجاه شمسی و عدم دسترسی به اطلاعات کسی بتواند چنین اقدامی کند شاید توجیه داشته باشد اما اکنون بسیاری از کسانی که تریبون در اختیار دارند و خود را متخصص سلفیه می دانند چرا باید به این کتاب استناد کنند؟ چرا باید نخبگان تریبون دار ما این اندازه بی اطلاع باشند.

🔹یکی دیگر از این دست کارهای بی اساس انتشار کلیپی با دو ورژن مختلف به زبان عبری همراه با زیر نویس فارسی و عربی بود. در این کلیپ بر اساس زیرنویس خاخام یهودی در حال بیان توطئه هایی است که برای سرگرم کردن تشیع توسط یهود چیده شده است. توطئه هایی که قرار است ما را از امام زمان غافل کند و در آن یهود خود را مشغول تلاش و دسیسه سازی برای نیامدن مهدی معرفی می کنند. به کسی به نام صرخی در عراق هم اشاره می شود. البته مساله فوتبال و باشگاه های ورزشی نیز در صدر لیست متهمین به ایجاد غفلت قرار دارند. بعد از یکی از خطبایی که معمولا سکان منبر و خطابه را در جریان های خاص به عهده دارد با آب و تاب فراوان به تحلیل کلیپ و تطبیق برخی آیات بر آن می پردازد.

🔹در ضمن نیز به سیاست های کلی جریان رقیب سیاسی نیز با استفاده از محتوای کلیپ می تازد و این دو سخنرانی درکنار هم بارها و بارها منتشر می شود. دوستانی که در قم به زبان عبری آشنای دارند هر دو ورژن کلیپ را دیدند و متن آنرا ترجمه کردند. ویدئو مربوط به جلسه موعظه در یک کنیسه یهودی است و خاخام نیز مشغول موعظه است و اصلا داستان نه به امام زمان مربوط است و نه سیاست های خاص. ظاهرا بعد از موسسه مصاف و جناب آقای رائفی پور تکذیبیه ای صادر می کنند تا بیشتر از این آبرو ریزی نشود. اگر کسی در نت جستجو کند می تواند چندین سخنرانی از آقای رائفی پور را بیابد که با دست مایه قرار دادن این کلیپ و موارد مشابه مشغول سخنرانی است. او ودیگر تریبون داران متاسفانه در حال ارایه قرائتی قشری از مهدویت و دیگر معارف شیعه هستند که آسیب های آن سالهای بعد روشن خواهد شد.

🔹وقتی کسانی که تخصص لازم را در شناسایی سره از ناسره منابع و مصادر ندارند و هم چنین تحصیلات مدون و منتسجمی نداشته و وظیفه خود می دانند در سال رکورد سخنرانی را با 500 بشکنند بی تردید باید منتظر این دست مسائل باشیم. این دوستان متخصص و همه فن حریف حاضر به هیچ پاسخ گویی نبوده و خود را فراتر از مناظره می دانند و تا کنون حاضر به گفت و گو با هیچ متخصص نشده اند. اکنون در پاسخ به کتاب خاطرات مستر همفر کتابی به زبان عربی منتشر شده است. بر روی جلد این کتاب عنوان ثانویه ای درج شده است. تنزیه و تطهیر چهره دولت اول سعودی و دعوت اولیه محمد بن عبدالوهاب هدف اصلی کتاب بیان شده است.

🔹وقتی ما برای بیان حق و معارف خود به راه هایی این چنین متوسل می شویم باید منتظر عواقب آن نیز باشیم. مگر حقانیت معارف شیعی نیازمند تائیدیه از طرف فوکویاما وهانتینگتون است؟ گویی تا آنان مساله ای را نگویند مهر قبولی بر پدیده و یا اندیشه ای نمی خورد.

@dr_mj_khalili
@namehayehawzavi

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

#در_دست_انتشار

پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی


مقالاتی از جبار رحمانی، احمد شکرچی، محسن‌حسام مظاهری، مهدی سلیمانیه، محمدرضا پویافر و محسن امین.

#کتابهای_سرو
#نشر_آرما

@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

📣 کارگاه آموزشی مردم نگاری و عکاسی پیاده روی اربعین

🖊مردم نگاری: دکتر مهرداد عربستانی
🎥عکاسی: محمد رضوانی پور

🕰دوشنبه 8 آبان از ساعت 13 الی18
📎ثبت نام: @aznomag_ut

🔻🔻🔻🔻
@basijolumejtemae

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

⬆️ البته حتی در نگاه مردم شناختی هم یک خُرده فرهنگ اینقدر دست و پا بسته و منفعل تصور نمی‌شود، بلکه از نگاه مردم شناختی خرده فرهنگ‌ها دارای عقلانیت و منطقی هستند که می‌توانند عناصر فرهنگی را از دیگر فرهنگ‌ها انتخاب و گزینش و تبادل کنند. این تناقض از آنجا حاصل شده که نویسنده دچار "سیاست زدگی" افراطی در تحلیل شده و کنش شرکت کنندگان در راهپیمایی اربعین را صرفاً از منظر دلالت‌های سیاسی مورد توجه قرار داده و از همین جهت چنین تحلیل‌های غریبی را در یک یادداشت گردهم آورده است.

  4   در فضای راهپیمایی اربعین که می بینیم قسمت عمده آن ارتباط همدلانه و چهره به چهره مردم با مردم است، از نظر نویسنده این ساختارهای حکومت‌ها هستند که تعیین کننده کیفیت ارتباط هستند و بالطبع نمی‌توان از ارتباطات میان فرهنگی سخن گفت بلکه در اربعین یک تهاجم فرهنگی اتفاق می‌افتد! برای کسی که یکبار در ضیافت راهپیمایی اربعین شرکت کرده باشد و ارتباطات گرم عراقی ها با ایرانی هو را دیده باشد، به سختی قابل باور است که فضای موجود را به جای ارتباط میان فرهنگی نوعی تهاجم فرهنگی یکسویه بداند.

طرفه اینکه در سال‌های اخیر و تحت تأثیر راهپیمایی اربعین و فرهنگ مهمان نوازی عراقی‌ها، پیاده روی‌های آیینی در ایران در تهران و قم و مشهد و شیراز گسترش یافته و رنگ و بویی عراقی به خود گرفته است و اربعین دُز عرب ستیزی ته نشین شده از ناسیونالیسم شووینیستی پهلوی را نیز تحلیل برده است.

   در نهایت اینکه پدیده اربعین را و نحوه حضور نهادهای حاکمیتی ایرانی در آن را می‌توان از زوایای گوناگون سیاسی و اجتماعی نقد کرد ولی این نقدها نباید سرسری و تفننی و فارغ از بنیان‌های نظری باشند تا بتوانند به غنا و اصالت آن کمک کنند.

نگاه پوزیتویستی به دلالت های سیاست، دولت و حکومت و ساخت دوگانه های کلیشه ای مردمی/دولتی در زمانه ای که فرایند جهانی شدن ونیز سرمایه داری جهانی، عرصه عمومی حتی در محلی ترین فرهنگ ها را آنچنان متاثر و پیچیده کرده که دیگر هیچ عنصری در آن را نمی توان به راحتی "غیر سیاسی" یا "غیر دولتی" دانست از جمله ضعف هایی است که این روزها در تحلیل پدیده های ملی و محلی به آن دچار هستیم.

📚 @RCICA پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۱۰]


🔹چهار. تشدید تنازع گفتمانی شیعه

فضای پلورال و متکثر پیاده‌روی اربعین ـ همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد ـ بستری آزاد برای ابراز وجود و تبلیغ گفتمان‌ها و خرده‌گفتمان‌های جامعه‌ی شیعی فراهم کرده است. این حضور آزادانه، به‌طور طبیعی مستعد بروز تنازع گفتمانی است. مصداق این تنازع، تقابل حامیان آیت‌الله خامنه‌ای و حامیان آیت‌الله شیرازی ـ رهبران دو گفتمان «تشیع سیاسی» و «تشیع هویتی» در زمان حاضر ـ است که در پیاده‌روی اربعین شکل علنی به خود گرفته و علاوه بر مجادلات لفظی و کلامی، در مواردی به برخوردهای فیزیکی حامیان دو جریان و تخریب تبلیغات و تصاویر رهبران جریان مقابل انجامیده است. این هیجانات گروهی در فضای آزاد و کنترل‌ناپذیر اربعین، درصورتی‌که مهار نشود، می‌تواند زمینه‌ساز بروز تنازعاتی بی‌پایان شود و فضای آیین را به حاشیه کشاند. چنان‌که گفته شد، فضای اربعین بیرون از دایره‌ی اقتدار جمهور اسلامی است و همین موضوع می‌تواند اربعین را به محلی برای بروز بازتاب‌ها و واکنش‌های سیاست‌های مذهبی نظام مبدل سازد.


شرح تصویر 👇:
یکی از موکب‌های هواداران آیت‌الله شیرازی

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/tyit_10.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

محسن بنگر در متن چه داری
[نقدی بر یادداشت «وضعیت غریب نوه‌ی عباس‌بنگر»]
محسن باقری

[قسمت 2 از 3]

در کآشوبی که با عاشورایِ توی گیومه عکس یادگاری می‌گیرد، نویسنده‌ی روایتِ دوم، به پاهایِ بچه‌های جنگ می‌گوید «سُم». در پاراگراف پنجم، در ظهر عاشورای پادگان لشکر هشت، نویسنده _وقتی کودک بود_ دوست داشت از روی شانه‌های پدرش خود را بیندازد وسط موج جمعیتِ سینه‌زن‌ها؛ اما می‌ترسید از خفگی و لِه شدن؛ لا، و زیرِ پایِ رزمنده‌ها. دقت بفرمایید؛ آن‌جا ترسید بپرد پایین، و تهورش را گذاشت برای این‌جا که در ابتدای پاراگراف شش، با بهره گرفتن از ساختارِ پاراگراف‌بندی این بیتِ معروف را بیاورد که: «عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است». یعنی می‌ترسد بیفتد زیرِ «سُمِ» رزمندگان جنگ و لِه شود؟ زیر سُمِ بچه‌های جنگ. این بیت اگر هم ربطی به پاراگراف پنج داشته باشد، نامربوط به پاراگرافِ شش است. کتاب را باز کنید؛ راستی‌آزمایی کنید من را. پاراگراف شش بعد از این بیت شروع می‌شود؛ و این بیت نامربوط است به پاراگرافِ شش، پس مربوط است به پاراگرافِ پنج. و البته نویسنده بعدِ این بیت نقطه نمی‌گذارد که نکند این بیت، تک و تنها، اولِ پاراگراف شش، بی‌معنا شود. و شجاعت این را هم ندارد که بیت را آخر همان پاراگرافِ پنج بِچِپاند. و البته کسره هم نمی‌گذارد زیرِ آخرین کلمه‌ی این بیت تا متصل نبودنش به ادامه‌ی جمله‌ها معلوم نشود. بیت را همین‌طور ولِ می‌کند وسطِ پاراگرافِ شش و پنج. پس کارکردِ این بیت بدون هرگونه تفسیر و تاویلِ لایتچسبکی همین که گفتم می‌شود. صفحه‌ی اول، راوی خودابولفضل‌پنداری دارد؛ مضمن. و در این صفحه نویسنده می‌ترسد بیفتد زیر «سُمِ» آدم‌هایی که جانشان را گذاشتند کفِ دستشان و رفتند خط مقدم جبهه تا من و تویِ بنویس، دل‌خوش باشیم به«شجاعانه‌ترین» کار زندگی‌مان، یعنی نوشتن. شجاعانه هم توی گیومه.

نه آقا قبول نیست؛ تو دیدی!!!
نویسنده در پاراگراف شش اِشعار داده که امام حسینِ لشکر هشت، امام حسین رزمنده‌ها بود؛ و شعارشان «کجایید ای شهیدان خدایی» و مداحان‌شان «آهنگران و فخری و کویتی‌پور و خرازی». آقا قبول نیست. تو دیدی! نویسنده دارد چشم‌بسته غیب می‌گوید و چیزهایی که اظهر من الشمس است را مکتوب‌شده و البته رقیق، تحویل خودمان می‌دهد.

عدم کارآییِ روضه‌های سیاسی و سنتی؛ به دلیل انحصاری بودن
پاراگراف هفت قرار است تمهیدِ شکل‌گیریِ نطفه‌یِ «موسسه‌یِ فرهنگی هنریِ آیه»‌ در اصفهان باشد؛ که راوی هم دست‌اندر‌کارش بوده. ببینید چطور نمی‌تواند برگزارش ‌کند. نویسنده بدون توجه به «چگونگی» فقط از «چه‌ها» می‌گوید. به سال‌های جوانی می‌گوید «سال‌های پرسش و تردید و نقد»، «سال‌های برهم خوردن نظم‌های قبلی». همه‌چیز عام‌در‌عام است و مفروض. حال پرسش‌های این آقایان منتقد در موسسه‌ی آیه چه بوده؟ این‌که «چرا باید روضه‌ها این طوری باشد؟». چطوری؟ «چرا در انحصار یک عده آدم خاص؟» خُب، معنای انحصار همین است دیگر. نمی‌تواند که در انحصار یک عده آدم عام باشد. و پرسشِ «مگر امام حسین فقط مال شماست»ش دیگر لوس لوس است. آن‌ها می‌خواستند امام حسینی را تاسیس کنند که سیاسی و سنتی نباشد.

روضه‌ی کنار کلیسای وانک به سبکِ جشن‌های بالماسکه؛ انحصاری
در پاراگراف هشت از دل آن پرسش‌های عام و خام پاراگراف شش، آیه را تاسیس می‌کنند. سال اول جایی نزدیک کلیسای وانک اصفهان را اجاره می‌کنند. اصلا فکر نکنید اصفهان جا کم دارد و یا کارشان احیانا سیاسی_فرهنگی_مذهبی_هنری نبوده است. این همه جا، عَدل کنارِ کلیسا؟ به دلیل عدم کاراییِ امام حسین‌های سنتی و سیاسی «فقط می‌خواستیم خودمان _یعنی خودشان_ صاحب مجلس باشیم». «مجلسی که فقط با کارت دعوت می‌شد وارد شد». خب این‌که شبیه جشن‌های بالماسکه؛ انحصاری و دعوت خاص از سویِ صاحب‌مجلس‌ها و نه دعوتِ عام امام حسین. راستی یکی از پرسش‌های اساسیِ شکل‌گیری آیه فراموشمان نشود. «مگر امام حسین فقط مال شماست؟» حال ببینیم نویسنده، عدم‌کارایی سنتی‌ها و سیاسی‌ها، با تاسیس موسسه آیه را چگونه در متن برنامه‌ریزی کرده است. دقت بفرمایید. عامِ عامِ عام است. «کار شبانه‌روزی فشرده»، «جلسه‌ پشتِ جلسه». خب؟ «برای همه جزئیات مراسم برنامه‌ریزی می‌کردیم». خب؟ «با هدف تغییر». خب؟ «طرحی نو در انداختن». خب؟ «بر هم زدن سنت مرسوم». خب! «از تلاوت قرآن تا منبر، از شعر و روضه تا فضاآرایی داخل و بیرون مجلس با المان‌ها و طرح‌های حجمی و مفهومی». وقتی نویسنده حتی یک خط هم نمی‌تواند که بتواند توضیح یا نشان دهد که نتیجه‌ی آن‌همه برنامه‌ریزی در «جلسه پشت جلسه» چه شده، پس ما مثلا برهم زدن سنت مرسوم در تلاوت قرآن تا منبر را چگونه بفهمیم؟ مثلا قرآن را می‌گذاشتند آخر جلسه بعد از شور و سینه‌زنی می‌خواندند؟ یا پرفورمنس‌‌شان مثل اجراهای لوس‌آنجلسی برادرانِ شب‌پره بوده است؟

[ادامه 👇]

نقل از:
http://alefyaa.ir/?p=6839
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۹]

🔹دو. تغییر در سازمان و ساختار دینی

پیاده‌روی اربعین، از نظر فرمی، آیینی سیال و فرّار است؛ برخلاف اغلب دیگر آیین‌های شیعی که ساخت‌یافته و از نظر زمانی و گستره‌ی مادی و اجرایی، محدود و درنتیجه قابلِ کنترل‌اند. به‌عبارت دیگر، اربعین یک آیینِ مهندسی‌ناپذیر است و به‌جهت سیالیت فرم، بیرون از اراده‌ و کنترل «روحانیت» (نهاد هنجاریِ رسمیِ سنتی) و «دولت» (نهاد هنجاریِ رسمیِ مدرن) قرار دارد. به‌همین‌جهت است که در اربعین، شیعه‌ی آیین‌گزار، حس آزادی عمل بیش‌تری دارد. این امر، به‌ویژه در فرایند تغییر و تحولات دین‌داری در ایران که در چهار دهه‌ی اخیر یکی از حوزه‌های اصلی مداخله و کنترل حاکمیت بوده است، تأثیر بالایی دارد و میزان نفوذ و سیطره‌ی حاکمیت را در مهندسی و کنترل امر دینی در جامعه‌ی ایران محدود کرده و از اقتدار دینی دولت خواهد کاست. همچنین عاملیت مستقیم توده‌ی دین‌داران در اربعین و این‌که هنوز و لااقل تاامروز حصارهای تنظیمی و کنترلی فقهیِ روحانیت بر اربعین مستولی نشده و آن را «ساختِ فقهی» نداده است، روند استقلال‌یابیِ بُعدِ مناسکی شیعیان از فقه را تشدید خواهد کرد. به‌عبارت دیگر، روحانیت (تقریباً در همه‌ی گفتمان‌هایش) و دولت که هرکدام مستقلاً در فربه‌سازی اربعین عاملیت داشته‌اند، عملاً در راستای تحدید نفوذ و اقتدار خود گام برداشته‌اند.


🔹سه. حساسیت‌زایی سیاسی

فربهی شتابنده‌ی آیین اربعین، چنانچه با همین روند و سرعت استمرار یابد، بسیار محتمل است که حساسیت‌هایی را در بین قدرت‌ها و دیگر ملل منطقه و حتی جهان برانگیزد. شرایط بحرانی و ملتهب سیاسیِ محل اجرای این آیین یعنی کشور عراق و عاملیت مشخص دولت و ملت ایران در برگزاری آن، بر این حساسیت‌ها خواهد افزود. بهره‌برداری سیاسی ایران از اربعین ـ که پیش‌تر بدان اشاره شد ـ نیز این روند را تشدید می‌کند. این مواجهه و تلقی، خصوصاً‌ که همراه با تبلیغات وسیع رسانه‌ای است، طبیعتاً می‌تواند به بروز واکنش‌های متقابلی از جانب رقبای سیاسی و منطقه‌ای بیانجامد و رقابت ایران و قدرت‌های رقیبش را سویه‌ی مذهبی ببخشد.


شرح تصویر:
در صفحه‌ی ‌اول روزنامه‌ی همشهری (۱۲ آذر ۱۳۹۴) و حدود دو ماه پس از واقعه‌ی منا، تیتر «تجلی قدرت شیعه در اربعین امن» درج شده است که کنایه‌ای است به «حج ناامن».



[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو


http://uupload.ir/files/7i5m_14.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت 8]


اما شاید مهم‌ترین تغییر در فرهنگ مذهبی را بتوان تثبیت فرم «پیاده‌روی» به‌عنوان یکی از فرم‌های آیینی تشیع ایرانی (در ارتباط با مقوله‌ی «زیارت») دانست. در چند سال (میانه‌ی دهه‌ی 1390) آیین‌های مذهبی تازه‌ای با فرم پیاده‌روی‌ و با الگوبرداری از اربعین طراحی و اجرا شده‌اند. نمونه‌ی شاخص، شبیه‌سازی پیاده‌روی اربعین در قالب پیاده‌روی از میدان امام‌حسین(ع) تا حرم عبدالعظیم حسنی در تهران است که نخستین‌بار در سال 1393 برگزار شد. مراسمی که پیش از آن سال، هیچ سابقه‌ای نداشت. نکته‌ی جالب آن است که در تبلیغات، از این مراسم با عنوان «جاماندگان اربعین» تعبیر شده و برگزارکنندگان آن نیز نام «ستاد جاماندگان اربعین» را برای خود برگزیده‌اند. این تعبیر، علاوه‌بر آن‌که نشان از اهمیت‌یافتن‌ِ آیین اربعین در عرض تنها چند سال به‌گونه‌ای که به یک معیار ارزشی تبدیل شده است دارد، «جبرانی»بودن‌ِ مراسم شبیه‌سازی‌شده را نشان می‌دهد. مشابه این مراسم در شهرهای دیگر نیز برگزار می‌شود و محتمل است که در سال‌های بعد فراگیرتر شود. این‌ آیین‌های نوظهور و شبیه‌سازی‌شده، بخشی از تبلیغات اربعین است که احساس «محرومیت» و «حسرت» را به مخاطبان شرکت‌نکرده در آیین القا می‌کند. احساسی که نمود آن را در واکنش‌های کاربران مذهبی شبکه‌های اجتماعی در ایام اربعین می‌توان دید. تصاویر، کلیپ‌ها، سروده‌ها و نثرهای ادبی (دل‌نوشته‌ها) فراوان با مضمون بیان «حسرت» و «بی‌توفیقی» و «مذمتِ خود» و در ادامه میل به «جبران» با حضور در آیین‌های جبرانی. نکته‌ی جالب، طراحی برنامه‌ای با عنوان «قدم‌های نیابتی» است که طی آن، زایران حاضر در پیاده‌روی اربعین، به نیابت از آن‌ها که محروم مانده‌اند، 14 قدم به نیابت بردارند. این طرح ابداعی را نیز می‌توان گام دیگری در راستای شبیه‌سازی اربعین و حج دانست. زیرا انجام حج و عمره‌ی نیابتی از دیرباز متدول است.
پیاده‌روی زایران امام‌رضا(ع) از شهرهای مجاور مشهد در دهه‌ی آخر ماه صفر و ایام شهادت آن حضرت که در سال‌های اخیر توسعه یافته و تازه‌ترین نمونه «پیاده‌روی غدیر» که در ذیحجه‌ی سال 1396 ابداع شد، نمونه‌های دیگری از کاربرد فرم پیاده‌روی به‌مثابه‌ی یک فرم آیینی در مناسک نوظهور شیعی ایران به تأسی از اربعین است.

شرح تصویر 👇:
نمونه‌ای از مشابه‌سازی اربعین و الگوگیری از فرم پیاده‌روی: پیاده‌روی بین دو امامزاده در مراغه. مشابه این مراسم، در چند شهرستان دیگر هم گزارش شده است.

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/9w0a_28.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔹معنا زدایی هم زمان از اربعین و علم

چه چیزی می تواند غم انگیز تر از این باشد که در بعضی از تحلیل هایی که اخیرا درباره راهپیمایی اربعین در فضای مجازی صورت می گیرد، آن همه رنج، سختی و خستگی که زائران امام حسین( ع) به عشق امامشان به جان می خرند و با پای پیاده خود را به حرم مولایشان می رسانند، به جاذبه های گردشگری و یا قدرت تخریب گر تشیع ایرانی تقلیل داده می شود و علت اشتیاق هزاران نفر از ایرانیان محب اهل بیت برای سفر اربعین، به چنین موارد بی حاشیه ای تقلیل داده می شود.

تجربه زیسته من از حضور 4 باره در این راهپیمایی، چیزی جز سختی، پاهای تاول زده، موکب های کثیف و حتی گرسنگی، عرق سوز شدن، صورت سوخته و...و در نهایت خاک آلوده و آواره به حرم ارباب رسیدن نبوده است در حالی که در سرمای سوزان عراق، نه جایی برای استراحت شب بود و نه حتی جایی برای استراحت راحت. رنج با سفر اربعین عجین است هر چند که این رنج در سایه محبت شدید به امام حسین علیه السلام نه به زبان می آید و نه در خاطره ها می ماند. چگونه این واقعه، جاذبه ای است؟ نمی دانم.!

هیچ خاطرم نمی رود سه سال پیش وقتی با پاهای تاول زده ای که نای حرکت نداشتند، به کربلا رسیدیم، سه نفر همراهان ما که از اساتید، معروف ترین دانشگاههای کشور بودن در سرمای سوزناک در به در به دنبال جای استراحت تنها برای یک شب بودیم و پیدا نشد. چند نفر از دانشجوهای این اساتید خجالت می کشیدند که آنها جا دارند و استادشان از فرط خستگی کنار بیمارستان امام سجاد شهر کربلا در پیاده رو، روی زمین نشسته است، چون توان روی پا ایستادن را ندارد. و یا دو سال پیش که از عمود 600 با آن دوست دانشمند که به دلیل تاول زدن و درد پا نمی توانست حرکت کند، همراه شدم و شب در خیابان های کربلا دنبال جایی بودیم که بتوانیم شب را صبح کنیم و جا پیدا نمی شد.

این ها نمونه های کوچک داستان رنج هایی که زایران ایرانی امام حسین به جان می خرند تا در ترافیک های طولانی، از میان شهرهای کثیف با حداقل امکانات، بهداشت ویران و ... خود را به زیارت امامشان برسانند. این رنج ها و سختی ها گوشه ای از آن چیزی بوده است که برای کسانی که به اصطلاح لوکس سفر می کنند، رفت و برگشتشان هوایی است و معمولا دوست و آشنای زیادی دارند، اتفاق افتاده است. خدا می داند زائران غریبی که برخی حتی زبان فارسی را هم نمی دانند چه میزان سختی را در این راه به جان می خرند. دو سال پیش پیرمردی آذری زبان، همسر 60 ساله اش را در کربلا گم کرده بود و دو روز دنبال هم گشته بودند و یا آن پدر و مادری که دو فرزند 5 و 9 ساله خود را در مسیر گم کرده بودند و 11 ساعت بعد آنها را پیدا کردند. اگر کسی حال مادر آن بچه ها را وقتی 11 شب در موکب بچه هایش را پیدا کرد، می دید با احتیاط درباره جاذبه های اربعین سخن می گفت.

در هر حال قصدم این جا این نبود که در برابر مواردی از جاذبه ها، بخشی از رنج ها را بشمارم، کربلا با رنج قرین است، اما حدت عشق به حسین، همه آن رنج ها را برای زائران شیرین می کند. در این جا هدفم از نوشتن این متن موضوعی است که در تحلیل های رشته های علوم انسانی معمولا رخ می دهد: بی معنا کردن دین و پدیده های دینی از طریق تحلیل آن! البته این تنها دین نیست که در دل این تحلیل ها بی معنا می شود بلکه اساسا معنا زدایی از کل زندگی کارکردی است که گویا چنین تحلیل هایی انجام می دهند.

این تحلیل ها با ادعای تبیین علمی پدیده ها از رهگذر شواهد تجربی انجام می شوند اما معمولا به شاز گویی و دوگانه سازی های خیالی درباره پدیده ها روی آورده و با تقلیل آنها به کارکردها و پیامدهایشان، حادثه ای بزرگ چون اربعین را به کارناوال گردشگری تقلیل می دهند.

برجسته کردن حاشیه و تبدیل آن به متن و نادیده گرفتن ماهیت اصلی وقایع ذیل عنوان تحلیل علمی، تنها در بی منعا شدن پدیده متوقف نمی شود بلکه آن چه به اصطلاح علم نامیده می شود را هم بی معنا کرده و تحلیل های علمی را تحلیل های ذوقی تقلیل می دهد.

@sinakallhor

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۶]


🔹جاذبه‌ی بین‌المللی:‌ گردهمایی بین‌المللی شیعیان جهان

آیین پیاده‌روی اربعین، نخستین و تا امروز تنها گردهمایی جهانی سالانه‌ی بین‌المللی شیعیان امامیه‌ی جهان محسوب می‌شود. هر سال جمعیت فراوانی از شیعیان کشورهای مختلف در این آیین حاضر می‌شوند و به اظهار شعایر مذهبی خود می‌پردازند. این اجتماع سالانه، همچنین فرصتی است تا شیعیان در فضایی سرشار از «مودت» و «اعتماد»، به تعامل و ارتباط با هم‌مذهبان خود از دیگر نژادها، ملیت‌ها، قومیت‌ها و فرهنگ‌ها بپردازند. این تجربه‌ی ناب و تازه‌ای است که شیعیان پیش‌تر از آن محروم بودند. تا پیش از فراگیرشدن و رونق‌یابی اربعین، تنها اجتماع سالانه‌ی مذهبی که شیعیان در آن حضور می‌یافتند، مناسک حج بود. اما اربعین، به دلایل مختلف برای یک شیعه جاذبه‌هایی فراتر از حج دارد:

اول این‌که‌ اربعین از زمره‌ی مناسک ثانویه است که نوعاً برای دین‌داران جذاب‌تر از مناسک اولیه اند. زیرا مناسک ثانویه، فرمی غیررسمی و سیال داشته و عرصه‌ی اختیار و آزادی عمل دینداران‌اند. در مقابل مناسک اولیه که فرمی رسمی، ثابت، متصلب و جبری دارند. مناسک ثانویه گرچه در بعد مناسکی هر دین، جایگاه حاشیه‌ای دارند، اما خصوصاً در دین‌داری مردمی (عامیانه) اهمیتی گاه فراتر از متن پیدا می‌کنند و جذابیت و کشش بیش‌تری در دین‌دار پدید می‌آورند. مصداق این امر را به‌عنوان مثال می‌توان در جایگاه برترِ مقوله‌ی حب اهل‌بیت خصوصاً امام‌حسین(ع) نسبت به اصل «توحید» و یا جذابیتِ به‌مرابت بیش‌تر عزاداری در تشیع مردمی نسبت به مناسک رسمی و اولیه نظیر نماز و روزه و حج دید.

دلیل دوم به جاذبه‌ی مذهبی کربلا و زیارت امام‌حسین(ع) برمی‌گردد که در فرهنگ شیعی، جایگاهی به‌مراتب بالاتر از حج بیت‌الله الحرام دارد. مستندات این باور، ازجمله در کتاب کامل الزیارات (ازجمله: باب‌های ۶۳ تا ۶۶) آمده است. به‌عنوان نمونه در کتاب مذکور، در روایتی از به نقل از امام‌‌صادق(ع) چنین آمده است:
«والله لو إنّي حدثتکم بفضل زيارته و بفضل قبره لترکتم الحجّ رأساً و ما حجّ منکم احد».
(به خدا سوگند اگر فضیلت زیارت آن حضرت و فضیلت قبرش را برای شما بیان کنم، کلاً رفتن به حج را ترک می‌کنید و کسی از شما به حج نمی‌رود.) (کامل الزیارات. باب ۸۸. حدیث دوم)
در ادبیات عامه‌‌ی شیعی هم، ازجمله در نوحه‌ها و مراثی، یکی از مضامین پربسامد فضیلت کربلا بر کعبه است. (به‌عنوان نمونه به دو شعر مشهور، یکی مثنوی «کعبه و کربلا» سروده‌ی ریاضی یزدی (با مطلع «نبی ما محمد گاه گاهی») و دیگری قصیده‌ی «مناظره‌ی کعبه و کربلا»‌ سروده‌ی غلامرضا سازگار (با مطلع «گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترم») می‌توان اشاره کرد. در نوحه‌های مداحی نیز این مضمون، حتی به‌صورت تحقیر و تخفیف کعبه تکرار می‌شود.) در برخی باورهای غالیانه‌ی شیعی، حتی سخن از تغییر قبله در زمان ظهور امام‌زمان(ع) از کعبه به کربلا نیز به میان می‌آید.

دلیل سوم این‌که حضور در آیین اربعین ـ چنان‌که پیش‌تر اشاره شد ـ از نظر مجموعه‌ی شرایط و هزینه‌‌های سفر به‌مراتب سهل‌الوصول‌تر از حضور در مناسک حج است. برای حج، به‌جهت محدودیت‌ فضای آیینی و جمعیت بالای متقاضیان از ملل مختلف مسلمان، یک شیعه گاه باید سال‌ها در انتظار بماند تا نوبتش فراهم شود. و این تازه درحالی است که از نظر مالی تمکن لازم را دارا بوده و «مستطیع» محسوب شود. شرطی که برای بسیاری از افراد، تا سال‌ها و گاه تا پایان عمر محقق نمی‌‌شود. حضور در اربعین اما به‌جهت عدم محدودیت فضا و متقاضیان کم‌تر و نیز هزینه‌های به‌مراتب پایین‌تر، با سطح استطاعت نازل‌‌تر نیز ممکن است. و لذا بسیار محتمل است یک شیعه‌ی معمولی در عمر خود چندین‌بار بتواند در این آیین شرکت کند، اما تا پایان عمر توفیق حج نصیبش نگردد.

به‌موازات این دلایل، در سال‌های اخیر و پس از تیرگی روابط ایران و عربستان، عامل سیاسی نیز به‌عنوان کاتالیزور عمل کرده است. این باور که حضور در حج عملاً‌ به‌معنای کمک مالی به «وهابیت» (حکومت سعودی) است، اما حضور در اربعین به‌معنای کمک به ملت و دولت شیعه‌ی عراق است، بر جذابیت اربعین نسبت به حج در اذهان عامه‌ی شیعیان ایرانی افزوده است. خصوصاً در فضای پس از واقعه‌ی منا (۱۳۹۴) و متعاقب آن حمله به سفارت عربستان در ایران که روابط دو کشور به تیره‌ترین سطح خود رسید.


شرح تصویر:
حضور شیعیان کشورهای مختلف با پرچم‌های کشور خود در اربعین

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

[ادامه دارد...]


#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/d6bl_22.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۴]

🔹جاذبه‌ی گفتمانی: ظهور تکثر جامعه‌ی شیعی
یکی دیگر از جاذبه‌های پیاده‌روی اربعین، خصوصاً برای شیعیان ایرانی، بستری است که در این آیین برای ظهور تکثر گفتمانی شیعه فراهم است. به‌طور کلی از مشروطه به این‌سو در ایران شیعی، نهاد «دولت» (State) و قدرت سیاسی به‌عنوان «عقل برتر» سودای کنترل و مدیریت امور مذهبی جامعه را داشته است. سودایی که حادترین شکل آن، در نیمه‌ی دوم سلطنت رضاشاه ظهور کرد و پیرو سیاست تجدد آمرانه‌، به اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی در برگزاری مراسم مذهبی ازجمله عزاداری عاشورا با بهره‌گیری از قوه‌ی قهریه انجامید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت دینی نیز مدل دیگری از کنترل شئون دینی توسط نهاد قدرت ـ که این‌بار متصف به پسوند «اسلامی» نیز شده بود ـ ظهور کرد. تأکید و تکیه‌ی رهبران فکری و سیاسی جمهوری اسلامی بر قرائت خاصی از «تشیع سیاسی» (نظریه‌ی ولایت فقیه) و سیاست‌های دینی نظام سبب شد که گفتمان‌های شیعیِ رقیب و معارضِ این قرائت، چندان مجال ظهور و بروز در رسانه‌های رسمی نیابند و به‌مرور به حاشیه رانده شده، از عرصه‌ی عمومی طرد شوند. به‌عنوان مثال می‌توان به تبلیغات گسترده و منفی علیه جریان منتسب به آیت‌الله سیدصادق شیرازی در رسانه‌های رسمی و سیاسی حامی نظام در اوایل دهه‌ی 90 اشاره کرد. در این تبلیغات گسترده، از جریان مذکور با تعابیری چون «تشیع انگلیسی» یاد شده و آن‌ها به وابستگی به اجانب متهم شده‌اند.

یکی از مصادیق مهم طردشدگی گفتمان‌های رقیب، از سال‌های آغازین دهه‌ی هفتاد به بعد رخ داده که برخی رسوم عزاداری نظیر قمه‌زنی توسط آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر فقهای منتسب به گفتمان «رسمی» و غالب (تشیع سیاسی) تقبیح و تحریم شده و حتی از ابزار قوه‌ی قهریه (نیروی انتظامی) نیز برای مقابله با آن‌ها بهره گرفته شده است؛ باوجود آن‌که فقهای گفتمان‌های رقیب، آن رسوم را جایز و حتی گاه مستحب دانسته‌اند. تلاش حاکمیت برای تغلب‌بخشی به قرائت رسمی مذهبی تا امروز استمرار یافته است و به‌جهت جایگاه منحصربه‌فرد مناسک شیعی، یکی از مقولات مورداهتمام این قرائت، اصلاح، کنترل و تغییر این مناسک بوده است.

آیین گسترده‌دامن و پهناور پیاده‌روی اربعین، اما بیرون دایره‌ی سلطه‌ی گفتمان مذهبی جمهوری اسلامی است. دولت‌مردان شیعه‌ی عراق نیز به‌دلایل مختلف تاریخی و سیاسی، نه انگیزه و نه امکان آن را دارند که سیاستی مشابه جمهوری اسلامی در کنترل مذهبی را اعمال کنند. درنتیجه، پیاده‌روی اربعین، عملاً‌ به دموکرات‌ترین و آزادترین «عرصه‌ی عمومیِ» شیعیان تبدیل شده است. عرصه‌ای که همه‌ی گفتمان‌ها و خرده‌گفتمان‌های جامعه‌ی شیعی، از همه‌ی کشورها، به‌طور بالقوه امکان حضور و اظهار وجود در آن (ازجمله در قالب برپایی موکب‌ها و ارایه‌ی خدمات به زایران) را دارند. شاهد این امر، برپایی موکب‌هایی با گرایش‌های مذهبی ـ گروهی متنوع است که با نصب تصاویر مراجع تقلید و رهبران روحانی خود، آزادانه به تبلیغ جریان خویش می‌پردازند.

گستره‌ی این آزادی و تکثرپذیری تا آن‌جاست که گاه حتی خرده‌گفتمان‌های حاشیه‌ای شیعه را نیز شامل می‌شود. به‌عنوان مثال به برپایی موکب‌های منتسب به احمد الحسن در مسیر پیاده‌روی اربعین نجف ـ کربلا و تبلیغات هواداران وی در این آیین می‌توان اشاره کرد.

با این اوصاف، طبیعی است که پیاده‌روی اربعین خصوصاً از جانب حاملان و حامیان گفتمان‌های شیعیِ بدیل و رقیب تشیع سیاسی (قرائت جمهوری اسلامی) مورد استقبال ویژه قرار گیرد. زیرا فضایی آزاد برای تبلیغ و ابراز وجود آن‌ها فراهم آورده است. درعین‌حال و متقابلاً اربعین برای حامیان مذهبی جمهوری اسلامی نیز از این حیث جذاب است. زیرا عرصه‌ای بدیع برای تبلیغ و ترویج گفتمان خود بیرون از مرزهای ایران را در اختیارشان قرار می‌دهد؛ آن‌هم در مقطع حاضر که نشانه‌های افول و کم‌رونقی این گفتمان در داخل کشور ظهور کرده است.


شرح تصویر:👇
موکب هواداران احمد الحسن در مسیر نجف ـ کربلا


[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/ob_12.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

کالایی و مصرفی شدنِ «اربعین ایرانی» و برجسته‌شدن کارکرد فراغتی

مثال ۲:

«بقچه‌ی اربعین»
محصولی مخصوص زایران کودک
با شعار «یک پیاده‌روی خاطره‌انگیز برای بچه‌ها»


در تبلیغ این محصول چنین آمده است:
«آن چیزی که بچه‌ها از سفر اربعین با خودشان به خانه می‌برند، تجربه و خاطره‌هاست. از تجربه‌های مسیر پیاده‌روی گرفته تا بازی‌های وقت توقف و داخل موکب‌ها، تعامل با سایر کودکان و زایران این مسیر، آن‌جاها و آن‌وقت‌هایی که خوش گذرانده‌اند، می‌شود دوست‌داشتنی‌هایشان. برای این‌که این سفر را برای آن‌ها دوست‌داشتنی کنیم، باید صبر، حوصله و مهربانی‌مان را بیش‌تر کنیم. برای وقت‌هایی هم که ممکن است برای کودکان همراه‌مان حوصله‌سربر و کسل‌کننده باشد راه چاره‌ای پیدا کنیم».


#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/cghg_5.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

تخریب سنت اجتماعیِ اربعین عراق توسط راهپیمایی توده وار تشیع ایرانی


🔴دو سال پیش که توفیق حضور در اربعین مردم عراق را یافتم، تفاوت فاحش میان تشیع عراقی با تشیع ایرانی سخت به حیرتم انداخت. فرصت طولانی پیاده روی این امکان را برایم فراهم کرد که بیشتر درباره تأثیر نظریه ولایت فقیه بر نقش و ساختار دولت-ملتیِ تشیع در ایران و تمایز آشکار آن با تشیّع کاملاً بومی، قبیله ای، طبیعی و اجتماعی عراق بیندیشم. تشیع در ایران یک ایدئولوژی سیاسی و در عراق بخشی از زیست‌جهان بکر و تصرّف نشده ی شیعیان است و همین تمایز اساسی کافیست که ما را وادارد تا درباره درآمیختن بی محابای این دو گونه تشیع با احتیاط بیشتر تصمیم بگیریم. در واقع در مقایسه با عراق که به لحاظ تاریخی فاقد یک دولت توتالیتر توسعه گرا و فاقد یک حکومت شیعه بوده و مشارکت شیعیان عراق در راهپیمایی وضعی کاملاً اجتماعی، بدوی و سنّتی دارد، ایرانیان حضوری کاملاً توده وار و ایدئولوژیک در راهپیمایی پیدا می کنند که به شدت منطق طبیعی اربعین عراقی را تهدید می کند.


1️⃣ آشکارترین مسأله اهمیت «امر جزئی» در تشیع عراقی است که در شناسنامه داری و هویت مندی هریک از موکب ها، وجود تصاویری از شهدای خانواده و همینطور عکسهای متفاوتی از مراجع عراق، و نصب جملاتی کاملاً معنادار و ملموس از علما که توسط برپاکنندگان موکب انتخاب شده است، متبلور می شود و در مقابل اصالت «امر کلّی» در میان ایرانیان که همگی با لباس ها و چادرهای یک دست سیاه، پرچم ها، سربندها و چفیه های متحدالشکل و تصاویر امام و رهبری حالتی یونیفرمی به خود گرفته اند. نسبت عراقی با مذهب خاطرات کودکی نسل مرا زنده می کند که هنوز عکسهای کاملاً متمایز و منحصر به فردی از مراجع، روشنفکران و روحانیون انقلابی بر در و دیوار خانه ها و شهر باقی بود و البته به تدریج در دهه هفتاد به ساختار متحدالشکل کنونی (حتی در تزئین سنگ قبر شهدا) مبدل شد. در حالی که عراقی ها ایرانیان را با خصوصیترین ابعاد وجودی خود یعنی در محیط خانه و در میان فرزندان و همسایگان و با بهترین غذایی که خود می خورند پذیرایی می کنند، زائران ایرانی خود را تنها بعنوان یک شهروند گمنام دولت شیعی ایران تصور می کنند که هیچ نشانه ای از «فردیت» با خود حمل نمی كند. همین غلبه رویکرد ایدئولوژیک و ملی بر تشیع ایرانی است که منجر به آن می شود که اربعین عراقی محمل تکثر و حتی رفق و مدارا با اهل سنت و اربعین ایرانی تجلی یکسانی و یکدستی و حتی نفی تکثر و مدارا در داخل خود شیعیان باشد.


2️⃣مواجهه ما با شیعیان عراق نه مواجهه پایاپای مردمی با مردمی دیگر، بلکه مواجهه نابرابر یک دولت با یک سنت است. بعدِ ملّی تشیع برای ما ایرانیان آنگاه آشکار می شود که فرای احساسات پرشور اما زودگذر مذهبی یک لحظه به این بیندیشیم که اگر ماجرا برعکس بود و شیعیان عراق هر سال در برهه ای از سال به مرزهای ایران برای زیارت امام رضا هجوم می آوردند و ما قرار بود در تمام طول مسیر با همه فقر و نداری و در خانه هایمان از آنها پذیرایی کنیم چه حالی بر ما عارض می شد؟ پاسخ از پیش روشن است. رابطه ما ایرانیان (از هر طیف و گروه و منطقه ای که باشیم) با ناایرانیان، نه از ناحیه انسان بودن، یا حتی اشتراک در مذهب و نژاد و زبان، بلکه از ناحیه «منافع ملّی» ماست. مقایسه رفتار ما با شیعیان افغانستان در قیاس با رفتار عراقی ها با ما شاهد مثال گویای این تمایز اساسی است. تشیع در ایران ساختاری دولتی دارد و بزرگترین و مهمترین هیئات ایران امروز نه توسط محلات و خانه ها بلکه توسط حاکمیت و روحانیون و مداحان نزدیک به قدرت سازماندهی می شود. موکبهای ایرانی اربعین هم عموماً حکومتی هستند و بیشتر به کاخ پادشاهانی مسرور و مغرور می مانند که در به رخ کشیدن شکوهشان به موکبهای حقیرانه و مغموم مردمان فقیر و مستضعف عراق رقابت دارند.


♦️در یک کلام در شرایط کنونی تشیع دولت-ملتیِ ایران می رود که با سرایت فرهنگ توده وار خود به اربعین، چیزی شبیه فستیوال شاد، ایدئولوژیک، ناسیونالیستی و به غایت معنازدایی شده ی ۲۲ بهمن را به جای سنت عمیق، ریشه دار، اخلاقی، عاطفی، کهن و بالقوه سیاسیِ اربعین شیعیان عراق بنشاند.



/channel/IslamicLeft

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«اربعینِ ایرانی»🔸
رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها

[برشی از مقاله‌ام در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»]

محسن‌حسام مظاهری


[قسمت ۲]

الف ـ‌ زمینه‌ها و دلایل
🔷 جاذبه‌ی فراغتی: هم زیارت، هم سیاحت
آیین، کنشی ساختارمند و متضمن رمزگان و دلالت‌های فرهنگی اجتماعی است و با زندگی روزمره، پیوند می‌خورد‌. به‌همین‌دلیل آیین‌ها نوعاً خالی از وجوه فراغتی، سرگرمی‌ساز، تفریحی و اصطلاحاً «غیرجدی» نیستند. در آیین‌های عزاداری شیعی این وجه آشکارا مشهود است. آیین پیاده‌روی اربعین نیز خالی از وجوه فراغتی نیست. حتی می‌توان گفت اربعین بالاترین ابعاد و متنوع‌ترین جاذبه‌های فراغتی را در بین مناسک شیعی داراست. مهم‌ترین جاذبه‌های فراغتی این آیین عبارتند از:

🔹یک. جاذبه‌ی گردشگردی مذهبی
پیاده‌روی اربعین گونه‌ای از آیین‌های «زیارت» است. زیارت از آن‌جا که مستلزم سفر است، شاخه‌ای از «گردشگری مذهبی» محسوب می‌شود. زیارت برای زایر، کنشی چندوجهی و جذاب است که به‌موازات رفع نیاز مذهبی، واجد کارکرد تفریحی و سرگرمی نیز هست. در پیاده‌روی اربعین، این کارکردها از زیارت‌های دیگر و حتی از زیارت امام‌حسین(ع) در دیگر ایام سال پررنگ‌تر است. زیرا یکی از مشخصه‌های این آیین، میزبانی گسترده، گشاده‌دستانه و همه‌جانبه‌ی مردم عراق از زایران است. ارایه‌ی طیف متنوعی از خدمات مستمراً و کاملاً‌ رایگان به زایران اربعین، به‌گونه‌ای است که یک زایر، در طول این آیین ـ که چند روز به‌طول می‌انجامد ـ‌ از نظر خوراک و اسکان و دیگر نیازهای سفر تأمین شده و نیاز به هیچ هزینه‌کردی ندارد.
این الگوی منحصربه‌فرد «نذر» ـ که مخصوص شیعیان عراق و نیز مختص همین ایام اربعین و به‌طور محدودتر برخی از دیگر ایام زیارتی امام‌حسین(ع) است ـ زیارت اربعین را به زیارتی کم‌هزینه در قیاس با دیگر زیارت‌ها تبدیل کرده است. به‌گونه‌ای که برای بسیاری از زایران ایرانی، زیارت اربعین از نظر هزینه به‌مراتب ارزان‌تر از زیارت امام‌رضا(ع) تمام می‌شود. تنها هزینه‌های جدی حضور در اربعین، هزینه‌ی اخذ ویزا و حمل و نقل تا مرز عراق است. همین ویژگی سبب شده است زایران ایرانی اربعین از نظر طبقه‌ی اقتصادی طیف بسیار متنوعی را شامل شوند. همچنین اربعین یک سفر خارجی محسوب می‌شود و طبعاً‌ جاذبه‌های معمول هر سفر خارجی را نیز برای زایر ایرانی دارد. برای شماری از زایران ایرانی که به طبقات فرودست مالی تعلق دارند، اربعین ممکن است تنها سفر به خارج کشور باشد که در طول عمر امکانش را بیابند. هزینه‌ی بالنسبه‌ پایینِ سفر اربعین، همچنین زمینه‌ساز مشارکت جمعی و خانوادگی برخی زایران ایرانی شده است. از این نظر نیز اربعین تجربه‌ی منحصربه‌فردی است: سفری ارزان و چندروزه و جذاب همراه با خانواده.

🔹دو. جاذبه‌ی تجربه‌ی فرهنگ مذهبیِ متفاوت
دسته‌ی دیگر جاذبه‌های فراغتی اربعین برای زایران ایرانی، به مشاهده و تجربه‌ی فرهنگ مذهبی شیعیان عراق برمی‌گردد ‌که الگوهای متفاوتی از عزاداری، هیئت‌داری، نذر و اطعام را شامل می‌شود. شاید نتوان زایری ایرانی را پیدا کرد که پس از بازگشت از نخستین تجربه‌ی شرکت در پیاده‌روی اربعین، در خاطرات سفر خود با هیجان و شیفتگی، از تنوع غذاها و دیگر خدماتی که در موکب‌ها به زوار ارایه می‌شود، سخن نگوید. بررسی بازنمایی غیررسمی این آیین در سفرنامه‌ها، خاطرات و خرده‌روایت‌های زایران ایرانی (ازجمله در شبکه‌های اجتماعی مانند «اینستاگرام»، «فیس‌بوک» و «تلگرام») نشان می‌دهد یکی از جاذبه‌های اربعین برای ایرانیان همین جذابیت‌های مربوط به خدمات‌رسانی بی‌چشم‌داشتِ موکب‌داران عراقی است.


شرح تصویر:👇
نمونه‌ی تبلیغات آموزشی درباره‌ی اربعین: اینفوگرافی با عنوان «کوله‌ی عشق»


[ادامه دارد...]

#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع
#مطالعات_زیارت #مطالعات_اربعین
#پیاده_روی_اربعین_تأملات_جامعه_شناختی #کتابهای_سرو

http://uupload.ir/files/zmgi_6.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

عرضه‌ی نسخه‌ی الکترونیکی کتاب
«بنی‌هندل: مردم‌نگاری گفتگوهای تاکسی»
در اپلیکیشن طاقچه


این کتاب، بعد از «مأمور سیگاری خدا»، دومین مجموعه از تاکسی‌نگاری‌های من است. روش من در این دو کتاب ـ همان‌طور که در مقدمه توضیح داده‌ام ـ ضبط مخفی گفت‌وگوهای مسافران و راننده‌ها در تاکسی با رعایت ضوابطی خاص و سپس پیاده‌سازی فایل‌های صوتی و تدوین آن‌ها بوده‌است. روشی که در علوم اجتماعی از روش‌های کیفی و شاخه‌ای از روش‌های مردم‌نگاری است.
گفتگوهای تاکسی به نظر من متن‌های مهمی‌اند. همانطور که در موخره‌ی این کتاب توضیح داده‌ام،مهم‌ترین عاملی که گفت‌وگوهای تاکسی را اهمیت پژوهشی می‌بخشد، صراحت و صداقت طرف‌های گفت‌وگو در بیان نظرات‌شان است که خود نتیجه‌ی بیرون از کنترل و نظارت بودنِ محیط تاکسی است.

در کتاب «بنی‌هندل»، متن 20 تاکسی‌نگاری آمده‌است که یکی از آن‌ها در مشهد، یکی در اهواز، یکی در رشت، یکی در ساری، دو تا در اصفهان و مابقی در تهران رخ‌داده‌اند. ترتیب تاکسی‌نگاری‌ها براساس توالی زمانی‌شان است. به‌جز اولی که مربوط به سال ۱۳۸۸ است، باقی آن‌ها در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ رخ داده‌اند. ویژگی مشترک اغلب تاکسی‌نگاری‌های این مجموعه، دونفره‌بودن گفت‌وگوهاست؛ دونفری که طبعاً یکی‌شان راننده است. تنوع مضمونی نیز در این گفتگوها رعایت شده‌است و طیف متنوعی از مسایل روزمره‌ی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه‌ی امروز ایران موضوع گفت‌وگوها بوده‌اند.


#جامعه_شناسی_خیابان
#تاکسی‌_نگاری
#مردم_نگاری_زندگی_روزمره
#بنی_هندل
#نشر_آرما
http://yon.ir/39MNK
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»🔸
(مجموعه مقالات)
به‌کوشش محسن حسام مظاهری
نشر آرما


برشی از مقدمه‌ی کتاب:

اگر بخواهیم مشخصه‌های جامعه‌ی شیعه در زمانه‌ی حاضر را برشمریم، بی‌شک یکی از مشخصه‌ها «فربهی بُعد مناسکی» آن‌ خواهد بود. در یکی دو دهه‌ی اخیر، آیین‌ها و مناسک جدیدی در جامعه‌ی شیعه ظهور کرده و با روندی شتابان رشد کرده‌اند که اغلب سابقه‌ای در ادوار پیشین نداشتند یا حداقل به‌صورت امروزی‌شان آیینی فراگیر محسوب نمی‌شدند. یکی از این آیین‌ها، «پیاده‌روی اربعین» است. آیینی که قدمت آن حدوداً به میانه‌ی قرن 13 هجری می‌رسد و تا همین چند سال پیش آیینی مخصوص شیعیان عراق و محدود به ایشان به‌شمار می‌رفت، اما امروزه به یکی از آیین‌های فراگیر شیعیان تبدیل شده است. این توسعه، خصوصاً در بین شیعیان ایرانی بسیار سریع و گسترده بوده است.

ده سال پیش اگر فهرستی از آیین‌های شیعی ایرانیان تنظیم می‌شد، نامی از پیاده‌روی اربعین در آن نبود. گرامی‌داشت اربعین برای ایرانی‌ها به برگزاری مجالس عزاداری منحصر می‌شد؛ مشابه دیگر ایام سوگ مذهبی. امروزه اما این آیین در عرض تنها چند سال چنان رشد و توسعه‌ای داشته که به‌سختی می‌توان از آن صرف‌نظر کرد و ناگزیر باید در کنار عزاداری دهه‌ی محرم، مراسم شب‌های قدر، عزاداری فاطمیه و عید غدیر، نام پیاده‌روی اربعین را به‌عنوان یکی از پنج آیین بزرگ و فراگیر مورداهتمامِ شیعیان ایرانی ذکر کنیم.

به‌نظر می‌رسد رشد اربعین آن‌قدر ‌به‌سرعت رخ داده که پژوهشگران اجتماعی را غافلگیر کرده است. به‌همین دلیل هنوز ادبیات نظری و پژوهشی قابل‌توجه‌ای پیرامون این آیین پدید نیامده است. (گرچه به‌طور کلی مطالعات اجتماعی تشیع و دین‌داری در ایران حوزه‌ای بسیار نحیف و تهی‌دست است؛ متأسفانه.) آنچه تا کنون درباره‌ی پیاده‌روی اربعین در منابع مکتوب فارسی آمده است، نوعاً متونی با رویکرد تبلیغی ـ‌ ترویجی بوده است. اغلب این آثار، سفرنامه‌ها و آثار ادبی ـ هنری است و در معدود آثاری هم که با رویکرد پژوهشی نگاشته شده‌اند، نوعاً ادبیات مذهبی بر سویه‌ی علمی غلبه داشته و نویسندگان بیش‌تر زبان به ستایش این آیین ـ این‌ پدیده‌ی بی‌تردید عظیم و شگفت ـ گشوده‌اند. در مجموعه مقالات حاضر، اما نویسندگان ـ که همه متعلق به نسل جامعه‌شناسان جوان ایرانی‌اند و بر مطالعات دین و تشیع تمرکز دارند ـ کوشیده‌اند بر تعلقات شخصی و مذهبی خود حتی‌الامکان فایق آمده و از منظر جامعه‌شناختی و بعضاً با سویه‌ی «انتقادی» به این پدیده بنگرند.
*

عناوین مقالات:

1. تشیع پساصدام و پایان سندرم حسرت جغرافیای مقدس در تشیع: جامعه‌ی شیعی به‌مثابه‌ی جامعه‌‌ای در فراغ / دکتر جبار رحمانی

2. اربعین؛ دانسته‌ها و نادانسته‌ها: منظری اجتماعی / مهدی سلیمانیه

3. میزبانان اربعین / دکتر احمد شکرچی

4. از نهادی‌شدن آیین اربعین تا عرفی‌شدن امر قدسی / دکتر محمدرضا پویافر

5. حاد واقعیت ژان بودریار؛ بررسی شایعات رسانه‌ای پیرامون آیین پیاده‌روی اربعین / محسن امین

6. «اربعینِ ایرانی»: رشد تصاعدی آمار ایرانی‌ها‌ در پیاده‌روی اربعین: دلایل و پیامدها / محسن‌حسام مظاهری

*

کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌‌شناختی» از سری «کتاب‌های سرو» (مطالعات فرهنگ شیعی) به‌زودی توسط نشر آرما منتشر خواهد شد.


#کتابهای_سرو
#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#نشر_آرما
#جامعه_شناسی_تشیع

http://uupload.ir/files/866q_photo_2017-10-29_13-06-25.jpg
@mohsenhesammazaheri

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

📣دوره آموزشی_پژوهشی پدیدار های نوظهور دینی

📎گفتار هایی درباب:
اربعین، اعتکاف، راهیان نور

📎از دریچه:
علوم اجتماعی، فلسفه، تاریخ و الهیات

🖊ثبت نام : @aznomag_ut

🔻🔻🔻🔻
@basijolumejtemaee

Читать полностью…

دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری

🔸«کتاب‌های سرو»
تلاشی در راستای مطالعات اجتماعی و فرهنگی تشیع زیسته🔸


مطالعات اجتماعی تشیع، گرچه امروزه و به‌خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شاخه‌ای مهم و قابل اعتنا در آکادمیای غربی تبدیل شده است، اما هنوز در جامعه‌ی دانشگاهی ایران مقوله‌ی مهجور و حتی مطرودی است. به نظر می‌رسد مجموعه‌ای از سوءتفاهم‌های تاریخی و بدفهمی‌های نظری در جامعه‌ی ما به توافقی نانوشته میان دین‌داران و جامعه‌شناسان انجامیده است که کاری به کار هم نداشته باشند. حساسیت بالای مقوله‌ی دین و باورهای دینی، هم از جانب بدنه‌ی دین‌داران و هم از جانب متولیان سنتی و مدرن دین (نهاد روحانیت و نهاد دولت)، دین‌داری را به منطقه‌ی ممنوعه‌ای بدل ساخته که ورود پژوهشگرانه و نقادانه به آن مستلزم تحمل هزینه‌های بسیار است. گرچه بوده‌اند و هستند پژوهشگرانی که براساس دغدغه‌ی شخصی به‌طور منفرد و پراکنده در این حوزه ورود کرده‌اند و البته هزینه‌های آن را هم متحمل شده‌اند.
مجموعه آثار مطالعاتی موجود به زبان فارسی پیرامون تشیع، تاکنون غالباً در حوزه‌ی پژوهش‌های کلامی، تاریخی و ادبی بوده است و شاخه‌ی مطالعات اجتماعی، با‌وجود اهمیت و ضرورت بالایی که دارد، کماکان نحیف و کم‌شمار است.

«کتاب‌های سرو» تلاشی است برای تغییر این وضعیت و گامی در راستای غنابخشی به ادبیات نظری و پژوهش‌های اجتماعی ـ فرهنگی تشیع و شیعیان. در این مجموعه که دبیری آن برعهده‌ی من است، بنا داریم به تشیع (به‌مثابه‌ی دین زیسته) و مقولات و مسایل انضمامی مرتبط با تشیع و شیعیان در دنیای امروز بپردازیم. به‌تبعِ تنوع این مقولات و مسایل، طیف موضوعی کتاب‌ها نیز گسترده است؛ از مطالعات مناسک و آیین‌های شیعی (عزاداری‌ها، اعیاد، زیارت، نذر، اعتکاف و...) تا مطالعات سازمان شیعی (حوزه و روحانیت) و زیست روزمره‌ی شیعیان و دیگر مقولات منتسب به تشیع. وجه اشتراک این کتاب‌ها (که هم آثار تألیفی و هم ترجمه‌ای را شامل می‌شوند) پرداختن به مسایل انضمامی تشیع در دنیای امروز از منظر مجموعه دانش‌های اجتماعی (جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، ارتباطات و رسانه و مطالعات فرهنگی) است.
عناوین شماری از این کتاب‌ها که در مراحل مختلف انتشار قرار دارند، به شرح زیر است:

• تراژدی جهان اسلام:‌ عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامه‌نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان
• تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا: نقش صوفیه، اهل فتوت و قلندریه در پایه‌گذاری آیین‌های محرم در ایران
• مطالعات شیعه‌شناسی در ایتالیا
• آیین‌های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی
• دوراهی روحانیت: جستارهایی دربارۀ مرجعیت شیعه در ایران معاصر
• دولت ـ ملت‌سازی شیعیان عراق
• زیست شیعی
• پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی
• عاطفه‌گرایی و عقل‌گرایی در مراسم مذهبی
• پُل تا جزیره: تأملاتی جامعه‌شناختی در موقعیت پساانقلابی روحانیت

همین‌جا از پدیدآورندگان و پژوهشگرانی که در حوزه‌ی مطالعات اجتماعی دین و تشیع پژوهش یا کتاب آماده‌ی انتشاری (اعم از تالیف و ترجمه) دارند، دعوت می‌کنم در صورت تمایل مشخصات اثر خود را جهت بررسی انتشار در این مجموعه به نشانی زیر ارسال کنند:
sarvbook.armapublish@gmail.com
«کتاب‌های سرو» توسط #نشر_آرما منتشر خواهند شد و طی چند هفته‌ی آینده ـ ان‌شاءالله ـ سری نخست این کتاب‌ها به بازار عرضه خواهد شد. امیدوارم انتشار این مجموعه بتواند گامی هرچند کوچک در جهت غنای مطالعات شیعی به‌حساب آید و مورد توجه و استفاده‌ی پژوهشگران و علاقمندان این حوزه قرار گیرد.

http://uupload.ir/files/uzv9_sarv.jpg
@mohsenhesammazaheri
#کتابهای_سرو
#مطالعات_فرهنگ_شیعی
#جامعه_شناسی_تشیع

Читать полностью…
Subscribe to a channel