مشاوره ؛ @faramarz_therapist ادمین متصل به گروه و کانال : @jiddukrishnamurti @Mindfulness_ir هرگونه "کپی" برداری "مجاز" است. لینک گروه
دوستان چون داریم کتاب میخونیم همه ی مطالب به هم وابستن و با گوش دادن ویس ها به صورت نا پیوسته اون نتیجه ای که باید بگیرید رو ممکنه نگیرید اگه کامل گوش بدید بهتر نتیجه میگیرید از مطالب❤
Читать полностью…-کاسه تبتی یا کاسه آوازه خوان (Singing Bowl) که در آوا درمانی و مدیتیشن و یوگا از آن استفاده می شود با تاثیری سریع باعث از بین رفتن استرس و تنش فیزیکی می شود، فقط با گوش دادن به صدای کاسه تبتی ، باعث افزایش بینش و خلاقیت فردی، آرامش ذهن می شود، حتی در صورتی که فقط کاسه آوازخوان را به محل درد در بدن نزدیک کنید، به تدریج درد از بین خواهد رفت.
🔺کاسه آوازخوان یا همان کاسه مرتعش یک موسیقی اسرارآمیز و جادویی دارد که نوعی زنگ است حتی افسانه هایی قدیمی وجود دارد که در ساخت کاسه تبتی های قدیمی از عناصر نوعی شهاب سنگ نیز استفاده می شده.ابعاد این کاسه ها معمولا بین ۳ سانت تا ۲۰ سانت هست ولی در بعضی معابد کاسه هایی با قطر دهانه ۱ متر هم موجود است.کاسه هایی که امروزه ساخته می شود معمولا از مس و قلع تولید می شود البته ناگفته نماند مس موجود در معادن نپال در هیچ کجای دنیا یافت نمیشود و منحصر به فرد است.
✨✨✨✨✨
#بحث_هفته🍃🍃
آشنایی با روانشناسی مثبت گرا
جریان FLOW( غرقه شدن)
یکی از مفاهیم مهم دیگر در روانشناسی مثبت گراflow یا جریان که در بعضی متون غرقه شدن نامیده شده است.
اولین بار میهای چیک سنت میهایی (دومی نظریه پرداز مهم روان شناسی مثبت گرا) مفهوم flow را مطرح کرد. او دریافت که بسیاری از هنرمندان هنگام خلق اثر وارد وضعیت خاصی میشوند؛ تمرکز بالا و توجه زیاد به کار در حال انجام، تاجایی که گاهی کنترل زمان از دست فرد خارج میشد، از ویژگی های این وضعیت است.
او این موضوع را دنبال کرد متوجه شد ورزشکاران حرفه ای، موسیقیدان ها، نویسندگان و افراد از تمام صنف های خلاق و هنرمندانه مرتبا گزارش میدادند که به همین شیوه غرق کار میشوند. او با گردآوری توضیحات بیشتر از این پدیده، به شش عامل که تجربه ی جریان را تعیین میکند رسید:
• تمرکز بالا روی زمان حال
• ادغام عمل و آگاهی یا حضور کامل در عمل
• از دست دادن خودآگاهی عمیق (عدم توجه به خود)
• احساس کنترل روی وضعیت
• از دست دادن مفهوم گذر زمان
• فعالیت یا موقعیتی که فرد در آن حضور دارد ذاتا پاداش دهنده است.
کسانیکه وارد حالت flow میشوند کاملا در کاری که انجام میدهند غرق میشوند. وقتی چالش های فعالیت پیش رو قابل توجه و مطابق مهارتمان در فعالیت باشد، غرق کار میشویم. اگر مهارتمان بالا باشد و چالش کمی سر راهمان قرار گیرد، حوصله مان سر میرود.
وقتی چالش زیاد و مهارت کم باشد، تحملمان گاهی تمام میشود.
اگر مهارت پایین و چالش هم کم باشد، بی تفاوت میشویم.
تنها زمانیکه هم مهارت بالایی داشته باشیم و هم چالش زیادی پیش رویمان باشد، وارد حالت flow خواهیم شد.
عادت کردهایم هر روز دوش بگیریم،
اما یادمان میرود که ذهنمان هم به دوش نیاز دارد!!
گاهی با یک غزل حافظ میتوان دوش ذهنی گرفت و خوابید.
یک شعر از فروغ،
تکهای از بیهقی،
صفحهای از مزامیر،
عبارتی از گراهام گرین،
جملهای از شکسپیر،
خطی از نیما،
ولی غافلیم...!
شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال میتپانیم توی کلهمان؟
بعد هم با همان کلهی بادکرده به رختخواب میرویم
و توقع داریم در خواب پدربزرگمان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند میگوید بفرما!
💟 هفت عبارت نیروبخش که در زمان های سختی باید به خود بگویید:
1- هیچ چیز دائمی نیست
هر شب سیاه است اما روز بعد، خورشید طلوع می کند. ممکن است هم اکنون شرایط خوب نباشد اما ناگهان شرایط تغییر می کند.
2- زخم های من نشانه قدرت است نه ضعف
بسیاری از مردم نگران این هستند که تجربه های بد به آنها آسیب می رساند اما در واقع، آنها را قوی تر می کند.
3- زمانی که دیگران منفی بافی می کنند، من می توانم مثبت باقی بمانم.
برخی اوقات در زندگی، مردم تلاش می کنند که شما را پایین بکشند اما شما نباید به آنها گوش دهید.
4- عبور از رنج، مرا داناتر می سازد
هر تجربه دردناک، درسی است که شما می توانید آن را فرا گیرید.
5- حتی زمانی که در حال کشمکش هستم، رو به جلو حرکت می کنم.
کشمکش ها به شما کمک می کنند که در زندگی پیشرفت کنید تا به شادمانی حقیقی دست یابید.
6- ترس هیچ چیز را عوض نمی کند.
اگر همواره روی اتفاقات بدی که می توانند به وقوع بپیوندند تمرکز کنید، هیچگاه به حداکثر توانتان دست پیدا نمی کنید.
7- بهترین گزینه، ادامه دادن است.
زندگی شما را به زمین می زند اما شما باید برخیزید؛ دوباره و دوباره و دوباره.
تاثیر تمرینات معنوی بر مغز/ذهن-آگاهی علمی است؟
نوروسافاری | محققان در حال مطالعه این موضوع هستند که تغییرات در مغز بیماران مبتلا به افسردگی چگونه است. در سال ۲۰۱۵ تعداد ۱۶٫۱ میلیون آمریکایی تجربه ی افسردگی حاد خود را در سال قبل از آن گزارش داده اند و مجموعه ای از درمانها شامل گفتار درمانی و داروهای ضدافسردگی در دسترس است اما موضوع ناامیدکننده این است که این روش ها برای درمان تمام بیماران جواب نمی دهند.
به گزارش نوروسافاری به نقل از دانشگاه هاروارد، بسیاری از افراد به مداخلات درمانی خط مقدم در برخورد با بیماری پاسخ نمی دهند. رفتارشناختی درمانی فردی برای بسیاری از مردم کمک کننده است, داروهای ضد افسردگی نیز به بسیاری از مردم کمک می کنند اما مواردی نیز وجود دارد که بسیاری از مردم از اثربخشی این موارد بی بهره اند لذا نیاز شایان توجهی به رویکردهای جایگزین وجود دارد.
در دهه های اخیر، علاقه عمومی به مراقبه مبتنی بر ذهن-آگاهی افزایش یافته است و همگام شدن و فراهم آمدن پذیرش رو به رشد مردم توجه علمی را افزایش داده است. تعداد آزمایشهای کنترل شده ی با انتخاب به صورت تصادفی – استاندارد طلایی برای مطالعه بالینی – با محوریت ذهن-آگاهی، با توجه به مقاله اخیر از خلاصه ی یافته های علمی در ارتباط با این موضوع، از یک آزمایش در سالهای ۱۹۹۵-۱۹۹۷ به ۱۱مورد درسالهای۲۰۰۴-۲۰۰۶ و با یک افزایش قابل توجه به ۲۱۶ مورد در ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ رسیده است.
مطالعات، مزایای این روش را در هنگام مواجه با برخی شرایط جسمانی و روانی از جمله سندرم روده تحریک پذیر،فیبرومیالژیا، پسوریازیس، اضطراب، افسردگی و اختلال استرس بعد از حادثه نیز نشان داده اند. اما بعضی از این یافته ها به علت کوچک بودن جامعه آماری نمونه ها یا اشکالاتی در طراحی مطالعه، مورد پرسش هستند. با این حال برخی زمینه های کلیدی شامل افسردگی، درد مزمن و اضطراب نیز وجود دارند که درارتباط با این موضوع، مطالعاتی هستند که به خوبی طراحی و انجام شده اند، برای بیمارانی که در برنامه مراقبه مبتنی بر ذهن-آگاهی شرکت کرده اند، مزیت هایی و نیز اثراتی مشابه با دیگر درمان های موجود را تجربه کرده اند.
دزبوردز می خواهد یک فرضیه شایع در مورد اینکه MBCT چگونه در بیماران مبتلا به افسردگی عمل میکند آزمایش کند: اینکه تمرین هشیاری بدن را در لحظه افزایش می دهد، تعامل نام دارد که با تمرکز بر توجه بر زمان حال یعنی حالا و همین لحظه، شرکت کنندگان چرخه عدم توانایی کنترل افکار درباره خود را می شکنند. ما سیستم های مغزی درگیر در تعامل را می شناسیم و ما آن دسته که درگیر عدم توانایی کنترل افکار درباره خود ون یز میتلایان به افسردگی را می شناسیم. من می خواهم بعد از انجام MBCT آزمایش کنم که ببینم آیا تغییراتی در این شبکه ها می بینیم خصوصا در انجام کارهایی که آن ها را درگیر می کند یا نه؟ دزبوردز عضوی از جامعه محققین هاروارد و موسسات وابسته به آن است که در دهه های اخیر با این مساله که آیا و چگونه مراقبه اثر گذار است درگیراست.....
تعریف ذهن آگاهی و مفاهیم اساسی
ذهن آگاه بودن معادل لغت انگلیسی (to be mindful) است (mind) یعنی فکر و ضمیر و (mindful) حالت پر شدن از فکر و اندیشه را تداعی میکند و مخالف کلمه بیتوجهی یا وضعیت هدایت خودکار (mindfuless) است. ذهن آگاهی بهعنوان حالت توجه برانگیخته و آگاهی ازآنچه در لحظه کنونی اتفاق میافتد تعریفشده است (والش 2009)؛ و به رشد سه کیفیت خودداری از قضاوت، آگاهی قصدمندانه و تمرکز بر لحظه کنونی در توجه فرد تأکید میکند. توجه متمرکز بر لحظه حال، پردازش تمام جنبههای تجربه بلا واسطه شامل فعالیتهای شناختی، فیزیولوژیکی یا رفتاری را موجب میشود. بهواسطه تمرین و فنهای مبتنی بر ذهن آگاهی فرد نسبت به فعالیتهای روزانه خودآگاهی پیدا میکند، به کارکرد خودکار ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی مییابد و از طریق آگاهی لحظهبهلحظه از افکار و احساسات و حالتهای جسمانی بر آنها کنترل پیدا میکند و از ذهن روزمره و خودکار متمرکز برگذشته و آینده رها میشود (سیگل، 2002).
ذهن انسان از روی عادت وقایع گذشته را بررسی میکند و در تلاش است تا آینده را پیشبینی کند و به همین خاطر بهراحتی پریشان میشود. ذهن آگاهی شیوهای است برای پردازش توجه که از مراقبه شرقی نشأت گرفته و بهعنوان توجه کامل به تجربیات زمان حال به شکل لحظهبهلحظه، توصیف شده است (مارلات و کریستلر،1999). همچنین بهعنوان پرداختن توجه به یک شیوه خاص در زمان حال، بدون قضاوت تعریف شده است (کبات زین،1994). در روانشناسی بالینی حضور ذهن عبارت است از توجه به لحظه حال، به شیوه غیر قضاوتی و متمرکز بر هدف (کبات زین، 1990).
ذهن آگاهی فنی برای فهمیدن گذشته یا تصحیح راههای غلط تفکر درگذشته نیست و مستقیم به درمان مشکلات نمیپردازد، بلکه با هشیاری به بررسی محرکهای زیربنایی شناختها و هیجانها توجه میکند و مضمونهای نهفته زندگی را در معرض آگاهی قرار میدهد؛ بهاینترتیب بدون قضاوت یا سرزنش نشان میدهد که اولاً هیجانات مرکب از افکار، حسهای بدنی، احساسات خام و تکانه هستند؛ دوما آنها اغلب نشانههای عمیق و وسیعی از ناکارآمدی نحوهی برقراری ارتباط ما با خودمان، دیگران و دنیا هستند؛ آنها اطلاعات درونـــی و بیــرونی را اعلام میکنند و علائمی هستند که فقط باید در این لحظه بدون قضاوت و یا سرزنش مشاهده شوند و موردتوجه قرار گیرند. بهاینترتیب ذهن آگاهی روشی برای تربیت ذهن است و شبیه میکروسکپی عمل میکند که عمیقترین الگوهای ذهن را نشان میدهد؛ وقتیکه ذهن در عمل مورد مشاهده قرار میگیرد افکار و هیجانات خودبهخود ناپدید میشوند (ویلیامز، پنمن، 2012)
ذهن آگاهی بهعنوان سبکی برای زندگی، با استفاده از تمرینهای مراقبهای که در زندگی روزمره ادغام میشود به افراد کمک میکند تا با وضعیتهای دوگانه ذهن آشنا شوند و آگاهانه از آنها بهصورت یک ذهن انسجامیافته استفاده کنند. با این روش افراد متوجه شوند که آنها تنها فکر نمیکنند، بلکه میتوانند فکر کردن خود را مشاهده کنند. از طریق مراقبههای رسمی (نظیر مراقبه تنفس و بدن، مراقبه یوگای هوشیارانه و مراقبه وارسی بدن)، همینطور مراقبههای غیررسمی (نظیر خوردن، قدم زدن، دوش گرفتن و... آگاهانه) و تمرینات عادت شکن افراد یاد میگیرد که همه زندگی را در «اینجا» و «اکنون» حاضر باشند (ویلیامز، پنمن،2012).
ناتوانی در عدم حضور در لحظۀ اکنون باعث میشود بین فرد و واقعیت فاصله افتد و امکان درک صحیح موقعیت و ارائۀ پاسخهای معقول و هشیارانه از او سلب گردد (کوثری، 1389). پژوهشهای علمی متعدد نشان داده است که علت بسیاری از مشکلات روانی افراد، عدم حضور آنها در همینجا و همین لحظهبهلحظه زندگیشان است، درحالیکه افراد ذهن آگاه واقعیات درونی و بیرونی را آزادانه و بدون تحریف ادراک میکنند و توانائی زیادی در مواجهه با دامنۀ گستردهای از تفکرات، هیجانات و تجربهها (اعم از خوشایند و ناخوشایند) دارند (نجاتی و همکاران، 1390). حضور ذهن با مؤلفههایی نظیر پذیرش (واقعیت)، حضور (در زمان حال)، اجتناب (از نشخوار فکری) شامل اهدافی همچون ارتقای بهزیستی و آگاهی از خود و محیط همراه با تعدیل ذهن است. برخلاف بسیاری از مکاتب رواندرمانی و البته همخوان با اهداف و مفروضههای روانشناسی مثبت، هدف از کاربرد حضور ذهن، ایجاد تغییرات ایدئولوژیکی نیست بلکه کمک به آگاه شدن از فرایندهایی است که زمینهساز قرار گرفتن فرد در ذهنیت آسیبزا و یا درجا ماندگی در آن حالتهای ذهنی است (محمدخانی و همکاران، 1391). با توجه به اینکه ذهن آگاهی بهعنوان یک سبک زندگی، همخوان با فطرت طبیعی انسان، قابلیت این را دارد که بر سیستم هیجانی افراد یعنی افکار، حسهای بدنی، احساسات خام و تکانههای عمل آنها تأثیرگذار باشد، نگاه آنها را به زندگی دگرگون کرده و کیفیت ارتباط آنها را با خود، دیگران و دنیا با پذیرشی شفقتآمیز و
هدف یک گل گل بودن است
هدف تو هم آن است که خودت باشی
نباید به در و دیوار بزنی تا کس دیگری شوی
همینطور که هستی فوقالعادهای
#تیک_نات_هان
اینطور در نظر بگیر که با آرامش در خانه نشستهای که ناگهان صدای گوشخراش بوق ماشینی از آنطرف خیابان به گوش میرسد. احساس خشم و ناراحتیای برمیخیزد. منظور از این خشمی که برخاسته چیست؟ هیچی. پس چرا این احساس را بوجود آوردی؟ تو این کار را نکردی. ذهن این کار را انجام داد؛ و کاملاً هم بهصورت خودکار و ناآگاهانه اتفاق افتاد. چرا ذهن چنین چیزی را به وجود میآورد؟ چون معتقد به این باورِ ناآگاهانه است که مقاومتش یعنی همین چیزی که تو آن را در قالب خشم و ناراحتی تجربه کردی، میتواند به طریقی این شرایط نامطلوب را از بین ببرد؛ که البته این چیزی جز توهم نیست. این مقاومتی که ذهن به وجود میاورد مثلاً در این موردِ بخصوص خشم و ناراحتی، خودش بسیار آزاردهندهتر از علت اصلیای که تلاش میکند تا آن را از بین ببرد است.
تمام شرایط اینچنینی را میتوان به تمرینی معنوی تبدیل کرد.
حس کن که شفاف شدهای. تا آنجاکه هیچ چیزی از این توده مادی بدن دیگر وجود ندارد. حالا اجازه بده تا آن صدا یا هر چیزی که علتِ عکسالعملِ منفیِ تو بوده از شفافیت بدن تو عبور کند. آن دیگر به دیوار محکمی در درون تو برنمیخورد. همینطور که گفتم در ابتدا با چیزهای کوچک شروع کن. مثل بوق ماشین، صدای پارس سگ، جیغ و فریاد بچهها و ترافیک.
بهجای اینکه یک دیوار مقاومتی مستحکم درون خودت داشته باشی که مدام در معرض ضربات پیاپی چیزهایی که گمان میکنی "نباید اتفاق بیفتند" قرار بگیرد، اجازه بده تا همهچیز از تو عبور کند.
#اکهارت تُله
Let's say that you are sitting quietly at home. Suddenly, there is the penetrating sound of a car alarm from across the street. Irritation arises. What is the purpose of the irritation? None whatsoever. Why did you create it? You didn't. The mind did. It was totally automatic, totally unconscious. Why did the mind create it? Because it holds the unconscious belief that its resistance, which you experience as negativity or unhappiness in some form, will somehow dissolve the undesirable condition. This, of course, is a delusion. The resistance that it creates, the irritation or anger in this case, is far more disturbing than the original cause that it is attempting to dissolve.
All this can be transformed into spiritual practice. Feel yourself becoming transparent, as it were, without the solidity of a material body. Now allow the noise, or whatever causes a negative reaction, to pass right through you. It is no longer hitting a solid “wall” inside you. As I said, practice with little things first. The car alarm, the dog barking, the children screaming, the traffic jam.
Instead of having a wall of resistance inside you that gets constantly and painfully hit by things that”should not be happening,” let everything pass through you.
#Eckhart Tolle
تو همچون این فنجان
پر و لبریز از افکار و عقایدی.
چطور میتوانم خرد و حکمت را به تو نشان دهم
تا زمانیکه قبل از هر چیزی
فنجانت را خالی نکنی؟
نیوجن سنزاکی – استاد ذن
"Like this cup,
you are full
of your own opinions
and speculations.
How can I show you
wisdom
unless you first
empty your cup?"
Nyogen Senzaki
شبکه فکری - کریشنامورتی
/channel/jiddukrishnamurti
اکهارت توله، تفسیر سمفونی بتهوون.
سمفونی نهم بتهوون نمونه بسیار عالی برای تشویق انسانها به صلح و دوستی و کنار گذاشتن دشمنی ها به کمک هنر موسیقی است. بتهوون مدتها به دنبال خلق اثری با هدف انسان دوستی بوده و با دیدن قصیده ای از شیلر شاعر آلمانی به این فکر می افتد که قسمت چهارم سمفونی نهم را به صورت آوازی بر روی این شعر به پایان برساند.
در سال هزار و نهصد و هشتاد و پنج اتحادیهٔ اروپا آن را بهعنوان سرود رسمی خود برگزیدند
درباره تولد دوباره
بودا: "چون هیچ خودی وجود ندارد پس انتقال خود هم وجود ندارد،بلکه اعمال و نتیجه اعمال مداوم وجود دارند. این اعمال انجام می شوند،اما انجام دهنده ای در کار نیست، هیچ باشنده ای نیست که هجرت کند و هیچ خودی نیست که در مکان جا به جا شود."
در واقع اگر فرد B بگوید من در زندگی قبلی فرد Aبودم، باید یک نقطه مشترک که خاطرات و هویت یکسانی دارد بین این دو ثابت باقی بماند. که فرد با تکیه بر آن بگوید قبلا Aبوده و الانB هست.
این نقطه مشترک را برخی روح ،برخی آگاهی فردی نامیدند، ولی سخن بزرگان چنین نقطه مشترکی را رد می کند و همانطور که بودا گفت هیچ خود و هویت مستقل ثابتی وجود ندارد که درباره گذشته اش بحث کند.
اگر چنین چیزی بود،یگانگی از بین می رفت و میلیاردها نقطه مجزا اگاهی می بایست وجود داشته باشد که هر یک بگوید من هستم.
در صورتی که فقط یک من هستم وجود دارد، و اوست که در همه یکسان است، مانند جریان برق که در هزاران لامپ یکسان است. وقتی لامپی می سوزد و می میرد، لامپ جدید در همان نقطه با همان جریان برق روشن می شود و می گوید من هستم، ولی این لامپ همان لامپ قبلی نیست، بلکه فرمی متفاوت است.
هستی یا هوش واحد در فرمهای مختلف هر لحظه خود را عیان می کند و انسان نیز یکی از همان فرمهاست و آن هستی همان سکوت است. آنچه شما با آن زنده اید دقیقا همان چیزی است که بقیه با آن زنده اند.
دی ان ا اگاهی وجود ندارد، که بعدها بقایای ما را در آن دنیا تست کنند و بگویند این همان کد آگاهی فلان شماره است. تست کننده ای نیز وجود ندارد.
قطره وقتی به دریا پیوست دیگر نمیگوید قبلا قطره بوده، او فقط اینک را می بیند و میگوید من دریام. با این احتساب هزاران تولد دوباره وجود دارد ولی همه جدید هستند و نقطه مشترکی وجود ندارد.(تناسخ به اصطلاح رایج بی معنی است).
و این هیچ جای ترسی ندارد، چون ما از بین نمیرویم و همواره می توانید ببیند و آگاه باشید و همواره بگویید من هستم، حتی بعد مرگ و اصولا این ترسنده ی ترسیده که ذهن است خود از بین می رود و ترسی باقی نمی ماند.
🔴 چطور بدون دارو، فشار خون را کاهش دهیم؟
وزن متعادل داشته باشید. ورزش منظم مانند پیادهروی سریع، در کاهش فشار خون به اندازه داروها موثر است. ورزش به قلب کمک میکند تا از اکسیژن به طور موثرتری استفاده کند. در بیشتر روزهای هفته به مدت ۳۰ دقیقه تمرینات کاردیو داشته باشید.
عمیق نفس بکشید. بدن ما با ترشح هورمونهای استرس مانند کورتیزول و آدرنالین در خون، به استرس واکنش میدهد. این هورمونها میتوانند ضربان قلب شما را افزایش داده و رگهای خونی را منقبض کنند و باعث افزایش فشار خون شوند. اما تکنیکهای تنفس عمیق میتواند به کنترل هورمونهای استرس و کاهش فشار خون کمک کند.
غذاهای غنی از پتاسیم بخورید. پتاسیم کلیهها را ترغیب میکند که سدیم بیشتری از طریق ادرار دفع کنند و دفع سدیم میتواند به کاهش فشار خون کمک کند. موز یکی از منابع عالی پتاسیم است. سیبزمینی شیرین، گوجهفرنگی، آب پرتقال، لوبیا، نخود فرنگی، طالبی، عسل و میوههای خشک مانند آلو خشک یا کشمش از دیگر منابع خوب هستند. روزانه ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ میلیگرم پتاسیم دریافت کنید.
میزان مصرف سدیم خود را کاهش دهید. انجمن قلب آمریکا توصیه میکند که مصرف سدیم خود را کاهش داده و به زیر ۱۵۰۰ میلی گرم در روز برسانید.
شکلات تلخ میل کنید. این شکلات فلاوانولهایی دارد که با شل کردن رگهای خونی و تقویت جریان خون، به کاهش فشار خون کمک میکنند. مصرف منظم شکلات تلخ، فشار خون سیستولیک را ۵ میلیمتر جیوه و فشار خون دیاستولیک را تقریباً ۳ میلیمتر جیوه کاهش میدهد.
میزان مصرف الکل را کاهش دهید. مشروبات الکلی زیاد باعث افزایش فشار خون میشود. اما مصرف متعادل آنها و انتخاب نوشیدنیهای سبک میتواند خاصیت برعکس داشته باشد.
قهوه بدون کافئین بنوشید. مطالعات نشان داده که به طور متوسط، مصرف ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم کافئین، فشار خون سیستولیک را ۸ میلیمتر جیوه و فشار خون دیاستولیک را ۶ میلیمتر جیوه افزایش میدهد و اثرات آن میتواند تا ۳ ساعت ادامه داشته باشد.
به فکر درمان خر و پف باشید. خر و پف بلند و بیوقفه، علامت آپنه انسدادی خواب (OSA) است؛ اختلالی که با وقفههای کوتاه مدت و در عین حال بالقوه تهدیدکننده زندگی، در تنفس هنگام خواب مشخص میشود. به گفته محققان دانشگاه آلاباما، بسیاری از مبتلایان به آپنه خواب دارای مقادیر زیادی آلدوسترون، هورمونی هستند که میتواند فشار خون را افزایش دهد.
@dw_farsi
وقتی همه من ها را حذف کنی اخر به هیچ میرسی یعنی هرچیزی که فکر میکنی هستی دیگه نیستی اون من ها ایگو و ذهنت میسازه تو حتی ذهنت موقع مرگ با خودت نمیبری حتی شخصبت و اسم و دین و اعتقاد وباورهات
پس منی وجود نداره این من ها زاییده ذهن و توی جسمت باهم دعوا دارن و خودشون بالا میدونن
زمانی که شما راجع به خودتان یاد می گیرید و فرضا " خودتان را ,طرز راه رفتن و غذا خوردنتان را ,غیبت کردن و حسادت هایتان را ,احساسات خود را , مشاهده می کنید و نسبت به همه ی اینها با هوشیاری کامل آنهم بدون ذره ای قضاوت می نگرید.
در واقع بخشی از مراقبه است .
#کریشنامورتی
هر آشوبی آشوب نیست، در پس آن شاید نظمی نهفته!!
نظمی چند بعدی، چند لایه و با تعابیر
متفاوت...
تشابه ذهن آگاهی با عبادات مذهبی
اکتشاف علمی اخیر عمدتا بر تمرین سکولار (دنیوی و غیرروحانی) مراقبه ذهنی متمرکز شده است، اما مراقبه با اندکی تغییرات همچنین جزء چندین سنت مذهبی باستانی است. حتی در خود جامعه، در تمرین سکولار مراقبه ذهنی تنوعاتی وجود دارد که ممکن است به طور قابل توجهی معنادار باشد. برای مثال: چطور یک مراقبه گر به مراقبه می پردازد و طول مدت جلسات چقدر است. خود دزبوردز به یک نوع مراقبه به نام مراقبه شفقت علاقه دارد که هدف آن افزایش توجه به افرادی است که در پیرامون ما هستند.
با وجود این تنوع، یک دوره ی هشت هفته ای کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی که در سال ۱۹۷۰ توسط جان کبات زین در مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست انجام شد به یک استاندارد علمی و بالینی تبدیل شده است. دوره شامل جلسات هفتگی دو و نیم ساعته تمرین گروهی است که ۴۵ دقیقه از کار روزانه بر روی خود فرد انجام می شود و یک عزلت فردی می باشد.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن-آگاهی که در کار اخیر دزبوردز استفاده می شود یک تنوع در این برنامه است و مواردی از شناخت درمان رفتاری را شامل می شود که شامل گفت و گو درمانی در درمان افسردگی می باشد.
درنهایت دزبوردز اذعان داشت علاقه مند است که دریابد چه بخشی از مراقبه می تواند علیه افسردگی عمل کند. اگر محققات می توانستند عناصری را که موثرند شناسایی کنند درمان ممکن بود با اندکی تغییرات در جهت بهبود آن، موفق ترباشد. شاپرو نیزبه استفاده ازتحقیق و مطالعه در بهبود روش درمان علاقه مند است. از آنجاییکه برخی بیماران از ذهن-آگاهی بهره می برند و برخی نه، او علاقه مند است که چگونگی تمایز بین این دو را درک کند. به گفته دزبوردز زمانی که ما می دانیم کدامیک از عناصر موفق اند، ما می توانیم آن عمل را بیشتر انجام دهیم و همینطور اعمالی که کمتر موثرند را کمتر به کاربریم. بودجه پژوهشی از طرف مرکز ملی سلامت تکمیلی و یکپارچه تامین شده است.
واقعبینانه ارتقا بخشد (ویلیامز، پنمن،2012).
ذهن آگاهی را آگاهی و توجه تقویتشده به تجربه در حال وقوع میدانند؛ اما پژوهشگران دیگری نظیر بائر و همکاران (2006)، ویژگیهای دیگری مثل توجه غیر قضاوتی، پذیرندگی نسبت به توجه، عدم واکنش گری، توانایی توصیف تجربه را نیز جزء ابعاد محوری آن دانستهاند.
در خصوص مطلب بالا👆 مایلم به یک نکته ی مرتبط با موضوع اشاره کنم "فن به خود نگرفتن" هرگاه سخن و رفتار آزار دهنده ای را از جانب فردی به خود نگیریم، نه تنها زهر و انرژی سمی آن بر ما اثر نمی کند بلکه به خود آن شخص برمی گردد. به خود نگرفتن یعنی درست مثل نظر اکهارت اجازه دهیم آنچه باعث خشم ما شده از ما عبور کند و در عرفان سرخ پوستی یعنی خود و دیگران را جدی نگرفتن. این ایگو و منیت است که خود مهم بینی و خود محوری را ایجاد می کند. و هر چیزی را به خود می گیرد و باعث رنج می شود. اگر خود را روحی بدانیم که برای رشد در این قالب پا به این دنیا گذاشته، راحت تر می توانیم از شرایط و اوضاع نامساعد عبور کنیم. با علم به اینکه ما نخست روح های هستیم برای یادگیری ، اجازه می دهیم این وضعیت از ما عبور کند، و به فرایند عملی کردن نظر اکهارت کمک می کنیم.
Читать полностью…ذهنی که بار شدن را در خود حمل می کندهرگز نمی تواند یک ذهن آرام باشد. آرامش حاصل تمرین نیست، چیزی نیست که از طر یق زمان حاصل شود. ارامش حالتی است از ادراک و شناخت. و اندیشه شدن مانع چنین ادراک و شناختی می گردد. شدن احساس زمان را بوجود می آورد و زمان علت تعویق و تعلیق شناخت است. من خواهم شد توهمی است که ریشه در خودبینی دارد.
کریشنا مورتی
هاگاکوره کتاب سامورایی
یاماموتو چونه تومو
وقتی از صندلی راننده بیرون میآیید درمییابید که زندگی میتواند خودش را براند، زندگی همیشه خودش را میرانده است.
وقتی از صندلی راننده بیرون میآیید، او میتواند خودش را به همان آسانی براند – او میتواند به صورتهایی جریان پیدا کند که هرگز تصور نمیکردید .
زندگی تقریباً جادویی میشود. توهم "من" دیگر بر سر راه نیست. زندگی شروع میکند به جریان پیدا کردن، و شما هرگز نمیدانید که او شما را کجا خواهد برد
آدیاشانتی
هنر برقراری ارتباط
@Mindfulness_ir
تیج نات هان
مهین خالصی
سکوت بزرگترین دارایی ماست
سکوتی پرمعنا، همه چیز معنای خود را از سکوت می گیرد.
ما همه از پشتوانه سکوت هوشمند و شکوهمند حرکت می کنیم.
همه کارها را او انجام میدهد، نیاز نیست نگران چیزی باشید، فقط به او توجه کنید
هر کاری کردید آن را با صفات سکوت مقایسه کنید، اگر سکوت آن را ندارد شما هم نداشته باشید.
سکوت آرزویی ندارد ولی شما را به آرزوهایتان می رساند.
در واقع سکوت ماییم، برای کسی که ساکت بنشیند و بشنود.
صفات سکوت: عدم محاسبه ذهنی، عدم نگرانی، عدم فکر و خیال واهی، عدم ترس، عدم پرحرفی، عدم غر زدن، عدم شوکه شدن،
آرام، داری لبخندی پر قدرت، عدم وابسته بودن به اتفاقات، عدم واکنش، عمل آرام و بدون نسبت دادن به خود،
شد شد، نشد نشد. همیشه بهترین برای سکوت اتفاق میفتد.
شما سکوتید، قدرتمند از هر پادشاهی و ثروتمندتر از هر میلیاردری
به خودتان در مراقبه یادآوری کنید که کی هستید.
سکوت بحث نمی کند با کسی، او از بالا می بیند و بزرگترین مسایل برای او توهمی بیش نیست.
سکوت مهربان است، در همه بدنها سکوتی هوشمند می بیند مانند خودش.
سکوت پایان همه دغدغه هاست. هرجا بروید او با شماست. وقتی چشمهایتان را ببندید فرقی نمی کند که کجایید، سکوت با شماست و او می ماند. بدن و منیتی وجود ندارد ما محویم.
آرزویی دارید بیان کنید و بعد از آن سکوت فکری و زبانی کنید، ادامه ندهید و شرایط را نسنجید. بر عهده اوست
ذهنی که هویت را تشکیل می دهد براحتی بازیچه می شود،
از کتاب انسان خردمند