به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آیدی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017
✅ ویرانه های عبادت گاه های باستانی.
« بر فراز گردنه ی کوهستان که بندرگاه جارگ را از بادهای جانب شمال غربی ایمن می دارد.
دو ردیف تخته سنگ های تراش جسیم موجود است و به وسیله ی پلکان پهنی که یک قسمت آن باقیمانده است به آن جا می رسیده اند.
تخته سنگ های مزبور در وسط توده های سنگدهای لاشه که از فرو ریختن دیوارهای قدیمی به وجود آمده است قرار دارد و در حول و حوش این آثار در چندین محل تاقچه هایی از سنگ کوه در دو ردیف پنج تایی ایجاد کرده اند که ظاهرا محل گذاردن نذرها بوده است.
محل مزبور به شرح فوق مکان متبرکی بوده، پس از طلوع آیین زرتشت بازدهم متبرک ماند.
در نزدیکی پلكان سابق الذكر بقعه ی محقر و متروکی وجود دارد که از وضع معماری آن می توان پنداشت ابتدا آتشکده بوده بعداً به مسجد تبدیل گردیده است.» ( ص ۱۴۴)
«پروفسور و اندنبرگ ۵ آتشکده ی دیگر از عهد ساسانی را نیز در میان ۵ ویرانه های متعدد عهد ساسانی واقع در جنوب فراش بند كشف نمود.
به نظر دانشمند مزبور آتشکده های مورد ذکر که مربوط به عهد ساسانی است شاید همان ۵ آتشکده ای باشد که به وسیله ی مهر نرسی وزیر بهرام پنجم شاهنشاه ساسانی احداث گردیده بوده که در بالا بیان گردید.
بنای آتشکده ی پنجگانه مکشوف از سنگ لاشه های طبیعی و ملات گچ بوده مشتمل بریک چهار اتاقی که جایگاه عبادت عموم بوده است و اتاق مسدودی که آتش مقدس را در آن حفظ می نموده اند می باشد.
به علاوه پروفسور واندنبرگ توضیح می دهد که مثلث واقع بين فراش بند و کنار سیاه واقع جنوب غربی فیروزآباد و کراب واقع در جنوب غربی فراش بند، چار تاقی بزرگی از آتشکدهای عهد ساسانی به نام نقاره خانه موجود است که درازای آن ۱۰/۹۰ متر پهنای آن ۸/۳۰ متر ارتفاع تمام بنا ۹/۶۰ متر طول هر یک از پایه های شمالی بنا ۳/۵۰ متر طول هر یک از پایه های جنوبی
آن ۲ متر فاصله هر دهانه بین دو پایه ی چهار تاق ۳/۸۰ متر.»
۱۶۱
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز باد ایزد از تیرماه ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
پنج شنبه ۱۹ تیر ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۰ ژوئیه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ باد = وای ، وایو ، باد.
@khashatra
✅ آتشکده ی بیشاپور.
«ویرانه های شهر شاپور که نام اصلی آن بیشاپور می باشد به مسافت قریب ۲۵ کیلومتری مغرب کازرون کنار جاده ی فهلیان واقع ست.
راه فهلیان از کنار آثار تاریخی و ویرانه های بیشاپور عبور می کند که شامل کاخ ها و آتشکده ی معظم و دژ و پل و ابنیه ی مختلف دیگر بوده و مجسمه ی سترک شاپور اول در غار شاپور بالای کوهستان واقع است.
شهر بیشاپور به وسیله ی شاپور اول احداث شد و کاخ ها و آتشکده ی بزرگ و مجسمه و نبشته های پهلوی و دژ و پل و ابنیه ی متعدد دیگر در آن بنیاد گردید که جز قسمت مختصری از آن ها بقیه ی آثار در دل خاک مستور است.
در خلال سال های ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۹ خورشیدی باستان شناسان فرانسوی در این محل مهم تاریخی ایران کاوش ها و خاک برداری های علمی انجام دادند.
چون در وسط جانب شمالی ویرانه های مزبور دیواری از سنگ های تراش با پیکرهای سنگی حیوانات برفراز آن مشهود بود لذا خاک برداری خود را از آن جا آغاز نمودند و در نتیجه بنای آتشکده ی مهمی که مشتمل بر حیاط چهار گوش عالی از سنگ های تراش منظم و ممتاز با گیلوئی زیبا بر بالای دیوار و دهلیزها و درها و پلکان سنگی بود کشف گردید و متصل به آتشکده در جانب مشرق آن بقایای کاخ معظمی هویدا گشت که تالار عظیم بیست ضلعی با دهلیزهای پشت تالار و حیات های متعدد در جوانب آن را در برداشت.»
«شهر بیشاپور در سده ی اول اسلام نیز مسکون و آباد بود و هنوز هم بقایای ابنیه ای از آن عهد در قسمت جنوبی ویرانه های شهر موجود و مشهود است و به شرحی که ضمن توضیح درباره ی کازرون اشاره نمود، در سال ۵۰۲ هجری به وسيله ی ابوسعید شبانکاره ویران شد و شهر کازرون جایگزین آن گردید.» ( ص ۱۲۲ - ۱۲۳)
۱۵۹
@khashatra
✅ آتشکده ی فراش بند.
« چون راه جنوب ادامه دهند و مسافتی قریب نصف آن چه از بالاده آبادی گنبد یا ( بهخط مستقیم) از بالاده تا آتشکده ی تون سبز طی شده است به پیمایند به آبادی معروف فراشبند می رسند. از فراش بند دنباله ی این جاده تاریخ به فيروزآباد می رود که ابتدا کمی تا مسافتی به سوی جنوب شرقی امتداد دارد و سپس رو به مشرق می رود تا به فیروزآباد برسد.
بر جانب چپ این جاده ی اخیر بیرون فراش بند چار تاقی کوچکی است که وضع ساختمانی و اندازه آن شبیه چار تاقی نزدیک کازرون است و چهارمین آتشکده ی موجود در ناحیه ی جره و حول و حوش آن به شمار می آید.» (ص ۱۱۵)
۱۵۷
@khashatra
#رام_ایزد
واژهی رام به معنای آرام، خوشحال، فرمان بردار آمدهاست و هنوز هم این واژه به همین صورت یا به صورت رامش در معنی صلح و شادی و سازش به کار میرود.
ایزد رام در آیین مزدیسنی، پاسدار و موکّل روز بیست و یکم هر ماه خورشیدی است و در اوستا با صفت «بخشنده ی چراگاه و اغذیهی خوب» از وی یاد شدهاست.
رام یا ایزد رام، که در اوستا به صورت رامه یا رامن آمده و در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شدهاست.
در آیین زرتشت یکی از ایزدان یا فروزهی درخور نیایش است. این ایزد که آن را وای وه نیز گفتهاند، بر روز بیست و یکم هر ماه که آن را رام روز مینامند، موکّل است. چهارمین روز نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت است.
در کنار بهمن (وهمن یا وهومانا از امشاسپندان) سه دستیار او قرار میگیرند که نخستین آن ها ماه، دومین گؤشورون و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب میشود و در زندگی پس از مرگ نقش خاصی را ایفا مینماید.
در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد میرساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند.
رام یکی از جنبههای زمان نیز به شمار میرود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.
فردوسی میسراید :
ترا روز رام از جهان رام باد،
همان باد را با تو آرام باد.
🌺 گل خیری زرد نماد رام ایزد است.
@khashatra
✅ نیایش گاه «پارس بانو»، «بانوی پارس» یا «پیربانو» در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی یزد (۵۴ کیلومتری اردکان)، در جنوب عقدا و درون درهای به نام «زرجو»(زرجوع) واقع شده است.
روستای زرجوع در مسیر درهای باریک قرار گرفته و کوههای دور و برآن پوشیده از درختان بادام و انجیرکوهی است.
بنای اصلی نیایش گاه که در کنار یک رودخانهی فصلی ساخته شده است،
و به صورت گنبدی از کاشیکاریهایی به رنگ سبز و با نماد «سرو» شکل گرفته است.
زیارت گاه «پارس بانو» که با عناوین «بانوی پارس» یا «پیربانو» هم شناخته میشود منتسب به پارسبانو، دختر یزدگرد سوم و خواهر «شهربانو» است.
در دامنهی مجاور نیایش گاه، خیلههایی ساخته شده تا خانوادهها در زمان ویژهی زیارت پیر پارس بانو که به مدت ۵ روز ادامه دارد، برای سکونت موقت از آنها استفاده کنند.
از روز مهر تا روز ورهرام از ماه تیر یعنی ۱۳ تا ۱۷ تیر ماه، همه ساله زرتشتیان با برپایی آیینهای دینی و ترادادی در این زیارتگاه گرد هم میآیند.
یزدگرد، دو پسر به نامهای هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نامهای شهربانو، پارس بانو، مهربانو، نیک بانو و نازبانو داشت.
نام همسرش کتایون بود و خدمهای به نام مروارید داشت.
یزدگرد پس از شکست از تازیان پست و پلشت به خراسان گریخت و در آن جا به دست آسیابانی کشته شد.
با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یک دیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد فراری گردیدند.
پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند.
این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده، مهربانو به سمت عقدا گریزان میشود که بر اثر بیغذایی و رنج راه در عقدا جان خود را از دست می دهد.
وی را در گوشه باغی در عقدا به خاک می سپارند که اکنون به مزرعه ی مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو مینامند و برای وی شمع روشن میکنند.
پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی ناپدید میشود.
شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل ناپدید شدن پارس بانو میدانند.
درگذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نمودهاند.
در باورهای مردم، این نیایش گاه جایگاه جان باختن و ناپدید گشتن شهبانوی پارس (دختر یزدگرد ساسانی) بنام «خاتون بانو» بوده است ،
و شهبانو در خواب نابینایی نمایان شده و پس از شفای چشمان وی از او میخاهد تا بنای نیایش گاه را بنیان نهد.
پارس بانو در كنار زیارت گاههایی چون پیرسبز، هریشت، ستی پیر، نارستانه و ناركی که از پیران گاههای شناخته شده زرتشتیان ایران است و زرتشتیان باور دارند كه بانویی پاكدامن در آن جا از دست دشمنان پناه گرفته است.
✔️ در كنار در ورودی زیارت گاه این ابیات نوشته شده است.
ای پیر با مهر و صفا،
الگوی پاكی و وفا،
رنجیده ازجور و جفا،
در جستجویت آمدم
ای پارس بانو خسته ام،
غمگین ودل شكستهام،
برلطف تو دل بستهام،
من درحضورت آمدم
ای بانوی ایران زمین،
ای خفته در این سرزمین،
برحلقهاش هم چون نگین،
درزرع جویت آمدم
خاتون بانوها تویی،
آوارهام مأوا تویی،
درمان و داروها تویی،
اینك به كویت آمدم
اندر دل این كوهها،
ماندی غریب ای آشنا،
هستی غریبان را پناه،
زین رو به سویت آمدم
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای خبری اَمُرداد
✍ پژوهش و گردآوری ؛ بردیا بزرگمهر
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
✅ آتشکده ی بیشاپور.
«ویرانه های شهر شاپور که نام اصلی آن بیشاپور می باشد به مسافت قریب ۲۵ کیلومتری مغرب کازرون کنار جاده ی فهلیان واقع ست.
راه فهلیان از کنار آثار تاریخی و ویرانه های بیشاپور عبور می کند که شامل کاخ ها و آتشکده ی معظم و دژ و پل و ابنیه ی مختلف دیگر بوده و مجسمه ی سترک شاپور اول در غار شاپور بالای کوهستان واقع است.
شهر بیشاپور به وسیله ی شاپور اول احداث شد و کاخ ها و آتشکده ی بزرگ و مجسمه و نبشته های پهلوی و دژ و پل و ابنیه ی متعدد دیگر در آن بنیاد گردید که جز قسمت مختصری از آن ها بقیه ی آثار در دل خاک مستور است.
در خلال سال های ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۹ خورشیدی باستان شناسان فرانسوی در این محل مهم تاریخی ایران کاوش ها و خاک برداری های علمی انجام دادند.
چون در وسط جانب شمالی ویرانه های مزبور دیواری از سنگ های تراش با پیکرهای سنگی حیوانات برفراز آن مشهود بود لذا خاک برداری خود را از آن جا آغاز نمودند و در نتیجه بنای آتشکده ی مهمی که مشتمل بر حیاط چهار گوش عالی از سنگ های تراش منظم و ممتاز با گیلوئی زیبا بر بالای دیوار و دهلیزها و درها و پلکان سنگی بود کشف گردید و متصل به آتشکده در جانب مشرق آن بقایای کاخ معظمی هویدا گشت که تالار عظیم بیست ضلعی با دهلیزهای پشت تالار و حیات های متعدد در جوانب آن را در برداشت.»
«شهر بیشاپور در سده ی اول اسلام نیز مسکون و آباد بود و هنوز هم بقایای ابنیه ای از آن عهد در قسمت جنوبی ویرانه های شهر موجود و مشهود است و به شرحی که ضمن توضیح درباره ی کازرون اشاره نمود، در سال ۵۰۲ هجری به وسيله ی ابوسعید شبانکاره ویران شد و شهر کازرون جایگزین آن گردید.» ( ص ۱۲۲ - ۱۲۳)
۱۵۹
@khashatra
✅ آتشکده ی فراش بند.
« چون راه جنوب ادامه دهند و مسافتی قریب نصف آن چه از بالاده آبادی گنبد یا ( بهخط مستقیم) از بالاده تا آتشکده ی تون سبز طی شده است به پیمایند به آبادی معروف فراشبند می رسند. از فراش بند دنباله ی این جاده تاریخ به فيروزآباد می رود که ابتدا کمی تا مسافتی به سوی جنوب شرقی امتداد دارد و سپس رو به مشرق می رود تا به فیروزآباد برسد.
بر جانب چپ این جاده ی اخیر بیرون فراش بند چار تاقی کوچکی است که وضع ساختمانی و اندازه آن شبیه چار تاقی نزدیک کازرون است و چهارمین آتشکده ی موجود در ناحیه ی جره و حول و حوش آن به شمار می آید.» (ص ۱۱۵)
۱۵۷
@khashatra
#ورهرام_ایزد
ورهرام، ایزد پیروزی و سرافرازی ست. در ادب مزدیسنا و آریایی کهن، بهرام ایزد در پیکرههای بسیار زیبا، نیرومند، تیزرو، برنا، شاداب، شاهین تیز پرواز، مرد رایومند و …. دادگری و درستی و خوشی و یک رنگی مىدارد و اهریمن زدایی مىکند، به نیکان و ستایندگان نیرو مىدهد و بر دشمنان خشم مرگ مىآورد و در کار آشتی هم کوشاست. آشتی که از راه درست اشوزرتشت سپنتمان آن را ستود و همواره در آرزوی برپاییاش بود و از برای پیروزی خود و پیش بردن آواژگان بهرام ایزد را ستایش کرد.
بیستمین روز از هر ماه در گاه شماری ایرانی «وَرَهرام» نامیده میشود، در اوستا ورترغن آمده و در پهلوی ورهران و درپارسی بهرام آمده، ورهرام به چم پیروزی و کامیابی قابل ستایش است. فروزهی پیروزی است. ورهرام ایزد به چم (:معنی) پیروزی قابل ستایش است و به سبب جایگاه پر اهمیتش «شاه ورهرام ایزد» نامیده میشود.
در باور ایرانیان پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده است به همین دلیل در اوستا سرودهای زیبایی در ستایش پیروزی آمده است.
ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروه، در نیایشگاه ویژهای گردهم میآمدند و سرودهای ستایش پیروزی را با هم میخواندند و با روانی نیرومند و ارادهای استوار، برای پیروزی، پای به میدان مبارزهی زندگی میگذاشتند.
این مکانها به تدریج به نیایشگاه ورهرام ایزد شناخته شد.
اکنون زرتشتیان دستکم ماهی یک بار، در روز ورهرام، در نیایشگاه شاه ورهرام ایزد گردهم میآیند و اهورا مزدا را نیایش میکنند و از او میخواهند که پیروزی را در زندگی، بهرهی آنان گرداند و نیز همهی کسانی را که به پیروی از پیام اشو زرتشت در«تازه گردانیدن ِ زندگانی»، «پیش بردن جهان هستی» و «گسترش آیین راستی» میکوشند، پیروز و سر افراز گرداند.
در بهرامیشت آمدهاست که بهرام آفریده ی اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی شگفتانگیزی دارد.
او یورش همه ی دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه کَویها و کَرَپانهای «ستمگر» را در هم میشکند، جهان را تازگی و آشتی میبخشد و به خوبی آرمانها را بر آورده میکند.
بهرام همچنین توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری میبخشد.
آذر بهرام همان سومین آتشکدهی بررگ ایران هست آذر برزین مهر در ریوند خوراسان، در آتش بهرام نیایش، بند شش آن، کوه نام برده شده است.
نیایشگاههای شاه ورهرام ایزد در خرمشاه یزد، زینآباد یزد، شریفآباد اردکان، امیریهی تهران، تهران پارس، کرج، کرمان و اهواز وجود دارد.
از آیینهای این روز پختن آش، سیروگ و پخش شیرینی و نخود مشکلگشا است.
گل قاسدک نماد ورهرام ایزد است.
@khashatra
✅ در گردآوری این نسک در زمان ساسانیان از مطالب غیر اصیل استفاده شده.
بسیاری از مطالب نسک وندیداد با اوستا و روح آیین اشوزرتشت ،
سازگاری و هم آهنگی ندارد و از نظر مذهبی معتبر و کاربردی نیست.
عده ای هستند که ( ضد زرتشتیان ) در شرح اصول دین زرتشتی ، با ذکر مطلب و منبع از وندیداد می خواهند تصور نادرست، از تراداد ( : سنت ) دین زرتشتی به دیگران بدهند.
وندیداد ارزش تاریخی دارد اما از جهت بنیاد های دینی قابل استناد نیست.
آداب و تراداد ( : سنت ) زرتشتی باید در چهار چوب و بر اساس ، گاتاها ( سروده های اَشو زرتشت ) باشد نه وندیداد.
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای روان شاد موبد کورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگ مهر.
۴
@khashatra
پایان🔺🔺
✅ واژه ی اَوِستا که در خود نسک نیامده به چم ( معنی ) اساس و بنیان است.
و با واژه ی « ودا » ، نام کهن ترین نسک دینی هندوان هم ریشه است.
بر روی هم اوستا را میتوان به چم :
« آگاهینامه » یا « دانشنامه » دانست كه آن را مرجع نامه نيز می نامند.
مندرجات اوستا عبارت ست از ؛
نیایشِ اهورا مزدا و امشاسپندان و دیگر ایزدان و نشانه های زاستار ،
و تکالیف مرتو ( : انسان ) در این جهان و جهان آخرت.
و درباره ی گروسمان ( : بهشت ) و دوزخ و داستان های ملی گویند.
پس از آن که اسکندر مقدونی گجستک قصر سلطنتی ایران را آتش زد.
اوستای حکومتی نیز بسوخت.
بلاش اشکانی فرمان داد تا ؛
اوستای پراکنده را از شهرهای ایران جمع کنند.
اردشیر بابکان ؛ تنسر را مامور مرتب ساختن آن کرد.
پسرش شاپور اول کار پدر را دنبال نمود و در نهايت آن را به همان شيوه ی كهن به ۲۱ نسک بخش كردند.
و نام ها و شرحِ اين نسک ها در نسک ( كتابِ ) پهلوی دينكرد ،
و نسک های ديگر آمده است.
نسک های بيست و يک گانه ی اوستا به سه بهر بخش می شده است.
۲
@khashatra
#فروردین_ایزد
نخستین ماه هر سال و نیز نوزدهمین روز هر ماه به نام فروردین (فروهر یا فروشی) است.
بر گرفته از فرَه وَهر fravahr به چم (: معنی) پیش برنده و پیش کشنده است.
«فروردین» به زبان پهلوی «فرورتن»، گرفته شده از پارسی باستان ؛ «افرورتینام» و به چم فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است.
فروردین همان فروهر است.
فروهر ذرهای نور اهورایی ست که در بدن هر کس نهاده شده تا روان را به راه راست راهنمایی کند.
فروهر هیچ گاه آلودگی به خود نمیپذیرد.
این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت.
پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را میپیماید، به سرچشمه ی خود میپیوندد.
چه نیکو است در این روز جامه ی نو پوشیدن و به یاد درگذشتگان بودن.
زرتشتیان در این روز جامه (: لباس) نو میپوشند و از درگذشتگان خود یاد میکنند.
بنا بر اندیشه ی زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است که هنوز زاده نشدهاند.
جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی که کسی میمیرد.
روان او به فروهر او میپیوندد و هنگامی که کسی زاده میشود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی میپیوندد.
بنابر اوستا انسان دارندهی پنج نیروی ست که بخشی از آن ها میرا و بخشی دیگر نامیرا هستند این نیروها چنیناند :
۱- نیروی اَهو : در فارسی این واژه را میتوان به جان معنی کرد که نیروی پویایی، جنبش و زندگی است.
این نیرو با جسم انسان پدید آمده و با مرگ تن، نابود میشود.
۲- نیروی دَئِنا : در فارسی میتوان این واژه را به دین یا وجدان، معنی کردهاند. وارون(: برخلاف) «اهو»، این نیرو را آغاز و پایانی نیست.
این نیرو با زاده شدن انسان، در او، دمیده میشود و با مرگ به جهان مینوی میرود.
وجدان نهاد آگاه و خدایی انسان است و انسان را از کارهای ناروا، بازمیدارد.
۳- نیروی بئوذ : نیروی ادراک، فهم و هوش است.
این نیرو قوهی تشخیص نیک از بد است.
۴- نیروی اورون : این نیرو در فارسی، به روان معنی شده است.
بر روان است تا به یاری نیروی بئوذ، راه نیک را بپذیرد و از بدی پرهیز کند چراکه در جهان واپسین، روان است که بازخواست میشود.
در پی نیکی، فرجامی نیک و در پی بدی، سرانجامی بد خواهد داشت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
فروردین است و روز فروردین،
شادی و طرب را کند تلقین.
ای دو لب تو چو می، مرا مِی ده،
کان باشد رسم روز فروردین.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
سوگند مخور و آن روز، یزش فروهر،
پارسایان کن تا خشنودتر باشد.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
مخور هیچ سوگند در (فروردین)،
که زشت است، ویژه به روزی چنین.
🌺 گل تاج خروس نماد فروردین ایزد است.
@khashatra
🏛ای ایران
🪶زنده یاد : استاد محمد نوری
در روح و جان من میمانی؛ ای وطن
به زیر پافتد آن دلی؛ که بهر تو نلرزد!
شرح این عاشقی…
ننشیند در سخن؛ که بهر عشق والای تو همه جهان نیارزد!
ای ایران ایران! دور از دامان پاکت
دستِ دگران، بد گهران
ای عشق سوزان! ای شیرینترین رویای من
تو بمان؛ در دل و جان…
ای ایران ایران!
گلزارِ سبزت؛ دور از تاراج خزان جور زمان
ای مهرِ رخشان…
ای روشنگر دنیای من به جهان؛ تو بمان
سبزی صد چمن سرخی خون من
سپیدی طلوع سحر؛ به پرچمات نشسته
شرح این عاشقی؛ ننشیند در سخن!
بمان که تا ابد هستیم، به هستی تو بسته
ای ایران ایران! دور از دامان پاکت
دستِ دگران، بد گهران
ای عشق سوزان! ای شیرینترین رویای من
تو بمان؛ در دل و جان…
ای ایران ایران!
گلزارِ سبزت؛ دور از تاراج خزان جور زمان
ای مهرِ رخشان…
ای روشنگر دنیای من به جهان؛ تو بمان
@khashatra
✅ انسان احساس می كند كه در جهان خصمانهای به سر می برد. عناصر و حيوانات و هم نوعان ما هم به ما اعلان جنگ می دهند. خشم عناصر طبيعت بزرگ است.
طبيعت از يک سو زيبا، مهربان، سخی، باخرد، صرفه جو، بشاش، آسايش بخش، تعالی آور و الهام بخش است اما از سوی ديگر قانون قُطبيت بر جهان حكم فرماست.
هنگامی كه طبيعت كژ خلق می شود، به غولی بلهوس، بی رحم و وحشتناک مبدل می شود، به گونه ای كه در حال خشم هر چه را كه سر راه خود می يابد ؛
می سوزاند، غرق می كند، و يران می نمايد و می كشد، بلاهای ناگهانی اش خرابی بسيار ببار می آورد.
عصای جادويی اش از هر سوی نابودی و مرگ و ويرانی به وجود می آورد، در يک حملهی ناگهانی و در يک آن وحشتناک ترین شاهكارهای بشری را كه پس از ساليان دراز رنج و زحمت به وجود آمده را با خاک يكسان می سازد كوههای سوزان آن با بلهوسی های وحشتناک خود گوگرد و آتش روی مزارع سبز و خرم می بارند و شهر های آباد را تبديل به دريایی از شعله می نمايند و از خود فلزات ذوب شده بر اطراف زمين می ريزند، زلزلههای وحشتناكش دهات و شهرها را ويران كرده و انسان ها را كه طبيعت را مادری مهربان می انگاشتند، با خشونت بيدار می نمايد و آن ها را ديوانه وار اين سو و آن سو می راند، تا مأمن و پناهگاهی برای خود بجويند و عزيزان شان را زير قطعات ريخته شده دفن می نمايد.
۳
@khashatra
#باد_ایزد
«باد»، نام بیست ودومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی ست. باد، به چم هوا ست. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است.
در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویش کاری هر انسان است.
در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است.
ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است.
در اوستای سیروزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.
ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. ” وای یا وایو ”باد” چهرهای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد میگذرد. او نیکوکار است و در عینحال میتواند با نیروی ویران گر خود همه چیز و همه کس را نابود سازد.
در ادبیات پهلوی دارای دو نیمهی بد و خوب است که در اوستا نیمهی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشتهاست. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.
این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.
ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیکكردار، چیرهشونده، پسرونده، پیشرونده، پایندهفر، سختترین، قویترین، شكستدهنده، موجریزنده، زبانهكشنده و ….
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک (:کتاب) بندهش ؛
چون بادروز، روز نشاط آمد ای نگار،
شادی فزای هین و بده باده و بیار.
باده است شادی دل پیوسته باده خور،
بیباده هر چه بینی باد هوا شمار.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
وگر با شدت کار، با داوران،
در این روز رو، تا شوی کامران.
سزد روز (باد) ار درنگی شوی،
نپیوندی امروز کار از نوی.
🌺 گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.
@khashatra
✅ برج نورآباد.
« اثر تاریخی مهم دیگری در جانب غربی نورآباد و خارج از آن وجو دارد که برج سنگی چهار گوش معظم و منظمی بوده که آتشکده ای از عهد اشکانیان ست و به نام های دیمی میل و میل اژدها خوانده می شود.
این بنای تاریخی مهم و منحصر به فرد به مسافت هفت کیلو متری به خط مستقيم در سمت مغرب نورآباد در پایین دامنه ی سنگی کوهستان واقع است و برای رفتن به آن به وسیله ی اتومبیل باید در حدود ۱۲ کیلومتر راه پیمود و از طریق گچ گران بدان جا رسید.» (ص ۱۳۰ )
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۶۰
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتشکده ی فراز مرا آور خذایا.
« همان طور که در نوشته ی طبری ملاحظه شد مهر نرسی علاوه بر مهر نرسیان، چهار آتشکده ی دیگر در چهار دهی که نزدیک روستای آب روان آباد کرده بود ساخت
سه عدد از این چهار آتشکده چهار تاقی های بالاده و کازرون و فراشبند است که توضیح آن ها گذشت. آتشکده دیگر را مرحوم پروفسور هرتسفلد دیده طرح و نقشه ی آن را همراه با توضیحات لازم در کتاب تاریخ باستان شناسی ایران ذکر و ارایه نموده است. آقای گدار که آن را ندیده از روی نقشه و طرح سابق اند كروبا استناد به اظهارات کدخدای نامور و ساکنین دیگر آن حدود که گفته اند در ناحیه ی جره به طور قطع فقط چهار بنای چار تاق وجود دارد چنین اظهار نظر نموده است که بنای مورد ذکر مرحوم پروفسور هرتسفلد آتشکده نبوده و کلیسیایی از عهد ساسانیان است.
آن گونه که در نقشه ی مزبور ملاحظه می شود یک چار تاقی در وسط واقع گردیده و دهلیزی چهار جانب آن را احاطه نموده است و ہر جانب دهیز جم در وسط یعنی مقابل چهار دیانه ی چهار تاقی باز و گشاده است و از هیچ سو مسدود نیست.
هرتسفاد محل این بنا را نزدیک جره به طور مبهم ذکر می کند و بدین لحاظ به خوبی می توان اطمینان داشت که بنای نامبرده هم یکی از آتشکده های پنج گانه ای باشد که مهر نرسی در حول و حوش جره ساخته است و چون نقشه ی آن نسبت به چهار آتشکده ی دیگر تمایزی دارد و محل آن هم در کوهستان ست چنین به نظر می رسد همان آتشکده ای باشد که مهر نرسی آن را مخصوص خود نموده است و نام « فراز مرا آور خذایا» با موقعیت آن در بالای کوهسار هم مؤید این معنی تواند بود.
ناگفته نماند که مهر نرسی وزیری معتقد به آئین ملی ایرانیان (زرتشتی) و متعصب در آن بوده است و احداث کلیسا در اراضی و املاق وی در دوران ساسانی منطقی به نظر نمی رسد.» (ص ۱۲۰ - ۱۱۹)
۱۵۸
@khashatra
#چهار_روز_نبر
در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را میگیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان #وهمن #ماه #گوش و #رام میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.
"نبُر" فعلی دستوری ست و جزو سنت زرتشتیان میباشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه روزه داشته باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.
@khashatra
#امروز
نَبُر
به روز، پیروز و فرخ روز رام ایزد از تیرماه ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
چهار شنبه ۱۸ تیر ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۹ ژوئیه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ رام = آرام، آرامش
✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سودمند،
و پرهیز از خوردن خوراکهای گوشت دار.
@khashatra
✅ پارس بانو در كنار نیایش گاههايی هم چون پيرسبز، پیرهريشت، ستیپير، نارستانه و ناركی از پيرانگاههای شناخته شده زرتشتيان ايران است و بهدینان باور دارند كه بانويی پاك دامن در آن جا از دست دشمنان پست و پلشت این سرزمین پناه گرفته است.
زیارتگاه پارس بانو در نزدیکی شهر یزد در روستایی به نام زرجو و در کوههای آن جای دارد. به باور زرتشتیان زنی به نام خاتون بانو در هنگام فرار از دست تازیان پست و پلشت به کوهی پناهنده میشود. خاتون بانو در خواب فرد نابینایی می آید و پس از شفای چشم فرد به وی می گوید که پیر بانو را بنا نهد.
زرتشتیان هرساله از تاریخ ۱۳ تا ۱۷ تیر به زیارت پارس بانو میروند و اهورامزدا را نیایش می کنند.
زرتشتيان برای اوستاخوانی و نيايش در درگاه اهورامزدا يكتا و هم چنين شادی و در كنار هم بودن به اين نیایشگاه میروند. در پیرانگاه، جايگاهی وجود دارد كه میگويند در اين مكان شهبانوی پارس از ديدها پنهان شده است.
درون اين نیایشگاه هم چون ديگر نیایش گاهها چراغ روغنی وجود دارد و گروهی از زرتشتيان با خود روغن، عود و هتا شيرينی میآورند و آن را فدیه میكنند.
۲
@khashatra
✅ برج نورآباد.
« اثر تاریخی مهم دیگری در جانب غربی نورآباد و خارج از آن وجو دارد که برج سنگی چهار گوش معظم و منظمی بوده که آتشکده ای از عهد اشکانیان ست و به نام های دیمی میل و میل اژدها خوانده می شود.
این بنای تاریخی مهم و منحصر به فرد به مسافت هفت کیلو متری به خط مستقيم در سمت مغرب نورآباد در پایین دامنه ی سنگی کوهستان واقع است و برای رفتن به آن به وسیله ی اتومبیل باید در حدود ۱۲ کیلومتر راه پیمود و از طریق گچ گران بدان جا رسید.» (ص ۱۳۰ )
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۶۰
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتشکده ی فراز مرا آور خذایا.
« همان طور که در نوشته ی طبری ملاحظه شد مهر نرسی علاوه بر مهر نرسیان، چهار آتشکده ی دیگر در چهار دهی که نزدیک روستای آب روان آباد کرده بود ساخت
سه عدد از این چهار آتشکده چهار تاقی های بالاده و کازرون و فراشبند است که توضیح آن ها گذشت. آتشکده دیگر را مرحوم پروفسور هرتسفلد دیده طرح و نقشه ی آن را همراه با توضیحات لازم در کتاب تاریخ باستان شناسی ایران ذکر و ارایه نموده است. آقای گدار که آن را ندیده از روی نقشه و طرح سابق اند كروبا استناد به اظهارات کدخدای نامور و ساکنین دیگر آن حدود که گفته اند در ناحیه ی جره به طور قطع فقط چهار بنای چار تاق وجود دارد چنین اظهار نظر نموده است که بنای مورد ذکر مرحوم پروفسور هرتسفلد آتشکده نبوده و کلیسیایی از عهد ساسانیان است.
آن گونه که در نقشه ی مزبور ملاحظه می شود یک چار تاقی در وسط واقع گردیده و دهلیزی چهار جانب آن را احاطه نموده است و ہر جانب دهیز جم در وسط یعنی مقابل چهار دیانه ی چهار تاقی باز و گشاده است و از هیچ سو مسدود نیست.
هرتسفاد محل این بنا را نزدیک جره به طور مبهم ذکر می کند و بدین لحاظ به خوبی می توان اطمینان داشت که بنای نامبرده هم یکی از آتشکده های پنج گانه ای باشد که مهر نرسی در حول و حوش جره ساخته است و چون نقشه ی آن نسبت به چهار آتشکده ی دیگر تمایزی دارد و محل آن هم در کوهستان ست چنین به نظر می رسد همان آتشکده ای باشد که مهر نرسی آن را مخصوص خود نموده است و نام « فراز مرا آور خذایا» با موقعیت آن در بالای کوهسار هم مؤید این معنی تواند بود.
ناگفته نماند که مهر نرسی وزیری معتقد به آئین ملی ایرانیان (زرتشتی) و متعصب در آن بوده است و احداث کلیسا در اراضی و املاق وی در دوران ساسانی منطقی به نظر نمی رسد.» (ص ۱۲۰ - ۱۱۹)
۱۵۸
@khashatra
#ورهرام_یشت
با آوای موبد مهربان فیروزگری
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز ورهرام ایزد از تیرماه ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
سه شنبه ۱۷ تیر ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۸ ژوئیه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ ورهرام = پیروزی ، سرافرازی.
✔️ دیدار در شاه ورهرام ایزد.
✔️ آخرین روز دیدار همگانی در پیر پارس بانو.
@khashatra
✅ درباره ی نسک ویسپرد :
سومین جز اوستاست اصل اوستایی این کلمه ویسپه ر ت و ، می باشد
و به چم همه ی سروران می باشد و در هنگام انجام رسوم مذهبی ،
همراه با یسنا خوانده می شود و از نظر مطالب و سبک همانند یسنا است.
مطالب این قسمت در ستایش اهورامزدا و امشاسپندان ،
( فروزه های اهورایی ) وهمه ی نیکان و اعمال نیک است.
✳️ درباره ی نسک خرده اوستا :
چهارمین جز اوستا و درزمان شاپور دوم به وسیله ی آزرد مهر اسپند ،
تالیف و تدوین شده ، در این نسک دعاها و مراسم مذهبی ، برای مواقع مختلف روز و ماه و سال جمع آوری شده ،
البته این نسک تنها برای دعا و مراسم مذهبی بوده نه چیز دیگر.
✳️ اما درباره ی وندیداد :
اصل این کلمه ( وی دئو داته ) است و به چم دات ( : قانون ) ضد دیو است.
این نسک ؛
مجموعه ای از باور ها و دات های ( : قوانین ) بهداشتی ، برخی از ایرانیان بوده و در واقع شامل دات های ( : قوانین ) خشک و کلیشه ای بهداشتی و اجتماعی و... بوده.
@khashatra
۳
#آشنایی_با_ساختار_اوستا
✅ اَوِسْتا، نام کلی مجموعه ی نسک های ( : کتاب های ) مذهبی زرتشتیان ، در هر عصر است که در واقع دانشنامه ی ایرانیان بوده ،
و بر خلاف تفکر بسیاری از غیر زرتشتی ها همه ی اوستا ، نسک سپند ( : کتاب مقدس ) زرتشتیان نیست و نسک اشوزرتشت ،
تنها بخش گاتاها از اوستا می باشد.
اوستا در روزگار باستان بیست و یک نسک( : کتاب ) داشته ،
و در ریخت ( : شکل ) کنونی خود شامل پنج بخش است.
بخش های اوستا عبارتند از :
یَسنه که شامل ۷۲ فصل و ۲۴۰۰۰ واژه است.
یسنه درباره ی اهورامزدا و آفرینش و راه درست زیستن و به خوش بختی رسیدن و دات ( : قانون ) اشا و..... گفتگو می کند.
گاتاها که نسک سپند ( : کتاب مقدس ) اشوزرتشت است ،
( گاثاها ـ گاتاها نیز گفته می شود. )
جز همین نسک است و سخنان مانترا ( اندیشه بر انگیز ) است ، که به پنج قسمت بخش می شود که نام این ۵ قسمت گاتاها ،
از این قرار است :
❇️ اهنود گات ،
❇️ اشتودگات ،
❇️ سپنتمدگات ،
❇️ وهوخشترگات ،
❇️ وهوشواشت گات.
نام ۴ نسک دیگر اوستا نیز از این قراراست :
یشت ها ؛ ( سرود های نیایشی است ) ، وندیداد ، ویسپرد و خرده اوستا.
که درباره ی این سه نسک در پایان این مطلب بیشتر توضیح خواهیم داد.
۱
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز فروردین ایزد از تیرماه ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
دو شنبه ۱۶ تیر ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۷ ژوئیه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ فروردین = فروهر ، پیش برنده.
✔️ چهارمین روز دیدار همگانی در پیر پارس بانو.
@khashatra
✅ توفان های خشم آلودش مانند برگ های خزانی روی دنيای ضعيف انسانی و حيوانی می وزد و آن ها را زنده زنده زير شنهای صحرا دفن می نمايد، آب های لگام گسيخته و خروشان، سيلابها، هر چه جاندار و مال در جلویش باشد با خود به پيش می راند، قحطی ها و خشک سالی اش گياهان و درختان را از بين می برد و حيوانات و انسان ها را می كشد در جنگل ها درختهای تناور درختان كوچكی را كه در كنارشان می رويند، خفه می كنند پيچک های وحشی خود را مانند مار دور درختان پيچيده و آن ها را از زندگی محروم می كند. ميليون ها حشره و مورچه درختها را جويده و آن ها را تبديل به گرد وخاک می كنند.
در جهان حيوانات، تلاشی كه منجر به مرگ می شود حكم فرماست ميليون ها تَن از جانوران و پرندگان و ماهيان به دنيا می آيند تا تبديل به لقمههای چرب و لذيذی برای هم نوعان قوی تر از خود بشوند.
طبیعت آفتها به وجود می آورد و مرگ را آزاد می کند تا کارنوال خود بپا کند. بیماری جذام چهره ی سدها تَن از زنان و مردان را بی ریخت کرده و در طُعمه های خود دردهایی به وجود می آورد که بدتر از مرگ است.
📚 بُن مایه :
برگرفته از ترجمه ی تاریخ آیین زرتشت.
نوشته ی دالا.
✍ پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر
۴
@khashatra
ادامه دارد..
✅ از دیدگاه اشوزرتشت وجود شريک واقعيت پا بر جای زندگانی است. آفرينش نه تنها يک جنبه ی روشن ﺩﺍﺭد بلكه دارای يی جنبه ی تاريک نيز هست و ما بايد جنبهی تاريكش را هم در نظر بگيريم. جهان بی عیب و نقص نيست، آن آدم خوش بينی كه می گويد همه چيز جهان خوب است همان قدر در اشتباه است كه بدبينی كه با ادعای اين كه همه چيز بد است، می خواهد وجود خوبی را انكار كند اين كار درستی نيست كه بدی ها را چه واقعی باشند و چه خيالی بزرگ كنيم و از فرط غصه و حزن تحلیل رویم این درست نیست که در تاریکی شب ناله و فغان سر دهیم و توجه به روشنایی و نور نکنیم ولی اين هم درست نيست كه ادعا كنيم شر وجود ندارد. ما نمی توانيم مسئله ی جاودانی شر را با شانه بالا انداختن طرد كنيم. شر آن چنان عامل موثری در زندگی انسان هاست كه به ما اجازه نمی دهد آن را ناديده بگيريم.
۲
@khashatra