khashatra | Unsorted

Telegram-канал khashatra - وُهومَن اَمشاسِپَند

1605

به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آی‌دی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017

Subscribe to a channel

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز اورمزد و اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

یک شنبه ۳۱ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۰ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اورمزد = هرمزد ، خداوند.

✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ باز زرادشت آتشکده ای در نیشاپور و دیگر بلاد نسا بنا کرد و گشتاسب را حکم کرد که آتشی که آن را جمشید تعظیم می کرد طلب كنند، پس آن آتش را در شهر خوارزم یافتند.
پس آن آتش را از آن جا نقل کرده به شهر داراب‌گرد آوردند و آن آتشکده را بنام آذر خوا مشهور کردند و مجوسیان این آتش را از همه ی آتشکده ها بیشتر تعظیم می کنند.
هرگاه کیخسرو برای جنگ افراسیاب برآمد تعظيم آن آتش کرد و گفته اند که انوشیروان آن آتش را به کاریان آورد و بعضی از آن همان جا گذاشت و بعضی را به سوی نسا برد و در ملک روم آتشکده ای ست بر دروازه ی قسطنطنیه که شاپور بن اردشیر بنا کرده بود و کار این ها همین قسم تا زمان مهدی باشد و توران دختر انوشیروان آتشکده ای در مقام اسفينيا قريب شهر سلم بنا کرده بود و هم چنین در ملک هند و چین آتشکدها بسیار اند و مردم یونان را سه آتشکده بود اما در آن جا آتش نیست چنان چه‌ ذکر نموده شد و مجوسیان آتش را تعظیم نمی کنند مگر بدین سبب که آن جوهر پاک علوی ست و دیگر سبب تعظیم کردن آتش این ست که ابراهیم خليل عليه السلام را نسوخت. الغرض این برای آن ها قبله و وسیله و اشاره است.
۲۳
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#انارم_ایزد

انارم به چم (معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده می‌شود.
کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی می‌کنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه می‌کنند، سرانجام به سرای نور و سُرور می‌روند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آن‌هاست.
این سرا، همان خانه‌ ی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بی‌پایان است.
مسعود سعد پیرامون این ایزد می‌سراید :
«انیران ز پیران شنیدم چنان،
که مِی خورد باید به رطل گران».

زرتشتیان در این روز به سفر می روند و اهورامزدارا به شوند داده‌های نیکش برای زندگی ستایش می‌کنند،

گل «مروارید شيران» نماد انارام در دین زرتشتی است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#توبه_در_باور_مزدیسنان

واژه ی "توبه" و چگونگی آن در فرهنگ ایرانی نبوده و نداریم. موبدان در دوران ساسانی همانند آن را به پایان خرده اوستا افزودند و نامش را "پَتت" به چم پشیمانی گذاشتند.
شاید به شوه این بوده که در آن زمان دین مسیحی به ایران راه یافته و برخی از زرتشتیان به سبب ساده تر بودن پاک کردن گناهان شان که به شیوه ی "توبه" در دین ترسایی وجود داشته است. گروهی بر آن شده تا به دین مسیحی روی آورند.

بنابراین به انگیزه ی این که از دین خارج نشوند بخش "پَتت" را به خُرده اوستا افزوده اند.
در این بخش به کارهایی اشاره شده که برای مَرتو (:انسان) ناشایست بوده و هرگاه کسی کرداری به باور آن روزگار را انجام می داده که ناشایست بوده، با سرودن این بخش از اوستا، پشیمانی خود را بیان می کرده است.

در برداشتی که از بینش اشوزرتشت در گات ها وجود دارد، هر کردار ناشایستی را پادافراه است و هر کنش نیکی را که مرتو انجام دهد، پاداش نیکِ کردارش را خواهد گرفت.

در این فلسفه که بر پایه ی کنش و واکنش است هر گاه گناهی که از فرد روی دهد آن را نمی توان با پرداخت هزینه و بازگویی (:اعتراف) به پیشوای دینی، آن را جبران کرد بلکه مرتو می تواند پس از آن با انجام کارهای بسیاری که شایسته جایگاه مرتوگانی (:انسانی) است، وجدان خویش را از رنج و آزردگی رها سازد.
زیرا تنها واکنشی که هر کس در برابر کرداری ناشایست خواهد داشت. برخورداری از رنج و عذاب وجدان است.
نتیجه این که هرگاه مرتو به کاری ناشایست روی آورد و گناهی را به کردار خود افزون سازد، نیازی نیست که به چیزی و یا کسی به ویژه پیشوای دینی روی آورد و توبه کند، او باید پس از آن با اراده خویش کار نیک و شایسته  بیشتری از خود داشته باشد تا میزان شایستگی هایش در پیروی از کردار نیک افزون گردد و اندک اندک از آرامش وجدان برخوردار شود.

📚 بُن مایه :
برگرفته از درگاه زرتشت و مزدیسنان روان شاد موبد کورش نیکنام.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#مانتره_سپند_ایزد

بیست و نهمین روز ماه، مانتره‌سپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا مَنتره به چم سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است.
وی ایزد و نگاهبان آب است. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوش‌ها و چشم‌هاست.
مانتره‌سپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.

اشوزرتشت اسپنتمان در سرودهای خود گات ها را مانتره که همان سخن اندیشه‌ برانگیز است نامید.
مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است.
مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روان‌ها هم آماده است و شفا می‌بخشد قلب‌های خسته انسان در رنج را.

«مانتره» یکی از واژه‌های بنیادین گاهان ست.
این کلمه از ریشه ی من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله ی اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است.
اما روان‌ترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است.
اشوزرتشت در گات‌ها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره می‌نامد.
هم چنین در اوستا، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اَهونَ‌وَر» به نام مانتره شناخته می‌شوند.
سراینده ی مانتره نیز «مانترن» نامیده می‌شود.

# ویژگی‌های_مانتره


۱- درمان بخشی :
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.

۲- الهام گونه بودن :
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به بزرگی رسید، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) می‌داند.

۳- موسیقیایی بودن :
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن، موسیقایی بودن آن است.

۴- توانایی اهورایی مانتره :
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن ها بسیار گفته شده است.

از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گات ها و قسمت‌های اصلی اوستا بر می‌آید، مانتره جزیی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر انساتی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهره‌مند می‌شود.
و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در می‌آید و به مانتره وجودی انسان دیگری می‌رسد و آن را بر می‌انگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گات ها.
پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و می‌توان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد.
گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.

سروده‌ ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک (کتاب) بندهش :

ای دلارام روز مار‌اسپند،
دست بی‌جام لعل مِی، مپسند.
خرمی در جهانِ خرم بین،
شادمانی كن و به ناز بخند.

اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن،
که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

زن تازه در (ماراسفند) گیر،
که فرزند نیک آید و تیز ویر.

گل کرکم نماد مانتره سپند ایزد است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

📕 بیش از 30 کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!

🎓👌اگه دنبال محتوای مفید و خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 /channel/addlist/Hermxf4bBixlZmVk

⤵️ این پایین یه کانال نمونه رو بدون جوین هم می‌تونی ببینی!👀

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز زامیاد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

پنج شنبه ۲۸ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۷ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ زامیاد = زمین

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ فردوسی در مورد رفتن کیخسرو و کاوس به پرستشگاه آذرگشنسب برای راهنمایی در پیدا کردن افراسیاب گوید :
چنین گفت خسرو به کاوس شاه،
که جز کردگار از که جوییم راه.
نیا چون شنید از نبیره سخن،
یکی پند پیرانه افکند بن،
بدو گفت با هم چنین با دو اسب،
بتازیم تا خان آذر گشسب.
سر و تن بشوییم با پا و دست،
چنان‌چون بود مرد یزدان‌پرست.
بزاری، ابا کردگار جهان،
به زمزم کنیم آفرین نهان.
بباشیم در پیش آذر به پای،
مگر پاک یزدان بود رهنمای.
نشستند چون باد هر دو بر اسب،
دمان تا در خان آذر گشسب.
به رفتند با جامه‌های سپید،
پر از ترس دل یک یک پر امید.
چو آتش بدیدند، گریان شدند،
چو بر آتش تیز بریان شدند.
بر آن جایگه زار و گریان دو شاه،
پیش خداوند خورشید و ماه.
جهان آفرین را همی خواندند،
بر آن موبدان گوهر افشاندند.
چو خسرو به آب مژه رخ بشست،
بر افشاند دینار بر ژند و است.
یک هفته بر پیش یزدان بُدند،
مپندار که آتش پرستان بُدند.
که آتش بدان گاه محراب بود
پرستنده را دیده پر آب بود.
۲۰
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#آسمان_ایزد

بیست‌وهفتمین روز از هر ماه در گاه شمار مزدیسنی آسمان نامیده می‌شود.
آسمان از آفریده‌های اهورایی و ایزد نگهدارنده‌ ی سپهر.
واژه‌ ی آسمان در اوستا به صورت اَسن، اَسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است.
این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است.
آسمان نخستین آفریده‌ ی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است.
(یشت ها فروردین یشت بند ۳) و در اوستا ستوده شده است.
آفرینش دیگر پدیده‌‌ها با آسمان در پیوند است.
به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید.
و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند.
ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه می‌دانستند.
نخست ابر پایه‌ ی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بی کران که جای اورمزد است.
در برخی بُن مایه ها (منابع) برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقه‌ ی آسمان یاد شده است.
همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن” می‌باشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است.
آسمان از آفریده‌های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست.
آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه ی نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می‌شده، آسمان هم ستوده می‌شده است.

در شاهنامه آمده است :

« مه بهمن و آسمان روز بود،
که فالم بدین نامه پیروز بود».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (کتاب) بندهش :

آسمان‌روز ای چو ماه آسمان،
باده نوش و دار دل را شادمان.

جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل،
باده را بیند همی شادی جان.

هر زمان باده خور ای تازه چو گل،
تازه كن شادی به باده هر زمان.

گیاه هوم نماد آسمان ایزد است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آذر گشنسب و شاه کیخسرو.

شاه کیخسرو دژ بهمن را که اینک اردبیل نام دارد و مأوای دیوان و جادوگران بود بگرفت و آن ها را ریشه کن نمود و به قول سنت پرستش گاهی در آن جا بنا نهاد و آتش پاکی را به نام آذر کاوس در آن جا تخت نشین نمود ولی شاهنامه آنرا آذرگشنسب می خواند چنان که گوید :
وز آن پس یکی روشنی بردمید،
شد آن تیرگی سر بسر ناپدید.
جهان شد به کردار تا بنده ماه،
به نام جهان دار و از فر شاه.
برآمد یکی باد با آفرین،
هوا گشت خندان و روی زمین.
به رفتند دیوان به فرمان شاه،
در دژ پدید آمد آن جایگاه.
به دژ در شد آن شاه آزادگان،
ابا پیر گودرز گشوادگان.
یکی شهر دید اندر آن دژ فراخ،
پر از باغ و میدان و ایوان و کاخ.
در آن جا که آن روشنی بردمید،
شد آن تیرگی سر به سر نا پدید.
به فرمود خسرو بدان جایگاه،
یکی گنبدی تا بابر سیاه.
درازا و پهنای او ده کمند،
بگرد اندرش تاق های بلند.
زییرون چو نیم از تک تازی اسب،
بر آورد و بنهاد آذر گشسب.
نشستند گرد اندرش موبدان،
ستاره شناسان و هم بخردان.
در آن شارسان کرد چندان درنگ،
که آتشکده گشت با بوی و رنگ.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۸
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آتشکده ی فریدون و تور.

شاه فریدون پیش از پیکار با ضحاک در همان پرستش گاه به بندگی پروردگار پرداخت و پیروزی بر پادشاه ستم کار را آرمان نمود و پرستش گاهی به نام آذر خورداد در زمینی بنا نهاد که بعدها چون نوه ی او توس در آن پرستش گاه به بندگی یزدان مشغول شد آن آبادی به نام أو توس معروف و پس از روزگارانی همان آتشکده به بخارا منتقل گردید.
اینک بر روی خرابه های آن مسجد یا امامزاده بنا شده است.
فریدون پس از پیروزی بر آژی دهاک آتشکده ای در کنکدژ در محل سکونت اولیه ی خود بنا نمود.
و سیاوش هم در زمان خویش آتشکده ی دیگری در کنکدژ بساخت۱،
تور پور فریدون و برادر ایرج آتشکده ای در شهر بخارا تقدیس نمود.
شاه کیخسرو پس از آن که افراسیاب را در بیکار طولانی در خاک توران منهزم و متواری ساخت و به سوی ایران برگشت در همان آتشکده به پرستش و نیایش اهورا مزدا پرداخت.

------------------------------------
۱ - موقعیت کنکدژ را در مشرق به مساحت ۷۰۰ فرسنگ مربع و هوایش را معتدل و سالم می دانند اما فقير بن حسينقلی دنیلی کنگدژ هوخت و خروج فریدون را از قلعه ی دنیل از کوه های کردستان می داند.
۱۶
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز اشتاد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

سه شنبه ۲۶ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۵ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اشتاد = راستی و درستی.

✔️ روز دیدارِ ستی پیر در شهر یزد.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ در سنت زرتشتیان آمده که چون جرقه آتش از سنگ پیدا شد خار و خسک خشک اطرف روشن گشته زبانه کشید و مار بسوخت.
آن گاه آوازی به گوش رسید که ای شاه جهان این نور مظهر و سمبل ایزدی ست و قبله را سزاوار.
شاهنشاه شادمان گشت و روی به سوی آتش، یزدان را سپاس گفت و همراهان را به گرامی داشتن و پرستش سوی ساختن آن فروغ ایزدی اندرز نمود ۱.
سپس آن آتش را که اهورامزدا به او عنایت فرموده بود با جلال و شکوه تمام به شهر آورده در ساختمانی نو بنیاد جای داد و آن را آدر، ورداد یا آذر هیروتات نام نهاد و مردم را به ستایش وا داشت.
هوشنگ شاه در آن شب شادمانی نمود و آتش بزرگی برافروخت و فرمان داد
هر ساله آن شب را که دهم روز از بهمن ماه باشد جشن بگیرند و آن را سده نام نهاد و آن پنجاه روز و پنجاه شب از نوروز باشد. فردوسی گوید :
شب آمد برافروخت آتش چوکوه،
همان شاه در گرد او با گروه.
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد،
سده نام آن جشن فرخنده کرد.
زِ هوشنگ ماند این سده یادگار،
بسی باد چون او دگر شهریار.

-----------------------------------
۱ - به قول نویسنده ی انگلیسی ویلیام و اکس در چهار هزار سال پیش نمرود رسم گرامی داشتن آتش را به این معنی که مظهر خدا وندیت در بین مردم خویش مقرر فرمود و هم در اساتیر یونان آمده که در روزگاران پیش آتش در جهان نبود شیطانی به نام پارو مینیوس Parcmithius آن را از بهشت دزدیده به زمین آورد.

۲ - یک پیشرای نصارا به نام اوتیکابوس Uricayus در سده ی پنجم میلادی نوشته که آتشی که نمرود پرستش آن را امر نمود از سوراخ زمین روشن شده بود و شخصی را به نام اندیسان Andition برای خدمت و ستایش آتش مقرر کرد.
۱۴
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#ارد_ایزد

ایزدی ست که همه ی خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانواده‌ای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی می‌آورد. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش می‌کند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان می‌آموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونه‌ی «‌اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارت‌یشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، به‌نام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به‌دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
‍ در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه‌ به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونه‌ی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت‌نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گات‌ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ می‌نامند، او بِه فَر و شکوه خانه می‌افزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ارد‌ روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگون‌رخ،
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.

گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

🏛📚30 کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!

🎓👌اگه دنبال یادگیری مفید و محتواهای خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 /channel/addlist/l-AZraNi7IZhZTlk

⤵️ این پایین دو کانال نمونه رو بدون جوین هم می‌تونی ببینی!👀

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ فردوسی سترگ بر خلاف گفته ی شهرستانی کنکدژ را باره و شهری می داند که آباد شده ی فریدون می باشد نه سیاوش و در آن جا آتشکده موجود است و اوستا نبشته با آب زر در آن جا محفوظ.
مراد از واژه ی اوستا این جا بایستی کتب دینی پوریوتکیشان باشد که در اوستا از آن ستایش می شود.
افراسیاب هنگام جنگ با کیخسرو آن جا را نشیمنگاه خود ساخت.
به گفته ی فردوسی سترگ کنکدژ را بعد ها بیکند نام کرده اند چنان که گوید :
جها ن جوی پردانش افراسیاب،
به کنکدژ نشسته بخورد و بخواب.
نشست اندر آن شهر از آن کرده بود،
که کنکدژ فریدون برآورده بود.
برآورد در کنگدر آتشکده،
همه ژند و استا به زر برزده.
ورا نام کنکدر بُدی پهلوی،
اگر پهلوانی سخن بشنوی.
کنون نام کنکدژ به پیکند گشت،
زمانه پر از بند و اورنگ گشت.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۲۴
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آتشکده‌های پیش از زردشت.

شهرستانی در جلد اول ملل و نحل، مؤلفه ۲۵۱ه، در بیان آتشکده‌های زرتشتیان چنین آورده: اولین آتشکده ی افریدون در شهر توس ساخته است.
و دیگر آتشکده در شهر بخارا که آن را بردسون گویند و بهمن یک آتشکده در سحبستان ساخته و آن را کرکرا گویند و آتشکده ی دیگر در نواحی بخارا هست که آن را قباذان می خوانند و آتشکده ی دیگر به نام کویسه در میان فارس و اصفهان است که آن را کی خسرو بنا نهاده و آتشکده در شهر قومس است که آن را جریر گویند و آتشکده ای در مشرق چین بنا کرده ی سیاوش است که آن را کنکدژ گویند و آتشکده ای در ملک فارس به نام بارجان و آن را ارجان جد کشتاسب بنا کرده بود و این همه آتشکده ها پیش از زرادشت بوده اند.
۲۲
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز انارم ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

شنبه ۳۰ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۹ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ انارم = فروغ و روشنایی بی پایان.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#زندگی_پس_از_مرگ_در_باور_مزدیسنان

اشوزرتشت در سرودهای خویش گاتاها درباره ی زندگی پس از مرگ سخنی به میان نیاورده است.
او به زندگی این جهانی اهمیت بیشتری داده است، تا مرتوگان(:بشر) در پرتو اشا(:هنجار راستی) و بهره مندی از وهومن(:منش نیک) و به یاری خرد؛ به پیشرفت و سازندگی روی آورند.
جهان را آباد و جهانیان را شاد کنند، به آرامش و آسایش دست یابند.

در باور ترادادی(:سنتی) مزدیسنان، زندگی مرتو(:انسان) از دو بخش مادی و مینوی فراهم شده است.
بخش مادی تن و جان است.
تن هر مرتو ارزش فراوانی دارد و نباید آسیب ببیند به همین روی مزدیسنان آزردن تن و نخوردن خوراکی و آشامیدنی و ریاضت کشیدن‌ را شایسته نمی داند.

جان، نیرویی است که تن‌ را به حرکت و جنبش وا می دارد.
آن گاه که جان از تن جدا شود هر دو ارزشی نخواهند داشت.
پیکر بی جان هر مرتو باید چنان از دسترس بیرون رود که زیست گاه زندگان را آلوده نسازد.
به همین روی با شیوه های گوناگون تن درگذشتگان را با کمک پاک کننده های آب، خاک، هوا و آتش از زیست گاه ناپدید می کردند.
مرده پرستی نیز نداشته اند که برای پیکر درگذشته بارگاه و جایگاهی آن چنانی بسازند.‌
تا پس از مرگ از آن جا حاجت بگیرند.

بخش مینوی باور مزدیسنان روان(:روح) و فروهر است.
روان در اوستا اوروان نام دارد و همان است که با کارهای خوب خشنود خواهد شد، و با کرداری ناشایست آزرده می گردد.
هر مرتو در این‌جهان می تواند شادی روان خویش را فراهم گرداند و آن چه را بهشت نامیده اند بهره مند گردد.

چون باور مزدیسنان به جاودانی روان است، بدین روی پس از مرگ‌ نیز روان برای خود جایگاهی خواهد داشت.

فروهر که در اوستا فروشی یا فرورتی  آمده فروزه ی اهورایی در نهاد هر مرتو است که از آغاز زاده شدن در نهاد او پدیدار شده تا راهنمای مرتو برای انجام کارهای نیک باشد.
که به باور ترادادی مزدیسنان پس از درگذشت به همان فروزه اهورایی خواهد پیوست.

بدین‌ روی زندگی پس از مرگ چنان که در ادیان ابراهیمی آمده، زرتشتیان ندارند که بهشت(:جنت) با آن همه خوبی، پاداش نیکوکاران باشد و دوزخ(:جهنم) با عذاب و آسیب به گناهکاران برسد.

بهشت مزدیسنان از واژه "به" به چمارخوب آمده که بهتر و بهشت شده است. بهره ی روان نیکوکاران است.
و آن ماندن در سرای نور و سرود یاد آوری شده و دوزخ از دروج و دمانه در اوستا داریم به چمار جایگاه دروغ کاران. دروج چمار دروغ و دمانه خانه و جایگاه است.
چنین برداشت می شود سرایی تاریک با سکوت همراه باشد.

در ادبیات پهلوی دوره ی ساسانی جهان پس از مرگ در باور مزدیسنان را به ناچار با پیروی از ادیان سامی درک شدنی کرده اند. پیروان‌ مزدا کمبودی نداشته باشند.
از یک سو موبدی به نام اردای ویراف با نوشیدن می و مواد سکرآور به جهانی دیگر رفته و پس از سه شبانه روز که بیهوش بوده، گفته هایی دارد که در نسک‌ِ(:کتاب)اردای ویراف نامه آمده و همانند عذاب در جهنم ادیان دیگر است.
در نوشته هایی نیز سخن از گذر روان‌ نیکوکار از پل چینود یادآوری شده که بسیار پهن می گردد ولی روان گناهکار که از پل چینود به نازکی موی سر باید گذر کند.

گفتنی است این باورها در پیام اشو زرتشت اسپنتمان نیامده است.

📚 بُن مایه :

برگرفته از تارنمای  روان شاد موبد کورش نیکنام.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز مانتره سپند ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

آدینه ۲۹ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۸ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ مانتره سپند = سخن اندیشه برانگیز

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#زامیاد_ایزد

زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه‌ ی همه ی داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌‌ هایی است که روی آن زندگی می‌کنند.
گویند در این  روز درخت نشاندن  و تخم  کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.

روز «زامیاد» بیست‌ و‌ هشتمین روز ماه در گاه شمار زرتشتی به این ایزد نامیده می‌شود.
زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته‌ ی زمین است‌ که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است.
ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شده‌اند.
زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده‌ ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است.
ایزد زامیاد از ایزدان همکار اَمُرداد است.

در ستایش زامیاد نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه از همه‌،
نیكوكاران به داده‌های هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده‌ ی آفریده‌ ی زمین نیكو را همی مى‌ستاییم ….

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک بندهش ؛

چون روز زامیاد نیاری ز می ‌تو یاد،
زیرا كه خوش‌تر آید مِی ‌روز زامیاد.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دارو مخور.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ استاد ملک‌الشعرای بهار :

گرت خوردن دارو افتد به سر.
به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور.

گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ نو بهار و اعتکاف.

شاه لهراسب، چون تاج و تخت پادشاهی را به فرزندش گشتاسب سپرد سی سال در آتشکده ی نوبهار بلخ، به اعتکاف و عبادت پرداخت.
صاحب مجمل التواریخ و قصص گوید: «لهراسب زریر را با سپاه به حرب فرستاد و دانسته شد کار گشتاسب، زریر او را باز آورد و تاج و تخت به وی داد. و خود به نوبهار بلخ رفت به آتشگاه به یزدان‌پرستی، تا ارجاسب ترک، نبیره ی افراسیاب، سپاه آورد به بلخ و لهراسب در کازار کشته شد.»

آتشکده ی نامبرده، بزرگ ترین و گرامی‌ترین پرستش گاه ایران بود و تا زمان اردشیر بابکان، همیشه آباد و با رونق، پادشاهان در تعمیر و نگهداری آن کوشا بودند.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۲۱
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ شاه کیخسرو آتش و زیست را چنان که گفتیم تقدیس شده ی تهمورث بود از کوه پوستو به کوه اسوند منتقل و در غار وادی کاتکست که مأوای بت پرستان بود جای داد.
پس از انهدام مكان بت پرستان ساختمان باشکوهی مجهز با گنبد و تخت زرین دست زد و آتش مقدس را در آن جا تخت نشین نمود و به نام آذرگشنسب نامور ساخت.
به علاوه آن چه در بالا گفتیم پرستش گاه دیگری به نام آتشکده ی آذر برزین در شهر پارس تقدیس نمود و کتب دینی را با آب زر نوشته در آن جا بگذارد.
هنگام حمله ی افراسیاب به ایران پس از کشته شدن پیران، نامه های دینی را در آتشکده ی کنگدژ نگاهداری نمودند تا از دست برد بیگانگان در امان باشد.
شاه کیخسرو هنگام پریشانی و هجوم تفکرات در مقابل آتش فروزان به بندگی یزدان می پرداخت.
۱۹
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز آسمان ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

چهار شنبه ۲۷ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۶ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ آسمان = آسمان

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ فردوسی گوید :

وز آن جا به شهر بخارا کشید،
زِ لشکر زمین شد همه ناپدید.
بخورد و بیاسود و یک هفته بود،
دویم هفته با جامه وا به سود.
غمی شد از آن روزهای شده،
بیامد خروشان به آتشکده.
که تور فریدون بر آورده بود،
بدو اندرون کاخ ها کرده بود.
نیایش کنان پیش یزدان پاک،
بماليد رخ را بر آن تيره خاک.
بگسترد بر موبدان سیم و زر،
به آتش پراکند چندی گهر.
البیرونی می نویسد :
« زرتشتیان بخارا در روز ۲۸ ماه اول سال جشنی دارند که رامش آغام می نامند و در آن عید در آتشکده ای که نزدیک قریه رامش است جمع می شوند و در روز جشن فغکان که روز اول آن نیم سرده نام دارد و به معنای نیمه ی سال است و روز دوم آن را من عید خواره می گویند، در آتشکدها جمع می شوند و چیزی را که از آرد گاورز و روغن
و شکر پخته اند در آن جا میخورند.»
۱۷
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#اشتاد_ایزد

اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست‌ و‌ششم هر ماه در گاه شمار زرتشتی نامیده می‌شود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است.
این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانسته‌اند.

واژه‌ی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده‌ است.
ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزه‌ی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته‌ در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده‌ است.

اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه‌ و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «اَمُرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.

زرتشت بهرام پژدو می‌سراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد،
نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.

چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژه‌ای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است.
یکی از نیایش گاه‌های زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستی‌پیر در نزدیکی روستای زرتشتی‌نشین مریم‌آباد یزد به نیایش همگانی می‌پردازند.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

اسب، گاو و ستور به گشتن،
هل تا به درستی آیی (بازگردی).

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور،
به گشتن افکنی مایه گیرند و زور.

در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.

 در شاهنامه آمده است :

«همه ساله ز اشتاد و از آسمان،
تن و جانت با شادی و کامتان».


مسعود سعد سلمان گوید :

«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز کف دوستان».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

اشتاد‌ روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز كف دوستان.

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش،
زیرا كه سبز گشت همه بوستان.

 پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد :

«در این روز خداوند زمین را بیافرید».
سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.

گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آتشکده های تهمورث.

تهمورث پور هوشنگ در دوران پادشاهی خویش به پیروی از پدر بزرگوار آتشکده های بسیار بنا نمود. از آن جمله سه آتشکده درخور ذکر است که برکوه پوستتو در خورلرش ایران قرار داشت و آن آتش سپنشت و آتش وزیست و آتش برزه سوانگ می باشد اما شاه جمشید چون به سلطنت رسید آتش سپنشت را بر فراز کوه خور هورمند (متن گدمن هومند) واقع در خوارزم منتقل ساخت.
آژی دهاک هنگام چیرگی بر شاه جمشید و نشستن بر سریر ایران بکوشید تا دین و آتشکده ها را ویران نماید ولی مردم در نگهبانی آن‌ تخشا بودند و نگذاشتند آلوده گردد.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۵
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ داستان پیدایش آتش.

نخستین و قدیمی ترین آتشکده های ایران آتشکده ای ست که هوشنگ شاه نوه ی کیومرث پس از کشف آتش بنا نمود.
داستان پیدایش آتش و ساختمان آتش گاه ها دلکش و شیرین و شگفت انگیز است. فردوسی شاعر شیرین زبان توس در این مورد گوید :
یکی روز شاه جهان سوی کوه ۱،
گذر کرد با چند کس هم گروه.
پديد آمد از دور چیزی دراز،
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز.
دو چشم از بر سر چه دو چشمه خون،
ز دود دهانش جهان تیره گون.
نگه کرد، هوشنگ با هوش و سنگ،
گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ.
به زور کیانی بیازید دست،
جهان سوز مار از جهان جو بجست.
برآمد به سنگ گران سنگ خرد،
همان و همین سنگ بشکست خورد.
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ،
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ.
نشد مار کشته ولیکن ز راز،
پدید آمد آتش از آن سنگ باز.
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی،
از او روشنایی پدید آمدی.
جهان دار پیش جهان آفرین،
نیایش همی کرد و خواند آفرین.
که او را فروغی چنین هدیه داد،
همین آتش آن گاه قبله نهاد.
بگفتا فروغی ست این ایزدی،
پرستید باید اگر بخردی.

----------------------------------
۱ - ملا مظفر موقعیت این کره را در استخر فارس می داند.
۱۳
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز ارد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

دو شنبه ۲۵ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۱۴ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ ارد = توانگری و دارایی.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ بهترین روش نیایش آن ست که خویشتن را آلت خواست و فرمانروایی یزدان سازیم، اگر چنین کنیم امین ارمغان های مادی و معنوی اومی گردیم و در بکار بردن بخشش هایش، به درستی یا نادرستی در پیش گاه خداوند خویش پس از هشتن کالبد خاکی، مسول خواهیم بود.
در ایران باستان آتشکده ها، به غیر از پرستش گاه، جنبه های فعالیت دیگر
نیز داشته :
نخست ؛ دادگاهی بوده که موبد بر کرسی خویش به دادرسی مردم می پرداخته و چون ایزد مهر را نگاهبان پیمان و داد می دانند به تدریج آتشکده به در مهر نامور گردید.
دوم ؛ درمانگاهی بود که به معالجه ی جسمی و روحی مردم می رسید.
سوم ؛ آموزشگاهی بود مجوز به کتاب خانه ی جامع برای آموزش کودکان به دروس دینی و رسمی.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۲
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…
Subscribe to a channel