به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آیدی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز زامیاد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
پنج شنبه ۲۸ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۷ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ زامیاد = زمین
@khashatra
✅ فردوسی در مورد رفتن کیخسرو و کاوس به پرستشگاه آذرگشنسب برای راهنمایی در پیدا کردن افراسیاب گوید :
چنین گفت خسرو به کاوس شاه،
که جز کردگار از که جوییم راه.
نیا چون شنید از نبیره سخن،
یکی پند پیرانه افکند بن،
بدو گفت با هم چنین با دو اسب،
بتازیم تا خان آذر گشسب.
سر و تن بشوییم با پا و دست،
چنانچون بود مرد یزدانپرست.
بزاری، ابا کردگار جهان،
به زمزم کنیم آفرین نهان.
بباشیم در پیش آذر به پای،
مگر پاک یزدان بود رهنمای.
نشستند چون باد هر دو بر اسب،
دمان تا در خان آذر گشسب.
به رفتند با جامههای سپید،
پر از ترس دل یک یک پر امید.
چو آتش بدیدند، گریان شدند،
چو بر آتش تیز بریان شدند.
بر آن جایگه زار و گریان دو شاه،
پیش خداوند خورشید و ماه.
جهان آفرین را همی خواندند،
بر آن موبدان گوهر افشاندند.
چو خسرو به آب مژه رخ بشست،
بر افشاند دینار بر ژند و است.
یک هفته بر پیش یزدان بُدند،
مپندار که آتش پرستان بُدند.
که آتش بدان گاه محراب بود
پرستنده را دیده پر آب بود.
۲۰
@khashatra
#آسمان_ایزد
بیستوهفتمین روز از هر ماه در گاه شمار مزدیسنی آسمان نامیده میشود.
آسمان از آفریدههای اهورایی و ایزد نگهدارنده ی سپهر.
واژه ی آسمان در اوستا به صورت اَسن، اَسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است.
این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است.
آسمان نخستین آفریده ی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است.
(یشت ها فروردین یشت بند ۳) و در اوستا ستوده شده است.
آفرینش دیگر پدیدهها با آسمان در پیوند است.
به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید.
و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند.
ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه میدانستند.
نخست ابر پایه ی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بی کران که جای اورمزد است.
در برخی بُن مایه ها (منابع) برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقه ی آسمان یاد شده است.
همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن” میباشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است.
آسمان از آفریدههای بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست.
آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه ی نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش میشده، آسمان هم ستوده میشده است.
در شاهنامه آمده است :
« مه بهمن و آسمان روز بود،
که فالم بدین نامه پیروز بود».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک (کتاب) بندهش :
آسمانروز ای چو ماه آسمان،
باده نوش و دار دل را شادمان.
جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل،
باده را بیند همی شادی جان.
هر زمان باده خور ای تازه چو گل،
تازه كن شادی به باده هر زمان.
گیاه هوم نماد آسمان ایزد است.
@khashatra
✅ آذر گشنسب و شاه کیخسرو.
شاه کیخسرو دژ بهمن را که اینک اردبیل نام دارد و مأوای دیوان و جادوگران بود بگرفت و آن ها را ریشه کن نمود و به قول سنت پرستش گاهی در آن جا بنا نهاد و آتش پاکی را به نام آذر کاوس در آن جا تخت نشین نمود ولی شاهنامه آنرا آذرگشنسب می خواند چنان که گوید :
وز آن پس یکی روشنی بردمید،
شد آن تیرگی سر بسر ناپدید.
جهان شد به کردار تا بنده ماه،
به نام جهان دار و از فر شاه.
برآمد یکی باد با آفرین،
هوا گشت خندان و روی زمین.
به رفتند دیوان به فرمان شاه،
در دژ پدید آمد آن جایگاه.
به دژ در شد آن شاه آزادگان،
ابا پیر گودرز گشوادگان.
یکی شهر دید اندر آن دژ فراخ،
پر از باغ و میدان و ایوان و کاخ.
در آن جا که آن روشنی بردمید،
شد آن تیرگی سر به سر نا پدید.
به فرمود خسرو بدان جایگاه،
یکی گنبدی تا بابر سیاه.
درازا و پهنای او ده کمند،
بگرد اندرش تاق های بلند.
زییرون چو نیم از تک تازی اسب،
بر آورد و بنهاد آذر گشسب.
نشستند گرد اندرش موبدان،
ستاره شناسان و هم بخردان.
در آن شارسان کرد چندان درنگ،
که آتشکده گشت با بوی و رنگ.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۸
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتشکده ی فریدون و تور.
شاه فریدون پیش از پیکار با ضحاک در همان پرستش گاه به بندگی پروردگار پرداخت و پیروزی بر پادشاه ستم کار را آرمان نمود و پرستش گاهی به نام آذر خورداد در زمینی بنا نهاد که بعدها چون نوه ی او توس در آن پرستش گاه به بندگی یزدان مشغول شد آن آبادی به نام أو توس معروف و پس از روزگارانی همان آتشکده به بخارا منتقل گردید.
اینک بر روی خرابه های آن مسجد یا امامزاده بنا شده است.
فریدون پس از پیروزی بر آژی دهاک آتشکده ای در کنکدژ در محل سکونت اولیه ی خود بنا نمود.
و سیاوش هم در زمان خویش آتشکده ی دیگری در کنکدژ بساخت۱،
تور پور فریدون و برادر ایرج آتشکده ای در شهر بخارا تقدیس نمود.
شاه کیخسرو پس از آن که افراسیاب را در بیکار طولانی در خاک توران منهزم و متواری ساخت و به سوی ایران برگشت در همان آتشکده به پرستش و نیایش اهورا مزدا پرداخت.
------------------------------------
۱ - موقعیت کنکدژ را در مشرق به مساحت ۷۰۰ فرسنگ مربع و هوایش را معتدل و سالم می دانند اما فقير بن حسينقلی دنیلی کنگدژ هوخت و خروج فریدون را از قلعه ی دنیل از کوه های کردستان می داند.
۱۶
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز اشتاد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
سه شنبه ۲۶ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۵ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ اشتاد = راستی و درستی.
✔️ روز دیدارِ ستی پیر در شهر یزد.
@khashatra
✅ در سنت زرتشتیان آمده که چون جرقه آتش از سنگ پیدا شد خار و خسک خشک اطرف روشن گشته زبانه کشید و مار بسوخت.
آن گاه آوازی به گوش رسید که ای شاه جهان این نور مظهر و سمبل ایزدی ست و قبله را سزاوار.
شاهنشاه شادمان گشت و روی به سوی آتش، یزدان را سپاس گفت و همراهان را به گرامی داشتن و پرستش سوی ساختن آن فروغ ایزدی اندرز نمود ۱.
سپس آن آتش را که اهورامزدا به او عنایت فرموده بود با جلال و شکوه تمام به شهر آورده در ساختمانی نو بنیاد جای داد و آن را آدر، ورداد یا آذر هیروتات نام نهاد و مردم را به ستایش وا داشت.
هوشنگ شاه در آن شب شادمانی نمود و آتش بزرگی برافروخت و فرمان داد
هر ساله آن شب را که دهم روز از بهمن ماه باشد جشن بگیرند و آن را سده نام نهاد و آن پنجاه روز و پنجاه شب از نوروز باشد. فردوسی گوید :
شب آمد برافروخت آتش چوکوه،
همان شاه در گرد او با گروه.
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد،
سده نام آن جشن فرخنده کرد.
زِ هوشنگ ماند این سده یادگار،
بسی باد چون او دگر شهریار.
-----------------------------------
۱ - به قول نویسنده ی انگلیسی ویلیام و اکس در چهار هزار سال پیش نمرود رسم گرامی داشتن آتش را به این معنی که مظهر خدا وندیت در بین مردم خویش مقرر فرمود و هم در اساتیر یونان آمده که در روزگاران پیش آتش در جهان نبود شیطانی به نام پارو مینیوس Parcmithius آن را از بهشت دزدیده به زمین آورد.
۲ - یک پیشرای نصارا به نام اوتیکابوس Uricayus در سده ی پنجم میلادی نوشته که آتشی که نمرود پرستش آن را امر نمود از سوراخ زمین روشن شده بود و شخصی را به نام اندیسان Andition برای خدمت و ستایش آتش مقرر کرد.
۱۴
@khashatra
#ارد_ایزد
ایزدی ست که همه ی خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان میآموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونهی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گاتها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بِه فَر و شکوه خانه میافزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ارد روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگونرخ،
خیز و پیشآر بادهی گلگون.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.
گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.
@khashatra
🏛📚30 کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!
🎓👌اگه دنبال یادگیری مفید و محتواهای خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 /channel/addlist/l-AZraNi7IZhZTlk
⤵️ این پایین دو کانال نمونه رو بدون جوین هم میتونی ببینی!👀
✅ آتش درخشان که در طی سده ها و یا سالیان دراز در مجمرهای آتشکده فروزان بوده و هزاران تن از، دین داران، دردمندان، پارسایان، دل دادگان و نیایش کنندگان، امواج اخلاص، عشق، محبت، ایمان و دل پاک خود را به آن نیاز می نمایند، آن را مملو از فروغ تابناک مهر درخشان می سازند و پرتو آن به نسبت ایمان و اخلاص بر دل ستایندگان می تابد و انوار تسلی و امیدواری، کانون دل آن ها را روشن می گرداند.
پرستش گاه را می توان بانک یزدانی نامید که نیایش کنندگان، دین داران و دل دادگان ارمغان مهر و ایمان ویژه ی خود را در آن جا به ودیعه می سپارند و غم دیدگان و دردمندان که به آن نیازمند و بدان جا روی نیاز به خاک می مالند، از آن ودیعه یزدانی بهره مند می گردند و دل داری و آرامش می یابند.
ایزدان و خوبان که در جای های پاک و پرستشوگاه ها مقام دارند و به دیده می آیند، از نیازهای بی ریا که در آن جای های مقدس پیشکش می گردد، شادمان می گردند و به بندگی بندگان بی ریا دعای خیر می نمایند و برکت می دهند.
بهترین پیشکش و نیاز در پرستش گاه ترک خوی های زشت خویش و پیمان بندگی و ایستادگی در راه خداوندی ست، آن گاه کالبد خاکی انسانی مجرای پخش انوار فیض یزدانی می گردد.
ستایش و نیایش در پیش گاه آتش جنبه ی معنوی دیگر نیر دارد.
كالبد اسانی محل نزول پرتو انوار رحمانی است.
لذا آتشكده ظاهری بیرونی، یاد آور معبد معنوی اندرونی است.
چنان که آتش و چوب های خوش بو فروزان نگاه داشته می شود، آتش اندرونی کالبد نیز به درخشانی نیازمند و بایستی با هدیه های خوش بوی اندیشه و گفتار و کردار نیک همواره فروزان نگاه داشت.
هنگام پرستش، بندگی خود را با درخواست های مادی نباید توام ساخت و از اهودا مزدا انجام امری را توقع نمود، زیرا خداوند مهربان، دانای بی همتاست و آگاه به آن چه بهترین است برای ما.
۱۱
@khashatra
#چهار_آخشیج_در_فرهنگ_باستانی_ایران
در فرهنگِ باستانی ایران و ادبیات اوستایی، به چهارآخشیج (:آب، باد، خاک، آتش) اشاره شده که همه باید پاک نگه داشته شوند و آلوده نگردند.
آن ها از گوهر های سازنده هستی بوده و در باورترادادی(:سنتی)، گاهی به آن ها خوراک نیز داده می شده است.
چوب خوش بو را پیوسته به آتش می افزودند و به آتش خوراک می دادند تا فروزان و پایدار بماند.
این کار را در آتشکده ها هم چنان انجام می دهند. تا یادگار چند هزار ساله ی نیاکان را ارج گذاشته باشند.
در جشن آبان گان با سرود اوستایی «آبزور» و افزودن چکه هایی از شیرِ آغشته به برگ های خشکِ آویشن و گل برگ گل سرخ به آب، خوراک می دهند تا هم چنان در رودخانه، چشمه و جویبار بالنده بماند.
بسترِ خاک را بذر ونهال می بخشیدند تا سرسبزی وشادابی به ارمغان آورد.
به همین روی کشاورزی کردن و سرسبز داشتن زمین از پیشه های پسندیده در ایران باستان و نزد زرتشتیان بوده است.
با روشن کردن عود و گذاشتن اسپند و کًندر برآتش، گلاب افشانی در آیین ها، هوا را نیز خوراک می دادند تا برای همگان خوش بو گردد.
در فرهنگ باستانی ایران، هرچهار آخشیج پاک کننده نیز بوده است به همین روی از جایگاه سپند و ارزشمندی برخوردار شده اند.
آتشکده ها که مکان نگهداری آتش بوده را درجایی بنا می کردند. که آب چشمه یا چاه، رودخانه و دریا نیز نزدیکآن جا باشد، چون خاک و هوا درهمه جا یافت می شده تا هرگاه آنان برای نیایش به آتشکده ها می رفتند. چهار آخشیج درکنار هم ارج گذاشته شوند.
چون این چهار آخشیج (:عنصر) پاک کننده ی زیستگاه و جای جای زندگی نیز بودند، برای از بین بردن آلودگی ها از هر یک به گونه ای و در جای خود بهره می گرفتند.
به شَوندِ (:دلیل) این که جسدِ درگذشتگان، جای زیستن را آلوده نسازد، آن را به بیرون از شهر و روستا و مکان زندگی خویش می بردند و با یکی از همین پاک کننده ها زیستگاه را پاک و گندزدایی می کردند.
بدین روی چنان چه کسی بر روی کشتی و دریا از جهان در می گذشت، به ناچار او را به آب می سپردند.
بیشتر مَرتوها(:مردم)، جسد را به خاک سپرده اند چون مزارهای باستانی هم چنان درجای جای ایران به یادگار مانده است.
در جاهایی که پوشیده از برف بوده و روشِ خاک سپاری دشوار و امکان پذیر نبوده، جسدِ درگذشتگان را دربالای بلندی ها، وجایگاهی به نام دَخمه می بردند.
تا کرکس ها از آناستفاده کنند و خوراک داشته باشند.
در بین هندوها که زمانی همراه با آریایی های ایرانی بوده اند هم چنان از آتش برای از بین بُردن جسدِ درگذشتگان بهره می گیرند.
به این ترتیب ؛ آب و آتش، هوا، خاک و نورخورشید زیستگاه را گند زدایی و پاک می کرده است.
این ها هیچ کدام ناشایست نبوده و گاهی به جای خود انجام می شده است.
ولی آب روان را آلوده کردن، آب را بیهوده به هدر دادن، خاک سرسبز و جنگل ها را از بین بردن، هوا را با دود و بوی بد ناخوش کردن، پلیدی در آتش ریختن، همه از کردارهای ناشایست آن روزگار بوده که اکنون نیز ناپسند است.
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای ؛ روان شاد موبد کورش نیکنام.
✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دین از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
یک شنبه ۲۴ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۳ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دین = دئِنا ، وژدان ، نگرش درونی.
@khashatra
✅ مادام بلاواتسكی بنیاد گذار گروه تئوسوفی در جلد اول کتاب خویش سیکرت داکترین در مورد آتش چنین می نویسد « پرستش اولیه ی بشر در برابر خورشید و آتش فلسفه ی بسیار ژرفی دارد.
دانشمندان طبیعی و فیزیک از ترکیبات کلیه ی مواد جهانی آگاه می باشند مگر آتش را که هنوز نتوانسته اند به تجزیه و تحلیل آن توفیق و از ماهیت آن خبر به دست آورند.
اگر از آن ها بپرسیم آتش چیست مؤقرانه جواب می دهند عکس العمل احتراق است و عبارت از نور ، گرمی و حرکت می باشد و به هم پیوستگی نیروهای فیزیکی و شیمی است.
آلهیون نیز در متمم این گونه توصیف علمی به طور فلسفی تعریف می کنند که آن آلت و اسباب سزاست سرای مردمان غیر تائب در عالم دیگر یا جهان روان ، در این صورت مادیت آتش به حال خود باقی ست و با حالت روانی بی نسبت لهذا تعريف آن ها نیز ناقص می باشد.
پروفسور باین Bain در کتاب منطق خویش پس از شرح مفصلی می گوید روشن کردن آتش با یک شعله اشکال بزرگ علمی است و به ندرت کسی به این فکر می افتد.
۸
@khashatra
✅ آتش و آتشكده.
آتش که آن را آدر آذر و آتر نیز گویند، در آیین مزدیسنا مقام مهم و ارزش فراوانی دارد.
آتش با جهان هستی پیوسته و در هر ذره و اتم موجود است.
دل هر ذره را که بشکافی،
آفتابیش در درون یابی.
هر چیز که گرمی از آن بیرون رفت، جان ندارد و مرده است.
انرژی، کار، کوشش، فعالیت، غیرت و مانند آن، همه از گرمی و حرارت است و حرارت نیز از آتش میآید.هتا عشق و آتش را نیز ذکر میکنند.
«چنان چه آتش عشق است، کاندر نی فتاد» آن که زیاد کار میکند و فعال است، میگویند پرحرارت است و آن که تنبل و پیکاره و بیغیرت است، میگویند سرد و خمود است. گفتار مؤثر را گفتار آتشین میگویند.
کلیه ی آراستگی زندگی انسانی وابسته به آتش است. در تاریکی شب با روشنایی آن بهصورت چراغ کار میکنیم، با حرارت آن خوراک میپزیم، با حرارت آن خود را در سرما گرم میکنیم، با حرارت آن در گرما سردخانه درست میکنیم، با حرارت آن ماشین را به حرکت در میآوریم، بر زمین طی مسافت مینماییم، در آسمان پرواز میکنیم و بر روی اقیانوس روان میشویم.
از آتش بهصورت برق استفاده میشود. آتش ناپاکیها را میسوزاند و پاک میکند و بویهای خوش را که در اندرون برخی چیزها تعبیه شده، بیرون میآورد و در هوا پخش میکند.
دل و دماغ و جان و روان ما را خرم میسازد.
آتشبازیها شادمانی میآورد و نگریستن به زبانههای درخشان آتش، روح انسانی را بهاهتزاز در میآورد.
۶
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دی به دین از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
شنبه ۲۳ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۲ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به دین = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
✅ نو بهار و اعتکاف.
شاه لهراسب، چون تاج و تخت پادشاهی را به فرزندش گشتاسب سپرد سی سال در آتشکده ی نوبهار بلخ، به اعتکاف و عبادت پرداخت.
صاحب مجمل التواریخ و قصص گوید: «لهراسب زریر را با سپاه به حرب فرستاد و دانسته شد کار گشتاسب، زریر او را باز آورد و تاج و تخت به وی داد. و خود به نوبهار بلخ رفت به آتشگاه به یزدانپرستی، تا ارجاسب ترک، نبیره ی افراسیاب، سپاه آورد به بلخ و لهراسب در کازار کشته شد.»
آتشکده ی نامبرده، بزرگ ترین و گرامیترین پرستش گاه ایران بود و تا زمان اردشیر بابکان، همیشه آباد و با رونق، پادشاهان در تعمیر و نگهداری آن کوشا بودند.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۲۱
@khashatra
ادامه دارد....
✅ شاه کیخسرو آتش و زیست را چنان که گفتیم تقدیس شده ی تهمورث بود از کوه پوستو به کوه اسوند منتقل و در غار وادی کاتکست که مأوای بت پرستان بود جای داد.
پس از انهدام مكان بت پرستان ساختمان باشکوهی مجهز با گنبد و تخت زرین دست زد و آتش مقدس را در آن جا تخت نشین نمود و به نام آذرگشنسب نامور ساخت.
به علاوه آن چه در بالا گفتیم پرستش گاه دیگری به نام آتشکده ی آذر برزین در شهر پارس تقدیس نمود و کتب دینی را با آب زر نوشته در آن جا بگذارد.
هنگام حمله ی افراسیاب به ایران پس از کشته شدن پیران، نامه های دینی را در آتشکده ی کنگدژ نگاهداری نمودند تا از دست برد بیگانگان در امان باشد.
شاه کیخسرو هنگام پریشانی و هجوم تفکرات در مقابل آتش فروزان به بندگی یزدان می پرداخت.
۱۹
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز آسمان ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
چهار شنبه ۲۷ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۶ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ آسمان = آسمان
@khashatra
✅ فردوسی گوید :
وز آن جا به شهر بخارا کشید،
زِ لشکر زمین شد همه ناپدید.
بخورد و بیاسود و یک هفته بود،
دویم هفته با جامه وا به سود.
غمی شد از آن روزهای شده،
بیامد خروشان به آتشکده.
که تور فریدون بر آورده بود،
بدو اندرون کاخ ها کرده بود.
نیایش کنان پیش یزدان پاک،
بماليد رخ را بر آن تيره خاک.
بگسترد بر موبدان سیم و زر،
به آتش پراکند چندی گهر.
البیرونی می نویسد :
« زرتشتیان بخارا در روز ۲۸ ماه اول سال جشنی دارند که رامش آغام می نامند و در آن عید در آتشکده ای که نزدیک قریه رامش است جمع می شوند و در روز جشن فغکان که روز اول آن نیم سرده نام دارد و به معنای نیمه ی سال است و روز دوم آن را من عید خواره می گویند، در آتشکدها جمع می شوند و چیزی را که از آرد گاورز و روغن
و شکر پخته اند در آن جا میخورند.»
۱۷
@khashatra
#اشتاد_ایزد
اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست وششم هر ماه در گاه شمار زرتشتی نامیده میشود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است.
این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانستهاند.
واژهی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده است.
ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزهی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده است.
اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «اَمُرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.
زرتشت بهرام پژدو میسراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد،
نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.
چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژهای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است.
یکی از نیایش گاههای زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستیپیر در نزدیکی روستای زرتشتینشین مریمآباد یزد به نیایش همگانی میپردازند.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
اسب، گاو و ستور به گشتن،
هل تا به درستی آیی (بازگردی).
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور،
به گشتن افکنی مایه گیرند و زور.
در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.
در شاهنامه آمده است :
«همه ساله ز اشتاد و از آسمان،
تن و جانت با شادی و کامتان».
مسعود سعد سلمان گوید :
«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز کف دوستان».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز كف دوستان.
در بوستان نشین و می لعل نوش،
زیرا كه سبز گشت همه بوستان.
پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد :
«در این روز خداوند زمین را بیافرید».
سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.
گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.
@khashatra
✅ آتشکده های تهمورث.
تهمورث پور هوشنگ در دوران پادشاهی خویش به پیروی از پدر بزرگوار آتشکده های بسیار بنا نمود. از آن جمله سه آتشکده درخور ذکر است که برکوه پوستتو در خورلرش ایران قرار داشت و آن آتش سپنشت و آتش وزیست و آتش برزه سوانگ می باشد اما شاه جمشید چون به سلطنت رسید آتش سپنشت را بر فراز کوه خور هورمند (متن گدمن هومند) واقع در خوارزم منتقل ساخت.
آژی دهاک هنگام چیرگی بر شاه جمشید و نشستن بر سریر ایران بکوشید تا دین و آتشکده ها را ویران نماید ولی مردم در نگهبانی آن تخشا بودند و نگذاشتند آلوده گردد.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۵
@khashatra
ادامه دارد....
✅ داستان پیدایش آتش.
نخستین و قدیمی ترین آتشکده های ایران آتشکده ای ست که هوشنگ شاه نوه ی کیومرث پس از کشف آتش بنا نمود.
داستان پیدایش آتش و ساختمان آتش گاه ها دلکش و شیرین و شگفت انگیز است. فردوسی شاعر شیرین زبان توس در این مورد گوید :
یکی روز شاه جهان سوی کوه ۱،
گذر کرد با چند کس هم گروه.
پديد آمد از دور چیزی دراز،
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز.
دو چشم از بر سر چه دو چشمه خون،
ز دود دهانش جهان تیره گون.
نگه کرد، هوشنگ با هوش و سنگ،
گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ.
به زور کیانی بیازید دست،
جهان سوز مار از جهان جو بجست.
برآمد به سنگ گران سنگ خرد،
همان و همین سنگ بشکست خورد.
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ،
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ.
نشد مار کشته ولیکن ز راز،
پدید آمد آتش از آن سنگ باز.
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی،
از او روشنایی پدید آمدی.
جهان دار پیش جهان آفرین،
نیایش همی کرد و خواند آفرین.
که او را فروغی چنین هدیه داد،
همین آتش آن گاه قبله نهاد.
بگفتا فروغی ست این ایزدی،
پرستید باید اگر بخردی.
----------------------------------
۱ - ملا مظفر موقعیت این کره را در استخر فارس می داند.
۱۳
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز ارد ایزد از فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
دو شنبه ۲۵ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۴ آپریل سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ ارد = توانگری و دارایی.
@khashatra
✅ بهترین روش نیایش آن ست که خویشتن را آلت خواست و فرمانروایی یزدان سازیم، اگر چنین کنیم امین ارمغان های مادی و معنوی اومی گردیم و در بکار بردن بخشش هایش، به درستی یا نادرستی در پیش گاه خداوند خویش پس از هشتن کالبد خاکی، مسول خواهیم بود.
در ایران باستان آتشکده ها، به غیر از پرستش گاه، جنبه های فعالیت دیگر
نیز داشته :
نخست ؛ دادگاهی بوده که موبد بر کرسی خویش به دادرسی مردم می پرداخته و چون ایزد مهر را نگاهبان پیمان و داد می دانند به تدریج آتشکده به در مهر نامور گردید.
دوم ؛ درمانگاهی بود که به معالجه ی جسمی و روحی مردم می رسید.
سوم ؛ آموزشگاهی بود مجوز به کتاب خانه ی جامع برای آموزش کودکان به دروس دینی و رسمی.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۱۲
@khashatra
ادامه دارد....
✅ دستور دانشمند پارسی خورشید دابو می نویسد : «انسان به پرستش گاهی نیازمند است که به خود او منحصر باشد و بتواند در خلوت، در کارگاه آفرینش خداوندی و شگفتی های آن به تفکر پرداخته و برای تمرکز حواس نشان یا سمبلی در آن جا برقرار سازد.
پارسیان برای این منظور آتش مقدس را در پرستش گاه های خویش تخت نشین می نمایند.
چه در کتب دینی آمده که آن مظهر و نمونه ی نور، پرتاب و فروغ بی کران جهان مینوی است.
آتش عنصر ی ست که همه چیز را در آغوش دارد.
نیروی اتم، حرارت زندگی، جوش و خروش احساسات، جلوه های دید و بینش، نیروی مخرب و پرورنده ی اراده و تصمیم، سیمای گوناگون آن است که در مراحل و حالات مختلف زندگانی انسانی به ظهور می رسد.
آتش نه تنها كثافات مادی را تصفیه می نماید، بلکه روح را نیز در جهان زیرین لطیف ساخته و شایسته ی دیدار پدر آسمانی در جهان زیرین می سازد.
چون فروغ موثر و هاله ی مغناطیسی به خصوص، که به دور محراب و مجمر پر پرستش گاه موجود است و به اطراف پخش می شود، با به جا آوردن مراسم ديني، منبع آن با چنین خره و فروغ مینوی سرشار می شود و دل دین داران و مشتاقان با وارد شدن به آن جا با برخورد با امواجش، سبک و شاد و خرم می گردد.
۱۰
@khashatra
#دین_ایزد
«دین» واژهای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.
دین، نام روز بیست و چهارم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.
پورریحان بیرونی در فهرست نامهای روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژهی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.
نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مىباشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.
در سانسکریت و گات ها و دیگر بخشهای اوستا بارها واژهِ ی «دئنا» آمده كه هشت بار مىشود.
دین در گات ها به چمهای گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.
فردوسی پیرامون این ایزد میسراید :
همه مردمی باید آیین تو،
همه رادی و راستی دین تو.
مسعود سعد پیرامون آن میسراید :
دینروز ای روی تو آکفت دین،
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.
گل سد برگ نماد دین ایزد است.
@khashatra
✅ «اما دانشمندان اسرار در تعریف آتش چه می گویند؟ به نظر آن ها آتش انعکاس کامل و خالصی است از یک فروغ پرتاب در آسمان و بر زمین و آن هستی و نیستی است یا به عبارت دیگر زندگی و مرگ.
آن آغاز و پایان کلیه ی آفرینش گیتی است. آن گوهر ایزدی است.
بنابراین پارسیان که آن ها را آتش پرست می خوانند و هتا بومیان وحشی و آواره ی آمريكا كه خود را فرزندان آتش می دانند نسبت به دانش های علمای طبیعی و مباحثات فیزیکی آن ها نظریه ی علمی بهتری را در دین خود و حقیقتی را در اوهام خود شان می دهند.
نصارا می گویند خدا آتش زنده است و یا آن که زبانه های آتش می باشد.
موسی خدا را به شکل بوته های سوزان دید، پس آن ها را هم باید آتش پرست خطاب کرد گروه اسرار آمیز راسيکروشین Rosicrucian از همه بهتر و درست تر آتش را تعریف کرده اند.
می گویند یک چراغ کوچک فتیله ای به دست آور ولی نگذار روغنش تمام شود.
آن گاه می توانی که از شعله ی سوزان این چراغ، کوچک هر قدر چراغ و شمع و آتش بخواهی در جهان روشن کنی بدون آن که از شعله آن بکاهد.
اين ست تعريف ذات خداوندی که تا ابد بوده و هست و گوهری ست تغییر ناپذیر.»
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۹
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتش در میان همه ی مردم جهان گرامی ست و هر گروهی به گونه ی ویژه ای آن را می ستاید و در خدمت آن قیام می نماید.
برخی شمع روشن می نمایند و جمعی بوی خوش بر آتش می نهند.
هتا خدای موسی در تورات سفر خروج به شكل آتش تجلی می نماید و قرآن خدا را در سوره ی نور به عنوان نور آسمان و زمین تعریف می کند و عیسی مردم را به روح القدس و آتش تعميد مي دهد.
(متی باب ۳ فقره ۱۱) و خدا را نور محض می داند (رساله ی اول ژان باب اول).
در آیين مزدیسنا آذر با اهورامزدا بستگی دارد و آن را به عنوان پسر اهورامزدا یاد می کند چون خدا نور است پس انوار مادی و جهانی نمونه و مظهر نور حقیقی است و پرستش سویی را سزاوار.
این ست که ایرانیان باستان نور و آتش را قبله ی خود قرار داده و در برابر آن نیایش اهورا مزدا را به جا می آوردند و زرتشتیان هم از آن پیروی می کنند.
بنا بر آن چه ذکر شد قبله ای که از نور باشد درخشان است و قبله ای که غیر از نور باشد تاریک.
ما باید فرق خود را به فرق دان بساییم که نیاکان با هوش ما در روزگاران کهن به این اصل مهم مینوی پی برده و آتشکده ها را پرستش گاه خویش قرار داده اند.
هر کس که ایرانیان کهن را آتش پرست بنامد یا از نادانی است و یا از تعصب و رشک.
خدا مكان و منزل ندارد و همه جا حاضر است تعیین خانه و جهت مخصوصی برای او از کوتاه نظری ست.
۷
@khashatra
#دی_به_دین
این روز كه هم چون، دی به آذر و دیبه مهر به معنای دادار یا آفریدگار ست یكی دیگر از تعطیلیهای هر ماه بهشمار میآمده است.
در ایران باستان استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.
بیستوسومین روز در گاه شماری دینی زرتشتی دیبه دین نامیده شده است.
دی به چم آفریننده و آفریدگار است. در گاهشماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده میشود سه روز دیگر به نام اهورامزدا ست که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن، نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا گردد "دیبه آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیدهاند.
دی یکی از نامهای اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده است.
روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته میشود.
گل شنبلید نماد دی به دین است.
@khashatra
#ایرانیان_پاک_سرشت_ترین_مردمانند
من به عنوان یک ایرانی هنگامی که در باب گذشته ی ایران تأمل می کنم، از این که ایرانی ها دنیا را به نام دین یا به نام آزادی به آتش و خون نکشیده اند، از این که مردم سرزمین های چیره شده را قتل عام نکرده اند و دشمنان خود را گروه گروه به اسارت نبرده اند، از این که در روزگار قدیم یونانی های مطرود را پناه داده اند ؛
ارامنه را در داخل خانه ی خویش پذیرفته اند، جهودان را از اسارت بابل نجات داده اند، از این که در سده های گذشته جنگ صلیبی بر ضد دنیا راه نینداخته اند و محکمه ی تفتیش عقاید درست نکرده اند، از این که با گیوتین سر مخالفان را درو نکرده اند.
از این که جنگ گلادیاتورها و بازی های خونین با گاو خشم آگین را وسیله ی تفریح نشمرده اند، از این که سرخ پوست ها را ریشه کن نکرده اند و بوئرها را به مرز نابودی نکشانیده اند.
از این که برای آزار مخالفان ماشین های شیطانی شکنجه اختراع نکرده اند و اگر هم برخی کیفرهای هولناک در بین مجازات ها و... بوده،
آن را همواره به چشم یک پدیده ی اهریمنی نگریسته اند،
و از این که روی هم رفته ایرانی ها به اندازه ی سایر اقوام کهنسال دنیا، نقطه ضعف اخلاقی نشان نداده اند، احساس آرامش و غرور و افتخار می کنم.
◀️ با افتخار به ایرانی بودن خویش نشر دهید تا همگان بدانند ایرانیان نجیب زاده و پاک سرشت بوده، هستند و خواهند بود.
📚 بُن مایه ؛
دو قرن سکوت دکتر زرین کوب
@khashatra