به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آیدی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017
#زادروز_اشوزرتشت_خجسته_باد
فرارسیدن کهن نوروز باستانی و زادروز یگانه آموزگار ایرانی اشوزرتشت اسپنتمان را به همه ی ایرانیان ایران دوست و هم کیشان گرامی درسراسر جهان شادباش گفته :
تندرستی، شادکامی و دیرزیوی یکایک پیروان راه راستی را آرزومندیم.
@khashatra
نوروزتان پیروز، هم میهنان گرامی
آهنگ نوروز زنده یاد جاویدنام استاد حسن زیرک
@khashatra
#امروز
نوروز بزرگ
به روز، پیروز و فرخ روز خورداد امشاسپند و فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
چهار شنبه ۶ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۶ مارس سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ خورداد = هئوتات، رسایی و کمال.
✔️ زاد روز و به پیامبری رسیدن اشوزرتشت همایون باد.
@khashatra
#هندوستان_ایران
کرمانشاه هندوستان ایران،
کرمانشاه شهری که :
مسجد جامع شیعیان ،
مسجد جامع تسنن ،
جم خانه یارسان ،
کلیسای حضرت مریم مسیح ،
کنیسه ی اتحاد یهودیان ،
را همه با هم و در کنار هم در یک شهر دارد.
@khashatra
#رازوری_در_بینش_زرتشت
شناخت خداوند، پرورش و پویایی ویژگی های نیک اخلاقی و پذیرش اهورامزدا (:دانش و آگاهی) برترین آماج (:هدف) سفارش شده اَشوزرتشت در زندگی مرتو (:انسان) است.
اشوزرتشت پیام آور بزرگ ایرانی باور دارد كه اگر مرتو رفتار خود را به شش فروزه ی كه از خداوند (:دانایی) سرچشمه گرفته هماهنگ سازد، گذری به هفتمین گام رازوری (:عرفان) نیز خواهد داشت و به جایی خواهد رسید كه سعدی نیز به آن اشاره کرده است :
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
✅ نخستین گام : در راه نزدیک شدن به اهورا، "وَهومن" یا منش نیک است، این واژه درزبان پارسی به بهمن تبدیل شده است. نیک اندیشی یكی از فروزه های ذاتی خداوند است كه مرتو نیز بایستی در نخستین گام آن را در خود پرورش دهد.
✅ گام دوم : گزینش "اَشَه وَهیشْتَه" یا بهترین اشویی است كه در زبان پارسی به اردی بهشت تبدیل شده است. اشویی در ذات خداوند، هنجار راستی و توانایی نظم بخشیدن است، این فروزه در مرتو نیز كوششی برای هماهنگی در رفتار بر پایه ی اشویی، به چم پیوستن به راستی است.
✅ گام سوم : خْشَترَه وَئیریَه ؛ كه در گویش پارسی به شهریور تبدیل شده است توانایی مینوی و پادشاهی بر خویشتن است. توانایی گذشت و مهربانی، توانایی هماهنگی رفتار ناهنجار، توانایی پایداری از حق و مبارزه با دروغ، توانایی رسیدن به آزادی و آزاد منشی و ....
✅ گام چهارم : فروزه ی «مهرورزی» است كه در گات ها به گونه ی "سپنتَه آرَمئی تی" بیان شده و در فارسی به سپندارمذ یا اسفند تبدیل شده است.
در بینش اشوزرتشت رابطه ی بین مرتو و اهورامزدا بر پایه ی دوستی و مهربانی است نه از روی ترس و بیداد، بنابراین مرتو باید فروزه ی «مهرورزی» را در خود افزایش دهد، خویشتن داری، گذشت، فروتنی، مهربانی، بخشندگی و دهشمندی از پرتوهای این فروزه هستند.
✅ گام پنجم : به ریخت "هَه اوروَتات" و در"گویش پارسی به گونه ی خورداد بیان شده در این گام رسایی و كمال در مرتو پدیدار خواهد شد و او را به آرامی به مرتوی آرمانی نزدیک خواهد كرد.
✅ گام ششم : در بینش اشوزرتشت رسایی و جاودانگی بهم پیوسته بوده اگر مرتو به رسایی برسد خود به خود به «بی مرگی» نیز خواهد رسید. اَمِرَه تات كه در پارسی به ریخت اَمُرداد در آمده و جاودانگی است، بی گمان این فروزه از ویژگی ذاتی خداوند است ولی مرتو نیز بر پایه ی هنجاری كه در آفرینش او پیش بینی شده به گونه ای دیگر و به گونه نسبی جاودانه خواهد شد.
✅ گام هفتم : در راه رازوری و شناخت اهورا، "سرَئوشَه" است این واژه در پارسی به گونه «سروش» بیان شده، نور حقیقت و ندای اهورایی است كه چون فروغی" نهاد مرتو و دیده ی دل رازور "عارف" را روشن خواهد كرد و به "سپنتامن" خواهد رسید.
بنابراین در كنار كار و كوشش، گام های رازوری نیز در مرتو نیز سپری می شود، فروزه هایی چون پاكی و راستی، توانایی سازنده و مهرورزی پویا خواهد شد تا رسایی و پایندگی در نهاد او فزونی یابد.
📚 بُن مایه :
نسک آیین اختیار
نگارش : روان شاد
موبد کورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
سه شنبه ۵ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۵ مارس سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند.
✔️ جشن نوروز خجسته باد.
@khashatra
✅ خداداد خنجری می نویسد :
«در دوره ی فرمان روایی ساسانیان بر ایران، به شوه ی ( = دلیل ) اهمیتی که دین زرتشتی برای محیط زیست و نگهداری آن از آلودگی و تخریب، قایل بود، برخی از عوامل مهم و مؤثر در زندگی انسان را، به نحوی به یکی از امشاسپندان وابسته کردند تا ارزش و اهمیت آن ها را در باور مردم بپرورند و افزایش دهند ؛ و از این طریق، قوانین مربوط به نگهداری محیط زیست در جامعه را، کارآیی بیشتری بخشند.
این پیوند معنوی انسان با زاستار ( = طبیعت ) به گونه زیر انجام گرفت :
◀️ ۱ - نگهداری و پرورش جانوران سودمند، از نیک اندیشی است.
پس جانوران سودرسان به امشاسپندان بهمن (فروزه نیک اندیشی) بستگی و پیوند دارند.
◀️ ۲ - نگهداری آتش و پرهیز از آلوده آن که سالم ماندن هوا به آن بستگی دارد پیروی از راستی است.
پس آتش با امشاسپند اَردی بهشت ( = فروزه ی راستی) رابطه ی نزدیک دارد.
◀️ ۳ - نقش فلزات در پیشبرد زندگی انسان و صنعت و تمدن بر کسی پوشیده نیست.
از سویی استخراج فلزات و کاربری درست و نگهداری آن ها از استهلاک و تخریب، نشان توانایی فکری انسان و آگاهی و دانش بالای اوست.
از سوی دیگر، فلز الگوی توانایی، مقاومت، بردباری و استواری است.
از این رو، فلز با امشاسپند شهریور ( = فروزه ی توانایی) پیوندی ناگسستنی دارد.
◀️ ۴ - تأثیر نگهداری خاک و نیالودن آن، در تداوم زندگی انسان بر روی کره ی زمین تردید ناپذیر است.
هم چنین زمین ( = خاک) همه ی دارایی خود را با دست و دل بازی و با فروتنی و مهربانی، در اختیار انسان و سایر موجودات زنده قرار می دهد.
از این جهت زمین الگوی فروتنی، از خود گذشتگی و مهرورزی است.
پس زمین با امشاسپند سِپَندارمَذ ( = فروزه مهرورزی) ارتباط ویژه ای دارد.
◀️ ۵ - نگهداری آب، پرهیز از آلودن و استفاده درست از آن، نشان رسایی اندیشه و خرد و ژرفای دانش و بینش انسان است.
بنابراین آب با امشاسپند خورداد ( = فروزه ی رسایی) پیوند نزدیک دارد.
◀️ ۶ - وجود گیاه بر روی زمین، به طور مستقیم یا غیر مستقیم موجب ادامه ی زندگی انسان و مانع مرگ و نابودی او می شود.
بنابراین، مرگِ گیاه برابر است با مرگ انسان، و نگهداری گیاهان و جلوگیری از نابودی آنان، بی مرگی نسل انسان را بر روی زمین به دنبال دارد.
از این رو گیاه، با امشاسپند اَمُرداد ( = فروزه ی بی مرگی) بستگی منطقی دارد.
۶
@khashatra
#گام_دوم عرفانی در اوستا به صورت «اَشَه وَهیشتَه» است به چَم (بهترین اشویی و راستی) می باشد.
این واژه در گویش پارسی، اَردی بهشت شده است.
گزینش بهترین راستی سفارش زرتشت است، زیرا انسان در هنجار هستی به جایگاه شایسته ی خود دست خواهد یافت.
سرود کوتاه و سپندی از اوستا به نام اَشِم وُهو بازگو کننده ی پیوستن به بهترین اشویی است.
این امشاسپند در نقش مادی خود پاسدار فروغ و روشنایی است.
مِجمر آتش و چراغ روشن بر سفره ی مراسم آیینی، نماد اردی بهشت امشاسپند است.
#گام_سوم در اوستا، «,خْشَتَره وَئیریَه» است که به چَم پادشاهی بر خویشتن می باشد و در گویش پارسی به شهریور تبدیل شده است.
در فرهنگی ترادادی زرتشتیان، شهریور در نقش مادی خود از فلزات پاسداری می کند. بنابراین بر سفره مراسم آیینی خود از جام هایی فلزی که بیشتر از جنس مس و روزین است بهره می گیرند تا آب و برخی از خوراکی های ترادادی را در آن بر سفره داشته باشند.
#گام_چهارم در مسیر مینوی مزدیسنان، «سْپَنتَه آرمَئی تی» در اوستا است. «سپتَه» به چمار ( = معنای) سپند و پاک و «آرمئی تی» یعنی آرمان و آرزو است. بنابراین این ویژگی نماد عشق و آرزوی پاک و سپند است.
از آن جا که در فرهنگِ ترادادی زرتشتیان، زن و زمین هر دو ویژگی های ؛ فروتنی، زایندگی، بُردباری و مهرورزی را دارند، این فروزه در تاریخ گذشته ی ایران ویژه ی گرامی داشت بانوان و زنان پارسا و نیکوکار بوده است.
سفره ی مراسم آیینی، نماد گوشه ای از زمین است که در جشن ها و آیین ها در مکانی پاک و نورانی گسترده می شود.
۴
@khashatra
👈 امشاسپندان در بینش مزدیسنان
در نگرش دینی مزدیسنان، اهورامزدا ؛ ویژگی ها و توانمندی های فراوانی دارد که هر یک در سرشت اهورایی او یکتا و بی همتاست، مانند :
نیک اندشی، راستی، توانایی، مهربانی، بخشندگی، آفرینندگی و بی نهایت فروزه ها.
پاره ای از این گونه ویژگی ها تنها در سرشتِ خداوند نهفته و جاودانه است مانند :
آفریدگاری، بی کرانی و توانایی مطلق.
ولی برخی دیگر از این فروزه ها هر چند در نهادِ اهورامزدا بی کران و پایدارند ولی بر پایه ی اراده ی خداوند که در هنجار هستی روان است انسان نیز توانایی دارد تا آن ویژگی ها را در خود پویا و پرورش دهد.
در بینش زرتشت هر کس اراده کند شایستگی آن را دارد تا برخی از این ویژگی ها و فروزه ها را آگاهانه در خود فروزان و پایدار سازد و چنان چه این فروزه ها را تداوم بخشد، هویت انسانی در جامعه از جایگاه ارزشمندی برخوردار خواهد شد.
راستی و درستی (اَشا) اساس زندگی انسان ها خواهد شد و بالاتر از این ها انسان با خداوند باور خویش رابطه ی دوستانه، پُر مهر و نزدیک خواهد داشت.
و پروردگار هستی را در جایگاه جَبار، قهار و انتقامجو نخواهد یافت، بلکه با دریافت ویژگی های امشاسپندان در خویش، انسان خود را در اهورا و فروزه های اهورایی را در خود خواهد یافت.
بنابراین برای نزدیک شدن و پیوستن به چنین خدایی نه تنها مراسم و آیین های مذهبی پیچیده و خُرافی نخواهد داشت، بلکه با مهر و دوستی همراه و یاور اهورامزدا در پیشرفت و سازندگی هستی خواهد بود.
فرهنگ ترادادی (سنتی) مزدیسنان به شش گام معنوی و مرحله عرفانی باور دارد که برای نزدیک شدن به خداوند بایستی در زندگی از آن ها بهره گرفت تا به رستگاری و جاودانگی رسید.
این شش مرحله امشاسپندان نام دارد.
۲
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز شهریور امشاسپند و فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
دو شنبه ۴ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۴ مارس سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ شهریور = شهریاری نیرومند.
✔️ جشن نوروز خجسته باد.
@khashatra
#پیروز_نهاوندی_قهرمان_ملی
(حاجی فیروز ، دلقک ملی یا قهرمان ملی؟ )
در ۱۵ آبان ماه سال ۲۳ خورشیدی عمر گجستک خلیفه ی دوم تازیان،
و عامل کشتار هزاران ایرانی پاک سرشت، به دست یک ایرانی میهن دوست و دلیر، به نام پیروز نهاوندی ملقب به ابو لؤلؤ،
در مدینه کشته شد، و شوند شادی فراوان ایرانیان و ایران دوستان شد!.
و با توجه به این که در آن دوران چندین ماه زمان نیاز بوده تا، خبرها به وسیله ی کاروان ها و مسافران از مدینه به ایران برسد.
خبر کشته شدن عمر گجستک به دست پیروز در اواخر زمستان به ایران رسیده،
و همه جا پخش شده و شوند شادی زیاد ایرانیان پاک سرشت، در آستانه ی نوروز سال ۲۴ خورشیدی شده است.
آن هم پس از هشت سال تمام ستم و بیداد و جنایت تازیان در ایران ! 😔
( شکست دردآور قادسیه که آغاز ورود تازیان به ایران بود، در سال ۱۵ خورشیدی رخ داده بود!)
اما سختی بزرگ بر سر راه شادی ملی ایرانیان وجود داشت !
اگر ایرانیان آشکارا از مرگ عمر گجستک شادی میکردند، به وسیله ی فرمان روایان تازی کشته میشدند.
پس مجبور بودند که شادی خود را به نوعی پنهان کنند !
لذا از ترکیب شدن شادی ایرانیان از مرگ عمر گجستک به دست پیروز سترگ، و نیاز به پنهان کردن این شادی شخصیت جالب حاجی پیروز، به دست ایرانیان ساخته می شود!
از یک سو اسم حاجی پیروز به آشکارا نشان دهنده ی، پیروز نهاوندی در عربستان است.
(چون ایرانیان هرکس را که به عربستان می رفت حاجی میگفتند)
رنگ قرمز جامه و رنگ سیاه چهره حاجی پیروز نشان دهنده ی، جنگ و مبارزه است.
در ایران قدیم رنگ قرمز و سیاه نشان دهنده ی جنگ و مبارزه بوده، دقت کنید به دو تن از بزرگ ترین سرداران ایرانی،
پاپک خرم دین که رهبر سرخ جامگان بود.
و ابومسلم خراسانی که رهبر سیاه جامگان بود !
(در ایران قدیم رنگ مرگ و عزا داری سیاه نبوده، بلکه مانند هندی ها سپید بوده است !)
رقص حاجی پیروز نشان دهنده شادی و سرور ایرانیان، از مرگ عمر گجستک است !
و هتا شعر معروفی هم که حاجی پیروز می خواند :
«ارباب خودم بز بز قندی
ارباب خودم چرا نمی خندی»
در اصل مسخره کردن ارباب های تازی آن زمان و به ویژه، بزرگ تازی ها عمر است !
بز بز قندی اشاره آشکار به چهره ی عرب هاست که برپایه ی،تراداد (: سنت) ریش دراز می کردند و سبیل میتراشیدند، و شبیه بز میشدند که ریش دارد و سبیل ندارد!!!
از سوی دیگر پیروز زده و بزرگ ترین ارباب تازی ها عمر گجستک، را کشته و به گونه ی مسخره کردن به ارباب خود عمر گجستک، میگوید حالا پس چرا نمی خندی؟؟
و سد البته هنگامی که تازی های حاکم به حاجی پیروز نگاه میکردند، متوجه داستان پشت پرده حاجی پیروز نمیشدند.
و ایرانیان با خیال آسوده در جلوی چشم تازی ها مرگ خلیفه شان، را جشن میگرفتند و میرقصیدند به ریش تازی ها و خلیفه شان میخندیدند!
از محبوبیت زیاد شخصیت حاجی پیروز در تمام نقاط ایران، که تا امروز هم بجا مانده است روشن می شود که سردار بزرگ ایرانی پیروز نهاوندی، به سبب کشتن عمر گجستک در زمان خودش چه محبوبیت، بزرگی در بین ایرانیان داشته است و بی اندازه دل ایرانیان، پاک سرشت و ستم دیده را شاد کرده است!
در نهایت باید گفت که پیروز نهاوندی یکی از بزرگ ترین، سرداران و قهرمانان ملی ایران است و اگر در گذشته های دور،
اجداد و نیاکان نیک اندیش ما از ترس تازیان وحشی مهاجم، ناچار بودند شخصیت جدی پیروز نهاوندی را به صورت، کمدی و دلقک در بیاورند الان خویش کاری (:وظیفه) ملی ماست،
که پس از ۱۴۰۰ سال دوباره این شخصیت ملی و قهرمان بزرگ، کشورمان را از حالت طنز و دلقک خارج کنیم و به صورت یک،
قهرمان بزرگ ملی مورد سپاس و بزرگ داشت قرار دهیم ...
📚 بن مایه :
#برگرفته_از_نسک_دوقرن_سکوت
👈 نوشته ی دکتر زرین کوب.
🖋 رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
@khashatra
#نیایش
#اردیبهشت_یشت
با آوای زیبای روان شاد
موبد مهربان فیروزگری
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و فروردین ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
یک شنبه ۳ فروردین ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۳ مارس سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ اردی بهشت = بهترین پاکی و راستی.
✔️ جشن نوروز خجسته باد.
@khashatra
#زادروز_پیامآور_آریایی_خجسته_باد
در آن هنگامه که سیاهی و جهل و ستم این سرزمین را در بر گرفته بود و جنگ و ویرانی آرامش مردمان را بر هم میزد.
گاوها قربانی میشدند و نعرههای مستانهی کرپنها فضا را پر میکرد
مردمان به تنگ آمده بودند از بیداد زمانه.
ستارهای زرین در آسمان ایران درخشید.
بزرگ مردی آمد
آتش افروخت و جهان تیره را به نور خرد و اندیشه ی نیک روشنی بخشید.
او نخستین کسی بود که در روزگار جنگ و ددمنشی، پیام سازش و دوستی سر داد.
جانوران و گیاهان را گرامی داشت.
آتش و آب و خاک و هوا را سزاوار پاکیزگی و ارج گزاری دانست.
بزرگ مردی آمد و راستی را فریاد کرد
بزرگ مردی که نشان داد، راه در جهان یکیست و آن راه راستیست.
و فرهنگ کهن و آشتیجوی ایرانی را بار دیگر زنده کرد.
آری #اشوزرتشت آموزگار بزرگ ایرانی آمد و یک پیام آورد ؛ کوتاه و ژرف
پیامی که اگر درکش کنیم، برای خوب زیستن در همهی روزگاران بس است،
《 اندیشه ی نیک ،گفتار نیک ، کردار نیک 》
@khashatra
#خورداد_امشاسپند
خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارندهی آب ها و سرسبزی است.
آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشتههای ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان، زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژهای است. آب، باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشتهی ویژهای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد.
آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف میرسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوهگاه تمام پدیدههای جهان هستی است، از چكهی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.
در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد.
یشت چهارم كه به نام خورداد یشت خوانده میشود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.
بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل.
بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است.
خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.
خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.
در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
در متنهای کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانهی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کرده است.
در بندهش نیز درباره ی خورداد آمدهاست : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
خورداد روز داد نباشد كه بامداد،
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد.
از باده جوی شادی و از باده باش خوش،
بیباده این جهان، صنما بادگیر، باد.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جوی کن.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (خورداد) جوی نوین کن روان،
(امرداد) بیخ نو اندر نشان.
گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.
@khashatra
#مایه_ی_شادی_در_خاورمیانه.
و خداوند کورد ها را آفرید که خاورمیانه رنگشادی رو فراموش نکنه.
زنده باد همه ی کرد زبانان شادی آفرین سرزمینم.
@khashatra
#بهار_امد.
سحر از پشت کوهسار دمید
مرغی از روی شاخه سار پرید 🕊🌿
قطره ای از زلال چشمه نور
روی گلبرگ بی قرار چکید 🕊🌿
شاخه ها در فروغ زرفامش
از سر شوق شست و شو کردند 🕊🌿
کودکان شکوفه های بهار
باغ را پر ز های و هو کردند 🕊🌿
چشمه از باد گل فشان سحر
شاد و رقصنده در خروش امد🕊🌿
ارغوان در پرند رنگینش
بر لب چشمه جرعه نوش امد🕊🌿💫
دشت بی تاب شسته از شبنم
جلوه گاه بنفشه زاران شد 🕊🌿💫
نغمه شاد قمری سرمست
همدم نای گرم چوپان شد. 🕊🌿💫
زنده شد خاک تیره و غمناک
با تپش های تند بیتابی. 🕊🌿💫
در هجوم هزار رنگ بهار
سبز و زرد و بنفش و سرخابی. 🕊🌿💫
باز کن دیدگان شب زده را
سحر از پشت کوهسار امد. 🕊🌿💫
زندگی در طلایه خورشید
می خروشد ببین! بهار امد🕊🌿💫
سرایش و خوانش ؛
بانو هما ارژنگی
@khashatra
🦩🌲🌹🦚🪷🎋🌸🌳🌼🍀🌺🌴🪻🦜 🍄🦢
#سپندارمزد_امشاسپند
سپند آرامئیتی یا همان اسپند به چم (: معنی) بینقصی و تندرستی کامل است.
وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال نشان فرمان برداری، پرهیزگاری و نیایش است.
این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته میشود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و سپند است.
این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در پارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپنته آرمیتی یکی از ایزد بانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده میشود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در پارسی، سپندارمد نیز خوانده شدهاست.
امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.
در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده است.
وی را همان الهه ی بسیار قدیمی اسفند دانستهاند و گفتهاند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (اَمُرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینهی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردی بهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب میشوند.
این فروزه در انسان به گونهی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان میشود.
سپندارمزد در جهان خاکی، نگاه دارندهی زمین و زنان است.
زمینی که بیهیچ چشم داشتی هرچه دارد در اختیار جانداران میگذارد و زنانی چون مادر که هم چون زمین، مهربان و فروتنند، مهر میورزند بدون این که چشم به راه پاسخی مهرانگیز باشند.
زن و زمین همسانیهای بسیاری دارند.
زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
سپندارمز روز خیز ای نگار،
سپند آر ما را و جام می آر.
می آر از پی آن که بی مینشد،
دلی شادمان و تنی شادخوار.
سپند آر پی آن که چشم بدان،
بگرداند ایزد ازین روزگار.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
ورز زمین کن.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.
گل بیدمشک نماد سپندارمزد امشاسپند است.
@khashatra
✅ موبدان دانشمند و بینشور زرتشتی برای این که ارزش فروزه های نیک اندیشی، راستی، توانایی، مهرورزی، رسایی و بی مرگی را همواره مدنظر انسان نگاه دارند و نیز اهمیت حیوان، آتش، فلز، خاک، آب و گیاه در زندگی بهنجار انسان بر روی زمین را در یادها بپایانند، به گونه ای که همواره در ذهن انسان، درخششی پایدار داشته باشد، بخشی از مراسم ترادادی دینی و ملی را چنان طراحی کردند که نشان های کوچکی از عوامل مؤثر در زیست انسان را ( که یاد شد)، در خود داشته باشند تا بدین وسیله با دیدن مکرر آن ها، توجه انسان به اهمیت نگاهداری عوامل مهم تشکیل دهنده ی محیط زیست و نیز ارزش فروزه های مربوط به هر کدام به حد کافی و همیشگی جلب شود.
این نشان های هشدار دهنده چنین اند :
🟢 در همه ی مراسم و آداب مذهبی یا تراداد های قومی و ملی، که در سال، تعداد آن ها فراوان است، سفره ی سپیدی را به نشانه ی گستردگی زمین، در جایگاهِ اجرای مراسم می گسترند و بر روی آن مواد زیر را قرار می دهند :
✅ یک لیوان یا یک کاسه ی پر از شیر گاو یا گوسپند، به نشانه ی جانوران سودرسان.
✅ یک آتشدان کوچک که آتش در آن فروزان است یا یک چراغ روغنی روشن که شعله آن نشان آتش است.
✅ یک کاسه ی فلزی (که بیشتر از مس سپید شده است) پر از آب، که کاسه نشانه ای از فلزات و آب داخل آن نمونه ای از آب های روی زمین است.
✅ یک گلدان محتوی شاخه های مورت و سرو، به نشانه ی گیاهان روی زمین.
چون همه کسانی که در مراسم شرکت می کنتد، در بدو ورود خود برای چند دقیقه در جایگاهِ ویژه ی اجرای مراسم نیز حضور می یابند، ناگزیر با سفره و دیگر مواد نشانه ای روی آن رو به رو خواهند شد.
و تداوم و تکرار این رودررویی که جنبه ی یادگیری غیر مستقیم دارد، اثر ماندگار خود را در ذهن و ضمیر آنان به جای خواهد گذاشت.»
📚 بُن مایه :
برگرفته از ؛ نسک یادگار دیرین
آیین ها، مراسم و باورهای مذهبی ترادادی(سنتی)زرتشتیان ایران.
پژوهش و نگارش : روان شاد موبد دکتر کورش نیکنام.
✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۷
@khashatra
(پایان)
#گام_پنجم شناخت مینوی در اوستا «هَئوروَتات» نامیده شده که در پارسی به خورداد تبدیل شده است. این واژه به چَم رسایی و کمال می باشد و در فرهنگ ترادادی در نقش مادی خود از آب ها پاسداری می کند. به همین انگیزه بر سفره ی مراسم آیینی، جامی از آب پاک جای می دهند. در گذشته این آب را از سرچشمه برداشت می کردند تا آب بر سفره مراسم آیینی تازه و دست نخورده باشد.
#گام_پایانی راه عرفان در فرهنگی سنتی زرتشتی «اَمِرَه تات» در اوستا است.«اَ» حرف نفی بوده و «مَرِته» به چَم ( = معنی) مرگ و نیستی است که باهم بی مرگی و جاودانگی شده است که در پارسی به اَمُرداد ( = مرداد) نامیده شده است. در فرهنگ زرتشتی، بی مرگی را به درختان همیشه سبز مانند ؛ سرو، کاج، مورت و شمشاد نسبت داده اند زیرا در همه حال سرسبزی خود را از دست نمی دهند. در مراسم دینی شاخه هایی از این گیاهان را بر سفره مراسم سنتی می گذراند تا جاودانگی و بی مرگی را یادآوری کرده باشند.
۵
@khashatra
#گام_نخست در اوستا « وُهومَنَه» است که در گویش پارسی به بهمن تبدیل شده که به چَم ( = معنی) نیک اندیشی می باشد و در بینش زرتشت بسیار به آن اشاره شده است چون انسان برای آغاز راه باید منش خود را نیک گرداند.
امشاسپندان جمع واژه ی امشاسپند است که در اوستا به ریخت ( = شکل) « اَمِشَه سپنته» آمده است. از سه جز اَ +مشَه + سپنته درست شده که اَ ، حروف نفی به چم نه است، مِشَه یعنی مرگ و نیستی و سپنته یعنی پاک و مقدس که این واژه پاک و مقدس جاودانه معنی می دهد و امشاسپندان یعنی پاکان بی مرگ و جاودان.
در باور ترادادی، این امشاسپندان در نقش مادی خود از حیوانات سودمند نیز نگهبانی می کند به همین انگیزه در روز بهمن از هر ماه و همکاران این روز یعنی روزهای ماه، گوش و رام، زرتشتیان از خوردن خوراکی های گوشت دار پرهیز می کنند و به جای آن در سفره مراسمِ آیینی که می گسترانند جامی از شیر را بر سفره می گذارند تا یادآور ارج و احترام به جایگاه حیوان سودمند در زندگی انسان باشد.
۳
@khashatra
#شهریور_امشاسپند
خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است.
این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفهی) اصلی او پاسداری از فلزات است.
خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است.
در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است.
نگهبانی توپالها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.
شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است.
در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است.
بخش نخست این واژه به چم (:معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنانکه سرزمین ایران را، ایران شهر مینامیدند).
بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است.
بر این اساس، خشترهویریه، به چمار (: معنای) آرمانشهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.
در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه ی جهان را در بر می گیرد.
در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.
در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.
در گاه شمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده میشود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر میشد آن روز را جشن برپا میکردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا میپرداختند و آن روز را شهریورگان مینامیدند.
مسعود سعد سلمان میسراید :
ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.
چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»
شهریور است و گیتی از عدل شهریار
شاد است،
خیز و مایه شادی به من بیآر.
باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.
تا به اقبال شهریار جهان،
بگذرانیم جان به لهو و بطر.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
خوش باش.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.
گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.
@khashatra
#رنگهای_پرچم_ایران_از_نگاه_زرتشتیان
👈رنگ سبز
در آیین زرتشتی و فرهنگ ایرانی، رنگ سبز نشانه ی زندگی، بالندگی و سربلندی است.
در دین زرتشت، رنگ سبز بسیار سپند(مقدس) است تا جایی که اروس بیشتر لباس سبز میپوشد و پارچهی توری سبز رنگ روی سر میاندازد و داماد، کلاه به رنگ سبز بر سر دارد و روی شانهی راست، دستمال سبز میاندازند و روی آن کشتی قرار میدهند.
هتا سفرهای که در برابر اروس و داماد گسترده میشود سبز رنگ است.
👈رنگ سپید
در آیین زرتشتی، رنگ سپید نشانهی پاکی است و در اوستا نیز به عنوان رنگ وهومن و نماد دین بدان اشاره شده است. در استورههای ایرانی آمده است که زمانی زرتشت سرگرم اجرای آیین دینی بهار بود و در کنار رودخانه داینی به نیایش میپرداخت، پس از چهارمین بار که از آب بیرون آمد، بهمن را از سمت جنوب دید که به سوی او میآید و شاخه سپیدی در دست داشت که نماد دین بود. موبدان لباس سپید بر تن دارند. در سوگواریها همگان لباس سپید میپوشند.
👈رنگ سرخ
در آیین زرتشتی، رنگ سرخ نماد ایزد مهر و دمیدن خورشید است. از سویی رنگ آتش است که آتش در نزد زرتشتیان سپند است.
@khashatra
#نوروز_در_دوران_ساسانیان
برگزاری جشن «نوروز» در دوران «ساسانیان» دست کم شش روز به درازا می کشید و به دو دوره ی «نوروز کوچک» و «نوروز بزرگ» بخش می شد!
نوروز کوچک یا «نوروز عامه» به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می شد.
و روز ششم فروردین یا «خرداد روز» جشن نوروز بزرگ یا «نوروز خاصه» برپا می شد!
در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم(دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه می آمدند و شاه به سخنان آن ها گوش می داد و برای حل مشکلات آن ها دستور صادر می کرد.
و در روز ششم، بازدید مردم با شاه به اتمام رسیده بود و تنها خانواده و نزدیکان شاه به حضور وی می آمدند!
📚 بُن مایه ؛
خبرگزاری ایسنا، بنیاد فردوسی شاخه توس ،
برپایه ی دیدگاه دکتر خدادایان، کارشناس تاریخ باستان،
🖋رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
@khashatra
#نیایش
#اردی_بهشت_یشت
با نوای تار
با آوای زیبای روان شاد
موبد کورش نیکنام
@khashatra
#اردی_بهشت_امشاسپند
اَردی بهشت یا «اَشاوَهیشتا»، نام سومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی است.
اَردی بهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از اَمشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اَشویی و نشان اَشا (قانون دگرگونناپذیر جهان) است.
اَردی بهشت یا اَرتهوَهیشتَه یا اَشهوَهیشتَه در استورههای زرتشتی و ایرانی دومین اَمشاسپند است.
او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هر دو جهان است.
این امشاسپند نه تنها نظم را در جهان برقرار میسازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده ی جهانی او آتش است.
اَمشاسپند اردی بهشت، از نظر اهمیت و ارج دومین اَمشاسپند پس از اَمشاسپند وُهومَن است.
این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمانهای بعد اَشاواهیشست نام گرفت که به چم اَشای برتر یا بهترین اَشَهَ یا برترین اَرتَه (راستی) است.
این اَمشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کننده ی طبیعت آتش هستند، میباشد.
او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).
واژه اَشَهَ در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار به کار رفته است.
«اَشا» یا هنجار هستی در زندگی انسانها به گونه توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان (:جامعه)، زیستبوم، طبیعت و … نمودار میشود.
از همین رو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «اَشا» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.
اَشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ میداند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ میگوید : «تا توش و توان دارم میکوشم مردم را به سوی اَشَهَ رهنمون باشم.»
یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای [اشم وهو] است که در آن اَشَهَ و راستی ستایش میشود که یک ذکر ۱۲ واژهای است که سه بار در آن نام اَشَهَ برده شده است.
دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اَشَهَ استوار است از این قرار است : اَشَهَ نیک، اَشَهَ نیکترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اَشَهَ از آن اَشَهَوَهیشتَه است.
در آموزههای آیین اَشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازهی پاکی درون اهمیت دارد.
پاکی برون به چم پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همه ناپاکیها است و به همین شوند، سِدره و کُشتی، لباس آیینی و نشانه زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.
گل مرزنگوش نماد اردی بهشت امشاسپند است.
@khashatra