به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آیدی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017
✅ نسبت ناروا به زرتشتیان
در تاریخ گذشته ایران نیز همانند دیگر ملت ها، کژروی هایی به ثبت رسیده که نمونه آن پیوند زناشویی با نزدیکان است.
که برخی از آن ها دروغ پردازی است و بقیه نیز با فرهنگ و دین زرتشت هیچ پیوند و نسبتی ندارد.
زیرا هرگاه در چنین مواردی از موبدان زرتشتی پرسش شده است این عمل را ناشایست و نکوهیده بیان کرده اند.
در یک روایت مسیحی آمده است که یزدگرد دوم در هشتمین سال پادشاهی خود با دخترش ازدواج کرده و سپس او را کشته است.
جالب این که کریستن سن نیز آن را در نسک "ایران در زمان ساسانیان" ، آورده است.
آن چه از زندگی درست یزدگرد در تاریخ داریم او به هنگام آغاز پادشاهی تنها ۱۵ سال داشته و در سال هشتم پادشاهی ۲۳ ساله بوده است.
چگونه ممکن است که در آن سن و سال دختری داشته باشد که بتوان با او ازدواج کرد!
داستان هما و بهمن در شاهنامه نیز مورد دیگری است که به آن اشاره می شود که بهمن دختر خود هما را به همسری خود در آورده است!
چنان چه این داستان روی داده باشد آیا آنان زرتشتی بوده اند یا برپایه ی کدام سفارش اشوزرتشت چنین کاری را انجام داده اند؟
مورد دیگر ازدواج کمبوجیه با خواهر خویش است که هرودت آن را چنین گزارش داده است :
کمبوجیه مردی بود خودسر و کینه جو وسنگ دل که تنها برادر خود بردیا را در جوانی بکشت تا مبادا روزی بر او شورش کند. و پس از آن عاشق دلداده خواهر خود هئوتسا شد و برآن شد تا با او ازدواج کند از آن جا که چنین رسمی در ایران سابقه نداشت از موبدان خواست تا پس از مشورت با یک دیگر، قانونی در دین بیابند که به این کار نادرست او اجازه داده شود.
موبدان که از تند خویی و خشم کمبوجیه نگران بودند به او گفتند "در دات های (:قانون های) ایرانی نگریستیم هیچ داتی
در دین نیست که پیوند زناشویی برادر با خواهر را روا دارد.
ولی داتی هست که شاه در انجام هرکاری آزاد است"
بنابراین اگر چنین رسمی تا زمان هخامنشی شناخته شده بود موبدان سفارش آن را به کمبوجیه نیز کرده بودند!
برخی از پژوهش گران نیز بر این باورند که ازدواج با محارم در بین زرتشتیان وجود داشته ولی پس از آمدن اسلام به ایران از بین رفته است. این نیز نادرست و دروغ است زیرا زرتشتیان پس از ساسانیان هم چنان آداب و رسوم خود را در هر شرایطی مخفیانه پیروی کرده اند.
و تغییری در آن نداده اند. چنان که همه جشن ها و تراداد های نیاکان خود را هم چنان برگزار می کنند.
اگر چنین رسم نادرستی را از گذشته پیروی می کردند بی گمان تاکنون نیز باید ادامه داشته باشد.
آشکار تر زرتشتیانی که پس از حکومت های نخستین اسلامی در ایران به هندوستان کوچ کرده اند و به پارسیان شهرت یافته و در آن کشور با آزادی زندگی کرده اند چنانچه رسم پیوند زناشویی با مادر و خواهر را پیش از آن در ایران پیروی می کرده اند آن را باخود منتقل کرده و در هندوستان نیز به آن عمل می کردند.
در حالی که پارسیان (زرتشتیان هند) هیچ گونه ازدواج با محارمی را در هزار سال گذشته در خانواده نداشته اند.
📚 بن مایه :
◀️ خرده اوستا، برگردان از دین دبیره به کوشش رشید شهمردان ،
انتشارات فروهر ، چاپ سوم ۱۳۸۰
◀️ گاتاها سرودهای اشوزرتشت،
روان شاد دکتر آبتین ساسانفر،
انتشارات بهجت، تهران چاپ دوم ۱۳۹۳
◀️ تارنمای موبد دکتر کورش نیکنام.
◀️ ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن، ترجمه رشید یاسمی،
تهران چاپ نهم ۱۳۷۷
◀️ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان،
موبد اردشیر آذرگشسب،
انتشارات فروهر تهران ۱۳۵۸
✍ پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر
@khashatra
۷
✅ ۴ - سَتَر زن :
واژه سَتَر در زبان پهلوى به چم فرزند آمده است و واژه ی استر و سترون در گویش پارسى از اين واژه گرفته شده اند.
در آن روزگار چنان چه پسر يا مردى بدون زن و فرزند از جهان در می گذشت خويشان و بستگان او مى بايستى دوشيزه اى را با هزینه خود و به نام آن فرد درگذشته زير نام سَتَر زنى به پیوند زناشویی جوانى دیگردر مى آوردند.
شرط اين گونه پیوند زناشویى این بود كه زن وشوی می پذیرفتند تا يكى از پسران خود را به فرزند خواندگی شخص در گذشته پیشکش کنند.
تا نام کسی که بدون فرزند از جهان در گذشته نیز در خانواده یادآوری شود.
اين نوع زناشویى نیز يكى از برداشت های نادرست بود كه بهانه به دست دشمنان مى داد زيرا هرگاه خواهر درگذشته ای با کسی ازدواج می کرد و می پذیرفت که نخستین فرزندش را به نام برادر درگذشته اش به ثبت برساند آنان می پنداشتند که خواهری با برادرش پیوند زناشویی داشته است.
در حالی که چنین نبوده و خواهر پس از درگذشت برادرش و پس از این که به شیوه عادی ازدواج کرده بود یکی از فرزندان خویش را برای یادبود نام برادرش که در گذشته بود به خانواده پدری خویش سپرده بود.
۵ - خود راى زن :
در ايران باستان چنان چه پسر و دخترى به سن قانونى برای پیوند زناشویی می رسيدند و با دل دادگی خواستار پیوند زناشویى مى شدند و پدر و مادر آنان خشنود نبودند پیوند آنان بدون رضایت پدر و مادر خود رای زن به ثبت می رسیده است.
۵
@khashatra
✅ برداشت نادرست از این واژه هنگامی روی داده است که پژوهش گران این واژه را به استناد گزارش هایی از هرودت و دیگر کهن نگاران (:تاریخ نگاران) خارجی از کتیبه ی، کرتیر موبد دوره ساسانی، برخی از نوشته های پهلوی پس از ساسانی، داستان هایی مانند ویس ورامین و پیوند هایی نادرست در دربار برخی از پادشاهان گذشته اشاره می کنند. و چنین می پندارند که این گونه رویداد های نادرست از تاریخ را برآمده از واژه خوات ودتام اوستایی وبه اشتباه پیوند با نزدیکان دانسته اند.
بر همه آشکار است که برخی از واژگان کلیدی در زمانی ویژه و برای نیاز های اجتماعی و فرهنگی خاصی به کار گرفته می شوند که این شیوه گاهی از رهبران و راهنمایان دینی روی می دهد.
برای نمونه پس از انقلاب اسلامی در ایران واژه ی " شیطان بزرگ" بر سر زبان ها افتاد که برای استعمار گران به ویژه آمریکا نسبت داده شده بود.
در نظر بگیریم که کسی منظور و چم این واژه را ثبت نکرده باشد.
پس از هزاران سال پژوهش گری بخواهد کاربرد واژه "شیطان" و "بزرگ" را در تاریخ ایران بررسی کند به چه نتیجه ای خواهد رسید!؟
در روزگاران گذشته نیز چنین بوده است.
واژگان بی شماری داریم که زمانی کاربرد ویژه ای داشته ولی اکنون برگردان دیگری را به آن نسبت داده اند.
"یزدان" از ریشه یَزَته در اوستا است که در پارسی به ریخت (:شکل)، یَزَت در آمده است و به چم چیزهایی است که شایسته ی ستایش باشند.
مانند آب، نور خورشید و ایزدان دیگر ولی کاربرد نادرست کنونی واژه ی یزدان به چم خداوند است.
واژه ی " کوشک " در گویش پارسی به بنای بزرگی گفته می شود که پیرامون آن را باغ و درختانی فرا گرفته باشد.
این واژه را ترک ها به ریخت "کوسک" در آورده و آن را به اروپا برده اند.
واژه ی انگلیسی کیوسک (kiosk) از آن درست شده و به اتاقک کوچکی گفته می شود که محل فروش روزنامه یا نصب تلفن می باشد.
واژه ی "دهقان" در آغاز به چم خداوند مالک روستا و مرتو (:انسان)، فرهیخته بوده است ولی اکنون به کسی گفته می شود که، پیشه ی کشاورزی و آبیاری را به دوش دارد.
واژه ی "فرنگی" که اکنون به اروپاییان گفته می شود از سده ی یازدهم ترسایی (:میلادی) به کار رفته که بخشی از اروپا به رهبری فرانسه ( فرانکی ) به مشرق زمین حمله کردند و جنگ های صلیبی را آغاز کردند. این واژه نیز امروز کاربرد دیگری به دست آورده است.
واژه ی " آکبند " که اکنون به بسته های دست نخورده و باز نشده گفته می شود مربوط به زمانی است که کالاهایی با مارک (uk.band)، از انگلیس به بندر خرمشهر آمده و مردم خوزستان در آغاز آن را آک- بند خوانده واین واژه اکنون کاربرد دیگری به خود گرفته است.
بی گمان واژه خُودت وَدَتام نیز در آغاز خویشتن داری و به خویش پرداختن بوده که پس از هزاره ها، دشمنان فرهنگ ایران،
آن را دیگرگون برگردان کرده اند.
۳
@khashatra
#خواا_ت_ودتام_اوستایی
✅ خُواَاِ ت وَدَتام اوستایی ، ازدواج با محارم نیست.
دیر زمانی ست که دشمنان فرهنگ و تمدن ایران باستان و آیین پاک اشوزرتشت، ازدواج با محارم یا پیوند زناشویی با نزدیکان مانند ؛
خواهر و مادر را به زرتشتیان نسبت می دهند. و با این نگرش همراه با تهمت های دیگری مانند ؛
آتش پرستی و دوگانه پرستی برآنند تا شاید دلدادگان آیین راستی و خرد و خواستاران فراوان برای پیوستن به فلسفه و بینش اشوزرتشت اسپنتمان را گمراه و پشیمان کرده باشند.
پیوند زناشویی با نزدیکان نه تنها در بینش اشو زرتشت و سروده هایش گاتاها نیامده است و پیروان اشوزرتشت هیچ گاه از این چنین شیوه ی نادرستی پیروی نکرده اند بلکه اشوزرتشت در تنها موردی که درباره پیوند زناشویی در گاتاها سخن به میان آورده برای زناشویی کوچک ترین دخترش ،به نام پوروچیستا با جوانی خردمند و به دور از خانواده ی اشوزرتشت به نام جاماسپ بوده است.
با این گزارش چنان چه در بینش اشوزرتشت، تراداد (:سنت) زناشویی با نزدیکان پسندیده بود و جایگاه باارزشی داشت.
برای بنیان گذاشتن چنین رسمی بی گمان اشوزرتشت خودش با دخترش ازدواج می کرد و یا به یکی از پسرانش سفارش می کرد تا با خواهرشان پیوند زناشویی داشته باشند.
نه این که با آزادی گزینش از پورچیستا درخواست کند که با خرد خویش رایزنی کرده و سپس جاماسپ را که در دین داری نام آور شده را به همسری خویش بپذیرد.
《 تو پورچیستا اسپنتمان ای جوان ترین دختر زرتشت درباره ی او (:جاماسپ) که پای بند اندیشه نیک است و هم بستگی با راستی و خردمندی را به تو ارزانی می دارد با خرد خود رایزنی کن و سودمندترین کاری که بر پایه ی پارسایی استوار است در پیش گیر.
(گاتاها هات ۵۳ بند۳۳)》
برهمه آشکار است که در روزگاران گذشته یونانیان، رومیان و به ویژه تاریخ نگاران دوران هخامنشی و ساسانی مانند ؛
هرودت و یهودیانی که روی خوشی از ایرانیان نداشته اند گزارش های نادرستی از رفتار ایرانیان ثبت کرده اند. و پس از آن نیز تازیانی که به ایران روی آورده اند.
برای مثبت شمردن تازش خود به ایران به چنین دروغ پردازی ها و برداشت های نادرست دامن زده و از برخی واژگان اوستایی و پهلوی به ویژه واژه " خُواث وَدَتام" برداشت نادرست داشته اند.
پس از آن پژوهش گران ایرانی و خارجی نیز که در آیین اشوزرتشت پژوهش کرده اند از این گونه برداشت ها و دروغ پردازی ها بدون توجه به درستی و نادرستی آن بهره گرفته و گاهی آن را به عنوان سپر دفاعی در برابر پویایی آیین راستی به کارگرفته اند. و شوربختانه این گونه دروغ پردازی ها هم چنان نیز ادامه دارد.
۱
@khashatra
#آبان_ایزد
دهمین روز ماه در گاه شماری مزدیسنی آبان ایزد نام دارد.
نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم، از هر ماه زرتشتی را آبان مینامند.
در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود.
در اوستا بارها «آپ» به چم فرشتهی نگهبان آب، گفته شده و همه جا جمع آمده است.
آبان نام پارسی شدهی ایزد آب ها یا آناهیتا است.
در اوستا (اردیویسور آناهیتا) به چم رودخانهی نیرومند بیآلودگی نامیده شده است.
آناهیتا که کوتاه شده این نام اوستایی ست، نام الههی نماینده ی بر این آبهای روان بوده و یَشتی که در اوستا به مناسبت این الهه سروده شده آبان یشت نام دارد.
آب یكی از آخشیجهای چهارگانه و بسیار گرامی در نزد ایرانیان بوده و نیاكان ما ستایش ویژهای برای آب داشتهاند، به گونهای كه آتشكدهها را نزدیک چشمهسارها یا جویبارها میساختند تا هم ایزد آذر و هم ایزد آب، این دو آفریدهی نیک اهورایی را بستایند.
در ایران باستان، آلودن آب از گناهان بزرگ بهشمار میرفته، بهگونهای كه بر روی رود گذری میساختند، تا هنگام رفتو آمد، آب را گلآلود نكنند. هم چنین ایرانیان برای شست شوی بدن در محفظهای به نام «آبزن» كه به اندازهی اندام انسان بود، آب ریخته و خود را میشستند.
آبزن، چیزی هم چون وان حمام است كه اینروزها از آن، بهره میجوییم.
آب مایهی زندگی است، انسان نخستین شهرنشینی بشری را در کنار چشمهها و رودها به وجود آورد، سپس آبادانی آغاز شد و به ستایش خداوند پرداخت.
آبان، نام دیگر ارِدْوی سورَ اَنَهیتَه (اَناهیتا)، نماد آبهای پاک و بالنده روی زمین و نگاهبان پاکی و بی آلایشی در جهان هستی است.
آناهیتا در استورههای ایرانی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده است به همین روی نیاکان ما نیایشگاههایی در کنار رودخانهها و آبهای روان برای بزرگ داشت آب ساخته بودند که نمونهی آن در کنگاور کرمانشاه و بیشاپور هم چنان پابرجا است.
” بخشهایى از اردویسور نیایش یا آبزور”
و توانایى و زور و آفرین باد به اهورامزداى فروغمند، باشکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده، به آب اردویسور آناهیتاى پاک، به همهی آب هاى مزدا داده،
به همهی گیاهان مزدا داده، به همهی ستودگان مادى و مینوى،
و به فروهرهاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند.
سروده ی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش ؛
آبانروز است روز آبان،
خرم گردان به آب رز جان.
بنشین به نشاط و دوستان را،
ای دوست به عز و ناز بنشان.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
از آب پرهیز کن و آب را میازار.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (آبان) بپرهیز از آب و ای جوان،
میالای و میازار آب روان.
گل نماد این روز #گل_نیلوفر است.
@khashatra
✅ نویسندگان دیگر نیز حقایقی شبیه آن چه در بالا ذکر شد نوشته اند.
در حدود یک سده و نیم پیش چهار آتشگاه قدیم در بالای کوه در اطراف ساری و حوالی آن و نزدیکی مرز ایران به سوی باکو و قلمرو روس موجود بوده.
در کوچک ترین آتشگاه که ۱۵ پا بلندی داشته گاز از لوله ی زیر زمینی در محراب آتشکده آمده می سوخت.
هندوان اطراف رودخانه گنگ واقع در هند نیز به زیارت آن جا می رفته اند زیرا آتش به نزد آن ها بسی گرامی است.
جوگی ئی هندی به نام پرانپوری که در آسیا می گشت در کتاب خویش مؤلفه ی ۱۷۵۱ میلادی نوشته که اراضی سواحل غربی بحر خزر آتش فشانی ست.
شعله های آتش از زمین آن جا زبانه می کشد و آن حدود را داغستان می نامند.
علت زبانه های آتش بایستی گاز نفتی باشد که از زیر زمین به سوی بالا فوران می نماید.
استوار پاتینگر در سیاحت نامه ی خود از شگفتی های کوه گیران نزدیک باکو سخن می راند که آتش در آن جا زبانه می کشد.
پارسیان آتش را مظهر نور خدا می دانند.
شکل کوه در محل آتشگاه چون گنبد بزرگی است.
مردم حوالی نسبت به آن آتشگاه صحبت های باور نکردنی می نمایند و باورمندند که روانان دیده نشدنی در آن جا می گردند. کسانی که جرات کرده برکوه بالا می روند و می خواهند از حقایق روشنی تحقیقات به عمل آرند و توفیق نمی یابند به مصایب و بدبختی های سخت دچار می گردند.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۹۹
@khashatra
ادامه دارد....
#آتش_نیایش
🔥 درود بر تو ای آتش 🔥
ای برترین آفریده ی سزاوار ستایش اهورا مزدا.
درود به تو ای آتش،
ای پرتو اهورامزدا،
خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد.
افروخته باش در این خانه پیوسته!
فروزان باش در این خانه!
تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه!
به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا ؛
آسایش آسان،
پناه آسان،
آسایش فراوان،
فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان،
و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان،
و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری،
فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد،
که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند.
و انجمن برادری کشورها و هم بستگی جهانی را فروغ بخشند.
با نوای روان شاد :
موبد مهربان فیروزگری
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز آذر ایزد از خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
چهار شنبه ۷ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۸ می ( مه ) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ آذر = آتر ، آدر ، آگر ، آتش.
✔️ روز دیدار پیر مراد در یزد.
@khashatra
✅ آتشکده ی باکو.
در ایران و اطراف مرز آن آثار بسیاری موجود است که نماینده ی شکوه و عظمت فرهنگ و دین باستانی آن می باشد ویرانه ها و آثار ساختمان های مدفون در دل تپه ها و برآمدگی ها که در هر گوشه و کنار باقی ست داستان ها می سراید. مادام بلواتسکی در تالیفات خویش از یکی از این آثار که هنوز پا برجاست توضیحات لازمه می دهد و در اهمیت آتش و آتشکده از نقطه نظر معنوی و مادی در کتب خویش بسیار دانشمندانه صحبت می نماید.
در نزدیکی های باکو به سوی دره ی سبز و خرم آبشاران اتشکده ی باشکوهی است.
شرح این آتشکده اخیراً در جراید ایران نیز منعکس گردیده است.
شعله های این آتشکده از گازهای معدن نفت آن حوالی روشن می باشد.
زرتشتیان آن حدود برای زیارت و پرستش پروردگار به آن جا می روند.
در دهی به نام بالا بالا که از باکو با قطار به بخش کوهستانی پیش می رود و در حدود چهار ساعت فاصله است جماعتی زندگی می نمایند که خود را زرتشتی می نامند و زبان آن ها روسی و ترکی است.
آقای خدا رحم اسفنديار اسفندیاریان
که در بادکوبه و اطراف به شغل وارادت و صادرات کالا مشغول بوده در حدود هفتاد سال پیش گذارش به آن جا می افتد زرتشتیان آن جا چون به زرتشی بودن او پی می برند او را به منزل دعوت و مهمان داری می نمایند.
۹۶
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دی به آذر از خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
سه شنبه ۶ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۷ می ( مه ) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به آذر = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی ززتشتیان.
@khashatra
✅ آتشکده در اسوان.
پروفسور میخائیل باگالییف روسی در خطابه ی خویش در کنگره ی بین الملی ایران شناسان در مورد کتیبه ای می گوید که بر روی لوحه ای از سنگ شنی در ماه سوم هفتمین سال پادشاهی اردشیر یکم هخامنشی در مصر عليا به فرمان و به نام شخص سردار پادگان هخامنشی در اسوان به زبان آرامی نگاشته شده و در سال ۱۹۰۲ توسط دانشمند معروف فرانسوی به نام دواگ Devogue در موزه ی شهر قاهره مكشوف و سال بعد منتشر گردیده.
ترجمه ی کتیبه ی نامبرده به وسیله ی پروفسور آندریاس از قرار زیر است.
این پرستشگاه را سردار پادگان اسوان بنا کرد در ماه Sywn که ماه Mhyr باشد. در سال هفتم پادشاهی ارتخشاسیس شاه (مطابق است با ژوئن سال ۴۵۸ پیش از میلاد) (مجله ی مهر شماره ی ۷ دوره ی دوازدهم ص ۴۸۶)
۹۴
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز اَمُرداد امشاسپند و خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
دو شنبه ۵ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۶ می ( مه ) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ اَمُرداد = بی مرگی و جاودانگی.
@khashatra
#جشن_خوردادگان
روز خورداد از ماه خورداد، برابر با ۴ خرداد.
خورداد نام ششمین روز از ماه خورداد است.
این واژه که در اوستا به گونه ی (صورت) هئوروَتات haorvatat آمده نام یکی از امشاسپندان است که رسایی و کمال معنی میدهد.
نیاکان پاک سرشت ما، روز خورداد از ماه خورداد را جشن میگرفتند و در این روز اهورامزدا را ستایش میکردند.
به سرچشمهها و رودخانهها و کنار دریاها میرفتند، نیایش خداوند به جا میآوردند و اهورامزدا را ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیان، در تالارهای اجتماعات و نیایش گاهها حضور مییابند و پس از نیایش و ستایش اهورامزدا، جشن خوردادگان را گرامی می دارند و به شادمانی میپردازند.
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای روانشاد ؛
موبد کورش،نیکنام.
✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
(پایان🔺🔺)
#هئوروتات
- در اوستا:
هئوروتات
هئورو : رسايی، همه، درست
تات : پسوند مىباشد
- در پهلوی:
«خُردات» یا «هُردات»
به چم رسايی و بزرگی
👈 که در گات ها یکی از فروزههای اهورامزدا
👈 و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند
🔅 و نماد رسایی اهورمزدا هست، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند.
از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود.
🔻در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد میشود.
و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
《در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است》
🔻امشاسپند خورداد در متنهای کهن : چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه ی اوستا، ویژه ی ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود.
۱
@khashatra
#خجسته_جشن_خوردادگان
خجسته جشن خردادگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست در سراسر گیتی فرخنده و همایون باد.
@khashatra
✅ نتیجه
چنان چه بدون تعصب بخواهیم رویداد های تاریخی مردم گوناگون را بررسی کنیم آشکار است که گاهی زناشویی با نزدیکان در تاریخ ملت ها روی داده ولی به ادیان نسبتی نداشته است.
فرزندان حضرت آدم و حوا، هابیل و قابیل خواهر وبرادری بودند که با یکدیگر پیوند زناشویی داشتند.
در نسک سپند (:کتاب مقدس) آمده که ساره همسر ابراهیم خواهر او بوده است.
( نسک پیدایش سوره ی ۲۰ )
زئوس خدای بزرگ یونان نیز با خواهر خویش ازدواج کرده است.
( ایلیاد ، سرود هفدهم )
کلودیوس امپراتور روم با دختر خود ازدواج کرده و آن را به صورت دات (:قانون) در آورده است.
برخی پادشاهان مصر با خواهران خود پیوند زناشویی داشته اند. و ملکه عیلامی که دو برادر خود را به شوهری داشته است.
بنابراین همانند دیگر رویدادهای رنج آور و غیر انسانی که در تاریخ گذشته ی ملت ها پیش آمده است مانند جنگ و خون ریزی، غارت و چپاول، ستم و بیداد، جنگ های بین ادیان ومذاهب، برده داری ونژاد پرستی و کژروی هایی که اثر ناگوار آن تاکنون هم چنان برجای مانده است.
نمونه هایی از رفتار نادرست و بسیار اندک در برخی از خانواده ها مانند ؛
پیوند زناشویی با نزدیکان نیز پیش آمده است که نباید آن را به دینی نسبت داد و پیروان کنونی آن را سرزنش کرد.
به ویژه پیروان بینش پاک اشوزرتشت که پیوسته آهنگ راستی و خردمندی را نواخته اند و نه تنها پیام آورشان چنین رسمی را بنیان نگذاشته است بلکه زرتشتیان نیز در گذر زندگی هازمانی خویش هیچ گاه پیوند زناشویی با خواهر و مادر خویش نداشته و با آن بیگانه بوده اند.
نسبت دادن این گونه دروغ ها ، تهمت و افترایی بیش نیست و گناهی نابخشودنی در پی خواهد داشت.
۶
@khashatra
✅ زنده یاد موبد اردشیر آذرگشسب
با اشاره به پنج نمونه پیوند زناشویی در ایران باستان برداشت نادرست دیگری را نیز بیان کرده است.
در آیين زرتشتى چند همسری رسم نبوده است بنابراین در آن زمان هیچ مردی حق نداشته بيش از يک زن داشته باشد.
به همین شوند (:دلیل) پيوند زناشویى در آن روزگار نسبت به چگونگی شرایط خانواده پنج گونه روی می داده است.
#پادشاه_زن،
#چكر_زن،
#ايوک_زن،
#ستر_زن،
#خود_رای_زن.
۱ - پادشاه زن :
دختران پس از رسيدن به سن زناشویی با خشنودی پدر و مادر پیوند زناشویی داشته اند.
۲- چَكر زن :
هر گاه زنى بيوه پس از درگذشت شوهر نخستين خود با ديگرى پیوند زناشویی داشت آن را زير نام چكر زنى ثبت مى کردند.
۳- ايوک زن :
ایوَک در زبان پهلوی به چم یک است.
چنان چه مردى در زندگی زناشویی فرزند پسری نداشت و فرزندان او همه دختر بودند برای این که نام خانوادگی خویش را به وسیله ی پسرش به آیندگان برساند هنگامی که نخستین دخترش با پسری پیوند زناشویی می داشت.
دختر وظیفه داشت تا نخستین پسرش را که زایمان می کرد به پدر خود پیشکش کند تا نام خانوادگی پدر بر او( پسر دخترش ) گذاشته شود.
و به این ترتیب پدر از دخترش ایوک ( یک ) فرزند را به یادگار می گرفت.
و این نیز سبب برداشت نادرستی شده بود که می پنداشتند پدری با دختر خود پیوند زناشویی داشته در حالی که دختر چنین پدری پس از زایمان نخستین پسرش را به پدر پیشکش می کرد.
۴
@khashatra
✅ برداشت نادرست ؛
برکسی پوشیده نیست که چنان چه در برخی از نوشته های یونانی، تازی، سریانی و پهلوی در باره ی واژه "خُودث وَدَتام" جستجو شود، به برگردان نادرستی از این واژه خواهد رسید که، به پیوند زناشویی با نزدیکان نیز شباهت دارد.
واژه اوستایی "خُواَاِت وَدتَه" که در زبان پهلوی به ریخت (:شکل)، "خُوا یت وَدَس" و "خوایت وَدَت" نیز بیان شده است.
چم (:معنی) درست آن به خویشان رسیدن، به نزدیکان پرداختن، مهربانی با خویشان، ازخود گذشتگی و همانند آن هاست. و شباهت کاربردی نزدیکی با واژه " صِله رَحِم" دارد که، در رفتار اسلامی بر آن تاکید شده است.
چنان چه بخواهیم مهربانی کردن به خویشان را در پیوند زناشویی، نیز پذیرا باشیم، چرا خویشان را با خانواده از هم باز نمی شناسیم، فرزند خویشان به چم دختر و پسرخاله، خالو، عمو و عمه می باشند، که پیوند زناشویی با آنان ناشایست نبوده است.
بنابراین خویشان را با اهل خانه و خانواده که ؛
مادر و خواهر است اشتباه نگیریم.
در گذشته یکی از تراداد ها ی پسندیده این بود که چنان چه پسر و دختری در خویشاوندان باشد نخست آنان را به همسری می گرفتند تا همه فرزندان یک قبیله برای تداوم و پیش رفت خانواده سر و سامانی داشته باشند.
در نیایش روزانه زرتشتیان و در سرود مَزدیسنو اهمی از اوستای کشتی در بخش ویژه آن که پیمان داری به دین زرتشتی را یادآوری می کند از واژه خواَاِت ودتام نیز بهره گرفته شده است.
مَزدیسنُو اَهمی. مَزدیسنُو زَرَه توشتریش. فرَوَرانِه آستو تَس چا. فرَوَرتَس چا. آستویه هومَتم مَنُو. آستویه هوختُم وَچُو. آستویه هوَرشتِم شکیه اُتنم.
برمی گزینم دین مزدیسنا را که سفارش شده ی اشوزرتشت است. و استوارم براین کیش.
می ستایم اندیشه نیک را، می ستایم گفتارنیک را ، می ستایم کردار نیک را.
آستویه دَاِنام وَنگوهیم مازدَیسنیم. فرَسپایه اُخذرام. نیذاسنه یی تیشِم. خُوات وَدتام. اَشه اُونیم.
می ستایم دین نیک مزدیسنا را که نکوهنده ی جنگ و خون ریزی و ستایش گر آشتی و از خود گذشتگی و پارسایی است.
( خرده اوستا، اوستای کشتی )
در این سرود و در نیایش روزانه که هر زرتشتی با مزدا ( خرد رسا )،
پیمانی تازه می بندد، به واژه خُوات وَدَتام نیز اشاره و پیمان داری می کند.
بی گمان هدف او از این پیمان در نیایش روزانه، پیوند زناشویی با نزدیکان و ازدواج با خواهر و مادر خود نیست بلکه او خواستار پویایی، فروزه ی از خود گذشتگی در خویش است تا بتواند به خویشان و نزدیکان خود یاری رسانده باشد.
۲
@khashatra
#آبان_یشت
آبانیشت یکی از قسمتهای یشت ها در اوستاست که، به ستایش ناهید یا #آناهیتا ایزد بانوی آب ها اختصاص دارد.
آبانیشت یکی از یشت ها یا قصاید بسیار بلند اوستا ست، و دارای ۳۰ کرده و ۱۳۳ بند است.
#آبان_یشت از نظر ترتیب یشت پنجم و از لحاظ تفصیل، پس از فروردین یشت و مهریشت قرار دارد. و سومین یشت بزرگ به شمار میآید.
- در بند ۱–۱۵ در مدح و ثنای ناهید سخن رفتهاست.
- در بند ۱۶–۸۳ از پادشاهان و نامدارانی که پیش از اشو زرتشت ؛ ناهید را ستودند، یاد میکند.
- در بند ۸۴–۹۶ از مینوی نژاد بودن ناهید، و نزول وی از کره ستارگان به طرف زمین سخن میگوید.
و حاوی دستوری است که خود ناهید به اشو زرتشت میدهد. از آن که چگونه مردم او را بستایند.
- در بند ۹۷–۱۱۸ دگرباره از ستایش پادشاهان، و نامدارانی سخن میراند که معاصر اشوزرتشت بودند.
- در بند ۱۱۹–۱۳۲ در تعریف و توصیف ناهید است.
در آبانیشت نیز همانند یشت های دیگر باورها پیش از، اشو زرتشت با باور زرتشتی درآمیختهاست.
در بندهای ۳ تا ۵ و ۹۶ و ۱۳۲ مشخصات پیش زرتشتی (Pre-Zoroastrian)،
ایزدبانوی #آناهیتا و نیروی زندگی بخشی او دیدهمیشود.
در بندهای دیگر خصوصیت زرتشتی شده او آشکار است.
و به گونهای اهورامزدا به او زندگی بخشیدهاست. تا در ستیز آفریدگان نیک با بدی یاور آنان باشد، مانند بندهای ۱، ۶، ۷، ۹۴، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۱۸.
این بندها همه قدیمی است و شاید به دورههای پیش از هخامنشیان تعلق دارد.
#کریستن_سن ذکر نام بابل را در این یشت (بند ۲۹) قرینهای میداند.
که این یشت در دروه ی هخامنشی تدوین نهایی یافتهاست.
#ایرانویج_در_آبان_یشت
در بند ۱۰۴ نام ایرانویج آمده است :
«او را بستود اشوزرتشت پاک، در آریاویچ در کنار رود دائیتیا. با هوم آمیخته به شیر با بَرسَم با زبان خرد،
با اندیشه و گفتار و کردار نیک با زَور و با کلام بلیغ»
📚بُن مایه
- ابراهیم پورداوود ؛ یشت ها، جلد اول
- تفضلی، احمد.
کهن نگارهی ادبیات ایران پیش از اسلام.
✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز آبان ایزد از خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
برابر با :
۵ شنبه ۸ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۲۹ می ( مه ) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ آبان = آب ها ، فرشته ی نگهبان آب.
@khashatra
✅ گاز نفت از وسط چهار ستون گذشته و بالای ستون را همیشه روشن نگاه می داشته.
زرتشتیان آن حدود تا سال ۱۸۳۰ میلادی همواره در آن محل جمع می شده و در مورد کارهای همگانی جماعت مذاکره می نمودند و
آمد و رفت مردم در آن حوالی زیاده می بود و در رعایت قانون دین کوتاهی نمی نمودند. آن چه ذکر شد از سخنان مادام بلواتسکی است.
جهانگردی به نام کاچ Kach به دیدن همین آتشكده می رود.
در آن وقت پنج تَن از موبدان زرتشتی را با شاگردان خود در آن جا می بیند.
یک بانوی مقیم تفلیس در سال ۱۸۷۸ میلادی گذرش به همین آتشکده می افتد و در نامه ای به دوست خود می نویسد که فقط یک تَن مغ زرتشتی را در آن جا دیده که در کنج غاری به بندگی مشغول بوده و روزی دوبار موقع طلوع و غروب آفتاب از غار خارج می شده و به خورشید تعظیم می نموده.
به قول کریستنسن :
« در آتشكده ی باكو بتان شیوانی و اوانی زرتشتی و تصاویر حضرت نیکلا و بتول عذرا و تصاویر مسيح مصلوب متعلق به كاتو لیکان همه عرضه بانک صبح زرتشتیان است و برای تعظیم و نیایش همگی آن ها یک درجه همت و اجتماع مشهود می شود».
«به قول هیربد داداباهی دوردی یک بازرگان روسی بنام کاکوراف در حدود ۷۵ سال پیش امتياز الستخراج نفت منطقه ی اطراف آتشکده را از دولت وقت می گیرد.
پس از شروع به کار به فکر خراب کردن آتشکده و به کار بردن ساختمان های آن برای کار اداری خویش می افتد که قطعه ی کوچکی از زمین واقع بود.
مردم حوالی صدای اعتراض بلند می کنند و به حکومت شکایت می نمایند که نگذارند آتشکده آلوده گردد و یا آسیبی به ساختمان آن برسد.
روزنامه ی سن پطرزبورغ به نام جيدو مشتای صدای اعتراض مردم را با انتقاد از کار صاحب امتیاز در صفحات جریده ی خود منعکس مس سازد. لذا مقامات مربوطه سخت قدغن می نماید که در حریم آتشکده حفریات یا ساختمان به عمل نیاید.
۹۸
@khashatra
#آذر_ایزد
ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی ست و آن نگهبان آتش است.
آذر از آفریدههای بزرگ اهورامزد است.
زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه میدانند و آذر ایزدی است نگهبان. و نماد پایداری و استواری دین زرتشتی.
در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری میسازد.
«آذر» در اوستا «آترَ»، نهمین روز از هر ماه سی روزه و نهمین ماه در سال نمای زرتشتی به این نام است.
آذر ایزد نگاهبان آتش و فروزهی اهورامزداست از این رو گاه او را در شمار امشاسپندان آوردهاند.
آذر به چم آتش و گرما و نیروی داخلی برای جنبش و حرکت است. ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است.
آتش یكی از آخشیجهای چهارگانه طبیعت است كه ایرانیان همواره آنرا پاس میداشتهاند.
چه نیکوست در این روز آتش نیایش خواندن و نیایش به درگاه اهورامزدا.
در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری میسازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی میبخشد پس سوی پرستش اهورامزدا است.
هر زرتشتی برای نیایش باید رو به سوی روشنایی و پشت بر تاریکی کند.
آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری میکنند. جشن آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ای خرامنده سرو تابان ماه،
روز آذر می چو آذر خواه.
شادمان كن مرا به مِی كه جهان،
شادمان شد به فر دولت شاه.
گل آفتاب گردان نماد آذر ایزد است.
@khashatra
✅ از قضای روزگار در آن روز مردم ده به بخشی از تشریفات مذهبی مشغول می باشند و همه باهم اوستا می خوانند.
همراهان آقای خدا رحم را که مسلمان باشند به منزل دعوت نمی نمایند از بخت بد روزگار هنگامی که روسیه کمونیستی شد هستی و
دار و ندار آقای خدا رحم برباد رفت.
اینک در بمبئی در آسایش خانه ی زرتشتیان به سر می برد و ۱۱۰ سال عمر دارد.
در سال ۱۹۱۳ آغاز جنگ جهانگیر اول یک کشتی روسی در بندر بمبئی هنگام انبار زغال در کشتی به کنتراکتر زغال که یک تَن پارسی بود گفت در ساحل دریای خزر شهری ست به نام کلکزا Kalkaza و باشندگان آن جا مانند پارسیان این بندر در همه ی کارها سرآمد می باشند.
و گویا از باز ماندگان مردم قدیم ایران می باشند و مهم تر آن که خود را نیز زرتشتی می خوانند.
این آتشکده ی بزرگ که در بالا تذکر دادیم بر زمین وسیعی معروف به میدان آتش و در کوهی به نام گئا Goa واقع ست.
محوطه ی آتشگاه بر روی چهار ستون سنگی قرار دارد که بر دامنه ی کوه حفر شده است، گاز در ستون های مجوف سنگی داخل می شود و در محراب آتشکده و بر سر در آن می سوزد.
یک نقش نیزه ی سه پره ای نشان دین هندوان نیز بر دیوار آتشکده کنده شده و حاکمیت از آمد و شد هندوان به این محل و پرستش در برابر آتر که طرف توجه و ستایش آن ها نیز می باشد.
قریب بیست اتاق پهلوی آتشگاه درست شده که محل اقامت آذربانان و زایرین و صاحب دلان معتکفان است.
بسیاری از جملات یزشنی بر دیوار نقر شده که از تعمیل مراسم يزشنی و سایر تشریفات دینی در آن جا سخن می راند.
سه زنگ بزرگ در وسط آتشگاه آویزان بوده که دیده بان هنگام نزدیک شدن دشمنان دین آن را به صدا در می آوردند.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۹۷
@khashatra
ادامه دارد....
#دی_به_آذر
دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاه شماری زرتشتیان است.
دی یکی از نامهای اهورامزداست.
«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیباییها است.
در گاه شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده میشود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بیهمتاست که به واژهی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.
در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته میشود.
روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه.
برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژهی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.
روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش ؛
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای،
گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.
@khashatra
✅ گفتار البیرونی در مورد آتش شگفت انگیز.
البیرونی در آثار الباقيه (ص ٢۴١) می نویسد : «سعید بن فضل می گوید کوه دما که در فارس است هر شب نوروز أن برق هایی می درخشد خواه بر هوا صاف باشد و یا ابر و شگفت تر از این آتش كلواذا است هرچند دل بدین سخنان تا هنگامی که مشاهده نکند اطمینان نمی یابد و ابو الفرج زنجانی حاسب برای من حکایت کرد که این آتش را من دیده ام و در سالی که عضدالدوله به بغداد آمد ما به قصد كلواذا بيرون شدیم.
آتشی است و شمع هایی که از کثرت به شمار در نمی آید و در سمت غربی دجله که روبروی کلواذا است در شب نوروز دیده می شود و عضدالدوله نگاهبان خود را در آن جا گذاشت که از حقیقت امر جستجو کنند مبادا که این کار از نیرنگ های مجوس باشد و نگهبانان شاه اطلاعی نیافتند و هر اندازه که به اتش نزدیک می شدند آتش از آنان دور تر می شد و هرچه دور تر می شدند آتش نزدیک تر می شد.»
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۹۵
@khashatra
ادامه دارد....
#امرداد_امشاسپند
خویش کاری اَمُرداد امشاسپند در جهان استومند (مادی) نگهبانی از گیاهان روی زمین و سرسبز و بارور نگاه داشتن آن هاست و با توجه به این که وی نماد جاودانگی و بیمرگی و جوانی همیشگی است.
مسعود سعد سلمان گوید :
«روز اَمُرداد مژده داد بدان،
که جهان شد به طبع باز جوان.»
در بندهش دربارهی این امشاسپندبانو میخوانیم : «اَمُرداد بیمرگ سرور گیاهان بیشمار است زیرا او را به گیتی گیاه خویش است.
گیاهان را رویاند و رمه گوسفند را افزاید؛ زیرا همه ی دامها از او خورند و زیست کنند.
به فَرَشکَرت (تازه کردن جهان)، سوشیانت و نوسازی جهان نیز اَنوش از اَمُرداد آرایند.
اگر کسی گیاه را رامش و خرمی بخشد یا بیازارد، آن گاه اَمُرداد از او آسوده یا آزرده میشود.
اَمُرداد امشاسپند همیشه با خورداد امشاسپند (نگهبان آب) همراه است. در جهان خاکی، نگهبانی گیاهان و رستنیها به او سپرده شده است.
اَمِرتات: جاودانگی، ماندگار و بیمرگی نام هفتمین روز از هر ماه در گاه شمار زرتشتی و نام پنچمین ماه است. اَ، واگ (واژه) نفی هست، مِر: به چم مردن و مرگ، تات. پسوند اَمُرداد به پارسی آمده است. در آفرینش نگهبان گیاهان و رستنی هست، دو گام امشاسپندان خورداد و اَمُرداد به هم پیوسته هستند.
آدمی بتواند این دو رده از زندگی را به وارستگی برساند و به رسایی برسد خودبهخود به بیمرگی و جاودانگی هم خواهد رسید. اهورامزدا خوشی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی میبخشد که در دنیا اندیشه و گفتار و کردارش نیک باشد.
چه نیکوست در این روز به آینده اندیشیدن و برای آینده برنامهریزی کردن.
در اوستا اَمَرتات و در فارسی اَمُرداد بنابراین اَمُرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی.
پس واژه ی “مرداد” در ادب مزدیسنا جایی ندارد.
اَمُرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی گیاهان با اوست.
همیشه با امشاسپند هَهاُروتات یا خورداد هستند.
در گاه شمار سیروزهی زرتشتیان هنگامی که نام روز و ماه برابر میشود آن روز را جشن میگیرند. فرارسیدن روز اَمُرداد در ماه اَمُرداد را جشن اَمُردادگان مینامند.
در گات ها، یسنا ٥١ ، بند ٧ میخوانیم :
كس به هفت رده، اهورامزدا، روان، نیک اندیشی، بهترین راستی، شهریاری مینوی، آرمان سپند، رسایی و بالندگی بی مرگی، جاودانگی برسد و بر راه آیین راستی مىرود، از بخشایش دو مینویی اهورامزدا به پاداش خواهد رسید خوشی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را دارا مى شود.
«مسعود سعد» میسراید :
روز اَمُرداد مژده داد بداند،
كه جهان شد به طبع باز خواند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش ؛
روز اَمُرداد مژده داد بدان،
كه جهان شد به طبع باز جوان.
عدل بارید بر جهان یک سر،
دولت و ملک شهریار جهان.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
دار و درخت بنشان.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (خورداد) جوی نوین کن روان، اَمُرداد بیخ نو اندر نشان.
گل چمبک نماد اَمُرداد امشاسپند است.
@khashatra
🔮 ۲۰ کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!
🟣 روی لینک بزنید و عضو کانالهای دلخواه شوید!
🆔 /channel/addlist/oY7c_LbKImM2ZjQ8
💜از کانال بزرگ و نمونۀ زیر هم دیدن کنید!👀
✅ امشاسپند خورداد درجستارهای کهن :
چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است.
که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که :
«... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم...»
هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کردهاست.
👈 در بندهش نیز درباره ی خورداد آمدهاست :
«... ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ،
«... خورداد سرور سالها و ماهها و روزهاست به چم که او سرور همه است.
او را به گیتی، آب خویش است.
چنین گوید :
هستی، زایش و پرورش همه ی جانداران مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
در نسک بندهش از گل #سوسن ویژه ی امشاسپند بانو «خُورداد» نام برده شدهاست.
۲
@khashatra
#جشن_خوردادگان
این جشن در روز خورداد از ماه خورداد در گاه شماری ترادادی ( = سنتی) زرتشتی، یکی دیگر از جشن های ماهیانه است که از برابری نام روز و ماه برگزار می شود.
واژه ی خورداد در اوستا به صورت «هئوروَتات» haorvatat آورده و نام یکی از امشاسپندان است که به چَم رسایی و کمال میباشد.
نیاکان ما، روز خورداد از ماه خورداد را جشن میگرفتند و در این روز به سراغ سرچشمهها و رودخانهها و کنار دریاها میرفتند، نیایش خداوند به جا میآوردند و اهورامزدا را به انگیزه ی فروزه ی رسایی و پیش رفت ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، به تالار گردهمایی و نیایشگاهها میروند، پس از سرایش اوستا و نیایش در ستایش اهورامزدا، جشن خوردادگان گرامی داشته میشود.
در این گردهمآیی، خوراکیهای سنتی تهیه میشود و باشندگان در بخشی از برنامه به شادمانی می پردازند.
@khashatra
#خورداد_امشاسپند
خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارندهی آب ها و سرسبزی است.
آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشتههای ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان، زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژهای است. آب، باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشتهی ویژهای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد.
آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف میرسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوهگاه تمام پدیدههای جهان هستی است، از چكهی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.
در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد.
یشت چهارم كه به نام خورداد یشت خوانده میشود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.
بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل.
بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است.
خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.
خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.
در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
در متنهای کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانهی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کرده است.
در بندهش نیز درباره ی خورداد آمدهاست : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
خورداد روز داد نباشد كه بامداد،
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد.
از باده جوی شادی و از باده باش خوش،
بیباده این جهان، صنما بادگیر، باد.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جوی کن.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (خورداد) جوی نوین کن روان،
(امرداد) بیخ نو اندر نشان.
گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.
@khashatra