به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آیدی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017
✅ در روزگار نو.
در سده ی بیستم افسانه ی زندگی فردوسی سترگ به کارِ سیاست پیشگان هم آمد.
رضاشاه بزرگ ، که مرام ملی گرایی تبلیغ میکرد، شیفته ی فردوسی سترگ بود.
عبدُالْحسین سِپَنتا نیز در زمان رضاشاه بزرگ فیلمِ فردوسی سترگ را بهسال ۱۳۱۳ خورشیدی ساخت و زندگی فردوسی سترگ را از نگاه خود به تصویر کشید، که یکی از نخستین نمونههای افسانه پردازیِ تصویری از زندگی فردوسی سترگ بهشمار میرود.
پیش از او علی نصر در سال ۱۳۰۰ نمایش نامه ی فردوسی سترگ را تنظیم کرده بود.
از دیگر سو، افسانههای چپگرایان درباره ی فردوسی سترگ نیز به کارِ مبارزه ی سیاسی میآمد.
از راهِ نمونه، علی حصوری و احمد شاملو فردوسی سترگ را سخت نکوهیدند و او را تبلیغات چیِ سرکوب و محافظهکاری در خدمتِ حفظِ نظام طبقاتی دانستند.
افسانهپردازی درباره ی فردوسی سترگ امّا ادامه یافت و خود هنری شد ستوده.
در روزگاران بعدی سخن وران و هنرمندان فراوانی، زندگانیِ فردوسی سترگ را به داستان کشیدهاند.
از این دست بهرام بیضایی در فیلم نامه ی دیباچه ی نوین شاهنامه (۱۳۶۵) فردوسی سترگ را غریبهای خشمگین از زمانه نشان داده که برای زنده کردن میراثِ ایرانِ کهن، دارایی خود را باخته و جز تهمت و دشنامش ندادهاند.
ساتِم اُلُغزاده نیز در رمانِ تاریخی فردوسی سترگ (۱۳۶۹) ، فردوسی سترگ را چنانکه خود دانسته بهتصویر کشیدهاست.
از سوی دیگر هم پژوهش گران در جستجوی زندگی واقعی فردوسی سترگ از میان انبوه دادههای تاریخی و افسانهای همواره تا حدودی کامیاب بودهاند.
دانستههایی از ایندست در پی میآید :
✔️ زایش
بر پایه ی دیدگاه بیشترِ پژوهش گرانِ امروزی، فردوسی سترگ در سال ۳۲۹ ه.ق برابر با ۹۴۰ م، در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان دیده به جهان گشود.
نظامی عروضی (وفات ۵۶۰ ه.ق)، نخستین پژوهندهای که درباره ی زندگی فردوسی سترگ جُستاری نوشته، زایش فردوسی سترگ را در روستای «باز» (پاژ) دانستهاست.
منابع تازهتر روستاهای «شاداب» و «رَزان» را نیز جایگاه زایش فردوسی سترگ دانستهاند، اما بیشتر پژوهش گران امروزی این گمانهها را بیپایه میدانند.
۵
@khashatra
✅ فردوسی سترگ دهقان و دهقان زاده بود.
او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان سپری کرد.
شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان پارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشه ی ایرانی آماده ساختند و فردوسی سترگ در هنر سخن وری آشکارا وام دار گذشتگان خویش و همه ی آنانی ست که در سدههای سوم و چهارم هجری، زبان پارسی را به اوج رساندند و او با بهرهگیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد.
در نگاهی کلی درباره ی دانش و آموختههای فردوسی سترگ میتوان گفت او زبان عربی میدانست، اما در نثر و نظم عرب چیرگی نداشت.
او پهلویخوانی را به طور روان و پیش رفته نمیدانست، اما بهگونه ی مقدماتی مفهوم آن را دریافت می کرد.
بههر روی، در شاهنامه هیچ نشانهای درباره ی پهلویدانی او نیست.
در «پیشگفتار بایسنقری» نام فردوسی با «حکیم» همراه است، که از دید برخی اشاره به حکمت خسروانی دارد.
فردوسی سترگ در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند دادهاست.
از شاهنامه برمیآید که فردوسی سترگ از آیینهای ایران باستان مانند زروانی، مهرپرستی و مزدیسنا اثر پذیرفته، هر چند برخی پژوهش گران سرچشمه ی این اثرپذیریها را منابع کار فردوسی سترگ میدانند، که او به آن ها بسیار وفادار بودهاست.
هم چنین، وی به سبب خاستگاه دهقانی، با فرهنگ و آیینهای باستانی ایران آشنایی داشت و پس از آن نیز بر دامنه ی این آگاهیها افزود، بهگونهایکه این دانستهها، جهان بینی شعری او را بنیان ریخت. آن چه که فردوسی سترگ به آن میپرداخت، جدای از جنبه ی شعری، دانش ورانه نیز بود؛ او افسانه ننوشت.
« فردوسی سترگ خرد را سرچشمه و سرمایه ی تمام خوبیها میداند.»
او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یک دیگر بازمیشناسد و از این راه به نیکبختی این جهان و رستگاری آن جهان میرسد.
فردوسی سترگ با ریز بینی، منابع خود — که بیشترینِ آنها شاهنامه ی ابومنصوری بود — را بررسی میکرد.
او توانست از میان انبوه دانستههایی که در دسترس داشت، مطالبی را گزیده و گردآوری کند که در یاد ایرانیان، ترکان و هندیان زنده بماند.
۳
@khashatra
#بزرگ_داشت_فردوسی_سترگ
جهان یادگارست و ما رفتنی
به گیتی نماند به جز مردمی
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن مرگ راست
👤حکیم ابوالقاسم فردوسی
۲۵ اردی بهشتماه خورشیدی
روز بزرگ داشت فردوسی سترگ
شاعر و سخنسرای ایرانی و سراینده ی شاهنامه خجسته و فرخنده باد 🌷
فردوسی بزرگ ترين حماسهسرای ايران و يكی از حماسهسرايان بزرگ جهان است.
۱
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز اشتاد ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
پنج شنبه ۲۵ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۵ می سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ اشتاد = راستی و درستی.
✔️ روز دیدار ستی پیر در شهر یزد
@khashatra
✅ مرتو انديشمند و با خرد و هوش برای نگهداری دارایی خويش و ارتباط با ديگر مرتوها به تدريج عدد را اختراع نمود.
و هزاران سال زبان و اعداد گفتاری بود و به ریخت (:شکل) نوشتاری در نيامد...
نخست اعداد نزد مرتو (:انسان) هيچ مفهوم خاصی نداشتند و چون زندگی بدوی و ابتدایی نيازی هم به داشتن اعداد بزرگ نداشت، عدد بيش از هزار را بی نهايت می انگاشتند.
ايرانيان اعداد را به صورت ۱ و ۲ و ۳ نوشتند.
و يونانيان اعداد را ۱ و ۱۱ و ۱۱۱ يادداشت کردند.
تا اين که حدود دو هزار سال پيش به وسيله ی ايرانيان (و به قول برخی ها هندی ها)، عدد صفر اختراع شد و چون مرتو (:انسان) دارای ده انگشت بود اعداد بر اساس دهگان مرتب شد و از آن پس دگرگونی بزرگی در زندگی مرتو پدید آمد.
از سوی دیگر مرتو دریافت که همه ی اعداد کارآیی های مشابهای ندارند.
و برخی اعداد بسیار مفیدتر و جالبتر هستند مانند ؛
عدد شش بر ۱ ،۲ ، ۳ و ۶ یعنی بر ۴ عدد از شش عدد بین خود قابل بخش است.
خیلی جالب بود سپس مشاهده کرد که عدد ۱۲ نیز عدد بسیار مفیدی است و بر۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۶ و ۱۲ تا حدی بر ۸ هم قابل بخش است.
ساعت و ماه ها را بر آن اساس تنظیم کرد و...
۳۷۴۳ سال پیش اشوزرتشت به پیامبری رسید. و از یکتایی خدا و خرد و دینو (:دین) و جهان مینوی و برقراری قانون اشا در زاستار (:طبیعت) و... ،
سخن به میان آورد.
از آن پس برای زرتشتیان برخی از عدد ها از برای بار مینوی (:معنوی) که داشتند سپند شمرده شد.
همان گونه که می دانید برخی اعداد دقت بیشتر را می رساند مانند ؛
شاید فرقی بین سد سانتی متر و هزار میلی متر نباشد ولی دقت عمل عدد دوم ده برابر بیشتر از عدد اول است و فرق ۱۰۰ یا ۱۰۱ این است که عدد دوم از عدد اول دقیقتر است.
۱۰۰ یک عدد تقریبی ست شاید کم و بیش شود ولی ۱۰۱ عدد دقیقی ست با دل استواری تمام.
۲
@khashatra
#ارد_ایزد
ایزدی ست که همه ی خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان میآموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونهی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گاتها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بِه فَر و شکوه خانه میافزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ارد روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگونرخ،
خیز و پیشآر بادهی گلگون.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.
گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.
@khashatra
✅ صاحب تاریخ تباهی پارسیان ۲ مولفه ی ١٢٩۵ ه. در همین مورد گوید :
« در هرات پارسیان را عبادت خانه ها بوده یکی از آن در پهلوی مسجدی واقع بوده.
مسلمانان آن جا شبی اتفاق نموده، اصل آن را بکشتند و آن را به مسجد وصل نمودند.
زرتشتیان آن جا از این حال به فرمان فرمای خراسان که حکومت هرات هم با او بود شکایت کردند فرمان فرما محض تفتيش حال، جمعی زیاد از علما و قضات آن شهر را خواست و از گذشته باز پرسید آن جماعت که خود باعث این ستم بودند، بر كذب عرض پارسيان به قرآن سوگند یاد کردند که عبادت گاه پارسیان نبوده و پس از سوگند ادعای خسارت کردند که چون این قوم بر مسلمانان بهتان زده اند قتل آنان واجب است.
فرمان فرما بدان حکم کرد که در هرات هر چه از این قوم یابند، عرصه دمار و هلاک سازند و چنان کردند و چنین در هر جا از پارسیان عبادت خانه بود بسندند و مسجد کردند و کتاب خانها بسوختند که از هزاران یکی را آثاری به جاست. »
گفته ی بالا در مورد قتل عام زرتشتیان در هرات پذیرفتی نیست.
چه که در سده ی دهم یزدگردی چندین نفر از موبدان زرتشتی مقیم هرات از جمله موبد خوشی و موبد خداجوی از استماع شهرت فضل و دانش دستور آذر کیوان به سوی هند و بتنه رهسپار و چند یادگار ادبی از خود باقی گذاشتند که در فرزانگان زرتشتی از آن صحبت شده است.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۷۲
@khashatra
ادامه دارد....
#دین_ایزد
«دین» واژهای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.
دین، نام روز بیست و چهارم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.
پورریحان بیرونی در فهرست نامهای روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژهی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.
نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مىباشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.
در سانسکریت و گات ها و دیگر بخشهای اوستا بارها واژهِ ی «دئنا» آمده كه هشت بار مىشود.
دین در گات ها به چمهای گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.
فردوسی پیرامون این ایزد میسراید :
همه مردمی باید آیین تو،
همه رادی و راستی دین تو.
مسعود سعد پیرامون آن میسراید :
دینروز ای روی تو آکفت دین،
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.
گل سد برگ نماد دین ایزد است.
@khashatra
✅ استاد مریم میرزاخانی در تاریخ ۲۲ اردی بهشت ۱۳۵۶ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود.
❇️ زادروز این فخر ایران زمین ،
این ریاضی دان بزرگ و استاد وارسته ی دانشگاه استنفورد بر همه ی دوست داران و رهروان راه نیکش فرخنده و همایون باد.
❇️ ۱۲ ماه مه به مناسبت زادروز #مریم_میرزاخانی ، #روز_جهانی_زن_در_ریاضیات نام گذاری شده است.
✳️ پدر بزرگ وارش #احمد_میرزاخانی مهندس برق و رییس هیئت مدیره ی مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد» بود.
❇️ او با اتمام تحصیلات راهنمایی با شرکت در آزمون ورودی مدارس سمپاد وارد دبیرستان فرزانگان تهران شد.
❇️ استاد مریم میرزاخانی در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ خورشیدی (سال سوم و چهارم دبیرستان) از دبیرستان فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و پس از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با امتیاز ۴۱ از ۴۲ مدال طلای جهانی گرفت.
❇️ سال بعد، در المپیاد جهانی ریاضی کانادا میرزاخانی با نمره ی کامل، رتبه ی نخست طلای جهانی را به دست آورد.
❇️ استاد مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آن ها» برنده ی #مدال_فیلدز شد، که بالاترین جایزه در ریاضیات است.
◀️ وی تنها زن و تنها ایرانی برنده ی مدال فیلدز است.
⚫️ شوربختانه این استاد فرزانه و دانشمند بزرگ ریاضی در سن ۴۰ سالگی در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۶ خورشیدی براثر بیماری سرطان در آمریکا درگذشت.
نامش مانا،
یادش گرامی،
راهش پر رهرو،
سرای نور و شادی جایگاهش باد.
۲
@khashatra
پایان🔺🔺
✅ در برخی از نقاط بخارا آتشکده ها هستی داشته ولی اینک خاموش می باشد. استیل ساختمان های نامبرده حاکی از در مهر بودن آن هاست و مردم آن جا آن ها را مسجد مغان می نامند.
در مغرب بخارا گروهی کوه نشین به نام کشکوشان زندگی می کنند و نام معبد آن ها کوشک مغان است.
در برخی از بخش های خراسان ساختمان ها و مردمی دیده می شوند که رفتار و عادات آن ها شبیه پارسیان می باشد.
از مندرجات نوشته های خاینکاف نویسنده ی روسی و آثار نویسندگان دیگر به نظر می رسد که آن نفوس مانند زرتشتیان می باشند.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۷۰
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتشکده ی در پتنه استان بهار (هند)
به گفته بهرام شاه شراف یکی از دلپتان نامور پارسی مقیم بمبئی سه آتشکده ی بزرگ به نام آتش ورهرام در پتته پایتخت قديم أشوكا نوه ی چندرا. گوپتای ایرانی موجود بوده و آثار آن اینک برجا نیست و این بود جهتی که دستوردآذر كيوان آن نقطه را نشیمن خویش قرار داد.
غالب ساختمان آن خطه از چوب می بوده و به ظن قوی به واسطه ی آتش سوزی نابود و آثار آن بر جا نمانده هتا سقف کاخ خود آشوکا نیز از چوب بوده د. ب. سپونر باستان شناس انگلیسی که حفربات پتلی پوترا Patuliputra به سر پرستی او انجام یافته
در مقاله ی خویش در ژورنال آسیایی سلطانی مورخه یدژانویه و ژوئیه ۱۹۱۵
پادشاهان سلسله ی موریا را در شمال هند زرتشتی قلمداده و باورمند است
موبدان بسیاری در آن جا می زیستند.
۶۸
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دی به دین از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
دو شنبه ۲۲ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۲ می سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به دین = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
✅ استیل بنای آتشکده های سرخ کوتل به نظر هیئت فرانسوی همانند استیل آتشکده های اطراف بلخ می باشد که استرابو و پازانیاس Pausanina از آن داشته اند.
چند دانه سکه ی قدیمی که در حفریات سرخ کوتل به دست آمده قدمت آتشکده را به روزگار کوشانان بزرگ (سده ی اول - سوم میلادی) می رساند.
چند پاره مجسمه ی اطراف محل دارای تمثال شاهزاده ی کوشانی و شبیه به تندیس کنیشکا پادشاه بزرگ کوشان می باشد که در شهر متوره (هندوستان) پیدا گردیده است.
علائم و آثار در دست به گفته ی مهندس هئیت فرانسوی موسیو لابر حاکی ست بر این که آتشکده ی سرخ کوتل در اوایل دولت کوشانی تقدیس و پس از دو سده در اواخر دولت آن ها و فتح بلخ به وسیله ی اردشیر از حریقی سوخته و نابود گردیده.
به گفته ی دکتر جمشید جی او نوالا تمدن روزگار کوشانی دارای دو جنبه ی دین هندی و ایرانی است.
جنبه ی هندی آن دین بودایی و ایرانی آن دین مزدیسنی است.
جنبه ی بودایی آن به واسطه ی کشفیات آثار بودایی و مجسمه هایی بر بدنه ی کوه ها نمایان بوده و هست.
اما جنبه ی مزدیستی آن در دل خاک نهفته بود تا آن که با کشف بقایای آتشکده ی سرخ کوتل به ثبوت رسید و ما را از دین مزدیسنی برخی از شاهان کوشانی آگاه ساخت.
اتاق آتشگاه سرخ کوتل برخلاف استیل معابد بودایی همانند آثار آتشکدهای ایران می باشد و عاری از اصول ساختمانی یونانی و دارای استیلی است مانند آتشکدهای زمان هخامنشیان و این نخستین بقایای آتشکده ای ست که در افغانستان یافت گردیده است.
۶۶
@khashatra
#باد_ایزد
«باد»، نام بیست ودومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی ست. باد، به چم هوا ست. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است.
در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویش کاری هر انسان است.
در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است.
ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است.
در اوستای سیروزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.
ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. ” وای یا وایو ”باد” چهرهای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد میگذرد. او نیکوکار است و در عینحال میتواند با نیروی ویران گر خود همه چیز و همه کس را نابود سازد.
در ادبیات پهلوی دارای دو نیمهی بد و خوب است که در اوستا نیمهی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشتهاست. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.
این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.
ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیکكردار، چیرهشونده، پسرونده، پیشرونده، پایندهفر، سختترین، قویترین، شكستدهنده، موجریزنده، زبانهكشنده و ….
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک (:کتاب) بندهش ؛
چون بادروز، روز نشاط آمد ای نگار،
شادی فزای هین و بده باده و بیار.
باده است شادی دل پیوسته باده خور،
بیباده هر چه بینی باد هوا شمار.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
وگر با شدت کار، با داوران،
در این روز رو، تا شوی کامران.
سزد روز (باد) ار درنگی شوی،
نپیوندی امروز کار از نوی.
گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.
@khashatra
✅ گزیده ای از آیین نخستین سالروز درگذشت روانشاد موبد کوروش نیکنام.
@khashatra
✅ افسانههای فراوانی درباره ی فردوسی سترگ و شاهنامه پرداختهشده که بیشتر از شور و دل بستگیِ مردمِ دوست دارِ فردوسی سترگ و خیال پردازی ِ شاهنامه خوانان پدید آمده و اغلب بیپایه است و با منابع تاریخی و متنِ شاهنامه نمیخواند.
از این دست میتوان داستانِ راه یافتنِ نسخه ی پهلویِ شاهنامه از تیسپون به حجاز و حبشه و هند و سرانجام به ایران آمدنش بهدست یعقوب لیث، رویارویی فردوسی سرگ با سه سراینده ی دربار غزنویان (عنصری، فَرُّخی، و عَسجَدی)، داستان فرارش به بغداد، هند ، تبرستان، یا قُهِستان پس از نوشتن هَجوْنامه، داستان پیش کش کردنِ شاهنامه به سلطان محمود به سبب نیازمندی و تنگ دستیِ وی در فراهم آوردنِ جهیزیه برای دخترش، داستان فرستادنِ پیش کشی که سلطان محمود به فردوسی سترگ نوید داده بوده است به سان پولِ سیمین به جای زر به پیشنهاد احمد بن حسن مِیْمَندی و بخشیدن آن پاداش به فُقاع فروش و حَمّامی به دست فردوسی سترک و پشیمانی سلطان محمود و همزمانیِ رسیدن پاداشِ زر با مرگ فردوسی سترگ را برشمرد.
ازدیگرسوی، خالقی مُطلَق — با اشاره به اینکه دانستهها درباره ی زندگی فردوسی سترگ پس از سال ۴۰۰ ه.ق فراتر از گزارش چهار مقاله نیست — میگوید هرچند که برخی گفتهها مانند آن چه که نظامیِ عَروضی آورده، جای تردید دارد، اما از سویی دلیل محکمی هم در رد آنها نیست؛ و برخی از آنها با سنجشِ منابعِ دیگر درست انگاشته میشوند.
مانند داستانِ سفر فردوسی سترگ به غَزنه و رویارویی او با محمود در کتاب تاریخ سیستان، یا نمونه ی دیگر این که نظامی گنجوی و عطّار نیز به کشمکش فردوسی سترگ با محمود و ناسپاسی محمود در حقِّ فردوسی سترگ و هتا فقاع نوشیِ فردوسی سترگ و بخشیدن پاداش محمود اشاره کردهاند.
خالقی مطلق بر پایه ی چهار مقاله ، فقاع نوشی و بخشیدن پاداش، گریختن از غزنه، رفتن به هرات و سفر به تبرستان نزد اسپَهبُد شهریار باوَند را گزارش میکند.
اما سفر بغداد و رفتن به اصفهان را — که در برخی پیش گفتارهای دستنویسها و الحاقی شاهنامه دیده میشود — افسانه میداند.
افزون بر اینها، در «پیش گفتار بایسُنقُری» داستانی از سفرنامه ی ناصر خسرو آمده است که ناصرخسرو در سال ۴۳۷ ه.ق در راه سرخس به طوس کاروانسرای بزرگی در روستای چاهه میبیند که میگویند از پاداشی که محمود برای فردوسی سترگ فرستاده بودهاست، ساخته شده و چون فردوسی سترگ در آن هنگام درگذشته بوده، وارثش آن پاداش را نپذیرفتهاست.
این داستان در دست نویسهای سفرنامه نیست، اما تقیزاده گمان بر درستی آن دارد.
نُلدِکه هم در آغاز آن را برساخته میدانست ولی سپستر از رأی خویش برگشت.
۴
@khashatra
✅ ابوالقاسم فردوسی توسی (زاده ی ۳۲۹ هجری قمری – درگذشته ی ۴۱۶ هجری قمری، درتوس خراسان)،
شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده ی شاهنامه، حماسه ی ملی ایران، است.
برخی فردوسی سترگ را بزرگترین سراینده ی پارسیگو دانستهاند که از شهرت جهانی برخوردار است.
فردوسی را حکیم توس گویند.
پژوهش گران سرودن شاهنامه را برپایه ی شاهنامه ی ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند.
تنها سرودهای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است.
شاهنامه پرآوازهترین سروده ی فردوسی سترگ و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است.
فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ ه.ق، سه سال پیش از برتختنشستن محمود، بهپایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند.
سرودههای دیگری نیز به فردوسی سترگ منتسب شدهاند، که بیشترشان بیپایه هستند.
نامورترین آنها مثنویای به نام یوسف و زلیخا است.
سروده ی دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجو نامهای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است.
برابر کتاب شناسی فردوسی سترگ و شاهنامه، گردآوری ایرج افشار، با به شمارآوردن سرودههای منسوب به فردوسی سترگ مانند یوسف و زلیخا تا سال ۱۳۸۵، تعداد ۵۹۴۲ اثر گوناگون در این سالها نوشته شدهاست.
۲
@khashatra
#اشتاد_ایزد
اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست وششم هر ماه در گاه شمار زرتشتی نامیده میشود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است.
این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانستهاند.
واژهی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده است.
ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزهی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده است.
اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «اَمُرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.
زرتشت بهرام پژدو میسراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد،
نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.
چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژهای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است.
یکی از نیایش گاههای زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستیپیر در نزدیکی روستای زرتشتینشین مریمآباد یزد به نیایش همگانی میپردازند.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
اسب، گاو و ستور به گشتن،
هل تا به درستی آیی (بازگردی).
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور،
به گشتن افکنی مایه گیرند و زور.
در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.
در شاهنامه آمده است :
«همه ساله ز اشتاد و از آسمان،
تن و جانت با شادی و کامتان».
مسعود سعد سلمان گوید :
«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز کف دوستان».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز كف دوستان.
در بوستان نشین و می لعل نوش،
زیرا كه سبز گشت همه بوستان.
پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد :
«در این روز خداوند زمین را بیافرید».
سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.
گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.
@khashatra
✅ سد و یک نام خداوند
۱ - ایزد = پرستش سزا.
۲- هَروِسب توان = توانای کل مطلق.
۳- هَروِسب آگاه = دانای کل مطلق.
۴- هَروِسب خدا = خداوند کل (مطلق).
۵- اَبَده = بی آغاز.
۶- اَبی اَنجام = بی پایان (انجام).
۷- بُنشِت = ریشه آفرینش.
۸- فراختن تَه = پایان آفرینش.
۹- جمغ = از همه بالاتر.
۱۰- فَرجه تَره = از همه برتر.
۱۱- تام افیج = ویژه ترین.
۱۲- اَبره وِنده = از چیزی بیرون نیست.
۱۳- پَروِندا = با همه پیدند دارد.
۱۴- اَن ایاپ = او است نایاب.
۱۵- هم ایاپ = او است همه یاب.
۱۶- آدُرو = راست ترین.
۱۷- گیرا = دستگیر.
۱۸- اَچِم = بی سبب.
۱۹- چمنا = سبب الاسباب.
۲۰- سپِنا = پیشرفت دهنده.
۲۱- افزا = افزاینده.
۲۲- ناشا = با انصاف.
۲۳- پَروَرا = پرورنده.
۲۴- پانه = پاسبان.
۲۵- آئین آئینه = دارای چندین شکل.
۲۶- اَن آئینه = بدون شکل.
۲۷- خَروشید توم = بی نیاز ترین.
۲۸- مینو توم = روحانی ترین.
۲۹- واسنا = در همه چیز حاضر.
۳۰- هَروِسب توم = وجود کل (مطلق).
۳۱- هو سِپاس = سزاوار سپاس.
۳۲- هَر اُمید = امید همه به اوست.
۳۳- هر نیک فَره = او است هر فَر نیکی.
۳۴- بیش تَرنا = رنج زدا.
۳۵- تَروُ بیش = دافع درد (رنج).
۳۶- اَنوشکَ = بی مرگ.
۳۷- فَرشَک = مراد دهنده.
۳۸- پژوهیدَه = قابل پژوهش.
۳۹- خاوَر = نور الانوار.
۴۰- اَوَخشیا = بخشاینده.
۴۱- اَبرَ زا = برتری دهنده.
۴۲- اَسِتوه = ستوه نشونده.
۴۳- رَخوا = مستغنی.
۴۴- وَرون = از تباهی نجات دهنده.
۴۵- اَفریفتَه = فریب نخورنده.
۴۶- بی فریفته = فریب ندهنده.
۴۷- اَدُوئی = یکتا.
۴۸- کامرَد = صاحب کام.
۴۹- فرمان کام = به میل خود فرمان دهد.
۵۰- اَئیک تن = بی شریک.
۵۱- اَفَرموش = فراموش نکننده.
۵۲- اَمارنا = شمار کننده.
۵۳- شَنایا = قدر دان.
۵۴- اَتَرس = بی ترس.
۵۵- اَبیش = بی رنج.
۵۶- اَفراز توم = سر افراز ترین.
۵۷- هم چون = همیشه یکسان.
۵۸- مینوستی گر = آفریننده جهان مینوی.
۵۹- اَمینو گر = آفریننده جهان غیر مینوی (مادی).
۶۰- مینو نُهب = روح مجرد.
۶۱- آذر باد گر = سازنده هوا از آتش.
۶۲- آذر نِم گر = سازنده آب از آتش.
۶۳- باد آذر گر = سازنده آتش از هوا.
۶۴- باد نِم گر = سازنده آب از هوا.
۶۵- باد گِل گر = سانده خاک از هوا.
۶۶- باد گر توم = خالق کل جو لایتناهی.
۶۷- آذر کبریت توم = فروزنده کل آتش ها.
۶۸- باد گرجای = سازنده هوا از خاک.
۶۹- آب توم = سازنده آب از خاک.
۷۰- گِل آذر گر = سازنده آتش از خاک.
۷۱- گِل باد گر = سازنده هوا از خاک.
۷۲- گِل نِم گر = سازنده آب از خاک.
۷۳- گر گر = سازنده کل.
۷۴- گر آ گر = سازنده.
۷۵- گر آ گرگر = سازندگان.
۷۶- آگر = آگر.
۷۷- آگر = آگرگر.
۷۸- آ گُمان = بی گمان.
۷۹- اَزمان = بی زمان.
۸۰- اَخواب ، اَخوان = بی خواب.
۸۱- آمشت هوشیار = همیشه هوشیار.
۸۲- پشوتَنا = پاسبان تن.
۸۳- پدَ مانی = پیمانه دار.
۸۴- چیر = زبردست.
۸۵- فیروزگر = فاتح.
۸۶- اُورمزد = دانای مطلق.
۸۷- خُداوند = خداوند.
۸۸- اَبَرین کِهان توان.
۸۹- اَبَرین نو توان.
۹۰- وِسپان = نگهبان همه.
۹۱- وِسپار = آفریننده همه.
۹۲- اَهو = حاکم مطلق.
۹۳- اَوخشیدار = بخشنده.
۹۴- دادار = دادار.
۹۵- رایومند = نورانی.
۹۶- خروه مند = با شکوه.
۹۷- کِرفه گر = نیکوکار.
۹۸- داور = داور.
۹۹- بوختار = نجات دهنده.
۱۰۰- فرشوگَر = رستاخیز کننده.
۱۰۱- هَدهَه ، هَه دَ هَه= ب خودی خود پیدا شده.
۳
@khashatra
#سد_و_یک_نام_خداوند
برخی از عدد ها از برای بار مينوی که دارند سپند (مقدس) شمرده می شوند.
◀️ عدد ؛ ۱ = یکتایی اهورامزدا.
◀️ عدد ؛ ۳ = اندیشه ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک.
◀️ عدد ؛ ۴ = چهار آخیشج پاک؛ آب، خاک، آتش، هوا.
◀️ عدد ؛ ۶ = شش امشاسپند
◀️ عدد ؛ ۷ = اورمزد و شش امشاسپند، هفت کشور زمین، هفت اقلیم.
◀️ عدد ؛ ۱۲ = ماه های سال.
◀️ عدد ؛ ۲۱ = بیست و یک نسک اوستا.
◀️ عدد ؛ ۳۳ =سی و سه ایزد و امشاسپند.
◀️ عدد ؛ ۷۲ = یاران اشوزرتشت که همراه او به شهادت رسیدند. و تعداد نخ های کشتی زرتشتیان.
◀️ عدد ؛ ۱۰۱ = صفت های اهورامزدا.
سد و يک نام خدا صفت هايی ست که با توجه به باورهای گاتاها، در زمان ساسانيان و به وسيله ی موبد بزرگ آن زمان ( مهرآسپند )، گردآوری شد تا تاکيدی باشد براين که صفتهای اهورامزدا، تنها ۱۰۱ نام آورده شده است.
از حدود دو ميليون سال پيش که مرتو (انسان) پا به پهنه ی گيتی نهاد، تا يک و نيم ميليون سال در جنگل ها زندگی می کرد. و هتا دانش بهره برداری از غار های زاستاری ( طبيعی ) را نيز نداشت.
و هر چه می خواست از درختان می چيد و می خورد و يا شکار می کرد.
از اين رو نياز زيادی به زبان محاورهای و محاسبه نداشت.
۱
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز ارد ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
چهارشنبه ۲۴ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۴ می سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ ارد = توانگری و دارایی.
@khashatra
✅ آتشکده ی هرات.
هرات در سال ۱۱۰۷ میلادی (۵۰۱ ه) جزو قلمرو سلجوقیان بود.
زرتشتیان آن شهر آتشکده ی قدیمی داشتند که بعدها مسجدی پهلوی آن بنا گردیده بود.
مسلمانان در یک شب دسته جمعی دیوار ما بينمسجد و آتشکده را بر می دارند و آن را به مسجد وصل می نمایند.
زرتشتیان پیش حاکم وقت برای دادخواهی می روند ولی به شکایات آنان توجهی مبذول نمی گردد.
سلطان وقت در خراسان اردو زده بود. زرتشتیان برای داد خواهی از هرات به آن جا می روند.
پادشاه چند نفر از ،قاضیان مفتیان و خدام مسجد را از هرات به خراسان می طلبد تا تحقیقات به عمل آورده دادرسی نماید.
شماره زیادی از مسلمانان یک صدا گواهی می دهند که اصلاً در آن محله آتشکده هستی نداشته است و تمام آن زمین از قدیم جزو مسجد بوده است.
طبق قانون شرعی گواهی مردم غیر مسلم برابر گواهی مسلمانان بی ارزش بود لذا سلطان برخلاف زرتشتیان ستم دیده شاکی حکم صادر می نماید.
پس از صدور حکم مسلمانان غاصب از فرمان روا مي خواهند که زرتشتیان را که به دروغ شکایت نموده و باعث دردسر و مسافرت آن ها و مخارج هنگفتی شده اند گوش مالی دهد.
بنا بر این فرمانروای مسلمان خدا نشناس زرتشتیانشاکی را محکوم به قتل می نماید.
۷۱
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دین ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
سه شنبه ۲۳ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۳ می سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به دین = دئِنا ، وژدان ، نگرش درونی.
@khashatra
#روز_جهانی_زن_در_ریاضیات
۱۲ ماه مه ترسایی
برابر با ۲۲ اردی بهشت خورشیدی زادروز مهربانوی دانا و نیک اندیش،
یکی از افتخارات کهن سرزمین پاک مان ایران همیشه سرافراز،
#استاد_مریم_میرزاخانی نابغه ی ریاضی خجسته و همایون باد.
۱
@khashatra
✅ آتشکده در شمال پاکستان.
در اطراف خرابه های تکسالا در کلکه سرای نزدیک روستای شاد میری واقع در ۲۴ میلی راولپندی، تپه ای ست به نام تپه جهندیال. سرژهن مارشال به سال ۱۹۱۴ میلادی به هزینه ی دولت هند حفریاتی در آن جا به عمل آورده و بقایای یک آتشکده ی بزرگی در آن جا از زیر زمین بیرون آمده.
سر ژهن مارشال ضمن سخن رانی خود در انجمن تاریخ پنجاب در اوت ۱۹۱۴ با دلایل باستان شناسی بقایای تپه ی جهندیال را آتشکده ی زرتشتیان قلمداده است.
سر دکتر جیوانچی مدی دانشمند و خاور شناس به نام پارسی هنگام مراجعت از کشمیر به سال ١٩١۶ باتفاق سرژهن مارشال خرابه ی آتشکده نامبرده را معاینه و از لحاظ اصول مراسم دینی زرتشتیان با نظریه ی باستان شناس نامبرده موافق و آن را آتشکده می شمارد و هتا باورمند است که بقایای خرابه ی مذکور شباهت به یک آتشکده ی قدیمی دارد که در محله ی قدیمی پارسیان در نوساری موجود است.
۶۹
@khashatra
#دی_به_دین
این روز كه هم چون، دی به آذر و دیبه مهر به معنای دادار یا آفریدگار ست یكی دیگر از تعطیلیهای هر ماه بهشمار میآمده است.
در ایران باستان استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.
بیستوسومین روز در گاه شماری دینی زرتشتی دیبه دین نامیده شده است.
دی به چم آفریننده و آفریدگار است. در گاهشماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده میشود سه روز دیگر به نام اهورامزدا ست که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن، نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا گردد "دیبه آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیدهاند.
دی یکی از نامهای اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده است.
روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته میشود.
گل شنبلید نماد دی به دین است.
@khashatra
✅ بقایای آتشکده ی دیگر در شمال شرقی افغانستان.
به موجب خبر روز نامه تایمس کابل مورخه بیستم نوامبر ١٩۶۶ بقایای آتشکده ی نسبتا بزرگی در « تی خانم » واقع در شمال شرقی افغانستان به وسیله ی هیئت فرانسوی کشف گردیده است و پیدا شدن مقداری از کتیبه های یونانی در آن حدود باعث شگفتی گردیده است.
بنا بر کشفیات جدید بایستی بقایای بسیاری از آتشکده ها در افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان در دل خاک نهفته باشد که شاید در آینده به واسطه ی حفریات آفتابی گردد.
📚 بُن مایه :
پرستشگاه زرتشتیان.
🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.
هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۶۷
@khashatra
ادامه دارد....
✅ آتشکده ی در کوشان.
حفریاتی که در سال ۱۹۵۲ میلادی (۱۳۲۱ی) به وسیله ی هیئت فرانسوی در محل سرخ کوتل واقع در استان بلخ (افغانستان) ۱۵ کیلومتری جاده ی بین کابل و مزار شریف نزدیک پل خمری و دره ی کندوزاب به عمل آمده بقایای دو آتشکده که قدمت آن به دوران شاهان کوشانی می رسد آفتابی شده است.
آتشکده ی مذکور یکی بزرگ است و دیگری کوچک واقع در بین بخش شمال و شمال شرقی آتشکده ی بزرگ.
چون ساختمان سقف آتشکده از چوب بوده، به سببی از اسباب ها در روزگاری به واسطه ی آتش سوزی سوخته و خراب گردیده.
خاکستر و چوب های نیم سوخته سقف اینک از زیر خاک بیرون آمده است.
نزدیکی اتاق آتشگاه، محل آذر درخشان، گودالی کشف شده پر از خاکستر و گویا خاکستر آتش مقدس را برای آلوده نشدن در آن جا جمع می کرده اند.
گودال خاکستر مذکور مانند گودال خاکستری ست که در حفریات خراسمیه و خوازرم به ویژه در آتشکده ی قلعه توپرک پیدا گفته و به نظر پروفسور تولستو از بقایای آتشکده دوران پادشاهی کوشان ها می باشد.
پروفسور نامبرده آتشکده ی دیگری در قلعه جانباز کشف کرده که خاکستر انباشته آن را با خاک پوشانیده تا از آلوده شدن با کثافت حفظ گردد و موقعیت آن گودال نیز به نزدیکی آتشدان بوده است و این رسم
باستانی است که خاکستر آتش مقدس را نمی گذاشته اند آلوده گردد.
۶۵
@khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز باد ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۳ مزدیسنی
یک شنبه ۲۱ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۱ می سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ باد = وای ، وایو ، باد.
@khashatra
#نخستین_سالروز_درگذشت_موبد_نیکنان
✅ به روان پاک و فروهر آزاد شده ی همه درگذشتگان اَشو به ویژه روان شاد موبد نیکنام گرامی درود باد.
رام ایزد و اردیبهشت ماه ۳۷۶۳ مزدیسنی
نخستین سالروز درگذشت روانشاد موبد کوروش نیکنام.
روان شان به مینو شاد
جای شان در گیتی سبز
نام نیک شان همواره مانا
@khashatra